ارسالکننده : علی در : 95/6/31 5:53 صبح
تحقیق آدرس دهی (معماری کامپیوتر) تحت فایل ورد (word) دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق آدرس دهی (معماری کامپیوتر) تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق آدرس دهی (معماری کامپیوتر) تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق آدرس دهی (معماری کامپیوتر) تحت فایل ورد (word) :
Opcode : نشان دهنده ی عملیات دستورالعمل است.
Shift:نشان دهنده ی این است که دستورالعمل کدهای شرطی را تغییر می دهد.
Rd:رجسیتر مقصد را مشخص می کند.
Rn:رجسیتر عملگر صحیح را مشخص می کند.
بیت های [11:0]: بیت های shifter operand که بعداً توضیح داده می شود.
بیت 25: I بیت است که مشخص کننده ی حالت بین immediate shifter و register-base shifter operand است.
اگر بیت های نشان داده شده همه مقدارهای نشان داده شده را بگیرد دستورالعمل پردازش داده نیست بلکه در فضای دستورالعمل های لود و ذخیره یا محاسباتی قرار میگیرد.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/6/31 5:53 صبح
تحقیق نقش صادرات در اقتصاد ایران با تاکید بر الگوی بخش کشاورزی تحت فایل ورد (word) دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق نقش صادرات در اقتصاد ایران با تاکید بر الگوی بخش کشاورزی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق نقش صادرات در اقتصاد ایران با تاکید بر الگوی بخش کشاورزی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق نقش صادرات در اقتصاد ایران با تاکید بر الگوی بخش کشاورزی تحت فایل ورد (word) :
بخشی از فهرست تحقیق نقش صادرات در اقتصاد ایران با تاکید بر الگوی بخش کشاورزی تحت فایل ورد (word)
نابع
عنوان صفحه
نقش صادرات در اقتصاد ایران با تاکید بر الگوی بخش کشاورزی 1
چکیده 1
واژه های کلیدی 1
مقدمه 2
گزارش استادیار گروه اقتصاد دانشگاه بوعلی سینا 3
مدل 4
رشد بخش کشاورزی ایران 6
نقش عوامل طرف تقاضا در الگوی رشد بخش کشاورزی 7
اثر بخش کشاورزی بر رشد صادرات 9
خلاصه و نتیجه گیری 13
منابع و مآخذ 14
چکیده
این مقاله به بررسی الگوی رشد بخش کشاورزی با توجه به عوامل طرف تقاضا می پردازد . در طرف تقاضا چهار عامل اصلی وجود دارد که م یتواند الگوی رشد یک بخش یا کشور را شکل دهد. این عوامل عبارتند از گسترش بازار داخلی، گسترش بازار خارجی یا صادارت، تغییر در ترکیب تقاضا برای محصولات داخلی و وارداتی یا جانشینی واردات و تغییر تکنولوژی . از طرف دیگر تأثیر صادرات بخش های مختلف اقتصاد بر رشد بخش کشاورزی مورد بررسی قرار گرفته است . نتایج حاصله نشان می دهد که رشد بخش کشاورزی از یک طرف عمدتًا وابسته به بازار داخلی و از طرف دیگر، آن قسمت از رشد بخش کشاورزی که مّتکی به صادرات است عمدتًا متأّثر از صادرات بخشهایی مانند صنایع غذایی و نساجی است.
واژه های کلیدی:
بازار داخلی، گسترش صادرات، جانشینی واردات، تغییر تکنولوژی، رشد.
مقدمه
عوامل تعیین کننده ی رشد بخش کشاورزی یا هر بخش دیگری را می توان به عوامل طرف عرضه و تقاضا تقسیم بندی کرد که در این مقاله اثر تغییرات طرف تقاضا بر رشد بخش کشاورزی بررسی خواهد شد. تقاضا و تغییرات آن از جمله ی عوامل مهمی هستند که منجر به شک ل گیری الگوی تولید و رشد بخش های تولیدی می شوند.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/6/31 5:53 صبح
مقاله بررسی زندگی و آثار سعدی با توجه به اشعار وی تحت فایل ورد (word) دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بررسی زندگی و آثار سعدی با توجه به اشعار وی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی زندگی و آثار سعدی با توجه به اشعار وی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بررسی زندگی و آثار سعدی با توجه به اشعار وی تحت فایل ورد (word) :
مقدمه
بی شک شیخ اجّل سعدی شیرازی یکـی از برزگـان و مفـاخر ادب و فرهنـگ ایرا نی ا ست. او در شیراز پ له های معروف یت و محبوب یت را طی کرد و برای فرار از آن محی پر آشوب مغولی پا در سرزمین غریب نهاد تا در آن جا هم آسای شی دا شته با شد و هم بی دغد غه به تع لیم و ت کرار بپردازد، همین رفتن و نماندن، تعلیم نزد بزرگان و دیدن عجایب دور و نزدیک و به قول خودش چیدن خوشه ای از خرمنی چنان پر تجربه اش کرد که افصح المتکلمین نام گرفت و دلیلش را در فصیح و بلیغ بودن نثر و نظمش می دانند. او بعد از مسافرتهـای طـولانی بـه شـیراز برگشـت و در
دستگاه اتابکان فارس زندگی گذراند، در این دوران است که آثارخود را به نظم و نثر مینویسد و تمام آن تجربههای بر گرفته از سیر و سیاحت
را در دا ستان ها و ا شعارش چ نان ب یان میک ند که گاهی به یک متن
اجت ماعی ، گاهی یک پ ند اخلا قی و گاهی دا ستان و سرگذ شت بزر گان با
نتیجه گیریهای خردمندانه ای تبدیل میشود.
گلستانش جهان را آن گونه که هست بیان میکنـد و بوسـتانش ازایـده آلهای بشری حرف میزند، غزلیاتش آبدار است و گاهی از عشق روحانی حرف میزند و گاهی بی هیچ ابایی از عشق زمینی و مجازی، آن قدر که شهرت سخنش تا چین هم میرود و ابن بطوطه این سیاح معروف از شنیدن اشعارش توس چینیان متعجب میشود.
بزرگانی مانند ” ضیا موحد ” در کتاب خود به نام سعدی در این مقوله قلم زده است، همچنین غلامحسین یوسفی در مقدمه تصیحح گلستان و بوستان سعدی آثارش را از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار داده است. م قالات ز یادی در ا ین باب به ر شته ی تحر یر در آ مده به گو نه ای که کمیسیون ملی یونسکوایران، تهران آن را به صورت کتابی به نام” ذکر جمیل سعدی ” در آورده است.
