سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه مجادله به باطلش فراوان شود، کوری اش از حقیقت ماندگار شود . [امام علی علیه السلام]

مقاله ویژگیهای علم مدرن؛ با تأکید بر علوم انسانی تحت فایل ورد (w

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/11 6:22 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ویژگی‌های علم مدرن؛ با تأکید بر علوم انسانی تحت فایل ورد (word) دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ویژگی‌های علم مدرن؛ با تأکید بر علوم انسانی تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله ویژگی‌های علم مدرن؛ با تأکید بر علوم انسانی تحت فایل ورد (word)

چکیده  
مقدمه  
ضرورت شناخت علم مدرن  
1 ویژگی‌هایی ذاتی علم مدرن  
عقل گرایی  
2/1 حصر علم در شناخت حسی  
3/1 ماده‌گرایی و دنیاگرایی  
4/1 جایگزینی یقین روان‌شناختی به جای یقین علمی  
5/1 مهمل خواندن گزاره‌های فلسفی و دینی  
6/1 نادیده انگاری مبدأ و غایت پدیده‌ها  
7/1 جزیی نگری  
8/1 هدف قرار دادن کسب قدرت به جای کشف حقیقت  
2 پیامدهای خاص علم مدرن  
شک‌گرایی و کثرت‌گرایی عاجزانه  
2/2 جدایی دانش از ارزش  
3/2 جدای دانش از دین  
4/2 جدای دانش ازسیاست  
جدایی دین از سیاست  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله ویژگی‌های علم مدرن؛ با تأکید بر علوم انسانی تحت فایل ورد (word)

استوارت میل، جان، رساله در باره آزادی، ترجمه جواد شیخ‌الاسلامی، چ سوم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1358

آمدی، عبدالواحد بن محمدتمیمی، غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی،

باقری، خسرو، هویت علم دینی: نگاهی معرفت‌شناختی به نسبت دین با علوم انسانی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1382

بستان (نجفی)، حسین و دیگران، گامی به سوی علم دینی (1): ساختار علم تجری و امکان علم دینی، قم، پژوهشگاه حوزه ودانشگاه، 1374

پارسانیا، حمید، حدیث پیمانه، چ پنجم، قم، معارف، 1380

ـــــ ، علم و فلسفه، چ سوم، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1383

ـــــ ، سنت، ایدئولوژی، علم، قم، مؤسسه بوستان کتاب، ویرایش دوم، 1385

داوری اردکانی، رضا، در باره علم، تهران، هرمس، 1379

دژاکام، علی، تفکر فلسفی غرب از منظر استاد شهید مطهری، ج1، تهران، مؤسسه فرهنگی اندیشه، 1375

کوزر، لیوئیس، زندگی و اندیشه بزرگان جامعه‌شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، چ هشتم، تهران علمی، 1379

گلشنی، مهدی، از علم سکولار تا علم دینی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1377

گنون، رنه، بحران دنیای متجدد، ترجمه ضیاءالدین دهشیری، چ سوم، تهران، امیر کبیر، 1378

ـــــ ، سیطره کمیت و علائم آخر الزمان، ترجمه علی محمد کاردان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1365

ملکیان، مصطفی و دیگران، مدرنیته، روشنفکری و دیانت (مجموعه مقالات)، به کوشش مجید ظهیری، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1381

مصباح‌یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1378

نصر، سیدحسین، نیاز به علم مقدس، ترجمه حسن میانداری، قم، طه، 1379

ـــــ ، جوان مسلمان و دنیایی متجدد، ترجمه مرتضی اسعدی، تهران، طرح نو، 1374

وبر، ماکس، دین، قدرت، جامعه، ترجمه احمد تدین، تهران، هرمس، 1382

ـــــ، دانشمند و سیاست مدار، ترجمه احمد نقیب زاده، چ دوم، تهران، دانشگاه تهران، 1370

چکیده

پژوهش حاضر با نگاهی توصیفی و تحلیلی، ویژگی‌های علم مدرن را از جنبه‌های گوناگون از جمله هدف، روش، کاربرد و آثار آن بررسی می‌کند. این کار از یک، هویت علم مدرن را معرفی و شناخت ما را نسبت به آن دقیق‌تر می‌کند و از سوی دیگر، تفاوت ماهوی و تقابل آن را با علوم اسلامی آشکار می‌سازد. در ضمن، از برخی کاستی‌های جدی این علم نیز پرده برمی‌دارد. عقل‌گرایی افراطی، سلطه شناخت حسی و تجربی، ماده‌گرایی و دنیا گرایی، بی‌توجهی به غایت هستی، مهمل خواندن گزاره‌های دینی و فلسفی، جدایی دانش از ارزش، جدایی دانش از دین، جدایی دانش از سیاست و ابزار شدن آن برای سیاست‌مداران، حذف یقین علمی و اکتفا به یقین روان‌شناختی، هدف قرار دادن کسبِ قدرت به جای کشف حقیقت، جزیی نگری و تجزیه علوم از اموری هستند که به عنوان ویژگی‌های علم مدرن در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

واژه‌های کلیدی: علم مدرن، علم سنتی، علم دینی، عقل گرایی، حس‌گرایی، ماده‌گرایی، جدای دانش از ارزش.

 

 

مقدمه

علم، که در اصل شامل هرگونه شناخت است، در نخستین دسته‌بندی خود به حضوری و حصولی تقسیم می‌شود. «علم حضوری»، حضور ذات معلوم نزد عالم است و در آن، معلوم بدون واسطه حواس و ذهن، در معرض شهود نفس انسان قرار می‌گیرد. همانند آگاهی انسان به حالات درونی خویش. «علم حصولی» آن آگاهی است که با واسطه و از طریق صورت‌های ذهنی برای انسان حاصل می‌شود. تقسیم علم به تصور یا تصدیق از دیگر تقسیمات علم است

یکی از تقسیماتی ممکن برای علم، تقسیم آن به علم مدرن و علم سنتی است. منظور از علم مدرن، علمی است که در غرب پس از رنسانس به وجود آمد که وجه غالب علم در تمدن غرب شد. اساس این علم تجربه است. از این‌رو، این ویژگی در حوزه‌‌ها و شاخه‌های گوناگون علم مدرن وجود و سیطره دارد. علوم تجربی، اختصاص به علوم طبیعی، همانند فیزیک و شیمی ندارد، بلکه علوم انسانی، همانند روان‌شناسی، اقتصاد و جامعه‌شناسی را، که از روش تجربی استفاده می‌کنند، نیز شامل می‌شود. به صورت کلی، هر علمی که روش آن تجربه، مشاهده و آزمایش، نظریه پردازی و آزمون باشد، علم تجربی اطلاق می‌گردد، اعم از علوم طبیعی یا انسانی.1 این تقسیم، مربوط به قضایا، شاخه‌ها و مسایل علم نیست، بلکه بسیار بنیادی و کلی‌تر از آن است، به گونه که روی مفهوم علم، روش و اهداف آن تأثیر عمیق می‌گذارد. شاید بتوان این تقسیم را بر اساس پارادایم دانست. در این دسته‌بندی، علم یکی از مفاهیم بسیار مهم فرهنگی به‌شمار می‌آید که جهان‌بینی و ارزش‌های فرد و جامعه روی آن تأثیرگذار است

علم مدرن ویژگی‌هایی دارد که توجه به آنها، موجب شناخت بیشتر این علم می‌گردد. این ویژگی‌ها می‌تواند بسیار گسترده باشد. ولی ویژگی‌هایی مورد نظر در این پژوهش، اموری است که علم مدرن به صورت عام آنها را در خود دارد و غالباً این علم را در برابر علم و فرهنگ دینی و سنتی قرار می‌دهد. بنابراین، ویژگی‌های مطرح شده اموری نیست که برای یک فرایند علمی لازم است. همچنین ویژگی‌های که موجب تفاوت رویکردپوزیتویستی2 از رویکر ما بعد پوزیتویستی3 می‌گردد، مورد نظر نیست

ویژگی‌های مورد نظر در دو دسته قرار می‌گیرند: ویژگی‌های که علم مدرن در ذات و درون خود دارد و ویژگی‌های که در حقیقت، آثار و پیامد خاص علم مدرن است. پیش از ورود به اصل مطلب، بیان ضرورت شناخت علم مدرن بسیار مفید می‌نماید

 

 

ضرورت شناخت علم مدرن

به رغم اهمیت مفهوم «علم» در همه فرهنگ‌های بشری، مفهوم واحدی از آن در فرهنگ‌های گوناگون وجود ندارد. رویکرد‌هایی گوناگونی که نسبت به علم در فرهنگ‌های گوناگون وجود دارد، آن را به صورت یک مشترک لفظی در آورده است. این اشتراک بر سر وضع و قرار داد این واژه نیست تا با مراجعه به کتاب‌های لغت مشکل حل شود، بلکه نزاع بر سر مفهوم «هستی» و «وجود» است. به عبارت دیگر، اشتراک در واژه علم به معنای عقلی و فلسفی آن است

