سفارش تبلیغ
صبا ویژن
راسخان در دانش کسانی اند که دست نیکیو زبان راست و دل صاف و عفّت شکم و فرج دارند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

مقاله َارزش افزوده کارکنان و شاخص های ارزیابی تحت فایل ورد (word

ارسال‌کننده : علی در : 95/2/27 2:3 عصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله َارزش افزوده کارکنان و شاخص های ارزیابی تحت فایل ورد (word) دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله َارزش افزوده کارکنان و شاخص های ارزیابی تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله َارزش افزوده کارکنان و شاخص های ارزیابی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله َارزش افزوده کارکنان و شاخص های ارزیابی تحت فایل ورد (word) :

ارزش افزوده کارکنان و شاخص های ارزیابی
عملکرد شرکت (مطالعه موردی صنعت محصولات دارویی)

چکیده
بهره‌وری عبارت است از به حداکثر رساندن استفاده از منابع مانند نیروی انسانی به طریقه علمی و کاهش هزینه های تولید، گسترش بازارها، افزایش اشتغال، کوشش برای افزایش دستمزدهای واقعی و بهبود معیارهای زندگی آن‌گونه که به سود کارکنان‌، مدیریت و عموم مصرف کنندگان باشد. ارزش افزوده یکی از معیارهای بهره‌وری نیروی انسانی سازمان می باشد.
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین نسبت های مبتنی بر ارزش افزوده نیروی کار به عنوان یکی از مهم ترین معیار های بهره وری و شاخص های عملکرد مالی شرکت در هر دو سطح نقدی و تعهدی است.بر این اساس در این تحقیق با استفاده از متغیرهای ارزش افزوده نیروی کار در سه گروه کلی یعنی نسبتهای ساختار اقتصادی، نسبتهای بهره وری ونسبتهای مربوط به کارایی مدیریت، ارزش افزوده نیروی کار محاسبه شد. هر یک از نسبت های این گروه ها نیز برای سه گروه کارکنان مستقیم تولیدی، کارکنان غیر مستقیم تولیدی و کارکنان غیر تولیدی محاسبه گردید . قلمروی زمانی تحقیق دوره 6 ساله از ابتدای سال 1380 تا آخر 1385 و نمونه تحقیق شرکت های صنعت دارویی است. به علت تعدد نسبت ها متوسط شش سال برای هر نسبت محاسبه گردید. نتایج نشان می دهد که نسبت های بهره وری با شاخص های عملکرد تعهدی ونقدی شرکت رابطه دارند اما نکته حائز اهمیت این است که بر خلاف انتظار اولیه رابطه سطوح سود با ارزش افزوده کارکنان غیر تولیدی قوی تر از کارکنان تولیدی است. به عبارت دیگر کارکنان غیر تولیدی بیش از کارکنان تولیدی در افزایش بهره وری و ارزش افزوده شرکت در صنعت دارویی نقش دارند.
واژه های کلیدی: ارزش افزوده نیروی کار،بهره وری نیروی کار، نسبت های ارزش افزوده، شاخص های عملکرد نقدی و تعهدی.

1 مقدمه
ارزش آفرینی در سال های اخیر رویکرد غالب روش های ارزیابی عملکرد شرکت بوده است. این رویکرد ابعاد تازه ای را وارد مطالعات حاکمیت شرکتی نموده است. مفهوم ارزش ایجاد شده در شرکت می تواند جایگزین مفاهیم قبلی مانند سودآوری گردد(حاجیها،1384). ارزش افزوده ثروت ایجاد شده توسط واحد تجاری را اندازهگیری میکند و این ثروت حاصل کار و تلاش گروهی است که به نوعی در واحد تجاری سهیم بودهاند. به عبارت دیگر ارزش افزوده نشان دهنده جمع بازده حاصله موسسه توسط سرمایهگذاران، اعتباردهندگان، کارمندان و دولت میباشد، که قسمتی از این ثروت یا ارزش ایجاد شده در قالب سود سهام، بهره وامها، حقوق و دستمزد (شامل بیمه بازنشستگی و سایر مزایای کارکنان) و مالیات، به آنان توزیع میشود و قسمت باقیمانده به عنوان ذخایر یا برای سرمایهگذاری مجدد در همان واحد تجاری منظور میگردد. هدف این تحقیق بررسی رابطه بین نسبت های مبتنی بر ارزش افزوده نیروی کار و شاخص های عملکرد شرکت در هر دو سطح نقدی و تعهدی است.
2 پیشینه تحقیق
مؤسسات مشاوره مالی و مدیریت راه حل بنیادی که به منظور بهبود اساسی در عملکرد شرکتها و حل چالش های جدید پیشنهاد نموده اند، سیستم مدیریت مبتنی بر ارزش (VBM) می باشد. این سیستم آن گونه که نایتKnight) ،1997) یکی از صاحبنظران این نظریه توصیف می کند عبارت است از:
« VBM یعنی سیستمها و فرآیندهای کلیدی و حتی افراد در یک واحد تجاری به سمت ارزش آفرینی سوق داده شوند و جهت گیری این سیستمها به سمت خلق ارزش باشد. به عبارتی به کلیه افراد در رده های مختلف سازمان این تفکر القا شود که چگونه در بین تصمیمات خود تقدم قایل شوند و تصمیماتی را مقدم بدارند، که در ایجاد ارزش و ثروت آفرینی مؤثرند.»
یکی از ابزارها و معیارهای ارزش در VBM ارزش افزوده است. استفاده از مفهوم ارزش افزوده در اقتصاد بیش از دو قرن قدمت دارد اما اهمیت آن در دهه 1920 میلادی بیشتر آشکار گردید. استفاده از مفهوم ارزش افزوده در حسابداری اولین بار توسطSoujanen در سال 1954 در مجله Accounting Review پیشنهاد گردید.20سال بعد در دهه 1970،به دلیل تغییرات محیط سیاسی انگلستان یعنی پیروزی حزب کارگر در انتخابات و نفوذ اتحادیه های کارگری در دولت وقت،گزارشگری سود که تا آن زمان مورد حمایت بود،کمرنگ شد و ایده جدیدی در حرفه حسابداری انگلستان پدید آمد.بر اساس تفکر جدید درآمد تنها متعلق به سهامداران نیست بلکه به گروههای دیگری مانند کارکنان،دولت و تامین کنندگان مالی نیز تعلق دارد(فرقاندوست حقیقی و بنی مهد، 1379).
عصر کنونی عصر اقتدار دانش و اطلاعات می باشد و دارندگان دانش سرمایه های انسانی سازمان ها می باشند. در سازمان های دانش محور نقش سرمایه های انسانی در ارتقای عملکرد سازمان و رقابتی نمودن آن از طریق گذشتن از مرزهای دانش کلیدی تر می شود.از سوی دیگر سرمایه های انسانی هر سازمان بخشی از سرمایه اجتماعی است که جامعه به سازمانها وام داده است و درخواست گزارشگری در مورد چگونگی تقویت، حمایت، بهینه سازی، بهره وری و رشد و توسعه آنرا می نماید. تحولات اقتصادی سده حاضر خلق ثروت و ایجاد ارزش افزوده را ضامن بقاء سازمانهای نوین میداند. سازمانهای دانش محور خدماتی هستند و نیروی انسانی دانشی بخش محوری از عوامل بقای آنها را تشکیل می دهد (حاجیها،،1386،الف، حاجیها ،1386ب).
دریک بنگاه اقتصادی،ارزش افزوده مقدار باقی مانده از بازده ای است که با بهره گیری از ظرفیت تولیدی مثل کار و سرمایه، بوجود آمده است.ارزش افزوده سهم بنگاه اقتصادی را نسبت به تولید ناخالص داخلی نشان می دهد و توانایی بنگاه در افزایش ارزش کالاها و خدمات تولید شده را ،بیان می نماید.صورت ریاضی ارزش افزوده را می توان به شکل زیر و بوسیله جابجایی ارقام صورت سود و زیان نشان داد.
R=S-B-W-I-DP-DIV-T (1)
S-B=W+I+DP+DIV+T+R (2)
یا
S-B-DP=W+I+DIV+T+R (3)
که در آن :
سود تخصیص نیافته دوره R=
درآمد حاصل از فروش= S
مواد و خدمات خریداری شده از خارج از بنگاه B=
دستمزد=W
بهره =I
استهلاک=DP
سود سهام= DIV
مالیات = T
معادله (2)بیانگر ارزش افزوده ناخالص و معادله (3)نشان دهنده ارزش افزوده خالص است.در هر دو معادله،سمت چپ(سمت تفریق)نماینگر روش محاسبه غیر مستقیم و سمت راست (سمت جمع) نشان دهنده روش محاسبه مستقیم ارزش افزوده است. برخی مزایای کاربرد ارزش افزوده و نسبت های مبتنی بر ارزش افزوده در تصمیمات مالی به شرح زیر است:
الف) اندازه گیری پاداش بهره‌وری: گزارشگری ارزش افزوده روش عملی تری جهت انعکاس پاداش افزایش بهره وری فراهم می‌کند و آنرا به تغییرات در مبالغ ارزش افزوده مربوط می‌سازد (1979 و 1981 و 1979 Morley).
ب) توانایی پیش بینی و تشریح: نسبت‌های مبتنی بر ارزش افزوده می‌توانند برای توضیح و یا پیش بینی رویدادهای با اهمیت اقتصادی شرکت (مانند پیش بینی وضع مالی شرکت)سودمند باشند (1979 Morley، 1987 Cox، 1983 Sinha).
ج) پیش بینی های سرمایه گذاران: گزارشگری ارزش افزوده برای سرمایه گذاران، بعنوان یک ابزار،برای پیش بینی سود آوری، بازده مورد انتظار و ریسک‌های مربوط به اوراق بهادار مفید است (1985 Maunders).
د) شاخص بهتر: نسبت‌های مبتنی بر ارزش افزوده ممکن است شاخص عملکرد بهتری برای اندازه گیری کارایی مدیریت (1968 Ball) و ترکیب عمودی فراهم نمایند (1978 Morely).
تاکنون در تجزیه وتحلیل های مالی استفاده از نسبتهای حسابداری سنتی،یعنی نسبتهای سودآوری،نقدینگی،اهرم و فعالیت مرسوم بوده است،اما استفاده از نسبتهای مبتنی بر ارزش افزوده در کنار نسبتهای حسابداری سنتی در تجزیه و تحلیل وضعیت مالی،عملکرد و جریانات نقدی شرکت از اهمیت ویژه ای برخوردار است.در اینجا بطور خلاصه نسبتهای مبتنی بر ارزش افزوده از نظر می گذرد.
الف)نسبتهای ساختار اقتصادی: نسبتهای ساختار اقتصادی،میزان وابستگی شرکت را به عوامل تولیدی نشان می دهد. بالا بودن نسبتهای فوق بیانگر وابستگی شرکت به هریک از عوامل تولید است، مثلاً اگر نسبت هزینه های پرسنلی به ارزش افزوده بیشتر از دو نسبت دیگر باشد،می توان نتیجه گرفت که شرکت در میان عوامل تولید ،بیشتر از همه به عامل نیروی کار وابسته است.
ب)نسبتهای بهره وری: نسبتهای بهره وری برای ارزیابی کارایی عوامل تولید بکار می روند.
ج)نسبتهای مربوط به کارایی مدیریت: برای اندازه گیری کارایی مدیریت،نسبتهای مبتنی بر ارزش افزوده متفاوتی را پیشنهاد نموده اند.
3 روش شناسی تحقیق
در این تحقیق نوع مطالعه از نوع اکتشافی و همبستگی است. مقوله ارزش افزوده و نسبت های مالی مبتنی بر آن که رویکرد جدیدی است و رابطه آن با شاخص های عملکرد نقدی و تعهدی مورد توجه این تحقیق است. خصوصا از بین اجزای مولد ارزش افزوده برای شرکت به طور ویژه ارزش افزوده تولید شده توسط نیروی کار از اهداف این تحقیق است . برای محاسبه ارزش افزوده نیروی کار از روش جمع استفاده شده است.
نسبت های ارزش افزوده مورد استفاده در این تحقیق در سه گروه نسبت ها شامل الف)نسبتهای ساختار اقتصادی، ب)نسبتهای بهره وری، ج)نسبتهای مربوط به کارایی مدیریت بررسی می گردد .
23 قلمروی مکانی و زمانی تحقیق
قلمروی مکانی این تحقیق کلیه شرکت های صنعت دارویی در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و قلمروی زمانی دوره 6 ساله از ابتدای سال 1380 تا آخر 1385 می باشد. دلیل انتخاب صنعت دارویی به عنوان نمونه تحقیق کاربر بودن آن است.
33 جامعه و نمونه تحقیق
شرکت های صنعت دارویی جامعه تحقیق می باشند.علت انتخاب صنعت دارویی وجود تعداد مناسب شرکت های تولیدی است که اطلاعات مالی مورد نیاز آنها از طریق سازمان بورس در دسترس می باشد. نمونه تحقیق کلیه شرکت هایی هستند که در گروه دارویی فعال بوده و اطلاعات لازم را دارا باشند.
43 متغیرهای تحقیق
متغیرهای تحقیق نسبت های مالی شرکت های تحت بررسی و همینطور نسبت ها و اقلام مربوط به ارزش افزوده و ارزش افزوده نیروی کارکه محاسبه شده است.
نسبت های ارزش افزوده مورد استفاده در این تحقیق در سه گروه نسبت ها شامل الف)نسبتهای ساختار اقتصادی، ب)نسبتهای بهره وری، ج)نسبتهای مربوط به کارایی مدیریت بررسی می گردد و به شرح زیر است(حروف لاتین بیانگر نماد استفاده شده متغیر در این تحقیق است):
نگاره 1- نسبت های ارزش افزوده مورد استفاده در این تحقیق
نسبتهای ساختار اقتصادی سودخالص
ارزش افزوده E فروش خالص(ریالی) به ارزش افزوده EC –
نسبتهای بهره وری ارزش افزوده
سودخالص P ارزش افزوده به فروش خالص(ریالی) PR –
نسبتهای مربوط به کارایی مدیریت ارزش افزوده به جمع داراییها EF ارزش افزوده به سرمایه EFI ارزش افزوده به بدهی ها EFC
منظور از ارزش افزوده در این تحقیق ارزش افزوده نیروی کار می باشد و برای هر نسبت ارزش افزوده به تفکیک گروه های زیر محاسبه گردیده است:
1 ارزش افزوده نیروی کار مستقیم تولید
2 ارزش افزوده نیروی کار غیر مستقیم تولید
3 ارزش افزوده نیروی کار کارکنان غیرتولیدی
به عبارت دیگر برای هر شرکت از گروه دارویی 21 نسبت ارزش افزوده در سه سطح نیروی کار مستقیم، غیر مستقیم و کارکنان غیرتولیدی محاسبه شده است.
4 فرضیه های تحقیق
در این تحقیق 5 فرضیه اصلی و 15 فرضیه فرعی به شرح زیر وجود دارد:
1- بین ارزش افزوده نیروی کار و سود ناخالص رابطه معنی داری وجود دارد.
1-1 – بین نسبتهای ساختار اقتصادی بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود ناخالص رابطه معنی داری وجود دارد.
1-2 – بین نسبتهای بهره وری بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود ناخالص رابطه معنی داری وجود دارد.
1-3 – بین نسبتهای کارایی مدیریت بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود ناخالص رابطه معنی داری وجود دارد.
2- بین ارزش افزوده نیروی کار و سود عملیاتی رابطه معنی داری وجود دارد.

