ارسالکننده : علی در : 95/3/11 6:21 صبح
تحقیق حوزه علمیه، نظام اسلامی و حضور روحانیت در عرصه سیاست تحت فایل ورد (word) دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق حوزه علمیه، نظام اسلامی و حضور روحانیت در عرصه سیاست تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق حوزه علمیه، نظام اسلامی و حضور روحانیت در عرصه سیاست تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
چارچوب مفهومی
روش تحقیق
یافته های تحقیق
الف. سیمای آماری پاسخ گویان
ب. ارزیابی طلاب از رابطه حوزه علمیه با نظام اسلامی
ج. ارزیابی طلاب از حضور روحانیت و حوزه علمیه در عرصه سیاست
نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق حوزه علمیه، نظام اسلامی و حضور روحانیت در عرصه سیاست تحت فایل ورد (word)
دفتر مقام معظم رهبری، 1375، حوزه و روحانیت در آیینه رهنمودهای مقام معظم رهبری، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی
فلاح، محمدرضا، 1388، نگاهی به روش شناسی امام در باب ورود روحانی به عرصه سیاست، پگاه حوزه، ش61
مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره، 1374، روحانیت و حوزه های علمیه از دیدگاه امام خمینی ره، آثار موضوعی، تهران، تبیان
مجتبی زاده، علی، 1391، رابطه روحانیت و نظام اسلامی از منظر امام و رهبری، قم، مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات
معصومی، علی، 1390، تعامل روحانیت و دولت اسلامی، معرفت سیاسی، ش1، ص35ـ 64
ـــــ ، 1392، درآمدی بر مناسبات روحانیت و دولت اسلامی با تأکید بر دیدگاه امام خمینی، قم، المصطفی
موسوی خمینی، سیدروح الله، 1379، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره
چکیده
رابطه حوزه علمیه و نظام اسلامی و نیز ورود روحانیت به سیاست از موضوعات مهمی است که دیدگاه های گوناگونی را برانگیخته است. هدف این مقاله ارائه تصویری واقع نگر از ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم درخصوص این دو موضوع مهم است. این تحقیق با روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه در بین نمونه آماری 650 نفری از طلاب (خواهر و برادر) سطح دو و بالاتر اجرا شده است. بر اساس یافته های تحقیق، بیش از 96 درصد پاسخ گویان قایل به پیوند وثیق سرنوشت نظام اسلامی و حوزه های علمیه اند و بیش از 80 درصد نسبت نظام اسلامی و روحانیت را نسبت حمایت و نصیحت ارزیابی کرده اند. 1/97 درصد پاسخ گویان با ضرورت حضور روحانیت در متن تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه موافق و کاملاً موافق بوده اند. 2/93 درصد بی تفاوتی روحانیت در قبال مسائل سیاسی جامعه را موجب آسیب رسیدن به دین و تنها 6/18 درصد ورود حوزه علمیه در مسائل سیاسی را موجب دین گریزی مردم دانسته اند. همچنین بررسی رابطه متغیرهای زمینه ای با متغیرهای مزبور نشان می دهد طلاب به رغم تفاوت در ویژگی های زمینه ای، همه در نحوه ارزیابی از رابطه حوزه های علمیه با نظام اسلامی دیدگاه یکسانی ابراز کرده اند
کلیدواژه ها: حوزه، نظام، اسلام، روحانیت، دین، سیاست
مقدمه
حوزه علمیه تشیع به عنوان یک نهاد اجتماعی برآمده از متن فرهنگ دینی جامعه اسلامی، در طول حیات دیرپا و پرثمر خود، در تعامل پویا و اثربخش با اقشار گوناگون مردم، همواره افزون بر پاسخ گویی به نیازها و مسائل دینی، گره گشای مشکلات و مسائل اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی و اقتصادی آنان نیز بوده است. در نتیجه این تعامل پویا و پشتیبانی همراه با اعتماد مردم، نهاد روحانیت و به ویژه علما و بزرگان دین، همواره نقش مهم و تأثیرگذاری در حدوث و پیش برد تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی ایفا کرده اند. این نقش، در دوران معاصر و در جریان وقوع رخ دادهایی همچون جنبش مشروطیت، نهضت تنباکو، مقابله با دخالت بیگانگان و مانند آن برجسته تر شده و با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری روحانیان مبارز و به ویژه برقراری حکومت دینی با محوریت ولایت فقیه، تبلور و اهمیت فزاینده ای یافته است. متناسب با جایگاه رفیع روحانیت و نقش تعیین کننده آن در تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه کنونی (به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری حکومت دینی)، به رغم ابراز برخی تردیدها در باب کارآمدی و توانمندی روحانیت و حتی دین در اداره حکومت و تدبیر زندگی اجتماعی، انتظارات از روحانیت به نحو چشم گیری افزایش یافته است، به گونه ای که رهبران انقلاب در مناسبت های گوناگون، درباره سازوکار تعامل حوزه علمیه و نظام اسلامی، وظایف نظام اسلامی در قبال حوزه علمیه، سازوکار حفظ استقلال حوزه علمیه، و مانند آن سخنان صریح و روشنگرانه ای بیان کرده اند. روشن است که برقراری مناسبات مطلوب میان حوزه علمیه و نظام اسلامی، بیش و پیش از همه، در گرو تلقی روشن بدنه حوزه های علمیه از رابطه حوزه و نظام اسلامی و نیز ارزیابی همدلانه آنان از ضرورت حضور روحانیت در عرصه سیاست است. در این میان، نحوه نگرش طلاب به روابط حوزه علمیه و نظام اسلامی و نیز نوع رویکرد آنان نسبت به ورود روحانیت به ساحت سیاست، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اینکه ارزیابی طلاب به عنوان بدنه اصلی حوزه، از رابطه نظام اسلامی و حوزه علمیه چیست؟ آنان چه سازوکاری برای تعامل نظام اسلامی و حوزه علمیه قایلند؟ ایشان چه رویکردی در قبال ورود حوزه علمیه و روحانیان به عرصه سیاست دارند؟ و تأثیر بی تفاوتی یا احساس مسئولیت روحانیت در باب مسائل سیاسی را در دین داری یا دین گریزی مردم چگونه ارزیابی می کنند؟ سؤالات مهمی هستند که پاسخ گویی علمی و روشمند به آنها، می تواند ضمن ترسیم تصویری روشن از واقعیات موجود مسئولان را در سیاست گذاری و برنامه ریزی واقع نگرانه در این باره نیز یاری رساند
با وجود اهمیت سؤالات مزبور و ضرورت پاسخ دهی روشمند به آنها، بررسی پژوهش های موجود نشانگر فقدان تحقیقاتی است که با روش میدانی و مطالعه نظرات واقعی طلاب، درصدد پاسخ گویی به این سؤالات برآمده باشند. با وجود این، برخی پژوهش ها و منابع وجود دارند که به ابعادی از موضوع این مقاله پرداخته اند که از جمله می توان به این نمونه ها اشاره کرد: کتاب رابطه روحانیت و نظام اسلامی از منظر امام و رهبری، کتاب روحانیت و حوزه های علمیه از دیدگاه امام خمینی، کتاب حوزه و روحانیت در آیینه رهنمودهای مقام معظم رهبری، مقاله تعامل روحانیت و دولت اسلامی، مقاله نگاهی به روش شناسی امام در باب ورود روحانی به عرصه سیاست. این پژوهش ها جملگی از سنخ پژوهش های اسنادی بوده و یافته های هیچ یک مبتنی بر داده های میدانی حاصل از روش پیمایش نیست. پژوهش حاضر ضمن بهره گیری مقتضی از محتوای منابع مزبور، کوشیده است تا با گردآوری داده های مورد نیاز از طریق روش پیمایش و تحلیل آماری داده ها، تصویری روشن از نگرش طلاب حوزه علمیه قم درباره ورود روحانیت به امور سیاسی و نیز رابطه حوزه علمیه با نظام اسلامی ترسیم کند. روشن است که با توجه به مطالعه چگونگی ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم از موضوعات مزبور، یافته های این مقاله می تواند مسئولان امر را نسبت به نوع قضاوت بدنه حوزه در ارتباط با آنها آگاه سازد
