سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ناتوانترین مردم کسى است که نیروى به دست آوردن دوستان ندارد ، و ناتوانتر از او کسى بود که دوستى به دست آرد و او را ضایع گذارد . [نهج البلاغه]

مقاله ماشین های DC تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/2/27 1:49 عصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ماشین های DC تحت فایل ورد (word) دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ماشین های DC تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ماشین های DC تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ماشین های DC تحت فایل ورد (word) :

ماشین های DC

ماشین های DC به انواع زیر تقسیم می شوند که هر کدام می توانند در حالت موتوری یا ژنراتوری استفاده شوند:
انواع ماشین های DC:
• تحریک مستقل
• تحریک شنت
• تحریک سری
• تحریک کمپوند
ماشین های DC فوق از لحاظ ساختاری , می توان گفت که تفاوتشان در تحریک آنهاست.اما از لحاظ کاربردی , هر کدام از آنها کاربرد خاصی را با توجه به مشخصه های گشتاور-سرعت(در حالت موتوری) و ولتاژ-جریان(برای حالت ژنراتوری) دارند.

ماشین های کمپوند به انواع زیر تقسیم بندی می شوند:
1-کمپوند بلند:
• فوق کمپوند
• کمپوند تخت
• زیر کمپوند
2-کمپوند کوتاه:
• فوق کمپوند
• کمپوند تخت
• زیر کمپوند
« انواع ماشین های AC »
ماشین های AC به ماشین های سنکرون و آسنکرون(القایی) تقسیم می شوند.
عموما از ماشین های القایی در حالت موتوری و از ماشین های سنکرون در حالت ژنراتوری بهره برداری می کنیم.
از آنجایی که در حالت موتوری سرعت های متفاوتی را نیازمندیم , از موتور القایی استفاده می کنیم و به دلیل اینکه در ژنراتورها به فرکانس ثابتی (به نوعی به سرعت ثابت) نیاز داریم از ژنراتور های سنکرون استفاده می کنیم.
چیزی حدود 95 درصد ژنراتور های دنیا را ژنراتور های سنکرون تشکیل داده اند.
از ماشین های القایی , استفاده محدودی به عنوان ژنراتوری می شود, به طور مثال در نیروگاههای بادی که سرعت باد در اختیار ما نیست , از آنها استفاده می شود.

مصارف جزئی تر هر کدام از ماشین ها را انشاءالله در پست های بعدی ارائه خواهم کرد.

نکته قابل توجه : ماشین های الکتریکی , تنها به موتور و ژنراتور محدود نمی شوند , بلکه ترانسفورماتورها و; را نیز شامل می شود.

کنترل ماشینهای AC , DC

به منظور کاهش خطای انسانی و افزایش کارایی سامانه هچارهای به جزامروزه ماشینهای الکتریکی نقش عمده‌ای در زندگی بشر دارند. مقوله الکترونیک قدرت نیز در تغذیه، بهره‌برداری و کنترل ماشینهای الکتریکی از اهمیت بسیار برخوردار است.می‌توان گفت که دانش علمی وفنی این دو موضوع مکمل یکدیگر هستند. در این تحقیق توضیحاتی درتحلیل و تشریح کار ماشینها و عملکرد آنها و همچنین در شرایطی که با مبدل‌های الکترونیک قدرت تغذیه و کنترل می‌شوند، در نوع خود شایدکم نظیرباشد. اصول مشترک و اساسی محرکه‌های الکتریکی (موتور مبدل تغذیه کننده آنها) را در بر می‌گیرد. موتورهای dc تغذیه شده با یکسو کننده‌های کنترل شده و برشگرها، موتورهای القایی قفس سنجابی کنترل شده با اینورترها، کنترل‌کننده‌های ولتاژ ac و سیکلوکنورترهای، موتورهای القایی رتور سیم پیچی شده با کنترل از طرف رتور. هر دو نوع سیستم‌های کنترل حلقه باز و حلقه بسته بحث شده‌اند. در فصل اول درمورد موتورهای جریان سیستم DC بحث شده است که برخی از کاربردهای مهم این محرکه‌ها عبارتند از: غلطکهای نورد را منابع فلزی، غلطکهای کاغذ، ماشین‌های ابزار و موتورهای کششی نظیر قطارها. در فصل دوم و سوم درمورد کنترل موتورهای DC با یکسوکننده‌های قابل کنترل با برشگرها توضیح داده شده است و در فصل چهارم کنترل حلقه بسته محرکهای DC مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد. موتورهای القایی بخصوص موتورهای قفس سنجابی مزایایی نسبت به موتورهای dc دارند که در مورد این موتورها در فصل پنجم بحث شده است. کنترل موتورهای القایی با کنترل کننده‌های ولتاژ AC و محرکه‌های موتور القایی کنترل شده با فرکانس در فصلهای ششم و هفتم به آنها پرداخته‌ایم. در فصل آخر نیز محرکه‌های موتور القایی رتور سیم‌بندی شده با کنترل قدرت لغزش بحث شده است.

ماشین DC
ماشین جریان مستقیم یک وسیله تبدیل انرژی با کاربرد بسیار در صنعت است که توانایی تولید گشتاور و راه‌اندازی بالا و متغیر برای بارهای مورد استفاده را دارد. ماشین‌های جریان مستقیم به دلیل استفاده از نیروی الکتریکی DC در خودروها، درصد زیادی از تولید ماشین‌های الکتریکی را به خود تخصیص می‌دهند. همچنین این نوع ماشین در کاربردهای صنعتی که کنترل دقیق سرعت و گشتاور مورد نیاز است، استفاده‌های فراوان دارد.
کموتاسیون
برای تبدیل کمیت چرخان (گردش آرمیچر) به کمیت مستقیم (ولتاژ و جریان) و ساکن نگه‌داشتن نیروی محرکه مغناطیسی آرمیچر به کموتاتور نیاز است. مهترین کار کموتاتور همان طور که گقته شد یکسوکردن کمیت متناوب در پیچک آرمیچر به کمیت مستقیم در جاروبک‌های یک ژنراتور می‌باشد.

نیروی محرکه تولید شده در آرمیچر
ولتاژ یکسوشده به وسیله جمع‌کردن عرض موج‌های تولیدشده از پیچک‌های سری به وجود می‌آید. هرچه تعداد پیچک‌های سری افزایش یابد مقدار ولتاژ DC افزایش و تضاریس موج کاهش می‌یابد، اما به طور کلی شکل موج ولتاژ یکسوشده توسط جاروبک نمی‌تواند به شکل موج ولتاژ مستقیم تولیدشده از یک باتری برسد.
میانگین ولتاژ تولیدشده در یک پیچک با تعداد دور NC از رابطه زیر به دست می‌آید:
EC = 2NCpn
که در آن p تعداد قطب، شار عبوری و n سرعت چرخش روتور است.
اگر C را تعداد کل پیچک‌های آرمیچر و a را تعداد مسیرهای موازی بین جاروبک‌ها بدانیم تعداد پیچک‌های سری بین جاروبک‌ها C / a می‌شود و با احتساب Z به عنوان هادی‌های موجود در آرمیچر، نیروی محرکه موجود در آرمیچر این‌گونه محاسبه می‌شود:
با محاسبه ضریب سیم‌پیچی kw، که برای ماشین‌های DC معمولاً تنها از ضریب توزیع kd تشکیل شده‌است، ولتاژ القایی آرمیچر بدین‌گونه خواهد بود:

گشتاور ماشین جریان مستقیم
با توجه به برابری توان‌های تبدیل‌شده و با احتساب شرایط ایده‌آل تبدیل توان، گشتاور مکانیکی ماشین این گونه محاسبه می‌شود: که با توجه به آن که مقادیر Z ،p و a برای ماشین ثابت است، نشان می‌دهد که گشتاور رابطه‌ای مستقیم با تغیرات Ia و دارد.

تحریک آرمیچر
ماشین جریان مستقیم به جز دز مواردی که از مغناطیس دائم در روتور خود استفاده می‌کند برای تبدیل انرژی الکتریکی به مکانیکی و یا بالعکس به یک سیم پیچ تحریک که جریان مستقیم از آن عبور می‌کند، احتیاج دارد. به این سیم‌پیچ، سیم‌پیچ میدان گفته می‌شود.

تحریک جداگانه
پیچک تحریک جداگانه که از صدها دور سیم نازک تشکیل شده، به منبع خارجی یا جداگانه‌ای از آرمیچر متصل است و ولتاژ آن منبع هیچ‌گونه وابستگی با ولتاژ آرمیچر ندارد.

تحریک خودی
تحریک سیم‌پیچ میدان به وسیله آرمیچر ماشین را تحریک خودی می‌نامند. در این ماشین قطب‌های میدان باید پس‌ماند مغناطیسی داشته باشند تا هنگام چرخش آرمیچر ولتاژ پس‌ماندی در جاروبک‌ها تولید شود.
1 تحریک سری: سیم پیچ میدان در این نوع ماشین از سیم‌های ضخیم با دور اندک (مقاومت کم) تشکیل شده که به طور سری به آرمیچر متصل شده‌است و جریان میدان سری به جریان آرمیچر بستگی دارد.
2 تحریک شنت: پیچک میدان از سیم‌های نازک با تعداد دور زیاد تشکیل شده که به طور موازی به آرمیچر متصل شده‌است.
3 تحریک کمپوند: شامل هر دو سیم‌پیچ تحریک سری و تحریک شنت می‌باشد، البته در مواقعی به جای تحریک شنت از تحریک جداگانه استفاده می‌شود. در صورتی که شار میدان تحریک سری در جهت شار میدان تحریک شنت باشد ماشین را کمپوند اضافی و در غیر این صورت به آن ماشین کمپوند نقصانی می‌گویند.

راه‌اندازی موتور جریان مستقیم
در لحظه شروع راه‌اندازی سرعت موتور صفر است و بنابرین نیروی ضد محرکه Ea نیز صفر می‌باشد، در نتیجه با اعمال ولتاژ پایانه Vt به دو سر ماشین جیان عبوری از آرمیچر از رابطه در ماشین‌های سری و در ماشینهای سری و کمپوند به دست می‌آید که در این صورت جریان ورودی زیادی وارد موتور می‌شود که نتایج زیر را دربر دارد:
1- ایجاد جرقه زیان‌آور هنگام کموتاسیون
2- آسیب‌دیدن سیم‌پیچ آرمیچر و از بین رفتن عایق بر اثر گرمای بیش از اندازه
3- گشتاور راه‌اندازی بالا و شتاب سریع که به قسمت‌های متحرک ماشین آسیب می‌رساند.
4- افت زیاد ولتاژ تغذیه
بنابراین برای راه‌اندازی مناسب ماشین لازم است که جریان راه‌اندازی محدود شود، که این کار با قرار دادن مقاومت خروجی بر سر مدار آرمیچر انجام می‌شود. البته این مقاومت باید به تدریج از سر راه مدار برداشته شود، زیرا در هنگام کار عادی ماشین باعث کاهش سرعت کار ماشین و تلفات سلفی انرژی و در نتیجه کاهش بازدهی ماشین می‌شود.
از انواع راه‌اندازهای سری می‌توان راه‌اندازهای سه‌سر، راه‌اندازهای چهارسر و راه‌اندازهای اتوماتیک را نام برد.

چگونگی راه‌اندازی موتور
راه‌اندازی موتورهای جریام مستقیم با قراردادن مقاومت در مدار ارمیچر انجام می‌گیرد که این مقاومت خود از مقاومت‌های کوچک‌تری که هر کدام در بخش مجزایی هستند تشکیل می‌شود و هر کدام از این اجزا به تدریج در هنگام راه‌اندازی از مدار ماشین خارج می‌شود تا مقاومت موجود در مدار آرمیچر تنها مقاومت آرمیچر یا مقاومت سیم‌پیچ سری باشد. روش دیگری نیز وجود دارد

طراحی راه‌انداز
مقاومت راه‌انداز بین دکمه‌های مختلف یک راه‌انداز به قسمت‌های نامساوی تقسیم می‌شود تا از ضربات غیرعادی جریان به خصوص در آخرین دکمه اتصالی جلوگیری شود. در این فرایند جریان ماکزیمم آرمیچر Ia1 باید به گونه‌ای باشد تا کموتاسیون خوب به وجود بیاید (جرقه‌های خطرناک هنگام کموتاسیون رخ ندهد).

ماشین DC دارای قابلیت انعطاف زیادی است و میتوان با اتصالات مختلف مدتر تحریک آن به مشخصه های گوناگون گشتاور و سرعت و ولتاژ جریان دست یافت.

از ماشینهای dc می توانیم به صورت موتور یا ژنراتور بهره برداری کرد. اما امروزه برای ایجاد برق dc از سیستمهای یکسو ساز الکترونیک قدرت استفاده می شود لذا ژنراتورهای dc رفته رفته جای خود را در صنعت از دست می دهند. در حالیکه موتورهای dc به خاطر امکان کنترل سرعت خوب کاربرد فراوانی دارند
امروزه همچنان موتورهای dc بزرگ در صنایع نورد، نساجی،چاپ، جرثقیل سازی کاربرد فراوان دارند موتورهای dc کوچک هم در سیستمهای کنترل به وفور یافت می شوند. که می توان از تاکومتر(سرعت سنج) نام برد.

ماشینهای الکتریکی از دو بخش اساسی تشکیل شده اند:

الف)قسمت متحرک ودوار به نام رتور

ب) قسمت ساکن به نام استاتور

بین این دو قسمت ،شکاف هوایی وجود دارد .
استاتو و رتور از مواد فرومغناطیسی ساخته می‌شوند تا چگالی شار بیشتر گردد و در نتیجه اندازه و حجم ماشین کمتر شود.
نکته: اگر شار در رتور و استاتور متغیر با زمان باشد ،هسته اهنی لایه‌به‌لایه ساخته می‌شود تا جریان گردابی کاهش یابد.
در بسیاری از ماشینها محیط داخلی استاتور و محیط بیرونی رتور حاوی شیارهای متعددی است که داخل آنها هادی‌ها جاسازی میشوند، این هادیها بهم وصل می شوند و سیم پیچی حاصل می شود.به سیم پیچی هایی که در آنها ولتاژ القا می شود ،سیم پیچی آرمیچر اطلاق می گردد. به سیم پیچ هایسی که ار آنها جریان میگذرد تا میدان مغناطیسی و شار اصلی را پدید آورند، سیم پیچ تحریک یا سیم پیچ میدان گفته می شود.
سیم پیچ آرمیچر تامین کننده تمام قدرتی است که تبدیل شده و یا انتقال می یابد. قدرت نامی سیم پیچ آرمیچر،‌هم در ماشین های DC و هم در ماشین های AC فقط با جریان متناوب کارمی کند.

انواع ماشین‌های الکتریکی:

1- ماشین جریان مستقیم
2- ماشین القایی
3- ماشین سنکرون
ماشین جریان مستقیم :(DC)

در ماشینهای DCسیم پیچ تحریک بر روی استاتور قرار دارد و رتور حاوی سیم پیچ آرمیچیر است. از سیم پیچی تحریک جریان DC می گذرد تا شار درون ماشین شکل گیرد.

ولتاژ القا شده در سیم پیچی آرمیچر یک ولتلژ متناوب است برای یکسو کردن ولتاژ متناوب در پایانه رتور از کموتاتور و جاروبک استفاده می شود. استاتور می تواند بگونه ای باشد که سیم پیچ تحریک بیش از دو قطب ایجاد نماید.
نکته: می توان یک ماشین DC را معادل یک ماشین AC دانست که یکسو کننده مکانیکی به آن اضافه شده است.سیم پسچ تحریک فقط یک میدان مغناطیسی برای ما ایجاد میکند.

انواع ماشینهای جریان مستقیم:

1- ژنراتورهای ( مولد ) DC
2- موتورهای DC

 

انواع ژنراتورهای DC :
1-مولد DC با تحریک جداگانه :
سیم پیچ میدان این ژنراتور به وسیله یک منبع ولتاژ مستقل تحریک میشود.
این ژنراتور هنگامیکه یک حوزه وسیعی از تغییرات ولتاژ خروجی مورد نیاز باشد استفاده میشود.
کاربرد : بدلیل قابلیت تنظیم ولتاژ در محدوده وسیع در تنظیم دور موتورها وتحریک مولدهای بزرگ در نیروگاهها مورد استفاده قرار میگیرد.
2-مولد شنت :
سیم پیچ میدان با سیم پیچ آرمیچر موازی بسته میشودو به همین دلیل به آن سیم پیچ شنت یا موازی میگویند. تعداد حلقه های سیم پیچ شنت بسیار زیاد است و جریان این سیم پیچ کم حدود 5 درصد جریان اسمی آرمیچر میباشد. ( جریان باید کم باشد تا در جریان اصلی اثر کمی بگذارد.)
کاربرد: از این مولد در شارژ باطری ها و تامین برق روشنایی اضطراری و تغذیه سیم پیچ مولد های نیروگاهی استفاده می شود.
3- مولد سری: که سیم پیچ میدان (سیم پیچ سری تحریک) با سیم پیچ آرمیچر سری بسته می شود. سیم پیچ سری دارای تعداد حلقه های کمتر بوده ولی جریان عبوری آن نسبتاُ زیاد است.(زیرا جریان آن همان جریان اصلی است) تا معادل mmf سیم پیچ شنت تولید شود.
کاربرد مولد سری :
بدلیل داشتن گشتاور راه اندازی زیاد در وسایل حمل و نقل مانند مترو و جرثتقیلهای برقی استفاده میشود.
4-مولد کمپوند :

اگر از هر دو سیم پیچ شنت وسری جهت تحدیک مولد استفاده شود، مولد DC یا کمپوند میگویند ، که دارای دو نوع کمپوند اضافی و نقصانی میباشند.