2-1 – بین نسبتهای ساختار اقتصادی بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود عملیاتی رابطه معنی داری وجود دارد.
2-2 – بین نسبتهای بهره وری بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود عملیاتی رابطه معنی داری وجود دارد.
2-3 – بین نسبتهای کارایی مدیریت بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود عملیاتی رابطه معنی داری وجود دارد.
3- بین ارزش افزوده نیروی کار و سود خالص رابطه معنی داری وجود دارد.
3-1 – بین نسبتهای ساختار اقتصادی بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود خالص رابطه معنی داری وجود دارد.

3-2 – بین نسبتهای بهره وری بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود خالص رابطه معنی داری وجود دارد.
3-3 – بین نسبتهای کارایی مدیریت بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و سود خالص رابطه معنی داری وجود دارد.
4- بین ارزش افزوده نیروی کار و جریان نقدی ناشی از عملیات رابطه معنی داری وجود دارد.
4-1 – بین نسبتهای ساختار اقتصادی بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و جریان نقدی ناشی از عملیات رابطه معنی داری وجود دارد.
4-2 – بین نسبتهای بهره وری بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و جریان نقدی ناشی از عملیات رابطه معنی داری وجود دارد.
4-3 – بین نسبتهای کارایی مدیریت بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و جریان نقدی ناشی از عملیات رابطه معنی داری وجود دارد.
5- بین ارزش افزوده نیروی کار و خالص جریان نقدی ورودی یا خروجی ایجاد شده توسط شرکت رابطه معنی داری وجود دارد.
5-1 – بین نسبتهای ساختار اقتصادی بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و خالص جریان نقدی ورودی یا خروجی ایجاد شده توسط شرکت رابطه معنی داری وجود دارد.
5-2 – بین نسبتهای بهره وری بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و خالص جریان نقدی ورودی یا خروجی ایجاد شده توسط شرکت رابطه معنی داری وجود دارد.
5-3 – بین نسبتهای کارایی مدیریت بر اساس ارزش افزوده نیروی کار و خالص جریان نقدی ورودی یا خروجی ایجاد شده توسط شرکت رابطه معنی داری وجود دارد.

5 تجزیه و تحلیل داده ها
در مرحله بعد اطلاعات مربوط به نسبت های ارزش افزوده وارد نرم افزارSPSS شدند و مورد تحلیل قرار گرفتند.
15 آماره های توصیفی
نگاره های زیر آماره های توصیفی مربوط به متغیرهای تحقیق را ارائه می دهد. در این تحقیق هر متغیر اصلی ود به سه گروه تقسیم شده است که عبارتند از کارکنان مستقیم تولید، کارکنان غیر مستقیم تولید و کارکنان غیر تولیدی. بنابراین آماره های توصیفی در هر سه گروه کارکنان در نگاره زیر ارائه شده است.
نگاره 2- آماره های توصیفی متغیرهای ارزش افزوده نیروی کار(ارقام به میلیون ریال)
نماد متغیر تعداد مشاهدات میانگین انحراف معیار واریانس
سودخالص به ارزش افزوده کارکنان مستقیم تولید 25 73388 870964 75858
سودخالص به ارزش افزوده کارکنان غیر مستقیم تولید 25 73051 846817 7171
سودخالص به ارزش افزوده کارکنان غیر تولیدی 25 351956 5149398 265163
فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان مستقیم تولید 25 380209 4533634 2055384
فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان مستقیم تولید 25 400432 4096214 1677897
فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان غیر تولیدی 25 660959 8380251 7022861
ارزش افزوده به سودخالص کارکنان مستقیم تولید 25 90849 3772817 1423415
ارزش افزوده به سودخالص کارکنان غیر مستقیم تولید 25 150545 5318149 2828271
ارزش افزوده به سودخالص کارکنان غیر تولیدی 25 24424 807673 65234
ارزش افزوده به فروش خالص کارکنان مستقیم تولید 25 94894 2677101 716687

ارزش افزوده به فروش خالص کارکنان غیر مستقیم تولید 25 16673 5234217 2739703
ارزش افزوده به فروش خالص کارکنان غیر تولیدی 25 33389 836063 699
ارزش افزوده به جمع داراییها کارکنان مستقیم تولید 24 51854 1273655 16222
ارزش افزوده به جمع داراییها کارکنان غیر مستقیم تولید 25 84322 2177126 473988
ارزش افزوده به سرمایه کارکنان مستقیم تولید 25 83074 2662538 708911
ارزش افزوده به سرمایه کارکنان غیر مستقیم تولید 25 135519 4473471 2001195
ارزش افزوده به سرمایه کارکنان غیر تولیدی 25 25553 654433 42828

ارزش افزوده به بدهی ها کارکنان مستقیم تولید 25 73974 1942661 377393
ارزش افزوده به بدهی هاکارکنان غیر مستقیم تولید 25 122615 339968 1155782
ارزش افزوده به بدهی ها کارکنان غیر تولیدی 25 29032 713367 50889
تعداد معتبر 24
نگاره 3- آماره های توصیفی متغیرهای مربوط به شاخص های عملکرد شرکت (ارقام به میلیون ریال)
نماد متغیر سود ناخالص سود عملیاتی سود خالص جریان نقدی عملیاتی خالص افزایش یا کاهش نقد
تعداد معتبر 25 25 25 25 25
عدم پاسخ 1 1 1 1 1
میانگین 694975958 710485397 611663953 48506818 33124968
میانه 5443805 405820167 3554535 267708333 4904
نما 1075550(a) 9889.82(a) 8887.92(a) 7751.57(a) 284.85(a)
انحراف معیار 8954706334 1225606346 9906788355 9972106555 6905593
واریانس 8018676552 15021109146 9814445551 9944290914 47687214
دامنه تغییرات 34345488 5829325 38142842 51417436 336613
حداقل 57312 685 -20475 -1047986 -8673
حداکثر 344028 583001 38122367 5036945 32794
a. چندین نما وجود داشته که کوچکترین آنها در جدول ارائه شده است.
لازم به توضیح است که چون همه متغیرها در طی دوره شش ساله 1380 تا 1386 محاسبه شده اند، از میانگین داده های شش ساله برای آزمون فرضیات استفاده شده است.
25آزمون نرمال بودن متغیرهای تحقیق
با توجه به اینکه توزیع متغیرهای سود و جریان نقد هیچ یک نرمال نبود، از لگاریتم متغیرها در آزمون فرضیات استفاده شد. چون سطح معنی داری همه متغیرها پس از لگاریتم گیری بیش تر از 005 می باشد، کلیه متغیرها نرمال هستند.
35نتایج مربوط به آزمون فرضیات تحقیق
با توجه به اینکه هر دو گروه متغیرهای تحقیق یعنی متغیرهای مربوط به ارزش افزوده نیروی کار و شاخص های ارزیابی عملکرد مالی دارای سطح اندازه گیری فاصله ای بوده و توزیع نرمال دارند‏، و همه فرضیه های تحقیق از نوع رابطه ای و همبستگی می باشد از روش همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیات استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیات در نگاره های زیر ارائه شده است:
نگاره 3- آزمون همبستگی پیرسون برای نسبت های ساختار اقتصادی(ارقام به میلیون ریال)
گروه نسبت آماره های آزمون سودخالص به ارزش افزوده کارکنان مستقیم تولید
سودخالص به ارزش افزوده کارکنان غیرمستقیم تولید
سودخالص به ارزش افزوده کارکنان غیر تولیدی
فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان تولیدی فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان غیر مستقیم تولید فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان غیر تولیدی

نسبتهای ساختار اقتصادی ضریب همبستگی پیرسون .474(*) 0394 -0105 0299 .410(*) .510(**)
شاخص عملکرد تعهدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0017 0051 0616 0147 0042 0009
سود ناخالص تعداد 25 25 25 25 25 25

نسبتهای ساختار اقتصادی ضریب همبستگی پیرسون .474(*) 0395 -0105 0299 .410(*) .510(**)
شاخص عملکرد تعهدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0017 0051 0616 0147 0042 0009
سود عملیاتی تعداد 25 25 25 25 25 25
نسبتهای ساختار اقتصادی ضریب همبستگی پیرسون .497(*) 0395 -0034 035 0387 .507(**)
شاخص عملکرد تعهدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0011 0051 0871 0086 0056 001
سود خالص تعداد 25 25 25 25 25 25

نسبتهای ساختار اقتصادی ضریب همبستگی پیرسون .578(**) .468(*) -007 .413(*) .506(*) .610(**)
شاخص عملکرد نقدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0003 0021 0745 0045 0012 0002
وجه نقد عملیاتی تعداد 24 24 24 24 24 24
نسبتهای ساختار اقتصادی ضریب همبستگی پیرسون 0331 0423 -027 0177 0398 .458(*)
شاخص عملکرد نقدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0143 0056 0236 0444 0074 0037
خالص ورود یا خروج نقد تعداد 21 21 21 21 21 21
*همبستگی در سطح 5% معنی دار است(دو دامنه) ** همبستگی در سطح 1% معنی دار است(دو دامنه)
همانگونه که از جدول ملاحظه می شود نسبت سودخالص به ارزش افزوده در سطح کارکنان تولیدی معنی دار است و نسبت فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان غیر تولیدی با سود ناخالص رابطه دارد(سطح معنی داری کمتر از 5% است به ترتیب0017 ،0042 و0009). نکته حائز اهمیت این است که این رابطه ها مثبت است یعنی با افزایش ارزش افزوده نیروی کار سود ناخالص افزایش می یابد. این رابطه برای کارکنان غیر تولیدی قوی تر از کارکنان تولیدی است(رابطه در سطح 1% معنی دار است).
در سطح سود عملیاتی نیز عینا همین رابطه برقرار است.یعنی نسبت سودخالص به ارزش افزوده در سطح کارکنان تولیدی دارای رابطه معنی دار است و نسبت فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان غیر تولیدی با سود عملیاتی رابطه دارد(سطح معنی داری کمتر از 5% است به ترتیب0017 ،0042 و0009). در سطح سود خالص نیز نسبت سودخالص به ارزش افزوده کارکنان مستقیم تولیدرابطه معنی داری برقرار است(سطح معنی داری کمتر از 5% است. نسبت فروش خالص به ارزش افزوده کارکنان غیر تولیدی نیز در 1% رابطه معنی داری با سود خالص دارد.
در مورد شاخص های عملکرد نقدی یعنی وجه نقد عملیاتی و خالص ورود یا خروج نقد نیز بین نسبت سودخالص به ارزش افزوده و وجه نقد عملیاتی برای کارکنان مستقیم تولید و کارکنان غیرمستقیم تولید رابطه معنی داری برقرار است(سطح معنی داری کمتر از 5% است به ترتیب0003 و 0021 ). این رابطه برای کارکنان مستقیم تولید قوی تر است(در سطح 1% رابطه برقرار است.

از سوی دیگر در گروه نسبت های ساختار اقتصادی نسبت فروش خالص به ارزش افزوده برای همه کارکنان رابطه معنی داری برقرار است که این رابطه برای کارکنان غیر تولیدی قوی تر است.

نسبت فروش خالص به ارزش افزوده در سطوح کارکنان تولیدی، کارکنان غیر مستقیم تولید و کارکنان غیر تولیدی با وجه نقد عملیاتی رابطه معنی داری دارد. اما این رابطه برای خالص ورود یا خروج نقد تنها در سطح کارکنان غیر تولیدی وجود دارد.
در نگاره زیر نتایج آزمون رابطه نسبت های بهره وری ارزش افزوده با شاخص های عملکرد تعهدی و نقدی ارائه شده است:
نگاره 4- آزمون همبستگی پیرسون برای نسبت های بهره وری(ارقام به میلیون ریال)
گروه نسبت آماره های آزمون ارزش افزوده به
سودخالص کارکنان مستقیم تولید
ارزش افزوده به
سودخالص کارکنان غیرمستقیم تولید
ارزش افزوده به
سودخالص کارکنان غیر تولیدی
ارزش افزوده به فروش خالص کارکنان تولیدی ارزش افزوده به فروش خالص کارکنان غیر مستقیم تولید ارزش افزوده به فروش خالص کارکنان غیر تولیدی
نسبتهای بهره وری ضریب همبستگی پیرسون -0069 -0069 -0133 -0202 -0158 -.411(*)
شاخص عملکرد تعهدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0743 0743 0526 0334 045 0041
سود ناخالص تعداد 25 25 25 25 25 25
نسبتهای بهره وری ضریب همبستگی پیرسون 0069 0069 -0029 -0141 -0101 -0299
شاخص عملکرد تعهدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0744 0744 089 0502 063 0146
سود عملیاتی تعداد 25 25 25 25 25 25
نسبتهای بهره وری ضریب همبستگی پیرسون -0129 -0092 -0218 -0272 -0185 -.456(*)
شاخص عملکرد تعهدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0548 0668 0306 0199 0387 0025
سود خالص تعداد 24 24 24 24 24 24
نسبتهای بهره وری ضریب همبستگی پیرسون -0071 -0158 -024 -0269 -0248 -.500(*)
شاخص عملکرد نقدی سطح معنی داری(دو دامنه) 0743 0462 0259 0204 0243 0013
وجه نقد عملیاتی تعداد 24 24 24 24 24 24
نسبتهای بهره وری ضریب همبستگی پیرسون -0178 -0393 -.487(*) -0289 -.506(*) -.540(*)
شاخص عملکرد نقدی سطح معنی داری(دو دامنه) 044 0078 0025 0205 0019 0012
خالص ورود یا خروج نقد تعداد 21 21 21 21 21 21
*همبستگی در سطح 5% معنی دار است(دو

دامنه) ** همبستگی در سطح 1% معنی دار است(دو دامنه)
همانگونه که در نگاره بالا ملاحظه می شود تنها نسبت ارزش افزوده به سودخالص با سود ناخالص در سطح کارکنان غیر تولیدی رابطه دارد و رابطه فوق نیز نسبتا ضعیف است.
این درحالی است که بین سود عملیاتی و نسبت های بهره وری در سطح هیچ کدام از گروه های کارکنان رابطه ای مشاهده نمی شود.

بین سود خالص و ارزش افزوده به فروش خالص تنها در سطح کارکنان غیر تولیدی رابطه ای معکوس و نسبتا ضعیف مشاهده می شود. یعنی هر چه ارزش افزوده افزایش یافته سود خالص کاهش یافته است.
بین وجه نقد عملیاتی و ارزش افزوده نیز تنها در سطح کارکنان غیر تولیدی رابطه ای معکوس مشاهده می شود. یعنی هر چه ارزش افزوده افزایش یافته وجه نقد عملیاتی کاهش یافته است. این در حالی است که بین خالص ورود یا خروج نقد رابطه معکوس در هر سه سطح کارکنان وجود دارد.

