سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و چون روز نهروان به کشتگان خوارج گذشت فرمود : ] بدا به حال شما ، آن که شما را فریفته گرداند زیانتان رساند . [ او را گفتند اى امیر مؤمنان که آنان را فریفت ؟ فرمود : ] شیطان گمراه کننده و نفس‏هاى به بدى فرمان دهنده ، آنان را فریفته آرزوها ساخت و راه را براى نافرمانى‏شان بپرداخت ، به پیروز کردن‏شان وعده کرد و به آتششان درآورد . [نهج البلاغه]

مقاله گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تحت فایل و

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/11 6:12 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تحت فایل ورد (word) دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تحت فایل ورد (word)

چکیده  
مقدمه  
1 چارچوب نظری: تحلیل انتقادی گفتمان[0]  
2 گفتمان عدالت الف. معنا و مفهوم  
ب. عناصر و دقایق گفتمانی  
مفصل‌بندی دقایق گفتمان عدالت  
1 عدالت‌خواهی  
2 استقلال‌طلبی  
3 دفاع از مسلمانان و حمایت از مستضعفان  
4 صلح‌طلبی مثبت  
5 ظلم ستیزی  
6 سلطه‌ستیزی و استکبارزدایی  
7 تجدیدنظرطلبی و شالوده‌شکنی  
3 مبانی گفتمانی  
1 ایدئولوژی اسلامی ـ شیعی  
2 گفتمان انقلاب اسلامی  
3 ایرانیت  
4 جهان سوم‌گرایی  
رفتارهای سیاست خارجی  
الف. صدور انقلاب اسلامی  
ب. مبارزه با آمریکا  
ج. مبارزه با صهیونیزم و اسرائیل  
د. حمایت از مردم فلسطین  
ه‍ . مخالفت و مقابله با نظام تک‌قطبی  
ی. اصلاح سازمان‌های بین‌المللی  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تحت فایل ورد (word)

ـ تاجیک، محمدرضا، «متن، وانموده و تحلیل گفتمان»، گفتمان، ش صفر، 1377

ـ سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع مسئولان وزارت امور خارجه، 30 مرداد 1386، روزنامه ایران، 31 خرداد 1386

ـ آیت‌الله خامنه‌ای (مقام معظم رهبری)، سخنرانی مقام معظم رهبری، در مواضع جمهوری اسلامی ایران نسبت به انقلاب و انتفاضه فلسطین، تهران، دبیرخانه کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، 1380

ـ امام خمینی، صحیفه نور، مجموعه رهنمودهای امام خمینی، تهران، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، وزارت ارشاد اسلامی، چ دوم، 1370

ـ امام خمینی، ولایت فقیه یا حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1375

ـ خواجه سروی، غلامرضا، «فراز و فرود گفتمان عدالت در جمهوری اسلامی ایران»، دو فصلنامه دانش سیاسی، ش 2، پاییز و زمستان 1386

ـ دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال، «الزامات ائتلاف برای صلح»، سیاست خارجی، ش 3، پاییز، 1383

ـ دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال، تحول گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران، مؤسسه ایران، 1384

ـ دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال، «سیاست خارجی رهایی‌بخش: نظریه انتقادی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران»، سیاست خارجی، ش 2، تابستان 1387

ـ دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال، «سیاست خارجی دولت نهم»، فصلنامه رهیافتهای سیاسی و بین‌المللی، ش 13، بهار 1378

ـ دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال، «گفتمان اصول‌گرایی عدالت‌محور در دولت احمدی‌نژاد»، دو فصلنامه دانش سیاسی، ش 5، بهار و تابستان 1386

ـ دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال، «هویت و منفعت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران»، در: منافع ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1386

ـ رمضانی، روح الله، صدور انقلاب ایران: سیاست، اهداف و وسایل، در جان اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ترجمه محسن مدیرشانه‌چی، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، 1382

ـ سلطانی، سیدعلی اصغر، قدرت، گفتمان و زبان، ساز کارهای جریان قدرت در جمهوری اسلامی ایران، تهران، نی، 1384

ـ لاکلاو، ارنستو، «گفتمان»، ترجمه حسینعلی نوذری، گفتمان، ش صفر، بهار 1377، ص 53 ـ

ـ متکی، منوچهر، سیاست خارجی دولت نهم: یک سال بعد، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک خاورمیانه، 1385

ـ مجتهدزاده، پیروز، «جایگاه روحیه عدالت‌خواهی در هویت ملی ایرانیان»، در: (گردآورنده)، گفتارهایی درباره هویت ملی در ایران، تهران، تمدن ایرانی، 1383

ـ مطهری، مرتضی، عدل الهی، تهران، صدرا، بی‌تا

ـ مک‌دانل، دایان، مقدمه‌ای بر نظریه‌های تحلیل گفتمان، ترجمه حسینعلی نوذری، تهران، فرهنگ گفتمان، 1380

ـ هالستی، کی.جی، مبانی تحلیل سیاست بین‌الملل، ترجمه بهرام مستقیمی و مسعود طارم‌سری، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، 1373

ـ هوارت، دیوید، «نظریه گفتمان»، در: روش و نظریه در علوم سیاسی، ترجمه امیرمحمد حاجی یوسفی، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1378

Ahmadinejad, Mahmood,

Bull, Hedley, The Revolt Against the West, in Hedley Bull and Adam Watson, eds., The Expansion of International Society, Oxford, Clarendon Press,

Fairclough, Norman, Discourse and Social Change, Cambridge, polity press,

Fairclough, Norman, Critical Discourse Analysis, London and New York, Longman,

Galtung, Johan, Editorial, Journal of peace Research (1) 1,

Galtung, Johan, “Violence, Peace and Peace Research”, Journal of peace Research, 1964, 3: 167-

Howarth, David, Discourse, Buckingham, Open University Press,

Laclau, Ernesto and Chantal Mouffe, Hegemony and Socialist Strategy. London, verso,

Laclau, Ernesto, ed., The Making of Political Identities, London, verso,

Jorgenson, Marriane and Philips Louise, Discourse Analysis As Theory and Method, London, Sage publication,

Milliken, Jennifer, The Study of Discoourse in Intenational Relations: A Critique of Research and Methods, European Journal of International Relations,5(2), 1999, P.225-

Mills, Sara, Discourse. London, and New york, Routledge,

Schmid, Herman, “Politics and Peace Research”, Journal of peace Research, 1968, 3: 217-

چکیده

دولت دینی، به ویژه حکومت اسلامی، نظامی عادل و دادگستر است. آموزه‌های قرآنی و سیره اجتماعی و سیاسی ائمّه اطهار (ع) این ضرورت را به خوبی نشان می‌دهد. پرسش اساسی این است که، آیا حکومت اسلامی باید سیاست خارجی عدالت‌خواهانه‌ای داشته باشد؟ این مقاله با تحلیل توصیفی و با هدف واکاوی گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نگاشته شده است. هرچند گفتمان عدالت همواره بر سیاست خارجی ایران حاکم بوده است، اما این گفتمان در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران فراز و فرود داشته است.

حاصل آنکه، گفتمان عدالت بر هفت عنصر گفتمانی زیر استوار است: عدالت‌خواهی، استقلال‌طلبی، صلح‌طلبی مثبت، حمایت از مسلمانان و مستضعفان، ظلم‌ستیزی، استکبارزدایی، سلطه‌ستیزی و تجدیدنظرطلبی. الگوی سیاست خارجی ایران در چارچوب گفتمان عدالت، عبارت‌اند از: صدور انقلاب، مقابله و مبارزه با امریکا و صهیونیزم، حمایت از مردم و آرمان فلسطین، مخالفت و مقابله با نظام تک‌قطبی و هژمونی و تلاش برای اصلاح و تغییر سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی.

کلید واژه‌ها: گفتمان، عدالت، تجدیدنظرطلبی، سلطه‌ستیزی، جهان‌سوم‌گرایی، ملت‌گرایی، نظام دلالت.

 

مقدمه

عدالت یک ارزش و فضیلت انسانی است که حسن عقلی دارد؛ به گونه‌ای که انسان‌ها به حکم عقل و فطرت الهی خود، عدالت را ارج می‌نهند و برای افراد عادل احترام قایل‌اند. یکی از ارزش‌های بنیادی دین مبین اسلام نیز قسط و عدل است؛ به گونه‌ای که قرآن کریم یکی از اهداف رسالت انبیا را برقراری عدالت توسط خود مردم معرفی می‌کند. در تشیع ـ به عنوان اسلام راستین ـ نیز عدل یکی از اصول دین به شمار می‌رود، از این‌رو، طبیعی و بدیهی است که دولت اسلامی باید عادل بوده و پیگیری و تأمین عدالت را در سرلوحه اهداف خود قرار دهد

بنابراین، در مورد لزوم عدالت رهبران و حکام در نظام اسلامی و حکومت دینی و ضرورت پیگیری هدف برقراری عدالت توسط آن، تردیدی نیست؛ به سخن دیگر، یکی از مهم‌ترین کارکردها و وظایف دولت اسلامی، تأمین عدالت در سیاست و جامعه داخلی است، اما آیا یکی از اهداف و آرمان‌های سیاست خارجی دولت اسلامی نیز عدالت و دادگستری است؟ مفروض این نوشتار، به عنوان پاسخ به این پرسش، آن است که بر اساس ماهیت دولت اسلامی، عدالت و عدالت‌طلبی یکی از وظایف و اهداف سیاست خارجی آن می‌باشد؛ به گونه‌ای که حکومت اسلامی موظف است در سیاست خارجی خود، هم با عدالت با سایر دولت‌ها رفتار نماید و هم در جهت عدالت‌گستری در سطح بین‌المللی اقدام کند

این مقاله درصدد تبیین و توضیح ماهیت، اهمیت و جایگاه عدالت به منزله یک هدف، آرمان و رسالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. به عبارت دیگر، هدفْ واکاوی عدالت به عنوان یک دال متعالی در گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. توضیح اینکه گفتمان عدالت، به‌رغم فراز و فرود در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، همواره بر آن حاکمیت داشته است، به گونه‌ای که بخشی از اهداف و آماج سیاست خارجی جمهوری اسلامی، در چارچوب گفتمان عدالت تعریف و تعیین شده‌اند. با وجود این، گفتمان عدالت از منزلت و مرتبت یکسانی در سیاست خارجی ایران برخوردار نبوده است. همچنین اهداف و مقاصد ناشی از گفتمان عدالت در دوره‌های گوناگون سیاست خارجی نیز اهمیت و اولویت یکسانی نداشته‌اند

بحث و بررسی و تبیین گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، در چهار بخش ارائه می‌گردد؛ نخست، به منظور فراهم‌ساختن تمهیدات نظری و مفهومی لازم برای مباحث، چارچوب نظری توضیح داده می‌شود؛ قسمت دوم، به بررسی عناصر و دقایق گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی می‌پردازد. در سومین بخش، مبانی و مبادی گفتمان عدالت واکاوی می‌شود و سرانجام، الگوهای رفتاری مبتنی بر گفتمان عدالت در سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی تبیین می‌گردد

1 چارچوب نظری: تحلیل انتقادی گفتمان[0]

تجزیه و تحلیل منزلت و جایگاه گفتمان عدالت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، در چارچوب رویکرد نظری‌ای امکان‌پذیر است که نقش تعیین‌کننده و مستقل ساختارهای انگاره‌ای و نظام معانی در سیاست خارجی را مورد تأکید قرار دهد؛ از این‌رو، تحلیل انتقادی گفتمان به عنوان چارچوب نظری این مقاله به کار می‌رود. این رویکرد گفتمانی در قالب زبان‌شناسی[1] انتقادی شکل گرفت. در زبان‌شناسی انتقادی، گفتمانْ ماهیتی تأسیسی و تکوینی دارد. گفتمان به صورت یک مفهوم کلان تعریف می‌شود که فرآیندهای اجتماعی را شکل می‌دهد؛ در نتیجه، نقش اساسی و بنیادی در ایجاد و تأسیس هویت‌ها و باورهای اجتماعی دارد. گفتمان، موجودیتی خودمختار و مستقل است که صرفاً از قدرت اجتماعی نشئت نمی‌گیرد، بلکه خود نوعی تجلی و نموده قدرت اجتماعی است.[2]

