سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زکات دانش بذل آن به مستحقّش و واداشتن نفس در عمل به آن است . [امام علی علیه السلام]

مقاله کروماتوگرافی کاغذی تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/2/27 1:57 عصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله کروماتوگرافی کاغذی تحت فایل ورد (word) دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله کروماتوگرافی کاغذی تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله کروماتوگرافی کاغذی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله کروماتوگرافی کاغذی تحت فایل ورد (word) :

کروماتوگرافی کاغذی

اطلاعات اولیه
انواع جداسازی‌های مختلف و ساده بر روی کاغذ به عنوان پیشروان کروماتوگرافی کاغذی توصیف شده‌اند. این سیستم معمولا به عنوان نمونه بارزی از سیستم تقسیمی در نظر گرفته می‌شود که در آن فاز ساکن آب است و به وسیله جذب سطحی بر روی مولکول‌های سلولز قرار می‌گیرد و مولکول‌های سلولز نیز به نوبه خود به وسیله ساختار الیافی کاغذ در وضعیت‌های ثابت نگه داشته می‌شود. امروزه ، به هر حال ، مشخص شده است که جذب سطحی اجزای فاز متحرک و حل شونده‌ها و اثرات تبادل یون نیز نقش‌هایی را ایفا می‌کنند و کاغذ به هیچ عنوان تنها به صورت تکیه گاه بی اثر نیست.

سیر تحولی رشد
روش پیشنهادی رانگ در سال 1850 و فرآیندی که آن را تجزیه موئینه‌ای می‌نامند، از جمله آنها می‌باشند. چنین روش‌هایی در واقع بیشتر شبیه کروماتوگرافی جذب سطحی بودند و کروماتوگرافی کاغذی به مفهوم فعلی ، گسترش سیستم تقسیمی است که به وسیله مارتین و سینج در سال 1941 ارائه شد. در سال 1944 کونسدن ، گوردن و مارتین اسیدهای آمینه و پپتیدهای موجود در محصول آبکافت ، پروتئین پشم را به وسیله روشی جدا کردند که در آن به جای ستون پودر از یک صفحه یا نوار کاغذی آویزان در داخل یک ظرف سرپوش‌دار استفاده شده بود.

کاربرد
در ابتدا کروماتوگرافی کاغذی برای جداسازی مخلوط‌های مواد آلی به کار رفت. ولی بعد از آن ، عمدتا به وسیله برستال و پولارد و همکاران آنها ، برای جداسازی یون‌های معدنی به سرعت به کار گرفته شد. هم آنیون‌ها و هم کاتیون‌ها را به وسیله این روش می‌توان جدا کرد.

خصوصیت ویژه
یک خصوصیت ویژه روش کروماتوگرافی کاغذی این است که چیزی مربوط به محلول یا گاز خارج شده از ستون که در سیستم‌های معمول مایع یا گاز با آن برخورد می‌کنیم وجود ندارد. ترکیبات جدا شده روی کاغذ مکان‌یابی و شناسایی می‌شوند در نتیجه ، جداسازی به طور نسبتا دائم در روی کاغذ ثبت می‌شود. در این روش اجزای جدا شده جمع آوری نمی‌شوند و احتیاجی به وسایل پیچیده کنترل پیوسته نیست. اندازه گیری کمی ترکیبات جدا شده را می‌توان روی کاغذ انجام داد ولی اگر بخواهند اجرای را از کاغذ خارج کنند. تنها کار لازم این است که قسمت مربوط به هر یک از اجسام را از کاغذ ببرند و هر یک را به طور جداگانه بشویند.

طرح کلی روش
قطره‌ای از محلولحاوی مخلوطی که باید جدا شود را روی یک صفحه یا نوار کاغذ صافی در محل علامت گذاری شده قرار می‌دهند. در این محل ، قطره به صورت یک لکه حلقوی پخش می‌شود. وقتی که لکه خشک شده کاغذ را در یک ظرف مناسب سربسته طوری قرار دهند که یک سر آن در حلال انتخاب شده به عنوان فاز متحرک فرو رود. حلال از طریق الیاف کاغذ در نتیجه عمل موئینگی نفوذ می‌کند و نکته مهم این است که سطح کاغذ نباید کاملا به وسیله حلال پوشانده شود. زیرا در این صورت ، اصلا جدا سازی صورت نمی‌گیرد یا نواحی خیلی پخش می‌شوند.

وقتی که جبهه حلال مسافت مناسبی را طی کرد یا بعد از یک زمان از قبل تعیین شده ، کاغذ را از طرف بیرون آورده ، جبهه حلال را با علامتی مشخص می‌کنند و می‌گذارند تا صفحه خشک شود. وقتی که محل‌های مناطق جدا شده آشکار شدند لازم است که هر یک از اجسام به طور جداگانه شناسایی شوند. در موارد ایده‌آل ، هر جسم با واکنشگر مکان‌یاب ، رنگ مخصوصی می‌دهد که در مورد مواد معدنی بیشتر و درمورد مواد آلی کمتر مشاهده می‌شود. ساده‌ترین روش شناسایی بر اساس مقدار Rf یعنی نسبت فاصله طی شده به وسیله جبهه حلال است.

خارج کردن جسم از کاغذ
روش‌های ارائه شده مستلزم به کارگیری یک واکنشگر مکان یاب شیمیایی برای تعیین محل لکه هستند، و لکه‌های رنگی اساس ارزیابی را تشکیل می‌دهند. بعضی اوقات می‌توان کمپلکس را شستشو داد و به وسیله روش رنگ سنجی تخمین زد، ولی اگر تغییر شیمیایی قابل قبول نباشد ماده تغییر نیافته را باید شستشو داد. عمل شستشو را می‌توان با وارد کردن تکه کاغذ در یک حلال ، به وسیله استخراج در یک دستگاه سوکسیله ، یا با استفاده از آرایش خاصی ، که در کاغذ یک جریان نزولی کروماتوگرافی ایجاد می‌نماید، انجام داد. برای جداسازی‌های معدنی تکه‌های کاغذ را می‌توان به صورت خاکستر در آورده ، باقیمانده‌ها را در اسید حل کرد. نتایج این روش به اندازه روش شستشو خوب نیستند. از اینرو محلول‌های به دست آمده را می‌توان به وسیله هر روش مناسبی تجزیه کرد، روش‌هایی که اغلب به دنبال روش‌های کروماتوگرافی به کار می‌روند عبارتند از رنگ سنجی و قطبش نگاری.
پیدا کردن یک روش کروماتوگرافی ، که بتواند به طور کمی تمامی اجزای یک مخلوط را جدا کند، مطلقا ضروری نیست. ارزیابی کمی فلزات با قطبش نگاری و ارزیابی کمی مواد آلی مشکل‌تر از فلزات است زیرا ، برای مواد آلی ، روش‌های موجود برای آزمایش محلول حاصل از شستشو محدودتر هستند. ارزیابی مواد آلی معمولا بر روی کاغذ صورت می‌گیرند و بنابراین ، لازم است که هر جسمی از اجسام دیگر به طور کمی جدا شود.

نقایص کروماتوگرافی کاغذی

• لکه‌های چند تایی :
در کروماتوگرافی یون‌ها فلزی ، اگر دارای آنیونی متفاوت از آنیون موجود در محلول اولیه باشد، ممکن است رقابتی بین آنیون‌ها برای یون فلزی وجود داشته باشد، که در نتیجه دو لکه به دست می‌آید که هر یک از آنها مربوط به یکی از نمکهای فلزی می‌باشد. ممکن است یون فلزی دو کمپلکس متفاوت با حلال ایجاد کند. در جدا سازی‌های آلی ، ممکن است جسم دو شکل متفاوت وجود داشته باشد. به عنوان مثال یک آمینو اسید می‌تواند به صورت کاتیون و یون دو قطبی باشد.

• دنباله دار شدن :
اگر مخلوط یه مقدار زیاد از حد روی کاغذ قرار داده شود، یا سرعت عبور حلال متفاوت باشد، جسم نمی‌تواند برای ایجاد یک لکه مجزا به تعادل برسد. در این صورت این لکه ، در سطح بزرگی از کاغذ پخش شده و از حلال در حال پیشروی عقب می‌ماند. دنباله‌دار شدن ممکن است به سبب اثرات جذبی سطحی تر ایجاد شود.

• اثرات لبه یا کناره :
لکه‌ها خیلی نزدیک به کنار نوار ، ممکن است در امتداد کنار کاغذ پخش شوند، عمل نفوذ ممکن است به علت بالا بودن غلظت موضعی فاز متحرک در آن ناحیه ، و یا به علت بالاتر بودن سرعت تبخیر حلال در کنار کاغذ ، که منجر به اثرات تقسیمی غیرعادی می‌شوند، باشد.

روش کمی کروماتوگرافی کاغذی
کاربرد کمی این روش نه تنها احتیاج به یک جداسازی کمی ، بلکه مکان‌یابی و ارزیابی کمی اجسام موجود نیز دارد. یک جداسازی کیفی رضایت بخش ، الزاما برای کار کمی مفید نیست. اندازه گیری کمی را می‌توان یا با سنجش مقدار جسم موجود در لکه روی کاغذ ، یا با خارج کردن جسم از کاغذ و تجزیه اجزای جدا شده به وسیله روش‌های کمی متداول انجام داد. لکه اولیه از نمونه مناسب روی کاغذ قرار می‌دهند، خشک کردن لکه باید تحت شرایط استاندارد زمان و دما صورت گیرد.
در تهیه حلال باید دقت زیادی روی نسبت‌های اجزای صورت گیرد، برقرار ساختن تعادل باید به طور استاندارد انجام گیرد، طول عبور حلال در تمامی نوبت‌ها یکسان باشد، در طول آزمایش ، دما باید ثابت بماند، و خشک کردن ورقه باید در یک زمان و دمای استاندارد انجام گیرد. واکنشگر مکان‌یاب (در صورت استفاده از لکه‌های رنگی) باید به طریق کاملا تکرارپذیر افزوده شود. و هر عمل بعدی ، مانند خشک کردن یا قراردادن در معرض بخار آمونیاک ، باید در مدت استاندارد انجام گیرد. مقدار جسمی که در یک جداسازی کروماتوگرافی باید روی کاغذ قرار گیرد، متغیر است.

موارد استعمال کروماتوگرافی کاغذی
• منابع علمی مربوط به روش‌های تجزیه‌ای و بررسی ترکیبات طبیعی نشان می‌دهد که کروماتوگرافی کاغذی در هر رشته‌ای کاربرد دارد. با این همه ، این روش هنوز هم در جداسازی‌های مواد با ماهیت زیستی وسیعترین کاربرد را دارد.
• کروماتوگرافی کاغذی اکثرا به عنوان یک وسیله تحقیقاتی به کار می‌رود، و به طور گسترده‌ای در تجزیه‌های روزمره مخصوصا در جداسازی‌های جدیدی که هیچ روش کلاسیک برای آنها وجود ندارد، نیز مورد استفاده قرار می گیرد. روش اخیر در مسائل کلینیکی و زیست شیمیایی ، جداسازی اسیدهای آمینه و پپتیدها در بررسی ساختارهای پروتئین کاربد دارد.
• آزمایش روزمره ادرار و سایر مایعات بدن برای اسید آمینه و قند ، جداسازی بازهای پورین و نوکلئوتیدها در آزمایش اسیدهای نوکلئیک ، جداسازی استرئیدها ، تجزیه عمومی ، تجزیه بسپارها ، تشخیص و ارزیابی فلزات در خاک ها و نمونه های زمین شناسی ، بررسی ترکیبات فنلی در عصاره های گیاهی ، جداسازی آلکالوئیدها ، جداسازی ترکیبات علامت دار به وسیله رادیو ایزوتوپ‌ها ، کروماتوگرافی کاغذی برای جداسازی مواد فرار غیر فعال مانند هیدروکربن‌ها و دیگری جداسازی اسیدهای چرب با فراریت بیشتر مناسب نمی باشد.

نکات بارز کروماتوگرافی کاغذی

روش کروماتوگرافی (صعودی ، نزولی یا افقی)
تصمیم گیری شخص آزمایش‌گر و وسایل موجود در مورد اینکه چه روشی برای یک آزمایش معین باید به کار رود، احتمالا از نکات اولیه است. تناوب خیلی کمی در نتایج به دست آمده از کروماتوگرافی صعودی و نزولی وجود دارد ولی زمان صرف شده متفاوت است. زمان صرف شده عمدتا به نوع حلال و کاغذ بستگی دارد. ولی برای یک مجموعه مشخص کاغذ-حلال روش نزولی سریع‌تر از روش صعودی است. زمان عبور حلال در یک کرومتوگرام نزولی را با بریدن نوار کاغذ به طوری که یک فشردگی در بین مخزن و محل لکه نمونه به وجود آید، می‌توان افزایش داد.
برای جدا سازی‌های دو طرفه یا جدا سازی یک طرفه همزمان (صعودی) تعداد زیادی از نمونه‌های مختلف با همان حلال ، دستگاه قاب مربعی مناسب است. استفاده از ورقه‌ها و مخزن‌های بزرگ‌تر تنها زمانی ضرورت دارد که عبور حلال به مسافت کم برای انجام کروماتوگرافی کافی به نظر نرسد، و در این صورت روش نزولی بهتر خواهد‌ بود. برای جداسازی‌های کمی یا جداسازی‌هایی که در آنها تعادل دیر برقرار می‌شود، به نظر می‌سد که روش نزولی مطلوب باشد، همچنین موقعی که احتیاج به یک آزمایش طولانی باشد این روش بهترین است. زیرا حلال می‌تواند از انتهای کاغذ لبریز شود.
نوع کاغذ
نقش اولیه کاغذ این است که به عنوان نگه دارنده‌ای برای فاز ساکن عمل می‌کند. سرعت عبور فاز متحرک بستگی به گرانروی این فاز داشته و برای یک مخلوط حلال معین ، سرعت بستگی به |ساختار کاغذ|ماهیت فیزیکی کاغذ دارد. اگر برای افزایش چگالی ، الیاف کاغذ نزدیکتر به هم ساخته شوند، مساحت سطح آزاد و اندازه فضاها کاهش می‌یابد و سرعت عبور کم می‌شود. برعکس با ضخیم تر نمودن کاغذ بدون تغییر چگالی ، سرعت عبور افزایش می‌یابد. در انتخاب کاغذ باید تناسبی بین کارایی ماکسیمم و زمان لازم وجود داشته باشد.

انتخاب و تهیه حلال مناسب کروماتوگرافی
حلال متحرک معمولا مخلوطی است که شامل یک جزء اصلی آلی ، آب ، ترکیبات مختلف اضافه شده مانند اسیدها ، بازها یا عوامل کمپلکس کننده برای افزایش حلالیت بعضی از اجسام یا کاهش بعضی دیگر است. ممکن است ضد اکسنده‌ها نیز اضافه شوند. یک حلال معمولا باید ارزان باشد، زیرا غالبا مقدار زیادی از آن مصرف می شود، به طور خالص قابل تهیه باشد، و نباید بیش از حد فرار باشد. زیرا در آن صورت احتیاج به برقراری تعادل با دقت بیشتر است، از طرف دیگر فراریت زیاد باعث می‌شود که حلال از ورقه بعد از آزمایش آسان‌تر خارج می شود و سرعت عبور آن به میزان زیاد تحت تاثیر تغییرات دما نباشد.

تعادل در ظرف انتخاب شده
لازم است بررسی شود که تا چه حد مخلوط حلال اولیه و کاغذ ، قبل از شروع عمل ، باید با محیط در حالت تعادل قرار بگیرند. زمان لازم برای به تعادل رسیدن محیط با حلال بستگی به اندازه مخزن و فراریت حلال دارد. اگر مخلوط‌های خیلی فرار به کار رود، تبخیر از کاغذ سریع‌تر خواهد بود و برقراری تعادل حائز اهمیت است.

تهیه نمونه
نمونه‌های جامد ، مانند خاک‌ها ، یا سلول‌های زیستی یا مواد بافتی را با حلال خیس می‌کنند، یا از بعضی از روش‌های استاندارد استخراج استفاده می‌کنند، نمونه‌های مهم زیادی مانند ادرار یا سایر مایعات زیستی در محیط‌های آبی هستند.

زمان عمل (گسترش) ، و مکان یابی و شناسایی
موفقیت یک جداسازی کروماتوگرافی در نهایت بستگی به فرآیند مکان‌یابی دارد. البته اجسام رنگی به صورت لکه‌های مجزا در آخر آزمایش قابل مشاهده هستند. اجسام بی‌رنگ احتیاج به آشکارسازی شیمیایی یا فیزیکی دارند. کروماتوگرافی‌ها را باید قبل و بعد از اعمال هر روش دیگری به طور عادی زیر نور فرابنفش بررسی کرد. روش فیزیکی که فقط برای مواد رادیواکتیو قابل استفاده هستند، عبارت‌اند از پرتونگاری خودکار و شمارش.
روش‌های شیمیایی آشکارسازی دارای بیشترین اهمیت هستند و واکنشگرهای به کار برده شده را معمولا واکنشگرهای مکان یاب می‌نامند. با انتخاب صحیح واکنشگر ، عمل آشکارسازی و شناسایی را می‌توان به طور همزمان انجام داد. قسمتی از کاغذ را که شامل جسم مجهول است بریده و جسم را با یک حلال مناسب شستشو می‌دهند محلول حاصل را می‌توان به روش شیمیایی بررسی کرد، یا می‌توان یک سری مخلوط را ، که هر کدام از آنها متشکل از جسم شاهد است تهیه نموده و کروماتوگرام آنها را به دست آورد. به جز ماهیت کاغذ و حلال ، عوامل اصلی مؤثر بر جداسازی مواد عبارت ان از: دما ، اندازه ظرف ، زمان عمل و جهت جریان حلال ، موفقیت نهایی آزمایش بستگی به کارایی روش آشکارسازی دارد.

ارزیابی مواد روی کاغذ
• مقایسه چشمی لکه :
محلول‌های شاهد ، دارای مقادیر معلومی از جسم مورد نظر هستند، باید از چندین محلول شاهد با غلظت‌های مختلف استفاده شود، هر یک از این محلول‌ها تمام اجزای موجود در محلول مورد آزمایش را داشته باشند. این روش بستگی به استاندارد کردن خیلی دقیق دارد. در صورت استاندارد کردن ، این روش ، مخصوصا در ارزیابی فلزات ، به طور شگفت آوری دقیق می باشد.
• اندازه گیری فیزیکی لکه‌های رنگی :
برای اندازه گیری مقدار ماده به کمک انعکاس یا به وسیله عبور نور از آنها می‌توان از طیف سنج‌های نوری به طور مستقیم یا با اندکی تغییر استفاده کرد.
• اندازه گیری مساحت لکه :
مساحت لکه متناسب با لگاریتم غلظت ماده در محلول اولیه می‌باشد. اندازه گیری مساحت ، به علت فقدان مرز دقیق مشکل می‌باشد.
• اندازه گیری‌های پرتوزای :
ساده ترین راه آشکار سازی اجسام پرتوزای ، بررسی نوار ، و علامت گذاری محل لکه‌ها می‌باشد.