در نگاره زیر نتایج آزمون رابطه نسبت های کارایی مدیریت در ارزش افزوده با شاخص های عملکرد تعهدی و نقدی ارائه شده است:
نگاره 5- آزمون همبستگی پیرسون برای نسبت های کارایی مدیریت(ارقام به میلیون ریال)
گروه نسبت آماره های آزمون ارزش افزوده به جمع داراییها کارکنان مستقیم تولید
ارزش افزوده به جمع داراییها کارکنان غیرمستقیم تولید

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله سیاست جذب سرمایه های خارجی و نقش آن در اقتصاد مناطق آزاد ت

ارسال‌کننده : علی در : 95/2/27 2:2 عصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله سیاست جذب سرمایه های خارجی و نقش آن در اقتصاد مناطق آزاد تحت فایل ورد (word) دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله سیاست جذب سرمایه های خارجی و نقش آن در اقتصاد مناطق آزاد تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله سیاست جذب سرمایه های خارجی و نقش آن در اقتصاد مناطق آزاد تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله سیاست جذب سرمایه های خارجی و نقش آن در اقتصاد مناطق آزاد تحت فایل ورد (word) :

سیاست جذب سرمایه های خارجی و نقش آن در اقتصاد مناطق آزاد

چکیده:

هدف از ایجاد و توسعه مناطق آزاد و یا مناطق پردازش صادرات 1(EPZ)، افزایش و توسعه صادرات، ایجاد اشتغال، جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی و انتقال تکنولوژی، افزایش درآمدهای عمومی، افزایش توریسم ارتقای جایگاه اقتصادی کشور و بهره مندی از اقتصاد رقابتی است. اما از بعد نظری می توان گفت جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی 2(FDI) برجسته ترین نقش در فعالیتهای اقتصادی مناطق آزاد می باشد. سرمایه گذاری خارجی بخش کلیدی جهانی ساز

ی جدید است. خصوصی سازی، آزاد سازی و تثبیت اقتصاد کلان همگی می‌توانند فضایی به وجود آورند که سرمایه، از جمله سرمایه خارجی را جذب کند. و این سرمایه گذاری موجب رشد و توسعه اقتصادی گردد. در این راستا نویسندگان بر این باورند که مناطق آزاد با داشتن پتانسیل های لازم نقش اساسی در رابطه با جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) دارند. لذا در این پژوهش میدانی به بررسی راهکارها و سیاستهای جذب سرمایه گذاری خارجی و نقش آن در اقتصاد مناطق آزاد پرداخته شده است.

واژه‌های کلیدی: خصوصی سازی، سرمایه گذاری خارجی، رشد اقتصادی، مناطق آزاد تجاری، توسعه صادرات

مقدمه:
از دهه 1960بسیاری از کشورهای رو به توسعه راهبردهای صادرات گرا را به عنوان ر

اهبرد توسعه خود انتخاب کرده‌اند، این گونه راهبردها توسط نهادهای اقتصادی بین المللی از جمله بانک جهانی و صندوق بین المللی پول به عنوان بهترین راه برای ارتقای توسعه در کشور در حال توسعه مورد حمایت قرار گرفته است. در مجموعه اقدامات و سیاستهای مرتبط راهبردی صادرات گرا تاسیس مناطق آزاد تجاری و صنعتی یا به عبارت بهتر مناطق پردازش صادر

ات به عنوان راهکاری برای تغییر جهت کلی اقتصاد از درونگرایی به برونگرایی و تجارت آزاد مورد استفاده اغلب کشورهای یاد شده قرار گرفته است، منطقه آزاد ناحیه ای از قلمرو کشور است که خارج از محدوه فیزیکی، قانونی، ادرای تاسیسات گمرکی قرار دارد. ورود و خروج سرمایه و سود به آن و جابجایی نیروی کار متخصص در منطقه به سهولت صورت می‌گیرد و کالاها و مواد خارجی را که منع قانونی نداشته باشند می‌توان بدون هر گونه موانع گمرکی و ترانزیت، یا در انبارهای آن نگهداری و یا در کارخانه های مستقیم در آن تغییر شکل داده و به کالاهای دیگر تبدیل نمود. در ادبیات دامنه گسترده ای از اصطلاحات درباره این مناطق آمده است از جمله مناطق آزاد اقتصادی ، منطقه آزاد صادرات ، منطقه آزاد تجاری ، منطقه آزاد صنعتی و مناطق ویژه اقتصادی می توان اشاره نمود. هدفهای اصلی از ایجاد این مناطق در بسیاری از کشورهای درحال توسعه عبارت اند از:
1- ایجاد درآمد ارزی به وسیله بهبود صادرات کالاهای غیر سنتی
2- اشتغال زایی برای کم نمودن بیکاری یا مشکلات ناشی از بیکاری در ک

شور و درآمدزایی
3- جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی(FDI) و انتقال تکنولوژی، انتشار دانش و اثرات تظاهری که این مورد به مانند کاتالیزوری برای بنگاههای داخلی در گیر تولید کالاهای غیرسنتی عمل می کند.
رشد سریع ایجاد منطق آزاد باعث گردیده است. پس از بندر هامبورگ (در سال 1888) و کشور ایرلند (1959) کشور در حال توسعه زیادی اقدام به ایجاد چنین مناطقی در کشور خود نمایند. از آن جمله می توان به مناطق آزاد مانائوس (در برزیل)، منطقه آزاد ماریتین (

درموریس) منطقه آزاد کراچی (در پاکستان) منطقه آزاد ماسان و ایری و کومی (در کره جنوبی) منطقه آزاد کاندلا (در هند) منطقه آزاد استانبول (در ترکیه) منطقه آزاد جبل علی، احمد بن رشید (دبی) منطقه آزاد جاکارتا (در اندونزی) و . . . در آسیا اشاره نمود.
جدول (1) برآورد مناطق پردازش صادرات جهان را تا سال 2003 نشان می دهد.
جدول (1) برآورد مناطق پردازش صادرات تا سال2003 در جهان
سال میلادی 1975 1986 1995 1997 2003
کشورها 25 47 73 93 116
مناطق 130 376 530 845 3000
Source: Wepza
آمارها نشان می‌دهد تا سال 2003 حدود 27 منطقه پردازش صادرات در خاورمیانه تاسیس گردیده است که البته آمار آن در حال حاضر در بیش از دو برابر شده و در حال رشد و توسعه می باشد.

مناطق آزاد در ایران
تفکر ایجاد مناطق آزاد در ایران به حدود چهاردهه قبل باز می‌گردد. در سال1348 جزیره کیش به عنوان یک بندرآزاد و البته با هدف اصلی ایجاد امکانات گردشگری بین المللی در نظر گرفته شد. و در همان زمان زیر بناهایی نیز ساخته شد. ولی پس از سال 1357عملا فعالیتهای این منطقه متوقف شد اما ضربه پذیری اقتصاد کشور از صادرات نفتی و آن هم صادرات انحصاری، چیزی بود که در سال1367و1368بطور محسوس مورد توجه قرار گرفت. اگر به آمارهای سال 1367توجه کنیم می‌بینیم که صادرات نفتی‌ما در آن سال حدود 7میلیارد دلار شد. در حالی که همین درآمدها

ی ارزی در برخی از سالها از مرز 20میلیارد دلار فراتر رفته است. برای کشوری که مسائل

مختلف‌اش وابسته به ارز خارجی است و درصد قابل توجهی از فعالیتهای تولیدی و خدماتی آن به دلیل ارتباط نزدیک با دنیا به وسیله ارز خارجی رقم می‌خورد، نوسانهای شدید درآمد ارزی طبعا می تواند بسیاری از فعالیتهای اقتصادی به تبع آن فعالیتهای سیاسی و فرهنگی جامعه را متاثر کند به همین دلیل در برنامه اول توسعه صادرات غیر نفتی به عنوان یک تصمیم قطعی مورد توجه قرار گرفت. و یکی از بهترین ابزار برای توسعه صادرات غیر نفتی ایجاد مناطق آزاد صن

عتی بود که بسیاری از کشورهای جهان به ویژه در دو، سه دهه اخیر تجربیات موفقی از آن بر جا مانده است. بدین ترتیب در تبصره 19برنامه اول توسعه، سه منطقه آزاد تجاری – صنعتی در کشور مورد تصویب قرار گرفت.
تا پایان برنامه دوم توسعه (سال1378) راهبرد تجاری که عملا در کشور به اجرا در آمد جاگزینی واردات بود، اگر چه در برخی قوانین از جمله قوانین اول و دوم توسعه، اش

اره هایی هم به توسعه صادرات شده بود. تغییر نیافتن ساختار اقتصاد به نفع بخش صنعت، یعنی به عبارت دیگر تحقیق نیافتن توسعه صنعتی بیانگر ناموفق بودن راهبرد جایگزینی واردات در جهت صنعتی شدن کشور است.
در برنامه سوم توسعه، نسبت به برنامه های قبلی تاکید بیشتری روی سیاست توسعه صادرات صورت گرفت و اقداماتی نظیر معافیت صادرات از عوارض و مالیات، حذف پیمان سپار ارزی، اعطای یارانه و جوایز صادراتی، ساده سازی فرآیند صادرات، بازگردان حقوق گمرکی و سود بازرگانی مواد اولیه و واسطه‌ای مورد استفاده در تولید کالاهای صادراتی پس از صدور، سیاست یکسان سازی نرخ ارز و واگذاری ارزی بر اساس نرخهای بین بانکی، به انجام رسید. سیاست حذف موانع غیر تعرفه ای و غیر فنی واردات وتبدیل آن به تعرفه های معادل و تهیه برنامه زمان بندی اصلاح نرخهای معادل تعرفه و سیاست حذف ممنوعیتهای صادراتی بجز موارد خاص نیز در قانون برنامه توسعه پیش بینی شده بود که تا پایان برنامه بطور کامل عملی نشد.
درمتن قانون برنامه چهارم توسعه، عبارت (مناطق آزاد) دقیقاً 20 بار تکرار شده و در بندها و تبصره‌هایی توضیحاتی در این مورد آمده است در ماده 33 قانون برنامه چهارم آمده است به منظور نوسازی و روان سازی تجارت و افزایش سهم کشور در تجارت بین الملل و همچنین رونق بخشیدن به تجارت خارجی و هم پیوندی فعال با اقتصاد جهانی، دولت مکلف است تا برخی قوانین رسمی کشور از جمله قانون صادرات و واردات، قانون امور گمرکی به ویژه قانون مناط

ق آزاد تجاری و صنعتی را بازنگری و اصلاح نماید. اما بر آیند برنامه چهارم آن گونه که انتظار می‌رفت رونق بخش تجارت و مناطق آزاد تجای نشد.
در حال حاضر در ایران بیش از 27 منطقه آزاد تجاری و ویژه اقتصادی وجود دارد که زیر نظر دبیر خانه شورای عالی مناطق آزاد فعالیت می کنند.

 

عوامل جذب FDI و رابطه آن با رشد مناطق آزاد
سرمایه گذاری مستقیم خارجی، فرآیندی است که به وسیله آن یک کشور (کشور مبدا) مالکیت دارییها را در کشور دیگر (کشور میزبان) با هدف کنترل تولید، توزیع و دیگر فعالیتها بدست می آورد FDI به مثابه درگیری با سرمایه‌گذاری بلند مدت و منعکس کننده مناسبات بلند مدت و کنترل یک نهاد اقتصادی در کشور میزبان است. عبارت “بلند مدت”نشان دهنده تمایز FDIاز سایر سرمایه گذاریها نظیر سرمایه گذاری پرتفلیو می‌باشد، به نحوی که سرمایه گذاری پرتفلیو، بازگو کننده نگهداری اوراق بهادار همچون سهام خارجی، اوراق قرضه و دارییهای مالی است که هیچ کدام از آنها موجب نمی‌شود که دارنده اوراق، بر بنگاه صادر کننده اوراق تسلط مدیریتی داشته باشد. سرمایه گذاری پرتفلیو کوتاه مدت بوده و عبارت “کوتاه مدت” نشان دهنده آن است که سرمایه گذاری پرتفلیو بطور چشمگیر و به دفعات زیاد دست به دست می‌شود. آنچه که درتعارف مربوط به FDI شبیه به یکدیگر است، کنترل و نفع ناشی از کنترل است که بازگو کننده اهمیت بیشتر FDI از سرمایه گذاری پرتفلیو است با در حالیکه سرمایه گذاری پرتفلیو خواستار کنترل مدیریتی بر بنگاه یا مناسبات بلند مدت نیست، مناسبات بلند مدت بیانگر ارتباط بلند مدت بین سرمایه گذاری مستقیم و شرکت سرمایه گذار مستقیم است که این امر درجه قابل ملاحظه‌ای از نفوذ و تاثیر در مدیریت بنگاه را تحقق می بخشد.
در مورد تعریف FDI، طبق نظر IMF ، تصاحب 10% یا بیشتر سرمایه یک شرکت به مشابه سرمایه گذاری مستقیم است. این رهنمود، یک قاعده بی برو برگرد نیست وچ

ه بسا ممکن است دارنده سهام کمتر از 10% کنترل اصلی را در بهره برداری از یک شرکت داشته باشد در حالیکه ممکن است دارنده سهام بیشتر از 10% کنترل بارزی بر مدیریت بنگاه نداشته باشد، اما IMF پیشنهاد می‌کند از این درصد، به مثابه تمایز بین سرمابه گذاری مستقیم و سرمایه گذاری پرتفلیو در نظر گرفته شود.
عوامل گوناگون بر جذب FDI موثر است اما اصلی ترین عوامل عبارتند از:
1- حضور مزیتهای ناشی از مالکیت در شرکتهای چند ملیتی:
این مورد بیان می دارد که مزیتهای ویژه مالکیت (مثلا فناوری اختصاصی) یک بنگاه، اگر بصورت بهینه بهره برداری شود، می تواند هزینه اضافی بر پایی ساز و کار تولید یک محیط خارجی را جبران نماید و بر عدم مزیتهای بنگاه غلبه نماید.

2- حضور مزیتهای مکانی در کشور میزبان:
این مورد بیانگر آن است که مزیتهای ویژه مکان بنگاه، باید با مزیتهای مکانی کشور میزبان ترکیب شود (مثلاً بازار بزرگ یا هزینه های پایین‌تر منابع و یا زیر ساختهای مطلوب)
3- حضور منافع بارز تجاری در درون بنگاه در مقابل یک ارتباط جدا گانه بین سرمایه گذار و دریافت کننده FDI
در نهایت بنابر جزء سوم پارادایم مطروحه، بنگاه، منافع بزرگتری را در بهره برداری از مزیتهای مالکیت و مکان، به وسیله درونی سازی کسب می نمایند، برای مثال از طریق FDI به جای معاملات مستقل، که این حالت امکان دارد به چندین دلیل صورت گیرد. برای نمونه، بازارهای داراییها و نهاده های تولید (فناوری، دانش یا مدیریت) ممکن است غیر کامل باشند و یا اینکه اصلا وجود نداشته باشند، و یا اینکه هزینه های معاملاتی چشمگیر و با وقفه زمانی درگیر باشند.