کمپوند اضافی :
اگر نیرو محرکه مغناطیسی سیم پیچ سری ، نیرو محرکه مغناطیسی سیم پیچ شنت را تحریک کند، مولد کمپوند اضافی گویند. که دارای دو نوع شنت بلند و شنت کوتاه میباشد

مولد کمپوند اضافی بسته به تعداد دورهای سیم پیچ سری میتواند یکی از سه حالت زیر باشد :
الف) فوق کمپوند : (تعداد دهر سیم پیچ سری زیاد است) در مواردی استفاده میشود که بایستی ولتاژ بار ثابت باشد. ولی به علت وجود فاصله بین مولد و مصرف کننده در سیمها افت ولتاژ به وجود می آید. در این حالت افزایش ولتاژ خروجی مولد، افت ولتاژ خط را جبران میکند و به مصرف کننده ولتاژ ثابت میرسد.

ب)تخت : نیروی محرکه مغناطیسی سیم پیچ سری و موازی با هم برابر بوده و جایی استفاده میشود که نیاز به ولتاژ ثابتی باشدو فاصله بین مولد و مصرف کننده کم باشد

ج)زیر کمپوند : اثر آمپر دور سیم پیچ سری ناچیز می باشد(ـبه علت تعداد دور کم سیم پیچ سری) و در تحریک مولد های نیروگاهی نقش موثری دراد
کمپوند نقصانی :

کمپوند نقصانی هنگامی که شار سیم پیچ سری باعث کاهش و نقصان اثر شار سیم پیچ شنت شود و در جوشکاری قوس الکتریکی استفاده می شود.

تذکر : کمپوند نقصانی و کمپوند اضافی دارای دو نوع شنت بلن و شنت کوتاه می باشند
که اگر سیم پیچ سری با سیم پیچ ارمیچر با هم سری بسته شوند شنت بلند گفته و اگر سیم پیچ شنت با سیم پیچ ارمیچر موازی قرار گیرد شنت کوتاه می گویند.

ژنراتورها
ژنراتورها همواره یکی از مهمترین عناصر شبکه قدرت بوده و نقش کلیدی در تولید انرژی و کاربردهای خاص دیگر ایفاء کرده است . ساخت اولین نمونه ژنراتور (سنکرون) به انتهای قرن 19 برمی گردد. مهمترین پیشرفت انجام شده در آن سالها احداث اولین خط بلند انتقال سه فاز از لافن به فرانکفورت آلمان بود. در کانون این تحول ، یک هیدروژنراتور سه فاز 210 کیلو وات قرار گرفته بود. عیلرغم مشکلات موجود در جهت افزایش ظرفیت و سطح ولتاژ ژنراتورها، در طول سالهای بعد تلاشهای گسترده ای برای نیل به این هدف صورت گرفت. مهمترین محدودیتها در جهت افزایش و سطح ولتاژ ژنراتورها ، ضعف عملکرد سیستمهای عایقی و نیز روشهای خنک سازی بود .در راستای رفع این محدودیتها ترکیبات مختلف عایقهای مصنوعی، استفاده از هیدروژن برای خنک سازی و بهینه سازی روشهای خنک سازی با هوا نتایج موفقیت آمیزی را در پی داشت به نحوی که امروزه ظرفیت ژنراتورها به بیش از 1600DC افزایش یافته است. در جهت افزایش ولتاژ ، ابداع پاورفرمر در انتهای قرن بیستم توانست سقف ولتاژ تولیدی را تا حدود سطح ولتاژ انتقال افزایش دهد. به نحوی که برخی محققان معتقدند در سالهای نه چندان دور ، دیگر نیازی به استفاده از ترانسفورماتورهای افزاینده نیروگاهی نیست.
همچنین امروزه تکنولوژی ژنراتورهای ابررسانا بسیار مورد توجه است، انتظار می رود با گسترش این تکنولوژی در ژنراتورهای آینده ، ظرفیتهای بالاتر در حجم کمتر قابل دسترسی باشند.ژنراتورها:ماشین هایی هستند که انرژی مکانیکی را از محرک اصلی به یک توان الکتریکی در ولتاژ و فرکانس خاصی تبدیل می نماید.کلمه سنکرون به این حقیقت اشاره دارد که فرکانس الکتریک این ماشین با سرعت گردش مکانیکی شفت قفل شده است ، ژنراتورسنکرون برای تولید بخش اعظم توان الکتریکی در سرتاسر جهان به کار می رود.

دو اصل فیزیکی مرتبط با عملکرد ژنراتورها وجود دارد. اولین اصل فیزیکی اصل القائی الکترومغناطیسی کشف شده توسط مایکل فاراده دانشمند بریتانیایی است. اگر یک هادی در یک میدان مغناطیسی حرکت کند یا اگر طول یا حلقه ی القائی ساکنی جهت تغییر استفاده شود. یک جریان ایجاد میشود یا القاء می شود. اگر یک جریان از میان یک کنتاکتور که در میدان مغناطیسی قرار گرفته ، عبور کند میدان ، نیروی مکانیکی بر آن وارد می کند.

ژنراتور ها دارای دو اصل هستند: قسمتها و میدان که آهنربای الکترو مغناطیسی با سیم پیچ هایش و آرمیچر و ساختاری که از کنتاکتورحمایت می کند و کار قطع میدان مغناطیسی و حمل جریان القاء شده ژنراتور یا جریان ناگهانی به موتور را دارد است . آرمیچر معمولا” هسته ی نرم آهنی اطراف سیم های القائی که دور سیم پیچ ها پیچیده شده اند ، است .
ژنراتور ها از دو قسمت تشکیل شده اند: قسمت متحرک را رتور و قسمت ساکن آن را استاتور می گویند . رتور ها نیز از نظر ساختمان دو دسته اند: ماشین های قطب صاف و ماشین های قطب برجسته.

همچنین ژنراتورها بسته به آنکه نوع وسیله گرداننده رتور آنها چه نوع توربینی باشد به صورت زیر تقسیم می شوند:1) توربو ژنراتورها: در این وسیله گرداننده رتور ، توربین بخار است و چون توربین بخار جزء ماشین های تند گرد است بنابراین توربوژنراتور دارای قطب های صاف بوده و این ماشین توانائی ایجاد دورهای بسیاربالا را در قدرت های زیاد دارد امروزه اغلب توربوژنراتورها را دو قطبی می سازند چون با افزایش سرعت گردش کار توربین های بخار با صرفه تر وارزان ترتمام می شود.2)

هیدرو ژنراتور ها : در آن وسیله گرداننده رتور توربین آبی است و چون توربین آبی دارای دور کم است بنابراین هیدروژنراتور دارای قطب برجسته بوده و دارای سرعت کم می باشد.3) دیزل ژنراتور ها : در قدرت های کوچگ و اظطراری وسیله گرداننده رتور دیزل است که در این موره هم قطب های رتور آن برجسته می باشد.ساختمان و اساس کار ژنراتور سنکرون:در یک ژنراتور سنکرون یک جریان DC به سیم پیچ رتور اعمال می گردد تا یک میدان مغناطیسی رتور تولید شود. سپس رتور مربوط به ژنراتور به وسیله محرک اصلی چرخانده میشود ، تا یک میدان مغناطیسی دوار در ماشین بوجود آید.این میدان مغناطیسی ، یک ولتاژ سه فاز را در سیم پیچ های استاتور ژنراتور القاء می نماید.

در یک ماشین دو عبارت در توصیف سیم پیچ ها بسیار مورد استفاده است یکی سیم پیچ های میدان و دیگری سیم پیچ های آرمیچر. بطور کلی عبارت سیم پیچ های میدان به سیم پیچ هایی گفته می شود که میدان مغناطیسی اصلی را در ماشین تولید می نماید و عبارت سیم پیچ های آرمیچر به سیم پیچ هایی اتلاق می شود که ولتاژ اصلی در آن القاء می شود . برای ماشین های سنکرون ، سیم پیچ های میدان در رتور است.
رتور ژنراتور سنکرون در اصل یک آهنربای الکتریکی بزرگ است . قطب های مغناطیسی در رتور می تواند از نوع برجسته یا غیر برجسته باشد . کلمه برجسته به معنی قلمبیده است و قطب برجسته ، یک قطب مغناطیسی خارج شده از سطح رتور می باشد. ازطرف دیگر ، یک قطب برجسته یک قطب مغناطیسی هم سطح با سطح رتور است . یک رتور غیر برجسته یا صاف معمولا” برای موارد 2 یا 4 قطبی بکار می روند . در حالی که رتورهای برجسته برای 4 قطب یا بیشتر مورد استفاده هستند. چون در رتور میدان مغناطیسی متغیر است برای کاهش تلفات ، آن را از لایه های نازک می سازند. به مدار میدان در رتور باید جریان ثابتی اعمال شود ، چون رتور می چرخد ، نیاز به آرایش خاصی برای رساندن توان DC به سیم پیچ های میدانش دارد برای انجام این کار 2 روش موجود است :

1) تهیه توان DC از یک منبع بیرونی به رتور با رینگ های لغزان و جاروبک .
2) فراهم نمودن توان DC از یک منبع توان DC که مستقیما” روی شفت ژنراتورهای سنکرون نصب می شود.ساختمان و اساس کار ژنراتور سنکروندر یک ژنراتور سنکرون یک جریان dc به سیم پیچ رتور اعمال می گردد تا یک میدان مغناطیسی رتور اعمال می گردد تا یک میدان مغناطیسی رتور اعمال می گردد تا یک میدان مغناطیسی رتور تولید شود. سپس روتور مربوط به ژنراتور به وسیله یک محرک اصلی چرخاند می شود، تا یک میدان مغناطیسی دوار در ماشین به وجود آید . این میدان مغناطیسی یک ولتاژ سه فاز را در سیم پیچ های استاتور ژنراتور القاء می نماید.

در یک ماشین دو عبارت در توصیف سیم پیچ ها بسیار مورد استفاده است: یکی سیم پیچ های میدان و دیگری سیم پیچ های آرمیچر. بطور کلی عبارت سیم پیچ ها ی میدان به سیم پیچ هایی گفته می شود که میدان مغناطیسی اصلی را در ماشین تولید می کند. عبارت سیم پیچ های آرمیچر به سیم پیچ هایی اطلاق می شود که ولتاژ اصلی در آن القاء می شود

برای ماشین های سنکرون، سیم پیچ های میدان در رتور است.روتور ژنراتور سنکرون در اصل یک آهن ربای الکتریکی بزرگ است. قطب های مغناطیسی در رتور می تواند از نوع برجسته و غیر برجسته باشد. کلمه برجسته به معنی (قلمبیده )است و قطب برجسته یک قطب مغناطیسی خارج شده از سطح رتور می باشد. از طرف دیگر یک قطب برجسته، یک قطب مغناطیسی هم سطح با سطح رتور است. یک رتور غیر برجسته یا صاف معمولاً برای موارد 2 یا چهار قطبی به کار می روند. در حالی که رتور های برجسته برای 4 قطب یا بیشتر مورد استفاده هستند. چون در رتور میدان مغناطیسی متغییر است برای کاهش تلفات، آن را از لایه های نازک می سازند. به مدار میدان در رتور باید جریان ثابتی اعمال شود. چون رتور می چرخد نیاز به آرایش خاصی برای رساندن توان DC به سیم پیچ های میدانش دارد.برای انجام این کار 2 روش موجود است :1- از یک منبع بیرونی به رتور با رینگ های لغزان و جاروبک .

2- فراهم نمودن توان DCاز یک منبع توان DC ، که مستقیما” روی شفت ژنراتورسنکرون نصب میشود.رینگ های لغزان بطور کامل شفت ماشین را احاطه می کنند ولی از آن جدا هستند. یک انتهای سیم پیچ DC به هر یک از دو انتهای رینگ لغزان در شفت موتور سنکرون متصل است و یک جاروبک ثابت روی هررینگ لغزان سر می خورد . جاروبک ها بلوکی از ترکیبات گرافیک مانند هستند که الکتریسیته را به راحتی هدایت می کنند ولی اصطکاک خیلی کمی دارند و لذا روی رینگ ها خوردگی بوجود نمی آورد. اگر سمت مثبت منبع ولتاژ DC به یک جاروبک و سر منفی به جاروبک دیگروصل می شود. آنگاه ولتاژ ثابتی به سیم پیچ ، جدااز مکان و سرعت زاویه ای آن ، میدان درتمام مدت اعمال می شود. رینگ های لغزان و جاروبک ها به هنگام اعمال ولتاژ DC چند مشکل برای سیم پیچ های میدان ماشین سنکرون تولید می کنند آنها نگهداری را در ماشین افزایش می دهند ، زیرا جاروبک بایدمرتبا” به لحاظ سائیدگی چک شود. علاوه برآن ، افت ولتاژ جاروبک ممکن است تلفات قابل توجه توان را همراه با جریان های میدان به دنبال داشته باشد . علیرغم این مشکلات رینگ های لغزان روی همه ماشین های

سنکرون کوچک تر بکار میرود. زیرا راه اقتصادی تر برای اعمال جریان میدان موجود نیست .در موتور ها و ژنراتورهای بزرگ تر ، از محرک های بی جاروبک استفاده می شود تا جریان میدان DC را به ماشین برسانند یک محرک بی جاروبک ، یک ژنراتور AC کوچکی است که مدار میدان آن روی استاتور و مدار آرمیچر آن روی رتور نصب است خروجی سه فاز ژنراتور محرک یکسو

 

شده و جریان مستقیم توسط یک مدار یکسو ساز سه فاز که روی شفت ژنراتور نصب است حاصل می شود که بطور مستقیم به مدار میدان DC اصلی اعمال میگردد. با کنترل جریان میدان DC کوچکی از ژنراتور محرک (که روی استاتور نصب می شود) می توان جریان میدان را روی ماشین اصلی و بدون استفاده از رینگ های لغزان و جاروبک ها تنظیم کرد. چون اتصال مکانیکی هرگز بین رتور و استاتور بوجود نمی آید ، یک محرک جاروبک نسبت به نوع حلقه های لغزان و جاروبک ها ، به نگهداری کمتری نیاز دارد. برای اینکه تحریک ژنراتور بطور کامل مستقل از منابع تحریک بیرونی باشد، یک محرک پیلوت کوچکی اغلب در سیستم لحاظ میگردد . محرک پیلوت ، یک ژنراتور AC کوچک با مگنت های (آهن ربا ) دائمی نصب شده

بر روی شفت رتور و یک سیم پیچ روی استاتور است . این محرک انرژی را برای مدار میدان محرک بوجود می آورد که این به نوبه خود مدار میدان ماشین اصلی را کنترل می نماید . اگر یک محرک پیلوتروی شفت ژنراتور نصب شود آن گاه هیچ توان الکتریکی خارجی برای راندمان ژنراتور لازم نیست .بسیاری از ژنراتور های سنکرون که دارای محرک های بی جاروبک هستند ، دارای رینگ های لغزان و جاروبک نیز هستند بنابراین یک منبع اضافی جریان میدان DC در موارد اضطراری در اختیار است . استاتور ژنراتور های سنکرون معمولا” در دو لایه ساخته می شوند : خود سیم پیچ توزیع شده و گام های کوچک دارد تا

مولفه های هارمونیک ولتاژ ها و جریان های خروجی را کاهش دهد .چون رتور باسرعتی برابر باسرعت میدان مغناطیسی می چرخد ، توان الکتریکی با فرکانس 50 یا 60 هرتز تولید می شود و از ژنراتور بسته به تعداد قطب ها باید با سرعت ثابتی بچرخد مثلا” برای تولید توان 60هرتز در یک ماشین دو قطب رتور باید با سرعت 3600 دور در دقیقه بچرخد . برای تولید توان 50هرتز در یک ماشین 4 قطب ، رتور باید با سرعت 1500 دور دردقیقه دوران کند . سرعت مورد نیاز یک فرکانس مفروض همیشه از معادله زیر قابل محاسبه است : Fe : فرکانس = سرعت مکانیکی P =

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله تاثیر مهارت های مالی بر موفقیت کارآفرینان در کسب و کار های

ارسال‌کننده : علی در : 95/2/27 1:49 عصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تاثیر مهارت های مالی بر موفقیت کارآفرینان در کسب و کار های کوچک و متوسط تحت فایل ورد (word) دارای 4 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تاثیر مهارت های مالی بر موفقیت کارآفرینان در کسب و کار های کوچک و متوسط تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تاثیر مهارت های مالی بر موفقیت کارآفرینان در کسب و کار های کوچک و متوسط تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تاثیر مهارت های مالی بر موفقیت کارآفرینان در کسب و کار های کوچک و متوسط تحت فایل ورد (word) :

تاثیر مهارت های مالی بر موفقیت کارآفرینان در کسب و کار های کوچک و متوسط

چکیده:
تقریباً مدت زمان زیادی است که اندازه مقایس خوبی برای سنجش میزان سودهی و فعالیت شرکت¬ها به حساب نمی¬آید و کلماتی همچون “شرکت” جای خود را به واژه “کسب و کار” داده¬اند. امروزه شرکت¬های با اندازه کوچک و متوسط بخش عمده ا

