ارسالکننده : علی در : 95/2/27 2:0 عصر
مقاله مردم سالاری تحت فایل ورد (word) دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مردم سالاری تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مردم سالاری تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله مردم سالاری تحت فایل ورد (word) :
مردم سالاری
مقدمه
مبنا و محور بنیادین نظریه های سیاسی شهید آیت اللّه سید محمدباقر صدر «ره» را «نگرش و جهان بینی توحیدی» و «ربّانی بودن نظام هستی» شکل می دهد.2 اگر این موضوع صحیح باشد که: «هر کس آن چنان عمل می کند که جهان را می بیند; یعنی تصوری که از هستی در ذهن ما نقش بسته است، در عمل، عقیده و رفتار اجتماعی ما تأثیر مستقیم دارد ….»3 آن گاه نظریه های سیاسی اندیشمندان و متفکران عالم سیاست نیز بر مبنای جهان بینی و نوع نگرش آن ها از وجود
شکل می گیرد. البته در این جا نمی توان نقش مقتضیات زمانی، تأثیرات اندیشه ها و اندیشمندان دیگر را انکار نمود. امّا آن چه در این میان از اهمیت اساسی تری برخوردار است همان معرفت شناسی، جهان نگری و انسان نگری است و به قول سارتر: «هر کس آن چنان زندگی می کند که جهان را می شناسد.»4
بر اساس نگرش و بینش توحیدی، جهان نه مجموعه ای از عناصر، نیروها و قوانین کور که سازمانی از نیروها، مقررات و قوانین «سنن»، عناصر و اجزایی مرتبط، منظم، هم آهنگ، هدف دار و با معنا است و بر این اساس «انسان» نیز موجودی معنادار، با هدف و مسئولیت مجسم می گردد. در چنین بینشی توحید به ژانوسی دو چهره می ماند که ربوبیت بیانگر یک چهره اش و عبودیت نشان دهنده دیگر چهره اش می باشد; به عبارت دیگر، توحید یک رابطه فراگیر و حیاتی است میان ربّ و تدبیرگر وجود و مربوب یا نظام هستی. بدین معنا مبنای جهان را ربّانی بودن و عبودیت تشکیل می دهد. جهان در مدار توحید و ربانیت قرار دارد.
بنابراین جهان مبتنی بر ربوبیت و عبودیت که از علم و حکمت مطلقه الهی نشأت گرفته است و تحت تدبیر ازلی و لاینقطع او قرار دارد، عبث و بیهوده نیست و انسان نیز ـ به عنوان بخشی از هستی و بلکه سر آمد آن ـ موجودی رها، عبث و بی هدف نیست:
«افحسبتم انّما خلقناکم عبثا و انّکم الینا لاترجعون;5
آیا می پندارید که همانا شما را بیهوده آفریده ایم و شما را به سوی ما بازگشتی نیست.»
وجود رابطه اقتداری رب ـ عبد یا ربوبیت ـ عبودیت، بیانگر اصل اساسی «حاکمیت مطلقه» خداوند بر جهان و انسان است.
جهان، هدف دار و با معنا بر اساس قوانین و سنت هایی اداره می شود که از آن ها تحت عنوان «سنن الهی» یاد می گردد. بر این اساس، دومین اصل بنیادین در اندیشه سیاسی صدر، وجود سنت های الهی حاکم بر جهان هستی است.
هم چنین خداوند بر مبنای حکمت خود انسان را آفرید و او را به دلیل دارا بودن گوهر عقل و نیروی تعقل و تدبر، کرامت و فضیلتی ذاتی و فطری بخشید.
این برتری و کرامت ذاتی و تکوینی نوع انسان حاصل وجود عقل، اندیشه، درک، تعقل و شعور ذدر اوست:
«ای برادر تو همه اندیشه ای مابقی خود استخوان و ریشه ای.»6
این جاست که در این نگرش نقش عظیم و سازنده توحید آشکار می گردد و آن ارائه بهترین نگرش ها نسبت به وجود است. نگرشی جامع و مانع. نگرشی مبتنی بر هدف و سازنده. نگرشی که راه، هدف و جهت حرکت انسان و جامعه را مشخص می کند:
«نقش توحید در این است که «دید فکری» و «ایدئولوژی روشنی» به ما می دهد. توحید همه آرمان ها و هدف های انسان را یک جا در یک ایده آل برتر یگانه، یعنی خداوند سبحان جمع می کند.»7
از سوی دیگر آدمی به اعتبار «عقل» و «نیروی تعقل» و «اندیشه» و قدرت «تشخیص» و «استنباط» در طی طریق و اداره امور زندگانی خود، از «آزادی» و «اختیار» برخوردار است و هیچ کس بر او سلطه و نفوذ ندارد. آزادی انسان چونان عقل و خردش ذاتی و تکوینی است نه اکتسابی و تصنعی. بر این مبنا قوانین و سنن الهی نیز آن گاه که با سرنوشت بشر پیوند و ارتباط می یابند، جنبه بشری به خود می گیرند و لذا توسط انسان قابل بررسی، شناسایی و کشف بوده و از زیر دست انسان می گذرند. بنابراین تعارضی با عقل یا آزادی او ندارند.
حاکمیت انسان
بر مبنای آن چه گذشت از نگرش توحیدی سیاست، سه اصل اساسی نشأت می گیرد:
1» اصل حاکمیت مطلقه خدا بر وجود;
2» اصل در وجود سنن الهی حاکم بر جهان;
3» اصل آزادی و اختیار انسان.
از دیدگاه صدر«ره»، حاکمیت و ولایت مطلق بر جهان و انسان، اصالتا و حقیقتا از آن خدای متعال است:
«لا سیّد و لا مالک و لا اله للکون و للحیاه الاّ اللّه سبحانه و تعالی….»8
و خداوند بر اساس حاکمیت مطلقه خویش وسنن تکوینی حاکم بر وجود، انسان عاقل مختار را به دلیل توانایی تشخیص و استنباط و نیروی اخذ تصمیم و اراده بر سرنوشت خود حاکم کرده است; یعنی اساس خلقت انسان را ـ نسبت به موجودات دیگر ـ به گونه ای طرح ریزی نموده که «توانایی و استعداد» اداره جامعه خود را داشته باشد. این توانایی، استعداد و علایق ذاتی و بالقوه بشری، آدمیان را واجد حقّی می سازد که «حق حاکمیت» یا «حق ولایت» نام دارد; به عبارت دیگر، همان گونه که غرایز و استعدادهای ذاتی انسان او را واجد «حقوق ذاتی»9 نظیر «حیات»10، «آزادی»11 و «مالکیت خصوصی»12 می سازند.13 ویژگی های فطری و استعدادهای ذاتی به او حق تعیین سرنوشت خویش را نیز می دهد.
شهید صدر از این حاکمیت یا ولایت اعطایی خداوند به بشر به صورت جعل تکوینی تحت عناوین «خلافه العام»، «خلافه الانسان»، «استخلاف»، «استئمام» و «استئمان» یاد می کند که مبنای ایجاد دولت14و نظام سیاسی و تشکیل حکومت می باشد.
«… از همین رو مسئله خلافت انسان، از دیدگاه قرآن، در حقیقت شالوده حکومت انسان بر هستی است… وعلی هذا الاساس تقوم نظریه حکم الناس لانفسهم….»15
از دیدگاه صدر، چنین حاکمیتی به صورت تکوینی و فطری از جانب خدا و مدیر و مدبر هستی بر بشر عرضه شده است. بنابراین جعل و عرضه خلافت عمومی بر بشر جنبه تکوینی دارد نه اکتسابی یا تشریعی. از سوی دیگر، انسان نیز به دلیل این که ذاتا زمینه و شرایط لازم را برای تحقق این حاکمیت داشت، تکوینا و فطرتا ـ به صورت طبیعی و ذاتی ـ مسئولیت آن را بر دوش گرفت. بر این اساس خلافت عمومی انسان از بعد بشری «امانتی عمومی» است.
در واقع می توان خلافت عمومی انسان را دارای دو چهره دانست که چهره الهی آن «استخلاف» یا «استئمام» که همان عرضه یا جعل تکوینی و فطری است و چهره انسانی آن «استئمان» یا «امانت عمومی» که همان پذیرش بشر است که ذاتی اوست. بنابراین، عرضه و پذیرش خلافت عمومی انسان هر دو، جنبه تکوینی دارند. با توجه به نقش بنیادین این نظریه در شکل گیری دولت و نیز ایجاد تشکیلات حکومتی در این نوشتار به بررسی مفهوم و ماهیت خلافت انسان و مبانی و نتایج پذیرش آن می پردازیم.
1 مفهوم و ماهیت خلافت انسان
شهید صدر برای بیان منظور خود در تبیین این نظریه از مفاهیم و اصطلاحاتی چون «خلافه الانسان «جانشینی انسان» یا خلافه العام«جانشینی عمومی»، استخلاف «جانشین دادن»، استئمام«امامت دادن» و استئمان «امانت دادن» استفاده می کند. که در این جا هر یک را جداگانه بررسی می کنیم.
1ـ 1ـ «خلافه الانسان» و «خلافه العام»
برای آشنایی با مفاهیم «خلافه الانسان» و «خلافه العام» ابتدا باید به بررسی واژه «خلافت» در زبان عربی پرداخت:
الف ـ خلافت:
این واژه در قرآن نیامده است ولی برخی از مشتقاتش نظیر: «خلیفه» «دو مرتبه»، «خلائف» «چهار مرتبه»، خلفا «سه مرتبه»، خلف و … در کتاب خدا ذکر شده است. در زبان عربی خلافت به معنای «جانشینی» و «نیابت» و به اصطلاح امروز «قائم مقامی» آمده است و «خلف یخلف: جانشین شد، جای [کسی یا چیزی] را گرفت» و «خلیفه: جانشین، نایب، قائم مقام و … می باشد». برای نمونه راغب اصفهانی در کتاب مفردات خود می نویسد:
«و الخلافه: النیابه عن الغیر اما لغیبه المنوب عنه و اما لموته و اما لعجزه و اما لتشریف المستخلف و علی هذا الوجه الاخیر استخلف الله اولیاءه فی الارض;16
خلافت عبارت است از نیابت و جانشینی دیگری در یکی از این موارد:
ـ جانشینی به علت غیبت دیگری «جانشین کننده»،
ـ جانشینی به علت مرگ دیگری «جانشین کننده»،
ـ جانشینی و نیابت به علت عجز و ناتوانی دیگری «جانشین کننده»،
ـ جانشینی به خاطر ترفیع و بزرگداشت جانشین و رساندن او به شرافت و کمال.
و بر اساس مورد چهارم است که خداوند اولیای خودش را در زمین خلافت داده است.»
ب ـ خلافه الانسان:
هنگامی که واژه خلافت که به مفهوم جانشینی است به اسمی اضافه می گردد به معنای جانشینی و قائم مقامی همان اسم است به نیابت از جانشین کننده. بنابراین در این جا منظور از خلافه الانسان جانشینی انسان در زمین به نیابت از خداست. به علاوه «ال» «الف و لام» در «الانسان» را می توان دارای یکی از معانی ذیل دانست:
1 ـ برای استغراق افراد جنس باشد; در این صورت به معنای کلّ و بیانگر شمول، فراگیری و کلیت است یعنی «خلافت تمام افراد بشر» یا «جانشینی تمام انسان ها» به نیابت از پروردگار جهانیان.
2 ـ برای بیان نوع و جنس باشد; در این صورت به معنای نوع انسان و بازهم بیانگر «جانشینی برای نوع بشر» به نیابت از خداوند عالمیان است. و در هر دو حال معنای آن، این است که «انسان نوعا» و یا «تمام انسان ها» ـ به صورت بالقوه ـ خلیفه و جانشین خدا در زمین هستند و لذا «خلافه الانسان» به مفهوم جانشینی و نیابت نوع انسان و یا کل آدمیان است. و این موضوع بیانگر جعل تکوینی خلافت برای نوع بشر در تمام ابعاد زندگانی خود در کره زمین می باشد.
ج ـ خلافه العام:
منظور از خلافه العام، جانشینی عمومی انسان بر روی زمین است. این واژ ه را می توان معادل جانشینی عموم نوع بشر دانست زیرا «العام» یا صفت خلافت است که منظور خلافت عمومی است و یا مضاف الیه می باشد که در آن صورت به معنای عموم افراد بشر و در واقع نوع بشر است. شهید صدر آن را مترادف با «خلافه الانسان» می گیرد. به همین جهت ما نیز در ترجمه این دو اصطلاح، عبارت «خلافت عمومی انسان» را برگزیده ایم.
بنابراین «خلافت انسان» یا «خلافت عمومی» یعنی جانشینی انسان ها یا مردم در زمین به نیابت از پروردگار عالم. علت این جانشینی نیز غیبت، مرگ، عجز و ناتوانی جانشین کننده نیست بلکه به خاطر ترفیع، بزرگداشت، کرامت و رساندن انسان به کمالات شایسته اجتماعی و فردی می باشد و علت آن نیز این است که انسان به دلیل دارا بودن «عقل»، آزادی، اراده، کمال طلبی و … چنین شایستگی را داشته است:
«و لقد کرمنا بنی آدم… و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا.»
علامه شهید سید محمّدباقر صدر از خلافت انسان چنین تعبیری دارد:
«خداوند سبحان انسان را به خلافت خود بر روی زمین مشرف ساخت. پس انسان از این نظر که خلیفه خدا در زمین است از سایر موجودات جهان متمایز می باشد.»17
شهیدصدر در ادامه می افزاید:
«بر اثر این خلافت است که انسان شایستگی آن را یافت که فرشتگان بر او سجده کنند و همه نیروهای ظاهری و پنهانی جهان از او پیروی نمایند.»18
1 ـ 2ـ استخلاف
این واژه نیز مصدر باب استفعال و از ریشه «خلافت» می باشد و به مفهوم جانشین کردن، به خلافت فراخواندن، نیابت دادن و … آمده است:
«استخلف فلانا»: جعله خلیفه له و فلانا «من فلان: جعله مکانا»19 «استخلف فلانا او را جانشین و قائم مقام خود قرار داد، و استخلف فلانا من فلان: او دیگری را جانشین خود ساخت». شهید صدر در تحلیل عناصر جامعه یکی از این عناصر را «استخلاف» می داند. وی با استناد به آیه:
«و اذ قال ربک للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفه …»20
می نویسد:
«وقتی این آیه را مورد مطالعه قرار می دهیم، ملاحظه می شود خداوند تعالی فرشتگان را آگاه می سازد که بنیاد جامعه ای را روی زمین پی افکنده است، می خواهیم بدانیم با توجه به این عبارت قرآنی عناصر این جامعه کدام است، از تعبیر قرآن می توان سه عنصر اصلی استخراج نمود. این عناصر عبارت اند از:
1 ـ انسان; «الانسان»،
2 ـ زمین یا به طور کلی طبیعت; «الارض او الطبیعه علی وجه عام …»،
3 ـ پیوند معنوی که انسان را با زمین و با طبیعت از یک سو و انسان را با انسان های دیگر، به عنوان برادر از دیگر سوی مرتبط می سازد. این پیوند معنوی را قرآن «استخلاف» می نامد.»21
بنابراین بر اساس برداشت شهیدصدر جامعه زمینی از سه عنصر: «زمین»، «انسان» و «استخلاف» به وجود می آید. رابطه استخلاف نیز به سه صورت قابل تجلی است; رابطه انسان با انسان «خودش»، انسان با دیگران «جامعه» و انسان با طبیعت:
انسان انسان با خود
جامعه زمینی رابطه و پیوند انسان با دیگران = استخلاف
زمین انسان با طبیعت
این رابطه بیانگر این است که انسان در برابر سه سرنوشت مسئول و امانت دار است: «سرنوشت خویش، سرنوشت اجتماع و سرنوشت طبیعت». به علاوه هر چند استخلاف پیوندی است اجتماعی اما یک سر آن در بیرون از این جامعه قرار دارد، زیرا عاملی خارج از اجتماعی که به وجود آمده، بنیان آن را گذاشته است و او یکی از بنیادهای اساسی این پیوند اجتماعی است. لذا این پیوند دارای چهار جنبه یا چهار رکن است و از این چهار رکن، رکن بیرونی از همه مهم تر می باشد، زیرا مبنا و اساس «استخلاف» اوست. طبیعتا پیوند استخلاف به گونه ای است که در برگیرنده این رکن خارجی نیز می باشد. به بیان شهیدصدر بر این اساس عناصر یا ارکان «استخلاف» عبارت اند از:
1 ـ مستخلف ـ که خداوند سبحان است «خلیفه گرداننده»،
2 ـ مستخلف ـ که انسان های روی زمین هستند «خلیفه شده»،
4و3 ـ مستخلف علیه ـ «آن چه خلافت بر آن صورت گرفته است»، که شامل انسان، جامعه و زمین «طبیعت» می باشد. پیوند چهار بعدی استخلاف را می توانیم به شکل هرمی نشان دهیم:
مستخلف«خدا»
مستخلف علیه«جامعه» مستخلف علیه«طبیعت»
شهید صدر بعد از بیان عناصر چهارگانه «استخلاف» می نویسد:
«… نقش انسان در برخورد با زندگی اش نقش استخلاف و استئمام است یعنی خداوند انسان را در زمین جانشین خود ساخته و به او مقام امامت بخشیده است. «در این جامعه زمینی» رابطه انسان با طبیعت رابطه مالک و مملوک نیست، بلکه رابطه «امین» با مورد امانت است. و رابطه انسان با برادرش «انسان دیگر» در هر پایگاه اجتماعی، رابطه دو همکار در انجام وظیفه خلافت الهی است. نه اینکه رابطه حاکم و محکوم، مالک و مملوک یا خدایی و بندگی باشد.»22
به زعم شهید صدر اگر بعد یا رکن چهارم این پیوند اجتماعی «استخلاف» یعنی «اللّه» را برداریم تمام پیوند دگرگون می گردد و ساختمان حیات اجتماعی به صورتی دیگر در می آید. «حاکمیت و مالکیت به رنگ های گوناگون پدید می آید، حاکمیت انسان نسبت به انسان دیگر به صورت هایی در می آید که تاریخ ـ بعد از نادیده گرفتن بعد چهارم ـ گرفتار انواع و اقسام آن شده است….»23
بنابراین آن چه محتوای روابط اجتماعی را تغییر می دهد بودن یا نبودن «مستخلف» در ارکان تشکیل دهنده آن است.
