ارسالکننده : علی در : 95/3/11 6:14 صبح
تحقیق درآمدی بر نظریه شخصیت بر مبنای اندیشه دینی تحت فایل ورد (word) دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق درآمدی بر نظریه شخصیت بر مبنای اندیشه دینی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق درآمدی بر نظریه شخصیت بر مبنای اندیشه دینی تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
الف) روش پژوهش
ب) مبانی نظری مربوط به ماهیت انسان
ج) ساخت شخصیت
1 الگوی ریختشناختی
2 الگوی ابعادی عاملی
3 الگوی پویشی
4 الگوی دینی
د) مفاهیم اساسی
ه ) ابعاد شخصیت
و) تحول شخصیت
1 مبانی نظری تحول از دیدگاه اسلام
2 انواع تحوّل
ز) آسیبشناسی روانی
ح) شخصیت سالم در رویکرد دینی
بحث و نتیجهگیری
پینوشتها:
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق درآمدی بر نظریه شخصیت بر مبنای اندیشه دینی تحت فایل ورد (word)
ابن بابویه القمی(الشیخ الصدق)، علل الشرایع، بیروت، داراحیاالتراث، 1414ق
احمدبن فارس، معجم مقاییس اللغه، تحقیق:عبدالسلام محمد هارون، مصر، شرکه مکتبه مصطفی البابی و اولاده، 1404 ق
التمیمی الآمدی، عبدالواحد، غررالحکم، تهران، انصاری، 1371.
انجمن روانپزشکی امریکا، راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ترجمه محمد رضا نیکخو، چ چهارم، تهران، سخن، 1388
باقری، خسرو، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، چ دوم، تهران، مدرسه، 1370
بشیری، ابوالقاسم، «ارزیابی و مقایسه سطح پرخاشگری و ارتباط آن با مولفههای شخصیت»، پایان نامه ارشد، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، 1378
ـــــ ، الگوی انسان کامل با رویکرد روانشناختی، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، 1389
جوادی آملی، عبدالله، فطرت در قرآن،قم، اسرا، 1384
بینام، الحدیث، فرید، چ پنجم، بیجا، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1366
الحر العاملی، محمدبن حسن، وسایل الشیعه، قم، موسسه ال البیت، 1409 ق.
الحرانی، الحسن بن علی(ابن شعبه)، تحف العقول، تحقیق: علی اکبر الغفاری، قم، موسسه النشر الاسلامی، 1404ق
دادستان، پریرخ، روانشناسی مرضی، چ نهم، تهران، سمت، 1387
راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، تحقیق:صفوان عدنان داوودی، بیروت، دارالقلم، 1412ق
شجاعی، محمد صادق، نظریههای انسان سالم با نگرش به منابع اسلامی، قم، موسسه امام خمینی، 1389
شرفی، محمدرضا، مراحل تحول و رشد انسان، چ ششم، تهران، وزارت ارشاد، 1375
شولتز، دوان، نظریههای شخصیت، ترجمه یوسف کریمی، چ هفتم، تهران، ارسباران، 1387
طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، موسسه نشر اسلامی، 1370، ج 16
طبرسی، رضیالدین ابونصر بن فضل، مکارم الاخلاق، بیروت، موسسه اعلمی، 1392ق
فیاضی، غلامرضا، علم النفس فلسفی، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، 1389
کریم زاده،صادق، «بنیانهای نظری تحول اخلاقی از دیدگاه قرآن» رساله دکترا، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، 1390
کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، چ نهم، تهران، ارسباران، 1388
مای لی و ربرتو، ساخت، پدیدآیی و تحول شخصیت، ترجمه محمود منصور، چ پنجم، دانشگاه، 1387
محمدبن یعقوب الکلینی، تحقیق: علی اکبر الغفاری، بیروت، دارصعب و دارالتعارف، 1401ق
محمدی ری شهری، محمد، لعقل والجهل فی الکتاب واسنه، قم، دارالحدیث، 1421ق
_____ ، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، 1385
مصباحیزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، 1388، ج اول
ـــــ ، محمد تقی، به سوی او، چ دوم، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، 1388
موسوی نسب کرمانی، سید محمد رضا، «بررسی تحول دعا در کودکان و نوجوانان»، پایاننامه دکتری، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)
نوذری، محمود، «بررسی تحول ایمان به خدا در دوره کودکی، نوجوانی و آغاز جوانی»، پایاننامه دکتری، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، 1390
نورعلیزاده، مسعود، «رابطه خداآگاهی با خودآگاهی و تأثیر آن بر سلامت روان»، پایان نامه ارشد، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، 1390
چکیده
هدف پژوهش حاضر آن است که با استفاده از آموزههای دینی، الگوی جدیدی با نگرش به متون دینی برای مطالعه شخصیت ارائه کند؛ الگویی که بر اساس آن بتوان ساخت، پدیدآیی و تحول شخصیت را تبیین کرد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی بوده که ابتدا به شناسایی مفاهیم اساسی الگو در متون دینی پرداخته، سپس ارتباط این مفاهیم با یکدیگر در چارچوبی منطقی بررسی شده تا مؤلفههای اصلی ساخت شخصیت به دست آید. یافتههای پژوهش، حکایت از آن دارد که مفاهیم اساسی به دست آمده از متون دینی عبارتاند از: نفس، فطرت، عقل، جهل و قلب. نتایج پژوهش نشان میدهد که نفس بیانگر ساخت اولیه شخصیت است که درون خود، عناصری فطری و غریزی را دارد. این عناصر در تعامل با یکدیگر قرار میگیرند، سپس کل ارگانیزم با عوامل محیطی تعامل بر قرار میکند. این تعامل دو سویه جنبه کنشوری و پویشی شخصیت را نشان میدهد و حاصل آن پدیدآیی شخصیت است.
کلید واژهها: شخصیت، ماهیت انسان، نفس، فطرت، عقل، جهل و قلب.
مقدمه
در سال 1879م که علم روانشناسی بهعنوان یک دانش مستقل پا به عرصه وجود گذاشت، اهمیت و ضرورت بحث شخصیت هنوز برای برخی چندان روشن نبود، چه اینکه روانشناسان با روش آزمایشی به مطالعه فرایندهای روانشناختی پرداختند. این روش تنها میتوانست آن دسته از فرایندهای ذهنی، مثل احساس، ادراک و یادگیری را مطالعه کند که تحت تأثیر محرکهای بیرونی قرار داشته و بهوسیله آزمایشگران قابل دستکاری و کنترل بودند. بنابراین، با چنین رویکردی، دیگر امکان مطالعه موضوعی پیچیده و چند بعدی مثل شخصیت وجود نداشت
در دهه اول قرن بیستم «رفتارگرایی» توسط واتسون بهعنوان رویکردی غالب شکل گرفت. در این رویکرد، تصویری مکانیکی از انسان ارائه شد؛ یعنی انسان ماشینی بدون فکر تلقی شد که محرکهای گوناگون بر وی وارد میآیند و او متناسب با یادگیریهای قبلی خود، پاسخ مناسبی به هر یک از محرکها میدهد. رفتارگرایی، شخصیت را چیزی بیش از تجمع رفتارهای آموختهشده یا نظامهای عادتی نمیدانست. به موازات این رویکرد و شاید کمی زودتر، از اوایل قرن بیستم «اولین گروه از نظریهپردازان شخصیت، تحت عنوان «روانتحلیلگران جدید» به دور از خط فکری روانشناسی آزمایشی و با الهام از رویکرد روانتحلیلی فروید شکل گرفت. این گروه از نظریهپردازان بر خلاف رفتارگرایان، هم بر تمامیت انسان و کارکردهای او در دنیای واقعی تأکید ورزیده و هم به تأثیر نیروهای هشیار و ناهشیار در رفتار اعتقاد داشتند. در نتیجه، نظریهپردازان اولیه شخصیت در نظریه خود به گمانهزنی پرداخته و بیشتر بر استنباط به دست آمده از مشاهدههای رفتار بیماران خود متکی بودند تا به تحلیل خاصی که از روانشناسی آزمایشی نتیجه گرفته میشد
بنابراین، مطالعات شخصیت تا دهه سوم قرن بیستم در دو سنت جداگانه و با روشهای متفاوت ادامه داشت تا اینکه از دهه 1930م به بعد تغییرات چشمگیری رخ داد. در این دوره، چاپ کتابهای تخصصی متعدد، ارائه درسهای دانشگاهی و انجام پژوهشهای گوناگون در زمینه شخصیت و این آگاهی فزاینده که بعضی از جنبههای روانتحلیلگری را میتوان وارد روانشناسی کرد، مطالعات شخصیت را در روانشناسی امریکایی به حوزه رسمی منظمی تبدیل کرد. بدین ترتیب، روانشناسان متقاعد شدند که امکان گسترش مطالعه شخصیت وجود دارد
از نیمه دوم قرن بیستم، جنبش جدیدی بهنام جنبش استعدادهای بشری بهوجود آمد که حاصل آن، شکلگیری نیروی سومی در روانشناسی شد با عنوان «روانشناسی کمال یا روانشناسی انسانگرایانه». حامیان این جنبش با دیدی نو به ماهیت انسان، و با دیدی انتقادی به سنتهای قبلی، مدعیاند که انسان واجد ظرفیتهای بالقوه زیادی است و سطح مطلوب کمال و رشد شخصیت را فراسوی بهنجاری میدانند. آنها بر این باورند که تلاش برای تحقق بخشیدن به تمامی استعدادهای بالقوه آدمی، امری ضروری است. به عبارت دیگر، رهایی از بیماری عاطفی یا نداشتن رفتار روانپریشانه برای اینکه فردی را سالم بدانیم کافی نیست. نداشتن بیماری عاطفی تنها نخستین گام ضروری به سوی رشد و کمال است و انسان پس از این گام، راهی دراز در پیش دارد
بنابراین، باید تغییرات اساسیتری، هم در زمینه روششناسی و هم در قلمرو منابع مطالعاتی در حوزه شخصیت رخ دهد، تا تحولی عمیق در زمینه مطالعات شخصیت پدید آید. در این پژوهش سعی بر آن است که گام کوچکی در همین راستا، برداشته شود
بحث درباره شخصیت و ارائه هر گونه اظهار نظری در این زمینه، مستلزم شناخت ماهیت انسان است، زیرا اول باید مشخص شود که انسان از چه ساحتهای وجودی بهرهمند است، چه صفات و انگیزههایی در وجود او نهفته است، چه کششها و غرایز و فطریاتی دارد، کدامیک از این خصوصیات، ذاتی اوست و بهطور طبیعی در وی یافت میشود و کدامیک از این خصوصیات، اکتسابی است. آیا اساساً انسان سرشتی مخصوص به خود دارد؟ یعنی آیا انسان پارهای از خصوصیات فراحیوانی دارد و این ویژگیها بهطور مشترک در همه افراد بشر یافت میشود یا نه، و در صورت وجود طبیعت مشترک، قلمرو آن کجاست؟
