ارسالکننده : علی در : 95/3/11 6:26 صبح
مقاله آراستگى و زینت در سیره رسول فضیلت صلى الله علیه و آله تحت فایل ورد (word) دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله آراستگى و زینت در سیره رسول فضیلت صلى الله علیه و آله تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله آراستگى و زینت در سیره رسول فضیلت صلى الله علیه و آله تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
اصلاح موى سر و صورت
شانهزدن موها
مرتب کردن ظاهر
روغنزدن موها
خضاب کردن
عطر زدن
انگشتر به دستکردن
نتیجهگیرى و جمعبندى
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله آراستگى و زینت در سیره رسول فضیلت صلى الله علیه و آله تحت فایل ورد (word)
ـ ابن شعبه حرّانى، حسن بن على، تحف العقول، تحقیق علىاکبر غفارى، قم، مؤسسه النشر الاسلامى، 1404 ق
ـ ابن شهرآشوب، محمد بن على، مناقب آل ابى طالب، نجف، مطبعه الحیدریه، 1376 ق
ـ ترمذى، محمد بن عیسى، الشمائل المحمدیه، تحقیق سیدعباس الجلیمى، بیروت، مؤسسه الکتب الثقافیه، 1412 ق
ـ حرّ عاملى، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربانى شیرازى، بیروت، داراحیاء التراث العربى، بىتا
ـ صدوق، محمد بن على بن بابویه، من لایحضره الفقیه، تحقیق علىاکبر غفارى، قم، مؤسسه النشر الاسلامى، 1404 ق
ـ طباطبایى، سیدمحمدحسین، سنن النبى صلىاللهعلیهوآله، تحقیق محمدهادى فقهى، قم، مؤسسه النشر الاسلامى، 1416 ق
ـ طبرسى، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، قم، منشورات شریف رضى، 1392 ق
ـ طوسى، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تحقیق سیدحسن موسوى خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365 ش
ـ قاضى نعمان مغربى، دعائم الاسلام، تحقیق آصف بن على اصغر فیضى، مصر، دارالمعارف، 1383 ق
ـ کلینى، محمدبن یعقوب، الکافى، تحقیق علىاکبر غفارى، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1388 ق
ـ مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403 ق
ـ نورى، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، به تحقیق و نشر مؤسسه آلالبیت علیهمالسلام، قم، لاحیاء التراث، 1409 ق
چکیده
کنکاش و پژوهش در سیره معصومان علیه مالسلام، بهویژه پیامبر اعظم صلىالله علیه وآله، همواره مورد نیاز بوده و حاصل آن از طراوت و تازگى خاصى برخوردار است؛ زیرا تبیین و تحلیل دقیق سیره معصوم و ارائه اصول مربوط، نقش مستقیم در الگودهى و الگوگیرى در سطوح مختلف جامعه دارد. محور مورد بحث در این نوشتار، سیره نبوى صلىالله علیه وآله ـ که جامع فضایل قابل دستیابى براى بشریت است ـ در زمینه آراستگى و زینت است. این محور، هم به اخلاق فردى مربوط مىشود و هم به اخلاق اجتماعى؛ و تلاش بر آن بوده که از مجموع روایات سیره در منابع فریقین که نگارنده به آنها دست یافته، ترسیم و تصویرى درست از اخلاق نبوى صلىالله علیه وآله در این زمینه ارائه شود. از این رو، عناوینى همچون: توجه به آراستگى، اصلاح مو، شانه زدن و مرتب کردن ظاهر، روغن زدن و خضاب کردن، و استفاده از عطر و انگشتر مورد بحث قرار گرفته است
واژگان کلیدى: آراستگى، زینت، سیره نبوى صلى الله علیه وآله، اصلاح مو، خضاب، عطر، انگشتر، روغن زدن و شانه کردن.
مقدمه
زیبایى و جمال، از جمله صفات ذات مقدس بارى تعالى است. خداوند خود زیباست و زیبایى را نیز دوست دارد.107 در متون دینى، هم به تلاش براى کسب زیبایى درونى سفارش شده و هم به زینت و زیبایى ظاهرى. قرآن کریم نیز از مؤمنان مىخواهد که از زینت و زیبایى ظاهرى غافل نباشند
اى پیامبر! بگو: چه کسى زینتهاى الهى را که براى بندگان خود آفریده و روزهاى پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو: اینها در زندگى دنیا براى کسانى است که ایمان آوردهاند (اگرچه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند ولى) در قیامت، خالص (براى مؤمنان) خواهد بود. این گونه، آیات (خود) را براى کسانى که آگاهند، شرح مىدهیم
در عبادتگاه (مسجد) و به وقت نیایش نیز به طور ویژه، امر به همراه داشتن زینت شده است: «اى فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد همراه بردارید و (از نعمتهاى الهى) بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمىدارد»
پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله به عنوان بهترین الگو براى همه ابعاد مورد نیاز حیات انسانى، علاوه بر زیبایى درونى، توجه زیادى به زیبایى، زینت و جمال ظاهرى داشتند. بنابر روایات سیره، هرآنچه در آن عصر، به گونه متعارف و معتدل، نشان زینت براى مردان بود، پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله آنها را رعایت مىکردند. براى نمونه، آراسته بودن ظاهر از طریق توجه به لباس، موى سر و محاسن و نگاه به آینه یا آب زلال پیش از خروج از خانه، بهرهگیرى از شانه و عطر و خضاب و سرمه و روغن و انگشتر از نمودهاى زینت ظاهرىِ آن حضرت بود که در ادامه، در این باره توضیح خواهیم داد
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/11 6:25 صبح
مقاله هاروت و ماروت از واقعیت تا افسانه تحت فایل ورد (word) دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله هاروت و ماروت از واقعیت تا افسانه تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله هاروت و ماروت از واقعیت تا افسانه تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
طرح مسئله
سؤال هاى تحقیق
فرضیات تحقیق
تعاریف و مفاهیم واژگان تحقیق
هاروت و ماروت در کتاب هاى غیر اسلامى
اسامى اصلى هاروت و ماروت از نظر ثعلبى
هاروت و ماروت، دو فرشته الهى
آیا هاروت و ماروت انسان و پادشاه بودند؟
داستان پادشاهى هاروت و ماروت
مأموریت هاروت و ماروت از زبان قرآن مجید و ائمه اطهار(علیهم السلام)
افسانه منقول درباره هاروت و ماروت
بابل کجاست؟
زهره چه کسى بود؟
اسامى دیگر زهره
راویان افسانه هاروت و ماروت
عبدالله بن عمر
کعب الاحبار
افسانه هاروت و ماروت در منابع یهود و یونان قدیم
دلایل نادرستى افسانه هاروت و ماروت
1 عصمت ملائکه از زبان امام حسن عسکرى(علیه السلام)
2 ردّ این داستان توسط امام رضا(علیه السلام)
3 نادرستى این داستان از دیدگاه مفسران قرآن
4 آفرینش زهره هنگام آفرینش آسمان ها
5 پاک بودن زهره از لحاظ خلقت
نتیجه کلى بحث
کتاب نامه
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله هاروت و ماروت از واقعیت تا افسانه تحت فایل ورد (word)
1 قرآن مجید
2 ابن ابى الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، قم، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى، 1404 ق
3 ابن بابویه قمى، شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 1، ترجمه و تصحیح حمیدرضا مستفید و على اکبر غفارى، تهران، نشر صدوق، 1372
4 افریقى حصرى، ابوالفضل جمال الدین محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، جلد 6، بیروت، دار صادر، 1997 م
5 اندلسى، ابوحیان، تفسیر البحر المحیط، ج 1، بیروت، دار الکتب العلمیّه، 1413 ق
6 اندلسى، احمد بن محمد بن عبد ربه، العقد الفرید، ج 8، عبدالمجید ترحینى، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1407 ق
7 انصارى قرطبى، ابوعبدالله محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج 2، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1405 ق
8 بروجردى، سید ابراهیم، تفسیر جامع، ج 1، تهران، کتابخانه صدر، 1362
9 تسترى، شیخ محمدتقى، قاموس الرّجال، جلد 6، قم، مؤسسه النشر الاسلامى، 1414 ق
10 جرجانى، میر سید شریف، ترجمان القرآن، ترتیب داده عادل بن على بن عادل حافظ، به کوشش محمد دبیر سیاقى، تهران، چاپخانه حیدرى، 1333
11 جفرى، آرتور، واژه هاى دخیل در قرآن مجید، ترجمه فریدون بدره اى، تهران، انتشارات توس، 1372
12 خرّمشاهى، بهاءالدین، قرآن پژوهى، تهران، نشر فرهنگى مشرق، 1372