1 ـ 3ـ استئمام
تعبیر دیگری که شهیدصدر برای بیان «خلافت عامه» انسان بر روی زمین به کار می برد «استئمام» است که به معنی «امامت دادن»، «امام گذاشتن»، «استقرار امانت و رهبری» و…می باشد. بر این اساس به نظر شهیدصدر خداوند انسان را به مقام «امامت» در زمین مفتخر کرده است.
استئمام و امامت تعبیر دیگری از استخلاف و خلافت عمومی یا خلافت انسان است. آن گاه که از بالا و بعد آسمانی و از ناحیه جاعل خلیفه به استخلاف «حاکمیت انسان» در زمین بنگریم استخلاف،نیابت و جانشینی است و آن گاه که از بعد زمینی و بشری و از ناحیه خلیفه شونده و با تکیه بر نقش انسان به موضوع خلافت عمومی نظر افکنیم، «استئمام» و «امامت» و «رهبری» است. یعنی هم انسان را به عنوان جانشین خدا در زمین می یابیم و هم به عنوان امام و رهبر و حاکم. امامت و رهبری در این جا مفهومی فطری و تکوینی دارد نه تشریعی یعنی جعل آن جعل تکوینی و مبتنی بر طبیعت خلقت انسان و ویژگی های فطری او یعنی عقل و آزادی می باشد و لذا معنایی عام دارد نه خاص.
1 ـ 4ـ استئمان
دیگر اصطلاح و مفهومی که شهیدصدر در بررسی نظریه خلافت عمومی انسان به کار برده است، «استئمان» می باشد که به معنی «امانت دادن» یا «عرضه امانت» و یا «واگذاردن امانت» و «امین قرار دادن» و … می باشد. بر این اساس اگر از زاویه دیگری ـ یعنی باز از پایین و از زاویه نگاه آدمیان یا از برون ـ به موضوع خلافت انسان نگاه کنیم، آن را به عنوان امانت می بینیم. البته امانت در این جا نیز یک پذیرش تکوینی است و در واقع یک سنت الهی است که تحقق یافته است. به بیان صدر:
«این امانتی که انسان آن را پذیرفته و زیر بارش رفته است وقتی بر طبق این آیه بر او عرضه شد… و پذیرش تکوینی پدید آمد، و این معنای سنت تاریخی است.»24
2 ماهیت و حقیقت استخلاف
الف ـ استخلاف و اعطای امانت:
شهیدصدر بر این نکته اصرار می ورزد که «استخلاف» و «امامت» انسان در زمین یک «امانت» است و رابطه انسان با جامعه «انسان های دیگر» رابطه «امین» با «مورد امانت» می باشد. استخلاف و امامت انسان در زمین همان امانتی است که آسمان ها، زمین و کوه ها از پذیرش آن سر باز زدند و انسان حامل آن را پذیرفت:
«انا عرضنا الامانه علی السماوات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه کان ظلوما جهولا.»25
بررسی تحلیلی موضوع استخلاف از دیدگاه انسان و به اعتبار پذیرش انسان جانشینی را در شکل «امانت داری» و «مسئولیت» جلوه می دهد; یعنی استخلاف در تحلیل جدید به «استئمان» تبدیل می شود، زیرا «استخلاف» برعهده خدا و «استئمان» برعهده انسان است. خلافت و امامت از ناحیه خدا عرضه می شود ولی پذیرش آن از سوی انسان در قالب «امانت» تحقق می یابد:
«امانت همان صورت پذیرفته شده خلافت است: خلافت از ناحیه خدا عرضه می شود که او این پایگاه بلند را به انسان می بخشد. امانت و خلافت عبارت است از استخلاف و استئمان یعنی به جانشینی برگزیدن، به امانت گرفتن و تحمل بار سنگین آن را کردن…»26
بنابراین مفهوم «جعل» در آیات مربوط به خلافت انسان به معنای «عرضه امانت» است، زیرا در «جعل» همان چهار عنصر «استخلاف و استئمان» قرار دارند که عبارت اند از:
1 ـ استخلاف = استئمام = استئمان = جعل = عرضه خلافت و امامت.
2 ـ مستخلف = مستئمم = مستئمن = جاعل = معروض منه = خدا.
3 ـ مستخلف = مستئمم = مستئمن = مجعول = معروض علیه = انسان.
4 ـ مستخلف علیه = مستئمم علیه = مستئمن به = مجعول له = معروض = جامعه و طبیعت.
ب ـ تکوین یا تشریع:
حال باید دید آیا این «جعل» یا عرضه «خلافت و امانت» عرضه تشریعی و قانونی است ـ آن گونه که برخی پنداشته اند ـ یا نه عرضه تکوینی و طبیعی است این خلافت یا پیوند اجتماعی بنا بر تفسیر آیه 72 سوره احزاب بر انسان عرضه شده است. و انسان هم آن را پذیرفته و زیر بار مسئولیت آن رفته است و لذا تبدیل به امانت شده است،زیرا تا مورد امانت را امین نپذیرد در رابطه و قرارداد مبتنی بر امانت و امانت داری تحقق نمی یابد. بنابراین در این جا سخن از امانتی است که بر انسانی عرضه شده و او هم آن را پذیرفته و لذا رابطه اجتماعی استخلاف تحقق یافته است در حالی که همین خلافت بر موجودات دیگر عرضه شد ولی آن را نپذیرفتند. این جاست می گوییم این جعل و عرضه تشریعی و قانونی نیست بلکه تکوینی و فطری است و با جعل های تشریعی نظیر ارسال رسل تفاوت دارد. یعنی به بیان شهید صدر این «جعل و عرضه» یک سنت اجتماعی ـ سیاسی یا تاریخی است نه یک تشریع و قانون گذاری که برای اطاعت و پیروی صورت می گیرد چه، اطاعت و پیروی در مورد موجودات دیگر نظیر کوه ها،آسمان ها و زمین که قبلا این امانت بر آنها عرضه شده است معنی ندارد:
«از این جا در می یابیم که این عرضه، عرضه تکوینی است نه عرضه تشریعی. مقصود این است که، این عطای پروردگار در جست وجوی جایی متناسب با طبیعتش، متناسب با فطرت و سرشتش، متناسب با ساختمان تاریخی و وجودی اش، همه جا گردش کرد. کوه ها با این خلافت هم آهنگی نداشتند. آسمان ها و زمین با این پیوند اجتماعی چهار طرفه مناسبتی نداشتند تا بتوانند بار امانت و خلافت الهی را بردارند. ولی تنها موجودی که برحسب ساختمان و بافت خود و به حکم فطرت الهی اش با این خلافت تناسب دارد، انسان است. بنابراین، عرضه امانت در این جا عرضه فطری و تکوینی است و قبول و پذیرش انسان هم، قبول و پذیرش فطری و تکوینی است و معنای سنت تاریخی نیز همین است.»27
بنابراین در اندیشه شهیدصدر، حاکمیت و خلافت انسان، سنتی فطری و در عین حال تاریخی و سیاسی است و لذا هر چند انسان «ظلوم و جهول» می تواند در مقابل آن بایستد و با آن برزمد و مانع تحققش گردد، نمی تواند منکر وجود آن گردد.
ج ـ استخلاف عمومی و نوعی:
آیا این خلافتی که خداوند به عنوان امانت در اختیار انسان نهاده است،آن گونه که برخی می پندارند، اعلام حاکمیت و خلافت برای شخص آدم «ع» است یا این که نوع انسان مورد نظر است. در آیه 30 سوره بقره مطرح شده است که فرشتگان در برابر این استخلاف اعتراض کردند و گفتند آیا خلافت را در اختیار انسانی می گذاری که در زمین فساد و خونریزی می کند… از این اعتراض فرشتگان بر می آید که خلافت اختصاص به حضرت آدم «ع» نداشته است زیرا آن کس که در زمین خونریزی و فساد می کند، طبق آنچه فرشتگان را نگران کرده است آدم «ع» نبوده است.28 به علاوه در مورد این که شخص آدم«ع» در زمین خونریزی یا فساد کرده باشد تاریخ چیزی را بیان نکرده و بر اساس آیات قرآن و نیز نص کتب تورات و انجیل اولین خونریزی به دست فرزند آدم«ع» قابیل صورت گرفته است. هم چنین معنی ندارد که فرشتگان به موضوعی موقتی و چند ساله اعتراض نمایند بلکه آن ها به موضوعی مستمر و همیشگی اعتراض داشتند موضوعی که به عنوان یک سنت در تاریخ جهان در می آید و تا انسان بر روی زمین زندگی می کند ادامه خواهد داشت. در آیاتی دیگر نیز استخلاف و خلافت به تمام انسان ها نسبت داد شده است:
1 ـ «امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض»29
2 ـ «اذ جعلکم خلفاء من بعد قوم نوح»30
3 ـ «جعلکم خلائف الارض»31
بنابراین موضوع خلافت امری تکوینی و لذا همگانی و عمومی است و اختصاص به حضرت آدم «ع» ندارد.
«این خلافتی که خداوند در آیات قرآن از آن حکایت می کند، اعلام خلافت برای شخص آدم «ع» نیست، بلکه جنس آدمی به صورت کلی مورد نظر است، زیرا آن کس که در زمین فساد می کند و مرتکب خونریزی می شود طبق آن چه ملائکه از آن بیم داشتند، شخص آدم«ع» نبوده است. بلکه آدمیت و انسانیت در طول تاریخ می باشد. بنابراین خلافت برای انسانیت روی زمین است…»32
این است که پیامبر اسلام «ص» می فرماید: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته»33
موضوع دیگری که شهید صدر صریحا مطرح نکرده است ولی از بحث های او قابل استنتاج است این است که «خلافت انسان» تفویض حاکمیت الهی به انسان نیست، زیرا حاکمیت الهی مطلقه، نامحدود و حقیقی است و لذا قابل واگذاری به موجوداتی با ویژگی های محدود نمی باشد. به علاوه حاکمیت بر جهان هستی از صفات خدا و عین ذات اوست و لذا تفویض
آن معنا ندارد. تجزیه پذیری نیز در حاکمیت خدا راه ندارد که بخشی از آن را به بشر تفویض نموده باشد. «خلافت و حاکمیت عمومی بشری» هم چون سایر قوانین و سنت های الهی از امور فطری و تکوینی است که به عنوان نیاز طبیعی انسان و برای رسیدن به کمال از جانب خدا برای او تکوینا و ذاتا جعل و عرضه شده است و ذاتا نیز از سوی او مورد پذیرش قرار گرفته است.
3 ویژگی های خلافت انسان
الف ـ جعل الهی:
خداوند انسان را جانشین خود در زمین قرار داده است و این جانشنی با هدف رشد، تعالی و حرکت انسان به سوی سعادت و کمال جاودانی صورت گرفته است. بنابراین از این دیدگاه انسان نمی تواند ادعا کند که ذاتا دارای حاکمیت و خلافت است،زیرا انسان جایگاه «خلافت» و پایگاه، امانت و مسئولیت الهی است به همین جهت در قرآن نیز خلافت انسان در زمین با فعل «جعل» بیان شده است. بنابراین از این نظر که منشأ و سرچشمه آن بیرون از جامعه انسانی است جعلی است.
«… در اسلام مردم مرکز و محور جانشینی خدا و پایگاه مسئولیت در برابر او هستند.»34
ب ـ محدودیت و نسبیت:
با توجه به این که خلافت در زمین به دست انسان ها تحقق می یابد و توانایی ها، امکانات و تلاش های بشری محدود و نسبی است لذا خلافت او نیز همین گونه خواهد بود. این ویژگی مهم در این نظریه بیانگر این است که خلافت به صورت مطلقه و با اختیارات نامحدود معنا ندارد. به ویژه که انسان موجودی است که امکان خطا، اشتباه، گناه و معصیت وحتی آلوده شدن به ظلم و فساد را دارد «انه کان ظلوما جهولا» و چنین وضعی در سیاست و قدرت به مراتب بیشتر است.
ج ـ تکوینی و فطری:
ولایت و خلافت انسان در زمین امری طبیعی و تکوینی است; یعنی مطابق با ساخت و سرشت طبیعی اوست و تشریعی، وضعی و قانونی نمی باشد; یعنی به عنوان وظیفه و تکلیف به او عرضه نشده است بلکه به خاطر تناسب و هم آهنگی که با سرشت و ساختار طبیعی اش داشته است به او عرضه شده و او نیز آن را پذیرفته است و اگر فعل «جعل» را در مورد آن به کار می برد، جعلش تکوینی و فطری است نه تشریعی و وضعی. جعل در این جا چیزی شبیه به «خلق» یا تکمیل خلق می باشد. همان گونه که در قرآن ابتدا از خلق آسمان ها و زمین سخن می گوید و بعد با جعل ظلمات و نور آن را کامل می کند.35
د ـ سنت الهی:
خلافت انسان در زمین چون امری فطری و واقعی است و ریشه در طبیعت انسان و جهان دارد از آن به «سنت» یا «قانون» الهی تعبیر می شود. بنابراین تمام خصویات سنت های الهی را دارد. منتها سنتی است از نوع سنت های گروه سوم یعنی گرایش های طبیعی و فطری، بدین معنا که انسان به عنوان موجودی اجتماعی ـ سیاسی «یا به تعبیر ابونصر فارابی «مدنی»» بدون خلافت و حاکمیت انسان ـ به معنای واقعی ـ نخواهد بود و این ویژگی را نمی توان از او جدا کرد، هر چند که می توان موقتا با فطرت و سرشت انسان به مقابله برخاست و در مقابل سنت های فطری ایستاد.
هـ ـ عمومیت و همگانی:
«خلافت انسان» موضوعی عمومی، انسانی و همگانی است. فراگیرنده جهان شمول و عام است و به هیچ فرد، گروه یا طبقه خاصی تعلق ندارد و هیچ فرد یا گروه یا طبقه ای نمی تواند ادعا کند که دیگران فاقد آن هستند. همان گونه که انسان ها همه در پیشگاه حق برابرند، در دارا بودن حق ولایت و خلافت در زمین نیز برابرند.
