سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دشمن ترینِ مردم نزد خداوند ـ عزّوجلّ ـ، کسی است که لباسش از کردارش بهتر باشد ؛ لباسش لباسِ پیامبران باشد و کردارش کردارِ جبّاران . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

تجربیات مدون آموزشی نقش معلمان و مدرسه در پرورش خلاقیت و نوآوری

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/11 6:16 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تجربیات مدون آموزشی نقش معلمان و مدرسه در پرورش خلاقیت و نوآوری در دانش آموزان تحت فایل ورد (word) دارای 58 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تجربیات مدون آموزشی نقش معلمان و مدرسه در پرورش خلاقیت و نوآوری در دانش آموزان تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تجربیات مدون آموزشی نقش معلمان و مدرسه در پرورش خلاقیت و نوآوری در دانش آموزان تحت فایل ورد (word)

مقدمه    
وظایف نظام آموزشی در مورد خلاقیت دانش آموزان    
پژوهش در عمل معلم پژوهنده و تأمین و تربیت پژوهشگر    
ضرورت و اهمیت برنامه معلم پژوهنده در تحول آموزش و پرورش    
اهداف، چگونگی و روش اقدام پژوهی در ایجاد تحول در آموزش و پرورش    
چیستی و چرایی معلم پژوهنده و پژوهش در عمل    
برنامه معلم پژوهنده در آموزش و پرورش و چالش های پیش روی معلمان    
نقش مدرسه در رشد و تکامل دانش‌آموزان    
ویژگی های مدرسه خوب    
ویژگی های مدرسه خوب (از لحا ظ کالبدی و سخت افزاری)    
راه کارها و پیشنهادات    
چگونه دانش آموز خلاق می شود    

عوامل موثر بر خلاقیت    
ویژگی های افراد خلاق    
موانع بروز خلاقیت    
آموزش و پرورش و خلاقیت    
ویژگی‌های دانش آموز خلاق    
روش‌های ایجاد تفکر خلاق    
روابط انسانی در مدارس باعث پیشرفت می شود    
ا صول مهم درایجاد روابط حسنه از سوی مدیر مدرسه    
راه ایجاد رابطه حسنه با معلمین (کارکنان)    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه تجربیات مدون آموزشی نقش معلمان و مدرسه در پرورش خلاقیت و نوآوری در دانش آموزان تحت فایل ورد (word)

1ـ روانشناسی رشد، علی اکبر شعاری نژاد، انتشارات اطلاعات، تهران

2ـ تربیت ماهنامهی پرورشی وزارت آموزش و پرورش سال 21ـ شماره4 ـ دی 84 صفحات 60ـ62 نام مقاله «خلاقیت و زمینهسازی برای رشد آن» دکتر محسن ایمانی و افسانه رنجبر

3ـ پیوند نشریه ماهنامهی آموزشی ـ تربیتی آبان 82ـ صفحات 38ـ40 مقاله «راههای شناخت و شکوفایی خلاقیت در دانش آموزان» وجیهیه کمنییان

4ـ تربیت ماهنامهی پرورشی وزارت آموزش و پرورش سال 19 شماره 2ـ آبان 82صفحات 47ـ48 مقاله «شناخت خلاقیت» غزاله حشمتی

5ـ تربیت، ماهنامهی پرورشی وزارت آموزش و پرورش ـ سال 21ـ شماره 6ـ اسفند 84 صفحات 40ـ44 مقالهی «آموزش و پرورش و خلاقیت» زهرا صباغیان

6- پیوند. نشریه ماهنامهی آموزشی ـ تربیتی ـ آبان 83ـ شماره 301ـ صفحات 25ـ26 مقاله «آیا میدانید چگونه میتوان کودکانی خلاق تربیت کرد؟» ترجمه و تالیف: سلحشور

 

مقدمه

خلاقیت واژه‌ی بسیار مهمی است و پژوهشگران برداشت‌های مختلفی از خلاقیت دارند و بالطبع تعاریف مختلفی از آن ارائه کرده‌اند. تحقیقات نشان داده است که همه انسانها قوه خلاقیت دارند بعضی در یک زمینه خلاقیت بیشتری دارند و برخی در زمینه‌های دیگر، معلمان خلاقیت را در دانش آموزان شکوفا کنند و یا از بین ببرند، بنابراین باید محیط و فضای مساعدی برای رشد و پرورش خلاقیت دانش آموزان فراهم آورد

بدون شک آینده هر جامعه‌ای را خلاقیت افراد آن جامعه می‌سازد و در عصر دانایی محوری، کشوری می‌تواند جایگاه مطلوب در کهکشان رقابتهای اقتصادی فرهنگی و اجتماعی داشته باشد که روی آموزش و پرورش خلاقیت به دانش آموزان خود سرمایه گذای کند، زیرا بنابرنتایج تحقیقات مختلف و برخلاف تصورهای غلطی که خلاقیت را ذاتی می‌دانند، خلاقیت امری اکتسابی است

وظایف نظام آموزشی در مورد خلاقیت دانش آموزان

یکی از وظایف بسیار مهم نظام آموزشی کشور آموزش خلاقیت به دانش آموزان است. برای آموزش خلاقیت روشهایی وجود دارد که به بعضی از آنها اشاره می‌شود

1 – تجارب دانش آموزان را به موقعیت خاص محدود نکنیم، کارهای بدیع و تخیلات کودکان را تشویق کنیم، سئوال‌هایی را مطرح کنیم که مشوق تفکر باشد و از تکرار روشهای معمول و متداول بپرهیزید.سئوال‌هایی که راه‌حل‌های متعددی داشته باشد

2 – برای طرح سئوال‌های غیرمعمول و بدیع ارزش قائل شویم، دانش‌آموزان را تشویق کنیم تا سئوال‌های گوناگونی بپرسند. فراتر از اطلاعات و دانش های معمول گل کنند و راه های مختلف برای مسائل پیشنهاد دهند. آنها را در اظهار اندیشه‌های اصیل و بدیع تشویق کنیم، با نظرهای غیرمتداول و تازه آنها با خوشرویی و احترام برخورد کنیم، حتی اگر فراتر از تصورات ما معلمان باشد

3 – برای خودآموزی و یادگیری اکتشافی فرصت‌هایی را در اختیار آنها قرار دهیم. یکی از ویژگیهای افراد خلاق استقلال شخصی و توانایی پیدا کردن راه حل مسائل به طریق اکتشافی و از راه خودآموزی است. اگر تنها حفظ کردن مطالب و راه حل‌های قالبی مورد تایید معلمان باشد، دانش آموز به حفظ مطالب تشویق خواهند شد، اما اگر اندیشه‌های بدیع تایید شود، دانش آموز به فعالیت‌های خلاق روی خواهد آورد. مهم این است که فکری تازه و کشفی جدید به وقوع به پیوندد

4 – نسبت به تفاوتهای فردی دانش آموزان با احترام برخورد کنیم. برخورد درست معلمان با دانش‌آموزان در رشد استعدادهای خلاق آنها تاثیر فراوان دارد. از وادار کردن دانش آموزان به رقابت چشم و هم چشمی با یکدیگر بپرهیزیم

زیرا هریک از دانش‌آموزان استعداد خاص خود را دارد که او را از دیگری متمایز می‌کند. در پرورش این استعدادهای ویژه دانش‌آموزان بکوشیم

5 – از روشها و فنونهای ویژه برای بالا بردن سطح استعدادهای خلاق استفاده کنیم. تعدادی از روشها و فنون آموزشی وجود دارد که استفاده از آنها در پروراندن استعدادهای خلاق بسیار موثر است؛ مانند روش بارش مغزی آموزش مهارتهای پژوهشی که اجرای این روشها منجر به ایجاد تفکر خلاق و نوآورانه در دانش‌آموزان می‌شود

پژوهش در عمل معلم پژوهنده و تأمین و تربیت پژوهشگر

در اوضاع و احوالی که روحیه سوداگرانه و سودجویانه حاکم بر زمانه، روحیه مطالعه و پژوهش را تحت الشعاع خود قرار داده است و نیز در شرایطی که رسانه های غیرمکتوب مثل تلویزیون، ویدیو، اینترنت، شبکه های ماهواره ای و;به طور چشم گیری وارد زندگی مردم شده، به ناگاه برنامه معلم پژوهنده در آموزش و پرورش ظهور و نمود قوی پیدا نمود و موفق شد بسیاری از معلمان و دست اندرکاران آموزش و پرورش را به سوی خود جذب کند و آنها را از حالت ایستایی به پویایی درآورده و بر این گفته که عنوان می شد:«پژوهش فقط مختص به آدم های دانشگاهی و دانشمندان است و هرکس نمی تواند پژوهش کند»خط بطلان کشید و باعث تحول اساسی درنظام تحقیق و توسعه گردید

باید اذعان نمود که طرح معلم پژوهنده یکی از محورهای تحول در آموزش و پرورش است که توانسته است سال به سال، بلکه روز به روز بر تعداد علاقه مندان خود بیفزاید و انبوه زیادی از فرهنگیان را به سوی مطالعه و تحقیق سوق دهد که مسلماً پژوهش های آکادمیک و مرسوم دانشگاهی نمی توانست در این مدت کوتاه چنین موفقیت بزرگی را کسب نماید

بر این باورم که یافته های پژوهش مرسوم دانشگاهی الهام بخش و محرک کارهای پژوهشی در کلاس درس و ;است و پژوهش های کلاسی و پژوهش های دانشگاهی لازم و ملزوم یکدیگرند.این مقاله که با اهداف بررسی و تحلیل برنامه معلم پژوهنده و جایگاه آن در آموزش و پرورش به رشته تحریر درآمده، اقدام پژوهی را یکی از محورهای مهم تحول در آموزش و پرورش دانسته است و آن را از زوایای گوناگون مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله درآمدی بر مفاهیم مرتبط با نظریه اسلامی امنیت تحت فایل ورد

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/11 6:15 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله درآمدی بر مفاهیم مرتبط با نظریه اسلامی امنیت تحت فایل ورد (word) دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله درآمدی بر مفاهیم مرتبط با نظریه اسلامی امنیت تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله درآمدی بر مفاهیم مرتبط با نظریه اسلامی امنیت تحت فایل ورد (word)

چکیده  
مقدمه  
تعریف امنیت  
تقسیم‌بندی‌های امنیت  
تحولات تاریخی مفهوم امنیت  
امنیت در اسلام  
جایگاه امنیت در اسلام  
مفاهیم اساسی مرتبط با نظریه امنیت در اسلام  
1 دنیا  
2 زیاده‌خواهی انسان  
3 ایمان به خدا  
4 ارزش انسانی و سعات همگانی  
5 شریعت  
6 ولایت  
الف. توجه اسلام به ویژگی‌ها و صفات حاکم  
ب. توجه اسلام به حقوق متقابل مردم ـ رهبر  
7 آخرت  
نتیجه‌گیری  
پی‌نوشت‌ها:  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله درآمدی بر مفاهیم مرتبط با نظریه اسلامی امنیت تحت فایل ورد (word)