هدف اصلی پژوهش ارائه الگویی دینی برای مطالعه شخصیت است به گونهای که زمینه نظریهپردازی در باره «شخصیت» را فراهم نماید. از آنجا که ارائه الگو در باره شخصیت با نگرش به متون دینی از مباحث مهم و کلیدی است، بررسی جامع آن مستلزم آن است که دستکم در حوزه روانشناسی و دین، مورد مطالعه قرار گیرد. تحقیقاتی که تاکنون در این زمینه انجام گرفته، هرکدام از زاویهای خاص به موضوع نگریسته و در واقع، گوشهای از دنیای پهناور درون و ابعاد پیچیده شخصیت آدمی را از دیدگاه خود توصیف کردهاند و حاصل آن نظریههای است که ارائه شده. با وجود این، هنوز زوایایی از شخصیت آدمی بر ما پوشیده است که نیازمند پژوهشهای جدیدی است
به نظر میرسد که تاکنون مطالعات جدی و قابل توجهی در باره شخصیت با نگرش به منابع دینی انجام نشده است. و این فقر پژوهشی باعث شده افراد سطحینگر با برداشتهای ناقص و احیاناً نادرست به اظهار نظرهای خامی بپردازند و آنرا به دین نیز نسبت دهند. بنابراین، انجام پژوهشهای روشمند در موضوعات روانشناختی، به ویژه در حوزه شخصیت، امری ضروری و اجتنابناپذیر است
در این نوشتار، نخست به بررسی مبانی نظری و مفروضههای اساسی مربوط به ماهیت انسان با نگرش به منابع دینی پرداخته خواهد شد، زیرا منشأ بسیاری از مباحث در تفسیری است که از انسان ارائه میشود. آنگاه درباره مفاهیم اساسی و عناصر اصلی تشکیلدهنده نظریه شخصیت، بحث و گفتوگو صورت خواهد گرفت. با توجه به اهداف پژوهش این سؤالها در اینجا مطرح میشود
1 آیا مفاهیمی در منابع دینی وجود دارد که در تبیین ساخت و پدیدآیی شخصیت بتوان از آن سود جُست؟
2 فرضهای اساسی مربوط به ماهیت انسان با نگرش به منابع دینی کداماند؟
3 آیا برای مطالعه شخصیت میتوان الگوی دینی ارائه کرد، چگونه؟
الف) روش پژوهش
با توجه به اینکه این پژوهش بر اساس دو حوزه دین و روانشناسی انجام شده است، در وهله نخست باید با مطالعه متون دینی به مفهومشناسی پرداخته، مفاهیم نزدیک به موضوع، یعنی شخصیت را در قرآن و روایات شناسایی کرده، سپس با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به مفهومسازی پرداخته شود. در مرحله بعد ارتباط این مفاهیم را با یکدیگر در یک چهارچوب منطقی، بررسی کرده تا مؤلفههای اصلی ساخت اولیه شخصیت به دست آید
ب) مبانی نظری مربوط به ماهیت انسان
بحث در باره شخصیت و ارائه هر گونه اظهار نظری در این زمینه، مستلزم شناخت ماهیت انسان و مبانی مربوط به آن است، چه اینکه همه صاحبنظرانی که در باره انسان و ماهیت وی سخن گفتهاند بهطور ضمنی نوعی پیشفرض را در مورد انسان پذیرفتهاند. این پژوهش نیز از این قاعده مستثنی نیست و باید موضع نگارنده در این زمینه با توجه به آموزههای دینی مشخص شود. بنابراین، نخست، مبانی وحیانی هستیشناسانه مربوط به ماهیت انسان، بررسی خواهد شد
منظور از مبانی وحیانی هستیشناسانه آن دسته از ویژگیهایی است که جنبه هستیشناسانه داشته و ناظر به ساحتهای وجودی انسان، جایگاه او در نظام هستی و هدف نهایی او است. این مبانی که روانشناسان از آن به مفروضههای اساسی یاد کردهاند، عبارتاند از
انسان موجودی دو ساحتی است؛ یعنی علاوه بر جنبه مادی و جسمانی از ساحت غیر مادی که عنصری ملکوتی و الهی است و در فرهنگ قرآنی از آن به «روح»3 تعبیر میشود، بهرهمند است، و حقیقت واقعیاش را نیز همین ساحت غیر مادی تشکیل میدهد
انسان سرشتی مخصوص به خود دارد که از آن به «طبیعت مشترک» تعبیر میشود و منظور از طبیعت مشترک، ویژگیهای فرا حیوانی است. این ویژگیها به یک سلسله امور فطری ناظر است که مقوِّم ذات انسان است و جنبه هستیشناختی دارد. قلمرو امور فطری در دو حوزه شناختها و گرایشهاست. البته باید توجه داشت که لازم نیست همه این امور فطری فعلیت داشته باشد، بلکه بیشتر آنها ظرفیتهای بالقوهای است که به تدریج به بروز و ظهور میرسد
انسان موجودی هدفمند است. منظور از هدفمندی آن است که در جهانبینی توحیدی، آفرینش انسان و جهان، هدف مشخصی دارد. و درمتون دینی، به ویژه قرآن تعابیری وجود دارد که به خوبی بیانگر این حقیقت است
انسان موجودی جاودانه است؛ یعنی زندگی او در این دنیا خلاصه نمیشود و مرگ پایان زندگی نیست، بلکه زندگی او در سرای دیگر استمرار مییابد و نتیجه اعمال خود را در آنجا خواهد دید
انسان کرامت ذاتی دارد؛7 یعنی در مقایسه با سایر موجودات از جایگاه برتری بهرهمند است، و این به علت آن است که انسان ظرفیتهای بسیار بالایی دارد به گونهای که او را در مقایسه با مخلوقات دیگر ممتاز کرده8 تا هم امانتدار الهی9 و هم شایسته مقام خلیفهاللهی قرار گیرد
انسان ماهیت از اویی و به سوی اویی دارد.11 به عبارت دیگر، مبدأ و منتهای زندگی انسان مشخص، و هیچ گونه ابهام سر درگم کنندهای در آغاز و فرجام زندگیاش مشاهده نمیشود
انسان موجودی است که ذاتاً به کمال گرایش دارد. به عبارت دیگر، هیچ انسانی نیست که نقص وجودی خود را خوش داشته باشد. هر انسانی بهطور غریزی و فطری در پی آن است که روز به روز کاملتر شود.12 بنابراین، در مفروضه تعادل ـ تکامل که روانشناسان مطرح کردهاند، با توجه به گرایش ذاتی انسان به کمال، ماهیت انسان اساساً رو به تکامل است و رشد و کمال او به این دنیا محدود نمیشود، بلکه پس از مرگ نیز ادامه دارد. افزون بر این، انسان برای دستیابی به تکامل و اهداف عالی خود همواره تلاش میکند، اگرچه با برخی تنشها و مشکلات نیز روبهرو شود
انسان موجودی است مختار و دارای اراده آزاد؛13 یعنی بهرغم همه عوامل درونی، مانند غرایز و نیازها، و عوامل بیرونی، مانند مشوّقهای محیطی و با حفظ حاکمیت قدرت و اراده الهی، انسان قادر است افعالی را انجام دهد که اگر میخواست، میتوانست آنها را انجام ندهد و به گونهای دیگر عمل کند
انسان بهرهمند از نیروی عقل و اندیشه است، همان طور که نیروهای جهل نیز بر بعد زیستی او حاکماند. به عبارت دیگر، ساحتهای وجودی انسان همواره عرصه جدال و کشمکش نیروهای عقل و جهل است. برهمین اساس، انسان میتواند با استفاده از نیروی عقل فعالیتهای خود را به صورت منطقی انجام دهد یا تسلیم قوای جهل قرار گیرد و غیر منطقی ظاهر شود
انسان موجودی مسئول است؛14 یعنی سرنوشت او در گرو اعمال و رفتار اختیاری اوست و نتایج اعمال خود را خواهد دید15 و باید در مقابل آنچه انجام داده یا کوتاهیها و تقصیراتش پاسخگو باشد
انسان موجودی تغییرپذیر است.16 به عبارت دیگر، ماهیت انسان به گونهای است که مستعد تأثیرپذیری از تجربههای شخصی و عوامل ذهنی است و همچنین از عوامل وراثتی و ژنتیکی و عوامل محیطی متأثر میشود، اما اینکه سهم کدامیک بیشتر است، به عوامل گوناگونی، از جمله سطح شناخت، اهداف و انگیزههای وی بستگی دارد. بر این اساس، هر چه شناخت و قدرت تجزیه و تحلیل فرد بیشتر باشد، تأثیرپذیری از عوامل ذهنی و درونی را ترجیح میدهد
گفتنی است که توجه به این خصوصیات مهم در باره ماهیت و حقیقت آدمی، نگرش نظریهپرداز را درباره مفروضههای مربوط به ماهیت انسان دگرگون خواهد کرد و موضعی جز آنچه نظریهپردازان شخصیت تاکنون ارائه کردهاند، خواهد داشت و این یکی از اساسیترین تمایزهای میان رویکرد دینی به شخصیت با سایر رویکردهاست
ج) ساخت شخصیت
بحث درباره ساخت شخصیت، مستلزم آن است که در مرحله اول، مؤلفههایی که در ساخت شخصیت نقش کلیدی دارند، ملاحظه شود. برای بررسی این مؤلفهها پژوهشگران از الگوهایهای گوناگونی استفاده کردهاند. این الگوها عبارتاند از
1 الگوی ریختشناختی
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/11 6:14 صبح
مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی تحت فایل ورد (word) دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
مفهوم دموکراسی
الزامات اخلاقی دموکراسی
اخلاق انسانی و عقلانیت لیبرالی
پایه های عقلانیت لیبرالی
1 اومانیسم
2 فردگرایی
3 عقل گرایی
4 سودگرایی
نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی تحت فایل ورد (word)
احمدی، بابک،1377، معمای مدرنیته، تهران، مرکز
افلاطون، 1379، جمهور، ترجمه فؤاد روحانی، تهران، علمی و فرهنگی
ـــــ ، 1380، دوره آثار افلاطون، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، خوارزمی
انبشتاین، ویلیام و ادوین فاگلمان، 1366، مکاتب سیاسی معاصر، ترجمه حسینعلی نوروزی، تهران، دادگستر
آربلاستر، آنتونی، 1377، ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، ترجمه عباس مخبر، تهران، مرکز
بشیریه، حسین، 1386، آموزش دانش سیاسی، تهران، نگاه معاصر
بکر، لارنس سی، 1380، فلسفه اخلاق، قم، مؤ سسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره
پاتوچکا، یان، 1378، سقراط: آگاهی از جهل، ترجمه محمود عبادیان. تهران، هرمس
پوپر، کارل ریموند، 1364، جامعه باز و دشمنانش، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران، خوارزمی
دو کاسه، پیرو، 1367، فلسفه های بزرگ، ترجمه احمد آرام، تهران، کتاب پرواز