تحلیل انتقادی گفتمان، حاصل تلاش‌های فکری و نظری اندیشمندانی چون فوکو، لاکلاو، موفه و فرکلاف می‌باشد. تحلیل انتقادی گفتمان، از مطالعه و توصیف ساختار، کارکرد رویه‌ها و کردارهای گفتمانی فراتر می‌رود. این نوع تحلیل برای تبیین پدیده‌های زبانی و کردارهای گفتمانی، به بررسی مقولاتی مانند: مناسبات زبان و قدرت، هژمونی و قدرت، پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک و فرآیندهای ایدئولوژیک در گفتمان و هژمونی و نابرابری در گفتمان می‌پردازد و عناصر گفتمانی و غیرگفتمانی را در ارتباط با دانش زمینه‌ای بازیگران سیاسی، مورد مطالعه قرار می‎دهد.[3] در حقیقت، نظریه گفتمان در سنت انتقادی، به نقش معنادار کردارها و اندیشه‎های اجتماعی در زندگی سیاسی می‎پردازد. این رویکرد همچنین شیوه‎هایی را مورد بررسی قرار می‎دهد که از طریق آن، نظام‌ها و ساختار معانی، نوع خاصی از کنش و عمل را ممکن می‎سازد

در چارچوب تحلیل انتقادی گفتمان، تعاریف متفاوتی از گفتمان ارائه شده است. بعضی گفتمان را به عنوان ایدئولوژی تعریف کرده‌اند، اما با این تفاوت که گفتمان برخلاف ایدئولوژی، واجد ویژگی‌های تقلیل‌گرایانه، حقیقت‌مدارانه، جهان‌شمولی و هژمونی نبوده و جهان‌بینی را توجیه نمی‌کند؛ از این‌رو، گفتمانْ فراتر از ایدئولوژی سنتی می‌باشد، به گونه‌ای که انواع متفاوتی از کردارها و عمل‌های اجتماعی و سیاسی، نهادها و سازمان‌ها را نیز دربرمی‌گیرد.[4]

فوکو، گفتمان را عام‌تر از ایدئولوژی سیاسی می‌داند؛ زیرا ممکن است سازوکارهای آن، مرزهای چندایدئولوژی را درنوردد. وی توضیح می‌دهد، گفتمان از سه جهت از ایدئولوژی متمایز می‌گردد؛ نخست، مفهوم ایدئولوژی به‌طور ضمنی و تلویحی، متضمن تفکیک عین از ذهن یا ارزش از واقعیت است؛ دوم، ایدئولوژی لزوماً به سوژه یا فاعل شناسای خودمختار ارجاع می‌دهد؛ سوم، ایدئولوژی در رابطه با عوامل و عناصر زیربنایی مادی و اقتصادی، ماهیتی روبنایی و ثانویه دارد؛ در حالی‌که گفتمان بر این امر دلالت دارد که واقعیت و حقیقت، یک سازه گفتمانی است و فاعلِ شناسا نیز خود یک مواضعه گفتمانی می‌باشد. همچنین گفتمان، ماهیتی اولیه و پیشینی دارد که همه چیز در آن معنا می‌یابد.[5]

از آرای فوکو در زمینه گفتمان، سه اصل را می‌توان استنباط و استنتاج کرد؛ اول، گفتمانْ امری شامل و فراگیر است که خارج از آن نمی‌توان اندیشید و فرار از آن امکان‌پذیر نیست؛ دوم، گفتمان یک شبکه معنایی به‌هم‌پیوسته‌ای است که ذهن جمعی را می‌سازد؛ سوم، این ذهن جمعی برساخته گفتمان، دائماً در حال تنازع و تحول است؛ از این‌رو، افزون بر توضیح استمرار و ثبات امور، مبیّن تغییر و دگرگونی‌ها نیز می‌باشد

رویکرد لاکلاو[6] به گفتمان، شبیه دیدگاه بنونیسته، استعلایی است؛ یعنی گفتمان پیش از هر چیز وجود دارد که شناخت و کنش انسان را معنا می‌بخشد و انسان، تنها از طریق گفتمان قادر است جهان را درک و فهم نماید؛ به عبارت دیگر، امکان اندیشه، عمل و درک کامل، به وجود گفتمان بستگی دارد که پیش از هرگونه بی‌واسطگی عینی[7] حضور دارد، ولی دچار تغییر و تحول می‌شود. لاکلاو و موفه گفتمان را مجموعه‌ای معنادار از علائم و نشانه‌های زبان‌شناختی و فرازبان‌شناختی که فراتر از گفتار و نوشتار است، تعریف می‌کنند.[8]

به نظر این دو، همه چیز ماهیتی گفتمانی دارد و یا نوعی سازه گفتمانی است و در رابطه با دیگر اشیا معنا می‌یابد. بر این اساس، اشیا و کنش‌ها تنها به منزله جزئی از یک نظام معنایی گسترده (گفتمان)، قابل درک و فهم می‌باشند. در حقیقت، معنای اجتماعی گفتارها، کنش‌ها و نهادها، همگی در ارتباط با بستر و بافت کلی‌ای که بخشی از آن هستند، درک می‌شوند. از این‌رو، موضوعات و مفاهیم برای معنادار بودن، باید بخشی از یک چارچوب گفتمانیِ گسترده‌تر باشند

این مفهوم‌پردازی از گفتمان، به معنای رابطه‌ای بودن هویت گفتمان است؛ یعنی گفتمان، هویت خود را از طریق رابطه‌ای که بین عناصر گوناگون برقرار می‌شود، کسب می‌کند؛ در نتیجه، بر اساس چگونگی ارتباط و پیوند عناصر مجزا، هم هویت فردی آنها شکل می‌گیرد و هم هویت مجموع آنها به عنوان کلیت واحدی به نام گفتمان. لاکلاو و موفه عمل گرد آوری اجزا و عناصر گوناگون و قرارگرفتن آنها در کنار هم و کسب هویت جدید را «مفصل‌بندی»[9] می‎نامند. به نظر آنان، مفصل‎بندی‎هر کنش و عملی است که رابطه‎ای میان عناصر گوناگون ایجاد نماید؛ به گونه‎ای که هویت آنها بر اثر این کنش‎تغییر کند.[10]

فرکلاف، برخلاف لاکلاو و موفه که جهان اجتماعی را تنها ساخته و پرداخته گفتمان تلقی می‌کنند، زبان را قوام‌بخش جزئی از جهان اجتماعی می‌داند. به نظر او، گفتمان یکی از اشکال کنش اجتماعی و شیوه‌های عمل اجتماعی است؛ به گونه‌ای که افزون بر جهان و امور گفتمانی، امور غیرگفتمانی نیز وجود دارند. همچنین فرکلاف بر اساس تلفیق رویکرد گفتمانی فوکو و هابرماس، عاملیت و فاعلیت بیشتری برای کارگزار انسانی قائل است. فاعل انسانی، سوژه‌ای منفعل و منقاد و فاقد اراده نیست و فرد انسانی و کارگزار اجتماعی، هم محکوم گفتمان و هم حاکم بر آن تصور می‌شود.[11]

بر اساس آنچه گذشت، گفتمان را می‌توان به این صورت تعریف کرد: مجموعه‌ای از احکام و قضایای منطقی به‌هم‌پیوسته و مرتبط، مانند مفاهیم، مقولات، طبقه‌بندی‌ها و قیاس‌ها که جهان اجتماعی را برساخته یا معنادار می‌سازند؛ به گونه‌ای که بعضی از رفتارها و کردارها، ممکن و مشروع و برخی دیگر، نامشروع و غیرممکن می‌شوند.[12] بنابراین، سه معنا و کارکرد را برای گفتمان می‌توان تصور کرد؛ نخست، گفتمان به عنوان نظام دلالت که واقعیت‌های اجتماعی را برساخته و قوام می‌بخشد. این تلقی از گفتمان، مبتنی بر فهمی سازه‌انگارانه از معناست؛ به گونه‌ای که اشیا و امور، به خودی خود هیچ معنایی نداشته و جهان مادی نیز هیچ‌گونه معنایی را حمل و منتقل نمی‌کند، بلکه افراد با استفاده از این نظامِ دلالت یا گفتمان، به اشیا معنا می‌بخشند؛ دوم، گفتمان، متضمن قدرت مولد بوده و قادر به تولید و بازتولید اشیایی است که در این نظامِ معنایی و دلالت تعریف می‌شوند؛ از این‌رو، گفتمان علاوه بر فراهم ساختن زبانی برای تحلیل و طبقه‌بندی پدیده‌ها، راه‌ها و شیوه‌های بودن و کنش درجهان را قابل فهم و یک «رژیم حقیقت»[13] خاصی را عملیاتی می‌سازد و سایر اشکال ممکنِ هویت و کنش را، مستثنا و حذف می‌کند؛ سوم، گفتمان در چارچوب بازی رویه‌ها و کردارها، چگونگی مسلط شدن یک نظام معنایی و ساخت‌دهی به معانی در ارتباط با اِعمال رویه‌ها و فهم‌پذیر و مشروع‌سازی آنها را توضیح می‌دهد.[14]

بنابراین، یکی از موضوعات مهم در نظریه گفتمان، امکان تثبیت، انسداد و هژمونی گفتمانی است. آیا امکان هژمونی یک گفتمان بر ابعاد و بخش‌های گوناگون سیاست و جامعه وجود دارد؟ تحلیل‌گران گفتمان در این مورد دیدگاه‌های متفاوتی دارند؛ فوکو بر این اعتقاد است که ماهیت تفوق‌طلب و فراگیر گفتمان موجب می‌شود، با وجود پادگفتمان‌های دیگر، یک گفتمان به منزلت هژمونیک برسد و گفتمان‌های دیگر را به حاشیه براند؛ از این‌رو، در هر بازه زمانی و حوزه موضوعی[15]، در عین ضدیت و تنازع گفتمان‌ها، یکی
از آنها تفوق و تسلط می‌یابد و به رفتارها و رویه‌های گفتمانی شکل و معنا می‌دهد. در حقیقت، گفتمان بر پایه اصل «انتظام در پراکندگی»[16] حدود هویت، خود را می‌یابد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله گفتمان جامعهشناسی بدن و نقد آن بر مبنای نظریه حیات معقول و

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/11 6:12 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله گفتمان جامعه‌شناسی بدن و نقد آن ‌بر مبنای نظریه حیات معقول و جهان بینی اسلامی تحت فایل ورد (word) دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله گفتمان جامعه‌شناسی بدن و نقد آن ‌بر مبنای نظریه حیات معقول و جهان بینی اسلامی تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله گفتمان جامعه‌شناسی بدن و نقد آن ‌بر مبنای نظریه حیات معقول و جهان بینی اسلامی تحت فایل ورد (word)

چکیده  
مقدمه  
مفاهیم اصلی  
زمینه‌های تکوین جامعه‌شناسی تجسدی و اهمیت بدن  
طبیعت گرایی  
ساختارگرایی اجتماعی  
رویکردهای ترکیبی  
جامعه‌شناسی بدن و مرگ  
نقد و ارزیابی  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله گفتمان جامعه‌شناسی بدن و نقد آن ‌بر مبنای نظریه حیات معقول و جهان بینی اسلامی تحت فایل ورد (word)

قرآن کریم، ترجمه آیت الله ناصر مکارم شیرازی، قم، تابان،

صحیفه سجادیه، ترجمه محمد رسولی، قم، فاطمه الزهرا(س)،

اخلاصی، ابراهیم، بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت بدن در زنان، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان،