ی از فعالیت های مربوط به کسب و کار را در تمامی جهان ایفا می¬کنند. پیدایش واژه کارآفرین و کارآفرینی نیز به گونه¬ای ملموس با واژه کسب و کارهای کوچک پیوند خورده است. از دید نویسندگان کارآفرین محور اصلی خلق کسب و کار¬های جدید است و توجه به ویژگی¬ها و مهارت¬های مورد نیاز برای ایجاد یا توسعه یک کسب و کار کوچک اجتناب ناپذیر. طیف وسیعی از مهارت های مالی می توانند بر موفقیت کارآفرینان تاثیرگذار باشند که از

جمله این عوامل می توان به تاثیر برنامه ریزی برای پرداخت بدهی ها، شفافیت اطلاعات مالی، محاسبه بهای تمام شده، محاسبه سود خالص، ماهیت عملیات مالی، برنامه ریزی برای خرید مواد اولیه، برنامه ریزی فروش کالای تولید شده، محاسبه ریسک و بازده

، پیش بینی هزینه های آتی توسعه کسب و کار، هزینه فرصت سرمایه گذاری برای آینده و تاثیر محاسبه نرخ بازده داخلی پروژه ها اشاره کرد. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و از روش تحقیق توصیفی پیمایشی استفاده شده است .
واژگان کلیدی:
مهارتهای مالی ، کارآفرین، هزینه فرصت، شفافیت، سود خالص، با

زده، ریسک
مقدمه:
ایجاد کسب و کار های کوچک و متوسط به اقتصاد کشور ها به خصوص به اقتصاد کشور های جهان سوم کمک بسزائی می نماید. دولت، صنعتگران، کارآفرینان و سرمایه گذاران برای بهبود عملکرد در اینگونه شرکت ها باید مهارت و دانش خود را در زمینه مختلف بخصوص در زمینه مالی بهبود بخشند. در دنیای امروز که هر روز شکل تازه ای از ارتباطات اقتصادی به وجود می آید و کارآفرینان و شرکت ها و موسسات با یکدیگر در ارتباط می باشند و تغییرات مالی آن ها بر یکدیگر تاثیر دارد و روز به روز این فعالیت ها پیچیده تر می شود . این عوامل باعث می شود که نقش مهارت مالی به عنوان فراهم کنندگان اطلاعات مالی با استفاده از استاندارد های حسابداری برای استفاده کنندگان بیشتر مشخص گردد. علاوه بر این مشخص شده است معیارهای همچون طول عمر (بقا) شرکت و نیز اندازه شرکت نشان داده است که با مهارت های مالی مرتبط می باشند.
انواع مهارت های کارآفرینان:
الف- مهارت‌های شخصی کارآفرین : مهارت های شخصی فرد را قادر

می سازند تا دانش، نگرش و ارزشهای وجودی خود را به توانائیهای واقعی و عینی تبدیل کند و بتواند از نیروهای وجودی در جهت شادابی و ایجاد زندگی مثبت برای خود و دیگران بهره گیرد.مهارت های شخصی آن مهارت ها یا تکالیفی هستند که به عملکرد مستقلانه و موفقیت آمیز یک فرد در زندگی بزرگسالی نسبت داده می شوند. (کلارک1، 1991 به نقل از آقاجانی، 1381).
ب- مهارت‌های مدیریتی کارآفرینی: مهارت های مدیریتی تابع سلیقه ها و یا رفتارهایی که عادات افراد آنها را تعریف نموده نیستند. مهارت مدیریتی از سرچشمه

علم و دانایی نشأت گرفته و همگان به خوبی می دانند که مدیریتم است و نه بالعکس.(دانشنامه رشد،1389)
ج- مهارت‌های فنی کارآفرینی: مهارت های فنی به آن دسته از مهارت ها گفته می شود که کنجکاوی، دقت نظر، ابتکار، آموزش و رفع مشکل اجزاء اصلی آن را تشکیل می دهد. در مهارت های فنی فرد هر روز در حال کسب تجربه، یادگیری، نوآموزی و در عین حال تجربه اندوزی است و به سمت تعالی حرکت می کند (دانشنامه رشد، 1389)
مهارتهای مالی عبارتست از : خدمتی که با فراهم کردن اطلاعات مالی مورد نیاز مدیران، پرداخت کنندگان مالیات، اداره کنندگان و سایرین جهت تصمیم گیریهای آگاهانه انجام می پذیرد. کارآفرینان ممکن است در ارزیابی اهداف مالی و غیرمالی در چند سال اول شروع کسب و کارشان به دلایل مختلف از جمله فقدان آموزش و تجربه لازم دچار اشتباه شوند. چنین اشتباهاتی می‌تواند مشکلات مهمی از جمله عدم توانایی در بازپرداخت بدهی‌ها و تعهدات ما

لی برای آنها به وجود آورد.‏ کسی که قصد دارد یک کسب و کار جدیدی را راه‌اندازی نماید، می‌بایستی بداند که چه شاخص‌هایی را برای هدف‌گذاری‌ خو

د انتخاب کند و این هدف‌گذاری را چگونه انجام دهد. در صورتی که شاخص مناسبی برای هدف‌گذاری انتخاب نشود، سنجش و ارزیابی عملکرد با توجه به این شاخص‌ها به دلایلی همچون ابهام و سنجش‌ناپذیری شاخص‌ها میسر نخواهد شد. به همین دلیل وجود مهارت مالی در کسب و کارهای کوچک و متوسط به عنوان پرچین و یا مانع در برابر تغییرات آینده صنعت می آیند.ایجاد کسب و کارهای کوچک به عنوان جایگزینی در مقیاس های بزرگ به شمار می آیند.
پژوهشهای گذشته :
در ایران :رفته است که اعم آنها عبارتند از : نقش شرکتهای کوچک در توسعه اقتصاد، بررسی و ارزیابی پروژه ها و فرصتهای کارآفرینی، ساختار سرمایه در مؤسسات کوچک و کارآفرین، مدیریت استراتژیک در مؤسسات کوچک ، نقش فرانشیز در اشتغال زائی و توسعه اقتصادی.(مرکز کارآفرینان ایران1387)
2- برخی از محققین مطالعات زیادی را بر روی سود انجام دهده اند و پس از بررسی های انجام شده به این نتیجه رسیده اند که سود از تغیر در حقوق صاحبان سهام یا تغییر در خالص دارایی های یک واحد تجاری طی یک دوره مالی ناشی می گردد (عالی ور 1375)
4- مطالعات جامعی را در زمینه محاسبه بهای تمام شده انجام داده اند، بهای تمام شده را در مطالعات خود چنین تعریف می کند: نام دیگر آن را هزینه ساخت یا هزینه تولیدکارخانه نامیده است و آن را حاصل جمع هزینه های مواد مستقیم، دستمزد مستقیم  سربارکارخانه، که بیانگر بهای کالای ساخته شده است. (حسابداری صنعتی(1) / چارلزتی، 1386)
در خارج :
1- کارشناسان مدیریت و محققان اجتماعی علاقمند به کارآفرینی با توجه به انگیزه مهم این تحولات، تمرکز و توجه خود را بر مطالعه ایجاد تجارت جدید معطوف کردند. (تورنتون 1999، آلدریچ2005، 1999؛ گارتنروکارتنر2005)برگرفته شده از مقالهEntrepreneurship and GrowthنوشتهEntrepreneurs’Experiences سال2005(کوپر، سال 2005)
2- تحقیقات بسیاری در زمینه بدهی ها انجام شده است و یکی از وجه تمایز کسانی که دارای مهارت مالی هستند با کسانی که این مهارت را ندارد همین برنامه ریزی داشتن برای پرداخت بدهی ها می باشد.(Business Accounting … / Jill Collis And Roger Hussey, 2007)
3- مطالعاتی در زمینه هزینه فرصت در چند دهه اخیر صو

رت گرفته است، تحقیقات خود نشان می دهد که کارآفرینان با محاسبه این هزینه فرصت به موقعیت های بهتر دست یافته اند.(Risk and Asset Allocation / Attilio Meucci , 2007)
مهارت های مالی مورد نیاز کارآفرینان عبارتند از :
1- تاثیر برنامه ریزی برای پرداخت بدهی ها : آنچه

 

که یک برنامه مالی را موفق می‌کند،تداوم در اجرای آن است. به همین جهت بدهی ها را در دو گروه زیر تقسیم بندی می‌کنند: یکدسته بدهی خوب (Good debt) بدهی است که دارای بهره پایین بوده و برای سرمایه گذاریی هایی نظیر خرید خانه، گردش مالی مورد نیاز یک تجارت و یا سرمایه گذاری خاص با درآمد مناسب استفاده شده اند،و دسته دیگر بدهی بد (Bad debt) به بدهی گفته می‌شود که دارای بهره بالایی بوده و محل هزینه کردن آنها دارای ارزش افزوده نباشد. (مدیریت_بدهی‌ها، 1389) در مدیریت بدهی ها سعی می‌شود تا بدهی های بد هرچه سریعتر بازپرداخت شده و تا حد امکان سهم بدهی های خوب در مجموع بدهی ها افزایش یابد. پس می توان نتیجه گرفت که داشتن برنامه برای پرداخت بدهی ها برای بقای حرفه یاکارکارفرینان امری مهم طلقی می گردد.
2- تاثیر شفافیت اطلاعات مالی : مسئولیت شفافیت صورتهای مالی اساساً بر عهده هیات مدیره شرکتها قرار دارد.اطلاعات مالی باید شما 8 مفاهیم تا عنوان شفافیت به آنها داده شود : دقت، سازگاری، تناسب ، کامل ، وضوح ، مدت زمان ،قابلیت اتکا ، اجرای قانون . درنهایت براین مطلب تأکید شود که راه اصلی مبارزه با فساد در بازار سرمایه وجود شفافیت مالی است که منحصراً ازطریق رعایت استاندارد های حسابداری توسط واحدهای تجاری حاصل می شود و احراز آن مستلزم اتکاء به صورتهای مالی حسابرسی شده توسط حسابرسان صلاحیتدار و دارای استقلال اخلاقی و اقتصاد می باشد.
3- ثاثیر محاسبه بهای تمام شده کالا یا خدمات :سه کاربرد مهم مدیریت از اطلاعات بهای تمام شده به شرح زیر است: استفاده از اقلام بهای تمام شده برای ساخت و یا توقف تولید یک محصول و اثر آن بر مشتریان، استفاده از بهای تمام شده برای قیمت‌گذاری ، شناسایی فرصت‌ها یا نیازها برای بهبود طراحی فرآیند و طراحی محصول و فرآیند عملیات تولید می باشد.در نهایت می توان نتیجه گرفت که محاسبه بهای تمام شده درمراحل مختلف تولید (قبل از تولید، در حین تولید، بعد از تولید )یک امری مهم برای مدیریت محسوب می شود .

4- تاثیر محاسبه سود خالص : این بحث از دهه 1930 تا کنون یکی از بحث های مهم در تدوین استانداردهای حسابداری بوده است. سود یکی از اقلام مهم و اصلی صورت های مالی است که توجه استفاده کنندگان صورت مالی را به خود جلب می کند؛ سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان، مدیران، کارکنان شرکت، تحلیل گران، دیگر استفاده کنندگان صورت مالی ازسود به عنوان مبنایی جهت اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری، اعطای وام، سیاست پرداخت سود، ارزیابی شرکت ها، محاسبه مالیات و سایر تصمیمات مربوط به شرکت استفاده می کنند . نسبت‏های سودآوری، از مهمترین نسبت‏های مورد توجه سرمایه‏گذاران، می‏توان به نسبت‏های سودآوری اشاره کرد. این دسته از نسبت‏ها میزان سودآوری شرکت را در یک دوره مالی نشان می‏دهد و معیار سلامت مالی و مدیریت موثر شرکت است.در نهایت محاسبه سود را می توان یکی از اهرم های با اهمیت در حفظ و بقای یک شرکت یا موسسه شناسایی نمود و یکی از مبناهای مهم عملکرد شناسایی می شود.
5- تاثیر فهم ماهیت عملیات مالی : افرادی که در زمینه مهارت های مالی دارای اندیشه های برتر و خلاقیت باشند در کنار صنعتگران، بنگاه های اقتصادی، مدیران بانک ها و سهامداران بورس و بسیاری از افراد دیگر که می خواهند برای تولید ثروت خود یا کشور خود تلاش کنند سهم بسزایی دارند. پس می توان نتیجه گرفت که فهم این مهارت (مالی) یکی از عوامل موفقیت و پیشرفت کارآفرینان در کارهایشان بشمار می آید. (Pricket.2002,september)
6- تاثیر برنامه ریزی برای خرید مواد اولیه: خرید و تدارکات مواد اولیه یکی از مهمترین فعالیتهای کارآفرینان در شرکت هایشان می باشد. فرایند خرید و تدارکات در پروژه، شامل: مراحل برنامه ریزی، شناسایی منابع، درخواست، برگزاری و داوری مناقصه، مراحل انعقاد قرارداد، اجرای قرارداد، اختتام قرارداد است. عواملی مختلفی باعث کندی روند خرید و ت

دارکات می شوند و یکی از راه کارهایی که باعث افزایش بهره‌وری سیستم خرید و تدارکات می شود، پیاده سازی و اجرای سیستم تدارکات بهنگام است که بر اساس کشش تقاضا، طراحی شده است. فرآیند تصمیم خرید شامل مراحل متفاوتی است که عبارتند از : شناخت مشکل،گردآوری اطلاعات، ارزیابی گزینه ها، تصمیم گیری خرید ، رفتار پس از خرید است.در نهایت می توان نتیجه گرفت که برنامه ریزی برای خرید مواد اولیه اثر مهمی در بقای خط تولید یک شرکت دارد. (بورکه ماروی، 1385)

7- تاثیر برنامه ریزی فروش کالاهای تولید شده : استفاده از بازاریابی برای همه شرکتها و سازمانهایی که درصدد هستند بدون تسلیم در برابر تغییر حضوری آگاهانه در بازار داشته باشند ضرورت دارد. شرکتهایی که در زمینه بازاریابی بسیار موفق بوده اند، اهمیت کیفیت محصول و ارائه خدمات به مشتریان را درک کرده اند. مشتریان راضی منبع سود شرکتها هستند. شرکتهایی که نمی توانند مشتریان را راضی نگه دارند در دراز مدت دربازار باقی نخواهند ماند به عبارت ساده ترهیچ فروشی بدون برنامه ریزی انجام نمی شود.
8- تاثیر محاسبه ریسک و بازده: در فرهنگ مدیریت رهنما، در تعریف ریسک آمده است: ریسک عبارت است از هرچیزی که حال یا آینده دارایی یا توان کسب درآمد شرکت، موسسه یا سازمانی را تهدید می کند. ریسک عبارت است از احتمال تغییر در مزایا و منافع پیش‌بینی شده برای یک تصمیم، یک واقعه و یا یک حالت در آینده. منظور از احتمال این است که اطمینانی به تغییرات نیست.