آقا بخشی، علی، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، 1374

ابن شعبه الحرانی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، مؤسسه النشر الاسلامی‌لجماعه المدرسین، 1363؛

افتخاری، اصغر، ‌مرز‌های گفتمانی نظریه اسلامی‌ امنیت، فصلنامه مطالعات راهبردی، ش 25، پاییز 1383، ص425-451

الترکی، عبدالله بن عبدالحسن،الامن فی الاسلام، المملکه السعودیه، وزاره الشؤون الاسلامیه و الاوقاف، بی تا؛

الکراچکی، معدن الجواهر و ریاضه الخواطر،قم، مهر استوار، 1394 (ه ق)؛

اللیثی الواسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، بی‌جا، مؤسسه النشر الاسلامی، 1405 (ه ق)؛

بوزان، باری، مردم دولت‌ها و هراس، ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران انتشارات مطالعات راهبردی، 1378؛

حکیمی، سید میر اکبر، پایان نامه کاشناسی ارشد: امنیت در نظام اسلامی، قم، مدرسه عالی فقه و معارف اسلامی، ‌1384؛

خلیلی، رضا، تحول تاریخی،گفتمانی مفهوم امنیت، فصلنامه مطالعات راهبردی، ش 23، بهار1383، ص 7-29

سید رضی، نهج البلاغه، مترجم: دشتی،‌محمد، قم،‌ دفتر نشر الهادی، 1379 ؛

صدوق، الف) الخصال، قم، جماعه المدرسین للحوزه العلمیه، بی تا

صدوق، ب) کمال الدین و تمام النعمه، بی‌جا، مؤسسه النشر الاسلامی، 1405 (ه ق)؛

طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، تعلیق: الخرسان، سید محمد باقر، نجف، دارالنعمان،1386(ه ج)

عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، ابن سینا، 1361؛

عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، تهران، امیرکبیر، 1373؛

کلینی، الکافی، بی جا، دارالکتب الاسلامیه، 1365

نویدنیا، منیژه، درآمدی بر امنیت اجتماعی، فصلنامه مطالعات راهبردی،بهار 1382، ش19؛

مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 7 و 24 و45 و 65 و 70، لبنان، بیروت، الوفاء،1403؛

مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1353 ـ 1366

چکیده

«امنیت» از جمله موضوعاتی است که به اقتضای واقعیت‌های عینی و نظری جهان مدرن، تعاریف و ابعاد جدیدی پیدا کرده است. طرح گسترده ابعاد نظری و مفهومی امنیت، در چند دهه اخیر در محافل علمی از یک سو، و استقرار حاکمیت دینی در ایران از سوی دیگر، که از لوازم آن توجه به ابعاد نظری، دینی و عملی امنیت است، پرداختن به این بحث را از منظر دینی ضروری می‌سازد. این مقاله، تلاش می‌کند به کمک روش نقلی و عقلی و تاحدی ناظر به برخی واقعیت‌های عینی امنیت، برخی مفاهیم دینی مرتبط با مقوله امنیت را تبیین کند. به همین منظور، نوع نگاه اسلام به ایمان، انسان، دنیا و آخرت و همچنین سازوکارهایی که در چارچوب شریعت ولایت برای زندگی عرضه می‌کند و سازنده فهم و راهکارهای معینی در مقوله امنیت است، مورد بحث قرار گرفته است

کلیدواژه‌ها: امنیت،‌ ایمان، انسان، دنیا، شریعت، ولایت، آخرت

 

مقدمه

آیا صنعتی که امروزه بشر در اختیار دارد، از گذشته پیشرفته‌تر است؟ آیا انسان‌ها نسبت به گذشته، از وضع اقتصادی بهتری برخوردارند؟ آیا وسایل ارتباطی در مقایسه با قرن پیش، رشد بیشتری داشته است؟ شاید پاسخ مثبت به این دست سؤالات، بدیهی به نظر آید. اما در پاسخ به اینکه آیا بشر امروز از امنیت بیشتری برخوردار است؟ می‌توان گفت: احتمالاً به آسانی پاسخ به سؤالات پیشین نخواهد بود. انرژی هسته‌ای در کنار مزایایش، جهان را مملو از سلاح‌های هسته‌ای ساخته‌ است. هر لحظه ممکن است با فشردن چند دکمه، هیچ اثری از موجودی زنده بر کره خاکی باقی نماند! آلودگی محیط زیست، زندگی بشر را با تهدیدات جدی مواجه ساخته است. سرعت تغییر و تحولات در عرصه‌های گوناگون، با وجود مزایایی که برای بشر دارد، زندگی بهنجار، باثبات و همراه با آرامش را از انسان سلب کرده است. شبکه ارتباطی جهانی، اگرچه می‌تواند ما را به همه جای دنیا ‌ببرد و از بسیاری امور مطلع سازد و خدمات بسیاری را به ما ارائه دهد؛ اما با آن می‌توانند ما را کنترل کرده و امنیت ما را سلب کنند و یا با ایجاد یک اختلال در شبکه، ممکن است امنیت اقتصادی میلیون‌ها انسان به خطر افتد و یا پرواز صدها هواپیما با مشکل مواجه شود. علاوه بر این، صدها مثال دیگر می‌توان زد که به نوعی امنیت روانی، فردی، اجتماعی، ملی و بین‌المللی افراد را تهدید می‌کند. البته بسیاری از اینها، ناشی از رشد علمی، صنعتی و; بشر بوده‌ است

«امنیت» با وجود آنکه یک مقوله انسانی است و همواره امنیت از جمله مسائل مهم بشر بوده است، اما در جهان امروز به دلیل برخی پیشرفت‌های مادی و برخی تحولات به‌وجود آمده در باورها، گرایش‌ها و رفتارهای انسانی، امنیت، اهمیت و پیچیدگی بیشتری یافته است. از این رو، با توجه به طرح جدی‌تر این مقوله در محافل علمی و اهمیت فزون‌تر آن در جهان امروز، که البته جوامع اسلامی و جهان اسلام نیز از آن مستثنی نیستند، گام نهادن در مسیر ارائه نظریه دینی امنیت، از طریق مشخص ساختن مفاهیم دینی مرتبط با امنیت و بیان ارتباط میان آنها و در نهایت، مشخص ساختن ارتباط آنها با زندگی واقعی بشر، از جمله ضرورت‌های کار علمی است که باید بدان پرداخت. ازاین‌رو، این مقاله به بیان برخی مفاهیم مهم اسلامی مرتبط با مقوله امنیت می‌پردازد و تلاش‌ می‌کند افق‌هایی از مسئله را حتی‌المقدور روشن سازد. اما پیش از هر چیز، به اجمال توضیحاتی در خصوص مفهوم «امنیت» ارائه می‌گردد

تعریف امنیت

«امنیت»، به معنای تضمین ایمنی و مصونیت از تعرض، تصرف اجباری و بدون رضایت و دور ماندن از مخاطرات و تعدیات به حقوق و آزادی‌های مشروع می‌باشد.1 فرهنگ عمید آن را در امان بودن، ایمن و بی‌ترسی و «امن» را بی‌ترسی، اطمینان، آسایش و آرامش قلب معنا می‌کند

اگر «امنیت» به معنای مصونیت از تعرض و تصرف عدوانی تعریف کنیم، به طوری که افراد بتوانند از حقوق طبیعی خود، بدون هراس و مانعی خارجی استفاده کنند، در این صورت امنیت از طبیعت حقوق بشر ناشی می‌شود. در واقع، لازمه حقوق و آزادی‌‌های مشروع، مصونیت آنها از تعرض و دور ماندن آنها از مخاطرات و تعدیّات است

مولار امنیت را در سه سطح انسانی، ‌اجتماعی و ملی مطرح می‌کند و در هر سطح، در پی ارائه پاسخ به این دو سؤال اساسی که الف. امنیت برای چه کسی است؟ ب. چه چیزی مورد تهدید است؟ طبیعی است که پاسخ به هر یک از این دو سؤال، در هر یک از سطوح مذکور متفاوت خواهد بود

در پاسخ به این پرسش که امنیت برای چه کسی است، باید گفت: این نوع امنیت برای فرد مطرح است و در پاسخ به اینکه چه چیزی تهدید می‌شود، باید گفت بقا و حیات انسان در معرض تهدید است. این امنیت، «امنیت انسانی» خواهد بود

در «امنیت اجتماعی»، امنیت برای گروه‌های اجتماعی مورد نظر است؛ گروه‌هایی که به جهت اشتراک اعضای آن در اندیشه، احساس و أعمال، کلیت یکپارچه‌ای را تشکیل می‌دهند که از آن به عنوان «هویت» یاد می‌شود. اگر جامعه‌ای هویت خود را از دست بدهد، دیگر قادر نخواهد بود به‌طور مستقل به حیات خود ادامه دهد. در اینجا، هویت تهدید می‌شود

اما در «امنیت ملی»، امنیت برای دولت مطرح است و حاکمیت و قلمرو دولت مورد تهدید قرار می‌گیرد. معنای روشن امنیت ملی، حفظ مردم یک کشور و سرزمین در مقابل حمله فیزیکی است. در معنای وسیع‌‌تر، بر حفظ منافع حیاتی، سیاسی، اقتصادی و فقدان تهدید نسبت به ارزش‌های اساسی و حیاتی یک دولت اطلاق می‌شود

در تعریفی دیگر، امنیت اجتماعی به قابلیت حفظ الگوهای سنتی زبان، فرهنگ، مذهب، هویت و عرف ملی با شرایط قابل قبولی از تحول معرفی شده است

والتر لیمپن درباره امنیت ملی می‌گوید: «هر ملتی تا جایی دارای امنیت است که در صورت عدم توسل به جنگ، مجبور به رها نمودن ارزش‌های محوری خود نباشد و چنانکه در معرض چالش قرار گیرد، بتواند با پیروزی در جنگ آنها را حفظ کند».6 در امنیت ملی، دولت نقش محوری دارد، اما دولت، که قدرت مشروع خود را با هدف اعمال امنیت به دست می‌آورد، به دلیل یافتن هویتی مستقل از جامعه و تبدیل شدن برخی امور به منافع دولت در قبال منافع ملت، در سطح جامعه به رقیب مردم و در نتیجه، به ناقض امنیت مردم تبدیل می‌شود