کروماتوگرافی روش جزء به جزء کردن یک مخلوط براساس قطبیت مولکول ها می باشد.کروماتوگرافی شامل یک فاز متحرک(مخلوط) می باشد که می خواهیم جداسازی نماییم واین مخلوط دریک مایع ویا گاز حل شده است و ازروی یک فاز ساکن عبور می نماید اجسام موجود در مخلوط به علت قطبیت متفاوت با سرعت های مختلف ازروی فاز ساکن می گذرند .
سرعت حرکت هر جزء درمخلوط به چند عامل قطبیت بستگی دارد که مهمترین آنها یک جسم قطبی هم به حلال وهم به فازساکن جاذبه دارد جسمی که کندتر حرکت می کند بیشترین جاذبه رانسبت به فاز ساکن دارد.
کروماتوگرافی انواع گوناگون دارد ازجمله :
1- کروماتوگرافی ستونی :که برای جداسازی های فوق العاده حساس مانند جداسازی ویتامین ها پروتئین ها وهورمون هابه کار می رود. که باروش های دیگربه آسانی جدا سازی نمی شوند. در این روش فاز ساکن شامل یک ستون شیشه ای یاپلاستیکی است. که باماده ای نظیر آلومینیم اکسید کلسیم کربنات منیزیم کربنات زغال فعال شده خاک رس ژل ها و یا بسیاری ازترکیبات آلی دیگر پر شده است. اندازه ذرات فازساکن درگستره( 150 تا 200m ) می باشد. فاز متحرک شامل مخلوط همراه بایک حلال مناسب است که ازبالای ستون اضافه می شود .
2-کروماتوگرافی یونی : دراین مورد ستون رااز رزین تبادل یون پر می کنند. بابه کاربردن رزین مناسب می توان یون های مثبت ویون های منفی راازهم جدانمود .
3- کروماتوگرافی کاغذی : دراین روش به جای ستون شیشه ای از نوارهای کاغذی درظرف سربسته استفاده می شود قطره ای ازمخلوط رابرروی کاغذ گذاشته وانتهای کاغذرادرحلال مناسب قرار می دهند حلال براساس خاصیت موئینگی درکاغذ نفوذ نموده وباعث جداسازی اجزاء مخلوط می شود بردیدن چگونگی این نوع کروماتوگرافی دراینجا کلیک نمایید.
4- کروماتوگرافی لایه نازک: این تکنیک که غالبا درجداسازی مخلوطهای مواد زیست شناختی مختلف به کار می رود بعضی ازتکنیک واصول به کاررفته درکروماتوگرافی ستونی وکاغذی باهم تلفیق شده است .
5- کروماتوگرافی گازی : یک تکنیک کروماتوگرافی برای تجزیه مایعات فرارومخلوط هایی ازگازهاو بخارات می باشد .گازهای که باید تفکیک شوند همراه با یک گاز بی اثر نظیر هلیم درفاز متحرک حمل می شود.

سنتز آسپرین

در زمان های قدیم مردم بر این باور بودند که جویدن پوست درخت بید تب را کاهش میدهد.از زمانی که علائم بیماری ها صریح و واضح تر می شد,مشخص شد که جویدن پوست درخت بید علائم مالاریارا کاهش میدهد.در اوایل قرن نوزدهم مردم به طب گیاهی علاق خاصی پیدا کردند. در سال 1853شیمی دان آلمانی گرهارت ماد جدیدی با نام استیل سالیسیلیک اسید را از سالیسیلیک اسید و استیک آنیدرید تهیه کرد.این سنتز تا حدود زیادی گزارش نشد.شیمی دان آلمانی دیگری به نام کُلب

روش صنعتیِ بزرگتری برای سنتز سالیسیلیک اسید کشف کرد.سالیسیلیک اسید به درمان رایج آرتروز و نقرس تبدیل شد.(البته از سال 1860تا1893)در این سال ها این ماده تجویز بسیار موثری بود.البته این ماده برای دهان,گلو,نای و معده حالت خوش آیندی نداشت.(این ماده برابر 3است)برای این که اثر اسیدی ماده خنثی شود,معمولاً پزشکان نمک سدیم این ماده را تجویز میکردند.البته این نمک تا حدی تهوع آور بود.در سال 1893هافمن روش ستنزی را که گرهارت 40سال پیش کشف کرده

بود دوباره کشف کرد!او گفت احتمالاً اگر این استیلات(آسپرین فعلی)از سالیسیلیک اسید کم شود این ماده بدون از دست دادن خاصیت داروییِ خود حالات بد خود را از دست میدهد!که البته درست هم بود.آسپرین چه کار می کند؟سر درد را کاهش میدهد.(خاصیت ضد درد),تب را کاهش میدهد.(تب بُر),تورم را از بین میبرد و درد مفاصل را که ناشی از روماتیسم

 

و آرتروز میباشد,از بین میبرد.(ضد التهاب)ودفع اسید اوریک را افزایش میدهد.در سال 1982آسپرین دیگر برای زنان بار دار و گودکان تجویز نشد.در سال1984آسپرین به عنوان ماده ای شناجته شد که احتمال انفاکتوس میوکارد وحمل استورک را کاهش می دهد.در ده 80 با توسع دارو های موثر دیگر برای دفع اسید اوریک باعث شد تا آسپرین دیگر برای این مورد نیز تجویز نشود.در سال های اخیر آسپرین را به عنوان یک ماد باز دارنده از سرطان روده استفاده میکنند.rnآیا اثرات فیزیولوژیک

آسپرین اهداف مکانیزم های بیو شیمیایی خاصی را بیان میکنند؟جواب به میزان مداخل آسپرین در تولید prostaglandins ومحصولات آنها thromboxanes بستگی دارد.این ترکیبات به عنوان عوامل سر درد و انبوهش پلاکت ها (که می توانند باعث لختگی خون شوند)وتنگی عروق شناخته میشوند.سنتز آسپرین:-1آماده کردن مواد اولیّه و انجام واکنش:ساختار مولکول آسپرین در سمت چپ آورده شده.انتخاب درست مواد اولیّه مستلزم دانستن مواردی از جمله: در دسترس بودن مواد اولیّه مواد لازم جهت انجام آزمایش و واکنشی که مواد با هم انجام میدهند است.سالیسیلیک اسید(در سمت چپ)به سادگی سنتز میشود و همیشه در دسترس است.تنها سوالی که مطرح است این است که: چگونه می توان Hگروه OHکه مستقیماً به حلق بنزنی وصل است را به CO3CH(استیل) تبدیل کرد؟شیمی آلی یک پروس عمومی برای این جور تبدیلات

دارد.در مورد ما واکنش بین سالیسیلیک اسید و ماده ای انجام میگیرد که بسیار به استیک اسید مربوط است.نام این ماده استیک آنیدرید است.استیک آنیدرید از آب گیری از دو مولکول استیک اسید به وجود می آید. واکنش آن به شرح زیرمیباشد: : لازم به ذکر است که استیک آنیدرید از جمله واکنشگر های بسیار معروف است.هم اکنون ما یک سری مواد اولیّ منطقی و یک واکنش مناسب برای سنتز آسپرین داریم.

مواد اولی ما سالیسیلیک اسید واستیک آنیدرید است.که هر دو موادی ارزان و در دسترس می باشند.واکنش به این صورت است:-2شرایط انجام واکنش:شرایطی که واکنش باید در آن انخام شودبه بعضی ویژگی های واکنشگر ها و محصولات میدهد تا استیک اسید درست کند.درست عکس واکنشی که قبلاً بیان کردیم.سالیسیلیک اسید و آسپرین هر دو جامدندو در دماهای بالای 100درجه ذوب می شوند.آنها در آب سرد تا حدی انحلال پذیر هستند.(22میلی گرم در میلی لیتر و 33میلی گرم در میلی لیتر حدّ اکثر)از این خصوصیات که ما نتیجه می گیریم آب حلال مناسبی برای این واکنش نیست.زیرا

آب در هنگامی که واکنش را پیش میبرد یکی از واکنشگر ها را از بین میبرد.از آنجایی که استیک آنیدرید مایع است,ما می توانیم از این واکنشگر به عنوان حلال هم استفاده کنیم.به این دلیل که واکنش در استیک آنیدریدِ خالص آهسته انجام میشود ما می توانیم از یک اسید قوی به نام سولفوریک اسید به عنوان کاتالیست استفاده کنیم.طبق قانون لوشاتلیه حضور

زیاد استیک آنیدرید باعث می شود که تعادل به سمت دلخواه ما یعنی تولید آسپرین پیش برود.البته ما با گرم کردن نیز رسیدن به تعادل را سرعت می بخشیم.ایزوله کردن محصول:هنگامی که واکنش به مرحل نهایی خود رسید,ما در ظرف

واکنش علاوه بر آسپرین,مقداری از هر دو واکنش دهنده داریم که با هم واکنش ندادند,(البته احتمالاً)و هم چنین استیک اسید وکاتالیست داریم.ما میدانیم که هم آسپرین و هم سالیسیلیک اسید در آب حل می شوند.اگر ما بعد از اتمام واکنش آب به ظرفمان اضافه کنیم,آب با استیک آنیدرید واکنش میدهد و استیک اسید درست می کند.اگر ما از مقدار کمی آب استفاده کنیم قفط مقدار اندکی از آسپرین و سالیسیلیک اسید حل نخواهد شد و این مقدار باقی مانده تشکیل رسوب میدهد.و از آنجا که حلالیت اکثر مواد در آب با کاهش دما کاهش میابد,ما دمای آب را کاهش میدهیم تا از حلالیت آسپرین در

آب کاسته شود.همچنین استیک اسیدی که به عنوان محصول جانبی و هم چنین با اضافه کردن آب به استیک آنیدرید درست شد نیز دیگر در آب حل نمیشود و در مایع باقی میماند.به همین دلیل ما قادریم با صاف کردن محلولمان آسپرین را جدا کنیم.اما باز هم سالیسیلیک اسیدهایی که واکنش نداده بود نیز با آسپرین صاف می شود.میزان سودمندی سنتز و خلوص محصول(بازده):از جمله موضوعاتی که باقی مانده آن است که ما چقدر محصول نهایی یعنی آسپرین تولید کردیم.و این

محصول تولیدی چقدر خالص است.با توجه به مقدار محصولات اولیّه و ثابت تعادل و دیگر فاکتور ها ما میتوانیم حدّ اکثر محصول را محاسبه کنیم و با توجه به آن بازده را حساب کنیم.استوکیومتری واکنش نشان می دهد که 1مول از استیک آنیدریدبا 1مول از سالیسیلیک اسید واکنش میدهد و 1مول آسپرین تولید می کند.ما با ریختن 2گرم سالیسیلیک اسید یعنی

( 0014مول)با این مقدار سالیسیلیک اسید حدّ اکثر مقدار آسپرینی که می توانیم تولید کنیم برابر 2608گرم خواهد بود.به این مقدار,مقدار تئوری می گوییم.اگر به هر دلیلی واکنش کامل نشد ویا مقداری آسپرین را هنگام حل شدن در آب از دست دادیم انتظار داریم محصولمان از مقدار تئوری کمتر شود.به این مقدار, مقدار عملی می گویند.بازده برابر نسبت مقدار عملی به مقدار تئوری است.بازده ما در این آزمایش برابر است با:در این آزمایش که ما انجام دادیم حتی اگر تمام شرایط خوب بود و

محصول در شرایط ایده ال کامل بدست می آمد مقدار آن از 2608بیشتر می شد و لی این به این معنی نیست که بازده ما از 100%بیشتر است.زیرا ما در این محصول مقداری سالیسیلیک اسید نیز داریم.پس برای رسیدن به بازده واقعی لازم است آسپرین را خالص کنیم.خالص سازی محصول نهایی:میدانیم که ممکن است محصول نهایی ما مقداری سالیسیلیلک اسید داشته باشد.البته برای تشخیص وجود سالیسیلیک اسید تست هایی وجود دارد که راجع به آن بحث خواهم کرد.فرض میکنیم محصول ما سالیسیلیک اسید دارد و ما میخواهیم آن را خالص کنیم برای این منظور محصولمان را با اتیل الکل خالص می کنیم.واکنش که در این حالت رخ می دهد واکنش زیر است:این واکنش علاوه بر اتیل سالیلیسیلات یک محصول جانبی

هم دارد که همان آب است.خود آسپرین در اتانول حل میشود ولی با آن وا کنش نمی دهد.با توجّه به همین موضوع می توان آسپرین را دوباره جدا کرد.حال به توضیح تستی می پردازیم که وجود وجود سالیسیلیک اسید را تایید میکند:نام این تست,تست فرّیک کلرید است.تشخیص وجود سالسسیلیک اسید در این تست به وسیل رنگ است. در این تست Fe(H2O)6+3 از این مولکول استفاده میشود.اتم اکسیژن عامل اسیدی عامل هیدروکسیل در سالیسیلیک اسید با هم

تشکیل یک کمپلکس با مولکول مذکور می دهند.این کمپلکس رنگ بنفش شدید دارد.در حالی که در آسپرین خالص OHسالیسیلیک اسید با O-COCH3جایگزین میشود.کمپلکسی که در آسپرین خالص به وجود می آید رنگ زرد کمرنگی دارد. به این ترتیب است که وجود سالیسیلیک اسید دیده می شود. .

سنتز استیل سالیسیلیک اسید (آسپرین)
بوسیله استیله کردن عامل OH در سالیسیلیک اسید براحتی میتوان آسپرین تهیه کرد. این کار به روشهای متفاوتی امکان پذیر است. یکی از این روشها استفاده از استیک انیدرید در محیط اسیدی میباشد که با توجه به نقش کاتالیستی اسید معمولا در حضور استیک اسید یا سولفوریک اسید انجام میشود.

الف) سنتز آسپرین با استفاده از استیک انیدرید:
در یک ارلن 250 میلی لیتری 6 گرم سالیسیلیک اسید را با 9 میلی لیتر استیک انیدرید مخلوط کنید و 4-3 قطره سولفوریک اسید غلیظ به آن اضافه کنید. مخلوط واکنش را ضمن هم زدن در یک حمام آب به مدت 15 دقیقه در دمای 60 درجه سانتیگراد حرارت دهید. آن را سرد کرده و در یک بشر حاوی 100 میلی لیتر آب سرد همراه با هم زدن بریزید. رسوب را با کمک قیف بوخنر صاف کرده و با آب سرد بشویید. پس از خشک کردن راندمان و نقطه ذوب را تعیین کنید.
برای خالص سازی کامل میتوان بر روی محصول در حلال بنزن تبلور مجدد انجام داد. برای این کار، آب حلال مناسبی نمیباشد. پس از تبلور مجدد راندمان و نقطه ذوب را محاسبه نموده و با مرحله قبل مقایسه کنید.

ب) سنتز آسپرین با استفاده از استیل کلراید:
در یک ارلن 250 میلی لیتری 6 گرم سالیسیلیک اسید را در 5 میلی لیتر پیریدین حل کنید. ارلن را در حمام یخ بگذارید و 5 میلی لیتر استیل کلرید را از داخل یک قیف جدا کننده قطره قطره و همراه با بهم زدن شدید به محلول داخل ارلن اضافه کنید. پس از اتمام افزایش، مخلوط واکنش را در یک حمام آب به مدت 5 دقیقه گرم کنید و سپس سرد نمائید. هنگام سرد کردن یک جسم نیمه جامدی تشکیل میگردد که حدود 60 میلی لیتر آب سرد و چند تکه یخ به آن اضافه کنید و مخلوط را به هم بزنید. کریستالها را با قیف بوخنر صاف کرده و با آب سرد بشویید و سپس خشک کنید. نقطه ذوب و راندمان را محاسبه کرده و بروش قبلی خالص کنید.

مشخصات مواد شیمیایی : استانیلید
نام: استانیلید
Acetanilide
نام دیگر: N- فنیل استامید
N-Phenylacetamide
شکل مولکول:
فرمول مولکولی: CH3CONHC6H5
جرم مولکولی (گرم بر مول): 13517
نقطه ذوب (درجه سانتیگراد): 115
درجه احتراق (درجه سانتیگراد): 540
چگالی (گرم بر سانتیمتر مکعب): 122
حالت: جامد
رنگ: بدون رنگ مایل به سفید
pH:
خطرات: مضر

سنتز استانیلید از آنیلین
استیل دار کردن آنیلین با استفاده از استیک انیدرید در محیط اسیدی به سادگی و با راندمان نسبتا خوبی امکانپذیر است. عامل استیله کننده در این آزمایش استیک انیدرید میباشد.
روش کار
10 سی سی آنیلین را به یک بشر حاوی محلولی از 9 سی سی HCl غلیظ در 250 میلی لیتر آب اضافه کنید. مخلوط را کاملا به هم بزنید تا آنیلین حل شود. در صورتی که محلول رنگی بود حدود 2 گرم کربن فعال به آن اضافه کنید و 2 دقیقه بجوشانید و صاف کنید تا محلول شفاف بدست آید.

محلولی از 17 گرم سدیم استات در 50 سی سی آب تهیه کنید.
به محلول آنیلین در اسید کلریدریک (محلول اول) 13 سی سی استیک انیدرید اضافه کرده و به هم بزنید تا محلول همگن به دست آید. محلول حاصل را بلافاصله به بشر حاوی حاوی محلول سدیم استات اضافه کنید. بشر را در حمام یخ گذاشته و بشدت به هم بزنید تا کریستالهای بیرنگ استانیلید جدا شوند. کریستالها را صاف کرده و با آب سرد بشویید و آنها را خشک کنید.

در صورتی که استانیلید رنگی باشد نشانه ناخالصی است. برای خالص سازی، آنرا در حد اقل آب داغ تبلور مجدد نمائید.
راندمان و نقطه ذوب را تعیین کنید.

 

تقطیر
تقطیر، معمولترین روشی است که برای تخلیص مایعات به کار می رود. در این عمل مایع را به کمک حرارت تبخیر می کنند و بخار مربوطه را در ظرف جداگانه ای متراکم می کنند و محصول تقطیر را بدست می آورند. چنانچه ناخالصیهای موجود در مایع اولیه فرار نباشند، در باقی مانده تقطیر به جا می مانند و تقطیر ساده جسم را خالص میکند. در صورتی که ناخالصیها فرار باشند، تقطیر جزء به جزء مورد احتیاج خواهد بود.