رابطه FDI و رشد اقتصادی مناطق آزاد تجاری
FDI رشد اقتصادی مناطق آزاد تجاری و یا مناطق پردازش صادرات (EPZ) را توسط فراهم نمودن سرمایه خارجی رونق می‌بخشد و از طریق رشد اقتصادی این مناطق، منافع سرمایه گذار خارجی گسترش می یابد. علاوه بر این FDI معمولا به همراه تکنولوژی پیشرفته، سازماندهی و مدیریت برتر وارد کشور و مناطق آزاد تجاری می شود.
بنابراین FDI به عنوان موتور رشد در مناطق آزاد شناخته شده است. این مطلب در مطالعه ای که توسط برنزیتن، گرگوریو و لی (1998) انجام شده است نیز مورد اشاره واقع شده است، آنها بر این عقیده اند که اثرات سودمند FDI بر رشد اقتصادی توسط کارایی بالاتری که این نوع سرمایه گذاری به خاطر تکنولوزی پیشرفته دارد حاصل می‌شود نه صرفا از طریق انباشت بیشتر سرمایه همچنین راناودولینگ نیز معتقدند که اثر مثبت FDI بر رشد اقتصادی به دلیل افزایش کارایی سرمایه در اثر انتقال تکنولوژی مناسب و پیشرفته حاصل می‌شود. بد

ین ترتیب می‌توان عنوان کرد که:
رشد اقتصادی مناطق آزاد افزایش کارایی سرمایه انتقال تکنولوژی مناسب FDI
مساله دیگری که در رابطه با اثرگذاری FDI بر رشد اقتصادی بخصوص رشد اقتصادی مناطق آزاد تجاری مطرح می‌شود این است که در کشورهایی که FDI اثر بیشتری بر بهره وری می‌گذارد، رشد اقتصادی بیشتر افزایش میابد. این افزایش بهره وری در اثر افزایش FDI نیز بیشتر در مناطقی که نیروی کار ماهر دارند و از زیر ساختهای اقتصادی توسع

ه یافته برخوردارند و از درآمد بالاتری نیز برخوردار می‌باشند به چشم می‌خورد. نور بخش (2001) در مطالعه به این نتیجه می‌رسد که کشور های و مناطق که فقط به نیروی کار ارزان و کم مهارت و منابع طبیعی خود در جذب FDI فکر می‌کنند نمی‌توانند FDI را به صنایعی که ارزش افزوده بالاتر دارند هدایت کننده و از رشد اقتصادی کمتری بخوردارخواهند بود بطور کلی وجود سرمایه انسانی و نیرو کار متخصص و تحصیکرده برای سرمایه و اثر گذاری بیشتر بر رشد اقتصادی مناطق آزاد اقتصادی لازم است بنابراین:

رشد اقتصادی مناطق آزاد افزایش بهره وری
FDI
1- وجود سرمایه انسانی زیاد
2- وجود زیر ساختهای اقتصادی توسعه یافته
نتیجه گیری:
امروز، با توجه به تلاش گسترده ای که در جهان برای جذب سرمایه گذاری های خارجی صورت می‌گیرد، باید گفت که این نیاز به سرمایه گذاری خارجی از نظر تاسیس بانک های خصوصی خارجی، موسسه های بیمه خارجی و تضمین دولت نسبت به جبران خسارت ناشی از سلب مالکیت خارجیان از عوامل بسیار مهم و تع

یین کننده رشد سرمایه گذاری در مناطق آزاد کشور است. از این رو جذب سرمایه های خارجی به دلیل کمبود منابع ارزی، نیازهای مالی و ارزی کشور را تامین کرده و موجبات اشتغال زایی را دربخش صنایع مولد بوجود آورده و زمینه انتقال تکنولوژی روز فراهم کرده است. ورود سرمایه های خارجی به داخل کشور در واقع به معنای ج

ذب تکنولوژی است. بنابراین در مجموع اگر جذب سرمایه های خارجی توام با ورود تکنولوژی جدید و رقابت حضور در بازار کالا و آموزش نیروی انسانی داخلی باشد، برای رشد و توسعه اقتصادی مناطق آزاد و به تبع آن کشور یک ضرورت است. در صورتی که سرمایه گذاری در منطقه به وسیله ورود سرمایه خارجی تامین اعتبار شود هزینه استفاده از منابع سرمایه ای به حداقل خواهد رسید. هر چند مشوق های سرمایه گذاری هرگز نمی تواند جایگزین اصول اساسی شامل جو سرمایه گذاری، استحکام سیاسی و فرصت های سود آوری می شوند.
شرایط اساسی برای اختصاص یک منطقه به منطقه آزاد و یا مناطق پردازش صادرات (EPZ) فراهم کردن شرایط جذب (FDI) از جمله ثبات سیاسی و امنیت اقتصادی، تسهیلات حمل و نقل و ارتباطات مناسب، محیط فیزیکی خوب بارعایت استانداردهای مناسب، زیربنای قابل اطمینان در زمینه آب و برق، دسترسی توجیحی به بازار خدمات حمایتی نظیر بانکداری و فوروادنیگ (خدمات اداری حمل و نقل)، نیروی کار و ساز ماندهی مناسب است. که توجه مناطق آزاد تجاری- صنعتی ایران مانند منطقه آزاد ارس به آنها می تواند رونق اقتصادی این مناطق به دنبال آن اقتصاد ایران را همراه داشته باشد.

منابع فارسی:
1-کلباسی، ناهید، مناطق آزاد تجاری صنعتی جمهوری اسلامی ایران در دیدگاه اقتصادی مجله پژوهشها و سیاست‌های اقتصادی، شماره1، تهران1371
2- شجاع، عبدالغفور، مجله مناطق آزاد، دوره جدید، تهران، 1380
3- محمدی، مسعود، مطالعه ای در مناطق آزاد، موسسه مطلعات و پژوهش های بازرگانی، تهران، 1374
4- رضائی، مهدی، بررسی وضعیت مناطق آزاد تجا

ری – صنعتی ایران از نظر برخی از اهداف مورد انتظار، برسیهای بازرگانی، شماره23، (خرداد و تیر1386)
5- رضائی، مهدی، عوامل موثر بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در صنایع ایران 1383-1380 موسسه مطالعات پژوهشهای بازرگانی (1388)
6- دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد تجاری – صنع

تی، خلاصه گزارش عملکرد منطق آزاد ایران 1383-1380، گزارش چاپ (1384)
7- اسفندیار، علی اصغر، ارزیابی عملکرد مناطق آزاد تجاری ایران و تاثیرات در توسعه اقتصاد این مناطق، پژوهشنامه اقتصادی.
8- محمدی الموتی، مسعود، مطالعه ای درباره مناطق آزاد و اثرات اقتصادی بازرگانی آن، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، 1374
9- مهدوی، ابوالقاسم، تحلیلی بر نقش سرمایه گذاری خارجی در رشد اقتصادی، مجله تحقیقات اقتصادی، شماره66، پاییز 1383، صفحات 208- 181
10- امیر احمدی، هوشنگ، سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشور های در حال توسعه، اطلا عات سیاسی اقتصادی شماره 152-151و1388
منابع لاتین
1 Export Processing Free Zones In Developing Countries United New York 1985
2. UECD, Investing In Export Processing Zones (Paris: OECD, 1984, P23)
3. Anchars, Vinaye Dey. FDI and Export Performance of The Mauritian Manufacturing Sector. University Of Mauritius, Reduit,(November2003)
4. Balasubramanyam, V. N. “Foreign Direct Investment in Developing Countries: Determinants and Impact”. OECD, (November 2001)
5. Robert D. Sinclair, Export Processing Zones: Ingredient for Services Full Liberalization (2ool)
6. Dorsat, Madani, A Review Of

The Role End Impact Of Export Processing Zones (2002)
7. De Mello,Jr. Lviz R ,” Foreign Direct Investment Led Growth :Evidence From Time Series And Panel Data “Oxford Economic Paper.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله َکاربرد الگوریتم مورچگان در مدل سازی مالی تحت فایل ورد (wo

ارسال‌کننده : علی در : 95/2/27 2:2 عصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله َکاربرد الگوریتم مورچگان در مدل سازی مالی تحت فایل ورد (word) دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله َکاربرد الگوریتم مورچگان در مدل سازی مالی تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله َکاربرد الگوریتم مورچگان در مدل سازی مالی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله َکاربرد الگوریتم مورچگان در مدل سازی مالی تحت فایل ورد (word) :

کاربرد الگوریتم مورچگان در مدل سازی مالی

چکیده:
زندگی اجتماعی و رفتار پیچیده مورچه ها سال هاست که ذهن بسیاری از محققان و اندیشمندان را به خود مشغول داشته است. الگوریتم مورچگان به عنوان یکی از تکنیک های حل مسئله با مداقه در زندگی مورچه ها در سال 1992 توسط مارکو دوریگو مطرح گردید. این الگوریتم زیر گروهی از “هوش انبوه زی ” است. رفتارهای شاخص غذا جویی، ازاله اجساد و دسته بندی لاروها، تخصیص کار و تعاون در کلونی و لانه سازی مورچه های طبیعی در طراحی این الگوریتم ها مورد استفاده قرار می گیرد. این الگوریتم ها را می توان به سه گروه “الگوریتم جمعیت مدار “، “الگوریتم بهینه ساز ” و “الگوریتم دسته بندی ” تقسیم نمود. از جمله محاسن این الگوریتم “بازخورد مثبت ” و “پردازش توزیع یافته ” است. با توجه به گسترش کاربرد این گونه الگوریتم ها، مقاله حاضر به معرفی و تشریح مدل سازی مسائل مالی با الگوریتم مورچگان و کاربردهای این روش در حوزه علوم مالی می پردازد.
واژه های کلیدی: هوش مصنوعی ، هوش انبوه زی، بهینه سازی ترکیبی ، الگوریتم مورچگان
مقدمه و هدف:
بشر همواره در صدد الگوبرداری از طبیعت بوده و اولین مرجع پاسخگو به سوالات این فرزند کنجکاو، “مادر طبیعت” بوده است. امروزه پیشرفت فن آوری اطلاعات و توانایی تقلید رایانه ها از قدرت تفکر و یادگیری بشر، الگوبرداری از طبیعت و شبیه سازی آن برای حل مسائل، را کاربردی نموده است. در این میان مداقه در رفتار حشرات اجتماعی تاثیر بسزایی بر راه حل مسائل پیچیده گذارده است. این راه حل ها با نام “هوش انبوه زی” معروفند (Kumar & Thulasiram, 2008). هوش انبوه زی به عنوان زیرگروهی از هوش مصنوعی در طراحی الگوریتم هایی مورد استفاده قرار می گیرد که می توانند فرآیند حل مسئله را با ایجاد یک “جمعیت حل کنندگان مسئله” با موفقیت انجام دهند (Brabozan & O’Nell, 2007).
در میان این جمعیت شاید مورچه ها، بدلیل دردسترس بودن و معاصر بودن با دوره های مختلف زندگی بشری، ذهن بسیاری از محققان و اندیشمندان را به خود مشغول داشته اند. . موریس مترلینگ در زمان خود در کتاب “مورچگان” اینگونه می نویسد: “ما برای کشف اسرار دنیا، امروز در وضع زندگی نژادهای اولیه بشر که صدها هزار سال و شاید میلیون ها سال، جلوتر از ما به دنیا آمده اند مطالعه می کنیم. در این صورت چرا از مطالعه در وضع زندگی موجوداتی که معاصر ما هستند و در عین حال می دانیم که میلیون ها و بلکه صدها میلیون سال از ما زودتر به دنیا آمده اند غفلت نماییم.” (مترلینگ، 1386).
الگوریتم مورچگان به عنوان فن حل مسئله از رفتار مورچه های طبیعی الهام می گیرد. این الگوریتم که بر اساس میزان فرمون ترشح یافته توسط مورچه های مصنوعی بر اجزاء راه حل عمل می کند، با به هنگام رسانی راه حل اولیه در هر تکرار الگوریتم امکان دست یابی به جواب بهینه تر را فراهم می سازد (فرقاندوست حقیقی و کاظمی، 1389). با توجه به گسترش کاربرد این گونه الگوریتم ها، مقاله حاضر به معرفی و تشریح مدل سازی مسائل مالی با الگوریتم مورچگان و کاربردهای این روش در حوزه علوم مالی می پردازد.
الگوریتم مورچگان
الگوریتم مورچگان به عنوان یکی از فنون حل مسئله با مداقه در زندگی مورچه ها در سال 1992 توسط مارکو دوریگو مطرح گردید رفتارهای شاخص غذا جویی، ازاله اجساد و دسته بندی لاروها، تخصیص کار و تعاون در کلونی و لانه سازی مورچه های طبیعی در طراحی این الگوریتم ها مورد استفاده قرار می گیرد (Engelbrecht, 2007). این الگوریتم ها را می توان به سه گروه “الگوریتم جمعیت مدار”، “الگوریتم بهینه ساز” و “الگوریتم دسته بندی” تقسیم نمود. از جمله محاسن این الگوریتم “بازخورد مثبت” و “پردازش توزیع یافته” است. بازخورد مثبت موجب کشف سریع جواب مناسب می شود و پردازش توزیع یافته از همگرایی زودرس به جواب بهینه جلوگیری می نماید (فرقاندوست حقیقی و کاظمی، 1389).
رفتار غذاجویی مورچه ها و الگوریتم بهینه یابی:
حس بینایی مورچه ها بسیار ضعیف است به طوری که گروهی از آن ها کاملا نابینا هستند. به همین دلیل بیشتر مورچه ها از طریق ترشح ماده شیمیایی به نام فرمون با محیط و سایر اعضاء کلونی ارتباط برقرار می کنند. برخی انواع مورچه ها مانند مورچه های لاسیوس نیگر و مورچه های آرژانتینی از ماده فرمون برای علامت گذاری مسیر حرکت خود استفاده می کنند. مورچه ها با حس و درک نوار فرمون می توانند مسیر لانه تا منبع غذایی را ردیابی کنند. مفاهیم ترشح نوار فرمون، ردیابی و تعقیب مسیر فرمون ترشح شده توسط مورچه های دیگر، اساس الگوریتم بهینه یابی مورچگان را تشکیل می دهد (Dorigo& Stutzle, 2004).
هنگامی که مورچه به دنبال یک منبع غذایی می‌گردد، هریک از مورچه‌های عضو، نواری مستقیم از هورمون شیمیایی فرمون را از لانه تا منبع غذای از خود ترشح می‌کنند (شکل A-1). زمانی که مانعی در مسیر حرکت مورچه‌ها قرار می گیرد، نوار فرمون را قطع می کند (شکل B-1). مورچه های پیشرو قادر به ردیابی نوار فرمون قبلی نخواهند بود لذا به طور اتفاقی یکی از دو مسیر کوتاه یا بلند را انتخاب می کنند. در این حالت می توان فرض کرد نیمی از مورچه ها مسیر کوتاه تر و نیمی دیگر مسیر بلندتر را طی خواهند نمود (شکل C-1). بدلیل تراکم بیشتر مورچه ها در مسیر کوتاه تر، فرمون با سرعت و قوت بیشتری ترشح می شود. در نتیجه غلظت فرمون ترشح شده در مسیر کوتاه تر در هر بازه زمانی بیشتر از غلظت فرمون ترشح شده در مسیر بلندتر خواهد بود. بدین ترتیب تعداد بیشتری از مورچه ها مسیر کوتاه تر را ترجیح داده و طی این بازخورد مثبت همه مورچه ها به سرعت به سمت مسیر کوتاه تر سوق داده می شوند (شکل D-1) (Dorigo& Gambardella, 1997).