مردم دولت‌ها را به این دلیل می‌پذیرند، چون حافظ امنیت آنها است، اما همراه با افزایش قدرت دولت، خود دولت به منبع تهدید علیه فرد تبدیل می‌شود. البته مردم تهدیدات حاصل از بی‌دولتی را کمتر از تهدیدات ناشی از خود دولت می‌دانند.7 اما در سطح بین‌الملل اتفاق دیگری رخ می‌دهد «تلا‌ش دولت‌ها برای پاسخ‌گویی به نیاز‌های امنیتی خویش، صرف نظر از قصد و نیت آنها‌،‌ منجر به بی‌ثباتی دیگران می‌شود؛ زیرا هریک از آنها اقدامات خود را تدابیر دفاعی تلقی کرده و کارهای دیگران را بالقوه تهدیدآمیز می‌دانند»8 جان هرتز، این وضعیت تناقض‌آمیز را «معمای امنیتی» می‌خواند. در بحث از امنیت در اسلام، به نقش دولت در امنیت توجه خواهیم کرد

تقسیم‌بندی‌های امنیت

امنیت مثل هوا است؛ به چشم نمی‌آید؛ ولی لازم است همه‌جا باشد. امنیت لازمه بقای انسانی است؛ اگر نباشد، انسان زنده نمی‌ماند. امنیت در زندگی نقشی بسیار برجسته‌ دارد؛ زیرا وجود آن، نه فقط برای اصل زندگی، بلکه برای نحوه زندگی هم مهم است. ممکن است کسی امنیت جانی شما را به خطر نیندازد، ولی امنیت منزلتی، دینی، سیاسی و; شما را با خطر مواجه سازد. مقوله امنیت قابلیت طرح در عرصه‌های گوناگون را داراست؛ در هر عرصه‌ای که انسان وارد می‌شود، امنیت هم به نوعی حاضر است و معنا می‌یابد. بر همین اساس، در هر عرصه‌ای از جامعه، می‌توان به بررسی امنیت پرداخت؛ امنیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و;

در یک تقسیم‌بندی دیگر می‌توان امنیت را در سطوح گوناگون دنبال کرد. همچون سطوح فردی، اجتماعی، ملی، بین‌المللی و جهانی

گاهی به امنیت، به گونه‌ای دیگر هم می‌توان نگریست: یک نگاه ما، به احساس و فهم درونی است که فرد از امنیت خود دارد؛ صرف نظر از اینکه عوامل خارجی مؤثر بر امنیت، در چه سطح و میزانی قرار دارد. این نوع امنیت را، امنیت ذهنی و روانی می‌گویند. اما گاهی به سراغ آن دسته از عوامل خارجی می‌رویم که امنیت‌ساز یا امنیت‌‌سوز هستند. در این صورت، به امنیت عینی پرداخته‌ایم. در کنار تقسیم امنیت به ذهنی و عینی، می‌توان آن را به امنیت مادی و معنوی هم تقسیم نمود. این دو دسته‌بندی اخیر، تفاوت‌هایی با هم دارند. برای مثال، در امنیت روانی، به صرف یک احساس حتی ‌اگر توهم هم باشد، توجه می‌‌شود. اما امنیت معنوی، جزئی از امنیت عینی محسوب می‌شود. اگر گستره حیات انسان را به زندگی در دنیا خلاصه نکنیم، بحث از امنیت انسان در جهان دیگر هم مطرح می‌شود. در نتیجه، در یک تقسیم دیگر، باید امنیت را به دنیوی و اخروی تقسیم کرد. این تقسیم‌بندی در نگاه دینی قابل فهم و پیگیری خواهد بود

تحولات تاریخی مفهوم امنیت

در یک تقسم‌بندی، بشر از آغاز تاریخ تاکنون، با توجه به نوع زندگی و دغدغه‌هایش، با چهار نوع امنیت مواجه بوده است

الف. جامعه بدوی، با حاکمیت گفتمان سنتی: در این دوران، امنیت به معنای حفظ بقا و موجودیت و منشأ تهدید آن، در این دوره طبیعت است

ب. جامعه شبانی و کشاورزی، با حاکمیت گفتمان کلاسیک: در این دوران با اهمیت یافتن سرزمین، ‌شکل‌گیری مقدمات به وجود آمدن حکومت‌ها، تعریف امنیت به فقدان تهدید، و حفظ موجودیت، به عنوان هدف امنیت تبدیل شد. در این دوره، منشأ اصلی تهدید جنگ بود

ج. جامعه ملی با حاکمیت گفتمان مدرن: با تضعیف نظام فئودالی و به وجود آمدن شهرهای جدید، دولت‌های مدرن شکل می‌گیرند. امنیت در این دولت‌ها، به معنای کسب قدرت و توانایی تعریف می‌‌شود و فقدان تهدید زمانی معنی‌دار می‌شود که قدرت وجود داشته باشد. این قدرت، که ناشی از حاکمیت دولت و حق استفاده انحصاری از زور است، از یک سو به توانمندی داخلی و از سوی دیگر، به توانمندی بین‌المللی دولت مدرن اشاره دارد. منشأ اصلی تهدید در این دوران همان قدرت‌طلبی دولت‌ها است

د. جامعه جهانی با حاکمیت گفتمان فرامدرن: این دوره، با کاهش اهمیت حاکمیت ملی و افزایش وابستگی متقابل بین‌المللی و افزایش کشمکش‌های پراکنده و بدون نظم همراه است. در این دوره، امنیت به «همکاری و همگرایی بین‌المللی» (انترناسیونالیست‌ها) و «همکاری جهانی بر اساس آرمان‌های مشترک بشری» (ایده‌آلیست‌ها) تعریف می‌شود. با قدرت گرفتن دولت‌ها، که برای ایجاد امنیت آمده بودند، نزاع و کشمکش‌ها در صحنه بین‌الملل به وجود آمد. عده‌ای برای مقابله با آن، طرح نهادهای بین‌المللی را با محوریت دولت‌ها مطرح کردند، گروهی دیگر (ایده‌آلیست‌ها)، مشکل را در خود دولت می‌دیدند و می‌گفتند باید در مرزهای مصنوعی و حاکمیت در چارچوب مرزهای ملی تجدید نظر کرد. در این حالت، مرکز ثقل از دولت به انسان و از ملی به جهانی تغییر کرد. اگر دولت، عامل ناامنی است، اما توجه به فرد نیز خود باعث هرج و مرج می‌گردد

امنیت در اسلام

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله پیشرفت و وظایف دولت دینی تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/11 6:15 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله پیشرفت و وظایف دولت دینی تحت فایل ورد (word) دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله پیشرفت و وظایف دولت دینی تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله پیشرفت و وظایف دولت دینی تحت فایل ورد (word)

چکیده  
مقدمه  
چیستی پیشرفت  
دو نوع پیشرفت وارونه  
پیشرفت معقول و حکیمانه  
مفهوم توسعه و پیشرفت  
چیستی دولت دینی  
ماهیت دولت  
ماهیت دین  
دولت دینی  
دولت دینی و پیشرفت  
وظایف توسعه‌ای دولت دینی  
1 حفظ نظم و ایجاد امنیت  
2 تأسیس بنیادهای قانونی، نظیر قانون اساسی، مجلس قانون‌گذاری و تولید قوانین مناسب  
3 برپایی نظام قضایی عادلانه و تضمین حقوق افراد  
4 برخورداری از نظام اداری مناسب  
5 نظارت دقیق برعملکرد نهادهای دولتی، قضایی و لشکری  
6 برنامه‌ریزی برای پیشرفت بر اساس اصول و شاخص‌های ثابت و تعیین عناصر متغیر مرتبط با اصول ثابت  
7 سرمایه‌گذاری در نیروی انسانی ماهر و متعهد  
8 انباشت سرمایه فیزیکی به ویژه در امور زیربنایی  
9 نظارت بر بهره‌وری  
10 مداخله مسئولانه دولت در مبادله (به مثابه جزئی از فرایند تولید)  
11 کاهش انواع نابرابری‌های اقتصادی (تأثیر کاهش نابرابری بر رشد)  
12 نظام جامع تأمین اجتماعی (تأثیر تأمین بر کارایی نیروی کار)  
13هزینه‌مند کردن گدایی، بیهوده‌کاری و کارهای حرام  
جمع‌بندی  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله پیشرفت و وظایف دولت دینی تحت فایل ورد (word)

ـ نهج‌البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ـ بنیاد نهج‏البلاغه‏، چ سوم، 1378

ـ ارسنجانی، حسن، حاکمیت دولت‌ها، تهران، سازمان کتاب‌های جیبی، 1342

ـ اینگلهارت، رونالد، تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی، ترجمه مریم وتر، تهران، کویر، 1373

ـ بئک، لوئیس، «دگرگونی در مفاهیم و هدف‌های توسعه»، ترجمه حسین قاضیان، نامه فرهنگ، ش 1 و 2

ـ بوزان، باری، مردم، دولت‏ها و هراس، ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1378

ـ تودارو، مایکل، توسعه اقتصادی در جهان سوم، ترجمه غلامعلی فرجادی، تهران، مؤسسه عالی پژوهش در برنامه‏ریزی و توسعه، چ نهم، 1378

ـ جعفری، محمدتقی، فلسفه دین، تدوین عبدالله نصری، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چ دوم، پاییز 1378

ـ جهانیان، ناصر، «جایگاه دولت در اقتصاد اسلامی»، اقتصاد اسلامی، ش 1، بهار 1380، ص 129ـ 158

ـ جهانیان ناصر، «نقش دولت در توسعه از دیدگاه امام خمینی(ره)»، اقتصاد اسلامی، ش 3، پاییز 1380، ص 55 ـ 74

ـ خامنه‌ای، سیدعلی(مقام معظم رهبری)، روزنامه جمهوری اسلامی، پنجشنبه، 22 آذر، 1380، 26 رمضان‏المبارک، شماره 6517

ـ امام خمینی، صحیفه نور، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1369، ج 20 و 21

ـ زاکس، ولفگانگ، نگاهی نو به مفاهیم توسعه، ترجمه فریده فرهی و وحید بزرگی، تهران، مرکز، 1377

ـ صدر، سیدکاظم، تجربه مسلمانان صدر اسلام در دستیابی به توسعه اقتصادی، اولین همایش اسلام و توسعه، دانشگاه شهید بهشتی،

ـ عرب مازار، عباس، «ضرورت رشد بهره‌وری در چارچوب برنامه اقتصاد بدون اتکا به درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام»، در: مجموعه سخنرانی‌های دومین سمینار ملی بهره‌وری، 7و8 خردادماه 1376، تهران، سازمان بهره‌وری ملی‌ایران، 1376

ـ فراهانی‌فرد، سعید، «سیاست‌های مالی و ثروت‌های طبیعی»، اقتصاد اسلامی، ش 2، تابستان 1380، ص 33ـ53