در ا ین مقا له سعی شده ا ست ز ندگی و آ ثار سعدی را از جن به های گوناگون مورد بررسی قرار داده و تا بتوانیم با توجه به نوشتهها اعم از نظم و نثر وی به زندگی و اوضاع و احوال وی پی ببریم. از این رو امید است که مورد توجه قرار گیرد.
زندگانی و کارنامه ادبی سعدی
شیخ الا مام المح قق، اف صح المتکلّ مین، ابومحمدال سعدی ال شیرازی، که تاریخ ولادت او به قرینه سخنش در گلستان در حدود 606 هجری است، در آغاز گلستان چنین میگوید :
” یک شب تامل ایام گذشته میکردم و بر عمر تلف کرده تاسف مـیخـوردم و سنگ سراچه دل را به ال ماس آب د یده می سفتم “و ا ین اب یات منا سب حال خود گفتم:
هـردم از عمر می رود نفسـی
چون نگه میکنم نمانده بسی
ای که پنجـاه رفـت و در خوابی مگر این پنج روزه دریابی
خجل آن کس که رفت و کار نساخت کوس رحلت زدندو بار نساخت
به تصریح خود شاعر این ابیات در 50 سالگی وی سروده شده اسـت، چـون آن ها را با دو ب یت ز یرین که در مقد مه گل ستان من باب ذ کر تاریخ تالیفات کتاب آمده:
در این مدت که ما را وقت خوش بود زهجرت ششصد و پنجاه و شش بود
مراد ما نصیحت بود و گفتیم حوالت با خدا کردیم و رفتیم
میتوان چنین نتیجه گرفت که در سال 656، پنجاه سال یا قریب بـه آن، از عمر سعدی گذشته و بدین تقریر ولادتش در سـال 606 و یـا زمـانی نزدیک به آن بوده است. (رستگار فسایی، (1375
وی در شیراز در م یان خا ندانی که از ” عال مان د ین بود ند” ولادت
یافت.
همه قبیله من عالمان دین بودند مرا معلم عشق تو شاعری آموخت
از کودکی ت حت ترب یت پدر قرار گر فت، واز هدایت و ن صیحت او بر خوردار گ شت و لی در خرد سالی ی تیم شد و ظاهرا در مح ضر ن یای مادری خود قرار گرفت.
مرا باشد از درد طفلان خبر که در طفلی از سر بر فتم پدر
*****
من آنـگه سر تاجـور داشتم که سر در کنـار پدر داشتم
اگر بر وجـودم نشستی مگس پریشان شدی خاطر چند کس (شفق، (1369
وی م قدمات دا نش های اد بی و شرعی را در شیراز آموخ ته و برای اتمام تحصیل به بغداد رفت و در مدرسه نظامّیه آن شهر به ادامه تحصیل
پردا خت. دوران ز ندگی سعدی م صادف با بلای ع ظیم م غول بوده ا ست. سعدی در زمان اتابکی سعد بن زنگی در فارس و حمله غیاث الدین برادر سلطان جلال الدین به شیراز ( نتیجهی بی سامانی اوضاع آن سامان)، در سال 620 ق یعنی حدود سه سال قبل از به حکومت رسیدن اتابک ابوبکر، ( همان که بعدها او و پسرش از ممدوحان سعدی میشوند. ) دل به دریا زده و سر به آوارگی گذاشت.
ندانی که من در اقالیم غربت
چـرا روزگـاری بـکردم درنگی
برون رستم از ” تنگ ترکان” که دیدم
جهان درهم افتاده چو موی زنگی
همه آدمی زاده بودند لیکن چو
گرگان به خونخوارگی تیز چنگی(سعدی، (1385
ی کی از ا ستادان وی در ب غداد ج مال ا لدین ا بوالفرج ع بدالرحمن
مل قب به المحت سب، پ سر یح یی بن یو سف بن ج مال ا لدین ع بدالرحمان بن
ال جوزی بود، وی از نواده های ا بوالفرج بن جوزی صاحب ک تاب م شهور
“تلبیس ابلیس ” و کتاب ” المنتظم ” است که به سال 597 درگذشت و چـون
ل قب و کن یه جد خود را دا شت، نام بردن سعدی از ا سم وی با عث خ طای
بر خی از محق قان شد و ه مین ا مر سبب شد که سعدی را شاگرد ا بن جوزی
بزرگ بدانند که سال تولد او مقدم بر سال 579، هجری است اما ابوالفرج بن الجوزی دوم در سال 656، یعنی همان سال که سـعدی گلسـتان را تمـام کرده بود، هنگام فتح بغداد به قتل رسید. در نتیجه سعدی در سن بیست و چهار سالگی خدمت این استاد را درک کرده بود، یکی دیگر از استادان سعدی شهاب ا لدین سهروردی صاحب ک تاب ” عوارف الم عارف “ا ست که سعدی وی را مرشد خود میگوید:
مرا شیخ دانای مرشد شهاب دو انـدرز فـرمود بر روی آب
یکی آنکه در جمع بدبین مباش دگر آنکه در نفس خودبین مباش
سعدی در کسب نظرهای عارفان و قبول تربیت ایشان گویا به پیر و مراد تنها اکتفا نکرده بلکه به عده ای از آنان ارادت میورزیده و از ایشان کسب فیض کرده و در عین حال که مانند یک مرید تابع و فرمانبر مط لق آ نان ن بوده، از راه صحبت، از گف تار و ن ظر های ای شان بر خوردار
شد و احیانا بعضی از نظرهای ایشان را پذیرفته ااست” ( صفا، (1373
“بــه عبــارتی وی مثــل اســتادان خــویش، شــهاب الــدین ســهروردی و
ا بوالفرج جوزی، پ یروی از سنت و شریعت را توج یه میک ند ا ما نه
(رستگار
سهروردی میشود تا یکسره خود را تسلیم رویاهای صوفیانه کند ونه ابن جوزی تا صوفیه را به کلی فریب خورده ی دیو و شیطان بپندارد، او با میانه روی و بی آن که خود را دیو یا فرشته کند به اوج و مقام آدمیّت میرسد (ذکر جمیل سعدی، (1377
سعدی در نظام یه ی ب غداد با ا ستعدادی که از خود ن شان مید هد،
مع ید می شود، (یع نی ک سی که ا جازه دا شته درس ا ستاد را برای شاگردان
باز گوید.