شکل 1 – رفتار غذاجویی مورچه ها (Dorigo& Gambardella, 1997)
با عبور مورچه‌ها از مسیر نزدیک‌تر، فرمون این مسیر به عنوان مسیر بهتر تقویت شده و برکیفیت و غلظت آن افزوده می‌شود ولی فرمون مسیر دورتر، تبخیر شده و از کیفیت آن کاسته می‌شود (فرقاندوست حقیقی و کاظمی، 1389). با الهام گرفتن از فرآیند فوق و با استفاده از آزمایشات و تحقیقات انجام شده توسط دنوبرگ می توان مورچه های مصنوعی طراحی کرد که با حرکت و ترشح فرمون بر روی یک مدل گراف از یک مسیر دوگانه، بتوانند کوتاهترین مسیر را بین دو نقطه لانه و منبع غذا پیدا کنند (دوریگو و اشتوتچل، 1386).
مدل سازی مسائل مالی با استفاده از الگوریتم مورچگان:
با توجه به رفتار غذاجویی و فرآیند بهینه یابی توسط جمعیت مورچگان می توان الگوریتم بهینه یابی مورچگان را یک الگوریتم ساختگرا تلقی کرد. این الگوریتم ها، حل مسئله را با یک جواب تهی اولیه آغاز کرده و طی تکرارهای متوالی بخش های مناسب جواب را به جواب اولیه اضافه می کنند. در این نوع الگوریتم ها باید رویه ای برای افزودن اجزاء مختلف جواب به جواب اولیه تعریف شود (سپهری و رحیمی مقدم، 1387). این فرآیند در مورد الگوریتم مورچگان که بر اساس ردیابی نوار فرمون طراحی می شود بروی فرمون ترشح شده اعمال می شود.
با توجه به مطالب ذکر شده می توان افزود که این الگوریتم شامل مراحل مقداردهی اولیه (ترشح فرمون اولیه)، انتخاب راه حل (مسیر) مناسب و مرحله به هنگام رسانی در هر تکرار می‌باشد. مرحله به هنگام رسانی نیز از دو فرآیند “ترشح” و “تبخیر” نوار فرمون شکل می گیرد. نوار فرمون ترشح شده توسط مورچه‌ها در طول زمان منجر به ایجاد یک “حافظه جمعی ” در ارتباط با بهینگی تابع هدف می‌شود. به عبارت دیگر نوار فرمون عامل انتقال دهنده تجربه مورچه ها در مورد حل مسئله به یکدیگر طی تکرارهای متوالی الگوریتم می باشد.
در این الگوریتم مجموعه ای از مورچه‌های مصنوعی به صورت اتفاقی راه ‌حل‌هایی برای مسئله طراحی می‌کنند. این مورچه‌ها برای طراحی راه حل از نوار مصنوعی فرمون استفاده می‌کنند که غلظت آن طی روند اجرای الگوریتم تغییر می‌یابد. هر راه حل از قطعات جداگانه‌ای تشکیل شده است. طی مرحله مدل سازی، هر مورچه با استفاده از ترکیب این قطعات، راه حل کامل را طراحی می کند. ماهیت این قطعات به نوع مسئله بستگی دارد (Brabozan & O’Nell, 2007).
یکی از رویکردهای مورد استفاده جهت اعمال الگوریتم مورچگان برای حل مسائل پیچیده مالی، تعریف مسئله و فضای جواب به صورت گراف G=(N,A) می باشد که در آن N گره با A یال به یکدیگر متصل شده اند. ماهیت تابع هدف و محدودیت های مسئله، نحوه همسایگی گره ها را مشخص می کند.
هر یال، یک جزء از راه حل کامل مسئله را تشکیل می دهد که توسط مورچه های مصنوعی با هورمون فرمون علامت گذاری می شود. گره ها نماینده عناصر اساسی مسئله هستند. به عنوان مثال در مورد مسئله بهینه سازی سبد سهام، هر گره نماینده یک سهم از کل سهام موجود در بازار می باشد که هر گره نیز با یک یال به دیگری متصل شده است (Maringer, 2006).
فرآیند حل مسئله را می توان با تعریف ماتریس اولیه آغاز کرد. در این ماتریس N نماینده تعداد گره و ij نیز نماینده مقدار فرمون موجود روی یال میان دو گره i و j می باشد. ij اولیه، یک مقدار کوچک مثبت تعریف می شود. طی فرآیند حل مسئله مورچه ها به عنوان عوامل حل کننده در فضای جواب مسئله تزریق می شوند. هر یال نماینده یک مسیر پیش روی مورچه می باشد. گرهی که مورچه در آن مستقر است یک نقطه تصمیم برای مورچه است. این گره را گره مبدا می نامیم. گره های دیگری که در همسایگی گره مبدا قرار دارند و به گره مبدا متصل شده اند را گره مقصد می نامیم. مورچه مستقر در گره مبدا باید یکی از مسیرهای منتهی به یک گره مقصد را انتخاب نماید. این انتخاب، بر اساس کیفیت فرمون ترشح شده روی یال مربوطه انجام می گیرد. اگر مورچه روی گره i باشد، احتمال انتخاب گره j از میان مجموعه گره های همسایه گره i با استفاده از معادله زیر محاسبه می‌شود:

معادله 1 – استراتژی تصمیم گیری (دوریگو و اشتوتچل، 1386)

در اینجا گره های موجود در همسایگی گره i است که مورچه K در این گره مستقر است. همسایگی گره i شامل تمام نقاطی است که به صورت مستقیم به i متصل شده اند.
یک مورچه به منظور تشکیل یک راه حل کامل به طور مرتب از گرهی به گره دیگر می رود تا با استراتژی تصمیم گیری بیان شده به گره نهایی برسد و محدودیت های مسئله را تامین کند. پس از آنکه تمام مورچه‌ها، یک راه حل برای مسئله طراحی کردند، فرمون ترشح شده روی هر یال، به هنگام رسانی می‌شود. مرحله به هنگام رسانی شامل دو فرآیند ترشح و تبخیر فرمون است. این مرحله را نیز می توان بر اساس معادله زیر تشریح کرد:

معادله 2 – به هنگام سازی (Brabozan & O’Nell, 2007)

در این معادله، نماینده غلظت فرمون مسیر i به j در تکرار t ام الگوریتم، نرخ تبخیر و نیز نماینده هورمون ترشح شده بروی مسیر راه حل طی تکرار1+t ام الگوریتم می باشد. طی فرآیند تبخیر غلظت فرمون یال ij، با نرخ تبخیر کاهش می‌یابد. عددی است بین صفر و یک که نقش مهمی در همگرایی الگوریتم به جواب بهینه محلی دارد.
• اگر به عدد 1 نزدیک باشد، فرمون ترشح شده روی یال ها در تکرار t ام به مقدار زیادی تبخیر می‌شوند و از کیفیت آن ها به شدت کاسته می شود. در این حالت شدیداً به یا ترشح فرمون روی یال ij در تکرار 1+t ام بستگی دارد. در این حالت تقریباً فرمون تمام یال ها تبخیر می‌شود و یک همانندی بین گره ها بوجود می‌آید. این امر منجر به یک جستجوی موضعی پیرامون راه‌حل مناسب‌تر می‌شود.
• اگر کوچکتر باشد و به سمت صفر میل کند، به کیفیت فرمون یال ij در تکرار t ام و هم به میزان فرمون ترشح شده روی مسیر ij در تکرار (1+ t) ام بستگی خواهد داشت.
میزان فرمون ترشح شده طی مرحله به هنگام سازی بسته به نوع الگوریتم متفاوت است. این فرآیند می تواند فقط بروی بهترین راه حل کشف شده در هر تکرار اعمال شود و یا با وزن های متفاوت بروی راه حل های مختلف اعمال شود. در این حالت وزن فرآیند ترشح لحاظ شده برای هر راه حل می تواند تابعی از کیفیت جواب هر یک از راه حل ها باشد (Brabozan & O’Nell, 2007). به عنوان مثال مارینگر در مقاله خود در مورد بهینه سازی سبد سهام، را به صورت تابعی از ریسک و بازده سبد انتخابی تعریف می کند:

معادله 3 – فرآیند ترشح در مسئله بهینه سازی سبد سهام (Maringer, 2006)
در اینجا Q یک عدد ثابت، pu سبد سهام تشکیل شده توسط مورچه u می باشد. نیز به صورت زیر تعریف می شود که در آن r نماینده بازده و نماینده ریسک سبد سهام می باشد:

معادله 4 – نسبت بازده به ریسک (Maringer, 2006)

مراحل فوق تا زمان تامین شرایط تعریف شده و یا رسیدن به بهترین جواب، تکرار خواهد شد. در تکرارهای اولیه الگوریتم جستجو بروی گراف کامل مسئله انجام می شود. با گذشت زمان احتمال انتخاب یال هایی از گراف که میزان فرمون آن ها به مقدار بسیار کوچک تقلیل یافته است، کاهش یافته و عملا این یال ها از گراف حذف می شوند. به عبارت دیگر در تکرارهای پایانی الگوریتم، تعداد انتخاب های ممکن به صورت معنی داری کاهش یافته و تقریبا تمام مورچه ها از یک یال مشخص وارد هر گره شده و از یال مشخصی خارج می شوند (سپهری و رحیمی مقدم، 1387).
فرآیند حل مسئله بروش الگوریتم مورچگان را می توان طبق نمودگر زیر نشان داد:

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله َایجاد مدل ارزیابی پروژه های فناوری اطلاعات (IT) با روش بو

ارسال‌کننده : علی در : 95/2/27 2:2 عصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله َایجاد مدل ارزیابی پروژه های فناوری اطلاعات (IT) با روش بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی تحت فایل ورد (word) دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله َایجاد مدل ارزیابی پروژه های فناوری اطلاعات (IT) با روش بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله َایجاد مدل ارزیابی پروژه های فناوری اطلاعات (IT) با روش بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله َایجاد مدل ارزیابی پروژه های فناوری اطلاعات (IT) با روش بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی تحت فایل ورد (word) :

ایجاد مدل ارزیابی پروژه های فناوری اطلاعات (IT) با روش بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی

چکیده:
در این مقاله ما به ایجاد سیستم بودجه بندی و هزینه یابی برمبنای فعالیت فازی برای توسعه یک رویکرد انعطاف پذیر، اندازه گیری عملکرد و کنترل مدیریتی پروژه های فناوری پرداخته ایم. بدین منظور، یک چارچوب ارزیابی با مدل های یکپارچه هزینه یابی و بودجه بندی برمبنای فعالیت و منطق فازی ارائه گردیده است. دراین راستا از روش تحقیق مرور متون استفاده شده است.درنتیجه 8 مرحله برای طراحی این مدل شناسایی گردید :امکان سنجی مدل- تعریف فعالیت ها- جمع آوری داده های

فازی- طراحی مدل بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی- ظرفیت سنجی منابع و تعدیل نیاز ها با منابع مصرفی- ارزیابی پروژه های IT از نظر میزان منابع مصرفی- طراحی مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی- ارزیابی ساختار هزینه و قیمت. نتایج بدست آمده نشان داد، هنگامی که داده ها غیر دقیق و نامعلوم هستند، تئوری مجموعه فازی می تواند انعطاف پذیری لازم را برای نمایش عدم اطمینان ناشی از فقدان دانش فراهم کند. بنابراین، چارچوب ارزیابی با مدل های یکپارچه هزینه یابی و بودجه بند ی برمبنای فعالیت ومنطق فازی در مقایسه با سیستم هزینه یابی و بودجه بندی بر مبنای فعالیت استاندارد، اطلاعات ارزشمندتری رابرای ارائه راه حل و تصمیم گیری در اختیار مدیران قرار داده است.

 

واژه های کلیدی: بودجه بندی بر مبنای فعالیت، هزینه یابی بر مبنای فعالیت، منطق فازی، ارزیابی پروژه های IT، ظرفیت سنجی منابع ،

1- مقدمه:
مدیرفناوری اطلاعات برای کسب مزیت رقابتی وبهبود کارایی، احتیاج به کنترل هزینه ها دارد. لذا مدیریت هزینه هایک نیاز ضروری برای برنامه ریزی استراتژیک بخش فناوری اطلاعات سازمان ها است. برای کنترل و مدیریت هزینه ها هم باید پروژه های فناوری اطلاعات ارزیابی شوند. بدین منظور، در این مقاله ارزیابی پروژه های فناوری اطلاعات در 3 مرحله انجام می شود. در مرحله اول، ارزیابی نیاز های پروژه های IT با توجه به داده های فازی ارائه شده در سیستم بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی انجام می شود. سپس در صورت کمبود ظرفیت منابع ، تعدیل ظرفیت ، تعدیل نرخ مصرف و تعدیل تقاضا بکار می روند.در مرحله دوم، ارزیابی بهای تمام شده پروژه های ITبا توجه به داده های فازی ارائه شده در سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی انجام می شود . سپس تحلیل قیمت فروش، تعدیل قیمت و تعدیل هزینه منابع بکار می رود.در نهایت در مرحله سوم ، نتایج واقعی با شاخص های کلیدی برنامه ریزی شده مقایسه می شوند. برای اجرای این مدل باید سیستم های بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت با هم یکپارچه شوند. اما چون شرکت ها در شرایط عدم اطمینان و نامعلومی فعالیت های اقتصادی خود را انجام می دهند، لذا استفاده از روش های بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت استاندارد همیشه مفید نیست. از طرفی سیستم بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی دانش مورد نیاز را درباره عدم اطمینان و عدم دقت موجود سیستم ها فراهم می کند و به کاربر اجازه می دهد این دانش را با فرآیند تصمیم گیری ترکیب کند. به عبارت دیگر، چون در ارزیابی پروژه های IT، هم منابع و هزینه ها با فعالیت ها مرتبط اند و هم داده ها غیر دقیق و نامعلوم هستند، لذا با سیستم بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی می توان تحلیل نیاز ها ، تحلیل ظرفیت و تحلیل هزینه را با ایجاد روابط علّی بین فعالیت های لازم برای تولید محصول و هزینه ها در بهترین ،بدترین و محتمل ترین حالت ارائه کرد.

2- هزینه یابی بر مبنای فعالیت:
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت فلسفه نوین مدیران را به طور کمی در هزینه یابی محصول منظور می کند . فلسفه نوین مدیران، جلب رضایت مشتریان و رقابت با سایر شرکت ها در سطح بین المللی است . به منظور دسترسی به این موارد حداقل باید به دو عامل افزایش کیفیت محصول و تولیدات انعطاف پذیر به نحوی توجه کرد، که منطبق با سلیقه های گوناگون و متنوع مشتریان باشد . بنابراین، سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت افزون بر هزینه های مواداولیه مستقیم، کار مستقیم و سربار، هزینه های گوناگون مربوط به تکنولوژی، کنترل کیفیت محصول و هزینه های مربوط به تولیدات انعطاف پذیر را نیز دربر می گیرد] 3 [.