«علم» در تمدن غرب، مفهوم ویژه‌ای یافته است که تفاوت ماهوی با علم دینی دارد. حسین نصر، ضمن ضروری دانستن شناخت عمیقِ ماهیت علم جدید برای مسلمانان، روی این نکته تأکید می‌کند که نباید تصور کرد علم مدرن ادامه علوم سنتی (علوم اسلامی و..). و بسط یافته آن است، بلکه این علم تفاوت ماهوی با علوم سنتی دارد

مسلمین باید در باره رابطه میان علم جدید، به عنوان ساختاری نظری و معرفتی نسبت به جهان مادی، با کاربرد آن در زمینه‌های گوناگون، از پزشکی گرفته تا صنعت، یا همه آنچه بنا به تعبیر مصطلح و رایج می‌توان تکنولوژی نامید نیز مطالعه کنند. بسیاری از متفکران مسلمان در قرن گذشته آثار زیادی در باره علم جدید نوشتند و اکثر ایشان، علی رغم مخالفتشان با ارزش‌های گوناگون فرهنگی و دینی و اجتماعی غرب، به نحوی تقریباً مطلق و دربست از علم غربی تجلیل کرده و آن را از ظن خود با همان علمی که در تمدن اسلامی مطرح بوده یگانه و یکسان گرفته‌اند. در واقع بسیاری از اینان مدعی بوده‌اند که علم جدید چیزی جز ادامه و امتداد علوم اسلامی و صورت بسط‌یافته آن در متن جهان غرب نیست. تردیدی نیست که تحقق علم جدید، به نحوی که در خلال رنسانس، به ویژه قرن یازدهم/ هفدهم صورت بست، بدون وجود ترجمه‌هایی که در قرون پیش عمدتاً در اسپانیا و گاهی در سیسیل و سایر بخش‌های ایتالیا از زبان عربی به لاتین انجام شده بود، ممکن نمی‌بود. بدون وجود طب ابن سینا یا ریاضیات عمر خیام و یا نورشناسی ابن هیثم، علوم پزشکی و ریاضیات و نور‌شناسی در غرب نمی‌توانست آنچ‌نان که اینک پدید آمده و بالیده است، پدید بیاید و رشد کند. با این حال، رابطه و نسبت میان این دو علم فقط گسستگی و امتداد نیست، بلکه بین علم غربی و علوم اسلامی نا پیوستگی و انقطاع عمیقی و جود دارد

باز هم ایشان در جای دیگر می‌نویسد

روشن است که علم غربی به نحو اجتناب ناپذیری با علم اسلامی و قبل از آن با علوم یونانی- اسکندرانی، هندی، ایران باستان و نیز با علوم بین النهرین و ;، پیوند خورده است. اما آنچه که در طی رنسانس، به ویژه انقلاب علمی سده هفدهم رخ داد، تحمیل «صورت» یا الگویی جدید و بیگانه بر محتوای این میراث علمی بود، صورتی که مستقیماً از سرشت تفکر انسان‌گونه و عقل‌باورانه عصر و از دنیوی سازی جهان نشأت گرفته بود که غالباً به رغم کوشش‌های برخی از شخصیت‌های فکری برجسته آن عصر برای زنده نگهداشتن نگرش به سرشت مقدس نظام جهانی، کل رویدادی به اصطلاح رنسانس به آن انجامید. این «صورت» جدید منجر به علمی یک‌جانبه و انعطاف‌ناپذیر گردید که از آن زمان به این سو، باقی مانده و تنها به یک مرتبه از واقعیت ملتزم گردیده و راه را بر هرگونه امکان دستیابی به مراتب بالاتر وجود یا سطوح آگاهی بسته است، علمی که حتی در مقام تلاش برای رسیدن به دوردست‌ترین نقاط آسمان یا اعماق روح انسان، عمیقاً دنیوی و برون‌گراست. بنابراین، با علمی سروکار داریم که قطب عینی اش از ترکیب روانی-جسمی جهان طبیعی محیط بر انسان، و قطب ذهنی‌اش از تعقل بشری که به نحوی صرفاً انسان‌گونه تصور می‌شود و از منبع نور عقل کاملاً جدا شده است فراتر نمی‌رود

البته، این نکته قابل توجه است که خود اندیشمندان غربی، به تفاوت ماهوی علم مدرن و علم دینی به خوبی توجه دارند. از این‌رو، از این علم در مقابل علم دینی و سنتی دفاع می‌کنند. نویسنده کتاب «نیاز به علم مقدس» که برای احیای علوم سنتی تلاش می‌کند، می‌نویسد

در کتاب نیاز به علم مقدس کوشش حقیر در احیای علوم جزیی و نه فقط فلسفه اولی، در رابطه با امر قدسی است که کاری بس مشکل و شدیداً مورد انتقاد مدافعان علم جدید، به صورت اصرار به علم‌گرایی و جدای علم از هرگونه بعد معنوی هستی است

بنابراین، شناخت هرچه عمیق‌تر علم مدرن و توجه به ویژگی‌های آن، از یک سو ما را به خطرها و پیامدهای ناگوار این علم در جامعه دینی آگاه می‌کند و از سوی دیگر، ضرورت بازسازی و ایجاد علم دینی را به معنای وسیع و عمیق کلمه آشکار می‌سازد. به علاوه، این بحث از نقاط حساس و چالش برانگیز علم مدرن و علم دینی پرده برمی‌دارد. به این نکته توجه می‌دهد که چه اموری در بنیاد نهادن علم دینی می‌تواند اهمیت اصلی و محوری داشته باشد

این نکته لازم به یادآوری است که نگارنده به پژوهش مستقلی در باره این موضوع دست نیافت. آنچه که در این پژوهش ملاحظه می‌گردد، نکات و مطالبی است که در ضمن مباحث صاحب‌نظران این بحث به صورت پراکنده مطرح گردیده است

 

 

1 ویژگی‌هایی ذاتی علم مدرن

عقل گرایی

عقل در علم دینی جایگاهی بلند دارد. عقل یکی از دو حجت الهی شمرده می‌شود که انسان را به سوی حق، سعادت و کمال راهنمایی می‌کند. عقل در بستر علم دینی، در عین حالی که خود را به جهان ماده محدود نمی‌بیند و در باره بسیاری از اموری فوق طبیعی با برهان روشنی می‌افکند، نسبت به مسایلی که خارج از محدوده و ادراک اوست، حریم نگه می‌دارد و از اظهار نظر خودداری می‌کند. براهین عقلی، نه‌تنها با دین و وحی به ستیز بر نمی‌خیزد، بلکه ضرورت دین و وحی را اثبات می‌کند و داده‌های وحیانی را مکمل یافته‌های عقلانی می‌داند

انسان غربی، که با فراموشی کامل واقعیت الهی و دینیِ عالم و آدم همراه بود، دو جریان فکری نوین را پدید آورد: اول، عقل‌گرایی است که با دکارت آغاز و با افرادی، همانند اسپینوزا و لایپ‌نیتز ادامه یافت و با هگل به تمامیت خود رسید. دوم، حس‌گرایی است که با فرانسیس بیکن آغاز و از آن پس، با افراد، نظیر لاک، برکلی، هیوم، کنت، استوارت میل ادامه یافت و در نهایت، پس از تحولات چند به عنوان دیدگاه برتر، بر حوزه‌های علمی غرب چیره شد

در گذشته تاریخ، تعقل سودای انکار حقایق برتر را نداشت، بلکه به عنوان گذرگاه، انسان را به سوی آگاهی و معرفتی که از شهود و حضوری فراعقلی، نه ضدعقلی بهره‌مند بود، رهنمون می‌ساخت. پس از رنساس، خصوصیت بارز عقل‌گرایی، انکار هر نوع معرفت فراعقلی و نفی یا ایجاد تردید در ابعادی از هستی است که فراتر از افق ادراک عقلی انسان می‌باشد. فلسفه دکارت، با شک و تردید در همه چیز آغاز می‌شود و با تفسیری عقلی از جهان پایان می‌پذیرد. عقل‌گرایی به معنای تبیین عقلی انسان و جهان، به وسیله دیگر فیلسوفان غرب تداوم یافت. کانت گرچه اشیاء و حقایق فراعقلی را قبول کرد، ولی آن را ناشناختنی خواند و رابطه انسان با آن را به طور کامل قطع کرد. هگل نیز کوشید تا نظام عقلانی جهان را تبیین کند و در سیر استدلال خود، آنچه را بالقوه در اندیشه دکارت نهفته بود، با این بیان آشکار ساخت که آنچه اندیشدنی نیست، وجود ندارد و هر‌چه هست، اندیشدنی است

رنساس عصر رازگشایی بود. عقل‌گرایی با تکیه بر عقل و علم انسان ـ بدون وحی و شهود ـ می‌خواست همه حقایق و اسرار هستی را بفهمد. از این‌رو، هر حقیقتی که خارج از دسترس عقل بشربود، انکار شد. با رشد این دیدگاه همه معارف پیشینی، که ماهیت فراعقلی داشتند و در قالب سنت‌های دینی و رمزهای الهی به حیات خود ادامه می‌دادند، در معرض نقادی عقلی قرار گرفتند؛ عقلی که یا به انکار فراسوی خود می‌پرداخت و یا آنکه هر نوع راهی را برای آگاهی از آن انکار می‌کرد. واقعیتی که از رهگذر این نقادی به دست می‌آمد، هویتی عقلانی داشت و الزاماً ضد دینی نبود. ولی دین و خداوندی که در این عرصه ظهور می‌یافت، باید از تبیین و توجیهی صرفاً عقلانی برخوردار باشد