و ـ گستردگی و شمول:
حوزه و دایره خلافت انسان در زمین بسیار گسترده است و تمام ابعاد زندگی او را در بر می گیرد. در سیاست، در اقتصاد، جامعه، فرهنگ، اخلاق، دانش و … انسان جانشین خداست. مثلا در اقتصاد انسان به عنوان خلیفه خدا:
«وظیفه دارد: ثروتی را که خداوند در اختیار او گذارده بر اساس فرمان ها و دستورهای مالک اصلی اداره نماید.»36
در قرآن نیز به این نوع استخلاف اقتصادی اشاره شده است:
«انفقوا مما جعلکم مستخلفین فیه.»37
بنابراین خلافت انسان تنها یک خلافت سیاسی محض نیست بلکه ابعاد گوناگونی دارد و راهی است برای رسیدن بشر به مقام عبودیت محض الهی و خداگونه شدن. برخی از ابعاد استخلاف عبارت اند از:
1» ایجاد جامعه سیاسی و دولت و در نهایت تشکیل حکومت «خلافت سیاسی»;
2» خلافت اخلاقی، تربیتی و پرورشی «انسان سازی»;
3» ایجاد عدالت اقتصادی، توسعه، رفاه و پیشرفت «خلافت اقتصادی»;
4» خلافت علمی و فرهنگی;
5» خلافت اجتماعی;
6» خلافت بر طبیعت;
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/2/27 2:0 عصر
مقاله ماسه تحت فایل ورد (word) دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ماسه تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ماسه تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله ماسه تحت فایل ورد (word) :
ماسه
موقعیت تکتونیکی ماسه سنگ
در سالهای اخیر تلاش بسیار زیادی شده است تا ترکیب آواریهای یک ماسه سنگ را با وضعیت تکتونیکی منطقه منشا آن مرتبط سازند. چگونگی تشکیل ذرات آواری ، هم در ماسههای ، هم در ماسههای قدیم و هم در ماسههای عهد حاضر ، در این مطالعات مورد استفاده قرار گرفته است. چهار ناحیه منشا اصلی ماسه سنگها تشخیص داده شده است که عبارتند از کریتونهای پایدار ، بالا آمدگی پی سنگ ، قوسهای ماگماتیکی ، کوهزاییهایی که در طی چندین چرخه ایجاد شده است. کراتونهای پایدارپی سنگ تشکیل بلوکهای قارهای را میدهند و از نظر تکتونیکی مناطق سخت شدهای از کمربندهای کوهزایی قدیم در هم ریختهای میباشد که تا عمق زیادی فرسایش یافتهاند.
قوسهای ماگماتیکی شامل جزایر قوسی و قارهای همراه با فرورانش میباشد که نواحی آتشفشانی ، سنگهای آذرین درونی و رسوبات دگرگون شده را شامل میشود. کوهزاییهای چند چرخهای شامل سنگهای تغییر شکل یافته و بالا آمده زیر پوسته است که رشته کوهها را تشکیل میدهد و بیشتر از رسوبات تشسکیل شدهاند، ولیکن دارای رسوبات دگرگون شده و آتشفشانی نیز هستند. بطور کلی ذرات آواری حاصل از سنگهای منشا متفاوت ، ترکیبات خاصی را دارا هستند و این ذرات در حوضههای رسوبی که از نظر موقعیت تکتونیک صفحهای تعداد محدودی هستند، رسوب کردهاند.
کراتونهای پایدار
بطور کلی در کراتونهای پایدار با ارتفاع کم ، ماسههای کوارتزی از پی سنگ گنایسی – گرانیتی و از چرخه مجدد لایههای قبلی تولید میشود. این ذرات در روی کراتونها رسوب کرده یا اینکه به حاشیههای قارهای غیر فعال حمل میشوند.
پیسنگهای بالا آمده
پیسنگ بالا آمده ، مناطق مرتفعی هستند که در طول دلفیتها و مناطق گسلی امتداد – لقر قرار دارند که عمدتا ماسههای کوارتزی – فلدسپاتی با مقدار کمی خرده سنگ در حوضههای کششی و جدا شده رسوب کردهاند.
قوسهای ماگماتیکی
قوسهای ماگماتیکی ماسههای با مقدار زیادی خرده سنگ ولکانیکی را تولید میکنند و همانطوری که به طرف پایین ، ریشههای پلوتونیکی بیشتری را قطع میکند، خردههای کوارتزی – فلدسباتی تولید میشود. بنابراین ممکن است یک روند ولکانیکی – پلوتونیکی حاصل گردد. ماسهها در حوضههای جلوی قوسی و بین قوسی رسوب میکنند. دانههای ولکانیکی معمولا دارای ترکیب آنرزیتی بوده و غالبا میکرو زیتی هستند. بعد از دیاژنز ، ممکن است ماسه سنگهای گری وکی تولید شود.
ماسه سنگهای کوهزایی
ذرات آواری که از سیکلهای مجدد کمربندهای کوهزایی سرچشمه گرفتهاند، دارای ترکیب بسیار متغییری هستند که منعکس کننده انواع مختلف کوهزایی است. رسوبات حاصل از سیکلهای مجدد کوهزایی ، ممکن است حوضههای مجاور جلوی خشکی و حوضههای اقیانوسی باقیمانده را پر کنند یا بوسیله سیستمهای رودخانه اصلی به حوضههای دورتری در موقعیتهای تکتونیکی غیر وابسته حمل شود.
اکثریت دانهها در بسیاری از ماسه سنگهای حاصل از سیکل مجدد کوهزایی با دانههای سنگی و آنهایی که از رشته کوههای حاصل از برخورد قارهها سرچشمه گرفتهاند. اکثریت دانهها باکوارتز بعلاوه خرده سنگهای رسوبی است و همانطوری که سطوح عمیقتر کوهزایی بالا میآید، معادن دگرگون شده خرده سنگهای رسوبی فراوان میگردد. بنابراین ، این ماسهها بیشتر از دانههای کوارتزی – سنگی با مقدار کمی فلدسپات و دانهها ولکانیکی تشکیل شدهاند.
رخسارههای سنگی ماسه سنگ
مطالعه رخسارههای سنگی ماسه سنگ در یک حوضه را میتوان برای تشریح تاریخ زمین شناسی ناحیه منشا بکار برد. در جایی که بالا آمدگی در ناحیه منشا ، قسمتهای عمیقتر را در معرض فرسایش قرار میدهد، ترکیب ذرات آواری به تدریج تغییر میکند. یکی از مطالعات کاملا مستند ، برسی رخسارههای سنگی ماسه سنگهای کرتاسه است، که حوضههای جلوی قوسی در دره بزرگ کالیفرنیا را پر کرده و از بالا آمدگی قوسهای ماگماتیکی سیرانوارا سرچشمه گرفته است. ماسه سنگها بیشتر کوارتزی – فلدسپاتی هستند و به طرف بالا مقدار کمی خرده سنگ دارند و همانطوری که سنگهای آتشفشانی در قوسها نسبت به پلاژیوکلاز در این سنگها افزایش مییابد.
دلتاها محیطهای پیچیدهای هستند که خصوصیات آنها توسط نوع سیستم رودخانه تامین کننده رسوب ، فرایندهای ساحلی و آب و هوا تعیین میگردند. دلتاها میتوانند به چندین قسمت تقسیم گردند. دشت دلتایی یا بالای دلتا ، به ناحیهای که در پشت خط ساحلی قرار دارد، اطلاق میشود و بخش بالاتر دشت دلتا که تحت نفوذ فرایندهای رودخانهای قرار دارد از بخش پایینتر دلتا که تا حدودی تحت تاثیر فرایندهای دریایی و عمدتا طغیانهای جزر و مدی است قابل تشخیص میباشد. ماسهها و ماسه سنگهای کانالهای دلتایی و سدهای دهانهای بطور تیپیک دارای جورشدگی متوسط تا خوب با دانه بندی گرد شده هستند.
این رسوبات دارای تخلخل و نفوذپذیری اولیه بالایی میباشند. گلهای بخش انتهایی دلتا و گلهای دشت دلتایی و زغالها میتوانند سدهای نفوذناپذیری را تشکیل دهند. بطور کلی ماسه سنگهای دلتایی از سنگهای قسمت زیر پوسته سرچشمه گرفته اند. بنابر این بسیاری از آنها کوارتزی و لیت آرنیتی هستند. انواع زیادی دلتا شناخته شده است و از نظر شکل هندسی تودههای ماسهای با یکدیگر اختلاف زیادی دارند. دلتاهای عصر حاضر را میتوان با استناد به قدرت رودخانه ، امواج جزر و مد به سه رده تقسیم نمود.
دلتاهای تحت نفوذ رودخانه
دلتاهای عصر حاضر و قدیم میسیسیپی مثال بارزی از یک دلتای تحت نفوذ رودخانه است. دو نوع اصلی از این دلتاها عبارتند از:
دلتاهای کشیده
دلتاهای کشیده تعداد کمی رودخانه شاخه شاخه دارند یک کانال اصلی رسوب را به بخش جلویی دلتا ، که سپس به چندین کانال کوچکتر تقسیم میشود، حمل میکند. رسوبات خلیج به خوبی در مجاورت کانال اصلی گسترش دارند و غالبا شکستگی به داخل خلیج ایجاد میشودر تا دلتاهای کوچک پر کننده خلیج را تشکیل دهد که از یک واحد نازک دانهها به طرف بالا درشت شونده درست شده است.
بیشتر رسوبات در سدهای دهانهای و سدهای دورتر رسوب میکنند و در نتیجه پیشروی به طرف دریا یک توده ماسهای کشیده تشکیل میشود. اینها چندین کیلومتر یا بیشتر طول داشته و نسبتا ضخیم میباشند. کانال با رسوبات پر کننده درشت و به طرف بالا ریز شونده این رسوبات را قطع میکند. دلتاهای کشیده تمایل دارند در جایی که دبی رودخانه در طی سال ثابت بوده و یا رسوب معلق زیاد است تشکیل شوند. همچنین تمایل دارند در جایی که دلتا به داخل آبهای نسبتا عمیق در حال پیشروی است تشکیل شوند.
دلتاهای پهن
دلتاهای پهن دارای تعدادی رودخانه شاخه شاخه است که برخی از آنها در گذشته غیر فعال بودهاند. خلیجهای بین رود خانه شاخه شاخه در این دلتاها وجود نداشته یا کوچک است و باتلاقها و مردابهای زیاد و نیز تعدادی دریاچه در بین کانالها وجود دارد. ماسه در دهانه رودخانههای شاخه شاخه کوچک ، ولیکن متعدد در اطراف بخش جلویی دلتا رسوب میکند، تا یک ورقه ماسهای نازک ، ممتد را تشکیل دهند که به طرف دورتر از ساحل به سدهای دورتر سلیتی و بخش گلی انتهایی دلتا تبدیل میشود.
پیشروی دلتایی پهن نسبتا آهسته است. پس از یک دوره رشد دلتای پهن رودخانه اصلی این پهنه دلتایی را ترک کرده و یک دلتای جدیدی در نزدیکی آن تشکیل میگردد. در دلتاهای تحت نفوذ رودخانه ، جهت جریان قدیم عمدتا به طرف دورتر از ساحل و به بهترین نحو با اندازهگیری طبقه بندی مورب مسطح و تراف در ماسههای کانالی و سدهای دهانهای دلتا بدست آید.
دلتاهای تحت نفوذ امواج
عمل امواج قوی در بخش جلویی دلتا ماسههای سد دهانهای را دوباره به حرکت در آورده تا سدهای ساحلی و رشتههای ساحلی را بوجود آورند. یک توده ماسهای به موازات بخش جلویی دلتا تشکیل میگردد. هر چند به توسط رسوبات رودخانه شاخه شاخه قطع میشود.
همچنان یک توالی با افزایش اندازه دانهها به طرف بالا از طریق پیشروی دلتاهای تحت نفوذ امواج تشکیل میشود و لیکن ماسههای قسمت بالاتر توالی بایستی طبقه بندیهای مورب با زاویه کم و طبقه بندی مسطح را ، که از تپههای در منطقه حاشیه ساحلی تشکیل شدهاند را نشان دهند. جهت جریانهای قدیمی بایستی بایمرال باشد و حتی اگر ماسه به مقدار زیادی به موازات ساحل جابجا شود، جهت جریان پلی مرال و پراکنده خواهد بود.
دلتاهای تحت نفوذ جزر و مد
این دلتاها در جایی که دامنه جزر و مد زیاد بوده و جریانهای رفت و برگشتی جزر و مدی مکانیسم اصلی پراکندگی رسوب در بخش جلویی دلتا باشد یافت میشود. رشتههای خطی و انگشتی به موازات جهت جریانهای قدیم جزر و مدی تشکیل میشوند، که ممکن است عمود یا موازی با بخش جلویی دلتا باشند. دشت دلتایی پایینتر دارای پهنههای جزر و مدی گستردهای هستند که در آنجا گل رسوب میکند.
توالی تشکیل شده توسط جزر و مد بایستی یک توده ضخیم با افزایش دانهها به طرف بالا باشد که توسط کانالهای اصلی پر شده در ماسه همراه با طبقهبندی جزر و مدی قطع شدهاند و توسط رخسارههای دشت دلتایی که ممکن است شامل رخسارههای پهنه گلی جزر و مد باشد، پوشیده شوند.
دلتاهای قدیمی
توالی دلتاهای قدیمی در ادوار گذشته زمین شناسی به صورت پراکنده است، با وجود این بیشتر آنهایی که توصیف شدهاند از سیستمهای دلتایی تحت نفوذ رودخانه بودهاند. این رسوبات به توسط توالیهای اصلی به طرف بالا درشت شونده ، که رسوبات دریایی به طرف بالا بطور فزایندهای به گل سنگها و ماسه سنگهای غیر دریایی تبدیل میشود، مشخص میگردند.
گل سنگها و ماسه سنگها توسط یک یا چندین کانال قطع شده و ماسههای پرکننده آنها توسط لایههای زیر زغالی و زغالی پوشیده میشوند. سیکلهای کوچک مقیاس به طرف بالا درشت شونده توسط پر شدن خلیجها و دریاچهها تشکیل میگردد که ممکن است تمام توده دلتایی را محصور کند. ماسه سنگهای دلتایی در برخی از حوضهها ، مخازن نفتی مهمی را تشکیل دادهاند.
دلتاهای مخروطی
دلتاهای مخروطی که تحت عنوان دلتاهای دانه درشت نیز خوانده میشوند، رسوبات مخروطی شکلی هستند که مستقیما از ناحیه منشا به داخل دریا یا دریاچه ریخته شدهاند. دلتاهای مخروطی اغلب در نزدیکی مناطق گسلی فعال جایی که کوهها بالا آمدهاند و خردههای فرسایشی یافته از طریق درههای عمیق مستقیما به دریا و دریاچه وارد میشود، تشکیل میشوند. چنانچه حوضه دریایی به اندازه کافی عمیق باشد، دلتای مخروطی ممکن است به طر ف پایین به مخروطهای زیر دریایی برسد.
دلتاهای مخروطی اغلب از گرلول و ماسه تشکیل شده که توسط جریانهای خردهدار ، لغزشهای گرلولی ، سیلابهای رودخانهای و سیلابهای ورقهای به طرف مخروط حمل شدهاند. زمانی که رسوب در دلتای مخروطی است، میتواند به توسط امواج و جریانهای جزر و مدی دوباره حرکت کرده یا توسط جریانهای خرده دار و لغزشی در آبهای عمیقتر مجددا رسوبگذاری نماید. از نظر ساختمان داخلی ، دلتاهای مخروطی اغلب از طبقات ماسهای درشت و گرلول با شیب زیاد تشکیل شدهاند که به طرف پایین به رسوبات ریزتر با شیب ملایم تا سرهای تحتانی افقی تبدیل میشود.
محیط رسوبی رودخانهای ماسه سنگ
محیطهای رودخانهای شامل سیستمهای پیچیدهای از فرسایش ، حمل رسوب و رسوبگذاری میباشد که منجر به تشکیل اشکال سطحی بسیار متنوعی میشود. در حال حاضر سیستمهای رودخانهای از مخروطهای لفکنه تا رودخانههای مشبک بریده بریده با پیچش کم تا رودخانههای ماندری در تغییر است. رسوبات آنها از درشتترین کنگلومراها تا ماسه سنگها و گل سنگها در تغییر است. بطور کلی ماسه سنگهای رودخانهای معمولا دارای قاعده مشخص و طبقه بندی مورب با تعدادی لایه بندی مسطح و لامیناسیون مورب میباشند. این ماسه سنگها به صورت عدسی بوده یا اینکه بطور جانبی دارای تداوم بیشتری باشند.
ماسه سنگهای رودخانهای از نظر بافتی و ترکیبی معمولا ایمچور هستند، هرچند این موضوع به منشا رسوب ، آب و هوا و مسافت حمل و نقل بستگی دارد. بطور کلی اندازه دانه رسوب به طرف پایین دست کاهش یافته و جورشدگی بهتر است. بیشتر آنها آرکوزولیت آرنایت هستند، آنهایی که از حرکت مجرد ماسه سنگهای قدیمی سرچشمه گرفتهاند، بیشتر کوارتزی هستند. کنگلومراهای رودخانهای بطور تیپیک به صورت عدسی هستند و معمولا دارای طبقه بندی ناقص میباشند و بیشتر آنها با داشتن هم قطعات برون سازندی و هم قطعات درون سازندی ، پلی میکتیک هستند و دارای فابریک با پبل فراوان میباشند.