ریسک مالی : شرایطی است که سرمایه گذاری، گردش نقدی کافی برای پرداخت بهر وامهای دریافتی، باز پرداخت بدهی ها و سود مورد انتظار نداشته باشد. ریسک عملیاتی :عموماً ناشی از اشتباهات انسانی یا اتفاقات و خطای تکنیکی تعریف می‌

شود. این ریسک شامل تقلب (موقعیتی که معامله‌گر‌ها اطلاعات غلط می‌دهند)، اشتباهات مدیریتی و کاستی کنترل می‌شود. در نهایت ریسک شامل: استراتژی انتقال، استراتژی اجتناب، استراتژیک کاهش (یا تسکین) و استراتژی پذیرش (یا نگهداری) است.
9- تاثیر پیش بینی هزینه های آتی توسعه کسب و کار: مدیریت هزینه بر مبنای هدف (پیش بینی هزینه های آتی) مجموعه یکپارچه ای از تکنیک ها و سیستم هایی

است که جهت مدیریت اجزاء طراحی و بکار برده می شود و به منظور پیاده سازی موفق آن، ایجاد زمینه های مناسب تکنیکی، رفتاری و فرهنگی لازم می باشد. در هزینه یابی برمبنای هدف توجه ویژه ای به چرخه عمر محصولات و بهبود مستمر می گرددو همواره نیازهای مشتریان در اولویت قراردارد. مزیت های هزینه یابی هدف:1)تعیین هزینه آتی مورد

انتظاری تولید محصول یا ارائه خدمات،2) دستیابی به هزینه کارآتر،3) شناسایی نیازهای مشتریان،4) افزایش سودآوری در بلند مدت،5) تطابق فعالیت های شرکت با نیازهای مشتریان،6) ورود به رقابت جهانی،7) آگاه ساختن اعضای کاری از اهداف هزینه و احساس تعهد آنها نسبت به نوآوری در محصول،8)استفاده از فرصت های موجود در بازار،9) کاهش بهای خرید قطعات و مواد،10)ایجاد انگیزه و روحیه کار گروهی در سازمان و;.در نهایت می توان نتیجه گرفت که پیش بینی هزینه های آتی درکسب و کار کارآفرینان و دیگر شرکت ها امر مهم درجهت پیشرفت کسب و کار آنها محسوب می شود.
10- تاثیر محاسبه هزینه فرصت سرمایه گذاری برای آتی : هزینه فرصت که گاهی هزینه اقتصادی و هزینه واقعی نیز نامیده می‌شود، یکی از مفاهیم اساسی اقتصاد است. هزینه حسابداری به‌دست آوردن یک چیز، پولی است که برای آن می‌پردازیم؛ ولی هزینه فرصت، چیزهایی است که می‌توانستیم با آن پول به‌دست آوریم؛ امّا از آن‌ها چشم پوشیدیم. به عبارت دیگر، هزینه فرصت، ارزش بهترین گزینه‌ای است که با انتخاب گزینه‌ای دیگر از دست می‌رود . پس می توان نتیجه گرفت که محاسبه هزینه فرصت پروژه های آتی توسط یک کارآفرین در پیشرفت او وهمچنین کسب وکارش اهمیت فراوانی برخوردار می باشد.
11- تاثیر محاسبه نرخ بازده داخلی پروژه های : نرخ بازده داخلی ک

ه بصورت مخفف IRR آورده می شود که به معنی نرخ بازده داخلی می باشد . نرخ بازگشت در بودجه بندی سرمایه ای برای اندازه گیری و مقایسه سودآوری از سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرد. می توان نرخ بازگشت سرمایه را در سرمایه گذاری ها کارآفرینان را محاسبه نماید. به عنوان مثال ممکن است یک پروژه نسبت به پروژه دیگر IRR پایین تری داشته باشد اما NPV بالاتری نسبت به پروژه دوم داشته باشد باید بیش از پروژه دوم پذیرفته شود.
نتیجه گیری :
مفاهیم خلاقیت، ریسک، نوآوری و در آخر داشتن مهارت مالی در کارآفرینی از ضروریاتی است که هم در شروع تولید کالاها و فعالیتهای کارآفرینانه، و هم در انتقال م

وفقیت‌آمیز شرکت به بازارهای جهانی مؤثرند . امروزه که کار و فعالیت شکل تازه ایکارآفرینی، نقشهای کارآفرینی به خود گرفته و به سوی خودکارفرمایی و خوداشتغالی در حرکت است در نتیجه کارآفرینی و کارآفرینان نقش کلیدی در روند توسعه و پیشرفت اقتصادی جوامع مختلف ایفا می کنند. در یک نگاه کلی تر می توان گفت که ایجاد کسب و کار های کوچک و متوسط، توسط کارآفرینان برای اقتصاد هر جامعه مفید و ضروری است و باعث محکم شدن پایه های اقتصادی آن جامعه می شود. باید توجه داشت که کارآفرینان تنها به ایجاد فرصتهای شغلی جدید نمی پردازند بلکه با ساختار، تفکر، تحرک و فرهنگ لازم دست به تخریب خلاق می زنند تا از دل ویرانه های کهن بنای رفیع آبادانی و پیشرفت رادست یابند.پس در همین راستا داشتن م

هارت مالی در کارآفرینان یک امری مهم طلقی می شود و در صورتی که کارآفرینی دارای این مهارت باشد و کسب و کاری را راه اندازی نماید نسبت به دیگر کارآفرینان که دارای این مهارت نمی باشند، موفق تر خواهد بود .
فهرست منابع و مآخذ:
الف ) منابع لاتین :
1 Roberts. Kaplan, Anthony A. Atkinson,: Advanced management Accounting” prentice Hall International,Inc.1998 PP.01998 pp.2339-22
2. Pricket. 2002,September,sweet clarity. Financial management,18-21
3. J.-Ph. Bouchauda, Elements f

or a Theory of _Nancial Risks, Physica A 285 (2000) 18-28.
4. Kloman, H. F. “Risk Management Agonists.” Risk Analysis ,June 1990
ب ) منابع فارسی :
1 شباهنگ ، رضا، کتاب حسابداری مدیریت ، سال انتشار1378، نشریه 131، ، انتشارات سازمان حسابرسی، چاپ ششم
2 دکتر بزرگ اصل ، موسی ، گردآوری شده از سومین گرد هم آیی جهانی مبارزه با فساد و پاسداری از درستکاری ، 29 تا 31 می 2003 سئول
3 فتحی ، سعید، مقاله ریسک مالی – شاخص سازی و اندازه گیری ، مجله تدبیر سال 1385- شماره 168
4 سماواتی، رضا،مقاله ویژگی‌های

بارز حسابداری مدیریت در ژاپن، نشریه حسابرس، بهار 1380، شماره 10
5 حجازی، رضوان، مقاله مدیریت هزینه بر مبنای هدف ، مجله دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان، بهار 1382، سال پانزدهم، شماره 1، صفحه 37

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی سهام (تمرکز و ترکیب) بر ارزش شر

ارسال‌کننده : علی در : 95/2/27 1:49 عصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی سهام (تمرکز و ترکیب) بر ارزش شرکتهای تحت فایل ورد (word) دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی سهام (تمرکز و ترکیب) بر ارزش شرکتهای تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی سهام (تمرکز و ترکیب) بر ارزش شرکتهای تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی سهام (تمرکز و ترکیب) بر ارزش شرکتهای تحت فایل ورد (word) :

بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی سهام (تمرکز و ترکیب) بر ارزش شرکتهای
پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

در تحقیق حاضر شواهدی دال بر تأثیر سرمایه گذاران مدیریتی بر ارزش شرکتها فراهم آمده است. در این تحقیق نگرشهای مختلف یعنی فرضیه نظارت فعال و فرضیه همگرایی منافع در خصوص مالکیت مدیریتی مورد آزمون قرار گرفته است. برای بررسی سطح مالکیت مدیریتی و همچنین تمرکز مالکیت مدیریتی فرضیه های جداگانه ای تدوین گردیده و برای هریک از این فرضیات، یک مدل رگرسیون خطی چندگانه براساس متغیر های وابسته تعریف شده است. جامعه آماری

پژوهش شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری شامل 95 شرکت طی سالهای 1383 تا 1387 می باشد. برای بررسی فرضیات از آزمون همبستگی و آزمون رگرسیون مقطعی چندگانه استفاده شده است. به طور کلی نتایج تحقیق بیانگر عد

م وجود هر گونه رابطه معنادار بین تمرکز مالکیت مدیریتی و ارزش شرکتها بوده از سوی دیگر نتایج مربوط به آزمون اثرات سطح مالکین مدیریتی نشان دهنده وجود رابطه معکوس و معنادار بین نسبت مالکیت مدیریتی و ارزش شرکتها می باشد.
واژه های کلیدی: مالکیت مدیریتی، تمرکز مالکیت، ارزش شرکت

1 موضوع و اهمیت تحقیق
پایه و اساس مطالعات حاکمیت شرکتی تئوری نمایندگی است، موارد بسیاری از تضاد منافع بین گروهها و چگونگی مواجهه شرکت ها با این گونه تضادها توسط اقتصاددانان

مطرح شده است. این موارد به طور کلی تحت عنوان تئوری نمایندگی بیان می شود در تئوری نمایندگی هدف مالکان حداکثر سازی ثروت است و لذا به منظور دستیابی به این هدف بر کار نماینده نظارت می کنند و عملکرد او را مورد ارزیابی قرار می دهند. تعیین نوع ساختار مالکیت به عنوان یک ابزار کنترلی در شرکت ها می باشد، ابعاد تعیین کننده نوع مالکیت شرکت ها مانند توزیع مالکیت، تمرکز مالکیت، وجود سهامداران اقلیت و عمده در ترکیب مالکیت شرکت، قابل نقد و بررسی هستند. از اینرو عموما اینگونه تصور می شود که ساختار مالکیت شرکت ها ممکن است به تغییر رفتار شرکتها منجر شود این امر از فعالیت های نظارتی که سرمایه گذاران مختلف در این ساختار انجام می دهند نشات می گیرد [11] در بررسی های انجام شده بر حول محور نوع مالکیت، به مطالعه نقش انواع مختلف مالکیت نظیر مالکیت دولتی، مالکیت نها

دی، مالکیت شرکتی، مالکیت انفرادی و فامیلی، مالکیت خارجی، مالکیت مدیریتی و انواع دیگر مالکیت بر ارزش شرکت ها و بازدهی آنها پرداخته شده است. هدف اصلی

اق بهادار تهران است.
2 مروری بر تحقیقات پیشین
ما دراین تحقیق نگرشهای مختلف را در ساختار های مذکور مورد بررسی قرار دادیم. یکی از این نگرشها فرضیه نظارت فعال می باشد. زمانی که مدیر، کنترل بخش قابل توجهی از سهام شرکت را در اخنیار داشته باشد ممکن است از خود رفتارهایی نشان دهد که مغایر با هدف به حداکثر رساندن ارزش شرکت باشد. نگرش دیگر، فرضیه همگرایی منافع اس

ت، وقتی مدیر، مالک درصد پایینی از سهام شرکت است معمولا تحت تاثیر نیروهای بازار و اعمال نظارت کارآمد در جهت به حداکثر رساندن ارزش موسسه حرکت می کند.ترکیب این دو نگرش منجر به ایجاد یک رابطه غیر خطی بین نسبت مالکیت و ارزش شرکت می شود
جنسن و مکلینگ (1976) تحقیقات زیادی درزمینه توزیع مالکیت و تاثیر آن بر ارزش شرکت انجام داده اند، دریکی از این مطالعات، آنها پیش بینی کرده اند که ارزش شرکت تابعی از چگونگی تخصیص سهام بین افراد درونی و بیرونی شرکت است[8] همچن

ین در تحقیق دیگری (1993) بیان می کنند که تملک بیشتر سهام توسط هیات مدیره سبب بهبود ارزش شرکت می گردد[7]

 

جایش کومار(2004) در بررسی که در کشور هند انجام داد تاثیر نوع ساختار مالکیت را بر ارزش شرکت شرکتها مورد بررسی قرار می دهد و¬ به این نتیجه می رسد که مدیران بیشترین تاثیر را بر عملکرد شرکت دارند درحالیکه سهامداران خارجی بر عملکرد شرکت تاثیر گذار نبودند[6].
آرین چاپل(2004) نشان داد که حدود شرکت های فعال در بورس بلژیک دارای ساحتار مالکیت متمرکز هستند زیرا تمرکز مالکیت یکی از راههای اعمال کن

ترل بر شرکت هاست[5].
شلیفر و ویشنی(1986) در تحقیق خود به این نتیجه دست می یابند که وجود سرمایه گذاران نهادی در ساختار مالکیت شرکتها به دلیل افزایش نظارت مؤثر، اثر مثبت بر ارزش شرکت دارند[10]. همچنین مورک، شلیفر و ویشنی (1998) در مطالعه دیگری تحت عنوان مالکیت مدیریتی و ارزیابی بازار به این نتیجه دست می یابند که بین مالکیت مدیریتی و ارزش بازار دارائی های مؤسسه رابطه ای وجود ندارد درحالیکه طبق فرضیه همگرایی منافع این رابطه وجود دارد[9].
یحیی حساس یگانه در تحقیق خود رابطه بین سرمایه گذاران نهادی و ارزش شرکت را مورد بررسی قرارداد و به وجود یک رابطه مثبت بین سرمایه گذاران نهادی و ارزش شرکت و همچنین عدم وجود رابطه معنادار بین تمرکز مالکیت نهادی و ارزش شرکت دست یافت [2]. محمد نمازی در تحقیقی تأثیر ساختار مالکیت را بر عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس مورد بررسی قرار داده و در یک طبقه از این ساختار، مالکیت مدیریتی بررسی شده و به این نتیجه دست یافته که این طبقه از ساختار مالکیت به صورت معنادار و منفی بر عملکرد شرکت تأثیر می گذارد [4]. همچنین محمد علی بابایی نیز در تحقیق خود تأثیر ساختار مالکیت را بر عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس مورد بررسی قرار داده و یافته نهایی تحقیق وی مؤید آن است که ترکیبی از دو بخش خصوصی و دولتی در ترکیب مالکیت شرکت در افزایش سودآوری شرکت مثمرالثمر بوده است و همچنین عملکرد شرکتهای مورد بررسی بیشتر تحت تأثیر شرایط اقتصادی کشور و نوع صنعت است تا اینکه متأثر از اقدامات و تصمیمات مدیریتی باشد [1]. شاپور محمدی و همکارانش در تحقیق خود اثر ساختار مالکیت را بر بازدهی و ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس مورد بررسی قرار داده اند و به این نتجه رسیده اند که یک رابطه خطی مثبت و معنادار بین

دو عامل تمرکز مالکیت و بازدهی شرکتها وجود دارد درحالیکه بین مالکیت متمرکز و ارزش شرکتها رابطه معنادار وجود ندارد همچنین در این تحقیق اثرات نوع مالکیت نیز مورد آزمون قرار گرفته است [3].

3 اهداف و فرضیه های تحقیق

در این تحقیق برای بررسی تاثیر ساختار مالکیت مدیریتی بر ارزش شرکت، نسبت و همچنین تعداد مالکین موجود در ساختار سرمایه شرکت مورد بررسی قرار می گیرد که با توجه به نگرشهای مختلف یعنی فرضیه نظارت فعال و فرضیه همگرایی منافع در خصوص مالکیت مذکور، فرضیه های تحقیق تدوین گردیده که به شرح زیر است:
فرضیه 1- بین سطح مالکین مدیریتی و ارزش شرکت رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه 2- بین درجه تمرکز مالکین مدیریتی و ارزش شرکت رابطه معناداری وجود دارد
4 جامعه آماری و نمونه آماری
جامعه آماری این تحقیق شامل شرکت های پذیرفته شده

در بورس اوراق بهادار ایران است که دارای شرایط زیر باشند:
1 پایان سال مالی آنها 29 اسفند ماه باشد و از سال 1383 تا سال 1387 دربورس فعال باشند.
2 اطلاعات مالی مورد نیاز به ویژه یادداشت های پیوست صورت های مالی جهت استخراج داده ها موجود باشد.
3 شرکت ها طی قلمرو زمانی تحقیق، تغییر سال مالی نداشته باشند.
با توجه به شرایط مذکور تعداد 95 شرکت در دوره زم

انی 1383 تا 1387 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این تحقیق داده های مربوط به 95 شرکت عضو نمونه از منابعی همچون ره آورنوین، سایت بورس، نرم افزار تدبیر پرداز و ; استخراج گردید.سپس با استفاده از نرم افزار Excel و نرم افزار Spss آزمونهای آماری لازم انجام گرفت.
5 روش ها و ابزار های تحقیق
دراین تحقیق برای مطالعه اثر تمرکز و نوع مالکیت بر ارزش شرکت ها از روش داده های تلفیقی استفاده شده است. تحقیق حاضر، تحقیقی توصیفی بوده که از جنبه هدف، کاربردی می باشد و برای آزمون وجود رابطه بین متغیرها و همچنین معنادار بودن مدل های ارائه شده برای متغیر های وابسته از تحلیل رگرسیون استفاده شده است. برای این منظور مدل های ارائه شده برای هر یک از فرضییات تحقیق به صورت زیر می باشد.

مدل تحقیق- این مدل برای فرضیه های تحقیق طراحی گردیده است.