در سیستم های هزینه یابی سنتی، عموماً از طریق ایجاد مراکز هزینه، کلیه هزینه های دوایر مختلف تولیدی و غیرتولیدی به تعداد محصولات تولید شده تسهیم می شوند تا بهای تمام شده محصول تعیین شود. در این سیستم ها، هیچ گونه ارتباط مستقیمی بین فعالیت های لازم جهت تولید محصولات یا خدمات و همچنین میزان استفاده این فعالیت ها از منابع مالی

شرکت وجود ندارد. در نتیجه، بهای تمام شده محصول منعکس کننده مستقیم فعالیت ها و ارزش های منابع بکارگرفته شرکت نیست. سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت این نقص را بوسیله مرتبط کردن مستقیم هزینه های سازمانی با هزینه های فعالیت های عملیاتی مرتفع می سازد. در این سیستم، به جای یک مبنا (که عمدتاً هزینه کار مستقیم یا ساعات کار ماشین آلات است ) محرک های اصلی و موثر فعالیت ها تعیین می شود. همچنین مراکز هزینه مربوط به هر محرک فعالیت را

مشخص می سازد و نرخ های مربوط به هزینه ها را پیدا می کند، و این نرخ ها را بر اساس منابعی که جهت ایجاد محصول و یا خدمت مورد استفاده قرار گرفته اند جذب محصول می نماید] 3 [.سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت، تخصیص کل هزینه های مربوط را در دو مرحله انجام می دهد . در مرحله اول ، باید هزینه فعالیت هایی که منجر به پیدایش تولید ها و یا خدمت گشته اند، تعیین گردد. این مرحله شامل موارد زیر می شود:

1- بررسی هزینه های تولید و غیرتولید. 2- تعیین فعالیت های مربوط به تولید یا توزیع محصول ها یا خدمات.3- تعیین مرکزهای فعالیت جهت جمع آوری هزینه ها. 4- تعیین هزینه های مربوط به هر مرکز فعالیت.
مرحله دوم مربوط به جذب تخصیص هزینه مرکزهای فعالیت، به محصول ها یا خدمات جداگانه است.
این مرحله شامل موارد زیر می شود:] 3 [.1- تعیین مبناهای متعدد تولیدی و غیرتولیدی برای تسهیم هزینه ها. 2- تسهیم هزینه مرکزهای فعالیت به مبناهای مختلف و تعیین نرخ سربار. 3- جذب نرخ سربار به محصولات و یا خدمات گوناگون.
مرحله سوم بودجه بندی بر مبنای فعالیت: بودجه بندی بر مبنای فعالیت معکوس هزینه یابی بر مبنای فعالیت است . در سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت، هزینه های منابع مصرفی از طریق محرک منابع به مخزن هزینه فعالیتها تخصیص داده می شود. پس از تخصیص هزینه منابع می توان هزینه فعالیتها را با محرک فعالیت به محصولات ،خدمات و مشتری ها تخصیص داد. اما در بودجه بندی بر مبنای فعالیت تحلیل هزینه یابی از پایین به بالا است.
3-مراحل سیستم بودجه بندی بر مبنای فعالیت شامل موارد زیر می شوند :

1- پیش بینی میزان مصوب تولید ، فروش محصولات و خدمات که شامل مجموع تولید محصولات و فروش به مشتریان است. این داده ها از سیستم برنامه ریزی تولید و سیستم سفارش فروش بدست می آیند.

2- پیش بینی میزان تقاضا و نیاز فعالیت های سازمان : برای این منظور باید تعداد محصولات ، خدمات و مشتریان پیش بینی شوند و بر مبنای این پیش بینی میزان خرید و مصرف مواد و تامین نیروی انسانی مستقیم برای دوره مالی آینده پیش بینی می شوند.البته سیستم بودجه بندی بر مبنای فعالیت این موضوع را با پیش بینی برای تمام فعالیت های غیر مستقیم ، پشتیبانی ، سفارش ، دریافت و مصرف مواد ، فرآیند سفارش مشتری ، درخواست برای پشتیبانی فنی و زمان بندی و آماد

ه سازی برای اجرای تولید محصولات توسعه می دهد.همچنین سیستم بودجه بندی بر مبنای فعالیت ، تعداد مورد انتظار را برای تمام محرک هزینه فعالیت ها تخمین می زند. مانند تعداد آماده سازی دستگاه ، تعداد سفارش مشتری ، تعداد بررسی های فنی ، تعداد پشتیانی محصولات و مشتریان.

3- محاسبه میزان تقاضا منابع برای اجرای فعالیت های سازمان در این مرحله، منابع درخواستی برای اجرای سطوح فعالیت ها، تخمین زده می شوند. پیش بینی منابع تامین شده بر مبنای درک ما از بهره وری تضمین شده از اجرای فعالیت ها است. تیم بودجه باید بداند چه تعداد منابع و از چه نوعی باید تامین گردد تا بتواند به تعداد فعالیت های تقاضا شده رسیدگی شود.
4- تعیین منابع واقعی برای ارسال به تقاضا ها در این مرحله از فرآیند بودجه بندی، کل منابع تقاضا شده برای اجرای فعالیتها بدست می آید.

5- محاسبه ظرفیت فعالیت ها : هنگامی که تمام منابع فعالیتها بدست آمد، کاربر ظرفیت قابل استفاده فعالیت را تعیین می کند. ظرفیت منابع در واقع توانایی سازمان برای اجرای فعالیت ها است.
4 منطق فازی :

با استفاده از علم مدیریت فازی، روشهای علم مدیریت کلاسیک در محیط فازی به کار گرفته می شوند و می توان آن را در وظایف متعدد مدیریتی از جمله تصمیم گیری، سیاست گذاری و برنامه ریزی مورد استفاده قرار داد. علم مدیریت فازی می تواند مدلهایی را طراحی نماید که نظیر انسان، از توانایی پردازش اطلاعات کیفی به صورت هوشمند برخوردار باشد. بنابراین علم مدیریت فازی، ضمن ایجاد انعطاف پذیری در مدل، داده هایی نظیر دانش، تجربه و قضاوت انسانی را در مدل وارد کرده و پاسخ هایی کاملاً کاربردی ارائه می دهد ] 1 [.

فرض کنیدX ، یک مجموعه دلخواه باشد. مطابق مفاهیم مجموعه های معمولی، تابع نشانگر هر زیر مجموعه معمولی، A از X، یک از تابع به { 1و 0} است که این گونه تعریف می شود] 1 [.

XA (X) = (1)

فرمول ( 2) عدد فازی مثلثی را نشان می دهد. نمودار ( 1)، هم این عدد را نمایش می دهد[1] .

M (a1, a2, a3) (2)
M A(x)

a1 a2 a3
نمودار (1) : اعداد فازی مثلثی

دراین حالت تابع عضویت به صورت فرمول (3) تعریف می شود:

M A(x) = (3)

5 ضرورت هزینه یابی و بودجه بندی بر مبنای فعالیت پروژه های IT :
در سالهای قبل از 1980، فناوری اطلاعات صرفا به پردازش داده ها ختم می گردید.ولی امروزه فناوری اطلاعات دارای عملیات های پشتیبانی راهبردی و گران قیمت است. لذا تعیین بودجه برای آن مشکل شده است. در زمان کامپیوترهای بزرگ، بازبینی هزینه ها آسان بود. زیر ا تمام هزینه های فناوری اطلاعات سازمان بر مبنای تعداد واحد پردازش مرکزی تخصیص پیدا می کرد. این مبنا بر اساس زمان و ظرفیت پردازشگر مرکزی کامپیوتر اندازه گیری می شد. اما امروزه به دلیل تنوع و پیچیدگی منابع ، خدمات و نیازهای کاربران فناوری اطلاعات، لازم است سیستم های اندازه گیری هزینه بهبود یابند.
مشکلات ساختار هزینه های بخش فناوری اطلاعات شامل موارد زیر می شوند[5] :

1 ظرفیت سنجی منابع فناوری اطلاعات مشکل است.
2 سخت افزار و نرم افزارها اغلب قبلا خریداری شده اند. لذا باید محاسبه استهلاک آنها با دقت بیشتری انجام شود.
3 اغلب هزینه های فناوری اطلاعات مستقل از سطوح کاربرد کاربران است و به صورت ماهیانه مصرف می شوند.
4 تغییرات زیاد در سطوح منابع با ورود فناوری های جدید یا افزایش ظرفیت فرآیندهای مورد نیاز، وجود دارد.
5 تعدادی از فعالیت های فناوری اطلاعات مربوط به عملیات های جاری و بعضی مربوط به عملیات های آینده هستند.
6 هزینه ها به هزینه های دستمزد و سایر هزینه ها طبقه بندی می شوند.

7 هزینه فعالیت های تحقیق و توسعه و توسعه نرم افزار، که قبلا هزینه شده است، باید به سیستم های جدید نسبت داده شوند.
متاسفانه اغلب روشهای هزینه یابی فناوری اطلاعات،بر مبنای روش های سنتی هزینه یابی استاندارد است. در این روش هزینه یابی، تخصیص بر مبنای مصرف منابع اندازه گیری شده به علاوه درصدی برای جبران هزینه سربار است. در این صورت، صحت و دقت هزینه های واقعی مخصوصا هزینه های پشتیبانی کاهش می یابد و در نهایت منجر به هزینه های نادقیق برای خدمات فناوری اطلاعات می شود.
بنابراین، در این روش، مدیران بر مبنای داده های گمراه کننده، تصمیمات مبهم و نامعقول می گیرد و بهره وری سازمان و کسب و کار را با مشکل مواجه می سازند. یک راه حل مختصر و ناقص برای هزینه یابی عملیات های فناوری اطلاعات این است که از ردیابی مستقیم با کاربرد روش های حسابداری پروژه استفاده شود. هرچند با این روش هزینه یابی سریع و فشرده اجرا و مدیریت می شود، اما هر کارمند نیاز دارد کارت زمان سنجی خود را کامل کند. برای کامل کردن این راه حل هزینه های باقیمانده عملیات های فناوری اطلاعات از قبیل ارتباطات و پشتیبانی شبکه، بر مبنای محرک های فعالیت مانند تعداد درخواستهای ارائه شده از طرف کاربران به کارشناسان فناوری اطلاعات، تعیین می شوند. در این حالت محرکهای چندگانه لازم است و اندازه های منفرد مانند تعداد واحد پردازش مرکزی کارایی ندارند. در نهایت هزینه های خدمات به محصولات و مشتریان بر مبنای سطوح مصرفشان ردیابی و تخصیص داده می شوند] 5[.
6 پیشنهاد سیستم بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی :
این مقاله شامل فرآیندهای توسعه سیستم های بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی برای ارزیابی پروژه های IT و ارائه اطلاعات ارزشمند برای تصمیم گیری مدیران است. برای این منظور، از تئوری مجموعه های فازی استفاده می شود تا دانش را با عدم اطمینان و تردید داده های اصلی درون سیستم های بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت ترکیب کند.
سیستم های سنتی هزینه یابی و تخصیص سربار منجر به بهای تمام شده نادرست و در نتیجه گزینش یک استراتژی ضعیف برای مدیریت می شوند. هزینه یابی بر مبنای فعالیت برای مقابله با ناکارایی و نقاط ضعف سیستم هزینه یابی سنتی استفاده می شود. از طرفی، بزرگترین چالش برای پیاده سازی هزینه یابی بر مبنای فعالیت، نبود داده های حسابداری دقیق و قابل اطمینان است که کاربرد منطق فازی یک راه کار و تدبیر مناسب برای این موضوع است.این سیستم دارای مزایای زیر می باشند [7] :

1- به کاربران ، اطلاعات افزون تری شامل هزینه های ساخت و تولید برای تصمیم گیری ارائه می نماید.
2- برای کاربران، قدرت اختیار و تصمیم گیری با توجه به عدم اطمینان موجود فراهم می سازد.
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی برای بعضی شرکتها مزایای بیشتری دارد. ویژگی های این شرکتها شامل موارد زیر می شوند[7] :

1- در محیط نامعلومی فعالیت می کنند.
2- اطلاعات دقیق و کافی از هزینه های محصول ها و خدمات ندارند.
3- اطمینان از صحت داده های هزینه برآوردی ندارند.
7 مراحل و الگوریتم سیستم پیشنهادی:

این مدل دارای 8 مرحله است. این مراحل شامل موارد زیر می شوند:
1- امکان سنجی مدل. 2-تعریف فعالیت ها. 3- جمع آوری داده های فازی. 4- طراحی مدل بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی. 5- ظرفیت سنجی منابع و تعدیل نیاز ها با منابع مصرفی. 6- ارزیابی پروژه های IT از نظر میزان منابع مصرفی. 7- طراحی مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی. 8- ارزیابی ساختار هزینه و قیمت.
این مراحل به صورت تفصیلی به صورت زیر بیان می شوند:

7-1- امکان سنجی: فاز امکان سنجی مشخص می نماید آیا توسعه سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی امکان پذیر و سودمند است یا خیر. تشخیص الزامات شرکت برای پیاده سازی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت، نیاز به درک بالایی از ساختار سازمان و طرح ریزی فرآیند های سازمانی دارد. برای این منظور باید پتانسیل منابع داده ای سازمان تعیین شود و یک تحلیل مقدماتی برای دستورالعمل های مالی موجود

انجام گردد.بعضی از شرکت ها، بیشتر از دیگران از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی سود می برند. ویژگی های این شرکت ها شامل موارد زیر می شوند[7] :
1- انگیزه بالایی برای پیاده سازی موفق سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت دارند.
2- در شرایط مبهم و محیط عملیاتی نامعلومی فعالیت می کنند.
3- در جمع آوری داده های ورودی دقیق و کافی که برای پیاده سازی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت لازم است ناتوان هستند.
4- برای تهیه نیاز های پارامترهای فازی ورودی سیستم، پرسنل خبره و کارامد دارند.
5- ارزش افزوده داده های خروجی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی را درک می کنند.
6- هزینه های سربار به اندازه کافی زیاد است و بر روند تصمیم گیری بسیار موثر است.
7-2- تعریف فعالیتها :شناسایی فعالیت ها مهمترین مرحله به کارگیری سیستم هزینه یابی و بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی است. زیرا ایجاب می کند که تمامی فعالیت های مورد نیاز برای تولید محصولات مشخص شوند.

7-3- جمع آوری داده های فازی: در این مقاله ، سیستم بودجه بندی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی با داده های ورودی فازی مثلثی سیستم کار می کند . دانش تفصیلی درباره شرکت, پرسنل، فرآیندها و محصولات باعث تقویت در عمق جمع آوری و تحلیل داده ها می شود. این دانش با مصاحبه با افراد کلیدی و خبره و بررسی داده های مالی تولیدات و فرآیندها بدست می آید. هر پارامتر ورودی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی در برگیرنده 3 مقدار است. این سه مقدار شامل 1- کمترین مقدار ممکن 2- محتمل ترین مقدار و 3- بیشترین مقدار ممکن می باشد. ارزش محتمل ترین مقدار سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت فازی معادل ارزش داده ورودی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت استاندارد غیر فازی است[7] .
7-4- طراحی مدل بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی. مراحل این مدل به صورت زیر ارائه می شوند:

1- پیش بینی کمترین مقدار ممکن، محتمل ترین مقدار و بزرگترین مقدار ممکن تقاضای پرو ژه ها
2- پیش بینی کمترین مقدار ممکن، محتمل ترین مقدار و بزرگترین مقدار ممکن تقاضا و نیاز فعالیت های سازمان .
3- محاسبه کمترین مقدار ممکن، محتمل ترین مقدار و بزرگترین مقدار ممکن منابع مورد تقاضا برای فعالیتهای پیش بینی شده.

