ارسالکننده : علی در : 95/3/1 3:0 صبح
مقاله اکسیژن تراپی تحت فایل ورد (word) دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله اکسیژن تراپی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله اکسیژن تراپی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله اکسیژن تراپی تحت فایل ورد (word) :
اکسیژن تراپی
مقدمه
اکسیژن درمانی در بسیاری از بخشهای درمانی رایــج می باشد ، در جائی که شواهد و یا احتمالی دال بر کاهش اکسیژن رسانی از میزان طبیعی وجود داشته باشد .
اکسیژن درمانی جزء اساسی درمان برای بیماران نوع 1 نارسایی تنفسی است و شاید در درمان نارسایی تنفسی نوع 2 نیز استفاده گردد . نارسایی تنفسی نوع 1 ، کاهش اکسیژن در اثر نارسایی تنفسی است که در آن میزان دی اکسید کربن در خون شریان طبیعی و یا پائین است
. نارسایی تنفسی نوع 2 ، نارسایی تهویه ای همراه با علائمی از بالا رفتن دی اکسیدکربن بخاطر کاهش تهویه نایژکی است . کاهش اکسیژن نیز ممکن است همزمان وجود داشته باشد . اکسیژن درمانی با افزایش غلظت اکسیژن دمی باعث جلوگیری از کاهش اکسیژن بافتی می شود که خود می تواند باعث اختلال در عملکرد سلولی شود . هر چند حمل و نقل اکسیژن بافتی تنها وابسته به اکسیژن دمی نیست بلکه بستگی به غلظت هموگلوبین و توانایی آن برای اشباع شدن با اکسیژن و نیز برون ده قلب و توانایی آن برای رساندن اکسیژن به سلولها دارد .
دادن اکسیژن با فشار بیشتر از اتمسفر که می توان از هایپوکسی جلو گیری کرد
اکسیژن تراپی به عنوان روشی از مراقبت های تنفس
ی که به هنگام وجود مشکل تنفسی ارائه می گردد. در این روش جریان اکسیژن با غلظت بالاتر از حد معمول به اندام های حیاتی مددجو رسانده می شود.
هدف از اکسیژن تراپی کاهش کار تنفس و برداشتن فشار از روی میو کارد است
اکسیژن نوعی دارو است هدف از استفاده آن رساندن pao2 به 60-80 میلی متر جیوه می باشد در موقع تجویز بیمار را از نظر نیاز بررسی می کنیم بیماری نیسم داشته باشد که افزایش متابولیسم در زمان وارد شدن تروما زخم ها و یا تب بالا دیده می شود
علائم کمبود اکسیژن شامل :اختلالات ذهنی واختلال سطح هوشیاری-رنگ غیر طبیعی پوست و مخاط- تعریق -تاکی کاردی و تاکی پنه -تغییر در فشار خون
موارد مصرف اکسیژن درمانی
استفاده از اکسیژن پرفشار سابقهای طولانی دارد که در درمان آمبولی هوا به کار گرفته میشد. آمبولی هوا شرایطی است که معمولا غواصانی که به اعماق آب میروند و سپس با سرعت زیاد به سطح آب بازمیگردند، دچار آن میشوند. در این حالت، به علت پیدایش حبابهای کوچک هوا در جریان خون، خون به اعضای حیاتی بدن نمیرسد و سبب مرگ فرد می شود. اک
سیژن پرفشار میتواند اندازه این حباب ها را کوچک کند و در نتیجه جریان خون به شرایط عادی باز گردد.
سایر استفادههای این روش شامل موارد زیر است:
• به عنوان پادزهر در مسمومیت با گازهای سمی به ویژه گاز مونواکسید کربن
• ضدعفونیکننده به ویژه در برابر میکروبهای بیهوازی (میکروبهایی که در برابر اکسیژن توان مقاومت ندارند)
• کاهش تورم و تجمع مایعات در بافتهای بدن که در بهبود سوختگیها کمک می کند
• بهبود هیپوکسمی (کاهش فشار اکسیژن خون سرخرگی)
تغییر در تعداد یا الگوی تنفس ممکن است به علت هیپوکسمی باشد. علائم هیپوکسی
شامل: پرخاشگری، عدم هوشیاری، گیجی، خواب آلودگی، کما، تنگی نفس، افزایش فشار خون، بی نظمی ضربان قلب و تعریق شدید می باشد
هیپوکسی در صورت شدید بودن می تواند زندگی فرد رابه مخاطره بیاندازد. با پیشرفت سریع هیپوکسی، تغییراتی در سیستم عصبی مرکزی ایجاد می شود. بیمار دچار ناهماهنگی حرکات و اختلال هوشیاری می شود.
در هیپوکسی مزمن (مانند آن چه که در بیماری های انسداد مزمن ریه دیده می شود) ممکن است خستگی، خواب آلودگی، بی تفاوتی، بی توجهی و تأخیر در واکنش ها به وجود آید.
اکسیژن درمانی کوتاه مدت می تواند برای گروه کوچکی از بیماران مبتلا به بیماری مزمن انسداد ریوی مفید باشد.
موارد احتیاط در اکسیژن درمانی
بیمارانی که سابقه تشنج داشتهاند یا دچار تشنج میشوند و بیماران مبتلا به آمفیزم (نوعی بیماری ریوی ناشی از تجمع هوا در ریهها که در بیشتر موارد، ناشی از مصرف سیگار است) نباید از این روش استفاده کنند.
همچنین سابقه تجمع مایع در سینوسها، گوش و سایر حفرات بدن، سابقه جراحیهای چشمی یا داشتن بیماریهای چشم، استفاده از داروهای شیمیدرمانی و داروی دیسولفیرام (در درمان الکلسیم کاربرد دارد) هم از دیگر موارد منع استفاده از این روش هستند.
در ضمن خانمها بهتر است در دوران بارداری از این روش استفاده نکنند.
همانند سایر داروها، پرستار اکسیژن را با احتیاط تجویز نموده و به دقت اثرات آن را روی بیمار ارزیابی می کند. اکسیژن نیز یک دارو است و فقط باید توسط پزشک تجویز شود.
بیماران مبتلا به اختلالات تنفسی، اکسیژن را فقط به منظور افزایش فشار اکسیژن خون شریانی تا بازگشت آن به حد طبیعی دریافت می کنند.
افزایش اکسیژن هوای دم، به میزان اکسیژن گلبول های قرمز خون یا پلاسما نمی افزاید. در عوض مقادیر افزایش یافته ی اکسیژن، ممکن است اثرات سمی روی ریه ها و سیستم عصبی مرکزی بگذارد یا سیستم تهویه بدن را تضعیف کند.
هنگام تجویز اکسیژن، بیمار باید از نظر نشانه های عدم کفایت در اکسیژناسیون مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین پرستار مرتبا بیمار را از نظر علایم گیجی، بی قراری، خواب آلودگی، تعریق، رنگ پریدگی، بی نظمی ضربان قلب و افزایش فشار خون بررسی می کند.
عوارض اکسیژن تراپی
1- کاهش تهویه ناشی از تجویز اکسیژن : بطور طبیعی تحریک مراکز اولیه تنفسی در بصل النخاع و پنس بوسیله افزایش کم CO2 و تحریک مراکز ثانویه تنفسی در کاروتیه و قوس آئورت با کاهش فشار اکسیژن خون کمتر از 60mmHg انجام می گردد.مددجویان مبتلا به اختلالات عملکردی مزمن ریوی دچار احتباس CO2 می باشند و این مسئله در طولانی مدت باعث می شود ک
ه حساسیت بصل النخاع نسبت به افزایش CO2 کاهش یافته و تحریک تنفسی فقط با کاهش فشار اکسیژن صورت می گیرد.بنابراین مصرف اکسیژن با مقادیر بالا در این بیماران باعث حذف این محرک تنفسی می شود و در نتیجه با افزایش PaCO2 و اسیدوز تنفسی مددجو دچ
ار آپنه می گردد.کنترل پی در پی و منظم ABG می تواند پرستار را از افزایش PaCO2 آگاه کرده تا اقدامات لازم صورت پذیرد.
2- مسمومیت با اکسیژن: شرایطی است پیشرونده که باعث نارسایی قلبی در مددجویی که اکسیژن با غلظت بالا را در زمان طولانی مصرف کرده می گردد.غلظت بالای اکسیژ
ن را می توان بصورت FiO2 دریافتی 100% بیش از 6 ساعت، 80% بیش از 24 ساعت و 60% بیش از 36 ساعت تعریف کرد.نشانه های اولیه مسمومیت با اکسیژن شامل التهاب خفیف تراشه و برونش که با احساس ناراحتی در پشت استرنوم ، احتقان بینی، درد هنگام عمل دم و سرفه می باشد.حفظ PaCO2 بین 60- 90 mmHg در بیماری که اکسیژن می گیرد ایده آل است.
3- آتلکتازی: افزایش غلظت اکسیژن در هوای دمی ممکن است باعث روی هم قرار گرفتن آلوئول گردد نیتروژن که 78% هوا را تشکیل می دهد به میزان کمی توسط خون جذب می شود.بیشتر مقدار نیتروژن در آلوئول باقیمانده و از روی هم قرار گرفتن آلوئول ها پیشگیری می کند.زمانی که غلظت اکسیژن دمی افزایش می یابد مولکولهای اکسیژن بجای مولکولهای نیتروژن در آلوئولها قرار می گیرند و بوسیله بستر عروقی جذب می گردند در نتیجه آلوئولها خالی شده و رو
ی هم قرار می گیرد این پدیده را شستشوی نیتروژن می نامند.
4- صدمه چشمی: صدمه به شبکیه در بالغین درصورتی اتفاق می افتد که در معرض FiO2 به میزان 100% قرار گیرند. PaCO2 به میزان بیش از 150 mmHg در مدت بیش از 4 ساعت می تواند باعث فیبروپلازی پشت عدسی شود.اشک ریزش، ادم و اختلال بینایی نتیجه عوارض سمی
اکسیژن با غلظت بالابر قرنیه و عدسی در بالغین است.
جهت جلوگیری از بروز مسمومیت
1-محدود کردن دوره مصرف اکسیژن 100درصد به مدت های کوتاه 12-6 ساعت
2- کاهش Fio2 به پایین ترین مقدار در اولین فرصت ممکن با حفظ pao2 بیشتر از 60 میلی متر جیوه
3- استفاده از اکسیژن بالای 70 درصد ممکن است برای 24 ساعت بی خطر باشد .
4- اکسیژن بالای 50 درصد ممکن است برای مدت دو روز بی خطر باشد .
5- Fio2 بالای 40 درصد بعد از دو روز بالقوه سمی خواهد بود .
6- استفاده از Fio2 زیر 40 درصد ندرتا ” منجر به مسمومیت با اکسیژن خواهد شد .
اکسیژن معمولا از طریق سیلندر و یا به صورت سانترال جهت تجویز در اختیار قرار می گیرد . قبل از تجویز اکسیژن باید آن را مرطوب کرده ، از نظر فشار تعدیل نمود.
ابزار های لازم برای اکسیژن درمانی به دو گروه عمده تقسیم می شوند :
o سیستم های با جریان زیاد اکسیژن High Flow System
o سیستم های با جریان کم اکسیژن Low Flow System
در سیستم های با جریان کم اکسیژن ، بیمار هوای اتاق را همراه با اکسیژن تنفس می کند . برای استفاده از این نوع سیستم ها ، بیمار باید حجم جاری طبیعی و الگوی تنفسی منظم داشته باشد .
از این نوع سیستم می توان از کانولای بینی Nasal Canula ، ماسک ساده اکسیژن Simple Oxygen Mask ، ماسک با استنشاق مجدد هوای بازدمی Rebreathing Mask با کیس
ه ذخیره کننده و ماسک بدون استنشاق مجدد هوای بازدمی Non Rebreathing Mask با کیسه ذخیره کننده ، نام برد .
سیستم های با جریان زیاد اکسیژن ، معمولا درصد اکسیژن FiO2 مشخص و ثابتی را ایجاد می کنند که با تغییر در الگوی تنفس ببیمار ، در آنها تغییری ایجاد نمی شود . شایعترین و
متداولترین مثال آن ، ماسک ونچوری Venturi Mask است .
سیستم های با جریان کم اکسیژن Low Flow System
این دستگاه ها اکسیژن را با غلظت متفاوتی از 90 – 21 درصد به بیمار تحویل می دهند . در این سیستم ها متغییر هایی که روی Fio2 (درصد اکسیژن دمی) تاثیر می گذارند عبارتند از :
1ظرفیت ذخیره آناتومیکی دستگاه تنفس
2نوع سیستم تجویز اکسیژن ( سوند یا کانولای بینی ، ماسک ، کیسه ذخیره ساز)
3میزان جریان اکسیژن ( لیتر در دقیقه )
4 الگوی تهویه بیمار ( در بیمارانی که تنفس عمیق دارند ، درصد اکسیژن کمتری به بیمار می رسد ، زیرا مقدار زیادتری از هوای اتمسفر که دارای Fio2 برابر 21 % است با اکسیژن تجویز شده مخلوط می گردد و Fio2 را پایین می آورد:
1کانولهای بینی (سوند بینی) از این روش به صورت وسیعی برای اکسیژن رسانی بیماران دچار هیپوکسی که به غلظت های کم تا متوسط اکسیژن نیاز دارند استفاده می گردد . میزان جریان اکسیژن تجویز شده به وسیله کانولهای بینی بین 1 تا 6 لیتر در دقیقه می باشد.