گنون می‌نویسد

متجددان، به نام علم و فلسفه‌ای که آن را به صفت عقلی متصف می‌کنند، مدعی حذف هرگونه «راز» از عالم، آن چنان که خود تصور می‌کنند هستند. در واقع، می‌توان گفت: هرچه بینش محدودتر و تنگ‌تر باشد، عقلی‌تر شمرده‌ می‌شود.10

به عقیده گنون، عقل گرایی افراطی عصر مدرن، مقدمه دنیوی شدن و غرق شدن در مادیت است؛ زیرا، فلسفه تعقلی نفی هرگونه مبدأ عالی‌تر از عقل است. نتیجه عملی آن، کاربرد افراطی عقلی است که اگر بتوان آن را عقل نامید؛ زیرا عقلی که از عقل کلِ متعالی، یعنی تنها عقلی که حقاً و طبعاً قادر است نور را در نظام فردی بتاباند جدا گردید، بنایی خود را از دست داده است. همین‌که این عقل ارتباط واقعی خود را با عقل کل و فوق فردی از دست داد، چاره دیگری ندارد، جز اینکه به سوی پایین، یعنی قطب دانی هستی بگراید و رفته رفته در مادیت غوطه‌ور شود

ماکس وبر افسون زدایی و عقلانی شدن را از ویژگی‌های فکری عصر جدید می‌داند. وی بارها تأکید کرد که جهان نوین خدایانش را رها کرده است. انسان نوین خدایان را از صحنه بیرون رانده است. آنچه را که در دوران پیشین به عنوان وحی، دین الهی و ; پذیرفته می‌شد، عقلانی کرده است. وبر کوشیده تا این تحول را در انواع حوزه‌های نهادی به صورت مستند نشان دهد و ثابت کند که در همه امور، محاسبه عقلانی مرجعیت یافته است

در سده‌های هفدهم و هجدهم، که دوران حاکمیت عقل‌گرایی بود، همه باورها و تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان، با حذف مبانی و مبادی آسمانی و الهی توجیه عقلانی گردید و ایدئولوژی‌های بشری، که از هویتی صرفاً عقلی برخوردار بودند، جایگزین سنت‌های شدند که در چهره دینی از مکاشفات ربانی انبیا اولیای الهی تغذیه می‌کردند و یا جایگزین بدعت‌های شدند که با تقلب مدعیان کاذب، رنگ سنت به خود گرفته بودند. عقل با همه قدرتی که پیدا کرده بود، به جهت قطع ارتباط با حقیقتی که محیط بر آن بود (وحی و عالم غیب)، نتوانست جایگاه مستقل خود را حفظ کند و به سرعت، راه افول پیمود و زمینه را برای ظهور و تسلط جریان فکری دیگری که در طی این دو سده اخیر رشد کرد (تجربه‌گرایی و حس‌گرایی) آماده نمود

2/1 حصر علم در شناخت حسی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله سیر تاریخی فقه حکومتی شیعه نزد قدما تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/11 6:22 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله سیر تاریخی فقه حکومتی شیعه نزد قدما تحت فایل ورد (word) دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله سیر تاریخی فقه حکومتی شیعه نزد قدما تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله سیر تاریخی فقه حکومتی شیعه نزد قدما تحت فایل ورد (word)

چکیده  
مقدمه  
شیخ صدوق (م. 381ق)  
شیخ مفید (336-413ق)  
سید مرتضی علم‌الهدی (355-436ق.)  
ابوالصلاح تقی‌الدین عبدالله الحلبی (347-447ق)  
شیخ طوسی (385-460 ق)  
سلار (م 463ق)  
ابن براج (400-481ق)  
ابن ادریس(558-598ق)  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله سیر تاریخی فقه حکومتی شیعه نزد قدما تحت فایل ورد (word)

ابن ادریس، محمدبن منصور (1410ق)، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوى، قم، جامعه مدرسین

ابن براج طرابلسى، قاضى عبدالعزیز (1406ق)، المهذب، قم، انتشارات اسلامى

حلبى، ابوالصلاح (1403ق)، الکافی فی الفقه، اصفهان، کتابخانه امیرالمؤمنین (ع)

جان بزرگی، احمد (1380)، درآمدی بر تحول نظریه دولت در اسلام، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر

دیلمى سلاّر، حمزه‌بن عبد العزیز (1404ق)، المراسم العلویه و الأحکام النبویه، قم، منشورات الحرمین

شریف مرتضى، على‌بن حسین موسوى (1415ق)، الانتصار فی انفرادات الإمامیه، قم، انتشارات اسلامى

ـــــ (1405ق)، رسائل الشریف المرتضى، قم، دار القرآن الکریم

صدوق، محمدبن على (1415ق)، المقنع، قم، مؤسسه امام هادى(ع)

ـــــ (1413ق)، من لا یحضره الفقیه، قم، انتشارات اسلامى

طوسی، محمدبن حسن (1400ق)، النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوى، بیروت دار الکتاب العربی

ـــــ (1409ق)، الخلاف، قم، انتشارات اسلامى

عمید زنجانی، عباسعلی (1389)، دانشنامه فقه سیاسی، تهران، دانشگاه تهران

عمید زنجانی، عباسعلی و ابراهیم موسی‌زاده (1388)، بایسته های فقه سیاسی، تهران، مجد

مفید، محمدبن محمد نعمان (1413ق)، المقنعه، قم، کنگره جهانى هزاره شیخ مفید

مؤسسه دایرهالمعارف فقه اسلامی (1390)، فرهنگ فقه، زیر نظر سیدمحمود هاشمی شاهرودی، قم، مؤسسه دایرهالمعارف فقه اسلامی

نوروزی، محمدجواد و همکاران (1391)، دست در دست صبح، قم، معارف

چکیده

بر اساس اعتقادات شیعه، اداره جامعه اسلامی یکی از شئون پیامبر(ص) بود که پس از ایشان به جانشینان آن حضرت؛ یعنی امامان معصوم(ع) منتقل شد. از این‌رو لزوم برپایی حکومتی عادل توسط امامان معصوم و وجوب یاری چنین حکومتی، از جمله پایه‌ای‌ترین اعتقادات شیعی است. همین مسئله موجب شده است تا مباحث مهمی در ارتباط با اداره جامعه و کیفیت تعامل افراد جامعه با حکومت، اعم از عادل یا ظالم، در بین فقهای شیعه مطرح شود؛ مباحثی از قبیل جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، اجرای حدود الهی و; . در این مقاله، تلاش شده است تا سیر تاریخی طرح مباحث حکومتی در فقه شیعه نزد فقهای قرون اولیه تا زمان محقق حلّی مورد بررسی قرار گیرد. فقهای بزرگی همچون شیخ صدوق طلایه‌دار این بحث می‌باشد. کسانی چون شیخ مفید به صورت گسترده‌تری به این بحث پرداخته است. در این مقاله، به دیدگاه فقهایی چون سید مرتضی، ابوصلاح حلبی، شیخ طوسی، سلار، ابن‌براج و ابن‌ادریس نیز اشاره شده است

کلید‌واژه‌ها: سلطان، امام، سیاسی، حکومتی، فقه، شیعه، فقها

 

مقدمه

مراد از «فقه سیاسی» مباحثی است که تحت عنوان حقوق اساسی، حقوق اداری، حقوق مالی، حقوق بین‌الملل و نظایر آن مطرح بوده و مرتبط با اداره جامعه می‌باشد. در فقه، مباحثی تحت عنوان جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، امامت و خلافت، مأموران جمع‌آوری وجوهات شرعیه، صلح و قرارداد با دولت‌های دیگر، همکاری با حاکمان، تولی و تبری، جمعه و جماعات و; مطرح شده است که از آنها به «احکام سلطانیه» یا «فقه سیاسی» تعبیر می‌شود.(عمید زنجانی، 1389، ج2، ص308)

فقه شیعه به دلیل تأثیرپذیری از تعالیم نورانی اهل‌بیت(ع)، در تمام دوران حیات خود سیاسی بوده است، به گونه‌ای که مباحث مربوط به مسائل حکومتی، بخش مهمی از مباحث فقهای شیعه از آغاز دوران غیبت تا عصر حاضر را به خود اختصاص داده است. از آنجایی که شیعه مشروعیت حکومت را الهی و حق زمامداری را مختص به حضرات معصومین(ع) یا نایبان آنها می‌داند، نگاه او به حکومت‌های وقت، به عنوان حکومت‌هایی غاصب، که هیچ مشروعیتی از سوی خداوند برای زمامداری جامعه اسلامی ندارند، بوده است. فقهای نامدار شیعه، به فراخور شرایط زمان و مکان و با توجه به مصلحت‌هایی که لحاظ می‌کردند، به بیان برخی از احکام فقهی مرتبط با مسائل سیاسی، از قبیل شرایط زمامدار، کیفیت تعامل با حکومت‌های وقت، مسائل جهاد، اجرای حدود الهی، امر به معروف و نهی از منکر و; می‌پرداختند