استونز، راب، متفکران بزرگ جامعه‌شناسی، ترجمه مهرداد میردامادی، تهران، مرکز،

البرو، مارتین، مقدمات جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نی،

تونه‌ای، مجتبی، فرهنگ الفبایی مهدویت، موعود نامه، قم، میراث ماندگار،

جعفری، محمد تقی، تاریخ از دیدگاه امام علی(ع)، تهران، پیام آزادی،

جعفری، محمدتقی، عرفان اسلامی، تهران، مؤسسه نشر کرامت، بی تا

جعفری، محمدتقی، فلسفه و هدف زندگی، تهران، قدیانی،

جعفری، محمدتقی، نیایش امام حسین(ع) در صحرای عرفات، تهران، مؤسسه نشر کرامت،

جلایی‌پور، حمید رضا و محمدی، جمال، نظریه‌های متأخر جامعه‌شناسی، تهران، نی،

چاوشیان، حسن، «بدن به مثابه رسانه هویت»، جامعه‌شناسی ایران، ش 4، زمستان

ذکایی، محمد سعید، جامعه‌شناسی جوانان ایران، تهران، مؤسسه انتشارات آگه،

ذکایی، محمد سعید، فرهنگ مطالعات جوانان، تهران، مؤسسه انتشارات آگه،

ریتزر، جورج، نظریه‌های جامعه‌شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علمی،

سلیمان، کامل، روز رهایی در سایه سار مهدی موعود، ترجمه لطیف راشدی، تهران، ارمغان طوبی،

شارون، جوئل، ده پرسش از دیدگاه جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نی،

شویده،کریستین و فونتن، اولیویه، واژگان بوردیو، ترجمه مرتضی کتبی، تهران، نی،

فاتحی، ابوالقاسم و اخلاصی، ابراهیم، «چالش‌های جامعه شناختی فراروی معرفت علمی و راه حل‌های ارائه شده»، معرفت فلسفی، ش چهارم، ص173-224

فاضلی، محمد، مصرف و سبک زندگی، قم، صبح صادق،

کیویستو، پیتر، اندیشه‌های بنیادی در جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نی،

گیدنز، آنتونی، تجدد و تشخص، جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، ترجمه ناصر موفقیان، تهران: نشر نی،

لوپز، خوزه و اسکات، جان، ساخت نظریه اجتماعی، ترجمه حسین قاضیان، تهران، نی،

مصطفی شاکر، کمال، خلاصه تفسیر المیزان، ترجمه فاطمه مشایخ، دوره 4 جلدی، تهران، اسلام،

مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی، تهران، صدرا،

مطهری، مرتضی، مقدمه‌ای بر جهان بینی اسلامی، جلد دوم، جهان بینی توحیدی، تهران، صدرا،

موسوی، سیدکمال‌الدین، لذت جامعه‌شناسی، تهران، شرکت نشر بهینه فراگیر،

مهدی‌فر، حسن، حیات معقول از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری(با تاکید بر تفسیر نهجالبلاغه)، پایان نامه کارشناسی ارشد، قم: مؤسسه آموزش عالی باقرالعلوم(ع)،

وبلن، تورستن، نظریه طبقه مرفه، ترجمه فرهنگ ارشاد، تهران، نشر نی،

هام، مگی و گمبل، سارا، فرهنگ نظریه‌های فمینیستی، ترجمه فیروزه مهاجر و دیگران، تهران: نشر توسعه،

هودشتیان، عطا، مدرنیته، جهانی شدن و ایران، تهران، چاپخش،

Beck, U. ,RiskSociety: Toward a new Modernity, London: Sage Publication,

Beckford, J., Religion and Advanced Industrial Society, London: Unwin Hyman,

Berger, P., The Sacred Canopy: Elements of a Sociological Theory of Religion, New York: Anchor Books,

Bordo, S. Unbearable weight: Feminism, Western Culture and the Body. Barekley, CA, Los Angeles, and London: University of California Press,

Coleman, J. S. Foundations of Social Theory, Cambridge, MA: Harvard University Press,

Crossly, N, MerleauPonty ,The Elusive Body and Carnal Sociology , Body and Sociology, 1(1), 1995 b

Douglas, Marry, Natural Symbols: explorations in cosmology, London. Barrie and Rackliff, The Cresset Press,

Foucault, M., The History of Sexuality, Harmonds worth: Penguin,

Gehlen, A., Moral and Hypermoral, Frankfurt: Athenaeum,

Gottfried, Heid. “Tempting Bodies: Shaping Gender at Work in Japan.” Sociology, Vol.37, No.2,

Hochschild, A., The Managed Heart, Commercialization of Human Feeling, Barkeley CA: University of California Press,

Lukes S., Methodological Individualism Reconsidered, The British Journal of Sociology, 19, 119-29,

Martin, E., The Women in the Body .Milton Keynes: Open University Press,

McNeil, M. Body. in T. Bennet and L. Grossberg and M. Morris (eds.) New Keywords, A Revised Vocabulary of Culture and Society.Malden, MA, USA and Oxford, UK and Carlton, Victoria, Australia: Blackwell Publishing.: GREENWOOD,

Netelton, Sarah and Watson, Jonathan “The body in everyday life”, Routledge. London,

Shilling, Chris, Body and Social Theory, London: Sage Publication,

Symour, W., Remaking The body, Rehabilialiation and Change, Londan and New York: Routledge,

Synnot, Anthony. “Truth and Goodness, Mirrors and Masks, part II: Sociology of Beauty and Face.”British Journal of Sociology, Vol.41, No.4,

Turner, B., Max Weber: From History to Modernity, London:Routledge,

Turner, B., Recent Developments in the Theory of Body, London: Sage Publication, 1991a

Turner. B.S., Medical Power and Social Knowledge, London: Sage Publication,

چکیده

هدف مقاله توصیفی تحلیلی حاضر، که با استفاده از روش کتابخانه ای به سامان رسیده است، بازخوانی آرای برخی نظریه‌پردازان جامعه‌شناسی درباره بدن و تبیین چرایی و چگونگی اهمیت آن برای انسان مدرن می‌باشد، که ذیل عناوین «طبیعت گرایی»، «ساختارگرایی اجتماعی» و «رویکردهای ترکیبی» مورد بررسی قرار گرفته است. برآیند یافته‌های نظری نشان می‌دهد که آموزه‌های عملی مترتب بر دنیوی شدن حیات مدرن، «مرگ» را به اساسی ترین چالش «بدن» تبدیل کرده است. انسان جدید، نحوه مواجهه هستی شناختی با «مرگ» را در گریز ذهنی از آن به وسیله مدیریت مستمر بدن در عین آگاهی از فنا پذیری آنیافته است. این واقعیت، ضرورت فلسفه زندگی مبتنی بر معرفت وحیانی را اثبات می‌کند. نتیجه حاصل این مقاله این است که قرار گرفتن انسان در قلمرو «حیات معقول» و انطباق با آموزه‌ها و لوازم آن، در مقام نظر و عمل، تمهیدات لازم را در خروج وی از تسلسل «مدیریت بدن در عین فنا پذیری آن»فراهم می‌کند.

کلیدواژه‌ها:جامعه‌شناسی بدن، ساخت تجسدی، هویت مدرن، بازگشت به بدن، مدیریت بدن

 

 

مقدمه

جدایی بدن و ذهن برای مدت زمان طولانی مبنای فلسفه غرب بوده است و طی آن ذهن، برتر از بدندر نظر گرفته می‌شد. جامعه شناسان کلاسیک در تحلیل‌های خود از مقولات اجتماعی رویکردی مستقل از بدن را مورد توجه قرار داده اند و با قرار دادن بدن در قلمرو سایر رشته‌های علمی، آن را ضرورتی غیرقابل تأمل در کنش انسانی در نظر گرفته‌اند. به از سوی دیگر، توجه متأخرین به بدن، مباحث گسترده‌ای را درباره موضوعاتی نظیر هویت، فرهنگ مصرفی، سبک زندگی و نظریه‌پردازی اجتماعی در میان جامعه شناسان برانگیخته است. فهم چرایی علاقه مردم، به احیای بدن و چگونگی تعریف آنان از بدن، مستلزم توجه به زمینه‌های گوناگون پیدایش مدرنیته است که در دوره مدرنیته متأخر شکل رادیکال‌تری به خود گرفته‌ است.1 اهمیت مقاله حاضر ناشی از همین نکته است. جدید بودن مباحث «جامعه‌شناسی بدن» و لزوم آشنایی پژوهش‌گران با چشم اندازهای نظری آن و زمینه‌های گسترده انجام پژوهش‌های میدانی، از دیگر دلائل توجیه کننده ضرورت این نوشتار است. هدف این مقاله، تشریح رویکردهای نظری تحلیل بدن در نظریه‌های جامعه‌شناسی است. که به کمک منابع مختلف و ارائه تحلیل‌های نظری، درپی پاسخ سؤالات زیر را برآمده است

1 نسبت میان «جسمانیت»، «جامعه» و «روابط اجتماعی»در مدرنیته چیست؟

2 تفاوت نظریه‌پردازان اجتماعی در جامعه‌شناسی کلاسیک و متأخر، از حیث توجه به بدن چیست؟

3 تأثیرات تحولات تمدنی بر بدن انسانی چگونه است؟

4 چه رابطه ای میان «هویت»، «کنش‌های روزمره» و «انواع سرمایه» با «بدن» وجود دارد؟

5 رابطه «قدرت»، در مفهوم فوکویی آن و «نحوه بازنمایی‌های بدن» چیست؟

6 پارادوکس میان «اهمیت دهی به بدن» و «اجتناب ناپذیری مرگ» بر مبنای گفتمان‌های جامعه‌شناسی بدن چگونه تحلیل می‌شود؟

7 نسبت میان «مدیریت بدن» و «فناپذیری اجتناب ناپذیر بدن» بر مبنای نظریه حیات معقول چگونه است؟

 

 

مفاهیم اصلی

تعاریف نظری اصطلاحات کلیه‌ی به کار رفته در مقاله به شرح زیر است

جامعه‌شناسی بدن: جامعه‌شناسی بدن یکی از حوزه‌های جامعه‌شناسی است که به نحوه شکل گیری بدن به عنوان جایگاه سلامت، تندرستی، ظاهر فیزیکی و شیوه رفتار متناسب با الزامات قدرت می‌پردازد

جامعه‌شناسی تجسدی: در پیمفهوم سازی بدن به گونه ای است که از یک سو، به عنوان«فاعل شناسا» در زمینه‌های اجتماعی شکل می‌گیرد، و از سوی دیگر، به عنوان «بستر تجربه»، موضوع شناسایینیز واقع می‌شود

مدیریت بدن: به هر نوع نظارت و دستکاری مستمر ویژگی‌های ظاهری و آشکار بدن، که در قالب رویه‌های آرایشی و اعمال جراحی انجام می‌پذیرد، مدیریت بدن گفته می‌شود

سوژه: به معنای فاعل شناسایی است. «سوژه شدن» انسان به معنای اتکای او به ذهن در تعبیر و درک از جهان، به جای اتکای به اوهام و اسطوره، است.4بنیاد نظریه «سوژه» بر اساس ایجاد یک آگاهی جدید است که از ذهن الهام می‌گیرد. «سوژه» از شک و تردید به داده‌های موجود آغاز و به شناخت و تعریف واقعیت می‌رسد

ابژه: همه جهان، در مقابل «من» که «سوژه» است، به عنوان «دیگری» یا «مفعول» تلقی می‌شود. بدین ترتیب، «سوژه» خود را «نخستین» و هر موضوعِ در مقابل آن، «ابژه» نامیده می‌شود.6 به عبارت دیگر، هر چیزی که «سوژه» نباشد«ابژه» خواهد بود

گفتمان: تبادل و تولید مستمر اندیشه‌ها در کنش متقابل انسانی، از طریق گفتن، نوشتن و هرگونه وسیله ارتباطی«گفتمان» نامیده می‌شود