الف) تقطیر ساده:
هنگامی که ناخالصی غیر فراری (مانند شکر یا نمک) به مایع خالصی اضافه میشود فشار بخار مایع تنزل می یابد و به این دلیل که مولکولهایی که در سطح مایع هستند فقط مولکولهای جسم فرار نیستند قابلیت تبخیر مایع کم میشود. در هنگام تقطیر یک مایع خالص چنانچه مایع زیاده از حد گرم نشود درجه حرارتی که در گرماسنج دیده میشود، یعنی درجه حرارت دهانه خروجی، با درجه حرارت مایع جوشان در ظرف تقطیر، یعنی درجه حرارت ظرف، یکسان است.
شکل دستگاه تقطیر ساده:

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله ضرورت باز اندیشی در نظام آموزش حسابداری با استفاده از تکنی

ارسال‌کننده : علی در : 95/2/27 1:56 عصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ضرورت باز اندیشی در نظام آموزش حسابداری با استفاده از تکنیک مهندسی مجدد تحت فایل ورد (word) دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ضرورت باز اندیشی در نظام آموزش حسابداری با استفاده از تکنیک مهندسی مجدد تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ضرورت باز اندیشی در نظام آموزش حسابداری با استفاده از تکنیک مهندسی مجدد تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ضرورت باز اندیشی در نظام آموزش حسابداری با استفاده از تکنیک مهندسی مجدد تحت فایل ورد (word) :

ضرورت باز اندیشی در نظام آموزش حسابداری با استفاده از تکنیک مهندسی مجدد

چکیده:
امروزه استقلال کشورها و جوامع بیش از هر زمان دیگری در تدبیر ساز و کارهای جدید توسعه برای ورود به شرایط نوین جهانی، نهفته است. با توجه به تغییر ذائقه سرمایه گذاری از سرمایه گذاری در منابع مادی و فیزیکی به منابع انسانی در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات و اینکه اطلاعات به عنوان منبع قدرت و مزیت رقابتی در عصر حاضر شناسایی شده، تولید فکر واندیشه برای رو در رو

شدن با مسائل داخلی و جهانی، اهمیت منابع انسانی جوامع را به عنوان یک سرمایه بالقوه، بیش از پیش آشکار می نماید. به دلیل پیشرفت فناوری اطلاعات و رقابتی شدن دانشگاه ها در سال های اخیر چنین به نظر می رسد که دانشگاه ها در تحقق رسالت واقعی خود که همانا آموزش و تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص است با چالش ها و نا رسائی هایی روبرو هستند. در این بین نظام آموزش حسابداری که هم به عنوان زیر نظام آموزشی و هم به عنوان زبان تجارت شناخ

ته می شود، قادر به پرورش نیروی انسانی توانمندی که قدرت انعطاف پذیری بالایی با تغییرات شرایط تجارت جهانی را داشته باشند، نیست. پیاده سازی تکنیک مهندسی مجدد در نظام آموزش حسابداری می تواند با شناسایی فعالیت های فاقد ارزش افزوده، نظام آموزش حسابداری را مور

د باز اندیشی بنیادین قرار دهد و با و طراحی نو و ریشه ای فرآیندهای نظام به افزایش و ارتقائ کیفیت خدمات آموزشی و ارائه خدمات آموزش در کمترین زمان و کاهش قیمت تمام شده خدمات آموزشی، کارآمدی نظام آموزشی حسابداری را بهبود بخشد. این مقاله تلاش دارد که در ابتدا به تبیین مفهوم مهندسی مجدد پرداخته و در ادامه به ضرورت پیاده سازی تکنیک مهندسی مجدد در نظام آموزشی و در نهایت به ضرورت استقرار این تکنیک در نظام آموزش حسابداری خواهد پرداخت.
واژگان کلیدی:مهندسی مجدد،نظام آموزش،نظام آموزش حسابداری،بازاندیشی در نظام آموزش

مقدمه:
آموزش محرکی قوی در ایجاد تحول اجتماعی است که به طور بالقوه موجب ایجاد موقعیت های برابر برای افراد جامعه می شود وآنان را برای تحرک شغلی و استفاده هرچه بیشتر از استعدادهایشان آماده می سازد، که این امر در نهایت به ایجاد حوزه های وسیعی از اندیشه ها و مهارت های فردی برای ایجاد جامعه ای نو و توسعه یافته منجر می شود. امروزه موسسات آموزشی مانند سایر سازمانها اهمیت فلسفه مشتری مداری را درک کرده و در جهت ارزش آفرینی و تعالی سازمانی گام هایی را برداشته اند. نگاهی به روند تحولات جاری نظام آموزش عالی حاکی از آن است که آموزش عالی باید ضمن توجه به بحران افزایش کمی دانشجویان، تنگناهای مالی و افزایش هزینه واحدهای درسی به حفظ بهبود و ارتقای کیفیت نیز یپردازد.شواهد گوناگون نیز حاکی از آن است که نظام آموزش در صورتی از عهده وظایف و اهداف خود برمی آید که از نظر کیفیت آموزشی در وضعیت مطلوبی باشد. با توجه به این موضوع، ضرورت یافتن راه یا راه هایی که بتوان کیفیت خدمات آموزشی را افزایش داد روشن می شود(میر فخرالدینی، سید حیدر و همکاران، 1388).در جهت ارتقائ کیفیت خدمات آموزشی می توان تکنیک مهندسی مجدد را نام برد که با شناسایی فعالیت های فاقد ارزش افزوده در نظام آموزشی،ساده سازی روشهای انجام فعالیتها،کاهش معنی دار هزینه خدمات آموزشی، در نهایت افزایش رضایتمندی افرادی که به آنها خدمت ارائه میشود را به دنبال خواهد داشت. و با دگرگون سازی و طراحی جدید تغییر ذهنیت و نظام ارزشی در ساختار فرایندها و روش استفاده از منابع و امکانات،تحول بنیادی ایجاد نموده و سبب دستیابی نظام آموزش به اهداف عالیه خود میگردد.
تاریخچه مهندسی مجدد:

نخستین فعالیت ها در زمینه مهندسی مجدد در دهه 1980 آغاز شد. پیش زمینه مهندسی مجدد، طرح مطالعاتی مدیریت در دهه 1990 دانشگاه انیستیتوی تکنولوژی ماساچوست بوده اس

ت. نخستین نظریه پردازی که مهندسی را مطرح نمود، مایکل همر می باشد که با مقاله « اتوماسیون کارساز نیست، فعالیت های زائد را حذف کنید» در مجله هاروارد بیزینس دیوید، نظریه مهندسی مجدد را به جهان دانش مدیریت معرفی نمود. این مقاله در سال 1991 میلادی ارائه شد و پس از آن، وی کتاب « مهندسی مجدد، منشور انقلاب سازمانی » را به کمک جیمز شامپی در سال 1993 نوشت و این نظریه را برای مدیران تشریح نمود. مهندسی مجدد مشهورترین و بحث برانگیزترین نظریه مدیریتی در سال های اخیر بوده است به طوری که این نظریه اصل مشهور و چند صد ساله تقسیم کار آدام اسمیت را نقض نمود ( کریمی، مجید، 1386 ). مهندسی مجدد فرآیندها به عنوان منشور انقلاب سازمانی به جهان علم معرفی شد و ادعا می نماید که منجر به تغییرات شگفت انگیز در بهره وری سازمان ها خواهد شد. این انقلاب سازمانی، تفکر آدام اسمیت و معماری های هنری فورد و اسلوان را کاملا ناکار آمد اعلام کرد و مطرح کرد که با اجرای فرآیند مهندسی مجدد در سازمان ها می توان از معماری جدید و نو که متناسب با تغییرات و پیشرفت های فناوری های جدید است به نحو احسن استفاده کرد ( گیلانی نیا، شهرام، 1385 ).
تعاریف مهندسی مجدد:
مهندسی مجدد را با نام های متفاوتی می توان شناخت، نام هایی از قبیل طراحی مجدد فرآیندهای اصلی ( کاسپان و مورداک)، نوآوری فرآیندی ( دانپورت)، طراحی مجدد فرآیندهای کسب و کار ( دانپورت، ثورت و ابلنسکی)، مهندسی مجدد سازمان ( لوونتال، همرو شامپی)، طراحی مجدد ریشه ای ( جوهاتسون) و معماری مجدد سازمان ( تالوار) همگی از نام هایی هستند که مقوله مهندسی مجدد را معرفی کرده اند ( بحرینی، سید صادق، 1385). تعاریف مهندسی مجدد به شرح زیر می باشد:

مهندسی مجدد عبارت است از باز اندیشی بنیادین و طراحی نو و ریشه ای فرآیندها، برای رسیدن به پیشرفت های شگفت انگیز در معیارهای همچون سرعت، کیفیت، و هزینه برای رسیدن به اهداف سازمانی ( همروشامپی، 1993). مهندسی مجدد، روندی است که در آن وظیفه های فعلی سازمان جای خود را با فرآیندهای اصلی کسب و کار عوض کرده و بنابراین، سازمان از حالت وظیفه گرایی به سوی فرآیند محوری حرکت می کند، همین امر موجب سرعت بخ

شیدن به روند کسب و کار و کاهش هزینه ها و در نتیجه رقابتی تر شدن سازمان می گردد ( کرمی، میثم، 1387). مهندسی مجدد عبارت است از باز اندیشی بنیادین و ریشه ای فرآیندها برای دستیابی به پیشرفتی شگفت انگیز در معیارهای حساسی چون کیفیت و سرعت (Peter,flett,2008). مهندسی مجدد به واقع طراحی مجدد فرآیندها برای ساده کردن و جانشین کردن آن ها می باشد. در مهندسی مجدد با تغییر اصولی و درست فرآیندها اشتباهات حذف شده و سیستم فرآیند صحیح و درست فعالیت می نماید و باعث حذف شدن فعالیت های بدون ارزش افزوده می شود ( جعفری، مصطفی، 1384).
ضرورت به کارگیری مهندسی مجدد در سازمان ها:
مهندسی مجدد بر طراحی مجدد فرآیندهای کاری جهت دستیابی به بهره وری و مزیت رقابتی تمرکز می نماید. فرآیند های موجود هر سازمان ابتداعا بر اساس مجموعه برنامه های از قبل تعیین شده و مدون طراحی شده اند و آنگاه به موازات توسعه فناوری، خود کار گردیده اند. همان طور که سازمان رشد می کند، افراد بیشتری به مجموعه سازمان اضافه شده در حالی که سازمان هنوز مطابق برنامه قبلی فعالیت می کند، فرآیند ها جای خود را با وظیفه ها عوض کرده و به تدریج هزینه های بالاسری افزایش می یابد و سازمان اسیر چارچوب وظیفه ای خود می گردد. ( لازم به ذکر است که تفاوت میان وظیفه و فرآیند، همانند تفاوت میان جزء و کل است، به طوری که هر فرآیند از گروهی از وظیفه های به هم پیوسته تشکیل می گردد). این امر موجب پیچیده شدن کار و تاخیر در انجام آن گردیده و به تدریج باعث می شود که سازمان دچار رکود شده و از سرعت کافی جهت پاسخگویی به نیاز مشتری برخوردار نباشد، قدرت سازمان در رق

ابت با دیگران رو به افول گذارده و کیفیت تولیدات و خدمات کاهش می یابد. در اینجا ضرورت ایجاد تغییرات اساسی در سازمان نمود پیدا می کند. مهندسی مجدد با فرآیند محوری و با تغییرات اساسی که در سازمان به وجود می آورد، فعالیت هایی که در سازمان ارزش افزوده ایجاد نمی کنند را با فرآیندهای جدید جایگزین می کند. در آن صورت انرژی سازمان بر کارهای واقعی و ارزش آفرین متمرکز می شود که ارتقاء بهره وری را با افزایش سرعت، ارتقاء کیفیت، بهبود خدمات و کاهش قیمت تمام شده بدنبال خواهد داشت. مهندسی مجدد تنها در خود فرآیندهای کاری دگرگونی به وجود نمی آورد بلکه سبب بروز دگرگونی های متنوعی در

سازمان می شود ( رضایی نژاد، عبدالرضا، 1379). در مهندسی مجدد مدیران از فرآیندهای کاری کهنه و اصول زیر بنایی سازنده این فرآیندها فاصله گرفته و فرآین

دهای جدیدی را خلق می کنند، مهندسی مجدد می طلبد که فرآیندهای اساسی در کسب و کار، از زاویه ای چند بعدی و چند وظیفه ای مورد بررسی و تجدید نظر قرار گیرند ( شریفی، منصور، 1376). در مهندسی مجدد با تغییر اصولی و درست فرآیندها، اشتباهات حذف شده و سیستم با فرآیند صحیح و درست فعالیت می کند. از منابع، سرمایه و نیروی انسانی بدرستی استفاده شود و افراد در مورد کل سیستم، فرآیندها و فعالیت ها نگرش و درک سیستمی کاملی بدست آورند. سازمان با تامین نیاز مشتریان، سریعتر و راحت تر واکنش نشان داده و هزینه های سربار کاهش می یابد. فعالیت های بدون ارزش افزوده حذف می گردد و تمامی این ها باعث شکوفایی، بهره وری و هموار شدن مسیر سازمان می گردد ( جعفری، مصطفی، 1384). در قلب مهندسی مجدد، تفکر اصلی، بریدن از مقررات و قواعد کهنه و منسوخ و نیز جدایی از آن فرضیاتی است که بر کارها حاکم بوده است. مادامی که این مقررات و قواعد را تغییر ندهیم،

 

صرفا به بازچینی صندلی ها روی عرشه کشتی در حال غرق پرداخته ایم! امکان ندارد سازمان با لاغر کردن یا خودکار کردن فرآیندهای موجود به دستاوردها و پیشرفت های زیادی در عملکرد دست یابد، بلکه باید با فرضیات قدیمی و منسوخ در افتاد و قواعد کهنه ای را که بیش از هر چیز باعث افول سازمان شده، دور ریخت ( رضائی نژاد، عبدالرضا، 1379). امروزه مهندسی مجدد به یکی از بحث های داغ مدیریتی تبدیل شده است و راه نجاتی برای سازمان هایی محسوب می شود که در حال ورشکستگی و رکود هستند.
ضرورت به کار گیری تکنیک مهندسی مجدد در نظام آموزشی:
مهندسی مجدد اندیشه:
جوامع برای حضور در عصر اطلاعات و ورود به جامعه رویایی آینده، بیش از هر زمان دیگری به سرمایه های انسانی خود نیاز دارند. متاسفانه پدیده فرار مغزشایندی برای ورود به دنیای آینده نیست. ضرورت توجه به خرد ورزی و اندیشه پروری اندیشمندان و نخبگان و

بر طرف کردن موانع از سوی مسولان برای اهداف توسعه و رسیدن به مرز استقلال، یک امر بدیهی است پرورش نیروی انسانی توانمندی که قادر به خلق اندیشه های نو باشد، مستلزم یک فرهنگ انقلابی و نوین در زمینه نو آوری و خلاقیت است. برای ورود به عصر حاضر که برخی آن را رنسانس دیگری در تحول تاریخ بشر یا عصر دیجیتالی معرفی کرده اند باید باورهای کهنه را از خود دور کرد و فرهنگ مهندسی مجدد اندیشه را آموخت. در صورت نیاز به تغییرات بنیادین و طرح ریزی ریشه ای در فرآیندها برای دستیابی به بهبود و تحول چشمگیر در معیارهای مهم کار و ز

ندگی، دیگر بهبود تدریجی جواب نمی دهد و پذیرفتنی نیست. بلکه باید نتایج شگفت انگیز را جستجو کرده و با بریدن از روشهای صنعتی در فرآیند ها و روشها و زیر پا گذاشتن قواعد، به مهندسی مجدد روی آورد.با توجه به اینکه یکی از اهداف اجرای مهندسی ارزش، رضایت مشتری می با

شد، نظام آموزشی هم به عنوان یک فرآیند باید بتواند برای مشتریان خود(دانشجویان) ارزش مورد نظر را ایجاد کند، چون ایجاد ارزش یکی از عوامل به وجود آمدن انگیزش در انسان هاست.آموزش در دانشگاهها باید به صورت یک فرایند مورد توجه قرار گیرد.دانشگاه با فرهنگ گروهی در جهت تامین هدف مشترک باید بتواند برای مخاطبان خود ارزش ایجاد نماید،این امر جز از طریق تغی

یر در دیدگاههای سنتی آموزش عالی نسبت به مقوله آموزش امکان پذیر نیست.رسالت آموزش و پژوهش برای تامین بهبود بهره وری و کارایی سازمانهای بیرونی دیگر کافی نیست.بلکه سازمان آموزش عالی برای تامین رضایت مشتریان خود باید چگونگی تولید ثروت از دانش را هدف قرار داده و با تولید ارزش برای مشتریان خود،آنان را در استفاده بهینه از مواد آموزشی جهت ت

عریف کسب و کار برای خود و دیگران هدایت کند.به عبارت دیگر آموزش عالی باید بتواند آموزش خویش فرمایی را با استفاده از مهارتهای آموخته از دانشگاه برای مخاطبان خود مسجل کند.علاوه بر آن دانشگاهها به عنوان الگوی تفکر کارافرینی،خود نیز میتوانند به دانشگاههای کارافرین مبدل گشته و با نوآوری در کلاسهای آموزشی با کمک دانشجویان و فارغ التحصیلان از طریق بنگاههی اقتصادی تولید انبوه ایده را تا اجرای آن راه اندازی نمایند و برای دانشجویان فارغ التحصیل،شغل و برای خود درامد زایی کنند.در جهان امروز دانشی که نتواند ثروت ایجاد کند پذیرفته نیست و دانشگاههای کارافرین نیز برای منبع درامد خود باید کارافرینی کنند.مسلما مسئولیت اصلی چنین تحولی بر عهده رهبری سازمان آموزش عالی میباشد تا با تعهد به اهداف توسعه،هدایت آموزشی و توانمند سازی سرمایه های انسانی کشور را بر عهده گرفته و با تغییر نگرشهای آموزشی کهنه، دانش را ابزار تولید ثروت خویش فرمایی برای مخاطبان خود تعریف نماید(شبگو منصف،سید محمود،1386).اما در حال حاضر، چنین به نظر می رسد که دانشگاه ها به عنوان موتور محرکه تولید علم، در زمینه تربیت وآموزش نیروی انسانی ماهر و متخصص با چالش ها و نارسائی هایی مانند فشار ناشی از افزایش سریع تعداد دانشجویان و افزایش هزینه واحد های درسی روبرو هستند که هدف مهندسی مجدد اندیشه از بین بردن این چالش ها و نارسائی ها و بهبود فعالیت های دارای ارزش می باشد.

به کارگیری تکنیک مهندسی مجدد در نظام آموزش حسابداری:
همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد مهندسی مجدد سبب افزایش و ارتقای کیفیت خدمات ارائه شده و کاهش بهای تمام شده خواهد شد. بدین سان چون به نظر می آید که نظام آموزش حسابداری کشور امروزه، از یک سو، از نارسائی ها و چالش هایی( گلوگاه های آ

موزشی) در رنج است و از سوی دیگر به دلیل چالشهای فراروی این نظام در آینده(نیاز مدیران به حسابدارانی که همپای تغییرات تجارت و اقتصاد پیش روند) ضرورت پیاده سازی تکنیک مهندسی مجدد در نظام آموزش حسابداری نیازی انکار ناپذیر به شمار میرود. با اجرای این تکنیک، نظام آموزش حسابداری کشور مورد باز اندیشی قرار می گیرد و چالش ها و نارسائی های آن مشخص می شود. در ادامه به مهمترین این چالش ها و نارسائی ها اشاره خواهد شد.
همانطور که اشاره شد هر نظام آموزشی از سه قسمت، درون داد، فرآیند و برونداد آموزشی تشکیل شده است که نا رسائیها و چالشهای هر قسمت به طور جداگانه با پیاده سازی تکنیک مهندسی مجدد مورد بحث قرار می گیرد.
1)نارسائی و چالش های مربوط به درون دادهای نظام آموزشی حسابداری:
عدم توجه به پیشینه علمی دانشجویان حسابداری باعث می شود که ما در رشته حسابداری ترجیحا دانشجویانی را در دانشگاه پذیرش کنیم که معمولا دیپلمه های ریاضی فی

 

زیک یا علوم تجربی هستند و عده محدودی که به دانشگاه راه پیدا می کنند از دیپلمه های حسابداری هستند. به ادعای برخی دبیران آموزش و پرورش، اکثر این افراد شناخت وآگاهی کافی در مورد رشته حسابداری ندارند وپس از مدتی نسبت به حسابداری بی انگیزه می شوند(همت فر، محمود، 1382).
2)نارسائی و چالش های مربوط به فرآیند آموزشی نظام آموزش حسابداری:
الف) به روز نبودن سر فصل ها و برنامه های درسی
اندیشمندان زیادی در مورد برنامه های درسی اظهار نظر کرده اند. برای مثال گودسن (1994) برنامه درسی را مفهومی چند وجهی می داند که در سطوح مختلف و عرصه های گوناگون مورد مذاکره قرار گرفته است. به نظر لانگ استریت ویشن (1993)، برنامه درسی رویدادی تاریخی است به عبارت دیگر برنامه درسی به منظور تحقق یک مجموعه اهداف مشخص تدوین نشده است بلکه در پاسخ به پیچیدگی روز افزون تصمیم گیری در تعلیم وتربیت به روز نموده است( نصر، احمد رضا و همکاران، 1386).
عمده مشکلات سر فصل ها و برنامه درسی نظام آموزش حسابداری به شرح زیر می باشد:
الف-1) کم توجهی به دروسی مانند نرم افزارهای مالی وسیستم های اطلاعاتی حسابداری و مدیریت
الف-2) کم توجهی به دروسی مانند کار آموزی و پروژه مالی
الف-3) بی توجهی به دروسی مانند کارآفرینی
الف-4) وجود دروس تکراری با کمترین ارزش افزوده برای دانشجویان