دوبنوا، آلن، 1372، دموکراسی از نظر فیلسوفان قدیم و جدید، ترجمه بزرگ نادرزاده، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، ش 69، 70
راسل، برتراند، 1373، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری، تهران، پرواز
رندال، هرمن، 1376، سیر تکامل عقل نوین، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی
شومپیتر، جی. ا. 1354، کاپیتالیسم، سوسیالیسم و دموکراسی، ترجمه حسن منصور، تهران، دانشگاه تهران
شهرام نیا، مسعود، 1385، جهانی شدن و دموکراسی در ایران، تهران، نگاه معاصر
فروند، ژولین،1381، سیاست و اخلاق، در: مجموعه مقالات در باب دموکراسی، تربیت، اخلاق و سیاست، ترجمه بزرگ نادرزاده، تهران، چشمه
کاپلستون، فردریک، 1370(الف)، تاریخ فلسفه (از هابز تا هیوم)، ترجمه امیر جلال الدین اعلم، تهران، علمی و فرهنگی و سروش
ـــــ ،1370(ب)، تاریخ فلسفه (از بنتام تا راسل)، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران، علمی و فرهنگی و سروش
کارلتن کلایمر، رودی و دیگران، 1351، آشنایی با علم سیاست، ترجمه بهرام ملکوتی، تهران، امیرکبیر
کوهن، کارل، 1373، دموکراسی، ترجمه فریبرز مجیدی، تهران، خوارزمی
گلشنی، مهدی، 1377، از علم سکولار تا علم دینی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
لاک، جان، 1380، جستاری در فهم بشر، ترجمه رضازاده شفق، تهران، شفیعی
لسناف، مایکل ایچ، 1387، فیلسوفان سیاسی قرن بیستم، ترجمه خشایار دیهمی، تهران، کوچک
لنگستر، لین و، 1376، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین، تهران، علمی و فرهنگی
مجتهد شبستری، محمد، 1379، نقدی بر قرائت رسمی از دین، تهران، طرح نو
میل، جان استوارت، 1369، تأملاتی درباره حکومت انتخابی، ترجمه علی رامین، تهران، نشر نی
ـــــ ، 1388، فایده گرایی، ترجمه مرتضی مردیها، تهران، نشر نی
نصر، حسین، 1374، جوان مسلمان و دنیای متجدّد، ترجمه مرتضی اسعدی، چ دوم، تهران، طرح نو
نیچه، فریدریش ویلهلم، 1377، چنین گفت زرتشت، ترجمه مسعود انصاری، تهران، جامی
وحیدی منش، حمزه علی، 1382، مقایسه مبانی مردم سالاری و لیبرال دموکراسی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره
وینست، اندرو، 1378، ایدئولوژی های سیاسی مدرن، ترجمه مرتضی ثاقب فر، تهران، ققنوس
هانتینگتون، سموئل، 1370، سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علم
هلد، دیوید، 1369، مد ل های دموکراسی، ترجمه عباس مخبر، تهران، روشنگران
هیوم، دیوید، 1377، تحقیق در مبادی اخلاق، ترجمه رضا تقیان ورزنه، بی جا، گویا
Barry, Norman, 2000, An in Introduction to Modern Political Philosophy، Fourth Edition, Macmillan Press
Harrison, W, 1948, A Fragment On Government with an Introduction to the Principles of the Morals and Legislation, Oxford
Pennock, Roland, 1979, Democratic Political Theory, Princeton, Princeton University Press
Simon Blackburn, 1994, The Oxford Dictionary of Philosophy, New York, Oxford University Press
Waldron, Jermyn, 1998, “Liberalism”, Edward Craig, ed., Rutledge encyclopedia of Philosophy, v.5, London, Rutledge
چکیده
دموکراسی داعیه دار مردم داری و ضدیت با استبداد در چارچوب اضلاع سه گانه «قانون گرایی»، «مشارکت سیاسی» و «نظارت پذیری» است. ولی هدف یاد شده با تکیه صرف بر این اضلاع، دور از دسترس به نظر می رسد. صفحات تاریخ اقدامات سیاه پرشماری از دموکراسی ها را به ثبت رسانده است. آنچه موجب شده دموکراسی با ظاهری انسانی به فرجامی چنین غیرانسانی گرفتار شود، ضعف و یا به عبارت دیگر، فقدان ضلع چهارمی به نام «اخلاق» بوده است. واقعیت این است که دموکراسی با موجودی به نام انسان سروکار دارد که در عین بهره مندی از قوّه خرد، سودجو، خودخواه و استخدام گر است. افتادن قدرت به دست چنین موجودی از هر طریقی، او را به سمت طغیان و زیر پا نهادن هر محدودیتی، از جمله قواعد محدود کننده دموکراسی سوق می دهد. آنچه موجب می شود انسانی با این خصوصیات، به تکالیف صادره شده از سوی دموکراسی، که نوعاً همسنخ قواعد اخلاقی هستند، گردن نهد، این است که دموکراسی در یک بستر عقلانی و منطقی موجّه ساز اخلاق کشت شود. تنها در چنین صورتی است که انسان سودجو التزام به قواعد دموکراسی را منطقی خواهد یافت و به محدودیت های آن سر خواهد سپرد. اما واقعیت نه چندان آشکاری که وجود دارد، این است که بسیاری از مکاتب مدعی دموکراسی، از فراهم ساختن چنین بستری برای دموکراسی عاجز مانده اند و ادعاهای دموکراسی خواهانه آنها در واقعیات اجتماعی مجال بروز پیدا نمی کند
مقاله پیش رو مسئله یاد شده را در خصوص لیبرالیسم، به عنوان بزرگ منادی دموکراسی، بررسی کرده است. نتیجه به دست آمده نامناسب بودن عقلانیت لیبرالی برای کشت و باروری دموکراسی را نشان می دهد. در واقع، لیبرالیسم با ترتیب دادن عقلانیت مبتنی بر اومانیسم، فردگرایی، سکولاریسم و سودگرایی در وهله اول، قواعد اخلاقی را بی اعتبار ساخته، و سپس التزام به قواعد دموکراسی را جز در مواقعی که برای فرد سودی در میان باشد، غیرمعقول نشان داده است
کلیدواژه ها: اخلاق، دموکراسی، عقلانیت لیبرالی و لیبرال دموکراسی
مقدمه
امروزه دموکراسی جاذبه فوق العاده ای پیدا کرده است. عمده مکاتب مطرح دنیا و بسیاری از متفکران و صاحب نظران به نوعی، خود را مجری و مدافع آن می دانند. منزلت دموکراسی چنان فراگیر و عالم گستر شده است که حتی سخت ترین مستبدان از ابراز مخالفت آشکار با آن سر باز می زنند. پیچیدگی مفهوم دموکراسی از یک سو، و مشکل شدن تشخیص مدعیان راستین از مدعیان دروغین دموکراسی از سوی دیگر، محصول چنین وضعیتی است. این پیچیدگی در تقابل میان لیبرال ـ دموکراسی و مردم سالاری دینی به وضوح قابل مشاهده است. درحالی که لیبرالیسم خود را بزرگ منادی و حتی اصل و اساس دموکراسی می خواند، منتقدان لیبرالیسم، از جمله برخی باورمندان به مردم سالاری دینی، چنین ادعایی را نوعی انحصارطلبی و در تضاد با روح دموکراسی تلقی می کنند (ر.ک: وحیدی منش، 1382)
ادعای این نبشتار آن است که دموکراسی برای نشو و نما و ادامه حیات، نیازمندی های زیادی دارد. نیاز به اخلاق از جمله مهم ترین این نیازها به شمار می رود. در واقع، دموکراسی تنها در فضایی امکان ثمردهی می یابد که در آن اخلاق نقش برجسته و تعیین کنند ه ای داشته باشد. در غیاب اخلاق، دموکراسی اگر حیاتی هم بیابد، نمی تواند تداوم داشته باشد؛ به زودی پژمرده و نابود می شود. بدین روی، تلاش شده است این مسئله در نظام فکری لیبرالیسم بررسی گردد. تلاش بر این است که بدانیم آیا لیبرالیسم متناسب با ادعاهای دموکراسی خواهانه اش، عوامل و زمینه های لازم برای حیات، رشد و ثمردهی دموکراسی را به همراه دارد یا خیر؟ برای نیل به این مقصود، لازم است نخست مفهوم نسبتاً روشنی از دموکراسی داشته باشیم و به دنبال آن، از اقتضائات اخلاقی دموکراسی سخن بگوییم و در نهایت، بررسی کنیم که پاسخ لیبرالیسم به نیازهای اخلاقی دموکراسی چیست؟
مفهوم دموکراسی
دموکراسی در طول زندگی بس طولانی اش، معانی بسیاری را تجربه کرده است، مکاتب فکری و حتی به صورت فردی، صاحب نظران عرصه سیاست و حکومت به فراخور پیش زمینه های فکری و نوع نگاهشان به هستی، به تفاسیر متفاوتی از آن روی آورده اند. درک بسیار متمایز و متفاوت از دموکراسی در میان نظامهای اجتماعی و اقتصادی، موجب شده است برای عده ای، همانند الیوت، این سؤال پیش بیاید که آیا دیگر مفهومی برای دموکراسی باقی مانده است؟ (دوبنوا، 1372، ص 24)
تعریف دموکراسی به حکومت مردم بر مردم، در عین شهرت و سادگی، بیشترین ابهام ها را دارد (هلد، 1369، ص 14). شومپیتر تحت تأثیر ماکس وبر، تعریف نخبه گرایانه ای از دموکراسی ارائه داده و با توجه به واقعیاتی که به نام دموکراسی در جوامع غربی در جریان است، انکار می کند که اساساً دموکراسی به معنای حکومت مردم بر مردم باشد. از نظر وی، دموکراسی به این معنا نیست و نمی تواند باشد که بازای هر معنای روشنی که برای اصطلاحات مردم و حکومت کردن قایل شویم، حقیقتاً مردم حکومت می کنند. دموکراسی تنها به این معناست که مردم می توانند کسانی را که بر مقدرات آنان حکومت خواهند کرد، بپذیرند یا رد کنند
(شومپیتر، 1354، ص 359)
او هدف از دموکراسی را به جریان انداختن اراده مردم در حکومت نمی داند، بلکه هدف آن را در این می داند که با سازوکارهایی که دموکراسی در اختیار می نهد، ـ همانند انتخابات، نظارت، مشارکت اجتماعی و تبدیل دوره ای کارگزاران ـ از استبداد جلو گیری شود (هلد، 1369، ص253)
کارل کوهن قریب به این مضمون دموکراسی را حکومت جمعی می دانند که در آن، مردم اجمالاً مشارکت دارند (کوهن، 1373، ص27). برخی برای کاستن از ابهام ها و واقعی کردن معنای دموکراسی، نمایندگی و انتخابات را عناصر اساسی دموکراسی دانسته اند (کارلتن کلایمر، 1351، ص 138). ساموئل هانتینگتون و دیوید هلد بر این باورند که نظام سیاسی زمانی دموکراتیک خواهد بود که در آن، سران حکومت در یک فضای آزاد و رقابتی به صورت دوره ای برگزیده شوند و همه واجدان شرایط حق رأی دادن داشته باشند (هانتینگتون، 1370، ص 7؛ هلد، 1369، ص295). لیپست نیز در کتاب انسان سیاسی به عنصر انتخابات در دموکراسی توجه ویژه نموده و ابراز داشته است