قدرت: توانایی به انجام رساندن هدف، به رغم هرگونه مقاومت، و وادار کردن دیگران به انجام دادن آن‌چه ما می‌خواهیم، قدرت نامیده می‌شود.8 «قدرت»، به شکلی انضمامی و در خردترین سطوح، همراه با تکنیک‌ها و تاکتیک‌ها و ریزه کاری‌های آن اعمال می‌شود.9 «قدرت» تعیین کننده شرایط گفتمان است

زمینه‌های تکوین جامعه‌شناسی تجسدی و اهمیت بدن

تأثیرگذاری دوانگاری بدن ـذهن دکارتی در حوزه‌های پزشکی، قانون، ادبیات و آفرینش‌های هنری،به حدی گسترده است که تقریباً امکان بروز دیدگاه‌های فلسفی متفاوت در این باره را از بین برده است.11 منزلت اجتماعی پایین زنان، کارگران، دهقانان، بردگان، خادمان، دارندگان مشاغل یدی و معلولان، به علت محوریت فعالیت‌ها و فرآیندهای بدنی در زندگی آنان، از لوازم دوانگاری بدن ـذهن است.12 غفلت از بدن در نظریه اجتماعی، مدلول بی توجهی به «انسان تجسدی» و متعاقب آن، در نظر گرفتن بدن انسانی در قالب مالکیت شخصی و طبیعی خارج از علائق جامعه شناختی بوده است.13 در واقع، در تبیین‌های کلاسیک، پرسش از پایگاه هستی شناختی کنش‌گران اجتماعی مغفول ماند، و جامعه شناسان اولیه کنش‌گر انسانی را به عنوان «کارگزار تعریف کرده‌اند

علی‌رغم واقعیت‌های نظری فوق، با عنایت به نقش اساسی آگاهی و زبان، به عنوان مؤلفه‌های جسمانی کنترل اجتماعی، می‌توان تحلیل مارکس درباره تابعیت بدن‌های طبقه کارگر از ماشین، در فرایند گسترش فناوری مربوط به سرمایه داری و چگونگی عقلانی سازی بدن در نظام‌های دیوان سالار، نظیر آنچه در تحلیل‌های ماکس وبر آمده است، را از مصادیق توجه غیرمستقیم به بدن در نظریه‌پردازی کلاسیک جامعه‌شناسی دانست. همزمان با چالش‌های فرا روی ایده «افتراق طبیعت و جامعه» از سوی علم جامعه‌شناسی، نظریه‌پردازان اجتماعی بدن را از یک سو، نسبت به «کنش‌گر انسانی» و از سوی دیگر، در ارتباط با «رویه‌های جامعه شناختی» مفهوم سازی کردند

تجربه بدن و مدیریت آن، تشکیل دهنده بخشی از ماده فراگیر شکل دهنده زندگی اجتماعی و نظریه اجتماعی است. پاره ای توانایی‌های انسان‌ها برای ارتباط با یکدیگر و تجربه مشترک نیازها، خرسندی‌ها و دلزدگی‌ها مبتنی بر وجه اشتراک آنها در برخورداری از بدن است.15 در واقع، امکان فهم کامل وفاق جمعی، ابعاد ساخت نهادی و رابطه‌ای تنها در صورت ترکیب شناخت آنها با شناخت «ساخت‌های تجسدی» فراهم می‌گردد

افزایش رو به رشد جمعیت سالخوردگان در جوامع غربی و پیامدهای آن در حوزه‌های سیاست گذاری اجتماعی، بازنشستگی، پیشگیری پزشکی و مسکن، که تبعات اقتصادی آن شکل جهانی به خود گرفته است، از عوامل مؤثر در توجه به بدن می‌باشند.17 هم چنین، جامعه‌شناسی بدن، به بررسی تعریف اجتماعی از بدن نسبت با مفاهیم جوانی و سالخوردگی پرداخته است. مفاهیم مذکور در فرهنگ مصرفی حامل ارزش‌های نمادین هستند. در فرهنگ مصرفی، ارزش به بدن‌های جوان و ترکه برخوردار از جاذبیت‌های شهوانی ضمیمه می‌گردد و بدن‌های پیر، کاهش در ارزش نمادین بدن را در پی دارد.18 وبلن نیز، زیبایی را مفید و نماد منزلت می‌دانست19 و تمایز بین «سودمندی» و «ضایع کردن» را در جایی که زیبایی و کسب افتخار در هم آمیخته اند، کاری بسیار مشکل می‌دانست

مدرنیته با اعمال کنترل بر بدن، زمینه علاقه مندی افراد مدرن به بدن و ایجاد بحران در معنای بدن را فراهم آورده است. پس از قرن 19 و پیوند رژیم غذایی و علوم تغذیه ای، عقلانی سازی بدن در ارتباط با علم بشر قرار گرفت. در عقلانی سازی به شیوه مدرن، بدن پدیده ای «عمیقا ًجنسییتی» فرض می‌شود که باید متناسب با کارآیی وجوه نظام‌های اجتماعی جدید سازمان دهی شود.21 نظام‌های دیوان سالار از عوامل مؤثر در کنترل بدن، به منظور تعیین چگونگی کیفیت یا کمیت کار روی بدن، فارغ از نیازهای بدنی کارکنان هستند.22 سازمان‌های بروکراتیک، بدن‌های زنان را در مقایسه با بدن‌های دان، در کنترل بیشتری قرار می‌دهند؛ زیرا از زنان انتظار می‌رود با مدیریت قاعدگی، بارداری و یائسگی، آنها را پنهان نگه دارند.23 نظام‌های جهانی، در مدرنیته متأخر، افراد را خارج از موقعیت اجتماعی آنها در معرض خطرات تکنولوژیکی و محیطی روز افزون قرار می‌دهند و زمینه «جهانی شدن بدن» را فراهم می‌آورند

طبیعت گرایی

در دیدگاه‌های طبیعت گرا، بدن پدیده ای «ما قبل اجتماعی» و دارای مبنای «زیست شناختی» فرض می‌گردد که رو ساخت‌های «خود» و «جامعه» بر آن استوار می‌گردند.25 انواع گوناگون نابرابری، در پی ویژگی‌های بدن زیست شناختی مشروعیت پیدا می‌کنند. نابرابری جنسیتی مدلول بی ثباتی بدن‌های زنان پنداشته می‌شود. ترنر، معتقد است، بدن‌های زنان همواره برای ثبات اجتماعی و اخلاقی جامعه تهدید محسوب شده است؛26 زیرا ساخت فیزیولوژیک احساسات آنان به گونه‌ای تربیت یافته است که از عقلانیت خنثی در حوزه عمومی متمایز می‌گردند

فایرستون زیر بنای مادی سرکوب زنان در نظام‌های سکولاری را در زیست‌شناسی می‌داند و معتقد است تقسیم جنسیتی کار ناشی از پدیده باروری در زنان است که مرد سالاری و جنس گرایی بر آن بنا شده است. از نظر وی، هنگامی انقلاب فمینیستی فرا خواهد رسید که زنان ابزار تولید مثل را بدست آورند.27 از منظر جامعه‌شناسی، تقلیل پیچیدگی‌های روابط اجتماعی به بدنِِ متقدم بر جامعه و مستقل از تغییر، امر پذیرفته شده ای نیست

ساختارگرایی اجتماعی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله نظریه توحید در شادکامی تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/11 6:12 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله نظریه توحید در شادکامی تحت فایل ورد (word) دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نظریه توحید در شادکامی تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نظریه توحید در شادکامی تحت فایل ورد (word)

چکیده  
مقدمه  
ماهیت شادکامی در اسلام  
چارچوب نظری شادکامی  
1) خداباوری، پایه شادکامی  
1-1) ایمان و رضامندی  
الف) ایمان و شکر – صبر  
ب) ایمان و طاعت – معصیت  
2-1) ایمان و نشاط  
2) الگوی خداباوری در شادکامی  
1-2) اعتماد به برنامه خدا در شادکامی  
الف) خالقیت و آفرینش شادکامی  
ب) ربوبیت و تدبیر شادکامی  
ج) مقدِّریت و تقدیر شادکامی  
د) حکمت و تنظیم شادکامی  
2-2) خیرباوری در تقدیرهای الهی  
الف) تقدیر امور توسط خدا  
ب) خیر بودن تقدیر  
3-2) واکنش مثبت به تقدیرهای چهارگانه  
الف) سپاسگزاری در خوشایندها (شکر)  
ب) بردباری در ناخوشایندها (صبر)  
ج) عمل به تکلیف (انجام طاعت و ترک معصیت)  
4-2) لذتبری بر اساس خواست خدا  
الف) دو بعدی بودن انسان و لذت‌های او  
ب) خداباوری و التذاذ مادی و معنوی  
ج) جهت‌گیری لذت  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله نظریه توحید در شادکامی تحت فایل ورد (word)

آبی، منصور بن حسین، نثر الدرّ، مصر، الهیئه المصریه العامه للکتاب، بی تا

آرگایل، مایکل، روانشناسی شادی، ترجمه مسعود گوهری و همکاران، اصفهان، جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان، بی تا

ابن بابویه، محمّد بن علی (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1404ق

ـــــ، التوحید، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1398ق

ـــــ، عیون أخبار الرضا، تحقیق: السید مهدی حسینی لاجوردی، تهران، جهان، بی تا

ـــــ، الخصال، تحقیق علی اکبرالغفاری، بیروت، موسسه الاعلمی، 1410ق

ـــــ ، الامالى، تحقیق: مؤسسه البعثه، قم، مؤسسه البعثه، 1407ق

ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند احمد بن حنبل، بیروت، دارصادر، بی‌تا

ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، قم، آل علی، 1382

ابن ماجه قزوینی، محمدبن یزید، سنن ابن ماجه، تحقیق محمدفواد عبدالباقی، بیروت، دارالفکر، بی تا

ابن منظور، محمدبن مکرم، لسان العرب، قم، نشر ادب، 1405ق

ابونعیم، احمدبن عبدالله، حلیه الأولیاء، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1414 ق

بخاری، محمدبن اسماعیل، صحیح البخاری، بیروت، دارالفکر، 1401ق

براتی، فرید، اثر بخشی مداخلات روانشناسی مثبت‌گرا جهت افزایش نشاط، خشنودی از زندگی، معناداری زندگی و کاهش افسردگی؛ تدوین مدلی برای اقدام، پایان‌نامه دکتری، رشته روان‌شناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، 1388

بیهقی، احمدبن الحسین، شُعَب الإیمان، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1410ق

پسندیده، عباس، مبانی و عوامل شادکامی از دیدگاه اسلام با رویکرد روانشناسی مثبت‌گرا، پایان‌نامه دکتری، رشته مدرسی معارف گرایش قرآن و متون اسلامی، دانشکده علوم حدیث قم، 1389

ـــــ، رضایت از زندگی، قم، دارالحدیث، 1374

تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، ترجمه و شرح خوانساری، تهران، دانشگاه تهران، 1373

سبزواری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، تحقیق علاءآل جعفر، قم، موسسه آل البیت، 1414ق

سجستانی، سلیمان بن أشعث الأزدی، سنن ابى‌داود، تحقیق: محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، داراحیاء السنه النبویه، بی تا

سید ابن طاووس، إقبال الاعمال، تحقیق محمدجواد القیومی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1414ق

شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، شرح صبحی صالح، قم، ‌دارالحدیث، 1424ق

طوسی، محمد بن حسن ، مصباح المتهجّد، بیروت، موسسه الاعلمی، 1425ق

علی‌محمدی، کاظم، شادکامی و ساخت آزمون آن از دیدگاه اسلام، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، رشته روان‌شناسی بالینی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1388

فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، قم، موسسه دارالهجره، 1409ق

کراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، به‌کوشش عبدالله نعمه، قم، دار الذخائر، 1410ق

ـــــ، معدن الجواهر، تهران، المکتبه المرتضویه، 1349ق

کفعمی، ابراهیم بن علی، البلد الامین، بی جا، بی تا

ـــــ، المصباح، بیروت، موسسه الاعلمی، 1414ق

کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، چ پنجم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1363

لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم والمواعظ، تحقیق حسین حسینی بیرجندی، قم، دارالحدیث، 1376

مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، المکتبه الاسلامیه، 1388ق

محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، 1384

مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، تحقیق و نگارش: محمدحسین اسکندری، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی€، بی‌تا

ورام المالکی، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر، بیروت، موسسه الاعلمی، بی تا

چکیده

هدف نوشتار آن است که روشن سازد با توجه به ساختار دو بعدی شادکامی (نشاط ـ رضامندی)، تئوری شادکامی از نظر اسلام کدام است و چه چیزی می‌تواند تحقق شادکامی را تبیین کند. این پژوهش، یک بررسی کتابخانه­ای است. بدین منظور، آن بخش از منابع اسلامی (قرآن و حدیث) که مربوط به این مسئله می­باشد، مشخص و با استفاده از روش تحلیل محتوا (متن) مطالعه شده‌اند. نتایج نشان می­دهد که تئوری شادکامی در اسلام، بر «توحید» مبتنی است که به معنای «واقعیت­شناسی توحیدی» و «هماهنگ­سازی با واقعیت­های توحیدی»ِ مربوط به شادکامی می­باشد. بر اساس این تئوری، شادکامی بر واقعیت­هایی مبتنی است که توسط خداوند متعال تقدیر شده و دستیابی به آن نیز راه خاصی دارد که باز توسط خداوند متعال تنظیم شده است. شناخت این واقعیت­ها و پذیرش آنها، از سویی موجب «رضامندی» از تقدیرهای خداوند متعال می‌شود، چون آنها را مبتنی بر «خیر» می­بیند. همچنین موجب «نشاط» می­شود، چون لذت­های مورد نیاز را بر اساس الگوی الهی آن تأمین می­کند.

کلید واژه­ها: شادکامی، رضامندی، نشاط، توحید، واقعیت­شناسی توحیدی، هماهنگ­سازی با واقعیت­های توحیدی، الگوی خداباوری در شادکامی.

 

مقدمه

هر انسانی به طور فطری طالب سعادت است و هیچ گاه این خواست را نمی‌تواند از خود سلب کند و می‌توان گفت که این حقیقت را همه نظام­های اخلاقی پذیرفته­اند و در آن اتفاق نظر دارند و اختلاف میان نظام­های گوناگون اخلاقی متوجه تشخیص مصداق سعادت خواهد بود.1 واژه Happiness در انگلیسی را می‌توان به دو معنا به کار برد: یکی، شادی است که در این صورت از هیجان مثبت در زمان حال سخن گفته‌ایم. اما معنای دوم آن، شادکامی و سعادتمندی است که در این معنای اخیر، شادکامی با خشنودی و رضایت از زندگی مترادف است و به نظر می‌رسد آنچه در روان‌شناسی مثبت‌گرا از آن بحث می‌شود، این معنا از Happiness است

در قرن نوزدهم پس از جدایی روان‌شناسی از فلسفه، رویکرد لذت‌گرایی در آثار روان‌شناسان به وضوح مشهود بود. ویترسو (2009م) در این زمینه، به ویژه به جیمز3، ثرندایک4، و ونت5 و فروید6 اشاره دارد. هرچند که لذت‌گرایی در قرن بیستم در اغلب متون روان‌شناسی به شکلی خود را نشان داد، اما تردیدی نیست که رویکرد روان‌شناسی در هزاره جدید، به ویژه روان‌شناسی مثبت‌گرا بیش از آنکه بر رویکرد لذت‌گرا مبتنی باشد، بر پایه رویکرد سعادت‌گراست.7 داینر8، لوکاس9 و اوشی10 در کتاب راهنمای روان‌شناسی مثبت‌گرا11 بیان می‌دارند که از زمان‌های بسیار دور، همیشه این سؤال مطرح بوده است که «چه چیزی باعث خوشبختی و بهزیستی می‌شود». هر یک از پژوهشگرانی که در این حیطه به کار پرداخته‌اند، عوامل و ابعاد خاصی، معرفی کرده‌اند که هر فردی که واجد این خصوصیات و ابعاد باشد، نسبتی از بهزیستی روانی12 دارد. روان‌شناسان در باره معنای این اصطلاح کمتر سخن گفته و بیشتر به مؤلفه‌ها و عوامل آن پرداخته‌اند، همان گونه که اصطلاح سعادت در حوزه مطالعات اسلامی نیز چنین وضعی دارد. دلیل آن را نیز در روشن بودن معنای آن نزد مردم می‌دانند

آرگایل در باره معنای شادکامی می‌نویسد: گاهی گفته می‌شود که مفهوم شادکامی، مبهم13 و اسرارآمیز14 است. اما واضح است که بیشتر مردم به خوبی می‌دانند شادکامی چیست. در زمینه‌یابی‌ها که از مردم در باره معنای شادکامی سؤال شده، پاسخ داده‌اند که غالباً شادکامی عبارت است از: بودن در حالت خوشحالی و سرور یا دیگر هیجان‌های مثبت، یا عبارت است از: راضی بودن از زندگی خود.15 وی معتقد است که مردم این اصطلاح را کاملاً درک می‌کنند و نظر نسبتاً شفافی دارند مبنی بر این که شادکامی به هیجانات مثبت و رضایت از زندگی مربوط می‌شود.16 البته وی معتقد است که علاوه بر این دو جزء، یعنی عواطف مثبت17 و رضایت18، جزء سومی نیز وجود دارد که عبارت است از: فقدان افسردگی و اضطراب یا دیگر عواطف منفی1920 این جزء در حقیقت به بعد هیجان‌ها مربوط می‌شود. البته از آنجا که هیجان‌های مثبت و منفی بر اساس تحقیقات، مستقل از یکدیگر هستند، نمی‌توان آنها را در یک جزء، قرار داد. بررسی‌ها نشان داده است که وجود عواطف مثبت به معنای فقدان عواطف منفی نیست و وجود عواطف منفی نیز به معنای فقدان عواطف مثبت نمی‌باشد. این یافته، ما را به این نتیجه‌گیری رهنون می‌سازد که شادکامی سه قسمت عمده دارد: رضایت، عواطف مثبت و عواطف منفی

دینر در هند بوک روان‌شناسی مثبت می‌نویسد: بشر زمانی به فکر افتاد که چه چیزی یک زندگی خوب را می‌سازد. اندیشمندانی که در این باره مطالعه کرده‌اند بر این باورند که عنصر اصلی زندگی خوب آن است که فرد خود را شبیه زندگی و با آن هماهنگ سازد، نه آنکه زندگی را با خواسته‌های خود هماهنگ سازد. بهزیستی روانی به عنوان شناخت و ارزیابی‌های مؤثر در زندگی تعریف شده است. این ارزیابی‌ها شامل واکنش‌های احساسی و هیجانی، مثل قضاوت شناختی از رضامندی است. وی سپس ادامه می‌دهد که رضامندی از زندگی، مفهوم گسترده‌ای است که تجربیات خوشایند، سطح پایینی از خلقیات منفی و سطح بالایی از رضایت از زندگی را دربرمی‌گیرد. تجربیات مثبت موجب سطح بالایی از بهزیستی روانی می‌شوند، چون یک زندگی رضایت‌بخش را می‌سازند

متفکران اسلامی نیز به این بحث پرداخته‌اند. شاید بتوان این اندیشوران را به دو گروه تقسیم کرد. متفکرانی، مانند فارابی، ابن‌سینا، سهروردی، اخوان الصفا و ملا صدرا در شمار معتقدان به تفسیر «غایت غالب» به شمار می‌آیند که سعادت را فقط در اتصال به عقل فعال و استغراق در شهود عالم ملکوت می‌دانند و هر چیز دیگری تنها در صورت کمک به این حالت، در شمار مطلوبات آدمی قرار می‌گیرد. در مقابل، متفکرانی، مانند خواجه نصیر طوسی، ابن‌مسکویه، محمدمهدی نراقی و ملا احمد نراقی، مدافع تفسیر «غالب جامع» از سعادت‌‌ا‌ند و بر این باروند که سعادت، مؤلفه‌های مختلف دارد و هر کدام ارزش استقلالی دارند، به گونه‌ای که فقدان یکی به سعادت، آسیب می‌رساند

در متون دینی، یعنی قرآن و حدیث نیز درباره موضوع سعادت به صورت گسترده بحث شده است، از این‌رو اندیشمندان مسلمان نیز به این موضوع پرداخته‌اند که شاید بیشتر رویکرد اخلاقی داشته باشد. اما با رویکرد روان‌شناختی، کاظم علی‌محمدی در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود، که در سال 1388 دفاع شده، به این موضوع پرداخته است. وی هر چند به شادکامی از دیدگاه اسلام و ساخت آزمون آن پرداخته، اما ساختاری برای شادکامی و نیز چارچوب نظری تعریف شده‌ای برای آن ارائه نکرده است. کار نقلی – تحلیلی دیگری که صورت گرفته و تا حدودی به این موضوع اختصاص دارد، کتاب رضایت از زندگی اثر پژوهشگر این رساله می‌باشد که در سال 1374 چاپ شده است. این بررسی، هر چند ممکن است نگاهی نو به منابع اسلامی داشته باشد، اما این نیز ساختار مشخص و چارچوب نظری معین و فراگیری در عوامل ندارد

با توجه به جایگاه مهمی که این موضوع از سویی، در زندگی و از سوی دیگر، در منابع اسلامی دارد، و با توجه به اینکه پژوهش­های پیشین به ارائه چارچوب نظری مشخصی در این موضوع نرسیده­اند، ضروری است که با تکیه بر منابع اسلامی، تئوری شادکامی بررسی شود. این امر در صورت تحقق، می­تواند به فعالیت­های فردی ـ اجتماعی و حتی سیاسی در زمینه ایجاد و تقویت شادکامی جهت دهد و راه را برای تحقق این امر روشن و هموار سازد. بدون داشتن چارچوب نظری مشخص نمی‌توان به سبب­شناسی ناشادکامی و درمان آن همت گماشت. پرسش­های فرا روی این پژوهش آن است که شادکامی چیست و از چه مؤلفه­هایی تشکیل شده است و چه نظریه­ای می­تواند تحقق آن را تبیین کند؟

ماهیت شادکامی در اسلام

سعادت و شادکامی در اسلام، ساختاری دو مؤلفه­ای دارد: یکی، «نشاط» و دیگری، «رضا». این از اصول موضوعه این مقاله می­باشد که در جای خود ثابت شده است.24 مراد از رضامندی، احساس خرسندی از مجموع زندگی، و مراد از نشاط نیز سرزندگی، بشاشی و پویایی در مجموع زندگی است. در توضیح این امر باید گفت که ساختار شادکامی از یک سو، باید با تعریف سعادت، و از سوی دیگر، با واقعیت‌های زندگی متناسب باشد. معادل شادکامی25 در ادبیات اسلامی، سعادت است.26 در ماهیت سعادت، دو مفهوم اساسی وجود دارد: که یکی، «خیر» و دیگری، «سرور».27 بنابراین، می‌توان گفت که سعادت، ترکیبی از خیر و سرور است.28 بر این اساس، سعادت وقتی حاصل می‌شود که از یک سو، رَوَند زندگی، بر خیر مبتنی باشد و از سوی دیگر، با سرور و خرسندی همراه باشد. پس سعادت، حالتی است پایدار از زندگی خوب (خیر) و شاد (سرور). (سعادت = زندگی خوب + زندگی شاد)