سر فصل ها و برنامه درسی فعلی رشته حسابداری تابع شرایط اقتصادی چند کشور پیشرفته و صنعتی دنیاست و ما در ایران برنامه درسی مطابق با شرایط محیطی خودمان نداریم( ثقفی، علی، 1381). از دید شاغلین در حرفه، برنامه درسی رشته حسابداری بسیار قدیمی است و گویای شرایط فعلی اقتصادی کشور نمی باشد ( مجتهد زاده، ویدا، 1382). سر فصل ها و برنامه درسی رشته حسابداری نمی تواند پاسخ گوی نیاز های حرفه در هزاره جدید باشد( نیکو مرام، هاشم، 1385). به دلیل مسائل پیچیده اقتصادی و محیط در حال تغییر تجاری امروز، مدیران به حسابدارانی متفاوت از گذشته نیاز دارند که قدرت انعطاف پذیری بالایی را با این شرایط در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات(فاوا) داشته باشند( محمد زاده سالطه، حیدر، 1387). نداشتن تجربه عملی مناسب برای دانشجویان، آنان را در رشد و ترقی در مسیر حرفه باز می گذارد. توجه به کار آموزی در حین تحصیل مزایایی همچون افزایش توانایی عملیات فنی و محاسباتی و ایفای نق

ش موثر در تجزیه مالی و گزارشگری مالی را در بر خواهد داشت(حاجیها، زهره، 1387). کار آفرینی را باید یکی از ضروریات هزاره جدید دانست. متاسفانه اغلب دانشگاه های ما فقط رسالت خویش را منحصرا آموزش می دادند و کمتر برنامه هایی با دور نمای کارآفرینی دارند که متعاقبا سالانه شاهد فراغت هزاران دانش آموخته ای می شویم که کمترین نشانه نو آوری و اندیشه آفرینی در آنان نیست( حسینی لرگانی، سیده مریم و همکاران، 1387).
ب) منسوخ بودن روش تدریس حسابداری:

 

به مجموعه تدابیر منظمی که مربی برای رسیدن به هدف با توجه به شرایط و امکانات اتخاذ می کند، روش تدریس گفته می شود( شعبانی، حسن، 1374). در ایران اغلب مربیان، کتاب و محتوای آموزشی را که وسیله ای برای رسیدن به هدف است، هدف قرار می دهند و تمام کوشش خود را مصروف حفظ و تکرار مطالب می کنند و به علت عادت باورشان شده است که تدریس یعنی انتقال اطلاعات و معلومات از سوی مربی و حفظ کردن کورکورانه آن از سوی

فراگیر( نوروش، ایرج، 1382).
روش های قدیمی و منسوخ تزریق اطلاعات به دانشجویان باید برداشته شود، دانشگاه باید مکانی باشد که دانشجو در آن یاد می گیرد که چگونه فکر کند و چگونه تجزیه و تحلیل نماید ( پور علی لا کلایه، محمد رضا، 1387).پژوهش در باره کیفیت تدریس در دانشگاه از جمله مهم ترین مسائل است که از یک سو بازخورد مناسب برای تجزیه و تحلیل مسائل آموزشی،تصمیم گیریهای اساسی و برنامه ریزیهای راهبردی در اختیار مسئولان و دست اندرکاران آموزش عالی قرار میدهد و از سوی دیگر،مدرسان با آگاهی از کیفیت عملکرد خود در جریان تدریس قادر خواهند بود به اصلاح شیوه ها و روشهای آموزشی و در نتیجه،افزایش کیفیت تدریس خود بپردازن

د(stephen P.heyneman,2004).مارتنز تاکید میکند که توجه به آنچه که اساس یادگیری و تدریس مطلوب را تشکیل میدهد در ایجاد و توسعه سیتم های تضمین کیفی

 

ت از اهمیت اساسی برخوردار است.تضمین کیفیت بر این فرض اساسی استوار است که تدریس با کیفیت عالی یه حفظ تمرکز بر آنچه دانشجو یاد میگیرد و چگونگی یادگیری وی و همچنین،نحوه بهبود بخشیدن به کیفیت آن وابسته است(martnes,1998).بنابراین کیفیت مطلوب تدریس،برایند کیفیت مطلوب یادگیری قلمداد و در مراکز آموزش عالی اصولا ارتقای فرصتهای یادگیری موثر برای دانشجویان تعریف میشود. هدف از آموزش همانا یادگیری دانشجویان است(henson,2003).
3)نارسائی ها و چالش های مربوط به ستانده(خروجی) نظام آموزش حسابداری:
تغییرات سریع به عنوان مشخصه اصلی محیطی که حسابداران در آن فعالیت می کنند شناخته شده است. چنین به نظر می رسد که عدم توجه به تغییراتی که رخ داده است و ادامه هم خواهد داشت، اگر قرار باشداز حسابداری به عنوان ابزاری برای پاسخ گویی وراهی برای رشد و توسعه اقتصادی استفاده کرد، باید حسابدارانی تربیت نمود که جوابگوی تقاضاها و نیاز های جامعه باشند عدم ایجاد گرایش در مقاطع مختلف حسابداری سبب شده است که نظام آموزشی نتواند به آموزش حسابدارانی ورزیده جهت تامین نیاز های حرفه بپردازد( دنیویان، فاطمه، 1384).یونسکو در سال 1998 در کنفرانس جهانی اموزش عالی،توصیه های زیر را در مورد قابلیتهای لازم برای فارغ التحصیلان دانشگاهها را ارائه کرده است:
-منعطف باشند
-خلاق و نواور باشند

-کارآفرین باشند(داشتن توان و روحیه کارآفرینی به جای کارجویی)
-قادر به انجام کار گروهی و مشارکتی باشند
-قابلیت حرکت در میان عرصه های میان رشته ای را داشته باشند.
چنین به نظر میرسد که دانشگاههای کشور و سیستم آموزش عالی در حال حاضر فاصله زیادی را با مصوبه سال 1998 یونسکو دارند.
همانگونه که مشاهده شد نارساییها و چالشهای نظام آموزش حسابداری در هر سه قسمت تشکیل دهنده این فرایند وجود دارند. این گونه چالشها با مصرف منابع و بدون اینکه ارزش افزوده ای را ایجاد کنند در نهایت سبب نارضایتی مشتریان و در واقع ذینفعان از اطلاعات حسابداری خواهند شد.تکنیک مهندسی مجدد با شناسایی این گونه نارساییها و گلوگاههای آموزشی میتواند به کارامدی نظام آموزش حسابداری کمک کند
جمع بندی و نتیجه گیری:
در عصر حاضر، مهندسی مجدد اندیشه ضرورت خانه تکانی اساسی را برای اهداف توسعه در آموزش عالی به منظور مواجه با تغییر و دستیابی به پویایی را مسجل کرده است. با توجه به ماهیت دانشگاه ها در آینده و همچنین چالش های امروزی فرا روی آنها نیاز به تکنیک مهندسی مجدد به طور جدی احساس می شود. در این بین نظام آموزش حسابداری نیز با به کار گیری این تکنیک می تواند مراحل قبل از ورود به دانشگاه و تحصیل در دانشگاه و مرحله بعد از فارغ التحصیلی دانشجویان رشته حسابداری را مورد باز اندیشی بنیادین قرار داده و با کنار گذاری فرایندهای منسوخ گذشته و طراحی فرایندهای جدید، به کاهش بهای تمام شده خدمات آموزشی و افزایش کیفیت خدمات ارائه شده یاری رساند. چرا که مدیران فردا به حسابدارانی ن

یاز خواهند داشت که قدرت انعطاف پذیری بالایی را با تغییرات شرایط اقتصاد و تجارت جهانی داشته باشند، به کارگیری تکنیک مهندسی مجدد در نظام آموزش حسابداری سبب می شود که این نظام بتواند به تربیت و آموزش حسابداران ماهر، متخصص و آموزش دیده همت گمارد،تا شاهد ارتقا کیفیت نظام آموزش حسابداری کشور نسبت به گذشته باشیم.

منابع:
• عتمادی، حسین، 1377، شناسایی عوامل و موانع رشد آموزش حسابداری در ایران و ارائه برنامه کارا و کارآمد، پایان نامه دکتری، دانشگاه تربیت مدرس
• بحرینی، سید صادق، 1385، برسی تحلیلی اجرای مهندسی مجدد فرآیندها در آموزش عالی کشور، فصل نامه اندیشه صادق، شماره 23
• پور علی لاکلایه، محمد رضا، 1387، رویکردی نوین به آموزش حسابداری چالش های شرایط موجود و راه کارها، دانشگاه آزاد ارومیه
• ثقفی، علی و محمد زاده و نوین، عادل، 1371، اعتلا آموزش حسابداری در کشور های در حال رشد، فصل نامه بررسی های حسابداری و حسابرسی دانشگاه تهران، سال اول، شماره دوم
• ثقفی، علی، 1381، گفتگو با دکتر ثقفی در مورد آموزش حسابداری در ایران، فصل نامه حسابرس، شماره 15
• جعفری، مصطفی و اخوان، پیمان،1384، تحقق مفهوم ناب توسط مهندسی مجدد فرآیندها، فصل نامه مدیریت فردا ،شماره10 و 9، سال سوم

• حسینی لرگانی، سیده مریم و میر عرب رضی، رضا و رضایی، سعید، 1387، آموزش کارآفرینی در هزاره جدید، فصل نامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، شماره 50
• شبگو منصف، سید محمود، 1386، مهندسی مجدد اندیشه در آموزش، مجله روشن، سال 16، شماره 111
• شعبانی، حسن، 1374، روشهای تدریس در آموزش عالی، تهران

، انتشارات سمت

• طیبا، حسین، 1386، مهندسی مجدد، مجله رهبری و مدیریت، سال اول، شماره دوم
• فرج وند، اسفندیار، 1382، مبانی مدیریت دولتی، تبریز، انتشارات فروزش
• فرج وند، اسفندیار، 1386، نگاهی دوباره به مهندسی مجدد، ماهنامه تدبیر، شماره185
• کرمی، میثم،1387، مهندسی مجدد در سازمانها، مجله لوله و اتصالات
• کریمی، مجید و رود بارانی، محمد، 1386، مهندسی مجدد و متدولوژی تغییر سازمان، فصل نامه آسیا
• گیلانی نیا، شهرام، 1385، تاثیر تفکر ناب در بهبود مهندسی مجدد فرآیند ها، فصل نامه دانش مدیریت، سال 19، شماره 74
• گیتی نما، سحر و سلیمانیها، مجتبی، 1389، متدولوژی مناسب مهندسی مجدد در موسسات آموزش عالی، ماهنامه تدبیر، شماره 216
• محمد زاده، سالطه، حیدر و پناهی، سونیا، 1387، ظهور فناوری اطلاعات و افول روشهای سنتی آموزش حسابداری، فصل نامه حسابرس، سال دهم، شماره 42
• Cindy t. christen ( 2005), the restructuring and reengineering of AT & T, journal of public relation review
• Graft,A(1995),International development in assuring quality in higher education,London
• MARKE. NISSEN (1999), Knowledge- based knowledge managment in the reengineering domain, journal of decision support system
• Peter, flett & Adrienne, curry& adam, peat ( 2008),reengineering system in general practice, journal of information managment.

• Sanjay, goal & Vicki, chen ( 2008), integrating the global enter pries using six sigma: business process reengineering, international journal of production economics

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله ماشین ابزار تولیدی تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/2/27 1:56 عصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ماشین ابزار تولیدی تحت فایل ورد (word) دارای 102 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ماشین ابزار تولیدی تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ماشین ابزار تولیدی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ماشین ابزار تولیدی تحت فایل ورد (word) :

ماشین ابزار تولیدی

مکانیزم تشکیل تراشه براده
1-3 تغییر شکل لایه برش خورده در عملیات برش
از عمل یک دندانه دار قابل تشخیص است که ابزار به صورتی جهت گرفته تا مواد اضافی از قطعه کاروالد به شکل تراشه ها جدا شود. شکل1-3ماشین کاری توسط کره ها را نشان می دهد که 1-3( c) شکلی است که تراشه ها به صورتی مجسم شده اند که در برش فنی تولید می شوند.

وقتی که یک ابزار برش یک لایه از قطعه کار را بر می دارد، لایه برش نخورده در ابتدا به صورتی الاستیکی دچار تغییر شکل می شود که جداسازی بعد از تغییر پلاستیک رخ می دهد و نزدیک لبه برش ابزار جای می گیرد اگرچه بدیهی پنداشتن این مطلب که تغییر شکل در یک نقطه یا یک خط متمرکز می شود، مشکل می باشد. برخلاف تغییر شکل پلاستیک در یک ناحیه خاص مابین قطعه کار تغییر شکل نیافته در یک جهت و ابزار برش در جهتی دیگر به دام می افتد همانند شکل32 فرایند تغییر شکل می تواند به تغییر شکل ناشی از فشرده سازی قطعه کار مابین دو صفحه شبیه سازی شود، همانطور که در شکل32 (b)نشان داده شده است. جداسازی تراشه ها از قطعه کار والد درنزدیکی لبه برش ابزار جای می گیرد.

مشکل در مطالعه مکانیزم تغییر شکل تراشه، فرایند تغییر شکل تراشه در جلو ابزار برش می باشد. عمل کردن به مشابهت تغییر شکل پذیری همانند تغییر شکل های بسیار بزرگ در برش قطعه کار، مشکل می باشد. برای آنالیز فرایند تغییر شکل تراشه ها همیشه به تکنیک های تجربی متوسل شده اند. روش های مختلفی استفاده شده است.

(i) تصویر گرفتن از سطح کناری تراشه توسط دوربین های سرعت بالا و به میکروسکوپ
(ii) مشاهده گرفتن تغییر شکل هی کرید (مستقیما)
(a)روی سطح کناری قطعه کار و (b) روی سطح داخلی یک قطعه کار مرکب
(iii) آزمایش نمونه های بی حرکت تراشه که توسط موارد زیر به دست آمده

ماشین با افت ابزار و (b) توقف ناگهانی دستگاه

311مشاهدات میکروسکوپی مستقیم
فرایند برش می تواند از طریق یک میکروسکوپ کوچک مشاهده شود در نتیجه تغییر شکل درتوده می تواند مطالعه شود.اغلب یک دوربین به میکروسکوپ متصل می شود و تصاویر ضبط شده به دست می اید بهرحال روشی مناسب برای عملیات های محدود مانند بررسی کردن شکل تراشه و مسیرهای جریان و; می باشد. این تکنیک ها می تواند نتایجی را برای برش های کندتر یا ماشین کا ری کند سرعت به دست می دهد.
حتی 16تا20قاب در هرثانیه نتایج رضایت بخشی را برای بررسی پدیده ماشین کاری در حالت های تند تر حاصل نمی کند.
یک تصویر نمونه از فیلم دوربین که توسط ارنست برداشت شده است که تغییر شکل میله در حالیکه توسط ماشین کاری می شود به طور مستقیم بررسی شده است. در شکل شماره 33 نمایش داده شده و این مطالعه، مکانیزم تشکیل تراشه های ناپیوسته را اشکار نمود.
اگرچه چنین تصاویر ضبط شده ای تنها می تواند توسط آزمایش مشخصات تغییر یافته میله ای که دارد قطعه کار می شود. مورد انالیز قرار گیرد بعضی اوقات جریان جانبی این بررسی ها را مبهم می نماید. تصاویر ضبط شده از طریق دوربین تصویربرداری ساختاری ها میکروسکوپی راه آشکار نمی نماید. اغلب در سرعت های کم ، تغییر شکل های میله توسط این روش بررسی می شود.
312: روش هایی برای نمونه های تراشه بی حرکت

دو تکنیک جداگانه برای به دست آوردن ریشه های تارشه بی حرکت، استفاده می شود. بیشتر اوقات زمانیکه فقط ریشه تراشه مطلوب باشد، یک ماشین ابزار خودکار استفاده می شود همانطور که در شکل34نشان داده شده است. ایده اصلی، بارکردن ابزار توسط پیچ برشی می باشد که در نتیجه آن ابزار به دورپیچ لولا می چرخد.

شکل35 یک نمونه از دستگاه ابزار خودرکار با بارگذاری ارتجاعی نمایش می دهد. یک نسخه متفاوت که توسط کیسوگلو(kececioglu) دامس(das) و Bhattacharyya،okushima،ldadze و دیگران استفاده شده است درشکل 35وa قفل ابزار می باشد که در تماس با پیچ چرخنده B ، در زیر حرکت فنر منقبض شوندهC قرار دارد. نیروی فنر به قفل ابزار توسط میله و کابل تماسیD منتقل می شود. زمانیکه پیجB می چرخد در نتیجه صفحهE به نقطه F روی قفل ابزار و منطبق می شود.

ابزار آزادانه به پایین می چرخد تحت تاثیر نیروی برش PZ و نیروی منقبض شونده فنرQ .این دو نیرو در میزان بیشینه خود هستند، درزمان رهایی، نیروی برش به سرعت به صفر کاهش می یابد در حالیکه نیروی فنر به یک مقدار مقرر شده توسط تراکم اولیه فنر کاهش می یابد. دستگاه ابزار خود کار به طراحی دقیق نیاز دارد در نتیجه مساحت انحرافی در یک میزان ممکنه ای دار محدوده سرعت عملیات نگه دشاته می شود. از ساختار شکل 36میتوان نشان داد که زاویه حاصل از خط تقاطعQ برای بدست اوردن ریشه انحرافa به صورت زیر می باشد.

نگه دارنده در شرایط قفل در موقعیت تعادل قرار دارد. نیروی برش pz ، در نقطه ای از ابزار دریک فاصله (R) از نقطه لولا عمل می کند، نیروی فنرQ در یک فاصله L2 از لولا عمل می کند و نیروی وزن(W)

در یک فاصله3Lاز نقطه لولا عمل می کند. وقتی پیچ قفل رها می شود ابزار تحت عمل نیروی فنر به پایین می افتد. نیروی فنر به تدریج از مقدار فشاراولیه خودQکاهش می یابد. نیرو برشP2 طولی نمی کشد که در نقطه ابزار عمل می کند. با فرض اینکه PZ تا فاصله انحرافی عمل می کند، معادله دیفرانسیلی می تواند به شکل زیر نوشته شود.
رابطه 32

باحل این معادله و تعیین شرایط مرزی از ، زمان ازرابطه زیر محاسبه می شود
رابطه 33
درحالیکه
سرعت نسبی برای یک انحراف ریشه ثابت از طریق زیر حاصل می شود
رابطه 34
کهVTسرعت افت ابزار و سرعت افت ابزار و V=سرعت کار
زاویه I زاویه مابین مسیر سرعت افت ابزار و سرعت کار در نقطه تحکیم می باشد OKUSHIMAاکوشیما و Hitomiهیتومی یک نوع وسیله ساده تر در شکل ماشین استفاده کردند. Hastings هیستینگر از یک وسیله ای که ابزار توسط یک انفجار کوچک شارژ می شود استفاده نموده است، که ای انفجار به طور الکتریکی در یک موقعیت مناسب در حین برش انجام می شود. در شکل37شارژ انفجاری Aکه در یک اتاقک Bقرار گرفته، برای برش پیچ نگه دارC استفاده می شود. پیستونD موجب انتقال نیروی از شارژ درحال سوختن به قفل ابزارE می شود یک حلقه برآوردهF روی قطر بیرونی جدیده شده این پیستون قرار گرفته است.
تکنیک دیگری برای بی حرکت نکردن نمونه های تراشه به همراه قطعات ابزار چسبیده به آن، توسط یک است سریع استفاده می شود. یک نمونه دستگاه با ایست سریع که توسط LDADZEلولا زد، MULLIKمولیک و BHATTACHARYYAاستفاده می شود در شکل 38نشان داده شده است در کنار ابزار ماشه ای قرار دارد که چرخش عناصر حلقه ای که نگاهدارنده قطعه کار و تراشه است متوقف می نماید. اطلاعات حاصل شده از این آزمایشات بررسی پدیده تماس، فعل انفعالات تراشه ابزار را قادر می سازد.
نتایج حاصل از بررسی ها
از تحقیقات حاصل از روش های متفاوت ، توافق نظرات در سرتاسر جهان روی حقایق اصلی و اساسی مربوط به مکانیزم تغییر شکل تراشه به دست آمده است.
1-درحین ماشین کاری مواد هادی مانند آهن و آلومینیوم، سرب، مس، تیتانیوم، و ; یک ناحیه تغییر شکل پلاستیک در جلو لبه برش ملاحظه شده است
درنتیجه تغییر شکل پلاستیک، ضخامت تراشه بزرگتر از لایه برش نخورده می باشد
یک ناحیه مشخص از انفصال مابین تراشه و قطعه کار در جایی که تغییر شکل به تدریج در جهت لبه برش افزایش می یابد این ناحیه، ناحیه برشی یا ناحیه تغییر شکل اولیه نامیده می شود.

