ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:59 صبح
مقاله استانداردهای ورق های فلزی و جدول آنها تحت فایل ورد (word) دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله استانداردهای ورق های فلزی و جدول آنها تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله استانداردهای ورق های فلزی و جدول آنها تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله استانداردهای ورق های فلزی و جدول آنها تحت فایل ورد (word) :
استانداردهای ورق های فلزی و جدول آنها
ورق گالوانیزه استانداردهای ان چیست؟
آهنی است که با روی پوشانده شده باشد. این آهن ، حتی اگر پوشش آن هم شکستگی پیدا کند، از زنگ زدن محفوظ میماند. ماهیت آهن گالوانیزه در آهن گالوانیزه ، بین آهن و روی ، پیلی الکتروشیمیایی تشکیل میشود که در آن روی به جای آهن به عنوان آند و آهن به عنوان کاتدبکار میرود. روی در آند اکسید میشود چون فلزی پستتر یا فعالتر از آهن است و دارای پتانسیل احیاء کمتری از آهن است و پتانسیل اکسید بیشتری از آن دارد. حلبی در
حلبی هایی که از آن ، قوطی میسازند، عمل معکوسی انجام میشود.
این آهن ، حتی اگر پوشش آن هم شکستگی پیدا کند، از زنگ زد
ن محفوظ میماند. ماهیت آهن گالوانیزه در آهن گالوانیزه ، بین آهن و روی ، پیلی الکتروشیمیایی تشکیل میشود که در آن روی به جای آهن به عنوان آند بکار میرود و آهن به عنوان کاتد. روی در آند اکسید میشود چون فلزی پستتر یا فعالتر از آهن است و دارای پتانسیل احیاء کمتری از آهن است و پتانسیل اکسید بیشتری از آن دارد.در حلبی ، بر روی آهن ، پوشش قلع بکار رفته است و عمل معکوس آهن گالوانیزه انجام میشود. چون آهن فلزی فعالتر از قلع است و پتانسیل احیاء قلع بیشتر از آهن است و به عنوان کاتد در حلبی به کار میرود و آهن آند میشود. البته در صورتی که پوشش قلع بشکند، خوردگی آهن در زیر این پوشش پیش میرود. علت استفاده از آهن گالوانیزه آهن گالوانیزه ، آهنی است که با روی پوشانده شده باشد.
خوردگی یا زنگ زدن آهن فقط در حضور اکسیژن و آب صورت میگیرد. در جایی بر سطح جسم آهنی، اکسایش آهن انجام میشود و آند را تشکیل میدهد و در جایی دیگر سطح آن جسم که (O2(g و H2Oوجود دارد، کاهش انجام میشود و کاتد را تشکیل میدهد و در نتیجه این عمل، ایجاد یک سلول ولتایی یا پیل ولتایی یا الکتروشیمیایی بسیار کوچک است. الکترونهای تولید شده در ناحیه آندی در میان آهن بسوی ناحیه کاتدی حرکت میکند.
کاربرد : از آهن گالوانیزه در ساختن لوازمی مثل لوله بخاری ، کانال کولر ، کابینت آشپزخانه ، شیروانی منازل ، لولههای آب و هر جا که احتمال خوردگی آهن و خسارت وجود دارد، استفاده میشود. اصطلاح فولاد(Steel) برای آلیاژهای آهن که تا حدود 1،5 د
رصد کربن دارند و غالبا با فلزهای دیگر همراهند، بکار میرود. خواص فولاد به درصد کربن موجود در آن ، عملیات حرارتی انجام شده بر روی آن و فلزهای آلیاژ دهنده موجود در آن بستگی دارد.
ورق گالوانیزه به دو صورت کلی رول فرم و فابریک در کارخانه تولید می شود.
ورق های رول فرم گالوانیزه با ضخامت های 18 صدم میلی متر تا 6 میلی متر و با دو عرض 100 سانتی متر و 125 سانتی متر تولید می شوند.
ورق های فابریک گالوانیزه هم به دو صورت فابریک 2000*1000 میلی متر و فابریک 2500*1250 میلی متر تولید می شوند .
وزن عمومی رول ها بسته به عرض رول یا ضخامت و کارخانه تولید کننده بین 5 تا 7 تن می باشد.
فولاد گالوانیزه(به انگلیسی: Galvanized Steel) به فولاد گالوانیزه شده توسط روی گفته میشود.
معرفی خصوصیات ورق گالوانیزه
عرض : 1000 و 1250
کوتینگ : 100 – 120 – 180 – 220 – 275
ضخامت : 018 – 040 – 090 – 2 – 6
وزن کویل : 35 الی 12 تن
قطر داخلی کویل : 570 الی 620
کرم دار ( به انگلیسی : Chromated )
بدون روغن ( به انگلیسی : Unoiled )
ورق گالوانیزه فابریک کوتاه
کوتینگ چیست ؟
کوتینگ (به انگلیسی : Coatting ) میزان پوشش روی در دو سطح ورق و واحد آن gr/m2 میباشد.
ورق گالوانیزه دستگاه رول باز کن
وجود گل :
وجود گل ( به انگلیسی : Spangle ) به دلیل وجود ناخالصی در روی هنگام کریستال شدن روی مذاب بر روی ورق سرد ( روغنی ) میباشد. علت تولید کالاهای بدون گل به دلیل مسایل محیط زیست میباشد و در آینده تمامی کالاهای گالوانیزه بدون گل خواهد بود. در کل سه نوع گل وجود دارد : مدل بی گل ( به انگلیسی : Zero Spangle ) ، مدل گل ریز ( به انگلیسی : Minimum Spangle ) و مدل گل دار ( به انگلیسی :RegularSpangle ).
مزایای ورقهای گالوانیزه چیست؟
استفاده از ورقهای گالوانیزه 10 فایده خواهد داشت که عبارتند از:
• 1-هزینه کمتر: برای انجام عملیات گالوانیزینگ، در مقایسه
با سایر روشهای معمول جلوگیری از خوردگی، نیاز به هزینه کمتری خواهد بود.
• 2- هزینه کمتر برای تعمیرات و نگهداری: حتی در شرایطی که انجام عملیات گالوانیزینگ در مقایسه با سایر روشهای جلوگیری از خوردگی، هزینه برتر است، اجرای آن به دلیل عدم نیاز به تعمیرات پرهزینه، توصیه می شود.
• 3- طول عمر زیاد: طول عمر ورقهای پوشش داده شده با روی در محیط های کاملا خورنده، در حدود20 تا 30 سال است.
• 4- اعتبار: استانداردهای مختلف در خصوص گالوانیزینگ ورقهای فولادی، درزمینه ایجاد پوششهای نازک بحث می کنند و این نشان دهنده آن است که طول عمر و نحوه عملکرد لایه روی، برای مصرف کننده قابل اعتماد است.
• 5- دوام پوشش: پوشش ایجاد شده از طریق گالوانیزه به دلیل داشتن یک ساختار متالورژیکی خاص، دارای مقاومت مناسب در برابر صدمات مکانیکی، سایش و خوردگی خواهد بود.
• 6- محافظت در برابر صدمات محیطی به صورت اتوماتیک: پوششهای گالوانیزه به دلیل آنکه در فولاد نفوذ کرده و به عنوان کاتد عمل می کنند، به همین دلیل خواهد توانست مقاطع ریز موجود در روی سطح فولاد را در برابر صدمات محیطی و خورندگی، محافظت نمایند.
• 7- محافظت کامل: پوشش ایجاد شده می تواند کلیه نقاط و
سطوح فولاد را اعم از گوشه ها، جاهای کوچک و فرورفتگیها پر نموده و از خوردگی آنها جلوگیری کند. در این زمینه هیچ پوششی بهتر از پوشش گالوانیزه عمل نخ
واهد کرد.
• 8- بازرسی آسان: پوشش گالوانیزه را به راحتی و بدون نیاز با هیچ آزمایش مخربی و تنها از طریق چشم می توان کنترل و بازرسی نمود (در شرایط خاص که نیاز به ارائه تضمین برای کنترل کیفیت است، نیاز به آزمایشهای مخرب می باشد). special uses .
• 9-رسیدن به هدف در زمان کوتاه: در صورتی که نیاز باشد از ورقهای گالوانیزه در محل استفاده شود، در این حالت نیاز به صرف زمان برای آماده سازی سطح، رنگ کردن و یا بازرسی نخواهد بود.
• 10-محافظت کامل توسط پوشش گالوانیزه: پروسه گالوانیزه وابسته به شرایط آب و هوائی نمی باشد.
مصرف ورق های گالوانیزه:
ورق های گالوانیزه مصارف بسیاری در صنایع مختلف داشته و زمانی از آن استفاده می شود که نیاز به کنترل خوردگی در آهن و فولاد باشد. برخی از موارد مصرف ورق های گالوانیزه به شرح ذیل می باشد:
کاربرد ردیف کاربرد ردیف
صنعت اتومبیل 1 صنعت کشاورزی 11
صنعت حمل و نقل 2 پانل های ساندویچی 12
در خودرو و کارخانجات 3 استفاده در رابیت های مصرف شده در سقوف 13
استفاده در مهندسی عمران و ساختمان 4 صنایع کاغذ و لوله 14
در ساخت سقف ها 5 یخچالها 15
در ساخت تانکهای ذخیره و بشکه ها 6 کابینت ها و قفسه ها 16
در سیستم های خنک کننده و تصفیه هوا 7 استفاده در جاهائی که نیاز به رنگ آمیزی است 17
مصارف خانگی 8 کانال ها و کابل ها 18
صنعت الکترونیک 9 تابلوهای راهنمائی 19
تئوری گالوانیزاسیون گرم
گالوانیزه گرم فرایندی است که طی آن قطعات تولید شده پس از غوطه وری در مذاب رویپوششی از روی خالص و یا آلیاژ روی آهن که با پیوند های متالورژیکی (فلز
ی)به فلز پایه ( آهن ) متصل می گردد .
در حال حاضر این فرایند به دو صورت گالوانیزه تر و خشک انجام می شود . در گالوانیزه تر، مخلوط کلرید امونیاکی روی در سطح مذاب پاشیده می شود و قطعات پس از انجام مراحل اماده سازی مستقیماً و همزمان با اغشته شدن به فلاکس وارد مذاب می شود .
در گالوانیزه خشک ، قطعات پس از انجام مراحل اماده سازی در محلول کلرید امونیاکی روی قرار گرفته و پس از اغشته شدن در خشک کن و در ادامه درون مذاب قرار می گیرند .
تاریخچه استفاده از گالوانیزه به سال 1724 باز میگردد. زمانی که یک شیمی دان فرانسوی به نام Melouin در آکادمی رویال فرانسه یک روش پوشش روی مذاب بر روی آهن را توصیف نمود.
در سال 1836 دیگر شیمی دان فرانسوی Sorel این موضوع را ادامه داد . وی برای پوشش دادن آهن توسط روی ابتدا آنرا نه بار در اسید سولفوریک تمیز کرد وسپس توسط فلاکس کلرید آمونیم آنرا آغشته و در مخزن روی مذاب قرار داد تا اولین قطعه فولادی گالوانیزه شکل گیرد .
گالوانیزه گرم به سبب اافزایش طول عمر قطعات از لحاظ بالا بردن مقاومت آنها در برابر خودگی شیمیائی و الکتروشیمیائی در بیشتر صنایع و بخصوص در نواحی که در معرض خوردگی هستند همواره مورد توجه صنعتگران می باشد .
سایر روش های گالوانیزه عبارتند از :
آبکاری روی Zinc plating ( روش الکترو شیمیائی)
پاشش مکانیکی روی Sheradising ( روش گرمایش پودر روی در درام )
پاشش گرمائی روی Zinc spray ( روش پاشش گرد روی از طریق گرمای سوختن )
پوشش با رنگ های غنی از روی Zinc rich paint
فرایند گالوانیزاسیون به روش غوطه وری در مذاب:
Degreasing چربی گیری
– حمام گرم از سود ( حدود 90 درجه سانتیگراد ) و یا ترکیبات خاص چربی گیر معمولاً در اولین ایستگاه فرایند گالوانیزه برای پاک کردن سطوح قطعات از رنگ ، روغن ، گریس و هر گونه ترکیبات الی دیگر مورد استفاده قرار میگیرد .
کاربرد ورق گالوانیزه در صنایع نفت و پالایشگاه
– ترکیبات دیگری که سطح را آلوده می کند و در این مرحله زدوده نمی شود را در مرحله بعدی ( اسید شوئی ) می زدایند .
– کلیه سطوح قطعه از لحاظ زدوده شده رنگ باید بطور دقیق کنترل شوند ، بعضی از انواع رنگ ها ممکن است به راحتی زدوده نشده ولازم باشد به ای
ن منظور نیازمند انجام عملیات مکانیکی ویژه مانند سند بلاست کردن باشند .
– قطعاتی که قرار است گالوانیزه شوند نیازمند هستند درحین فرایند اویزان نگهداشته شوند .
Loading – jigging بار گذاری – تعلیق
به این منظور باید اسبابی تدارک دیده شود
که قطعات را در مراحل اماده سازی و غوطه وری بطور معلق بتواند جابجا نماید .
– این نکته رانباید از خاطر دور کرد که هر گونه الودگی مانند علائم با رنگ ، گریس ، روغن و … قبل از شروع مراحل آماده سازی از سطح قطعات زدوده شود .
– نحوه قرارگیری و منافذ داخلی قطعات باید به نحوی باشد که محلول های شستشو و مذاب روی قادر باشد در تمام نواحی قطعه جریان یابد.
– اجزاء سازه ها در هنگام طراحی باید به نحوی پیش بینی گردد ناحیه ائی بن بست نباشد تا هوا ، محلول های شستشو( چربی گیر، اسید و فلاکس ) و در نهایت مذاب به آن دسترسی نداشته باشد .
– حتماً در ابتدا و حین فرایند طراحی و ساخت سازه ها با گالوانیزه کننده هماهنگی نمائید.
-Acid pickling اسید شوئی
– قطعات در این مرحله به منظور برداشتن زنگ ، پوسته و سایر اکسید های فلزی در حمام اسید کلریدریک غوطه ور می شوند
– سطح فولاد می بایست بطور کامل از این الودگی ها زدوده گردد تا مذاب روی قادر گردد با فولاد بطور کامل واکنش دهد .
– زنگ زدگی عمیق و سنگین را ممکن است نتوانیم به راحتی با روش اسید شوئی برداریم ، به همین دلیل شاید لازم باشد از سایر روش های مکانیکی به منظور تمیز کردن سطح قبل از اسید شوئی استفاده کرد .
– Pre-fluxing فلاکسینگ
– پس از اینکه قطعات اسید شوئی شدند در وان اب ابشوئی گردیده و در پایان مراحل اماده سازی در حمام گرم کلرید امونیاکی روی قرار گرفته و به ان اغشته می شوند .
– محلول کلرید امونیاکی روی سطح فولاد را برا
ی انجام واکنش با مذاب روی اماده می نماید .
– Hot dip galvanizing گالوانیزه گرم
– مذاب روی با سطح فولادی که در مراحل قبلی کاملاً تمیزشده است ، واکنش داده و لایه ائی از الیاژ روی – اهن را که پیوند بسیار قوی با س
طح فولاد برقرار کرده را تشکیل میدهد .
– پوشش گالوانیزه در 2 الی 3 دقیقه ابتدائی ورود به حمام مذاب تشکیل می شود که در هر حال به ضخامت فولاد بستگی دارد .
– Quenching خنک کردن
– پس از اتمام فرایند گالوانیزه گرم که با خروج قطعات از درون مذاب همراه است ، انها را بلافاصله در اب و یا محلول دی کرومات سدیم غوطه ور می کنند .
– عملیات غوطه وری در محلول دی کرومات سدیم موجب خنک شدن قطعات می گردد که به همین سبب به راحتی قابل انتقال بوده و سطوح نسبت به واکنش های بعدی غیرفعال گردیده و براق خواهد شد .
– Characteristics ویژگی ها
– لایه الیاژی روی اهن 80% الی 100 % پوشش را ممکن است ، شامل گردد .
– لایه های الیاژی روی اهن 250 برابر از فولاد سخت تر است
-Coating comparisons مقایسه پوشش
– ویژه گی های پوشش روی به روش گالوانیزه به روش غوطه وری گرم, hot dip galvanizing (HDG) در مقایسه با روش الکترولیز (zincelectroplating (ZEP)) و گالوانیزه پیوسته( galvanizing-(GC)continuous) ارجحیت دارد ، زیرا
1- پوشش گالوانیزه گرم ضخامت بیشتر و در نتیجه طول عمر بالغ بر 50 سال بدون زنگ زدن دارد .
2- پوشش گالوانیزه گرم سخت تر و 5 برابر مقاومت سایشی بیشتری نسبت به روش های دیگردارد .
ورق های گالوانیزه از وزن نسبی آهن پیروی می کنند که چگالی آن عدد دقیق 7/86 می باشد که بهتر است در محاسبات ورق های گالوانیزهایرانی 8 در نظر گرفته شود.
می توانید از جدول زیر برای دانستن وزن ورق گالوانیزه استفاده نمایید :
ردیف طول ورق گالوانیزه(میل) عرض ورق گالوانیزه(میل) ضخامت ورق گالوانیزه(صدم/میل) وزن(گرم) جدول وزن ورق گالوانیزه
جدول وزن ورق گالوانیزه
جدول وزن ورق گالوانیزه
جدول وزن ورق گالوانیزه
1 2000 1000 30 4800
2 2000 1000 40 6400
3 2000 1000 50 8000
4 2000 1000 60 9600
5 2000 1000 70 11200
6 2000 1000 80 12800
7 2000 1000 90 14400
8 2000 1000 100 16000
9 2000 1000 125 20000
10 2000 1000 150 24000
11 2000 1000 200 32000
12 2500 1250 30 7500
13 2500 1250 40 10000
14 2500 1250 50 12500
15 2500 1250 60 15000
16 2500 1250 70 17500
17 2500 1250 80 200000
18 2500 1250 90 22500
19 2500 1250 100 25000
20 2500 1250 125 31250
21 2500 1250 150 37500
22 2500 1250 200 50000
23 6000 1000 50 24000
24 6000 1250 50 30000
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:59 صبح
مقاله بازیهای رایانه ای تحت فایل ورد (word) دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بازیهای رایانه ای تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بازیهای رایانه ای تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بازیهای رایانه ای تحت فایل ورد (word) :
تالک
(( TALK ))
سختی : 1
جلا : مرواریدی تا چرب
سیستم تبلور : منوکلینیک
فرمول : Mg3Si4O10(OH)2
رنگ : توده تالک خاکستری تا سبز سفید یا سفید مایل به نقرهای پودر آن سفید رنگ است.
یک کانی سیلیکاته از دسته فیلوسیلیکاتها است و بلورهای آن بسیار نادرند. به دلیل سختی بسیار پائین (نرمترنی کانی جدول موس) بر روی پارچه اثر میگذارد. چگالی آن بین 2/7 تا 2/8 است. دارای رخ مشخص بوده و ورقههای نازک آن حالت نیمه شفاف داشته و تا حدی خم میشوند اما کشسان نیستند.
این کانی لمس چرب دارد. تالک در اسیدها حل نمیشود و قدرت هدایت الکتریکی و حرارتی پائینی دارد. در صورتی که متراکم و تودهای باشد به استاتیت ASteatite یا سنگ صابون شهرت دارد.
پیدایش: تالک در اثر دگرسانی سیلیکاتهای منیزیمدار مانند الیوین و پیروکسنها تولید میگردد. در سنگهای دگرگونی دیده میشود. ممکن است کانی سازنده اصلی سنگهای شیستی مانند شیست تالکها باشد.
در ایران: معادن تالک در اصفهان، تهران، لرستان و ;;; دیده میشوند.
کاربرد: این کانی در صنایع کاغذ، رنگ سازی، پلاستیکسازی و در تولید انواع سرامیکها به کار میرود.
ویژگی شناسایی: سختی 1 ، لمس چرب
نام تالک از واژهای قدیمی با منشاء نامعلوم (احتمالاً از واژه عربی طلق) گرفته شده است.