مرا در نظـامیـه ادرار بود
شب و روز تلقین و تکرار بود (سعدی، (1385
سعدی پس از اتمام دوران تحصیل که تاریخ آن معلوم نیست به سیرو سفر میرود. او از جوانی روح بی آرامیداشت و پایبند به یک جا نبود و گردش ا طراف ج هان و د یدن مرد مان را میخوا ست و در وا قع ا ین اب یات ترجمان حال خودش بود:
به هیـچ یار مده خاطـر و به هیـچ دیار که برّو بحر فراخ است و آدمیبسیار
چو ماکیان به در خانه چنــد بینی جور چـرا سفر نکنی چون کبـوتر طیــار
زمین لگد خورد از گاو و خر به علت آن که ساکن است نه
ماننـد آسمان دوّار (سعدی، (1385
گذ شته از شوق ج هانگردی، ه جوم م غولان به ا یران و ک شمکش بین
اح فاد خوارزم شاهیان واتاب کان در فارس مو جب شد. تا دل از زاد گاه
بکند و مسافرتی را شروع کند. که بین سی تا چهل سال طول کشید.
ب غداد، سوریه و م که تا شمال افری قا را گ شت. او کا شمر، ه ند و ترکستان را هم دید و به موجب روایتی از سفر مکه به تبریز رفت و در آنجا با آباقان و صاحب دیوان و برادرش (جوینیها) دیدار کرد.
او در م سیر سفرهای طولانی خود به سرزمین کا شغر سین ک یان چین
قدم گذارده ا ست و هم اک نون در شهر کا شغر ب نای م سجدی ب نام آدی نه
معروف است که سعدی شیرازی از آن دیدن کرد، اکنون نیز داستان دیدار سعدی از ا ین م سجد و ن مازگزاری او در آن هم چ نان به ع نوان یادبود تاریخی، مورد تبادل فرهنگی دو ملت ایران و چین، در میان مردم بومی، دهان به دهان گفته میشود” (جان خویین، ذکر جمیل سعدی، (1373
وی در شام به یاد شیرازغزل میگوید و آرزو دارد که سپیده دمان از فراز تن گه الله اک بر به شهر ر سد و به روان شیخ کب یر و روز ب هان و
دیگر بزرگانش درود فرستاده که اگر به قدم رفته به سرباز آید.
فسایی، (1375
سعدی اینک به قدم رفته به سر باز آمد مفتی ملت اصحاب
نظر باز آ مد، (سعدی، (1385
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/6/31 5:52 صبح
مقاله جهانی شدن و اثرات آن بر خانواده و تعلیم و تربیت تحت فایل ورد (word) دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله جهانی شدن و اثرات آن بر خانواده و تعلیم و تربیت تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله جهانی شدن و اثرات آن بر خانواده و تعلیم و تربیت تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله جهانی شدن و اثرات آن بر خانواده و تعلیم و تربیت تحت فایل ورد (word) :
جهانی شدن یکی از مقوله های بحث انگیز و به روز می باشد که در همه ابعاد زندگی بشر تاثیر چشمگیری ایجاد نموده است و همه محققان و پژوهش گران را به بررسی آن وادار نموده است .در این مقاله نخست تعریف جهانی شدن و تاریخچه آن و سپس رویکردهای جهانی شدن ،فرصت ها و چالشهای جهانی شدن ،دیدگاه جهانی شدن درباره ایران ،خانواده در دنیای امروز،مادر جهانی شده و اثرات جهانی شدن برتعلیم وتربیت بررسی شده است
یکی از موضوعاتی که ذهن متفکران امروز را به خود مشغول کرده است مفهوم و واقعیت جهانی شدن وتاثیرات آن بردیگر شئون حیات بشری است؛اعم از اقتصاد، سیاست،فرهنگ ،محیط زیست ،رسانه ها،قومیت ها ،ملت ها و .....
کشورها وملت هایی که در عرصه های جهانی داعیه های ملی ،دینی و فرهنگی دارند ،همچون فرانسه ،ایران ،چین ،هند و...چالش های جدی تر و عمیق تری با این روند داشته و بالطبع بیشتر به تفگر و تامل و برنامه ریزی نیازمندند .
جهانی شدن بعنوان یکی از چالش های گریز ناپذیرپیش روی آموزش و پرورش درقرن 21ام در ابعاد سه گانه خود(اقتصادی ،سیاسی و فرهنگی )کشورهای مختلف را دستخوش تغییر و تحول می نماید .ازاینرو ویژگیها آثار این فرایند یکی از وظایف اصلی هر نظام تعلیم و تربیت و از جمله نظام آموزش و پرورش ایران می باشد .از جمله پیامدهای اقتصادی جهانی شدن که بر نظام آموزش و پرورش تاثیر می گذارد عبارتند ازتوجه بیشتر از نظام تعلیم و تربیت بر ْآموزش فنی و حرفه ای و استفاده بیشتر در تکنولوژی اطلاعات ،در بعد سیاسی جهانی شدن باعث کمرنگ شدن نظارت و تسلط دولت و حکومت برنظام تعلیم و تربیت است و دربعد فرهنگی جهانی شدن باعث تسلط فرهنگ غرب وکمرنگ شدن ویژگی های بومی به مخاطره افتادن هویت ملی و ارزشهای دینی و از طرفی ارتباطات فرهنگی بیشتر و شناخت سایر فرهنگها خواهد شد .
ازاین دیدگاه جهانی دارای فرصتها وچالش هایی درمواجهه بانظام تعلیم و تربیت ایران می باشد که با بهره گیری ازاین فرصتها وبا شناخت بهتر چالش ها می توان به حفظ میراث فرهنگی و اعتلای نظام تعلیم و تربیت در راستای جهانی شدن پرداخت.
کلید واژه ها : جهانی شدن و جهانی سازی ،رویکرد جهانی شدن ،فرصت و چالش های جهانی شدن ،خانواده،مادر جهانی شدن وتعلیم و تربیت جهان شده.