شکل39نتایجokushima اکوشیما که نمایانگر وجود ناحیه برشی در شرایط و سرعت برش 90m/minuteمی باشد.
تحقیقات اکوشیما در سرعت برش13mm/minute در شکل 10-3 نشان داده شده است تغییر شکل مواد در حال برش به صورت غیریکنواخت در ناحیه برشی توزیع شده است. دراین ناحیه ، تغییر شکل به تدریج در جهت ابزار برش و خیلی نزدیک به لبه برش افزایش می یابد. درناحیه برشی یک تغییر شکل بسیار شدید ملاحظه شده است.

اگرچه در ماشین کاری با سرعت های برش بالاتر، عرض ناحیه برشی بسیار کوچک می باشد و تقریبا 1تا 10 میکرون می باشد.این شرایط ایده تغییر شکل لایه ای که در یک ناحیه کوچک قراردارد و مربوط به یک برش موضعی می باشد را تایید می نماید. این ایدهpiisponen پسیین را قادر ساخت تا یک مدل کارت همانند با جائیکه لایه نازک فلز در سرتاسر سطح ابزار یکی پس از دیگری حرکت می کند را توسعه بخشد(که در شکل 311 مشاهده می کند).بنابراین، فرایندشکل گیری تراشه ها به صورت یک فرایند پی در پی لغزیدن در تمام برش کاری بخش های لایه درحال برش نمایان شده است. این ساده سازی به انالیز گسترده ای برای مکانیزم شکل گیری تراشه کمک کرده است.

(z) با مقایسه تغییر شکل تراشه ها توسط آزمایش کششی، مشاهده شده است که عمل فشار همه جانبه خاصیت لاستیکی مواد تحت شرایط برداشت فلز را افزایش می دهد.نتیجه بعد از مقایسه قطعات بسیار ریز ریشه های تراشه با قطعات بسیار ریز حاصل از ازمایشات کششی یا دیگر ازمایشات مکانیکی استاندارد، منتج شده است.

دربسیاری از موارد حالت های تغییر شکل یافته در حال برش نزدیک به حالت برش ساده می باشد.این مسئله ممکن است توسط آنالیز بافت مواد تغییر شکل یافته، اثبات شود.

از یک مطالعه شکل 312 به نظر می رسد که مسیر بافت با مسیربرش منطبق نمی باشد به طور مثال درطول B1نزدیک و یا حتی متقارن مسیر تغییر شکل حداکثر می باشد و در طول B2عمل می کند.

بنابراین بافت قطعات بسیار ریز نمونه های تراشه همانند مسیر تغییر شکل حداکثر پذیرفته شده است. تحت شرایط تغییر شکل بزرگ فرض اینکه خطوط بافت به مشابه خطوط تغییر شکل است، منطقی می باشد.
از جهت خط بافت با فرض برش خالص، درجه تغییر شکل می تواند به صورت زیر تخمین زده شود.

رابطه
که B2 =مسیر تغییر شکل حداکثر برای یک نقطه معین همانطور که در شکل312 نشان داده شده است
B1 =زاویه تفکیک مسیر برش برای نقطه مشابه
E =کرنش برشی یا برش، نسبی نقطه مشابه
این رابطه ریشه ها را به دست آورده است(بعدا نشان داده شده)
رابطه
اولین راه حل مسیر کشیدگی حداکثر را تعیین می کند . به طور مثال خطوط بافت یا زاویه توسط مسیر ناحیه برشی به دست می آید درحالیکه راه حل دوم مسیر فشار حداکثر عمود برمسیر کشیدگی را تفکیک می کند. اگرچه زاویه B1که خط برش درناحیه برشی را تفکیک می کند به طور قراردادی زاویه برش نامیده می شود. طرح ساده شده از فرض یک ناحیه تغییر شکل باریک تحت شرایط با اهداف محدود مجاز می باشد.
تغییر شکل دوایر تعیین مسیر تغییر شکل حداکثر را سامت
بابررسی تغییر شکل یک دایره به بیضی، موضوع اثبات می شود. زمانیکه در عرض تنش برشی می باشد، نقاط Aو B از دایره به مکان های B1,A1همانطور که در شکل 133 مشاهده می شود، انتقال می یابد. درحین دوره ای مشابه یک نقطه C روی دایره به نقطه C1جابه جا می شود
مختصات نقطه C1 به صورت زیر می باشد.
E کرنش برشی به صورت تعیین می شود
در مختصات قطبی
برای پیدا کردن رابطه بیضی که در نتیجه به تغییر شکل برشی ایجاد شده به صورت زیر عمل می کنیم
از انجا که فرض شده است امتداد تغییر شکل بافت همزمان با مسیرتغییر شکل اصل در کشش می باشد، محور اصلی بیضی باید مسیر بافت را تفکیک کند.ازاین رو معادله دیفرانسیلی 39برای مسیر بافت می باشد.
با بررسی رابطه 311 برای تعیین مسیر خط بافت رابطه 314 حاصل می شود.
با حل رابطه 314 E=ZLITZبه دست می اید.

بابررسی شکل 313(B)جایی که شعاع دایره برابر با واحد می باشد و با رابطه زیر توصیف می شود
درصورتیکه این دایره در جهت OR دستخوش تغییر شود، زمانیکه
درصورتیکه M شیب محور بزرگ وَMََِ شیب محور کوچک بیضی باشد
تا اینکه رابطه M و َMََِریشه های رابطه هستند
اگر زاویه مابین شیب امتداد و محور بزرگ باشد

رابطه 321
این رابطه درهرنقطه اعتبار دارد، مقدار E هرچقدر که باشد اما شیب باید یک جهت باشد و این تنها شرط مورد نیازمی باشد
با OX وdy مختصات قطبی، بیضی به صورت زیر می باشد.
رابطه 322
B,aنصف محورها باشند. ناحیه محدود به بیضی با ناحیه دایره برابر می باشد
بنابراین ab=1
نسبت محورها به صورت می باشد.

یک نقطه از بیضی به صورت زیر باشد.
با جانشین کردن در رابط 322

رابطه 323
رابطه 325
اگر یک دایره در صفحه میانی و قطعه کار قبل از ماشین کاری کشیده شود، اندازه cمنجر به تعیین c کرنش برشی و زاویه می شود. همانطور که از امتداد محور بزرگ بیضی به دست می آید، زاویه Bمی تواند کسر شود
باتوجه به آزمایشات ZORER ، kufareکوفارو، Aliev-smirno و افراد دیگر، که بارسم کردن تغییر شکل دوایر محاطی روی سطح قطعه کار به بیضی همانند شکل 14-3موارد زیر قرار شده است.
a) امتداد 3محور اصلی تغییرشکل
b) مقدار و نشانه 3محور اصلی تغییر شکل
c) طبیعت موادی که در حال برش دچار تغییر شکل می شوند. مثل نوع تنش
d) کرنش در حال برشE
شکل 315 به طور شماتیک تغییر شکل دوایر به بیضی ها را در حین شکل گیری تراشه نشان می دهد.
رابطه 326
R0=شعاع دوایر حک شده برروی قطعه کار
R1,Rc=نصف محورهای بیضی بعد از تغییرشکل
نوع شرایط تنش توسط مفهوم یک شاخص زاویه p تخمین زده می شود این شاخص از تئوری levy-ladeحاصل می شود.
رابطه 327

اگر مقدارهایE1,E2,E3 برای هرنوع تغییر شکل برقرارباشد،P میتواند تعیین می شود P=0Oبرای فشار خالص، برای برش خالص، P=30oبرای کشش خالص آزمایشات انجام شده توسط kufarerدر حالیکه برش با و باشد اشاره کرده است که شاخص زاویهf تقریبا 30oمی باشد، بنابراین تائید می کند که شرایط تنش در حین برش مواد هادی، برشی است کرنش در حال برشE ، توسط رابطه زیر حاصل می شود.

رابطه 328
تغییر شکل پلاستیک درگیر در شکل گیری تراشه ها برسختی مواد تاثیر می گذارد. سخت شدن معمولا با کاهش درخاصیت ها دی و یا از دست دادن خاصیت پلاستیکی، مشخص می شود. کرنش زمانیکه یک لایه دستخوش تغییر می شود، افزایش می یابد. درحین این فرایند، مواد دستخوش کرنش می شوند ،مقدار کرنش تراشه یک ویژگی از شدت تغییر شکل پلاستیک می باشد که توسط مواد قطعه کار متحمل می شوند. یک حراج از توزیع سختی در ناحیه شکل گیری تراشه در شکل 316 نشان داده شده است که مربوط به ماشین کاری مواد با کربن01درصد و سرعت برش 10m/minuteوعمق برش 12mmمی باشد.

از آنجا ملاحظه شده است که سختی در لایه تغییر شکل یافته یا بهش چسبیده به لایه تغییر شکل یافته(لبه ساخته شده) تقریبا2/1تا2 برابر سختی توده مواد تحریف نشده می باشد. برای ماشین کاری مواد هادی سختی مواد تغییر شکل یافته می تواند 3برابر بزرگتر از مواد تحریف نشده باشد.

اگرچه چنین افزایشی در میزان سختی با آهن چدنی که توانایی سخت شدگی کمتری دارد، غیرممکن می باشد. تغییر شکل پلاستیک و سخت شدگی لایه تحت تغییر شکل در فولاد خیلی بیشتر از آهن چدنی می باشد.

4) cokerتکنیک های فتوالاستیک را استفاده نموده است و از مدل های پلاستیک تراشه دمای شکل گرفته استفاده نموده و با استفاده از خطوط هم شیب و همرنگ قادر شده تا یک میدان اصلی از تنش ها را به دست آورد همانطور که در شکل 317 نشان داده شده است. تنش های بالای ابزار که تحت فشار شعاعی و تنش های پایین ابزار تحت کشش شعاعی قرار دارد. خطوط همرنگ (خطوطی که تنش های برشی ثابت دارند) در شکل 317 دیده می شود. محیط ناحیه برش پلاستیک می تواند از نتایج مشاهده شود.
32 مرور مکانیزم تغییر شکل
شکل32نشان می دهد که یک تراشه توسط یک فرایند تغییر شکل، حاصل می شود، زمانیکه درمعرض نیروی ابزار برشی روی قطعه کار قرار می گیرد. فرایند تغییر شکل درگیرشده در مکانیزم شکل گیری تراشه دررنج پلاستیک می باشد. به اثبات رسیده است که هیچ اثر پایداری توسط تنش های در حدود رنج پلاستیک تولید نمی شود.درمقایسه ، تنش ها در رنج پلاستیک ممکن است موجب تغییر شکل بزرگ شوند. دراین رنج تغییر شکل در مدت کوتاهی به صورت یک جداسازی ساده اتم می باشد که تغییرات ساختاری جبران ناپذیری به وقوع می پیوندد. دومکانیزم محتمل که دررنج پلاستیک خاتمه می یابد و تغییر شکل پلاستیک و شکس

ت به دنبال آن می آید: توسط شکست یا توسط تسلیم شدن
321:شکستfracture
شکست توسط بعضی عیوب مانند ترک میکروسکوپی یا تمرکز تنش در نزدیکی ترک، ایجاد می شود ،اگراین مقدار بالای تنش برابر با مقاومت چسبندگی مواد باشد، اتصال اتم ها در آن ناحیه، غلبه خواهد کرد. هنگامی که آنها شکسته می شوند، عیوب درسرتاسر مواد منتشر می شود و موجب شکست می شود.
Griffithگریفت یک مدل برای رشد خودبه خودی ترک توسعه داده است. هرزمان که انرژی سطح مورد نیاز وابسته به تولید سطح جدید از آزادسازی انرژی کرنش الاستیک در راس ترک، باشد مواد دچار شکست خواهند شد.

با بررسی یک ترک بیضوی نازک(شکل318)، انرژی مورد نیاز برای تولید دو سطح جدید توسط 2tتعیین می شود که دراین رابطهT انرژی سطح مواد و مساحت سطح AB می باشد.
Shaw یک معیار برای رشد ترک را بنا نهاد این معیار توسط برابری انرژی کرنش در رامس ترک با انرژی سطح موردنیاز توسط 2T() تعیین می شود.انرژی کرنش الاستیک ذخیره شده توسط رابطه زیر تعیین می شود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله کهکشان تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/2/27 1:56 عصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله کهکشان تحت فایل ورد (word) دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله کهکشان تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله کهکشان تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله کهکشان تحت فایل ورد (word) :

مقدمه
همه چیز در حال گردش است. زمین به دور خورشید مى چرخد و ماه تنها قمر زمین به دور زمین. زمین و تمامى سیارات منظومه خورشیدى نیز به دور ستاره بزرگ خورشید مى چرخند. منظومه خورشیدى ما که در یکى از بازوهاى کهکشان راه شیرى قرار دارد به دور هسته مرکزى راه شیرى مى چرخد. کهکشان راه شیرى در خوشه اى به نام گروه محلى قرار دارد. تمامى کهکشان هاى گروه محلى نیز به دور مرکز گروه محلى در حال چرخش هستند. از گردهم آمدن گروه ها و خوشه هاى بسیارى همچون گروه محلى، مجموعه بسیار بزرگ ترى به نام «ابر خوشه » تشکیل مى شود. دنیایى که ما در آن زندگى

مى کنیم از میلیون ها ابر خوشه تشکیل شده است. حالا مى خواهیم از زمین کوچکمان که در این دنیاى بزرگ، حتى به اندازه یک نقطه کوچک هم نیست خارج شویم و به سوى اولین لحظات تشکیل عالم برویم. زمانى که نه من و نه شما و نه هیچ موجود زنده اى وجود نداشت. بیش از 13 میلیارد سال پیش تمام انرژى هاى دنیا، یعنى تمام آن چیزى که هم اکنون وجود دارد به صورت اصلى ترین ماده تشکیل دهنده انرژى در یک نقطه وجود داشت. (در طول مقاله از واژه هاى کیهان و عالم

استفاده مى شود که هر دو به یک معنا است. ) این نقطه با انفجارى بزرگ منفجر شد و انرژى خود را در تمام جهات پخش

کرد. این لحظه راBig Bang (انفجار بزرگ) و در معادل فارسى«مهبانگ» مى گویند. پس از انفجار بزرگ تمام انرژى هاى دنیا که در یک نقطه جمع شده بود در تمام جهات پخش و گسترده شد که اکنون نیز ادامه دارد. به زبان ساده دنیا از زمان انفجار بزرگ

تا اکنون در حال انبساط (باز شدن) است. پس از دو دقیقه با همجوشى پروتون ها و نوترون ها، دوتریوم درست شد. پس از سه دقیقه، هلیوم از همجوشى دوتریوم، پروتون ها و نوترون ها پدیدار شد. در آن موقع چگالى جرمى ماده از چگالى ماده معادل انرژى فوتون ها کمتر بوده است، در حالى که هم اکنون چگالى جرمى ماده از چگالى ماده معادل انرژى فوتون ها بیشتر است. در ابتداى تشکیل عالم نوترون ها، پروتون ها و الکترون ها تنها سهم ناچیزى از مقدار ماده را داشتند و این فوتون ها بوده اند که انحناى فضا- زمان را به وجود مى آوردند.
صدهزار سال پس از تشکیل عالم، دماى کیهان هشت هزار کلوین بود در حالى که نهصد هزار سال بعد دماى دنیا به سه هزار درجه کلوین کاهش یافت. در این زمان به دلیل افت دما و خنکى نسبى اى که به وجود آمده بود پروتون ها و الکترون ها با یکدیگر درهم آمیخته شدند تا این که اتم هاى خنثى هیدروژن را به وجود آوردند. کیهان در این زمان(یک میلیون سالگى) براى نخستین بار شفاف شد که با وقوع شفافیت فوتون هاى زمینه میکروموجى کیهانى در تمام عالم گسترش یافتند. در این هنگام قسمت هایى از کیهان که مقدارى از میانگین چگال تر بودند تبدیل به خوشه ها، ابرخوشه ها و کهکشان ها شدند و قسمت هاى کوچک و کم تراکم تر باقیمانده تبدیل به فضاى میان ابرخوشه ها شدند. طى یک دوره چند میلیون ساله ابر هاى گازى به وجود آمدند که هسته اولیه تشکیل ستارگان بودند. کهکشان راه شیرى در یک ابر چرخنده کم سرعت از هیدروژن و هلیوم که در حدود 100 کیلوپارسک (326 سال نورى) پهنا دارد تشکیل شد. البته هنوز معلوم نیست که کهکشان ما از یک ابر بزرگ گازى تشکیل شده یا آن که از تعدادى ابرهاى کوچک که با یکدیگر درهم آمیخته شده اند. در سیر تکمیلى و گسترش

عالم در مرکز کهکشان راه شیرى دو مرکز بسیار پرانرژى که سیاهچاله هستند به وجود آمد که به نوعى نقطه تعادل و جاذبه گردشى کهکشان است. بیش از 5/4 میلیارد سال پیش منظومه خورشیدى ما در درون یکى از ابرهاى گازى کهکشان راه شیرى متولد شد. در ابتدا بخش هایى از این ابر بزرگ شروع به متراکم شدن کرد و بر اثر کشش گرانشى فشرده شد تا به صورت یک توده کروى شکل درآمد. پس از صد هزار سال خورشید به صورت یک کره بسیار کوچک متولد شد. خورشید کوچک

 

 

 

 

 

مدام داغ تر و گرم تر مى شد و به سرعت به دور خود مى چرخید و از خود ماده در فضا رها مى کرد. پس از مدتى خورشید به دوران بلوغ خود رسید. در این دوره اولین انفجارهاى هسته اى خورشید آغاز شد که سبب درخشش این ستاره بزرگ مى شد. خورشید از ابتداى پیدایش خود تاکنون مدام در حال تبدیل ماده به انرژى است. حلقه هایى از موادى که از خورشید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدا مى شدند کم کم به صورت اجرام کوچکى درآمدند و پس از مدتى بر اثر گرانش بسیار بالاى خورشید در مدار هایى متفاوت شروع به چرخیدن کردند. این اجرام که توده هاى کوچک چرخانى در میان توده هاى بزرگى از گاز و غبار بودند پس از طى چندین میلیون سال تبدیل به سیارات بزرگ و کوچکى شدند که امروزه به نه نام مختلف همچنان به دور خورشید بزرگ

 

 

در حال گردش هستند. هر نه سیاره منظومه خورشیدى در نه مدار مختلف و در فاصله هاى معینى از خورشید قرار دارند که به ترتیب از اولین سیاره نزدیک به خورشید عبارتند از «عطارد، زهره، زمین، مریخ، مشترى، زحل، اورانوس، نپتون و پلوتو.»
یوهان کپلر قوانین سه گانه اى را کشف و براى حرکت سیارات وضع کرده است که شامل مواد ذیل است: 1-همه سیاره ه

 