روشهای اکتشاف، استخراج و فرآوری تالک
تالک خالص از نظر شیمیایی بندرت در مقیاس صنعتی در طبیعت یافت می شود و معمولاً تمام تالک استخراج شده از معادن ناخالص می باشد ولی با استفاده از فلوتاسیون یا دیگر روشهای کانه آرائی، بدست آوردن کانی تالک خالص امکان پذیر است.
در ایران اکتشاف و استخراج تالک حدودا از سال 1345 آغاز گشته ولی تا پیش از سال 1364 بررسی زمین شناسی و اکتشافی منظمی بر روی هیچ یک از معادن تالک صورت نگرفته است.
روشهای عمده استخراج تالک
روشهای عمده استخراج تالک بهصورت روباز، معدنکاری دستی، حفاری و انفجار، تسمه نقاله یا کامیون و به ندرت به صورت زیرزمینی استخراج می شود.
استخراح تالک عمدتا از معادن روباز صورت میگیرد و هر چند در استخراج این ماده معدنی به ماشین آلات و تجهیزات خاصی نیاز ندارد ولی از آنجاییکه تالک مرغوب بایستی تقریبا سفید و عاری از مواد ساینده باشد لذا در استخراج آن بایستی دقت کافی صورت گیرد.
به منظور انتخاب یک روش استخراج مناسب باید اطلاعات زمینشناسی کانسار از قبیل وضعیت توده معدنی، شکل، شیب، اندازه، معیار و توزیع کانی، مورد توجه قرار گیرند. همچنین دادههای زمینشناسی و معدنی کانسار از قبیل وضعیت سنگ معدنی و سنگهای درونگیر، گسلها، درزها و عوامل تکتونیکی و نیز آبهای سطحی پتانسیل فشارهای طبقات مدنظر قرار داده شوند استخراج نمیشود و با ایجاد یک ترانشه، برداشت درطول آن انجام میگردد. عموما پس از باطله برداری با استفاده از بولدوزر کف معدن را تسطیح (که عموما پایینتر از سطح فوقانی ماده معدنی است) میکنند. سپس با دقت و حوصله قسمت اعظم و مغز عدسی را توسط ماشین آلات معدنی استخراج مینمایند. و توسط کارگر و کلنگ و بیل و فرغون باقیمانده تالک را از گوشه و کنار عدسی کنده و خرد و کلوخه مینمایند.
نظربه اینکه خلوص تالک بسیار اهمیت دارد، بهترین روش استخراج پلهای و انتخابی میباشد. بطور کلی روشهای استخراج تالک بشرح زیر هستند:
•روش ترانشهای
با مواد ناریه
با ماشین آلات معدنی
•روش بلوکی
با مواد ناریه
با ماشین آلات معدنی
•روش پلهای
با مواد ناریه
با ماشین آلات معدنی
•روش زیرزمینی
با استفاده از چوب بست و الوار
•روش پیکور و نیروی کار
اطلاعات جنبی شامل شرایط اجتماعی و طبیعی، به منظور تعیین اثرآنها بر روی روش استخراج انتخابی باید مورد ارزیابی قرار گیرند و در فعالیت فاکتوهای مالی و اطلاعات اقتصادی و فنی که در تعیین روش استخراج میتوانند تاثیر مهمی داشته باشند، باید مورد مطالعه قرار گیرند.
با توجه به ژنز و نحوه تشکیل کانسارهای تالک، کانسنگ، و سنگهای دربرگیرنده آن که دارای شکتسگیهای فراوان بوده و پایداری چندانی ندارند و به علاوه معمولا عمق پیدایش این کانسارها زیاد نیست و همچنین با توجه به نرمی تالک، استخراج از معادن تالک عمدتاً به صورت روباز و اغلب بدون استفاده از مواد ناریه و به کمک ماشین آلات معدنی نظیر بولدوزر ولودر انجام میگیرد.
در حال حاضر استخراج از معادن تالک با روشهایی که معدن کاری بسیار متنوع و روشهایی دقیق روباز تا شیوههای پیچیده و دقیق زیرزمینی و همراه با استفاده از نیروی چوب بست و الوار صورت میگیرد. روشهای روباز بسیار گسترده و 75 درصد از تولیدات جهانی با این شیوه انجام میپذیرد.
برای استخراج تالکهای ورقهایی که به صورت استثنایی و زیادی لیز هستند از چوب بست و الوار استفاده میشود. کانساهای تودهای، بلوکی و قطعهای و سخت نیاز به حفاری گسترده و انفجار دارند. در حالتی که استخراج ماده معدنی در ابعاد تکه ای و ابعاد بزرگتر مورد نظر باشد، انفجار به حداقل رسانده میشود.
برای تهیه تالک مرغوب و قابل استفاده برای موارد مخصوص، شرط آن است که درجه خلوص بالایی داشته و فاقد مود زاید باشد. به همین جهت بهرهبرداری از معادن تالک برای این منظور با دقت و ظرافت زیادی باید انجام گردد که خود موجب کاهش راندمانهای تولید میگردد.
متاسفانه در کشور ما توجه چندانی به رعایت مسائل فنی و ایمنی در حین کار نمیگردد.
روشهای عمده اکتشاف تالک
بهترین روش جهت اکتشاف کانسارهای تالک، ترکیبی از ارزیابیهای ژنتیکی و نحوه پیدایش کانسار، ارزیابیهای ساختمانی و آنالیز نمونههای خاک توام با متدهای مینرالوژیکی است.
افزایش روز افزون تقاضای تالک و مشکلات کشف نهشتههای کانسارهای در اعماق زیاد، اهمیت لزوم توسعه روشهای پیجویی تالک را ایجاب مینماید.
بطور کلی با توجه به نحوه جایگیری و ژنز مواد معدنی مختلف، روشهای متفاوتی برای اکتشاف کانسارهای آنها در نظر گرفته میشود. روشهای معمول اکتشاف مواد معدنی عبارتند از: پیجویی های صحرایی، متدهای ژئوشیمیایی، روشهای ژئوفیزیکی، مطالعات کانیشناسی، مطالعات ساختاری و تکتونیکی، ارزیابیهای ژنتیکی انواع روشهای نمونهبرداری، حفاری، تراشهزنی و روشهای سنجش از دور (استفاده از تصاویر ماهوارهای)
در ارتباط با کانسارهای تالک روشهای مختلف اکتشافی اعمال گردید، که یکسری از آنها موفقیتآمیز نبوده است.
در زیر تعدادی از روشهای اکتشاف تالک بررسی میشود.
الف – روش پیجویی ژئوشیمیایی
پیجویی کانسارهای پنهان تالک از طریق نقشه برداری ژئوشیمیایی خاک بر روی برخی از کانسارهای تالک درارتباط با سنگهای کربناتی انجام گرفت.ت به دلیل فقدان هالههای ژئوشیمیایی در رخنمونهای تالک و به دلیل این واقعیت که رگههای تالک معمولا ابعاد کوچکی دارند، بنابراین این متد پیجویی تالک مناسب نیست. از طرف دیگر در ارتباط با تالک شیستها و سنگهای میزبان چون تفاوت بین آنها غیر مفید میباشد. لذا این روش برای ردیابی عناصر موجود مناسب نمیباشد.
متد پیجویی و اکتشاف ژئوشیمیایی رودخانهای جهت تالک نیز پیشنهاد نمیگردد زیرا خاصیت هیدروفوبیسیته تالک باعث میشود که تالک در رسوبات رودخانهای فعال پیدا نشود. آنالیز رسوبات رودخانهای غیر فعال نیز نتایج متفاوت داده است.
ب – روش مینرالوژیکی و آنالیز نمونههای خاک
آنالیز مینرالوژیکی خاکها برای تعیین تالک هوا زده در خاکهای برجا، در پیجویی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. یکی از خصوصیات مهم تالک این است که به شدت درمقابل هوازدگی شیمیایی مقاوم است در نتیجه تشکیل دهنده اصلی خاکهای سطحی میباشد. مقاومت تالک در مقابل هوازدگی شیمیایی نسبت به کانیهایی که از نظر فراوانی مطابق تالک هستند، نظیر کلریت و میکا باعث غنی شدگی تالک در ذرات رسی خاکها شده است. حتی دراین اندازهها تالک به صورت کریستالین باقی میماند. هاله تالک در خاکها و پراکندگی آن براثر جابجایی در طول هوازدگی، بطور معمول در دامنهها، بسته به درجه هوازدگی و درجه سطوح سراشیبی تا ده ها متر مشاهده میگردد.
همان گونه که در بالا ذکر شد تالک یکی از تشکیل دهندههای اصلی خاکهای سطحی میباشد. در نتیجه حتی مقادیر کمی از نمونههای خاک که توسط انکسار اشعه مورد تجزیه قرار گرفته باشد میتواند برای تعیین تالک موثر واقع شود. این متد امکان تعیین کانسارهای پنهان تالک را در مناطقی که دارای پتانسیل میباشد، فراهم میسازد. این روش بطور موفقیت آمیزی درکانسارتالک رابن والد واقع در اتریش بکار برده شده است.
آنالیز شیمیایی تالک معمولا با بررسیهای دیفراکتومتری اشعه ایکسپ تکمیل میگردد (یا فلوئورسانس اشعه X ) این روش برای شناسایی میکروسکوپ شامل Electron diffraction selected area استفاده میشود. توزیع اندازه ذرات معمولا با روشهای ترسیمی تعیین میگردد. سطح مخصوص با متدهایی که بر مبنای میزان جذب گاز نیتروژن است، تعیین میشود.
در مورد کانسارهای تالک در ارتباط با سنگهای اولترامافیک میتوان گفت، از نظر ترکیب شیمیایی و مینرالوژیکی، این
کانسارها محتوی مقادیر متفاوتی از تالک، کانیهای سرپانتین، آمفیبول ها و کربنات ها هستند. از نظر شیمیایی ترکیب تالک برای این نوع کانسارها شناسایی شده است. تالک در این نوع کانسارها آهن زیادتر و مقدار نیکل بیشتر در مقایسه با تالکهایی نشان میدهد که در سنگ میزبان کربناتی هستند. از طرفی Cr در این نوع کانسارها فروان است.
ج- روش پیجویی ژنتیکی همراه با مطالعات ساختمانی و تکتونیکی:
یکی از موفق ترین روشهای اکتشاف نهشتههای تالک، مطالعات روی ژنز کانسار تالک همراه با تجزیه و تحلیل ساختار مناطق اطراف میباشد. این روش، انتخاب مناطق مورد نظر را جهت اکتشافات کانسار امکانپذیر میسازد.
بعنوان مثال در کانسارهای تالک مرتبط با سنگهای اولترامافیک، تالک عموما در شکستگیها و درزها در حاشیه سنگهای اولترامافیک متمرکز میگردد. در مورد کانسارهای تالک در ارتباط با سنگهای میزبان کربناتی، این نوع کانسارها به سنگهای دولومیتی و منیزیتی مربوط میگردند.
منیزیت توسط تالک در محیط غنی از محلولهای جایگزین شده و باعث تشکیل تالک در حاشیه شکستگی سنگهای میزبان هستند که امکان حرکت محلولهای هیدروترمال بخصوص سیلیس را در سیستم کربناتی سبب میگردد. سیستم باز شکستگیها شرایط را برای تبدلیل به آب در ادامه فرآیند تشکیل تالک فراهم مینماید.
با توجه به بررسی روشهای فوق و کلا آزمون روشهای مختلف اکتشاف کانسارهای تالک، به نظر میآید تنها متد موفق ترکیبی از ارزیابی ژنتیکی و نحوه پیدایش کانسار و ارزیابیهای زمینشناسی ساختمانی و آنالیز نمونههای خاک توام با متدهای مینرالوژیکی است.
مصارف مهم تالک
مهمترین مصارف تالک بدین صورت میباشد که کاغذ سازی 42 درصد، پلاستیک 92 درصد ، سرامیک 21 درصد ، رنگ سازی 85 درصد ، پوشش بام 54 درصد ، دارویی 2 درصد ، لوازم آرایشی 2 درصد و لاستیک ، خوراک دام ، کنترل آلودگی ، پولیش و کشاورزی کاربرد دارد.
کاغذ سازی
از تالک در سه مرحله در ساخت کاغذی میتوان استفاده کرد پرکننده ، کنترل ناهمواری و روکش. 42 درصد تالک تولیدی جهان در کاغذ سازی به مصرف میرسد. بخش اعظم تالک در کاغذ سازی به عنوان ماده پرکننده استفاده میشود. میزان تالک مصرفی در صنعت کاغذ سازی در سال 1994 بالغ بر 27 میلیون تن گزارش شده است. در آمریکا به دلیل فراوانی کائولن مورد نیاز برای صنعت کاغذ سازی مصرف کائولن در این صنعت بیشتر از تالک بوده و در اروپا مصرف تالک بیشتر است.
مزایای استفاده از تالک به جای کائولین به عنوان پرکننده عبارتند از بهبود حالت نرمی ، تخلخل ، ماتی، سایش و اندیس زردی. از تالک به دلیل شکل صفحهای و شفافیت بسیار خوب به عنوان روکش کاغذ استفاده میشود. استفاده از تالک به عنوان روکش موجب ویژگیهایی در کاغذ میشود که عبارتند از گلاسه ، نرمی ، کاهش اصطکاک و افزایش کیفیت چاپ استفاده از تالک و یا کائولین به عنوان روکش بستگی به قیمت این دو نوع ماده معدنی دارد. بیش از 90 درصد تالک استفاده شده در آمریکای شمالی در کاغذ سازی به منظور کنترل ناهمواری و کاهش چسبندگی است.
سرامیک
21 درصد تالک تولیدی جهان در ساخت انواع سرامیکها به مصرف میسرد. از تالک به دلیل دارا بودن ضریب انبساط و انقباض مناسب ، ضریب پخش خوب و ارزانی قیمت در انواع سرامیکها استفاده میشود. در بدنه (بیسکویت) سرامیکهای سنتی از تالک به میزان 30 تا 60 درصد استفاده میشود. در سرامیکهای پیشرفته از تالک نیز استفاده ویژه میشود.
سرامیکهای استاتیت که به عنوان عایقهای الکتریکی استفاده میشوند، از تالک 10 درصد کائولین و 10 درصد کربنات باریم در دمای 1349 – 1355 درجه سانتیگراد (12-13 ساعت) ساخته میشود. سرامیکهای کوردیریت به دو روش ساخته میشوند. مخلوط 44 درصد تالک خالص ، 41 درصد کائولین و 15 درصد اکسید آلومینیوم و یا 50 درصد کائولین و 50 درصد کلریت غنی از منیزیم.
پلاستیک
29 درصد تالک تولیدی جهان در پلاستیک به عنوان ماده پرکننده استفاده میشود. در صنعت پلاستیک سازی به دلیل شکل ، اندازه ، مقاومت حرارتی و شکل پذیری تالک از آن به عنوان ماده پرکننده استفاده میشود. تالک به منظور افزایش مقاومت مکانیکی و بالا بردن کیفیت سطح (کاهش خراشیدگی) ، به پلی پروپیلن (pp) افزوده میشود. در اتومبیل از پلاستیکهای مخصوص با عنوان پلاستیکهای حرارتی مهندسی (ETP) استفاده میشود. کاربرد دیگر تالک در پلاستیک به منظور جلوگیری از گرفتکی و چسبندگی در پلاستیک است.
بهینه سازی مصرف سوخت
چکیده
با توجه به افزایش مصرف انرژی، محدود بودن منابع طبیعی، حرکت در راستای طرح توسعه پایدار و حفظ محیط زیست بایستی تا حد امکان از هدر رفتن و تلف شدن انرژی جلوگیری شود. در این تحقیق کارهایی که بایستی در این زمینه انجام بگیرد مورد بررسی قرار گرفته و نمونههایی از کارهایی که میتوان انجام داد به تفضیل ارائه شدهاند. از جمله کارهای علمی و کاربردی میتوان به موارد زیر اشاره کرد: 1- استفاده از تکنولوژیهای جدید و مواد اولیه بهتر و سازگار با محیط زیست. 2- استفاده بهینه از مواد و بازیابی آنها در صنایع مختلف. 3- بهینهسازی واحدهای صنعتی و تولیدی. 4- بالا نگهداشتن قیمت انرژی. 5- یافتن کاربردهای جدید برای موادی که به وفور یافت میشوند و فعلاً کم مصرف هستند. 6- استفاده از انرژیهای نو و تجدیدپذیر. 7- آموزش مصرف انرژی به افراد از طریق رسانههای ارتباط جمعی. 8- توسعه فرهنگ عامه مردم در جهت مصرف کمتر و بهینه از انرژی.
مقدمه
کشور پهناور ایران دارای منابع و ذخایر بزرگ انرژی است. در حال حاضر تعداد 85 میدان نفتی کشف شده در کشور وجود دارد. از لحاظ ذخایر گازی، ایران دومین مقام را در جهان دارد. ذخایر گازی باقیمانده در ایران در حدود 2616 تریلیون متر مکعب میباشد. منابع دیگر انرژی مثل ذغال سنگ و … نیز در کشور وجود دارد. با توجه به افزایش مصرف انرژی، محدود بودن منابع طبیعی، حرکت در راستای طرح توسعه پایدار و حفظ محیط زیست بایستی تا حدامکان از هدر رفتن و تلف شدن انرژی جلوگیری شود. برای این منظور بایستی در زمینه استفاده بهینه از منابع انرژی در کشور قدم هایی برداشته شود.
واژه بهینهسازی ترجمه کلمه optimization است که در ریاضیات مفهوم خاص خود را دارد و در کشور ما نیز در زمینه های مختلف از جمله انرژی مورد استفاده قرار گرفته است. بهینهسازی مصرف انرژی برای یک فرایند میتواند به صورت موضعی (Local) و یا بصورت جامع (Global) برای یک سیستم که متشکل از چندین فرایند است، انجام شود[1]. بر اساس تئوری بهینهسازی، نتیجه بهینهسازی برای چندین فرایند به صورت جداگانه الزاما برابر با نتیجه بهینهسازی به صورت جامع نیست و
بنابر تعریف، بهینهسازی به صورت جامع میتواند در برگیرنده ترکیبی از دو فرایند و یا چندین فرایند باشد. اعمال بهینهسازی بصورت جامع نیاز به درک صحیح دینامیک انرژی بری تجهیزات هر یک از فرایندها دارد و به مراتب پیچیدهتر از به کارگیری روش بهینه سازی موضعی میباشد. روشهای کنترل که بر اساس دینامیک انرژی بری و نظارت بر تمامی فرایندها کار میکنند و یا تکنولوژیPinch که مبتنی بر اصل کاهش مصرف انرژی از طریق ترکیب فرایندها و یا Process integration است، از جمله روشهای بهینه سازی به صورت جامع هستند[2].
به غیر از تقسیمبندی روشهای بهینهسازی به موضعی و جامع، تقسیمبندی دیگری نیز وجود دارد که بر اساس هزینه های لازم برای انجام بهینهسازی میباشد و عبارتند از روشهای با هزینه پایین یا بدون هزینه، روشهای با هزینه متوسط و روشهای با هزینه بالا. از روشهای بدون هزینه می توان به موارد زیر اشاره کرد: انتخاب سوخت و یا حامل انرژی بهتر، تنظیم ساعات کاری، تنظیم نورپردازی، تنظیم دمای سیستم آبگرم، تنظیم فشار در سیستمهای هوای فشرده و [2]….
در این تحقیق کارهایی که میتواند در زمینه کاهش مصرف انرژی مفید واقع شود در چند گروه دستهبندی شده و در هر مورد مثالهایی که از روشهای گفته شده استفاده کردهاند و نتیجه مطلوب گرفتهاند بیان شده است.
پیشنهادات برای کاهش مصرف انرژی
کارهایی که میتوان برای کاهش مصرف انرژی پیشنهاد داد به شرح زیر میباشند.