13 خزائلى، محمد، اعلام قرآن، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1371
14 دیوبندى، محمود حسن، تفسیر کابلى، ج 1، زیر نظر هیئتى از علماى افغانستان، تهران، نشر احسان، 1375
15 سادات ناصرى، سید حسن و دانش پژوه، منوچهر، هزار سال تفسیر فارسى: سیرى در متون کهن تفسیرى پارسى با شرح و توضیحات، تهران، نشر البرز، 1369
16 سلمى سمرقندى، ابونصر محمد بن مسعود بن عیاش، تفسیر العیاشى، ج 1، تصحیح و تعلیق سیدهاشم رسولى محلاتى، بیروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، 1411 ق
17 سید مرتضى، امالى، ج 2، سید محمد بدرالدین نعسانى حلبى، قم، کتابخانه آیت الله العظمى مرعشى نجفى، 1403ق
18 سیوطى، جلال الدین، الدر المنثور فى التفسیر المأثور، ج 1، بیروت، دار الکتب العلمیّه، 1411 ق
19 صالح، صبحى، علوم حدیث و اصطلاحات آن، ترجمه و تحقیق دکتر عادل نادرعلى، تهران، انتشارات اسوه، 1383
20 طباطبایى، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ترجمه ناصر مکارم شیرازى، ]بى جا[، بنیاد علمى و فکرى علامه طباطبایى، 1364
21 طباطبایى، سید محمدحسین، شیعه در اسلام، قم، انتشارات اسلامى، 1375
22 طبرسى، ابوعلى فضل بن حسن، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج 1، ترجمه آیات، تحقیق و نگارش على کرمى، تهران، انتشارات خوارزمى، ]بى تا[
23 طبرى، محمد بن جریر، ترجمه تفسیر طبرى، ج 1، گردآورنده ابوعلى محمد بلعمى، به تصحیح و اهتمام حبیب یغمائى، تهران، دانشگاه تهران، 1367
24 عتیق نیشابورى، ابوبکر، قصص قرآن مجید، به اهتمام یحیى مهدوى، تهران، انتشارات خوارزمى، 1370
25 عسقلانى، احمد بن على بن حجر، تهذیب التهذیب، ج 8، بیروت، دار صادر، 1326ق
26 فخر رازى، التفسیر الکبیر، ج 3، بیروت، دار احیاء التراث العربى، ]بى تا[
27 قرشى دمشقى، اسماعیل بن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج 1، بیروت، دار ابن کثیر، 1415 ق
28 قرشى، سید على اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج 1، تهران، بنیاد بعثت، 1374
29 مهرین شوشترى، عباس، فرهنگ کامل لغات قرآن، تهران، انتشارات گنجینه، 1374
چکیده
پس از رحلت نبى مکرم اسلام(صلى الله علیه وآله) و گرایش برخى از علماى اهل کتاب به دین مبین اسلام و نیز رواج اسرائیلیات، داستان ها و مطالبى از منابع یهود و یونان باستان وارد تفاسیر مسلمانان شد که از جمله آن ها مى توان به افسانه هاروت و ماروت اشاره کرد
از نظر قرآن کریم، هاروت و ماروت براى آموزش سحر به مردم، از جمع فرشتگان انتخاب و به زمین آمدند تا مردم در پرتو آگاهى از سحر، در مقابل سحر ساحران و شیاطین ایستاده، با آن ها مبارزه کنند
اما در تفاسیر، ذیل آیه 102 سوره مبارکه بقره، داستانى در مورد هاروت و ماروت نقل شده که اختلافات فراوانى دارد. در این میان، معروف ترین آن ها این است که زمانى که عصیان بنى آدم افزون شد، فرشتگان به عصیان بنى آدم به محضر خداوند اعتراض کرده و خداوند به ایشان دستور داد که از میان خود چند فرشته را انتخاب کنند که آنان هاروت و ماروت را برگزیدند. سپس آن دو به زمین آمدند و مرتکب گناهانى شدند. هاروت و ماروت پس از ارتکاب این گناهان، به دستور خداوند، مخیّر به انتخاب بین عذاب دنیوى و اخروى شدند که در نهایت، عذاب دنیوى را اختیار کردند و در چاهى به نام بابل آویزان شدند و عذاب آن ها هم چنان ادامه دارد
در این مقاله، براى بررسى داستان هاروت و ماروت به نقل هاى گوناگون موجود اشاره شده، سپس با معرفى راویان اصلى داستان، آن را بر اساس دلایل نقلى و عقلى در بوته نقد مى نهیم
واژگان کلیدى: هاروت، ماروت، زهره، سحر، فرشته، عبدالله بن عمر و کعب الاحبار
مقدمه
قرآن کریم کتاب انسان ساز الهى نکته هاى پرمحتوا و مفید براى بشریت دارد و آیات آن نیازمند تفسیر دقیق براى فهم بیشتر است
گاهى برخى مفسران بزرگوار در تفسیر برخى آیات، به داستان ها و احادیثى استناد کرده اند که راویان موثّقى ندارند. به علاوه متن برخى از آن ها با نص قرآن کریم در تناقض آشکار است که از آن جمله مى توان به افسانه هاروت و ماروت اشاره کرد که در کتاب هاى تفسیرى شیعه و سنى در تفسیر آیه 102 سوره بقره آمده است. افسانه نقل شده با آن چه در آیه یاد شده آمده، اختلاف فراوانى دارد. هدف از نگارش این مقاله، یافتن پاسخ سؤالاتى است که در مورد این داستان به ذهن مى رسد؛ پاسخى مستدل و علمى
وَاتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ عَلى مُلْکِ سُلَیْمانَ وَما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَلکِنَّ الشَّیاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النّاسَ السِّحْرَ وَما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَمارُوتَ وَما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَد حَتّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَهٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَد إِلاّ بِإِذْنِ اللهِ وَیَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَلا یَنْفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِى الآْخِرَهِ مِنْ خَلاق وَلَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ؛2 و آن چه را که شیطان ]صفت[ها در سلطنت سلیمان خوانده ]و درس گرفته [بودند، پیروى کردند. و سلیمان کفر نورزید، لیکن آن شیطان ]صفت[ها به کفر گراییدند که به مردم سحر مى آموختند. و ]نیز از[ آن چه بر دو فرشته، هاروت و ماروت در بابل فرو فرستاده شده بود ]پیروى کردند[، با این که آن دو ]فرشته[ هیچ کس را تعلیم ]سحر [نمى کردند مگر آن که ]قبلا به او [مى گفتند: «ما ]وسیله[ آزمایشى ]براى شما [هستیم، پس زنهار کافر نشوى.» و]لى[ آن ها از آن دو ]فرشته [چیزهایى مى آموختند که به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند. هرچند بدون فرمان خدا نمى توانستند به وسیله آن به احدى زیان برسانند. و ]خلاصه [چیزى مى آموختند که برایشان زیان داشت، و سودى بدیشان نمى رسانید. و قطعاً ]یهودیان [دریافته بودند که هرکس خریدار این ]متاع [باشد، در آخرت بهره اى ندارد. وه که چه بد بود آن چه به جان خریدند، اگر مى دانستند
طرح مسئله
در مورد این ماجرا داستان ها و اقوال گوناگونى مطرح شده که در تعارض آشکار با یکدیگرند
از نظر قرآن کریم هاروت و ماروت براى آموزش سحر به مردم از جمع فرشتگان انتخاب و به زمین آمدند تا مردم در پرتو آگاهى از سحر، در مقابل سحر ساحران و شیاطین ایستاده، با آن ها مبارزه کنند
برخى گفته اند که آن دو در ابتدا ارواح طبیعت بوده اند، سپس به صورت فرشته درآمده و آدمیان باستان آن ها را پرستش مى کرده اند
برخى دیگر «مَلَکَیْن» (با فتح لام) را که در آیه مورد بحث آمده «مَلِکَیْن» (با کسر لام) خوانده و آن دو را به عنوان دو پادشاه حاکم بابل معرفى کرده اند که در میان مردم، مشغول ترویج سحر و جادو بوده اند. برخى دیگر نیز گفته اند که آن دو، نه فرشته بوده اند و نه پادشاه، بلکه دو موجود با ظاهرى زیبا، ولى شیطان صفت بوده اند
اما در این میان، افسانه معروفى نیز وجود دارد که گفته شده زمانى که عصیان بنى آدم افزون شد، فرشتگان از عصیان بنى آدم، به محضر خداوند اعتراض کردند و خداوند به ایشان دستور داد که از میان خود چند فرشته3 را انتخاب کنند و آنان هاروت و ماروت را برگزیدند. سپس آن دو به زمین آمدند و مرتکب گناهانى همچون قتل نفس، شرب خمر، سجده بر بت و زنا شدند که سبب این گناهان، زنى زیبارو به نام زهره بود که او نیز پس از فراگرفتن نام اعظم خداوند به آسمان ها رفت و به صورت ستاره زهره فعلى مسخ گردید. هاروت و ماروت نیز به دستور خداوند، مخیر به انتخاب بین عذاب دنیوى و اخروى شدند که در نهایت، عذاب دنیوى را اختیار کردند و در چاهى به نام بابل آویزان شدند و عذاب آن ها همچنان ادامه دارد
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/11 6:25 صبح