به اختصار، این مقاله درصدد پاسخ گویی به سؤالات ذیل است
1 ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم از رابطه نظام اسلامی و حوزه علمیه چیست؟
2 ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم از ورود روحانیت و حوزه علمیه به عرصه سیاست چیست؟
چارچوب مفهومی
مکتب اسلام مبتنی بر سه اصل مبدأ، معاد و رهبری الهی برای همه ابعاد مادی و معنوی بشر به مقتضای جامعیت، و در هر عصری به مقتضای خاتمیت و جاودانگی آن، برنامه و دستورالعمل دارد. در این میان، رهبری الهی به عنوان موهبتی الهی و پیونددهنده دو اصل دیگر، هیچ گاه از انسان دریغ نشده است. روحانیت به عنوان جریان تداوم بخش رهبری الهی و نظام اسلامی، به عنوان یکی از لوازم حیات اجتماعی، دو نهاد اسلامی دیرپا و متلائم هستند (معصومی، 1392)
در باب سازوکار تعامل نهاد روحانیت و دولت اسلامی، رهیافت های گوناگونی وجود دارد که می توان برحسب نوع تلقی از مفهوم روحانیت و دولت اسلامی، رابطه بین دین و جامعه، اسلام و حکومت، اسلام و روحانیت، و روحانیت و جامعه را به چهار رویکرد کلان تقسیم کرد
رویکرد نخست روحانیت را تابع دولت اسلامی و در خدمت آن دانسته و بر آن است که به سبب اسلامی بودن دولت، به حکم وظیفه دینی، همه، از جمله روحانیت و حوزه های علمیه باید از دولت اسلامی اطاعت کنند
رویکرد دوم با حاکم دانستن روحانیت بر دولت اسلامی، دولت را مجرای اجرای حدود الهی و روحانیت را عامل اجرای آن می داند. بنابراین، دولت اسلامی آنگاه محقق می شود که روحانیت به عنوان رهبر دینی در رأس آن باشد
رویکرد سوم با جداانگاشتن دین و سیاست، عرصه حضور و مأموریت روحانیت و دولت را متفاوت و متمایز می داند
سرانجام رویکرد چهارم به رغم پذیرش پیوند دین و سیاست، قایل به دولت اسلامی منهای روحانیت است (معصومی، 1390). روشن است که هر یک از رویکردهای مزبور ارزیابی متفاوتی از رابطه حوزه علمیه و نظام اسلامی و ورود روحانیت به عرصه سیاست دارند
با عنایت به تنوع رویکردهای موجود و عدم امکان تلفیق آنها و نیز ضرورت اتخاذ رویکرد واحد و منسجم در بررسی علمی، در تدوین چارچوب مفهومی این تحقیق، رهیافت امام خمینی ره و آیت الله خامنه ای مبنا قرار گرفته است. بنابراین، تحقیق حاضر با ابتنا بر رهیافت امام و رهبری در باب رابطه حوزه علمیه و نظام اسلامی و ورود روحانیت به سیاست، بر آن است تا با بهره گیری از روش پیمایش، ضمن شناسایی روشمند نحوه ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم نسبت به این دو مقوله مهم، میزان تلائم نگرش آنان با اندیشه امام خمینی ره و آیت الله خامنه ای در این خصوص را نیز بررسی نماید
آیت الله خامنه ای در پیام ها و سخنرانی های گوناگون، به ویژه در دیدار با حوزویان، فهرستی از مهم ترین موضوعات مرتبط با حوزه های علمیه را به تفصیل بیان کرده است. از زمره مهم ترین این موضوعات، می توان به مناسبات حوزه علمیه و نظام اسلامی و ورود روحانیت به سیاست اشاره کرد. در ادامه، با استناد به متن سخنرانی ایشان در دیدار با طلاب و استادان حوزه علمیه در تاریخ 29 مهر 1389، دیدگاه رهبری واکاوی و بخشی از چارچوب مفهومی مناسب برای طراحی سؤالات پرسش نامه ارائه شده است
آیت الله خامنه ای در تبیین سازوکار تعامل حوزه علمیه و نظام اسلامی، معتقدند: نسبت روحانیت و حوزه هاى علمیه با نظام اسلامى، نسبت حمایت و نصیحت است. حمایت در کنار نصیحت، دفاع در کنار اصلاح (حسینی خامنه ای، سخنرانی مورخ 29 مهر 1389)
ایشان با بیان این نکته که طرح بحث استقلال حوزه نباید زمینه را برای بروز مغالطه ضرورت فاصله گیری حوزه از نظام اسلامی و عدم حمایت از آن ایجاد کند، می فرمایند
در اینجا هم مراقب باشید یک مغالطه دیگرى به وجود نیاید؛ استقلال حوزه ها به معناى عدم حمایت نظام از حوزه و حوزه از نظام تلقى نشود ; بعضى ها می خواهند به عنوان استقلال و به نام استقلال، رابطه حوزه را با نظام قطع کنند.
ایشان با مقابل قرار دادن وابستگی و استقلال، اظهار می دارند: وابستگى غیر از حمایت است، غیر از همکارى است. نظام به حوزه مدیون است؛ باید به حوزه ها کمک کند (همان)
آیت الله خامنه ای با جداسازی هزینه های معیشت طلاب از سایر هزینه های مراکز حوزوی، ضمن تأکید بر ضرورت استقلال معیشت طلاب از حکومت اظهار می دارند
معیشت طلاب به صورت سنت، معمول و بسیار پرمعنا و پررمز و راز، باید به وسیله مردم اداره شود. مردم بیایند وجوهات شرعى شان را بدهند ; اما مسائل حوزه ها فقط مسئله معیشت نیست. در حوزه ها، هزینه هایى وجود دارد که جز با کمک بیت المال مسلمین و کمک دولت ها امکان ندارد آن هزینه ها تحقق پیدا کند. دولت ها موظفند این هزینه ها را بدهند؛ دخالتى هم نباید بکنند (همان)
افزون بر موضوع رابطه نظام اسلامی و حوزه علمیه، موضوع ورود روحانیت به سیاست نیز همواره محل توجه محافل درون و برون حوزوی بوده و هر کدام به فراخور و تناسب دیدگاه و منافع خویش، به رد یا تأیید آن پرداخته اند. هم در میان حوزویان و هم غیرحوزویان، افراد و جریاناتی هستند که با ورود روحانی به عرصه سیاست مخالفت می کنند. به رغم وجود نظرات موافق و مخالف، به نظر می رسد امروزه فضای غالب در میان طلاب و روحانیان فضای ورود به عالم سیاست و تعامل با آن است (فلاح، 1388)
امام خمینی ره به رغم مخالفت اولیه با حضور روحانیت در مناصب اجرایی، به صراحت،
اظهار داشتند
من از اول ; در مصاحبه هایی که کردم، ; این کلمه را گفته ام که روحانیون شغلشان یک شغل بالاتر از این مسائل اجرایی است و چنانچه اسلام پیروز بشود، روحانیون می روند سراغ شغل های خودشان. لکن وقتی که ما آمدیم و وارد در معرکه شدیم، دیدیم که اگر روحانیون را بگوییم همه بروید سراغ مسجدتان، این کشور به حلقوم آمریکا یا شوروی می رود (موسوی خمینی، 1379، ج 16، ص 349-350).
بنابراین، امام راحل در مواضع بعدی، ضمن تأکید بر پیوند دین و سیاست، به صراحت، با تکلیف دانستن حضور روحانیت در عرصه های گوناگون سیاسی، آنها را با این سخنان، به ورود در این عرصه فرامی خواندند
روحانیون و علما و طلاب باید کارهای قضایی و اجرایی را برای خود یک امر مقدس و یک ارزش الهی بدانند و برای خود شخصیت و امتیاز قایل شوند که در حوزه ننشسته اند، بلکه برای اجرای حکم خدا، راحتی حوزه را رها کرده و مشغول به کارهای حکومت اسلامی شده اند. ; ما اگر امروز به نظام خدمت نکنیم و استقبال بی سابقه مردم از روحانیت را نادیده بگیریم، هرگز فرصت و شرایط بهتر از این نخواهیم داشت (همان، ج 1، ص 292).