بر حسب سرعت تجویز اکسیژن ، مقدار تقریبی Fio2 هوای دمی به قرار زیر است :
Fio2
O2
24 – 28 %
2 Lit/min
28 – 32 %
3 Lit/min
32 – 36 %
4 Lit/min
36 – 40 %
5 Lit/min
40 – 46 %
6 Lit/min
مزایا : سبک و ارزان است. استفاده از آن آسان است. به راحتی توسط بیمار تحمل می شود. لازم نیست هنگام خوردن غذا یا سرفه کردن جریان اکسیژن قطع گردد. بیمار می تواند هنگام استفاده از آن تحرک کافی داشته باشد.
معایب : در صورت اکسیژنی که با این روش به بیمار می رسد بستگی به تعداد و عمق تنفس بیمار داشته و غلظت آنرا نمی توان تعیین کرد. تحریک مخاط نازوفارنژینال می کند .اعمال فشار از طریق بندهای آن به گونه ها میشود.اگر میزان اکسیژن تجویز شده به بیش از 6 لیتر
در دقیقه افزایش یابد موجب تحریک مخاط و بلع هوا می شود.
-2 ماسک ساده : این روش برای دادن غلظت های کم تا متوسط اکسیژن مورد استفاده قرار می گیرد و در بیمارانی که با دهان تنفس می کنند موثرتر از کانولهای بینی می باشد. در صورت تنظیم جریان اکسیژن به صورت 10 – 6 لیتر در دقیقه Fio2 به میزان 55 – 35 درصد برای بیمار فراهم می نماید . برای استفاده ، ماسک باید کاملا مماس با دهان و بینی قرار گیرد تا هوا از اطراف نشط نکند. هوای بازدمی از راه سوراخهایی که روی ماسک است به بیرون هدایت می شود ولی با توجه به اینکه محفظه ای که روی صورت قرارمی گیرد فضای مرده ای را ایجاد می کند. جریان اکسیژن نباید کمتر از 5 لیتر در دقیقه باشد زیرا باعث استنشاق هوای بازدمی که دارای مقادیر بالای CO2 است می گردد.
O2
Fio2
5lit/min
40%
6lit/min
50-45%
8lit/min
60-55%
مزایا : به سهولت قابل استفاده است در بیمارانی
که با دهان تنفس می کنند ، موثرتر از کانولای بینی است چون با این روش Fio2 بیشتری را می توان به بیمار رسانده باعث خشکی مخاط نمی شود.
معایب : در بعضی از بیماران خوب تحمل نمی شود ( مثل کسانی که تنگی نفس دارند ) ، برای فعالیت هایی مثل غذا خوردن و سرفه کردن باید ماسک را برداشت ، ممکن است باعث پیدایش نواحی فشار روی استخوانهای صورت شود ، در مدت طولانی قابل استفاده نیست ، غلظت اکسیژن دریافتی متغیر است و باید مرتبا وضعیت ماسک روی صورت را اصلاح نمود.
-3 ماسک ذخیره کننده اکسیژن ( ماسک با تنف
س مجدد هوای بازدمی ) : این ماسک ها کیسه ذخیره کننده دارند و با تجویز اکسیژن به میزان 6-10Lit/min ،2 Fio حدود 80 – 60 % را فراهم می کنند. حدود یک سوم از هوای بازدمی که حجم برگشتی از فضای مرده آناتومیکی است ، غنی از اکسیژن بوده و دارای 2 CO کمی است و ضمنا گرم و مرطوب است به کیسه ذخیره بر می گردد و به این ترتیب این ماسک می تواند حجم کافی از هوای اکسیژن دار را در اختیار او قرار دهد. خطر این ماسک این است که به هر علت میزان اکسیژن کافی به بیمار نرسد.
مزایا : افزایش جزء دمی اکسیژن (Fio2 ) و غلظت اکسیژن امکان پذیر است . در صورت لزوم می توان آن را به یک nonrebreathermask تبدیل کرد. در صورت قطع شدن اکسیژن دریچه اطمینان آن باعث رسیدن هوای اتاق به بیمار می شود.
معایب: بیمار باید تنفس خود به خود داشته باشد . ممکن است موجب تحریک پوست شود. باید کاملا روی صورت فیکس شود. در درمانهای طولانی مدت کاربرد ندارد. کیسه نباید تاب خورده یا از هوا تخلیه گردد. بیمار احساس راحتی نمی کند. برای بیمار محدودیت حرکت ایجاد می کند.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 3:0 صبح
مقاله افسردگی در کودکان و نوجوانان تحت فایل ورد (word) دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله افسردگی در کودکان و نوجوانان تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله افسردگی در کودکان و نوجوانان تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله افسردگی در کودکان و نوجوانان تحت فایل ورد (word) :
افسردگی در کودکان و نوجوانان
مقدمه
افسردگی ،یکی از اختلالات جدی دوران کودکی است که اگر به موقع مورد درمان و مدارا قرار نگیرد،می تواند به صورت اختلالات خلقی در کودک تثبیت شود.زمانی تصور می شدکه اختلال افسردگی خاص دوران بزرگسالی است و کودکانی که بیش تر وقت خود را به بازی ،تفریح و سرگرمی می گذارنند،دلیلی برای افسردگی ندارد.درحالی که امروزه به تحقیقثابت شده است که کودکان نیز با اندک ناملایمات و بدرفتارهای والدین و اطرافیانسان در خود فرو می روند و آثاری از افسردگی های بالینی و مشکلات رفتاری ناشی از انان بروز می دهند.
افسردگی درکودکان ممکن است به شکل انواع شکایات رفتاری مثل:پرخاشگری،شب ادراری،ناخن جویدن،آشفتگی های خواب، بیش فعالی ،کمبود توجه، بی تفاوتی، کاهش انرژی ،بز
هکاری،افت تحصیلی،ناتوانی های یادگیری ،انزواطلبی،کج خلقی و مدرسه گریزی ظاهر شود.
علایم و معیارهای تشخیص افسردگی در کودکان و نوجوانان
اغلب کودکان ممکن است گاهی احساس ناراحتی و غمگینی کنند و چند روزی در خود فرو روند،اما به طور معمول این گونه شرلیط گذار و مقطعی است.برخی از کودکان نیز ممکن است به دلایل خاصی (مثل تغییر منزل یا مدرسه،دورشدن از دوستان صمیمی،از دست دادن حیوانات خانگی و ;) علایم افسردگی از خود نشان بدهند.اما آنچه این گونه احساسات را در کودکان به وجود می آورد،با اختلال افسردگی طولانی مدت تفاوت دارد.کودک مبتلا به افسردگی بالینی در موقعیتی حاد قرار می گیرد،تاحدی که نوسان خلقی او،آسیب شدید به عملکردهای فردی اش می زند واو را از زنذگی طبیعی باز میدارد.به طور کلی کودکان افسرده به چهار نوع مشکل زیر گرفتار می شوند:
1- رفتاری:آن ها منفعل،فاقد قدرت تصمیم گیری و درمانده اند.
2- هیجانی:حزن و غم زیاد در خودحس می کنند.
3- جسمانی:میل آنها به خواب و غذا دچار اختلال می شود.
4- شناختی:زندگی رابی معنا وخود را بی ارزش می شمارند.
براساس چهارمین راهنمایی تشخیصی و آماری بیماری های روانی کودکان (DSM4) ،معیارهای تشخیص افسردگی در کودکان عبارت اند از:
• کاهش یا افزایش بی دلیل وزن کودک (بدون رعایت رژیم غذایی خاص).
• اختلالات خواب(کم خوابی، بی خوابی، پریشان خوابی).
• فقدان انگیزه برای فعالیت ،بازی و کار.
• احساس خستگی و کمبود انرژی.
• احساس ناتوانی،گناه و خود کم بینی شدید.
• کاهش قدرت تفکر و عدم تمرکز حواس.
• بروز افکار منفی(تهدید،سوء قصد و اقدام به خودکشی).
برای تشخیص افسردگی بالینی در کودک باید گزارشی روزانه از فعالیت های کودک تهیه شود تا در صورت وجود غم و اندوه پایدار (حداقل 4 مورد از 7 مورد بالا و به مدت 2 هفته )درصدد درمان و مداوا برآمد.
کودکان مبتلا به افسردگی ،به شدت احساس ناامیدی،غمگینی و بی ارزشی می کنند.این گروه به ندرت می خندند و مداوم چهرهای اشک آلود و گرفته دارند.برای شرکت نکردن در کارهای گروهی و کلاسی مرتبا خستگی را بهانه می کنند.کودکان افسرده بر این باورند که دست یه هرکاری می زنند،شکست می خورند و به همین دلیل انگیزه ای برای تلاش و موفقیت در خود حس نمی کنند.قدرت تمرکز و فکر در کودک افسرده کاهش می یابد و قدرت تصمیم گیری و تفکر منطقی را از دست می دهد.تشخیص زود هنگام افسردگی در کودک می تواند از حوادث و بحران های شدید سال های نوجوانی و جوانی بکاهد.
والدین ،مربیان و اطرافیان کودکان برای تهیه یک تصویر کلی از زندگی و عملکرد روزانه آنان در دوره زمانی خاص ،باید دانسته ها و اطلاعاتشان را در اختیار یکدیگر قرار دهند.
در اغلب موارد علایم افسردگی در کودکان خردسال (زیر6سال) با اختلالات مربوط به خوردن و خوابیدن همراه است،در حالی که در کودکان مدرسه ای(15-7 سال )با پرخاشگری ،احساس ناامیدی و کناره گیری از جمع دوستان بروز می کند.هم چنین
کودکان خرد سال ممکن است تا اندازه ای بیش فعال،پرخاشگر یا کج خلق شوند؛زیرا هنوز توانایی کلامی لازم را برای بیان احساساتشان ندارد.در دوران بلوغ و نوجوانی نیز میزان شیوع افسردگی به شدت افزایش می یابد.
برخی پژوهش ها نشان می دهند که تقریبا یک سوم نوجوانان دچار حالات افسردگی می شوند و یک سوم تا یک دوم این عده براساس معیارهای تشخیص روان شناختی،در دوران جوانی نیز اختلال را به صورت عمده و جدی به همراه دارند.
در مورد تفاوت ابتلا به افسردگی در بین دختر ها و پسرها،تحقیقات نشان می دهند که دخترها بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند؛زیرا تنش ها و فشارهای بیشتری را برای ورود به اجتماع باید تحمل کنند. علاوه برآن، دخترها در هنگام رویارویی با استرس ها و فشارهای محیطی،احساساتشان را درونی می سازند،در حالی که پسرها احساسات خود را بیرون می ریزند و دست به رفتارهای پرخاشجویانه می زندد.هم چنین علائم افسردگی با رفتارهای نابهنجار، تجاوزگرانه ،سیگار کشیدن مصرف الکل و موادمخدر همراه است.
—کودکان مبتلا به افسردگی ،به شدت احساس ناامیدی،غمگینی و بی ارزشی می کنند.این گروه به ندرت می خندند و مدام چهره ای اشک آلوده و گرفته دارند.برای شرکت نکردن در کارهای گروهی و کلاسی مرتبا خستگی را بهانه می کنند.—
میزان شیوع افسردگی در بین کودکان
در طی سال های گذشته افسردگی های دوران کودکی توجه بسیاری از روان شناسان و متخصصان کودک را برانگیخته است.برآورد می شود حدود4% تا5/2 درصد کودکان از نظر بالینی دچار افسردگی می شوندو میانگین دوره اختلال افسردگی در بین کودکان و نوجوانان حدود9-7 ماه می باشد.این موضوع از آن حهت اهمیت دارد که اگر کودک بعد از این مدت بهبودی نباید،یادگیر ی و رشد وی دچار اختلال خواهدشد.
شیوع افسردگی دربین کودکان مقطع دبستانی1درصد گزارش شده است.این میزان در دوره نوجوانی به 8- 4 درصد می رسد. نسبت ابتلای پسرها و دخترها در دوران کودکی مساوی است،ولی در دوره نوجوانی شمار دخترهای افسرده دو برابر پسرهای افسرده میشودو با افزایش سن، شیوع افسردگی در دخترها بیش تر هم می شود.شایع ترین سنین برای افسردگی ،15-14 ،یعنی سال های افزایش فشار روانی و استرس برن
وجوانان است.
عوامل موثر بر بروز افسردگی در کودکان
بسیاری از والدین و مربیان زمانی که صحبت از افسردگی های دوران کودکی به میان می آید،تصویری از نوجوانی غمگین،گریان و گوشه نشین را در ذهن خود مجسم می کنند.درحالی که افسردگی مشکل تنها نوجوانان و جوانان نست،بلکه درکودکان خردسال هم می توان علایمی از غم و اندوه مشاهده کرد.آنان باید بدانند چنان چه این گونه مشکلات و اختلالات رفتاری در همان دوران کودکی بهبود نیابند،می توانند به راحتی در سال های بعدی رشد کودک،او را با اختلالی جدی و سخت روبه رو کنند.