در یک جامعه پیچیده، دموکراسی را می توان به مثابه نظام سیاسی تعریف کرد که فرصت های قانونی منظمی برای تغییر دادن حکومت گران فراهم می آورد و سازوکاری اجتماعی که به گسترده ترین بخش های ممکن جمعیت اجازه می دهد تا با انتخاب مدعیان عرصه سیاست، بر تصمیم گیری های عمده تأثیر بگذارد (آربلاستر، 1377، ص 504)
اگر بخواهیم تعاریف مربوط به دموکراسی را برای سهولت دریافت معنای آن دسته بندی کنیم، باید تعریف های مزبور را از سنخ تعریف های روشی بدانیم. در تمام تعریف های یاد شده، نقش فی الجمله مردم ـ با هر عقیده و مرامی ـ در فرایند مدیریت و هدایت حکومت پذیرفته شده است. در مقابل این معنا، رویکرد دومی وجود دارد که به رویکرد ارزشی و ایدئولوژیک از دموکراسی معروف است. در تلقی نخست، به دموکراسی صرفاً به مثابه روشی برای اداره و سامان بخشی جامعه و تسهیل در مدیریت جامعه نگاه می شود، بدون اینکه در آن محتوای ایدئولوژیک خاصی لحاظ شده باشد، درحالی که در رویکرد دوم، دموکراسی آشکارا ماهیت ایدئولوژیک دارد و محتوای آن با درون مایه های اومانیستی، سکولاریستی، لیبرالیستی، عمل گرایی، نسبی گرایی، خودمختاری فردی، اصالت قرارداد و حاکمیت مردم اشراب شده است (بشیریه، 1386، ص 273ـ274).[1] طبق دیدگاه مزبور می توان گفت
حکومت دموکراتیک از آن نظر که یک حکومت است، هیچ تفسیری از جهان، انسان، عقیده، و آیینی را برتر از دیگری نمی شناسد و هیچ فلسفه ای را مقدم بر فلسفه دیگر نمی دارد (مجتهد شبستری، 1379، ص 110)
به عبارت دیگر
دموکراسی روشی صرف برای اداره جامعه نیست، بلکه مجموعه ای از باورهای هستی شناسانه، انسان شناسانه و نیز مجموعه ای از رویکردها نسبت به ارزش ها، اهداف و آرمان ها را شامل خواهد شد که جملگی پهنه حیات سیاسی ـ اجتماعی جامعه را تحت تأثیر خود قرار می دهد (شهرام نیا، 1385، ص 128)
به نظر می رسد دموکراسی به مثابه ایدئولوژی، نگرشی استبدادی و تحمیلی است و آشکارا با ذات دموکراسی، که ضدیت با استبداد باشد، در تضاد است. به همین سبب، از این رویکرد فاصله می گیریم و تلقی روشی به دموکراسی را بر دموکراسی ایدئولوژیک ترجیح می دهیم. در نگرش منتخب، دموکراسی از هرگونه تعرض به عقاید و باورهای دینی و ایمانی مردم پرهیز می کند و تمام هدفش را معطوف به فراهم ساختن سازوکارهایی می کند که به واسطه آنها، مردم در مدیریت جامعه صاحب نقش باشند و بتوانند به شکل مطمئنی، برای خود در برابر استبداد مصونیت ایجاد کنند. با این نگاه، دموکراسی وضعیت کاملاً انعطاف پذیری پیدا می کند و عملاً می تواند خود را با انواع ایدئولوژی ها و مکاتب دینی و غیر دینی وفق دهد
ماهیت دموکراسی سیاسی به عنوان مجموعه ای از شیوه ها و رویه ها، آن را قادر می سازد که خود را با بسیاری از نهادهای سیاسی و اقتصادی تطبیق دهد. آن گونه که تجربه نشان داده است، نظام دموکراسی با اشکال حکومتی جمهوری، پادشاهی، نظام های دوحزبی و چندحزبی کم و بیش با سرمایه داری، سوسیالیسم و یا دولت رفاه، با انواع مختلف اعتقادات مذهبی و غیرمذهبی و با سطح گوناگون پیشرفت های آموزشی و رفاه اقتصادی سازگار است (انبشتاین، 1366، ص 240)
در رویکرد مورد نظر، مشارکت پذیری، قانون گرایی، و نظارت پذیری عناصر سه گانه دموکراسی محسوب می شوند. بر اساس عنصر نخست، مردم فرصت می یابند در فرایند مدیریت جامعه از طریق انتخاب مستقیم و غیرمستقیم کارگزاران حکومت، نقش ایفا کنند و این خود موجب می شود اولاً، منافع جمعی محور عمل حکومت قرار گیرد. ثانیاً، امکان سوء استفاده از قدرت از سوی صاحبان قدرت کاهش یابد. کارکردی که عنصر دوم دارد این است که بر اساس آن، مشارکت مردمی شکل و چارچوب منطقی به خود می گیرد و در اثر آن، احتمال اینکه حکومت به دام استبداد اکثریت و عوام زدگی بیفتد، کاهش پیدا می کند. اما نقشی که در این بین ضلع سوم ایفا می کند، نقش تکمیلی و حفاظتی است. بر اساس عنصر نظارت، حکومت به صورت مستمر به اشکال گوناگون تحت نظر قرار می گیرد و بدین صورت، احتمال تخطی حکومت از وظایف محول شده اش کاهش پیدا می کند
الزامات اخلاقی دموکراسی
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/11 6:14 صبح
مقاله درآمدی بر نقش فرهنگی دولت دینی تحت فایل ورد (word) دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله درآمدی بر نقش فرهنگی دولت دینی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله درآمدی بر نقش فرهنگی دولت دینی تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
1 نقش دولت در فرهنگ
مارکسیسم و نقش افراطی دولت در فرهنگ
لیبرالیسم نظری و عدم دخالت دولت در فرهنگ
لیبرالیسم در عمل و دخالت مخفی در فرهنگ
روشنفکران و مخالفت با نقش فرهنگی دولت
اسلام و نقش دولت دینی در فرهنگ
بررسی یک آیه
بررسی یک روایت
بررسی سیره معصوم(ع)
احیای تدوین حدیث
مقابله با آداب و مظاهر فرهنگی نادرست
مبارزه با تبعیض
مبارزه با انحرافها
ملاحظه
درنگی در پیشنیاز نقشآفرینی دولت دینی در فرهنگ
دستاوردهای پژوهشی نگاه مذکور
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله درآمدی بر نقش فرهنگی دولت دینی تحت فایل ورد (word)
ـ ابنابیالحدید، عبدالحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیجا، داراحیاء الکتب العربیه، ج 11، 1961
ـ ابوالقاسمی، محمدجواد، شناخت فرهنگ، تهران، مرکز پژوهشی توسعه فرهنگ دینی جهان معاصر، 1385
ـ استریناتی، دومینیک، مقدمهای بر نظریههای فرهنگ عامه، ثریا پاکنظر، تهران، گام نو، 1380
پژوهنده، محمدحسین، «نظامشهر در قلمرو اندیشه بشری، اندیشه» حوزه، ش 14، پاییز، 1377
ـ جونز، ویلیام تامس، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین، تهران، امیرکبیر، جلد2، 1383
ـ حر عاملی، محمدبنالحسن، وسائل الشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، مکتبه الاسلامیه، ج 18، 1403 ق
ـ خامنهای، سیدعلی، (مقام معظم رهبری)، بیانات در خطاب با شورای عالی انقلاب فرهنگی در تاریخ 19 آذر 1379 و 23 دی 1382
ـ سجادی، سیدعبدالقیوم، «جهانی شدن و مهدویت، دو نگاه به آینده»، قبسات، ش 33، پاییز، 1383
ـ راغب اصفهانی، ابی القاسم الحسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیجا، کتابفروشی مرتضوی، چاپ دوم، 1362
ـ صدر، سیدحسن، نهایه الدرایه، تحقیق ماجد غرباوی، نشر المشعر، بیتا
ـ عباسی حسینی، ابراهیم، «نقش دولت در فرهنگ»، مشکوه، ش 35، تابستان، 1371
ـ عسگری، علامه سیدمرتضی، «جایگاه سنت از دیدگاه شیعه، ترجمه عباس جلالی، مجله علوم حدیث، ش 1، پاییز، 1375
ـ غلامپور آهنگر، ابراهیم، «جایگاه دولت در عرصه فرهنگ، مروری بر تئوریها و دیدگاهها»، مجموعه مقالات اولین همایش ملی مهندسی فرهنگی، تهران، شورای عالی انقلاب فرهنگی، ج 1، 1386
ـ قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، نجف، چاپخانه علمی، ج 2، 1352
ـ کاشفی، محمدرضا، «تأثیر امام علی(ع) بر فرهنگ و تمدن اسلامی»، دانشنامه امام علی(ع)، زیر نظر علیاکبر رشاد، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ج 11، 1380
ـ کلینی، ابوجعفر محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ سوم، ج 1، 1388
ـ گالستون، ویلیام، «دین و اخلاق در دولت لیبرال»، بازتاب اندیشه در مطبوعات روز ایران، ش 23، بهمن، 1380
ـ لاریجانی، صادق، کاوشهای نظری در سیاست خارجی، تهران، علمی و فرهنگی، 1374
ـ لاریجانی، محمدجواد، نقد دینداری و مدرنیسم، تهران، مؤسسه اطلاعات، 1376
ـ مدیر شانهچی، کاظم، تاریخ حدیث، تهران، سمت، 1377
ـ مسلم بن حجاج، ابوحسین، صحیح مسلم، تصحیح محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج1، بیتا
ـ مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران، صدرا، چ دوازدهم، 1362
ـ مطهری، مرتضی، سیری در سیره نبوی، تهران، صدرا، چ ششم، 1368
ـ مهدویکنی، محمدرضا، نقطههای آغاز در اخلاق عملی، تهران، دفتر نشر معارف اسلامی، چ دوازدهم، 1382
ـ وارد، هاریت، قدرتهای جهانی در قرن بیستم، ترجمه جلال رضاییراد، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360
چکیده
در این مقاله، با رویکرد نظری و تحلیلی و با هدف بیان نقش فرهنگی دولت دینی، با اشاره به دو دیدگاه مارکسیسم و لیبرالیسم در باب دخالت فرهنگی دولت، و همچنین نگاه مخالفانِ دخالتِ دولت دینی در عرصه فرهنگ و نقد آن، به تقریر دیدگاه اسلام درباره نقش دولت دینی در فرهنگ پرداخته شده است. در این راستا، یک آیه از قرآن کریم، و یک روایت و یک سیره مورد اشاره و بررسی قرار گرفته است. پیشنیازی نقشآفرینی دولت دینی در فرهنگ و ارائه پیشنهاداتی به متولیان امور فرهنگی و نیز بیان بایستههای پژوهشی خاصی به ایشان حاصل مقاله پیشروی شماست.
کلید واژهها: دولت، دولت دینی، فرهنگ، مارکسیسم، لیبرالیسم، اسلام
.