1- استفاده از تکنولوژیهای جدید و مواد اولیه بهتر و سازگار با محیط زیست
یکی از مواردی که باعث کاهش مصرف انرژی می شود استفاده از تکنولوژیهای جدید و مواد اولیه با کیفیت بالا میباشد. اکثر واحدهایی که در کشور وجود دارند قدیمی بوده و نشتیهای زیادی در قسمتهای مختلف آنها وجود دارد یا راندمان آنها پایین است و بعضی وقتها کیفیت محصولات تولیدی قابل قیاس با مشابههای خارجی نیست. لذا بهتر است در مورد صنایع موجود در کشور بررسیهای علمی و دقیقتر انجام گیرد تا واحدهایی که انرژی بالایی مصرف میکنند شناسایی شوند و در راه تغییر فرایند و کارهای دیگر اقدام شود. از جمله کارهایی که در کشورهای مختلف در این زمینه انجام شدهاست میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1-1- استفاده از MDEA (متیل دی اتانل آمین) در صنایع پالایش گاز و شیرینسازی آن: در صورت استفاده از این ماده، ظرفیت واحد بالا، انرژی مورد نیاز کم و در نتیجه کاهش سرمایهگذاری را باعث میشود. این آمینها میتوانند تا غلظتهای بالای 50% مورد استفاد قرار گیرند ولی آمینهای خیلی خورنده مثل MEA و DEA حداکثر تا غلظتهای به ترتیب 15 و 30% میتوانند مورد استفاده قرار گیرند. آمینهای بر پایه MDEA در غلظتهای بالا فعالیت بیشتری برای حذف گازهای اسیدی دارند. بنابراین هر گالن از محلول حجم بالایی از گاز را تصفیه خواهد کرد. همچنین اپراتورها میتوانند جریان برگشتی را کم کنند و در نتیجه توان کمتری برای کار پمپها لازم است. همچنین در ریبویلر به خاطر اینکه انرژی کمتری برای شکستن پیوند بین آمین و گاز اسیدی لازم است، انرژی کمتر مصرف می شود. انتخاب پذیری بالای MDEA باعث صرفهجویی در مصرف انرژی میشود و نیز به علت خاصیت خورندگی کم آن، طول عمر تجهیزات افزایش مییابد و هزینههای نگهداری نیز کمتر می شود. برای مثال واحدی را در نظر بگیرید که از حلال MDEA برای تصفیه MM scfd 60 گاز طبیعی و حذف سولفید هیدروژن تا کمتر از ppm 4 استفاده میکند. در این حالت 9 میلیون Btu بر ساعت انرژی مصرف می شود. اگر از DEA استفاده شود برای تصفیه MM scfd 45 مقدار انرژی مصرفی 16 میلیون Btu بر ساعت خواهد بود. مشاهده می شود که در استفاده از MDEA، 33% گاز بیشتر با 56% انرژی کمتر تصفیه میشود و در صورت تبدیل واحد از DEA به MDEA، ظرفیت واحد از 75 به 90 افزایش مییابد ]3[. خوشبختانه در پالایشگاه گاز در عسلویه نیز از این ماده استفاده میشود.
1-2- استفاده از لامپهای گوگردی: که در محیطهای شهری و هم صنعتی کاربرد خوبی دارند و از لامپهای فلورسنت روشنایی بیشتر و بازده بیشتری دارند. از جمله ایرادهای این محصولات، سمی بودن ترکیبات گوگرد در اثر شکستن و آلوده کردن محیط زیست است. بنابراین آنها در یک محفظه شیشهای محکم تعبیه شدهاند ]4[.
1-3- استفاه از شیشههای دوجداره، پنجرههای PVC و عایق کردن درز پنجرهها: عامل اتلاف گرما و سرما در منازل در زمستان و تابستان پنجرهها هستند که محل تعبیه، تعداد و نوع آن مهم است. در این زمینه مدلسازیهای کامپیوتری و شبیهسازیهایی انجام شدهاست. جدیدترین این تحقیقات، تک
استفاده از میکرو ویو برای گرم کردن مواد شیمیایی که علاوه بر کاهش مصرف انرژی، سازگار با محیط زیست نیز میباشد ]5[.
تولید اتیلن گلیکول و پروپیلن گلیکول به روشی که حداقل انرژی را مصرف می کند. با استفاده از این روش 32 تریلیون بیتییو انرژی صرفهجویی میشود ]6[.
2- استفاده بهینه از مواد و بازیابی آنها در صنایع مختلف
در بیشتر صنایع کشور به خاطر ناقص انجام گرفتن واکنشها، قدیمی بودن دستگاهها، تکنولوژیهای قدیمی و تخصصی نبودن مسئولیتها مواد با ارزش زیادی در پسابهای واحدها وارد شده و دور ریخته میشوند. در این زمینه هم میتوان با انجام تحقیقات لازم اقدام به بازیابی این مواد کرد. از کارهای انجام گرفته در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
2-1- بازیابی فلزات با ارزش از کاتالیزورهای مستعمل: سالیانه مقدار زیادی از کاتالیزورهای مورد استفاده در صنایع پالایشگاهی و پتروشیمیها به صورت مستعمل انبار میشوند که دارای فلزات با ارزشی همچون پلاتین، کبالت، مولیبدن و … میباشند. این فلزات قابل بازیابی بوده و بازیافت آنها از لحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه است و با احداث واحدی میتوان این کار را انجام داد. در کشورهای مختلف شرکتهایی وجود دارند که به این کار مشغول هستند ]7[.
2-2- بازیابی و استفاده مجدد متانول مصرفی: سالانه حدود 198 میلیون کیلوگرم متانول سمی در آمریکا تولید می شود. برای مثال در واحد خالصسازی پروکسید هیدروژن FMC توانستهاند با استفاده از روش تقطیر بخار تا 90% متانول را از پساب بازیابی کنند. استفاده از این روش باعث کاهش تولید پسابهای حاوی متانول در حدود 2/2 میلیون پوند بر سال با کاهش مصرف انرژی در حدود 2/19 بیلیون Btu بر سال شده است. بعلاوه این سیستم باعث شده است تا شرکت FMC در هزینه عملیاتی سالیانهاش 5/1 میلیون دلار صرفهجویی کند. شواهد نشان می دهد که در جاهای دیگر نیز می خواهند از این تکنولوژی استفاده کنند ]8[.
2-3- مصرف بهینه مواد اولیه در صنایع کاغذسازی: معمولا برای ساخت یک تن کاغذ حدود 2 تا 5/3 تن درخت یا چوب مرغوب لازم است. صنایع کاغذسازی در جهان پنجمین مصرف کنده صنعتی انرژی هستند. آب نقش مهمی در صنایع کاغذسازی دارد و بطور عمدهای آب در این صنعت مصرف میشود که خود باعث آلودگی آب و هوا می شود. به همین دلیل تولید کنندگان کاغذ در فکر راهی برای کاستن از انرژی مورد استفاد و آلودگی کمتر هستند.
3- بهینهسازی و مدل کردن واحدهای صنعتی و افزودن تجهیزات اضافی
در این زمینه میتوان با انجام تغییراتی در واحد و یا اضافه کردن تجهیزاتی و یا انجام کارهایی مثل شبیهسازی، مدلسازی و کنترل واحدها در مصرف کمتر انرژی، کیفیت بالای محصولات و حداقل کردن هزینهها قدم برداشت. در اغلب واحدهای شیمیایی که واکنشهای شیمیایی صورت میگیرد برای بهینه کردن انرژی باید سعی شود که واکنشها تا حد امکان در جهت کامل شدن پیش بروند و از دیگر پارامترها هم مدیریت انرژی است که با مشاهدات و کنترلهای خود میتواند فرایندهای
پیچیده صنعتی را در جهت بهینه شدن پیش ببرد (مثل انتخاب سیستم، پارامترهای فرایند که باید نشان داده شوند، تجهیزات اندازهگیری که باید استفاده شوند و … ). پارامترهای دیگری مثل برنامه کمکهای مالی دولت از دیگر راهکارهای بهینهسازی انرژی است. یک اصل کلی برای بهتر شدن کنترل فرایندها این است که کیفیت باید بهتر شود. در 30 سال گذشته به دلیل تمهیداتی که در زمینه محیط زیست و همچنین بازدهی انرژی صورت گرفته، تقریبا مصرف انرژی نصف شده است. در زیر به چند مورد از کارهای انجام شده در این زمینه اشاره میشود:
3-1- بهینهسازی مصرف انرژی در برجهای تقطیر: در صنعت نفت، برج تقطیر یا واحد تقطیر یکی از کلیدیترین واحدهای مصرف کننده انرژی است که به وسیله شبیهسازیها و مدلهای کامپیوتری میتوان مصرف انرژی را در این بخش به حالت بهینه درآورد. امروزه کاهش مصرف انرژی در عملیات تقطیر در کاهش قیمت تمام شده محصولات بیشتر موثر است ]9[. با توجه به روشهای مختلف موجود میتوان کلیه فعالیتها در این رابطه را به سه گروه تقسیمبندی کرد.
الف- روشهایی که سرمایه مورد نیاز آنها کم است: مثل جریان برگشتی به برج، محل ورودی خوراک، بهبود در تعمیرات و روشهای تعمیراتی، فشار داخل برج (فشار عامل مهمی است که با توجه به دمای آب خنک کننده در دسترس جهت میعان بخارات بالاسری انتخاب میگردد. عملیات تقطیر در فشارهای پایین مطلوبتر است. پس در فصل زمستان و فصل بارانی بعلت کاهش دمای محیط و افت دمای برج آب خنک کننده میتوان فشار برج را کاهش داد).
ب- روشهای با سرمایهگذاری متوسط: مثل استفاده از روشهای بازیافت اتلاف حرارتی، عایق کاری، جابجایی سینیها با تجهیزات موثر مشابه ( آکنده های با کارایی بیشتر، با ارتفاع معادل کمتر و افت فشار کمتر).
ج- روشهای با سرمایهگذاری بالا: این روشها منجر به بازیافت انرژی زیادتری نسبت به دو مرحله قبل میشوند که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد. بهینهسازی یا تعویض سیستم کنترل و ابزار دقیق، میعان دو مرحلهای در بخش بالا سری ( در این روش مرحله اول جهت حصول به میعان کافی برای جریان برگردان انجام میگیرد و مرحله دوم جهت خنک کردن و استصال محصول کافی مورد استفاده واقع میشود).
3-2- اضافه کردن تجهیزاتی برای برای بازیابی انرژی: در بیشتر صنایع میتوان با افزودن تجهیزاتی انرژی قابل ملاحظهای را بازیابی کرد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
3-2-1- استفاده از توربو اسکرابرها در خروجی دودکشهای صنعتی: این دستگاه به طور همزمان ذرات ریز را میگیرد، گاز SO2 را جذب میکند و حرارت گازهای خروجی را بازیابی میکند. این سیستم شامل فیلتری است که در حین عمل احتراق که گازها به همراه دود در حال خارج شدن از دودکش هستند SO2 را جذب میکند و گرمای آن را هم از طریق سنسورهای گیرنده حساس گرما به قسمتهای دیگر دستگاه که نیاز به انرژی گرمایی دارند، میرساند ]10[.
3-2-2- استفاده از تکنولوژی HBT (Hydro Ball Technics) برای مبدلهای لوله-پوسته: در مبدلهای لوله-پوسته، در قسمتهای مختلف خواه ناخواه مقداری انرژی گرمایی به هدر میرود. تحقیقات نشان داده است که هرچه ضخامت لولهها بیشتر و درصد مکش هم بیشتر شود گرمای بیشتری در این واحدها به هدر میرود. پس هم باید روی طراحی و هم استحکام و دوام این قسمتها برای بهینهسازی انرژی دقت بالایی منظور شود. یکی دیگر از موارد، رسوب ناخالصیها درون لولههاست که این خود سرعت انتقال گرما را کاهش میدهد و ما مجبور هستیم انرژی بیشتری مصرف کرده و بازدهی کمتری داشته باشیم. در این
موارد هم اتلاف توان بیشتری داریم و هم زمان برای واکنش شیمیایی و عملیات زیادتر از حد معمول میشود. در تکنولوژی HBT توپهای اسفنجی در درون لولههای کندانسور نصب میشود تا ناخالصیهای سیال در حال گردش را بگیرد و حکم یک فیلتر را دارد و از ته نشین شدن و رسوب این مواد در بدنه داخلی لوله جلوگیری میکند و بنابراین ریت حرارتی خوبی داریم و از هدر رفتن انرژی جلوگیری می شود. این مواد براحتی قابل جداسازی هستند و نصب و برداشتن آنها هم کار سختی نیست. از مزایای این تکنولوژی میتوان به این موارد اشاره کرد: درصد بیشتر تبدیل انرژی، بازده بیشتر تجهیرات عمل کننده، جلوگیری از خوردگی لولههای کندانسور، امکان ساختن کندانسورهایی با لوله هایی طویلتر در جریانهای شیمیایی.
ضمناً این سیستم با کنترل PLC-GSM کار میکند. در حین عملیات هیچ دستگاهی از کار نمیافتد. به هیچ پمپی نیاز نیست و کمبود آب برای فرایند حس نمی شود ]11[.
3-2-3- بازیابی حرارت از گازهای حاصل از دودکشها: برای این منظور یک روش استفاده از مبدلهای حرارتی است. این مبدلها مستقیما در داخل دودکش بویلر قرار داده میشوند و از انرژی حرارتی گازهای حاصل از احتراق برای گرم کردن آب ورودی بویلر استفاده میکنند و دمای آنرا از 180 درجه فارنهایت به 298 درجه میرسانند و دوباره وارد ریبویلر میکنند. شکل (1) انرژی بازیابی شده و صرفهجویی در مصرف سالیانه سوخت را نشان میدهد. شکل (2) شمای کلی بویلر دارای قسمت بازیابی حرارت از گازهای دودکش را نشان می دهد. مبدل حرارتی در این حالت economizer گفته میشود. برای
نصب اینها، لولهکشی، شیرها و تجهیزات کنترلی لازم است. economizer یک مبدل حرارتی گاز به مایع است ]12[.
شکل 1- انرژی بازیابی شده و صرفهجویی در مصرف سالیانه سوخت بر حسب بخار تولیدی
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:59 صبح
مقاله بازیهای رایانه ای تحت فایل ورد (word) دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بازیهای رایانه ای تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بازیهای رایانه ای تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بازیهای رایانه ای تحت فایل ورد (word) :
تالک
(( TALK ))
سختی : 1
جلا : مرواریدی تا چرب
سیستم تبلور : منوکلینیک
فرمول : Mg3Si4O10(OH)2
رنگ : توده تالک خاکستری تا سبز سفید یا سفید مایل به نقرهای پودر آن سفید رنگ است.
یک کانی سیلیکاته از دسته فیلوسیلیکاتها است و بلورهای آن بسیار نادرند. به دلیل سختی بسیار پائین (نرمترنی کانی جدول موس) بر روی پارچه اثر میگذارد. چگالی آن بین 2/7 تا 2/8 است. دارای رخ مشخص بوده و ورقههای نازک آن حالت نیمه شفاف داشته و تا حدی خم میشوند اما کشسان نیستند.
این کانی لمس چرب دارد. تالک در اسیدها حل نمیشود و قدرت هدایت الکتریکی و حرارتی پائینی دارد. در صورتی که متراکم و تودهای باشد به استاتیت ASteatite یا سنگ صابون شهرت دارد.
پیدایش: تالک در اثر دگرسانی سیلیکاتهای منیزیمدار مانند الیوین و پیروکسنها تولید میگردد. در سنگهای دگرگونی دیده میشود. ممکن است کانی سازنده اصلی سنگهای شیستی مانند شیست تالکها باشد.
در ایران: معادن تالک در اصفهان، تهران، لرستان و ;;; دیده میشوند.
کاربرد: این کانی در صنایع کاغذ، رنگ سازی، پلاستیکسازی و در تولید انواع سرامیکها به کار میرود.
ویژگی شناسایی: سختی 1 ، لمس چرب
نام تالک از واژهای قدیمی با منشاء نامعلوم (احتمالاً از واژه عربی طلق) گرفته شده است.
روشهای اکتشاف، استخراج و فرآوری تالک
تالک خالص از نظر شیمیایی بندرت در مقیاس صنعتی در طبیعت یافت می شود و معمولاً تمام تالک استخراج شده از معادن ناخالص می باشد ولی با استفاده از فلوتاسیون یا دیگر روشهای کانه آرائی، بدست آوردن کانی تالک خالص امکان پذیر است.
در ایران اکتشاف و استخراج تالک حدودا از سال 1345 آغاز گشته ولی تا پیش از سال 1364 بررسی زمین شناسی و اکتشافی منظمی بر روی هیچ یک از معادن تالک صورت نگرفته است.
روشهای عمده استخراج تالک
روشهای عمده استخراج تالک بهصورت روباز، معدنکاری دستی، حفاری و انفجار، تسمه نقاله یا کامیون و به ندرت به صورت زیرزمینی استخراج می شود.
استخراح تالک عمدتا از معادن روباز صورت میگیرد و هر چند در استخراج این ماده معدنی به ماشین آلات و تجهیزات خاصی نیاز ندارد ولی از آنجاییکه تالک مرغوب بایستی تقریبا سفید و عاری از مواد ساینده باشد لذا در استخراج آن بایستی دقت کافی صورت گیرد.
به منظور انتخاب یک روش استخراج مناسب باید اطلاعات زمینشناسی کانسار از قبیل وضعیت توده معدنی، شکل، شیب، اندازه، معیار و توزیع کانی، مورد توجه قرار گیرند. همچنین دادههای زمینشناسی و معدنی کانسار از قبیل وضعیت سنگ معدنی و سنگهای درونگیر، گسلها، درزها و عوامل تکتونیکی و نیز آبهای سطحی پتانسیل فشارهای طبقات مدنظر قرار داده شوند استخراج نمیشود و با ایجاد یک ترانشه، برداشت درطول آن انجام میگردد. عموما پس از باطله برداری با استفاده از بولدوزر کف معدن را تسطیح (که عموما پایینتر از سطح فوقانی ماده معدنی است) میکنند. سپس با دقت و حوصله قسمت اعظم و مغز عدسی را توسط ماشین آلات معدنی استخراج مینمایند. و توسط کارگر و کلنگ و بیل و فرغون باقیمانده تالک را از گوشه و کنار عدسی کنده و خرد و کلوخه مینمایند.
نظربه اینکه خلوص تالک بسیار اهمیت دارد، بهترین روش استخراج پلهای و انتخابی میباشد. بطور کلی روشهای استخراج تالک بشرح زیر هستند:
•روش ترانشهای
با مواد ناریه
با ماشین آلات معدنی
•روش بلوکی
با مواد ناریه
با ماشین آلات معدنی
•روش پلهای
با مواد ناریه
با ماشین آلات معدنی
•روش زیرزمینی
با استفاده از چوب بست و الوار
•روش پیکور و نیروی کار
اطلاعات جنبی شامل شرایط اجتماعی و طبیعی، به منظور تعیین اثرآنها بر روی روش استخراج انتخابی باید مورد ارزیابی قرار گیرند و در فعالیت فاکتوهای مالی و اطلاعات اقتصادی و فنی که در تعیین روش استخراج میتوانند تاثیر مهمی داشته باشند، باید مورد مطالعه قرار گیرند.
با توجه به ژنز و نحوه تشکیل کانسارهای تالک، کانسنگ، و سنگهای دربرگیرنده آن که دارای شکتسگیهای فراوان بوده و پایداری چندانی ندارند و به علاوه معمولا عمق پیدایش این کانسارها زیاد نیست و همچنین با توجه به نرمی تالک، استخراج از معادن تالک عمدتاً به صورت روباز و اغلب بدون استفاده از مواد ناریه و به کمک ماشین آلات معدنی نظیر بولدوزر ولودر انجام میگیرد.
در حال حاضر استخراج از معادن تالک با روشهایی که معدن کاری بسیار متنوع و روشهایی دقیق روباز تا شیوههای پیچیده و دقیق زیرزمینی و همراه با استفاده از نیروی چوب بست و الوار صورت میگیرد. روشهای روباز بسیار گسترده و 75 درصد از تولیدات جهانی با این شیوه انجام میپذیرد.
برای استخراج تالکهای ورقهایی که به صورت استثنایی و زیادی لیز هستند از چوب بست و الوار استفاده میشود. کانساهای تودهای، بلوکی و قطعهای و سخت نیاز به حفاری گسترده و انفجار دارند. در حالتی که استخراج ماده معدنی در ابعاد تکه ای و ابعاد بزرگتر مورد نظر باشد، انفجار به حداقل رسانده میشود.