همه کودکان روزهای خوب و بدی را پشت سر می گذارند؛هم غم و هم شادی را به نوعی تجربه می کنند.برای نمونه،روزی تیم ورزشی مورد علاقه شان می بازد،قهرمان ایده آل انها شکست می خورد،یا حتی حیوان دست آموزی که مدت ها ی طولانی از آن نگه داری کرده اند،می میرد.طبیعی است که تمام این موضوعات موجب ناراحتی و افسوس آنان می شود،اما نکته مهم این است که افسردگی می تواند در همین روزهایی که پدر و مادر هیچ فکرش را هم نمی کردند،به طور آرام و پنهان در وجود فرزندشان رشد کنند.زمانی که کودک بیش از3-2 هفته در خود فرو می رود و هیچ نشانه ای از حرکت و جنبش از خود نشان نمی دهد،به افسردگی بالینی دچار شده است.
افسردگی،اختلالی جدی و مهم است که آثار خود را برتمام جنبه های زندگی کودک برجای می گذارد.به درستی مشخص نیست که چه عواملی موجب بروز افسردگی در کودکان می شود،اما این طور به نظر می رسد که هم عوامل زیستی (ژنتیک)و هم عوامل محیطی (تجارب ناخوشایند)،قدرت مقابله با ناملایمات زندگی را در کو
دک یا نوجوان کاهش می دهند.قابل ذکر است که احتمالا ابتلاء و بروز افسردگی در کودکان و نوجوانان به یک نسبت نیست.کودکانی که بیش تر تحت فشار ها و تجارب ناخوشایند در زندگی اند و البته،سابقه افسردگی در خانواده شان وجود دارد،در برابر ابتلا به این بیماری مستعد تر می باشند.افسردگی در بین کودکان ،اغلب به دلیل تنش و فشار روانی شدید،در کودکان آسیب پذیر و حساس به وجود می آید.در این جا به بررسی عوامل موثر بر بروز افسردگی در کودکان می پردازیم:
1- عوامل ژنتیکی(ارثی): تحقیقات نشان می دهند که اگر افسردگی پیش از دوران بلوغ شروع شود،ممکن است ناشی از مشکلات ژنتیکی باشد.به ر
غم این که تاکنون تاثیر عوامل ژنتیکی در افسردگی های دوران کودکی به درستی شناخته نشده است،اما برخی از تحقیقات نشان می دهند که اگر یکی از والدین یا یکی از اعضای نزدیک خانواده افسردگی داشته باشد،تاثیر زیادی بررفتارهای ناشی از افسردگی کودک خواهد گذاشت.
2- عوامل محیطی: عوامل محیطی(خانواده، مدرسه و اجتماع)در بروز افسردگی کودکان بسیار موثرند.عواملی مثل:بی اعتنایی به کودک ،کمبودروابط عاطفی مناسب،تعامل هی منفی والدین با کودک،آشفتگی ها و نابسامانی های خانوادگی،سردی حاکم بر روابط خانوادگی همگی می توانند موجب بروز افسردگی در کودکان شوند.
3- عوامل استرس آور و تنش زا: بسیاری از افسردگی ها در دوران کودکی ناشی از شرایط پرتنش،محرومیت ها، ناکامی ها،شکست های پی در پی ،اختلافات و تعارضات خانوادگی ،فوت اقوام و فجایع اند.در این گونه موارد برخی از کودکان که آسیب پذیر تر،حساس تر و عاطفی ترند،به راحتی سایر کودکان به حالت عادی بر نمی گردند و این ناراحتی را در خود درونی می سازند.کودکانی که علل رویدادهای ناگوار را همیشگی می دانند،بیش تر در معرض خطر ابتلا به افسردگی هستند.برعکس کودکانی که در مقابل شکست ها و پسرفت های زندگی با انعطاف و نرمی بیش تری رو به رو می شوند و علل انها را موقتی می
دانند،نسبت به افسردگی مقاوم ترند.برای مثال:ممکن است کودکی با کوچک ترینناملایمت و نامهربانی از سوی دوست همسالش،درخود فرو رود و نامهربانی از سوی دوست همسالش،در خود فرو رود و تا مدت ها غمگین و افسرده باقی بماند،در حالی که کودکی دیگر تنها با یک شانه بالا انداختن پاسخ رفتار ناملایم دوستش را بدهد.
روش های درمانی افسردگی کودکان
هرچند که تشخیص افسردگی در کودکان قدری مشکل است(زیرا به شیو ههای گوناگون جلوه پیدا می کند)،اما باید دانست اگر کودک افسرده به موقع تحت درمان قرارنگیرد ،علایم در او پایدار می شود.پس بهتر است نسبت به شناخت و درمان زود هنگام کودک افسرده پی گیری لازم به عمل آید.
در مواردی،افسردگی ناشی از پیامد اختلال اصلی دیگری است که کودک را تحت فشار قرار داده و او را مبتلا به افسردگی کرده است،مثل:ترس از مدرسه ،شب ادرای و خجالتی بودن.در این گونه موارد،ابتدا باید مشکل اصلی کودک درمان شود،زیرا در بیش تر مواقع با برطرف شدن مسئله کودک،افسردگی او هم درمان می شود.اما چنان چه پس از درمان مشکل کودک،بازهم هم علایم افسردگی در او مشاهدهشود،باید حتماًدرصدد درمان افسردگی او برآمد.
شیوه های گوناگونی برای درمان افسردگیکودکان ابداع شده است،ازجمله:درمان های شناختی- رفتاری ، آموزش مهارتهای اجتماعی، دارو درمانی ،روان درمانی های فردی و خانواده درمانی.
1- درمان شناختی – رفتاری:براساس این شیوه درمانی،کودک افسرده همراه ذهن را به تفکرات منفی مشغول می دارد.اغلب شکست ها و محرومیت هایش را ناشی از ناتوانی،ضعف و نا کارآمدی فردی می داند و اگر هم در کاری موفق شود،آن را به عوامل محیطی و شانس که خارج از کنترل خودش است،نسبت می دهد.از این رو برای درمان این کودکان توصیه می شود از روش های تقویت عزت نفس،تقویت خویشتن داری و افزایش اعتماد به نفس استفادهشود.اساس این روش ها بر تغییر تفکرات منفی کودک درباره استعداد های و توانایی هایش استوار است.کودکان افسرده در مقاسیه با سایر همسن و سالان خود ، عزت نفس ارزشمندی و خود پنداره ضعیفی دارند و در مورد کلیه فعالیت هایشان احساس نا امیدی ، ضعف و ناتوانی می کنند . هر گاه عزتی نفس کودک به خوبی در وجودش استقرار یافته باشد ، موجب موفقیت های بعدی او خواهد شد و ار آن پس کارها با سهولت بیشتری انجام خواهد .
در دیدگاه شناختی برای درمان افسردگی در کودکان توصیه می کنند که آنان را یا استعداد ها و توانایی های مختلف خود اشنا ساخت و سعی کرد با بالا بردن روحیه مثبت ، تقویت حس اعتماد به نفس و مثبت نگری ، تصور آنها را نسبت به توانایی هایشان تقویت نمود . برای مثال ، مادر می تواند با دادن مسئولیت های ساده خانگی و انجام وظایف گوناگون ، حس خود کم بینی و ناتوانی رادر کودکرا از بین ببرد . شیوه تفکر و احساس کودکان افسرده با تغییر کاری که انجام میدهند عوض می شود . شرکت در فعالیت های گوناگون می تواند حس ارز
شمندی و هدف داشتن را در کودک تقویت کند و انگیزه پیشرفت را در او بالا ببرد . نحوه تفکر منفی کودک افسرده موجب کاهش و ضعف یاد گیری وی می شود و چگونگی احساس او نسبت به خودش اثر می گذارد این کودکان باید برای انجام مسئولیت هایی که به عهده می گیرند – حتی کار های ساده و پیش پا افتاده – تحسین و تشویق می شوند این گونه مسئولیت ها و فعالیت ها باید به گونه ای باشند که کودک از انجام آنها احساس ضعف و ناتوانی نکند، زیرا شکست کودک افسرده موجب ناتوانی نکند ، زیرا شکست کودک افسرده موجب ناراحتی بیش تر او می شود این کودکان تنها در صورتی که توانستند مرحله اولیه کار تکمیل کنند ، باید به مرحله بعدی ( مشکل تر )بپردازند .
2- آموزش مهارت های اجتماعی : اغلب کودکان افسرده در برقراری روابط اجتماعی با دیگران ( اعم از والدین ، اعضای خانواده و دوستان و هم سن و سالانشان ) دچار ناتوانی اند . همین امر موجب عدم محبوبیت انها در بین کودکان و افراد دیگر می گردد . بر اساس پژوهش هایی که توسط رفتار درمان گران صورت گر فته است ، کودکان افسرده باید مهارت اجتماعی لازم را برای دوست یابی و گسترش تعاملات فردی بیاموزند تا بتوانند در شرایط مختلف ، نیاز ها و خواسته های خود را بر طرف سازند . استفاده از روشهای ایفای نقش ، تمرین باز خورد های رفتاری ، روشهای تقویت مثبت رفتاری و سر مشق دهی ، از جمله روشهایی است که رویکرد های رفتاری – اجتماعی برای درمان افسردگی کودکان توصیه می کنند .
3- دارو در مانی : استفاده از دارو برای درمان افسردگی دوران کودکی باید با نهایت دقت و بررسی انجام شود ؛ زیرا مسمومیت های دارویی می تواند موجب عوار
ض قلبی – عروقی ، تشنج و اغما در کودکان شود . اغلب دارو هایی که برای درمان افسردگی بزرگسالان تجویز می شوند ، تاثیری بر بهبودی افسردگی کودکان ندارند
4- روان درمانی های فردی :روانشناسان با استفاده روش های روانی درمانی سعی می کنند کودک افسرده را تشویق به برون ریزی احساسات و هیجانات منفی اش کنند تا از این طریق به کودک یاد بدهند که چگونه می تواند این گونه فشار ها را و تنش های محیطی را تحمل کنندو چگونه با آنها کنار بیاید. برخی از روش های موثر روان درمانی های ف
ردی عبارتند از: بازی در مانی، نقش بازی کردن، اجرای نمایش نامه.
5- خانواده درمانی: هدف خانواده درمانی ارائه شیوه های تربیت فرزند ،پذیرش کودک در خانواده افزایش تعاملات مثبت بین والدین و فرزندان و حمایت های روانی از کودک است.در مانگر ضمن آموزش والدین از آنها می خواهد برکیفیت روابط خود با کودک افسرد ه شان بیفزایند و با کمترین فشاری او را از خود طرد نکنند.کودک افسرده نیاز به احساس امنیت و داشتن روابط و صمیمانه با پدر و مادر با یک فرد بزرگ سال آگاه دارد.بیش تر کودکانی افسرده می شوند به کوچک ترین حمایت و توجه اطرافیان خود پاسخ مثبت می دهند.آغاز روز با انجام فعالیتی که خیلی دشوار نباشد ،می تواند برای کودک نیرو بخش و موثر باشد.
کمک ها و مداخلات والدین
درونا افسردگی کودکان نیازمند مشارکت والدین و اعضای نزدیک خانواده است .پدر و مادر باید اطلاعات زیادی در مورد شیوه های رویارویی و درمان افسردگی کودکان داشته باشند.در این زمینه توجه به چند نقطه زیر حائزاهمیت است .
• مهارتهای اجتماعی ساده را به فرزندانتان بیاموزید.مهارت اجتماعی؛تواناییی و استعداد های است که موجب گسترش روابط بین افراد می شود،مانند:مهارت دوست یابی،مهارت در ارتباط گیری با گروه،مهارت گوش دادن،مهارت همدردی ، مهارت در تشخیص احساسات خود،مهارت در کنترل رفتار خویش،مهارت در ارتباط غیر کلامی و غیره.اجتماعی کردن صحیح کودکان باید یکی از اهداف مهم والدین و مربیان تربیتی باشد.آنها می توانند نحوه استفاده از کلمات و وازگان مناسب را برای بیان احساسات و افکارشان به کودکان بیاموزند و به آنها یا بدهند که چگونه احساسات خود را بشناسند.
• بچه ها را تشویق کنید تا درباره خودشان و هیجانات و احساسات درونی شان صحبت کنند.هر کودک(یا نوجوانی)در محیط خانوادگی اش نیاز داردتا مسایل و مشکلات روزمره خود را با یک نفر مثل:پدر،مادر ،دوست خانوادگی ،معلم یا هرفردی که کودک با او احساس راحتی کند و بتواند از راهنمایی ها و هدایت های او بهر ه گیرد،در میان بگذارد.حرف زدن و ایجاد ارتباط،یکی از روش های پالایش روانی و تخلیه هیجانی است که بچه ها به راحتی می توانند بدان وسیله ناراحتی ها و نگرانی هایشان را با دیگران در میان گذارند و از تنهایی و گوشه گیری درآیند.
• افسردگی معمولی دربیش تر موارد،موقتی است و باید به مرور زمان از شدت آن کاسته شود.پس،به کودک فرصت دهید.
• ازیک برنامه منظم غذایی استفاده کنید؛ زیراخوراک خوب برای کودک به منزله کسب انرژی است و توانایی کودک را برای بهبود افزایش می دهد.
• از یک برنامه خواب منظم پیروی کنید؛زیرا الگوی خواب نامنظم ،نشانه های افسردگی را طولانی تر و شدیدیتر می کند.
• از بر نامه منظم ورزش و فعالیت جسمانی استفاده کنید؛زیرا فعا
لیت های جسمانی موجب بهبود افسردگی کودک می شود.