اگر بخواهیم زندگی خیر، و خیر بودن زندگی را در عینیت آن به وضوح ببینیم، باید ابعاد مختلف زندگی را بررسی کنیم. زندگی از یک منظر به دو بخش «رویداد»ها و «تکلیف»ها تقسیم می‌شود. مراد از رویدادها، حوادث و رخدادهای خوشایند و ناخوشایند زندگی، و مراد از تکلیف‌ها، قوانین و وظایف بایدی و نبایدی زندگی است. بنابراین، زندگی خیر آن است که همه این ابعاد چهارگانه بر خیر مبتنی باشند؛ چه نعمتی که باید از آن استفاده نمود (خوشایندها) یا نقمتی که باید آن را تحمل کرد (ناخوشایندها)، و چه امر لذت‌بخشی که باید آن را ترک کرد (نبایدها) یا کار محنت‌آوری که باید آن را انجام داد (بایدها). از مجموعه این چهار موقعیت در ادبیات دین،‌ با عنوان «قضا» یاد می‌شود. بر اساس متون دینی، واکنشی که انسان باید در برابر قضای الهی داشته باشد، رضامندی است و این به سبب آن است که قضای الهی بر خیر مبتنی است، از این رو هر چهار موقعیت یاد شده زندگی، خیر می‌باشند و بر همین اساس، انسان باید از آن راضی باشد. رضامندی در هر کدام از این ابعاد، نام مخصوصی دارد، از این رو رضامندی به «شکر» در خوشایند، «صبر» در ناخوشایند، «انجام» بایدها (طاعت) و «ترک» نبایدها (ترک معصیت) تحلیل می‌شود

اما مؤلفه نشاط نیز در تعریف، با سرور، هماهنگ است. سرور و لذت، عامل تحقق نشاط است. تحلیل انواع مختلف متون دینی نشان می‌دهد که نشاط به دو بعد مادی و معنوی تقسیم می‌شود. انسان موجودی دو بعدی است، از این رو نشاط او نیز دو بعد دارد. به همین علت است که در روایاتِ قلمرو نشاط مشاهده می‌شود که با هر کلیدواژه‌ای که این مسئله مطرح شده، به هر دو بعد مادی و معنوی انسان پرداخته است

از آنچه گذشت روشن شد که شادکامی در اسلام دو جزء اساسی دارد که عبارت‌‌اند از: رضا و نشاط. رضا به چهار بخش (شکر، صبر، طاعت و ترک معصیت) و نشاط به دو بخش (لذت مادی و لذت معنوی) تحلیل می‌شود. بنابراین، شادکامی، ابعاد شش‌گانه دارد. در متون دینی برای هر کدام از ابعاد شش­گانه شادکامی که در حقیقت، ابعاد مختلف زندگی انسان هستند، عواملی مطرح شده که در جای خود مهم و قابل توجه‌اند. برخی از این متون با ادبیات سعادت، و برخی دیگر با ادبیاتی متناسب با اجزای اساسی شادکامی، یعنی رضا و نشاط و سرور، و برخی نیز متناسب با ابعاد شش­گانه وارد شده­اند. عوامل هر کدام از دو جزء اساسی شادکامی نیز خود بر یک نظریه مبتنی است؛ خیرباوری، پایه نظری رضامندی، و لذت­بری، پایه نظری نشاط می­باشد

مسئله­ای که اینجا مطرح است اینکه فراتر از مؤلفه­ها، اساس شادکامی بر چه نظریه­ای مبتنی است و چه چیزی می­تواند مبنای شادکامی را از دیدگاه اسلام تبیین کند؟ آیا می­توان ریشه مشترکی برای هر دو مؤلفه شادکامی یافت؟ آیا می­توان به نظریه­ای جامع دست یافت که در ساحتی بالاتر از مؤلفه­ها، هر دو بعد شادکامی را تحت پوشش خود قرار دهد؟ آنچه در این بحث درپی آن هستیم، پایه نظری کلانی است که در ساحتی بالاتر از پایه نظری رضامندی و نشاط قرار گیرد و هر دو را تبیین کند

چارچوب نظری شادکامی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله علم تغذیه در ورزش و فیزیولوژی ورزشی تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/11 6:11 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله علم تغذیه در ورزش و فیزیولوژی ورزشی تحت فایل ورد (word) دارای 58 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله علم تغذیه در ورزش و فیزیولوژی ورزشی تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله علم تغذیه در ورزش و فیزیولوژی ورزشی تحت فایل ورد (word)

فصل اول    
علم تغذیه در ورزش    
مقدمه    
نقش تغذیه در ورزش    
تناسب بدن یا آمادگی جسمانی    
رابطه سلامتی و تناسب بدن    
نقش ورزش در سلامتی بدن    
رابطه تغذیه و سلامتی با تناسب بدن    
تغذیه مناسب کلید موفقیت در ورزش    
رژیم غذایی مناسب شرط لازم برای اثر بخشی ورزش    
با کربوهیدراتها آشتی کنید    
چه زمانی باید غذا میل کنید    
از نوشیدن مایعات غافل نشوید    
غذاهای سالم میل کنید    
سوخت رسانی به بدن را فراموش نکنید    
تاثیر ورزش بر ترشح هورمون ها    
تفاوت رژیم غذایی ورزشکاران با افراد عادی    
کربوهیدراتها    
پروتئین    
چربی    
مایعات و الکترولیتها    
ویتامین و املاح    
ورزش و مکملهای غذایی    
شرایط زیر احتمالاً نیاز به مکمل دارد    
کمبود ویتامین یا مواد معدنی    
نقش آب  در ورزشکاران    
میزان مصرف مایعات در ورزشکاران    
علائم و خطرات کم آبی در ورزشکاران    
حداقل میزان چربی بدن در ورزشکاران مرد و زن تا چه اندازه میباشد؟    
فصل دوم    
فیزیولوژی ورزشی    
مقدمه    
اقسام فیزیولوژی ورزشی    
نیروی ماهیچه    
استقامت ماهیچه    
انعطاف ماهیچه    
استقامت قلبی و ریوی    
فیزیولوژی ماهیچه    
منابع انرژی    
سامانه ATP-Pc    
سامانه اسیدلاکتیک    
سامانه هوازی    
برگشت به حالت اولیه و وام اکسیژن    
فیزیولوژی گردش خون    
فیزیولوژی تنفس    
حجم جاری و تهویه ریوی    
فیزیولوژی ورزش    
فرایند تولید انرژی هوازی و بی هوازی    
سیستم تولید انرژی    
فعالیت ورزشی    
بی هوازی و هوازی    
مفهوم خستگی    
اندامهای اصلی مرتبط با ورزش    
انواع ورزش    
الف ـ ورزشهای حرکتی( دینامیک یا ایزوتونیک)    
ب ـ ورزشهای حرکتی( دینامیک)    
فواید تداوم ورزشهای حرکتی    
الف ـ اثر ورزش بر عضلات اسکلتی    
ب ـ اثر ورزش بر دستگاه گردش خون    
انتخاب نوع ورزش    
دفعات ورزش    
طول مدت ورزش    
منابع    

 

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله علم تغذیه در ورزش و فیزیولوژی ورزشی تحت فایل ورد (word)

 *راهنمای تغذیه در ورزش / پدیدآورنده: مریلین شاپ پیترسون، کیت پیترسون، پروانه دادبخش (مترجم) / ناشر: دانشگاه فردوسی (مشهد) – 21 شهریور،

*اصول تغذیه در ورزش / پدیدآورنده: فرد برونس، نورعلی خواجوند (مترجم) / ناشر: دستان – 25 دی،

 * اصول تغذیه در ورزش / پدیدآورنده: منا مختاری / ناشر: روزنامه بین المللی خبر ورزشی – 27 خرداد،

 * تغذیه و فیزیولوژی کاربردی در ورزش / پدیدآورنده: مرتضی جورکش، ایرج صدری، وحید ساری صراف (ویراستار) / ناشر: نشر ورزش – 04 اردیبهشت،

  * ورزش و تغذیه در فرهنگ ایرانی / پدیدآورنده: محمد دریایی / ناشر: سفیر اردهال – 08 اردیبهشت،

 * مکمل های غذایی در ورزش و اصول تغذیه ورزشکاران / ناشر: علم و ورزش – 09 اسفند،

* مبانی فیزیولوژی ورزشی ، قوام الدین جلیلی انتشارات اداره کل تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش

* نگاهی به تربیت بدنی ، جواد کریمی

* تناسب اندام، مولف: پونه بازرگان

* تربیت بدنی عمومی: تالیف: مهدی نمازی زاده

مقدمه

شاید فقط یک ورزشکار حرفه ای از ارزش تغذیه در انجام ورزش ها آگاه باشد و به خوبی نقش تغییراتی را که رژیم غذایی در بهبود انجام تمرینات دارد را درک کند

شواهد بسیاری نشان دهنده رابطه بین مصرف غذا و انجام ورزش ها هستند. همچنین یک رژیم غذایی بد، به طور یقین اثر منفی بر انجام حرکات ورزشی، حتی اگر به صورت غیر حرفه ای باشند، دارد. یک رژیم غذایی که شامل مقدار کافی از کالری ، ویتامین ها، مواد معدنی و پروتئین باشد، انرژی لازم برای انجام یک مسابقه و یا یک ورزژش تفریحی را تامین می کند

ارتباط تغذیه با ورزش از پیش از عصر طلائى یونان شناخته شده بوده است. توجه به فعالیت‌هاى جسمانی، غذاى مناسب و در کل سلامت عمومى بدن ذهن دانشمندان سامورائی، هندی، مصری، ایرانى و دیگر تمدن‌هاى قدیمى را به خود مشغول نموده بود. بیابانگردان اولیه از غذاهائى چون ماهی، گوشت حیوانات وحشی، دانه‌ها، حبوبات، غلات و میوه‌هاى وحشى در دسترس استفاده مى‌کردند. در واقع مى‌توان عده‌اى از آماده‌ترین افراد این گروه از لحاظ جسمانى را اولین ورزشکاران تاریخ نامید، چرا که اغلب مسافت‌هاى طولانى را در زمین دشمن یا اقلیم‌هاى ناآشنا براى به‌دست آوردن غذا طى مى‌کردند. بعدها، وقتى شکارچیان به‌طور ثابت در یک محل مستقر شدند، براى تقویت دست‌ها به انجام ورزش هم مبادرت ورزیدند

با شروع قرن بیستم و یکم علاقه به ورزش و حفظ تناسب بدن افزایش یافته است . امروزه بر خلاف گذشته ، مردم نه تنها در فعالیت های بدنی نظیر ورزش های هوازی ، دوچرخه سواری، دو ،‌شنا ، تنیس و تمرینات با وزنه شرکت دارند ، بلکه از انجام مسابقات ورزش در سطح قهرمانی نیز استقبال می کنند . یکی از دلایل مهم این استقبال ، افزایش آگاهی عمومی در مورد فواید ورزش در حفظ سلامتی ،‌کسب رضایت و دستیابی به موفقیت در مسیر زندگی است . به تازگی اهمیت ورزش در حفظ سلامتی و بهداشت به قدری روشن و آشکار شده است که به عنوان جزء ثابتی از بهداشت تن و روان در نظر گرفته می شود

نقش تغذیه در ورزش

بر اساس  تحقیقات موجود ، افرادی که از نظر بدنی فعال هستند نسبت به بهبود شیوه زندگی خود ، به ویژه بهبود شیوه تغذیه ای موثر بر سلامتی بدن ، علاقه و توجه بیشتری نشان می دهند . در واقع یافته های پژوهشی نیز نشان می دهد که رژیم غذایی ، یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده سلامتی بدن می باشد

تغذیه ، علم مطالعه انواع مواد غذایی و آثار آن بر سلامتی ، تکامل و فعالیت فرد می باشد . در سال های اخیر ، تحقیقات تغذیه ای تأکید بیشتر بر تأثیر مواد غذایی در سلامتی و فعالیت بدنی  داشته است . اما به این دلیل که مطالعات تغذیه ای در انسان نظیر علومی چون شیمی و فیزیک تحت کنترل کامل آزمایشگاهی قرار نمی گیرد ، دقت درنتایج آنها نیز در حد این علوم نیست