مقدمه
زندگی جمعی انسانها در طول تاریخ همواره با تشکیل نوعی حکومت خود را نشان داده، و به باور ما به نحو اجتنابناپذیر، فعالیت هر حکومت و دولتی، با نوعی نقشآفرینی در عرصه فرهنگ همراه بوده است. ابعاد نظری این موضوع در نظریهپردازیهای اولیه در باب حکومت و دولت همانند آثار افلاطون و ارسطو و فارابی قابل مشاهده است(پژوهنده، ص 137-196) اما میتوان توجه جدی به این موضوع و کم و کیف آن را متعلق به دورانی پس از نگاههای انتقادی تفکر لیبرالیسم و مدعای آن درباب ممنوعیت ایفای نقش دولت در عرصهی فرهنگ دانست که در ادامه اشاراتی در این زمینه خواهیم داشت
در این مقاله پس از اشاره به برخی نگاههای افراطی و تفریطی و همچنین برخی شبهات و تردیدها درباب نقش فرهنگی دولت، درصددیم به این پرسش پاسخ دهیم که از نظر اسلام، دولت دینی در فرهنگ چه نقشی دارد یا باید داشته باشد؟ شاخص پاسخگویی به پرسش فوق، مراجعهی مستقیم به متون اسلامی است. در ادامه سعی خواهیم کرد با مفرض گرفتن اصل نقشآفرینی دولت دینی، برای آن چهارچوب و افقی پژوهشی ترسیم نماییم
1 نقش دولت در فرهنگ
درباره فرهنگ صدها تعریف ارائه شده است.[0] که در اینجا، در صدد بررسی و حتی انتخاب یکی از این تعاریف نیستیم و صرفاً تعریف موردنظر خویش را از فرهنگ بیان میکنیم. بر این اساس، فرهنگ عبارت است از، سبک زندگی، یعنی ابعاد مختلف از زندگی در حیات جمعی انسانها که میتواند یک محله، یک شهر، یک کشور و یا کل جهان در یک زمان باشد و این ابعاد به گونهای رواج یافته باشد که وجود آن عادی و خلاف آن برای مجموعه موردنظر غیرعادی باشد. طبق این تعریف، فرهنگ مشتمل بر رفتارهای متداول، گرایشهای مشترک، باورهای اصلی و اطلاعات عمومی مردم است
بر این مبنا، سیاستگذاری فرهنگی نیز عبارت است از هرگونه برنامهریزی برای تأثیرگذاری و نقشآفرینی در عرصه فرهنگ
مهمترین نهاد در سیاستگذاری فرهنگی، دولت است. نظریات مختلفی پیرامون میزان و چگونگی دخالت دولت در فرهنگ ارائه و اجرا شده است. هرچند ما در این مقاله درصدد اشاره به این نظریات نیستیم،[1] اما شایسته است با چند دیدگاه افراطی و تفریطی در این زمینه آشنا شویم. این امر میتواند مقدمهای برای اشاره به بحث نقش دولت دینی در فرهنگ باشد
مارکسیسم و نقش افراطی دولت در فرهنگ
مارکسیسم با صراحت نگاه حداکثری در باب دخالت فرهنگی دولت مطرح میکند و سالیان طولانی این دیدگاه را در کشورهای بلوک شرق اجرا نمود
مارکس در کتاب ایدئولوژی آلمانی مینویسد
نظرات طبقه حاکم در همه عصرها نظرات حاکماند، یعنی این طبقه اجتماعی که ابزار و تولید مادی را در دست دارد، در عین حال به ابزار تولید تفکر هم تسلط دارد و در نتیجه، نظرات کسانی که ابزار تولید تفکر را ندارند به طور کلی تابع آن است
افرادی که طبقه حاکم را تشکیل میدهند، به عنوان متفکران یا تولیدکنندگان عقاید، بر جامعه حاکماند و بر تولید و توزیع نظرات عصر خود نظارت دارند.[2]
دیدگاههای دخالت فرهنگی دولت در نظام سوسیالیسم را پیش از همه از مارکس و انگلس و لنین و بویژه استالین شاهد هستیم. استالین سلطه حزب کارگر را بر تمام شئوون فرهنگی جامع حاکم کرد. از زمان وی شدیدترین نظارتها بر فعالیتهای فرهنگی، مطبوعات، انتشارات و… اعمال گردید. این سیاستهای سختگیرانه دولت در امر نظارت و دخالت نسبت به امور فرهنگی تا زمان فروپاشی شوروی ادامه یافت.[3]
لیبرالیسم نظری و عدم دخالت دولت در فرهنگ
در لیبرالیسم نظری فیلسوفان این مکتب میگویند: جوهر لیبرالیسم، بیطرفی عمومی نسبت به طیف گستردهای از مسائل اخلاقی و دینی است. دفاع از نظریه بیطرفانه، نه فقط بیان اعتقادات مذهبی، بلکه بیان مذهب و لامذهبی بود
نمونه روشن این دیدگاه را میتوان در آثار جان لاک و مثلاً در نامهای با عنوان «درباره مدارا» یافت. لاک معتقد است حتی اگر مداخله در اعمال دینی شهروندان برای مسئولان عملی و در خور باشد، انجام آن خردمندانه نیست.[4]
لاک در مقالهای با نام «بیطرفی احتیاطی»، میگوید: در شرایط اختلاف عمیق، تلاش برای تحمیل وحدت و یکرنگی در مقایسه با پذیرش وجود دیدگاههای مجادلهبرانگیز، حتی دیدگاههای کاملاً ناموجه، پیامدهای بدتری به همراه دارد. تاریخ نشان داده است که جبر و اکراه دینی، نه وفاق و وحدت مدنی، بلکه بیشتر نزاع، تباهی و جنگ به بار آورده است.[5] نظریه لاک را میتوان در سه گزاره زیر خلاصه کرد
1 حقیقت دینی را نمیتوان با تعیین و قطعیت شناخت. پس کوشش برای تحمیل حقیقت از طریق زور، فاقد بنیاد عقلانی است
2 حتی اگر حقیقت دینی را بتوان تثبیت کرد، ایمان قلبی را نمیتوان از طریق زور بیرونی تحمیل نمود
3حتی اگر کاربرد زور موفقیتآمیز باشد،به کاربستن آن نادرست خواهد بود.[6]
در باب این نگاه حداقلی و بلکه دیدگاه در باب عدم دخالت دولت در فرهنگ، میتوان به سخنان تامس جفرسون در اعلامیه استقلال امریکا (1776) اشاره کرد. وی میگوید: ما جملگی بر این عقیدهایم که همه افراد در خلقت با یکدیگر برابرند و از حقوق غیرقابل انکاری، که آفریدگار به آنها ارزانی داشته، برخوردار میباشند. از جمله این حقوق حق زندگی، حق آزادی و حق تلاش در جستوجوی سعادت است. برای تأمین این حقوق، دولتهایی از بین افراد مردم برگزیده شدهاند که قدرت آنها ناشی از رضایت عامه مردم است. بنابراین، هرگاه هر نوع دولت مخرب باشد و یا مانع حصول این حقوق و آرمانها گردد، مردم حق خواهند داشت چنین دولتی را تغییر داده و یا به موجودیت او خاتمه دهند. مطابق با دیدگاه، جفرسون با توجه به اصالت حقوق شهروندان و آزادی ایشان در راه نیل به آن حقوق، بهترین دولت، ضعیفترین دولت است.[7]
لیبرالیسم در عمل و دخالت مخفی در فرهنگ
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/11 6:14 صبح
تحقیق رابطه آخرتنگری با سلامت در دانشجویان و طلاب علوم دینی تحت فایل ورد (word) دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق رابطه آخرتنگری با سلامت در دانشجویان و طلاب علوم دینی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق رابطه آخرتنگری با سلامت در دانشجویان و طلاب علوم دینی تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
فرضیههای پژوهش
روش پژوهش
ابزارهای پژوهش
الف) پرسشنامه آخرتنگری
محتوای مقیاس
ب) پرسشنامه سلامت (BioPSSI)
نتایج
دادههای توصیفی حاصل از اجرای پرسشنامهها
نتایج آزمون همبستگی متغیرهای پژوهش
تحلیل رگرسیون آخرتنگری و زیرمؤلفههای آن با سلامت کل و سلامت روان
بحث و نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق رابطه آخرتنگری با سلامت در دانشجویان و طلاب علوم دینی تحت فایل ورد (word)
آرین، خدیجه، «رابطه دینداری و روان درستی»، مجموعه چکیده مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، تهران، دانشگاه علوم پزشکى و خدمات بهداشتى درمانى ایران، 1380
ابراهیمی، ابوالفضل، رابطه آخرتنگری با سلامت در دانشجویان و طلاب علوم دینی و ساخت مقیاس آخرتنگری، پایاننامه کارشناسی ارشد، روانشناسی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1389
ابراهیمی، امرالله و دیگران، «بررسی نقش تاریخچه تجارب مذهبی-معنوی در پیشگیری از آسیبهای رفتاری-اجتماعی دختران»، چکیده مقالات سومین همایش مشاوره از دیدگاه اسلامی، چ اول، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1381
اکبری، اللهرضا، رابطه دنیاگرایی و سلامت روان، پایاننامه کارشناسی ارشد، روانشناسی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1382
پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحه مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (ص)، چ چهارم، تهران، دنیاى دانش، 1382
پسندیده، عباس، رضایت از زندگی، چ پنجم، قم، انتشارات دار الحدیث، 1386
پهلوانى، هاجر و دیگران، بررسى رابطه بین به کارگیرى مقابله هاى مذهبى و سلامت روانى، ارائه شده در اولین همایش نقش دین در بهداشت روانى، تهران، دانشگاه علوم پزشکى و خدمات بهداشتى درمانى ایران، 1376
تبرائی، رامین، بررسی رابطه جهتگیری مذهبی و سلامت روان در معلمان شهر تهران، پایاننامه کارشناسی ارشد، روانشناسی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1387
تمیمى آمدى، عبدالواحد، تصنیف غررالحکم ودررالکلم، چ اول، قم، انتشارات دفترتبلیغات اسلامی، 1366
خدا پناهی، محمد کریم، روانشناسی فیزیولوژیک، چ اول، تهران، سازمان تهیه و تدوین کتب علوم اسلامی (سمت)، 1380
خسرو پناه، عبدالحسین، قلمرو دین، چ اول، قم، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه قم، 1381
خسروی، زهره، اربابی، مریم، «بررسی تأثیر نماز بر میزان اختلالات روانی نوجوانان»، چکیده مقالات اولین همایش مشاوره از دیدگاه اسلامی، چ اول، قم، انتشارات معارف، 1379
دادفر، محبوبه، «بررسى نقش دین در بهداشت روانى و فرآیندهاى روان درمانى»، فصلنامه نقد و نظر، ش 36-35، پاییز و زمستان 1383، ص 121-84
نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، انتشارات مشهور، چ اول 1379
دیلمى، حسن، إرشاد القلوب إلى الصواب، ج 2، چ اول، قم، انتشارات شریف رضى، 1412ق
زهراکار، کیانوش، «بررسی رابطه دینداری و سلامت روانی»، مجله اندیشه شاهد، ش1، 1384، ص 290-
محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، چ چهارم، قم، انتشارات دارالحدیث، 1383
مطهری، مرتضی، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ج 6 حیات اخروی، چ بیستم، تهران، انتشارات صدرا، 1384
میری، میرنادر، بهرامی احسان، هادی، «رابطه مذهبگرایی و عوامل جمعیت شناختی با سوء مصرف مواد در دانشجویان»، روانشناسی و دین، ش 12، زمستان 1389، ص 126-109
واعظی، احمد، انسان از دیدگاه اسلام، چ هفتم، تهران، انتشارات سمت، 1385
Assadulahi, GH. , Ghassemi,GH. R. ,”Belief in Resurrection: dysthymics versus normal”, Journal of Islamic Academy of Sciences, v 11(4), 1998, p 149-
Barkan, E. , Greenwood, F. , “Religious attendance and subjective well-being among older Americans: Evidence from the general social survey”, Review of Religious Research, v 45(2), Dec 2003, p116-
Crawford, E. et al. , “The Relationship between Religion and Mental Health/Distress”, Review of Religious Research, v 31(1), Sep 1989, p 16-
Colantonio, A. et al. , “Depressive symptoms and other psychosocial factors as predictors of stroke in the elderly”, American Journal of Epidemiology, v 136, 1992, p 884-
Flannelly, J. , et al. , “beliefs about life after death, psychiatric symptomology and cognitive theories of psychopathology”, Journal of Psychology and Theology, v 36(2), 2008, p 94-
Friedlander, Y. et al. ,”Religious orthodoxy and myocardial infraction in jerusalem: A case-control study”, International Journal of Cardiology, v 10, 1986, p 33-
Hood, R. W. Jr. et al. , The Psychology of Religion: An Empirical Approach (4th ed. ), New York, Guilford,
Jarvis, G. K. ,Northcott, G. C. , “Religion and differences in morbidity and mortality”, Social Science & Medicine, v 25, 1987, p 813-
Katernahl, D. ,Oyiriaru, D. , “Assessing the Biopsychosociospiritual Model in primary care: development of the BioPsychoSocioSpiritual Inventory (BioPSSI)”, International journal of Psychiatry Med, v 37(4), 2007, p 393–414
Koenig, H. G. , Aging and God: Spiritual Pathways to Mental Health in Midlife and Later Years, New York, London Haworth Press,
Levin, J. S. ,Vanderpool, H. Y. ,”Is religion therapeutically significant for hypertension”, Social Science & Medicine, v 29, 1989, p 69-
Nooney, G. , “Religion, Stress, and Mental Health in Adolescence”, Review of Religious Research, v 46(4), Jun 2005, p 341-
Park, C. L. ,Folkman, S. , “Meaning in the context of stress and coping”, Review of General Psychology, v 1, 1997, p 115-
Rozanski, A. et al. , “Impact of psychological factors on the pathogenesis of cardiovascular disease and implications for therapy”, Circulation, v 99, 1999, p 2192-
Segerstrom, S. C., Miller, G. E., “Psychological Stress and the Human Immune System: A Meta-Analytic Study of 30 Years of Inquiry”, Psychol Bull, July 2004; v 130(4), p 601-
Simoni, M. et al. ,”Spirituality and psychologicaladaptation among women with HIV: implication for Counseling”, Journal of Counseling Psychology, v 49(2), 2002, p 139-
Spilka, Hood, W. ,Hunsberger, JR. B. G. , The Psychology of Religion, United states of America,the Guilford press,
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه آخرتنگری با سلامت است. با توجه به هدف پژوهش، 259 نفر از طلاب حوزه علمیه قم و دانشجویان دانشگاه تهران انتخاب شده و دو مقیاس آخرتنگری و مقیاس چهار بعدی سنجش سلامت اجرا گردید. دادهها به کمک روشهای آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (آزمون معناداری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون ضریب رگرسیون) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان میدهد که همبستگی مثبت و معناداری بین نمره کل مقیاس آخرتنگری با نمره کل مقیاس سلامت، و نیز بین نمره کل آخرتنگری با زیرمقیاس سلامت روان، وجود دارد. به نظر میرسد آخرتنگری بهعنوان جهتگیری فرد در پذیرش زندگی پس از مرگ و تلاش برای فراهمسازی مقدمات برای این زندگی منطبق با دستورات الهی، در همین دنیا در تمام ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی پیامدهای مثبتی داشته و کارکردهای مطلوبتر این ابعاد را فراهم میسازد.