• از هنر های گوناگون به عنوان سرگرمی و وسیله ای فرح بخش برای شاد کردن کودکان استفاده کنید.نقاشی ، موسیقی،داشتان نویسی،سفالگری،مجسمه سازی ،اجرای نمایش نامه و ; می توانند به بچه ها شیو های بیان احساسات،هیجانات،افکار و اندیشه های درونی شان را آموزش دهند و از این کار خود احساس شادی و رضایت کنند.یک کودک با به دست گرفتن یک مداد،خیلی راحت ،احساسات صاف و شفاف خود را بر روی کاغذ می آورد.
• برای کودک ارزش و احترام قایل شوید،با او صحبت کنید و به حرف هایش گوش دهید.
• برنامه های مفرح،سرگرم کننده و نشاط آور برای کودک تربیت دهید(با او بازی کنید،به گردش برویدو;)
• در مورد شیوههای درمانی گوناگون کسب اطلاع کنید.
• با یک متخصص یا روان شناس کودک مشورت های خصوصی انجام دهید.
• اگر نشانه های افسردگی ،شدید،طولانی مدت و ناتوان کننده اند،حتماً کودک را به یک مرکز تخصصی سلامت . روانی ببرید.
پی نوشت ها:
1- Diagnostic And Statistical Manualof Mentaldisorders
2- Compas &Grant
3- Petersen
4- Cramer
5- Mc Cauley E.Et Al
6- Birmaher B.Et Al
7- Kashani J.H.&Carlson G.A.
8- Cooper P.J. Goodyear
9- Whitaker A.,
10-Goldstone T.R.G, Kaslow N.J, Seeley J.R&Lewinsohin P.M.
11- STROBER M,
12- Gorman J.CH.
منابع:
سلیگمن،م.(1383):کودک خوش بین،ترجمه داورپناه،چاپ اول،تهران،انتشارات رشد.
Kashani J.H&Carlson G.A 1987,Seriously Depressed Preschoolers, American Journal Of Psychiatry, 144,348,350.
Cooper P.J.,Goodyear 1.1933 A Commiunity Study Of Depression In Adolescents:Estimates Of Symptom And Syndrome Prevalence, British Journal Of Psychiatry ,163,369,374.
Whitaker A.,Johnson J., Shaffer D.,rapopart J.l., Kalikow K., Walsh B.T., davis M.,S& Dolinsk A.,1990, Uncommon Troubles In Young People: Prevalence Estnimates Of Selected Psychiatric Disorders, Archives Of General Psychiatry,47,487 496,1990.
Strober M ,1992,Relevance Of Eary Age Of Onset In Genetic Studies Of Affective Disorder ,Journal Of The American Academy Of Child And Adolescent Pasychiatry,31,505,510.
Brumback R.A. Jackoway M.k.& Weinberg W.,1980,A Relation Of Intelklligence To Childhood Depression In Children Referred To An Educational Diagnosis Center . Perceptual And Motor Skills,50,11 , 17.
Compass Ey .,&Grant K.e.,1993,Taxonomy,Assessment, And Diagnosis Of Depression During Adolescence, Psychological Bulletin,117 ,323,344.
Petersen A.C., 1993, Depression In Adolescence. American Psychologists,48 ,155 ,168.
Cramer P.,1979, Defense Mechanisms In Adolescence,Developmental Psychology, 15, 476,477.
Mc Cauley E., Myers K.,Mitchell j., Calderson R., Schloredt K.& Trader R., 1933, Depression In Young People Initial Presention And Clinical Course, Journal Of The American Academy Of Child And Adolescent Psychiatry,32 ,714 , 722.
Birmaher B., Ryan N., W
illiamson D., Brent D., Kaufman J., Dahi R., Perel J.& Nelson B ., 1996, Childhood And Adolescent Depression: A Review Of The Past 10 Years Part 1 Journal Of the American Academy Of Child And Adolescent Psychiatry 35,1427,1439.
Gorman J. Ch., Emotional Disorders And Learning Disabilities In The Elementary Classroom: Interactions And Intervention , Pub. Coewin Pess 2001.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:59 صبح
مقاله ارزش سخن تحت فایل ورد (word) دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ارزش سخن تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ارزش سخن تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله ارزش سخن تحت فایل ورد (word) :
ارزش سخن
اشاره
بررسی تاریخ تحول زندگی انسان نشان دهنده آن است که « زبان» به عنوان بزرگترین و مهمترین عامل ارتباطی، نقش مهمی در انتقال تجربهها، عواطف و اطلاعات داشته است و از این رودیگران از پیمودن مسیرهای طی شده معاف شده و این
بر سرعت پیشرفت و ترقی بشر افزوده است.
از سوی دیگر نحوه این ارتباط ، عوامل دیگری بوده که توانسته بر کیفیت، تأثیر و نفوذ آن بیفزاید. بدین معنا که هر اندازه کلام از منطق، عاطفه، صداقت، صراحت و روشنی بیشتری برخوردار بوده،به همان میزان نیز بر نفوذ آن بر مخاطب یا مخاطبان افزوده شده است.
این ویژگی قرنها، همچنان پابرجا مانده، لیکن در دهههای اخیر، علاوه بر ارتباطات بین فردی درمحیط های شخصی، دامنه خود رابه ادارات و سازمانها نیز وسعت داده است و در این میان روابط عمومیها بیش از سایر بخشهای یک سا
زمان، نیازمند برخورداری از این ویژگیها و فنون آن هستند. مقاله حاضر، این مهم را مورد بحث قرار داده است.
نگاهی گذرا به تعاریف روابط عمومی و وظایف مختلف
ی که برای این واحد سازمانی در نظرگرفته شده، به سهولت ما را با فراوانی واژههای به کار رفته چون : تفاهم ،پیام، ارتباطات، رابطهو تبلیغ رو به رو میکند که همه آنها بر اهمیت نقش « ارتباط» تأکید و تکیه دارد . به عنوان مثال در تعاریفی روابط عمومی چنین معرفی میشود: « داشتن رابطه خوب با دیگران»1 ، «انجام کار خوب و مفید و بیان و تبلیغ این اقدامات»2، « سلسله اقداماتی برای ایجاد ارتباط و حسن رابطه و تفاهم و آشنایی به منظور جلب همکاری مراجعه کنندگان، مشتریها و عموم»3، و یا « تلاش ها و اقدامات آگاهانه و برنامه ریزی شده و سنجیده برای استقرار و کسب تفاهم متقابل بین یک سازمان و گروههای مورد نظر آن» .4
بدین ترتیب مشاهده میشود که در روابط عمومی، « ارتباطات» نقش بسیار مهم و کارآمدی دارد. از این رو شایسته است در مورد مهارتهای لازم ارتباطی بحث و گفت و گو شود، لیکن قبل از آن ارایه تعریفی از « ارتباطات» ضروری است. در این زمینه گفتنی است که صاحب نظران دانش ارتباطات انسانی، به طرق مختلفی با این واژه برخورد کرده و هر یک به جنبه خاصی از آن تکیه داشتهاند. به طور مثال پروفسور دین بارنلوند، ارتباطات را کلمهای که بیانگر ا
یجاد معنی است، تعریف میکند.5 « دکتر علی اکبر فرهنگی» در کتاب « ارتباطات انسانی» ، اظهار میدارد که گروهی معتقدند ارتباطات با تفهیم و سرو کار دارد و گروهی دیگر عقیده دارند که ارتباطات به فهم معنی نیازمند است لیکن وی مینویسد: « ارتباطات، تفهیم و تفاهم و تسهیم تجارب و دانستههای خود با دیگران است.»
از سوی دیگر ارتباطات در جامعه انسانی وظیفه مهمی را بر عهده دارد که از آن جمله است:
1 – وظیفه پیوستگی: بسیاری از ما از این رو به ارتباطات رو میآوریم تا به دیگران بپوندیم و خود را با دگرگونیهایی که از آن حادث میشود، سازگار کنیم.
2 – وظیفه اطلاعاتی و استدراکی: موجب افزایش استدراک از طرف مقابل یا افزایش اطلاعات میشود.
3 – وظیفه تأثیر گذاری : گاه انسان به منظور تحت تأثیر قرار دادن دیگران، تحمیل سلیقه یا عقیده و یا اثبات حقانیت خود برای دعوت دیگران از آن طریق استفاده میکند.
4 – وظیفه تصمیم گیری: اخذ تصمیم نیازمند کسب اطلاعات است و ارتباط بین افراد این وظیفه را بر عهده میگیرد.
5- وظیفه تصدیق: در برگیرنده پذیرش مداوم یا غیر مداوم یک تفکر، باور، رفتار، محصول، تصمیم و غیره است. به عبارت دیگر از طریق ارتباطات سعی در منطقی کردن تداوم یا توجیه در گستگی برخی از دگرگونیها که در قبل، مورد پذیرش ما قرار گرفتهاند، میکنیم.
به هر حال، تلاش پی در پی صورت می گیرد تا در نهایت یک ارتباط مؤثر برقرار شود. یعنی فرستنده پیام بتواند، منظور خود را به طور کامل به گیرنده پیام برساند و این نیازمند م
هارتهایی است که برخی از آنها عبارت است از:
1 – صحبت از روی آگاهی
اولین شرط برای داشتن ارتباط فوق، سخن گفتن از روی آگاهی و اطلاع است. همان گونه که میدانیم، هر مقدار آگاهی انسان ازموضوعی بیشترباشد، بهتر و زیباتر میتواند درباره آن صحبت کند و بر عکس هر اندازه اطلاع وی کم و اندک باشد، به همان میزان به ابهام، کلی گویی و پراکندگی صحبت او اضافه میشود. در واقع آگاهی، بر قدرت استدلال م
یافزاید. چنانکه آوردهاند: « هرکس از قوه استدلال بهرهمند تر باشد، مدعای خود را بهتر در اذهان جای میدهد، هر چند به زبانی روستایی سخن گوید و علم بلاغت نیاموخته باشد.»6 لذا امتناع شنونده و ارضاء و جوابگویی صحیح به چون و چراهای او،رابطهای مستقیم با قدرت استدلال و توانایی گوینده و آگاهی وی به موضوع و مقتضیات کلام دارد.
2 – استفاده از سند و مدرک
برای آن که سخن ما مقبول و مطلوب شنونده قرار گیرد، پسندیده است تا در صحبتهایمان به جا و مناسب از سند و مدرک معتبربهره گرفته وسخن خود را با کلمات نغز تزیین کنیم. آن چنانکه گفتهاند. « همان طور که در سازندگی یک بنا، به آرایشها و عوامل تزیینی نظیر گچبری، آینه کاری، گل آرایی و … احتیاج است تا آن ساختمان صورتی زیبای مطلوب یابد و شایسته زندگی و پسند ارباب ذوق شود، در سخن گفتن نیز زینت هایی لازم است تا سخن گوینده، رنگ هنر به خود گیرد و از حرفهای عادی متمایز شود.7
3 – استفاده نکردن از شایعه
عدم ایجاد شایعه و درمیان نگذاشتن سخنانی که از واقعیت دور است ، بر ارزش کلام میافزاید. باید توجه داشت که اگر محور اصلی و زمینه عمده صحبت بر شایعه استوار باشد، ترویج گوینده به عنوان فردی رویایی که به دنبال موضوعات عبث میباشد معرفی شده و مردمان سخن اورا به چیزی نمیخرند.
4 – دوری از بیان واقعیات غیر قابل درک
همان طور که میدانیم، گاه حجم و عمق واقعیت بیش از ظرفیت ذهنی و روانی افراد است، به همین دلیل اگر تصور شود که صحبتهای گوینده ممکن است مورد قبول شنونده قرار بگیرد،بهتر است از طرح آن خود داری شود تا از ارزش سخن کاسته نشود.چنانکه آمده است: « هر چه گویی راست گوی و لکن راست به دروغ مانند مگوی که دروغ به راست مانند به از راست به دروغ همانا که آن دروغ مقبول بود و آن راست نامقبول پس ازراست گفتن نامقبول بپرهیز ت
ا چنان نیفتد که مرابا امیر … افتاد.»8
5 – توجه به محدوده فکر و اطلاعات شنونده
این عامل در کنار مورد فوق، مجموعه گویایی است از یک واقعیت که گاه سخن ممکن است، در حد اطلاعات طرف مقابل نباشد و یا او به دلیل برخورداری از کم سوادی، تعصب، خرافات و یا جبههگیری و تجاهل نتواند یا نخواهد حقیقتی را بپذیرد و سپس در رفتار و افکار خویش تغییری به وجود آورد. از این رو سخن باید به فراخور اطلاعات و فهم شنونده آن مطرح شود، تا مف
ید افتد.