Val= ارزش شرکت
MGROWN= نسبت مالکیت مدیریتی
MGRCONC= در جه تمرکز مالکیت مدیریتی
PB= شاخص رشد (این شاخص از طریق نسبت ارزش بازار حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری آن محاسبه شده است).
SIZE= اندازه شرکت (لگاریتم طبیعی مجموع ذارایی های شرکت i در دوره نمونه).
DEBT= اهرم (از طریق نسبت بدهی بلند مدت به مجموع دارایی ها محاسبه شده است).
Loss= متغیر مصنوعی (اکر شرکت زیان داشته باشد، یک در غیر این صورت صفر)
CROWTH= درصد تغییر در مجموع داراییهای شرکت i در پایان سال t نسبت به سال t-1
it= جزء ناشناخته
CONC= متغیر تمرکز مالکیت است که عبارت است از چگونگی توزیع سهام بین سهامداران و هرچه تعداد سهامداران کمتر باشد مالکیت متمرکزتر خواهد بود. ذر تحقیق حاضر به منظور محاسبه نسبت تمرکز مالکیت از شاخص هرفیندال- هیرشمن استفاده شده اس

ت. این شاخص یک شاخص اقتصادی است واز مجموع مجذور درصد سهام متعلق به سهامداران شرکت ها به دست می آید و برای تمرکز مالکیت مدیریتی به صورت زیر محاسبه می شود:
نسبت تمرکز مالکیت مدیریتی
حاصل شاخص مذکور اگر بین 0 تا 1 بود، هر چقدر به 1 نزدیک باشد بیانگر تمرکز و در مقابل، هر چه به صفر نزدیک باشد، بیانگر عدم تمرکز خواهد بود

 

6 یافته های تحقیق
در جدول شماره 1، آمار توصیفی متغیر های مورد آزمون آورده شده است. در این جدول شاخص های آماری، تعداد مشاهدات، میانگین و انحراف معیار نشان داده شده است.
جدول 1 آمار توصیفی داده های تحقیق
انحراف معیار میانگین تعداد مشاهدات شاخص آماری
95/0 976/3 475 PB
871/0 506/4 475 SIZE
177/0 256/0 475 DEBT
167/0 278/0 475 CROWTH
282/0 573/0 475 COROWN
212/0 25/0 475 CONC

نتایج حاصل از آزمون فرضیه تحقیق
در جدول شماره 2 نتایج حاصل از آزمون فرضیه های 1 و 2 که در قالب مدل تحقیق طراحی گردیده، آورده شده است. با توجه به جدول شماره 2 از میان متغیر های کنترل، متغیر هایPB.، SIZE، DEBT،CROWTH در سطح معنی داری 95% معنادار شده اند. از طرفی آماره F نشان دهنده معنی داری کلی مدل رگرسیون برازش شده در سطح اطمینان 95% است. با توجه به نتایج مذکور ضریب متغیر MGROWN(نسبت مالکیت مدیریتی) منفی به دست آمده است که بیانگر رابطه معکوس بین نسبت مالکیت مدیریتی و ارزش شرکت بوده ولی چون در سطح اطمینان 95% معنادار شده است نشان دهنده تایید فرضیه اول می باشد. همچنین با توجه به نتایج مذکور ضریب متغیر MGRCONC (در جه تمرکز مالکین مدیریتی) چون در سطح اطمینان 95% معنادار نشده است بیانگر رد فرضیه دوم می باشد به عبارتی بین تمرکز مالکیت مدیریتی و ارزش شرکت رابطه معناداری وجود ندارد.
جدول 2 جدول ضرایب، آماره F و value-p مدل فرضیه تحقیق
آماره F آزمون دوربین-واتسن value-p ضریب متغیرها
877/4 21/2 169/0 187/0 مقدار ثابت
01/0 02/2 PB
02/0 17/0 SIZE
025/0 98/2- DEBT
01/0 355/0 LOSS
0126/0 45/2 CROWTH
032/0 89/3- MGROWN
983/0 107/0- MGRCONC

7 . بحث و نتیجه گیری
براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که تغییر در نوع ساختار مالکیت باعث تغییر رفتار در شرکتها می شود. در تحقیق حاضر، مالکیت مدیریتی به عنوان یک طبقه از این ساختار مورد بررسی قرار گرفته است. و مالکیت مدیریتی به نوعی رابطه معک

وس با ارزش شرکت دارد. به عبارتی هدف این نوع مالکیت کمتر کسب منفعت و سود بالا می باشد بنابراین وجود آنها در ساختار مالکیت شرکتها باعث می شود که عملکرد آنها ضعیفتر گردد. (این نتایج با یافته های مورک، شلیفر و ویشنی مطابقت می کند ). علاوه بر موارد مذکور در خصوص تمرکز مالکیت، هیچ گونه رابطه معناداری بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت یافت نشد که این خود به عبارتی نشاندهنده رد فرضیه همگرایی منافع نیز می باشد.( این نتیجه برخلاف یافته های تحقیق آرین چاپل است که برای شرکتهای فعال در بورس بلژیک انجام داده است).
8 پیشنهادات
• با توجه به نتایج تحقیق، سرمایه گذاران بایستی در تصمیم گیری خود جهت انتخاب سرمایه گذاری به نوع مالکیت شرکتها توجه و دقت بیشتری نمایند و سرمایه گذاری خود را در سهام شرکتهایی انجام دهند که مالکیت به دنبال کسب بازدهی بالا بوده و همچنین تمرکز مالکیت نیز در آن بالا باشدد
• می توان با انتخاب ساختارهای دیگر مالکیت همین تحقیق را به صورت گسترده تری انجام داد.
• پیشنهاد می شود با انتخاب متغیر های دیگر، رابطه بین انواع مالکیتها با ارزش شرکتها بررسی گردد.

منابع فارسی:
1- بابایی، محمدعلی و ژیلا احمدوند (1387). “بررسی تأثیر ساختا مالکی

ت بر عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران”، فصلنامه تحقیقات مالی، شماره 26: 60-41
2- حساس یگانه، یحیی و همکاران (1387). “بررسی رابطه بین سرمایه گذاران نهادی و ارزش شرکت”، فصلنامه بررسیهای حسابداری و حسابرسی، شماره 52: 122-107
3- محمدی، شاپور و همکاران (1388). “بررسی اثر ساختا مالکیت (تمرکز و ترکیب) بر بازدهی و ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران”، فصلنامه تحقیقات مالی، شماره 28: 88-69
4- – نمازی، محمد، کرمانی، احسان(1387) “تاٌثیر ساختار مالکیت

بر عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران”مجله بررسیهای حسابداری و حسابرسی ، دانشگاه تهران، شماره 53 صص100-83

منابع لاتین:
5- Ariane chapelle,(2004). “Block investments and the race for corporate control in Belgium”, universite liber de Bruxells, Belgium
6- Jayesh Kumar (2004) “Does Ownership Structure Influence Firm Value: Evidence from India”, India Gandhi Institute of Development Researchs India.
7- Jensen,M.(1993).” The modern industrial revolution, exit and the failure of internal control systems”, Journal of Finance, vol 48, pp: 830-870
8- Jensen,M .C. and Meckling, W.H.(1976).” Theory of the firm: managerial behavior, agency costs and ownership structure”, Managerial and Decision Economics, vol 25. pp:537-557
9- Morck,R.,Shleifer, A.,& Vishny, R. (1998),” Management Ownership and Market valuation”. Journal of Financial Economics, vol 20, pp: 290-300
10- Shleifer, A. and Vishny, R. (1986) “ Large shareholders and corporate control”, Journal of political Economy, vol 94, pp: 460-480

11- Velury, U. and D.S. Jenkins (2006). “Institutional Ownership and The Quality of Earnings”

Journal of Business Research, 59: 1043-1051.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله بررسی داراییهای نامشهود بازاریابی از دیدگاه حسابداری مدیری

ارسال‌کننده : علی در : 95/2/27 1:48 عصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی داراییهای نامشهود بازاریابی از دیدگاه حسابداری مدیریت تحت فایل ورد (word) دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی داراییهای نامشهود بازاریابی از دیدگاه حسابداری مدیریت تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی داراییهای نامشهود بازاریابی از دیدگاه حسابداری مدیریت تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله بررسی داراییهای نامشهود بازاریابی از دیدگاه حسابداری مدیریت تحت فایل ورد (word) :

بررسی داراییهای نامشهود بازاریابی از دیدگاه حسابداری مدیریت

چکیده
از آنجایی که داراییهای نامشهود بازاریابی همچون کشش برند، تصویر ذهنی مشتریان از برند و اعتبار شرکت از جمله دارائیهای نامشهودی می باشند که مورد توجه روز افزون قرار گرفته است در این مقاله سعی گرد ید تا با رویکرد حسابداری مدیریت به بررسی چنین دارائیهائی در متن محیط سازمانی و بررسی ابعاد اهمیت آن و دلایل توجه روز افزون به آن توجه گردیده واز آنجائیکه روشهای سنتی حسابداری قادر به تعیین ارزشگذاری دارائیهای نامشهود

متناسب با اهداف بلند مدت شرکتها در عصر حاضر نبوده و نیازمند بازنگری و به روز

رسانی در الگوها و رویکردهای حسابداری می باشند سعی

گردید تا با ارائه نوع شناسی جدید در موضوع به بیان نحوه تعیین این دارائیها از دیدگاه حسابداری مدیریت و ورودیها و خروجیهای فرایند مدیریت دارائیهای نامشهود بازاریابی در عصر حاضر پرداخته شود.
واژه های کلیدی : دارائیهای نامشهود،حسابداری مدیریت,برند ،اعتبار شرکت ،تصویر ذهنی برند ،کشش برند

 

مقدمه :
ایجاد دارئیهای نامشهود بازاریابی همچون تصویر محصول ،اعتبار و کشش برند در ارتباط نزدیک با فعالیتهای بازاریابی دیده می شوند .از آنجائیکه دارائیهای نامشهود نقش کلیدی در تضمین موفقیت تجاری بلند مدت ایفا میکنند لذا با توجه به تعاریفی که حسابد

اران از دارائیها” به عنوان آنچه که مزایای اقتصادی آینده ایجاد می کنند”می نمایند ارزش اقتصادی قابل ملاحظه ای رادارا می باشند.این حقیقت که چنین دارائیهای نامشهود بازاریابی اغلب روشهای حسابداری صریحی را ندارند باعث ایجاد سئوال در خصوص مکفی بودن روش بررسی آنها به شکل مالی ومدیریت انها به شکل عملیاتی می گردد.در این مقاله سعی گردیده است تارویکرد حسابداری مدیریت جهت بررسی چنین دارائیهائی ارائه گردد. و سعی شود تا به این مطلب دست یابیم که علیرغم بسیاری از مشکلاتی که با حسابداری چنین دارائیهائی همراه است سنجش و بررسی منظم، عنصر اساسی فرایند کنترل حسابداری می باشد .
در ابتدا سعی میگردد حسابداری دارئیها نا مشهود را در متن سازمانی بررسی نموده و دلایل رشد اهمیت چنین دارائیهایی را بر شماریم .آنگاه نوع شناسی آن را با دسته بندی مفاهیم آن ایجاد کنیم .
این روش مشکلات همراه با حسابداری دارائیهای مالی و ورودیها و خروجیهای سیستم مدیریت دارائیهای نامشهود بازاریابی را آشکار می سازد.

 

دیدگاه سازمانی
برای فهم بهتر ماهیت مشکلاتی که دارائیهای نامشهود بازاریابی در حسابداری مدیریت با آن مواجه هستند لازم است که جریان را در متن سازمانی آن بررسی نمائیم.چنین گفته شده است که اشتراکات بازاریابی /حسابداری از توجه اندکی که در حوزه توسعه حسابداری مدیریت از ریشه های تولیدی به سمت در نظر گرفتن همه وجوه گرایش بازاریابی می شود لطمه می بیند.(Rayburn 1981 ,Wilson and bancraft 1983 ) محققانی همچون آقای رانتونگوا) Ratnatunga ,1989 ) بدین نتیجه رسید که اگرچه وجوه اشتراک بازاریابی /حسابداری فراتر ازآنچه که در مطالعات قبلی در نظر گرفته شده است توسعه یافته است اما با این وجود هنوز عدم رضایت عمومی از کیفیت

سیستمهای حسابداری در فراهم سازی اطلاعات برای تصمیم گیریهای بازاریابی وجود دارد.
توسعه حسابداری مدیریت به عنوان بدنه مستقل دانش حسابدارای به دوره قبل از سالهای 1925 باز میگردد ویژگی بارز رویه های شرکتی در آن زمان گرایش به تولید بود.(keith,1960 ) از اینرو محققان چندی بر این باورند که وظیفه تولید تاثیر زیادی بر حسابداری مدیریت داشت

ه و از اینرو شروع آن به نیاز حسابداری مالی برای هزینه تولید به هنگام تهیه حسابهای سالانه باز میگردد.ادامه چنین رویکرد غلط تاریخی باعث شده است که ارتباط مستمر حسابداری مدیریت زیر سئوال رود.هاریسون در 1978 در بررسی خود در خصوص توسعه تداخل حسابداری به وظیفه بازاریابی بر این نکته تاکید میکند که اگرچه حوزه تولید به

عنوان ارائه دهنده روشی در ابتدا به حوزه فروش و اکنون به حوزه بازاریابی به شمار رفته است ،اما حسابداری مدیریت روش ثابتی برای همگامی با نیازهای سازمانی که بوسیله چنین تحولات سازمانی ایجاد می شود اتخاذ نکرده است .تقاضاهای سازمانی که از یک حسابدار مدیریریت در حوزه بازاریابی طلب می شوند را نباید کم به حساب آورد .تولید میتواند به عنوان آنچه که در بخش داده(هزینه ) کسب و کار وارد عمل می شود نگریسته بشود در حالیکه بازاریابی در بخش بسیار نامتناهی تر ستاده (دارآمد ) کسب و کار عمل میکند.این تما

یز بدان معنی است که اگرچه کارآئی تولید ممکن است در قالب کاهش هزینه بررسی بشود اما عملکرد بازاریابی باتوجه به تاکید آن بر توسعه موقعیت قوی بازاریابی، تنها بر کنترلهای حسابداری محور آماده تکیه نمیکند. از اینرو بازاریابی با دیدگاه برون نگری و در پی رشد بودن وهمواره فرصت طلبییش میتواند در تعارض با حسابداری مدیریت که دیدگاه درون نگری و کاهش هزینه ای دارد دیده شود.(Wilson,1988 )
ریشه دارائیهای بازاریابی
اصطلاح دارائیهای بازاریابی در دهه های اخیر در ادبیات بازاریابی به طور فزاینده ای مورد استفاده قرار گرفته است.اما با این وجود علاقه کمتری در ادبیات حسابداری بر مشکلات مواجه با آن به هنگام اقدام به گزارش دارئیهای نامشهود بازاریابی یا استنباطهائی که از قصور در انجام چنین اقدامی صورت میدهد، نشان داده شده است.
فعالیتهای مربوط به خرید (شرکتها ) آگاهی حسابداران را از ین مساله بالا برده است که ترازنامه ابزار ارزشیابی بازاریابی نبوده و بر مبنای توافق تاریخی هزینه ، ترازنامه، دارائیهائی راکه به راحتی قابل تعیین نیستند استثنا میکند.چنین دارائیهائی غالبا میتوانند به فعالیتهای وظیفه بازاریابی متصف شده و همانگونه که در نوع شناسی ذیل اشاره میگردد چنین دارائیهائی میتوانند و یژگیهای شرکتی را به خوبی نشان داده و ابزاری در توسعه مزایای رق

ابتی باشند.
در حقیقیت اهمیت نسبی چنین دارائیهایی با اندازه تقاضاهای خرید شرکتی که می شود و آنهم تنها در موقعیتی که چنین خریدهائی موفقیت آمیز بوده حمایت می شود (یعنی مقدار پرداخت شده در خرید شرکت که افزونتر از ارزش واقعی دارائیهای خر اندازه نسبی همچنین تعداد تصاحب شرکتها بیشتری را به خود دید .این دوره همچنین شاهد یک افزایش ثابت در قیمتهای بازاری سهام بود که در افزایش قابل ملاحظه در ارزش ثبت شده سرقفلی به تبع این ادغامها سهیم بوده اند.(Barwis et al ,1989 )
عامل دومی که ممکن است در توجهی که امروزه به دارائیهای بازاریابی نیاز است سهیم باشد ،تغییر در اسراتژی شرکتهادر سالهای اخیر می باشد. اوهمائه (Ohmae,1983 (با اشاره به آمیخته سیاست هیئت مدیره شرکت شل یک تغییر از اقدامات شرکتی به سمت متنوع سازی در آن حوزه هائی که فرصتهای رشد را ضمن ارزیابی کامل نقاط قوت و ضعف شرکت نشان میدهند می بیند .چنین بررسی احتمالا منجر به یک ارزشگذاری افزون از ترازنامه ،ارزشگذاری دارائیهای نامشهود بازاریابی شده است .داویدسون در 1987 چنین تغییری را با تاکید ،حرکت از بازاریابی بازار محور به سمت بازاریابی دارائی محور توصیف میکند .بازاریابی بازار محور بر توانائی شرکت به منظور واکنش سود آور به خواسته های مشتری معطوف است در حالیکه بازاریابی دارائی محور به این امر مربوط است که چگونه یک شرکت میتواند به طور اثربخش دارائیهای خود را برای ارضا خواسته های بازار بکارگیرد.این تمایز مهم می باشد چرا که باعث حرکت از دیدگاه واکنشی کوتاه مدت تر به سمت استراتژی فعالانه بلند مدت تر می گردد.چنین بهبودی، اهمی

ت استراتژیک دارائیهای بازاریابی و نیاز شرکت به توسعه یک سیستم حسابداری جهت انطباق با آن نیازها را بالا می برد.
تعریف دارائیهای بازاریابی
اصطلاح دارائیهای بازاریابی که دارائیهای نامشهود را نیز شام

ل می شود آنچنان به شکل گسترده مورد استفاده قرار میگیرد که یافتن یک تعریف پذیرفته شده به صورت عمومی و دقیق ناممکن است .این مشکل تعریف، از این حقیقت ناشی می شود که دارائیهای بازاریابی مفهوم مزیت رقابتی را تقویت میکند. مفهومی که خود در معرض تفاسیر مختلف بسته به نگرش بررسی کننده و استراتزی شرکت تحت بررسی می باشد. مشکلات بیشتر به هنگام مواجهه با بررسی مزیت رقابتی رخ میدهد به موازاتی که مزیتهای رقابتی تحت تاثیر عوامل محیطی دچار حالت تغییر مداوم میگردند.
اقدامات صورت گرفته به منظور ارزیابی مزیت رقابتی به طور سیستماتیکی ممکن است فرد را به این نتیجه برساند که درجه بالائی ازعدم عینیت وجود دارد .وابستگی شدید بین دارائیهای بازاریابی و مزیت رقابتی می تواند در ریشه مشکل تشخیص حسابداری دارئیهای نامشهود بازاریابی دیده شود. دارئیهای مشهود بر این مشکل با استهلاک هزینه های واقع شده در تحصیل شرکت فائق می شوند .اما با توجه به دارائیهای نامشهود هر کس ممکن است با همان مشکلات ذهنی بودن که در ذات ارزیابی مزایای رقابتی نهفته است دست به گریبان شود.در حالیکه هر کسی ممکن است انتظار داشته باشد که رویکرد معین داخلی حسابداری مدیرت ممکن است محافظت کافی از اعتبار عینی تحمیل شده بوسیله رویکر خارجی حسابدرای مالی به عمل آورد (American accounting association.1972,Rayburn,1981,Wilson and Bancroft,1983 ) مطالعات تجربی نشانگر کمبود در توسعه سیستمهای حسابداری داخلی که ذهنیت نهفته در ارزیابی مزیت رقابتی را عملیاتی می سازند می باشند.به نظر می رسد که ذهنی گرائی مانع بزرگ در تشخیص حسابداری داخلی مزیت رقابتی باشد.
اقدامات برای شناسائی دارائیهای بازاریابی منجر به لیست جامع دارائیهایی مثل آنچه که حسابداران با آن آشنا هستند نشده است. انتظار میرود نویس

ندگان طبقه بندیهای مختلفی بکار برندهمانگونه که به هنگام برخورد با طبقه ای از دارائیهائی که هم دسته بندی مشهود و هم نامشهود را در بگرفته اند بکار میرود.کینگ در 1973 بدون اینکه به طور واضح اصطلاح دارائی بازاریابی را بکار برد به انواع مختلف دارائیها و قوتهای شرکت دو عنوان اطلاق میکند:تخصص بازاریابی و ارتباطات با مشتریان .