برای تهیه تالک مرغوب و قابل استفاده برای موارد مخصوص، شرط آن است که درجه خلوص بالایی داشته و فاقد مود زاید باشد. به همین جهت بهرهبرداری از معادن تالک برای این منظور با دقت و ظرافت زیادی باید انجام گردد که خود موجب کاهش راندمانهای تولید میگردد.
متاسفانه در کشور ما توجه چندانی به رعایت مسائل فنی و ایمنی در حین کار نمیگردد.
روشهای عمده اکتشاف تالک
بهترین روش جهت اکتشاف کانسارهای تالک، ترکیبی از ارزیابیهای ژنتیکی و نحوه پیدایش کانسار، ارزیابیهای ساختمانی و آنالیز نمونههای خاک توام با متدهای مینرالوژیکی است.
افزایش روز افزون تقاضای تالک و مشکلات کشف نهشتههای کانسارهای در اعماق زیاد، اهمیت لزوم توسعه روشهای پیجویی تالک را ایجاب مینماید.
بطور کلی با توجه به نحوه جایگیری و ژنز مواد معدنی مختلف، روشهای متفاوتی برای اکتشاف کانسارهای آنها در نظر گرفته میشود. روشهای معمول اکتشاف مواد معدنی عبارتند از: پیجویی های صحرایی، متدهای ژئوشیمیایی، روشهای ژئوفیزیکی، مطالعات کانیشناسی، مطالعات ساختاری و تکتونیکی، ارزیابیهای ژنتیکی انواع روشهای نمونهبرداری، حفاری، تراشهزنی و روشهای سنجش از دور (استفاده از تصاویر ماهوارهای)
در ارتباط با کانسارهای تالک روشهای مختلف اکتشافی اعمال گردید، که یکسری از آنها موفقیتآمیز نبوده است.
در زیر تعدادی از روشهای اکتشاف تالک بررسی میشود.
الف – روش پیجویی ژئوشیمیایی
پیجویی کانسارهای پنهان تالک از طریق نقشه برداری ژئوشیمیایی خاک بر روی برخی از کانسارهای تالک درارتباط با سنگهای کربناتی انجام گرفت.ت به دلیل فقدان هالههای ژئوشیمیایی در رخنمونهای تالک و به دلیل این واقعیت که رگههای تالک معمولا ابعاد کوچکی دارند، بنابراین این متد پیجویی تالک مناسب نیست. از طرف دیگر در ارتباط با تالک شیستها و سنگهای میزبان چون تفاوت بین آنها غیر مفید میباشد. لذا این روش برای ردیابی عناصر موجود مناسب نمیباشد.
متد پیجویی و اکتشاف ژئوشیمیایی رودخانهای جهت تالک نیز پیشنهاد نمیگردد زیرا خاصیت هیدروفوبیسیته تالک باعث میشود که تالک در رسوبات رودخانهای فعال پیدا نشود. آنالیز رسوبات رودخانهای غیر فعال نیز نتایج متفاوت داده است.
ب – روش مینرالوژیکی و آنالیز نمونههای خاک
آنالیز مینرالوژیکی خاکها برای تعیین تالک هوا زده در خاکهای برجا، در پیجویی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. یکی از خصوصیات مهم تالک این است که به شدت درمقابل هوازدگی شیمیایی مقاوم است در نتیجه تشکیل دهنده اصلی خاکهای سطحی میباشد. مقاومت تالک در مقابل هوازدگی شیمیایی نسبت به کانیهایی که از نظر فراوانی مطابق تالک هستند، نظیر کلریت و میکا باعث غنی شدگی تالک در ذرات رسی خاکها شده است. حتی دراین اندازهها تالک به صورت کریستالین باقی میماند. هاله تالک در خاکها و پراکندگی آن براثر جابجایی در طول هوازدگی، بطور معمول در دامنهها، بسته به درجه هوازدگی و درجه سطوح سراشیبی تا ده ها متر مشاهده میگردد.
همان گونه که در بالا ذکر شد تالک یکی از تشکیل دهندههای اصلی خاکهای سطحی میباشد. در نتیجه حتی مقادیر کمی از نمونههای خاک که توسط انکسار اشعه مورد تجزیه قرار گرفته باشد میتواند برای تعیین تالک موثر واقع شود. این متد امکان تعیین کانسارهای پنهان تالک را در مناطقی که دارای پتانسیل میباشد، فراهم میسازد. این روش بطور موفقیت آمیزی درکانسارتالک رابن والد واقع در اتریش بکار برده شده است.
آنالیز شیمیایی تالک معمولا با بررسیهای دیفراکتومتری اشعه ایکسپ تکمیل میگردد (یا فلوئورسانس اشعه X ) این روش برای شناسایی میکروسکوپ شامل Electron diffraction selected area استفاده میشود. توزیع اندازه ذرات معمولا با روشهای ترسیمی تعیین میگردد. سطح مخصوص با متدهایی که بر مبنای میزان جذب گاز نیتروژن است، تعیین میشود.
در مورد کانسارهای تالک در ارتباط با سنگهای اولترامافیک میتوان گفت، از نظر ترکیب شیمیایی و مینرالوژیکی، این
کانسارها محتوی مقادیر متفاوتی از تالک، کانیهای سرپانتین، آمفیبول ها و کربنات ها هستند. از نظر شیمیایی ترکیب تالک برای این نوع کانسارها شناسایی شده است. تالک در این نوع کانسارها آهن زیادتر و مقدار نیکل بیشتر در مقایسه با تالکهایی نشان میدهد که در سنگ میزبان کربناتی هستند. از طرفی Cr در این نوع کانسارها فروان است.
ج- روش پیجویی ژنتیکی همراه با مطالعات ساختمانی و تکتونیکی:
یکی از موفق ترین روشهای اکتشاف نهشتههای تالک، مطالعات روی ژنز کانسار تالک همراه با تجزیه و تحلیل ساختار مناطق اطراف میباشد. این روش، انتخاب مناطق مورد نظر را جهت اکتشافات کانسار امکانپذیر میسازد.
بعنوان مثال در کانسارهای تالک مرتبط با سنگهای اولترامافیک، تالک عموما در شکستگیها و درزها در حاشیه سنگهای اولترامافیک متمرکز میگردد. در مورد کانسارهای تالک در ارتباط با سنگهای میزبان کربناتی، این نوع کانسارها به سنگهای دولومیتی و منیزیتی مربوط میگردند.
منیزیت توسط تالک در محیط غنی از محلولهای جایگزین شده و باعث تشکیل تالک در حاشیه شکستگی سنگهای میزبان هستند که امکان حرکت محلولهای هیدروترمال بخصوص سیلیس را در سیستم کربناتی سبب میگردد. سیستم باز شکستگیها شرایط را برای تبدلیل به آب در ادامه فرآیند تشکیل تالک فراهم مینماید.
با توجه به بررسی روشهای فوق و کلا آزمون روشهای مختلف اکتشاف کانسارهای تالک، به نظر میآید تنها متد موفق ترکیبی از ارزیابی ژنتیکی و نحوه پیدایش کانسار و ارزیابیهای زمینشناسی ساختمانی و آنالیز نمونههای خاک توام با متدهای مینرالوژیکی است.
مصارف مهم تالک
مهمترین مصارف تالک بدین صورت میباشد که کاغذ سازی 42 درصد، پلاستیک 92 درصد ، سرامیک 21 درصد ، رنگ سازی 85 درصد ، پوشش بام 54 درصد ، دارویی 2 درصد ، لوازم آرایشی 2 درصد و لاستیک ، خوراک دام ، کنترل آلودگی ، پولیش و کشاورزی کاربرد دارد.
کاغذ سازی
از تالک در سه مرحله در ساخت کاغذی میتوان استفاده کرد پرکننده ، کنترل ناهمواری و روکش. 42 درصد تالک تولیدی جهان در کاغذ سازی به مصرف میرسد. بخش اعظم تالک در کاغذ سازی به عنوان ماده پرکننده استفاده میشود. میزان تالک مصرفی در صنعت کاغذ سازی در سال 1994 بالغ بر 27 میلیون تن گزارش شده است. در آمریکا به دلیل فراوانی کائولن مورد نیاز برای صنعت کاغذ سازی مصرف کائولن در این صنعت بیشتر از تالک بوده و در اروپا مصرف تالک بیشتر است.
مزایای استفاده از تالک به جای کائولین به عنوان پرکننده عبارتند از بهبود حالت نرمی ، تخلخل ، ماتی، سایش و اندیس زردی. از تالک به دلیل شکل صفحهای و شفافیت بسیار خوب به عنوان روکش کاغذ استفاده میشود. استفاده از تالک به عنوان روکش موجب ویژگیهایی در کاغذ میشود که عبارتند از گلاسه ، نرمی ، کاهش اصطکاک و افزایش کیفیت چاپ استفاده از تالک و یا کائولین به عنوان روکش بستگی به قیمت این دو نوع ماده معدنی دارد. بیش از 90 درصد تالک استفاده شده در آمریکای شمالی در کاغذ سازی به منظور کنترل ناهمواری و کاهش چسبندگی است.
سرامیک
21 درصد تالک تولیدی جهان در ساخت انواع سرامیکها به مصرف میسرد. از تالک به دلیل دارا بودن ضریب انبساط و انقباض مناسب ، ضریب پخش خوب و ارزانی قیمت در انواع سرامیکها استفاده میشود. در بدنه (بیسکویت) سرامیکهای سنتی از تالک به میزان 30 تا 60 درصد استفاده میشود. در سرامیکهای پیشرفته از تالک نیز استفاده ویژه میشود.
سرامیکهای استاتیت که به عنوان عایقهای الکتریکی استفاده میشوند، از تالک 10 درصد کائولین و 10 درصد کربنات باریم در دمای 1349 – 1355 درجه سانتیگراد (12-13 ساعت) ساخته میشود. سرامیکهای کوردیریت به دو روش ساخته میشوند. مخلوط 44 درصد تالک خالص ، 41 درصد کائولین و 15 درصد اکسید آلومینیوم و یا 50 درصد کائولین و 50 درصد کلریت غنی از منیزیم.
پلاستیک
29 درصد تالک تولیدی جهان در پلاستیک به عنوان ماده پرکننده استفاده میشود. در صنعت پلاستیک سازی به دلیل شکل ، اندازه ، مقاومت حرارتی و شکل پذیری تالک از آن به عنوان ماده پرکننده استفاده میشود. تالک به منظور افزایش مقاومت مکانیکی و بالا بردن کیفیت سطح (کاهش خراشیدگی) ، به پلی پروپیلن (pp) افزوده میشود. در اتومبیل از پلاستیکهای مخصوص با عنوان پلاستیکهای حرارتی مهندسی (ETP) استفاده میشود. کاربرد دیگر تالک در پلاستیک به منظور جلوگیری از گرفتکی و چسبندگی در پلاستیک است.
بهینه سازی مصرف سوخت
چکیده
با توجه به افزایش مصرف انرژی، محدود بودن منابع طبیعی، حرکت در راستای طرح توسعه پایدار و حفظ محیط زیست بایستی تا حد امکان از هدر رفتن و تلف شدن انرژی جلوگیری شود. در این تحقیق کارهایی که بایستی در این زمینه انجام بگیرد مورد بررسی قرار گرفته و نمونههایی از کارهایی که میتوان انجام داد به تفضیل ارائه شدهاند. از جمله کارهای علمی و کاربردی میتوان به موارد زیر اشاره کرد: 1- استفاده از تکنولوژیهای جدید و مواد اولیه بهتر و سازگار با محیط زیست. 2- استفاده بهینه از مواد و بازیابی آنها در صنایع مختلف. 3- بهینهسازی واحدهای صنعتی و تولیدی. 4- بالا نگهداشتن قیمت انرژی. 5- یافتن کاربردهای جدید برای موادی که به وفور یافت میشوند و فعلاً کم مصرف هستند. 6- استفاده از انرژیهای نو و تجدیدپذیر. 7- آموزش مصرف انرژی به افراد از طریق رسانههای ارتباط جمعی. 8- توسعه فرهنگ عامه مردم در جهت مصرف کمتر و بهینه از انرژی.
مقدمه
کشور پهناور ایران دارای منابع و ذخایر بزرگ انرژی است. در حال حاضر تعداد 85 میدان نفتی کشف شده در کشور وجود دارد. از لحاظ ذخایر گازی، ایران دومین مقام را در جهان دارد. ذخایر گازی باقیمانده در ایران در حدود 2616 تریلیون متر مکعب میباشد. منابع دیگر انرژی مثل ذغال سنگ و … نیز در کشور وجود دارد. با توجه به افزایش مصرف انرژی، محدود بودن منابع طبیعی، حرکت در راستای طرح توسعه پایدار و حفظ محیط زیست بایستی تا حدامکان از هدر رفتن و تلف شدن انرژی جلوگیری شود. برای این منظور بایستی در زمینه استفاده بهینه از منابع انرژی در کشور قدم هایی برداشته شود.
واژه بهینهسازی ترجمه کلمه optimization است که در ریاضیات مفهوم خاص خود را دارد و در کشور ما نیز در زمینه های مختلف از جمله انرژی مورد استفاده قرار گرفته است. بهینهسازی مصرف انرژی برای یک فرایند میتواند به صورت موضعی (Local) و یا بصورت جامع (Global) برای یک سیستم که متشکل از چندین فرایند است، انجام شود[1]. بر اساس تئوری بهینهسازی، نتیجه بهینهسازی برای چندین فرایند به صورت جداگانه الزاما برابر با نتیجه بهینهسازی به صورت جامع نیست و
بنابر تعریف، بهینهسازی به صورت جامع میتواند در برگیرنده ترکیبی از دو فرایند و یا چندین فرایند باشد. اعمال بهینهسازی بصورت جامع نیاز به درک صحیح دینامیک انرژی بری تجهیزات هر یک از فرایندها دارد و به مراتب پیچیدهتر از به کارگیری روش بهینه سازی موضعی میباشد. روشهای کنترل که بر اساس دینامیک انرژی بری و نظارت بر تمامی فرایندها کار میکنند و یا تکنولوژیPinch که مبتنی بر اصل کاهش مصرف انرژی از طریق ترکیب فرایندها و یا Process integration است، از جمله روشهای بهینه سازی به صورت جامع هستند[2].
به غیر از تقسیمبندی روشهای بهینهسازی به موضعی و جامع، تقسیمبندی دیگری نیز وجود دارد که بر اساس هزینه های لازم برای انجام بهینهسازی میباشد و عبارتند از روشهای با هزینه پایین یا بدون هزینه، روشهای با هزینه متوسط و روشهای با هزینه بالا. از روشهای بدون هزینه می توان به موارد زیر اشاره کرد: انتخاب سوخت و یا حامل انرژی بهتر، تنظیم ساعات کاری، تنظیم نورپردازی، تنظیم دمای سیستم آبگرم، تنظیم فشار در سیستمهای هوای فشرده و [2]….
در این تحقیق کارهایی که میتواند در زمینه کاهش مصرف انرژی مفید واقع شود در چند گروه دستهبندی شده و در هر مورد مثالهایی که از روشهای گفته شده استفاده کردهاند و نتیجه مطلوب گرفتهاند بیان شده است.
پیشنهادات برای کاهش مصرف انرژی
کارهایی که میتوان برای کاهش مصرف انرژی پیشنهاد داد به شرح زیر میباشند.
1- استفاده از تکنولوژیهای جدید و مواد اولیه بهتر و سازگار با محیط زیست
یکی از مواردی که باعث کاهش مصرف انرژی می شود استفاده از تکنولوژیهای جدید و مواد اولیه با کیفیت بالا میباشد. اکثر واحدهایی که در کشور وجود دارند قدیمی بوده و نشتیهای زیادی در قسمتهای مختلف آنها وجود دارد یا راندمان آنها پایین است و بعضی وقتها کیفیت محصولات تولیدی قابل قیاس با مشابههای خارجی نیست. لذا بهتر است در مورد صنایع موجود در کشور بررسیهای علمی و دقیقتر انجام گیرد تا واحدهایی که انرژی بالایی مصرف میکنند شناسایی شوند و در راه تغییر فرایند و کارهای دیگر اقدام شود. از جمله کارهایی که در کشورهای مختلف در این زمینه انجام شدهاست میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1-1- استفاده از MDEA (متیل دی اتانل آمین) در صنایع پالایش گاز و شیرینسازی آن: در صورت استفاده از این ماده، ظرفیت واحد بالا، انرژی مورد نیاز کم و در نتیجه کاهش سرمایهگذاری را باعث میشود. این آمینها میتوانند تا غلظتهای بالای 50% مورد استفاد قرار گیرند ولی آمینهای خیلی خورنده مثل MEA و DEA حداکثر تا غلظتهای به ترتیب 15 و 30% میتوانند مورد استفاده قرار گیرند. آمینهای بر پایه MDEA در غلظتهای بالا فعالیت بیشتری برای حذف گازهای اسیدی دارند. بنابراین هر گالن از محلول حجم بالایی از گاز را تصفیه خواهد کرد. همچنین اپراتورها میتوانند جریان برگشتی را کم کنند و در نتیجه توان کمتری برای کار پمپها لازم است. همچنین در ریبویلر به خاطر اینکه انرژی کمتری برای شکستن پیوند بین آمین و گاز اسیدی لازم است، انرژی کمتر مصرف می شود. انتخاب پذیری بالای MDEA باعث صرفهجویی در مصرف انرژی میشود و نیز به علت خاصیت خورندگی کم آن، طول عمر تجهیزات افزایش مییابد و هزینههای نگهداری نیز کمتر می شود. برای مثال واحدی را در نظر بگیرید که از حلال MDEA برای تصفیه MM scfd 60 گاز طبیعی و حذف سولفید هیدروژن تا کمتر از ppm 4 استفاده میکند. در این حالت 9 میلیون Btu بر ساعت انرژی مصرف می شود. اگر از DEA استفاده شود برای تصفیه MM scfd 45 مقدار انرژی مصرفی 16 میلیون Btu بر ساعت خواهد بود. مشاهده می شود که در استفاده از MDEA، 33% گاز بیشتر با 56% انرژی کمتر تصفیه میشود و در صورت تبدیل واحد از DEA به MDEA، ظرفیت واحد از 75 به 90 افزایش مییابد ]3[. خوشبختانه در پالایشگاه گاز در عسلویه نیز از این ماده استفاده میشود.
1-2- استفاده از لامپهای گوگردی: که در محیطهای شهری و هم صنعتی کاربرد خوبی دارند و از لامپهای فلورسنت روشنایی بیشتر و بازده بیشتری دارند. از جمله ایرادهای این محصولات، سمی بودن ترکیبات گوگرد در اثر شکستن و آلوده کردن محیط زیست است. بنابراین آنها در یک محفظه شیشهای محکم تعبیه شدهاند ]4[.
1-3- استفاه از شیشههای دوجداره، پنجرههای PVC و عایق کردن درز پنجرهها: عامل اتلاف گرما و سرما در منازل در زمستان و تابستان پنجرهها هستند که محل تعبیه، تعداد و نوع آن مهم است. در این زمینه مدلسازیهای کامپیوتری و شبیهسازیهایی انجام شدهاست. جدیدترین این تحقیقات، تک
استفاده از میکرو ویو برای گرم کردن مواد شیمیایی که علاوه بر کاهش مصرف انرژی، سازگار با محیط زیست نیز میباشد ]5[.
تولید اتیلن گلیکول و پروپیلن گلیکول به روشی که حداقل انرژی را مصرف می کند. با استفاده از این روش 32 تریلیون بیتییو انرژی صرفهجویی میشود ]6[.
2- استفاده بهینه از مواد و بازیابی آنها در صنایع مختلف
در بیشتر صنایع کشور به خاطر ناقص انجام گرفتن واکنشها، قدیمی بودن دستگاهها، تکنولوژیهای قدیمی و تخصصی نبودن مسئولیتها مواد با ارزش زیادی در پسابهای واحدها وارد شده و دور ریخته میشوند. در این زمینه هم میتوان با انجام تحقیقات لازم اقدام به بازیابی این مواد کرد. از کارهای انجام گرفته در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
2-1- بازیابی فلزات با ارزش از کاتالیزورهای مستعمل: سالیانه مقدار زیادی از کاتالیزورهای مورد استفاده در صنایع پالایشگاهی و پتروشیمیها به صورت مستعمل انبار میشوند که دارای فلزات با ارزشی همچون پلاتین، کبالت، مولیبدن و … میباشند. این فلزات قابل بازیابی بوده و بازیافت آنها از لحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه است و با احداث واحدی میتوان این کار را انجام داد. در کشورهای مختلف شرکتهایی وجود دارند که به این کار مشغول هستند ]7[.