ـ فروم اریک، گریز از آزادی، ترجمه عزت‌الله فولادوند، تهران، کتاب‌های جیبی، 1356

ـ کلمن، دیوید و نیکسون فورد، اقتصادشناسی توسعه‌نیافتگی، ترجمه غلامرضا آزاد (ارمکی)، تهران، مؤسسه انتشاراتی فرهنگی وثقی، 1378

ـ گولت، دنیس، «توسعه: آفریننده و مخرب ارزش‌ها»، ترجمه غلامعلی فرجادی، برنامه و توسعه، ش 10، بهار، 1374، ص 62ـ80

ـ مطهری، مرتضی، نظری به نظام اقتصادی اسلام، قم، صدرا، 1374

ـ میر، جرالد، مباحث اساسی اقتصاد توسعه، جرالد م. مِیِر، ترجمه غلامرضا آزاد (ارمکی)، تهران، نی، 1378، ج 1

ـ نراقی، یوسف، توسعه و کشورهای توسعه‏نیافته، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1370

ـ هادوی‌تهرانی، مهدی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام، قم، مؤسسه فرهنگی خانه خرد، 1378

ـ وینسنت، آندرو، نظریه‌های دولت، ترجمه حسین بشیریه، تهران، نی، 1371

ـ ابن‌شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، بی‌جا، علامه، بی‏تا

ـ احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بی‏تا

ـ آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، شرح جمال‌الدین محمد خوانساری، تصحیح میرجلال‏الدین محدث ارموی، تهران، دانشگاه تهران، چ چهارم، 1373

ـ آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، تصحیح محدث ارموی، تهران، دانشگاه تهران، چ دوم، 1346

ـ حلی، ابن فهد، عده الداعی و نجاح الساعی، قم، مکتبه الواجدنی، بی‏تا

ـ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، بیروت، دارصعب و دارالتعارف، 1401 ق

ـ شیخ صدوق، علل الشرائع، قم، مکتبه الداوری، بی‌تا، یک جلد

ـ صدر، سیدمحمدباقر، صوره عن اقتصاد المجتمع الاسلامی، قم، مطبعه الخیام، 1399

ـ صدر، سیدمحمدباقر، اقتصادنا، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1375

ـ محدث نوری، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، 1408، ج 11

Anderson Michael R., Access to Justice and Legal Process: Making Legal Institutions Responsive To Poor People in LDCs, Paper for Discussion at WDR Meeting 16ـ17 August

چکیده

این مقاله با روش توصیفی و اسنادی و با هدف بیان پیشرفت و وظایف دولت دینی تدوین یافته است. از آنجا که عمران و آبادی کشور اسلامی بدون وجود دولتی متعهد، متدین، باتدبیر و کارآمد امکان‌پذیر نیست، تلاش شده است تا ضمن شناخت ماهیت پیشرفت و توسعه از یک‌سو و شناخت ابعاد دولت دینی از سوی دیگر، وظایف دولت اسلامی در سه سطح بررسی شود: سطح اول، وظایف اولیه دولت اسلامی؛ سطح دوم، وظایفی که به طور مستقیم موجب پیشرفت می‌شود؛ سطح سوم، وظایفی که به طور غیرمستقیم موجب پیشرفت و توسعه اسلام خواهد شد.

کلید واژه‌ها: پیشرفت، توسعه، دولت، دین، وظایف.

 

مقدمه

پیشرفت به سمت اهداف نهایی و متوسط خلقت، وظیفه هر فرد و جامعه متعالی است. این مهم هنگامی به سرمنزل مقصود می‌رسد که نهادهای شیطانی نتوانند اثربخشی لازم را داشته باشند؛ یعنی دولتی دینی، زمام هدایت مردم و نهادهای رحمانی را در دست داشته باشد. این دولت برای رسیدن به این اهداف، چه تکالیفی بر عهده دارد و چه کارهایی باید انجام دهد تا پیشرفت پایداری مبتنی بر اسلام تحقق یابد؟ این مقاله در صدد پاسخ به این پرسش اصلی است. طبیعی است که پرسش‌های فرعی برای شناسایی «ماهیت پیشرفت» و «ماهیت دولت دینی» طراحی می‌شوند

 

چیستی پیشرفت

رشد، ترقی، ارتقا، پیشرفت و توسعه واژه‌هایی هم‌افق و تقریباً مترادف می‌باشند.[0] بیش از دویست سال است که چنین واژه‌هایی در ادبیات اقتصادی سیاسی جهان کاربرد داشته و خاستگاه آغازین آن اروپا و تمدن صنعتی غرب است

دو نوع پیشرفت وارونه

در این دو قرن گذشته، جهان دو نوع پیشرفت و توسعه وارونه و نامطلوب را مشاهده کرد. نوع اول در غرب با عنوان مدرنیته و توسعه غیربرنامه‌ریزی‌شده اتفاق افتاد و نوع دوم در جهان سوم با عنوان مدرنیزاسیون و توسعه برنامه‌ریزی‌شده. نوع اول در غرب بدون برنامه‌ریزی خاصِ ناظر به کل جامعه و بدون کوشش‌های سنجیده، به طور تدریجی و با تغییر و تحول در ساختار فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به وقوع پیوست و هدف آن رفاه مادی و افزایش مداوم درآمد سرانه بود. این افزایش، مرهون به‌کارگیری روش‌های تولید مبتنی بر دانش و مبتنی بر عقلانیت ابزاری بود. اما نوع دوم پیشرفت و توسعه، در کشورهای در حال توسعه و بعد از جنگ جهانی دوم بود که روندی متفاوت داشت. توسعه این کشورها، که با هدف رسیدن به پیشرفته‌ها و خط‌مشی صنعتی‌شدن و با تأکید بر انتقال تکنولوژی و انباشت سرمایه برای رسیدن به هدف مزبور آغاز شده بود، روندی تند و سریع داشت که با کوشش‌های برنامه‌ریزی‌شده از طرف سازمان‌ها، حرکت‌های اجتماعی و به ویژه از طرف دولت‌ها همراه بود. به دلیل آنکه اغلب این کشورها هدف اصلی را رشد اقتصادی دانسته و توسعه اقتصادی را به منزله مهم‌ترین جزء توسعه تلقی می‌کردند، از عدالت، انسانیت، ارزش‌های متعالی، مشارکت سیاسی و محیط زیست غفلت نمودند و بدین ترتیب، از اواخر دهه هفتاد تاکنون، بحران فکری همگانی و شایعی در حوزه‌های نظری مرتبط با مسائل توسعه اتفاق افتاد که بیشتر ناشی از ناتوانی در ارائه تعریفی قابل قبول از مفهوم «توسعه» است

گروهی از اندیشمندان، رفع وابستگی و مسئله ضرورت ایجاد نظم نوین بین‌المللی را عامل اساسی توسعه و نظام سرمایه‌داری سلطه‌گر را مانع تحقق آن دانسته‌اند و از جنبه داخلی، روابط استثماری را محکوم و نظام مالکیت جمعی را پیشنهاد نموده‌اند. از سوی دیگر، بعد از شکست مکتب نوسازی (نظریه غالب توسعه) به دلیل بروز نابسامانی‌های اجتماعی، آسیب‌های فرهنگی و زیست‌محیطی و رشد قارچ‌گونه حلبی‌آبادها و زاغه‌ها، عده‌ای از اقتصاددانان، رفع فقر مطلق را هدف بنیادین توسعه تلقی کرده و برای تحقق آن «راهبرد نیازهای اساسی» را پیشنهاد کرده‌اند. در سال 1974 در اعلامیه «کوکویوک» تصریح شد: «هر فرآیند رشدی که نیازهای اساسی را ارضا نکند یا ـ حتی بدتر ـ ارضای آنها را مختل سازد، صرفاً کاریکاتوری از توسعه می‌باشد».[1]

پیشرفت معقول و حکیمانه

ناکامی اکثر کشورهای کمترتوسعه‌یافته در دستیابی به توسعه از یک‌سو و از سوی دیگر، میوه‌های تلخ توسعه غرب (از قبیل افزایش شکاف‌های طبقاتی، ازخودبیگانگی انسان اثر بت‌وارگی و شیئی‌شدن روابط انسانی، قدرت بی‌مهار شرکت‌های بزرگ و احزاب و دستگاه‌های دولتی، عقلانیت ابزاری و تسلط افسانه‌ای تکنولوژی بر انسان، افزایش هزینه‌های اجتماعی ناشی از خودمحوری و نفع‌طلبی و مهم‌تر از همه، تخلیه نظام محتوایی جوامع غربی از فلسفه زندگی و مرگ)، موجب شد تا واژه «توسعه حکیمانه»، به نحو گسترده‌ای در ادبیات توسعه، طرح و رایج شود. اگر زمانی عنصر اصلی توسعه رشد اقتصادی بود، امروزه چهار موضوع: رشد اقتصادی، عدالت در توزیع، مشارکت سیاسی و ارزش‌های متعالی، عناصر اصلی توسعه انتخاب شده‌اند. اگر در ابتدای دهه شصت میلادی، بیشتر بُعدِ اقتصادی توسعه مورد توجه بود، امروزه، به ویژه بعد از انقلاب اسلامی‌ایران[2] و ابطال نظریه «افیون بودن دین برای توده‌ها» و بعد از چالش جدی دین با سکولاریسم، ابعاد دیگر توسعه نیز مورد اقبال قرار گرفت؛ به نحوی که در سال 1986، متخصصان توسعه در همایش «موضوعات اخلاقی در توسعه» در کلمبوی سریلانکا، به این توافق دست یافتند که در تعریفی کامل از توسعه باید شش بعد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، زیست‌محیطی و الگوی زندگی کامل را مد نظر قرار دهند.[3]

مفهوم توسعه و پیشرفت

از منظر بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، توسعه و پیشرفت معنای جامع و فراگیری دارد. حضرت امام در مورد توسعه فراگیر می‌فرماید: «این مسلّم است که از نظر اسلام، حل تمامی‌مشکلات و پیچیدگی‌ها در زندگی انسان‌ها، تنها با تنظیم روابط اقتصادی به شکل خاصی حل نمی‌شود و نخواهد شد، بلکه مشکلات را در کل نظام اسلامی باید حل کرد و از معنویات نباید غافل بود]که[ کلید دردهاست. ما معتقدیم تنها مکتبی که می‌تواند جامعه را هدایت کند و پیش ببرد، اسلام است و دنیا اگر بخواهد از زیر بار هزاران مشکلی که امروز با آن دست به گریبان است، نجات پیدا کند و انسانی زندگی کند، انسان‌گونه، باید به اسلام روی بیاورد».[4] مقام معظم رهبری نیز اخیراً پیشرفت همه‌جانبه را تا حدود زیادی تبیین کرده و می‌فرماید: «پیشرفت در یک جهتِ محض نیست. مقصود از پیشرفت، پیشرفت همه‌جانبه است. از همه ابعاد در کشور، این ملت، شایسته و سزاوار پیشرفت است».[5]ایشان پیشرفت را در ابعاد ذیل دانسته‌اند