انواع کانالهای رودخانهای
• ماندری : کانالهای ماندری دارای پیچش زیاد و یک کانال منفرد است.
• مستقیم : کانالهای مستقیم ممکن است دارای سدهای حاشیهای بوده و در هنگام آبدهی کم دارای خط القعر پیچیده باشند.
• بریده بریده : رودخانههای بریده بریده دارای پیچش کم هستند و لیکن کانال در هنگام آبدهی بوسیله سدهای بریده بریده به کانالهای فرعی تقسیم میشود.
• آناستوموسینگ : رودخانههای آناستوموسینگ دارای چندین کانل اصلی با پوشش کم یا زیاد هستند، که به توسط جزایر آبرفتی دائمی که اغلب دارای پوشش گیاهی هستند، از یکدیگر جدا میشوند.
فاکتورهای تعیین کننده نوع رودخانه
فاکتورهای زیادی که در یک ناحیه وجود دارند، تعیین کننده نوع رودخانه است، که از مهمترین این فاکتورها ، اندازه ذرات رسوب و شیب هستند. ضمنا آب و هوا نیز یک عامل تعیین کننده مقدار دبی و تغییرات فصلی است. تغییرات آب و هوایی و حرکات تکتونیکی ، نظیر بالا آمدگی ناحیه منشا میتواند باعث تبدیل یک نوع رودخانه به نوع دیگر شود. چهار رده سیستم رودخانهای میتوان تشخیص داد. مخروط افکنه ، رودخانه بریده بریده ، رودخانه ماندری و رودخانه آناستوموسینگ.
رخسارههای مخروط افکنه
مخروطهای افکنه بویژه در مناطق نیمه خشک ، که بارانهای سنگین ، کم یا بطور متناوب وجود دارد، فراوان است، هرچند در مناطق مرطوب نیز وجود دارند. مخروطهای افکنه پیش دامنههای رسوبی هستند که در مجاورت نواحی بالا آمده ، بویژه آنهایی که توسط گسلها محدود میشوند، وجود دارند. راس مخروط در دهانه دره یا وادی (رودخانه) قرار دارد. در مقایسه با سایر رسوبات رودخانهای رسوبات مخروطهای افکنه معمولا درشت تر و بیشتر از گراول و ماسه تشکیل شدهاند. رسوبات ترکیبها از نظر ترکیبی ایمچورند و معمولا دارای دامنه وسیعی از انواع دانه و پبل هستند، که منعکس کننده زمین شناسی ناحیه منشا است.
مخروطهای افکنه به صورت تودههای آواری گوهای شکلی هستند که معمولا با حوزههای گسلی محدود ، نظیر گرابنها ، نیمه گرابنها و حوزههای مجزا همراه هستند. بطور عمودی توالی ممکن است درشت شدن دانهها و ضخیم شدن طبقات به طرف بالا که نشاندهنده فعالیت پیشروی مخروطها بر اثر بال آمدگی نواحی پشت چین خوردگی است، یا ریز شدن دانهها و نازک شدن طبقات به طرف بالا که به علت عقب نشینی مخروط است را نشان دهند. طرح جریانهی قدیم در مخروطهای افکنه معمولا به صورت شعاعی است.
رخسارههای رودخانه بریده بریده
کانالهای رودخانهای بریده بریده معین و کم عمق هستند و در جایی که رسوبات در اندازه ماسه زیاد باشد، به توسط دونها پوشیده میشوند.سدهای ماسهای و تپههای بزرگ که رودخانهها را به کانالهای کوچکتر تقسیم میکند در سطح دارای خط الراسهای مستقیم تا زبانهای هستند و در مواقعی که میزان آبدهی رودخانه کم تا متوسط باشد، دارند. رسوبات رودخانه بریده بریده عمدتا از رخسارههای کانالی و سدی با طبقه بندی مورب مسطح و تابولار که در اثر مهاجرت سدودون به طرف پایین دست تشکیل شدهاند، درست شده است. فرسایش داخلی و سطوح دوباره فعال شده ، فراوان است، کانالهای پر شده ممکن است تا حدودی کاهش اندازه دانهها به طرف بالا را نشان دهد.
در یک مقیاس بزرگ ، رودخانههای بریده بریده تودههای ماسهای چند طبقه با شکل هندسی کشیده تا ورقهای را تشکیل میدهند، که به مهاجرت جانبی آنها بستگی دارد. گل سنگهای بین لایهای وجود نداشته یا ضخامت زیادی ندارند. جریانهای قدیم اینها یونی ملال و با پراکندگی کم است. توصیفهای متعددی از رخسارههای رودخانه بریده بریده در دواران زمین شناسی وجود دارد. این رخسارهها در ماسه سنگهای قرمز قدیمی (دونین) و قرمز جدید (تریاس) بریتانیا ، در دونین شرق آمریکای شمالی و در تریاس شرق استرالیا وجود دارد.
رخساره های رود خنه ماندری
رودخانه ماندری دارای کانال مشخص و زیر محیطهای در خارج از کانال هستند. خود کانال معمولا در روی کف دارای ساختمانهایی از نوع دون بزرگ هست و این ساختمانها نیز در بخش تحتانی پونیت بار وجود دارد. حرکت دونها منجر به تشکیل طبقات مورب تراف میشود. ماسههای با طبقات مسطح در رژیم جریانی بالا ممکن است در پونیت بار رسوب نماید و در قسمت بالاتر ماسههای ریزتر با ریپلهایی که ماسههای بالا میناسیون مورب را تشکیل میدهند و پوششها و عدسیهای تکی فراوان است.
غالبا رودخانههای ماندری راه میانبر را قطع میکنند. بنابراین حلقههای ماندری قطع میشوند. این حالت باعث تشکیل دریاچههای شاخ گاوی میشود که تدریجا با رسوبات دانه ریز پر میشود. رسوبگذاری رودخانههای ماندری در اثر مهاجرت پونیت بار یک توالی با ریز شدن دانهها به طرف بالا را تشکیل میدهد. گاهی اوقات سیلابهای اصلی ، پونیت بار را هموار نموده و سطح با مقیاس بزرگ و زاویه کم ، که تحت عنوان سطح بار شد جانبی یا طبقه بندی مورب اپسیلون نامیده میشود را تشکیل میدهد. رسوبات رودخانه ماندری معمولا از رسوبات ضخیم دشت سیلابی و ماسه سنگهای پونیت بار مربوط به کانال خطی تشکیل شدهاند.
بر اساس مقدار ماسه موجود در سیستم و میزان یا نرخ پیشروی ، این تودههای ماسهای خطی ممکن است به یکدیگر متصل شوند. رسوبات دشت سیلابی به عنوان یک سد نفوذپذیری عمل کرده و ممکن است تودههای ماسهای را که دارای پتانسیل مخزنی هستند، از یکدیگر جدا کند. رسوبات رودخانههای ماندری بطور تیپیک از تعداد زیادی ماسه سنگهای ریز شده به طرف بالا ، که توسط سیلتهای دشت سیلابی پوشیده میشوند، تشکیل شده است.
رخسارههای رودخانه آناستوموسینگ
این نوع رودخانه قادر نیست بطور جانبی خیلی مهاجرت کند، زیرا جزایر آبرفتی پوشیده از گیاه است. بنابراین رسوبات کانالی روی هم انباشته شده و میتواند تودههای ماسهای ضخیمی را تشکیل دهد. ماسههای با طبقه بندی مورب بطور تنگاتنگ با رسوبات دانه ریزتر جزایر آبرفتی همراه هستند، که ممکن است دارای خاک و زغال باشند. رودخانههای آناستوموسینگ عهد حاضر در فوت هیل کوههای راکی کانادا و رسوبات معادل کرتاسه حاوی گاز و نفت ، که در زیر زمین در سسکچوون وجود دارند، یافت میشود.
محیط رسوبی صحرایی و دریاچهای ماسه سنگ
صحراها نواحی شدیدا خشکی هستند که عموما در کمربندهای نیمه گرمسیری (عرض جغرافیایی 20 تا 30 درجه) قرار دارند، هرچند پستی و بلندی موضعی و میزان قارهای بودن نیز در گسترش آنها تاثیر دارد. صرفنظر از نواحی ماسه سنگ بادی ، مخروطهای افکنه ، رودخانههای موقت ، دریاچههای نمکی و پلایاها در مناطق صحرایی یافت میشوند، ضمنا نواحی گستردهای از سنگهای فاقد پوشش نیز وجود دارد. ماسهها و رسوبات دانه درشتتر در طول خطوط ساحلی دریاچه ، در دلتاها جایی که رودخانهها به داخل دریاچه میریزد و در کف حوضههای دریاچهای عمیق رسوب میکنند.
رسوبات سیلیسی آواری درشت به بهترین وجهی در دریاچههای هیدرولوژیکی باز به نسبت دریاچههای هیدرولوژیکی بسته ، که حملهای مناسبی برای رسوبگذاری تبخیریها و سنگ آهک است، گسترش دارند. در مقایسه دریاچه ، نقطه مقابل دریاست، ماسه و گراولهای ساحلی در خط ساحلی دریاچه معمولا دارای جورشدگی و گرد شدگی کمتری هستند. چون سطح مناسب امواج خیلی کمتر است و جزر و مد وجود ندارد. رخسارههای سواحل ، سدها و دماغههای دریاچهای خیلی شبیه سواحل دریایی با انرژی کم تا متوسط است.
رخسارههای ماسه بادی
ماسههای صحرائی بادی از پوشش نازک و ناپایدار تا رشتههای با طول دهها کیلومتر تا دریائی از ماسه ضخیم و گسترده در تغییر است. ماسههای بادی همچنین در عرض جغرافیایی بالاتر در اثر باد بردگی دشتهای شسته شده ، که صحراهای سرد مناطق حاشیه یخچالی نامیده میشوند، تجمع پیدا میکنند. آنها بطور وسیعی در عصر یخبندان پلسیتوسن گسترش یافتهاند. ماسههای تپههای صحرایی به توسط اندازه دانههای ماسه ریز تا درشت ، جورشدگی خوب و کج شدگی منفی مشخص میشوند. اندازه ذرات به طرف پایین دست کاهش یافته و جورشدگی بهتر میشود.
برخی ماسههای صحرایی ، بوپژه آنهایی که در نواحی بین تپهها قرار دارند، پراکندگی اندازه ذرات ، در اثر جابجایی ترجیهی ذرات خیلی ریز ماسه که به راحتی فرسایش یافته و توسط باد حمل میشوند، به صورت بایمرال میباشد. دانهها دارای گرد شدگی خوب با سطح کدر هستند که در اثر برخورد دانهها تشکیل شدهاند. مچوریتی بافتی بالا در ماسههای بادی با مچوریتی ترکیبی مطابقت میکند، بطوریکه مچور تا سوپر مچور بوده و بسیاری از آنها کوارتز آرنایت هستند.
بسیاری از ماسه سنگهای صحرایی بخاطر رنگیزه هماتیت دارای رنگ قرمز هستند و صرف نظر از استخوانهای مهره داران محلی و آثار حرکت فاقد فسیل هستند. پیل سائیده شده در اثر باد ، نهشتههای آبی حاصل از سیلابهای ورقهای و رودخانهای و رسوبات دریاچه صحرایی معمولا همراه با ماسههای بادی هستند. ماسه سنگهای بادی معمولا دارای خلل و فرج بالایی هستند و بنابراین مخازن بسیار عالی برای آب و هیدروکربنها تشکیل میدهند. سازندروتلیجند مخزن اصلی گازی دریای شمال است.
محیطهای دریاچهای
پراکندگی رسوبات در دلتاهای دریاچهای بزرگ بطور وسیعی شبیه به رسوباتی است که در دلتاهای سواحل دریا تشکیل میشود، هر چند توالیهای دلتایی معمولا در مقیاسهای خیلی کوچکتر تشکیل میشوند. بسیاری از دلتاهای دریاچهای از نوع گیلبرت هستند، یعنی دارای سطح شیبدارند، که بیشتر در اثر ریزش رسوبات درشت ، یک سری طبقات مورب منفرد ایجاد میگردد. در قسمتهای عمیق دریاچهها ، رودخانه حاوی رسوب ، به طرف پایین جریان پیدا کرده و کانالهای زیر دریاچهای را قطع میکند و طبقات تدریجی با قاعده فرسایشی ، به روش مشابه جریانهای توربیریتی در حوضههای دریایی ، رسوب میکند.
رسوبات لامینه نازک در مرکز حوزه دریاچهای بر اثر جریانهای دانسیتهای رقیق و ته نشینی رسها از حالت تعلیق رسوب میکنند. تشخیص رسوبات سیلیسی آواری دریاچهها عمدتا به نبود جانوران دریایی و همراه بودن با برخی کانیها یا انواع سنگهایی که به دریاچهها محدود شده یا در دریاچهها فراوانترند، بستگی دارد.
مراحل دیاژنز ماسه سنگ
دیاژنز اولیه
شامل فرآیندهایی اس
ت که از زمان ته نشست و تا محدوده دفن کم عمق اتفاق میافتد.
دیاژنز نهایی
شامل فرآیندهایی است که در مناطق عمیقتر و در موقع بالا آمدگی بر روی رسوب اثر میکند. فشردگی و انحلال فشاری دو فرآیند اصلی دیاژنتیکی هستند که عمدتا به عمق دفن شدگی بستگی دارند. فرآیندهای شیمیایی دیاژنز شامل ته نشست کانیها که منجر به سیمانی شدن رسوبات میشود. انحلال دانههای ناپایدار و جانشینی دانهها به توسط سایر کانیها میباشد. فرآیندهای شیمیایی در محیط آبی اتفاق میافتد، بنابراین شوری ، PH و EH و قابلیت حرکت آب در رسوب در دیاژنز از اهمیت خاصی برخوردار است.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/2/27 1:59 عصر
مقاله تفسیر توپوگرافیکی و زمین شناسی منطقه تیر چائی میانه تحت فایل ورد (word) دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تفسیر توپوگرافیکی و زمین شناسی منطقه تیر چائی میانه تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تفسیر توپوگرافیکی و زمین شناسی منطقه تیر چائی میانه تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله تفسیر توپوگرافیکی و زمین شناسی منطقه تیر چائی میانه تحت فایل ورد (word) :
مقدمه:
امروزه دربعضی از رشته ها نقشه به عنوان یک ابزاراصلی تلقی شده چرا که حقایق در ان انعکاس پیدا می کنند.
امروزه با توجه به رشد سریع جمعیت و همچنین جهت رفاه حال ساکنین کره زمین نیاز مبرمی به مسکن ، غذا، آب و; احساس می شود.
برای فراهم کردن نیازهای مردم ما در مرحله اول باید محیط خود را بشناسیم چون امکان گردش و تحقیق قدم به قدم وجود ندارد لذا با استفاده ازتفسیر نقشه های توپوگرافی به مقیاس و بعنوان نقشه های مبناء یا مادر برای تحقیقات جغرافیایی از جمله شناخت ژئومورفولوژی منطقه یا لیتولوژی منطقه یاشبکه های ذهکشی منطقه و همچنین در طرحهای برنامه ریزی ناحیه ای ومنطقه ای وبطور کلی برای آمایش سرزمین مورد استفاده قرار داد و به اهداف مورد نظرخود دست یافت.
مشخصات شهرستان میانه:
شهرستان میانه در47درجه و 11دقیقه تا 48درجه و18دقیقه طول شرقی و37درجه تا 37درجه و55دقیقه عرض شمالی در دامنه بزقوش و قافلانکوه در 165کیلومتری تبریزو در مسیر خط ترانزیتی خط تبریز تهران واقع شده است . این شهرستان از شمال به کوه های بز قوش وبه شهرستان سراب واستان اردبیل واز جنوب به استان زنجان واز شرق به شهرستان خلخال واز غرب به شهرستان هشترود محدود می باشد.مساحت شهرستان مبانه در حدود 5590 کیلومتر مربع ودارای 4 بخش و466 آبادی و8 مرکز خدمات کشاورزی به شرح زیر میباشد: اوج تپه_ ترکمنچای_ تیر چائی_ حومه میانه_ کاغذ کنان_ ترک_ کله بز_ گرمرود بوده وارتفاع ان در پست ترین نقطه حدود 1000 مترودر مرتفع ترین نقطه3300 متر وارتفاع خود شهر میانه از سطح دریا 1111 متر می باشد.