2-2- بازیابی و استفاده مجدد متانول مصرفی: سالانه حدود 198 میلیون کیلوگرم متانول سمی در آمریکا تولید می شود. برای مثال در واحد خالصسازی پروکسید هیدروژن FMC توانستهاند با استفاده از روش تقطیر بخار تا 90% متانول را از پساب بازیابی کنند. استفاده از این روش باعث کاهش تولید پسابهای حاوی متانول در حدود 2/2 میلیون پوند بر سال با کاهش مصرف انرژی در حدود 2/19 بیلیون Btu بر سال شده است. بعلاوه این سیستم باعث شده است تا شرکت FMC در هزینه عملیاتی سالیانهاش 5/1 میلیون دلار صرفهجویی کند. شواهد نشان می دهد که در جاهای دیگر نیز می خواهند از این تکنولوژی استفاده کنند ]8[.
2-3- مصرف بهینه مواد اولیه در صنایع کاغذسازی: معمولا برای ساخت یک تن کاغذ حدود 2 تا 5/3 تن درخت یا چوب مرغوب لازم است. صنایع کاغذسازی در جهان پنجمین مصرف کنده صنعتی انرژی هستند. آب نقش مهمی در صنایع کاغذسازی دارد و بطور عمدهای آب در این صنعت مصرف میشود که خود باعث آلودگی آب و هوا می شود. به همین دلیل تولید کنندگان کاغذ در فکر راهی برای کاستن از انرژی مورد استفاد و آلودگی کمتر هستند.
3- بهینهسازی و مدل کردن واحدهای صنعتی و افزودن تجهیزات اضافی
در این زمینه میتوان با انجام تغییراتی در واحد و یا اضافه کردن تجهیزاتی و یا انجام کارهایی مثل شبیهسازی، مدلسازی و کنترل واحدها در مصرف کمتر انرژی، کیفیت بالای محصولات و حداقل کردن هزینهها قدم برداشت. در اغلب واحدهای شیمیایی که واکنشهای شیمیایی صورت میگیرد برای بهینه کردن انرژی باید سعی شود که واکنشها تا حد امکان در جهت کامل شدن پیش بروند و از دیگر پارامترها هم مدیریت انرژی است که با مشاهدات و کنترلهای خود میتواند فرایندهای
پیچیده صنعتی را در جهت بهینه شدن پیش ببرد (مثل انتخاب سیستم، پارامترهای فرایند که باید نشان داده شوند، تجهیزات اندازهگیری که باید استفاده شوند و … ). پارامترهای دیگری مثل برنامه کمکهای مالی دولت از دیگر راهکارهای بهینهسازی انرژی است. یک اصل کلی برای بهتر شدن کنترل فرایندها این است که کیفیت باید بهتر شود. در 30 سال گذشته به دلیل تمهیداتی که در زمینه محیط زیست و همچنین بازدهی انرژی صورت گرفته، تقریبا مصرف انرژی نصف شده است. در زیر به چند مورد از کارهای انجام شده در این زمینه اشاره میشود:
3-1- بهینهسازی مصرف انرژی در برجهای تقطیر: در صنعت نفت، برج تقطیر یا واحد تقطیر یکی از کلیدیترین واحدهای مصرف کننده انرژی است که به وسیله شبیهسازیها و مدلهای کامپیوتری میتوان مصرف انرژی را در این بخش به حالت بهینه درآورد. امروزه کاهش مصرف انرژی در عملیات تقطیر در کاهش قیمت تمام شده محصولات بیشتر موثر است ]9[. با توجه به روشهای مختلف موجود میتوان کلیه فعالیتها در این رابطه را به سه گروه تقسیمبندی کرد.
الف- روشهایی که سرمایه مورد نیاز آنها کم است: مثل جریان برگشتی به برج، محل ورودی خوراک، بهبود در تعمیرات و روشهای تعمیراتی، فشار داخل برج (فشار عامل مهمی است که با توجه به دمای آب خنک کننده در دسترس جهت میعان بخارات بالاسری انتخاب میگردد. عملیات تقطیر در فشارهای پایین مطلوبتر است. پس در فصل زمستان و فصل بارانی بعلت کاهش دمای محیط و افت دمای برج آب خنک کننده میتوان فشار برج را کاهش داد).
ب- روشهای با سرمایهگذاری متوسط: مثل استفاده از روشهای بازیافت اتلاف حرارتی، عایق کاری، جابجایی سینیها با تجهیزات موثر مشابه ( آکنده های با کارایی بیشتر، با ارتفاع معادل کمتر و افت فشار کمتر).
ج- روشهای با سرمایهگذاری بالا: این روشها منجر به بازیافت انرژی زیادتری نسبت به دو مرحله قبل میشوند که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد. بهینهسازی یا تعویض سیستم کنترل و ابزار دقیق، میعان دو مرحلهای در بخش بالا سری ( در این روش مرحله اول جهت حصول به میعان کافی برای جریان برگردان انجام میگیرد و مرحله دوم جهت خنک کردن و استصال محصول کافی مورد استفاده واقع میشود).
3-2- اضافه کردن تجهیزاتی برای برای بازیابی انرژی: در بیشتر صنایع میتوان با افزودن تجهیزاتی انرژی قابل ملاحظهای را بازیابی کرد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
3-2-1- استفاده از توربو اسکرابرها در خروجی دودکشهای صنعتی: این دستگاه به طور همزمان ذرات ریز را میگیرد، گاز SO2 را جذب میکند و حرارت گازهای خروجی را بازیابی میکند. این سیستم شامل فیلتری است که در حین عمل احتراق که گازها به همراه دود در حال خارج شدن از دودکش هستند SO2 را جذب میکند و گرمای آن را هم از طریق سنسورهای گیرنده حساس گرما به قسمتهای دیگر دستگاه که نیاز به انرژی گرمایی دارند، میرساند ]10[.
3-2-2- استفاده از تکنولوژی HBT (Hydro Ball Technics) برای مبدلهای لوله-پوسته: در مبدلهای لوله-پوسته، در قسمتهای مختلف خواه ناخواه مقداری انرژی گرمایی به هدر میرود. تحقیقات نشان داده است که هرچه ضخامت لولهها بیشتر و درصد مکش هم بیشتر شود گرمای بیشتری در این واحدها به هدر میرود. پس هم باید روی طراحی و هم استحکام و دوام این قسمتها برای بهینهسازی انرژی دقت بالایی منظور شود. یکی دیگر از موارد، رسوب ناخالصیها درون لولههاست که این خود سرعت انتقال گرما را کاهش میدهد و ما مجبور هستیم انرژی بیشتری مصرف کرده و بازدهی کمتری داشته باشیم. در این
موارد هم اتلاف توان بیشتری داریم و هم زمان برای واکنش شیمیایی و عملیات زیادتر از حد معمول میشود. در تکنولوژی HBT توپهای اسفنجی در درون لولههای کندانسور نصب میشود تا ناخالصیهای سیال در حال گردش را بگیرد و حکم یک فیلتر را دارد و از ته نشین شدن و رسوب این مواد در بدنه داخلی لوله جلوگیری میکند و بنابراین ریت حرارتی خوبی داریم و از هدر رفتن انرژی جلوگیری می شود. این مواد براحتی قابل جداسازی هستند و نصب و برداشتن آنها هم کار سختی نیست. از مزایای این تکنولوژی میتوان به این موارد اشاره کرد: درصد بیشتر تبدیل انرژی، بازده بیشتر تجهیرات عمل کننده، جلوگیری از خوردگی لولههای کندانسور، امکان ساختن کندانسورهایی با لوله هایی طویلتر در جریانهای شیمیایی.
ضمناً این سیستم با کنترل PLC-GSM کار میکند. در حین عملیات هیچ دستگاهی از کار نمیافتد. به هیچ پمپی نیاز نیست و کمبود آب برای فرایند حس نمی شود ]11[.
3-2-3- بازیابی حرارت از گازهای حاصل از دودکشها: برای این منظور یک روش استفاده از مبدلهای حرارتی است. این مبدلها مستقیما در داخل دودکش بویلر قرار داده میشوند و از انرژی حرارتی گازهای حاصل از احتراق برای گرم کردن آب ورودی بویلر استفاده میکنند و دمای آنرا از 180 درجه فارنهایت به 298 درجه میرسانند و دوباره وارد ریبویلر میکنند. شکل (1) انرژی بازیابی شده و صرفهجویی در مصرف سالیانه سوخت را نشان میدهد. شکل (2) شمای کلی بویلر دارای قسمت بازیابی حرارت از گازهای دودکش را نشان می دهد. مبدل حرارتی در این حالت economizer گفته میشود. برای
نصب اینها، لولهکشی، شیرها و تجهیزات کنترلی لازم است. economizer یک مبدل حرارتی گاز به مایع است ]12[.
شکل 1- انرژی بازیابی شده و صرفهجویی در مصرف سالیانه سوخت بر حسب بخار تولیدی
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:59 صبح
مقاله کاربرد برق و نفت و اهمیت آن در زندگی تحت فایل ورد (word) دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله کاربرد برق و نفت و اهمیت آن در زندگی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله کاربرد برق و نفت و اهمیت آن در زندگی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله کاربرد برق و نفت و اهمیت آن در زندگی تحت فایل ورد (word) :
کاربرد برق و نفت و اهمیت آن در زندگی
منابع گوناگون انرژی است که حیات و زندگی را برای ما و دیگر موجودات زنده این سیاره به ارمغان میآورد. همان طور که می دانیم انسان همواره نیازمند انرژی بوده و می باشد. لذا کشف آتش تحولی عظیم را در ساختار اجتماعی و امکان ساختو استفاده از ابزارهای جدید فراهم کرد. اواخر قرن 18 میلادی با بهره برداری از معادن، انسان به انرژی زغال سنگ، که مقدمه ای برای آغاز انقلاب صنعتی بود، دست یافت و با استفاده از سایر انرژی های فسیلی (نفت و گاز) در سالهای بعد، شرایط لازم را برای توسعه صنعت، احداث شهر های بزرگ و; به دس
ت آورد. وابستگی شدید جوامع صنعتی به منابع انرژی به خصوص سوخت های فسیلی و به کارگیری و مصرف بی رویه آنها، منابع عظیمی را که طی قرون متمادی در لایه های زیرین زمین تشکیل شده است تخلیه می نماید.
با توجه به این که منابع انرژی زیرزمینی، با سرعت فوق العاده ای مص
رف می شوند و درآینده ای نه چندان دور چیزی از آنها باقی نخواهد
ماند، لذا نسل فعلی وظیفه دارد به آن دسته از منابع انرژی که دارای عمر و توان زیادی می باشند روی آورده و دانش خود را برای بهره برداری از آنها گسترش دهد. منابع جدید انرژی که قابلیت تجدیدپذیری نیز دارند بسیار متنوع و زیاد هستند. انرژی باد، انرژی زمین گرمایی، انرژی زیستی، انرژی امواج، انرژی حرارتی دریاها و انرژی آب چند نمونه از این منابع جدید انرژی هستند. البته تمام این منابع انرژی از زمان های قدیم نیز وجود داشتند، ولی رشد و توسعه علم و تکنولوژی، بشر را قادر به مهار کردن این انرژی ها نموده است.
اما با روند روز افزون صنعتی شدن اکثر کشورهای درحال توسعه و افزایش جمعیت در جهان، نیاز به انواع مختلف انرژی مخصوصاً انرژی الکتریکی روز به روز در حال افزایش است. با وجود پیشرفت فناوری های نوین که استفاده از انرژی های نو و تجدیدپذیر را مقدور می
سازند، هنوز سوخت های فسیلی جزء منابع انرژی هستند که بیشترین نیاز صنعت را فراهم می سازند. سهم انرژی های نو در تامین انرژی مورد نیاز جهان در حال حاضر بسیار اندک است. علت عدم استقبال از منابع انرژی تجدیدپذیر با تمامی مزایا و محاسن مشهود آنها، به وفور و ارزانی سوخت های فسیلی باز میگردد. اما همانطور که می دانیم سوخت های فسیلی دو مشکل پایان پذیر بودن و همچنین آلودگی زیست محیطی در هنگام استفاده دارا می باشند.
بهینه سازی مصرف انرژی های فسیلی و نیز استفاده از انرژی های نو یا تجدید پذیر راه حل های پیشنهادی برای اصلاح محیط زیست و خارج شدن از بحران انرژی است. استفاده از انرژیهای خدادادی موجود درطبیعت، همیشه مورد نظرانسان بوده است. همان طور که می دانیم، انرژیها قابل تبدیل به یکدیگرند. مثلاً انرژی مکانیکی را می توان به انرژی الکتریکی تبدیل کرد. به همین ترتیب انرژی شیمیایی و حرارتی را و برعکس. مطالعات گوناگونی برای تغییر شکل انرژی، به طوری که به کارگیری آن ساده باشد، صورت گرفته است. حاصل این کوشش ه
ا، انرژی الکتریکی است که از تبدیل سایر انرژی ها به دست می آید.
امروزه آن چنان ارکان حیاتی یک جامعه وابسته به نیروی برق شده است که حتی تصور زندگی بدون برق برای انسان مشکل است. دستیابی به انرژی برق از مهمترسترده در سطح جامعه بشری شد و تحولات عظیم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را در جهان ایجاد کرده است. شاید آنچه بیش از خود برق اهمیت داشت و اهمیت برق را چندین برابر کرد، پیدایش وسایلی بود که قوای محرکه خود را از نیروی برق دریافت می کردند و باعث بالابردن سطح رفاه و کیفیت زندگی انسان ها در سطح جامعه می شدند. به جرات می توان گفت بیشترین حجم وسایل زندگی در جامعه امروز را وسایل برقی تشکیل می دهند. عمده این وسایل در زندگی انسان ها نقش مبدل نیروی برق به نیروی مکانیکی، حرارتی، سرمایش و;. را به عهده دارند.
به عبارت بهتر می توان گفت رشد یک جامعه در شاخه های مختلف اعم از اقتصادی، فرهنگی، رفاهی و اجتماعی و غیره را می توان با سرانه مصرف انرژی برق و
چگونگی و میزان مصرف آن در بخشهای مولد مورد سنجش و ارزیابی قرار داد.
لذا متناسب با توسعه تکنولوژی و ارتقای سطح زندگی مردم، مصرف انرژی الکتریکی به عنوان نیروی محرکه چرخ عظیم خدمات صنعتی و رفاهی رو به فزونی بوده است. قابلیت کنترل بهتر، قادر بودن به انجام هر کاری در بخش های مختلف صنعت ،کشاورزی، تجارت، مخابرات، حمل و نقل وخانگی و همچنین همواره و با سرعت زیاد در دسترس بودن، سهولت استفاده و نیز این ویژگی انرژی الکتریکی که قابل مصرف، تولید و بهره برداری به صورت خودکار
و اتوماتیک می باشد، باعث شده است که این انرژی در مقایسه با سایر انواع انرژی، مورد توجه بیشتر واقع شده و به طور وسیعی برای انواع کاربرد های
خدماتی، صنعتی و رفاهی استفاده شود. امروزه نسل بشر برای تولید انرژی الکتریکی مورد نیاز خود به منابع مختلفی روی آورده است که با عنایت به اتمام پذیری و آلایندگی منابع فسیلی انرژیهای تجدیدپذیر از اهمیت زیادی برخوردار شده اند. در یک تقسیم بندی کلیدیگر می توان انواع منابع انرژی به منظور تولید برق را به دو گروه زیر تقسیم ن
مود:
1- منابع انرژی تجدیدناپذیر شامل:
– سوخت های فسیلی
– سوخت اتمی (هسته ای)
2- منابع انرژی تجدیدپذیر شامل:
– انرژی خورشیدی
– انرژی بادی
– انرژی زمین گرمایی
– انرژی زیستی
– انرژیهای اقیانوسی و آبی
– هیدروژن و پیل سوختی
اهمیت راهبردی منابع نفت و گاز
نفت و گاز طبیعی، مهم ترین منابع تأمین انرژی بشر امروزی هستند؛ بهطوری که نفت خام 45 درصد و گاز طبیعی 25 درصد انرژی دنیا را تأمین میکنند؛ از این رو نفت و گاز در معادلات اقتصادی ـ سیاسی جهان اهمیت راهبردی دارند و در فرآیند روابط بین الملل نقش مهمی میتوانند ایفا کنند. در این مقاله، نقش نفت و گاز در مناسبات کش
ورها از جنبه های گوناگون بررسی می شود.
کشورهای جهان، به لحاظ برخورداری از ذخایر انرژی به دو گروه تقسیم میشوند: گروه اول که بیشترین انرژی را در جهان مصرف میکنند، سهم ناچیزی از ذخایر نفت و گاز دنیا دارند. برای مثال، گروه کشورهای صنعتی OECD که حدود 62 درصد نفت جهان را میسوزانند، تنها 7 درصد ذخایر نفتی را در اختیار دارند. این کشورها 34 درصد نیاز خود را از کش
ورهای نفتخیز تأمین میکنند و برای تأمین انرژی خود، به شدت نیازمندگروه دوم یا کشورهای دارای ذخایر نفت و گاز هستند. در این گروه، کشورهای خاور میانه با
بیش از 65 درصد منابع نفتی دنیا تنها 4/8 درصد از این انرژی را مصرف میکنند.
از جمله سیاستهای اساسی کشورهای مصرفکننده، تأمین مطمئن انرژی و ایجاد امنیت عرضه است. امنیت عرضه، بازار باثبات و مطمئنی را میطلبد که انرژی را با قیمت مناسب برای مصرفکنندگان تأمین کند. چشمانداز آینده ذخایر نفت و گاز در جهان نشان میدهد این ذخایر در کشورهای بزرگ صنعتی، آینده تاریکی دارند و میزان ذخایر انرژی این کشورها به شدت در حال کاهش است.
بر اساس «نسبت تولید به ذخیره» در میان کشورها، با فرض حفظ میزان تولید سال 2002، آمریکا تنها برای مصرف 11 سال ذخیره نفتی دارد. این نسبت در شرایطی محاسبه میشود که تولیدات گذشته کشورها از میزان ذخیره نفتی آنها کسر نشده است. با توجه به این مسئله، آینده تاریک ذخایر انرژی به ویژه در کشورهایی که ذخیره چندانی ندارند، بیشتر روشن میشود. ذخایر گازی هم در کشورهای مصرفکننده اصلی با چنین وضعی رو به رو است. برای مثال، ذخایر گازی آمریکا تنها 10 سال دوام خواهد آورد. عمر ذخایر کانادا و انگلیس نیز کمتر از 10 سال است.
در مقابل این کشورها، ذخایر انرژی کشورهای خاور میانه آینده روشنتری دارد. ذخیره نفتی ایران 67 سال و عربستان 85 سال دوام خواهد داشت. ذخایر گازی ایران و قطر نیز آینده بسیار روشنی دارد. ایران 217 سال و قطر 495 سال دیگر گاز خواهد داشت؛ بنابراین ذخایر نفت
و گاز ایران در جغرافیای سیاسی و اقتصادی نقش راهبردی به کشور ما میبخشند.
البته احتمال کشف ذخایر عظیم انرژی و تغییر این معادلات را در آینده نمیتوان نفی کرد، اما با توجه به مطالعات و اکتشاف های انجام شده، تغییر کلی این روند در آینده چندان محتمل نیست. از سوی دیگر، به نظر نمیرسد انرژیهای جدید تا 20 یا 30 سال آینده رقیبی جدی برای سوختهای فسیلی به حساب آیند.