6 – مودبانه گفتن:
بهره گیری از ادب در ارایه مطلب به ارزش و بهاء آن میافزاید. بحث و گفت و گو ر در گستره ادب نگه میدارد و سبب آن میشود تا طرف مقابل نیز از همان شیوه استفاده کند و بدین ترتیب حرمت ها حفظ شود. چنانکه شیخ اجل سعدی میفرماید: « بزرگش نخوانند اهل خرد/ که نام بزرگان به زشتی برد.» 9
7 – استفاده از شیوه درست سخن گفتن
سخن گفتن یک هنر است و برای آن ویژگیهایی چون: شمرده سخن گفتن، استفاده از کلمات مناسب، مؤدب گفتن، دوری از پراکنده گویی و ابهام و …را بر میشمارند و بر خوش آهنگی کلمات تأکید میکنند . بدین معنی که کلمات خوش آهنگ عامل مؤثری در جذابیت و زیبای سخن است و نقش اصلیشان آن است که القاء پیام را به ذهن شنونده صحیحتر و سریعتر عملی سازد و در ایجاد فضای ادراکی و عاطفی مشترک بین شنونده و گوینده کمک کند، به گونهای که خوش آهنگی و زیبایی کلمات و توازن جملات نیز وسیله ساز انفعالات شنونده است. در این خصوص گفته اند: « لفظ باید قالب معنی باشد، همچنان که کفش برای پا و جامه برای تن، اگر کوچکتر یا بزرگتر از اندازه باشد، تن به رنج است. در سخنی اگر لفظ وافی به معنی نبوده و نقص و قصور آن باشد، مراد معلوم نشود و اگر لفظ بیش از معنی باشد آن نیز ملالت میآورد.10
8 – بهره گرفتن از نظر مخاطب
این روش از جمله بهترین و مؤثرترین شیوههای حفظ و تقویت ارتباط است بدین معنا که سخنان وی برای نمایاندن حقیقت و مفاهیم به خودش مورد استفاده قرار گیرد و از استدلالهای وی برای قانع کردنش استفاده شود.
9 – اجازه صحبت به شنونده دادن
یکی از علتهایی که از میزان توجه مخاطب میکاهد و بردامنه توج
ه او تأثیر منفی میگذارد، عدم اجازه سخن گفتن از جانب گوینده است . در واقع مخاطب نیز باید فرصتی برای اظهار نظر داشته باشد تا نسبت به ادامه ارتباط تمایل نشان دهد. حال اگر فردی با چنین وضعیتی روبرو شود و آن گاه که سخن میگوید، احساس کند به حرفهایش توجهی نمی شود بالطبع هر سخنی بر وی بیاثر خواهد بود . زیرا اغلب ما علاقهمندیم که دیگران در مقابل گفتهها و اعمال ما عکس العمل نشان دهند و هیچ کس بیاعتنایی را دوست ندارد، زیرا بیاعتنایی باعث سلب اطمینان میشود و این امر ممکن است به حدی برسد که طرف مقابل را از ادامه ارتباط منصرف کند.
10 – بهره گرفتن از رفتارهای غیر کلامی
آدمی علاوه بر حرف زدن، از طریق حرکات چهره، سر، دست، چشم ، طرز ایستادن و نگاه کردن نیز به ایجاد ارتباط و بیان احساس میپردازد و بدین ترتیب عواطف قویتری را به شنونده منتقل و او را به ادامه گفت و شنود ترغیب ویا از آن منصرف میکند . احساس خوشنودی حاصل از این موقعیت بر تقویت ارتباط میافزاید.
11 – سئوال کردن
پرسش و کنجکاوی نسبت به موضوع مورد گفت و گو، علاقه به مطلب را میرساند و نیز بر تمایل گوینده به ادامه سخن میافزاید. به عبارت دیگر، زمانی که احساس کند مطلب مورد صحبت به علاقه شنونده نزدیک است وی نیز علاقه بیشتری به ح
فظ ارتباط به خرج میدهدو این بر تأثیر پیام بر طرفین میافزاید.
12 – گوش کردن
یکی از مهم ترین موانع برقراری ارتباط مؤثر، عدم درک پیام از دو ط
رف ارتباط است. بنابراین کسی که از نظر ارتباطی دارای مهارت است باید به گونهای عمل کند که ارسال کننده پیام احساس کند، او منظورش را
فهمیده است که شرط این فهمیدن، درست گوش کردن است.
این موارد، مختصری بود از مهارتهای ارتباطی که از جمله نیازهای فردی روابط عمومیها محسوبن میشود امید است این ارتباطات زمینه تفهیم، تفاهم و تسهیم تجارب و دانسته را فراهم کرده و موجب پیشبرد امور روابط عمومیها شود.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:59 صبح
مقاله جهانی سازی تحت فایل ورد (word) دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله جهانی سازی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله جهانی سازی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله جهانی سازی تحت فایل ورد (word) :
جهانی سازی
1- مقدمه
قوانین جدید حاکم بر دنیا
جهانی سازی (Globalization)؛ این چیست که دائما راجع به آن در روزنامه ها خوانده و از رادیوها می شنویم؟ درست است که ما همه بخشی از دهکده بزرگ جهانی، یعنی جایی هستیم که در آن مشخصه ها و مرزهای ملی دیگر مفهومی ندارند، ولی مفهوم حقیقی جهانی سازی (Globalization) چیست و این دهکده جهانی در کجا واقع است؟
با احترام باید بگویم که شما در آن زندگی می کنید، لباسهای موجود در محله تان قاعدتاً در کارخانه ای در آسیا دوخته شده اند و مواد غذایی سوپر مارکت محله تان در جایی در آفریقا به عمل آمده اند. این روزها اساساً راحت تر است که موسیقی را از مالی خرید، رمانهای کلمبیایی خواند و فیلمهای ایرانی تماشا کرد، دنیا هر لحظه در حال کوچکتر شدن است.
جهانی سازی(Globalization) نه تنها دنیا را کوچکتر ساخته بلکه مجموعه آن را به هم وابسته ساخته است. یک سرمایه گذاری ساده در لندن می تواند سبب بیکاری هزاران نفر در اندونزی شود و یک تصمیم گیری ساده تجاری در توکیو شاید برای هزاران نفر در شمال شرقی بریتانیا کار ایجاد نماید.
شاید اینها همه در کشوری با سابقه ای طولانی در تجارت بین المللی و صاحب عنوان یک امپراطوری قدرتمند مانند انگلیس طبیعی به نظر برسد. تبدیل دنیا به یک مجموعه کوچک همچنین ممکن است فرصتهای بیشتری برای در هم آمیختگی فرهنگی و اقتصادی فراهم آورد، ولی در همان زمان این امر ما در معرض وجوه منفی زندگی در سیاره ای کوچک شونده قرار می دهد؛ چه از نظر اثرات گلخانه ای آن را بررسی کنیم، چه رونق کسب و کار بین المللی استثمار جنسی زنان را مد نظر قرار دهیم و یا گسترش ایدز در آفریقا و آسیا را بررسی کنیم.
خطری که با نام جهانی سازی(Globalization) جهان را تهدید می کند روز به روز بر مردم آشکارتر می گردد. چنانچه در تظاهرات انجام شده بر ضد آن نوامبر 1999 در زمان برگذاری نشست سالانه نمایندگان سازمان تجارت جهانی WTO در سیاتل در تمامی قاره ها بر صفحه تلویزیون منعکس کردید، تظاهر کنندگان با شرایط تاریخی مختلف از اقصا نقاط دنیا به منظور واحدی گرد آمده بودند: کسب اطمینان از اینکه Globalization نه در جهت تأمین منافع عده ای معدود که برای همه مردم دنیا برنامه ریزی می شود.
2- اقتصاد جهانی
رشد سرسام آور تجارت در سطح بین المللی در طی سالهای گذشته از بارزترین مشخصه های جهانی سازی(Globalization) بوده است.
در حالی که رشد اقتصادی دنیا در دهه 90 رشد متوسطی معادل 24% داشته است، تجارت جهانی در همان دوره 2 برابر رقم فوق رشد کرده است. این الگو عیناً برای ده سال اینده نیز؛ با رشدی در حدود 68% برای تجارت جهانی، یعنی معادل 2 برابر رشد اقتصادی دنیا، قابل پیش بینی است.
رشد تجارت فرا- مرزی با مذاکرات مربوط به سیاستگذاری های بین المللی صورت گرفته تحت موافقتنامه عمومی امور تجاری و گمرکی GATT؛ یعنی مرکز رسمی قانونگذاری تجارت جهانی از سال 1948؛ تسهیل شده است.
در نتیجه دور دوم مذاکرات GATT در اروگوئه که در سال 1994 به نتیجه گیری رسید و موانع زیادی از قبیل مقررات تعرفه های گمرکی برای واردات را از سر را تجارت ”آزاد“ برداشت، حجم تجارت جهانی در طی شش سال گذشته تا 50% افزایش یافته است.
جهانی شدن تجارت تنها نتیجه قوانین مصوبه توسط دولتمردان دنیا نبوده و عمیقاً به دو عامل زیر متکی است:
§ رشد تکنولوژی مخابرات که امکان مخابره سفارشات را در ظرف چند ثانیه فراهم می سازد.
§ هزینه های حمل و نقل ارزانتر که تحقق چنین سفارشاتی را با قیمتهایی ارزانتر مقدور می سازد. هزینه حمل دریایی کالا در طی 20 سال گذشته 70% تنزل داشته و قیمت حمل هوایی کالا سالیانه 4-3% کاهش یافته اند.
تولید جهانی
امروزه شرکتهای چند ملیتی می توانند با تکیه بر اتوماسیون در صنعت به مثابه عاملی مهم در کاهش نیاز به نیروی انسانی ماهر (که سابق بر این حضورشان برای کار با ماشین آلات حیاتی بود)، کارخانه های خود را ذر هر کشوری به راحتی راه اندازی نمایند.
کاهش هزینه های حمل و نقل و گسترش تسهیلات در زمینه ارتباطات به این شرکتها اجازه می دهند تا به سادگی تولید خود را در سراسر دنیا کنترل نمایند. در اصل یک سوم حجم تجارت جهانی را مبادله کالا بین کشورهای متشکله همان شرکتهای چند ملیتی تشکیل تشکیل می دهد.
در این راستا می توان صنعت اتومبیل سازی امریکا را مثال زد. وقتی یکی از اتومبیل های بازار که نوعاً امریکایی به شمار می آمد مورد بررسی قرار گرفت، معلوم شد که 9 کشور در مراحل مختلف ساخت و فروش آن سهم دارند.
از نظر تجاری دور مذاکرات GATT در اروگوئه در رشد تولید در سطح جهانی عمیقاً مؤثر بوده است چرا که قبل از آن قوانین داخلی حاکم بر سرمایه گذاری ملی کشورها بودند که تعیین می کردند که شرکتها کجا و چگونه می توانند در یک کشور خارجی به تولید بپردازند و خیلی از کشورها تصمیم گیری در این زمینه را بر پایه منافع اقتصادی، حساسیتهای ملی و امنیت داخلی قرار می دادند.
با شدت گرفتن جریان جهانی سازی شرکتهای چند ملیتی برای دسترسی به حوزه های جدیدتر (و طبعاً ارزانتر) در از میان برداشتن این قوانین تلاش کرده اند. انتقال کارخانجات تولیدی از اروپای غربی به کشورهای در حال توسعه آسیا حاصل این آزادی جدید در امر سرمایه گذاری است.
اعتبار جهانی
سومین بخش عمده جهانی سازی (Globalization) وجه مالی آن یعنی جریان آزاد سرمایه به صورت اعتبار در سراسر جهان است پیشرفتهای ارتباطاتی این امکان را فراهم آورده اند که معاملات تجاری در دنیا با فشار دادن یک دگمه Mouse تحقق پذیرند. روزانه بیش از 15 تریلیون دلار در بازار مبادلات خارجی رد و بدل می شود.
در حالی که قسمت اصلی این معاملات مربوط به داد و ستد اعتباری است و به جهان واقعی کاری ندارد، این اعتبار فراهم شده توسط سرمایه گذاران خصوصی (به عبارات دیگر سرمایه گذاری سهام خارجی) در موازنه اقتصادی بسیاری از کشورها نقشی حیاتی بازی می کند.
در دوره هشت ساله پیش از بحران آسیای شرقی در سالهای 1998-1997 در حالیکه سرمایه گذاری خارجی شرکتهای چند ملیتی در کشورهای در حال توسعه برابر نصف سرمایه جاری غیر دولتی بر آورد می شد، سرمایه گذاری سهام خارجی تا یک سوم آن تخمین زده شد. کشورهایی مثل آرژانتین، برزیل، اروگوئه، مکزیک، نایلند و کره جنوبی بیشتر از سرمایه گذاران خصوصی سرمایه جذب کردند تا از شرکتهای چند ملیتی.
3- آزاد سازی
تمامی سه وجه جهانی سازی اقتصادی (Liberalization) زمینه ای مشترک دارند: آزاد سازی حرکت در کلیه زمینه های بازرگانی، سرمایه گذاری و اعتباری در فراسوی مرزهای ملی. لازمه این امر الغای قوانینی است که دولتهای ملی در محدود کردن فعالیتهای بخشهای خارجی و برای حراست از اقتصاد محلی خود وضع می کنند. Globalization در شکل کنونی خود چیزی به جز آزادسازی (Liberalization) نیست.
آزادسازی که عموماً به نام برنامه ”تجارت آزاد “ شناخته می شود، در نوع خود چیز نامعقولی نیست. در توصیف آن عموماً گفته می شود که گرایشی است مثبت برای بر طرف ساختن موانع، محدودیتها و سدهای موجود در مقابل ”تجارت ازاد“. با اینحال در پشت کلام ”تجارت آزاد“ سوالی اساسی خفته است.: آزادسازی برای چه کسانی؟ منتقدین می گویند که این آزادسازی صرفاً مناسب حال شرکتهای چند ملیتی است که در کمین رهایی از قید قوانین و مقررات حاکم بر زمینه های فعالیت خود هستند.