 

پیرزی (1986،Piercy ) به دو سته بندی کینگ سهم بازار ،وفاداری به برند ،تخصص لجستیکی و سازمان بازاریابی را اضافه میکند.
نمانکلاتور دیگری بوسیله دیویدسون در 1983 اتخاذ می شودکه 43 دارائی بازاریابی را تحت عناوین افراد ،سرمایه کاری ،تجهیزات سرمایه ای ،فرانشیز مشتری ،شبکه فروش/توزیع/خدمت و مزایای صرف جوئی به مقیاس فهرست میکند.فهرست بندی دارائیهای بازاریابی میتواند مثل هرلیست حسابهای کل سنتی طولانی بوده و به حد کافی گسترده باشد طوریکه هر زنجیره ای را از داراییهای فیزیکی که تلاش بازریابی را تقویت میکنند گرفته تا حسابداری منابع انسانی که برای پرسنل بازاریابی به کار گرفته شده اند، کشیده شده است را پوشش می دهد.
فهرست زیربر پایه شناسائی دارائیهای بازاریابی ،دارائیهای عمده بازاریابی را که بنا به ادعای بعضیها مواجه با روش حسابداری نامناسب هستندشامل می شود:تبلیغات ،موانع ورود ،برندها ،مارکهای تجاری ،سیستمهای اطلاعاتی ،خط تولید ،ایجاد محصولات جدید ،خدمات مشتری ،محافظت از مشتری ، اعتبار ،تصویر ،منطقه فروش ، بازارها ، سهم بازار، ناحیه جغرافیائی و کنترل کانال . Wilson) در 1986)
مشکلی که در مواجهه با احصا دارائیها بازاریابی با آن روبروئیم درجه هم پوشانی در مفاهیم در نظر گرفته شده است. بنابراین به نظر می رسدکه تعریف مجدد دارائیهای نامشهود بازاریابی از دیدگاه حسابداری مدیریت پیش نیازاساسی برای گنجاندن آن در سیستم داخلی حسابداری باشد .نوع شناسی که در پی می آید میتواند به عنوان گام اول در هدایت جریان فوق به منظور تضمین این پیش نیاز به شمارآید.
حسابداری مدیریت برای دارائیهای نامشهود بازاریابی

بسیاری از مباحث بالا از دیدگاه عمومی حسابداری صورت گرفته اند که گاه مخالف دیدگاه حسابداری مدیریت می باشند.همانگونه که مطالعات تجربی نشان می دهند چنین مباحثی مربوط به اقدامات گزارش دهی خارجی بوده و حداقل بکارگیری تکنیکهای حسابداری داخلی که چنین دارائیهایی را شناسائی میکنند در پی دارند.تمایل آشکار حسابداری مدیریت برای اتخاذ آنها نسبت به تمایل اتخاذ اقداما ت حسابداری مالی علت توجه بوده است . زمانیکه هر فردی به این نکته پی می برد که حسابداری مالی به روشی ثابت و همپا

با نیازهای گزارش دهی نظارتی ایجاد شده است، در حالیکه حسابداری مدیریت بیشتر مربوط به کنترل تصمیم گیری داخلی می باشد ،جهت گیریهای مختلف حسابداری مدیریت و مالی آشکارمیگردد . آلن (Allen ,1988 ) تصمیم گیری را به عنوان فعالیتی می بیند که نگاه رو به جلو داشته و و لاجرم بکارگیری ارزشیابی ذهنی در نتایج مورد انتظار را میطلبد.در نظر گرفتن چنین ملاحظه ای برای ارزشیابی دارائیهای نامشهود سریعا آشکار می شود . کالپان (1983 ) اشاره میکند که بر خلاف ماهیت متمایز این دو نگرش حسابداری از لحاظ تئوریکی ، آنها به اقدامات گزارش دهی متمایزی تعیبر نشده اند .او توصیه میکند:
ما نیاز داریم که بررسی نمائیم چرا شرکتها تمایل دارند که برای برنامه ریزی و کنترل داخلی از همان رویه های حسابداری برای اهداف گزارش دهی خارجی استفاده کنند .روشهای محاسبه ارزش دارائیها و استهلاک ،قوانین ارزشگذاری موجودی و رویه های سرمایه ای یا هزینه ای نمودن سرمایه گذاریها در دارائیهای نامشهود میتواند برای متفاوت ساختن گزارش دهی داخلی و خارجی صورت گیرد.شرکت باید بین گزارش دهی داخلی و خارجی آن دسته اقداماتی را انتخاب کند که انگیزه لازم برای حصول به اهداف و استراتژیهای آن را بیشتر میکند .
از آنجائیکه حسابداری مدیریت و حسابداری مالی همان اقدام را در ارتباط با دارئیهای نامشهود اتخاذ میکنند لذا نیاز هست که هر فرد دلیل اساسی حسابداری سرقفلی را تحلیل کند.در حسابداری مالی، قابلیت تفکیک، معیاری است که برای ایجاد تمایز بین سرقفلی ودیگر دارائیها بکار گرفته می شود (کمیته استانداردهای حسابداری ،1989 )
تفاوت بین ارزش بازاری شرکت و ارزش متعارف دارائیهای قابل تفکیک ،سرقفلی اطلاق می شود.دارائی قابل تفکیک دارائی است که میتواند بدون واگذاری کلی شرکت به طور مجزا شناسائی و فروخته بشود .در بریتانیا روش برخورد حسابداری مالی ترجیحی با سرقفلی بدین شکل بود که در برابر ذخایر نوشته می شدند اما در 1990 A

SC پیشنهاد کرد که روش بریتانیا مثل روش USA در ثبت سرقفلی دربرابرسودها در طی دوره ثابت باشد.
با این وجود ، اتخاذ معیارهای قابل تفکیک برای آن شاخه ازحسابداری که مربوط به فراهم سازی اطلاعات برای تصمیم گیری وکنترل می باشد نامناسب است. این بدان علت است که این کار منجر به از دست دادن قابلیت محاسبه با توجه به آن وظایفی که د

ارائیهای نامشهود را مدیریت میکنند میگردد.بالطبع با اقدامات مربوط به نگهداری حسابها فقط برای دارائیهای قابل تفکیک، جلوی بررسی داخلی دارائیهای شرکتی ،که میتواند بیش از 50 درصد دارائیها خالص باشد، گرفته می شود.
در سازمانها از طریق رویه های مربوط به شناسائی مراکز مسئولیت و عملکرد آنها اقدام به کنترل حسابدرای می شود.از آنجائیکه سود آوری مهمترین بعد حسابداری بوده که به طور وسیع در سازمانهای تجاری پذیرفته شده است، اتخاذ سیستم حسابداری که موفق به بررسی سود آوری همراه با سرمایه گذاری در دارائیهای نامشهود نمیگردد ،میتواند باعث شود که اثربخشی کنترل حسابداری مدیریت وظیفه بازاریابی کم تخمین زده بشود.
آلن در 1990 اشاره میکند که سیستمهای کنترل باید طراحی شوند که عملکرد را به طریقی بررسی کنند که دارای ثبات رویه بیشتر با اهداف استراتژیک بلند مدت تر شرکت نسبت به اهداف عملیاتی کوتاه مدت که معمولا در قواعد حسابداری مالی سنتی غلبه میکنند باشد.
نیازبه سنجش عملکرد بلندمدت تر علی الخصوص با توجه به وظیفه بازاریابی مشهود است ، جائیکه فعالیتهائی همچون ایجاد تصویر ،اعتبار،و سهم بازار از عناصر استراتژیکی بلند مدت هستند.کالپان (1984 ) به روشنی مشکل کنترلهای حسابداری کوتاه مدت را و تاثیر آن بر ایجاد دارائیهای نامشهود را شناسائی کرد.
نوع شناسی دارائیهای نامشهود بازاریابی
علیرغم مسائل و مشکلات همراه با تفکیک دارئیهای نامشهود چنین تحلیلی به منظور تسهیل در فهم بهتر و فراهم ساختن چهارچوبی که از طریق آن بتوان ارزش دارائیهای نامشهود بازاریابی را نگریست مرتبط به نظر میرسد. .چنانچه نوع شناسائی دارائیهای نامشهود بازاریابی بتواند ایجاد شود آنگاه بررسی بعدی دارائیها، ممکن است از تاکید بر کنترل هزینه های اختیاری به سمت ایجاد دارائیهای نامشهود منتقل شود.
شکل یک ،گام اول به سمت تعریف دارائیهای نامشهود بازریابی با رویکرد حسابداری مدیریت را ارائه میکند .حصول به این گام از طریق طبقه بندی مجدد مفاهیم مرتبط با بازاریابی که تاکنون به نام دارائیهای بازاریابی اطلاق شده اند می باشد.مفاهیم با استفاده از چهار عنوان طبقه بندی شده اند»ارزش آفرین ، دارائی بازاریابی ،بیانیه ارزش وترکیب دارائیهاینین سرمایه گذاریهایی به عنوان ارزش آفرین نامیده می شوند چرا که آنها می توانند به عنوان ابزاری در ایجاد دارائیهای بازاریابی همچون برند و موانع ورود دیده شوند.واضح است که دارائیهای نامشهود نمیتوانند خودشان را در گرو دیدگاههای سنتی حسابداری ممیزی دارائی قرار دهند .جریان مشکل ساز سنجش دارائیهای نامشهود در طبقه سوم بیانیه ارزش ارائه می شود اقدامات برای محاسبه دارائیهای بازاریابی مربوط است به تفسیر چنین نمونه هائی همچون تصویر ،اعتبار ،اضافه قیمت در ارزش دارائی بازاریابی .
طبقه آخر که ترکیب دارائی بازاریابی اطلاق شده است نیز پیشنهاد میکند که شمولیت مزیت رقابت در فهرستهای قبلی دارائیهای بازاریابی به نظر نادرست می باشد این نامناسب بودن با تفکیک دارائیهای بازاریابی بوسیله این نوع شناسی بیشتر می شود .مزیت رقابتی به صراحت همه دارائیهای شرکت را در برگرفته و شمولیت مجدد آن در فهرست دارائیهای بازایابی محاسبه مضاعف را باعث میگردد .هنگامیکه حسابداری بررسی میکند که آیا یک سازمان واسطه ای میتواند به عنوان یک دارائی مجزای بازاریابی به حساب آید یا یک بیانیه ارزش، محدودیت چنین نوع شناسی آشکار می شود.به همین شکل تبلیغات نیز میتواند به طرق مختلفی طبقه بندی شود .آن میتواند به عنوان یک ایجاد کننده تقاضای کوتاه مدت و یا بلندمدت از طریق ابزارهای اطلاع رسانی و ترغیبی دیده شود.در حالیکه بخشی از تبلیغات مرتبط با ایجاد تقاضای کوتاه مدت ممکن است هزینه شود ،بخش مربوط به ایجاد تقاضای بلندمدت میتواند به عنوان ایجاد کننده دارائیهای بازاریابی همچون وفاداری به برند دیده شود .همانند آنچه که به وضوح از طریق تصویر مطلوب برند و اعتبار برند دیده می شود.
این مثال ساده نشان خواهد داد که تبلیغات با رویکرد بلند مدت باید در حساب وفاداری به برند بدهکار شود که همانند رویه مورد عمل در حسابهای دارائیهای ثابت ممکن است مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد.به همین شکل پیگیری یک شعار تبلیغاتی موفق در یک آگهی تبیلغاتی میتواند به عنوان یک دارائی در نوع خود دیده شود چرا که ترجیحا در آینده بکار گرفته میشود.از انجائیکه مسائل تفکیک و مجزا سازی هنوز با توجه به آندسته از دارائیهای که به عن

وان دارائیهای بازاریابی در شکل شناخته می شوند آشکار است ، نوع شناسی، یک دیدگاه اولیه از مشکل تفکیک و مجزا سازی را ارائه میکند .در مثال بالا تبلیغات طراحی شده برای ایجاد وفاداری به برند به طور ضمنی یک مانع ورود را ایجاد کرد.چنانچه وفاداری به برند یک مانع ورود را ایجاد کرده باشد آشکارا محاسبه هر دو غلط خواهد بود چرا که یکی از آنها دچار محاسبه مضاعف خواهند شد.

علیرغم قوت محدود آن ،طبقه بندی دارای ارزشهای چندی نیز می باشد.
1-آن تمرینی است که برای هر اقدام جهت محاسبه دارائیهای نامشهود بازاریابی اساسی است .چنان تعریف مجدد دارائیهای بازاریابی ،مشکلات فهرست بندی ایجاد شده توسط نیاز حسابداری به تفکیک و تجمیع دار ائیها را مشخص تر میکند.بالتبع چنین نوع شناسی ممکن است مشاجره بر سر راه مناسب تفکیک دارائیهای بازاریابی برای مقاصد حسابداری را برانگیزد.
2- آن فهم ما از بعضی از جریانات تئوریک که حسابداری دارائیهای نامشهود را در برگرفته اند می فزاید.به همین دلیل آن به عنوان نقطه ارجاع در مباحث بعدی عمل خواهد شد.از دیدگاه مشخصتر حسابداری مدیریت ،نوع شناسی فوق کاربردهای زیر را دارد:
1-آن علت سرمایه گذاری بازاریابی در خصوص دارائیهای نامشهود بازاریابی را که موجد مزیت رقابتی میگردد را آشکار می سازد.
2- آن درجه وضوح بیشتر برای دارائیهای نامشهود بازاریابی را فراهم می آورد.درجه این شفافیت ممکن است برای دارائیها کافی نباشد تا بتوانند رویه های سنتی حسابداری مالی را برای شناسائی اهداف و بازبینی با اطمینان ارضا کنند.
با این وجود همانگونه که قبلا نیز اشاره شد رویکرد مشخص حسابداری مدیریت، بکارگیری معیار جایگزین می باشد که شناسائی دارائی را بهبود میدهد.به نظر میرسد که حسابداری مدیریت در نقش آن که به عنوان شاخه ای از حسابداری است که اطلاعات برای تصمیم گیری و کنترل داخلی را فراهم می سازد بهتر میتواند با محاسبه دارائیهای نامشهود بازاریا

بی کنار بیاید.
3- زمانیکه فردی این طبقه بندی را درمتن دیدگاههای عمومی پذیرفته شده حسابداری ملاحظه میکند روشی که رویه های حسابداری سنتی موفق به محاسبه دارائیهای بازاریابی به روش واقعی تر نمیشوند آشکار میگردد .
هزینه ها ی بازاریابی به عنوان یک سرمایه گذاری شناسائی نمی شوند اما درحساب سود و زیان ،هزینه منظور میگردند و این باعث می شود که هیچ ارزشی برای دارا
4- حسابداری مدیریت بااهداف گوناگون آن در کنترل سازمانی سهیم میباشد.berry,1980) )
در تلاش برای جداسازی دارائیهای نامشهود بازاریابی از مفاهیم مرتبط ،این نوع شناسی همچنین به شفافیت ورودیها و خروجیهای فرایند مدیریت دارائهیای نامشهود بازاریابی کمک میکند (به طور مثال مدیریت برند). ورودیها به فرایند ارزش آفرینان هستند در حالیکه بیانیه ارزش که در نوع شناسی فوق وجود دارد میتواند خروجی فرایند مدیریت ،دارائیهای بازاریابی را نشان دهند.این روابط در شکل 2 به تصویر کشیده شده اند .پیش نیاز کنترل آن است که خروجیها بررسی و اقدام درست از طرق زنجیره بازخور صورت گیرد.
شکل (1) نوع شناسی دارائی بازاریابی از دیدگاه تئوریک حسابداری(C.Guilding and R.Pike,1990,p.45)
جریانات حسابداری نوع شناسی دارائی بازاریابی

منظور نمودن در هزینه های سرمایه ای

یک دارائی شناسائی نشده در سیستمهای حسابداری سنتی

ویژگیهای دارائی که میتواند به عنوان مبنای ارزشیابی
مورد سنجش قرار گیرد
مخزن ارزش استراتژیک
شکل (2)فرایند مدیرت دارائیهای نامشهود (C.Guilding and R.Pike,1990,p.46 )