جهانی شدن و پیشینه آن :
سال های پایانی سده بیشتم و ماه های آغازین هزاره سوم میلادی با بحث های داغ ومناقشه انگیز درباره جهانی شدن همراه بوده است .مقامات حکومتی ،مشکلات اقتصادی کشور را به فشارهای ناشی از جهانی شدن نسبت می دهند ،گردانندگان بنگاههای اقتصادی کوناگون ،کوچک ترکردن شرکتهای خود را برای ادامه حیات در چهارچوب اقتصادی جهانی ضروری می دانند ؛طرفداران محیط زیست تأثیر مخرب جهانی شدن مهار شده را فریاد می زنند و پشتیبانان اجتماع های بومی مختلف نسبت به نابودی خرده فرهنگ ها و فرهنگ های کوچک در برابر موج فراگیر فرهنگ جهانی هشدار می دهند ،ولی باوجود کاربرد و اهمیت فراوان جهانی شدن ،معنا ومفهوم آن هنوز چندان روشن نیست.(دهشیری،1379،ص 72)
برای صراحت بخشیدن به این مفهوم برخی میان جهانی شدن و جهانی گرایی یاجهانی سازی(globalization & globalism )تفاوت قائل شده اند.منظور از جهانی شدن ،وضعی است که کم و بیش به طور طبیعی ،در نتیجه تحولات جهانی ،پیش می آید .برخی پدیده ها به طور طبیعی یااجتناب ناپذیر ،به تحولات جهانی منجر می شوند .برای مثال با بوجود آمدن رایانه و شبکه های ارتباطی خواه وناخواه مرزهای جغرافیایی در هم نوردیده می شوند و در نتیجه آن تحول جهانی رخ می دهد که طی آن ،جوامع و افراد آن در ارتباطی نزدیک با یکدیگر قرار می گیرند و از این طریق یکدیگر اثر می گذارند.در مقابل جهانی گرایی یاجهانی سازی تلاشی غالبا عمدی است که طی آن می کوشند نظامی ایدئولوژیک یااجتماعی – اقتصادی رابا پدیده های طبیعی جهانی شدن پیوند بزنندواز این طریق آن راجهانی کنند .این گونه جهانی گرایی ،از دهه هشتاد وبه موازات فروپاشی شوروی سابق ،شدت یافته است.(کلای ،1999 ،ص18)
تمایز مذکور مانند تمایزی است که میان جهانی شدن به منزله فرایندو در مقابل جهانی سازی به منزله طرح درنظر گرفته شده است. هنگامی که از جهانی شدن به منزله فرایند سخن به میان می آید ،منظور همان تحولات کم و بیش طبیعی است که نتایج به صورت ارتباط های فزاینده میان جوامع آشکار می شود.اما هنگامی که جهانی شدن به منزله طرح در نظر گرفته می شود،ناظر به تلاشی عمدی است برای آن که نظام فکری یا اجتماعی معینی در سطح جوامع گوناگون جهان گسترش و حاکمیت یابد.(باقری ،1383،ص 42و41)
گرچه تعریفی جامع ومانع ازجهانی شدن بسیاردشوار اما تعاریفی چند ارائه می شود .«جهانی شدن عبارتست از فرایند فشردگی فزاینده زمان و فضا که به واسطه آن مردم دنیا کم و بیش و به صورتی نسبتا آگاهانه در جامعه جهانی واحد ادغام می شوند.»(گل محمدی ،1383 ، ص20)
مصادیق این فرایند عبارتند از : کاهش هزینه های که مکان ،زمان و فضا برارتباطات و حمل ونقل تحمیل می کنند،فرسایش و فروریزی مرزها و دیگر عوامل محدودکننده و مقید کننده امر اجتماعی ،همسانی ساختاری ونهادی جوامع مختلف جهان وافزایش وابستگی متقابل انسانها در سطح جهان.که این مصادیق را می توان به واسطه شاخص های زیر سنجید:افزایش حجم انواع ارتباطات اجتماعی ،افزایش حجم حمل ونقل ، افزایش کستره تاثیر پذیری و تاثیرکذاری انسانها،شکل گیری و افزایش نهادهای فراملی و بین المللی وجهانگیر شدن نهادهای محوری غرب(اقتصاد سرمایه داری مدرن ) .(همان منبع ص 12و11)
کلارک جهانی شدن را عبارت می داند از :«گسترش تجددبه اقصی نقاط جهان و جهانگیر شدن ویژگی های محوری فرهنگ وتمدن غرب است .(کلارک ،1997،ص 23)
والترز نیز جهانی شدن رانوعی یکدست سازی اقتصادی،زیرنظر ایالت متحد امریکا توصیف می کند . (والترز،1379،ص23)
درباره تاریخچه جهانی شدن نیز نظریه های مختلفی ارائه شده است که از دیدگاه نئومارکسیست ها فرایند جهانی شدن هنگامی آغاز شده است که نطفه نظام جهانی بسته شده است واین تاریخ به 2500 سال پیش از میلاد مسیح می گردد. اما دسته ای از نظریه پردازان تاریخ جهانی شدن همان تاریخ تمدن جهانی می دانند که حدود 1500سال پیش از میلاد و از مصر باستان و تمدن سومر آغاز می شود .(هولتن ،1998،ص 24)
دسته دیگر از نظریه پردازان شکل گیری و نقطه آغاز فرایند جهانی شدن رابسیار کوتاه تر از نظریه پردازان دیکرمی دانند.شماری از این نظریه پردازان اعتقاد دارند که باشکل گیری تجدد،فرایند جهانی شدن نیز آغاز شد.مثلا گیدنز جهانی شدن راچیزی جز گسترش تجدد نمی داند.(کلاک ،1997،ص 23)
مارکس و انگلس هم درک تاریخ جهانی شدن و آغاز این فرایند رامستلزم درک وشناخت تاریخ سرمایه داری می دانند ،چون ازدیدگاه آنان نظام سرمایه داری همواره دست اندر کار یکپارچه سازی اقتصادی و فرهنگی جهان بوده است .(لوی ، 1998،ص 17)
رویکردهای جهانی شدن: فرآیند پرشتاب جهانی شدن در دهه های اخیر، زمینه های مناسب و انگیزه ای برومند برای بررسی و تحلیل این فرآیند پدید آورده و امروزه اقتصادی دانان، جامعه شناسان و عالمان سیاسی پر شماری درباره جنبه های گوناگون جهانی شدن می اندیشند که حاصل کار آنها نظریه هایی در رابطه با پیدایش، گسترش و تشدید فرآیند جهانی شدن و تاثیرها و پیامدهای آن در زندگی اجتماعی در جهان معاصر است. (کل محمدی، 1383، ص31)
در یک دسته بندی ساده، سه رویکرد نسبت به جهانی شدن وجود دارد که مختصات این رویکردهای، تعاریف مربوط را روشن می سازد. نخست؛ رویکرد منفی یا پروژه ای است. این دسته از متفکران، همچون اگناسیورامونه، هانس پیترمارتن، هارولد شومان، حسن حنفی، محمد عابدالجابری که در زمره مارکسیست های نو، رادیکال ها و ناسیونالیست ها هستند. از جهانی سازی به جای جهانی شدن سخن می گویند. به نظر آنان یکسان سازی فرهنگی و ملی فرهنگ های بومی، طراحی نظام جدید بین المللی بر پایه منابع قدرت ها و کشورهای توسعه یافته نقص حاکمیت دولت ها، قدرت یافتن شرکت های چند ملیتی و سرنگونی شرکت های ملی و کوچک از پیامدهای گریزناپذیر جهانی سازی است. این گروه که در ایران هم پیروان و مدعیانی دارد، جهانی شدن را غربی سازی و آمریکاسازی نامیده، معتقدند، اگر امپربالیسم، آخرین مرحله سرمایه داری است، جهانی شدن نیز آخرین مرحله امپریالیسم است. آنان معتقدند در خلال سال های 1948 تا 1998 حجم دارایی های کشورهای ثروتمند جهان، دو برابر شده و این حاکی از عمیق تر شدن شکاف طبقاتی است که خود، تهدیدی جدی برای رفاه و دموکراسی است. به نظر اینان جهانی شدن طرف بازنده و برنده دارد. کشورهای ثروتمند که حدود 86 درصد تولید ناخالص ملی کل جهان را در اختیار دارند و دارایی چند نفر از ثروتمندانشان، برابر با مجموع دارایی های 40 کشور فقیر است. طرف برنده هستند و مردم عادی و حاشیه نشینان، طرف بازنده هستند؛ از دکتر شاپور روانشناسی به عنوان یکی از متفکران و مخالفان سرسخت جهانی شدن می توان نام برد.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/6/31 5:52 صبح
مقاله علویان تحت فایل ورد (word) دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله علویان تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله علویان تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله علویان تحت فایل ورد (word) :
علویان
با آن که قیام صفاریان و جنگ های یعقوب و عمرو، بغداد را از نزدیک مورد تهدید قرار میداد، شورش صاحب الزنج هم موجب تزلزل اجتماعی قدرت خلفا میشد؛
قیام علویان زیدی در طبرستان و گیلان منجر به ایجاد دولتی انقلابی و پر تحرک در آن نواحی شد که هدف های شیعی و زیدی را دنبال میکردند.