هیچ روشن نیست که آیا آزاد سازی تجارت و سرمایه گذاری که این شرکتها را قادر می سازد تا فارغ از محدودیتهای معمول به بازارهای جدید در وسعت بیشتری دسترسی یابند، لزوماً ضروریترین آزادی یعنی رهایی از گرسنگی، تنگدستی و ناامنی را برای فقیرترین جوامع بشری به ارمغان خواهد آورد.
ایراد اساسی برنامه تجارت آزاد این است که قدرتمندترین شرکتهای جهان را به مصاف صنایع نوپای کشورهای در حال توسعه برده و قوانین محافظت کننده آنها را نیز ملغی می سازد. آزادسازی مانند این است که ما دستکشهای بوکس یک بوکسور سبک وزن را درآورده او را با ”محمد علی کلی“ در یک رینگ به مبارزه بگذاریم.
الغای قوانین کنترل کننده عملکرد شرکتهای چند ملیتی حقوق جوامع محلی را در معرض تجاوز فرار داده و استثمار آنها را تسهیل می کند. تلاشهای 20 ساله سازمان ملل در تنظیم مقررات محدود کننده حاکم بر شرکتهای چند ملیتی نهایتاً در دهه 90 متوقف شد، یعنی زمانی که ملل ثروتمند دنیا نشان دادند که طرح سازمان ملل برای این کار هرگز توسط جوامع بین المللی پذیرفته نخواهد شد و از ان تاریخ چند ملیتی ها تنها ملزم به رعایت قوانین انتخابی خود بوده اند.
3- مؤسسات جهانی
شرکتهای چند ملیتی به عنوان موتورهای گرداننده جهانی سازی(Globalization) عمل می کنند. هر چند که ظاهراً این دولتها هستند که مقررات بین المللی در زمینه های تجارت و سرمایه گذاری را وضع می کنند، ئلی در باطن این شرکتهای فوق هستند که تحت نام مؤسسات متعددی به این کار مشغولند.
گرداننده همه اینها سازمان تجارت جهانی (WTO ) است که بر اساس مذاکرات GATT در اروگوئه بنیان گذارده شد. نقش اساسی سازمان تجارت جهانی (WTO ) آزاد سازی هر چه بیشتر امور تجاری طی مذاکرات گسترده تر و نهایتاً از میان برداشتن موانع موجود از سر راه تجارت ازاد است.
این موضوعی است که جهانی سازی(Globalization) را به محرک اصلی سیاست گذاری های طرفداران ادامه فعالیت آن و به طور همزمان به هدف اصلی مجموعه گسترده ای از گروه های مختلف شامل شهروندان آگاه تا ستادهای تبلیغاتی مخالف بدل ساخته است.
هرچند سازمان تجارت جهانی (WTO ) رسماً نهاد گسترش جهانی سازی (Globalization) است، ولی دو مؤسسه دیگر هم نقش های مهم مشابهی در اجرای برنامه تجارت آزاد به عهده دارند. این دو مؤسسه مالی عبارتند از صندوق بین المللی پول (International Monetary Fund or IMF) و بانک جهانی که سرمایه مورد نیاز را در اختیار کشورهای در حال توسعه می گذارند.
لازم به ذکر است که به منظور کسب شرایط لازم برای دریافت وام، کشورهای داوطلب ملزم به اجرا کردن برنامه های اصلاحی بنیادی در زمینه اقتصادی هستند که چهارچوبشان توسط صندوق بین المللی پول (IMF) و بانک جهانی تعیین می گردد. اینها سالهاست که به عنوان ”برنامه های ساختاری تطبیقی“ (Structural Adjustment Programs or SAPs) شناخته می شوند.
سازمان تجارت جهانی (WTO)
سازمان تجارت جهانی (WTO ) در تاریخ اول ژانویه سال 1995 به عنوان مؤسسه ای برای جانشینی مذاکرات GATT که تجارت بین المللی را از سال 1948 هدایت کرده بود، پا به عرصه نهاد. امروزه بیشتر کشورهای دنیا عضو آن بوده و اکثر کشورهایی که هم اکنون عضو آن نیستند (از جمله چین و روسیه) برای عضویت آن اقدام کرده اند. لازمه عضویت در سازمان تجارت جهانی (WTO ) قبول مجموعه ای از موافقتنامه های تجارت آزاد در همه زمینه ها از صنعت کشاورزی تا رعایت حق امتیاز کالاهای تجاری می باشد.
طبق تعریفی که این سازمان از خود ارائه می دهد. کار آن ایجاد مجموعه ای از سیستمهای تجاری قانونی چند وجهی می باشد، همه اعضا از حقوق معینی برخوردار بوده و موظفند از قوانین آن پیروی نمایند. حاصل نوعی ارتباط دو وجهی بازرگانی بر پایه توانمندی های سیاسی و اقتصادی است و طبعاً کشورهای فقیر مجبور به تبعیت از قدرتهای بزرگ تجاری می باشند.
بر اساس تحلیلهای منتقدین اصولاً سیستم تصمیم گیری در سازمان تجارت جهانی (WTO ) به نوعی است که کشورهای کوچک را مجبور به دنباله روی قدرتهای بزرگ تجاری می کند. سازمان تجارت جهانی (WTO ) مصوبات خود را نه با رأی گیری که با اجماع انجام می دهد و در عمل کشورهای ثروتمند هستند که قوانین را به بحث و مشورت گذارده پس از توافق با یکدیگر برای دیگر اعضا مطرح می کنند. بسیاری از نمایندگان حتی زمانیکه موضوع مذاکرات کلیدی نشست سازمان تجارت جهانی (WTO ) در سیاتل راجع به کشور متبوعه انها بود هم از حضور در متن مذاکرات محروم گشتند. مذاکره کنندگان امریکایی دیرتر برای ملزم نمودن آنان به قبول معاهداتی که در غیبتشان بسته بودند، همت گماردند.
علی رغم مقاومت بین المللی عظیمی که نهایتاً به خاتمه نشست WTO در سیاتل انجامید، این سازمان در تدارک یک دور اساسی مذاکرات تجاری در نشست چهارم خود در قطر می باشد. کشورهای فقیر به منظور ایجاد وقفه مورد نیاز برای حل و فصل نتایج نشست قبلی در تلاش برای بازداشتن WTO از برگذاری نشست جدید هستند. همانطور که نارایانان، نماینده هند در WTO، میگوید: ” بزرگترین وجه مبارزه این است که مطمئن شویم که WTO با سیتمی قانون مدار و نه قدرتمدار اداره می شود“. وی می افزاید: ” تا زمانیکه نابرابری های موجود در این سازمان از میان نروند، من به هیچ دور جدیدی باور ندارم“.
بانک جهانی و صندوق بین المللی پول
بانک جهانی و صندوق بین المللی پول IMF)) هر دو در کنفرانسی در سال 1994 درمحلی به نام ”Bretton Woods “ بنیان گذاشته شدند (و به همین دلیل اغلب از آنها به عنوان بنیادهای ”Bretton Woods“ یاد می شود)و پس از جنگ جهانی دوم هر یک نقشی متفاوت در بازسازی جهان داشته اند .
بدواً نقش IMF به صورت حفظ تعادل سیستم مالی جهان تعریف شد، حال آنکه بانک جهانی (که اسم کامل آن بانک بین المللی برای باز سازی و توسعه است) به بازسازی اقتصادی جهان درهم شکسته از جنگ مأمور گردید.
با فرا رسیدن دوره بحرانی افزایش دیون در دهه 80، توجه اصلی هر دو مؤسسه بر روی کشورهای در حال توسعه متمرکز گردید. علی رغم اختیارات مختلف، هر دو مؤسسه در بررسی و تعیین آنچه کشورهای در حال توسعه را واجد شرایط دریافت کمکهای لازم برای توسعه می سازد از سیستم مشابهی استفاده می کنند. سیاست هر دو بر پایه انطباق و سازگار کردن این کشورها با اقتصاد رو به رشد جهان است که مجموعاً نتایج مصیبت آمیزی برای خود آن کشورها به دنبال دارد
امروزه هر دو مؤسسه اثرات تخریبی سیاستهای خود را بر روی بخش فقیرتر جهان در حال توسعه تأیید کرده و به تمرکز قوای خود در از میان برداشتن فقر در آینده متعهد شده اند، ولی به روشنی در عملی کردن این کلام عاجز بوده و همچنان وامهای پرداختی را بر اساس همان سیاست در اختیار دولتها می گذارند
بانک جهانی تنها 8% از مجموع وامهای خود را به آموزش و پرورش، خدمات بهداشت ودرمان و آب و فاضلاب تخصیص می دهد حال آنکه 45% آن مستقیماً برای شرکت در مناقصات قراردادهای پر سود فرا- قارهای به شرکتهای چندملیتی پرداخت می گردد.
در حال حاضر بانک جهانی و صندوق بین المللی پول IMF)) هر دو در پشت صحنه در تلاش هستند تا از میزان بد نامی خود بکاهند. مدارک داخلی منتشره IMF در مارس 2001 نشاندهنده آن هستند که بازسازی های این سازمان در ساختار اقتصادی کشورها بیشتر متوجه ایدئولوژی سیاسی آنها بوده است تا ساختار سیاسی .
جدیدترین گزارش بانک جهانی در آفریقا نشان می دهد که شرایط اقتصادی تحمیل شده توسط ایندئ بر ملل آفریقا در مقیاس وسیعی شکست خورده اند. این توجیهی است برای ستادهای تبلیغاتی که دیرزمانی است در سطوح بین المللی مصرانه انحلال بنیادهای ”Bretton Woods “ را خواستارند.
برنامه های ساختاری تطبیقی
برنامه های ساختاری تطبیقی یا SAPs معمولاً دولتها را ملزم می سازند تا ساختار اقتصادی خود رابه صورتی بازسازی کنند تا مخارج دولت به حداقل خود رسیده و درآمد خارجی تا حداکثر ممکن افزایش یابد. این مهم مستلزم فرآیند سه مرحله ای زیر است:
§ تشویق به یک سیستم اقتصادی متکی بر صادرات و نیز ایجاد یک بازار داخلی آزاد برای محصولات وارداتی
خصوصی سازی صنایع دولتی که غالباً منجر به بیکاری نیروی انسانی در سطوح وسیع می گردد .
قطع بودجه های آموزش و پرورش و خدمات درمانی و پایان دادن به پرداخت بودجه کمکی (سوبسید) تخصیص یافته به مواد غذایی و سوخت
مدت درازی است که مجامع عمومی، دولتها و ستادهای تبلیغاتی در کشورهای در حال توسعه از این شکایت دارند که برنامه های ساختاری تطبیقی (SAPs) با حذف خدمات عمومی آسیب پذیرترین بخش اجتماع را به فقری غیر قابل اجتناب محکوم می سازند. پس از سالها انکار بانک جهانی و صندوق بین المللی پول IMF)) خسارات حاصل از این برنامه ها برای فقرای کشورهای در حال توسعه را پذیرفته اند .
علی رغم اینکه نام SAPs به ”استراتژی کاهش فقر“ تغییر یافته است، اما اصول آن مشابه قبل بوده و همچنان توسط دو مؤسسه یاد شده بر کشورهای در حال توسعه تحمیل می گردد. اما دولتها چرا زیر بار این برنامه ها می روند .
این همان وجه پنهان بحران دیون مالی جهان سوم است که گروههایی مانند “Jubilee 2000” به روشنی در معرض دید افکار عمومی قرار می دهند. دولتهای گشورهای ثروتمند دنیا، انگلیس در رأس همه، قول دادهاند که تا 100% بدهی کشورهای فقیر به خود را لغو کنند. با اینهمه یک سوم بدهی های جهان نه به دولتها که به بانک جهانی و صندوق بین المللی پول IMF)) می باشد و این دو موسسه تنها در صورتی به یک کشور امکان رهایی از بار قروض را می دهند که اقتصاد خود را مطابق نظم نوین جهانی، که جزئیات آن در بالا توصیف شد، بازسازی کنند .
بدینگونه دیون جهان سوم به عاملی برای آزادسازی سیستم اقتصادی جهان در حال توسعه بدل گشته است. این سلاحی در تقویت قوای آنهایی است که در جهت گسترش Globalization می کوشند، سلاحی بس مهم که به سادگی نمی توان از آن صرفنظر کرد. در یک نشست مهم با رهبران آفریقایی در تانزانیا در ماه فوریه سال 2001، سران بانک جهانی و صندوق بین المللی پول IMF)) تأیید کردند که دیون کشورهای آفریقایی به انان، هر چند که مردم آفریقا را به فقر و تنگدستی طولانی مدت محکوم می کند، بخشوده نخواهد شد .