از آنجایی که تاریخ فقه شیعه، دوره‌های مختلفی را پشت سر گذاشته و فقهای به‌نام و بزرگ زیادی را به خود دیده است، پرداختن به دیدگاه همه فقها تا عصر حاضر، در قالب یک مقاله چند صفحه‌ای کاری بس دشوار است. به همین دلیل، این مقاله تنها به بررسی مباحث فقه سیاسی از منظر فقهای بزرگ شیعه در قرون اولیه فقه شیعه، تا دوران محقق حلّی(602-676 ق) می‌پردازد. با ظهور محقق حلّی و تلاش‌های خستگی‌ناپذیر ایشان به عنوان یکی از نوابغ و فقهای بزرگ تاریخ شیعه، مرحله جدیدی از دوران فقه شیعه شکل می‌گیرد. برخی از اندیشمندان از این دوره، به دوران استقلال و تکامل فقه شیعه(موسسه دایرهالمعارف فقه اسلامی، 1390، ص51-53) یاد می‌کنند

لازم به یادآوری‌ است که تاریخ فقه شیعه تا پایان قرن پنجم هجری، شاهد سه روش در بیان مسائل فقهی بوده است. در روش اول، احکام فقهی در قالب الفاظ روایات با ذکر تمام اسناد آن بیان می‌شد. شخصیت برجسته این روش، شیخ کلینی در کتاب کافی است. در روش دوم، بیان احکام فقهی با استفاده از الفاظ روایات، اما با حذف اسناد آن بیان می‌شد. این روش، نخستین بار توسط علی‌بن بابویه قمی، پدر شیخ صدوق، به کار رفت و تا زمان تألیف کتاب نهایه شیخ طوسی ادامه یافت. روش سوم، توسط شیخ طوسی و با تألیف کتاب مبسوط آغاز شد. در این روش، احکام فقهی در قالب عبارات شخصی خود فقیه بیان می‌شد.(جان بزرگی، 1380، ص124)

با توجه به آنچه گذشت، اگر در عبارات فقهای اولیه، مطلبی بیانگر برخی مباحث فقهی وجود ندارد، دلیل بر عدم وجود نظر فقهی آن مجتهد در این رابطه نیست، بلکه بیان روایت در زمینه خاص در کتاب فقهی، دلالت بر این مطلب دارد که همان متن روایت، در واقع نظر فقهی آن فقیه نیز بوده است

شیخ صدوق (م. 381ق)

در میان آثار علمای شیعه کتاب المقنع فی الفقه شیخ صدوق جزء اولین آثار فقهی است که به صورت پراکنده به مباحث فقه سیاسی پرداخته است. شیخ بابی تحت عنوان «الدخول فی أعمال السّلطان و طلب الحوائج إلیه» طرح، و به بیان روایاتی پرداخته که ناظر به کیفیت تعامل با دستگاه حکومتی جائر است؛ روایاتی که هرگونه همکاری و عرض حاجت به دستگاه جور مگر در صورت اضطرار را ممنوع می‌داند، در این صورت، باید خمس مالی را که از این راه کسب کرده، بپردازد

امام صادق(ع) می‌فرمایند

تقوای الهی پیشه کنید و خودتان را با پرهیزکاری حفظ و با تقیه تقویت کنید از خدا بخواهید تا شما را از اینکه حوایج خودتان را از سلطان ظالم و جائر بخواهید، بی‌نیاز کند. بدانید که هرکس که در برابر سلطان ظالم یا کسی که از او نسبت به دینش خائف است، به خاطر به دست آوردن دنیا خضوع کند، خداوند او را ذلیل و موکول به همان ظالم می‌کند. اگر از این طریق، به اموالی دست یابد، خداوند برکت را از او دور کرده و نسبت به هیچ یک از اعمال خیرش، از قبیل حج و آزاد کردن بنده و کارهای نیک اجری نخواهد داد.(صدوق، 1415ق، ص364)

این روایت، کسی را مورد مواخذه امام(ع) معرفی می‌کند که برای کسب مال دنیا، به همکاری با حکومت ظلم و جور پرداخته باشد، نه به صورت مطلق

عمار ساباطی می‌گوید: از امام صادق(ع) سؤال شد که آیا شخص می‌تواند با حکومت ظلم همکاری داشته باشد؟ حضرت در پاسخ فرمودند: «اگر چاره‌ای جز این برای ارتزاق نداشته باشد، اشکالی ندارد. البته به این شرط که اگر اموالی از این طریق به دست آورد، باید خمس آن را به اهل‌بیت پیامبر(ص) بپردازد.»(همان)

شیخ صدوق در بحث مکاسب و تجارت‌ها نیز شدیداً از ورود در تشکیلات حکومت جور برای کسب درآمد نهی می‌کند، مگر در صورت اضطرار. در این صورت نیز بر اساس روایات شرایطی را برای این کار تعیین می‌کند

از اینکه به همکاری با حکومت ظلم و جور بپردازی بپرهیز. اگر در اعمال حکومتی وارد شدی، نسبت به همه نیکی کن و هیچ کس را، که انجام کار و حاجت او بر عهده توست، مأیوس بر مگردان؛ چراکه از امام رضا(ع) فرموده است خداوند همراه با سلاطین جور اولیایی دارد که به وسیله آنها حوایج اولیای خودش را برآورده می‌سازد. همچنین امام صادق(ع) در پاسخ این سؤال که اگر شخصی که محب اهل‌بیت(ع) است، در تشکیلات حکومتی دستگاه جور مشغول به فعالیت باشد و در زیر پرچم آنها در جنگ کشته شود، حال او چگونه خواهد بود؟ حضرت فرمودند: خداوند او را بر اساس نیتش محشور خواهد کرد.(همان، ص364)

این موضع شیخ، اشاره به اصل تحریم سیاسی دولت‌های نامشروع دارد که اولین گام در مبارزه سیاسی به شمار می‌آید. بر این اساس، آن هر نوع همکاری و مشارکت با دولت جائر ممنوع شمرده می‌شود. در واقع، از دیدگاه صدوق، عدم همکاری با دولت جور، به معنی بی‌طرفی و بی‌تفاوتی نسبت به وضعیت موجود نیست، بلکه وی با تأسیس این اصل، به رابطه منفی با حکومت ظلم اشاره می‌کند؛ رابطه‌ای که ناشی از آگاهی نسبت به دستگاه حاکم و زمامداران آن بوده، و گویای این حقیقت است که با چنین حکومتی، مشارکت و همکاری وجود ندارد، و این به‌دلیل شناختی است که در نگاه شیعی نسبت به ماهیت، جایگاه و عملکرد آن وجود دارد.(عمید زنجانی و ابراهیم موسی‌زاده، 1388، ص15) از این‌رو اگر ضرورت یا مصلحتی اقتضای همکاری با دستگاه جور را داشت، باید شرایط خاص آن را رعایت شود تا همدست آنان در ظلمشان نباشد

همچنین شیخ به بیان روایاتی می‌پردازد که به برخی از ویژگی‌های یک حاکم یا والی مانند عدالت‌ورزی و اهتمام او نسبت به رفع گرفتاری‌ها و مشکلات مردم تأکید کرده است

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «هر کسی که ولایت و سرپرستی ده نفر را بپذیرد و بین آنها به عدالت رفتار نکند، روز قیامت در حالتی محشور می‌شود که دستان و پاها و سر او در سوراخ تیشه‌ای قرار دارند.»

همچنین در روایتی از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده که فرمودند: هر شخصی که مسئولیت و سرپرستی امری از امور مسلمانان را بر عهده بگیرد، ولی درِ محل کار خودش را بر روی مسلمانان ببندد، مورد لعنت و نفرین الهی خواهد بود تا زمانی که در را به روی آنان بگشاید تا کسانی که حاجتی یا شکایتی از ظلمی دارند، به او مراجعه کنند.(صدوق، 1415ق، ص539-540)

در این دو روایت، عدالت‌ورزی و اهتمام و رسیدگی به امور مسلمانان از جمله وظایف مسئولان جامعه اسلامی معرفی شده است

از جمله مباحث حکومتی مورد توجه شیخ صدوق موضوع اعلام شروع و پایان ماه رمضان است. ایشان در کتاب من لایحضره الفقیه مسئولیت اعلام ماه رمضان و عید فطر را متوجه حاکم شرع می‌داند و از او تعبیر به «سلطان» می‌کند؛ چراکه در غیر این صورت، آنها را داخل در این نهی الهی می‌د‌اند که فرمود: با دستان خودتان خود را به هلاکت نیندازید.(صدوق، 1413ق، ج2، ص127)

شیخ مفید (336-413ق)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله تحلیل قرآنی نظریه پدیدارشناسی شوتس تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/11 6:22 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تحلیل قرآنی نظریه پدیدار‌شناسی شوتس تحت فایل ورد (word) دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تحلیل قرآنی نظریه پدیدار‌شناسی شوتس تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تحلیل قرآنی نظریه پدیدار‌شناسی شوتس تحت فایل ورد (word)