ا در یک مدار بیضى شکل به گرد خورشید مى چرخند. 2- هر سیاره اى که در گردش خود نزدیک به خورشید مى رسد، سرعتش بیشتر مى شود. 3- بین مسافت و دورى سیاره از خورشید با زمانى که مدار خود را مى پیماید، نسبت خاصى برقرار است.
سیاره«پلوتو» که در دورترین فاصله خود از خورشید هفت میلیارد کیلومتر از آن فاصله دارد زاویه مدارى متفاوتى نسبت به دیگر سیارات دارد. مدار تمامى سیارات منظومه خورشیدى تقریباً موازى با خورشید است اما مدار پلوتو در حدود 40 درجه از مدار دیگر سیارات به دور خورشید، داراى انحنا است. آخرین سیاره منظومه خورشیدى «پلوتو» به دلیل فاصله بسیار زیادى که با زمین دارد تا سال 1930 کشف نشده بود تا این که در همین سال «کلاید تومبا» ستاره شناس آمریکایى توانست آن را رصد کند. کمترین فاصله پلوتو با زمین چهار میلیارد و سیصد میلیون کیلومتر است. اما کلوخه هاى کوچکترى که از خورشید جدا شده بودند تبدیل به اقمار سیارات و کلوخه هاى کوچک تر از آن ها نیز تبدیل به سیارک ها شدند. تاکنون تنها در حدود 110 سیاره دیگر کشف شده است که به دور ستاره اى همانند خورشید در حال گردشند. سیاراتى که تاکنون کشف شده اند در فاصله هاى بسیار دورى از زمین قرار دارند و تقریباً در اندازه هاى مشترى و زحل هستند.
دنیاى پهناور ما همچون بادکنکى که در حال باد شدن است مدام در حال بزرگ شدن است و هر روز بر پهناى آن افزوده مى شود. بر طبق قانون هابل کهکشان هاى دوردست با سرعتى به تناسب دوریشان از ما فاصله مى گیرند، بنابراین کیهان به طور یکنواخت در حال انبساط است. البته بایستى بدانید که کهکشان ها خود در حال انبساط و بزرگ شدن نیستند بلکه این فضا- زمان است که منبسط مى شود و کهکشان ها را با خود مى برد. براساس این قانون اگر عالم باز یا مستوى باشد، انبساط تا بى نهایت ادامه دارد و اگر بسته باشد انبساط متوقف شده و عالم شروع به رمبش (انقباض) مى کند. چون گرانش از سرعت انبساط عالم مى کاهد ممکن است که روزى پیروز شود و موجب توقف گسترش عالم و در نتیجه فروریختن کیهان در خود شود. براى درک بهتر مثالى بیان مى کنیم: سرعت گریز از زمین 4/11 کیلومتر بر ثانیه است. حال اگر موشکى با سرعت کمتر بخواهد از جو زمین خارج شود جاذبه زمین این اجازه را به او نمى دهد و موشک به سمت زمین باز مى گردد. پس اگر سرعت نسبى دو کهکشان از سرعت گریزشان کمتر باشد روزى انبساط پایان یافته و کیهان شروع به انقباض مى کند و اگر سرعت گریزشان بیشتر باشد انبساط عالم ادامه خواهد داشت. براى رسیدن به پاسخى قطعى درباره سرنوشت عالم ما،

در ابتدا بایستى به چگونگى پیدایش آن پى برد. هم اکنون گروهى از دانشمندان فیزیک در حال بررسى زمان صفر انفجار بزرگ از طریق «نظریه ریسمان ها» هستند. نظریه ریسمان ها فرضیه اى نوین و جدید است که هنوز به صورت تجربى ثابت نشده است. بر طبق این نظریه، عالم در رده اى بنیادى تر از رشته ها با ریسمان هایى ساخته شده که با فرکانس هاى مختلف ارتعاش مى کنند. پژوهش درباره ماهیت انفجار بزرگ به ظاهر تنها از طریق نظریه ریسمان ها امکان دارد اما زمان پاسخ به چنین پرسشى سخت و دشوار که بزرگ ترین معماى عالم است هرگز معلوم نخواهد بود.

ستاره‌ها را کمابیش همیشه می‌توان به همراه گاز، غبار و «ماده تاریک» در مجموعه‌هایی به نام کهکشان یافت. 10 تا 20 درصد هر کهکشان از ستارگان، گاز و غبار تشکیل شده است. نیرویی که یک کهکشان‌ را برپا نگاه میدارد و از پراکنده شدن آن جلوگیری می‌کند نیروی گرانش است. اجزاء کهکشانی همگی گرد یک کانون مشترک گردش دارند. از برخی نشانه‌ها چنین برمی‌آید که ممکن است در کانون برخی، یا حتی بیشتر کهکشان‌ها سیاهچاله‌هایی وجود داشته باشد. یک کهکشان در آغاز یک نیاکهکشان است که پس از تکامل به صورت یک کهکشان درمی‌آید.

واژه کهکشان از دو واژه فارسی «کاه» و «کشان» ترکیب یافته و علت این نامگذاری تمثیل این پدیده‌های اخترشناختی به حالتی است که خرمنی از کاه بر روی زمینه‌ای سیاه کشیده شده و کاهدانه‌ها (ستارگان) بر روی آن پراکنده گردیده‌اند.
تاریک‌ترین کهکشان کم نورترین و کوچکترین کهکشان دنیا در نزدیکى کهکشان معروف آندرومدا(M31) قرار دارد.
این کهکشان تاریک آندرومدا IX، یک کهکشان کروى کوتوله و بسیار کم نور با قطر 3000 سال نورى است که

در نزدیکى کهکشان آندرومدا(M31) و در فاصله تقریبى 5/2 میلیون سال نورى از زمین قرار دارد. این کهکشان کوتوله داراى کمترین روشنایى سطحى در میان کلیه کهکشان هاى شناخته شده است و روشنایى آن 100 هزار بار کمتر از کهکشان راه شیرى است.

کشف کهکشان آندرومدا IX با استفاده از تلسکوپ 5/2 مترى آیزاک نیوتن واقع در جزایر قنارى شناخته شد. کشف کهکشان «آندرومدا IX» کمک مهمى به ستاره شناسان براى حل مسئله ماده تاریک در عالم است.

در تعریف ماده تاریک باید گفت که جرم قابل رویت کهکشان ها و خوشه هاى کهکشانى، تنها یک دهم میزانى است که از روى حرکت آنها و قواعد دینامیکى محاسبه مى شود. به عبارت دیگر ستاره شناسان هم اکنون تنها حدود 10 درصد جرم «موجود» در کیهان را مى توانند رصد کنند.

براساس نظریه هاى کیهان شناختى، ماده تاریک در جریان انفجار بزرگ (Big Bang) به وجود آمد و با انبساط جهان، بهصورت توده اى شکل درآمد و بدین ترتیب، بذر اولیه کهکشان ها در عالم پاشیده شد. اما بعد از آن، ماده قابل رویت موجود در عالم، به علت سرد شدن بیش از اندازه، توسط ماده تاریک جذب شد.

با توجه به محاسبات صورت گرفته در مورد مقدار ماده تاریک موجود در عالم، تعداد کهکشان هاى اقمارى کهکشان هایى مانند کهکشان راه شیرى و آندرومدا (M31) بایستى 100 برابر بیشتر از تعدادى باشد که ستاره شناسان تاکنون موفق به کشف آنها شده اند. کشف کهکشان کوتوله و کم نور «آندرومدا IX» در اطراف کهکشان آندرومدا، ممکن است بخشى از مسئله ماده تاریک عالم که قبلاً قابل رویت نبود را حل کند
اشکال کهکشانها
اشکال کهکشانها بر اساس شیوه‌ای طبقه بندی می‌شود که طبق

شیوه طبقه بندی ستاره شناس آمریکایی ، ادوین هابل (1953- 1986) ، شکل یافته است. در مورد تکامل کهکشانها اطلاعات قطعی کمی در دست است. تنها مطلب مورد اطمینان این است که کهکشانها میلیاردها سال پیش به شکل توده‌ای از ابرهای گازی و غباری بوجود آمدند.

کهکشان بیضوی
کهکشانهای نامنظم هیچ شکل یا ساختار منظمی ندارند، آنها دارای جرم بیشتری از کهکشانهای دیگر هستند و بیشتر ستاره‌های موجود در آنها دارای طول عمر کم و درخشان می‌باشند. با وجود اینکه بسیاری از کهکشانهای نا منظم در بر گیرنده نواحی تابان گازی هستند که ستاره‌ها در آنها شکل می‌گیرند، بیشتر گاز میان ستاره ای کهکشانها بایستی متراکم شوند تا ستاره‌های جدیدی بوجود آورند. حدود 5% از هزار کهکشان درخشان را کهکشانهای نا منظم تشکیل می‌دهند. این در حالی است که یک چهارم کهکشانهای شناخته شده نیز کهکشانهای نامنظم هستند.
کهکشانهای مار پیچی
کهکشانهای مارپیچی دارای بازوهایی هستند که شکلی مارپیچی در اطراف بر آمدگی مرکزی یا هسته ، قرصی ایجاد می‌کنند که چرخش هسته با چرخش بازوهای آن همراه می‌شود. جوانترین ستاره‌های کهکشانهای مارپیچی در بازوهای کم توده یافت می‌شوند و ستاره‌های کهن اکثرا در هسته متراکم قرار دارند. کهنترین ستاره‌ها در هاله‌های کروی پراکنده قرار دارند و اطراف قرص کهکشانی را فرا گرفته‌اند. بازوهای مذکور همچنین دارای غبار و گاز فراوانی هستند که منجر به تشکیل ستاره‌های جدید می‌شود.

کهکشان مارپیچی میله ای
یک کهکشان مارپیچی میله‌ای دارای یک هسته برآمدگی مرکزی کشیده شده و میله‌ای شکل است. همزمان با چرخش هسته اینطور به نظر می‌رسد که در هر سوی هسته یک بازو نیز می‌چرخد. برخی ستاره شناسان عقیده دارند کهکشان راه شیری نیز یک کهکشان مارپیچی میله‌ای است. شکل کهکشانهای مارپیچی و کهکشانهای مارپیچی میله‌ای متغیر است.
از کهکشانهای با برآمدگیهای مرکزی بزرگ با بازوهای نه چندان بهم پیوسته تا کهکشانهای با برآمدگیهای مرکزی کوچک و بازوهای آزاد. گر چه کهکشانهای مارپیچی و مارپیچی میله‌ای پیش از این به عنوان دو نوع کهکشان متفاوت طبقه بندی می‌شدند، ولی امروزه ستاره شناسان آنها را مشابه می‌دانند.
کهکشانهای بیضوی
کهکشانهای بیضوی از نظر شکل ، از شکل بیضی‌گون (شبیه توپ فوتبال امریکایی) تا شکل کروی متغیر هستند و اشکالی ما بین این دو نیز یافت می‌شوند. بر خلاف کهکشانهای دیگر که نوری آبی از ستاره‌های فروزان و کم عمر منعکس می‌کنند، کهکشانهای بیضوی زرد رنگ بنظر می‌رسند. علت این امر توقف شکل گیری ستارگان در این کهکشانها می‌باشد که در نتیجه تقریبا تمام نور آنها از ستاره‌های غول سرخ که دارای طول عمر زیادی هستند تأمین می‌شود.

کهکشانهای فعال و غیر عادی
از تمام کهکشانها میزان معینی تشعشع الکترومغناطیسی ساطع می‌شود. برخی کهکشانها ، به طرز غیر عادی ، مقادیر زیادی تشعشع تابش می‌کنند. این کهکشانها ، کهکشانهای فعال نامیده می‌شوند. انرزی آنها از منبعی با جرم بسیار زیاد اما به هم فشرده که در مرکز کهکشان فعال قرار دارد تأمین می‌شود.
انرژی اغلب بصورت اشعه ایکس ، موج رادیویی و همچنین نور است و میزان انرژی آزاد شده به قدری زیاد است که نمی‌توان تصور کرد ستاره‌ها آنرا بوجود آورده باشند. ستاره شناسان بر این عقیده اند که تنها جسمی که قادر است این مقدار انرژی را ازاد کند یک حفره سیاه فوق العاده پر جرم است. بنابر این، علت اینکه برخی کهکشانها از جمله کهکشان خودمان انرژی نسبتا کمی آزاد می‌کنند این است که حفره سیاه مرکزی کوچکی را در میان گرفته‌اند.

کوازارها
بنظر می‌رسد که کوازارها (شبه ستاره‌ها) هسته فعال کهکشانهای دور دست باشند. آنها درخشانترین ، سریعترین و دورترین اجرام شناخته شده در جهان هستند. کوازارها همانند ستارگان از سطح زمین به مثابه یک نقطه نورانی خیلی ریز دیده می‌شوند. اگر چه کوازارها فقط به اندازه منظومه شمسی هستند، نور برخی از آنها مسافتی در حدود 10 میلیارد سال نوری را طی می کند تا به ما برسد. ما برای اینکه بتوانیم چنین اجرام دوری را شناسایی کنیم نیاز به تابش زیاد نور آنها داریم. تشعشع انرژی بعضی از کوازارها حدود 100 برابر تشعشع کهکشانهای عظیم است.

با گسترش جهان کوازارها که در لبه خارجی آن قرار دارند بسرعت از زمین فاصله می‌گیرند. دورترین کوازارهایی که قابل رویت حدود 12 میلیارد سال نوری در جهت انتهای قابل مشاهده جهان قرار دارند. بخاطر زمان زیادی که طول می‌کشد تا نور کوازارها به زمین برسد، این کهکشانها ستاره شناسان را قادر می‌سازند تا جهان را در اولین مراحل شکل گیری ، مورد مطالعه قرار دهند. کوازارها فوق العاده درخشان و در عین حال بسیار مهم فشرده می‌باشند. در مقایسه با گستره کهکشان راه شیری که 100000 سال نوری می‌باشد، کوازارها قطری معادل چند روز یا هفته نوری را تشکیل می‌دهند.

کهکشانهای رادیویی
تمامی کهکشانها ، موج رادیویی ، نور قابل رویت و انواع تشعشع از خودشان تولید می‌نمایند. انرژی رادیویی یک کهکشان رادیویی خیلی متراکمتر از انرژی کهکشانهای معمولی است. این انرژی از دو قطعه خیلی بزرگ ، یا ابرهای عظیم الجثه متشکل از ذرات در حال دور روشن از کهکشانها تشتشع می‌یابند.

این ابرهای عظیم از فورانهای گازی که از مرکز کهکشان با سرعتی معادل یک پنجم سرعت نور خارج می‌شوند، در آسمان شکل می‌گیرند. به نظر می‌رسد که فوران این انرژی عظیم توسط یک حلقه پیوستگی صورت می‌گیرد که یک حفره سیاه خیلی متراکم را در بر می‌گیرد و در مرکز کهکشان واقع است. از هر یک میلیون کهکشان فقط یکی از آنها یک کهکشان رادیویی است.

تصادم کهکشانها
بیشتر کهکشانها از کهکشانهای همسایه خود صد هزار سال نوری فاصله دارند. به هر حال، بعضی از کهکشانها تا اندازه‌ای به یکدیگر نزدیک می‌شوند که نیروی جاذبه دو طرفه آنها اشیاء موجود در کهکشانها دیگر را به اطراف خود می‌کشد و این امر باعث بوجود آمدن توده‌هایی به نام دنباله‌های کشندی می‌گردد، که این دنباله‌ها مانند پلی کهکشانها را به یکدیگر وصل می‌نمایند. نزدیکی بیش از حد کهکشانها ممکن است، توأم با تصادم آنها گردیده و به دنبال این عمل یک تغییر شکل بنیادی در شکل ظاهری آنها صورت پذیرد.

کهکشان راه شیری
در شبی تاریک و صاف ، ستارگان چنان می‌درخشند که گویی می‌توان با دست آنها را لمس کرد. در واقع بیشتر ستارگان قابل دید برای چشم غیر مسلح ، در محدوده یک هزار سال نوری واقع هستند. گذشته از ستارگان چشمک زن ، نواری مه مانند و کم نور در سرتاسر آسمان کشیده شده است که به آن راه شیری می‌گوییم. این مه حفره فام ، دهها هزار سال نوری با ما فاصله دارد. با دوربین دو چشمی یا تلسکوپ کوچک ، به صورت اجتماع انبوهی از هزاران هزار ستاره کم نور دیده می‌شود. گرچه این ستارگان بسیار دور دست هستند، ولی مجموع نور آنها را می‌توان با چشم دید.

مشخصات کهکشان راه شیری
کهکشان راه شیری ، کهکشانی مارپیچی است که شامل حدود 500 میلیارد ستاره است. این کهکشان حدود 10 میلیارد سال پیش ، از یک ابر عظیم گاز و غبار تشکیل یافت. در قسمت مرکزی کهکشان راه شیری هسته‌ای کروی قرار دارد که ممکن است شامل یک حفره سیاه نیز باشد. هسته توسط گروهی از دنباله‌های مارپیچی در برگرفته شده است. این دنباله‌ها از ستاره‌های فروزان تازه شکل یافته تشکیل شده‌اند. هسته و قرص کهکشان با هاله‌ای از ستاره‌هایی با طول عمر بسیار زیاد ، در بر گرفته شده‌اند.
قطر هسته یک کهکشان در حدود 10000 سال نوری است. قسمت احاطه کننده هسته دارای قطری برابر با 100000 سال نوری و ضخامتی برابر با 1000 سال نوری است . هاله کهکشان دارای قطری تا 50000 سال نوری است. منظومه شمسی (شامل ابر اوپتیک-اورت) با عرضی برابر با سه سال نوری نسبتا کوچک به نظر می‌رسد. خورشید با سرعتی حدود 220 کیلومتر (135 مایل) در ثانیه ، مرکز کهکشان را در مدت زمانی حدود 250 میلیون سال دور می‌زند. تا کنون خورشید 15 تا 20 دور به گرد هسته کهکشان چرخیده است.

گذر صورتهای فلکی از راه شیری
بیرون از راستای راه شیری تعداد بسیار کمی ستاره کم نور وجود دارد. بطوری که درخشش مبهمی نیز از آنها آشکار نمی‌شود. به علت آنکه راه شیری دایره کاملی در سرتاسر آسمان تشکیل می‌دهد، در هر نقطه روی زمین می‌توان بخشهایی از آن را دید. چند صورت فلکی مهم که راه شیری از میانشان می‌گذرد، شامل ذات الکرسی ، پرساوس ، ممسک الاعنه (ارابه ران) ، تکشاخ ، بادبان ، صلیب ، عقرب ، قوس ، دلو و دجاجه است.
فراوانی میدان ستاره
انبوهترین میدان ستاره‌ای ، در راه شیری جنوبی قرار دارد که منظر زیبایی در آسیای جنوبی و آفریقایی جنوبی بوجود می‌آورد. برای رصد کنندگان واقع در نیمکره شمالی ، بهترین حالت راه شیری اواخر تابستان دیده می‌شود. هنگامی که دجاجه را بتوان در بالای سر دید.
ماهیت راه شیری
ما منظره کهکشان عظیم و پرستاره‌ای را که درون آن زندگی می‌کنیم، به صورت راه شیری می‌بینیم. در کهکشان ما ، احتمالا صد هزار میلیون ستاره وجود دارد. ما در میان این کهکشان هستیم و به همین دلیل نمی‌توانیم شکل کلی آن را به آسانی تجسم کنیم. در واقع ، کهکشان راه شیری ، شبیه یک چرخ فلک غول پیکر است و دو بازوی پرستاره دارد، که چندین بار به دور بخش مرکزی پیچیده‌اند. طول کهکشان ما 100000 سال نوری است. 30000 سال طول می‌کشد تا یک پیام رادیویی از زمین به مرکز آن برسد. اگر ستارگان کهکشان را با سرعت سه ستاره در یک ثانیه بشماریم، هزار سال طول می‌کشد.

قسمت نورانی راه شیری
روشن ترین بخش راه شیری در صورت فلکی قوس است. تلسکوپهای رادیویی فروسرخ ، علامتهای پرقدرتی از این منطقه آشکار می‌کنند. شاید درمرکز بیظلم کهکشان ما ، یعنی نقطه‌ای در راستای صورت فلکی قوس ، سیاهچاله بسیار بزرگی وجود داشته باشد که آزادانه ستارگان و سیاره‌ها را می‌بلعد و توده انبوهی از آنها را در کنار هم جمع می‌کند.