از نظر خلفای عباسی این قیام، پیش از واقعه یعقوب لیث صفاری و صاحب الزنج اساس خلافت را تهدید مینمود. زیرا قیام علویان در واقع قیام بر ضد مسوده – آل عباس – و متضمن بیرون آوردن علم های سفید – شعار مخالفان عباسیان – و در حقیقت اعلام مخالفت با اساس خلافت آن ها بود.
خلافت عباسی و مخالفان سرسختش
البته کج مآبی ها و بد سیرتی های خلفایی همچون متوکل، در این سال ها موجب سرخوردگی عامه مسلمین از دستگاه خلافت عباسیان شده بود.
به علاوه، غلبه امیران ترک و حکام اطراف، به تدریج از خلافت بغداد جز شبح بی جانی باقی نگذاشته بود.
به همین سبب قیام علویان زیدی در سرزمین طبرستان و گیلان، همچون قیام ابومسلم مروزیدر خراسان، نشانههایی از تلاش مسلمین برای تبدیل خلافت و روی کار آوردن آل ابی طالب، به جای آل عباس جلوه میکرد.
از همین رو، هم طاهریان و هم صفاریان، مبارزه خود را با این علویان نشانهای از خوش خدمتی خویش به آل عباس جلوه میدادند.
چنان که سامانیان هم، در دفع آن چه نزد خلیفه بغداد فتنه و خروج مخالفان خلافت تلقی میشد، مجاهدت خود را به مثابه سعی در تقویت و تحکیم اساس خلافت عباسی، و مبارزه با آن چه که بنیاد مذهب عامه اهل سنت را تهدید میکرد، وانمود میساختند.
و این همه، نشان داد که به وجود آمدن دولت علویان در طبرستان بیشتر از تمام حوادث تکان دهنده دیگر آن ایام در نزد خلفای بغداد مایه تهدید بود.
هر چند نهضت زیدیه به سبب تفکر خاصش نسبت به جواز خروج امام، خود خالی از تفرقه و تزلزل دایم نبود. خلیفه عباسی, المستعین که در آن سال ها، هم از جانب ترکان سپاه، و هم از سوی مدعیان خلافت نگران بود، قیام زیدیان را در طبرستان به شدت مایه دغدغه خاطر یافت.
حکومت یکصد و هفتاد ساله علویان
علویان در طول یک صد و هفتاد سال کم و بیش در تاریخ سیاسی و اجتماعی طبرستان موثر واقع شدند. هر چند با گذشت زمان جانشینان آنان به تدریج از داعیههای نخستین دور شده, تنها ظاهر و شکل شعارگونهای از آرمان های اولیه را نگه داشتند ،اما دامنه نفوذ این عقیده به تدریج از مرزهای طبرستان، گیلان و دیلم پا بیرون نهاد و مردمان سایر بلاد نیز آیین علویان را پذیرا شدند.
در هر حال امارت زیدیه در دیلم و گیلان همچون امارت ایشان در طبرستان, قربانی منازعات داخلی و اختلاف های مذهبی شد، خاصه آن که, این بار، بر خلاف گذشته, علاقه عموم مردم در حمایت و تأیید آن ها رو به کاستی گذاشته بود.
این که غلام خدمتکاری به نام عمید، توانست بر ضد مولای خود سید ابوطالب معروف به «الثائر» فتنهای راه بیندازد و «مردم گیلان بدو پیوستند و سید را باز گذاشتند»، ضعف و تزلزل اعتقاد عامه را در حق آن ها نشان میدهد.
به همین سبب حتی غلبه بعضی داعیان یا مدعیان رهبری، در ادوار بعد هم، نتوانست استمرار مذهب «زیدیه» را در این نواحی تضمین نماید.
طریقه اسماعیلی و مذهب امامی که از عهد ناصر کبیر فعالیت تبلیغی آن ها قابل ملاحظه شده بود، نقش عمدهای در تضعیف مذهب زیدیه در این نواحی ایفا کرد.
دستگاه خلافت و قیام حسن بن زید
وحشت و اضطرابی که از قیام حسن بن زید در طبرستان «250 ق / 864 م» در بغداد به وجود آمد ظاهراً بیشتر ناشی از آن بود که اندکی پیش از قیام طبرستان، زیدیه در کوفه و واسط هم، به رهبری ابوالحسین یحیی بن عمر- نواده زیدبن علی و معروف به قتیل شاهی – قیام خونینی به راه انداخته بودند (رجب 250 ق / آگوست 864 م).
یحیی هم مثل حسن بن زید در تهیه خروج خویش دعوت به «الرضا من آل محمد» کرده بود و
همچون وی در بیعت, غیر از الزام تمسک به کتاب و سنت؛
• اقامه عدل،
• اعانت مستضعفان و
• نصرت اهل بیت را
در استرداد حق از غاصبان طلب میکرد.