کلید واژهها: سلامت، سلامت روان، آخرتنگری و رویکرد چند وجهی.
مقدمه
موضوع سلامت در همه دوران زندگی بشری از مسائل مطرح بوده، چرا که یکی از پایههای اصلی زندگی مطلوب انسانی، سلامت است. هرچند از دیدگاه اسلام هدف نهایی برای انسان سعادت اخروی است، ولی همین زندگی دنیوی، بستر تحقق این هدف است و هیچ راهی غیر از این برای رسیدن به آن هدف عالی وجود ندارد. بر این اساس، اگر زندگی این دنیا بستر تکامل و مقدمه آخرت باشد، سلامت انسانها هم شرط این تکامل خواهد بود و از همین جاست که در منابع دینی نیز سلامت، برترین نعمتها1 دانسته شده است
رویکردهای اولیه به سلامت عمدتاً سلامت جسمانی را مد نظر داشته، از اینرو بررسیهای روانشناختی و دینی در آنها جایگاه کمتری را به خود اختصاص داده است. البته در سالهای اخیر، موضوع سلامت در گسترهای وسیعتر بررسی شده و روانشناسان و متخصصان به ابعاد مختلفی از سلامت توجه کردهاند. جورج انگل2 مدل زیستی- روانی- اجتماعی3 را مدلی کلنگر و جایگزین مدلهای زیستی-پزشکی4 کاهشگرا5 در دوره خود ارائه کرد6 این مدل از این بحث میکند که بیماری و سلامت، نتیجه تعامل بین جنبههای زیستشناختی، روانشناختی و اجتماعی است
کارآمدی این نظریه را پژوهشهای متعددی تأیید کردهاند. هرچند با افزایش شواهد در تأثیر دین و معنویت بر رفتار سالم، نشانگان جسمانی و هیجانی و کیفیت زندگی، اونارکر7 و استرلینگ8 پیشنهاد کردند که مدل انگل نیازمند یک بازنگری است تا جنبه معنوی نیز به آن اضافه شود. این رویکرد به ساخت پرسشنامه سنجش سلامت زیستی ـ روانی ـ اجتماعی ـ معنوی9 منجر شد
رویکرد جامع به سلامت به افزایش پژوهشها در حوزههای مختلف منجر شده و در این میان، تحقیقات مرتبط با دین و دینداری، از جمله تأثیر مذهب و سبک زندگی دینی بر سلامت، مقابلههای مذهبی11، نقش مذهب در مقابله با فشارهای روانی و نقش مذهب در معنای زندگی افزایش بسیار چشمگیری داشته است
یافتههای پژوهش ابراهیمی و دیگران (1381) نشان داده است که مذهبی بودن خانواده و داشتن زندگی توأم با ارزشهای معنوی در مراحل رشد، رابطه معناداری با سلامت رفتاری و اجتماعی دارد.13 یافتههای لستر14(1997م) بر این مدل صحه میگذارد که تجارب و سبک زندگی معنوی با شاخصهای آسیبشناسی اجتماعی در گروههای مختلف ارتباط دارد.15 در این راستا نقش آخرتنگری به عنوان پشتوانه اجرایی بسیاری از تعالیم دین، برجستهتر خواهد بود، چرا که انسان مؤمن بسیاری از رفتارهای مطلوب دین را به سبب پاداشی که در آخرت به او داده خواهد شد، انجام میدهد، همچنانکه همین انگیزه در ترک رفتارهای نامطلوب نیز نقش محوری دارد
دومین موضوع عمده در حوزه تأثیر دین و دینداری بر سلامت، بررسی تأثیرات ناشی از فشار روانى، هیجانات و عوامل روانى مرتبط با آنها، بر رشد اختلالهاست. فشار روانی به عنوان راهانداز هیجانهای منفی، ترس و بیماریهای بدنی و روانی شناخته شده میشود.16 تأثیرات فشارهاى روانى و فرایندهاى روانشناختى مربوط به آنها، به طور گسترده، بررسى شده و در دو حوزه کلى، یعنى تأثیرات فشار روانى بر دستگاه قلبى ـ عروقى17 و بر دستگاه ایمنى بدن18به بهترین شیوه، قابل شناسایى هستند
به نظر میرسد که افراد متدین و غیرمتدین میزان فشار روانی مشابهی را تجربه میکنند، ولی افراد متدین بهتر میتوانند با رویدادهای منفی زندگی و عوامل فشارزای روانی مقابله کنند.19 باورهای مذهبی مانند یک سپر در برابر استرسهای زندگی عمل میکنند و از این طریق به راهبردهای مقابلهای فرد کمک میکنند. بنابراین، آخرتنگری از این نظر نیز میتواند در سلامت مؤثر باشد، چرا که یکی از علل بیتابی در برابر سختیها این است که انسان بهره دنیا را بسیار زیاد و مهم بشمارد که در این صورت به سبب به دست نیاوردن یا از دستدادن آن به شدت اندوهگین یا هیجان زده میگردد. علی(ع) میفرمایند
تمام زهد بین دو کلمه از قرآن است که خدای سبحان فرمود: بر آنچه از دست شما رفته، حسرت نخورید و به آنچه به شما رسیده، شادمان مباشید. کسی که بر گذشته افسوس نخورد و بر آینده، شادمان نباشد، همه جوانب زهد را رعایت کرده است
باور به زندگی پس از مرگ کمک میکند تا فرد تجارب زندگی را در فضای گستردهتری بنگرد و زندگی را بخش کوچکی از آن زندگی گسترده ببیند، از این رو اعتقاد به زندگی پس از مرگ، معنای رنج و سختی این جهان را تغییر داده و نیرو و مقاومت انسان را در برابر سختیها و مشکلات افزایش میدهد، زیرا انسان مؤمن به معاد یقین دارد و میداند که اعمال خوب و بد او در دستگاه آفرینش دقیقاًً محاسبه میشود: «پس هر که هموزن ذرهاى نیکى کند [نتیجه] آن را خواهد دید، و هر که هموزن ذرهاى بدى کند، نتیجه آن را خواهد دید»(زلزال: 7 و 8) و اینکه هیچ کدام بیپاداش نمیماند: «خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمىکند»(توبه: 120) و حتی اگر فردی کار خوبی کرد چندین برابر پاداش خواهد دید: «هر کس کار نیکى بیاورد ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هر کس کار بدى بیاورد جز مانند آن جزا نیابد و بر آنان ستم نرود».(انعام: 160) از طرفی انسانی که به معاد اعتقاد دارد، به امور دنیوی به اندازه ارزش آنها توجه دارد، و از آنجا که هیچ یک از سختیهای دنیا در مقابل پاداشهای آخرت ارزش زیادی ندارند، در صورت از دست دادن چیزی یا ابتلا به مصیبتی، راحتتر از فردی که چنین اعتقادی ندارد، سازش مییابد
پهلوانى، دولتشاهى و واعظى (1376)، در پژوهشی رابطه بین به کارگیرى مقابلههاى دینى و سلامت روانى را بررسى کردهاند. نتایج پژوهش آنها نشان میدهد که رابطه معناداری بین به کارگیرى مقابلههاى دینى و سلامت روانى وجود دارد؛ یعنى افرادى که از مقابلههاى دینى بیشتر استفاده مىکنند سلامت روانى بیشتر، و افرادى که از این نوع مقابلهها کمتر استفاده مىکنند، سلامت روانى پایینترى دارند.21 اسپیلکا و همکارانش (2003م) علاوه بر قائلشدن به نقش محوری برای مناسک و تکالیف مذهبی در دین، کنشهای بسیاری را نیز به آنها نسبت دادهاند که یکی از آنها کمک به تداوم مهار خود و جهان شخصی در زمانهای فشار است. همچنین آنها اعتقاد دارند که مناسک و آیینهای دینی، در افراد برای غلبه بر مشکلات، احساس توانمندی ایجاد میکنند
مکین تاش (1992م) نقش دین را در سازگارى افراد با یک رویداد منفى زندگى بررسى کرده است. او با 124 پدر و مادرى که کودک خود را به علت سندرم مرگ ناگهانى از دست داده بودند، مصاحبه کرده و پیبرده که متدین بودن با یافتن معنا در مرگ، ارتباط مثبتى دارد. علاوه براین، متدین بودن با افزایش سلامت روانى و کاهش ناراحتى در بین والدین طى هجده ماه پس از مرگ کودکانشان، ارتباط داشته است
علاوه بر تأثیر ایمان بر اعمال و رفتارهاى بهداشتى، ایمان دینی میتواند با فراهم ساختن شالودهاى براىمعناداری زندگی، بر سلامت اثر بگذارد. دیندارى و معنویت، این احساس اطمینان بخش را نیز فراهم میآورد که زندگى، منسجم، منظم و هدفمند است. پارک و فولکمن (1997م) از این جهان بینىهاى تلویحى یا باورهاى ضمنى نسبت به زندگى، به عنوان معنادهی کلی24 به جهان سخن به میان مىآورند.25 همچنین التزام دینى و معنوى، ممکن است شاکله تفسیرى براى درک شرایط خاصى، مانند مصیبت و درد و رنج در اختیار بگذارند
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/11 6:14 صبح
تحقیق تأثیر آموزش زوجدرمانی اسلاممحور بر تعهد زناشویی زوجین تحت فایل ورد (word) دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق تأثیر آموزش زوجدرمانی اسلاممحور بر تعهد زناشویی زوجین تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق تأثیر آموزش زوجدرمانی اسلاممحور بر تعهد زناشویی زوجین تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
فرضیههای تحقیق
روش پژوهش
ابزار پژوهش
شیوه اجرا
تجزیه و تحلیل یافتههای پژوهش
بحث و نتیجهگیری
پینوشتها:
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق تأثیر آموزش زوجدرمانی اسلاممحور بر تعهد زناشویی زوجین تحت فایل ورد (word)
احمدی، خدابخش، «بررسی رابطه بین تقیدات مذهبی و ناسازگاری زناشویی»، مقالات همایش تقویت نظام خانواده و آسیبشناسی آن، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1384
اعتمادی، عذرا، «ایمان و معنویت در مشاوره و رواندرمانی»، فصلنامه تازه های زواندرمانی، 1384، سال دهم. ش 35 و 36 ص 146-131
اولیاء، نرگس، و همکاران، آموزش غنی سازی زندگی زناشویی، تهران، دانژه، 1388
براندن، ناتانیل، روانشناسی حرمت نفس، ترجمه جمال هاشمی، تهران، جیحون، 1386
تبعه امامی، شیرین، «تعیین و بررسی رابطه بین ویژگی های مرکزی و پیرامونی عشق و تعهد در بزرگسالان جوان متأهل دانشگاه اصفهان»، پایان نامهی کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشگاه اصفهان، دانشکد علوم تربیتی و روانشناسی،
جمالی، فریبا، «بررسی رابطه بین نگرش های مذهبی، احساس معنابخش بودن زندگی، و سلامت روان در دانشجویان دانشگاه های تهران»، پایان نامهی کارشناسی ارشد، تهران، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه الزهراء(ع)، 1375
حسینی، بیتا، زمینه زوج درمانی، تهران، جنگل، 1389
حیرت، عاطفه، «بررسی اثربخشی زوج درمانی اسلام محور بر سازگاری، سلامت روان و خوش بینی زوجین شهر اصفهان»، پایان نامه کارشناسی ارشد مشاورهی خانواده، دانشگاه اصفهان، دانشکد علوم تربیتی و روانشناسی، 1388
خدایاری فرد، محمد، «کاربرد مثبت نگری در روان درمانگری با تاکید بر دیدگاه اسلامی»، مجله روانشناسی و علوم تریتی دانشگاه تهران، 1379 دوره 1 ش 60 ص 164-140
دانش، عصمت، تأثیر روش زوج درمانی اسلامی در افزایش جهت گیری مذهبی، خودشناسی و سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار، مجموعه مقالات جوان و آرامش روان، مشاوره و درمانگری با نگرش اسلامی، چ پنجم، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1387
رضایی، جواد، و همکاران، نقش سبک زندگی اسلام محور(با تأکید بر نظام خانواده) و بیان راهکارهای آن برای افزایش صمیمیت زوجین، مجموعه مقالات چهارمین کنگره ی ملّی آسیب شناسی خانواده، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، 1389، ص
زادهوش، سمیه، «مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری، مذهبی و گروه درمانی شناختی- رفتاری کلاسیک بر روابط و رضایت زناشویی بانوان»،پایان نامهی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه اصفهان، 1387
سالاری فر، محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1387
عباسی مولید، حسین، «بررسی تأثیر آموزش گروهی واقعیت درمانی بر تعهد زناشویی زوجین شهرستان خمینی شهر»، پایان نامهی کارشناسی ارشد مشاورهی خانواده، دانشگاه اصفهان، دانشکد علوم تربیتی و روانشناسی،