4- تعیین کمترین مقدار ممکن، محتمل ترین مقدار و بزرگترین مقدار ممکن منابع واقعی برای ارسال به تقاضا ها.
5- محاسبه کمترین مقدار ممکن، محتمل ترین مقدار و بزرگترین مقدار ممکن ظرفیت فعالیت ها و منابع.
6- غیرفازی کردن.
نمودار ( 2) ، نمودار بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی را نشان می دهد.
نمودار ( 2) : نمودار بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی

7-5- ظرفیت سنجی منابع و متعادل کردن نیاز ها با منابع مصرفی پروژه های:IT
ظرفیت سنجی منابع ، سطوح مورد نیاز منابع را برای برنامه ریزی و بودجه بندی اندازه گیری می کند. اما زمانی که منابع واقعی جوابگو ی تقاضا های آینده نباشد، آنگاه باید تعدیل های زیر انجام شوند[5] .
1- تعدیل ظرفیت:در این مرحله ، افزایش نیروی انسانی، افزایش تامین کنندگان، افزایش تجهیزات و ماشین ها، افزایش شیف کاری و غیره انجام می شوند.
2- تعدیل نرخ مصرف : با افزایش کارایی و بهره وری منابع می توان نرخ مصرف را کاهش داد.
3- تعدیل تقاضا : در صورت امکان پذیر نبودن موارد بالا، باید تقاضا ها کنترل شوند تا تقاضا ها در فاصله زمانی بیشتر یا با مقدار کمتری ارائه شوند.
7-6- ارزیابی پروژه های IT از نظر میزان منابع مصرفی :
سیستم بودجه بندی بر مبنای فعالیت تقاضا های مصرف منابع را ارزیابی می کند . این سیستم برای پیش بینی منابع و سطوح مصارف در یک دوره کوتاه مدت آینده و محاسبه هزینه های مورد انتظار آینده محصولات و خدمات و مشتریان بکار برده می شود. همچنین این سیستم هزینه منابع برای هر سفارش جدید و ظرفیت موجود منابع برای انجام تقاضا های تولید و فروش را تعیین می کند تا مدیران درباره قیمت ها و شرایط پیشنهادی سفارش های جدید بهتر تصمیم گیری نمایند. این موضوع نشان می دهد که هزینه مصرفی وابسته به نوع پروژه های IT است. پس باید تعیین کرد که چگونه و چه مقدار هر پروژه های IT منابع محدود سازمان را مصرف می کند. بنابراین دیدگاه اول فاز ارزیابی پروژه های IT، ارزیابی نیاز ها یا ارزیابی میزان منابع مصرفی با توجه به داد ه های فازی ارائه شده در سیستم بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی و ارزیابی ظرفیت منابع با تعدیل ظرفیت ، تعدیل نرخ مصرف و تعدیل تقاضا است. برای این منظور در ابتدا با استفاده از داده های فازی و سیستم بودجه بندی بر مبنای فعالیت فازی، هزینه منابع مورد نیاز پروژه های IT بدست می آید.
در گام بعد ظرفیت سنجی منابع سازمان انجام می شود و در صورت نیاز تعدیل ظرفیت و نرخ مصرف و تعدیل تقاضا بکار می روند. سپس پروژه های ITاز نظر میزان مصرف منابع ، ظرفیت سنجی و تعدیل های انجام شده ، رتبه بندی می شوند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله سازمانهای یاد دهنده تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/2/27 2:2 عصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله سازمانهای یاد دهنده تحت فایل ورد (word) دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله سازمانهای یاد دهنده تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله سازمانهای یاد دهنده تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله سازمانهای یاد دهنده تحت فایل ورد (word) :

سازمانهای یاد دهنده

سازمان ها همواره تحت تأثیر عوامل محیط پیرامونی هستند که از آن با عنوان ( عوامل تأثیر گذار ) یاد می شود و این عوامل و متغییرها غالباً کمتر تحت نظارت و کنترل سازمان می باشد . چنان چه سازمانی بتواند این عوامل محیطی تأثیر گذار را درست شناسایی و کنترل کند و از پیچیدگی آن ها بکاهد ، بهتر می تواند ماندگاری خود را تداوم بخشد ، از این رو مناسب ترین روش برای حفظ حیات سازمانی ، جلوگیری از زوال و کسب امکان غلبه بر رقبا ، افزایش رهبران و اشاع

ه دانش و اطلاعات در بین کارکنان سطوح مختلف سازمان و آشنا سازی آن ها با مسائل و موضوعات مختلف کسب و کار در محیط دائماً در حال تغییر و دگرگونی است . از سوی دیگر به نظر می رسد که صرفاً یاد گیرنده بودن و دانش آفرینی ، برای سازمان ها پیشرفت همه جانبه ای را فراهم نمی آورد و چه بسا سازمان و افراد چنان غرق یاد گیری و جمع آوری اطلاعات شوند که زمینه ها و مکانیزم های انتقال دادن آموخته ها را که مهمترین رویکرد یاد گی

ری است ، فراموش کنند . از این رو می توان گفت سازمان یاد گیرنده و فراسوی آن ( سازمان یاد دهنده ) بودن ، لازم و ملزم یکدیگرند و سازمانی برنده و موفق است که ویژگی های هر دو سازمان را داشته باشد .
سازمان های یاد دهنده با سازمان های یاد گیرنده در این هدف که هر فرد یا گروهی باید به طور دائم ، دانش و مهارت های جدیدی کسب کند مشترک

هستند ، اما سازمان یاد دهنده به صورت خود کار یاد گیرنده نیز هستند ، اما سازمان یاد گیرنده نوعاً یاد دهنده نیست و به صورت نظام مند اهتمامی در جهت یاد دادن و انتقال دانش و مهارت های کسب شده خود به دیگران به عمل نمی آورد .
سازمان یاد دهنده چه نوع سازمانی است ؟
یاد دادن عبارت است از یکسری فعالیت های نظام مند که به منظور ایجاد تغییرات مورد نظر در رفتار و پندار یاد گیرنده صورت می گیرد . سازمان یاد دهنده سازمانی است که رهبران آن به منظور ایجاد تغییردر رفتار و نگرش افراد به طور مستمر ، استناط خود را از تجربیات و دانش خود به صورت کاربردی به آن ها انتقال می دهند . رهبران در سازمان های یاد دهنده ، آموزش را جزء مسئولیت های اصلی خود قلمداد می کنند ، زیرا اولاً آن را بهترین کار می دانند و دوماً آن را راهی برای توسعه مستمر منابع انسانی یک سازمان تلقی می کنند که این افراد می توانند راه حل ها و عقاید موثری درباره کسب و کا آن شرکت ارائه دهند .
افراد در سازمان های یاد دهنده ، یاد دادن را عامل مهم موفقیت در کسب و کار می دانند و سعی می کنند فرصت هایی را به وجود آورند که از آن طریق به آموزش بپردازند . آموزش باعث می شود نکات مبهم و نا مشخص کسب و کار روشن شود و کارکنان از سر درگمی بیرون بیایند . رهبران در سازمان های یاد گیرنده به یاد دادن مسائل و موضوعات مهم کسب و کار ، آن اندازه که در سازمان های یاد دهنده مطرح است ، نمی پردازند ، در سازمان های یاد دهنده ، رهبران از طریق یاد دادن ، موثر واقع می شوند و از طریق آموزش افراد نسبت به م

سائل و موضوعات مهم کسب و کار و نحوه پیش بینی تغییرات و راه های مقابله با آن ها ، نسل بعدی رهبران سازمان را تربیت می کنند .
در چنین سازمان هایی فرآیند تحول تنها از طریق جایگزینی و جذب نیروی انسانی جدید و تعویض مدیران ارشد امکان پذیر نیست ، بلکه نیازمند شناخت جامع سازمان و اتخاذ تصمیم های عقلانی و منطقی است ، بدین منظور باید رهبران ارشد را نسبت به استراتژی شرکت آگاه ساخت و تمام کارکنان را به طور کامل در این زمینه آموزش و توسعه داد .

سازمانهای یادگیرنده چه نوع سازمانهایی هستند ؟
سازمان یاد گیرنده سازمانی است که در آن افراد به طور مستمر توانایی های خود را افزون می سازند تا به نتایج مورد نظر دست یابند . سازمان های یاد گیرنده ، سازمان های دانش آفرین هستند، سازمان هایی که در آنها تولید دانش و آگاهی های جدید ، ابداعات و ابتکارات یک کار تخصصی نیست ، بلکه نوعی رفتار همگانی است .
سازمان دانش آفرین :
سازمانی است که هر فردی در ان انسانی خلاق و دانش آفرین است . سازمان هایی با چنین ویژگی ها و خصوصیات ، سازمان هایی آرمانی و خواستنی هستند .
سئوال اینست که چگونه می توان به چنین سازمان هایی دست یافت و چه برنامه ها و سیاست هایی باید اعمال شوند تا سازمان ها از وضع کنونی به این وضعیت برسند ؟
1- یادگیری : فرآیندی است که در آن افراد رفتارها و پندارشان تغییر می یابد و بگونه ای دیگر می اندیشند و عمل می کنند .
2- با گذشت زمان سازمان می آموزد که تفسیر کند و عملکرد هایش متحول شود . به طور کلی می توان سازمان یاد گیرنده را سازمانی دانست که در ایجاد ، کسب و انتقال دانش مهارت داشته و در تغییر و اصلاح رفتارهایش به کمک آگاهی های جدید عمل کند .
3- توجه به ویژگیهای سازمانهای یاد گیرنده و رعایت اصول آن
به طور کلی : سازمان های موفق و کامیاب امروز ، سازمان هایی هستند که دانش جدید را خلق کرده و یا کسب نموده و آن را به طرق و شیوه های کار بردی برای بهبود فعالیت هایشان تبدیل کرده اند .
ویژگی های سازمان های یاد دهنده
در ایجاد سازمان یاد دهنده ، رهبران باید توان و ویژگی های منحصر به فرد موجود در سازمان خود را شناسایی و ارزیابی نمایند . سازمانهای یاد دهنده دارای ویژگی های معینی هستند از جمله :
الف- توسعه رهبران در سطوح مختلف سازمان بعنوان شایستگی

اصلی : این سازمانها به توسعه رهبران در سطوح مختلف توجه می کنند و آن را یک شایستگی رقابتی می نمایند .
ب- برخورداری رهبران از دیدگاهها و نقطه نظرهای قابل یاد دادن : این سازمانها واجد نقطه نظرات و دیدگاههای لازم و شایسته آموزش در مورد نحوه اداره و رشد شرکت و نحوه آموزش و توسعه دیگران جهت رهبر شدن و گسترش این نقطه نظرات هستند .
ج- وجود روشهای نهادینه شده برای یاد دادن در مقیاس

وسیع : در این سازمان ها روش های آموزش در مقیاس وسیع طراحی و اجرا می شود و اطمینان حاصل می گرددکه در پرتو این آموزش علاوه بر ایجاد مهارت های فنی ، توسعه و گسترش توانایی های رهبری افراد محقق گردد .
ویژگی های سازمان یاد گیرنده
1- سازمان یاد گیرنده درد و عشق آموختن دارد
الف) سازمان یاد گیرنده نیاز به آموختن را احساس می کند و در پی یاد گیری است .
ب) سازمان یاد گیرنده همچون انسانی است که به علت نیاز شوق آموختن دارد .
ج) سازمان یاد گیرنده اگر احساس کند برای بقاء و ادامه حیات و رشد در یک محیط پر از چالش باید بیاموزد مسلماً به دنبال یاد گیری خواهد بود .
د) سازمانی که حیاتش وابسته به بودجه ثابت سالیانه است ، سازمانی که رقابتی را احساس نمی کند ، سازمانی که ارزیابی نمی شود و سازمانی که از حمایتی غیر منطقی برخوردار است ، نیازی به یادگیری احساس نمی کند و حیاتش به مخاطره می افتد .
2- سازمان یادگیرنده با مشکلات مأنوس و خوگیر نمی شود
الف ) سازمان یاد گیرنده حساس و هوشیار است و به محض رسیدن به مشکل در پی رفع آن بر می آیند .
ب) بعضی از سازمان ها چنان با مشکلات انس می گیرند که به تدریج آن را طبیعی دانسته و از احساس مشکلات قاصر و ناتوان می شوند . چنین سازمان هایی بدون آنکه احساس کند به سراشیبی سقوط و نزول خواهند افتاد . ( نظریه سنج Senge )
ج) سازمانهای یاد گیرنده باید ساز و کارهای هشدار دهنده را درون خود تقویت کنند .
د) گاهی اوقات برای احساس مشکلات لازم است مدیران خود را به جای مشتریانشان قرار دهند . از دریچه چشم کارکنانشانبه سازمان بنگرند و نقاط ضعف و قوت آن را واقع بینانه دریابند .
3- سازمانهای یاد گیرنده کارکنانی یاد گیرنده و خلاق دارند
الف) سازمان از طریق کارکنان و اعضایش فرایند یاد گیری را تحقق می بخشد .
ب) در همه انسانها یروهای خلاقه شگفت آوری نهفته است که اگر بتوانیم آنها را شناخته و رشد دهیم سازمان از این نیروها بهره بسیا

ر خواهد برد .
د) روح سازمان یاد گیرنده انسانهای یاد گیرنده و خلاق است .
هـ) انسانهای خلاق محیط متحول را می شناسند و از تغییرات مستمر آن به نفع اهداف خود بهره می گیرند .
و) انسانهای خلاق می آموزند که چگونه تغییرات را پذیرفته و از آنها بهره برداری نمایند .
ز) بدون اعضاء شایسته سازمانهنی وینده ای برخوردار است .
الف) سازمان یاد گیرنده باید به ساز و کارهایی مجهز باشد تا الگو های ذهنی خود را نسبت به مسائل شناسائی کرده و آنها را دائماً مورد ارزیابی و سنجش قرار دهد .
ب) یکی از دلایل شکست سازمانها ، عدم سازگاری الگوی ذهنی آنها با واقعیات محیطی است .
ج) ممکن است الگوی ذهنی سازمانی نسبت به مشتریانش عدم اعتماد باشد یا بالعکس .
د) الگوهای ذهنی می توانند موجب پیشرفت و رشد سازمان شده و همچین قادرند سازمان را به ورطه نیستی بکشانند .
هـ ) الگوهای ذهنی عوامل قدرتمند و نافذی در رفتارها و عملکرد سازمان هستند .
و ) سازمان ها برای رشد و ترقی در دنیای متحول و دگرگون شونده امروزی نیازمند شناخت ، ارزیابی و تکمیل الگوهای ذهنی خود هستند . به عنوان مثال الگوی ذهنی کارخانجات اتومبیل سازی
ز) برای یک سازمان هیچ چیز خطرناک تر از الگوی ذهنی خشک و غیر قابل انعطافی نیست .
5- سازمان یاد گیرنده تجربه و علم را به کار می گیرد
الف) سازمان یاد گیرنده از تجربه های خود پند می گیرد ، اما صرفاً بر تجربه متکی نیست .
ب) سازمان فعال سازمانی است که علم را بر تجربه مقدم می دارد و از آمیختن این دو با هم بیشترین نتیجه را می گیرد .
ج) اگر تصمیم گیری در سازمان صرفاً بر اساس خطا صورت بگیرد علاوه بر افزایش هزینه ها ، سازمان به ورطه نابودی کشانیده می شود .
د) سازمان باید به کمک دانش و تخصص افراد خود گزینه های موفق را انتخاب کرده و به تصمیم بخردانه بردازد .
هـ ) استفاده از دانش در تصمیم گیری ها باعث افزایش س

رعت ، دقت و هزینه های کمتر را به سازمان ارزانی می دهد .
6- سازمان یاد گیرنده علت مشکلات را در خود جستجو می کند .
الف) اغلب انسان ها تمایل دارند مشکلات و شکست های خود را به عوامل خارجی و غیر قابل کنترل نسبت داده و موفقیت ها را حاصل تلاش و عملکرد خود بدانند .
ب) تا انسان علل مشکلات را در خارج از خود جستجو کرده و خود را بری از هر گونه کاستی بداند چنین فردی انسان موفقی نخواهد بود .
ج) سازمان ها نیز دچار این مشکل می شوند . بدین ترتیب که مسائل و مشکلات را به عوامل غیر قابل کنترل خارج از سازمان نسبت می دهند .