مقاله سلوک سیاسی آیت الله بروجردی ره؛ پیش درآمد نهضت امام خمینی ره تحت فایل ورد (word) دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله سلوک سیاسی آیت الله بروجردی ره؛ پیش درآمد نهضت امام خمینی ره تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله سلوک سیاسی آیت الله بروجردی ره؛ پیش درآمد نهضت امام خمینی ره تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
تبیین مفاهیم کلیدی بحث
اندیشه سیاسی آیت الله بروجردی در ناروایی زمام دارای حکّام جائر یا طاغوتی
دیدگاه آیت الله بروجردی درباره رابطه دین با سیاست و موضوع ولایت فقیه
دیدگاه آیت الله بروجردی در اختیارات فراحسبه ای ولی فقیه
نظر شیعه بر حاکمیت اختصاصی ائمّه اطهار علیها السلام و منصوبان ایشان
تعامل و مناسبات میان آیت الله بروجردی و پهلوی دوم و علل آن
تعامل منتقدانه و رو به خصومت آیت الله بروجردی علیه اقدامات مخالف دین و مصالح مملکت رژیم شاه
1 سابقه مبارزاتی آیت الله بروجردی پیش از کودتای 28مرداد؛ مطلوب نظر امام خمینی ره
2 رفتارهای سیاسی تند و معترضانه آیت الله بروجردی پس از کودتای 28مرداد علیه اقدامات ضدارزشی رژیم شاه
اول. صراحت لهجه در نهی از منکر نسبت به اعمال ناشایست شاه
دوم. اعتراض به شاه در قبال دست بوسی پاپ در ایتالیا
سوم. برخوردهای تند با برنامه های مبتذل و بی حجابی
چهارم. مخالفت صریح با لایحه مشارکت انتخاباتی زنان
پنجم. هشدار تهدیدآمیز به رژیم شاه در صورت ایجاد مزاحمت برای آیت الله کاشانی
ششم. بیانیه عربی علیه اشغالگران فلسطین و ابراز مخالفت با رسمیت شناختن آن رژیم توسط دولت ایران
هفتم. اعتراض به تصمیم رژیم شاه در تغییر خط فارسی به لاتین
هشتم. اعتراض به اجازه فعالیت بهائیت توسط رژیم شاه
نهم. اوج انتقاد و تهدید نسبت به طرح اصلاحات ارضی
دهم. سایر اقدامات فرهنگی ـ سیاسی تأمین کننده عقبه نظری جمهوری اسلامی
اول. تلاش مجدّانه آیت الله بروجردی در بالندگی علمی حوزه علمیه در واکنش به اقدام پهلوی در حذف حوزه ها
دوم. آیت الله بروجردی طلایه دار اندیشه وحدت اسلامی و درهم شکننده مقاصد شوم استعمار
سوم. نواندیشی آیت الله بروجردی در اعزام سفیران دینی به جهان غرب
نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله سلوک سیاسی آیت الله بروجردی ره؛ پیش درآمد نهضت امام خمینی ره تحت فایل ورد (word)
ابراهیم پور، ابراهیم، 1387، اسوه مرجعیت، در: ویژه نامه آیت الله العظمی بروجردی، قم، دفتر عقل
احمدی طباطبایی، سیدمحمدرضا، 1390، آیت الله بروجردی در: اندیشه سیاسی متفکران مسلمان، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی
اردبیلی، احمد، 1414ق، مجمع الفایده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، قم، مؤسسه نشر اسلامی
آذرشب، محمدعلی، 1384، پیشینه تقریب، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
بدلا، سیدحسن، 1378، هفتاد سال خاطره از آیت الله سیدحسن بدلا، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
برجی، یعقوب علی، 1380، سیر تاریخی نظریه ولایت فقیه، اندیشه صادق، ش 3 و 4، ص94-96
بروجردی، حسین ، 1388، مجموعه استفائات، قم، مؤسسه حضرت آیت الله العظمی بروجردی
پهلوی، محمدرضا، 1345، انقلاب سفید، تهران، چاپخانه بانک ملی ایران
جمعی از نویسندگان، 1379، چشم و چراغ مرجعیت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی
جمعی از نویسندگان مجله حوزه، 1382، آیینه داران حقیقت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی
حسینیان، سیدحامد، 1382، آیت الله بروجردی و سیاست، دانش پژوهان، ش4، ص24-29
حلی (محقق)، حسن بن محمد، بی تا، شرایع الاسلام، بی جا، دار الهدی
حوزه، 1370(الف)، مصاحبه با آیت الله فاضل لنکرانی، حوزه، ش43-44، ص137-161
ـــــ ، 1370(ب)، مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمین بدلا، حوزه، ش43-44، ص85-106
ـــــ ، 1371، مصاحبه با آیت الله میرزا غلامحسین جعفری همدانی، حوزه، ش52، ص25-46
دوانی، علی، 1372، زندگانی زعیم بزرگ;، تهران، مطهر
ـــــ ، 1379، مفاخر اسلام، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
ـــــ ، 1382، خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
ذبیح زاده، علی نقی، 1392، مطالعه تطبیقی میان سلوک سیاسی آیت الله بروجردی و امام خمینی در تعامل با پهلوی دوم، پایان نامه مقطع دکتری، علوم سیاسی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره
رابینسون، ریچارد، 1337، جمهوری اول ترکیه، ترجمه ایرج امینی، تهران، بی جا
روزنامه شرق، فروردین 1385، ویژه نامه فقیه ماندگار
طبری، ابی جعفر محمد، 1385ق، تاریخ الامم و الملوک، قاهره، مطبعه الاستقامه
طرح ولایت، 1391، ناگفته های خورشید، طرح ولایت، ش3، ص52-55
طوسی، محمد، بی تا، النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوی، قم، قدس محمدی
علوی طباطبایی، محمدحسین، 1341، خاطرات زندگانی آیت الله بروجردی، تهران، اطلاعات
علی آبادی، محمد، 1378، الگوی زعامت، سرگذشت های ویژه حضرت آیت الله العظمی بروجردی از زبان علما و مراجع، قم، انتشارات اسلامی
عمید زنجانی، عباسعلی، 1368، انفلاب اسلامی و ریشه های آن، تهران، کتاب سیاسی
کرباسچی، غلامرضا، 1380، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
کرکی، علی، 1408ق، جامع المقاصد فی شرح القواعد، قم، مؤسسه آل البیت علیها السلام
ـــــ ، 1409ق، رسائل المحقق الکرکی، قم، مکتبه آیت الله مرعشی
گروه تدوین خاطرات و تاریخ شفاهی، 1382، انقلاب اسلامی به روایت خاطره (از دوران زعامت آیت الله بروجردی تا قیام 15 خرداد)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
گلپایگانی، مرتضی، 1380، واژگان علوم اجتماعی، تهران، بهینه
مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1379، روحانی مبارز آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد، تهران
مرکز بررسی تاریخی وزارت اطلاعات، 1378، قیام پانزده خرداد به روایت اسناد (زمینه ها)، تهران
مطهری، مرتضی، 1365، تکامل اجتماعی انسان، قم، صدرا
معرفت، محمدهادی، 1377، ولایت فقیه، قم، تمهید
مفید، محمدبن نعمان، 1413ق، مقنعه، قم، جامعه مدرسین
ـــــ ، 1414ق، اوائل المقالات (سلسله مؤلفات الشیخ المفید)، بیروت، دار المفید
مکتب اسلام، 1340، ش46
ممدوحی، حسن، 1380، حکمت حکومت فقیه، چ دوم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی
منتظری، حسینعلی، 1361، مبانی فقهی حکومت اسلامی (دراسات فی ولایه الفقهیه و فقه الدوله الاسلامیه)، ترجمه محمود صلواتی، قم، تفکر
ـــــ ، 1409ق، دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله الاسلامیه، قم، منشورات المرکز العالمی
المدرسات الاسلامیه
ـــــ ، 1369، البدر الزاهر فی صلاه الجمعه و المسافر، قم، دفتر تبلیغات اسلامی و مطبعه الحکمه
ـــــ ، 1379، متن کامل خاطرات آیت الله حسینعلی منتظری، بی جا، اتحاد ناشران ایرانی در اروپا
منصوری، جواد، 1378، قیام 15 خرداد به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
منظور الاجداد، حسین، 1379، مرجعیت در عرصه های اجتماع و سیاست، تهران، شیراز
مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1386، سیر مبارزات امام خمینی درآیینه اسناد به روایت ساواک، تهران
موسوی خمینی، سیدروح الله، بی تا، ولایت فقیه، بی جا، بی نا
ـــــ ، 1372، صحیفه نور، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره
واعظ زاده خراسانی، محمد و جلال میرآقایی، 1379، زندگی و مکتب فقهی، اصولی و حدیثی و رجالی آیت الله العظمی بروجردی، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
واعظ زاده خراسانی، 1360، سیری در زندگی علمی و انقلابی استاد شهید مطهری، یادنامه استاد مطهری، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی
الوردی، علی، بی تا، وعاظ السلاطین، بی جا، بی نا
یزدی، محمد، 1380، خاطرات آیت الله محمد یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
چکیده