وابستگی شدید کشورهای توسعهیافته به انرژی نهفته در کشورهای دارنده
این ذخایر، فرصتها و تهدیدهای راهبردی را برای این کشورها و از جمله کش
ور ما ایجاد میکند. تجربه نشان میدهد که کشورهای فاقد منابع انرژی، برای تأمین مطمئن انرژی مورد نیاز خود از هر وسیلهای از جمله استعمار، کودتا و تشکیل حکومتهای دستنشانده در کشورهای نفتخیز استفاده میکنند. هر چند برخی از این روشها، امروزه قدیمی به نظر میرسند، اما هنوز هم استفاده از حربه زور و خشونت برای تأمین این ماده حیاتی ادامه دارد.
بسیاری از صاحبنظران سیاسی، حضور نظامی آمریکا در منطقه و اشغال عراق را معلول چشمانداز تاریک انرژی در آمریکا و تلاش برای کنترل منابع نفت و گاز منطقه میدانند. به عبارت دیگر، ایجاد امنیت عرضه، آمریکا را به لشکرکشی به منطقه و تلاش برای ایجاد پایگاه نظامی مستحکم در آن سوق داده است.
در کنار این تهدیدها، مسئله آینده انرژی در جهان برای ما فرصتهای مهمی را میآفریند که در صورت هوشیاری میتوان ضمن استفاده از آن، از کنار تهدیدها هم به سلامت عبور کرد. این فرصتها را میتوان به انواع زیر تقسیم کرد:
– فرصت های اقتصادی
– فرصت های صنعتی و تکنولوژیک
– فرصت های سیاسی و امنیتی
درآمد حاصل از فروش نفت و گاز، فرصتهای اقتصادی را میآفرینند. نیاز کشورهای جهان به منابع انرژی کشور، سبب گسترش روابط سیاسی و افزایش ضریب امنیتی در صحنه بینالمللی میشود. جلب توجه کشورهای دارنده سرمایه و فناوری برای سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز کشور نیز، فرصت دیگری است که به واسطه وجود این ذخایر ارزشمند به وجود میآید. کشورهای دیگر برای تضمین امنیت انرژی خود و کسب منفعت، با وجود شرایط سیاسی خاص منطقه و به ویژه ایران، تمایل خود را به این سرمایهگذاریها نشان دادهاند. سرمایهگذاری ژاپن برای توسعه میدان نفتی آزادگان یا توتال در پارس جنوبی، نمونههایی از این تمایل است.
مبادلات صنعتی ناشی از وجود این ذخایر نفتی، میتوانند انتقال فناوری، کسب تجربیات صنعتی و رشد صنایع جانبی را سبب شوند. هر چه دامنه گفت وگوی صنعتی کشور ما با کشورهای توسعهیافته افزایش یابد، ضریب امنیت و موقعیت سیاسی ایران هم در جهان تقویت میشود.
متأسفانه در کشور ما تنها داد و ستد انرژی در معاملات سیاسی مؤثر دیده شده و کمتر به داد و ستدهای صنعتی و تکنولوژیک توجه شده است. در حالی که اهمیت داد و ستدهای تکنولوژیک به هیچ روی کمتر از فروش نفت و گاز نیست و حتی به مراتب نقش بیشتری در توسعه روابط سیاسی کشور ایفا می کند.
باید توجه کرد که این فرصتها اگر به درستی استفاده نشوند، موجب تهدیدهای بزرگ تر میشوند. برای مثال، قراردادهای نفتی میتوانند محل وابستگی سیاسی و اقتصادی شوند، یا داد و ستد انرژی به محل تأمین ارز برای جبران ناکارآمدی بخشهای اقتصادی دولت و غیره تبدیل شوند. استفاده از این فرصتها نیازمند طرح علمی مسائل و حرکت مبتنی بر کار کارشناسی است.
بررسی کاربرد ابررساناها در صنعت برق ایران
در این مقاله ابتدا به معرفی پدیده ابررسانایی و تئوریهای شناخته شده آن پرداخته شده است. با توجه به گسترش روزافزون مصرف انرژی در جهان و روند روبهکاهش منابع انرژی، استفاده از این مواد که با تلفات کمتر و راندمان بیشتر ما را در مصرف بهینه انرژی یاری مینمایند بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در کشور ما ایران نیز که با مسائل فراوانی در زمینه تولید و انتقال انرژی مواجه است آشنایی با این تکنولوژی جدید و بررسی استفاده بهینه آن میتواند بسیار راهگشا باشد. بدین منظور کاربردهای حال و آینده این تکنولوژی در زمینه سیستمهای قدرت، الکترونیک، مهندسی پزشکی و مخابرات و … بررسی شده است.
در خاتمه با توجه به اطلاعات جمعآوری شده در زمینه کاربرد
مواد ابررسانایی و نیز نیازهای صنعت برق کشور، موارد استفاده بهینه این ادوات در ایران معرفی میشود.
در سال 1911 یک دانشمند هلندی به نام هیک کامرلینگ انسHeike Kamerlingh Onnes که بر روی اثر دماهای خیلی پایین بر خواص فلزات مطالعه میکرد کشف کرد که اگر جیوه تا دمای 415° K سرد شود مقاومت الکتریکی آن بهطور چشمگیری افت میکند و با خطایی کمتر از 10-17 برابر صفر است. در سال 1933 مواد ابررسانایی کشف شده بود که دمای بحرانی آنها حدود 10 درجه کلوین بود ولی اتفاق بسیار مهمتری که در این سال افتا
د کشف خاصیت دوم ابررساناها توسط دو فیزیکدان آلمانی به نامهای Meissner و Ochsenfield بود، آنها دریافتند که مواد ابررسانا در یک دمای بحرانی (Tc) علاوه بر رسانای کامل بودن دارای خاصیت اساسی دیگری نیز میباشند و آن خاصیت دیامغناطیس کامل بودن آنهاست یعنی ابررسانا تا یک حد مشخص به نام شدت میدان مغناطیسی بحرانی (Bc) چنان رفتار میکند که میدان مغناطیسی خارجی را طرد میکند. کشف این خاصیت موجب شد که ابررسانایی یک مشخصه مجزا در علم مهندسی داشته باشد و دیگر به عنوان حالت حدی مقاومت مواد مطرح نباشد. در سالهای بعد مواد دیگری با دماهای بحرانی بالاتر کشف شد، در حال حاضر بالاترین مقدار دمای بحرانی مورد تاییدK است. دانشمندان امیدوارند که در آیندهای نه چندان دور با کشف مواد ابررسانای جدید، دمای بحرانی را به دمای اتاق برسانند [1].
تئوریهای ابررسانایی
در سال 1957 سه دانشمند آمریکایی به نامهای باردین، کوپر و شریفر نظریه BCS را برای توجیه پدیده ابررسانایی ارائه کردند. این اولین نظریه اساسی و قابل قبولی بود که تا آن زمان پیشنهاد شده بود.
در تاریخ دسامبر سال 1986 دمای بحرانی ابررساناها به 39 درجه کلوین افزایش یافت در فوریه سال 1987 ( Chu ) و دستیارانش در دانشگاه هوستون کشف ماده جدید سرامیکی متشکل از ایتریوم – باریوم – اکسید مس ( Y1Ba2Cu3O7 ) با دمای بحرانی 92 K که 15K بالاتر از نقطه جوش ازت مایع است را گزارش دادند. این کشف از دو جهت اهمیت داشت یکی آنکه دمای بحرانی ماده جدید بالاتر از نقطه جوش ازت بود و این امر باعث میشد که در ابررساناهای جدید به جای استفاده از هلیوم مایع که تهیه آن بسیار دشوار و قیمت آن بسیار زیاد بود از نیتروژن مایع که تهیه و سرد کردن آن به مراتب راحتتر است استفاده شود، دیگر آنکه خانواده جدیدی از ترکیبات سرامیکی ساخته شده بود که میتوانست راهگشای شناخت مواد ابررسانایی آینده باشد. این امر باعث شد تا جایزه نوبل فیزیک به مولر و بدنورز به علت کشف خانواده جدید ابررسانا داده شود. این اقدامات باعث سیر سریع در تکنولوژی ابررساناها گردید به ق
سمی که امروزه به ابررساناهایی به صورت لایه نازک در دمای اتاق دست یافتهاند ولی متأسفانه این وضعیت پایدار نیست و پس از دو هفته دمای بحرانی کاهش مییابد یا چگالی
کاربرد ابررساناها در صنعت برق [2]
عمده مصرف مواد ابررسانا در نیازهای مختلف صنعت و مراکز تحقیقاتی و پژوهشی بعلت توانایی آنها در رسانش جریان الکتریکی بدون حضور مقاومت میباشد. ابررساناها نسبت به رس
اناهای معمولی دارای چهار وجه اساسی متمایز هستند :
ـ این مواد بدون هدر دادن انرژی، الکتریسیته را هدایت میکنند.
ـ ابررساناها به سبب اینکه مقاومت الکتریکی ندارند گرم نمیشوند بنابراین عمر مفید بیشتری دارند.
ـ ابررساناها توانایی در تولید میدانهایی مغناطیسی قوی دارند.
ـ ساخت پیوندهای جوزفسون (Josephson Junctions ) مزیت دیگر ابررساناهاست.
کاربرد در مهندسی قدرت
ساخت سیم و کابل ابررسانائی
دو نوع ابررسانای قابل دسترسی در تجارت عبارتند از : آلیاژهای شکلپذیر و ترکیبات مربوط به فلزات واسطهای.
آلیاژهای شکلپذیر که چکشخوار نیز میباشند معمولاً برای تهیه سیم و کابل استفاده میشوند. این آلیاژها معمولاً از ترکیب عناصر نـیوبـیوم و تیتانیم تشکیل شدهاند و بیشتر به شکل سیمپیچ به منظور ساخت مولد، موتور و آهنربای الکتریکی به کار میروند. ابررساناهای تجارتی معمولاً کلاسیک میباشند و دمای بحرانی حدود 10¬ K و چگالی حدود 2000 آمپر بر میلیمتر مربع دارند. اما ترکیبهای بین فلزی که معمولاً ترکیبی از عناصر وانادیم و گالیم میباشند شکنندهتر هستند و میتوانند در طول فرایند ساخت به شکلهای مختلف درآیند، اما انعطافپذیر نیستند.
محدودکنندههای جریان خطای ابررسانایی (SFCL) [3]
یکی از کاربردهای ابررساناها در زمینه قدرت محدودکنندههای ابررسانا (SFCL) میباشد. محدود کننده جریان خطا بمنظور کاهش سطح اتصال کوتاه شبکه و محدود کردن جریانهای خطا به کار برده میشود. در شرایط عادی این وسیله باید به صورت خنثی یا به عبارت دیگر غیر قابل مشاهده (invisible) باشد و چون این محدود کنندهها به صورت سری با خط نصب میشوند در حقیقت در شرایط عادی عملکرد شبکه باید دارای امپدانس (مقاومت) صفر باشد، همین نکته ذهن را متوجه کاربرد ادوات ابررسانایی میکند. داشتن مقاومت صفر در شرایط عادی و رسیدن به مقاومت بالا در شرایط خطا از ضروریات یک محدود کننده جریان خطا میباشد و همانطور که ذکر گردید مواد ابررسانا هر دو خاصیت فوق را دارا میباشند.
یکی از پارامترهای اساسی در مواد ابررسانایی چگالی جریان بحرانی (Jc) ماده ابررسانا است که در مورد ابررسانایی نوع دوم میتواند در حد بالایی هم باشد، در این جریان ماده ابررسانایی تغییر فاز داده و وارد حالت رسانایی میشود. بنابراین جریان گذرنده از ماده ابررسانا میتواند به عنوان یک عامل کنترل کننده مقاومت آن عمل نماید.
از جمله مشکلات محدودکنندههای جریان خطا، طراحی سیستم تشخ
یص خطا میباشد تا بتوان این جریان را در همان پریود اول و در حقیقت قبل از رسیدن به اولین پیک آن محدود نمود. بنابراین میتوان گفت این سیستم مهمترین جزء یک محدود کننده میباشد. زیرا اگر جریان خطا با سرعت محدود نشود همان چند سیکل اول ممکن است به تجهیزات صدمه بزند، یکی از مهمترین امتیازات محدودکنندههای ابررسانا عدم نیاز آنها به سیستم تشخیص خطا میباشد. بدینترتیب که با افزایش ناگهانی جریان شبکه به علت خطا، جریان عبوری از محدودکننده از حد جریان بحرانی آن میگذرد و بدین ترتیب محدودکننده دارای مقاومت شده و جریان خطا را محدود میکند.
البته عملکرد براساس عبور جریان از حد جریان بحرانی تنها یکی از شیوههای عملکرد محدودکنندههای ابررسانا میباشد، در نوع دیگری از محدود کنندههای ابررسانایی براساس خاصیت Meissner عمل میشود، که این هم یکی دیگر از خصوصیات انعطافپذیر این نوع محدود کنندهها میباشد.
بنابراین در مقایسه با محدودکنندههای جریان خطای متداول میتوان مزیتهای زیر را برای این نوع محدودکنندهها فرض نمود:
1- ناچیزبودن تلفات انرژی در حالت عملکرد عادی سیستم
2- عدم نیاز به سیستم تشخیص خطا
3- بالا بودن سرعت عملکرد این نوع محدود کننده
4- عدم نیاز به تصحیح خازنی
5- عدم تخریب پایداری گذرا
ترانسفورماتور [4]
میتوان مزایای استفاده از ترانسفورماتورهای ابررسانایی را به شرح ذی
ل بر شمرد :
ـ راندمان بالاتر و تلفات کمتر
ـ کاهش ابعاد و وزنر
ـ ایمنی بیشتر در مقابل آتش سوزی
ـ دینامیک بهتر به علت امپدانس کمتر
ـ محدود سازی جریان خطا
سیستمهای ابررسانایی ذخیره کننده انرژی مغناطیسیSMES))
سیستمهای ابررسانایی ذخیره کننده انرژی مغناطیسی ( SMES )، انرژی را در یک میدان مغناطیسی ذخیره مینمایند. از آنجائیکه ابررسانا تقریباً مقاومتی از خود نشان نمیدهد، تلفاتی در این ذخیرهسازی وجود ندارد. عمل ذخیرهسازی و آزاد کردن انرژی در این روش در مقایسه با روشهای دیگر از بازده بیشتری برخوردار است بطوریکه SMES میتواند تا 95 % بازده از خود نشان دهد.
از نقطه نظر تکنولوژیکی SMES دارای چندین مشخصه جذاب میباشد :
ـ زمان پاسخ کوتاه حدود چند ده میلیثانیه
ـ بازده بالا در مبادله انرژی
ـ توانایی تنظیم همزمان توان اکتیو و راکتیو
ـ به دلیل نداشتن جزء چرخشی، طول عمر زیادی از خود نشان میدهد که بستگی به تعداد دفعات شارژ و دشارژ شدن دارد و بعضاً به چندین سال میرسد.
ـ مقدار انرژی ذخیره شده یا وضعیت شارژ SMES در هر لحظه با مشخص بودن جریان در دسترس میباشد.
کاربرد در مهندسی الکترونیک
در ساخت مدارهای الکترونیکی از دو تکنولوژی عمده ترانزیستور و مدارهای مجتمع استفاده میشود که ابررساناها به یاری پدیدههای مقاومت صفر و جوزفسون میتوانند در هر دو مورد بکار روند.
استفاده از مواد ابررسانا در ساخت اتصالات داخلی
با استفاده از اتصالات داخلی ابررسانایی اجزای یک مدار میتوانند نزدیکتر به یکدیگر بسته شوند و در نتیجه میتوان قطعات الکترونیکی بیشتری را در یک مدار مجتمع گنجاند.
پیوندهای جوزفسون
پیوندهای جوزفسون میتوانند به عنوان کلیدهای قطع و وصل الکترونیکی که بر اساس تغییر در مقدار جریان کار میکنند، مورد استفاده قرار گیرند.
سرعت عمل کلید زنی در آنها بسیار بیشتر از ترانزیستورهاست که این مقدار کمتر از 2 پیکوثانیه میباشد.
IC های ابررسانایی
امروزه با بکارگیری مواد ابررساناها ICهای بسیار سریعتری مبتنی بر کوانتمهای شار عبوری از حلقههای ابررسانا ساخته میشوند.
این تکنولوژی RSFQ Logic نام دارد. RSFQ : Rapid Single Flux Quantum
مزایای عمده این تکنولوژی را میتوان بصورت ذیل بر شمر
د:
ـ سرعت بالا ( امکان کار در فرکانسهای بالا )
ـ دقت زیاد (A/Dهای دقیق برای برقراری ارتباط میان حوزههای RF و دیجیتال)
ـ توان مصرفی بسیار پایین
ـ افزایش سرعت در مقابل کاهش حجم
کاربرد در مهندسی بزشکی
در مغز و اعصاب فرمانها به وسیله سیگنالهای الکتریکی انتقال مییابند، میدانهای مغناطیسی ایجاد شده توسط این سیگنالهای الکتریکی در حدود FT 50-500 میباشد. (FT=10-15 Tesla) که با توجه به دقت SQUID به راحتی قابل آشکارسازی هستند و به این وسیله میتوان به رویدادهای داخلی مغز و اعصاب پی برد.
با استفاده از این خواص SQUIDها روشهای نوینی در تکنولوژی تصویربرداری بوجود آمده است که مبتنی بر تستهای غیر مخرب میباشد که بعنوان نمونه میتوان به موارد ذیل اشاره نمود :
تصویربرداری به کمک تشدید مغناطیسی
تصویربرداری مغناطیسی قلب
تصویربرداری مغناطیسی شکم تصویربرداری مغناطیسی مغز
تصویربرداری الکتریکی قلب
تصویربرداری الکتریکی مغز – MRI ( Magneto Resonance Imaging )
– MCG ( Magneto Cardio Graphy )
– MGG ( Magneto Gastro Graphy )
– MEG ( Magneto Encephalo Graphy )
– ECG ( Elctro Cardio Graphy )
– EEG ( Elctro Encephalo Graphy )
در مراکـزی که از ابررسانایی استفـاده نمیشـود این آزمایشها توسط اشعـه X که برای بـدن مضر است انجام میشود.
CT – Scan (computer – assisted x-ray Tomography
مزیت عمده استفاده از SQUID ها کیفیت بسیار بهتر تصاویر، سرعت بیشتر و قدرت تفکیک بهتر است. علاوه بر این کاملاً بیخطر است و مصرف انرژی کمتری دارد. به طور کلی وسایل پزشکی که در دماهای پایین کار میکنند وزن و حجم کم
تری دارند و کمتر تحت تأثیر نویز قرار میگیرند. وسایل مورد نیاز در مهندسی پزشکی باید در فرکانسهای پایین ( 001 – 300 HZ ) دارای حساسیت بالا باشند که SQUID این منظور را برآورده میکند.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:59 صبح
مقاله پیامد تشخیص و تصور اختلال شخصیتی تحت فایل ورد (word) دارای 64 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله پیامد تشخیص و تصور اختلال شخصیتی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله پیامد تشخیص و تصور اختلال شخصیتی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله پیامد تشخیص و تصور اختلال شخصیتی تحت فایل ورد (word) :
پیامد تشخیص و تصور اختلال شخصیتی
خلاصه:
این مقاله چندین موضوع هم پیوند با تعریف و تشخیص اختلال شخصیتی PDs را مانند تعریف شده در ویرایش سوم و چهارم تشخیص و اختلالات روانی آمار دستی (DSM) بازبینی می کند. مخصوصا باز بینی ها ، تصورات PD و تشخیص این اختلالات هستند. یک بازبینی از ادبیات تشخیص PD پیشنهاد می دهد که تصورات DSM و تعریفات PDs در سطوح کمی و مفهومی حیرت آور هستند.این مقاله با پیشنهاد ذاتی برای رویکرد تناوبی ممکن ، جهت تغییرات تشخیص DSM PD نتیجه گیری می کند.