چکیده  
مقدمه  
مفاهیم  
پدیدار‌شناسی  
پدیدار‌شناسی هوسرل  
واژه پدیدار  
پدیدار‌شناسی اجتماعی آلفرد شوتس13  
جهان حیاتی و تأثیرات الزامی‏پدیده‌های فرهنگی  
عناصر سازنده جهان حیاتی  
روابط مایی  
روابط آنهایی  
معانی و انگیزه‌ها  
کنش اجتماعی و موقعیت‏های بحث‌انگیز  
تحلیل قرآنی  
نقد معرفت‌شناسی اسلامی بر نظریه شوتس  
نقد نظریه شوتس  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تحلیل قرآنی نظریه پدیدار‌شناسی شوتس تحت فایل ورد (word)

بیات، عبدالرسول، و جمعی از نویسندگان، فرهنگ واژه‌ها، قم، موسسه اندیشه و فرهنگ دینی، 1381

جمادی، سیاوش، زمینه و زمانه پدیدار شناسی، جستاری در زندگی و اندیشه‌های هوسرل و‌هایدگر، تهران، ققنوس، 1385

جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، تفسیر قرآن کریم، قم، مرکز نشر اسراء، 1385

راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دمشق بیروت، دار العلم الدار الشامیه، 1412ق

ریتزر، جورج، نظریه جامعه‌شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علمی، 1384

طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1374

فروند، ژولین، نظریه‌های مربوط به علوم انسانی، ترجمه علی محمد کاردان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1372

فضل الله، سیدمحمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دار الملاک للطباعه و النشر، 1419ق

کرایب، یان، نظریه اجتماعی مدرن، از پارسونز تا هابرماس، ترجمه عباس مخبر، تهران، آگاه، 1387

مجتبوی، سیدجلال‌الدین، ترجمه قرآن(مجتبوی)، تهران، حکمت،

مصباح یزدی، محمد تقی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، بی‌جا، چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی، 1380

مصباح یزدی، محمدتقی، راهنماشناسی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1384

مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن کریم، قم، دارالقرآن الکریم، 1373

ـــــ ، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374

چکیده

پدیدارشناسی اجتماعی نظریه‌ای نوپدید به شمار می‌آید و در صدد است تا بدون آسیب رساندن به سرچشمه‌های فلسفی خود، اصول پدیدار‌شناسی فلسفی را در مسائل جامعه‌شناختی به کار بندد. خروجی گزاره‌های این نظریه شامل واقعیت اجتماعی، عناصر سازنده جهان حیاتی، روابط مایی، روابط آنهایی، معانی و انگیزه‌ها، کنش اجتماعی و موقعیت‏های بحث‌انگیز است. تحلیل و تجزیه این گزاره‌ها ما را به سوی چهارده گزاره رهنمون می‌سازد که از بین این گزاره‌ها برخی در تطبیق با گزاره‌های قرآنی قرار گرفته‌اند. روش پژوهش تطبیق گزاره‏ای است و سعی شده بدون تحمیل معانی بر آیات، نظر قرآن را درباره این نظریه به دست آوریم. یافته‏های کلی تحقیق نشان می‏دهد آیات قرآنی، ناظر به اثبات برخی از این گزاره‏ها و رد یا تفصیل برخی دیگر است.

کلید واژگان‌: پدیدار‌شناسی، پدیدارشناسی اجتماعی، جامعه‌شناسی پدیدارشناسی، فنومنولوژی، گزاره‌های قرآنی، سنجش قرآنی.

 

مقدمه

پدیدارشناسی اجتماعی از جمله نظریه‌هایی است که در چند دهه اخیر پا به عرصه وجود نهاده است. جامعه‌شناسی پدیدار‌شناسی در گسترده‌ترین سطح به آن جامعه‌شناسی اطلاق می‌شود که بر پایه فنومنولوژی فلسفی عمل می‌کند. این گونه جامعه‌شناسی می‌کوشد بی آن‌که آسیب چندانی به سرچشمه‌های اصیل‏اش برساند، اصول پدیدار‌شناسی فلسفی را در مسائل جامعه‌شناختی به کار بندد. بنابراین، کارهای فیلسوفانی چون هوسرل،‌ هانری برگسون، فرانتس برنتانو و موریس مرلوپونتی، سرچشمه‌های دور این نظریه و کار شوتس نزدیک‌ترین سرچشمه جامعه‌شناسی پدیدار‌شناسی به شمار می‌آیند.1 در این کار تحقیقی برآنیم تا نسبت و نظر گزاره‌های قرآنی را در مورد این نظریه جامعه شناختی، واکاوی و بررسی کنیم

به صورت مشخص‌تر، موضع گزاره‌های قرآنی در مورد پدیدار‌شناسی اجتماعی چیست؟

پاسخ گزاره‌های قرآنی به توصیف، تحلیل‌ها و تبیین‌هایی که این رویکرد در اختیار جامعه‌شناسی قرار می‌دهد چگونه است؟

برای رسیدن به جواب این پرسش ابتدا مفهوم پدیدارشناسی، پدیدارشناسی اجتماعی و تبیینی کلی این نظریه از مسائل اجتماعی، طرح و در ادامه موضع گزاره‌های قرآنی نظر به این ناظریه را بررسی خواهیم کرد

مفاهیم

پدیدار‌شناسی

درباره معنا، مفهوم و پیشینه فنومنولوژی گفته‌اند

در اصطلاح معرفت‌شناسی و فلسفی مقصود از واژه پدیدارشناسی، مکتب و روشی است که توسط ادموند هوسرل (1859 ـ 1938) پایه‌گذاری شده است و در پی پژوهش و آگاهی مستقیم نسبت به تجربیات و مشاهدات است ؛ به عبارت دیگر نسبت به پدیدارهایی است که بی واسطه در تجربه ما ظاهر می‏شوند

اولین متنی که اصطلاح پدیدارشناسی در آن به کار رفته است ارغنون جدید(1764) اثر یوهان هنر لامبر است. بعضی احتمال داده‌اند که کانت این اصطلاح را تحت تأثیر لامبر به کار برده است. کاربرد این واژه پس از کانت توسط هگل در پدیدارشناسی روح می‌بینیم. هگل به مطالعه و شناسائی سیر روح در تمام طول تاریخ می‏پردازد

پدیدار‌شناسی هوسرل

واژه پدیدار

پدیدار (فنومن)، بخش اول کلمه پدیدار‌شناسی (فنومنولوژی)، واژه‌ای است به معنای آشکار شدن یا ظاهر شدن.3 فنومن در لغت به معنای نمود یا آن‌چه از یک شیء پدیدار است، به کار می‏رود.4 معادل انگلیسی آن appear و معادل فارسی آن «نمودن» است. پسوند logy نزد هوسرل به معنای شناخت یا‌شناسی است.5 نتیجه این‌که پدیدار‌شناسی معادل شناخت نمودنی‌ها یا شناخت آشکارشدنی‌هاست. واژه پدیدار‌شناسی (فنومنولوژی) را هوسرل وضع نکرده است، اما وی کلمه فنومن را به معنایی بی­سابقه و جدید به کار برد. تا زمان کانت، فنومن به معنای شبح، ظاهر و نمود به کار برده می‏شد که برای شناختِ ذات و حقیقت چیزها باید از آن گذر کرد، مگر آنکه همچون فنومنالیست‏هایی امثال هیوم و دیگران بر آن باشیم که دانش ما نمی تواند از حد فنومن (داده‌های حسی) درگذرد. این همان نظریه‌ای است که کانت در نقد عقل محض آن را به دقیق‌ترین وجه بسط می‏دهد. 6 کانت با طرح «پدیدار» در مقابل «شیء فی نفسه» می‌خواهد بین آن‌چه بی­واسطه تجربه می‏شود و آن‌چه در واقع موجود است اما به تجربه در نمی‏آید، جدایی افکند. به این ترتیب ظاهراً ناخواسته به یک رهیافت نیمه شکاکانه منجر می‏شود. اما هوسرل، مشکل فلسفه را در همین تمایز وجدایی و دوگانگی می‌داند؛ زیرا تمایز میان پدیدار(فنومن) و واقع(نومن) وقتی است که ما به تجربیات خود شک می‏کنیم. پس هوسرل برعکس کانت با درپرانتز نهادن عامل واقع(نومن) و به تعبیری با مسکوت گذاشتن آن می‏خواهد از راه شناخت پدیدارها به یک یقین کامل و تردیدناپذیر دست یابد

پدیدار نزد هوسرل یعنی آنچه بی‌واسطه و بی‌درنگ در وجدان ظاهر می‌گردد. البته باید متذکر شد که مفهوم بی‌واسطه و بی‌درنگ مفهوم روان‌شناختی نیست. محل ظهور پدیدارها به هیچ وجه لایه ناخودآگاه روان نیست.8 پدیدار نام هر چیزی است که دربرابر آنها و به وسیله تجربه‌های بی‌واسطه ظاهر می‏شود. لیکن منظورشان از پدیده­های بی­واسطه حسی هم نیست

پدیدارشناس می‌کوشد تا ساختارهای ماهوی یا ذاتی این پدیدارها را توصیف کند؛ می‌کوشد تا خود را از پیش‏فرض‏ها و تبیین‏ها آزاد کند و روشی برای توصیف پدیدارها و شیوه‏ای برای شهود معانی ذاتی تدارک ببیند. هوسرل می‏خواهد با توصیف این ساختارها به یقینی که فلسفه همیشه در پی آن بوده است برسد و فلسفه را از موضع نسبی‌گرایانه و یأس‌آلود فلسفه آلمانی برهاند