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/11 6:21 صبح
مقاله امام خمینی(ره) و اتخاذ رویکرد کلامی در به چالش کشیدن گفتمان سیاسی سکولار تحت فایل ورد (word) دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله امام خمینی(ره) و اتخاذ رویکرد کلامی در به چالش کشیدن گفتمان سیاسی سکولار تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله امام خمینی(ره) و اتخاذ رویکرد کلامی در به چالش کشیدن گفتمان سیاسی سکولار تحت فایل ورد (word)
چکیده:
مقدمه
الف. مفاهیم
ب. گفتمان سازی سیاسی اندیشه سکولار از دیدگاه امام خمینی
1 نقش کلیسای قرون وسطا و روحانیت مسیحی در پیدایش گفتمان سیاسی سکولار
2 قدرت های استعماری و ترویج اندیشه جدایی دین از سیاست
3 وابستگان به اجانب و تبلیغ جدایی دین از سیاست
4 نقش روحانیون دنیاپرست یا غافل در تحقق جدایی دین از سیاست
5 سهم تفکر تک بعدی حوزوی در زمینه سازی تفکر سیاسی سکولار
رویکرد کلامی امام در اثبات ولایت فقیه
1 منطق کلامی امام در طاغوت ستیزی
انواع حکومت های طاغوتی از نظر امام
برهان کلامی امام در طاغوت ستیزی
2 منطق امام خمینی در ظلم و استبدادستیزی
3 منطق کلامی امام در مقابله با استعمار
4 منطق کلامی امام در تجزیه ناپذیری دین اسلام از سیاست
5 منطق کلامی امام در اثبات ولایت فقیه
نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله امام خمینی(ره) و اتخاذ رویکرد کلامی در به چالش کشیدن گفتمان سیاسی سکولار تحت فایل ورد (word)
نهج البلاغه (بی تا)، ترجمه صبحی صالح، بی جا، بی نا
آذری قمی، احمد (1372)، ولایت فقیه از دیدگاه فقیهان اسلام، قم، دارالعلم
آل احمد، جلال (1356)، خدمت و خیانت روشنفکران، شیراز، طلوع
اراکی، محمدعلی (1413ق)، المکاسب المحرّمه، قم، در راه حق
ـــــ (1346ق)، البیع، قم، در راه حق
الیاده، میرجا (1374)، فرهنگ و دین، تهران، طرح نو
انصاری، مرتضی (1366)، مکاسب، قم، مطبوعات دینی
بهنام، جمشید (1375)، ایرانیان و اندیشه تجدّد، تهران، فروزان
بیات، عبدالرسول (1381)، فرهنگ واژه ها، قم، اندیشه و فرهنگ دینی
بیرو، آلن (1370)، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجم باقر ساروخانی، تهران، بهبهان
بیگدلی، علی (1374)، تاریخ اندیشه سیاسی در غرب، تهران، لادن
جواد زاده، علیرضا، «حاکمیت سیاسی فقیهان از دیدگاه آخوند خراسانی» (1389)، حکومت اسلامی، ش2
جوادی آملی، عبدالله (1367)، ولایت فقیه، رهبری در اسلام، تهران، رجا
حر عاملی، محمدبن حسن (1412ق)، وسایل الشیعه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی
حلبی، علی اصغر (1376)، علم کلام در ایران و جهان اسلام، تهران، اساطیر
دفتر مطالعات سیاسی وزارت خارجه (1370)، نهضت مشروطه ایران، تهران
دهخدا، علی اکبر (1373)، لغت نامه، زیر نظر محمد معین و سیدجعفر شهیدی، تهران، دانشگاه تهران
دهشیری، محمدرضا (1380)، درآمدی بر نظریه سیاسی امام خمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
ذبیح زاده، علی نقی (1387)، مرجعیت و سیاست در عصر غیبت، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
رضوانی، محمداسماعیل (بی تا)، انقلاب مشروطیت ایران، بی جا، امیرکبیر
فاستر، مایکل ب (1362)، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه فواد شیخ الاسلامی، تهران، امیرکبیر
فوزی، یحیی (1386)، اندیشه سیاسی امام خمینی، قم، معارف
کدیور، محسن (1376)، نظریه های دولت در فقه شیعه، تهران، نی
ـــــ (1385)، کتاب سیاستنامه خراسانی، قطعات سیاسی در آثار آخوند، تهران، کویر
مدنی، سیدجلال الدین (1376)، مبانی و کلیات علوم سیاسی، تهران، علامه طباطبایی
ـــــ (1360)، تاریخ سیاسی معاصرایران، چ سوم، قم، جامعه مدرسین
محمدی ری شهری، محمد (1383)، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث
مصباح، محمدتقی (1367)، معارف قرآن، قم، در راه حق
معرفت، محمدهادی (1377)، ولایت فقیه، قم، تمهید
ـــــ، «تأملی در مبانی اندیشه سیاسی امام خمینی» (پاییز 1378)، علوم سیاسی، ش 6، ص10
ممدوحی، حسن (1380)، حکمت حکومت فقیه، قم، بوستان کتاب
منذر، علی (1368)، پایداری تا پای دار، تهران، مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی نور
موسوی خمینی، سیدروح الله (1378 الف)، صحیفه نور، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)
ـــــ (1378 ب)، آئین انقلاب اسلامی؛ گزیده ای از اندیشه و آراء امام خمینی(ره)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)
ـــــ (بی تا الف)، ولایت فقیه، جهاد اکبر، بی جا، بی نا
ـــــ (بی تا ب)، کشف اسرار، بی جا، بی نا
ـــــ (1366)، کتاب البیع، قم، اسماعیلیان
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (1369)، شئون و اختیارات ولی فقیه از کتاب البیع، ترجمه اداره کل مراکز و روابط فرهنگی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
چکیده
یکی از پرسشهای مطرح در محافل علمی، چگونگی توانمندی امام در به چالش کشیدن اندیشههای سیاسی سکولار حاکم در عصر مدرنیته و گفتمانسازی پارادایم ولایت فقیه، و به کرسی نشاندن آن در ایران است. پاسخ به آن، رهاوردی است در توانمندسازی پیروان مکتب امام خمینی(ره) در تشریح ابعاد سیاسی، اجتماعی دین مبین اسلام، با شیو امام، که توانست شبهات احتمالی را پاسخگو باشند. این پژوهش، به تبیین تحلیل کلامی و عقلانیت امام پرداخته، نتیجه بهدست آمده حاکی است که امام تنها با اتخاذ رویکرد کلامی در اندیشههای سیاسی، توانست نظریه توأمانی دین اسلام با سیاست و ولایت فقیه را نزد صاحبنظران مخالف مطرح نموده و با تشکیل حکومت اسلامی، به گفتمانسازی پارادایم ولایت فقیه جامه عمل بپوشاند و دست استبداد و استعمار را از این سرزمین قطع نمایند
کلیدواژهها: سکولار، امام خمینی(ره)، حکومت اسلامی، طاغوتی، استبداد، استقلال، استعمار
مقدمه
بنیادهای هر یک از نظام های سیاسی در جهان، ریشه در چگونگی اندیشه رهبری و مؤسس آن دارد. یکی از نظام های نوبنیاد، که نظر پژوهشگران مجامع جهانی را به خود جلب کرد، پیدایش حکومت دینی در ساختار جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی در معنای اندیشه های سیاسی سکولار حاکم بر جوامع بشری در اوج مدرنیته است. هم اینک هر یک از دو طیف موافق و مخالف، درصدد فهم واقعیت و مبانی کلامی و منطق عقلانی بر تفکر سیاسی امام هستند. مسئله مورد تحقیق این پژوهش، نقش منطق کلامی امام در به چالش کشیدن هژمونی گفتمان سیاسی سکولار است
پاره ای از مفردات و مؤلفه های این موضوع به صورت مستقیم در آثار امام، همچون کشف اسرار، کتاب البیع، و ولایت فقیه و با شرح و بسطی در سایر کتاب ها و مقالات، تحت عناوین مختلف در سلسله منشورات مرکز تنظیم و نشر آثار امام از جمله مجموعه تبیان و صحیفه نور به طبع رسید. با وجود این، کتاب یا مقاله مستقلی در این زمینه تدوین نشده است. طرح چنین مسئله ای درصدد است تا شیوه امام و علت موفقیت وی را در سکولارستیزی، احیای روحیه ضداستبدادی، استکبارگریزی، استقلال خواهی، عدالت طلبی، و تشکیل جمهوری اسلامی روشن سازد
امام با توجه به دوران طولانی هژمونی گفتمان اندیشه های سیاسی سکولار در عصر مدرنیته، و پس از دریافت بازخوردهای منفی برخی متفکران شیعی نسبت به ادله فقهی ولایت فقیه و در نتیجه، انحراف گزینش شیوه محافظه کارانه در برابر حکومت جائر و سلطه اجانب درصدد درمان مشکلات موجود برآمدند؛ ایشان برای مداوای دردهای ناشی از تفکر سکولار، که پس از ناکامی آرمان های نهضت مشروطه و پیدایش دولت وابسته و مستبد ستیزه گر با دیانت، با ابتکاری مناسب به برجسته کردن منطق عقلانی و براهین بدیهی کلامی، در کنار ادله یا مؤیدات فقهی روآوردند. ایشان با شفاف سازی منطق خود، طلسم هژمونی یاد شده در دو قرائت لائیسیته و دینی تقیه مآب رو به گسترش میان برخی اصحاب حوزوی را شکسته، و به چالش کشانده و در سطح بین الملل احیاگر گفتمان اندیشه سیاسی دینی و تفکر ولایت فقیه شدند. تبیین و بررسی روش امام در مقابله با رشد تفکر سکولاری، می تواند برای معرفی صحیح اسلام به جهانیان و جلوگیری از گرایش سکولاری استعمارزده، که زمینه ساز سلطه مجدد اجانب بر ایران و سایر کشورهای اسلامی است، ارزشمند باشد