این که تعداد زیادی از اعراب هم با زیدیه در کوفه و واسط بر یحیی گرد آمدند و به خصوص این که در بغداد، تختگاه خلیفه هم جمع کثیری از عامه، دعوتش را با علاقه اجابت کردند، خلیفه عباسی, المستعین و اطرافیانش را از قدرت زیدیه وحشت زده کرد، چنان که بعد از شکست و قتل یحیی که به وسیله محمد بن طاهر انجام شد، تأسف و تأثر زیادی را در میان مردم در پی آورد.
مرثیههای بسیاری را که در سوگ او سروده شد, و متضمن لعن و نفرین نسبت به قاتلان وی و الهام بخش شاعران عصر بود، به قدری شدید و جدی بود که خلیفه و طاهریان هیچ یک جرأت نکردند سر بریده او را به نشانه پیروزی در معرض تماشای عموم بگذارند.
همین مطلب از یک سو،
• تزلزل خلیفه و نزدیکانش را در برخورد به غائله زیدیه نشان می داد
و از سوی دیگر،
• ناخرسندی عموم مردم از خلافت عباسیان را بر ملا می ساخت.
ظهور علویانِ دیگر مثل
• محمد بن جعفر علوی در ری «250 ق / 864 م» که دعوت به «الرضا» نیز میکرد و
• حسین بن محمد, معروف به کوکبی, در قزوین، که عامل خلیفه را از آنجا بیرون راند، و همچنین
• قیامهایی که توسط علویان در نینوا، مکه و کوفه «251 ق / 865 م» برپا شد،
خروج زیدیه را در طبرستان برای خلیفه و طاهریان به شدت مایه دغدغه و اسباب دل نگرانی ساخت.
استحکام قدرت طاهریان
به هر حال با توسعه نفوذ طاهریان در طبرستان که به دنبال دفع فتنه مازیار، خروج یحیی و رفع تهدید برخی حکام محلی جبال طبرستان حاصل شد، قدرت طاهریان در قسمت عمده طبرستان که حتی در شهرهای جلگهای آن یعنی؛ آمل، ساری، کلار و رویان نیز تا آن زمان غالباً فقط تسلطی اسمی به نظر میرسید، استحکام یافت و عمال آنها در این شهرها در اخذ صدقات و رسوم از رعایا و در جمع خراج از حکام جبال یکه تاز ماندند
سید محمد بن ابراهیم علوی
250 ق / 864 م
در زمان والی طاهریِ طبرستان، سلیمان بن عبدالله از نوادگان طاهر که در جرجان میزیست و امارت طبرستان را از جانب محمد بن طاهر که امارت خراسان در دست او بود، به وی محول شده بود،
نایب و پیشکار ستم پیشهاش محمد بن اوس بلخی، ظلم و بیداد را در منطقه از حد گذراند و موجب ناخرسندی شدید مردم شد.
بالاخره در کلار و چالوس دو برادر به نام
• محمد
• جعفر،
پسران رستم، که هر دو از نام آوران ناحیه و همچنین مورد اعتماد و قبول مردم بودند، در این باره به معارضه پرداختند.
پسران رستم و سرکردگان دیلم که خود را بر ضد نظام عباسیان، آماده قیام یا ملزم بدان میدیدند، با مشاهده زهد و پارسایی نمایانی که در رفتار سادات و خویشانی از علویان ولایت که از مدت ها پیش غالباً از خوف خلفا و عمال آنها به این نواحی دور دست پناه آورده بودند، در آنها به چشم اعتماد و احترام مینگریستند و همین طور به خاطر مظلومیتشان، نسبت به آنان احساس همدردی و همدلی میکردند.
بیعت با سید محمد ابراهیم علوی
از این رو با اهالی سایر روستاهای مجاور به نزد سید محمد ابراهیم علوی، از اخلاف زید بن حسین «ع» و از داعیان و علمای زیدیه که در آن ایام در ناحیه رویان اقامت داشت، رجوع کردند و
از او خواستند تا بیعت آن ها را بپذیرد و رهبری آنان را در محاربه طاهریان قبول کند، تا بدین وسیله مسلمانان ولایت به برکت او از دست این ظالمان خلاصی یابند.
وی این دعوت را نپذیرفت، اما آن ها را به نزد خویشاوند و شوهر خواهرش، سید حسن بن زید علوی، رهنمون کرد که به قول وی «شجاع و کافی و عالم و حرب ها دیده و وقایع و حوادث را پس پشت کرده»
و در آن زمان در ری اقامت داشت.
سید محمد بن ابراهیم در این باره نامهای به سید حسن نوشت و از او تقاضا کرد تا اهالی طبرستان و دیلم را در این باره یاری رساند
حسن بن زید
« 270- 250ق / 884 – 864 م»
حسن بن زید بن اسماعیل، بنیانگذار علویان زیدیه، در ری اقامت داشت که بنا به توصیه سید محمد بن ابراهیم علوی، اهالی و بزرگان دیلم و طبرستان با وی بیعت کرده او را به فرماندهی خود در نبرد با طاهریان و عمالشان در منطقه برگزیدند.
اعیان و بزرگان دیلم، کلار و رویان در قریه سعید آباد به استقبال حسن بن زید رفتند «رمضان 250 ق / مارس 884 م» و با او بیعت نمودند که به دنبال این بیعت، عُمالِ محمد بن اوس و گماشتگان طاهریان را از سرزمین خویش بیرون راندند.
این بیعت مانند آن چه که در مورد خلفا مرسوم بود، با قبول متابعت کتاب، سنت و اقامه امر به معروف و نهی از منکر بود که سید در عید رمضان آن سال، به دنبال اخذ بیعت، در کجور به مصلی رفت و در پایان نماز عید، خطبهای متضمن بر قبول رهبری خواند.
در همین ایام بزرگان دیلم و همچنین اسپهبدان جبال نسبت به او اظهار فرمانبرداری میکردند تا این که قدرتش، مدت کوتاهی بعد از ورود به رویان و پایدشت، تقریباً بلا منازع شد و سید حسن به قول ابن اسفندیار
«به موافقت اهل طبرستان دل قوی شد».
منازعات با طاهریان بر سر ری
در طی این گیر و دار که عمال طاهریان از هر جا رانده و اخراج میشدند, به سلیمان بن عبدالله ملحق می گشتند و سرداران دیلم و اسپهبدان جبال نیز به امام علوی میپیوستند.
در جنگ هایی که در آمل و ساری روی داد، عاقبت سپاه سلیمان بن عبدالله منهزم شد و سلیمان ناچار زن و فرزند خویش را رها کرده، متواری گردید.
به دنبال این پیروزی سید حسن برای ولایات طبرستان از جانب خود، حکام تازهای تعیین کرد و به نواحی دماوند، فیروزکوه و نواحی ری نیز داعیانی گسیل نمود تا این که در اندک مدتی از تمامی مردم طبرستان برای خود بیعت گرفت.