1 تولید ثروت ملی، 2 دانش و فناوری، 3 اقتدار ملی و عزت بین‌المللی، 4 اخلاق و معنویت، 5 امنیت کشور، 6 ارتقای بهره‏وری، 7 قانون‏گرایی و انضباط اجتماعی، 8 وحدت و انسجام ملی، 9 رفاه عمومی،10 رشد سیاسی، مسئولیت‏پذیری، عزم و اراده ملی

اندیشمندان مرتبط با توسعه از قبیل میردال، تودارو و بلک نیز توسعه و پیشرفت را به مفهوم جامع و فراگیر تعریف کرده‌اند. همگی، بر این نکته تأکید دارند که توسعه، فرایند تحول بلندمدت، همه‌جانبه، ساختاری و کیفی درون نظامی اجتماعی به نام جامعه (دولت ـ ملت) است که نیازهای رو به گسترش جمعیت را با روشی عقلانی برآورده کند. در اینجا فقط به چهار تعریف این اندیشمندان اشاره می‌‌کنیم و در پایان، تعریف منتخب خود را ارائه می‌کنیم

1 تعریف میردال: توسعه به معنای ارتقای مستمر کل جامعه و نظام اجتماعی به سوی زندگی بهتر و یا انسانی‏تر است.[6] مراد از زندگی بهتر، همان آرمان‌های نوسازی است. میردال برخی از این آرمان‌ها را به مثابه قضایای ارزشی مفیدـ به منزله معیاری برای ارزیابی توسعه‌ـ بیان می‏کند که عبارت‌اند از: عقلانیت، توسعه و برنامه‏ریزی توسعه، افزایش بهره‏وری، افزایش سطح زندگی، تساوی اجتماعی و اقتصادی، بهبود نگرش‌ها و نهادهای موجود، وحدت ملی، استقلال ملی، دموکراسی برای توده مردمی، انضباط اجتماعی.[7]

2 تعریف تودارو: توسعه را باید جریانی چندبعدی دانست که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی و نیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه‏کن کردن فقر مطلق است. توسعه در اصل باید نشان دهد، مجموعه نظام اجتماعی، هماهنگ با نیازهای متنوع اساسی و خواسته‏های افراد و گروه‌های اجتماعی در داخل نظام، از حالت نامطلوبِ زندگی گذشته خارج شده و به سوی وضع یا حالتی از زندگی، که از نظر مادی و معنوی «‌بهتر‌» است، سوق می‏یابد.[8]

3 تعریف بلک: توسعه باید به معنای دستیابی به شماری از «‌آرمان‏های نوسازی‌» از جمله افزایش بهره‏وری، برابرسازی اقتصادی و اجتماعی، معرفت مدرن، بهبود نگرش‏ها و نهادهای پیشرفته و ایجاد نظام عقلایی و هماهنگ به منظور سیاست‌گذاری تفسیر شود که می‏تواند برخی از شرایط نامطلوب را در نظام‏های اجتماعی توسعه‌نیافته برطرف سازد.[9]

4 تعریف میر: ‌بهتر است توسعه را به منزله وسیله‌ای ـ به عنوان فراگردی ابزاری برای غلبه بر فقر دائمی و رسیدن به توسعه انسانی ـ در نظر گیریم‌.[10]

5 تعریف منتخب: توسعه امری ارزشی است که در چارچوب نظام‌های اجتماعی ـ فرهنگی، شکل خاصی پیدا می‌کند. هر نظام اجتماعی برای تداوم مستقل خود، محتاج نظام ارزشی و فرهنگی ویژه خودش است. این نظام فرهنگی روح آن نظام نامیده شده و رفتارهای عوامل فردی، نهادی و سازمانی را در خرده‌نظام‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شکل داده و ارتقا می‌بخشد. خرده‌نظام اقتصادی تولید ثروت، خرده‌نظام سیاسی تولید قدرت، خرده‌نظام اجتماعی تولید عاطفه و همبستگی و خرده‌نظام فرهنگی تولید معرفت، دانش و اخلاق می‌کند. خرده‌نظام شخصیت فردی (افراد نخبه، قهرمان، بزرگ و بزرگوار) می‌تواند نقش عظیمی در تأسیس نهادهای جدید و خلاق و اصلاح نهادهای قدیمی داشته باشد. حال با توجه به این مقدمه، می‌توان گفت: «توسعه اسلامی فرایند تحول بلندمدت، همه‌جانبه (و نه صرفاً اقتصادی)، ساختاری و کیفی درون یک نظام اجتماعی ـ فرهنگی اسلامی به نام جامعه (دولت، ملت) است که نیازهای واقعی رو به گسترش جمعیت را با روشی عقلانی و در چارچوب اهداف و احکام اسلام برآورده کند. در این فرایند، خرده‌نظام‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه مذکور، ارتقای انطباقی یافته و با خودمختاری نسبی از یکدیگر، ثروت، قدرت، همبستگی و معرفت تولید می‏کنند»

توسعه خرده‌نظام اقتصادی توسعه اقتصادی، توسعه خرده‌نظام سیاسی توسعه سیاسی، توسعه خرده‌نظام اجتماعی توسعه اجتماعی و توسعه خرده‌نظام فرهنگی توسعه فرهنگی نامیده می‌شود. با استفاده از تعریف مزبور، می‌توان بیانات مقام معظم رهبریرا به نحو علمی تبیین کرد

پیشرفت در تولید ثروت ملی، به توسعه اقتصادی اشاره دارد؛ پیشرفت در دانش و فناوری، به علت مستقیم تولید ثروت و همین‌طور به توسعه فرهنگی؛ پیشرفت در اقتدار ملی و عزت بین‌المللی، به توسعه سیاسی؛ پیشرفت در اخلاق و در معنویت، به توسعه فرهنگی؛ پیشرفت در امنیت کشور، به استحکام بسترهای توسعه؛ پیشرفت در ارتقای بهره‏وری،[11] به مهم‌ترین[12] علت مستقیم توسعه اقتصادی اشاره دارد؛ پیشرفت در قانون‏گرایی و انضباط اجتماعی،[13] و پیشرفت در وحدت و انسجام ملی،[14] به توسعه سیاسی و توسعه نهادهای تأمین عدالت حقوقی و هویت ملی اشاره دارد؛ پیشرفت در رفاه عمومی، به اثر توسعه اقتصادی اشاره دارد؛ پیشرفت در رشد سیاسی،[15] مسئولیت‏پذیری و عزم و اراده ملی، به توسعه نظام شخصیت فردی اشاره دارد

چیستی دولت دینی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله بررسی نقش منابع محیط منطقه ای و بینالمللی در همگرایی جنبش

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/11 6:15 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی نقش منابع محیط منطقه ای و بین‌‌المللی در همگرایی جنبش امل و حزب‌الله تحت فایل ورد (word) دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی نقش منابع محیط منطقه ای و بین‌‌المللی در همگرایی جنبش امل و حزب‌الله تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی نقش منابع محیط منطقه ای و بین‌‌المللی در همگرایی جنبش امل و حزب‌الله تحت فایل ورد (word)

چکیده:  
مقدمه  
تعریف واژگان  
تلاش های مشترک ایران و سوریه برای عادی سازی روابط میان دو طرف  
حملات مکرر رژیم صهیونیستی به لبنان و درک ضرورت اهمیت دادن به مقاومت، از سوی طرفین  
حوادث یازدهم سپتامبر و پیامدهای آن در خاورمیانه  
توطئه منطقه ای و جهانی علیه سوریه به عنوان متحد راهبردی دو طرف (2004-2013م)  
نقش سوریه در پشتیبانی نظامی و سیاسی از مقاومت  
نگرانی مقاومت از ارتقای نقش منفی جریان های سلفی و تکفیری در سوریه و لبنان  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بررسی نقش منابع محیط منطقه ای و بین‌‌المللی در همگرایی جنبش امل و حزب‌الله تحت فایل ورد (word)

الأخضر، مصطفی (2008م)، الإنقسام السیاسی-الشیعی بین حرکه أمل و حزب الله، بیروت، معهد علوم اجتماعی

أسبوعیه أمل، فی لقاء قائد الأمه الإسلامیه مع قیاده أمل؛ آیه الله السیدعلی خامنئی: أنتم متصلون معنا بالجلد و الدم و اللحم و العظم (جمعه 28 تموز 1989م)، جریده رسمیه لحرکه أمل، السنه الرابعه عشره، عدد

اسپوزیتو، جان. ال (1382)، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ترجمه محسن مدیر شانه چی، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران

اسداللهی، مسعود (2004م)، الإسلامیون فی مجتمع تعدّدی؛ حزب الله فی لبنان نموذجا، ترجمه دلال عباس، بیروت، مرکز الإستشارات و البحوث

جمع من الباحثین، (1998م) الإنتخابات النیابیه 1996 و أزمه الدیمقراطیه فی لبنان، بیروت: المرکز اللبنانی للدراسات

حسین، خلیل (2006م)، الوعد الصادق؛ هزیمه إسرائیل فی لبنان: وقائع و وثائق (12 تموز- 14 آب 2006)، بیروت، دارالمنهل اللبنانی

حق شناس کمیاب، سیدعلی (1388)، ساختار سیاسی اجتماعی لبنان و تأثیر آن بر پیدایش جنبش امل، تهران، سنا

ذبیان، کمال، السفیر الأمریکی أزعجه إئتلاف أمل و حزب الله: تفاؤل جونز بإقصاء القوه الإسلامیه الأصولیه فی الإنتخابات تبخر فی الجنوب و البقاع! (12/9/1996)، الدیار اللبنانیه، السنه التاسعه، عدد 3011

رانستروب، ماغناس (1998م)، حزب الله فی لبنان، ترجمه مروان حمزه، بیروت، مرکز الإستشارات و البحوث

سعد غریب (1385)، امل، دین و سیاست در حزب الله، ترجمه غلامرضا تهامی، تهران، اندیشه سازان نور

سلمان، طلال، إشکال اللحظه الأخیره: 22 قتیلا فی فتح الله (25 شباط 1987)، صحیفه السفیر اللبنانیه، السنه الثالثه عشره، عدد 4575

قوام، سیدعبدالعلی (1384)، روابط بین الملل؛ نظریه ها و رویکردها، تهران، سمت

مرتضی، سیدعلی (بی تا)، حرکه أمل؛ السیره و المسیره، بیروت، داربلال للطباعه و النشر