ارزشیابی برند-مثالی از ارزشیابی دارائیهای نامشهود بازاریابی
ارزشیابی برند به عنوان مثال عملی ارزشیابی دارائی بازاریابی و بکارگیری حسابداری مدیریت بکار خواهد رفت .برندها یک دارائی مناسب بازاریابی برای بررسی می باشند

چرا که ارزشیابی برند موضوع مباحثات دائمی حسابداری در سالهای اخیر بوده است.برندها دارائیهای بارزش شرکتها هستند که تعاریف مختلفی برای آن ذکر شده است این تعاریف را میتوان به شکل خلاصه در زیر دید که در کلیه این تعاریف 12 موضوع اصلی در خصوص برند مطرح گردیده است .
(de chernatony and Dallomo Riley ,1998,p.385 )

در اهمیت برندها کافی است این گفته از یکی از مدیران باسابقه را ذکر ن

مائیم که در خصوص برند چنین بیان نموده است :
ساختمانها قدیمی شده و خالی از سکنه می شوند ،ماشینها خراب و از کار می افتند ،خودرو ها فرسوده و کهنه می شوند و افراد میمیرند اما آنچه که زنده می ماند برندها هستند (SMIDDY,1983)
مهمترین روشهائی که جهت ارزشیابی برند توسط خبرگان پیشنهاد گردیده و شناسائی شده اند عبارتند از :
1- هزینه (ارزشیابی بر مبنای هزینه های داد های واقع شده در ایجاد یک برند)
2- بازار(ارزشیابی بر مبنای مبلغی که برند میتواند فروخته شود )
3- قیمت اضافی (اضافه بها ):ارزشیابی بر مبنای تخمین ارزش فعلی قیمت اضافی در آمدهای حاصل از برند.این روش بوسیله مولن Mullen و ماینز Mainz در 1989 پیشنهاد شده است و ارزشیابی بر مبنای یکی از نمونه های بیانیه ارزش شناسائی شده در نوع شناسی را نشان میدهد.
4- ارزش فعلی خالص :ارزشیابی بر مبنای تنزیل جریان نقدی مورد انتظار از برند به ارزش فعلی.
5- ارزشیابی بر مبنای کشش برند:در این روش ارزشیابی بر مبنای تخمین کشش برند و سود آوری آن محاسبه میگردد.این شکل از سنجش روشی است که در ارزشیابی برندهای مک دوگال MCDougall بکارگرفته شده است.(penrose and Moorhouse,1989 ).
روش تخمین هفت عامل مرتبط با برند که عبارتند از رهبری ،ثبات ،بازار،بینالمللی بودن ،روند ،حمایت و محافظت را در بر میگیرد.در قالب نوع شناسی ارائه شده هر یک از این عوامل یک بیانیه ارزش را نشان میدهند.
بررسی داخلی ارزش برند یک مقیاس عملکردی را فراهم می سازد .فرنچ French و دیگران در 1965 بدین نتیجه رسیدند که قرار دادن هدفهای قابل سنجش به نتایج بهتر عملکردی منجر می شود.در سایه چنین یافته ای تحقیق برای ارزیابی اینکه آیا لحاظ نمودن ارزش برند در بودجه به روشن سازی اهداف عملکرد برند کمک خواهد نمود یا نه و اینکه به عنوان نیروی انگیزشی برای مدیران برند عمل میکنند لازم میباشد.

کاربرد بیشترتشخیص ارزش برند حسابداری داخلی این هست که ان

ممکن است در ادارک اعضای سازمانی با توجه به اهمیت برندها و توسعه ارزش برند تاثیر بگذارند.(burchell et all,1980 )
تبلیغات – مثالی از ایجاد کننده ارزش(ارزش آفرین )
میتوان مقایسه ای بین روش برخورد ی با هزینه های ایجاد ارزش همراه با دارائیهای بازایابی که عمدتا ناملموس هستند با هزینه هائی که برای سرمایه گذاری در دارائیهای تولیدی بکار گرفته می شوند که عمدتا ملموس هستند انجام داد.دارائیهای تولیدی ،چه به شکل داخلی ایجاد شده باشند (یعنی توسط کارکنان شرکت ایجاد شده باشند)و یا به شکل خارجی خریداری شده باشند ،به حساب دارائی منظور گردیده و در طی عمر مفید تخمینی آنها مستهلک میگردند.استفاده موثر از چنین دارائیهائی ممکن است از طریق بکارگیری شاخصهای عملکرد مالی به عنوان بازگشت سرمایه گذاری بررسی شوند.با در نظر گرفتن دارائیهای نامشهود بازاریابی ،بدلیل اقدام به هزینه منظور نمودن هزینه ای ارزش آفرین ،هیچ ثبت مالی از چنین دارائیهایی صورت نگرفته و بدین شکل جلوی استفاده از مقیاسهای عملکردی حسابداری محورگرفته می شود.
تلاش برای سرمایه منظور نمودن یک جز از هزینه های بازاریابی مثل تبلیغات که بوسیله بعضی از شرکتهای آمریکائی به هنگام تهیه صورتهای میان دوره ای بکار گرفته می شوند، بحثهای مدافعان سرمایه ای نمودن دارائیهای بازاریابی را قوت می بخشد.(Rayburn,1986 )
اگر شناسائی انتقال به دوره آتی یک دارائی در مرحله میان دوره ای مجاز باشد چرا چنین رویه ای در حسابهای داخلی در پایان سال اتخاذ نشود؟ به حساب سرمایه منظور نمودن تبلیغات در مرحله میان دوره ای بوسیله حسابداران امروزه تائید می شود.
نتیجه گیری
این مقاله در صدد برآمده است تا یک دیدگاه حسابداری مدیریت برای دارائیهای نامشهود بازاریابی را ارئه کند.نوع شناسی ارائه شده در مقاله بر مبنای دیگاه تئوریک حسابداری ایجاد شده است تا به گونه ای مفاهیم مرتبط را دسته بندی نمایدکه در اینجا تا حدودی به شکل گسترده بدانها دارائیهای بازاریابی اطلاقنمودیم.نوع شناسی مطالب زیر را به طور مشخص در بر داشت 1)نیاز به تعریف مجدد دارائیهای بازاریابی برای اهداف حسابداری 2)مسائل دسته بندی همراه با چنین دارائیهایی 3)داده و ستانده ها(ورودیها و خروجیهای همراه با فرایند مدیریت دارائیهای نامشهود بازاریابی .

اصول حسابداری مالی برای پذیرش دارائیهای نامشهود مناسب نیستند.مطالعات تجربی نشان میدهند که حسابداری مدیریت یک برخورد مناسب برای شناسائی چنین دارائیهایی ایجاد نکرده است.با توجه به اینکه ادعا می شود که در صورت فقدان هم یک ارزشیابی دارائیها و هم فقدان منظور نمودن در سرمایه هزینه های ارزش آفرین تصمیم گیری بهینه ای

صورت نخواهد گر فت و فرصت برای محافظت از دارائیهای بازاریابی از دست خواهد رفت ،مدافعان رویکرد حسابداری مدیریت با دارائیهای بازاریابی به نظر میرسد دلیل قوی داشته باشند.
نتایج بررسی نشان میدهد که شناسائی حسابداری دارائیهای نامشهود باعث خواهد شد که آنها در جایگاهی که سزاوار آن هستند قرار گیرند.روش برخورد سنتی ح

سابداری با دارائیهای نامشهود ممکن است باعث ایجاد تاثیراتی گردد که

در تعارض با اهداف استراتژیک در ایجاد مزیت رقابتی هستند.زمانیکه از رویکرد حسابداری مدیریت نگریسته شود تعارض اساسی که بین شناسائی دارائی نامشهود بازاریابی و سنجش هدف وجود دارد کمتر به چشم میخورداین بدان دلیل است که دیگر نیاز به تائید م

ستقل از سوی حسابرسی خارجی مطرح نبوده و به هنگام استفاده از ارزشیابی برند در صورتهای مالی منتشره ،این ممکن است یک تکلیف مهم مدیریت داخلی باشد.اگر ما این تاکید کالپان( kalpan,1984 )را بپذیریم که حسابداری مالی نیروی محرکه در توسعه سیاست حسابداری مدیریت است آنگاه به طریق اقوی روشن خواهد شد که با در نظر گرفتن حسابداری دارائیهای نامشهود ،حسابداری مدیریت باید فراتر از سیاستهای مالی خود حرکت کند.برای اثبات این ادعا تحقیقات بیشتری برای بررسی راههای احتمالی برخورد حسابداری با دارائیهای نامشهود بایستی صورت گیرند و تائید چنین روشهائی نیازمند آزمون آنها در این موضوع می باشند که، آیا آنها منتج به تعهد قوی تر سازمانی برای ایجاد و نگهداری از مزیت رقابتی و همینطور باعث ایجاد و محافظت بیشتر از اشتراکات حسابداری و بازاریابی می شوند یا نه ؟ .چنین تعهدی را میتوان به طور نمونه در هرینه های افزایش یافته در آندسته از هزینه هائی که به نام ارزش آفرینان در پیش اشاره نمودیم ملاحظه کرد.

منابع :
1-Accounting Standards Committee (1989),statement of standard accounting practice 22,accounting for Goodwill.
2-Allen D.(198

8),the Hitch-Hiker s guide to strategic financial management ,Management Accounting ,vol.66,p.12-13.
3- Allen D(1990),Creating v

alue ,the Chartered Institute of management Accountants .
4-Barwise P.,Higson C.,Likierman A.and Marsh (1989),Accounting for brands ,the London Business School and the institute of chartered accountants in England and Wales.
5-Berry D.(1977),profit contribution :Accounting and marketing interface ,industrial Marketing Management ,vol.6,no.2,pp.125-128.
6- C. Guilding and R.Pike ,Intangible marketing assets:a managerial accounting perspective ,Accounting and business Research ,1990,vol.21.
7-De chernatony and Dallolmo ,Reily, generating powerfull brands in consumer services and industrial markets , 1998.
8-Davidson

H.,Putting assets first ,marketing,vol. 17 ,pp.35-39.
9-French J.R.P,Kay E. and Meyer H.,Spilt roles in performance appraisal ,1965,Harward Business Review,vol.43,pp.123-129.
10-Kaplan R.S,Measuring Manufacturing Performance :A new challenge for Managerial accountin

g research,Accounting review,1983,vol.58,p.686-705.
11-Miller M.C.,Goodwill –an aggregation issue ,1973,Accounting Review ,vol.48,p.280-291.
12-Mullen M.and Mainz ,Brands Bids and Balance sheets :Putting a price on protected products ,1989,Acquisitions Monthly,April,pp.26-27.
13-Ohmae K, The mind of the strategist:Business planning for competitive advantage,Penguine books,1983.
14-Penrose Nand M Moorhouse ,The valuation of brands ,published by Interbrand Group plcand Rank Hovis Mcdougall.
15-Pierccy N, Marketing asset accounting ,Eurpoean Journal of Marketing ,1986,vol.20,no.1,pp.5-15.
16-Ratnatunga J.t, The impact of financial controls in marketing ,PHD thesis,Bradford Management Center.
17-Rayburn L.G , Marketing cost s –accountants to rescue,Management accounting ,vol.62,no.7,p.32-41.
18-Smiddy P., Brands an asset to be ignored ,Accountancy ,vol.94,no.1079,pp95-96.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله نقش وتاثیر سیتم هزینه یابی برمبنای فعالیت (ABC) در تصمیما

ارسال‌کننده : علی در : 95/2/27 1:48 عصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله نقش وتاثیر سیتم هزینه یابی برمبنای فعالیت (ABC) در تصمیما ت قیمت گذاری تحت فایل ورد (word) دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نقش وتاثیر سیتم هزینه یابی برمبنای فعالیت (ABC) در تصمیما ت قیمت گذاری تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نقش وتاثیر سیتم هزینه یابی برمبنای فعالیت (ABC) در تصمیما ت قیمت گذاری تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نقش وتاثیر سیتم هزینه یابی برمبنای فعالیت (ABC) در تصمیما ت قیمت گذاری تحت فایل ورد (word) :

نقش وتاثیر سیتم هزینه یابی برمبنای فعالیت (ABC) در تصمیما ت قیمت گذاری

چکیده
مهمترین بخشی که در امر تصمیم گیری مدیران مربوط به تصمیم گیری در خصوص قیمت گذاری محصولات و خدماتشان وجود دارد بحث تخصیص سربار است. در چندین دهه اخیر روشها و شیوه های هزینه یابی مختلفی بکار گرفته شده که هزینه های عملیاتی را از این طرق شناسایی اندازه گیری و طبقه بندی نموده و از این رو بهای تمام شده محصولات و خدمات را با دقتی قابل قبول تعیین میکند. اطلاعات بهای تمام شده محصولات و خدمات از جمله اطلاعاتی هستند که برای تصمیم گیری در واحد های مختلف تجاری و غیر تجاری در اختیار تصمیم گیران جهت قیمت گذاری محصولات و خدمات قرار میگیرند. هرچه اطلاعات بهای تمام شده دقیقتر و درست تر باشد مدیریت تصمیمات بهتری را در شرلیط رقابتی و بحرانی اتخاذ مینماید .سیستم هزینه یابی سنتی. هزینه های سربار ساخت را بر اساس مبانی مختلف از جمله هزینه مواد . هزینه سا عت کار مستیم سر شکن مینماید. این سیستم زمانی که چندین م

حصول تولید میشود اطلاعات نا درستی را در مورد قیمت تمام شده آن محصولات بدست میدهد. سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت سیستم جدیدی است که در دو دهه اخیر حسابداری بهای تمام شده و همچنین حسابداری مدیریت را دگرگون ساخته است. روش ABC ابزاری موثر برای حسابداری مدیریت و حسابداری بهای تمام شده است که به شناسایی بهای تولید واقعی و دقیق محصولات میپردازد.
لغات کلیدی
هزینه یابی بر مبنای فعالیت .قیمت گذاری .تصمیم گیری .بهای تمام شده .هزینه یابی سنتی
مقدمه؛
اتخاذ تصمیم درمورد قیمت گذاری ساده به نظر می رسد .برخی ازشرکتها کل هزینه تولید،مدیریت وبازاریابی را پیش بینی وسپس کل هزینه بدست امده را برکل تعداد واحدهای که جهت تولید وفروش تخمین زده شده تقسیم می کنند و پس از بدست آوردن بهای تمام شده یک واحد تولید ،درصدی نیز به عنوان سود به آن اضافه می کنند.

از انجا که هزینه یابی برمبنای فعالیت میتواند اطلاعات دقیق تر وصحیح تری در خصوص بهای تمام شده محصول ارائه دهد،در سالهای اخیر توجه زیادیرا به خود جلب کرده است . یکی از وظایف اصلی مدیران تعیین وتشخیص صحیح ودقیق قیمت تمام شده کالا وخدمات ساخته شده است تا بتواند یک تصمیم درست تر در مورد قیمت تمام شده و قیمت فروش کالای ساخته شده بگیرد.
درسده های اخیر روشهاوشیوه های هزینه یابی پیشرفته ای ابداع وبه کار گرفته شده که هزینه عملیاتی را بدرستی شناسای ،اندازه گیری ،تجزیه وتحلیل وطبقه بندی و بدین ترتیب بهای تمام شده محصولات وخدمات را بدقتی قابل قبول تر تعیین می کنند .اطلاعاتی که توسط حسابداران صنعتی فراهم شده است،مدیران را قادر می سازد که عملیات مختلف و هزینه ها را کنترل،و تصمیمات دقیقتری را در رابطه با قیمت تمام شده محصولات و خدماتشان بگیرند.
یکی از مسائل بسیار مهم که باعث استفاده ازسیستم ه

زینه یابی بر مبنای فعالیت شده است ،بحث سربار(هزینه ثابت)و تاثیری است که آن بر روی قیمت تمام شده ودر نهایت اتخاذ تصمیم در رابطه با تعیین قیمت محصولات و خدمات می باشد .
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت
از انجای که روشهای به کار گرفته شده در سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت دو مرحله است باعث تخصیص هزینه سربار به محصولات و خدمات تولیدی میشود .در مرحله اول از این سیستم ،فعالیت های عمده شناسایی وبه تناسب منابعی ک

 