در این هنگام, لشکری به ری فرستاد و عمال طاهریان را نیز از آن دیار بیرون راند. ولایت ری را نیز به محمد بن جعفر طالبی که در آن جا به مخالفت طاهریان برخاسته بود، واگذار کرد، اما چون اهل ری از سیرت جعفر طالبی رضایت نداشتند، عاقبت در برابر سپاهی که طاهریان جهت استرداد ری گسیل کردند، از عهده مقاومت بر نیامد و اسیر شد.
به این ترتیب ری بار دیگر به دست طاهریان افتاد، اما سید علوی، نیروی تازهای برای تسخیر آنجا فرستاد تا این که سرانجام شهر ری به قلمرو امام زیدی پیوست.
بالاخره به دنبال غلبه نهایی بر طاهریان در «ذی الحجه 250 ق / ژانویه 865 م»، سید حسن یک چند ساری را تختگاه خویش ساخت و اسپهبدان جبال هم که از طاهریان حمایت کرده بودند و یا در طول جنگ سید حسن با طاهریان، بی طرف باقی مانده بودند، پس از شکست نهایی آنها با سید از در مطاوعت و معذرت خواهی درآمدند.
سید حسن که تمام طبرستان را بدون معارض یافت، فرمان داد تا به تمام نواحی قلمرواش نامه بنویسند تا در همه جا مطابق مذاهب شیعه
• «در بانگ نماز، خیرالعمل گویند»،
• بسم الله را در نماز به جهر ادا نمایند و
• در نماز صبح قنوت واجب دارند.
او همچنین طبق اعتقاد معتزلهای که مذهب زیدیه نیز با آن توافق داشت، در مبارزه با قول اهل سنت که کلام الله را غیر مخلوق میدانستند، سختگیری هایی به جا آورد.
علویان طبرستان قدرتی دربرابر خلافت عباسی
بدین گونه در طبرستان، حکومت علویان با قیام حسن بن زید، پا گرفت و امامت زیدیه در آن جا مبارزه با کسانی را که به تعبیر آن ها «هوادار مسوده» و در واقع طرفدار عباسیان و اهل سنت محسوب میشدند وجهه همت ساخت و در عقوبت و نکال آن ها اهتمام تمام به جا آورد،
چنان که قلمرو علویان در طبرستان به قلمرو خلافت جدیدی تبدیل شد که مدعی خلافت عباسیان و معارض آن ها بود و در واقع خود را نه با طاهریان و سامانیان ، بلکه با عباسیان رو به رو می دید.
به هر حال وقتی که طبرستان به تصرف سید درآمد، سپاهی به حدود جرجان فرستاد «ذی الحجه 253 ق / دسامبر 867 م» که این سپاه به هر جا میرسید، مورد استقبال و اظهار علاقه مردم واقع میشد.
چندی قبل از آن نیز به دنبال فتح ری، ولایت قزوین، زنجان و ابهر با مساعدت جستان بن وهسودان، امیر دیلم، به قلمرو او ملحق شد «252 ق / 866 م» و سادات و علویان از
• حجاز،
• شام و
• عراق
به درگاهش روی آوردند.
به این ترتیب, قدرت حسن بن زید برای خلیفه بغداد به شبح هول انگیزی تبدیل شد.
مرگ محمد بن عبدالله طاهر در بغداد «ذی الحجه 253 ق / دسامبر 867 م» و
غلبه زیدیان بر جرجان که سرانجام به فرمانروایی محمد بن طاهر امیر خراسان در آن ولایت خاتمه داد «257 ق / 870 م»، حسن بن زید را با آن که چندین بار از سپاه خلیفه شکست خورده بود، قدرت فوق العادهای بخشید.
با این که غلبه یعقوب لیث صفاری بر نیشابور موجب پایان گرفتن کار طاهریان در خراسان شد «259 ق / 872 م»، ولی موضع او چنان استواری پیدا کرد که حتی به رغم لشکرکشی یعقوب به طبرستان که منجر به انهدام سپاه سید شد، باز تزلزلی در ارکان فرمانرواییاش پدیدار نشد چنان که خلیفه هم که خود با ماجراجویی های یعقوب و شورش های صاحب الزنج درگیر بود، در برابر توسعه روز افزون قدرت سید حسن، نتوانست کاری از پیش ببرد.
منازعات علویان طبرستان با همسایگانشان
باری علویان زیدیه مذهب, که به دعوت شورشگران طبرستان و برای رهایی مردمان آن دیار از مظالم عمال آل طاهر به آن ولایت رفتند، در طی مدت بیست سال چنان قدرتی پدید آورد که مدت ها مقاومت شورشگران و مدعیان نیز نمیتوانست آن را متزلزل سازد و حتی جنگ و شکست هم که گاه منجر به متواری شدن سید حسن میشد،
هرگز مانع از احیاء قدرت و تجدید حیات سریع آن نمیشد.
طغیان ها و تحریکات دیلمیان و حکام ری و لاریجان و اسپهبدان جبال هم که در سال های آخر عمر سید حسن در فرو نشاندن آن ها مصروف شد، از حیثیت و قدرتش نکاست و شدت و خشونت او در تنبیه و عقوبت یاغیان اطراف، تا بدان جا کشید که دست و پای هزاران تن از راهزنان دیلم را در گرگان برید.
در پایان عمر، بیماری در اندامش پدید آمد که تا یک سال نتوانست بر اسب سوار شود که سرانجام در اثر همان بیماری وفات یافت «رجب 270 ق / ژانویه 884 م».
در عهد او یک بار راهزنان دریایی روس در آبسکون پیاده شدند که وی در دفع آنها به جد کوشید، چنان که تمامی راهزنان را کشت
ابوالحسن احمد بن محمد
«270 – 271 ق / 884 م»
با مرگ سید حسن، امامت زیدیه به حکم وصیت او به برادرش محمد بن زید رسید.
اما چون محمد در آمل نبود، علوی دیگری که داماد داعی و ابوالحسن احمد بن محمد نام داشت، داعیه خروج یافت و با عنوان «القائم» به مدت ده ماه خلافت محمد بن زید را مواجه با منازعات خانوادگی کرد.
اما با ورود محمد زید به ساری «جمادی الاولی 271 ق / نوامبر 884 م»، القائم که مصادره و تعدی های زیادی بر مردم روا داشته بود ، آنها را به شدت بر ضد خود برانگیخت . القائم به آمل رفت و بلافاصله از آن جا کوچ و از طریق چالوس عازم سرزمین دیلم شد.