بررسی روش کلامی امام خمینی نسبت به برخی از اندیشه های سیاسی وی، برای اثبات تجزیه ناپذیری دیانت اسلام از سیاست و حقانیت ولایت فقیه، نگاه جدیدی است که قبلاً با این رویکرد در تحقیقاتی که تاکنون ارائه گردید، مشاهده نشد
سؤال اصلی این پژوهش این است که براهین کلامی امام خمینی و نقش آن در به چالش کشیدن هژمونی گفتمان سیاسی سکولار چیست؟
الف. مفاهیم
از میان تعاریف متعدد ارائه شده برای سکولاریسم، امروزه تفکیک و جداسازی حوزه دین از حوزه دنیا، بخصوص از سیاست با انگیزه های گوناگونی معروف شده است. «دین در عملکرد نظام اجتماعی به حاشیه رانده می شود و کارکردهای اساسی در عملکرد جامعه، با خارج شدن از زیر نفوذ و نظارت عواملی که اختصاصاً به امر ماورای طبیعی عنایت دارند، عقلانی می گردد» (الیاده، 1374، ص129). برخی چون آلن بیرو، به روند پیدایش سکولاریسم توجه کرده و سکولاریزاسیون را فرایندی می داند که بر طبق آن، واقعیاتی که در قلمرو دینی، جادویی و مقدس جای داشتند، به محدوده امور غیرمقدس و طبیعی منتقل شدند و در زمینه حیات اجتماعی، غیردینی ساختن با زدودن بُعد تقدس آمیز برخی مظاهر جهان و مقام انسان در جهان همراه است. در این فرایند، جنبه های عقلانی، علمی و فنی، جایگزین مظاهر دینی و تبیین جهان از امور مقدس و الهی می شوند (بیرو، 1370، ص334)
در نتیجه، سکولاریزم مصطلح عبارت از گرایشی است که طرفدار و مروّج حذف یا بی اعتنایی و به حاشیه راندن نقش دین در ساحت های گوناگون حیات انسانی از قبیل سیاست، حکومت، علم، عقلانیت، اخلاق و; می باشد (بیات، 1381، ص328)
علم کلام رشته ای از علوم اسلامی است که با استفاده از براهین بدیهی عقلی و یا نقلی مستدل، از اندیشه و عقاید اسلامی دفاع می گردد (ر.ک: حلبی، 1376، 30 و 35 – 36). تفاوت خاستگاه کلامی با فقهی در اندیشه سیاسی این است که چون موضوع علم کلام، ذات، افعال، اسماء و اوصاف خدای متعال است، متکلّم سیاسی به بررسی عدم حجیت عقلی سلطه طاغوت (مستبدین ستمگر و استعمارگران) و حجیت و مشروعیت ولایت الهی و جانشینان و منصوبین او می پردازد. ولی موضوع علم فقه، تعیین تکالیف و حقوق عباد است که فقیه با تمسک به متون اسلامی آیات و روایات، به ممنوعیت پذیرش سلطه مستکبران، و ضرورت و وجوب پذیرش حاکمیت الهی و بایدها و نبایدهای سیاسی زمامداران الهی تحت عنوان فقه سیاسی، حکم صادر می کند
ب. گفتمان سازی سیاسی اندیشه سکولار از دیدگاه امام خمینی
در اینجا به گوشه هایی از تحلیل امام خمینی در سهم نهادها و گروه های گفتمان ساز تفکر جدایی دین از سیاست و اهداف آنان می پردازیم
1 نقش کلیسای قرون وسطا و روحانیت مسیحی در پیدایش گفتمان سیاسی سکولار
گفتمان غالب سیاسی قرون وسطا، اندیش سیاسی نظام دوقطبی سلطانی و یزدانی بود که حوز اقتدار برنامه ریزی و جعل قوانین سیاسی و مذهبی، به غیر از برهه ای از زمان*(ر.ک: مدنی، 1376، ج1، ص155-158) از همدیگر منفک بودند. هریک از این دو نهاد تفکیک شده بنفسه مشروعیت داشتند و افراد جامعه در حوزه های مربوطه مکلّف به اطاعت از هردوی آنها بودند. ولی هیچ یک از این دو قوه، نباید به حوزه اختصاصی دیگری دست اندازی کند. قوانین حاکم بر این دو حوزه، از هم مجزا بوده و تفاوت داشتند. قوانینی که امور دنیوی انسان را برای او تنظیم می کنند، «قوانین انسانی» و قوانینی که با تأمین سعادت وی در دنیای دیگر سروکار دارند، «قوانین یزدانی» نامیده می شدند. ریشه و مبنای این تفکیک را باید در فرمان مشهور و منسوب به مسیح دانست که در انجیل آمده است: «گفت مال قیصر را به قیصر ادا کنید و مال خدا را به خدا» (انجیل متی، باب 22، فقره 21)
تعلیمات مذهبی پولس و پطرس قدیس هم که در نامه های انجیلی آنها منعکس است، از دو آی انجیل الهام گرفته اند: «هر شخص مطیع قدرت های برتر بشود، زیرا که قدرتی جز از خدا نیست و آنهایی که هست از جانب خدا مرتب شده است* حتی هر که با قدرت مقاومت نماید، مقاومت با ترتیب خدا نموده باشد» (رساله پولس رسول برومیان، باب 13، فقره 1)
گلازیوس (Gelasius) از پاپ های قرن پنجم میلادی نیز به اصل تفکیک و وظایف رهبران سیاسی و دینی در امور انسانی و یزدانی تأکید داشت (فاستر، 1362، ج 1، ص401). تقریباً هفت قرن بعد نیز استیفن تورنی (Stephen of Turnai)، از رهبران مسیحی قرن دوازدهم به همان نظام دوقطبی و پایگاه منفک روحانیت و سلطنت، اهتمام ورزید و از حوز قانون انسانی سخن به میان آورد (ر.ک: همان، ص 503)
یکی از ممیزه های مذهب پروتستانتیسم لوتری، پس از رنسانس نیز جدایی سازمان دینی از سیاست بود که مورد استقبال برخی زمامداران سیاسی قرار گرفت، آنگاه سکولاریسم به مثابه یک نظام منسجم فکری به صورت یک جهان بینی درآمد که بر انسان گرایی، تجربه گرایی و عقلانیت ابتناء یافت. در یک روند به تدریج، حقوق، وظایف و امتیازات کلیسا به نهادهای غیرمذهبی منتقل شد که از آن به سکولاریزاسیون یاد می شود (ر.ک: الیاده، 1374، ص124 ـ 129؛ بیگدلی، 1374، ص120 و 135)
این تجربه تاریخی نظام دوقطبی در غرب، زمینه ساز طرح برخی دیدگاه های مشابه در جهان اسلام شد که به دفاع از سکولاریزم بپردازند. در حالی که آنان به تفاوت ماهوی دین اجتماعی اسلام، با مسیحیت تحریف شده توجهی نداشتند. به همین دلیل، امام خمینی با توجه به تاریخ سیاسی قرون وسطا و حاکمیت نظریه سیاسی نظام دوقطبی، میان عمده رهبران مسیحیت، یکی از عوامل شکل گیری و گسترش تفکر سکولاریسم، بخصوص یکی از ابعاد مهم آن، یعنی جدایی دین از سیاست را مواضع کلیسای قرون وسطا و پس از آن خواند و در جمع روحانیون گفت
شما می بینید که از اول یک جریانی در کار بود که شماها را از ملت منعزل کنند; همان چیزی که در غرب نسبت به کلیسا می گفتند: کلیسا برای خودش علی حدّه برود و مسائل ناسوت و لاهوت بگوید و مملکت را بدهند ما اداره اش بکنیم (موسوی خمینی، 1378 الف، ج15، ص10-11); سیاست مال قیصر و محراب مال آخوند!; (همان، ج6، ص43)
البته امام مسیحیت اصیل را چون اسلام محیط بر احکام عبادی و سیاسی می دانست و انزوای مسیحیت در قرون وسطا را امر عارضی دانسته و می گوید: «چپاولگران حیله گر کوشش کردند به دست عمال به اصطلاح روشنفکر خود اسلام را همچون مسیحیت منحرف به انزوا کشانند و علما را در چارچوب مسائل عبادی محبوس کنند» (همان، ج18، ص 89)
این سخنان امام، حاکی از اوضاع بحران فکری متأثر از قرون وسطای حاکم بر بخشی از مجامع دینی و برخی از رهبران مذهبی در حوزه و در میان معدودی از دانشگاهیان بود. به طوری که وجود انحراف در پندار جدایی دین مسیحیت از سیاست نزد عمده آبای کلیسا در قرون وسطا محرز است
2 قدرت های استعماری و ترویج اندیشه جدایی دین از سیاست
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/11 6:21 صبح
مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع تحت فایل ورد (word) دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
1 عدم شکایت ائمه اطهار(علیهم السلام) از انصار
2 کثرت شیعیان صحابى از میان انصار
3 تقابل انصار با رقباى امیرمؤمنان(علیه السلام)
4 همراهى انصار با امیرمؤمنان(علیه السلام)
نتیجه
کتاب نامه
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع تحت فایل ورد (word)
1 قرآن کریم
2 نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام
3 ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، داراحیاء التراث العربى
4 ابن اثیر، الاصابه فى معرفه الصحابه، تهران، المکتبه الاسلامیه
5 ابن حجر عسقلانى، شهاب الدین بن على، الاصابه فى تمییز الصحابه، بیروت، داراحیاء التراث العربى
6 ابن خلدون، مقدمه، بیروت، داراحیاء التراث العربى، 1408 ق
7 ابن سعد، الطبقات الکبرى، بیروت، دار بیروت، 1405 ق