عرفانی اکبری، معصومه، «بررسی مشکلات مربوط به صمیمیت زوجین و تأثیر ارتباط درمانی زوجین برآن»، پایان نامهی کارشناسی ارشد مشاوره و راهنمایی، تهران، دانشگاه الزهراء (س)، 1378
فتوحی بناب، سکینه، و همکاران، «بررسی اثربخشی آموزش رویکردهای زوج درمانی شناختی-رفتاری، اسلامی و تحلیل رفتارمتقابل بر سازگاری زناشویی زوج های ناسازگار»، فصلنامه تازه ها و پژوهشهای مشاوره، 1388، دوره 8، ش 32، ص 109-127
فقیهی، علی، جوان و آرامش روان، مشاوره و درمانگری با نگرش اسلامی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه،(سومین همایش مشاوره از دیدگاه اسلام)،
فقیهی، علی نقی، و فاطمه رفیعی مقدم، «بررسی میزان اثربخشی آموزش های روان شناختی مبتنی بر روایات اسلامی در رضایت زناشویی زوجین»،روانشناسی و دین، 1388، دوره 2، ش 3، ص 89 ـ 104
کاوی، استیون، هفت عادت خوب خانواده، ترجمه سوسن ملکی، تهران، ذهن آویز، 1388
کلارک وارن، نیل، در جستجوی عشق زندگی، ترجمه مهدی قرچه داغی، چ هشتم، تهران، اوحدی، 1388
مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دارالاضواء، 1413 ق
نجاریان پور، سمانه، و همکاران، «تأثیر آموزش تعهد پیش از ازدواج بر بهبود ویژگی های تعهد در دختران دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا»، فصلنامه خانواده پژوهی، 1387،4(13)، 86-77
نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین(ع)، 1380
Adams, J.M. &Jons, W. H. Interpersonal commitment in historical perspective. Inj. Adams and W.Jons (Eds.) Handbook of Interpersonal Commitment and Relationship stability . New York: Plenum publishers. 1999, (pp.3-36)
Allen, E. S., &Baucom, D. H. Adult attachment and patterns of extradyadicinvolvement.Family Process
Amato, P.R Continunity and chang in marital quality between 1980 and 2006. Journal of Marriage and the Family, . (2008). 1-
Amato PR. Studying marital interaction and commitment with survey data. Available from
Argyle, M., &Hallahmi, B. The Social Psychology of Religion. London: University Press
Bergin, A. E. Religiosity and mental health: A critical revaluation and meta- analysis. Professional Psychology: Research and Practice, 1983, 14(2), 170-
Berozonsky, J. E. Identity style, parental authority, and identity commitment. Journal of Youth and Adolescence, 2004. 22, 213-
Brannon, Linda. Gender. Viacom company. (2nd ed)
Caughlin, J.P., & Johnson, M. P. The tripartite nature of marital commitment: Personal, moral, and structural reasons to stay married, Journal of Marriage and the Family, 1999, 61, 160-
Clements, R., Swenson, CH. Commitment to one’s spouse as a predictor of marital quality among older couples. CurrPsychol, 2000, 19(2), 110-
Chronic.,&Plahakova. A. Differences in marital satisfaction of men woman.Caska- sdvenka- psychiatric. 2009, 96-
Cohan, C. L., &Kleinbaum, S. Toward a greater understanding of premarital cohabitation and marital commitment. Journal of Marriage and Family, 2002, 64(1), 180-
Curtis, K. T., & Ellison. C. G. Religious Heterogamy and Marital Conflict: Findings from the National Survey of Families and Households. Journal of Family, 2002, 23: 551-
Dean DG, Spanier, GB. Commitment: An overlooked variable in marital adjustment. Sociological Force. 1974, 7, 113-118
Fennel, D. L. Characteristics of long- term first marriage, Journal of mental counseling, 2007, 15, 445-
Florian, V., Mikulincer, M., &Hirschberger, G. The a تحقیق تأثیر آموزش زوجدرمانی اسلاممحور بر تعهد زناشویی زوجین تحت فایل ورد (word) iety buffering function of close relationship: Evidence that relationship commitment acts as e terror management mechanism. Journal of Personality Social Psychology, 2002, 82(4), 527-
Green, S. G., & Bauer, T. N. (1995). Supervisory mentoring by advisers: Relationships with doctoral student potential, productivity, and commitment: Personnel Psychology Vol 48(3) Fal 1995, 537-
Gunter, J. S., Oklahoma, N. An examination of the dimensions of commitment and satisfaction across year married. Unpublished doctoral dissertation: University of Oklahoma
Harmon, D. KH. Black men and marriage: the impact of spirituality, religiosity and marital commitment on marital satisfaction. Unpublished doctoral dissertation: Alabuma University
Harris VW. Marital quality, contex, and interaction: A comparison of individuals actress various income levels. Sci Context, 2006, 17, 48-
Hoge, D. R., Petrllo, G. H. & Smith, E. I. Transmission of religious and social values from parents to teenage children, Journal of Marriage and the Family, 1982, 44, 569-
Jarvis, M. O. The long-term role of newlywed conscientiousness and religiousness in marriage. , The University of Texas at Austin. 2006, P
Johnson, M.P. Personal, moral, and structural commitment to relationships: Experiences of choice and constraint. In Handbook of interpersonal commitment and relationship stability. J.M. Adams and W.H. Jones, eds. New York: Kluwer Academic. ,1999,73-
Johnson, M.P. Commitment. Cohesion, investment, barriers, alternatives, constraint: Why do people stay together when they really don’t want to Proceeding of Theory and Research Methodology Workshop, National Council on Family Relation Annual Meeting, Dallas, 1985, 45-
Lambert, N. M., &Dollahite, David, C. The Threefold Cord: Marital Commitmrnt in Religious Couples.Journal of Family Issues: 2008, 29:592-
Larson, L.E., &Goltz, J.W. Religious participation and marital commitment. Review of Religious Research, 1989, 30, 387-
Levinger, G A social exchange view on the dissolution of pair relationships. In F.I. Nye (Ed), Family relationships: Rewards and Cosis Bererly Hills, CA: sage puplication. 1997. (pp.97-121)
Lucas, R. E. Reexamining adaptation and the set point model of happiness: Reaction to changes in marital status. Journal of Personality and Social Psychology, 2003, 84(3), 527-
MacCarthey B. Marital style and its effects on sexual desire and functioning.Journal Family Psychology. 1999, 10, 1-
Master, A. Marriage, commitment and divorce in a matching model with differential aging.Reviewe of Economic Dynamics, 2008, 11, 614-
Marcia, J.E. Development and Validation of ego- identity status. Journal of Personality and Social Psychology, 1966, 3, 551-
Mosako, J. Commitment and attachment dimensions. In partial fulfilment of the requirements for the degree of Doctor of Philosophy: Purdue University
Moron, G. Parents: Religious and Moral Education, Retrieved April, 2005, from
Myers, D. G. The Friends and Faith of Happy people American Psychologist, 2000, 55(1), 56-
Nichols, M. (2004). Lesbian sexuality/female sexuality: Rethinking ‘lesbian bed death’
Sexual and Relationship Therapy, 19(4), 363–
Nichols, m. & Schwartz, R. Family therapy: Concepts and methods. New York: Brunner & Mazel
Rebeck, V. A. Confirming-and keeping-youth, Christian Ministry, 1994, 25, 9-
Reynold, J., & Mansfield, P. The effect of changing attitudes to marriage on its stability: Lord chancellor’s Department. High Divorce Rates: The state of the evidence on Reasons and Remedies, V. (1), 1-3. Reserch series NO. 2/99. [On-Line]. Available
Shackelford, T. K., Besser, A., Goetz, A. T. Personality, marital satisfaction, and probability of marital infidelity, Individual Differences Research (IDR), January,
Shields, E. P. The effect of religiosity and marital Commitment on marital satisfaction and stability. Unpublished doctoral dissertation: Brigham Yong University
Smith, C. Theorizing religion effects among American adolescents. Journal for the scientific study of religion, . 2003, 42, 17-
Speranger, E. Types of Men: The Psychology and Ethics of Personality, Translate by P. J. W. Pigors. Halle: Max Niemeyer
Sternberg, R.J. The triangle of love: Intimacy, passion, commitment, New York: Basic Books
Strachman, A. and Gable, S. Approach and avoidance relationship commitment, Motive Emot. 2006, 30, 117-
Swensen, C. H., &Trahaug, G. Commitment and the long-term marriage relationship.Journal of marriage and the family, 1985, 47, 937-
Vogelstein, I. C., & Kaplan, D. Untapped potential: The status of Jewish early childhood education in America, Journal of Beliefs and Values, 2002, 23, 203-
چکیده
هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی آموزش زوجدرمانی اسلاممحور بر تعهد زناشویی زوجین شهر اراک بوده است. روش این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه والدین دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی شهر اراک در سال 1389ـ1390 بوده است. نمونه این پژوهش، 30 زوج از والدین دانشآموزان دبستان دخترانه شهر اراک بوده که به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (پانزده زوج) و کنترل (پانزده زوج) جایگزین شدهاند. ابزار اندازهگیری، پرسشنامه تعهد زناشویی بوده است. متغیر مستقل، آموزش زوجدرمانی اسلاممحور بود که در هفت جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شده است. یافتهها با استفاده از نرمافزار SPSS و روش تحلیل کواریانس تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد که آموزش زوجدرمانی اسلاممحور، تعهد زناشویی زوجین و ابعاد آن، یعنی تعهد شخصی، اخلاقی و ساختاری زوجین را افزایش داده است (001/0P<).