آیت الله بروجردی، یکی از فقها و مراجع نامدار معاصر شیعه، دارای مبانی نظری و رفتار سیاسی در تعامل با پهلوی دوم بود. معاصرت ایشان و امام خمینی ره با آن رژیم و مسئولیت مرجعیت پیاپی آن دو در آن ایام، مقتضی مطالعه تطبیقی میان سلوک سیاسی آن دو در تعامل با پهلوی دوم است تا همسویی یا ناهمگونی سلوک آنان بررسی گردد و معلوم شود که آیا آیت الله بروجردی در صورت ادامه حیات و اصرار رژیم شاه در اجرای اصلاحات آمریکایی، واکنشی همانند امام خمینی از خود نشان می داد؟ این نوشتار با رویکرد تحلیلی و مطالعه اسنادی، به بررسی اندیشه و رفتار سیاسی آیت الله بروجردی در قبال اقدامات رژیم سابق و مقایسه آن با امام خمینی در همین زمینه پرداخته و نتیجه به دست آمده از همسویی و پیش درآمدی سلوک سیاسی آیت الله بروجردی نسبت به نهضت منجر به انقلاب اسلامی امام خمینی ره حکایت دارد
کلیدواژه ها: سلوک، مرجعیت، ولایت فقیه، آیت الله بروجردی، تعامل، طاغوت، امام خمینی ره
مقدمه
سلوک سیاسی آیت الله بروجردی و نقش آن در شکل گیری نهضت و انقلاب اسلامی امام خمینی ره یکی از پرسش های مجامع علمی است. این پژوهش با بررسی اندیشه سیاسی آیت الله بروجردی و سایر اقدامات فرهنگی ـ سیاسی ایشان، به ویژه در دهه سی در تعامل با رژیم شاه، نقش وی در پیدایش نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی را بررسی کرده است
تاکنون درباره اندیشه سیاسی آیت الله بروجردی و چگونگی تعامل ایشان با رژیم شاه، کتاب ها و مقالات متعددی نوشته شده، اما تبیین نقش ایشان در پیدایش نهضتِ منجر به انقلاب امام خمینی ره تلاش علمی نسبتاً نوی است
این نوشتار به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا سلوک سیاسی آیت الله بروجردی در دو بخش نظری و رفتاری در دهه سی در تعامل با رژیم شاه، توانست زمینه ساز پیدایش نهضت امام خمینی باشد؟ و آیا آیت الله بروجردی در صورت ادامه حیات، در واکنش به اقدامات ضد ارزشی بعدی رژیم، همانند امام خمینی دست به موضع گیری های تند علیه شاه می زد؟
در پاسخ به این پرسش ها، تلاش خواهد شد با استفاده از روش تحلیلی و اسنادی، پس از بررسی نقطه نظرات آیت الله بروجردی در ضرورت طاغوت ستیزی و ضرورت تشکیل حکومت اسلامی به رهبری ولی فقیه در عصر غیبت، به چگونگی تعامل این مرجع با رژیم شاه، سیره مداراتی اولیه مطابق مصالح عالی، در حفظ دارالاسلام شیعی در دوران کنش های انقیادی شاه تا برخوردهای تند و خصمانه ایشان علیه اقدامات ضد ارزشی رژیم پس از کودتا و عمدتاً در نیمه دوم دهه سی و سایر اقدامات فرهنگی ـ سیاسی زمینه ساز نهضت امام خمینی بررسی شود
تبیین مفاهیم کلیدی بحث
سلوک: گرچه سلوک از ریشه سلک افاده پیمایش می کند، ولی در اینجا، با توجه به پیوست واژه سیاسی به آن و در ارتباط با آیت الله بروجردی، همان اندیشه ها و رفتارهای سیاسی ایشان در تعامل با پهلوی دوم منظور است
تعامل: غالباً مشارکت دادن دو نفر یا دو گروه را تعامل گویند که معادل interaction است، و در فارسی، برهم کنش معنا گردیده است (گلپایگانی،1380، ص110). از عصر جدید، دولت ها به نوعی، بر امور زندگی تمامی طبقات وارد شده مردم را نیازمند و مرتبط به خود می نمایند. از سوی دیگر، هر یک از طبقات اجتماعی در جوامعی همانند کشورمان، که دارای ساختار دینی است، از بدو تولد و مراحل بعدی زندگانی و در مشاغل خود، با رهبران دینی و مرجعیت مرتبط می گردند، و رهبران دینی نیز دارای قدرت اجتماعی و از جایگاه تصمیم سازی برخوردارند. ازاین رو، در گذشته نیز زمام داران در ایران، مشروعیت اجتماعی خود را با جلب نظر مساعد مرجعیت دست و پا می کردند. این دو واقعیت رهبران دینی و سیاسی را به همکاری به منظور برقراری امنیت ملزم می نمود. تعامل در این پژوهش، در ایام روابط به دور از تنش فیمابین این دو نهاد، به تعامل مثبت و سازنده و در صورت عکس، به روابط خصمانه منجر گردیده است (ذبیح زاده، 1392، ص11)
اندیشه سیاسی آیت الله بروجردی در ناروایی زمام دارای حکّام جائر یا طاغوتی
در اصطلاح فقهای شیعه، حاکم جائر کسی است که بدون اذن امام معصوم علیهم السلام یا نایب او بر مردم حکم رانی کند. در این صورت، علاوه بر آنکه ولایت او غصبی است، در حق صاحب اصلی این مقام نیز ظلم کرده، و اگر در این منصب، نتواند به خوبی از عهده کار برآید حقوق مردم را نیز تضییع نموده و ظلم بر آنان به شمار می آید، هرچند وی مسلمان باشد. مرحوم محقق حلّی می نویسد: هر حاکمی که شرایط و صفات لازم برای حکومت را نداشته باشد حاکم جائر بوده و حکومتش نامشروع است و به تبع آن، همکاری و کمک به او نیز حرام است (حلی، بی تا، ص266)
فقهای شیعه اتفاق نظر دارند که حاکمان جائر ولایت ندارند و حکومتشان نامشروع است. شیخ مفید درباره نحوه رفتار با حکومت های جور، پنج مسئله را به تفکیک بیان کرده است (مفید، 1414ق، ج4، ص376)
مفاد آیات قرآن، از جمله آیه 60 سوره نساء می فرماید: آیا نمی نگری به حال آنان که به گمان خود، به قرآن تو و کسی که پیش از تو فرستاده شده ایمان آورده اند، چگونه باز می خواهند داوری به طاغوت برند، در صورتی که مأمورند به طاغوت کافر شوند؟! امام حسین علیهم السلام نیز می فرمایند: هر کسی سلطان ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال; آنگاه علیه او با کردار و گفتار خویش و جهاد با سلاح و زبان قیام نکند، سزاوار است که خداوند او را با همان ستمگر محشور سازد (طبری، 1358، ص304). طبق مضمون سایر روایات از این دست نیز ناروایی حاکمیت ظالمان و یا افراد غیر منصوب از ناحیه شارع مقدس، اعم از متصل و منفصل، چنان بداهت دارد که آیت الله بروجردی در استدلال خود، برای اثبات ولایت فقیه، آن را مفروض دانسته، می گوید: حال، آیا کسی می تواند احتمال دهد که ائمه علیها السلام شیعیانشان را از رجوع به طاغوت ها و قضاوت جور برحذر داشته باشند، اما در مقابل، کسی را در فصل خصومات ; و دفاع از حوزه اسلام و همانند آن ; مشخص نفرموده باشند؟! (منتظری، 1369، ص52). مبارزه با طاغوت نزد شیعه، چنان شهرت دارد که الوردی، دانشمند معاصر اهل سنت، نیز طاغوت ستیزی را از مشخصات شیعه برشمرده است (الوردی، بی تا، ص293؛ عمید زنجانی، 1368، ج2، ص122)
دیدگاه آیت الله بروجردی درباره رابطه دین با سیاست و موضوع ولایت فقیه
آیت الله بروجردی در درس خارج نماز جمعه، به اجمال، به ادلّه نقلی و عقلی ولایت فقیه پرداخت، ولی پیش از ورود به اصل بحث، به صورت مجمل و مقدمه، درباره ضرورت آمیختگی دین اسلام با سیاست بحث نمود. ایشان درباره همراه بودن احکام سیاسی و اجتماعی اسلام با احکام عبادی و فردی، فرمود: برای کسی که قوانین اسلام و ضوابط آن را بررسی کند، تردیدی باقی نمی ماند که اسلام دین سیاسی ـ اجتماعی است و احکام آن به اعمال عبادی محض، که هدفش تکامل فرد و تأمین سعادت اخروی است، منحصر نمی گردد، بلکه بیشتر احکام آن مربوط به امور سیاسی و تنظیم اجتماع و تأمین سعادت دنیای مردم است
به تعبیر دیگر، اسلام دین دنیا و آخرت و جامع هر دو نشئه است، و این با نگرش به احکام معاملات و سیاسات و جزائیات، از قبیل حدود و قصاص و دیات و احکام قضایی و مالیات هایی نظیر خمس و زکات، که حفظ دولت اسلام بر آن متوقّف است، به روشنی آشکار می گردد و به همین سبب، علمای خاصّه و عامّه بر این معنا اتفاق دارند که در محیط اسلام، وجود سیاست مدار و رهبری که امور مسلمانان را اداره کند، لازم و ضروری و بلکه از ضروریات اسلام است، گرچه در ویژگی ها و شرایط و اینکه تعیین او از سوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یا انتخاب عمومی است، اختلاف نظر دارند
ایشان در ادامه آورده است، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شخصاً به تدبیر امور مسلمانان می پرداختند و امور آنان را سیاست گذاری می کردند و مسلمانان برای حل و فصل خصومت های خویش، به ایشان مراجعه می کردند و آن حضرت برای ولایات، حاکم و کارگزار منصوب می فرمودند و مالیات هایی نظیر خمس و زکات از آنها مطالبه می نمودند (منتظری، 1409ق، الجزء الاول، ص457؛ همو، 1369، ص53)