هوسرل معتقد است قلمرو طبیعت تحت سلطه علیت است، ولی بر قلمرو روح (علوم انسانی) انگیزش، تسلط دارد. مقصود وی طرد علیت از علوم روحی نیست، بلکه به نظر وی، علیت برای فهم پدیده‏های فرهنگی ناکافی است10 با اینکه در پدیدار شناسی، معانی (هنجارها، ارزش­ها، باورها و نظایر آن) در کانون توجه است، هوسرل عواطف، تخیل، توهم و نظایر آن را نیز مدنظر داشت.11 پدیدار‌شناسی افزون بر حوزه معرفت‌شناسی و فلسفه، درحوزه‌هایی مانند دین، اخلاق، تاریخ، نقد ادبی، حقوق، هنر و جامعه‏شناسی نیز کاربرد پیدا کرده است. نکته جالب توجه آنکه در علوم، به ویژه فیزیک، دانشمندان معمولاً از اصطلاح پدیدار‌شناسی مقصودشان «برداشت توصیفی» و شناخت و توضیح چگونگی‌هاست ؛ نه «برداشت تبیینی» و بیان چرایی­ها

پدیدار‌شناسی اجتماعی آلفرد شوتس

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله مناسبات تشیع و تصوف در آناتولى و تأثیر آن بر همگرایى صفو

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/11 6:22 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله مناسبات تشیع و تصوف در آناتولى و تأثیر آن بر همگرایى صفویان و ترکمانان این منطقه تحت فایل ورد (word) دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مناسبات تشیع و تصوف در آناتولى و تأثیر آن بر همگرایى صفویان و ترکمانان این منطقه تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مناسبات تشیع و تصوف در آناتولى و تأثیر آن بر همگرایى صفویان و ترکمانان این منطقه تحت فایل ورد (word)

چکیده    
مقدّمه    
وضعیت تصوف در آناتولى (از قرن هفتم تا دهم هجرى)    
فتوت در آناتولى    
وضعیت تشیع در آناتولى تا قرن دهم هجرى    
رابطه تشیع و تصوف در آناتولى    
1 طریقت مولویه و رابطه آن با تشیع    
2 جنبش بابائیه    
3 طریقت بکتاشیه    
4 قیام بدرالدین سماونه    
نقش ترکمانان آناتولى در بر آمدن صفویان و رسمیت یافتن تشیع در ایران    
نتیجه    
کتاب نامه    

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله مناسبات تشیع و تصوف در آناتولى و تأثیر آن بر همگرایى صفویان و ترکمانان این منطقه تحت فایل ورد (word)

1 آربرى، آ.ج. و دیگران، تاریخ اسلام کمبریج، ترجمه احمد آرام، چ اول، تهران، امیرکبیر، 1380

2 ابن بطوطه، شرف الدین ابوعبداللّه محمد بن عبداللّه، سفرنامه، ترجمه محمد على محمد، ج 1، چ پنجم، تهران، آگاه، 1370

3 اسپناقچى پاشازاده، محمد عارف، جغرافیاى عالم اسلام، تصحیح صدیقه سلطانى فر، چ اول، تهران، جهاد دانشگاهى، 1369

4 الشیبى، کامل مصطفى، تشیع و تصوف تا آغاز سده دوازدهم هجرى، ترجمه علیرضا ذکاوتى قراگزلو، چ اول، تهران، امیرکبیر، 1359

5 انوشه، حسن. «بکتاشیه»، دائره المعارف تشیع، ج 3، چ 1، تهران، موسسه دائره المعارف تشیع، 1371

6 اوزون چارشى لى، اسماعیل حقى، تاریخ عثمانى، ترجمه ایرج نوبخت، چ اول، تهران، کیهان، 1368

7 پطروشفسکى، ایلیاپاولویچ. اسلام در ایران، ترجمه کریم کشاورز، چ چهارم، تهران، پیام، 1354

8 تاریخ ایران کمبریج (دوره تیموریان)، ترجمه یعقوب آژند، چ اول، تهران، جامى، 1379

9 تاریخ ایران کمبریج (دوره صفویان)، ترجمه یعقوب آژند، چ اول، تهران، جامى، 1380

10 تشودى (tschudi)، «بکتاش»، دائره المعارف الاسلامیه، ج 4، ترجمه محمد ثابت الفندى و دیگران، چ اول، تهران، جهان، 1352 ق / 1933 م

11 توال، فرانسوا، ژئوپلتیک تشیع، ترجمه حسن صدوق ونینى، چ اول، تهران، دانشگاه شهید بهشتى، 1380

12 تیشنر، فرانتس، تصوف در کشورهاى اسلامى، آیین جوانمردى، ترجمه احسان نراقى، چ اول، تهران، نشر نو، 1363

13 جعفریان، رسول، صفویان در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، ج 1، چ اول، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1379

14 خواجه الدین، محمد على، سرسپردگان، چ 2، تبریز، کتابخانه منوچهرى، 1349

15 رئیس نیا، رحیم، بدرالدین مزدکى دیگر، چ اول، تهران، آگاه، 1361

16 رحیم لو، یوسف، «آغاز سلطنت صفویان، آشفتگى ها در روایات و تحقیق واقعیت تاریخى»، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسى مشهد، سال 26، ش 2، 1372

17 رفیق، احمد، «شیعیان و بکتاشیان»، ترجمه توفیق سبحانى، مجله معارف، دوره دهم، ش 1، 1372

18 رویمر، هانس روبرت، ایران در راه عصر جدید، ترجمه آذر آهنچى، چ اول، تهران، دانشگاه تهران، 1380

19 زرین کوب، عبدالحسین، جستجو در تصوف ایران، چ سوم، تهران، امیرکبیر، 1376

20 سبحانى، توفیق و انصارى، قاسم، «حاجى بکتاش ولى و طریقت بکتاشیه»، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانى تبریز، سال 28، ش 120، 2535

21 سومر، فاروق، نقش ترکان آناتولى در تشکیل و توسعه دولت صفوى، ترجمه احسان اشراقى و محمد امامى، چ 1، تهران، نشر گستره، 1371

22 سیورى، راجر، ایران عصر صفوى، ترجمه کامبیز عزیزى، چ 4، تهران، نشر مرکز، 1374

23 شاو، استانفورد جى، تاریخ امپراتورى عثمانى و ترکیه جدید، محمود رمضان زاده، چ اول، مشهد، آستان قدس رضوى، 1370

24 صولتى، قدرت، معارفى از تشیع در مثنوى مولوى، چ اول، تهران، ابرون، 1377

25 عروج نیا، پروانه، «بکتاش ولى»، دانشنامه جهان اسلام، ج 3، چ اول، تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامى، 1376

26 غنى، قاسم، بحث در آثار و افکار و احوال حافظ، ج 2، چ اول، تهران، زوار، 1374

27 کاهن، کلود، «بابائیه»، دانشنامه جهان اسلام، ج 1، چ دوم، تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامى، 1375

28 کیسلینگ، هـ . جى، «بدرالدین بن قاضى سماونه»، دانشنامه جهان اسلام، ج 2، چ اول، تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامى، 1376

29 گولپینارلى، عبدالباقى، مولویه بعد از مولانا، ترجمه توفیق سبحانى، چ اول، تهران، کیهان، 1366

30 ، مولانا جلال الدین، ترجمه توفیق سبحانى، چ دوم، تهران، مطالعات فرهنگى، 1370

31 ، ملامت و ملامتیان، ترجمه توفیق سبحانى، چ اول، تهران، روزنه، 1378

32 پیگولوسکایا و دیگران، تاریخ ایران، ترجمه کریم کشاورز، چ چهارم، تهران، پیام، 1354

33 گیب، همیلتون، اسلام بررسى تاریخى، ترجمه منوچهر امیرى، چ اول، شیراز، علمى و فرهنگى، 1367

34 لاپیدوس،ایرام، تاریخ جوامع اسلامى از آغاز تا قرن هجدهم، ترجمه محمود رمضان زاده، ج 1، چ اول، مشهد، آستان قدس رضوى، 1376

35 مزاوى، میشل، پیدایش دولت صفوى، ترجمه یعقوب آژند، چ اول، تهران، گستره، 1363

36 معین، محمد، فرهنگ فارسى، ج 5، چ 8، تهران، امیرکبیر، 1371

37 مورگان، دیوید، ایران در قرون وسطى، ترجمه عباس مخبر، چ اول، تهران، طرح نو، 1373

38 میتکا، رائول، «جنبش بابائیان در آناتولى»، ترجمه عباس زارعى مهرورز، کیهان فرهنگى، سال 6، ش 6، 1368

39 هاجسن،مارشال. گ. س. فرقه اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدره اى، چ اول، تبریز، کتابفروشى تهران، 1343

 

 