کلیدواژهها: آموزش زوجدرمانی اسلاممحور، تعهد زناشویی.
مقدمه
با پیمان ازدواج، ارتباطی شکل میگیرد که در مقایسه با دیگر ارتباطات انسانی، امنیتی بینظیر دارد. دیگر ارتباطات انسانی ممکن است یک بُعد از ابعاد حیات را پوشش دهند، اما در ازدواج، ابعاد جسمی، عاطفی، اجتماعی و ذهنی نیز پوشش داده شده و رابطهای زیستی، اقتصادی، عاطفی، روانی – اجتماعی و معنوی نیز بین زن و شوهر برقرار میشود.1 ازدواج، اولین تعهد عاطفی و حقوقی است که دو نفر آن را در بزرگسالی میپذیرند.2 تعهد زناشویی به معنای وفادار ماندن به خانواده و اعضای آن هنگام غم و شادی، وقایع خوشایند و ناخوشایند زندگی، تعهد بر مبنای احساس و عاطفه و نیز بر پایه قصد و نیت است. زوجینی که در مورد تعهد خود در برابر همسر و دیگران به بلوغ فکری لازم نرسیده و رفتاری دوسوگرایانه را تعقیب میکنند، در ازدواج و کار کردن با دیگران دچار مشکل خواهند شد و غالباً نتیجه این امر، بیوفایی خواهد بود
تعهد، ابزاری است که میزان امنیت و فاصله از شریک زندگی را پدید میآورد.4 تعهد در ازدواج چندین جزء دارد: چگونگی درک زن و شوهر از نوع رابطه در گذشته و طول مدت رابطه، انتخاب رفتارهای ادامه زندگی مشترک، درجه و وسعت یک رابطه خوب و علاقه به ماندن در این رابطه به مدت طولانی و گرفتن تشویق به سبب ماندن در رابطه توسط هر دو زوج
تعهد چه به صورت اجباری یا فداکارانه برای کیفیت زندگی زناشویی و ثبات در ازدواج مهم است.5 البته باید اشاره کرد که تعهد فداکارانه بهطور فزایندهای در مقایسه با تعهد اجباری با رضایت زناشویی مرتبط است. تعهد در زندگی زناشویی عبارت است از علاقه و قصدی که شخص به آن اندازه و بر اساس آن، تمایل دارد که در رابطه زناشویی باقی بماند و عهدی را که بسته، حفظ کند. تعهد ابعاد چندگانهای دارد و دربرگیرنده دلایل شخصی، اخلاقی و اعتقادی به خصوصی است که شخص را به ادامه رابطه زناشویی پایبند میکند
جانسون7 الگوی جامعی را ارائه کرده که در آن تعهد زناشویی را به صورت سه نوع مستقل: تعهد شخصی8، تعهد اخلاقی9 و تعهد ساختاری10 مطرح نموده است. اولین بُعد تعهد زناشویی تعهد شخصی است که تحت عناوین مختلف، از جمله تعهد جاذبه11و12، تعهد به همسر13 و تعهد گرایش14و15 توسط محققان مختلف ارائه و تبیین شده است. تعهد شخصی به معنای علاقه و تمایل فرد برای تداوم رابطه زناشویی است که بر جاذبه و رضایت زناشویی مبتنی است. تعهد شخصی تحت تأثیر سه مؤلفه قرار دارد: 1 جذابیت همسر (عشق و علاقه به همسر)؛ 2 جذابیت رابطه زناشویی (علاقه و رضایت از رابطه زناشویی)؛ 3 هویت زناشویی ( میزان و درجهای که مشارکت یک شریک در رابطه زناشویی بهعنوان خودپنداره شخصی وی در نظر گرفته میشود)
دومین بعد تعهد زناشویی، تعهد اخلاقی است. بسیاری از الگوهای نظری تعهد بر این عقیدهاند که تعهد زناشویی بر احساس وفاداری اخلاقی به ازدواج و رابطه زناشویی مبتنی بوده و ازدواج، نهاد مقدسی است.17 یک نهاد اجتماعی مهم که تضمینکننده مراقبت و حمایت بوده و وفاداری و پایبندی به آن ارزش شناخته میشود.18 بهطور کلی سه مؤلفه در تعهد اخلاقی اثرگذار است: 1 تقدس بنیان ازدواج؛ 2 وفاداری به نوع رابطه زناشویی که به ارزشها و اصول اخلاقی فرد اشاره دارد و فرد میتواند براساس اعتقاداتش به ازدواجش خاتمه دهد یا همچنان به آن متعهد باشد؛ 3 احساس دِین به یک همسر
تعهد ساختاری که سومین بُعد تعهد زناشویی است، در بسیاری از الگوهای نظری با عنوان جنبه اجبارآور تعهد زناشویی با اسامی گوناگون مطرح شده است که عبارتاند از: تعهد اجباری (استنلی20، نیروهای مانع شونده21، فشار بیرونی22، احساس به دام افتادگی23 و تعهد ساختاری24 تعهد ساختاری در ازدواج به موانع و محدودیتهای موجود در ترک رابطه زناشویی و احساس اجبار به تداوم آن رابطه اشاره دارد.25 در هسته این بُعد، این عقیده وجود دارد که عوامل بیرونی ازدواج، اعم از عوامل خیالی یا واقعی ممکن است از فسخ رابطه زناشویی و اختتام ازدواج جلوگیری کنند، حتی اگر انگیزه فرد برای اقدام به طلاق و جدایی قوی باشد
از اواخر قرن بیستم تاکنون، تعهد زناشویی در همه حوزههای مطالعاتی ازدواج و خانواده، وارد شده است. بر این اساس، نه تنها مطالعاتی که مستقیماً در خصوص تعهد زناشویی و ابعاد آن است، به صورت قابل ملاحظهای افزایش یافتد، بلکه در بیشتر مطالعاتی که تأکید اصلی آنها بر تعهد زناشویی نبوده نیز به تعهد بهعنوان یک متغیر مهم در حفظ و تداوم زندگی زناشویی، توجه شده است.27 نتایج تحقیقات نشان میدهد که تعهد زناشویی، دومین عامل حفظکننده ازدواج است.28 به نظر لامبرت و دولاهیت،29 تعهد به همسر برای موفقیت یک ازدواج مهم است. تعهد زناتشویی، قویترین و پایدارترین عامل پیشبینیکننده کیفیت و ثبات رابطه زناشویی است.30 این یافتهها همسو با تحقیقات کلمنس و سوین سن31 است که معتقدند تعهد در همسران بهطور مثبت، با ثبات و کیفیت زناشویی و همچنین بهطور مثبت با بیان عشق، سازگاری و کاهش تعارضات زناشویی ارتباط دارد. نیکلز32 در مرحله جفتگیری و ازدواج یکی از مهمترین وظایف ارتباطی زوجین را تعهد میداند و آن را اینگونه معنا میکند: اینکه همسران به چه میزان و چگونه به رابطه زناشوییشان ارج نهاده و چه میزان به حفظ و تداوم این رابطه تعلقخاطر دارند. به گفته نیکلز و شوارتز33 تعهد در ایجاد ثبات و موفقیت در یک ازدواج، نقش اساسی دارد. بر این اساس، هرگونه رابطهای بدون تعهد، سطحی و بدون سمت و سو خواهد بود. همچنین هرگونه آشنایی معطوف به ازدواج پس از مدتی اگر به تعهد پایدار و طولانی منجر نشود، در واقع، آشنایی ناکامکنندهای خواهد بود34 استرنبرگ35 نیز در نظریهاش درباره عشق، تعهد را یکی از مؤلفههای مهم دیدگاهش در بیان انواع و اقسام عشق و تمایز آنها از یکدیگر قرار داده است
در اسلام هیچ بنایی ساخته نشده که نزد خداوند محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.36 یکی از مسائل مهم در زندگی زناشویی که در قرآن از آن بسیار یاد شده، وفای به عهد و پیمان است، از جمله آنها وفای عهد به خدا، عهد به خود و عهد به همسر.37 خداوند پیمان ازدواج میان زن و شوهر را میثاق محکمی دانسته است.38 قرآن زمانی که صفات مؤمنان یادآور میشود، به پایبندی به تعهدات زندگیشان و وفادار بودن به همسرشان نیز اشاره میکند
حضرت علی(ع) میفرماید: شخصی که وفادار باشد سه صفت خوب در زندگیاش پایدار میشود: 1 به او احترام میشود؛ 2 آرامش دارد؛ 3 رحمت الهی از نظر مادی و معنوی بر او نازل میشود
مطالعات نیز نشان دادهاند که سطح پایین تعهد زناشویی در ازدواج به عدم رضایت و طلاق منجر میشود. یکی از کارهایی که در خانواده سالم وجود دارد، احساس تعهد در برابر دیگر اعضای خانواده است. در خانوادههای سالم، اعضا نه تنها خود را وقف آسایش و بهزیستی خانواده میکنند؛ بلکه در رشد و تعالی هریک از اعضای آن نیز میکوشند.41 به عبارت دیگر، متعهد بودن در برابر خانواده، مبنای صرف زمان و انرژی اعضای خانواده برای فعالیتهایی است که به گونهای به خانواده ارتباط دارد. به بیان دیگر، بررسی مطالعات در مورد تعهد نشان میدهد که تعهد باعث حفظ و بقای ارتباط در زندگی زوجین میشود
کلمات کلیدی :