موقعیت منطقه تیر چائی:
منطقه تیر چائی در شمال میانه در 37درجه و47دقیقه و37درجه و30دقیقه عرض جغرافیایی و47درجه و45دقیقه و47درجه و35دقیقه طول جغرافیایی واقع شده ومساحت حوزه مورد مطالعه به طول km 5/14 وعرض km 75/25 می باشد که در کل مساحت منطقه مورد مطالعه km 38/402 می باشد.
این منطقه از شمال به ارتفاعات بزقوش از جنوب به شهر چایی که در جهت شمال غرب به جنوب شرق جریان دارد ختم می شود (منتهی می شود) شیب عمومی منطقه در جهت شمالی جنوبی وتا حدودی در جهت شمالغرب جنوب شرقی می باشد.
تحلیل توپوگرافی منطقه:
منطقه مورد نظر یعنی تیر چایی به صورت یک منطقه کوهستانی بوده وپایین ترین نقطه ان در درٍه ای با جهت شمالی جنوبی وبه ارتفاع 1200 متر می باشد ودر 47 درجه و39 دقیقه طول جغرافیایی واقع شده است وبلند ترین نقطه ان مربوط به ارتفاعات بزقوش به ارتفاع 3176 متر که 47 درجه و 35 دقیقه طول جغرافیایی واقع شده است. شیب توپوگرافیکی منطقه،
شمالی جنوبی بوده،یعنی از شمال به جنوب بوده در قسمت بالای نقشه یعنی طول جغرافیایی قله 3176 متر قرار گرفته که سمت غرب ان تقریبا مسطح می باشد ولی دامنه های شرقی وجنوبی ان دارای شیب بسیار زیاد می باشد شیب دامنه غربی ان که در اصل به صورت متقارن ودامنه های شرقی وجنوبی ان به صورت نامتقارن می باشدکه چندین شاخه یا آبراهه از آن به طرف گذرگاهی که در سمت شرق ان قرار دارد جاری می شود. درسمت شرق قله 3176 متری یک دره یا گلوگاهی که به صورت عمیق وتنگ می باشد قرار دارد که از شمال به طرف جنوبغرب به طول کشیده شده است که در داخل این دره
عمیق و تنگ یکی از شاخه های اصلی رودخانه تیر چائی جاری می باشد که این شاخه باتوجه به این که ارتفاعات بزقوش برف گیر بوده تا اواخر مرداد ماه در آنجا برف باقی می ماند لذا از شاخه های اصلی بوده به طوری که در تمام فصول سال دارای آب می باشد همچنین آبراهه های اصلی وفرعی متعددی از دره های کوچک اطراف به طرف این دره اصلی یا گلوگاه
جاری شده و سرانجام به شاخه اصلی یا آبراهه اصلی که در کف یا بستر دره جاری است می پیوندد در سمت شرق گلوگاه یا دره مورد نظرقله ای با ارتفاع 3039 متر وجود دارد که شیب دامنه های شرقی؛جنوبی وغربی آن تقریبا با هم مساوی بوده وبه صورت متقارن می باشند و همچنین در قسمت جنوبی قله3039 متری قله دیگری قرار دارد که ارتفاع ان 2932 متر می باشد که مابین این دو قله یک شیار وجود دارد گه در اصل بصورت یک دره بوده که وسعت آن یا والول یا همان دره کوچک وکم عمق می باشدکه جهت آن شرقی غربی است که یک آبراهه دایمی درآن جریان دارد وبه آبراهه ای که در سمت غرب این دره در داخل گلوگاه بود می پیوندد.
مسیر این آبراهه پیچ وخم دارد یا ماندری است با توجه به ایزوهسیپهای سمت چپ یاغرب قله 2932 شیب بسیارتند می باشد که انتهای آن به دره عمیق وتنگ منتهی می شود با توجه به منحنی های میزان اصلی قسمت پایین قله 3932 متری تا ارتفاع2700و2600و2500منطقه دارای شیب تندی بوده که جهت این شیب شرقی غربی بوده وهمچنین مابین این دو نقطه یعنی2700و2500متری دودره متقارن وجودداردکه دارای آبراههای فصلی یا غیردایمی می باشد که جهت آن نیز شرقی غربی
می باشد در ارتفاع 3540 متری یک دره کوچکی به شکل U آغاز شده است و درست در ارتفاع2400 متری تبدیل به یک دره M شکل می گردد که عامل ان را می توان ازعوامل درونی زمین یا کاتاستروفیسم ذکر کرد این دره هم دارای یک آبراهه ازنوع غیردایمی می باشد. بطورکلی درشرق قله های 3039و3900و3932 متری وهمچنین بطرف پایین تا ارتفاع2400 متری با توجه به منحنی های میزان که تاحدودی ازهمدیگربازبوده وفشرده نمی باشد زمینهای تقریبا مسطح می باشند که درارتفاعات 2946و2930همراه با چندین تپه مشاهده می شود که احتمالاجنس این زمین ها ازنوع مقاوم بوده که عوامل فرسایشی ازجمله آب و باد نتوانسته درطی میلیونها سال آنها را فرسایش دهد.
آبراههای دایمی ازقله های مذکورمنشعب شده که چون شیب توپوگرافیکی شمالی جنوبی است لذا آبراهای مذکور به طرف جنوب جریان داشته و پس ازعبوراز دره های M شکل درواقع یکی ازشاخه های اصلی رودخانه کلامرز را تشکیل می دهد این آبراهه ها پس ازعبوراز دره هایی سرانجام به گلوگاهی که در مابین ارتفاع 2400 متری و2300 متری وجود دارد رسیده وازانجا با عبوراز یک درهM شکل وارد یک درهv شکل بسیار طولانی می شود ومی توان گفت که این دره ازتا عرض
جغرافیای به صورت نصف النهاری گسترده شده است بطوری که روستای نقاب درشرق این دره درارتفاع 1800متری واقع شده است. درقسمت شمال دره مذکور چندین قله با ارتفاعات 2607و2562و2517و2494 قرارگرفته که مابین ارتفاع 2517 تا2500 یک دره تقریبا uشکل قرارگرفته که آبراهه ای ازارتفاع 2607 متری منشعب شده وپس ازعبوراززمین های مسطح سرانجام درارتفاع2500 متری وارد دره کوچک مذکورشده و ضمن عبوراز دره M شکل وارد یک دره بسیارطولانی شده که آبراهه موجود درآن یکی ازشاخه های اصلی کلامرزچای است باید توجه کنیم که باتوجه به منحنی های میزان قسمت
شمال قله های 2607و2562 شیب تندی داشته که میتوان احتمال دادکه جنس دامنه هایآن ازموادی که مقاومت کمتری دارد ایجاد شده ودراثر فرسایش به این شکل درآمده اند. دامنه های جنوبی و شرقی دره های مذکور به صورت زمین های تقریبا مسطح بوده به طوری که درارتفاع2300 متری تا 2100 متری با توجه به ایزوهیسپها دارای شیب تند میباشد وهمچنین ازارتفاع 2494 متری چندین آبراهه اصلی که جهت آنها به طرف شرق می باشد جاری شده و در ارتفاع 2200 متری به یکی از شاخه های رودخانه کلامرز می پیوندد. همچنین این قسمت از حدود طول شمالی قرار دارد و این قسمت، مناسب برای دامداری به علت مراتع می باشد.
قسمت دیگر نقشه در37درجه و40دقیقه طول جغرافیایی و37درجه و35 دقیقه عرض جغرافیایی منطقه قرار دارد که اکثرا زمین های آن به صورت مسطح بوده و قابل کشاورزی می باشد خاکهای این منطقه از نوع رس و مارن می باشد و علت آن پر تعداد بودن آبراهه ها در قسمت شمال شرق و همچنین درمرکزوغرب منطقه می باشد کشت به صورت دیمی می باشد ؛
مگردرحاشیه رودخانه ها. اکثرزمینهای این منطقه را باغات تشکیل می دهد به علت برخورداربودن ازآب وهوای مناسب و برخوردار بودن ازدو رودخانه (کلامرز وتیرچایی) زمینه برای تجمع انسانی مساعد می باشدکه روستاهای چندی ازجمله قشلاق گل یورد واشلیق وکسلان وتجرق و; به وجودآمده است. این منطقه مسطح بوده وفقط درارتفاع1800و1700 متری
شیب دیده می شود که آن هم به صورت یک دره بوده وبه احتمال قوی این دره هم در اثرفرسایش نرمال یا آب جاری پدید آمده است ضلع جنوبی منطقه هم به علت شیب زیاد وآذرین بودن منطقه نفوذ ناپذیر بوده و آبراهه هایی دیده می شود و فقط برای مرتعداری مناسب می باشد. قسمت دیگری در37 درجه و35 دقیقه تا 37 درجه و30 دقیقه عرض جغرافیایی و47 درجه و35 دقیقه تا47 درجه و35 دقیقه طول جغرافیایی قرار دارد. منطقه، یک منطقه تقریبا کوهستانی وازیک قسمت مسطح تشکیل شده مثل روستای خواجه ده که برای کشاورزی مناسب می باشد. چندین راه درجه دوویک راه آسفالته درجهت شمالی جنوبی مشاهده می شود. در قسمتهای مرکزی منحنیهای میزان به هم فشرده بوده که نشان دهنده شیب زیاد
است.چندین تپه شاهد در منطقه دیده می شود وقله ای به ارتفاع 1352 مترویک دره تقریبا u شکل درقسمت جنوب که رودخانه بولانلیق چای ازکنارآن می گذرد مشاهده می گردد. قسمت دیگراز47درجه و45دقیقه تا47درجه و40دقیقه طول جغرافیایی و37درجه و40دقیقه تا37درجه و45دقیقه عرض جغرافیایی قرار دارد. منطقه مورد نظردارای قله های بسیاری است که قسمت غرب آن دارای شیب زیادی می باشد و تنها قسمت شمال شرقی همواراست درقسمت جنوبی قله در ارتفاع 2600 متری یک دره M شکل است بطوری که مابین ارتفاعات 2779و2600و2439 تا 2100 متری درشرق و ارتفاعات 2620و 2582و2152 تا 2100یک دره یا دراصل یک گلوگاه که عمیق و تنگ می باشد درجهت شمالی جنوبی کشیده شده که یک آبراهی اصلی درآن جریان دارد که دامنه های آن تنگ بوده و شیب بسیار زیادی دارد که کف بسترخود را عمیقا بریده است.
وجود چندین راه درجه دویا مالرو وقله2607متری درشرق نقشه که قسمت قله آن به صورت مسطح بوده ولی دامنه های آن دارای شیب می باشد. درشمال این قله یک دره M شکل ودره U شکل درغرب دره های V شکل درسمت شرق نمایانگر است این قسمت نیز به علت شیب زیاد منطقه،برای زراعت مناسب نبوده وبه درد مرتع می خورد.
در قسمت بالای روستای سرخه حصار یک گلوگاه مشاهده می شود و همچنین وجود قله 2256 متری که سمت شرق آن به علت فرسایش آبی دارای شیب تندی و قسمت جنوبی و غربی آن با وجود یک دره کوچکU شکل ولی روی هم رفته مسطح می باشد بطوریکه باغهای میوه روستای نقش دراین قسمت قرار دارد. وجود چندین تپه شاهد یابوت در منطقه نشان دهنده جنس مقاوم بوده ویا این تپه شاهدها در محل مناسبی استقرار یافته اند که عامل فرسایشی نتوانسته اند آنها را فرسایش دهد. مابین قله های 2070 متری شرق و2098 متری درغرب دودره U شکل قرارگرفته و در میان این دو دره یک منطقه مسطح وجود دارد ؛ بنام انترفلو که جهتش شمالی و جنوبی است.
قسمت دیگر از47 درجه و 35 دقیقه تا 47 درجه و 40 دقیقه طول جغرافیایی و 37 درجه و35 دقیقه تا37 درجه و40 دقیقه عرض جغرافیایی قرار دارد.
در قسمت شمالغرب این منطقه یک دره طولانی وجود دارد که رودخانه کلامرزدآن جاری شده که دامنه های این دره دارای شیب نسبتا تندی می باشد دراین قسمت دره کور یا خشک همراه با دره هایی که دارای آبراهه های فصلی می باشند دیده میشود . همچنین وجود تالو هایی در منطقه نشانگراین است که علت تند بودن شیب دامنه های مذکورفرسایش نرمال می باشد قسمتهای دیگر به صورت هموار ومسطح بوده که برای زراعت مناسب می باشد.
وجود آبراهه های متعدد در منطقه نفوذ ناپذیر بودن زمین می باشد. وجود چندین راه درجه دو در روستاهای کذرج_نودوزق_بالوجه_چرونشان ازوجود و استقرار نیروی انسانی در این منطقه می باشد.
قسمت دیگر از47 درجه و30 دقیقه تا47 درجه و35 دقیقه طول جغرافیایی و37 درجه و35 دقیقه تا37 درجه و30 دقیقه عرض جغرافیایی قرار دارد.
از این قسمت به بعد نام رودخانه کلامرز عوض شده البته در میان اهالی به رودخانه قوری چای معروف است.
در این قسمت دره های متعددی وجود دارد از جمله آنها تپه 1502 متری و 1419متری و1390متری می باشد که اطراف آنها به صورت دشت بوده و بسیار مسطح می باشد.
وجود آبرفتهای رودخانه قوری چای در منطقه و همچنین زمینهای مسطح و آبراهه های متعدد نشان دهنده امکان پذیر بودن کشاورزی در منطقه است و به همین جهت روستاهای صومعه کبودین_الیخارج_مونق_ماهی آباد_زاویه_ جهندیز و;در این مکان استقرار یافته اند.
باید توجه کنیم که تفسیر کلی هر کدام از مباحث(زمین شناسی،خاک،اب هوا،تحلیل ذهکشی و ابها،کشاورزی،مرتع) بطور جداکانه توضیح داده شده اند.
موقعیت زمین شناسی:
سه نوع تشکیلات زمین شناسی عمده در منطقه وجود دارد:
1_ تشکیلات Uestone:
رسوبات ابرفتی یا تراسهای ابرفتی جوان که مربوط به دوره های چهارم زمین شناسی بوده و از فرسایش ارتفاعات بزگوش تشکیل شده است این رسوبات عمدتا شامل تناوبی از رسوبات شنی،رسی،قلوه سنگی که بر اثر فاصله ازارتفاعات هر چه از کوهپایه دورتر شویم دانه بندی درشتر می شود ضخامت ابرفت نسبتا زیاد و در بعضی جاها بیش از 30 متر است به علت شیب عمومی زیاد منطقه در اثر جریان نزولات (برف وباران) آبراهه های متعددی در منطقه وجود دارد که مهمترین آنها تیرچائی و رودخانه کلامرز به طولkm 30 می باشد که آبهای جاری منطقه و همچنین قسمت اعظم آبهای فرورو و آبهای زیرزمینی از این دو رودخانه تخلیه و ذهکش و از دسترسی منطقه خارج می شود.
2_ تشکیلات مارن_ رسی میوسن:
قسمتهای جنوب ،جنوبغرب و غرب منطقه شامل تشکیلات مارن،رسی،میوسن،تشکیلات مارن ، رسی ، سیلت استون درابعاد وسیع و ضخامت زیادی این منطقه را پوشانیده است که گاها تشکیلاتی از آهک و ماسه سنگ دیده می شود این تشکیلات مربوط به میوسن بالایی است که در شمال و جنوب به تشکیلات آذرین ختم می شود.
3_تشکیلات آذرین شمال این منطقه (ارتفاعات بزگوش) کلا از تشکیلات آذرین می باشد که این تشکیلات متنوع و از لحاظ زمین شناسی قابل توجه است.
بطوری که این نوع سنگها در این نوع تشکیلات وجود دارد که از طرف شرق به غرب به شرح زیر تکرار می شود:
1_ تشکیلات کنگلومرا : شیلهای آهکی و اهک مربوط به کرتاسه بالایی
2_ ماسه سنگهای قرمز و کنگلومرا مربوط به ائوسن زیرین(تشکیلات فجن)
3_ تشکیلات آذرین پیروکلاسیک و جریانهای مواد مذاب مربوط به ائوسن میانی.
تشکیلات آذرین توفهای اسیدی و گنبدهای سنگهای دازیکی مربوط به میوسن زیرین
5_تشکیلات آذرین ائوسن که بسیار متنوع و شامل توفهای اسیدی پیروکلاستیک_لاتیت_آنزریت_لیولیت وگاها آهکهای نمولیتی می باشد.