با نگاهی گذرا به سیر تاریخی نظریه ولایت فقیه چنین به دست می آید که در آثار مشاهیر علمای امامیه، این نظریه از اوایل عصر غیبت وجود داشت، اما با وجود حاکمان جائر، فرصتی برای عهده داری آن برای فقهای شیعه موجود نبود. آنها بالاجبار در حالت تقیه، برای پاسداشت از مذهب و مصالح شیعه، به شکل های گوناگونی با زمام داران خود تعامل می کردند. شخصیت هایی همچون شیخ مفید (مفید، 1414ق، ج2، ص120-121 و 276؛ همو، 1413ق، باب امر به معروف، ص810-811؛ معرفت، 1377، ص22)، شیخ طوسی (طوسی، بی تا، ص301؛ معرفت، 1377، ص45؛ ممدوحی، 1380، ص45، 134 و 145)، محقق کرکی (کرکی، 1408ق، ج11، ص266؛ همو، 1409ق، ج1، ص3-142؛ ذبیح زاده، 1392، ص19)، محقق اردبیلی (اردبیلی، 1414ق، ج2، ص18) و سایر اعلام امامیه تلویحاً یا تصریحاً به نظریه ولایت فقیه پرداختند و آن را اثبات نمودند (ذبیح زاده، 1392)
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/11 6:25 صبح
مقاله الزام سیاسی در فلسفه سیاسی ابنسینا تحت فایل ورد (word) دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله الزام سیاسی در فلسفه سیاسی ابنسینا تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله الزام سیاسی در فلسفه سیاسی ابنسینا تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
الزام سیاسی
مشروعیت
عدالت
فلسفه سیاسی اسلامی
ابن سینا وآثارسیاسی
سیاست عادله نبی
فضیلت و سعادت
اجتماع و قانون عادله
سنت عادله و اعتدال مدنی
استخلاف نبی
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله الزام سیاسی در فلسفه سیاسی ابنسینا تحت فایل ورد (word)
ابراهیمی دینانی، غلامحسین، نصیرالدین طوسی فیلسوف گفتگو، تهران، هرمس، 1386،
ابن سینا، اشارات وتنبیهات، شرح خواجه نصیرالدین طوسی، قم، البلاغه، 1380 ج
ـــــ ، الهیات نجات، ترجمه یحی یثربی، تهران، فکر روز، 1377،
ـــــ ، دانش نامه علایی(بخش دوم: علم الهی)، مقدمه وتصحیح محمدمعین، تبریز، دانشگاه بوعلی،
ـــــ ، رسایل، ترجمه ضیاءالدین دری، تهران، کتابخانه مرکزی،
ـــــ ، کتاب السیاسه، بیروت، دارالعرب، بی تا،
افلاطون، مجموعه آثار، ج 2، کتاب جمهوری، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران، خوارزمی،
پوپر، کارل، جامعه باز ودشمنان آن، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران،
طباطبایی جواد، زوال اندیشه سیاسی درایران، تهران، کویر،
شکوری، ابوالفضل، فلسفه سیاسی ابن سینا، تهران، عقل سرخ، 1384،
طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، جامعه مدرسین،
فارابی، فصول منتزعه، متن، ترجمه وشرح از حسن ملکشاهی، تهران، سروش،
فیرحی، داوود، قدرت، دانش ومشروعیت دراسلام، تهران، نی،
کوربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه جواد طباطبایی، تهران، کویر، 1387،
لاریجانی، صادق، «حکمای اسلامی و قضایای اخلاقی»، معرفت، ش 7، 1372
مصباحیزدی، محمدتقی مجموعه آثار مشکات، (4-3/6نظریه سیاسی اسلام)، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)،
ملاصدرا(صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی)، الشواهد الربوبیه فی منهج السلوکیه، بیروت، المرکزالجامعی للنشر، بیتا
چکیده
این مقاله با رویکرد تحلیلی، به بررسی فلسفه سیاسی از منظر ابنسینا و بر محور مسئله الزام سیاسی سامان یافته که «عدالت» را به عنوان مبنای فلسفی- اخلاقی اقتدار توصیف میکند. انسان در تفکر فلسفی- سیاسی ابنسینا، مدنی بالطبع و محتاج تعامل است. تعامل، محتاج قانون است و قانون باید«عادلانه»باشد تا تأمین کننده مصالح واقعی انسان باشد.«شریعت عادله الهی»، منبع و معیار حقیقی و کامل «عدالت» است، به این دلیل که منشأ و منبعی عالم، حکیم و عادل دارد. در عین حال، اجتماع و شریعت عادله محتاج سرپرست و مجری عادل است. نبی، یا امام عادل، نمونه کامل انسانی برای اجرای سالم و صادق شریعت عادله خواهد بود. «عدالت»، دلیل اخلاقی مردم برای اطاعت از حکومت/ حاکم عادل اسلام است.
کلید واژهها: الزام سیاسی، عدالت، فلسفه سیاسی، ابنسینا، فضیلت، سعادت، شریعت عادله و نبی عادل.
مقدمه
اصولاً هر وقت تأمل فلسفی اندیشمندان در مورد هستی نظام سیاسی و مبانی فلسفی و اخلاقی آن صورت گیرد، مسئله «الزام سیاسی» پدیدار میشود. در واقع، الزام سیاسی رابطه اخلاقی خاصی است که بین اعضا و جامعه سیاسی آن موجود است.1 چیستی و چرایی«الزام سیاسی»بنیادیترین مسئله فلسفه سیاسی است. سئوال اصلی الزام سیاسی این است که چرا و به کدام استدلالِ فلسفی، وجود یک حکومت، حق و مشروع میشود؟ چه دلیل فلسفی وجود دارد که شهروندان به لحاظ اخلاقی موظف به پذیریش اقتدار یک حکومت و اطاعت از آن باشند؟ به عبارت دیگر، از نظر عقلی و بر اساس کدام ارزش اخلاقی، شهروندان موظفاند( باید) از دستورات یک حکومت پیروی کنند؟ بنابر این، مسئله «توجیه»، هسته اصلی معضل فلسفی الزام سیاسی را تشکیل میدهد
نوشته حاضر متمرکز بر مباحث فلسفی ـ اخلاقی است، از اینرو، دیدگاه یکی از فلاسفه سیاسی مسلمان را در خصوص مسئله الزام سیاسی و مبانی اخلاقی آن، توصیف و تحلیل خواهد کرد. مبحث «الزام سیاسی» و شناخت مبانی آن هرچند مهم است، اما متأسفانه در فلسفه سیاسی اسلامی کمتر به آن توجه شده است، به خصوص آنکه جنبه اخلاقی این بحث، مهجوریت بیشتر دارد، از اینرو، پرداختن به مسئله الزام و توصیف و تحلیل عقلانی دیدگاههای فلاسفه مسلمان، ضرورت جامعه علمی ما میباشد
براساس منطق سعادت و فضیلت اسلامی، سؤال مهم الزام سیاسی این است که از نظر ابنسینا مبنای الزام سیاسی حکومت/حاکم اسلامی چیست؟ فرضیه اصلی نوشته، «عدالت» را مبنای الزام سیاسی معرفی میکند، زیرا عدالت در نگاه فلاسفه مسلمان، جامع فضایل و نقطه اصلی تحصیل فضیلت حاکم و حکومت است. «عدالت» یکی از اصول بنیادین اخلاق است که بنیان فلسفی و دینی محکمی برای الزام سیاسی (توجیه اخلاقی اقتدار) دارد
الزام سیاسی
«الزام سیاسی»3 در فارسی به «تعهد» و «تکلیف سیاسی» ترجمه شده است.4 این واژه در خارج از مباحث فلسفه سیاسی کاربرد زیادی ندارد، به همین دلیل هیچ تحلیل زبان عرفی از آن ممکن نیست وجود داشته باشد.5 «الزام سیاسی» به معنای تعهد اخلاقی شهروندان به انجام دستورات و قوانین حکومت است. این مفهوم در معنای خاص خود با این پرسش هنجاری مرتبط است که«چرا و بنا به کدام دلایل اخلاقی «باید» از دولت اطاعت کرد؟» کدام دلایل اخلاقی شهروندان را وا میدارد تا به قوانین و دستورات دولت گردن نهند؟
این دسته از سؤالها از سوی آن دسته از فیلسوفان مطرح شده که معقتدند زور و اجبار، موجد حق اخلاقی برای اعمال قدرت نیست و باید دلایل اخلاقی قانعکنندهای باشد که هم هستی و مشروعیت دولت به عنوان یک قدرت عمومی برتر و در هرحال اجبارآمیز در جامعه سیاسی، و هم دلایل حدود و شرایط اطاعت شهروندان را توجیه کند. الزام سیاسی با اقناع درونی شهروندان برای اطاعت از یک قدرت سیاسی مشروع سروکار دارد و نه اجبار بیرونی و رابطه اقتداری، و الزام آوری را بر پایه دلایل اخلاقی بین فرد با دولت و جامعه سیاسی برقرار میکند، زیرا مشکل اصلی، یافتن دلایل تصدیق اخلاقی اقتدار حکومت است؛ اقتداری که بهطور کلی مستلزم دو امر است: الف- وجود الزام به اطاعت از دستورهای صادره از سوی شخص یا گروهی که اقتدار (و نه قدرت صرف) دارند. ب- شخص یا گروه از حق صدور دستورات وحق اطاعت شدن بهرهمند باشد. [
امر دوم، بیانگر ضرورت توجیه اخلاقی دستور حاکم و التزام به اطاعت از فرامین حکومت است. و البته روشن است که این مسله، فراتر از پذیرش مصلحت آمیز دستورات حکومتی به دلایل ناشی از ترس یا منفعت شخصی شهروندان خواهد بود، زیرا به حق اخلاقی وحقوقی فرمانروایی و الزام اخلاقی شهروندان به اطاعت از حکومت اشاره دارد. در چنین صورتی این مسئله قابل طرح است که «الزام سیاسی و دلایل اخلاقی اطاعت از دولت را چگونه میتوان توجیه یا تبیین کرد؟» این مسئله کانون نظریه پردازی در باره الزام سیاسی را تشکیل میدهد