متأسفانه ، در عصر حاضر برخی از افراد و سازمان های تجاری ،  ماهیت علم تغذیه را برای کسب منافع مادی خود مورد تهدید قرار داده و اصول این علم را با خطر رو به رو ساخته اند .  بازارهای تجاری ، محصولات و فرآورده های تغذیه ای و مکمل های رژیمی برای افرادی است که به فعالیت های ورزشی می پردازند و اغلب تمایل بیشتری به حفظ سلامتی خود نشان می دهند . انواع رسانه ها  نظیر اینترنت ،  نشریات  و روزنامه ها ، آگهی های خود را به مکمل های گوناگون رژیمی  اختصاص  داده اند که ادعا می شود برای پیشگیری از پیری و بهبود شرایط بدنی قهرمانان ورزشی مناسبند . برخی از این مکمل ها شامل مواد مغذی ضروری نظیر کلسیم و ویتامین E هستند ، در حالی که برخی دیگر حاوی موادی نظیر کو آنزیم Q و ویتامین B15 ( یک غیر ویتامین ) هستند که ارزش تغذیه ای ندارد

در این مقاله دو نکته اساسی موردتوجه قرار گرفته است : 1ـ نقشی که تغذیه به کمک فعالیت بدنی ممکن است در چگونگی سلامتی فرد ایفا کند ، 2ـ نقش تغذیه در بهبود تناسب بدن و انجام حرکات ورزشی

در اغلب کشورهای پیشرفته  بیش از 80% علت مرگ و میرها به ویژه در افراد مسن ، مربوط به بیماری های قلبی ، سرطان ، سکته مغزی ، بیماری های مزمن ریوی ، دیابت و بیماری مزمن کبد و سیروز می باشد . از سوی دیگر، بررسی های اخیر در کشورهای در حال توسعه حاکی از شیوع بسیاری از این بیماریها است که تغییر شیوه زندگی به خصوص در جامعه شهری و مهاجرت از روستا به شهر ، از علل آن به شمار می آید

« ژن و شیوه زندگی » ، دو عامل اساسی مؤثر بر چگونگی سلامتی فرد است . اگر چه بیشتر بیماری ها ریشه ژنتیک دارند ، اما پیشرفت یک بیماری خاص ممکن است به شیوه زندگی فرد  مربوط باشد .  امروزه شیوه زندگی یکی از عوامل مؤثر در حفظ و سلامتی  و پیشگیری از بیماری ها ،  به ویژه بیماری های مزمن شایع است . به طور مثال ، سرطان بیماری است که با پدیده ژنتیک  مربوط باشد ولی عادات بد و شیوه ناسالم  زندگی مثل کشیدن سیگار ، رژیم غذایی نامناسب و عدم تحرک و ورزش ، علت حدود 3/2 از مرگ و میرهای مربوط به سرطان  می باشد . اگر چه روند درمان این بیماری ها با پیشرفت های فراوانی همراه بوده است  ولی تنوع توصیه های درمانی و فقدان دسترسی کافی افراد به تازه ترین  روش های درمانی به ویژه  در جوامع  در حال توسعه ، پیشگیری را با محدودیت رو به رو ساخته است . از آن جا که روند پیشگیری از بیماری ها و حفظ و ارتقاء سلامتی از ضرورت خاصی برخوردار می باشد ، لذا بی تردید برای نیل به این اهداف ، راه کارها و ابزارهای مفیدی لازم است . در این راستا کسب دانش و آگاهی و همچنین دستیابی به فنون و ابزارهای کاربردی از جمله پرداختن به ورزش و اصلاح رفتار تغذیه ای به عنوان دو عامل محیطی مربوط به یکدیگر دارای اهمیت  بسیاری است . ورزش و  تغذیه مناسب ، هر یک به تنهیی و یا با هم ممکن است تعداد زیادی از عوامل مؤثر در ایجاد و پیشرفت بیماری های مزمن را کاهش دهند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک تحت فایل ورد (word

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/11 6:11 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک تحت فایل ورد (word) دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک تحت فایل ورد (word)

چکیده  
مقدمه  
مفاهیم مرتبط با اخلاق فضیلت  
1 ماهیت خیر  
2 ماهیت سعادت  
3ماهیت فضیلت  
رابطه فضیلت و وظیفه‌شناسی  
4 نسبت سعادت و فضیلت  
خصائص نظریه‌های اخلاق فضیلت  
الف. غایت‌گرایی 45  
ب. تأکید بر حسن فاعلی بیش از حسن فعلی  
ج: ارزش‌مداری مبتنی بر ارزش‌های ذاتی  
د: جایگاه ممتاز نیّت و انگیزه در فعل اخلاقی  
ه‍ : برتری فضیلت حکمت نسبت به قواعد الزامی  
و: تقدم الگوها و اسوه‌های اخلاقی  
6 اصناف نظریه‌های اخلاق فضیلت  
الف. از منظر تاریخی  
ب. از منظر غایت‌گروی  
ج. از منظر وحدت‌انگاری و تکثر‌گرایی  
د. از منظر دینی و سکولار  
نتیجه‌گیری  
پی‌نوشت‌ها:  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک تحت فایل ورد (word)

ارسطو، سیاست، ترجمه حمید عنایت، چ سوم، تهران، شرکت سهامی کتاب‌های جیبی، 1358

ـــــ، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه محمدحسین لطفی، تهران، طرح نو، 1378

ارسطاطالیس، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه ابوالقاسم پورحسینی، تهران، دانشگاه تهران، 1368

افلاطون، مجموعه آثار، ترجمه محمدحسن لطفی و رضا کاویانی، تهران، خوارزمی، 1374

اُلسون، رابرت جی، فلسفه اخلاق، پل ادواردز، ترجمه انشاء الله رحمتی، تهران، تبیان، 1378

حسن سرور، ابراهیم، المعجم الشامل للمصلحات العلمیه والدینیه، الجزء الثانی، بیروت، دارالهادی، 1429

دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمه امیرحسین آریان‌پور، تهران، انقلاب اسلامی، 1365

راولز، جان، نظریه عدالت، ترجمه محمدکمال سروریان و مرتضی بحرانی، تهران، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1387

فرانکنا، ویلیام کی، فلسفه اخلاق، ترجمه هادی صادقی، تهران، طه، 1376

فروغی محمدعلی، سیر حکمت در اروپا، تصحیح امیر جلال‌الدین اعلم، تهران، البرز، 1375

کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه (از ولف تا کانت)، ترجمه اسماعیل سعادت و منوچهر بزرگمهر، چ سوم، تهران، علمی و فرهنگی (سروش)، 1380

کاسیرر، ارنست، فلسفه و فرهنگ، ترجمه بزرگ نادرزاد، تهران، مرکز ایرانی مطالعه فرهنگ‌ها، 1360

کسنوفون، خاطرات سقراطی، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، خوارزمی، 1373

گادامر، هانس گئورگ، مثال خیر در فلسفه افلاطونی-ارسطویی، ترجمه حسن فتحی، تهران، حکمت، 1382

محمدرضایی، محمد، تبیین و نقد فلسفه اخلاق کانت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1379

مصباح، محمدتقی، نقدو بررسی مکاتب اخلاقی، تحقیق و نگارش احمدحسین شریفی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1384

مطهری، مرتضی، انسان در قرآن، مجموعه آثار، چ هشتم، تهران، صدرا، 1378

موسوی خمینی، سیدروح‌اله، چهل حدیث، چ دوم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1371

نقیب زاده، میر عبدالحسین، فلسفه کانت، بیداری از خواب دگماتیسم، چ سوم، تهران، آگاه، 1374

چکیده

اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک، از سنخ اخلاق غایت‌گرا و هنجاری است و با مفاهیم اخلاقی چون فضیلت و رذیلت، خیر و خوبی، بایستی اخلاقی، فعل ارادی، فاعل ارادی، سعادت و کمال در ارتباط است. نظریه‌های اخلاقی فضیلت‌محور، از ویژگی غایت‌گرا بودن، تأکید بر عامل درستکار به جای صرف عمل، ابتنای ارزش‌ها بر ارزش‌های ذاتی عقلی، ممتاز بودن جایگاه نیّت و انگیزه‌های فاعل در آن، برتری حکمت بر قواعد الزامی و تقدم الگوها و اسوه‌های اخلاقی برخوردارند. همچنین اخلاق فضیلت را می‌توان از چهار منظر تاریخی، غایت‌گروی، وحدت یا کثرت‌گروی، دینی یا سکولار مورد بررسی قرار داد

کلیدواژه‌ها: اخلاق، فضیلت، خیر، غایت، سعادت، سیاست، فلسفه سیاسی کلاسیک

 

مقدمه

«فلسفه اخلاق»1 کاوشی فلسفی و عقلانی در باب مسائل و احکام اخلاقی است که به‌طور سنتی، دو قسم اخلاق هنجاری2و «فرا اخلاق»3 را در بر می‌گیرد. اخلاق هنجاری، بر دو دسته اخلاق «غایت‌گرا» و «وظیفه‌گرا» تقسیم می‌شود. نظریه‌های غایت‌گرا، به نوبه خود، شامل دو نوع اخلاق «فضیلت‌مدار» و «سودگروی اخلاقی»4 است. بر این اساس، اخلاق فضیلت، که نظریه اخلاقی فیلسوفان اسلامی از جمله نظریه اخلاقی امام خمینی(ره) بر آن مبتنی است، نوعی اخلاق غایت‌گرا و زیرمجموعه اخلاق هنجاری است. در نظریه‌های وظیفه‌گرا برخی افعال فی‌نفسه، بدون لحاظ غایات خوب و بد، صواب یا خطا محسوب می‌شوند و اخلاقی بودن فعل، به ماهیت ذاتی آن فعل یا تطابق آن با یک قاعده یا اصل، و انگیزه اطاعت از قانون وابسته است. در نظریه‌های غایت‌گرا، اخلاقی بودن فعل یعنی «صواب و خطا» یا «خوب و بد بودن» افعال بر حسب غایات افعال رقم می‌خورد. به دلیل اختلاف در تعیین ماهیت غایت و نتایج مربوط به فعل و تفسیر «خیر» یا «خوبی»، غایت‌گرایان به گروه‌های متعددی از جمله قدرت‌گرایی، لذت‌گرایی، معرفت‌گرایی، کمال‌گروی و; تقسیم می‌شوند. با این حال، درج همه این انواع تحت عنوان «غایت‌گرایی» صحیح نیست؛ زیرا برای مثال، بدیهی است که «غایت‌گرایی» به یکسان در باب اخلاق فضیلت و سودگروی اخلاقی به کار برده نمی‌شود. اگرچه برخی، سودگروی را، که ناظر به پیامد و نتیجه فعل است، در زمره اخلاق غایت‌گرا برشمرده‌اند، اما سودگروی اخلاقی، در همه اشکال به ظاهر متفاوتش (عمل‌نگر، قاعده‌نگر و عام)، غایت فعل را حصول بیشترین سود برای بیشترین افراد جامعه می‌داند. در حالی که، در اخلاق فضیلت، غایت یا سعادت به عنوان خیر نهایی بشر شمرده می‌شود و سعادت فاعل، به معنای کمال نفسانی، و یا فعالیت مطابق با فضایل بر حسب دیدگاه ارسطو، مورد نظر می‌باشد. ذاتی بودن فضیلت و یا ابزاری بودن آن، در دو نظریه اخلاق فضیلت و سودگروی، شاهد دیگری بر تمایز میان آنها است. بر پایه این تمایز، فلاسفه قرن بیستم از نظریه سودگروی با عنوان «پیامدگرا» و از اخلاق فضیلت ارسطویی با عنوان «غایت‌گرا» یاد می‌کنند. در نتیجه، آنها پیامدگرایی، اخلاق فضیلت و وظیفه‌گرایی را از انواع نظریه‌های هنجاری برمی‌شمارند