8 ابن شهر آشوب، مناقب آل ابى طالب، بیروت، دارالاضواء، 1405 ق
9 ابن کثیر، السیره النبویه، تحقیق مصطفى عبدالواحد، بیروت، دار احیاء التراث العربى
10 ابوالفرج اصفهانى، الأغانى، بیروت، داراحیاء التراث العربى
11 ابوالفرج اصفهانى، مقاتل الطالبین، قم، منشورات الشریف الرضى
12 تسترى، قاموس الرجال، انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
13 «تسمیه من قتل مع الحسین»، مجله تراثنا، شماره 2، 1406ق
14 جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، چاپ پنجم: قم، سازمان تبلیغات اسلامى، 1377
15 زبیر بن بکار، الأخبار الموفقیات، تحقیق سامى مکى عانى، منشورات شریف رضى
16 سیوطى، تاریخ الخلفاء، قم، انتشارات شریف رضى
17 شیخ طوسى، رجالى کشى، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث
18 شیخ مفید، الارشاد، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث
19 شیرازى، سیدعلى خان، الدرجات الرفیعه فى طبقات الشیعه، بیروت، مؤسسه الوفاء
20 طبرسى، إعلام الورى باعلام الهدى، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث
21 طبرسى، الاحتجاج، بیروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات
22 علامه مجلسى، بحارالانوار، بیروت، دارالرضا
23 قطب الدین راوندى، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه الامام المهدى(علیه السلام)
24 کاندهلوى، حیاه الصحابه، چاپ دوم: بیروت، دارالمعرفه
25 کلینى، الاصول الکافى، دارالکتب الاسلامیه
26 مبرد، ابوالعباس محمد بن یزید، الکامل فى الادب، دمشق، منشورات دارالحکمه
27 مسعودى، مروج الذهب، بیروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات
28 مؤنس، حسین، تاریخ قریش، جده، الدار السعودیه
29 نصر بن مزاحم، وقعه صفین، قم، کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى
30 یعقوبى، احمد بن ابى یعقوب، تاریخ یعقوبى، قم، دار الاعتصام
چکیده
انصار لقب آن دسته از مسلمانان اولیه است که پیش از اسلام با نام اوس و خزرج در مدینه مى زیستند و به دلیل یارى پیامبر و دفاع از آن حضرت در مقابل دشمنان اسلام، به این لقب مفتخر شدند. آنان مردم خوش نامى بودند که به مسلمانان رانده شده از مکه پناه داده و در راه پیشرفت اسلام جان نثارى کردند. اگرچه بعد از رحلت پیامبر و در جریان سقیفه نقش بارزى از انصار که حاکى از دفاع جدّى آنان از حقانیت خاندان پیامبر باشد، گزارش نشده است، ولى از بررسى مواردى چون رابطه مثبت آنان با بنى هاشم، عمومى بودن محبت به خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله) در میان آنان، فراوان بودن یاران ائمه اطهار(علیهم السلام) در میان ایشان، ستایش اهل بیت(علیهم السلام) از آنان، همراهى جدى آنان با امیرمؤمنان در عصر حکومتش و تقابل آشکارشان با رقباى سیاسى آن حضرت، مى توان گرایش آن ها را به تشیع و مکتب اهل بیت نتیجه گرفت. و هم چنین مى توان اجتماعشان را در سقیفه به منظور جلوگیرى از حاکمیت قریش ارزیابى کرد، نه مخالفت با رهبرى امیرمؤمنان علیه السلام
واژگان کلیدى: انصار، قریش، سقیفه، تشیع، جمل، صفین و نهروان
مقدمه
انصار، یکى از دو بخش عمده جامعه اولیه مسلمانان و از یاران مخلص و فداکار پیامبر به شمار مى آمدند و در راه پیشرفت اسلام زحمت هاى زیادى را متحمّل شده و در سخت ترین فرصت ها، پیامبر را یارى کرده بودند، لذا در آیات قرآن2 و روایات نبوى3 از آنان تعریف و تمجید شده است. در حقیقت، عنوان انصار، واژه اى است که قرآن براى آنان انتخاب کرده است. اینان به هیچ وجه کسانى نبودند که خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله)را از حقشان محروم کنند. اگرچه عموم آنان از نظر اعتقادى، یعنى پیروى از على(علیه السلام)و فرزندانش و اعتقاد به این که امیرمؤمنان و فرزندانش جانشین پیامبر(صلى الله علیه وآله) هستند،4 شیعه به شمار نمى آیند، ولى براساس معناى سیاسى و ولایى تشیع، یعنى مقدم دانستن خاندان پیامبر بر دیگران در رهبرى جامعه و نیز دوست داشتن آنان، مى توان آن ها را شیعه دانست، چنان که برخى از رجال نویسان و شرح احوال نویسان اهل سنّت بر اساس همین معنا بسیارى از بزرگان و شخصیت هاى صدر اسلام را شیعه به شمار آورده اند
به هر حال، براساس معناى سیاسى و ولایى تشیع، مى توان گفت که عموم انصار به شیعه گرایش داشتند و عموم آنان دوست دار خاندان پیامبر بودند و عده بسیار کمى از آنان به خاندان پیامبر عداوت ورزیدند و نیز آنان از نظر سیاسى طرف دار زعامت خاندان پیامبر بودند. اگر چه اعتقاد به جایگاه الهى ائمه و جانشینى همه جانبه امامان از پیامبر نیز در میان آن ها بیشتر از مهاجران و اهل مکه رواج داشت و بیشتر شیعیان صحابى و یاران اولیه ائمّه، از میان آنان بودند
حال با این پرسش روبه رو هستیم که با وجود آنان چگونه امیرمؤمنان(علیه السلام) از حقّش محروم شد و چرا آن حضرت را یارى نکردند و فراتر از آن، آیا انصار در محرومیت اهل بیت نقش نداشتند و تشکیل اجتماع سقیفه را چگونه مى توان توجیه کرد؟ ضمن بیان دلایل تاریخى گرایش انصار به تشیع به این پرسش پاسخ خواهیم داد
1 عدم شکایت ائمه اطهار(علیهم السلام) از انصار
با این که اجتماع سقیفه ابتدا از سوى انصار تشکیل شد، ولى در سخنان ائمه اطهار(علیهم السلام) چندان شکایتى از انصار به سبب محروم ساختن آنان از حقشان به چشم نمى خورد، در حالى که امیرمؤمنان(علیه السلام) در موارد متعددى از ظلم و تعدّى قریش شکایت کرده و به کوشش آنان براى دست یابى به خلافت تصریح مى کند، چنان که در یکى از خطبه هاى آن حضرت آمده است
خدایا! من در برابر قریش و کسانى که آن ها را یارى مى کنند، به تو شکایت مى کنم، زیرا آنان پیوند خویشى مرا قطع کردند و منزلت مرا کوچک شمردند و در امر خلافت که اختصاص به من داشت، بر دشمنى با من اتفاق کردند
هم چنین در جواب نامه برادرش عقیل مى فرماید
پس قریش و سخت تاختن شان در گمراهى، و جولانشان در دشمنى، و ستیزگى و نافرمانى شان را در سرگردانى از خود رها کن، زیرا آنان به جنگ با من اتفاق کرده اند، مانند اتفاقى که در جنگ با رسول خدا کرده بودند، پیش از من، کیفر رساننده ها به جاى من قریش را کیفر دهند که خویشاوندى بریدند و سلطنت پسر مادرم را از من ربودند
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/11 6:20 صبح
مقاله اخلاق و جایگاه آن در سیاست خارجی لیبرالی تحت فایل ورد (word) دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله اخلاق و جایگاه آن در سیاست خارجی لیبرالی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اخلاق و جایگاه آن در سیاست خارجی لیبرالی تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدّمه
عناصر سازنده سیاست خارجی لیبرالی
1 نژادپرستی
2 سودگرایی
3 فریب
4 خشونت
نتیجهگیری
پینوشتها:
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله اخلاق و جایگاه آن در سیاست خارجی لیبرالی تحت فایل ورد (word)
الهی، حسین، (مترجم و مؤلف) تاریخ آفریقا، تهران، چابخش،
الهی، همایون، شناخت ماهیت و عملکرد امپریالیسم، تهران، قومس،
آرنیل، باربارا، «جان لاک و دفاع اقتصادی از استعمار»، ترجمه علی شهبازی؛ اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره 115 و 116، فروردین و اردیبهشت 1376، ص 214- 221
آلکسی دو توکویل، تحلیل دموکراسی در آمریکا، ترجمه رحمتاله مقدم مراغهای، تهران، زوار، 1347
برمن، ادوارد، کنترل فرهنگ: نقش بنیادهای کارنکی، فورد و راکفلر در سیاست خارجی آمریکا، ترجمه حمید الیاسی، تهران، نی،
چامسکی، نوام، دولتهای سرکش، حکومت زور در جهان، ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،
ـــــ، مثلث سرنوشت ساز: فلسطین، آمریکا و اسرائیل، ترجمه عزت الله شهیدا، تهران، وزارت امور خارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی،
ـــــ، کشورهای فرومانده، ترجمه اکرم پدرامنیا، تهران، افق،