همان گونه که آمد، واژه «الزام سیاسی» در خارج از مباحث فلسفه سیاسی کاربرد زیادی ندارد، از اینرو، این اصطلاح، واژهای نسبتاً فنی است که در ماهیت خودش بیانگر «طرح فیلسوفان» است. در پی این مسئله دست کم سه پرسش عمده در باب الزام سیاسی وجود دارد
الف. در قبال چه کسی یا چه چیزی الزامهای سیاسی داریم؟
ب. گستره و حدود این الزامها چیست؟
ج. تبیین یا توجیه این الزامها چیست؟
هرچند دو پرسش اولی به لحاظ عملی مورد تأکید است، اما از نظر علمی، پرسش سوم اهمیت فلسفی دارد. در واقعیت امر، دو پرسش اولی، زمینه و مقدمه پرسش سوم به شمار میآید، زیرا پرسش سوم به این نکته اشاره میکند که مبانی یا توجیه الزامهای سیاسی چیست؟ بنابراین، توجیه، هسته اصلی معضل فلسفی الزام سیاسی را تشکیل میدهد
در بسیاری از موارد به جای واژه «نظام سیاسی»، از واژه «حکومت» یا «جامعه سیاسی» استفاده میشود. تمام این واژهها بیانگر یک حقیقت است، هرچند ممکن است تفاوتهای ظریفی را نمایان کنند. معمولاً دولت و ارتباط نظاممند اعضای آن با یکدیگر بر اساس شرایط عضویت افراد است.8 البته تأکید بر الزام سیاسی و لزوم اطاعت از آن به معنای غفلت از الزام افراد نسبت به قانون خاص آن حکومت نیست، زیرا زندگی مدنی، خود مستلزم حداقل پایبندی به نظم عمومی و التزام به قانون است؛ با این فرض که اگر این التزام، عمق عقلانی و اخلاقی نیابد، در سطح التزام صوری باقی میماند. الزام سیاسی نسبت به تمام ابعاد و گستره نظام سیاسی فراگیر بوده و تمام الزامات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حقوقی ناشی ازحکومت / نظام سیاسی را در بر خواهد داشت
مشروعیت
با دقت در مسئله الزام سیاسی به روشنی درمییابیم که هرنوع بحث از الزام سیاسی، مستلزم بحث پیشین از مشروعیت یا legitimacy است، زیرا مبحث الزام سیاسی، رابطه وثیقی با این مفهوم دارد. بر این اساس، شهروندان زمانی ملزم به اطاعت از یک نظام سیاسی خواهند بود که در مرحله اول، نظام موصوف را حق و مشروع بدانند و سپس با توجه به حقانیت آن به قبول فرمانروایی و اطاعت از آن ملتزم باشند
مشروعیت سیاسی با نگاه فلسفی به معنای «توجیه حقانیت فرمانروایی و دلیل عقلانی قبول حاکمیت یک نظام/فرد است»9 نظریههای مشروعیت فلسفی در پاسخ به سؤال مربوط به «چیستی وچرایی حق فرمانروایی و قبول سلطه سیاسی» ارائه میشوند؛ یعنی سؤال این است: دلیل اصلی «باید» اطاعت از حکومت چیست؟ 10 «الزام سیاسی» شامل حقانیت فلسفی و بهخصوص ارزش اخلاقی با هم است. فرمانروایی هرچه باشد عین قدرت (محض) نیست. فرمانروایی مربوط به شایستگی حکم راندن است و قدرت صرف برای تأمین این شایستگی کافی نیست
اصطلاح «الزام سیاسی» و «مشروعیت»(بر اساس تلقی فلسفی) هم افق بوده و همپوشانی دارند، البته با این تفاوت که الزام سیاسی، عامتر از مشروعیت است؛ هرجا الزام سیاسی وجود دارد، مشروعیت شرط قبلی آن است، اما ممکن است نظام مشروعی فرض شود که در مورد خاص، فاقد الزام سیاسی باشد، زیرا ممکن است نافرمانی مدنی گروهی از شهروندان در مورد نظام مشروع نیز مصداق یابد.12 در مورد الزام سیاسی، تمرکز اصلی بر توجیه اخلاقی میباشد؛ یعنی مردم از نظر اخلاقی زمانی موظف به اطاعت از یک حکومت/حاکماند که حداقلهایی از مشروعیت/ حق فرمانروایی را داشته باشد
مشروعیت جامعه شناختی به مقبولیت نظام سیاسی و کارآمدی نظری و عملی آن در عرصه عمل نظر دارد. از اینرو، سؤال این است که مردم چرا ازحکومت خودشان اطاعت میکنند،13 نه آنکه چرا «باید» اطاعت کنند؟ ماکس وبر جامعهشناس معر.ف آلمانی بحث های منسجم و نظاممندی درباره مباحث مشروعیت جامعه شناختی، ارائه کرده است. تحلیل وی از مشروعیت با استفاده از مطالعات تاریخی و جامعهشناختی در تاریخ تفکر اجتماعی ـ سیاسی جوامع صورت میگیرد. ماکس وبر سیادت مشروع را منحصر در سه نوع: عقلایی ـ قانونی، کاریزمایی و سنتی میداند
عدالت
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/11 6:25 صبح
تحقیق رابطه حرمت خود بر همدلی نوجوانان تحت فایل ورد (word) دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق رابطه حرمت خود بر همدلی نوجوانان تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق رابطه حرمت خود بر همدلی نوجوانان تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
روش تحقیق
جامعه آماری، گروه نمونه و روش نمونهگیری
ابزار گردآوری اطلاعات
یافتههای پژوهش
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق رابطه حرمت خود بر همدلی نوجوانان تحت فایل ورد (word)
ابوالقاسمی، عباس، «اعتباریابی و روایی مقیاس بهره همدلی برای دانشآموزان دبیرستانی»، مجله مطالعات روانشناختی، دوره پنجم، شماره 4، زمستان
احمدی، محمدرضا، «مبانی روان شناختی ارتباط مؤثر والدین با فرزندان در محیط خانواده»، معرفت، مرداد 1385، ش 104، ص 18 – 25
آذربایجانی، مسعود و همکاران، روانشناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی، تهران، سمت، 1382
آری، دونالد، و دیگران، روش تحقیق در تعلیم و تربیت، ترجمه وازگن، سرکیسیان و دیگران، تهران، سروش، 1380
بازیاری، مهتاب، «بررسی مقایسهای ویژگیهای شخصیتی، عوامل تنیدگیزا، شیوههای مقابله و شرایط اقتصادی و اجتماعی دختران فراری و غیرفراری»،پایاننامه کارشناسی ارشد، تهران، دانشگاه تربیت مدرس، 1380
باعزت، فرشته و صدقپور، بهرام صالح، «مقایسه ابعاد حرمتخود در دانشآموزان نارساخوان و عادی پایههای سوم تا پنجم ابتدائی شهر تهران»، مجله مطالعات روانشناختی، زمستان 1387، ش 17، ص 65 تا 80
براندن، ناتانیل، روانشناسی عزتنفس، ترجمه قراچهداغی، مهدی، تهران، نخستین، 1379
بشارت، محمدعلی، «بررسی رابطه کمالگرایی و حرمتخود در دانشآموزان پیشدانشگاهی»، مجله روانشناسان ایرانی، پاییز 1383، ش 1،ص 21 تا 30
بیابانگرد، اسماعیل، روشهای افزایش عزتنفس در کودکان و نوجوانان، تهران، انجمن اولیاء و مربیان، 1376
پوپ، الیس، مکهال، سوزان و کریهد، ادوارد، افزایش احترام به خود در کودکان و نوجوانان، ترجمه تجلی، پریسا، تهران، رشد، 1374
التمیمی، عبدالواحد محمد، غررالحکم و دررالکلم، قم: نشر مکتبه الأعلام الأسلامیه، 1366
الحرانی، ابومحمدالحسن، تحفالعقول عن آلالرسول(ص)، قم، نشر مکتبه البصیرتی، 1400ق
حرّعاملی، محمدبنحسن، وسائلالشیعه، کتابفروشی اسلامیه، تهران، 1403ه.ق
درویزه، زهرا، «بررسی رابطه همدلی مادران و دختران دانشآموز دبیرستانی و اختلالات رفتاری دختران شهر تهران»، مجله علمی پژوهشی زنان، سال اول، ش 3، زمستان
ذراتی، ایران، امینیزدی، امیر، آزادفلاح، پرویز، «رابطه هوش هیجانی و سبکهای دلبستگی»، مجله تازههای علوم شناختی، شه 29، بهار
رحیمینژاد، عباس، «بررسی تحولی هویت و رابطه آن با حرمتخود و حالت اضطراب در دانشجویان دوره کارشناسی»، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، تابستان و پاییز 1380، ش 158 و 159، ص 477 تا 500
رمضانی، ولیالله، شمس اسفندآبادی، حسن و طهماسبی، شهرام، «بررسی پیامدهای هیجانی سبکهای دلبستگی در دانشجویان»، فصلنامه پژوهشی در سلامت روانشناختی، دوره اول، ش اول، بهار 1386
زرشقانی، مسعود، «هنجاریابی و اعتباریابی مقیاسهای همدلی و رفتار مدنی – سازمانی»، پایاننامه کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشگاه اصفهان، 1384
شجاعی، محمدصادق، توکل به خدا؛ راهی به سوی همدلی و سلامت روان، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1383
شجاعی، محمدصادق، «رابطه میزان توکل به خدا با حرمتخود»، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی بالینی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1382
شعاعکاظمی، مهرانگیز، «نقش حرمتخود در رفتار کمکخواهی دانشآموزان»، معرفت، آذر 1383 – ش 84، ص 101 تا 108
شیخ صدوق، محمد بن على بن بابویه، الخصال، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1403 ه.ق