آب و هوای منطقه:
منطقه مورد نظر دارای آب و هوای سرد و خشک بوده و از جریان هوای مدیترانه ای متاثر می باشد جریان هوای مدیترانه ای در اواخر پاییز تمام طول زمستان و اوایل بهار منطقه را فرا می گیرد علاوه بر مواردی که اشاره شد منطقه تا حدودی تحت تاثیر رطوبت دریای مازندران و توده های هوای سیبری نیز قرار می گیرد. میزان بارندگی متوسط منطقه مورد مطالعه حدود 320میلی متر درسال می باشد که به علت وضعیت خاص توپوگرافیکی و شرایت جوی دارای رودخانه های فصلی می باشد مهمترین آنها عبارتند از: تیرچائی و کلامرزچائی که منبع تغذیه سدهای خاکی منطقه می باشد. این منطقه دارای بادهای محلی می باشد. که عبارتند از:
1_ باد سفید (آغ یلی) : از جریانات اقیانوس اطلس ودریای مدیترانه می باشد که وارد ایران شده؛ یک رشته آن به طرف شهرستان مراغه می وزد و از آنجا در امتداد دره ها بطرف شهرستان میانه سیر می کند که در این نواحی بنام باد سفید یا گرمش معروف است.
2_بادمه(قره یل) : قسمتی از بادهای گیلان از تنگه منجیل عبور نموده معمولا با شدت کمی در امتداد قزل اوزن به طرف آذربایجان وقسمتی به طرف زنجان و تهران می رود این باد در میانه بنام بادمه معروف است به علت این که ایستگاه سینوپتیک در شهرستان میانه در سالهای گذشته وجود نداشته ولی اخیرا اقدام به نصب دستگاههای آن گردیده است.
خاک و طبقه بندی اراضی:
1_ خاک شناسی
2_ تشکیل خاک
خاک از نظرهای مختلف و باتوجه به کاربرد آن بصورت مختلف تعریف گردیده است ولی در ارتباط با مسائل کشاورزی از دیدگاه خاک شناسی آن را می توان چنین تعریف کرد:
خاک عبارت است ازمجموعه ای ازاجسام طبیعی مرکب از مواد آلی و معدنی که در سطح زمین تشکیل شده و دارای خصوصیاتی است که درنتیجه تاثیرات متقابل آب وهوا ،گیاهان به عنوان گلوگاه مکانیکی تامین کننده آب و مواد غذایی و نهایتا پرورش دهنده آنها می باشد. همان طور که از تعریف خاک برمی آید و پنج عامل اصلی در تشکیل آن دخالت دارد که در ارتباط با منطقه مورد مطالعه به صورت خیلی مختصر به آن اشاره می شود.
آب و هوا(climate): بطور کلی تمامی این منطقه دارای آب و هوای مدیترانه ای است بدین معنی که دارای تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد و مرطوب می باشد و براساس آمار موجود یا زندگی سالیانه آن 245 میلی متر است متوسط درجه حرارت سالیانه منطقه نیز در اکثر3/25 و در حداقل 14/1درجه سانتی گراد می باشد اراضی مرتع که تحت تاثیر آبهای زیرزمینی نیستند شامل خاکهای با بافت سنگین و مقاوم به فرسایش می باشد که زمان کافی جهت تکامل و انتقال تجمع
که کربناتها و املاح در اختیار داشته که در نتیجه آن خاکهایی با آفتهای مشخصه به وجود آمده است . ولی خاکهای کوه پایه ها اکثرا جوان هستند از نظر مواد آلی ضعیف بوده و دائما در معرض فرسایش یا رسوب گذاری جدید باشند گروهی دیگر از خاکها در منطقه پست یا در تراس پایین رودخانه ها قرار دارند و قسمت اعظم آن در سال را تحت تاثیر آبهای زیرزمینی یا آبهای منطقه از ارتفاعات بوده که این امر موجب تجمع املاح گردیده و باعث تکامل نسبی آنها گردیده است ؛ البته باید متذکر شد
که در این گونه مناطق خاکهایی نیز هستند که چون دائما در معرض طغیان ، فرسایش یا افزایش می باشند . بجز طبقه سطحی اگر یک Ochric فاقد هر گونه افق مشخصات می باشد و زمان هیچ گونه نقشی در تکامل آنها نداشته است.
مواد مادی Parent Material :
مواد مادری خاکهای موجود منطقه از سنگهای آهکی،گچی،دگرگونی،آذرین درونی و بیرونی و بالاخره تفها و کلنگلومرها و ماسه سنگهای موجود درارتفاعات است که این سنگها تحت تاثیر حرارت و هوادیدگی Weathering خرد و متلاشی شده و توسط آب یا نیروی ثقل منتقل،سپس تحت تاثیر عوامل مکانیکی،شیمیایی،بیولوژیکی قرار گرفته و خاکهای موجود را به وجود آورده است. موادهای حاصله بسته به سرعت انتقال و شیب به ترتیب بر جای گذاشته شده که در نتیجه آن تشکیل خاکهایی با بافتهای درشت در مجاور ارتفاعات و خاکهایی با بافت ریز و خیلی ریز در اراضی پست خاکهای بین بافت نتوسط و ریز در حد فاصل ارتفاعات و اراضی پست(دشتها) می باشد.
پستی و بلندی Relef اشکال ناهمواری ها:
منطقه مورد مطاله دارای دشتهای مرتفع و دشتهای بزرگ و کوچک است که تماما در محدوده ارتفاعات بزقوش و رودخانه های آیدوغموش،قرانقو،قزل اوزن. ارتفاعات قافلانکوه تشکیل شده که به طور کلی شیبها از ارتفاعات شروع و به نواحی پست یا تراس پایین رودخانه ها ختم می گردد و چون منطقه کوهستانی است شیبها و جهت آنها و همچنین مقدار پستی و بلندی بسیار متفاوت است که بطور خلاصه وضعیت پستی و بلندی را می توان با شرح فیزیوگرافی منطقه بشرح زیر بیان نمود که به سه واحد تقسیم می شود.
1_ دشتهای مرتفع Plateaux:
این واحد همانطور که از اسمش هم پیداست در قسمتهای مرتفع واقع گردیده و اکثرا شامل خاکهای قدیمی با مقاومت بیشتری می باشند شیب اصلی آنها بین 8_12درصد و شیب جانبی آنها بین 5_12درصد متغیر است و عموما دارای پستی بلندی نسبتا زیادی هستند . در این واحد آب زیرزمینی خیلی پایین و معمولا سنگ و سنگریزه در سطح و داخل خاک دیده می شود همچنین مواد آهکی آنها بعلت قدمت تشکیل خاکهای زیاد می باشد اکثر این اراضی به کشت دیم اختصاص دارد.
2_ دشتهای آبرفتی دامنه ای Piedmont Alluvial Plains:
این واحد شمال دشتهای بزرگ و کوچکی است که در اثر انتقال و ته نشین شدن ذرات ریز منطقه از ارتفاعات در قسمتهای مسطح تشکیل گردیده که عمدتا دارای شیب ملایم بدون پستی و بلندی و یا با پستی و بلندی کم و خاکهای تکامل یافته با بافت سنگین تا خیلی سنگین این واحد دارای آب زیرزمینی پایین و فاقد سنگریزه سطحی قلوه سنگ و شوری است و تقریبا مناسب ترین اراضی منطقه را شامل می شود که بیشتر به کشت دیم و مقدار کمی به آبی اختصاص داده شده است.
3_ دشتهای آبرفتی رودخانه ای River Alluvial Plains :
این واحد شمال دشتهای بزرگ و کوچک است که در قسمت های کاملا مسطح تشکیل شده است و ذرات منطقه از ارتفاعات یا رسوبات آبرفتی توسط رودخانه ها در تشکیل خاکهای این واحد مؤثر بوده است عموما دارای شیب ملایم و بدون پستی و بلندی و خاکهای تکامل یافته ای با بافت سنگین تا خیلی سنگین می باشد . در بعضی از قسمتها این واحد زیرزمینی در بخشی از سال بالا است که غالبا بر کشت برنج صیفی جات اختصاص داده شده است و در قسمتهایی که آب زیرزمینی پایین بوده و خاکها دارای ذهکش مناسب هستند به کشت سورگوم_غلات و سایر محصولات بصورت آبی صورت می پذیرد.
فعالیت موجودات زنده Biological Activitis :
لازمه فعالیت میکروارگانیسم های خاک وجود مواد آلی،واکنش مناسب(PH)و رطوبت و حرارت بموقع است . آن قسمت از اراضی را که زیر کشت دیم هستند نه تنها از رطوبت و حرارت کافی برخودار نیستند بلکه از لحاض مقدار مواد آلی نیز به علت تعلیف بقایای گیاهان کشت شده و قسمتی از پوشش گیاهان طبیعی منطقه توسط احشام کم می باشد . خاکهایی که تحت آبیاری هستند با وجود اینکه در زمان مناسب از لحاض رطوبت و حرارت مقدار مواد آلی بصورت کود به خاک اضافه می
شود ، چون پوشش طبیعی و بقایای گیاهی این اراضی کلا توسط احشام تعلیف می شود این خاکها هم از نظر مواد آلی چندان غنی نیستند ولی نسبت به اراضی زیر کشت دیم وضعیت بهتری دارند در اراضی مسطح و تقریبا پست که قسمتی از سال کاملا از آب اشباع و حرارت آن پایین است فعالیت بیولوژیکی چشمگیر صورت نمی گیرد . زمانیکه خاک از حالت اشباع خارج شده و حرارت آن نیز نسبتا مناسب است فعالیت بیولوژیکی آغاز می شود و در نتیجه این امر تشکیل افقهای سطحی
با ماده آلی نسبتا غنی است . در فصل تابستان که خاکها خشک و ترک می خورند مقداری از خاک سطحی که محتوی مواد آلی می باشد به داخل شکافها نفوذ کرده و باعث افزایش مواد آلی در طبقات زیرین می گردد بطور کلی چون لقام خاکهای منطقه دارای اسیدیته بیشتر از 7 هستند می توان چنین نتیجه گیری کرد که فعالیت باکتریها در منطقه به مراتب از قارچها که به محیط اسیدی احتیاج دارند بیشتر می باشد.
زمان Time:
یکی از عوامل مهم در تشکیل و تکامل خاکها ، زمان است چه در صورت فراهم بودن تمامی شرایط مناسب تکامل خاک تابعی از زمان می گردد. خاکهای منطقه مطالعه شده از تاثیر زمان بر تکامل آنها به دو گروه تقسیم می گردند:
اول خاکهای جوان که زمان کافی جهت تکامل آنها وجود نداشته و به جز طبقه سطحی Ochric فاقد هر نوع افق مشخصه دیگری می باشد که این خاکها در رده Inceptisols طبقه بندی شده و در دشتهای مرتفع قدیمی پراکنده هستند.
دوم خاکهایی که به علت شیب دائم،بافت مناسب،رطوبت بالنسبه کافی وسپری شدن زمان لازم تکامل یافته ونتیجه آن تشکیل افقهای مشخصه زیراعم از Calcic یاCambic است که این نوع خاکها دررده Inceptisols طبقه بندی وشامل سریهای مختلفی ازخاکهاست که درواحدهای فیزیوگرافی مختلف پراگنده هستند.
مورفولوژی Morphology :
به منظور شناخت و دستیابی به بعضی خصوصیات خاکها نظیر اسیدیته ، قابلیت هدایت الکتریکی ، درصد کاتیون تبادل مورد نیاز بر انجام تجزیه های آزمایشگاهی و تعیین رنگ ، ساختمان،پوشش رسی ، تجمع کربناتها یا املاح دیگر تراکم ذرات درشت تر ازدو میلیمتر و غیره و مشاهدات صحرایی می باشد.
مشخصات ظاهری خاکها ارتباط زیادی باعوامل موثردر تشکیل آنها را دارد که ممکن است یک یاچند عامل تاثیر بیشتری درتکامل ویا در تشکیل خاک داشته باشد با سپری شدن زمان، تفاوت حاصله چشمگیرتر بوده و در صورتی که فاکتورهای مورد نظر اثر چندانی نداشته باشند؛خاک حاصله بیشتر از خصوصیات مواد مادری تبعیت می کند. خاکهای موجود منطقه از نظر مورفولوژی بسیار متفاوت بوده که به طور خیلی خلاصه در زیر اشاره می شود:
_برخی از خاکهای منطقه دارای طبقه سطحی تیره با ساختمان دانه ای و مواد آلی نسبتا غنی هستند و طبقات زیرین آنها متاثر از آبهای زیرزمینی نبوده و به رنک قهوه ای تا قرمز می باشد._دیگراز خاکها زمان کافی جهت تشکیل طبقه Calcic راداشته و عموما از زهکش مناسب برخوردار بوده و رنگ قهوه ای تا قرمز آنها معرف اکسید بودن محیط آنهاست. خاکهای تکامل یافته دیگری نیز در منطقه وجود دارد که معمولا ساختمان مکعبی نسبتا خوبی بوده و طبقه Cambicآنها مشهود است. علاوه بر خاکهای یاد شده تعدادی از خاکهای منطقه ضمن برخورداری ازتهویه مناسب به علت جوان بودن تکامل چندانی درآنها صورت نگرفته و افق مشخصه ای مشاهده نمی گردد.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/2/27 1:59 عصر
مقاله قراردادهای ساخت وشناسایی درآمد از نظر هیات تحت فایل ورد (word) دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله قراردادهای ساخت وشناسایی درآمد از نظر هیات تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله قراردادهای ساخت وشناسایی درآمد از نظر هیات تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله قراردادهای ساخت وشناسایی درآمد از نظر هیات تحت فایل ورد (word) :
قراردادهای ساخت وشناسایی درآمد از نظر هیات
چکیده
این مطلب نحوه ساختار شکل قرار دادهای ساخت وشناسایی درآمد از نظر انجمن ها ونظریه پردازان را مورد توجه قرار می دهد .امروزه در بیشتر جوامع قراردادهای ساخت را که اعضا وشرکتها ثبت می کنند بر اساس عوامل جوامع ، روند وموفقیتهای که در گذشته از آن کسب کرده اند بکار می گیرند وبه ساختار دقیق واصولی توجه نمی کنند واین امر منجر به تصمیم های غیر منطقی
وغیر اقتصادی می گردد . ما می توانیم یک راه کار موثر از دستاوردهای بزرگ وپیچیده وهمچنین تعیین دقیق مبلغ قرارداد وشناسایی درآمد بر اساس اصول منطقی ارائه شده که عواملی مانند احتمالات غیر قابل پیش بینی وغیر قابل اجتناب را که در الگوهای خود جای داده اند انتخاب کنیم.
کلید واژه : هیات استاندارد حسابداری مالی ، کمیته استاندارد بین المللی ، شناسایی درآمد ها ، قراردادها
مقدمه
هیت استاندارد حسابداری مالی وحسابداری بین المللی اخیرا یک مقاله ترکیبی به نام نظریه های اولیه شناسایی درآمد در مورد قرار دادهای مشتریان صادر کردهاند .هیا تها ارائه کردهاند نظریه های در مورد اهداف مدلها برای شناسایی درآمد ها .برای تهیه کنندگانی که نمی توانند صورتهای مالی مفیدی را برای تصمیم گیرندگان .این مقاله تنظیم کرده 4 استاندارد حسابداری برای جواب دهی به استفاده کنندگان در خلاصه ما پشتیبانی می کنیم
از اهداف کلی هیات برای شناسایی درآمد براساس استانداردهای که تدوین نموده اند عبارتند از
1-مشتریان در نظر می گیرند در دسترس بودن عوامل را(سنجش قیمت قرارداد اولیه )
2- نباید درآمد در ابتدایی قرار داد شناسایی شود.
3- تخصیص قیمت معاملات به تعهدات اجرای متعدد بر پایه ارتباط قیمتهای اولیه هر تعهد اجرای بنا براین هیاتها توصیه مکنند که باید به صورت دقیق وشفاف
در نظر گرفته شوند ونهایتا طرح را توسعه دهیم در تعریف یک قراداد باید قانونا قابل اجرا بودن وواقعی بودن یک تعهد اجرایی مسلم باشد.اگر چه درجابجایی از یک دارایی به مشتری یا ارائه یک خدمات به مشتری در شناسایی درآم آن باایرادات معمولی مواجه می شویم ما تحسین می کنیم هیاتها را که در نظر می گیرند وضعیتهای موجود را به
صورت کامل برای شناسایی درآمد تعهدات اجرایی در دوره های قبل به جای جابجایی وضعیتها. ممکن شرکتها اجبارا دوباره تنظیم کنند قراردادهای ساخت بلند مدت ودرآمد کلی تعهدات اجرایی به همان شیوه موثر قبلی .درفرایند از کار هیات در نظر می گیرند مشکلاتی را که ممکن رخ دهد در تخصیص اولیه قیمت معاملات در قراردادهای تعهدات اجرایی موقعی که تعهدات اجرایی اعضا بر یک پایه ثابت ومنحصر به فرد نیست.