چمنی، فراز، سیاست حقوق بشر کارتر و انقلاب اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،
حائری، عبدالهادی، نخستین رویارویهای اندیشهگران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، تهران، امیر کبیر، 1378
دیکسون، بروس، «آنچه آمریکا بر سر آفریقا میآورد»، سیاحت غرب، شماره 75، 1388، ص 65- 66
دیویدسن، زیل، آفریقا: تاریخ یک قاره، ترجمه هرمز ریاحی و فرشته مولوی، تهران، امیرکبیر،
رایزن، جیمز، دولت جنگ: روایتی سری از عملکرد سیا و دولت بوش، ترجمه محمدمهدی احمدی معین و مهدی ذوالفقاری، تهران، اندیشه سازان نور،
زعتیر، اکرم، سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار، ترجمه علیاکبر هاشمی رفسنجانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی،
سالیوان، آیلین، «مبادی ارزشی و ایدئولوژیک لیبرالیسم»، ترجمه سعید زیباکلام، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، ش 133، مهر و آبان 1377، ص94-105
ساموئل پی، هانتینگتون، برخورد تمدنها و بازسازی نظم جهانی، ترجمه محمدعلی رفیعی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1378
ضیاءالدین سردار و مریل وین دیویس، چرا مردم از آمریکا متنفرند؟ ترجمه عظیم فضلی پور، تهران، اطلاعات، 1383
فاستر، مایکل، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه جواد شیخ الاسلامی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1377
فوگل، اشپیل، تمدن مغرب زمین،ترجمه محمدحسین آریا، تهران، امیر کبیر، 1380
کلینتون، دیوید، دو رویه منفعت ملی، ترجمه اصغر افتخاری، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1379
کینزر، استفن، براندازی: روایت یک قرن عملیات تغییر رژیم توسط امریکا از هاوایی تا عراق، ترجمه محمدحسین آهویی، تهران، ثالث،
گارودی، روژه، آمریکا پیشتار انحطاط، ترجمه قاسم صبوری، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1376
گارودی، روژه، آمریکاستیزی چرا؟، ترجمه جعفر یاره، تهران، کانون اندیشه جوان، 1381
گارودی، روژه، پرونده اسرائیل و صهیونیسم سیاسی، ترجمه نسرین حکمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،
گارودی، روژه، محاکمه صهیونیسم اسرائیل، ترجمه جعفر یاره و دیگران، مجید خلیلزاده، تهران، کیهان،
لوون، حیمز دبلیو، دروغهایی که معلمم به من آموخت، ترجمه اسماعیل امینی و امیر مسعول شهرامنیا، تهران، صفحه سفید، 1388
مگداف، هاری و تام گمپ، امپریالیسم، ترجمه هوشنگ امیر احمدی، تهران، کویر، 1378
مگداف، هاری، جهانی شدن و جهانی سازی: پیشینه و چشمانداز، ترجمه علی امینی، تهران، نشر دیگر بیتا
منتسکیو، شارل لوئی دوسکوندا، روح القوانین، ترجمه و نگارش علیاکبر مهتدی، تهران، امیرکبیر،
مورتون ه. هالپرین ودیگران، دولت بی قانون: جنایتهای سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده، ترجمه رضا سندگل، تهران، محراب قلم،
میل، جان استوارت، تأملاتی در حکومت انتخابی، ترجمه علی رامین، تهران، نی،
ــــ، زندگینامه خودنوشت، ترجمه فریبرز مجیدی، تهران، مازیار،
نصیر صاحب خلق، تاریخ ناگفته و پنهان آمریکا، تهران، هلال، 1384
نوریس، جان و ویل فولر، جنگ نوین (ش. م. ه): جنگهای شیمیایی، بیولوژیک و هستهای، ترجمه محمدابراهیم مینایی، تهران، دانشگاه امام حسین (ع)، موسسه چاپ و انتشارات،
نهرو، جواهر لعل، کشف هند، ترجمه محمود تفضلی، تهران، امیرکبیر،
نیکسون، ریچارد، فرصت را دریابیم، وظیفه آمریکا در جهانی با یک ابرقدرت، ترجمه حسین وفسینژاد، تهران، طرح نو، 1371
نیکولو ماکیاولی، شهریار، ترجمه داریوش آشوری، تهران، کتاب پرواز،
وب، مارکوس، ایالات متحده آمریکا، ترجمه فاطمه شاداب، تهران، ققنوس، 1383
ویلیام سولیوان و سرآنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر: اسراری از سقوط شاه و نقش آمریکا و انگلیس در انقلاب ایران، ترجمه محمود طلوعی، تهران، نشر علم،
ویلیام، بلوم، دولت خودسر، ترجمه جمعی از مترجمان، قم، موسسه امام خمینی (ره)، 1382
وین گلاسر، اندیشههای لیبرالیستی لاک و مشارکت وی در بردهداری، ترجمه عبد الرّحیم گواهی، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره 119 و 120، مرداد و شهریور 1376
همیلتون جردن، بحران آخرین سال ریاست جمهوری کارتر، ترجمه محمود مینا، تهران، نشر نو،
هیوم، دیوید، جستاری در باب اصول اخلاق، ترجمه مجید داودی، تهران، مرکز، 1388
Daniel Bell, The end of ideology, (London: HARVARD UNIVERSITY PRESS, 1988)
David Boucher, The Limits of Ethics in International Relations, Oxford: Oxfors University Press,
Edwin Cannan, ed.. Adam Smith, An Inquiry Into the Natue and Causes of the Wealth of Nations, New York,
Francis Fukuyama, The end of history and the last man, (New York: AVON BOOKS,
Gorge Kennan, Morality and Foreign Policy, ” Foreign Affairs 64 (winter 1985)
Hans J. Morgenthau, Politics Among Nations: The Struggle for Power and Pece, New York: Alfred A. Knopf, 1978, p
Harry Magdoff, Imperialism without Colonism, (Monthly Review press, March, 2003)
Jermy Bentham, Principles of International Law, The Works of Jermy Bentham II, ed. John Bowring, New York,
Mark D Gismondi, Ethics, Liberalism and Realism in International Relation, London: Rutledge,
چکیده
لیبرالیسم پرنفوذترین مکتبی است که امروزه جمع زیادی از حکومتها، به ویژه حکومتهای غربی، از آن تبعیت میکنند. لیبرالیسم بر اساس جهانبینی و انسانشناسی اعتقادی خودش، معرّف غایات و همچنین معرّف بایدها و نبایدها و روش عملی است که به صورت آشکاری در جهتدهی به عمل فرد و حکومت تأثیر بارزی دارد. در این مقاله، تلاش شده است با نگاه اجمالی به انسانشناسی، غایتشناسی و روششناسی لیبرالی، جایگاه اخلاق انسانی در سیاست خارجی لیبرالی شناسایی شود. برای این منظور، عناصر اصلی سیاست خارجی لیبرالی معرفی شده است. این عناصر عبارت است از: نژاد پرستی، سودگرایی، فریب و خشونت. به دلیل آنکه عقلانیت لیبرالی در عرصه سیاست خارجی از این عناصر تشکیل شده، لازم است برای دست یازیدن به هرگونه تحلیل درست و واقعبینانه از اقدامها و فعالیتهای دولتهای لیبرال در عرصه روابط بینالملل، استلزامات عناصر یاد شده را مدّ نظر داشته باشیم. در غیر این صورت، با توجه به تصویر اخلاقی و مثبتی که لیبرالیسم از خود نشان داده، رسیدن به یک تحلیل واقعی، دور از انتظار است
کلیدواژهها: لیبرالیسم، سیاست، اخلاق، نژادپرستی، سودگرایی
مقدّمه
لیبرالیسم از بدو پیدایش، داعیههای اخلاقی فراوانی داشته است. حمایت از آزادیهای فردی، تساهل و تسامح در برابر مخالفان، نفی استبداد، دموکراسیخواهی و دفاع از حقوق بشر از جمله مهمترین ادعاهای اخلاقی لیبرالیسم به شمار میرود. پس از فروپاشی بلوک شرق، برخی از لیبرالها این شکست را به ضعف اخلاقی سوسیالیسم و قوّت اخلاقی لیبرالیسم ارجاع دادند و به این نتیجه رسیدند که لیبرالیسم اوج و قلّه اندیشه بشری، و در واقع، تمام تلاشهای بشری برای رسیدن به سعادت، در گرو پیمودن مسیری است که لیبرالیسم طی کرده.1 این ادعا هرچند بزرگ و بسیار هوادارانه در شرایط احساس پیروزی از دشمن قدرتمندی همچون بلوک شرق مطرح شد و عملاً پس از مدت کوتاهی مسکوت گذاشته شد، ولی سطح رقیقتر این مدعا سخنی است که بسیاری از لیبرالها از گذشته تاکنون، به صورت مستمر درباره لیبرالیسم به زبان و قلم جاری میکنند
به هر حال، حتی اگر سخن فوکویاما را هم واگذاریم، لیبرالیسم به عنوان یک ایدئولوژی تمامعیار و به عنوان دینی زمینی، داعیههای بزرگی در ابعاد گوناگون حیات بشری، اعم از اقتصاد، سیاست، فرهنگ، حقوق و اخلاق دارد. از میان تمام ادعاهای لیبرالی، موضوع «سیاست لیبرالی»، و در این بحث، «سیاست خارجی لیبرالی»، به عنوان موضوع این نوشتار بررسی میشود. مسئله این است که سیاست خارجی لیبرالی چه نسبتی با اخلاق دارد؟ آیا لیبرالیسم در سیاست خارجی علیرغم ادعاهای اخلاقی فراوانی که دارد، حاضر است حریم اخلاق را پاس بدارد یا خیر؟ اساساً آیا عقلانیت لیبرالی به چنین پاسداشتی میانجامد یا خیر؟ اهمیت این بحث از آن نظر است که لیبرالیسم خود را بزرگمنادی اخلاق در عرصه سیاست از طریق حمایت از حقوق بشر، آزادی، دموکراسی و نفی استبداد میخواند. روشن است که چنین ادعای بزرگی بدون اینکه اخلاق جایگاه برجستهای در ساماندهی به رفتارهای سیاسی داشته باشد، زمینه ظهور پیدا نخواهد کرد