ه در هر فعالیت مصرف می شود ،هزینه سربار ساخت به آن فعالیت تخصیص می یابد،سربار تخصیص یافته به هر فعالیت به عنوان هزینه انباشته فعالیت شناسای می شود.
پس ازتخصیص سربا رساخت به هزینه انباشته شده فعالیتها در مرحله اول، محر کهای هزینه(هر رویداد یا فعالیتی که باعث وقوع و ایجاد هزینه شود )مناسب و مربوط به هر یک از فعالیتها تشخیص داده می شود .سپس درمرحله دوم ،هزینه سربار ساخت مربوط به هریک از فعالیتها به نسبت مقدارمصرف محرکهای هزینه در هر یک از خطوط تولیدی به این خطوط تخصیص داده می شود .
از انجا که سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت اطلاعات دقیق تروجامع تری نسبت به سیستم هزینه یابی بر مبنای حجم بدست می اورد به همین خاطر در تصمیمات قیمت گذاری برای محصولات وخدمات بهتر است ازاین سیستم استفاده کنیم.چون اولاً سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت هزینه سربار را به واحدی تولیدی به میزانی تخصیص می دهد که هرواحد از ان هزینه استفاده می کندواین از طریق رهگیری که دراین سیستم صورت می گیرد بدست می اید.
دوماً؛سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت قیمت تمام شده یک واحد کالا را به صورت دقیق مشخص می کند که این خود یکی از مسائل بسیار مهم در امر تصمیم گیری برای قیمت گذاری و استراتژیهای است که مدیران برای قیمت گذاری استفاده می کنند .لازم به ذکر است که در سیستم ABC) )هزینه مواد وکار مستقیم تخصیص یافته همانند سیستم تخصیص برمبنای حجم است ولی تفاوت کلی در تخصیص سربار ساخت به هر یک از محصولات است.
یکی از مسائل مهم و مشکل در امر تصمیم گیری مد یران مربوط به تصمیم گیری درخصوص قیمت گذاری محصولات وخدماتشان است و مهم ترین بحثی که در قیمت گذاری وجود دارد بحث تخصیص سربار است ، تا موسسات برای کالا وخدماتشان قیمت مناسب تعیین کنند و قیمت تعیین شده قبلی را مورد بررسی وارزیابی قرار داده ودر صورت لزوم آنها را تجدید نظر نماید.
انواع هزینه:
شرکتها برای محصولات تولیدی قیمت تعیین میکنند و هزینه ((کف ))این قیمت را مشخص می نماید .شرکتها وموسسات می خواهند قیمتی را تعیین نمایند که هم هزینه های تولید ،توزیع وفروش را بپوشاند و با توجه به خطری که می پذیرند به بازده مناسبی دست یابند ،ودر استراتژیهای قیمت گذاری هزینه ها نقش مهمی ایفا می کنند .شرکتها ی که بتوانند هزینه ها را به درستی تشخیص و شناسای کنند و در نتیجه انها را کاهش دهند ،می توانند محصولات خود را با قیمتی پایین تر ازرقبا تعیین نمایند که این خود باعث فروش و سود بیشتر خواهد شد.
هزینه های شرکت را می توان به طور کلی به پنج دسته تقسیم نمود:
1-هزینه ثابت
2-هزینه متغییر

3-هزینه مختلط
4-هزینه نیمه متغییر
5-هزینه نیمه ثابت
به طورکلی ماهزینه ثابت ومتغییر را برای تصمیمات قیمت گذاری مورد بررسی قرارمی دهیم .هزینه های ثابت(که آنها را سربار هم می خوانند)عبارتند از هزینه هایی که با تغییر در تولیدو فروش این هزینه هاتغییر نمی کنند ،مانند هزینه های اجاره،برق،بهره وحقوق مدیران که رابط با میزان تولید ندارد.هزینه های متغییر که به صورت مستقیم با میزان تولیدتغییر می کنند مانند مواد مستقیم،کارمستقیم. نتیجه می گیریم که تخصیص هزینه ثابت که می توان ان را سربار نیز نامید بسیار حائز اهمیت است ،البته سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) تخصیص هزینه ثابت را به هر واحد محصول را ساده کرده است تا اینکه مدیران در امر تصمیم گیریها و استراتژیهای قیمت گذاری با مشکل چندانی روبه رو نشوند.
انواع مدلهای قیمت گذاری ونقش سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت برای تصمیم گیری درست درقیمت گذاری؛
1- قیمت گذاری بر مبنای بهای تمام شده بعلاوه در صدی به عنوان سود.
2- قیمت گذاری بر مبنای سود ناخالص.
3- قیمت گذاری بر مبنای سود مورد انتظار.
4-قیمت گذاری سفارشات مخصوص.
1- قیمت گذاری بر مبنای بهای تمام شده بعلاوه درصدی به عنوان سود
روش قیمت گذاری براساس بهای تمام شده بعلاوه درصدی به عنوان سودبه وفور در تصمیمات قیمت گذاری مؤسسات تولیدی وبازرگانی مشاهده می شود.دراین روش برای تعیین قیمت،نخست بهای تمام شده هر واحد محاسبه وسپس درصدی از بهای تمام شده به آن اضافه می شود.البته ((بهای تمام شده ))را می توان به مجموعه متنوعی مشتمل بر الف)بهای تمام شده محصول ب)بهای تمام شده کامل ج)بهای تمام شده استاندارد طلقی نمود.پس هر یک از مبناها را موردبررسی قرار می دهیم.

الف)بهای تمام شده محصول:
بهای تمام شده محصول می تواند به عنوان مبنای برای قیمت گذاری قرار گیرد ،که این بهای تمام شده خود از دستمزد مستقیم و مواد مستقیم برای هر واحد و سربار تخصیص یافته تشکیل شده است،همان طور که ملاحظه می کنیم در این سیستم سربار به صورت سیستم های سنتی تخصیص پیدا کرده ونمی تواند اطلاعات دقیقی در ام

ور قیمت گذاری فراهم نماید . در اینجا می توانیم به اهمیت سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت پی برد زیرا سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت است که می توان هزینه سربار هر واحد را به صورت دقیق شناسای و رهگیری نماید وسپس نتیجه می گیریم برای اینکه بتوانیم یک تصمیم صحیح ودقیق برای قیمت گذاری بر مبنای بهای تمام شده محصول بگیریم بایداز سیستم هزینه یابی استفاده نما ییم که بتواند بهای واقعی هر واحد محصول را تشخیص داده تا قیمت درست و صحیح برای محصولات و خدماتمان در نظر بگیریم.
ب)بهای تمام شده کامل؛
در این نوع از مدل قیمت گذاری ،بهای تمام شده کامل یعنی بهای تمام شده محصول به اضافه هزینه های عملیاتی مبنای تعیین قییمت قرار می گیرد . البته این روش قیمت گذاری در قراردادهای پیمانی متداول است ،در این روش قیمت گذاری کلیه اقلام بهای تمام شده وهزینه های عملیاتی را در بر می گیرد ودر صدی نیز به عنوان سود خالص به آن اضافه میشود .
از انجا که در پیمانهای قراردادی چندگروه محصول تولید می شود و قیمت تمام شده هر کدام از محصولات به خاطراینکه از تکنولوژی جدیدی استفاده می کنند به طور کامل مشخص نیست و نمی توان قیمت ثابتی برای آن در نظر گرفت و اگر از ابتدا یک قیمت ثابتی در قرارداد تعیین شود ،این قیمت یا خیلی پایین است ویا خیلی بالا که موجب زیان یابرای تولید کننده می شود یا برای خریدار.
پس یکی از عمده مشکلات در این مدل قیمت گذاری تعیین بهای تمام شده کامل است ،چون تولید کننده فقط یک محصول تولید نمی کند و برای خریداران متعددی کالا وخدماتش را ارسال می کند ،که تخصیص هزینه سربار به هر محصول کار ساد نیست. در این شرایط مدیریت باید اولاًبهای تمام شده واقعی هرمحصول را به صورت صحیح و دقیق بدست آورد،که سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت از طریق رهگیری هزینه سربار این کار را ساده نموده است و اطلاعات دقیق و قابل قبول تری برای ما بدست می اورد .دوماً در بحث تخصیص هزینه ها ی عملیاتی که وجود دارد قبلاً درصدی ازکل هزینه های عملیاتی که وجود داشت به هر محصول تخصیص می یافت که چندان معقول و عقلایی به نظر نمی رسد که در تخص

یص هزینه های عملیاتی نیز سیستم ABC کمک شایان توجه ای می تواند به ما بکند وبا پیدا کردن هزینه های عملیاتی هر گروه ازمحصول به طور جدا گانه، اطلاعات دقیق وقابل قبول تری برای قیمت گذاری محصول و خدمات در اختیار ما می گذارد .که پس از بدست آوردن بهای تمام شده واقعی می توان درصدی به عنوان سود به آن اضافه کنیم وهمان طوری که می بینیم سیستم ABCدر این نوع از مدل قیمت گذاری کمک بسیار با اهمیتی به مدیران میکند.
ج)بهای تمام شده استاندارد ؛

مدل قیمت گذاری بهای تمام شده بعلاوه درصدی به عنوان سود یک اشکال بسیار مهم ودر خور توجه دارد ،و آن این است که هر چه کارایی تولید کننده کمتر باشد سود بیشتری نسیبش می شود . مدل بهای تمام شده استاندارد به رفع آن می پردازد ،در این مدل خریدار با طرف پیمان قرار داد می بندد که بهای تمام شده محصول باید از یک استاندارد مشخص پیروی کند و بعد در صدی به عنوان سود به آن اضافه می کند .در بهای تمام شده استاندارد باید دقت زیادی برای تعیین بهای تمام شده انجام گیرد یعنی بهای تمام شده مواد مستقیم ،دستمزد مستقیم ،سربار ساخت تخصیص یافته هر کدام به درستی تخمین زده شده باشند .برای این کار سیستم ABCنیز میتواند کمک زیادی به مدیران یرای امر تصمیم گیری در خصوص قیمت تمام شده استاندارد بنماید .چون که در این روش تخمین و براورد دستمزد ومواد به طور وضوح روشن و واضح است و مهمترین امر در این خصوص بحث سربا ر است که باید به درستی به هر واحد محصول تخصیص داده شود تا یک بهای تمام شده واقعی از محصول بدست آید که نه طرف پیمان زیاد ضرردیده باشد یا سود کرده باشدنه شخص خریدار . در این مدل قیمت گذاری ،نکته حائز اهمیت آن است که به طور مداوم وسیستماتیک انحرافات بین بهای تمام شده استاندارد وبهای تمام شده واقعی بدست آید .
2- قیمت گذاری بر مبنای اقلام متغییر بهای تمام شده؛
این نوع مدل قیمت کذاری نیز مانند مدلهای دیگر بهای تمام شده بعلاوه درصدی سود می باشد . البته در این روش اقلام ثابت (هزینه سربار)به محصول یا خدمات تخصیص پیدا نمی کند فقط اقلام متغییر به علاوه درصدی سود که به آن اضافه می شود مورد توجه قرار می گیرد. این نوع قیمت گذاری به نوب خود باعث به وجود آمدن مشکلاتی شده است اولاً ،هزینه های ثابت رادر بهای تمام شده در نظر نمی گیرد که به سبب این امر قیمت تمام شد درستی به دست نمی آید. دوماً ، به خاطر اینکه هزینه های ثابت رادر این مدل قیمت گذاری بتوان پوشش داد نا گذیر باید سود قابل قبولی را در نظر گرفت که این خود باعث مشکلاتی شده است .
با توجه به خدماتی که سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت ABC در امر تخصیص دقیق و صحیح هزینه ثابت (سربار )به ما می کند دیگر نیاز به این نیست که فقط هزینه متغییر را برای محاسبه بهای تمام شده در نظر بگیریم .چون سیستم ABC به راحتی هزینه های ثابت را به هر واحد محصول تخصیصمی دهد ومی تواند تصمیم بهتری در خصوص قیمت گذاری محصول انجام دهد. یعنی با کمکی که سیستم ABC به مدیران می نماید اولاًبهای تمام شده صحیح تری بدست می آورند وثانیاً با توجه به بهای تمام شده واقعی سودی معقول وقابل قبول می توانیم برای محصول خود در نظر بگیر یم.

3- قیمت گذاری بر مبنای سود مورد انتظار ؛
این مدل قیمت گذاری در واقع به مفهوم ،سود مورد انتظار است که به عنوان متغییر اصلی در مدلهای قیمت گذاری بکار برده می شود .به طور کلی سود مورد انتظار می تواند به صورت در صدی از فروش ،یک رقم ثابت ،در صدی از دارائیهای و میانگین سود دوره های قبل باشد . در این روش نیزابتدا باید بهای تمام شده محصول را وهزینه ها را مشخص نمود تا بتوان یک تصمیم درست در مورد قیمت گذاری نمود چون که قیمت یک

محصول علاوه بر سود آن بهای تمام شده محصول و هزینه های که باعث شده اند تا آن محصول به مرحله فروش برسند و حتی در بعضی مواقع باید خدمات پس ازفروش را نیز در مدلهای قیمت کذاری برای تعیین قیمت محصول یا خدمات خود در نظر بگیریم. در این مدل نیز به طور وضوح می بینیم که برای یافتن بهای تمام شده باید مواد مسنقیم ،دستمزد مستقیم وهزینه سربار را به در ستی و دقت تمام به دست اوریم تا بتوانیم یک تصمیم دقیق در رابطه با قیمت گذاری هر واحد محصول بگیریم.و به خاطر وجود سرباربه اهمیتی که سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت دارد پی خواهیم برد،و به مدیران کمک بسیار با اهمیتی در خصوص تعیین قیمت می کند تا قیمت گذاری دقیق و قابل رقایت با رقبا راتعیین نمایند. وسود مورد انتظار خود را به بهای تمام شده واقعی هر واحد محصول بیفزاییم.
4- قیمت گذاری سفارشات مخصوص؛
از آنجا که نمی توان از همه فرصتها به طور یکسان استفاده نمود و لازم است که ویژگیهای هر فرصت در هنگام بررسی مورد توجه قرارگیرد ،در بعضی ازمواقع برای واحدهای تولیدی فرصتهای ایجاد می شود که می توان با تحلیل موقعیت و جایگاه خود به نحو احسن از موقعیتها استفاده کنند .به طورمثال ممکن است که به یک شرکت سفارش برای تولید یک کالا داده شود و شرکت مذبور نیز دارای یک ظرفیت بلااستفاده واضافی باشد مدیران اگر یک درک درست از بهای تمام شده هر واحد محصول داشته باشند می توانند از این فرصتها استفاده کنند. ممکن است سفارش داده شده به قیمتی پایین نر از قیمتی باشد که شرکت ان محصول یا خدمت را تولید میکند. در بعضی مواقع به خاطر اینکه مدیران نمی توانند به درستی بهای تمام شده هر واحد را تخمین بزننداین گونه سفارشات را رد میکنند. از آنجای که شرکت دارای ظرفبت خالی و بلا استتفاده است پس برای تولید کالا و محصول جدید متقبل هزینه ثابت (سربار)جدید نمی شود. اگر مدیریت از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت برای بهای تمام شده محصول استفاده نماید متوجه می شود که هزینه ثابت برای هر واحد یک مقدار ثابت و مشخصی است و به خاطر ظرفیت خالی که وجود دارد اگر محصول بیشتر تولید کنیم هزینه ثابت برای هر واحد

محصول کم وکمتر میشود وبر روی واحد محصول سر شکن می شود.
به طور کلی در این مدل از قیمت گذاری سیستم ABC سعی دارد که مدیران را از هزینه سربار که در کارخانه وجود دارند و با افزایش تولید آنها در همان سطح می مانند و تغییر نمی کنند اولاً اگاه نماید و سپس به مدیران در امر تصمیم گیری برای قیمت گذاری و استفاده از فرصتها ی که برای مؤسساتشان به جود می اید اگاه و اط

 

لاعات صحیح ودقیقی در خصوص بهای تمام شده فراهم کند.
نتیجه گیری:
هزینه یابی بر مبنای فعالیت ،نسبت به سیستم هزینه یابی سنتی ،امکان شناخت بهتراز اجزای مجموعه بهای تمام شده را فراهم می کند .در نتیجه مدیریت می تواند تصمیمات قیمت گذاری و بازاریابی مو فقیت آمیزتری داشته با شد . هزینه یابی بر مبنای فعالیت می تواند نقش مهمی در استقرار واداره راهبرد قیمت گذاری و بازاریابی ایفا کند ، بدون تخصیص مناسب هزینه ها ی سربار به محصولات که واقعاً مصرف کننده سربارند ،شرکتها ممکن است راهبردهای نا مناسب یا غیر سود اور را دنبال کنند .
تصمیمات قیمت گذاری ،به تعیین قیمت یک محصول ،یک خدمت توسط واحد تجاری تولید کننده اشاره دارد . به طور کلی از آنجای که برای تولید محصول و یا ارائه خدمات همواره هزینه ثابت وجود دارد وهمان طور که در تک تک مدلهای قیمت گذاری مشاهده شده نقش و اهمیت سربار (هزینه ثابت )برای تصمیم گیری در امر قیمت گذاری بسیار حائز اهمیت بوده. مدیران برای اینکه به طور صحیح و دقیق بهای تمام شده هر واحد کالا را به دست آورند باید بتوانند هزینه سربار را به درستی به هر واحد محصول تخصیص دهند که سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت بر خلاف سیستم سنتی هزینه یابی یا هر سیستم دیگر برای مدیران این امکان را فراهم نموده است .
منابع و ماخذ
– شباهنگ ،رضا ،حسابداری مدیریت،انتشارات سازمان حسابرسی ،بهمن ماه 1381
– رابین کوپر،ترنی،آیلر،بال،میزل،موریسی،اگوین ،ربیشک ترو کسل؛ترجمه احمد عزیزی،احمد مدرس،انتشارات سازمان حسابرسی ،خرداد ماه 1381
– مور،کارل ،ژادیک رابرت ،ترجمه ؛عبده تبریزی حسین،نوروزعلی ،دستگیر؛ حسابداری مدیریت ؛انتشارات پیشبرد،جلد سوم ،چاپ دوم 13

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

<   <<   61   62   63   64   65   >>   >