هیات استاندارد حسابداری مالی وهیات استاندارد بین المللی حسابداری یک نظریه درمورد شناسایی درآمد درقرارداد بامشتریان اخیرا به صورت مشترک صادر کرده اند. کمیته استاندارد حسابداری مالی وحسابداری بین المللی آمریکا امیدوارند که نظریه های ارائه شده خود را توسعه دهند .انجمن حسابداری آمریکا تر قیات خوبی در پ
ژوهشهای تحصیلی وکاری حسابداری کرده است . وظایف این کمیته تنظیم وتفسیر پیشنهادات در گزارشات مالی با قرار دادن یک هدف برای تهیه پژوهش از لحاظ ثبات در گزارشات مالی اعضا انجمن حسابداران امریکانظریه های متعددی در مورد گزارشات مالی ودارند ولی همه اعضای کمیته این نظریه ها را از طرف خود به تنهایی ارائه نمی دهند بلکه آن را کمیته پژوهش پایه رابرای توسعه نگرشهای داخلی تهیه می کند. کمیته امیدوار است این نظریه بحث را مابین استانداردهای آشکار اعضارا به صورت منظم تحریک خواهد کرد.وحس
ابداران مجرب راجع به این گام مهم درگسترش یک استانداردکلی در شناسایی درآمد تاکید دارند.
نظریه ها
شناسایی درآمد در حقیقت خیلی مهم است برای سرمایه گذاران .آندرسن ویوهان می گویند موقعی که مشکلاتی در صورتهای
مالی یک شرکت وجود دارد سرمایه گذاران بیشتردر مورد شناسایی درآمدها وگزارشات نگران هستند.در آغاز ما با هیاتها موافق نیستیم در مورد ابهامات شناسایی درآمد های متعدد وبعضی تناقضات مابین استانداردهای ایالت متحده وعموم بین الملل.
ما پیروی می کنیم از یک استاندارد کلی تازه که تناقض وابهام موجود در استانداردها را رفع خواهد کرد.ما تحسین می کنیم تلاش انجمن ها را و از اهداف ، روشها ، مذاکرات ونشست ها درمورد نظریه ها درباره مشتریان حمایت می کنیم .
هدف ما در تفسیر بحث تهیه یک نقطه نظر منحصر
پایه ای در پژوهشهای دانشگاهی از جنبه تصمیماتمان است ودربخش بعد مابه ابهامات موجود درقراردادها جواب می دهیم
ما با تصمیماتی که هیات به توسعه یک استاندارد پایه قراردادی در هر کدام از حقوق وتعهدات قراردادها واحد انتفاعی با یک مشتری که خلاصه شده از یک دارایی وبدهی موافق هستیم. مشخصه اصلی این تعریف اساسی درآمد زمانی شناسایی می شود که یک دارایی افزایش ویا یک بدهی کاهش یافته باشد.
ما از یک معامله اساسی تعریف شده یعنی شروع شناسایی درآمدها توسط عملکرد واحد انتفاعی در تکمیل تعهدات اجرایی قرارداد حمایت می کنیم .این کمیته نظریه های دیگری در مورد چارچوب پروژه های پذیرفته شده اولیه دارد. مولفان هیات توسط هلسون وپینمن دارند پاسخهای در مورد اینکه سود یک واحد انتفاعی شناسایی گردد براساس واقعیت معاملات که حسابداری باید واقعیت را اثبات کند نه احتمالات را. مشتریان از تصمیمات منطقی اهداف وسنجش مدل استفاده می کنند. اگر چه مشتریان الگوی قابل اثبات ومعتبر از اطلاعات صورتهای مالی در معاملات وبرآوردی از ارزش منصفانه قیمتهای موجود در شروع قرارداد را در نظر می گیرند.در برخی شرایط خاص الگوها در مورد شناسایی درآمد ها در شروع قرارداد
اجازه می دهند.
ممکن درتعدادی از موارد برای دستکاری وسیع از برآوردها در تعیین قیمتها ی موجود راهکارهای را نشان دهیم. اهداف استاندارد دراکثر موارد تهیه اطلاعات مفید ویکی از مفاهیم الگو پیدا کردن الگوی برای بعضی احتمالات است. در اکثر نمونه های جاب
جایی دارایی تعیین قابلیت اثبات شناسایی درآمد کالا وخدمات تهیه شده به مشتریان منعکس می گردد. براساس اندازه اقتصادی از عملیات شرکتها. در بعضی موارد ماباید پیش بینی کنیم .برای مثال پروژه های بلند مدت ساخت بنابراین هیات اظهار می کنند که دوسناریو احتمال کلی برای پروژه های بلند مدت وجود دارد .اولا اگر مالکان به صورت
مداوم داراییها را به مشتریان انتقال دهند می توانند کل درآمدپروژه های ساخت را شناسایی کنند. د وما اگر مالکان مداوما جابجایی را انجام نمی دهند شناسایی درآمد معوق است تا تکمیل پروژه عموما درصدی از تکمیل برای شناسایی درآمد می تواند بدون شرایط منظور شود وآن به منظور سوء استفاده بکار گرفته نشده آن اجازه داده شده برای شناسایی درآمد معوق تا زمان تکمیل پروژه . در اصل آن می تواند یک روش موثر برای گزارش از جهات دیگر که ممکن در بعضی موارد به گزارش صحیح منجر شود.
در تنظیم استاندارد باید یک فرآیند کاملی از تجربه های گذشته را در یاد داشته باشیم اهداف مشخص ما این است که انتظار داریم شرکتهای پیمانکاری برای شناسایی مداوم وکلی فرآیند درآمد درسفارشات وقراردادهای ساخت از استانداردهای استفاده کنند. در بعضی از قراردادها ی صنعتی ممکن تعیین شود به آسانی .برای مثال اگرقراردادهای یک مشتری با یک شرکت پیمانکاری به ساخت یک ساختمان واحد انتفاعی مواجه خواهد بود با خرید زمین وبدست آوردن اجازه نامه قانونی قبل از شروع ساخت بنابراین رساندن مواد خام به مقصد وکار یک ساختمان کامل است.وپس از فرآین ساخت ساختمان قابل انتقال به مشتری است .ولی ممکن این نوع از ترتیب برای بعضی از پروژه های ساخت معمول نباشد .برای
مثال قراردادهای ساخت یک کشتی توسط یک کشتیرانی .احتمالا آن ممکن است برای سازندگان مستمر نباشد. گرفتن مواد خام اضافی برای کشتی اگر چه آن به خوبی در طول ساخت کشتی قرار می گیرد.ولی اهداف کلی این استاندارد وضع دقیق قراردادهای بلند مدت ساخت ونیازهای یک شرکت را ثبت میکند.اهداف این استاندارد راهنمایی بعضی از شرکتها درباره مشکلات نهایی در شناسایی درآمد درپروژه ها ی ساخت خواهد بود. اگر چه شرکتها میل دارند گزارش خود را براساس اقتصادی واقعی از عملیات خودشان منعکس
کنند.بعضی از شرکتها ی پیمانی ممکن در مبادلات به شناسایی درآمد های مداوم منحرف شوندواکثر شرکتهای که اطلاعات وصورتهای مالی را به موقع تهیه نمی کنند ممکن است مفید نباشد . در نظر ما استانداردهای حسابداری باید اطلاعات مفیدی را برای تصمیم گیرندگان برون سازمانی در صورتهای مالی تامین کنند. به منظور رسیدن به اهداف مشخص گزارش مرکز تحقیقاتی در بر می گیرد اسناد 30 سال گذشته را که ا
ستانداردها ی حسابداری ومدیران کار آمد انحرافات وتصمیمات درست که انتخاب می کنند از روشهای حسابداری برای قراردادهای ساخت ومعاملات به منظور رسیدن به اهداف مورد نظر را تحت تاثیر قرار می دهند .شواهدی وجود دارد مبنی براهانت مشهور اسکا ند لس به حرفه حسابداری وحسابداران وتنظیم گزارشات مالی ، گزارش تولیدات وکارهای قراردای.چه اقداماتی نا آشکار است برای رسیدن.برای توسعه تغییرات موثر بای
د نکاتی را در نظر بگیریم.
الف)زمان وفرصت سرمایه گذاری ب) تکنولوژی ودیگر فا
کتورهای مربوط .بهترین کار در تغییر گزارش مالی جواب به آن فاکتورهای قابل تغییر است بدست آوردن تجربه شامل گزارش گمراه کننده ومرتبط ساختن کارهای که می تواند تنظیم کند استانداردهای خاصی برای شناسایی درآمد در اکثر موارد در کشورها ی آمریکایی شناسایی درآمد به تحولات عناوین برمی گردد ودر بعضی مواقع به
سابقه عناوین ودر بعضی موارد به صنعتها ی گذشته برمیگردد. در بعضی مفاهیم برای توانیهای موجود در ارزیابی داراییها وبازده موجودیت قراردادها فاکنورهای مهم وجود دارد ما اندازه کارهای گزارش شده را با تست زمان می توانیم بدست آوریم.
گزارشات وتس وزیمرمن که یک نمونه ای از شرکتهای پیمانکاری مواد معدنی استرالیایی که در سال 1960سود محصول را شناسایی می کردند در زمان عقد قرارداد که محصولات بود به قیمت مقطوع در بورس میتال لندن .این قیمت بود مقطوع وقابل اثبات بدون کنترل مدیران شرکتها.
این مثال نیست منحصر به فرد درسال 2005 دیمیرس اظهار کرد که یک تعداد از از شرکتهای پیمانکاری براده همراه با کمسیون بورس اوراق بهادارداشتند تغییر می دادند شناسایی تغییر درآمد خود را با رویه های گذشته درحالی که نشریه 101هیات استاندارد مالی حسابداری صادر کرده بود.بعضی از شرکتها استفاده کرده بودند از اصول پذیر
فته شده حسابداری انگلستان که اجازه داده بود شرکتهای پیمانکاری شناسایی کنند درآمد را موقع صدور کالا به مشتریان.شناسایی درآمد محصولات در بعضی موارد بود قبل از اینکه مشتریان مالک قانونی باشد .
برخلاف اینکه شرکتها قراردادهای خود را با جایز شمردن جابجایی مداوم داراییها می توانند محدود کنند.پیشنهاد جاری مشابه نظریه های بلادرنگ کردن
شناسایی درامد در مواردی که به فرآیند حسابراری درجواب به پیش بینی های بازارمرتبط است که ممکن نتایجی در سابقه اثبات پذیری شناسایی درآمد داشته باشد.تقریبا باید توجه کرد که تغییرات نا کافی از شناسایی درآمد می تواند بزرگ باشد.در اکثر جابجایی دارایی یا دستور العمل یک خدمت به مشتریان نتایج آن وشناسایی درآمد باید مشخص شود در یک نقطه ای از زمان. با جابجایی از قرار داد براساس تماس از الگو نظریات مشتریان درآمد ها فقط زمانی شناسایی می شود که تعهدات اجرایی مشخص در قرار داد است متقاعد اما روش تکمیل از درصد برای پروژه های ساخت بلند مدت در اصول پذیرفته شده حسابداری اجازه می دهد که شرکتهای پیمانکاری به شناسایی درآمد بر اساس یک نسبت از کار که در یک نقطه ای اززمان به اتمام می رسد . این تطابق می کند درآمد ها با هزینه های متحمل شده در طی دوره.تطابق درآمد وهزینه به مالکیت سود مطلوب وپیش بینی اینده سرمایه گذاران کمک می
کند.سنجش اولیه در قیمت معامله خیلی مهم است.مک وی وسارفیم در سال 2006 بیان کردند که ارزبابی اساسی ازمفاهیم صحیح ارزش منصفانه مغایرت مابین شناسایی درآمدها وبدهیها را اندازه گیری می کند.دیتو وزنق در سال 2002 نشان دادند که نرخ بازارحسابداری اجتماع موثر ومناسبی از اطلاعات خام را به منظور کوچک کردن مشکلات شرکتها نمی تواند تهیه کند.این مفهوم از مدلهای نظری مشتریان که متمرکز میکند از یک موافقت قابل اثبات بر اساس قیمتهای معامله بعد از تخمین قیمتهای موجود را پشتیبانی می کند.ما موافق هستیم که قیمت مبادله ای قرار داد باید از سنجشهای اولیه قرار داد استفاده کندوبر اساس مقدار باید ما بین تعهدات اجرایی متفاوت مشخص در قرار داد تخمین زده شود.اگر چ
ه یک تعداد از شیوه های احتمال به تخصیص قیمت قرار داد وجود دارد که با اکثریت روشهای قانونی براتخصیص قیمت مبادله مابین تعهدات اجرایی چند گانه تعهدات اجرایی یک پایه منحصر به فرد از فروش قیمتهای از کالا یا خدمات به طبقه ای از تعهدات اجرایی تهیه میکند . هوینق می گوید یکی از منطقها برای تعداد گستردهای ازاجرا های جاری اصول پذیرفته شده در آمریکا در شناسایی درآمدها مربوط به تفاوت در تشخیص مواقع شناسایی درآمد ها است که شامل قرادادهای مربوط به یک قراردادعامل های اصلی چندگانه می باشد.
یک فرهنگ ادبی جاری گسترده در دودهه گذشته مدیران مخاطب به دستکاری گزارشات سود که به منظور بدست آوردن سودهای فرصت تلاش می کنند. بعضی از این مطالعات در شناسایی درآمد های خاص تمرکز ویژه ای دارند. برای مثال از این پس ش
رکتها یک تمایل طبیعی به در شناسایی درآمد های سابق احتمالات ممکن سعی می کنند . در سال 2005 زنق نشان داد که شرکتهای سرمایه گذاری انعطاف پذیری درقبول استاندارد 1- 190 که به زودی در شناسایی گزارش درآمدها به عوض درآمد های کم اعنبار وکم پیشگو.اخیرا بون ” داویس وراجقوپل نشان داد که شرکتها ی خارجی بیشت
ر تمایل دارند به استفاده از درآمد های تجاوزی در گزارشات خود.یک موازنه در انتها این مطالعه نشان می دهد مدارکی در مورد اظهارا ت بعضی از شرکتها که استفاده می کنند از انعطاف پذیری در شناسایی درآمد ها ی قانونی به توصیف بهتر اهداف عملیات مالی در گمراه ساختن سرمایه گذاران.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/2/27 1:59 عصر
مقاله کنترلرهای صنعتی تحت فایل ورد (word) دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله کنترلرهای صنعتی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله کنترلرهای صنعتی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله کنترلرهای صنعتی تحت فایل ورد (word) :
کنترلرهای صنعتی
مقدمه:
در اوایل دهه 1960 ادوات وکنترلر های الکترونیکی جایگزین کنترلرهای نیوماتیکی شدند که از مزایای این کنترلر هامی توان سرعت و دقت زیاد و کم حجم بودن آنها را نام برد. طولی نکشید که کامپیوترهای دیجیتال که قابلیت پردازش لوپها ی کنترلی را داشتند، جایگزین کنترلرهای الکترونیکی شدند. کامپیوتر مرکزی پس از دریافت تمام متغیر های پروسسی از طریق ورودیها و
دستورات صادره توسط اپراتور از طریق صفحه کلید ، آنها را طبق برنامه کنترلی از قبل نوشته شده پردازش و نتایج این پردازش را از طریق خروجیها به محرکهای نهایی کنترل اعمال می کنند. این نوع کنترل اصطلاحا DDC (Direct Digital Control) نامیده می شود و در آن اپراتور توسط یک صفحه کلید و یک نمایشگر VDU(Visual Display Unit) با سیستم ارتباط بر قرار می
کند. کامپیوتر مرکزی قابلیت پردازش حجم زیادی از متغیر های زمانی وپروسسی را دارد ولی با افزایش بیش از حد این اطلاعات، سرعت و کارایی کامپیوتر پایین آمده و به کامپیوتری با ظرفیت و سرعت زیاد نیاز می شد و اگر کامپیوتر مرکزی از کار می افتاد باعث از کار افتادن کل سیستم کنترلی و پروسس می شد.