از آنجا که فضیلت یک خصلت شخصیتی قابل تحسین یا مطلوب است، می‌توان گفت: اخلاق فضیلت شکلی از تأمل و تفکر است که برای این قبیل خصایل شخصیتی مرتبه و موقعیتی اساسی قایل است. اغلب اخلاق فضیلت، فی‌نفسه در مقابل آن رویکرد به فلسفه قرار دارد که بر قواعد، تکالیف یا یک الزام کلی نیکوکاری تأکید می‌ورزد. هرچند که رابطه واقعی میان برداشت‌های گوناگون، خود یک موضوع قابل بحث است

مفاهیم مرتبط با اخلاق فضیلت

1 ماهیت خیر

«خیر»5 یا «خوبی»، هرچند مفهومی بدیهی است و تعریف آن چیزی جز شرح‌اللفظ نمی‌باشد، اما در عام‌ترین معنا، مساوی با مطلوبیت یا ارزش مثبت6 است. بسیاری از فلاسفه، به تبع ارسطو، خیر را بر دو قسم ذاتی و غیرذاتی تقسیم کرده‌اند. خیر ذاتی،7 چیزی است که به‌نفسه و در حد خود، با ارزش است. برای مثال، «سلامت» خیری ذاتی است. در مقابل، خیر غیرذاتی8 چیزی است که به اعتبار ارتباطش با یک خیر ذاتی باارزش است. مثلاً، «ورزش» در قبال «سلامت» خیری غیرذاتی است. برخی از خیرهای غیرذاتی، که همانند وسیله‌ای باارزش برای دستیابی به یک خیر ذاتی به‌کار می‌روند، اغلب خیر ابزاری9 نامیده شده‌اند. در این صورت، «طب» و «جراحی» خیری ابزاری خواهد بود. خیر ذاتی متعدد است، اما «خیر اصیل»10 از یک منظر، خیرهایی هستند که حاکی از تجارب موجودات حساس و آگاه می‌باشند. ممکن است در مقیاس ارزشی، برخی از خیرهای ذاتی، بر برخی دیگر برتری داشته باشند که به آنها «خیر عالی»11 یا «ممتاز» گفته می‌شود. در نهایت، آن قسم از خیر ذاتی که در بالاترین مرتبه ارزش‌ها قرار دارد، «خیر غایی»12 یا «خیر اعلا»13 نامیده می‌شود. اغلب سعادت و کمال، که خود دارای ارزش ذاتی است، خیر غایی معرفی می‌شود. از این‌رو، به آن «برترین خیر»14 یا «خیر کامل»15 اطلاق می‌شود

خیر اخلاقی، اگر چه در ارتباط با واژه «اختیار» است، اما به نظر می‌رسد که واژه «خیر» مقدم بر اختیار است؛ زیرا خیر وقتی بیان می‌شود که بپرسیم آنچه انسان اختیار می‌کند، چیست؟ در پاسخ، مسئله خیر و خوب مطرح می‌شود. ازاین‌رو ابتدا باید حقیقت خیر روشن گردد

در برخورد با اصناف خیر، دو رویکرد عمده وجود دارد

1 عین‌گرایی:16 طبق این رویکرد، خیر یا خوبی، واقعیتی است که می‌توان بر برخی فعالیت‌های انسانی یا وضعیت‌های عینی مستقل از هر گرایشی حمل کرد. بر این اساس، می‌توان افلاطون را به جهت اعتقاد به وجود خیر در عالم مثال، و نیز وظیفه‌گرایان را به دلیل اعتقاد به امکان اثبات خوبی انواع معینی از رفتار اخلاقی صرف‌نظر از پیامدهای آن، «عین‌گرا» نامید

2 ذهن‌گرایی:17 در این رویکرد، هیچ فعالیت انسانی یا وضعیت عینی را نمی‌توان خوب تلقی کرد، مگر آنکه تمایلی به انگیختن یک حالت ذهنی مطلوب در موجودات آگاه داشته باشد. به عبارت دیگر، ذهن‌گرا را می‌توان کسی تعریف کرد که معتقد است که «خیر» یا «خوبی» اولاً و بالذات، قابل حمل بر حالات ذهنی است و ثانیاً و بالعرض، قابل حمل بر دیگر چیزها است

به نظر ارسطو، «مثال خیر» افلاطون، که در حوزه معرفت هستی «موجود بما هو موجود» به کار گرفته می‌شود، ربطی به خیر در حوزه معرفت عملی ندارد و خیر مثالی فاقد فایده عملی است؛ زیرا خیر در حوزه عمل، به اوضاع و احوال عمل انسانی محدود می‌شود.19 به عبارت دیگر، «خیر در هستی‌های نامتحرک، چیزی است کاملاً متفاوت از خیر در آنچه «انجام دادنی» است و عقلانیت عملی انسان معطوف به آن است.20برای خیر عملی، باید امر واقع را دریافت و بحث را از خیر مورد توافق آغاز کرد: «ما باید با خود عمل‌مان آغاز کنیم و با آگاهی زنده‌ای که در آن عمل، از آنچه به عنوان «خیر مورد توافق» است، در اختیار داریم.»21 اعتدال یا حد وسط، همان خیر عملی مورد توافق است که شناخت دو طرف آن، تا حدی روشن است. اما نیازمند درک پویا از شرایط و موقعیت‌های واقعی است

از منظر فیلسوفان اسلامی، خیر اخلاقی، که در مباحث فلسفه اخلاق مورد توجه است، از یک‌سو، خیری است برآمده از عواطف اخلاقی و منطبق با انسانیت و وجدان انسانی22 و از سوی دیگر، معطوف به خیر مطلق؛ یعنی ذات اقدس خداوند است

2 ماهیت سعادت

آیا می‌توان از خیر اصیل و بالذاتی نام برد که همه خیرهای ذاتی یا اصیل به اعتبار آن خیر باشند؟ هرچند در اغلب موارد، به این پرسش پاسخ مثبت داده شده است،23 و این مسئله مورد توافق قرار گرفته است که خیرهای اصیل، باید مؤدی به سعادت باشند، اما هیچ‌یک از پاسخ‌ها در باب چیستی سعادت و سنخ خیرهایی که مؤدی به سعادت می‌شوند، مورد موافقت همگانی قرار نگرفته است

«سعادت» عبارت از: رضایت تام نفس در حین وصول به خیر یا غایتی است که هر انسانی مشتاق و در تلاش برای تحصیل آن است.24 ارسطو و پیروان او سعادت (ائودایمونیا) را عبارت از «فعالیت مطابق با طبیعت بشری» تلقی می‌کردند. اما دو پدیده در تغییر این نگرش تأثیر بسزایی داشت: یکی ظهور داروینیسم25 یا شکست آموزه انواع ثابت؛ و دیگر، مشخص شدن تأثیر خلق و خو و فرهنگ و شرایط تاریخی در شکل‌گیری شخصیت فرد

فایده‌گرایان، همچون اپیکوریان (لذت‌گرایان باستان)، سعادت را همچون زندگی توأم با لذت فراوان و آلام اندک تفسیر کرده‌اند. به نظر آنان، وجه مشترک همه خیرهای ذاتی اصیل، لذت است. با این حال، لذت‌گرایان یا باید معنای لذت را وسعت بخشند تا حس موفقیت و عزّت نفس و انجام فعل بر حسب تکلیف را هم شامل شود که در این صورت، فرق میان لذت و خیر، تفاوت در لفظ خواهد بود، یا آنکه باید لذت را در معنای اصطلاحی آن استعمال کنند که در این صورت، تبیین آنان ناقص خواهد بود؛ زیرا توجیه‌گر موارد فوق نمی‌تواند باشد

فلاسفه تحلیلی بر اساس کاربرد عرفِ زبان معتقدند که «خوب» را نمی‌توان بر وفق هیچ خصیصه طبیعی واحد یا متکثری تعریف کرد. ازاین‌رو، تلاش برای یافتن خیر غایی مشترک میان همه تجارب خوب، محکوم به شکست است؛ زیرا «خوب» در ساحت‌ها و بافت‌های گوناگون، با موضوعات و خصائص متفاوت استعمال می‌شوند. به نظر می‌رسد، در فرض مزبور مفهوم «خوب» باید مشترک لفظی باشد. در حالی که، چنین نیست؛ یعنی ما از واژه «خوب» معانی متعدد دریافت نمی‌کنیم، بلکه «خوب» یک معنا بیشتر ندارد و آن عبارت است از: تلائم میان دو شئ، خواه این دو «ذات و صفات» باشند، خواه «فعل و غایت»، خواه «فاعل و فعل»

نفی خیر غایی مشترک در فلسفه تحلیلی، گاه با واژه «مطلوبیت‌های متمایز» بیان می‌شود. برخی فلاسفه تحلیلی، همچون دیویی با پذیرش نسبیت فرهنگی، بر این باورند که «مطلوبیت» در بافت‌های گوناگون فرهنگی و تاریخی «متمایز» است؛ چیزی که در یک تاریخ و فرهنگ مطلوب است، ممکن است در فرهنگ یا تاریخ دیگر نامطلوب باشد. از این‌رو، مفهوم خیر غایی یعنی سعادت، برساخته‌ای است که می‌تواند برای غنای شخصیتی انسان در حوزه فردی و پیشرفت اجتماعی، مانع راه باشد؛ زیرا به‌طور ضمنی شکل‌پذیری طبیعت بشری را انکار می‌کند. دیویی حتی تمایز میان خیر ذاتی و خیر غیرذاتی را انکار می‌کند

به نظر می‌رسد، فهم معنای مطلوبیت و عدم مطلوبیت، غیر از تشخیص مصادیق آن دو می‌باشد. مطلوبیت ارزش و خیر، نسبی نیست، بلکه از تلائم یا رابطه واقعی میان دو شیء حکایت دارد. اما اینکه این دو شیء، چه چیزی باید باشند، ممکن است توافق جمعی بر آن حاصل نشود. با این حال، بی‌تردید هر شیء با غایت خود، دارای رابطه‌ای واقعی است. اما نسبت به سایر غایات، دارای رابطه‌ای امکانی است؛ یعنی فرض تطابق یا عدم تطابق دارد. از این‌رو، مطلوب دانستن چیزی، با نظر به غایت مخصوص خویش، هیچ تنافی با نامطلوب خواندن آن چیز، در قیاس با غایتی دیگر ندارد

سعادت یا خیر اعلا از نظر فیلسوفان سیاسی کلاسیک، اهمیت بسزایی برای ارزیابی انواع خیرها و اولویت‌بندی آن داشت؛ زیرا آنان برای انسان، طبیعتی واحد، مشترک و معطوف به غایتی خاص قائل بودند. این در حالی است که، انکار طبیعت واحد انسانی، نفی وجود غایت مشترک و نیز تبیین سعادت به عنوان انتخاب شخصی، از سوی فیلسوفان دوران مدرن و معاصر، قدرت ارزیابی و اولویت‌بندی انواع خیرها را از آنان سلب نموده است؛ زیرا با چنین مفروضاتی، انتخاب میان انواع خیرهای ناسازگار کاملاً خودسرانه بوده و هیچ معیاری برای ترجیحات و انتخابات وجود نخواهد داشت. معیارهای فایده‌گرایانه جرمی بنتهام؛ یعنی «لذات بیشینه برای بیشترین افراد» نیز به جهت کمّی بودن از یک‌سو، و مقایسه‌ناپذیری بسیاری از لذات از سوی دیگر، فاقد اعتبارند. شاید تعبیر جان استوارت میل در این‌باره، تعبیری جالب باشد. وی می‌گوید: که «تنها به موجب معیارهای بنتهام، یک انسان پست فطرت خرسند، احتمالاً بهتر از یک سقراط ناخرسند است.»

«سعادت» از منظر اخلاق، فضیلتِ دینی اعم از سعادت دنیوی و اخروی است. در این نوع اخلاق، فاعل از طریق عمل به فضایل اخلاقی، علاوه بر سعادت دنیوی، به سعادت اخروی نیز دست می‌یابد. هرچند در تأمین سعادت اخروی، نیّت و انگیزه الهی عامل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است

3ماهیت فضیلت

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

<   <<   31   32   33   34   35   >>   >