د) اینگونه برخورد ها باعث می شود که علل مشکلات در درون سازمان و عملکرد های آن جستجو نشده و تحلیل درستی از مسائل و ضعف های سازمان به عمل نیاید .
هـ ) اگر سازمان یاد گیرنده باید کمبودها را شناسایی کرده و برای رفع و جبران آنها مجهز شود، این آماده شدن همان یاد گیری است .
ز) سازمانی که ضعف خود در یش بینی درست مسائل اقتصادی را بی ثباتی بازار می داند و سازمانی که بی خبری خویش از ارزشها و هنجارهای اجتماعی را به دگرگونی جامعه منتسب می سازد ، هیچگاه یاد گیرنده نخواهد شد .
7- سازمان یاد گیرنده یادگیری گروهی را تسهیل و ترغیب می کند .
الف) سازمان یاد گیرنده با استفاده از ساز و کار مباحثه ( Dialogue ) و مناظره (Discussion ) یاد گیری گروهی را ترویج و در سازمان استمرار می بخشد .
ب) باید به گروه های سازمانی گفته شود که مجموع تلاش های آنان به عنوان یک گروه بیش از جمع مساعی تک تک آنهاست .
ج) بحث و گفتگو موجب می شود تا افراد گروه ها از طرز تفکر یکدیگر آگاه شوند ، و بحث و گفتگو تجربه و دانش افراد را به یکدیگر منتقل می سازد .
د) رکن دیگر یاد گیری گروهی مناظره است ، مناظره جزء لازم و مکمل مباحث است .
هـ ) در مناظره نظرات متفاوت بیان شده و هر کسی از نظر خود در مقابل نظر مخالف دفاع می کند .
و) بر خلاف مباحثه که کوشش می شود تا نظرات مطرح شده و به اعضاء گروه انتقال یابد ، در مناظره سعی می شود تا نظرات ارزیابی شده و به تصمیمی دست یافته شود .
ز) نکته مهم در مناظره ایجاد این فضا در جلسات است که هدف مناظره پیروزی یک طرف و شکست طرف دیگر نیست .

8- سازمان یاد گیرنده تلفیق کننده اهداف فردی و سازمانی است .
الف) سازمان یاد گیرنده تحقق نمی یابد مگر آنکه اهداف انسان های خلاق و دانش آفرین با اهداف سازمان یکی شده و در این یک سوئی و هم جهتی ، رشد و یاد گیری پدیدار گردد .
ب) هم دلی و هم ذهنی یک دیدگاه فردی و شخصی یا گروهی نیست ، بلکه دیدگاهی مشترک و جمعی برای همه اعضاء سازمان است .
ج) رهبری موثر در سازمان عامل اصلی و اساسی در ایجاد هم ذهنی و هم دلی است .
د) رهبران موفق کسانی هستند که بتوانند افراد متفاوت را در زیر چتر فکر و نظر واحدی گرد آورند .
هـ) در صورتی که اهداف غایی و نهایی افراد یکی باشد ، اختلاف در هدف های جزئی تعارض آفرین نبوده و اختلاف محسوب نمی شود .

و) سازمان یاد گیرنده نمودی است از آن نهاد گروه ها که با هم و به همراه هم ، همچون جانمایی در یک تن واحد عمل می کنند و در این دنیای پر تلاطم که مملو از تحول است راه خود را به سوی تعالی و ارتقاء باز می گشاید و پیش می رود .
سازمان یاد دهنده و یادگیرنده در این مقوله که هر فردی یا گروهی باید بطور دائم دانش و مهارت جدید کسب کنند مشترک هستند. اما هدف سازمان یاددهنده چیست؟ ویژگی رهبران در سازمانهای یاددهنده چیست؟ و چگونه میتوان یک دیدگاه قابل یاددهی تدوین نمود؟
با توجه به اهمیت این موضوع برای توسعه سازمانی، سازمان های یاددهنده با توسعه موثر مهارتهای رهبری در کارکنانشان، به طور مداوم خود را بهبود می بخشند. رهبران باتجربه آموزش را سرلوحه کار قرار میدهند و به یادگیری و یاددهی مشتاق هستند.
کارکنان در محیطی که جستجوی دانش و دیدگاههای جدید، یک هنجار قابل قبول محسوب می‌شود بیشتر راغب هستند تا تغییرات بازار را جستجو کنند و برای آنها پاسخ‌های جدید بیابند. وظیفه رهبران نیز در سازمان‌های یاددهنده در اختیار گرفتن سرمایه انسانی و ایجا

د ارزش افزوده برای آن است و اینکار فقط با یاددهی امکان‌ پذیر می‌باشد.
بسیاری از مدیران سازمانی از درک این موضوع که بهبود سازمانی نیاز به تعهد به یادگیری مداوم دارد، ناتوان هستند. سازمانهای یاددهنده منسجمتر از سازمانهای یادگیرنده هستند زیرا عقیده‌ای فراتر از این دارند که هرکسی در سازمان بایستی به طور مستمر دانشها و

مهارتهای جدید را کسب کند.
سازمان یادگیرنده افراد سازمان را به یادگیری سازمانی سوق میدهد اما سازمان یاددهنده از مدیران ارشد خود که نقش آگاهان در سازمان را دارند، میخواهد که آموختههای خود را به دیگران بیاموزند. همانگونه که در آموزه‌های دین اسلام آمده است باید همیشه « دانش و آگاهی خود را از دانشمندان و آگاهان به امور بگیریم ».
سازمان یاددهنده به طور خودکار یادگیرنده نیز می باشد اما سازمان یادگیرنده نوعاً یاددهنده نیست و تلاشی نظامند جهت یاددادن و انتقال دانش و مهارت خود به دیگران بعمل نمیآورد. در سازمان‌های یاددهنده رهبران سازمانی برای بلند مدت باید به پرورش رهبران نسل بعد بپردازند و این پرورش را توسعه دهند. برای اینگونه رهبران یاددهی یک فعالیت دائمی محسوب می‌گردد.
اطلاعات :
به دادههایی اطلاق میشود که بین آنها ارتباط منطقی برقرار شده و معنی و مفهوم خاصی به ذهن متبادر میکنند. به گفته پیتر دراکر:«داشتن ارتباط و هدف مهمترین ویژگی اطلاعات است».
دانش :
ترکیبی از تجربیات، ارزشها، اطلاعات موجود و نگرشهای کارشناسی و نظام یافته که چارچوبی را برای ارزشیابی و بهرهگیری از تجربه ها و اطلاعات جدید به دست میدهد. و در دو دسته ضمنی و صریح طبقه‌بندی می‌شود.
دانش ضمنی :
دانشی است که در ذهن افراد وجود دارد و به رمز درآوردن و نوشتن آن به سختی امکانپذیر است.
دانش صریح :
دانشی است که قابلیت به رمزآورده شدن را داشته باشد.
مدیریت دانش :
هنر یا علم جمع آوری دادههای سازمانی، تبدیل آنها به اطلاعات قابل دسترس و مفید، به صورتی که قابل پخش باشد و از محصور شدن دانش در ذهن تعداد کمی از افراد جلوگیری میکند.( امیری، 1387)
سازمان یادگیرنده :
سازمانی است که به طور مداوم باعث یادگیری اعضای خود میشود(Pedler, 1997) این سازمان برای مقابله و حفظ توان رقابتی در محیط کسب و کار بوجود آمده است(

O’Keeffe, 2002) و دارای 5 خصوصیت است: تفکر سیستمی، مهارت شخصی، مدلهای ذهنی، دیدگاه مشترک و یادگیری تیمی(Senge, 1990).
سازمان یاددهنده :
سازمانی میباشد که هر یک از اعضای آن علاوه بر شاگرد بودن، یک معلم هستند و یادگیری و یاددهی متقابل در تمام فعالیتهای روزمره آنها تنیده شده است(Tichy, 2002).
سازمانهای مربیگر :
سازمانهای هستند که به دنبال ایجاد محیط میباشند که در آن

رفتار و فعالیتهای تشویق کننده یادگیری مداوم، تبادل دانش صریح و ضمنی، مربیگری دوطرفه و خود رهبری گسترش مییابد. تفاوت بین سازمان های یاددهنده و مربیگر در آن است که سازمانهای یاددهنده مدیریت دانش را انجام می‌دهند در حالیکه سازمانهای مربیگر فراتر از مدیریت دانش قدم برمیدارند و بیشتر به جای اینکه بیاندیشند چه چیزی را بدست بیاورند، در مورد چگونگی بدست آوردن آن نیز اندیشه می‌نماید.
یاددهی شرافتمندانه :
چرخهای است که هر روز کارکنان را در سازمانهای یاد دهنده زیرکتر، همسوتر و پر انرژیتر می سازد و با درگیرسازی تعداد بیشماری از کارکنان، دانش را گسترش میدهد. چرخه یاددهی شرافتمندانه وقتی ایجاد میشود که رهبران سازمان متعهد به یاددهی میباشند و برای یادگیری خود و کمک به یادگیری فراگیران شرایطی را ایجاد میکنندکه همه اعتماد به نفس پیدا کنند.
ضرورت گذر از سازمان های یادگیرنده به سازمان های یاد دهنده
اجرای این چرخه مستمر یاددهی و یادگیری، مستلزم داشتن اعتماد به نفس و جرئت است. در چرخه یاددهی شرافتمندانه، رویدادها فرآیندی را آغاز میکنند تا چیزی بهتر و مفیدتر از قبل را ایجاد نمایند؛ در حالیکه در یاددهی رذیلانه4، افراد ساکتتر شده و سرمایه علمی آنها تهی میگردد(tichy, 2004).
سازمان های دست اندر کار امور اقتصادی در دهه 80 و 90 در رویارویی با تحولات پرشتاب اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و سیاسی به این نتیجه رسیدند که باید برای مقابله با این معضلات و هماهنگی با شرایط جدید به یادگیری روی آورند، زیرا تداوم فعالیت سازمان های فعال در امور اقتصادی به شناخت عمیق آنها از این واقعیت انکارناپذیر تاریخی بستگی داشت. افزون بر این باید به این نکته نیز توجه می نمودند که سرعت یادگیری سازمانی، باید بیشتر از سرعت تغییرات محیطی باشد. از همین رو، با آگاهی از این شرایط تاریخی و ضرورت ایجاد تحولات اساسی در کسب و کار مفهوم یادگیری سازمانی، فراگیر گردید و به سرعت مورداستقبال قرارگرفت. اما در هزاره جدید بسیاری از سازمانهای جهانی بر این باورند که وجود سازمان یادگیرنده در پاسخگویی به نیازهای سازمان ها به تنهایی کافی نیست. از همین رو، سازمان های یادگیرنده باید به سازمان یاددهنده تغییر یابند. به همین علت پدیده دیگری که در این ارتباط نظر کارشناسان علوم مدیریتی را به خود معطوف نموده است، موضوع “یادگیری” است! یادگیری از این دیدگاه به مفهوم کسب مهارتها، دانش و توانائیهایی است که به تغییراتی نسبتاً پایدار در رفتار افراد و به تبع آن در عملکرد سازمان ها منجر می گردد. در طول دهه گذشته سازمانهای بسیاری تلاش کرده اند که به سازمان یادگیرنده ارتقاء یابند و برای انطباق با تغییرات محیطی، مفهوم سازمان

یاد گیرنده به طور روزافزونی شهرت پیدا کرد. اما باید این نکته را در نظر داشت ک

ه یادگیری سازمانی پدیده ای فراتر از مجموع توان یادگیری افراد است. به بیان دیگر در این حالت سازمان توانایی یادگیری خود را با خروج افراد سازمان از دست نمی دهد. از این رو، یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده مفاهیم مترادفی نمی باشند. یادگیری سازمانی به مفهوم یادگیری افراد و گروههای درون سازمان و سـازمان یادگیرنده به معنی یادگیری سازمان به عنوان سیستمی کلی است. از همین رو، می توان گفت سازمان یادگیرنده حاصل فرآیندیادگیری سزمانی است. سازمان یادگیرنده دارای توانایی کسب دانش و انتقال آن است و رفتار خود را طو

ری تعدیل می کند که منعکس کننده دانش و دیدگاههای جدید باشد. در قرن بیست و یکم، یادگیری برای توسعه منابع انسانی فراتر از توانائی سازمانهای یادگیرنده است. به همین علت در این مقطع تاریخی سازمانهای یاددهنده پدید آمدند. برای مثال برخی از صاحب نظران ساماندهی شرکت ها پس از تجزیه و تحلیل برخی از شرکتهای جهانی نظیر جنرال الکتریک، پپسی، آلید سیگنال و کوکاکولا دریافتند که سازمانهای یاددهنده منسجم تر از سازمانهای یادگیرنده هستند. زیرا این سازمان ها به گونه ای برنامه ریزی می کنند که هرکسی در سازمان موظف است مستمراً دانش و مهارتهای جدید را کسب کند. افزون بر این سازمان یاددهنده

از مدیران ارشد می خواهد که آموخته های خود را به دیگران بیاموزند. براساس دیدگاههای نوین مدیریت، مدیر یک مربی و رهبر است. وظیفه مدیر ایجاد انگیزه و تجهیزکردن افراد عادی است تا با شکوفا شدن توانائیهای بالقوه و پرورش آنها کارهای فوق العاده انجام گیرد. این تکامل ضرورتاً تدریجی است نه ناگهانی. در سازمانهای یاددهنده، رهبران رسالت خود را در آموزش افراد جستجو می کنند. این دسته از مدیران آموزش می دهند، زیرا از نظر آنها آموزش بهترین روش پیشرفت کارکنان و بهره گیری از دیدگاههای هوشمندانه کارمندان در حل معضلات و مشکلات کارشان است. در سازمانهای یاددهنده کارکنان در رویاروئی با مسایل پیش روی سازمان تجربه کسب می کنند و آموزش به صورت روزانه است، آموزشهای روزانه در رابطه با مسائل و موانعی که ممکن است در مسیر دستیابی سازمان به اهدافش ایجاد خلل کند، متفاوت از تلا

شهایی است که سازمانهای یادگیرنده در گذشته بر آن تاکید داشتند و گاهی اوقات موجب بازگشت این سازمان ها به دهه های 60 و 70 و آموزشهای اولیه روابط انسانی می گردید. نمونه های زیادی در رابطه با نحوه اجرای این آموزشها از سوی رهبران موفق وجود دارد. بهترین نمونه “جک ولش” از شرکت جنرال الکتریک است. او نزدیک به 30 درصد از وقتش را به آموزش و توسعه اختصاص داد. پافشاری او در ادامه این راهکار سازنده موجب شد که همه مدیران جنرال الکتریک نیز به آموزش روی آورند. مثال دیگر، “لاری باسایدای” است که از رویکردی مشابه جک ولش پیروی کرد. هنگامی که “لاری باسایدای” ایجاد تحول در شرکت را آغاز کرد، آموزش مدیران ارشد شرکت آلاید سیگنال را در اولویت قرار داد و چندین سال را صرف این کار نمود. او در اولین سال فعالیت خود بیش از 15 هزار کارمند این شرکت را آموزش داد و به کارکنانش آموخت که چگونه می توان برای تحرک بیشتر کسب و کار در یک بازار فعالیت نمود و از ذهن خلاق بهره اثربخش گرفت. بنابراین درسازمان یاددهنده، مدیران ارشد در انتقال تجربیات و آموخته های خود به کارکنان نقش فعالی دارند زیرا در مدیریت امروز هدف مدیر شکوفا کردن توانائیهای بالقوه افراد

است. از همین رو، در سازمانهای یاددهنده، مهمترین مسئولیت رهبران ساماندهی آموزش به کارکنان سازمان است. زیرا استمرار آموزش نقش اساسی در بهره گیری از دیدگاه کارکنان هر سازمان و مشارکت آنان در حل معضلات و مشکلات دارد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

<   <<   51   52   53   54   55   >>   >