عکس اشعه X از کهکشان راه شیری توسط ناسا

تغییر صورتهای فلکی
چرخش آرام کهکشان ما که در آن بخشهای مرکزی پیوسته از قسمتهای بیرونی پیشی می‌گیرند، به این معنی است که ستارگان نیز بطور مداوم در پهنه آسمان حرکت می‌کنند. در چند میلیون سال آینده ، منظره صورتهای فلکی در نتیجه این حرکت بی وقفه ستارگان تغییر حالت خواهد داد.
کهکشان امراه المسلسله
در گروه محلی کهکشان ها، کهکشان بزرگ امراه المسلسله (که به M31یا NGC224 نیز معروف است) شایسته توجه است – توجهی که معلول شباهت بسیار زیاد آن به کهکشان ماست و درباره آن اطلاعاتی در اختیار ما قرار می دهد.
این کهکشان، اگر چه اندکی بزرگتر از کهکشان ماست، ولی از فاصله 2،000،000 سال نوری چون لکه ابر مانند کم سویی از قدر ظاهری 3/4 به چشم برهنه می آید.
زیبایی این کهکشان، در عکسهایی آشکار می شود که با زمان عکسبرداری طولانی گرفته شده اند. در این عکسها کهکشان چون قرص بیضوی کم ضخامتی به نظر می رسد که با خط دید زاویه 15 درجه می سازد. مرکز بیضی فوق العاده پرنور است و با دو بازوی مارپیچی احاطه شده است که بیش از چهار بار هسته را دور می زنند. بازوها شامل تعداد زیادی سحابی است.
تفکیک بازوهای مارپیچی به ستارگان منفرد مدتها پیش در 1923 صورت گرفت،اما تلاشهایی که برای تشخیص ستارگان مجزا در بخش مرکزی به عمل آمد تا بیست سال بعد از آن، نافرجام ماند. مرکز کهکشان در همه عکسها به صورت توده روشنی بود بدون هیچ گون جزئیات.
توده روشن مرکزی در 1943 با موفقیت تفکیک شد.برای این کار به جای صفحات عکاسی معمولی که تا آن زمان به کار برده می شد و نسبت به نور آبی حساس بود، از نوع جدیدی صفه عکاسی که نسبت به نور سرخ حساس است استفاده شد. بر روی این نوع جدید صفحات عکاسی، ستارگان به وضوح تمام به واحد های متمایزی تفکیک شدند. این کشف پیامد های تازه ای نیز داشت که مهم ترین شان این بود که ستارگان را می توان به دو گروه کلی تقسیم کرد: جمعیت های ستاره ای و جمعیت های ستاره ای .
ستارگان جمعیت معمولا در بازوهای کهکشان های مارپیچی و نیز در کهکشان های نامنظم نظیر ابرهای ماژلانی یافت می شوند. صفت ممیزه این گروه از ستارگان اینست که رنگ آنها آبی و دمای سطحی آنها زیاد است.
ستارگان جمعیت معمولا در خوشه های کروی، کهکشان های بیضوی و نیز در مراکز کهکشان های مارپیچی یافت می شوند. پرنورترین ستارگان این گروه، آبی رنگ و سوزان نیستند بلکه سرخ و سردند.

در بیست سال گذشته بیش از یکصد ابرنواختر در کهکشان امراه المسلسله کشف شده اند که بیشتر آنها نزدیک به مرکز کهکشان بوده اند. اما چیزی که شایسته توجه خاص است ابر نو اختری که در 1885 مشاهده شد.
این کهکشان با سرعتی نزدیک به 300 کیلومتر در ثانیه به خورشید نزدیک می شود ولی بخش اعظم این سرعت مربوط به دوران کهکشان خود ما است که منظومه شمسی را با سرعت نزدیک به 320 کیلومتر در ثانیه به کهکشان امراه المسلسله نزدیک می کند.
سحابی
در جهان علاوه بر ستاره‌ها مقادیر زیادی گرد و غبار و گاز وجود دارد که مابین کهکشانها پراکنده گردیده است. یعنی چگالی گاز در فضای بین کهکشانها فقط برابر 20 اتم در هر اینچ مکعب است. برای مقایسه می‌توان آنرا با تعداد اتمهای موجود در هوا بر روی زمین و در سطج دریا برابر 10 در هر اینچ مکعب است، مقایسه کرد. سحابی ، ابر یا هر چیز دیگری است که از گرد و غبار و گاز میان ستاره‌ای تشکیل شده است. سحابیهای تابان ابرهایی گازی هستند که به علت نور ستارگان مجاور خود قابل رویت هستند.

سحابی سر اسب
سحابی تاریک سر اسب ، روی سحابی
تابانی که در پشتش قرار دارد، سایه می‌اندازد.

بعضی از سحابیها تاریک بوده و تنها هنگامی که مانع عبور نور ستارگان یا سحابیهای تابان پشتشان می‌شوند، می‌توان آنها را دید. خیلی چیزهایی که زمانی سحابی نامیده می‌شدند، از نو طبقه بندی شده‌اند. در قرنهای پیشین این اشیاء در نظر ستاره شناسان ساختارهای ابر مانند مه آلود بودند، ولی بعدا ستاره شناسان با بهبود تلسکوپها توانستند این به ظاهر سحابیها را به عنوان کهکشان یا خوشه‌های ستاره‌ای شناسایی کنند.

سحابیهای تاریک
سحابی تاریک ابری از گرد و غبار و گاز است که گازش نور میدانهای ستارگان یا سحابیهای تابان پشت سرش را که از این ابر می‌گذرند، جذب می‌کند. سحابیهای تاریک ، که به سحابیهای جذبی نیز معروفند، هیچ تشعشعی از خود ندارند، ولی ممکن است نورهای جذب شده را به شکل امواج رادیویی یا انرژی مادون قرمز دوباره بتابانند. شاید جرم سحابیهای تاریک چندین هزار بار از جرم خورشید بیشتر باشد. اگر یک سحابی به اندازه کافی جرم داشته باشد، در نقطه‌ای از زمان موادش فشرده شده و تبدیل به ستاره می‌شود. شاید سپس سحابی تاریک با ستارگان جوان گرم حرارت ببیند و به سحابی نشری درخشانی تبدیل شود.
سحابیهای سیاره‌ای
ستارگان غول سرخ در اواخر عمرشان لایه‌های گازی بیرونی شان را به دور می‌اندازند. این لایه‌ها پوسته منبسط شونده‌ای از گازهای تابان را تشکیل می‌دهند که سحابی سیاره‌ای نامیده می‌شوند. علت این نامگذاری این است که ویلیام هرشل ، منجم آلمانی الاصل (1822 – 1783) ، تصور کرد که این پوسته‌ها شبیه سیاره‌اند. شاید از دید ناظر زمینی ، این پوسته گازی به شکل ساعت شنی ، حباب یا حلقه به نظر آید. این سحابی با سرعت تقریبی 20 کیلومتر (12 مایل) در ثانیه رو به بیرون حرکت می‌کند و بعد از 35 هزار سال در محیط میان ستاره‌ای پراکنده خواهد شد.

سحابی دمبلی
این تصویر کامپیوتری ، سحابی‌ای را به
شکل ساعت شنی نشان می‌دهد که از
گازهای دفع شده ستاره مرکزی ایجاد شده است.
امواج انفجاری
موجهای ضربه ای انفجار ابر نواختر با سرعت هزاران کیلومتر در ثانیه در محیط میان ستاره‌ای سیر می‌کنند. این موجهای ضربه‌ای مواد میان ستاره‌ای را آشفته می‌کنند و شاید فرآیند فرو ریزش گرانشی را که سرانجام باعث تشکیل ستارگان در ابرهای میان ستاره‌ای می‌شود، آغاز می‌کنند. از هنگام اختراع تلسکوپ ، هیچ ابر نواختری در کهکشان ما کشف نشده است. اگر ابر نواختری بوجود می‌آمد، تا چندین ماه ، در آسمان به تابناکی ماه می‌درخشید. اگر آن ابر نواختر فرضی به زمین بسیار نزدیک می‌بود، می‌توانست جو زمین را منهدم کند.
سحابیهای تابان
دو نوع سحابی تابان وجود دارد: نشری و بازتابی ، که هر دو با تولد ستاره ارتباط دارند. گازهای سحابی نشری عمدتا در بخش قرمز یا سبز طیف می‌تابند، زیرا با حرارت ستارگان جوان گرم درون سحابی گرم شده‌اند. غبار سحابی ، نور ستارگان جوان داخل و اطراف سحابی بازتابی را پراکنده می‌کند. دو نوع سحابی تابان دیگر نیز وجود دارند: بقایای ابر نواختری و سحابیهای سیاره‌ای. هر دو اینها از مواد دفع شده ستارگان در حال مرگ تشکیل شده‌اند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله نقدی بر هزینه یابی استاندارد تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/2/27 1:56 عصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله نقدی بر هزینه یابی استاندارد تحت فایل ورد (word) دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نقدی بر هزینه یابی استاندارد تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نقدی بر هزینه یابی استاندارد تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نقدی بر هزینه یابی استاندارد تحت فایل ورد (word) :

نقدی بر هزینه یابی استاندارد

چکیده:
نیاز سازمان ها به سازگاری با محیط تجاری پویا و هماهنگی با پیشرفت های صنعتی ، برای ادامه حیات و نیاز به معیارهای دقیق و شفاف اندازه گیری باعث شد که درصدد بررسی و تجزیه و تحلیل سیستم هزینه یابی استاندارد بر آییم. یکی از وظایف اصلی مدیریت برنامه ریزی و بدنبال آن کنترل است .برنامه ریزی به معنی تعیین هدف و تدوین برنامه در جهت دستیابی به هدف. و کنترل مقایسه برنامه با واقعیت هاست.بدیهی است زمانی واحد تجاری توان رقابت با دنیای تجاری و تداوم فعالیت را دارد که از نظر درون سازمانی از وضعیت مناسبی برخوردار باشد .بر اساس

تحقیقات، صنایع تولیدی هزینه یابی استاندارد را به منظور کنترل هزینه ها بکار می برند . سیستم هزینه یابی استاندارد نگرشی است که در آن برای هر یک از عوامل هزینه در ابتدای دوره مالی

استانداردهایی تعیین می شود که طی دوره ملاک محاسبه بهای تمام شده استاندارد محصولات ساخته شده طی دوره خواهد بود . در پایان دوره مالی از مقایسه هزینه های واقعی انجام شده با هزینه های استاندارد ، انحرافات از استاندارد محاسبه می گردد که این انحرافات ممکن است مساعد و یا نامساعد باشد.در این مقاله سعی داریم با دیدی من

تقدانه آسیب ها یی را که ممکن است از بکار گیری این سیستم به مؤسسه برسد و احتمالا این آسیب ها ناشی از ایرادات و یا عدم توجه این سیستم به برخی نکات حین وضع استاندارد ها باشد را مطرح نماییم و نکاتی را یاد آوری کنیم که عدم توجه به آنها حین وضع استاندارد ها موجب بروز اختلاف بین هزینه های واقعی واستاندارد ها (وقوع انحرافات

) می شود .

واژه های کلیدی :

هزینه یابی استاندارد ، استاندارد ، انحرافات ، بودجه ،کنترل ،

مقدمه :
در دنیای امروز شرکتهایی می توانند بر دنیای بیرون حاکم شوند که ابتدا بر دنیای درون حاکم باشند.یک واحد تجاری که از بخش های قوی بهره مند باشد می تواند در دنیای تجارت رقابت داده شود و بدون آنکه در پی حذف رقبا باشد درصدد برتر بودن و پیشی گرفتن از آنان بر آید. در حال حاضر که اطلاعات صحیح مهمترین عامل تصمیم گیری فرض شده است ، می توان پا را فراتر نهاد و مدیران قوی ، درستکار و شجاع را مهمترین ابزار تصمیم گیری صحیح و به تبع آن پیشرفت واحد تجاری دانست.
چرا که حتی با وجود در دسترس بودن اطلاعات صحیح هم ممکن است یک مدیر بی کفایت تصمیمات صحیح ، کارا و اثر بخش نگیرد.

امروزه شرکتها برای افزایش رقابت با رقبای تجاری خود نیازمند به بازنگری در استانداردها و مقررات حاکم می باشند . پیشرفت های سریع در صنایع مختلف ، روشهای ارزیابی و قیمت گذاری را متحول کرده است . سودآوری بلند مدت شرکت به کیفیت و قیمت گذاری مناسب و صحیح محصولات تولیدی بستگی دارد .
شرکتها برای نیل به اهداف خود از سیستم حسابداری بهره می گیرند . هدف حسابداری صنعتی برنامه ریزی ، کنترل و محاسبه بهای تمام شده است و برنامه

با رقم های برآوردی سروکار دارد و در این امر از شاخص ها بهره گرفته می شود که همان استانداردها است . استاندارد مأخذی است جهت سنجش کارآیی واحد تجاری و ابزار اولیه برنامه ریزی تهیه بودجه، و کنترل (مقایسه نتایج واقعی با استاندارد ها و محاسبه انحرافات ) است .
متن اصلی :

تعیین استانداردها :
موفقیت یک سیستم هزینه یابی استاندارد به قابلیت اطمینان ، صحت و پذیرش استانداردها بستگی دارد . به منظور حصول اطمینان از اینکه کلیه عوامل مؤثر در تعیین استانداردها در نظر گرفته می شود ، لازم است حداکثر سعی و توجه مبذول گر دد.
یک قلم هزینه ، ترکیبی از نرخ و مقدار است. پس باید هزینه استاندارد، ترکیبی از نرخ ا ستاندارد و مقدار استاندارد باشد
در برخی موارد ، متوسط تجربیات گذشته که از مدارک حسابداری دوره های قبل بدست می آید ، به عنوان استاندارد مورد استفاده قرار می گیرد . بررسی زمان و حرکت ، زمان لازم برای انجام عملیات مختلف تولیدی را تعیین می کند . به منظور تعیین مقادیر و انواع مواد مورد نیاز ، انجام بررسی های مهندسی نیز ضروری است مؤثرترین استانداردهای مقداری توسط دایره مهندسی و بر اساس مطالعات و بررسی های دقیق در مورد محصولات و

عملیات و تشریک مساعی فعالانه افرادی که عملکرد آنها با استاندارها مقایسه می شود ، تعیین می گردد .
اما در باب تعیین استاندارد های نرخ ( پولی )مشکلاتی وجود دارد. چرا که هرگاه در محاسبات پای پول در میانه باشد با توجه به وابستگی دیگر دارایی ها به آن، تعیین یک معیار پولی دشوار خواهد بود.

اهداف هزینه های استاندارد :

هزینه های استاندارد برای مقاصد زیر مورد استفاده قرار می گیرند
1 – تهیه و تنظیم بودجه ها
2 – کنترل هزینه ها ، بهای تمام شده و ایجاد انگیزه در کارکنان و سنجش کارآیی آنها
3 – تعیین قیمت های ثابت و مشخص نمودن سیاست وخط مشی سازمان
4 – تسهیل روشهای هزینه یابی و تسریع در ارائه گزارشات هزینه
5 – تخصیص هزینه ها به موجودی مواد ، کالای در جریان ساخت و کالای ساخته شده
6 – تعیین مبنایی به منظور ارائه پیشنهاد جهت شرکت در مناقصه ها ، انعقاد قراردادها و محاسبه قیمت های فروش
7 – سهولت تقسیم کار
8 – کمک به برنامه ریزی و ایجاد هماهنگی
9 – تعدیل و حتی حذف ضایعات و فعالیت های بی ثمر
ارزشیابی موجودی ها 10 –
11 – مدیریت بر مبنای استثناء

استفاده مدیریت از تجزیه و تحلیل انحرافات :
هزینه های تولید اکثراً متأثر از عوامل داخلی واحد تجاری می باشند که مدیریت تا حد زیادی می تواند کنترل های لازم را نسبت به میزان تأثیر کوششهای انجام شده در رابطه با تولید و همچنین عملکرد سرپرستان دوایر ، آگاهی های لازم را کسب نماید .
سرپرستان دوایر که اغلب دو سوم تا سه چهارم هزینه های تولیدی را انجام می دهند ، در قبال انحرافات ( نرخ ، مقدار ، بازده و ضایعات ) یا انحرافات دستمزد مستقیم ( نرخ و کارایی ) ، مسئولیت مستقیم دارند .
انحرافات سربار کارخانه شامل انحرافات هزینه ، قابل کنترل ، ظرفیت بلا استفاده ، حجم و کارایی ، بیانگر موفقیت یا عدم موفقیت در اعمال کنترل نسبت به هزینه های سربار متغیر و ثابت ، در هریک از دوایر می باشد .
با محاسبه انحرافات ، عملیات خاتمه یافته تلقی نشده بلکه

این محاسبات آغازی برای انجام تجزیه و تحلیل و بررسی های بیشتر و انجام اقدامات ضروری خواهد بود . به علاوه ، انحرافات حاصله به سرپرستان این اجازه را می دهد تا در مقابل انحرافات نامساعد ایجاد شده که ناشی از عملکرد آنان نبوده است ، از خود و کارکنان تحت سرپرستی خویش دفاع نمایند .
در برخی موارد انحراف ایجاد شده می تواند به عنوان ضابطه ای جهت سنجش میزان مطلوبیت یک استاندارد ، مدنظر قرار گیرد و همچنین این اجازه را به مدیریت بدهد تا کوششهای خود را جهت داده و تجدید نظر های لازم را بر اساس ضوابطی معقول ان

جام دهد.
اقدام جهت حذف علل انحراف نامطلوب (نامساعد) و فراهم نمودن زمینه لازم جهت اجرای عملیات به نحوی مطلوب ، در چارچوب وظایف و اختیارات مدیریت قرار دارد ولی کارکنان سرپرستی و عملیاتی ، در رابطه با واقعیت هایی که انجام اقدامات اصلاحی را جهت کنترل هزینه ها فراهم می کند ، به سیستم اطلاعاتی حسابداری متکی می باشند .این سیستم هزینه یابی در کنار مزایای مطروحه دارای نواقص ، ایرادات ، اشکالات و محدودیت هایی در هفت زمینه است که به آنها می پردازیم :

1-ایرادات ناشی از بکار گیری سیستم هزینه یابی استاندارد ( 2 مورد )

2-ایرادات ناشی از وضع و لحاظ استاندارد ها ( 9 مورد )

3-ایرادات وضعف های تجزیه وتحلیل انحرافات (10 مورد)

4- ایرادات مربوط به تخصیص انحرافات (1 مورد)

 

5-محدودیت های سد راه اعمال سیستم هزینه یابی استاندارد (3 مورد )

6-ایرادات ناشی از عدم تمایز بین هزینه های استاندارد و هزینه های پیش بینی شده ( 5 مورد )

7 – ایرادات ناشی از کاربرد سیستم های هزینه یابی استاندارد و کنترل بود جه ای به جای یکدیگر (5 مورد)

 

ایرادات ناشی از بکار گیری سیستم هزینه یابی استاندارد :-1
1-1 : استفاده از این سیستم مستلزم پیش بینی و براورد است . پیش بینی و براورد موجب کاهش قابلیت اتکای اطلاعاتی تولیدی این سیستم می شود . اگر این اطلاعات قابلیت اتکای کافی نداشته باشند ممکن است تصمیم گیری ها صحیح نباشد (مثلا قیمت گذاری صحیح نبوده و پس از قطعی شدن هزینه ها مجبور به پذیرش سود کمتر، بیشتر و یا حتی ناگزیر به تغییر قیمت ها شویم که هر کدام پیامد های منفی خاص خود چون ( به ترتیب ) مخاطره تداوم فعالیت ، عدم رضایت مشتری ، و عدم ثبات در سازمان را دارد .

2-1 : استفاده از این سیستم و بکار گیری استاندارد ها می تواند باعث کاهش انگیزه در کارکنان شود چرا که ممکن است گاهی این استاندارد ها دست نیافتنی جلوه کند و روحیه تلاش در کارکنان تضعیف شود از طرفی باز و دست یافتنی تر بودن استاندارد ها موجب ایجاد انحرافات مساعد گشته که بازهم باعث ضعف کنترلی خواهد بود.