غضنفری، فیروزه، «رابطه مفهوم خود و سلامت روانی در فرهنگ شرق و غرب»، مجله پژوهش زنان، بهار و تابستان 1385، ش 14، ص 121 تا 140
فتحیآشتیانی، علی، «ابعاد شخصیتی دانشآموزان تیزهوش و عادی»، مجله مدرس علوم انسانی، تابستان 1376، ش 3، ص 47 تا 60
فیضآبادی، زهرا، ولی الله فرزاد و مهرناز شهرارای، «بررسی رابطه همدلی با سبک های هویت و تعهد در دانشجویان رشتههای فنی و علوم انسانی»، فصلنامه مطالعات روانشناختی، دوره 3، ش 2، تابستان
کیومرثی، محمدرضا، «رابطه جهتگیری مذهبی با عوامل شخصیت»، معرفت، اسفند 1382، ش 75، ص 59 تا 77
گلپرور، محسن، عریضی، حمیدرضا و مدنی قهفرخی، سعید، «نقش نگرش به رفاه اجتماعی در رابطه همدلی و گرایش اجتماعی با عدالت اجتماعی»، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال نهم، ش 32، 1388
مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، الوفاء، بیروت، 1404ق
مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، دارأحیاء التراث العربی، بیروت،، 1403ق
محمدی ریشهری، محمد، منتخب میزانالحکمه، قم، دارالحدیث، 1383
محمدی، نورالله، «بررسی مقدماتی اعتبار و قابلیت اعتماد مقیاس حرمتخود روزنبرگ»، مجله روانشناسان ایرانی، تابستان 1384، ش 4، ص 313 تا 320
منصور، محمود، روانشناسی ژنتیک؛ تحول روانی از تولد تا پیری، تهران، سمت، 1378
ورثینگتون، اورت ال و دابلیو.بری، جک و پاورت، لس و حیدری، مجتبی (مترجم)، «کینهتوزی، گذشت، دین و سلامتی»، مجله نقد و نظر، بهار و تابستان 1383، ش 33 و 34
Anderson V.L. (1993).Gender differences in altruism among holocaust rescuers. Journal of social Behavior and Personality, 8, 43-
Baron R.A.,& Byrne D. (1997): Social Psychology, 8th ed., Allyn and Bacon
Batson, C. D., Bolen, M. H., Cross, J. A., &Neuringer-Benfiel (1986). Where is the altruism in the altruistic personality Journal of Personality and Social Psychology, 52, 212-
Batson, C.D. (1991). The altruism question: Toward a social-psychological answer. Hillsdale: Erlbaum Associates
Benson, P. and B. Spilka (1973).God image as a function of self-esteemand locus of control. Journal for the Scientific Study of Religion 12: 297-310
Brothers, L. (1990).The neural basis of primate social communication. Motivation and Emotion, 14, 81-
Buie, Dan H. (1981). Empathy: Its nature and limitation. Journal of the American Psychoanalytic Association, 29, 281-
Cheung, C.K. & Lee, J.J. & Chan, C.M . (1994). Explicating filial piety in relation to family cohesion. Journal of social Behavior and Personality, 9, 565-
Coopersmith, S. A, The Antecedents of self Esteem, Sanfrancisco, CA: W. H. freeman,
D’Ambrosio, F, Olivier, M, Didon, D &Besche, C, (2009). The basic empathy scale: A French validation of a measure of empathy in youth, Personality and Individual Differences, 46 (2), 160-
Davis M.H., Luce C., & Kraus S.J. (1994). The heritability of characteristics associated with dispositional empathy. Journal of Personality, 62, 369-
Feshbach, N. D., &Feshbach, S. (1969). The relationship between empathy and aggression in two age groups.Developmental Psychology. P: 127-
Feshbakh, N. D. (1978). Studies of Empathic Behavior in Children, Progress in Experimental Psychology Research. Vol. 8. Academic Press, New York
Freud, Sigmund. (1905). Jokes and their relation to the unconscious. SE, 8: 1-
Greenson, Ralph R. (1960). Empathy and its vicissitudes. International Journal of Psycho-Analysis, 41, 418-
Jolliffe, D & Farrington, D.P, (2006). Developmental and validation of the basic empathy scale, Journal of Adolescence, 29 (4),589-
Kalliopuska, M. (1992).Attitudes towards health, health behavior, and personality factors among school students very high on empathy. Psychological Reports, 70, 1119-
Lucase, R., Diener, E., and suh, E. (1996).”Discriminant Validity of Subjective Well-Being Measures”.Journal of personality and social psychology 73:1141-57
Macmillan, P. (2005). International Dictionary of Psychoanalysis, Volume 1: empathy , Gale, Michigan
Manstead, A, (1992).Gender differences in emotion. In: A. Gale and M.W. Eysenck, Editors, Handbook of individual differences biological perspectives, Wiley, Oxford
McCullough, M. E., Worthington, E. L., Jr, & Rachel, K. C. (1997).Interpersonal forgiveness in close relationships. Journal of Personality and Social Psychology, 75, 321-
Monto, M., Zgourides, G. & Harris, R. (1998). Empathy, Self-Esteem, and the Adolescent Sexual Offender, Sexual Abuse: A Journal of Research and Treatment, Volume 10, Number 2, 127-
Reber, A. S. (1995). Dictionary of psychology.London, Penguin Books. Second edition, P
Salovey, P, Stroud, L R, Woolery, A and Epel, E S (2002). “Perceived emotional intelligence, stress reactivity, and symptom reports”, Psychology and Health, vol. 17 no.5, pp.611–627
Sroufe, L. A. (1989). Relationships, self, and individual adaptation. In A. J. Sameroff& R. N. Emde (Eds.), Relationship disturbances in early childhood: A developmental approach (pp. 70-94). New York: Basic Books
Strayer, J & Roberts, W, (1989). Children’s Empathy and Role Taking: Child and Parental Factors, and Relations to Prosocial Behavior, Journal of Applied Developmental Psychology, Volume 10, Issue 2, P 227-
Tice, D.M., Bratslavsky, E., &Baumeister, R.F. (2001). Emotional distress regulation takes precedence over impulse control: If you feel bad, do it! Journal of Personality and Social Psychology, 80, 53-
Trobst K.K., Collins R.L., &Embree J.M. (1994). The role of emotion in social support provision: Gender, empathy and expressions of distress. Journal of social and Personal Relationships, 11. 45-
Ungerer, J.A., Dolby, R., Waters, B., Barnett, B., Kelk, N., &Lewin, V. (1990). The early development of empathy: Self-regulation and individual differences in the first year. Motivation and Emotion, 14, 93-
Waterman,A.S (1992).Identity as an aspect of optimal Psychological funtioning-in Adams,G.R.,Gullotta, T.P.,Montemayor,R(eds), Adolescent identity formation-sage publication
Widlcher, Daniel. (1993). L’analyse cognitive du silence en psychanalyse: Quand les mots viennentàmanquer. Revue internationale de psychopathologie, 12, 509-
چکیده
تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه سطح حرمت خود با همدلی دانشآموزان مقطع سوم دوره راهنمایی و با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را دانشآموزان مقطع سوم راهنمایی بخش روزانه شهر قم از هر دو جنس (مذکر و مؤنث) تشکیل میدهند. از تمام جامعه آماری، تعداد 220 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شده است. شایان توجه است که در این تحقیق، از نمونهگیری تصادفی طبقهای استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که: رابطه معناداری بین متغیرهای حرمت خود و همدلی، وجود ندارد، اما متغیر حرمت خود و زیرمقیاسهایش، رابطه منفی و معناداری با زیرمقیاس اندوه شخصی و رابطه مثبت و معناداری با زیرمقیاس دیدگاهپذیری دارند. این پژوهش نشان میدهد که جنسیت، با میزان همدلی رابطه داشته و میزان همدلی دختران بیش از پسران است.
کلیدواژهها: همدلی، حرمت خود، نوجوان.