اما چندی بعد به وسیله سپاه محمد بن زید دستگیر و با عدهای از دیلمیان که او را در این عصیان یاری کرده بودند به ساری اعزام شد که به قول ابن اسفندیار، از آن پس، دیگر هرگز کسی ایشان را ندید و گفتند که در بین راه به هلاکت رسیدند.
محمد بن زید
«287 – 271 ق / 900- 884 م»
محمد بن زید ریاست واقعی و بی منازع خود را پس از غلبه بر ابو الحسن احمد بن محمد، مدعی خانوادگی آغاز کرد و در رفع آثار دوران فرمانروایی القائم تا آن جا پیش رفت که فرمان داد، آن چه را که او از مردم مصادره کرده بود، محاسبه و اخذ نمایند و این که خواهرش، سکینه، که همسر حسن بن زید بود، تمامی جواهرات او را که ظاهراً القائم، خلیفه بغداد به او داده بود، باز ستاند و آن را خرج استرداد قسمتی از این اموال به مردمان کرد.
داعی جدید، اسپهبد جبال، رستم بن قارن را از طبرستان بیرون کرد و وقتی به شفاعت و اصرار عمرو لیث صفاری که مقارن این ایام بر خلاف رضای باطنی خلیفه، گرچه با فرمان او، حکومت خراسان را داشت؛ به وی اجازه بازگشت داد و او را وا داشت تا تأدیه خراج های گذشته را تعهد نماید و سپاه جنگی هم نداشته باشد.
منازعات داعی کبیر
محمد بن زید، گرگان را که از زمان برادر در آن جا حکومت داشت، تختگاه خویش ساخت.
• در طبرستان مشکل عمده او قدرت اسپهبدان جبال بود که گه گاه در مقابل علویان یا با عمال خراسان و ری بر ضد داعی همدست میشدند.
از این جمله، اسپهبد رستم بن قارن بود که در اواخر عهد حسن بن زید بر ضد داعی تحریکاتی انجام میداد و چنان که گفته شد او را از طبرستان بیرون راند و تنها با شفاعت عمرولیث اجازه بازگشت به او داد.
محمد بن زید در همان اوایل استقرار قدرت خویش، ظاهراً به دعوت و درخواست اهل ری که از عامل ترک، اساتکین و تعدی ها و ناروایی های پسر او، اذکوتکین، ناخرسند بودند، لشکری برای تسخیر آن ولایت به راه انداخت،
اما در جنگی که روی داد شکست سختی خورد و تلفات بسیار داد «272 ق / 845 م».
مردم ری که موجب و محرک این جنگ و شورش بودند، ناچار شدند با اذکوتکین که غنایم بسیاری از سپاه داعی به چنگ آورده بود، سازش کنند و جریمه هنگفتی از مال خود را بپردازند.
چندی بعد مقارن غلبه رافع بن هرثمه بر نیشابور، محمد بن زید از گرگان به آمل آمد و در همان ایام پسر خود محمد را که کودک خردسالی بود به ولایت عهدی خود برگزید.
• مع هذا تحریکات اسپهبد رستم بن قارن که به اجازت محمد بن زید به طبرستان باز گشته بود، ادامه پیدا کرد، از این رو، محمد بن زید را واداشت تا دست رستم را از ولایات جبال به کلی کوتاه سازد.
اسپهبد رستم گریخت و نزد رافع بن هرثمه که در خراسان نایب عمرو لیث بود رفت.
رستم، رافع را به تسخیر جرجان ترغیب کرد و محمد بن زید نیز نتوانست در برابر سپاه رافع از جرجان دفاع کند در نتیجه به استرآباد عقب نشینی کرد و از آن جا به آمل رفت.
رافع هم او را تعقیب و تا ولایات دیلم سپاهش را پیش برد. البته کمک اسپهبد رستم و همدستی اسپهبد شهریار بن بادوسپان هم که از داعی ناخرسند بودند، از اسباب غلبه رافع شد که داعی از این اتحاد اسپهبدان، لطمات بسیار دید.
رافع که در آغاز، عامل خلیفه در خراسان بود، بعدها علیه عباسیان سر به شورش برداشت و برای تحکیم مواضع خود با محمد بن زید دست دوستی و اتحاد داد و به نام محمد، خطبه خواند.
اسپهبد رستم را نیز به حیله فریب داد و او را دستگیر و نزد داعی فرستاد تا این که در زندان درگذشت.
تسخیر خراسان
وقتی عمرو لیث جریمه زیادت طلبی خود را با اسارت به دست امیر سامانی پرداخت، داعی طبرستان که متملقان اطرافش، او را زیاده از حد به قدرتش مغرور و از شهرت و محبوبیتش مطمئن کرده بودند،
از ساده دلی یا از جاه طلبی زیاد، چنان پنداشت که امیر ماوراء النهر به خراسان نظری ندارد و به ولایت خویش قانع خواهد ماند که در نتیجه خراسان بی دفاع مانده است.
از این رو به جرجان رفت و از آن جا با جمع کثیری از سواره و پیاده، عازم تسخیر خراسان شد و هر چه امیر سامانی از او خواست تا به جرجان باز گردد، نپذیرفت «287 ق / 900 م». اسماعیل سامانی، که امارت خراسان از جانب خلیفه به وی واگذار شده بود،
محمد بن هارون سرخسی را که با راه ها و گذرگاه های طبرستان آشنایی داشت به همراه سپاهی گران برای دفع محمد بن زید فرستاد.
در نزدیک دروازه جرجان جنگ سختی روی داد که محمد بن زید در طی آن تهور و شجاعت بسیاری نشان داد، چنان که در آغاز، محمد بن هارون پای به فرار نهاد و چون اصحاب داعی در طلب گریختگان به هر سو پراکنده شدند، محمد بن هارون بازگشت و سپاه داعی را شکست سختی داد.
پسر و ولیعهد داعی، زید بن محمد، به اسارت افتاد و او را به بخارا فرستادند. خود محمد بن زید نیز در این میان جراحات زیادی برداشت که چند روز بعد منجر به مرگ او شد.
پایان کار داعی کبیر
محمد بن زید داعی مطلق و به قول اسفندیار، داعی کبیر خوانده میشد.
بنا به روایات، شاعر، فاضل، عارف و نیکو سیرت بود.
مرگ او در نزد سادات و علماء، غالباً با تأثر و تأسف تلقی شد.
سرش به بخارا فرستاده شد و تن بی سرش در نزدیک دروازه جرجان دفن شد.
با شکست و مرگ او، اهل طبرستان استقلال خود را و زیدیان ولایت، رهبری را که نزد آن ها، نمونهای از سجایای عالی محسوب میشد از دست دادند
کلمات کلیدی :