اخلاقی عمل کردن پیروان یک مکتب مستلزم وجود سه عنصر در هر مکتب است
1 مکتب باید به صورت پرقدرت و مستدل، تصویری اخلاقی از انسان به دست دهد و نگاه ابزاری به انسان را به طور کلی منتفی بداند
2 غایاتی که از سوی مکتب پیش روی عامل قرار میگیرد باید غایات اخلاقی باشد. اگر غایات ترسیم شده ماهیت صرفاً مادی داشته باشد، انتظار اخلاقی عمل کردن از عاملان، انتظار به جایی نخواهد بود
3 مکتب باید پایبندی به اخلاق را در روشها هم مستدل ساخته باشد. اگر مکتبی توسّل به هر روشی را برای رسیدن به اهداف تجویز کند، به طور طبیعی، برای پیروانش بستر تمرّد از اخلاق را فراهم ساخته است
این سه عنصر در ارتباط با همدیگر، عقلانیتی را رقم میزند که در فضای آن، اخلاقی عمل کردن منطقی و خردمندانه جلوه خواهد نمود. هرگونه نقصی در هر یک از اضلاع یاد شده، موجب میشود اخلاقی عمل کردن خارج از عقلانیت باشد. درباره مسئله مورد بحث، که جایگاه اخلاق در سیاست خارجی لیبرالی را رصد میکند، گفته میشود: پایبندی لیبرالیسم به اخلاق، در گرو پذیرش سه مسئله است: 1 نگاه اخلاقی به انسان؛ 2 غایات اخلاقی برای سیاست؛ 3 ممنوعیت توسّل به شیوههای غیر اخلاقی در نیل به اهداف سیاسی
برای پی بردن به پاسخ مسئله، لازم است عناصر اصلی سیاست خارجی لیبرالی را بشناسیم. اگر این عناصر اخلاقی باشند، زود به پاسخ سؤالمان خواهیم رسید و پی خواهیم برد که اقدامات غیر اخلاقی لیبرالها در عرصه بینالملل تمرّد از اصول لیبرالیسم است و نباید این اقدامات را به پای لیبرالیسم نوشت. اما اگر عناصر و سازههای اصلی سیاست خارجی لیبرالی، خود غیر اخلاقی باشند، به عکس نتیجه فوق خواهیم رسید. آنگاه به خود حق خواهیم داد رفتارهای اخلاقی لیبرالها را در عرصه سیاست خارجی هم دارای ماهیت غیر اخلاقی بدانیم
عناصر سازنده سیاست خارجی لیبرالی
با مطالعه آثار متفکران طراز اول لیبرالی و همچنین رصد رفتار دولتهای لیبرالی، که معمولاً با تأییدات و همکاریهای صاحبنظران لیبرال همراه بوده است، این نتیجه به دست میآید که سیاست خارجی لیبرالی دارای چهار عنصر اساسی و بنیادی است: نژادپرستی، سودگرایی، فریب و خشونت. عنصر نخست به انسانشناسی لیبرالی مربوط است. عنصر دوم با غایتشناسی لیبرالی ارتباط دارد. عناصر سوم و چهارم به روششناسی رفتاری لیبرالی ناظر است. در ادامه، جایگاه تکتک این عناصر در سیاست خارجی لیبرالی، به اختصار بررسی میشود. برایند این بررسی ما را رهنمون خواهد ساخت تا به جایگاه اخلاق انسانی و فطری در سیاست خارجی لیبرالی پی ببریم
1 نژادپرستی
«خودبرتربینی»، یکی از خصلتهایی است که از دوران باستان، در فکر و اندیشه ساکنان مغربزمین وجود داشته است. این خصلت، که با کمبینی دیگر جوامع و نژادها همراه است، در جهتدهی به سیاست خارجی جوامع غربی نقش بارزی داشته است. استعمار دیگر جوامع از سوی آنان، با استناد به همین موضوع توجیه میشود. منتسکیو، نویسنده پرآوازه روح القوانین، که در آن درباره حقوق طبیعی، لزوم آزادی، برابری و برادری، تفکیک قوا، قانون اساسی، حکومت مشروطه و پارلمانی داد سخن داده، آشکارا مخالفتش را با تعمیم این ارزشها به سیاهپوستان ابراز میکند، با این استدلال که سیاهپوستان از دایره انسانیت خارجند
این موجودات که یکسره به رنگ سیاه هستند با چنان بینی پهن، کمتر میتوانند مورد ترحم قرار گیرند. من باور نمیکنم خدا با شعوری که دارد، این موجود کریه را با این موهای وزوزی و لبهای کلفت و بینی پهن، به عنوان انسان خلق کرده باشد; اگر آنان را انسان بدانیم این سوء ظن پدید میآید که پس ما دودمان مسیحی نیستیم !
در همین چارچوب انسانشناسی است که بردهداری از سوی لیبرالها و رهبران فکری آنها به عملی درست و شایسته پیگیری تبدیل میشود، بدون اینکه تضادی با شعارهای حقوق بشرخواهی داشته باشد. منتسکیو به اروپاییان حق میدهد مردمان جوامع غیراروپایی را به بردگی بگیرند: «اروپاییان پس از آنکه [بومیان آمریکایی] را ریشهکن ساختند، ناچار بودند که آفریقاییها را به بردگی کشند تا بتوانند آن سرزمین پهناور را آماده سازند.»3 در همین فضای فکری، لاک به خود حق میدهد همزمان با نظریهپردازی درباره آزادی و دموکراسی، از طریق خرید و فروش برده، امرار معاش کند!4 و جان استوارت میل پس از بازنشستگی از «کمپانی هند شرقی»، به نوشتن کتاب درباره آزادی بپردازد
غربیها با همین روحیه نژادپرستی و خودبرتربینی به جوامع جدید و ناشناخته قدم گذاشتند. آنان به هنگام ورود به این جوامع و مواجهه با بومیان، این احساس را داشتند که گویا با یک عده حیوانات بیارزش و مزاحم مواجهند و آنها به عنوان انسانهای متشخّص، دارای این حق هستند که برای از بین بردن این مزاحمها، به هر جنایتی دست بزنند. آلکسی دو توکویل (1805 ـ 1859) در گزارش جامعی به سال 1835 از وحشیگریها، غصب اراضی و قتلعامهای فجیع بومیان آمریکایی از سوی مهاجران اروپایی، گزارش میدهد، بدون اینکه هیچ اعتراضی به اقدامات ظالمانه آنها داشته باشد. او با لحنی حق به جانب و تأییدآمیز، مینویسد
روزگاری قبایلی که نام برده شد، تا سواحل اقیانوس اطلس گسترش یافته بودند. ولی امروز برای دیدن یک فرد بومی، باید صدها فرسنگ در داخل قاره پیش رفت. این قبایل وحشی را اروپاییان نهتنها به عقب راندند، بلکه آنها را در عین حال، مضمحل و منقرض ساختند. به تدریج که این مردم وحشی به عقب میروند و میمیرند ملتهای جوان دیگری در همان سرزمین میرویند و توسعه مییابند. هرگز در جهان، جامعههایی مانند کوچنشینهای اروپایی با چنین سرعتی رشد نکردهاند، و هرگز در جهان، جامعههایی مانند جامعه بومیان آمریکایی با چنین سرعت و شدتی نابود نگردیدهاند
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/11 6:20 صبح
تحقیق رابطه بین جهتگیری مذهبی و تابآوری در بین مادران دارای فرزندان مبتلا به بیماری تحت فایل ورد (word) دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق رابطه بین جهتگیری مذهبی و تابآوری در بین مادران دارای فرزندان مبتلا به بیماری تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق رابطه بین جهتگیری مذهبی و تابآوری در بین مادران دارای فرزندان مبتلا به بیماری تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
فرضیه پژوهش
پرسشهای پژوهش
روش
ابزار
1) پرسشنامه تابآوری بزرگسالان49 (RSA):
2 )مقیاس جهتگیری مذهبی
یافتهها
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق رابطه بین جهتگیری مذهبی و تابآوری در بین مادران دارای فرزندان مبتلا به بیماری تحت فایل ورد (word)
بهرامی احسان، هادی و آناهیتا تاشک، «ابعاد رابطه میان جهتگیری مذهبی و سلامت روانی و ارزیابی مقیاس جهتگیری مذهبی»، روانشناسی و علوم تربیتی، ش 2، زمستان 1383، ص 63-41
جوکار، بهرام و همکاران، «پیش بینی تاب آوری بر اساس جهتگیری مذهبی در دانشجویان»، مجموعه مقالات پنجمین سمینار سراسری بهداشت روانی دانشجویان دانشگاه شاهد، اردیبهشت 1389، ص 68-67
چاوشی، اکبر و همکاران، «بررسی رابطه نماز و جهتگیری مذهبی و سلامت روان»، علوم رفتاری، ش 2 ، تابستان 1387، ص 156-149
حسینی قمی، طاهره و همکاران، «اثربخشی آموزش تاب آوری بر سطح کیفیت زندگی مادران دارای فرزندان 10 تا 13 ساله مبتلا به سرطان در بیمارستان امام خمینی(ره) تهران»، مطالعات بالینی، ش 1، زمستان 1389، ص 100-77
رحیمی، چنگیز، «اعتقادات مذهبی ، سلامت روان و رفتارهای پر خطر در دانشجویان»، مجموعه مقالات پنجمین سمینار سراسری بهداشت روانی دانشجویان دانشگاه شاهد، اردیبهشت 1389، ص 129-128