کلمات کلیدی :شخصیت،اختلالت شخصیتی تشخیص،DSM بازشناسی رسمی رابطه بالینی اختلالات شخصی ، در ویرایش سوم تشخیص و اختلالات روانی آماری دستی از (DSM-III ، انجمن روان سنجی آمریکایی 1980 )
مقوله های DSMPD همچنین در شرایط روان سنجی شان بازبینی شده است. دو دهه قبل به طور قابل توجهی دانشمندان را برای علاقمندشدن بر این اوضاع تحریک کرد . تحقیق در تشخیص و جنبه های مفهومی مقوله های DSMPD بیرون آمد.بنابراین شروع برای اظهار اینکه این مفاهیم در چندین سطح حیرت آور است. این مقاله وضع تجربی تشخیص PD براساس DSM را بازبینی میکند. در بافت این بازبینی موضوعات مربوط ، به طبقه بندی و تئوری ، تعاریف و توصیفات PD مرتبط شده است و تشخیص های معتبر و قابل اعتماد بحث شده است. طبقه بندی نزدیک DSM همچنین با بحث و گفت و گوی این نواحی در پیشنهادات برای تغییرات ممکن در تعاریف در مفهوم سازی PD ها ( بعنوان یک معنی بهبود کیفیت تشخیص PD) به اوج رسیده است.
تئوری و دسته بندی بی نظمی و اختلال شخصی
اولین گام در برنامه روان شناسی پیشرفته ، روان شناسی متغیر معین شده روی هر کدام که پایه گذاری شده است.
برای دسته بندی PD ها ،در آنجا ،بسیار ی از امکانات روان شناسی است:
دادن دلیل روان شناسی
مبحث علت و معلول روان شناسی – مکان یابی در فضای سازه ی روان شناسی- تناور جهانی روان شناسی درونی- یادگیری تاریخ-برنامه های روان شناسی شناختی-ساخت و اساس روان شناسی فیزیولوژی اعصاب- کارکرد های روان شناسی رفتار- الگوهای روان شناسی رشدی- تغییرات ژنتیکی روان شناسی- عمل های روان شناسی دفاعی- اداره کردن روان شناسی رفتار های میان فردی و قاعده روان شناسی شیمی اعصاب.
به سوی ذکر کردن بعضی از آنها::
هر کدام از این روان شناسی های متغیر، تنها با تنظیم و مرتب کردن روان شناسی فرضیات روان شناسی اساسی و متضمن که مفهوم ادراک روان شناسی را دارد، حمل می شوند.
گزینش رفتار و عملکرد روانشناسی و پیش بینی روان شناسی.
اگر چه معماران DSM-III برای پیشرفت و توسعه برنامه دسته بندی شده ی طب تصلب شریان که پایه گذاری شده است، روی اهداء هم افت شناسی روان شناسی و یا علم شناسایی نشانه های بیماری جستجو کرده اند. در آنجا مذاکراتی در مورد درجه روان شناسی می باشد که DSM طب تصلب شریان است.(خواه این هدف روان شناسی خوش آیند باشد یا نباشد)
بقیه پیشنهاد داده اند که پذیرفتن یک چهار چوب نظری یا تئوری برای اختالات شخصیتی و هویتی شاید پربارتر باشد.
Hemped ،(1961) ، برای مثال پیشنهاد داشت که دسته بندی های مربوط به روان شناسی ، باید به صورت بافت تئوری به نظر می آمد. جایی که فرضیات و پیش بینی ها از نظری که می تواند به سوی اعتبار یابی تجربی و تحریف آزموده شود،مشتق شده اند.
احتجاج مشابه توسط دیگران آماده شده است اینکه تئوری در تشکیل اعتبار سازه مفهوم ها و توسعه بالینی علم مفید و کمک کننده است.
Morey (1991) ، پیشنهاد داده بود که سیستم DSM اساسا توصیفی است. شباهت پایه گذاری شده سیستم دسته بندی شده این نوع سیستم ، اگرچه در توسعه زود رس سیستم دسته بندی شده مفید است، به طور ذاتی به توصیف مفهوم ها و ویژگی های هم پیوند محدود شده است.
اگرچه توسصیف به تنهایی نمی تواند پیش بینی این نوع مفهوم ها را فراهم کند.
Morey ، روانه ی بازدید کار Medin می شود . کسی که پیشنهاد داده بود که مفاهیم حقیقتا توده ویژگی های مستقل نیستند. اما در عوض،میان نطریات مهم در سرتاسر جهان سازمان یافته اند.
به عنوان مثال:
Medin مفهوم پرنده را پیشنهاد می دهد.
مشخصه هایی از قبیل : منقار ،نوک،پرها،وینگس در خود آنها که فقط کومه ای از ویژگی های پرنده است.
مگر اینکه آنها بها یکدیگر و توسط مقداری به هم پیوستگی و یا ساختار پرنده ای نگه داشته شده باشند.
Medin وMurply پیشنهاد می دهند که توصیف هر دو ویژگی و روابط که این ویژگی ها را با هم دیگر گره می زنند،جهت تاسیس کردن به هم پیوستگی مفاهیم لازم است.تئوری ها و یا نظریات به شرح دادن مفاهیم در حوزه ی ساخت و ویژگی هایی که درونی هستند برای مفاهیم ، کمک می کنند.
به طور قابل ملاحظه،توصیفات DSMPD ، آنها که ویژگی های PD و مشخصه های شخصیتی را با هم و در قالب یک مفهوم همسان گره می زنند.
توصیف ساده ما بین مشخصات ویژگی های آنها، به توانایی جهت مشتق کردن توضیحات یا پیش بینی ها از این مفاهیم محدود می شود که این توانایی به رسیدگی کردن به اعتبار سازه هم پیوند شده با چنین مفاهیمی آسب می زند.
به سوی یک سازه ی دیدگاه معتبر برای طبقه بندی اختلال شخصیتی
چندین مدل تئوری(نظری) مختلف جهت محاسبه برای دلیل شناسی یا حفاظت PD ها ارائه شده است. پس از محدوده این مقاله برای بازبینی این نظریه ها و حمایت تجربی ناکافی داده شده آنها، اکنون زود است تا مدافع هر یک از آنها جهت ( خدمت رساندن بعنوان یک چهارچوب راهنمایی برای طبقه بندی PD ها) باشیم.
بنابراین، انباشته کردن تحقیق بازبینی شده در قسمت های زیر پیشنهاد می کند که تصورات DSMPD تاسیس شده در کمیسیون اتفاق نظر((millon 1986b از کارایی محدود شده است و در ارائه آنها از (حالت بعید به طور چشم گیر) ، یک عالم بالینی از PD ها را آماده می کند.
اگر توصیفات بالینی بر پایه کمیسیون ، عقیده اکثریت مردم باشد، زیاد رضایت بخش نیست و اگر برای در بر گرفتن یک نظریه ترتیب دادن PDها زود است تا یک سیستم طبقه بندی را قاب کند، پس این سوال به وجود می آِید که چه چیزی یک گام میانی منطقی برای تسهیل مطالعه علمی PD ها را به وجود آورده؟ رویکرد ممکن، یک راهنمایی مقدماتی با روش های تجربی است که تاسیس سازه معتبر را تایید می کند و در نمونه گیری مقتضی و متولوژی زمین خورده است.
مانند یک رویکرد و دیدگاه مطلع تجربی جهت مطالعه و طبقه بندی PD ها ، ارائه بازبینی با تاکید بجا در یافته های تحقیق موجود مربوط به تشخیص و مفهوم سازی مفاهیم DSMPD ، راهنمایی می کند.
داده های این مرکز، پس از محدوده این مقاله، تا یک گفتگوی دقیق و عمیق دیدگاه و رویکرد معتبر سازه و متولوژی وابسته اش را فراهم می کند.
خوانندگان علاقه مند در عوض به بازبینی های عالی پیدا شده در (1986) Blashfielfd،(1995) Jackson and livesley،(1986) Skinner،(1994) Strack and lorr ، مراجعه کرده اند.
موضوعات در رده بندی و ساختار تعریفی اختلالات شخصیتی
در قسمت های زیر ، مشخصات طبقه بندی DSMPD با ( مدل های دیگر در شرایط فزرضیات متضمن،رویکرد و زمانی که قابل دسترس است ،داده مربوطه وابسته به رده بندیPD،مفهوم سازی و تشریحات) تقابل دارد.
قاطع بر ضد بازنمایی ابعادی PDها:
چنانگه توسط Cant vell and Runtler برجسته شده، سنت در پزشکی شامل روان پزشکی بر اساس مقوله های تشخیصی رده بندی شده است. روان شناسان بطور تاریخی یک دیدگاه ابعادی را طرفداری می کرده اند. از آنجاییکه دیدگاه مطلق فرض می کند که تفاوت های معنی دار و ناپیوستگی در مابین وجود دارد که کدام طبیعی و مختل شده است.دیدگاه ابعادی فرض می کند که یک پیوستار بین این مفاهیم است و آن تفاوت های افزاینده در طول این پیوستار تفاوت های فردی معنا دار را نمایش می دهد . دیدگاه قاطع یا مطلق بیشتر دلالت دارد که اختلالات ناپیوسته،طبقات طبیعی را نشان می دهد. از آنجاییکه نظریه ابعادی دلالت دارد که اختلالات ، (مقوله های مصنوعی تعیین شده توسط انتخاب اختیاری ها در امتداد یک پیوستار) را نمایش می دهند.
مسئله اینکه آیا مزایای بزرگتری می تواند در طول یک بعد در مقابل مدل سازی مطلق PD ها محقق شود که بحث عظیمی درون ادبیات PD ها دریافت شده است. یک اظهار نظر کمک کننده به این بحث این است که پراکندگی و گستردگی مشخصات PD ها بیشتر به پیوسته شدن میل می کند تا ناپیوسته شدن.
بعلاوه مدل های ابعادی PD ها مزایای روان سنجی را ثابت کرده است.
در یک مقاه (1992) Widiger ، 15 مطالعه از 16 مطالعه که به طور قابل اعتماد مقایسه شده اند و یا اعتبار داده بعنوان یک تابع سیستم بازنمای بکارگرفته شده ( مطلق یا ابعادی) ، آشکار کرد که مدل سازی ابعادی در قابلیت اعتماد بزرگتر و ضریب اعتبار نتیجه داده است.
با وجود اینکه مدل های ابعادی بسیاری ا ز نیرومندی ها را از این قبیل به عنوان بزگترین پایایی دارند،توانایی برای تمیز دادن بزرگترین دامنه تفاوت های فردی و پتانسیل برای تحلیل پارامتری آمار آنها بسیاری از جنبه های خوش آیند ، الگو های قاطع و مطلق را کم دارند.
اقلام شخصیتی ، برای مثال، آسان نمودن ارتباطات از طرف استفاده تنها شرط جهت رساندن مقدار زیادی اطلاعات است.
این وظیفه یا عملکرد، مخصوصا در ارتقاء و پیش برذد دسترسی داشتن به پژوهش بر روی اشخاص ، کسانی که مشابهت های احاطه شده را توسط برچسب شخصیتی تقسیم می کنند، مفید است.
طب تشخیص، هم چنین می تواند رفتار های موثری را پیشنهاد دهد. به همین نحو، رویکردهای ابعادی مستقل از مشکلات نیستند.
برای مثال:
کار بردی در برابر مفاهیم PD ، این سختی ها شامل تعیین ابعاد مربوط برای سنجیدن می شود.
تاسیس بسیاری از روش شناسی های پذیرفته شده برای اجرای چنین سنجش هایی، دشواری در ارتباط ابعادی داده ها، گرایش تاریخی ، تصمیم گری بالینی برای مطلق شدن در طبیعت و یا سرشت.
McElroy,Blashfield,Saderson,Widiger رویکرد هایی را که اجازه ی یکپارچگی الگوهای مطلق و ابعادی در طبقه بندی PD ها را می دهد، بازبینی میکنند.
الگو های کلاسیک ونخست دسته بندی ها
از آنجایی که الگوی کلاسیک ویژگی های فلسفه مشابه را با رویکرئ های مطلق برای طبقه بندی تقسیم می کند،الگوی نخست ترکیبی از رویکرد های مطلق و ابعادی را نمایش می دهد.
چنان که الگوهای کلاسیک و نخست شخصیت و PD ها توسط دیگران شرح داده شده اند.
آنها به طور خلاصه در بافت سنجش DSMPD شرح داده اند:
رویکرد DSM در برابر سنجش PD ترکیبی از الگو های کلاسیک و نمونه های نخست را نمایش می دهد.
مشخصه های همسان با الگوی کلاسیک شامل:
(a) ریشه در الگوی بیماری ها، همانگونه که با توصیف نشانه گان بالینی واستفاده از تشخیص نشان داده شده است.
(b) بطور مساوی مشخصات مطابق مجموعه مدارک استفاده شده در تعریف مقوله عضویت وزن شده اند
(c) مفهوم مرز بین ناهنجاری و هنجار نرم،بعنوان تفکیک شدن توسط کاربرد تشخیص ها جهت حضور شاخص در برابر غیاب اختلالات درست تعریف شده است
(d) مفهوم توزیع اساسی دو مقوله ای اختلالات ما بین استفاده از تشخیص برای شاخص اختلالات حضور یاغیاب و
(e) دو نمونه مساوی از دسته بندی های تشخیصی بعنوان افرادی که متعلق به مفهوم تشخیص در عبارت های درجه شدت-پهنای ویژگی های بارز و آشکار یا حضور مشخصه های ویژه وخاص- متمایز نیستند
جنبه های سنجش DSM PD که با مدل نخست همسان هستند،شامل:
الف)استفاده مجموعه های شرایط polythetic که ناهمگنی درون گروهی را نادیده می گیرد و
ب)تحمل همپوشی بین گروهی،یا تخصیص چند تشخیصی
باوجود اینکه رویکرد DSM بسیاری از مشخصه های مشابه را با الگوی کلاسیک نمایش می دهد،ممکن است این موردی که در شیوه حقیقی است فرایند دسته بندی فیزیولوژی اختلالات ممکن است بازتاب بهتری باشد که دسته بندی طبیعی همانطور که با مثال،در ویکرد نخست مفهوم شده است.
COUNTOR,SMITH,FRENCH,MEZZICH(1980)
برای مثال فرایند تشخیص روانپزشکی بعنوان وظیفه دسته بندی نخست نشان داده شده است.آنها فهمیدن که درجه ی توفق در استفاده از برچسب های تشخیص،در واقع وابسته به تعداد نخستین مشخصه های نمایش داده شده توسط بیمار بود.بیمارانی که بیشتر با مشخصه های بارز مقوله تشخیص نشان داده شده اند بیشتر به طور قابل اعتماد توسط متخصص بالینی تشخیص داده شده اند نسبت به اینکه با مشخصه های بارز کمتری تشخیص داده شد اند.
این و دیگر مطالعات پیشنهاد می دهند که رویه های مقایسه مبتنی بر تشابه بر روی نمایندگی پایه گذاری شود یا مرکزیت مشخصات بالینی در میان آهنایی است که بوسیله متخصصان بالینی در نشخیص های تصمیم گیری استفده کرده اند.بطور مشابه قضاوت متخصصان بالینی به نظر می رسد تا ایجاب کند که انبوهی از راه ها برای یک نفر است تا یک مثال معرف اگر یک مقوله باشد.
مدلهای نمونه اولیه بدون زیان شان نیستند.بنابریان
اول:اطلاعات اشتقاقی از یک نمونه اولیه بیشتر پیچیده تر و متنوع تر از آن دیدگاه کلاسیک است.انواع نتیجه گیری ها ممکن است مانند مجموعه های تیره بیشتر از مقوله های ناپیوسته ظاهر شوند.
دوم:بدلیل ناهمگنی درون گروهی و همپوشی بین گروهی ذاتی در دیدگاه های نمونه اولیه،دانش یک تشخیص فردی شاید جز به جز مفید و کمک کننده نباشد.
سوم:ارتباط خلاصه اطلاعات تشخیصی خیلی دشوار است.بطوریکه چندین بعد یا رابطه باید شمرده شود،اگر بیما بطور کامل توصیف شده باشد.
اختلالات شخصیتی و ارتباطات مرتبه ای سازه ها:SKINNERوBLASHFIELD مزایای هم پیوند را باسیستم های طبقه بندی مرتبه ای مشخص می کنند.طبق یک قانون،سیستم های مشابه جهت تجسم کردن آسان خیلی حائز اهمیت و مستعد فرو ریختن سیستم های پیچیده با روابط پیچیده داخل واحد های قابل اداره کردن است.
روابط مرتبه ای در طول اختلالات و صفات همپیوند و رفتار ها می تواند بوسیله درخت های تصمیم تشخیصی یا مدل های بنیادی مفهومی فراگیر می تواند نشان داده شود.هردوی این مدل های مرتبه ای فرض می کند که افراد می توانند بعنوان اعضای یک زیرمجموعه نمایش داده شودکه به نوبت می توانند بوسیله گروه های پیاپی و پشت سرهم در سطوح بالاتر در یک سلسله مراتب رده بندی شود.بطوریکه سازه ها (یا بیماری ها)در طول خطهای عمودی جامعیت یا پهنا سازمان یافته شده اند.آهنا در شرایط همگنی و ناهمگنی عضویت،تغییر می کنند.
درختهای تصمیم تشخیصی :
درختهای تصمیم تشخیصی مانند مدل هایی برای تشخیص تفاضلی در یک ناحیه نشانه عمده،عمل می کنند.بطور تئوریفاین قبیل مدل ها فرض میکنند که بعضی پدیده های بالینی متضاد و ناهمگن،شاید بهترین تصور باشد،بطوریکه محصول یک زیست اصولی تنها ،بیشتر از چندین بیماری متمایز و وابسته،مراحل را طی میکند.همینطور،قوانین محدودیتی مرتبه ای هم پیوند با مد های مشابه،برای کاهش همبودی ،بوسیله محدود کردن تعداد تشخیص های تعیین شده برای یک بیمار عمل میکند.
سلسله مراتب ترتیبی می تواند بر اساس یک تغییر اصول محدودیتی مرتبه ای ،پایه گذاری شود که شامل :سبب شناسی،حشونت،کانون رفتار و وقایع نگار یاست.
یک مثال از یک شمای مبتنی بر ویژگی بالینی ،در سیستم DSM میتواند در تشخیص تفاضلی اختلالات روانی برجسته باشد.
این طور ات که معمولا مورد با همان شما،بعنوان یک پیشرفت در طول یک درخت تصمیم است.انواع تصمیمات تشخیصی باریکتر و خیلی معین در حوزه می شود.
اگرچه اعضای مقوله های زیردست می توانند در هر سطح بالادست در مرتبه بندی،طبقه بندی شوند.ضمیمه A از کتاب DSM-IV ،شامل درختهای تصمیم تشخیصی برای یک تغییر اختلالات است.بنابریان،هیچ درخت تصمیم مشابهی بطور رسمی برای PD ها طرح نشده است.MOREY(1988) یک مثال این متودولوژی برای اسکیزوئید PD فراهم آورده است.
صفات واعمال رفتاری نمونهدر ارتباط با صفات نیز می توانند در امتداد خطوط سلسله مراتبی از شمول برگزار شود.که در آن صفات بعنوان دسته یا خلاصه ای از اعمال رفتاری عمل کنند.با وسعت و شمول یک صفت خاص تعیین شده توسط دامنه و تنوع اعمال رفتاری است که می تواند توسط برچسب صفت،قرار گرفته شود.
برونگرایی،مثال،هیئت مدیره صفت فرمانروا(مافوق)است که توسط برخی از محققان به زیر عوامل قابل معاشرت بودن وتکانشگری تشکیل شده است.صفات قرار گرفته شده زیر این صفات رفتاری حد واسط به دقت مانند پرحرفی و بی خیالی ی تعریف شده است.و بدانید که نمونه های رفتاری مانند تمایل به صحبت با غریبه ها یا عمل بدون دور اندیشی است.
در شرح و توصیف شخصیت،مفیدترین مفاهیم در شرایط اقتصادی تمایل به آن دسته از مفاهیمی دارند که در سطح متوسط از انتزاع هستند.محققان به تازگی به دنبال شناسایی ساختار هایی هستند که فرمانروا(مافوق) به مفاهیم تشخیصی PD خاص است. و ترسیم اعمال رفتاری را انجام می دهد که آنها را تعریف می کند.
به عنوان مثال،تغییرات همگام با بازنمایی ابعادی مفاهیم PD،وابعاد صفت مافوق برای این تغییرات همگام که در مطالعات متعددی مورد بررسی قرارگرفه ،تشکیل می دهد.