المرکز العربی للمعلومات (2006م)، حزب الله؛ المقاومه و التحریر، بیروت، ادیتو اینترنشنال

مشیرزاده، حمیرا (1388)، تحول در نظریه های روابط بین الملل، چ چهارم، تهران، سمت

Atkins, Stephen E (2004), encyclopedia of modern worldwide extremists and extremist groups, Westport, Conn: Greenwood Press

Cordesman, Anthony H (2006), Arab-Israeli military forces in an era of asymmetric wars, Westport, Conn: Praeger Security International

Cordesman, Anthony H (2009), Iranian weapons of mass destruction: the birth of a regional nuclear arms race, Westport, CT: Praeger Security International; Washington

Hourani, Guita G (2006), The impact of the summer 2006 war on migration in Lebanon: emigration, remigration, evacuation and return: a preliminary study, Louaize, Lebanon: Notre Dame University, Lebanese Emigration Research Center

Safire, William (2008), Safire’s political dictionary, New York: Random House

Tofan, Claudia (2008), Special Tribunal for Lebanon, The establishment of the Hariri Tribunal, Oisterwijk, The Netherlands: Wolf Legal Pub

Stockholm International Peace Research Institute, SIPRI yearbook 2007: armaments, disarmament, disarmament and international security, Oxford : Oxford University Press,

David Dean Commins (1996), Historical dictionary of Syria, Lanham, Md.: Scarecrow Press

چکیده

 جنبش امل و حزب‌الله لبنان از میانه‌های دهه1980م تاکنون دو تجربه متفاوت از حیات مشترک را تجربه کرده‌اند: نخست، در دهه1980م خشونت‌بارترین شکل مناسبات را تجربه کردند. اما از اوایل دهه1990م به این سو، طرفین به سوی همگرایی گام برداشته‌اند. در این میان، عوامل مختلفی همچون عوامل شناختی و محیطی در همگرایی دو طرف نقش داشته است. عوامل برآمده از محیط منطقه‌ای و بین‌المللی، از ‌جمله مهم‌ترین دلایل همگرایی ایشان به حساب می‌آید. مواردی چون تلاش‌های مشترک ایران و سوریه، حملات مکرر اسرائیل به لبنان، حوادث یازدهم سپتامبر و لشکرکشی امریکا به منطقه و در نهایت، توطئه‌های پی در پی از سال 2004م تاکنون، علیه حکومت سوریه به‌عنوان متحد راهبردی طرفین، از این دسته‌اند

کلیدواژگان: جنبش امل، حزب‌الله، همگرایی، روابط، سوریه، ایران

 

مقدمه

مناسبات جنبش امل و حزب الله، به عنوان دو جریان اصلی در طایفه شیعه لبنان، از میانه های دهه 1980م تاکنون، از فراز و نشیب های فراوانی برخوردار بوده است. فرایند واگرایی روابط ایشان، که از سال 1985م و با برخوردهای نظامی پراکنده میان طرفین همراه بود، در سال های پایانی این دهه، به خشونت بارترین و خونین ترین شکل خود درآمده و افق تیره ای را فراروی شیعیان لبنانی قرار داد. در نهایت، با میانجی گری ایران و سوریه و با عقد توافق نامه های دمشق1 و2 در سال های 1989 و 1990م، طرفین در مناسبات فیمابین، به سمت همگرایی و سازگاری سوق یافتند

از آن زمان تاکنون، امل و حزب الله در حوزه های مختلف سیاسی و امنیتی، همواره کوشیده اند تا با گفت وگو و مشورت دوسویه و با پرهیز از رویکردهای خشونت آمیز، به حل و فصل مشکلات و چالش های فیمابین پرداخته و در خط مشی گذاری های کلان مرتبط با جامعه شیعه و مقاومت، به صورت یکدلانه ای عمل نمایند

در این میان، طیفی از عوامل گوناگون در شکل دهی به این رویکرد همگرایانه نقش داشته و تأثیر گذارده اند: در حوزه بینشی و شناختی، بازدرک طرفین از یکدیگر و محیط کنشگری خود، از جمله مهم ترین دلایل همگرایی ایشان در سال های پس از دهه 1980م محسوب می شود

از دیگر عوامل پراهمیت همگرایی میان این دو حزب، باید به عوامل محیطی، اعم از عوامل محیط داخلی و منطقه ای و یا بین المللی اشاره نمود. در واقع، این عوامل در کنار عامل شناختی، فرایندی دودهه ای را پدید آورده اند که سطح روابط این دو را از شرایط نبرد خشونت بار نظامی، به اتحاد استراتژیک سیاسی و امنیتی ارتقا بخشیده است

مهم ترین این عوامل در حوزه داخلی لبنان را می توان موفقیت مقاومت در آزادسازی جنوب لبنان از اشغال اسرائیل، ترور رفیق حریری و تلاش های جریان های داخلی با همکاری قدرت های خارجی برای خلع سلاح مقاومت عنوان نمود. در حوزه منطقه ای و بین المللی نیز طیفی از عوامل تهدیدزا و سازنده منجر به پدید آمدن فرایند همگرایی طرفین گردیده است. این نوشتار، عهده دار بحث و بررسی مهم ترین عوامل تأثیرگذار محیط منطقه ای و بین المللی در شکل دهی به فرایند همگرایی جنبش امل و حزب الله از دهه1990م تاکنون (2014م) می باشد

تعریف واژگان

برای تبیین بهتر و فهم شفاف تر از بحث همگرایی سیاسی و اجتماعی، می باید مراد از واژه اصلی، یعنی همگرایی ، را که به مقطع تاریخی عمده ای در روابط امل و حزب الله اشاره دارد، تبیین نمود. واقعیت این است که این واژه، همانند دیگر قرین خود، یعنی واگرایی در حوزه های مختلفی همچون فیزیک، ریاضیات، پزشکی، روابط بین الملل و حتی هنر عکاسی کاربرد دارد. در نتیجه، برای پیشگیری از اشتراک لفظی و خلط معنایی به صورت پیشینی، اقدام به تبیین مراد از این واژه در این تحقیق می شود

همگرایی نیز همانند اصطلاح واگرایی ، از واژه های پربسامد روابط بین الملل است که از سنت فکری لیبرال ها منتزع شده است. البته این مفهوم در حقیقت به عنوان یک رویکرد و نیز یک دستورالعمل سیاسی برای ایجاد اقتراب و همبستگی میان واحدهای مختلف سیاسی در عرصه بین الملل، و به ویژه دولت ها، با کاستن از اقتدار شخصی خود و تفویض آن به نوعی از اقتدار جمعی و مرکزی، و به منظور ایجاد نوعی از ثبات، آرامش و صلح در عرصه بین المللی و حل اختلافات و منازعات منطقه ای و بین المللی مورد استفاده قرار گرفته است (قوام، 1384، ص 42-49؛ مشیرزاده، 1388، ص 96). مسئله ای که نمونه آشکار آن در همگرایی کشورهای اروپایی، در قالب اتحادیه ای سیاسی، اقتصادی و نظامی بروز و ظهور کرده است

کتاب آکسفورد دو تعریفِ اقدام یا فرایندِ یکپارچگی و نیز ادغام افرادی که سابقاً از یکدیگر جدا بودند را برای این واژه پیشنهاد کرده است (Oxford Dictionary/ Integration)

به هر حال، مراد از همگرایی در این پژوهش، عبارت از: فرایندی است که بازتاب دهنده گونه ای از رفتار میان دو بازیگر سیاسی است که بیانگر وجود تفاهم و همبستگی، در طیفی از مسائل مهم، اعم از عادی سیاسی تا راهبردها و خط مشی های کلان است. این فرایند، می تواند از صرفِ همسازی و همراهی زبانی در موضوعات مشترک آغاز شده و به راهبردی ترین سطح مناسبات سیاسی، اقتصادی و نظامی منتهی شود

تلاش های مشترک ایران و سوریه برای عادی سازی روابط میان دو طرف

شاید به جرأت بتوان ادعا کرد که مهم ترین دلیل و ابتدایی ترین عامل همگرایی جنبش امل و حزب الله در اوایل دهه 1990م تلاش های مشترک و رایزنی های دوجانبه ایران و سوریه بود. این دو کشور، که هر یک متحد یکی از بازیگران شیعی لبنانی بودند، نقش ویژه ای در هدایت گری مسائل کلان مرتبط با دو گروه داشته و از این رو، نفوذ بالایی در نظام تصمیم گیری های آن دو داشتند. پس از بروز درگیری های شدید میان دو جریان در سال های 1988 تا 1989م، سوریه و ایران کوشیدند تا میان دو جریان وفاق و همبستگی پدید آورده، منازعات ایشان را مدیریت نمایند. مسئله ای که به عقد توافق نامه دمشق1 در فوریه 1989م میان طرفین انجامید؛ توافق نامه ای که در واقع دو طرف را به رویارویی با اسرائیل و عطف توجه ایشان به سوی دشمن مشترک دعوت می کرد (Stephen & Atkins, 2004, p. 15)

با از سرگیری درگیری ها در نیمه ماه ژوئیه 1990م در منطقه اقلیم التفاح، مجدداً با پیگیری دستگاه های سیاست خارجی ایران و سوریه، کمیته چهارجانبه ای با حضور دکتر علی اکبر ولایتی و فاروق الشرع، وزیران خارجه دو کشور و نبیه بری رئیس امل و شیخ صبحی طفیلی، دبیرکل وقت حزب الله در دمشق تشکیل شده و قرارداد 19 نوامبر 1990م موسوم به توافق نامه دمشق2 به امضای طرفین رسید؛ قراردادی که ضمن دعوت دو گروه به کنارگذاشتن اختلافات، راه را برای مبارزه حزب الله علیه ارتش اشغالگر اسرائیل هموار می ساخت (حق شناس کمیاب، 1388، ص 207)

از زمان عقد توافق نامه اخیر تاکنون، تنش گسترده ای میان طرفین مشاهده نشده است. برخی مشکلات جزیی و برخوردهای احتمالی، به ویژه هواداران دو طرف در روستاهای جنوب نیز از طریق مکانیسم طراحی شده توسط بری و نصرالله، توسط مسئولان محلی پایان یافته و برخی موارد مهم نیز در بیروت توسط رهبران عالی دوطرف مورد مناقشه قرار گرفته و حل شده اند (گفت وگو با ابوحمزه (شیخ وحید)، 20 مرداد 1391)

اما درک چرایی توافق میان سوریه و ایران برای پایان دادن به منازعات مسلحانه میان طرفین، در واقع در چند نکته نهفته است که در اینجا مورد بررسی تفصیلی قرار می گیرند