شاکریان، حمیدرضا، دین شناسی، قم، دفتر نشر معارف، 1387
کشتی دار، محمد، «بررسی رابطه تحلیل رفتگی با منبع کنترل و مقایسه آن در بین مدیران دانشکدهها و گروههای تربیت بدنی دانشگاههای آموزش عالی کشور»، پژوهش در علوم رفتاری، ش 10، پائیز 1381، ص 42-31
کیانی، احمد رضا، بررسی رابطه ابعاد جهتگیری مذهبی با نوع مرزهای ارتباطی در خانوادههای ساکن شهر نکا، پایان نامه کارشناسی ارشد، رشته مشاوره خانواده، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، 1389
نصر، سیدحسین، قلب اسلام، ترجمه محمدصادق خرازی، تهران، نشر نی، 1385
نوابخش، مرداد و حمید پور یوسفی، «نقش دین و باورهای مذهبی بر سلامت روان»، پژوهش دینی، ش 14، زمستان 1385، ص 94-71
وولف، دیویدام، روانشناسی دین، ترجمه محمد دهقانی، تهران، رشد،1380
Call, T. L., “The role of religious resources for older adults coping with illness”, Journal of Pastoral Care & Counseling, v 57(2), June 2003, p 21-
Crook, G., The negative relationship between religion and substance use/abuse, Guliford press, v 66, July 2003, p 122-
Dent, M., Real kids in an unreal world: building resilience and self-esteem in today’s children, Murwillumbah, Pennington Publications, N.S.W,
Fountoulakis, K. N. et al.,”life depression, religiosity cerebrovascular disease, cognitive impairment and attitudes towards death in the elderly: Interpreting the data”, Medical Hypotheses, v 70, 2008, p 493-
Klarreich, S. H., “Resiliency the skills needed to move forwarding a changing environment”, In S. H. Klarreich (ed), Handbook of Organizational Health Psychology:Programs to Make the Workplace Healthier, madison, CT: psychosocial press, v 4, July 1998, p 124-
Lindenthal, j. et al., “Mental status and religious behavior”, Journal Scientific Study Religious, v 9, August 1970, p 90-
Neenan , M., “Developing resilience: a cognitive”, Behavioural Approach, v2, 2009, p 425-
Newman, R., “Resilience initiative .Professional psychology”, Research and practice, v 36(3), 2005, p 227-
Park, C. et al., “Intrinsic religiousness and religious coping as life stress moderators for catholics versus protestants”, Journal of Personality and Social Psychology, v 59(3), 1990, p562-
Schoon, I., “Risk and resilience adaptation in changing times”, Journal of Marriage and Family, v 68, October 2006, p 1383-
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین جهتگیری مذهبی و تابآوری در بین مادران دارای فرزندان مبتلا به بیماری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزندان مبتلا به بیماری است که فرزندانشان در بهمن 1389 پرونده پزشکی در بیمارستان امام خمینی داشتهاند. روش پژوهش به کار گرفته شده همبستگی بوده است. با روش نمونهگیری در دسترس، یگ گروه صد نفری از مادران انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامههای تابآوری فرایبرگ (شامل 43 گویه) و جهتگیری مذهبی بهرامی احسان (64 گویه) بوده است. نتایج بهدست آمده از تجزیه و تحلیل آماری نشان میدهد که رابطه معناداری بین جهتگیری مذهبی و تابآوری وجود دارد. همچنین رابطه مثبت و معناداری بین سن، سطح تحصیلات و تابآوری و جهتگیری مذهبی وجود دارد.
کلیدواژهها: تابآوری، جهتگیری مذهبی، مادران.
مقدمه
نیاز انسان به دین قدمتی به عمر تاریخ دارد، زیرا بشر از همان آغاز زندگی خود به حامی و مقتدر و تکیهگاه قدرتمند احساس نیاز میکرده است. مذهب، سیستم سازمان یافتهای از باورها شامل مشارکت، سنت، ارزشهای اخلاقی، رسومات، مشارکت در یک جامعه دینی برای اعتقاد راسختر به خدا یا یک قدرت برتر است (والش1، 2009م). لینسکی2 (1963م) مذهب را مجموعه عقایدی در باره طبیعت نیروهایی میداند که سرنوشت فرد را شکل میدهند و اعمالی که در نتیجه توسط یک گروه پذیرفته میشوند. پارگامنت3 (1997م) مذهب را این گونه تعریف میکند: « جستوجو برای معنا و ارزشی که مقدس شمرده میشود ». در این تعریف، سه واژه کلیدی وجود دارد: ارزش، جستوجو و مقدس. در اینجا فرض بر این است که مردم درپی چیزی میروند که در زندگیشان ارزش و معنا داشته باشد. همچنین در این تعریف از مذهب، بر این تکیه شده است که انسانها موجودهایی فعال و هدفمدار هستند (فولد4، 1987م) و در جستوجوی ارزش و اهمیت میباشند. جستوجو، فرایند پویایی است که شامل کشف ارزش، محافظت از آن ارزش در زمانی که بهدست آمد و در نهایت، تبادل ارزش در زمان مورد نیاز است
کلمه «دین» در زبان عربی، نزدیکترین مفهوم را به واژه «RELIGION» در زبان انگلیسی دارد و از ریشهای به معنای اطاعت، تسلیم و فروتنی در برابر خداوند گرفته شده، و «دین» در گستردهترین مفهوم خود، معیار مقدسی است که به تمام زندگی انسان شکل میبخشد. به عبارت دیگر، دین چگونگی زندگی در تمام جوانب آن است که در آموزشهای پروردگار ریشه دارد
آثار مبتنی بر رویکرد آماری به دین، امروزه حجم عظیمی یافته و به سرعت هم رو به افزایش است. کتابهایی که این ادبیات را تا حدود 1970م بررسی کردهاند (آرگایل و بیت، هلاهی، 1975م؛ اسکوبی، 1975م و استرومن، 1970م ترجمه دهقانی، 1386) همه پر از ارجاع به پژوهشهایی است که در باره موضوعهای بسیار متنوع صورت گرفته است
آلن برگین 1983م در فراتحلیلی از ادبیات این موضوع، دریافت که 47درصد بررسیهای مورد مطالعه او رابطهای مثبت را میان دین و بهداشت روانی نشان میدهد. 23درصد بیانگر رابطه منفی است و 30درصد اصلاً رابطهای میان این دو نشان نمیدهد. علت برخی از این ناهمخوانیها ممکن است نوع معیارهایی باشد که به کار میرود
مقابله مذهبی، بر نقش سازنده دین در درک و کنار آمدن با مشکلات شخصی و موقعیتی زندگی انسانها تأکید دارد. به گفته پارگامنت (1990م)، هر یک از عناصر روند سازگاری، مستلزم سنجش دقیق است. رویداد یا موقعیت مشکلآفرین را که ممکن است هر چیزی باشد (از تهییجی ناچیز گرفته تا تغییری عمده در زندگی) باید بر اساس معنای مذهبی آن در نظر فرد فهمید. اینکه شخص چگونه موقعیتی را تجربه و ارزیابی کرده، سپس توانایی خود را برای رویارویی با آن میسنجد، طبیعتاً تأثیر مهمی در ایجاد نتیجه دارد
بیشتر پژوهشهایی که امروزه در باره همبستههای روانی – بهداشتی دین صورت میگیرند از مقیاس جهتگیری مذهبی آلپورت – راس استفاده کردهاند. یافتهها نشان میدهد که مقیاس جهتگیری دینی درونی با موارد زیر همبستگی مثبت داشته است: رضایت از زندگی (تسوینگهان9، 1991م)، سازگاری روانشناختی (واتسون10، موریس11 و هود12، 1994م). خویشتن داری و عملکرد بهتر شخصی (برگین13، سترز14 و ریچاردز15، 1987م)، عزت نفس (نلسون16، 1990م)، کنترل درونی (جکسونو کورزی17، 1988م)، هدفمندی زندگی (بولت18، 1975م) روحیه و سازگاری درکهنسالی (کوتنیگ19، کوالوفرل20، 1988م). همچنین مقیاس جهتگیری درونی با موارد زیر همبستگی منفی داشته است: اضطراب و به ویژه اضطراب مرگ (برگین، مسترزو ریچاردز21، 1987م، پاول و تورسون22، 1991م) روان رنجوری23 (چاو24 و دیگران، 1990 م)افسردگی (دور25، 1987م؛1992م، گنیا26 و نلسون27، 1989م) تکانش وری28 (رابینسون29، 1990م) و خود شیفتگی30 ناسازگاراند
به نظر میرسد مذهب برای افراد نقش سپر دفاعی را بازی کرده، مجموعه وسیعی از آثار مثبت روانشناختی را در افراد ایجاد میکند
تحقیقات در باره مذهب نشان میدهد که تداوم باورهای مذهبی بر رفتارهای افراد مذهبی تأثیر میگذارد. از 1980م به رابطه مذهب و خانواده با علاقه به موضوعاتی، مانند تأثیر مذهب و سلامت فردی توجه بیشتری شد. همانطور که توماس و هنری رابطه مذهب و خانواده را بررسی کرده و گفتهاند که این دو نهاد یکپارچه هستند و باعث افزایش سلامت میشوند
کلمات کلیدی :