2-ایرادات ناشی از وضع استاندارد ها :

اختلاف بین استانداردهای وضع شده و هزینه ئهای واقعی دلیل بوجود آمدن انحراف است و انحرافات مساعد و نامساعد نه تنها هیچ مطلوبیتی برای مدیریت ود

یگر ذینفعان ندارد بلکه آثاری مخرب در کنترل که از اهداف پایه ای این سیستم است می گذارد لذا برای پیش گیری از وقوع انحراف بایستی تمام تلاش در وضع استانداردها به عمل آید تا با هزینه های واقعی اختلاف فاحشی بوجود نیاید . این تلاش ها که توسط علوم مهندسی وعملیاتی صورت می گیرد باید از مشاوره ی حسابداری و اقتصادی بهره ببرد:

1-2 : اگر استانداردهای وضع شده بخواهد همینطور ثابت بماند و با تغییرات صنعت و تکنولوژی تغییر نکند ، این استانداردها از وضعیت روز عقب می افتند . همانطور که صنایع

پویا می باشند ، استانداردها نیز باید خود را هماهنگ با صنایع جلو ببرند .

2-2 : در وضع استاندارد واقعیت این است که باید استاندارد را به جزء تعریف کرد و به پرسش هایی همانند ” کدام استاندارد ؟ برای چه صنعتی ؟ برای چه کشوری ؟ و برای چه کاری ؟ ” باید پاسخ داد . ممکن است استاندارد یک کشور با کشور دیگر نخواند . به طور مثال استاندارد ایران با استاندارد بین المللی متفاوت است .
پس نتیجه می گیریم که خود واژه استاندارد جای بحث دارد . به طور مثال در کشور ایران استاندارد می گوید برای تولید محصول الف باید 2 کیلو ماده آلف استفاده شود اما نمی گوید که ماده آلفا از چه نوعی و چه کیفیتی باید باشد . در ضمن باید توجه داشته باشیم که این استاندارد برای مردم ایران وضع شده و شاید برای کشور دیگری برای تولید همین محصول نیاز به 5/2 کیلو ماده آلفا باشد یا اصلاً در آن کشور ماده آلفا با آن کیفیت نباشد و نیاز به اندازه متفاوت در تولید آن باشد . خود استاندارد خوب است اما راجع به آن تحلیل های بیشتری نیاز است . اگر استاندارد را بدون

بررسی و با دید بسته قبول کنیم و به کار ببریم به مشکل برمی خوریم لذا بهتر این است که استاندارد را مانند الگویی بدانیم که باید این الگو تعریف شود تا بتوان آن را به کار بست . پس باید تعریفی از استاندارد به طور دقیق به عمل آید . پیشنهاد می شود که واژه استاندارد و هزینه یابی استاندارد بومی سازی شود .

3-2: هزینه های استاندارد در شرایط کارای عملیات بوقوع می پیوندد حال آنکه شرایط تولیدی مؤسسات معمولا با شرایط کارا فاصله دارد پس بهتر است بجای مد نظر قرار دادن شرایط ک

ارا در وضع استاندارد ها شرایط مؤسسه مد نظر قرار گیرد تا وقوع انحرافات به حد اقل خود تعدیل شود .

4-2: عدم توجه به شرایط اقتصادی وشرایط بازار مانند تورم ، رکود و ; که ممکن است موجبات افزایش یا کاهش درهزینه های انباشته شده در انباره ی مواد یا دستمزد یا سربار شود،در هنگام وضع استانداردها.

5-2:عدم توجه به تغییر قوانین جاری چون قانون کار ، تامین اجتماعی و; که ممکن است موجبات افزایش یا کاهش درهزینه های انباشته شده در انباره های بهای دستمزد و سربار شود،در هنگام وضع استانداردها.

6-2:عدم توجه به تصاعدی بودن برخی هزینه های سربارچون آب و برق و گاز و; که با افزایش حجم تولید در دوره های آتی افزایش می یابند و دیگر از استانداردهای دوره های لحاظ کردن استاندارد بر مبنای آنها(میانگین ها)، پیروی نمی کنند و در نتیجه موجب وقوع انحرافات می شوند در هنگام وضع استاندارد ها.

7-2:در نظر نگرفتن منحنی های یادگیری در لحاظ کردن استانداردها چرا که با افزایش حجم تولید زمان کمتری برای تولید هر واحد نیاز بوده همچنین ضایعات کمتری حاصل می شود یعنی هزینه های واقعی از استاندارد ها کوچکتر شده و موجب وقوع انحراف می شود.

8-2: وضع استاندارد ها در سیستم هزینه یابی سفارش کار از قابلیت اتکا بر خورد

ار نبوده و معمولا در پیش بینی هزینه ها ضعیف جلوه می کند چون در این سیستم با توجه به تفاوت شرایط هر سفارش و خاص بودن آنها داده های قابل مقایسه برای تخمین و وضع استاندارد کمتر در دسترس است . ضمنا باتوجه به هزینه های بالا مقرون به صرفه نیست

که برای هرسفارش استاندارد جدید تعریف کرد .

9-2:وضع استاندارد های غیر واقع بینانه ممکن منجر به سؤتفاهم و رنجش کارکنان شود.

3-ایرادات وضعف های تجزیه وتحلیل انحرافات:

می توان گفت تجزیه وتحلیل انحرافات مقدار ونتیجه گیری از آن به نحو قابل ملاحظه ای میتواند ثمر بخش باشد اما این امر بطور مطلق در مورد نرخ و قیمت ها صادق نیست ، چرا که همواره در تجزیه و تحلیل آنها مشکلاتی وجود دارد .

انحرافات مواد مستقیم :
با فرض وجود یک نوع مواد مستقیم بکار رفته ، انحراف کل مواد از

اختلاف بین « هزینه استاندارد مواد برای تولید واقعی» و«مواد واقعی مصرف شده» بدست می آید .که خود به دو انحراف نرخ و مصرف مواد تقسیم می شود .
اگر مواد مصرفی کمتر از میزان استاندارد باشد انحراف مقدار را مساعد شناسایی کرده ودارای مطلوبیت است ، در حالیکه این انحراف ممکن است ناشی از موارد زیر باشد:
1- مصرف کمتر مواد ممکن است با کاهش کیفیت همراه باشد .
2- مصرف کمتر مواد ممکن است مربوط به عواملی چون کیفیت بالای مواد ویا مهارت کارکنان و; باشد .
همچنین اگر نرخ وقعی مواد مصرفی از نرخ استاندارد آن کمتر باشد بازهم انحراف نرخ مساعد شناسایی می شود واین در شرایطی است که این انحراف می تواند دلایلی چون موارد زیر داشته باشد :
1-این نرخ پایین ممکن بدلیل کیفیت پایین مواد و از درجه های بالاتر باشد .
2- این نرخ پایین می تواند موجبات عوامل نامساعد دیگری را فراهم آورد .

با فرض وجود بیش از یک نوع مواد مستقیم بکار رفته در تولیدانحراف مصرف به «انحراف ترکیب» و «انحراف بازده » تقسیم می شود .که برای حجم مشخصی از تولید ، بایستی برای مصرف هر نوع مواد فرمول مشخصی تعریف کرد ، که امر دشوار بوده

و در مؤسسات با تنوع فعالیت دشوارتر است.
انحرافات دستمزد مستقیم :
دستمزد مستقیم نیز ترکیبی از نرخ و مقدار بوده که در محاسبه انحرافات آن بترتیب انحرافات نرخ و کارایی محاسبه می شود . باز هم همان مشکلات مطروحه در محاسبه ی انحرافات یعنی کمتر کار کردن مساعد شناسایی شده در حالیکه حجم بی

شتر تولید در زمان کمتر مشکلاتی چون کاهش کیفیت ، ایجاد خستگی و بی انگیزگی در کارکنان و ; می کند .
همچنین پایین بودن نرخ دستمزد مساعد و مطلوبست در حالیکه این نرخ پایین ممکن است مربوط به عدم صلاحیت کارکنان و به تبع آن کاهش کیفیت و ; باشد.
انحرا فات سربار کارخانه :
در این مورد هم کاهش هزینه وافزایش مقدار محصول مبناهای اصلی شناسایی انحراف مساعد و مطلوب است
. بطور کلی «در محاسبه انحرافات فقط موضوع کنترل و کاهش هزینه ها در نظر گرفته می شود و کیفیت محصول یا خدمات مد نظر قرار نمی گیرد» .در شرایطی که شعار هر تولید کننده باید کاهش هزینه توأم با افزایش کیفیت و به تبع آن کاهش قیمت فروش باشد .
انحرافات سربار را به طرق زیر می توان تجزیه و تحلیل کرد :
انحراف قابل کنترل سربار 1- از ایرادات این روش می توان به عدم تشخیص جزئیات انحرافات سربار متغیر و سربار ثابت اشاره کرد . روش دو انحرافی :

انحراف حجم سربار
انحراف هزینه سربار

در این روش ایراد روش دو انحرافی بر طرف می شود یعنی سهم نرخ و کارایی 2-
روش سه انحرافی: انحراف کارایی سربار مشخص می شود اما جزئیات سربار ثابت هنوز مشخص نیست .

انحراف ظرفیت سربار

 

انحراف هزینه سربار 3- در این روش تمامی ایرادات روش های قبلی بر طرف شده به همین جهت
بهترین روش محاسبه انحرافات سربار بوده اما ، هنوز هم با توجه به این امر که
انحراف کارایی سربار متغییر انحرافات سربار پایان دوره محاسبه می شود لذانمی توان طی دوره اصلاحات
را لحاظ کرد ،نواقصی دارد . بهتر بود انحرافات

طی دوره محاسبه می شد .
روش چهار انحرافی :
انحراف کارایی سربار ثابت

انحراف ظرفیت سربار

 

باتوجه به این امر که سیستم هزینه یابی استاندارد ترکیبی از واقعیت و اطلاعاتی است که هنوز واقعی نشده ، مطابق اصول پذیرفته شده
( اصل بهای تمام شده تاریخی )قابل قبول نمی باشد . لذا باید در پایان دوره پس از مشخص شدن کل انحرافات بایستی انحرافات تخصیص داده شوند تا از استاندارد ها به واقعیت برسیم . بمنظور این تخصیص دادن دو روش بشرح ذیل وجود دارد :
1- به حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته بردن انحرافات ، که این روش مغایر با اصل تطابق است . اما نباید فراموش کرد که به ندرت اتفاق می افتد که عمل حسابداری با تئوری حسابداری مطابقت کامل داشته باشد .لذا انحراف از اصل تطابق تحت تأثیر اهمیت بلامانع است .

2- اگر انحرافات با اهمیت باشند ، آنها به حسابهای مربوط به انحراف (حسابهایی که از هزینه مرتبط با انحراف سهم برده اند ) تخصیص میابد .این روش در پیروی از اصول پذیرفته شده حسابداری قوی تر است .
اما اشکال این روش در ابتدای دوره ی مالی بعد ،چن

انچه کالای در جریان ساخت و کالای ساخته شده موجود باشد ،بشرح زیر بروز می کند :
در واقع ، واقعی شده اندو حال اگر در ابتدای دوره بخواهیم از سیستم استاندارد بهره بگیریم ، موجودی های ابتدای ما دیگر استاندارد نیستند حال آنکه طی دوره استاندارد در موردآنها ثبت می گردد و مشکل دو ارزش در یک حساب پدیدار می

شود:
«یک ارزش انتقالی از دوره قبل که در بردارنده سهمی از انحرافات است» + «هزینه های استاندارد دوره ی جاری»
تنها پیشنهاد ممکن برای رفع این اشکال دائمی کردن انحرافات و انتقال آنها از دوره ای به دوره دیگر به نظر می رسد .

5-محدودیت های سد راه اعمال سیستم هزینه یابی استاندارد:

1 – نیاز به کار کنان کاردان و شایسته برای پیاده سازی این سیستم .
2 –پیاده سازی این سیستم هزینه بر بوده و ممکن است استفاده از آن در برخی واحدهای تجاری صرفه ی اقتصادی نداشته باشد .
3 – به روز کردن استاندارد ها هزینه بر بوده و اغلب مؤسسات ممکن است از این امر اجتناب ورزیده و لاجرم نتایج مطلوب نخواهد بود .

6-ایرادات ناشی از عدم تمایز بین هزینه های استاندارد و هزینه های پیش بینی شده :
علیرغم این امر که هردو گروه هزینه های استاندارد و هزینه های پیش بینی شده مربوط به قبل از آغاز فعالیت است اما تفاوت هایی باهم دارند که هنگام بکار گیری سیستم هزینه یابی استاندارد باید مورد توجه قرار گیرد . نمونه هایی از این تفاوت ها بشرح ذیل است :
هزینه های استاندارد : هزینه های پیش بینی شده :
1- 6:از نظر ماهیتی در تعیین آنچه باید باشد کمک میکند

. – و هزینه های پیش بینی شده معیاری
در رابطه با آنچه خواهد بود است .
2- 6:از نظر مبنایی هزینه های استاندارد قابل برنامه ریزی بوده – و هزینه های پیش بینی شده میانگینی
از اقلام گذشته است و در تعیین آنها وبادرنظر گرفتن س

طح معینی از کارایی به شیوه ی عملی تغییرات آتی لحاظ می شود .
تعیین می شود.

3-6 :هزینه های استاندارد را معمولا می توان در رابطه با حسابهایی – هزینه های پیش بینی شده بعنوان
بکار گرفت و اختلاف آنها را باواقعیت بعنوان انحراف در نظر گرفت . داده های آماری باواقعیت ها مقایسه
میگردند چنین هزینه هایی در دفاتر
ثبت نمی گردند .

4 – 6: از هزینه های استاندارد بعنوان ابزاری در جهت ارزیابی عملکرد – هزینه های پیش بینی شده را در هر زمینه استفاده می شود . عملیاتی می توان بکار گرفت .
.
5 – 6:هدف اصلی هزینه یابی استاندارد کنترلی است . – هزینه های پیش بینی شده بدنبال کنترل نیستند
بلکه تعیین قیمت محصولات جدید ، تصمیمات
مربوط به ساخت یا خرید و ; بکار می رود .

 

7 – ایرادات ناشی از کاربرد سیستم های هزینه یابی استاندارد و کنترل بود جه ای به جای یکدیگر:
این دو سیستم وجوهات مشترک و شباهت های بسیاری باهم دارند . مثلا : هر دو با تعیین معیار از پیش تعیین شده هدف کنترلی دارند و به مقایسه ی نتایج واقعی و میار ها دست می زنند . علیرغم وجود شباهات و حتی اینکه این دو سیستم مکمل هم اند بدلیل اختلافات ذیل نباید بجای هم بکار بروند .

هزینه یابی استاندارد : کنترل بود جه ای :
1-7: زمینه کاری ، معمولا در ارتباط واحدهای تولیدی و یا بازار -بودجه در هر زمینه ای چون خرید ، فروش ، یابی و اداری بکار می رود . تولید، وجوه نقد مخارج سرمایه ای و ;. می توان 1 بکار برد .

2-7 : ارتباط با حسابها ، در هزینه یابی استاندارد انحرافات بر حسب – در بودجه بندی انحرافات در رابطه با حسابها ارزیابی
حسابها تعیین می شود . نمی شوند بلکه بودجه در کنار واقعیات درج می شود.

3-7 : ثمر بخشی ، هزینه یابی استاندارد یک معیار واقع بینانه فراهم – بودجه معمولا حد فوقانی را مشخص می کند بدون
نموده بنابر این ابزار مفیدی در جهت کنترل و کاهش هزینه هاست. اینکه اث

ر بخشی مخارج را با توجه به محصول در نظر
بگیرد
4-7 : زمینه بکار گیری ، هزینه یابی استاندارد در رابطه با قیمت تمام – بودجه در زمینه حسابداری مالی قرار می گیرد .
شده می باشد ( حسابداری صنعتی )

 

5-7 : مبنای کاری ، هزینه یابی استاندارد معمولا بعد از در نظر گرفتن – در بودجه تا حدود زیادی گذشته مد نظر قرار
عواملی چون ظرفیت تولید ، روش های کاری و ; تعیین می گردند . میگیرد و توجه چندانی به کارایی نمی شود.

نتیجه گیری :

– دنیای رقابتی و مشتری گرایی که در جستجوی خلق ارزش و حذف اتلاف است، به همراه خود در کلیه سیستمهای سازمانی تحول پدید آورده است. بسیاری از این تحولات را در سیستم های تولیدی می شناسیم. اما عدم توجه به هزینه ها و یا بعد راهبردی هزینه، فنون مدیریت تولید را با ضعف مواجه می سازد. لذا لزوم توجه به تکنیک های نوین مدیریت هزینه بیش از پیش احساس می شود. نکته حائز اهمیت در بکار گیری این فنون کاربرد صحیح و هوشمندانه آنها با توجه به شرایط محیط استفاده ی آنهاست . یکی از این سیستمهای کارا سیستم هزینه یابی استاندارد است که علیرغم مزایا وویژگی های بسیارش دارای نواقص ، ایرادات ، اشکالات و محدودیت هایی است که در هفت گروه زیر تقسیم بندی و به آنان اشاره کرده ایم :
1-ایرادات ناشی از بکار گیری سیستم هزینه یابی استاندارد ( 2 مورد )
2-ایرادات ناشی از وضع و لحاظ استاندارد ها ( 9 مورد )
3-ایرادات وضعف های تجزیه وتحلیل انحرافات (10 مورد)
4- ایرادات مربوط به تخصیص انحرافات (1 مورد)
5-محدودیت های سد راه اعمال سیستم هزینه یابی است

اندارد (3 مورد )
6-ایرادات ناشی از عدم تمایز بین هزینه های استاندارد و هزینه های پیش بین

ی شده ( 5 مورد )
7 – ایرادات ناشی از کاربرد سیستم های هزینه یابی ا

 

ستاندارد و کنترل بود جه ای به جای یکدیگر (5 مورد)

منابع مآخذ :

1- کتاب حسابداری صنعتی -اعتمادی حسین / سید نژاد فهیم سید رضا –

انتشارات سنجش – چاپ پنجم / 1386
2- کتاب حسابداری صنعتی – جلد دوم : برنامه ریزی و کنترل ترجمه : نویسی فرشید/ نظری رضا/ حسینی احمد/ عالی ور عزیز
چاپ بیستم 1385
3- ، حسابداری صنعتی (2): بودجه‌بندی و کنترل سیستم‌های استاندارد نمازی، محمد، (1384 )، سازمان سمت، تهران
4- حسابداری صنعتی جلد اول – عثمانی محمد قسیم / قاسم زاده علی – انتشارات ترمه 1384 تهران
5-حسابداری صنعتی2- اسکندری جمشید –نشر حفیظ – تهران -1387
6- حسابداری صنعتی3- اسکندری جمشید –نشر حفیظ – تهران -1386
7-حسابداری صنعتی- همت فر محمود – عبدل زاده روح اله – انتشارات فرهنگ زبان
8- حسابداری صنعتی – درگاهی رضا –کانون فرهنگی آموزش – تهران 1384
9 – مبانی نظری و کابردی حسابداری صنعتی – هومن احمد –نشر کتاب مهربان تهران 1383
10- هزینه یابی هدف رویکرد تطبیقی -مولف/مترجم: دکتر محمد حسن قلی‌زاده؛ فاروق کاظم‌اُف
11- کتاب سیستم های اطلاعاتی حسابداری -همت فر محمود / کولیوند عباس- انتشارات فرهنگ زبان – چاپ 1388
منابع انگلیسی :
1ARORA Mn – cost & management accounting
2. ELDENBURG leslieg / WOLCOTT susank – cost manag ment
3 . RAG thukaharam me – cost accounting

4 . ARORA Mn – cost accounting principles and practice
5. Michael R. Kinney –cost accounting -South-Western College Pub; 6 edition (February 2, 2005)

6 Colin Drury-managemment & cost accounting
7.charles t .horngren – cost accounting-12th edition -2007

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

<   <<   56   57   58   59   60   >>   >