4- تأثیر بر جهان
مقدمه
با وجود اختلاف نظراتی که در خصوص فواید بالقوه Globalization وجود دارد می توان گفت که این پدیده کوچکترین خللی در روند افزایش فقر در جهان پدید نیاورده است. در حال حاضر نیمی از جمعیت شش بیلیونی جهان با مبلغی کمتر از 2 دلار در روز و 12 بیلیون نفر با مبلغی کمتر از روزانه 1 دلار روزگار می گذرانند
علاوه بر این فاصله بین 20% ثروتمندترین بخش جمعیت دنیا و 20% فقیرترین مردم آن در طی 40 سال گذشته دو برابر گشته است. دارایی سه نفر ثروتمندترین بیلیونرهای دنیا از درآمد ناخالص ملی 48 کشور دنیا که در انتهای لیست جهان در حال توسعه قرار دارند و مجموع 600 میلیون نفر جمعیت آنها تجاوز می کند
سؤال اساسی همچنان پا برجاست: آیا این رشد نابرابری و فقر ثمره Globalization است یا این یک نوعاً از گسترش هر چه بیشتر آن جلو گیری نموده است؟ شکی در آن نیست که روند جهانی کردن اقتصاد دنیا سبب ایجاد ثروتهای چشمگیر بوده است، حال آنکه روشن نیست که آیا این دارایی تازه نصیب فقرا و نیازمندان شده است یا Globalization اساساً مسئول اصلی و عامل تعمیق فاصله بین دارا و ندار بوده است
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:59 صبح
مقاله بازاریابی بین المللی تحت فایل ورد (word) دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بازاریابی بین المللی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بازاریابی بین المللی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بازاریابی بین المللی تحت فایل ورد (word) :
بازاریابی بین المللی
در چارچوب برنامه پنجساله پنجم توسعه (93- 1389) اصول مشخصی در سیاست صادراتی نفت و گاز کشور مورد تأکید قرار گرفته است. از جمله این اصول، بهبود روشهای بازاریابی نفتخام و ارتقای جایگاه ایران در بازار جهانی نفت است که در صورت تحقق، به ایجاد تحول عمده در بخش صادرات صنعت نفت کمک خواهد کرد. تلاش برای تحقق اهداف صنعت نفت در چارچوب یک نظام برنامهریزی استراتژیک با در نظرگرفتن عوامل محیطی (قوت،ضعف، فرصت و تهدید) و رعایت پویایی برای پاسخگویی به تغییرات محیطی درجهت نیازهای صنعت در روند تکاملی فعالیت های خود از جمله موارد دیگری است که در این رابطه تاثیر گذار است.
نفت ، علاوه بر اینکه منبع عمده تأمین انرژی در دنیای امروز است ، به عنوان یک
کالای سیاسی – اقتصادی همواره به عنوان یک موضوع جنجال برانگیز مورد توجه محافل سیاسی جهان بوده و هر کس بر اساس توان و منافع خود از زاویه خاصی به آن پرداخت
ه است.
از سوی دیگر نفتخام به لحاظ فنی و اقتصادی دارای شرایط و ویژگی هایی است که آن را از سایر کالاها و مواد خام متمایز می سازد و مستلزم ملاحظات و بررسی خاصی است. از جمله ویژگیهای دیگر اقتصادی، مسئله سیاستهای بازاریابی نفتخام و فرآورده کشور است بدین ترتیب که ایران در مواجهه با تحریمهای نفتی آمریکا و بر حسب محدودیتهای مالی فعلی و سنتهای گذشته ناشی از جنگ، سیاستهایی را در زمینه بازاریابی نفتخام و فرآورده کشور در پیش گرفته که بیشتر مناسب کشورها و یا شرکتهای کوچک و حاشیهای فعال در بازار بینالمللی نفت است و برازنده کشوری که بعد از عربستان و نروژ در ردیف سومین صادرکننده بزرگ جهان است، نیست .البته بخشی از تمهیدات اختیار شده, اجتنابناپذیر بوده و بعضا در حال حاضر نیز در حد محدودتر, توجیهپذیر است, ولی ادامه سیاستهای گذشته با توجه به تغییرات عظیم در صحنه بینالمللی و شرایط داخلی و خارجی کشور، به صلاح نیست و لازم است در این ارتباط از سیاستها و استراتژی های جدیدتری بهرهگیری شود.
ویژگیهای خاص نفتخام ، همچون شناخته شده بودن تولیدکنندگان و م
صرف کنندگان عمده و بازارهای مبادله ، محدودیت تولید و عرضه ، پیوند با مسایل سیاسی و ; برخی از دست اندرکاران تجارت نفت خام ایران را متقاعد کرده که بازاریابی به مفهوم آنچه در مورد سایر کالاها وجود دارد، در مورد نفت مصداقی ندارد . بنابراین نظام بازاریابی نفتخام ایران، بر پایه مذاکره، چانهزنی و معامله با مشتریان مشخص و شناخته شده و در بسیاری از موارد بر اساس مراجعه مشتریان، شکل گرفته است. در این نظام، قیمتگذاری بر اساس قت ایران، به منظور ارتقاء جایگاه ایران در بازار جهانی نفت، حداکثر کردن منافع ملی کشور، استفاده از فرصتهای موجود در بازارهای جهانی و حداقل کردن ریسک نوسانات بازار، الزاما بایستی بازاریابی نفتخام و فرآورده را در تمامی ابعاد آن همچون تحقیقات بازاریابی شامل مطالعه دائمی تحولات بازارها و مشتریان بالقوه و بالفعل، بررسی دائمی عملکرد رقبا و خریداران عمده، بهبود روشهای نوین بازاریابی، یافتن روشهای بهینه فروش و قیمتگذاری و تعریف استراتژی بین المللی بازاریابی نفتخام و فرآورده را بهطور جدی در دستور کار خود قرار دهد.
جایگاه بازاریابی در صنعت نفت
با توجه به ویژگی های خاص نفت خام ، همچون پیوند گسترده با مسایل سیاسی ، بازاریابی نفت با سایر کالاها متفاوت است . به طور کلی در سیستم کنونی صنعت نفت ایران ، بازاریابی معادل فروش در نظر گرفته شده و واحدهای مرتبط با بازاریابی بیشتر به انعقاد قرارداد و فروش نفت ( مراحل پس از بازاریابی ) اشتغال دارند .
برخی مدیران و دست اندکاران بازاریابی و فروش نفت ایران اعتقاد دارند که با توجه به ویژگیهای خاص حاکم بر بازار نفت ایران، همچون محدودیت عرضه، شناختهشدهبودن مشتریان و نفتخام ایران در بازار و ;, اساسا هیچ ضرورتی برای پرداختن به بازاریابی وجود ندارد. در مقابل گروه دیگری از دست اندرکاران و صاحب نظران نفت ایران بر این عقیدهاند که با توجه به نوسانات غیرقابل پیشبینی بازار نفت و رقابت روزافزون بین عرضه کنندگان نفت دنیا خصوصا در شرایط رکود، بازاریابی و تلاش به منظور یافتن بازارها و مشتریان جدید، حفظ مشتریان کنون
ی و دستیابی به قراردادهای فروش با شرایط بهتر، ضرورتی دائمی و انکار ناپذیر است. اما آنچه عمل میشود دیدگاه نخست است که ما را از بازاریابی بی نیاز میداند .
تحقیقات بازار
بی توجهی به تحقیقات و انجام پیوسته و پیگیری در بازار, یکی از ضعفهای اساسی، سیستم بازاریابی و فروش نفت ایران است. مدیران و دست اندرکاران بازاریابی نفت ایران ، حجم زیاد کارهای اجرایی و ضعف و کمبود نیروی انسانی را از عوامل اساسی این وضعیت می دانند و متأسفانه برخی از این افراد ، صراحتاً اظهار می دارند که نیازی به سرمایهگذاری در تحقیقات بازار نداریم .
نیروی انسانی و آموزش
سیستم بازاریابی و فروش نفت ایران از ضعف شدید در زمینه نیروی انسانی رنج میبرد. بسیاری از همکاران این بخش، در رشتههای غیرمرتبط تحصیل کرده و ورود آنها به سیستم بازاریابی نیز بر اساس ضوابط مشخص در این ارتباط نبوده و در طول دوران فعالیت خود نیز هیچگونه دوره آموزشی منسجمی نداشتهاند. برخی از مدیران، خود و کارکنان بخش بازاریابی را بی نیاز از آموزش میدانند و معتقدند که همکاران، به صورت تجربی و با مراوده با کارشناسان خارجی، آموزشهای لازم را فرا میگیرند .
ارتباط بازاریابی با مسائل سیاست و امنیت ملی
با توجه به ویژگیهای خاص نفتخام و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آن بر مسائل سیاسی، در نظر گرفتن جایگاهی ویژه برای بازاریابی نفت، در معادلات سیاست و امنیت ملی کشور ضرورت دارد. بر این اساس، برخی از صاحبنظران، اعتقاد دارند که سیاستهای کلی بازاریابی نفتخام باید در نهادی فرابخشی و هماهنگ با سیاستهای کلان کشور تعیین شود.
حضور در بازارهای مصرف
الف . دفاتر فروش: موافقین وجود دفاتر شرکت ملی نفت ایران در خارج از کشور ، با اشاره به اثر گفتگوهای رو در رو، ضرورت دسترسی به اطلاعات غیرمکتوب و منتشر نشده، اختلاف ساعت بین ایران و بازارهای نفت و ; وجود این دفاتر را ضروری میدانند
. در مقابل، مخالفین استدلال میکنند که با توجه به پیشرفتهای قابلتوجه تکنولوژی اطلاعات و دسترسی به ابزارهای ارتباطی مدرن و پیشرفته همچون اینترنت، ضرورت حضور فیزیکی در خارج از کشور منتفی شده است. همچنین گروهی معتقدند که دفاتر، به جای ایفای نقش اطلاعاتی و ارتباطی و بازاریابی، وارد حیطه فروش و انعقاد قرارداد نیز شدهاند.
ب. شرکتهای ثبت شده در خارج از کشور: شرکت ملی نفت ایران به منظور ایجاد قابلیت تحرک و مانور بیشتر در بازار نفت به دور از محدودیتهای شرکتهی ملی و دولتی، اقدام به ثبت شرکتهایی همچون نیکو(NICO) و شاخه خدماتی آن (NTS) در خارج از کشور نمودهاست. بیشتر مصاحبهشوندگان، وجود این شرکت ها را فی نفسه مفید میدانند اما تقریبا تمامی صاحب نظران و آگاهان خارج از سیستم بازاریابی نفت ایران، بر این عقیدهاند که این شرکتها با استفاده از رانت و ارتباطات ویژه فعالیت میکنند و چنانچه قرار باشد عملکرد آنها با حذف این رانتها مورد ارزیابی قرار گیرد میتوان گفت که آنها تا کنون موفق نبودهاند.
ج. ذخیره سازی نفت در مخازن خارج از کشور : شرکت ملی نفت ایران مخازنی را در برخی بازارهای مهم نفتخام در اختیار گرفته است. مدیران مربوطه معتقدند که این مخازن قابلیت تحرک و پاسخگویی به مشتریان را فراهم میکند اما گروهی دیگر بر این عقیدهاند که خالی و یا پر ماندن این مخازن به مفهوم اعلام شرایط شرکت ملی نفت ایران به مشتریان و افزودن بر قدرت چانهزنی آنهاست. ضمن اینکه در مواقع رکود بازار، ذخیرهسازی نفت در بازارهای مصرف باعث تضعیف بیشتر بازار میشود. برخی از مطلعین نیز اظهار میدارند که برخی مواقع ممکن است مخازن تا ماهها پر و یا خالی بماند که به نوعی تحمیل هزینههای گزاف انبارداری بر کشور به شمار میرود.
سرمایه گذاری در بازارهای درحال رشد
در سالهای پیش از انقلاب، ایران سرمایهگذاریهایی را در صنایع پاییندستی برخی مناطق عمده مصرف انجام دادهبود، اما برخی سیاستهای غلط و غیر اصولی سالهای بعد، باعث از دست رفتن این سرمایهگذاریها شدهاست. درحال حاضر بیشتر کارشناسان معتقدند که ایران باید با شناسایی بازارهایی که آینده رو به رشدی دارند، در این مناطق سرمایهگذاری کرده و برای خود پایگاه ایجاد نماید.
مشکلات مالی و اعتباری
برخی از مدیران بازاریابی و فروش نفت، ضرورت پیروی از سیاستهای در نظر گرفته شده برای شرکتهای دولتی را از عوامل اساسی کاهش قدرت مانور و انعطافپذیری شرکت ملی نفت ایران میدانند. گروهی از کارشناسان مسائل نفت و انرژی نیز معتقدند که سیاستهای سیستم بانکی و مالی کشور باعث ضربهخوردن به بازاریابی و فروش نفت شده است. این گروه بر این عقیدهاند که شرکت ملی نفت ایران باید بتواند به پشتوانه داراییها و سرمایههای خود، به جذب اعتبار و سرمایه از دنیا اقدام کند.
جمعبندی و نتیجهگیری
در این مطالعه جهت شناخت و تبیین استراتژیهای مناسب بازاریابی نفت، به واسطه جنبه عملی آن و اتکای کمتر آن به مباحث نظری، محیط داخلی و
خارجی امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران از طریق پرسشنامه و مصاحبه بررسی میدانی گردید و تحلیل SWOT انجام شده و سعی شد وابستگی بین نقاط ضعف، قوت، تهدیدها و فرصت ها در نظر گرفته شود به همین دلیل از روش ANP و نرم افزار SUPPER DECISION برای این امر استفاده شد، با استفاده از این روش ابتدا نقاط ضعف، قوت، تهدیدها و فرصتها شناسایی شد, سپس وزن و اهمیت هر کدام مشخص گردید و در نهایت با کمک آن, استراتژیهای پیشرو رتبه بندی شد که نتایج آن به صورت زیر است :
اولویت اول : استراتژی SO با وزن 507/.