نخستین عامل همگرایی ایران و سوریه در این خصوص، مخاطراتی است که از جانب گروه های نزدیک به عراق و فرانسه در لبنان، متوجه موجودیت مقاومت و حضور سوریه در لبنان می شد. به گونه ای که سوریه نگران آن بود که در شرایطی که هیچ کدام از طرفین قادر به شکست کامل طرف دیگر نیست، ادامه نزاع ها و درگیری ها تنها به سود جریان های مخالف حضور سوریه و مقاومت در لبنان تمام می شود. از این رو، این کشور کوشید تا با همراهی ایران برای همیشه به منازعات دو جریان پایان دهد

رویکرد حافظ اسد در برقراری پیوند میان طرفین تا آخرین روزهای عمرش برقرار بود. برای نمونه، در سال 1996م، زمانی که حزب الله ارائه یک فهرست انتخاباتی پارلمانی مستقل از امل را دنبال می کرد و در نتیجه، وضعیت به درگیری های کلامی شدید میان طرفین انجامیده بود (جمع من الباحثین، 1998م، ص 371-373)، حافظ اسد به شدت در برابر آن واکنش نشان داده و آن را موجب ضربه زدن به منافع سوریه و مقاومت ارزیابی نمود. در نتیجه، حزب الله را میان ائتلاف با امل، یا دست کشیدن از مقاومت مخیر گذاشت. همین مسئله منجر به ائتلاف دوباره امل و حزب الله شده و پیروزی دو طرف را در برابر جریان غرب گرای رفیق حریری به دنبال داشت؛ ائتلافی که منجر به غضب شدید سفیر امریکا در لبنان و جریان های همسو با غرب گردید (ذبیان، 1996، ص 8)

دومین عامل در خوانش نظری جدید سوریه از حزب الله نهفته بود. واقعیت این است که علی رغم آنکه سوریه در دهه1980م، خود اجازه ورود بیش از هزار پاسدار ایرانی به دره بقاع برای آموزش حزب الله را صادر نمود، اما در واقع، در آن زمان هدف واقعی سوریه، ایجاد نوعی توازن از دست رفته میان اسرائیل و سوریه بوده است. در این میان، در دستگاه سیاست خارجی سوریه، بینش انقلابی ضد اسرائیلی ایران بهترین پشتیبان سوریه در برابر رژیم اسرائیل تلقی می شد (رانستروب، 1998م، ص 117)

ایجاد مشکلات برای پاسداران ایرانی در سال 1983م، یعنی یک سال پس از ورود ایشان به لبنان و در نهایت، تعطیلی پادگان اصلی سپاه در بقاع و تلاش برای مهار قدرت حزب الله در شرایط جدیدی که با عقب نشینی اسرائیل از بخش های مهمی از خاک لبنان و نیز سقوط توافق نامه 17 می 1983م میان دولت مارونی بشیر جمیل و اسرائیل شکل گرفته بود، همگی بیانگر نگاه پراگماتیستی سوریه به مسئله مقاومت بود

تصور سوریه در آن دوره نسبت به حزب الله این بود که حزب، ابزاری برای سیاست خارجی ایران، به منظور نفوذ گسترده این کشور در لبنان و با هدف تحدید نقش و نفوذ سوریه در لبنان است. از این رو، سوریه در دوره های مختلف، متحد سنتی خود یعنی امل را رویاروی حزب الله قرار داده و خود نیز در چند مرحله به صورت خشونت باری با این حزب، برخورد نظامی کرد. ماجرای حمله به پادگان فتح الله در سال 1987م که به شهادت بیش از بیست و هفت عضو حزب الله انجامید و نیز ورود ارتش این کشور به ضاحیه بیروت، برای پیشگیری از قدرت گیری روزافزون حزب الله در ژوئن 1988م، در راستای سیاست سوریه مبنی بر تضعیف مقاومت و کنترل آن ارزیابی می شود (اسپوزیتو، 1382، ص 148)

با پایبندی مخلصانه حزب الله نسبت به اصول بیان شده در پیام سرگشاده خود، که مبتنی بر اولویت مقاومت در برابر اسرائیل بود، که حتی در تقاضای حزب در توافق نامه دمشق 1 و 2 تجلی یافته و حزب خود را بی نیاز از مناصب حکومتی عنوان کرده و قدرت سیاسی را به رقیب خود امل واگذار نمود. سوریه اندک اندک به صداقت حزب الله و حامی ایرانی آن و نیز کارآمدی مقاومت در مبارزه مبتنی بر شهادت طلبی ایمان آورده و نگرانی های خود در خصوص ماهیت و اهداف حزب را بی مبنا یافت. همین مسئله در تغییر رویکرد سوریه نسبت به حزب الله و در نتیجه، زمینه سازی برای بهبود روابط امل با حزب الله بسیار مؤثر افتاد

از سوی دیگر، تغییر رویه یک جانبه گرایانه برخی سیاستمداران ایرانی، که در طی دهه هشتاد میلادی، تنها به حزب الله توجه داشته و نسبت به امل بی تفاوتی زیادی از خود نشان می دادند، نقش بسیار مهمی در تغییر دیدگاه امل نسبت به ایران و حزب الله ایفا نموده، موجبات همسویی و نزدیکی میان طرفین را فراهم آورد. در این میان، به باور جنبش امل برخوردهای آمرانه، تحقیرآمیز و یک جانبه گرایانه حاکی از بی توجهی مسئولان وقت وزارت امور خارجه و نیز سفارت ایران در لبنان و سوریه، جنبش امل را بسیار دلسرد نمود و در نتیجه، حزب اللهِ مورد حمایت ایران را در این فرایند مقصر می دید. از این رو، از دید ایشان کلید رفع منازعات با حزب الله در دستان ایران بود و با تغییر رویه سیاست خارجی ایران، از سال 1990م نسبت به امل، دوره طلایی روابط میان امل و حزب الله آغاز گردید (گفت وگو با ابوجعفر محمد نصرالله، 13 مرداد 1391؛ گفت وگو با طارق ابراهیم، 14 مرداد 1391)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

تحقیق صبر و بررسی نقش پیشبین مؤلفههای آن در پرخاشگری دانشجویان ت

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/11 6:15 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق صبر و بررسی نقش پیش‌بین مؤلفه‌های آن در پرخاشگری دانشجویان تحت فایل ورد (word) دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق صبر و بررسی نقش پیش‌بین مؤلفه‌های آن در پرخاشگری دانشجویان تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق صبر و بررسی نقش پیش‌بین مؤلفه‌های آن در پرخاشگری دانشجویان تحت فایل ورد (word)

چکیده  
مقدّمه  
روش تحقیق  
ابزارهای پژوهش  
یافته‌ها  
بحث و نتیجه‌گیری  
پی‌نوشت‌ها:  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق صبر و بررسی نقش پیش‌بین مؤلفه‌های آن در پرخاشگری دانشجویان تحت فایل ورد (word)

تکنسیون، ریتا.ال، اتکنسیون، ریچارد. سی، زمینه روان‌شناسی هیلگارد، ترجمه گروهی، تهران، رشد، 1385

ایزدی‌طامه، احمد و دیگران، « صبر، مبانی نظری و کارکردهای روانی-اجتماعی»، مجله علوم انسانی دانشگاه امام حسین(ع)، سال هفدهم، ش78، 1387، ص 101- 128

ـــــ، « مقایسه تأثیر آموزش صبر و حل مسئله بر کاهش پرخاشگری و انتخاب راهبردهای مقابله‌ای دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی»، دانش انتظامی، سال یازدهم، ش 3، 1389، ص 182- 207

حسین‌ثابت، فریده، « اثربخشی آموزش صبر بر اضطراب، افسردگی و شادکامی»، مطالعات اسلام و روان‌شناسی، ش 2، 1387، ص 79- 92

خدایاری‌فرد، محمد و دیگران، « گستره پژوهش‌ها روان‌شناسی در حوزه دین»، اندیشه و رفتار، سال ششم، ش 4، 1380، ص 45- 53

خرمایی، فرهاد، « بررسی مدل ویژگی‌های شخصیتی، صبر و ناامیدی در دانشجویان»، طرح پژوهشی مصوب، دانشکده علوم تربیتی و روان‌شناسی دانشگاه شیراز، 1389

خوشحال دستجردی، طاهره، « نقش صبر در تکامل روحی انسان از دیدگاه عرفا»، مجله زبان و ادب فارسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، ش ‌2، 1383، ص 63- 86

سادوک، بنیامین جیمز و ویرجینیا آلکوت سادوک، خلاصه روان‌پزشکی، ترجمه فرزین رضاعی، تهران، ارجمند، 1387

سامانی، سیامک، « بررسی روایی و پایایی پرسش‌نامه پرخاشگری باس و پری»، مجله روان‌پزشکی و روان‌شناسی بالینی ایران، سال سیزدهم، ش 4، 1386، ص 359- 365

شریف‌رضی(400ق)، نهج‌البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، جلوه کمال، 1387

شکوهی‌یکتا، محسن و دیگران، « مدیریت خشم بر اساس آموزه‌ها اسلامی و روان‌شناسی نوین»، مطالعات اسلام و روان‌شناسی، سال سوم، ش 5، 1388، ص 43- 63

شولتز، دوان، پی و سیدنی الن شولتز، روان‌شناسی شخصیت، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، 1387

صدری، محمدرضا و دیگران، « نقش دین در بهداشت روانی»، تازه‌های روا‌‌ن‌درمانی، سال دهم، ش37 و 38، 1380، ص 90- 109

عارفی، مژگان، بررسی پرخاشگری ارتباطی و رابطه آن با سازگاری عاطفی-اجتماعی‌ در دانش‌آموزان مقطع ابتدایی شیراز، پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد، دانشگاه شیراز، 1378

علوی، سلیمان و دیگران، « نقش مذهب در کاهش پرخاشگری»، روان‌شناسی و دین، ش 4، 1385، ص 117- 127

غباری بناب، باقر و محمد خدایاری فرد، « رابطه توکل به خدا، اضطراب، صبر و امیدواری در شرایط ناگوار»، مقالات ارائه شده در اولین همایش بین‌المللی دین و سلامت‌روان، 1379

فانی، داریوش، بررسی رابطه بین راهبردهای شناختی تنظیم عواطف، مهارت‎‌‌های اجتماعی و پرخاشگری در دانش‌آموزان دوره ابتدایی شیراز، پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد، دانشگاه شیراز، 1388

قرآن مجید، ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای، تهران، مؤسسه تحقیقاتی فیض کاشانی

کاشانی، محسن فیض، راه روشن، ترجمه محمدصادق عارف، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان‌ قدس ‌رضوی، 1379

محمدی، نورالله، « بررسی مقدماتی شاخص‌های روان‌سنجی پرسش‌نامه پرخاشگری باس‌ و ‌پری»، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، ش 4، 1385، ص 135- 151

مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374

موسوی‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی€، 1371

نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، تهران، دهقان، 1376

نوری، نجیب‌الله، « پیش بررسی پایه‌های روان‌شناختی و نشانگان صبر در قرآن»، روان‌شناسی دین، سال اول، ش 4، 1387، ص 143- 168

Craig .A, Anderson; Brad J. Bushman, “Human Aggression”, Annual Reviews Psycho l, No,53,

Garandeau, A ,”From indirect aggression to Invisible Aggression”, Aggression & violent behavior, vol:11,

Hogg,Micheal.A ,”The sage handbook of social psychology”, Sage publication,inc,

Robin,J&Harvey,Janet,”Social reasoning: An influence on aggression”,new York Clinical Psychology Review, Vol: 21, No, 3,

Shinar, D, “Aggressive driving: the contribution of the drivers and the situation”, Transportation Research,

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش‌بین مؤلّفه‌های صبر در پرخاشگری دانشجویان انجام شد. بدین منظور، 300 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز به شیوه «تصادفی خوشه‌ای» به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌های پژوهش، از مقیاس پرخاشگری AQ و پرسش‌نامه مؤلفه‌های صبر استفاده شد. داده‌های پژوهش با استفاده از ضرایب همبستگی و تحلیل «رگرسیون چندگانه» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مؤلّفه‌های صبر و پرخاشگری در سطح (01/0=P) رابطه‌ای منفی و معنادار وجود دارد و افزایش صبر با کاهش سطوح پرخاشگری همراه است. بین هر یک از مؤلّفه‌های صبر نیز رابطه معناداری با پرخاشگری مشاهده شد.

کلیدواژه‌ها: صبر، پرخاشگری، دانشجویان.

 

 

مقدّمه

صاحب‌نظران حوزه روان‌شناسی «پرخاشگری» را رفتاری تعریف می‌کنند که به واسطه آن، شخص عملی را به قصد آسیب رساندن انجام ‌دهد.1 در واقع، هدف از رفتار پرخاشگرانه صدمه رساندن جسمانی یا زبانی به دیگری یا نابود کردن دارایی افراد است. آرچر2 «پرخاشگری» را روشی راهبردی می‌داند که پرخاشگر در مواقعی که دچار مشکلات اجتماعی می‌شود آن را به کار می‌گیرد و تداوم این رفتار رابطه مستقیمی با نتیجه استفاده از آن دارد. در حقیقت، این محیط است که مشخص می‌کند فرد در ادامه، برای حلّ معضل اجتماعی از پرخاشگری استفاده کند یا خیر.3 این تبیین درباره پرخاشگری، همسو با نظریه «یادگیری اجتماعی» بندورا4 است. برخلاف روان ـ تحلیلگری که «ناکامی» را علت پرخاشگری می‌داند و معتقد به مفهوم «پالایش» است ـ به این معنا که پرخاشگری به عنوان یک سایق باید با اِعمال خشونت فرد عصبانی کاهش یابد ـ نظریه‌پردازان یادگیری اجتماعی بر نقش سرمشق‌ها در انتقال رفتار تأکید می‌ورزند و به تأثیر  تقویت مثبت توجه دارند. بسته به اینکه شخص چه پاسخ‌هایی را یاد گرفته باشد، به دنبال یک ناکامی، ممکن است از دیگران یاری بطلبد، پرخاش کند، گوشه‌گیری اختیار کند، یا بر تلاش خود بیفزاید. در حقیقت، این دیدگاه معتقد است: دست زدن به پرخاشگری نه تنها میل به انجام آن را کاهش نمی‌دهد، بلکه موجب افزایش رفتار پرخاشگرانه می‌شود

قوّه غضبیه ـ آنچنانکه دانشمندان علم اخلاق معتقدند ـ از هیجان‌های اصلی بشر به شمار می‌رود که طبیعت آدمی بر آن سرشته شده است و از نعمت‌های بزرگ خداوندی محسوب می‌گردد؛ زیرا با آن بقای شخص، نوع و نظام خانواده حفظ می‌شود.6 در فرهنگ اسلامی، همواره بر این نکته تأکید شده است که خشم به صورت غریزی در همه افراد بشر وجود دارد تا موانع حیات و کمال خویش را به وسیله آن دفع نمایند، اما به این نکته نیز تصریح شده است که اگر خشم و بروز آن از حدّ اعتدال خارج شود از دام‌های شیطان خواهد بود

 قرآن در آیه 134سوره آل‌عمران کسانی را که بر غضب خود تسلط دارند این‌گونه معرفی می‌کند: «الَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَ الْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»؛ کسانی که در فراخی و تنگی انفاق می‌کنند و خشم خود را فرو می‌برند و از مردم درمی‌گذرند و خداوند نیکوکاران را دوست دارد

تفسیر نمونه، درباره این آیه چنین آورده است

کظم غیظ به طور کنایه، در مورد کسانی است که از خشم و غضب سرشار می‌شوند، اما از اِعمال آن خودداری می‌کنند. فروبردن خشم به تنهایی کافی نیست؛ زیرا ممکن است کینه و عداوت را از قلب انسان ریشه‌کن نکند. در این حال، باید کظم غیظ همراه با عفو و بخشش گردد

روایاتی که از بزرگان دین درباره راه‌های فائق آمدن بر خشم مطرح شده، همسو با نظریه «یادگیری اجتماعی» است و با تأکید بر صبر و بردباری و تدبّر درباره نتیجه عمل، امکان ایجاد تغییرات شناختی و رفتاری به منظور تسلط بر خویشتن را مطرح می‌کند. پیامبر گرامیˆ بردباری را از مهم‌ترین راه‌های مهار نمودن خشم می‌دانند و می‌فرمایند: «نیرومندترین شما ما کسی است که در هنگام خشم بر نفس خود مسلّط باشد، و بردبارترین شما کسی است که در وقت قدرت، ببخشد.»

درباره اکتساب صفت حلم از طریق فروبردن خشم، در معراج السعاده آمده است

و اما کظم غیظ، اگرچه فضیلت و شرافت آن به‌قدر حلم نباشد، لیکن هرگاه کسى برآن مداومت نماید معتاد مى‏شود و صفت ‏حلم از براى او هم مى‏رسد و هم از این جهت،‏ حضرت پیغمبرˆ فرمودند که علم به تعلّم هم مى‏رسد و حلم به تحلّم، که کظم غیظ باشد

«صبر» (بردباری) مفهومی است که متخصصان تعلیم و تربیت اسلامی با آن‌ بیگانه نیستند و آن را ابزاری برای مهار خشم و به دنبال آن، کاهش میزان آسیب‌پذیری افراد و حفظ آرامش روانی می‌دانند. «صبر» استقامت و پایداری در برابر تمامی عواملی معرفی می‌شود که انسان را از رسیدن به کمال فطری بشر بازمی‌دارد.11 در حقیقت، آدمیان برای رسیدن به مراتب کمال، نیازمند صبوری هستند؛ چنان‌که امام علی† می‌فرماید: «صبر کلید دریافتن است و کام‌یابی به دنبال صبر است.»

با وجود اهمیت غیرقابل انکار «صبر» در رضایت روانی افراد، در ارتباط با اثربخشی این متغیر بر سلامت روان، ادبیات قابل ملاحظه‌‎ای به چشم نمی‌خورد. اندک پژوهش‌های انجام گرفته در این زمینه، بر نقش رضایت‌بخش صبر در کاهش و مهار آسیب‌های روانی تأکید کرده‌اند. خدایاری‌فرد و غباری بناب در خصوص رابطه بین میزان توکّل به خدا و صبر با اضطراب، رابطه معنادار بین صبر و امیدواری در شرایط ناگوار را گزارش نموده‌اند.13 بر این مبنا، صبر و توکّل بر کاهش اضطراب در موقعیت‌های ناگوار تأثیر قابل ملاحظه‌ای دارد

یکی از حیطه‌های پژوهشی کاربردی در این خصوص، بررسی اثربخشی آموزش صبر است؛ چنان‌که حسین ثابت طی پژوهشی به این نتیجه دست یافت که آموزش صبر ‌بر افزایش شادکامی و کاهش افسردگی و اضطراب مؤثر است.14 همچنین ایزدی‌ طامه و همکاران او با بررسی و مقایسه تأثیر آموزش صبر و آموزش حل مسئله در پرخاشگری و انتخاب راهبردهای مقابله‌ای در دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی، نشان دادند که روش آموزش صبر در کاهش پرخاشگری و آموزش روش مداخله‌ای حل مسئله در انتخاب راهبرد مسئله‌مدارانه مؤثرتر است15

توجه به نتایج مطالعات موجود، که حمایت‌کننده ارتباط میان صبر و کاهش ناسازگاری‌های روانی و رفتاری است، از یک‌سو و وجود اضطراب‌ و فشار ناشی از ناکامی‌ها و اختلاف عقاید، که غالباً به شکل پرخاشگری و در زمینه روابط بین فردی بروز می‌‌یابد از سوی دیگر، لزوم بهره‌گیری از مولّفه‌های مذهبی همچون صبر را در پاک نمودن جامعه از رفتارهای آسیب‌زا و پررنگ‌تر نمودن نقش منطق و آرامش در مواجهه با مشکلات و ایجاد رضایت روانی مطرح می‌نماید. علاوه بر این، حقیقت زندگی در جامعه اسلامی و تأکید منابع گوناگون بر توانمندسازی انسان‌ها برای ایجاد زندگی سازمان‌یافته‌ای که هر روزش بهتر از دیروز باشد، توجه به صبر به عنوان یکی از مهارت‌های اساسی زندگی و به‌ویژه بررسی میزان مؤثر بودن آن در مهار رفتارهای مخرّب (همچون پرخاشگری) را ضروری می‌سازد. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن مفهوم جامعی از «صبر» و پنج مؤلّفه اصلی آن یعنی «متعالی شدن» (تحمّل سختی‌ها به‌منظور دست‌یابی به هدف والاتر)، «شکیبایی» (بردباری و تاب‌آوری در سختی‌ها)، «رضایت» (پذیرش وضعیت موجود)، «استقامت» (پایداری در انجام امور) و «درنگ» (ایجاد وقفه در مقابل خواسته‌های درونی)، به عنوان یکی از متغیّرهای بنیادی در ارتقای زندگی روانی انسان، تلاش می‌کند رابطه میان مؤلّفه‌های صبر و پرخاشگری و همچنین نقش پیش‌بینی‌کنندگی این مؤلّفه‌ها را بر شکل‌گیری و بروز پرخاشگری در میان دانشجویان بررسی نماید

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

<   <<   26   27   28   29   30   >>   >