چکیده

فضاى آشفته سیاسى و ترکیب اجتماعى و فرهنگى ناهمگون سرزمین آناتولى، همواره پذیراى پیروان ادیان و مذاهب گوناگون بوده است. تهاجم مغول و پیامدهاى سیاسى اجتماعى ناشى از آن، فضاى فکرى ومذهبى آشفته و در عین حال، آزادى را براى پیروان مذاهب و نحله هاى مختلف، نظیر تشیع و تصوف که تا پیش از آن آزادى عمل چندانى نداشتند، فراهم نمود. در آناتولى از قرن هفتم به بعد، تصوف در نتیجه شرایط آشفته اجتماعى، تشویق مغولان و مهاجرت برخى از بزرگان تصوف به این سرزمین، به شکل بى سابقه اى گسترش یافت و به علت وجود برخى زمینه هاى مشترک و ورود گسترده غلات شیعه به طریقت هاى صوفیانه، با تشیع درآمیخت

موضوع این پژوهش بررسى اوضاع دینى سرزمین آناتولى با تأکید بر وضعیت تشیع و تصوف و رابطه این دو مسلک با یکدیگر است که با هدف آگاهى از عقاید و باورهاى مذهبى رایج در میان ترکمانان این منطقه و نقش آن ها در همگرایى آنان و نیز رهبران طریقت صفویه صورت گرفته است

 

واژگان کلیدى: تشیع، تصوف، آناتولى، ایران، ترکمان، صفویه، طریقت

مقدّمه

سرزمین آناتولى2 ضمن اینکه خود همواره متأثر از شرایط سیاسى، اجتماعى و فرهنگى مناطق همجوار بوده، گاه تأثیرهاى شگرفى را نیز بر این مناطق داشته است

تا آنجا که به کشور ما مربوط مى شود، آگاهى از اوضاع و تحولات سیاسى اجتماعى و فضاى فکرى و مذهبى حاکم بر سرزمین آناتولى، به ویژه از قرن هفتم به بعد، در فهم و ارزیابى هر چه بهتر تحولات سیاسى، اجتماعى و فرهنگى آن در این دوره که بارزترین آنها برآمدن صفویان و رسمیت یافتن مذهب تشیع از سوى آنان است، بسیار بااهمیت و راهگشا خواهد بود

اطلاعات موجود در منابع قدیمى وپژوهش هاى جدیدى که در شناخت اوضاع سیاسى اجتماعى آناتولى مى توان به آنها تکیه کرد، بیشتر به تحولات سیاسى نظامى و یا حداکثر ساختارشناسى قبایل ساکن در این سرزمین توجه داشته اند. این در حالى است که فضاى فکرى و مذهبى حاکم بر سرزمین مذکور و باورهاى مذهبى ترکمانان این منطقه کمتر مورد توجه قرار گرفته است

با وجود این، پژوهش هاى ارزشمند برخى محققان ترک نظیر عبدالباقى گولپینارلى و فاروق سومر و نیز مقالات پژوهشى متعددى که درباره جنبش ها و طریقت هاى فعال در آناتولى صورت گرفته است در کنار اطلاعات پراکنده اى که در برخى منابع قدیمى فارسى و تواریخ عثمانى موجود است، براى آگاهى از فضاى فکرى و مذهبى حاکم بر سرزمین آناتولى بسیار ارزنده و راهگشا مى باشند

در این پژوهش تلاش شده تا با استفاده از اطلاعات موجود، اوضاع دینى سرزمین آناتولى، بخصوص وضعیت تشیع و تصوف و رابطه این دو مسلک در طول سده هاى هفتم تا دهم هجرى و تأثیر احتمالى این جریان برهمگرایى ترکمانان آناتولى و صفویان، مورد بررسى قرار گیرد

به طور کلى، وضع دینى سرزمین آناتولى، بخصوص در سده هاى میانه اسلامى، بسیار پراکنده و مغشوش بوده و اختلاط شدید ادیان و مذاهب گوناگون از بارزترین ویژگى هاى آن به شمار مى آید. این امر تا حد زیادى ناشى از اوضاع و احوال سیاسى، فرهنگى و اجتماعى حاکم بر این سرزمین، در دوره مذکور است

در واقع، سرزمین آناتولى که به دلیل شرایط خاص طبیعى و جغرافیایى آن همواره مورد توجه اقوام و ملل مختلف بوده است، در طول دوره هاى متمادى به صورت نقطه اتصال و محل تلاقى و برخورد فرهنگ ها، مذاهب و دستاوردهاى فکرى گوناگون درآمده است. تا پیش از ظهور اسلام، این سرزمین صحنه رقابت ادیان مسیح، یهود و ادیان ایران باستان بود. با ظهور اسلام، تسلط مسیحیان روم بر آسیاى صغیر و اشتیاق مسلمانان عرب به فتوحات بیشتر، باعث توجه مسلمانان به این منطقه شد و آن را به صورت یکى از دارالحرب هاى اسلامى درآوردند و سرانجام، در نتیجه این فتوحات و نیز تحت تأثیر عوامل دیگرى همچون فعالیت مبلغان اسلامى، دین اسلام یکى از ادیان رایج در این منطقه شد

از اواسط قرن پنجم هجرى به بعد، در نتیجه تسلط ترکان سلجوقى و سپس مغولان بر جهان اسلام، موج عظیمى از قبایل ترک نژاد آسیاى مرکزى با عقاید و افکار گوناگون به آسیاى صغیر مهاجرت کردند.علاوه بر این، پریشانى اوضاع سیاسى و اجتماعى در مناطق شرقى جهان اسلام، به ویژه از قرن هفتم به بعد، موجب مهاجرت ارباب مذاهب گوناگون نظیر عرفا و متصوفه، باطنیان و شیعیان این مناطق به سرزمین آناتولى گردید. در نتیجه چنین عواملى، وضع مذهبى و بافت اجتماعى این سرزمین بسیار ناهمگون ونامتجانس گشت و چالش ها و تنش هاى دینى و اجتماعى متعددى به وجود آمد

بدون تردید، اوضاع و احوال بسیار آشفته سیاسى این سرزمین در پیدایش چنین وضعیتى نقشى اساسى داشته است. این امر، به ویژه در مورد قرن هفتم تا دهم هجرى، به خوبى صادق است

در واقع، ضعف و انحطاط داخلى دولت سلاجقه روم (470ـ707ق) که از مدت ها قبل آغاز شده بود، پس از دوره درخشان سلطنت علاءالدین کیقباد سلجوقى (616 634 ق) به دلیل تهاجم مغول و مهاجرت موج جدیدى از قبایل ترک نژاد، بخصوص ترکان خوارزمى، بیش از پیش تشدید و آشکار گردید. این امر باعث شد تا در گوشه و کنار این سرزمین مدعیان قدرت سر برآورده و دولت هاى محلى متعددى را تأسیس کنند. بدین سان، دوره اى از هرج و مرج و آشفتگى هاى سیاسى اجتماعى در این سرزمین آغاز گردید که خود زمینه ساز آشفتگى اوضاع دینى و مذهبى در این منطقه شد و نتیجه آن اختلاط شدید ادیان و مذاهب و نیز پیدایش نوعى غلیان و جوش و خروش مذهبى شدید در میان مردم بود

در این میان، آنچه بیش از پیش زمینه را براى ظهور این آشفتگى هاى دینى و فکرى آماده مى ساخت، عقاید ساده و عوامانه قبایل صحراگرد این مناطق بود که با وجود پذیرش اسلام، آگاهى چندانى از تعالیم این دین آسمانى نداشتند. این ویژگى باعث مى شد تا آنها از هر گونه تفکر و عقیده مذهبى جدید و حتى بدعت آمیزى به خوبى استقبال کنند؛ بخصوص هنگامى که چنین افکار و عقایدى با شعارهاى مهدیگرایانه و مساوات طلبانه این مردمان محروم همراه مى بود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله روابط سیاسى قطب شاهیان و صفویان تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/11 6:22 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله روابط سیاسى قطب شاهیان و صفویان تحت فایل ورد (word) دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله روابط سیاسى قطب شاهیان و صفویان تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله روابط سیاسى قطب شاهیان و صفویان تحت فایل ورد (word)

چکیده    
نگاهى گذرا به تأسیس حکومت قطب شاهیان    
عوامل زمینه ساز روابط سیاسى قطب شاهیان و صفویان    
سیر تاریخى روابط سیاسى قطب شاهیان و صفویان    
شاه عباس و اوج روابط سیاسى قطب شاهیان و صفویان    
کتاب نامه    

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله روابط سیاسى قطب شاهیان و صفویان تحت فایل ورد (word)

1 اطهر رضوى، عباس، شیعه در هند، ترجمه مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامى، چاپ اول: قم، دفتر تبلیغات حوزه علمیه، 1376

2 اکبر، رضیه، نظم ونثر فارسى در زمان قطب شاهى، حیدرآباد دکن، ]بى تا[

3 انصارى، شرف النساء بیگم، تصحیح و تحشیه انتقادى حدائق السلاطین فى کلام الخواقین، على ابن طیفور بسطامى، استاد راهنما ناصر الدین شاه حسینى، رساله مقطع دکترى زبان و ادبیات فارسى، دانشگاه تهران، 2535 شاهنشاهى