مقدمه
در خلال نیم قرن گذشته، «حرمت خود» بهعنوان یکی از سازههای اصلی شخصیت، همواره مورد توجه روانشناسان بوده است. که حرمت خود برای انسان، به منزله سرمایه ارزشمند حیاتی، از عوامل پیشرفت و شکوفایی استعدادها و خلاقیتهاست. بهطور کلی فرایندهای شناختی، احساسات، انگیزهها، برقراری روابط با یکدیگر، شیوه زندگی، تصمیمها و انتخابهای انسان بهطور قابل توجهی، تحت تأثیر میزان حرمت خود و اعتماد به نفس افراد است. حرمت خود بر همه سطوح زندگی انسان تأثیر میگذارد. نتایج برخی از تحقیقات حاکی از آن است که چنانچه نیاز انسانها به حرمت خود ارضا نشود، نیازهای گستردهتر، مانند نیاز به خودشکوفایی و پیشرفت یا درک استعداد بالقوه، محدود میماند. دو نیاز اساسی بشر که در بیشتر نظریههای روانشناسان و نیز پژوهشهای آنها درباره خصوصیات روانی انسان مشاهده میشود، نیاز به حرمت خود و احتیاج به احساس امنیت است،1 ازاینرو حرمت خود بالا و همخوانی خود، شاخصهای اصلی بهداشت روانی تلقی شدهاند
حرمت خود از جمله مفاهیمی است که بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران در چند دهه اخیر بدان توجه کرده و یکی از موضوعهای مهم جنبههای فردی، اجتماعی و روانشناختی است. موضوع حرمت خود از نظر قدمت، از مباحثی که عالمان و فیلسوفان تعلیم و تربیت در گذشته داشتهاند، نشئت میگیرد. در طول هزاران سال گذشته، گزارشهای تاریخی، دیدگاههای فیلسوفان و اندیشمندان بر این مطلب گواهی دارند که برای انسان هیچ حکم ارزشیای مهمتر از داوری و قضاوت وی در مورد خودش نیست
ویلیام جیمز از کسانی است که نخستین بار در اثری با عنوان اصول روانشناسی بر ضرورت حرمت خود تأکید کرده است. همزمان با او، جامعهشناسانی، مانندچالز کولی4 به بررسی حرمت خود پرداخته و آن را به منزله نیاز حیاتبخش آدمی توصیف کردهاند. در واقع، با پیدایش رویکرد روانیـ اجتماعی، محققانی نظیرهورنا،5 فروم6 و سالیوان7 به بررسیهای نظامداری درباره حرمتخود پرداختند، اما اوج مطالعات در اینباره و قلمداد کردن آن به مثابه یک سازه شخصیتی، در آثار انسانگرایانی، مانند راجرز8 و مازلو دیده میشود
پارهای از محققان نیز نشان دادهاند که انسان مانند شیء، دو ارزش ابزاری و درونی دارد. این دو بعد، به ترتیب به جنبه های کنشی و کیفی انسان بازگشته و تشکیلدهنده ابعاد اصلی حرمت خود به حساب میآیند؛ ابعادی که در چهارچوب دو مؤلفه احترام (صلاحیت، استعداد و سطح عملکرد) و تمایل یا علاقهمندی (هویت اجتماعی، منش اخلاقی و جذابیت) متمایز میشوند. این نویسندگان نشان دادهاند که حرمت خود کلی در دو سطح صلاحیت خود و علاقه به خود قابل جداسازی است. صلاحیتخود، نوعی تجربه شخصی ارزشمند است که فرد در آن، خود را عامل عمل احساس کرده، هوشیارانه و هدفمند به کسب تجربه پرداخته و پیامدهای مورد علاقه و نیاز خود را از رهگذر تمرین و تجربه به دست میآورد. بنابراین، سطح صلاحیت خود میتواند جهتگیری مثبت یا منفی داشته باشد. اینگونه جهتگیریها معمولاً در مقایسه با منبع قدرت درونی فرد و سطح کارآمدی وی، سمت و سوی منفی یا مثبت پیدا میکنند. علاقه به خود، بهعنوان بعد دیگر حرمتخود نیز شرایط و عوامل تجربه مفیدی را برای فرد بهعنوان یک موجود اجتماعی فراهم میآورد. رشدیافتگی علاقه به خود، نوعی احساس ارزش اجتماعی است که فرد درون خود آن را تجربه میکند
برخی دیگر از پژوهشگران، حرمت خود را به منزله نوعی بازخورد تلقی کردهاند؛ بازخوردی که میتواند به صورت کلی (مانند بازخورد نسبت به دانشگاه، جامعه و;) یا به شکل خاص یا موردی (مانند جذابیتهای موقعیتی و با کیفیت یا گروه خاصی از دانشگاه) باشد. افزون بر این، بازخورد، دو مؤلفه اساسی شناختی (تجسم فرد از چیز خاصی، مانند شخص، گروه، شیء و;) و عاطفی (جهتگیری مثبت یا منفی به شخص، گروه، شیء و;) دارد.11 از نظر براندن،12 ارزشیابی فرد از خویشتن به اندازه مسئله مرگ و حیات برای وی اهمیت دارد، زیرا چون ارزشیابی شخص از خویشتن، آثار برجستهای در جریان فکری، احساسات، تمایلات، ارزشها و هدفهای وی دارد، کلید فهم تمامی رفتارهای اوست و به منظور شناخت حالات روانی انسان و پیبردن به روحیات او، باید به طبیعت و میزان حرمت خود و معیارهای قضاوت وی درباره خویشتن آگاهی یافت
شیهان13 از حرمت خود سالم به منزله نیاز اساسی انسان و چیزی که به او پیوسته است و برای دستیابی به آن تلاش میکند، یاد کرده است. مازلو14 در طبقهبندی نیازهای انسان، نیاز به احترام و حرمت خود را از نیازهای اساسی و عالی دانسته و درباره اهمیت و کارکرد آن چنین میگوید
ارضای نیاز حرمت خود، به احساساتی، از قبیل اعتماد به نفس، ارزش، قدرت، لیاقت، کفایت و مفید بودن در جهان منتهی خواهد شد، اما بیاعتنایی به این نیاز موجب احساساتی، از قبیل حقارت، ضعف و درماندگی میشود
همچنین او معتقد است که حرمت خود، حوزههایی از جمله نگرش به خود، آگاهی داشتن از استعدادهای خود و تصدیق آنها، روشهای مقابله با شکست و توانایی مقابله با چگونگی نگرش دیگران درباره خود را دربر میگیرد
بسیاری از روانشناسان در طول سالها به این نتیجه رسیدهاند که حرمت خود، منعکسکننده تفاوتی است که میان خودپنداره واقعی (چه کسی هستم؟) و خودپنداره آرمانی (دوست داشتم چه کسی باشم؟) درک میکنیم. هرچه فاصله بین این دو نوع «خود» بیشتر باشد، «حرمتخود» فرد، پایینتر خواهد بود.17«خودآرمانی» تصویری از فردی است که مایلیم باشیم. وقتی خود ادراک شده و خود آرمانی با هم منطبق باشند، حرمت خود بالاست. برای مثال، دانشآموزی که آرمانهای تحصیلی بالایی داشته و دانشآموز موفقی نیز هست، احساس خوبی درباره خودش دارد و ارزیابی مثبتی نیز از ویژگیهای خود خواهد داشت. برعکس، دانشآموزی که خودآرمانی اجتماعی دارد، اما در عالم واقع، دوستان کمی دارد، حرمت خود ضعیفی دارد. این مطلب، بیانگر تفاوت خود درک شده و خودآرمانی است که در نهایت، مشکلاتی را در خصوص حرمت خود در پی دارد
رابطه هویتیافتگی بهعنوان منزلت مطلوب هویتی با ابعاد کنشوری بهینه روانشناختی مورد مطالعه قرار گرفته است. واترمن19 طی مروری بر پژوهشهای انجام شده در این زمینه، رابطه هویتیافتگی را با حرمت خود بالا، اضطراب و افسردگی پایین، هدفمند بودن، همکاری و کمک به دیگران، ظرفیت صمیمیت بالا و برخی جنبههای تفکر انتزاعی، گزارش کرده است. کروگر20 نیز با اشاره به نتایج پژوهشهای مختلف، رابطه سردرگمی هویت را با حرمت خود پایین، استقلال پایین، پایینبودن سطح قضاوت اخلاقی (اخلاق پیشقراردادی یا قراردادی)، سطح بالای ناامیدی، فاصلهگرفتن از دیگران و انزواطلبی و نیز استفاده از سبکهای شناختی کمتر پیچیده در مقایسه با هویتیافتگی و بحرانزدگی، گزارش کرده است
بسیاری از تحقیقات توانستهاند که همخوانی مثبتی بین دینداری و حرمتخود، نشان داده و تنها تعداد اندکی از آنها عدم رابطه بین آن دو را گزارش کردهاند. نتایج یک نظرسنجی ملی امریکایی ـ افریقایی در سال 80 نشان میدهد که دلمشغولی مذهبی با حرمتخود، همبستگی دارد. در پژوهشی از نوجوانان کاتولیکِ ایتالیایی که از پنج فرهنگِ مختلف بودهاند، همبستگی مثبتی بین دین و حرمت خود یافت شده است.22 بنسون و اسپیلکا23 بین حرمتخود و تصور مثبت از خدا در بین دینداران، به یک همبستگی دست یافتهاند
از میان شاخصهای مختلف کنشوری بهینه روانشناختی، بهرهمندی از حرمتخودِ مناسب و اضطراب پایین به سبب نقش آنها در سلامت روانی، اهمیت بیشتری دارند. بسیاری از مطالعات انجامشده در خصوص رابطه حرمت خود و مقوله هویت است. نتایج پژوهشهای مختلف نشاندهنده وجود حرمت خود بالاتر در افراد هویتیافته است، در حالی که سطح حرمت خود سایر منزلتهای هویتی، پایینتر است.24 حاصل حرمت خود، یعنی ارزش و احترامی که فرد برای خویشتن قائل است. همچنین حرمت خود یکی از تعیینکنندههای اصلی افکار، عواطف، بازخوردها و رفتارهای شخصی شمرده میشود. تأثیر متقابل حرمت خود و تجربههای موفق و شکست در زمینههای مختلف آموزشی و غیرآموزشی، در پژوهشهای مختلف، بررسی و تأیید شده است. کوپر اسمیت25 با مطالعات وسیع خود در مورد حرمت خود، به این نتیجه رسیده که افراد دارای سطح بالای حرمت خود در مقایسه با افراد دارای سطح حرمت خود پایین، استرس، اضطراب، درماندگی و نشانههای روانتنی کمتری داشته و حساسیت کمتری در برابر شکست و انتقاد نشان میدهند
حرمت خود، پیشبینیکننده قوی برای رضایت از زندگی در میان مردمان شمال امریکاست. البته این امر در مناطق مختلف متفاوت بوده و یافتههای بینفرهنگی اخیر خاطرنشان میکند که نیرومندی رابطه بین حرمت خود و رضایت از زندگی در بین فرهنگها بهطور قابل ملاحظهای متفاوت است.27غضنفری در پژوهش خود، ضمن بحث در مورد چگونگی تأثیرگذاری فرهنگ در شکلگیری مفهوم خود، رابطه بین الگوی فرهنگی جمعمداری و حرمت خود با بهزیستی در دختران ایرانی و کانادایی را بررسی کرده است. نتایج این بررسی نشان میدهد که تمایلات جمعی در دختران ایرانی نقش مهمی در شکلگیری مفهوم خود و سلامت روانی دارد، در حالیکه حرمت خود فردی در دختران کانادایی نقش بیشتری در سلامت روانی ایفا میکند
کلمات کلیدی :