کنترل و اتوماسیون یکی از مهمترین مباحث نیروگاهها میباشد. بطور کلی سه عضو اصلی هر سیستم کنترلی، واحد اندازهگیری و واحد تغییردهنده کمیت(Actuator) و کنترلر میباشند. دو عضو اول در فیلد (جایی که سیستم اصلی وجود دارد) و عضو سوم معمولا” در اتاق کنترل میباشد.مساله مهم در روند کنترل به شکل فوق، موضوع سیگنالها میباشد؛ سیگنالهایی که بین دستگاه کنترلکننده و دستگاههای نصب شده در فیلد، رد و بدل میشوند. به منظور سهولت استفاده از کنترلکنندهها در صنایع مختلف، لزوم وجود یک استاندارد برای تعریف ماهیت سیگنالهای مزبور، از مدتها قبل حس شده بود. ابتدا در سالهای دهه 50 ، بصورت استاندارد ، از سیگنالهای بادی با فشار بین 3-15 psi برای این منظور استفاده میشد. با گسترش الکترونیک و با توجه به مشکلات روش قبلی، در دهه هفتاد میلادی، استفاده از سیگنالهای جریانی 4 تا 20 میلیآمپر برای کار سیگنالینگ ، معرفی گردیدند. گرچه در این سالها از سطوح ولتاژ و جریانهای دیگری نیز، خارج از استاندارد فوق استفاده می شد، اما رفته رفته، با توجه به مزایای این روش، سایر روشها کنار گذاشته شد. یکی از مهمترین مزایای کاربرد حلقه جریانی 20- 4 میلیآمپر، مصونیت بالای آن نسبت به نویز بود.
در دهه 90 سنسورهای هوشمند (smart) پدید آمدند که علاوه بر عملکرد یک ترانسمیتر و یک ترانسدیوسر، با بهرهگیری از تکنولوژی میکروپروسسور، در خود عملیات دیگری همچون کالیبراسیون، عیبیابی، تبدیل واحد اندازهگیری و نیز بعضی از عملیات کنترلی را میتوانستند انجام دهند.
با توسعه شبکههای کامپیوتری و مفاهیم آن، ایده استفاده از این تکنولوژی در پروسه کنترل صنعتی بوجود آمد و فیلدباس (Field bus) به این صورت، شکل گرفت. فیلدباس یک پروتکل ارتباطی بین سنسورهای هوشمند است که توسط آن، سنسورها و سایر اجزای کنترلی در فیلد، یک شبکه محلی LAN را تشکیل دادهاند. مشخصات اصلی فیلدباس بصورت زیر بیان میشود:
جایگزین دیجیتالی روش سنتی انتقال اطلاعات حلقه جریانی 4 تا 20 میلیآمپر است.
کنترل، آلارم ، منحنیهای عملکردی (Trend) و سایر عملیات، توسط فیلدباس، بین اجزای کنترلی ، توزیع میشود.
دستگاههای ساخته شده توسط هر کمپانی، با رعایت استاندارد فیلدباس، قابلیت کار با هم و در کنار هم را داشته باشند.
Open system است، به این معنی که بدون هیچگونه لیسانسی، کلیه اطلاعات و جزییات آن برا همگان در دسترس است.
دستگاهها و سنسورهای مورد استفاده در فیلدباس از نوع smart هستند. اما کلیه سنسورهای smart موجود ، قابل استفاده در فیلدباس نیستند. فیلدباس یک سیستم کامل است که عملیات کنترل را بین دستگاههای نصب شده در فیلد، توزیع میکند و همزمان امکان تنظیمات و تغییرات و نظارت را در اتاق کنترل، توسط خطوط ارتباطی شبکهای، فراهم میسازد. فیلدباس بعبارت کوتاهتر، جایگزین روش سنتی 4 تا 20 میلیآمپر و کنترل DCS که در آن پروسه کنترل، به عهده یک یا چند کنترلر بصورت متمرکز قرار دارد، شده است.
در شکل زیر به صورت گرافیکی تفاوت بین مفهوم DCS و Fieldbus را میتوان مشاهده نمود. شکل سمت راست مربوط به فیلدباس و شکل سمت چپ ، مفهوم DCS را نشان میدهد.
سیر تکامل سیستمهای کنترلی:
در اوایل دهه 1960 ادوات وکنترلر های الکترونیکی جایگزین کنترلرهای نیوماتیکی شدند که از مزایای این کنترلر هامی توان سرعت و دقت زیاد و کم حجم بودن آنها را نام برد. طولی نکشید که کامپیوترهای دیجیتال که قابلیت پردازش لوپها ی کنترلی را داشتند، جایگزین کنترلرهای الکترونیکی شدند. کامپیوتر مرکزی پس از دریافت تمام متغیر های پروسسی از طریق ورودیها و دستورات صادره توسط اپراتور از طریق صفحه کلید ، آنها را طبق برنامه کنترلی از قبل نوشته شده پردازش و نتایج این پردازش را از طریق خروجیها به محرکهای نهایی کنترل اعمال می کنند. این نوع کنترل اصطلاحا DDC (Direct Digital Control) نامیده می شود و در آن اپراتور توسط یک صفحه کلید و یک نمایشگر VDU(Visual Display Unit) با سیستم ارتباط بر قرار می کند. کامپیوتر مرکزی قابلیت پردازش حجم زیادی از متغیر های زمانی وپروسسی را دارد ولی با افزایش بیش از حد این اطلاعات، سرعت و کارایی کامپیوتر پایین آمده و به کامپیوتری با ظرفیت و سرعت زیاد نیاز می شد و اگر کامپیوتر مرکزی از کار می افتاد باعث از کار افتادن کل سیستم کنترلی و پروسس می شد.
DCS در واقع تکمیل شده و توسعه یافته سیستم کنترل مرکزی یا همان DDC می باشد، که سطوح مختلف کنترلی در آن بیشتر و تکمیل تر می باشد. در این سیستم متغیر های اندازه گیری شده توسط سیگنالهای آنالوگ (ولتاژ،جریان و;) به کارتهای ورودی DCS منتقل و این سیگنالها پس از تبدیل به معادل دیجیتال جهت پردازش وارد سیستم مرکزی کنترل می شوند و در رابطه با سیگنالهای خروجی نیز نتایج پردازنده مرکزی کنترل بصورت دیجیتال به کارتهای خروجی ارسال و در آنجا
پس از تبدیل این سیگنالها به آنالوگ،به محرک ها اعمال می شوند. در پایین ترین سطح این سیستم (Process Controller) کار اندازه گیری متغیر های پروسسی، کنترل لوپها توسط کنترلر های میکروپروسسوری، اجرای Logic ها ، جمع آوری اطلاعات و آنالیز آنها ، محاسبات و ارتباط با وسایل و ادوات دیگر انجام می شود .
کارهای انجام شده در پایین ترین سطح توسط اپراتورها قابل کنترل بوده و توسط یک Supervisor مشاهده و قابل ثبت می باشد. در سیستم DCS از کار افتادن هریک از قسمتهای کنترلی تاثیر آنچنانی بر پروسه کنترلی نداشته است و حتی با از کار افتادن سطوح بالا، سطوح پایین که شامل Process Controller ها می باشد، می تواند کار کنترلی را ادامه دهد. در DCS سیگنال راه اندازه گیری شده و سیگنال ارسالی به ادوات توسط یک جفت سیم به ورودی و خروجیهای Process Controller وصل می شوند و ارتباط این سطح باسطوح دیگر از طریق بزرگراههای اطلاعاتی و شبکه خاص خود سیستم (Data Highway & Plant Network)
صورت می گیرد و باعث کاهش هزینه سیم کشی و امکان اضافه نمودن ادوات بیشتر و ارتباط ادوات اضافه شده با ادوات موجود از طریق این بزرگراههای ارتباطی را می دهد و بدین ترتیب توسعه سیستم آسانترو با کمترین هزینه صورت می گیرد.
اساس کار کنترلرهای PLC میکروپروسسوری بوده و شبیه سیستمهای کنترل مرکزی و DCS عمل می کنند ولی با قابلیت های محدودتر و کمتر. این نوع کنترلر ها جهت کنترل قسمتی از پروسس واحد که می تواند مستقل از کل واحد کار کرده و پروسه پیچیده ای ندارد، بکار رفته و جایگزین رله ها و تایمرهای الکترومکانیکی شده و جهت اجرای برنامه های ترتیبی(Sequential) و گسسته (Discrete System) استفاده می شوند. با وجود پیشرفتهای زیادی که تا کنون در زمینه ساخت و بکارگیری سیستم های کنترلی صورت گرفته ولی کنترلرهای PLC هنوز کاربرد داشته و همراه سیستمهای جدید بخشی از واحد پروسسی را کنترل می کنند.
معرفی سیستم کنترل Fieldbus:
جدیدترین تکنولوژی سیستم کنترل دردنیا می باشد ، که بعد از DCS به بازار آمده است. استاندارهایی در ارتباط آنالوگ(4-20mA و یا 1-5V ، برای سیگنال الکترونیکی و 3-15psi برای سیگنال نیوماتیکی) جهت انتقال سیگنال کنترل و ابزارهای اندازه گیری ، از ادوات فیلد به اتاق کنترل وجود دارد. اما Fieldbus یک ارتباط دیجیتال با پروتکل خاص خود می باشد. این پروتکل متفاوت با سایر پروتکل ها می باشد، زیرا در پروتکل های دیگر هدف فقط انتقال اطلاعات بوده ولی در طراحی پروتکل FCS اهداف کنترلی و کاربرد فرایند های فرایندی منظور شده و هدف صرف ارتباط دیجیتال نمی باشد.بحث ارتباط هوشمند در اواسط دهه 80 ، تحول مهمی در زمینه ارتباط دیجیتال ایجاد کرد. به بیان ساده ، Fieldbus یک شبکه ارتباطی دو طرفه سریال و تمام دیجیتال با پروتکل Multi-drop ما بین ادوات و وسائل ابزار دقیقی هوشمند فیلد
(Intelligent Field Device)همچون سنسورها (Sensors) ، عملگرها (Actuators) ، ترانسمیترها (Transmitters) و; با کنترلر و کنترل مرکزی می باشد و هدف در این سیستم توزیع کار کنترلی و استراتژی کنترل در کل ادوات فیلد می باشد.
IEC(International Electrotechnical Commission) پروتکل های زیر را برای فیلد باس معرفی کرده است:
Foundation Fieldbus and HSE
Controlnet
Profibus and Profinet
P-NET
WordFIP
INTERBUS
SwiftNet
Foundation Fieldbus) FF) ))از استاندارهای معروف فیلد باس است که در سال 1994 جهت اهداف زیر معرفی شدو این بخش به تو ضیح در مورد این استاندارد اختصاص دارد:
1 ترقی دادن فیلد باس و گسترش آن هم برای راحتی مصرف کننده و هم برای تولید کننده
2 رسیدن به یک استاندارد مناسب و هماهنگ
به دلیل سرعت تحولات و پیشرفت صنعت، بخصوص صنعت کنترل، سریع بوده و روز به روز سیستمهای پیشرفته تری تولید می شود و سیستم های قبلی و قدیمی (Pneumatic&DCS) از رده خارج می شوند، لذا از نظر آینده نگری و خصوصا از نظر اقتصادی طبیعی. منطقی به نظر می رسد که بجای انتخاب سیستمی که در حال از رده خارج شدن می باشد و در سه یا چهار سال آینده مشکل قطعه یدکی و سرویس دهی از طرف سازندگان را خواهد داشت، سیستمی را انتخاب کرد که حداقل با این سرعت پیشرفت تا دو دهه دیگر نگرانی مشکلات تعویض و از رده خارج شدن را نداشته باشد.شبکهFieldbus شبیه LAN بوده و ترکیبی از سگمنتها می باشد و هر سگمنت به یک کارت کنترلی به نام H1 متصل می باشد و قابلیت اتصال چند وسیله ابزار دقیقی را فقط با یک جفت سیم فراهم می کند وجایگزین سیستم
Tranditional point-to- point) 4-20mA)شده است که برای هر تجهیز فیلد یک جفت سیم بکار می رود.سیگنال Fieldbus به وسیله سوار شدن بر روی یک ولتاژ مستقیم که وظیفه تغذیه ادوات Fieldbus را دارد، منتقل می شود. انجام این کار بوسیله دستگاهی به نام Power Conditionکه مابین منبع تغذیه و شبکه Fieldbus قرار دارد، صورت می گیرد و کنترل این تبدیل از طریق سیستم برنامه ریز گذرگاه به نام
LAS(Link Active Scheduler)انجام می شود. سیگنالهای FCS با استفاده از یک تکنیک خاص، تبدیل به کد می شود. این سیگنال “ سیگنال سنکرون “ نامیده می شود.
معرفی دو استراتژی Field bus و DCS:
فیلدباس یک پروتکل ارتباطی است که باید استاندارد گردد تا بصورت جهانی، مورد قبول و استفاده در آید. فیلدباس همانگونه که گفته شد یک سیستم ارتباطی دیجیتالی دو طرفه را جایگزین روش سنتی 4 تا 20 میلیآمپر میکند. مزایای استفاده از این سیستم ارتباطی جدید را میتوان بصورت زیر درنظر گرفت:
دقت و اقابلیت اطمینان بیشتر اطلاعات رد و بدل شده
امکان دسترسی متنوعتر به یک سنسور
امکان عیبیابی و پیکربندی از راه دور
کاهش حجم سیمکشی
امکان استفاده از سیمکشی فعلی
قابلیت اطمینان و دقت این سیستم از آنجا ناشی میشود که سنسورها مجهز به میکروپروسسور هستند و مثلا” در یک حلقه کنترلی، میکروپروسسورهای موجود در سنسور و شیرهای کنترلی، مستقیما” با یکدیگر اطلاعات را بصورت دیجیتالی رد و بدل میکنند و نه به کمک مبدلهای A/D و D/A که خود منجر به بروز خطا میشود. مزیت انتقال دیجیتالی در آن است که نویزهای موجود، به هیچ وجه نمیتوانند کمیت منتقله را دچار تغییر نمایند.
امکان دسترسی متنوع به یک سنسور هم به این معنی است که مثلا” سنسور فشار که وظیفه اصلی آن اندازهگیری فشار است، همزمان میتواند دمای پروسه را هم اندازهگیری کرده و انتقال دهد.
تنظیمات و پیکربندی(Configuration) دستگاهها و همچنین کالیبره کردن آنها براحتی و از اتاق کنترل میسر است.کاهش حجم سیمکشی نیز با توجه به آنکه، همگی یا گروهی از سنسورها بر روی فقط یک کابل دو رشته نصب شدهاند و نیازی به سیمکشی مجزا برای هر سنسور تا اتاق کنترل نیست، مشهود میباشد.
بسیاری از پروتکلهای فعلی سنسورهای هوشمند (smart) غیر فیلدباس، مختص فقط کمپانی سازنده خود است. استفاده از این محصولات، باعث وابسته شدن مصرفکننده به یک شرکت خاص است و اگر در طرح توسعه، نیاز به سنسوری خاص باشد که آن شرکت نداشته باشد، مصرفکننده مجبور است به 4 تا 20 میلی آمپر برگردد. اما یک سیستم باز (Open system) ، چیزی دقیقا” مخالف مورد بالاست. در یک سیستم باز، آخرین استانداردها براحتی در دسترس همگان است و
شرکتهای متعدد میتوانند سنسورها و تجهیزات خود را مطابق آن ساخته و به دست مصرفکننده برسانند. مطابق این استاندارد و وجود استاندار 4 تا 20 میلیآمپر باعث شده است که سنسورها و تجهیزات مطابق این استاندارد، بتوانند بدون هیچگونه مشکلی کار کنند. این موضوع را انطباق و یا توانایی کار با هم گویند (Interoperability) . فیلدباس این موضوع را نیز پشتیبانی میکند.سیستمهای فیلدباس برای ایجاد ارتباط بهتر بین وسایل سطح field و واحد کنترل، درصنعت بوجود آمدند.
نگاهی به روش قدیمیتر انتقال اطلاعات، ما را با ضرورت استفاده از باس آشنا می سازد. پس از کنترلرهای پنیوماتیکی و همزمان با استفاده از کنترلرهای الکتریکی، مقدار استاندارد جریان 4 تا 20 میلی آمپر برای انتقال اطلاعات آنالوگ بصورت استاندارد پذیرفته شد. در این کنترل کننده ها برای هر کدام از وسایل سطح فیلد، باید یک جفت سیم از اتاق کنترل کشیده می شد و ارتباط از طریق این سیمها فقط در یک جهت انجام می شد. با پیشرفت تکنولوژی از شبکه های باس برای انتقال اطلاعات کنترل کننده های دیجیتالی جدید و ابزار دقیق هوشمند استفاده می شد.
کلمات کلیدی :