4 بختاورخان، محمد، مرات العالم (تاریخ اورنگ زیب)، تصحیح ساجده .س .علوى، چاپ اول: لاهور، اداره تحقیقات پاکستان، 1979 م

5 جبارى، هوشنگ، «قندهار و نقش آن در روابط و فراز و نشیب میان ایران و هند»، مجموعه مقالات همایش ایران زمین در گستره تاریخ صفویه، تبریز، ستوده، 1383

6 حسینى، خورشاه ابن قباد، تاریخ ایلچى نظامشاه، تصحیح و تحشیه و اضافات محمد رضا نصیرى، کوئیچى هانه دا، چاپ اول: تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگى، 1379

7 خانزمان خان، غلامحسین خان، تاریخ آصف جاهیان (گلزار آصفیه)، به اهتمام محمد مهدى توسلى، اسلام آباد، مرکز تحقیقات فارسى ایران و پاکستان، 1377

8 راى بندر ابن پسر راى بهارمال، لب التواریخ هند یا تاریخ لب الباب هند، نسخه خطى شماره 5347 ، کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران

9 رویمر، رهانس روبرت، ایران در راه عصر جدید، تاریخ ایران از سال 1350تا 1750 م، ترجمه آذر آهنچى، چاپ اول: تهران، دانشگاه تهران، 1380

10 رویمر.ه.ر ،و دیگران، تاریخ ایران (دوره صفویان)، ترجمه یعقوب آژند، چاپ اول: تهران، جامى، 1380

11 ریاض الاسلام، تاریخ روابط ایران و هند در دوره صفویه و افشاریه، ترجمه محمد باقر آرام و عباسقلى غفارى فرد، چاپ اول: تهران، امیرکبیر، 1373

12 ساعدى شیرازى، میرزا نظام الدین احمد ابن عبدالله، حدیقه السلاطین، تصحیح و تحشیه سید على اصغر بلگرامى، حیدرآباد دکن، 1961م

13 صادقى علوى، محمود، قطب شاهیان(تاریخ سیاسى و فرهنگى مذهبى)، استاد راهنما آذر آهنچى، پایان نامه مقطع کاشناسى ارشد رشته تاریخ اسلام، دانشگاه تهران، 1385

14 طباطبا، سید على عزیزالله، برهان مآثر، دهلى، جامعه دهلى، 1355ق

15 ظفرالله خان، امت الرفیق، تصحیح و تحشیه انتقادى پادشاه نامه یا شاه جهان نامه محمد امین قزوینى، استاد راهنما ناصر الدین شاه حسینى، رساله مقطع دکترى زبان و ادبیات فارسى، دانشگاه تهران، 1362

16 فزونى استرآبادى، میرهاشم بیک، فتوحات عادلشاهى، نسخه خطى شماره 5289، کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران

17 لاهورى، عبدالحمید، بادشاه نامه، در احوال ابو المظفر شهاب الدین محمد شاه جهان بادشاه، تصحیح مولوى کبیر الدین احمد و مولوى عبدالرحیم، به اهتمام اشیاک سوسیتى بنگاله،کلکته، 1868م

18 لنبو لاهورى، محمد صالح، عمل صالح موسوم به شاه جهان نامه، تصحیح و تنقیح غلام یزدانى، به اهتمام اشیاک سوسیتى بنگاله، ]بى تا، بى جا[

19 لوفت، پاول، ایران در عهد شاه عباس دوم، ترجمه کیکاووس جهاندارى، چاپ اول: تهران، وزارت امور خارجه، 1380

20 محمد قطب شاه، دیوان ظل الله، نسخه خطى شماره 2485، کتابخانه مجلس شوراى اسلامى

21 محمد معصوم ابن خواجگى اصفهانى، خلاصه السیر، چاپ اول: تهران، انتشارات علمى، 1368

22 محمد هاشم خان، مخاطب به خافى خان نظام الملکى، منتخب اللباب در احوال سلاطین ممالک دکن، گجرات و خاندیش، تصحیح سر ولزلى هیگ، به اهتمام انجمن آسیایى بنگاله، کلکته، 1925م

23 معصومى، محسن، فرهنگ و تمدن ایرانى اسلامى دکن در دوره بهمنیان ( 748 934 ق)، استاد راهنما هادى عالم زاده، یدالله نصیریان، رساله مقطع دکترى فرهنگ و تمدن ملل اسلامى، دانشگاه تهران، 1383

24 مقیم هروى، خواجه نظام الدین احمد ابن محمد، طبقات اکبرى، تصحیح و تنقیح بى .دس.آئى.اس و محمد هدایت حسین، به اهتمام اشیاتک سوسیتى بنگاله، ]بى جا، بى تا[

25 منشى، اسکندر بیک، تاریخ عالم آراى عباسى، تصحیح محمد اسماعیل رضوانى، چاپ اول: تهران، دنیاى کتاب، 1377

26 منشى قادر خان، تاریخ قطب شاهى، به اهتمام سید برهان الدین احمد، حیدرآباد دکن، چاپ سنگى، 1306 ق

27 میرابوالقاسم رضى الدین ابن نورالدین،مخاطب به میر عالم، حدیقه العالم، به اهتمام سید عبد الطیف شیرازى، حیدرآباد دکن، 1309 ق

28 ناشناس، تاریخ سلطان محمد قطب شاه، به خط نظام ابن عبدالله شیرازى، نسخه خطى شماره 3885، کتابخانه ملى ملک

 

چکیده

چندى پس از انقراض حکومت قراقویونلوها توسط آق قویونلوها، یکى از شاهزادگان قراقویونلو به نام قلى به دکن رفته، وارد دستگاه حکومتى بهمنیان شد. وى در آن جا مدارج رشد و ترقى را طى کرد تا آن که از طرف بهمنیان به حکومت گلکنده منصوب شد و در سال 918 ق، مقارن با ضعف شدید بهمنیان دکن، اعلام استقلال کرد. او بلا فاصله به تبعیت از شاه اسماعیل صفوى مذهب شیعه را در قلمرو خود رسمیت بخشید و در خطبه، نام حکّام صفوى را بر نام خود مقدم ساخت. سلطان قلى در طول دو قرن حکومت در گلکنده و حیدرآباد، پیوسته با صفویان روابط دوستانه اى داشت. عواملى چون اشتراک مذهبى، قرابت قومى، فرهنگى و هم چنین وجود دشمنى مشترک، چون گورکانیان، این روابط را مستحکم تر مى کرد. اوج این روابط با دوران حکومت شاه عباس صفوى (995ـ1038ق) مقارن بود که در این دوره، سفرا پیوسته بین دو حکومت در رفت و آمد بودند. با حمله اورنگ زیب به قطب شاهیان و اجبار آن ها به پرداخت خراج و ذکر نام حکّام گورکانى در خطبه و هم چنین ضعف نسبى حکومت صفویان در این زمان، روابط حسنه این دو حکومت بسیار کم رنگ شد تا این که اورنگ زیب نهایتاً در سال 1098ق قلمرو قطب شاهیان را ضمیمه قلمرو خود کرد و به حکومت آن ها پایان داد

واژگان کلیدى: قطب شاهیان، صفویان، روابط سیاسى، گورکانیان و هند

نگاهى گذرا به تأسیس حکومت قطب شاهیان

پس از انقراض حکومت قراقویونلوها توسط آق قویونلوها ، یکى از بازماندگان خاندان قراقویونلو که کودکى حدوداً دوازده ساله بود و قلى نام داشت در سال 883 ق به همراه عمویش اللّه قلى عازم دکن شد تا در آن جا تحت حمایت بهمنیان (که از قبل در خلال سفرهاى تجارى با آن ها سابقه آشنایى داشتند و آن ها غلامان ترک را براى استفاده در امور کشورى و لشکرى معزز مى داشتند)، ادامه حیات داده و مدارج رشد و ترقى را طى کند

قلى پس از ورود به هند به دربار محمد شاه سوم بهمنى(868-887 ق)وارد شد. وى به دلیل آن که فن حساب و خوش نویسى را خوب مى دانست و در انجام امور محوله جانب امانت دارى را رعایت مى کرد، نزد درباریان، اعتبار و عزّت فراوانى به دست آورد تا آن که در سال 901 ق به پاس سرکوب توطئه اى که علیه سلطان محمود بهمنى (887-924 ق) طرح ریزى شده بود، به حکومت منطقه تلنگانه3 (منطقه اى در دکن که از شرق به دریاى شور و خلیج بنگال، از شمال به منطقه اوریسا و از غرب به محمد آباد و از جنوب به کرناتک محدود است) منصوب شد

سیر نزولى بىوقفه قدرت بهمنیان، زمینه استقلال حکّام تابع را در ایالات فراهم مى کرد. در این شرایط، سلطان قلى نیز همچون دیگر حکومت هاى تابع بهمنیان (نظام شاهیان، عادل شاهیان و ...)، اما چند سال پس از آن ها، یعنى در سال 918 ق در گلکنده5 اعلام استقلال کرد .وى بلافاصله بعد از اعلام استقلال، مذهب شیعه را مذهب رسمى قلمرو خویش قرار داد6 و در ادامه، نام شاه اسماعیل صفوى را نیز در خطبه بر نام خود مقدم کرد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

<   <<   16   17   18   19   20   >>   >