در DSM-iiv ،10 PD داخل 3 خوشه ی نشانه شناختی تقسیم شده است:
عجیب و غریب(پارانوئید،مبتلا به اختلال روانی،اسکیزوتایپی)واضطرابی ترس (اجتنابی، وسواسی، وابستگی)، و نامنظم دراماتیک (مرز، تاریخی، خودشیفته، ضداجتماعی).
مطالعات چند متغیره ارائه برخی از پشتیبانی از این طرح خوشه بندی سلسله مراتبی
روابط میان PDS، صفات فرمانفرما (مافوق) آنها، و صفات و رفتار تابع خود را نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
تحقیقات تجربی در حال ظهور نشان می دهد که خوشه بندی DSM ممکن نیست نسبت به مدل های دیگر ارائه شده از پیکربندی PD بهینه باشد.
مدل دیگری که بیشترین توجه را به خود جلب تاریخ عضویت دریافت کرده، مدل پنج عامل است.
ابعاد شخصیتی FFM، از مطالعات عامل تحلیلی ویژگی های شخصیتی نرمال به دست آمده است،شامل عوامل فرمانفرما (مافوق) که به طور سنتی surgency (یا برونگرایی)، سازگاری، وظیفه شناسی، ثبات عاطفی (در مقابل روان)، و فرهنگ (یا عقل و یا باز بودن به تجربه) برچسب خورده اند.
اگر چه پژوهش در حال ظهور در این زمینه عدم وجود منحصر به فرد پنج پروفیل های عامل مربوط به مفاهیم PD فرد را نشان می دهد، به نظر می رسد که این مدل FFM را به خود و برای وسعت پاتولوژیPD اختصاص داده است.
تعدادی از مطالعات متنوع انجمن را مورد بررسی قرار داده است که این ابعاد FFM را با PD های مختلف به اشتراک گذاشته است.
به طور کلی، این مطالعات نشان می دهد که روان یکی از ویژگی های اصلی PD آسیب شناسی است. (با استثنای احتمالی ضد اجتماعی PD).
افراط (نمایشی و خودشیفتگی) و کسری (اجتنابی، اسکیزوئید، اسکیزوتایپی)
برونگرایی هستند اغلب مشاهده شده است، به عنوان افراط (وسواس) و یا کسری
(ضد اجتماعی، مرزی، نمایشی، پارانوئید) در وجدان. باز بودن به تجربه، به نظر می رسد تنها با حداقل به PD آسیب شناسی مربوط است.
باز بودن به تجربه، به نظر می رسد تنها با حداقل به آسیب شناسی PD مربوط است.
سازمان افقی در ابعاد مربوط به توصیف شخصیت اختلال
تشخیص چند محوری.DSM-IIC ،با سازمان چند محوری آن، می تواند در نظر گرفته شود تا چارچوب افقی داشته باشد. (پراکنش، 1991)، آن را به عنوان کلاس های مختلف (و احتمالا مستقل) از ویژگی های در امتداد خطوط موازی سازماندهی می کند..در نظر گرفتن همزمان هر یک از این ویژگی های توصیفی مستقل از شخص اجازه می دهد شرح کاملتری از تصویر بالینی آن را به عنوان منبع داده ها بیشتر شامل شود.
در DSM به طور مشخص وجود ندارد با این حال، هر گونه بحث در مورد منطق که منجر به نمایندگی از اختلالات syndromal (محور I)، و PDهای (محور II) بر روی محورهای جداگانه می شود.
Livesley و همکاران (1994) نشان می دهد که یک عامل ممکن است منجر به قرار دادن این مفاهیم در دو محور مجزا فرض علل مختلف، که در آن سندرم های بالینی به یک منشا بیولوژیکی و PDS منشاء روانی در نظر گرفته شده بود.
Livesley همکاران، (1994) سوال اعتبار محور I و تمایز II بر اساس مفروضات چنین، بررسی خود را از تحقیق بر شباهت علل شرایط محور I و II نشان می دهد اهمیت هر دو زیست زادی و اجزاء روانی اجتماعی در توسعه این اختلالات است.
آنها همچنین مفروضات را زیر سوال برده اند که محور شرایط II از الگوهای پایدار و مادام العمر است، در حالی که محور مفاهیم I نشان دهنده شرایط گذرا و متغیر در نظر شدت و مدت زمان است.در نظر آنها داده ها نشان می دهد که ویژگی های PD نرم و قابل انعطاف ، حتی در درون قاب زمان کوتاه، که برخی از محور I شرایط ثبات قابل توجهی زمانی نشان می دهد.
مشکل دیگر مفهومی در ارتباط با محور I و II تمایز میزان قابل توجهی از همبودی مشاهده شده بین این شرایط، موضوع در برخی از جزئیات در بخش بعدی مطرح شده است.
شباهت میان صفات در همان سطح سلسله مراتبی. در حالی که سازمان سلسله مراتبی (عمودی) از صفات و اعمال رفتاری در رده وسعت و شمول، سازمان افقی به درجه ای از شباهت میان صفات و اعمال رفتاری در همان سطح سلسله مراتبی اشاره دارد. (گلدبرگ، 1998b، مک کورمیک و گلدبرگ، 1997).
مدل های افقی، که بصورت ابعادی از جمله ویژگی های صفت متمایل به تجزیه و تحلیل پارامتری فرض میکند، روابط میان صفات و ویژگی های صفت در همان سطح از وسعت با شناسایی مکان های مربوطه خود را در فضای چند بعدی مشخص می کند.
به عنوان مثال، در مورد عامل تحلیلی روش، از نظر سلسله مراتبی توسط ستون از ماتریس عوامل گرفته شده است در حالی که از نظر افقی در ردیف ماتریس (McComiick SC گلدبرگ، 1997) تمرکز دارد.
مک کورمیک و گلدبرگ بیشتر توجه داش که تحلیلگران عامل به رسمیت شناخته شده اند که بسیاری از اقلام ویژگی شخصیت بیشتر تمایل دارند به بطور رسمی پیچیده باشند (به عنوان مثال، در قابل ملاحظه ای بار در دو یا چند عامل)تا اینکه بطور رسمی یک صدا باشند (به عنوان مثال، فقط قابل ملاحظه ای بر روی یک عامل بار). آنها توجه دارند که مدلهای عمودی تمایل دارند پیچیدگی فاکتوریل و یا چند بعدی نمایش داده شده توسط اقلام نادیده گرفته شود، و درعوض بخشی به عاملی که خیلی بیشتر بارمیگذارد اختصاص داده می شود.نتیجه این روش رایج این است که احتمال این که موارد مشابه به احتمال زیاد نشان دهنده مخلوط از دو یا بیشتر از دو عامل است را، نادیده می گیرد.
اگر چه معمولا کمتر از مدل سلسله مراتبی تحقیق شده اند، چند نمونه از استفاده از این روش برای مطالعه صفات شخصیتی طبیعی (به عنوان مثال، I-به Iofstee، deRaad، SC گلدبرگ، 1992) وجود دارد، اگر چه برنامه های کاربردی تعداد نسبتا اندکی از این رویکرد به مطالعه مسیرهای پیاده روی PD وجود داشته است، ابزار بالقوه برای اطلاع رسانی مدل سازی PDها وجود دارد.
یک فقدان نسبی یکصدایی در میان ویژگی های علامت PD ، که تحقیقات اولیه نشان می دهد که مورد شود (به عنوان مثال، Hyler و همکاران، 1990)، حمایت بیشتر برای برتری بعدی یا نمونه اولیه از مدل سازی PD ها اضافه می کند.
انتخاب ویژگی های معیار اختلالات شخصیتی
از آنجا که ویژگی های تشخیصی در تعریف PD گنجانده شده است، مناطق مختلف توجه را تضمین می کند، شامل تعریف مفهومی از PD و ماهیت واحد های خاص می شود که ساختار را تعریف میکنند.
تعریف مفهومی PD ها
. PDS PDS DSM بدون بیان روشنی از منطق و پایه نظری برای هر مفهوم تشخیصی ارائه شده است. بدون طرح بر اساس مفهومی که در اطراف مفهوم PD ساخته شده است، آزمون کفایت از ویژگی های تعریفی از مفهوم دشوار است به انجام، به عنوان طبیعت مفهوم تعریف نشده باقی می ماند.
Morey (1991) Morey (1991) پیشنهاد کرد که معیار DSM PD مجموعه و قوانین خاصی برای تشخیص (E، G، حضور پنج نفر از نه معیار) معنای ساختار که برچسب تشخیصی تلاش برای نشان خارج نمی کند.معنای چنین، او اشاره میکند،توسط مجموعه های دیگری از ویژگی های مرتبط با تعریفی، و اظهارات درباره علت، البته، و پاسخ به درمان ،،ممکن است مکمل شود.
در نتیجه، Morey (1991) پیشنهاد کرد که مقوله های تشخیصی DSM به MacCorquoda1e و Meehl (1948) توصیفی از یک متغیر مداخله مطابقت دارد.اگر دسته بندی DSM به عنوان مثال در نظر گرفته شده است، تعاریف عملیاتی دسته های تشخیصی شاخص های سازه فرضی، خود ساختار را نشان میدهد.
Morey (1991) اشاره میکند، از معیارهای DSM به عنوان استاندارد برای اعتبار اقدامات ارزیابی که ادعا ارزیابی مفاهیم DSM نتایج در جسمیت دادن از تشخیص، که در آن متغیر مداخله است (مفهوم DSM) در حال حاضر نامناسب به وضعیت تبدیل استفاده کنیدیک ساختار فرضی است.
یک نمونه از بی کفایتی و transiency DSM مفاهیم PD مشهود است در پژوهش Morey (1988a)، که به بررسی تاثیر تغییرات نسبتا جزئی در معیار تشخیصی از DSM-III DSM-III-R (انجمن روانپزشکی آمریکا، 1987 )بر روی درصد از افراد مبتلا به PDS.داشت.
به طور کلی، DSM-IILR منجر به یک افزایش شدید در تعداد PDS تشخیص داده شده است.در مورد خودشیفتگی PD (NPD)، 62 از نمونه خود را به دریافت این تشخیص زمانی که معیارهای DSM-III استفاده کرد، در حالی که 22 درصد از نمونه های مشابه با NPD تشخیص داده شد که DSM-IILR معیارهای مورد استفاده قرار گرفت (یک افزایش 550)است علاوه بر این، درجه همگرایی به عنوان کاپا نمایه شده که موارد مشابه با توجه به قوانین تصمیم گیری برای NPD در هر دو DSM-III و DSM-IILR تشخیص داده شد، تنها 38 بوده است.اختلاف قابل توجه در تصمیم گیری های تشخیصی به عنوان تابعی از تغییرات جزئی در تعریف اختلال به نظر نمی رسد به PDS محدود شده است.
و ممکن است یک مشکل ذاتی در ارتباط با طبقه بندی گروه از اختلالات روانی، پژوهش دیویس و همکاران را منعکس کند.(1993) نیز به مشکلات مفهومی در تعریف DSM PDS اشاره می کند.آنها از روانشناسان و روانپزشکان برای تشخیص 20 تاریخ مورد، با 6 سابقه تعبیه شده با معیارهای DSM-IILR PD خودشیفتگی است.تعدادی از معیارهای NPD در سراسر تاریخ (2،4 یا 6 معیار) متنوع بود. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که پزشکان با توجه به تعداد مطلق از ویژگی های مورد نیاز برای تشخیص تشخیص نیست.برعکس، تمایل به تشخیص با توجه به درجه ای از حضور آن دسته از ویژگی های است که بیشتر از ویژگی های این اختلال وجود دارد.
به این ترتیب، یک مشتری خاص تنها شاید چهار یا کمتر ویژگی های مرکزی را آشکار کندو هنوز هم تشخیص را اغلب بیشتر دریافت میکند از یک مشتری که پنج یا بیشتر ویژگی های بسیاری با محوریت کمتر آشکارمی کند..
مفهوم این تحقیق این است که پزشکان برخی از ویژگی های به عنوان نماینده بیشتر از PDS می بینن. (همچنین نگاه کنید به کانتور و همکاران، 1980؛ است. Livesley و همکاران، 1987)، ، و از آن است که وجود این ویژگی ها، تعداد مطلق از ویژگی های ارائه، که تشخیصی قضاوت را هدایت می کنند.
سطح استنباط از جمله ویژگی های معیار.
نظریه پردازان بحث کرده اند که واحدهای خاص باید ساختارهای PDرا تعریف کنند.. پراکنش (1991)، برای مثال، این سوال را مطرح کرده است که آیا چنین واحدهایی باید محدود به مشاهده پذیر و یا شامل فرآیندها یا ساختارهای استنباط باشند. شیا (1992) از جمله استنباط در مورد انگیزه در معیارهای تشخیصی ارائه کرده است. او پیشنهاد کرده است که عدم توجه به این متغیر ممکن است، در بخش، حساب کاربری برای درجه بالایی از همبودی سراسر PDها مشاهده شده است.. در حمایت، شیا ارائه می دهد یک مثال اختلالات جنون و اجتنابی، که غالبا به همکاری با وجود ملاحظات نظری است که نشان می دهد که آنها کاملا متفاوت رخ می دهد، مشاهده شده است. در حالی که افرادی که در این هر دو اختلال را نمایش میدهند، ممکن است روابط اجتماعی فقیر، اجتنابی در واقع آرزوی داشتن چنین روابطی را دارند، در حالی که جنون بی تفاوت باقی می ماند.
مشکل در ارتباط با جمله عدم مشاهده پذیربودن مانند انگیزه، با این حال، که قابلیت اطمینان در ارزیابی به طور معمول رنج می برد )پراکنش، 1991؛ درخت روغن قلم، 1992 )است، حتی اگر اعتبار محتوا ممکن است افزایش یافته باشد.
یکی دیگر از مسائل مربوط حدی که به یک طبقه تشخیصی باید شرح یک ساختار و یا نمونه مشخص از ساختار، و یا ترکیبی از اینها شامل شود.
شیا (1992)، برای مثال، مشاهده کرد که برخی از مجموعه معیار خاص PD ها به برای توصیف ساختار ظاهر شده اند، در حالی که معیارهای سایر اختلالات تظاهرات یک ساختار اساسی را نمایش می دهد. شیا ارائه می دهد که نمونه ای از خودشیفتگی PD، که هر دو توصیف ساخت و مظاهر سازه در طول تعریف معیار ها،ثابت می کند. در حالی که بزرگ نمایی به عنوان یک علامت معیار(به عنوان مثال، از اساسی ساختار) ذکر شده است، معیار دیگر در همان مجموعه برای اشاره به تظاهرات این ساختار مشابه ظاهر می شود(به عنوان مثال، مشکلات به عنوان منحصر به فرد در نظر گرفته شده، حس حق) است. شیا بیشتر اشاره می کند که تغییرات در سطح استنتاج در سراسر و درون معیار مجموعه PD ، در رابطه با معیارهای polythetic سازمان، نتیجه به احتمال زیاد در عدم اطمینان بیشتر به دلیل به ناهمگونی افزایش موارد است.
تعداد ابعاد زمینه ای از جمله ویژگی های معیار.
وسعت و شمول ویژگی های انتخاب شده برای تعریف یک ساختار تشخیصی که اثر مستقیم بر روی مسائل مربوط به قابلیت اطمینان، اعتبار، و پوشش را دارد،انتخاب شده است.
ویژگی های سازه که ویژگی بالا و سازگاری داخلی را نشان میدهد، تمایل دارند تا در اختلاف کمتر در میان ارزیابان و قابلیت اطمینان بیشترنتیجه بگیرند. مرزهای چنین سازه ها به طور معمول به خوبی تعریف شده و غیر هم تداخل با سازه های مجاور می شود تجارت این است که پوشش سازه ممکن است بیش از حد محدود شود برعکس، هنگامی که ویژگی هایی که یک ساختار تعریف میکنند، گسترده در محتوا هستند و شامل تعدادی از ابعاد هم جدا اما مرتبط هستند، پوشش خوب خواهد شد، اگر چه قابلیت اطمینان، و از این رو اعتبار، به احتمال زیاد در معرض خطر (Blashfield Draguns SC)هستند.
این تجارت بین پوشش، قابلیت اطمینان و اعتبار “وفاداری پهنای باند معضل” (پیش از میلاد Gleser کرونباخ، 1965) نامیده شده است.. توسعه دهندگان تست و taxonomists، در طول ساخت و ساز اندازه گیری یا سیستم خود، باید بین این ارزیابی دقیق از ابعاد متغیر یا زمینه ای (“باریک” آزمون) و یا یک ارزیابی گذرا از چند یا چند متغیر یا ابعاد (آزمون “پهن باند”) را انتخاب کنید.
مبنای بحث خود را در این رابطه با قوانین و مقررات از تئوری اطلاعات، آلفای کرونباخ و Gleser توجه دارند که یک سیگنال پهن باند دارای پتانسیل برای انتقال و ارتباط اطلاعات بیشتر است، اما در خطر ابتلا به وضوح کمتر . در مقابل، یک سیگنال باند باریک دارای پتانسیل برای نشان دادن وفاداری یا وضوح بیشتر است، هر چند در هزینه های ارتباطی از اطلاعات کمتر .
به طور سنتی، PD ها در شرایط مختلف ابعادی یا جنبه های زیر بنایی مفهوم سازی شده اند .
پراکنش (1986a)، به عنوان مثال، PD ها در امتداد سطوح مختلف تجزیه مفهوم سازی شده اند: ارائه رفتاری، رفتار فردی، سبک شناختی، خلق و خوی رسا، مکانیسم های ناخودآگاه، خود تصویر، داخلی جهان بازنمودی، محتوا و درون .
اگر افتراق قابل اعتماد PD ها در سراسر یک یا چندین این ابعاد، مفهوم این خواهد شد که ارزیابی PD لزوما سرمایه گذاری “پهن باند” است.
به منظور بهبود صحت ارزیابی، ارزیابی مستقل هراین مولفه های می تواند انجام شود.
شیا (1992) اشاره کرده است که DSM PDs ظاهر شده اند تا در شرایط چندین ابعاد مختلف تغییر کنند که بوسیله مجموعه معیار گرفته شده اند.
در بحث خود از این موضوع، او کار Livesley، جکسون، و شرودر (1989) را برجسته میکند، که یافته ها شامل شناسایی دو بعد تفکیک است که زمینه ساز ویژگی های PD وابسته است: نگرانی های دلبستگی و کسری شروع از خود .
شیا این باور بود که اختلالات دیگر مانند مفهوم DSM-III از PD پرخاشگر منفعل، از ویژگی هایی هستند که تنها با یک بعد واحدبدست آمده، تشکیل شده است.
چند بعد PD داده شده باید در مجموعه معیار رسمی گنجانده شود؟
باید یک هسته بعد به دقت ارزیابی شود؟
یا، برای افزایش پوشش، باید ابعاد مختلف ارزیابی شود، اما در مد بسیار محدود؟
در نهایت، باید برخی از تعادل دنبال می شود ، که در آن پوشش حداکثرمی شود و هر یک از ابعاد اساسی با دقیق ارزیابی شده است و ارزیابی را کامل کرده است؟
بررسی کرونباخ و Gleser حاکی از آن است که یک مصالحه بین پهنای باند و وفاداری اغلب وجود دارد، و در ابزار اندازه گیری بزرگتری نتیجه گیری کند.
مسائل قابلیت اطمینان و اعتبار
Blashfield Blashfield و Livesleyبصورت استعاره ای طبقه بندی روانپزشکی به عناصر نظریه کلاسیک آزمون مقایسه کرده اند.
اگر چه شیوه های اندازه گیری در روانپزشکی و روانشناسی، هم در روش و هم متضمن مفروضات نظری متفاوت بود، برخی از شباهت های قابل توجهی بین این دو رویکرد وجود دارد.
از لحاظ ساختاری Blashfield و Livesley نشان می دهد که دسته بندی های تشخیصی DSM به مقیاس های آزمون های روان شناختی، که در آن معیارهای تشخیصی مربوط به آزمایش اقلام معادل هستند.
آنها بیشتر این استعاره ساختاری به سطح طبقه بندی گسترش یافته است، که در آن مجموعه ای از مقوله های تشخیصی در یک طرح طبقه بندی ،به مجموعه ای از مقیاسهای اندازه گیری ،مربوط است.
کلمات کلیدی :