1- توسعه بازار محور
2- تولید فرآوردههای با ارزش افزوده بالاتر
3 – هدایت صنعت نفت به سوی نظام بنگاهداری
اولویت دوم : استراتژی WT با وزن 19/.
1- روزآمد کردن ساختار سازمانی صنعت نفت ایران
2- ایجاد سازمانی جهت بازاریابی، فروش نفتخام و فرآوردههای نفتی با استفاده از سیستم جامع مدیریت اطلاعات
اولویت سوم : استراتژی ST با وزن 159/.
جذب و نگهداری منابع کارآفرین و افزایش انگیزه و وفاداری کارکنان نسبت به شرکت و اصلاح ساختار سازمانی
اولویت چهارم : استراتژی WO با وزن 141/.
بهینهسازی سیستم موجود بازاریابی و فروش نفت ایران
ایران در جذب گردشگر چندم است؟
براساس ارزیابی سازمان جهانی گردشگری، ایران در شمار 10 کشور برتر جهان از نظر جذابیتهای گردشگری قرار دارد.
هفته نامه سیاحت تجارت نوشت: گزارش رقابتپذیری سفر و توریسم در سال 2011، که از سوی مجمع جهانی اقتصاد منتشر شده است، نشان میدهد که رتبه ایران از نظر شاخص رقابتپذیری در میان 139 کشور جهان، رتبه 114 است!
در این گزارش، کشورهای سوئیس، آلمان و فرانسه، بهعنوان مقصد 3 مقصد پرجاذبه برای گردشگران جهانی، درصدر فهرست رقابتپذیری قرار دارند. نام کشورهای هندوراس، اتریش، سوئد، انگلستان، آمریکا، کانادا، اسپانیا و سنگاپور نیز در ردههای بعدی این فهرست دیده میشود که در کنار 3 کشور مذکور، ده نقطه برتر جهان را از نظر جذابیتهای گردشگری تشکیل میدهند.
در این گزارش، 14 شاخص رقابتپذیری در زمینه رویهها و مقررات سیاسی، پایداری محیطی، سلامت و امنیت، بهداشت و درمان، خصوصسازی صنعت توریسم، مانند هتل و بانکداری، فناوری ارتباطات و اطلاعات، قیمتها، منابع انسانی، وابستگی به توریسم و سفره، منابع طبیعی و منبع فرهنگی، مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته نهایتاً منجر به رتبهبندی کشورها شده است. نکته قابلتوجه این است که در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، امارات متحده عربی در جایگاه نخست و لیبی در آخر فهرست رقابتپذیری منطقهای قرار دارند.
یک رتبه بالاتر از لیبی
بر پایه این ردهبندی، رتبه عربستان 62
عنوان شده است، در حالی که نام ایران یک رتبه بالاتر از لیبی و پس از الجزایر دیده میشود. در این گزارش، رتبه کشورهای ترکیه، گرجستان، آذربایجان، ارمنستان و تاجیکستان، به ترتیب در ردههای 50، 73، 83، 90، 118 آمده است.
یادآور میشود که براساس گزارش سازمانی جهانی توریسم، ر سال 2010 درآمد چهار مقصد اصلی گردشگری در جهان یعنی فرانسه، آمریکا، چین و اسپانیا، به ترتیب بالاتر از 78، 60، 55، 53 میلیارد دلار برآورد شده است.
10 کشور برتر جهان
براساس ارزیابی سازمان جهانی گردشگری، ایران در شمار 10 کشور برتر جهان از نظر جذابیتهای گردشگری قرار دارد.
از سوی دیگر، حامد روحانی، مدیر مرکز تحقیقات و بررسیهای اقتصادی در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران با بیان اینکه ضریب نفوذ شرکتهای خارجی در ایران که با خود گردشگر، مدیریت و سرمایه میآورند، پایینترین در جهان است، میگوید: در نظرسنجی اخیر مرکز تحقیقات اتاق از فعالان اقتصادی کشور، بیش از 80درصد پاسخدهندگان معتقد بودند. این صنعت قابلیت بالایی برای درآمدزایی و اشتغالآفرینی در ایران دارد.
فراتر از حدانتظار
صنعت گردشگری جهان در چهارماه نخست سال 2011، رونق گرفت و میزان سفرهای گردشگری بینالمللی نسبت به سال قبل 5/4 درصد افزایش یافت. در حالی که شمار سفرهای گردشگری در خاورمیانه و شمال آفریقا، در اثر ناارامیهای اخیر تنزل پیدا کرد.
براساس همین گزارش، بین ماههای ژانویه ت
ا آوریل 2011 (دی ماه 1389 تا فروردین 1390) مقصدهای مختلف توریستی جهان، جمعاً، 268 میلیون سفر را به ثبت رساندند که این رقم در مقایسه با سال 2010 بیش از 12 میلیون سفر افزایش نشان میدهد.
روند افزایش سفرهای گردشگری و تفریحی به اروپا در چهارماهه نخست سال گذشته میلادی با 6 درصد افزایش نسبت به سال قبل از آن به حد فراتر از حد انتظار رسید.
البته در غرب اروپا که سال گذشته هم به علت فوران خاکستر از کوههای آتشفشانی ایسلند شاهد افت سفرهای گردشگری بودیم، روند احیای
گردشگری همچنان به کندی صورت گرفت، اما سایر بخشهای اروپا شاهد رشد مطلوب نرخ گردشگری بودند.
فراتر از یک میلیارد
براساس پیشبینی کارشناسان سازمان جهانی گردشگری، شمار گردشگران در سال نو میلادی باتوجه به روند کنونی، از مرز یک میلیارد نفر نیز فراتر خواهد رفت
این گزارش میافزاید با توجه به آغاز صعودی، تبادل گردشگری در سطح بینالمللی که با ثبت رکورد 940 میلیون گردشگری در سال 2010 شکل گرفت، کارشناسان بینالمللی آینده این صنعت را تا 20 سال آینده امیدوارکننده اعلام کرده و از رشد چشمگیر آن خبر دادهاند.
طبق بررسیهای صورت گرفته، گردشگری در سال 2012بین 4 تا 5 درصد افزایش خواهد داشت که این روند تا سال 2023 منجر به ثبت رکورد 43 میلیون نفر برای هرسال خواهد بود.
کارشناسان معتقدند، این روند در کشورهای در حال توسعه دو برابر بیشتر از کشورهای توسعه یافته است که در این میان، کشورهای آمریکایی لاتین، آسیا، اروپای شرقی و مرکزی، اروپا شرق مدیترانه، خاورمیانه و آفریقا به صورت میانگین 30 میلیون گردشگر را جذب خواهند کرد.
به گفته «طالب ریفایی» دبیرکل سازمان جهانی جهانگردی، 20 سال آینده رشدی پایدار برای این بخش به همراه خواهد داشت و از رشدی چشمگیرتر از تمام دوران گذشته تاریخ بشر برخوردار خواهد شد.
ایران به لحاظ درآمد گردشگری در رتبه 70 جهان قرار دارد
« گردشگری»، گنجی که زیر آوار بی توجهی مدفون شده است
گذری بر اقتصاد گردشگری ایران و جهان نشان می دهد که با وجود جاذبه های فراوان متاسفانه در صنعت گردشگری حرفی برای گفتن و رتبه ای قابل توجه نداریم.آن چه مسلم است امروزه صنعت گردشگری یا توریسم، به یک صنعت پررونق برای کشورهایی که دارای جاذبه های سیاحتی اند تبدیل شده است و به گواه آمار سازمان جهانی گردشگری سالانه بیش از 600 میلیون نفر از نقاط دیدنی کشورهای مختلف بازدید می کنند و سهم ایران با این همه شهرت و آوازه تنها 2 میلیون نفر است.
نگاهی به آمارهای جهانی درباره وضعیت گردشگری ایران و جهان نشان می دهد که در این صنعت در کجا ایستاده ایم و تا نقطه مطلوب چقدر فاصله داریم.
گزارش جهانی
شورای جهانی سفر و گردشگری در آخرین گزارش های خود که به بررسی اثرات اقتصادی توریسم در 181 کشور جهان از جمله ایران تا سال 2020 پرداخته است وضعیت نامطلوبی را برای آینده گردشگری ایران پیش بینی کرده است.
در گزارشی که توسط کارشناسان این شورا و به کمک دانشکده اقتصاد دانشگاه آکسفورد تهیه شده، آمده است: سال گذشته میلادی در جهان یک هزار و 241 میلیارد دلار سرمایه گذاری در بخش توریسم انجام شد که این رقم معادل 902 درصد از کل سرمایه گذاری جهان است. این رقم تا سال 2020 به 2 هزار و 752 میلیارد دلار خواهد رسید که 904 درصد از کل سرمایه گذاری در جهان را تشکیل می دهد.
تولید ناخالص داخلی در گردشگری در سال گذشته میلادی 92 درصد از کل تولید ناخالص داخلی بوده که نسبت به 10 سال گذشته رشد نیم درصدی داشته و این رقم معادل 5 هزار و 751 میلیارد دلار بوده است.
طبق پیش بینی های سازمان جهانی شورای سفر در سال 2020 میلادی تولید ناخالص داخلی جهان از گردشگری به مبلغی معادل 11 هزار و 151 میلیارد دلار می رسد که نسبت به سال 2010 رشد 44 درصدی خواهد داشت و نسبت اقتصاد گردشگری به 96 درصد کل تولید ناخالص جهان افزایش می یابد.
کاهش یا رکود
براساس آخرین آمار این سازمان در حال حاضر از هر 123 شغل در سراسر دنیا یک شغل مربوط به صنعت گردشگری است. در سال 2010، صنعت گردشگری 81 درصد از کل مشاغل جهان را به خود اختصاص داده است.بنا بر آخرین گزارش های شورای جهانی سفر و گردشگری که آمار و وضعیت گردشگری کشورها را از سال 2010 تا 2020 میلادی پیش بینی کرده است، ایران در سال 2010 میلادی رشد 39 درصدی در صنعت گردشگری داشته ولی گردشگری ایران تا سال 2020 با رکود مواجه شده و این عدد به 38 درصد کاهش می یابد.
در سال 2010 میلادی درآمد حاصل از گردشگر ورودی به ایران حدود 24 میلیارد دلار بوده که 25 درصد از کل صادرات ایران را تشکیل می دهد و طبق پیش بینی سازمان جهانی شورای سفر در سال 2020 این رقم به 51 میلیارد دلار می رسد که معادل 24 درصد کل صادرات ایران خواهد بود.
تولید ناخالص داخلی ایران از گردشگری در س
ال 2009 میلادی 82 درصد و در سال 2010 ، 84 درصد بوده که در سال های 2019 و 2020 به ترتیب 81 و 8 درصد پیش بینی شده است. رشد واقعی ناخالص داخلی ایران از گردشگری در سال 2009 و 2010 به ترتیب 73 درصد منفی و 39 درصد بوده است که برای سال های 2019 و 2020 به ترتیب 43 و 38 درصد پیش بینی مکشور که معادل 34 میلیارد دلار است در بخش گردشگری انجام شده و در سال 2020 این آمار به رقم 28 درصد از کل سرمایه گذاری ها و معادل 76 میلیارد دلار می رسد.
رده بندی های جهانی
یکی از ویژگی های بارز صنعت گردشگری، تاثیر مستقیم و غیرمستقیم این صنعت در اشتغال زایی است. در ایران 598 هزار نفر به واسطه صنعت گردشگری در سال 2010 مشغول به کار شده اند و این صنعت نوپا در ایران توانسته است 83 درصد از کل مشاغل کشور را به خود اختصاص دهد.
در رده بندی بین 181 کشور بررسی شده در گزارش سازمان جهانی شورای سفر و در تولید ناخالص داخلی حاصل از گردشگری، کشور ایران در رتبه 30 قرار دارد و نسبت به اقتصاد ملی در رتبه 95 و از نظر رشد اقتصادی در رتبه 135 دنیا قرار گرفته است.ایران همچنین در بین 12 کشور منطقه خاورمیانه هم از نظر اندازه خالص در رتبه 3، نسبت به اقتصاد ملی در رتبه 8 و از نظر رشد اقتصادی در رتبه 9 قرار گرفته است.براساس گزارش «مهر» اگرچه گردشگری ایران توانسته در اقتصاد ملی سهم قابل توجهی را به دست بیاورد و در رتبه بندی، 4 پله صعود کند اما رقبای این کشور آن چنان عمل کرده اند که توانسته اند گوی سبقت را در رشد ناخالص داخلی حاصل از گردشگری بربایند و موجب سقوط 37 پله ای ایران در جهان شوند.
جایگاه ایران
اما کشور ما چه سهمی از درآمدهای جهانگردی بین المللی دارد؟ آیا می توان به آینده این صنعت امیدوار بود؟
«فرید جواهرزاده» مدرس دانشگاه و از صاحب نظران حوزه گردشگری کشور می گوید: درآمدهای بین المللی جهانگردی در سال 2009 میلادی بالغ بر 852 میلیارد دلار بوده است که نسبت به سال 2008 چهار درصد و نسبت به سال 2007 میلادی، 7درصد کاهش داشته است.وی با اعلام این که افت جهانی درآمدهای صنعت جهانی گردشگری در سال های اخیر چشمگیر بوده است می افزاید: این شرایط ناشی از بحران های اقتصادی و تح
ولات جهانی می باشد.
به گفته وی از نظر جذب جهانگرد در سال 2009 فرانسه در جایگاه اول، آمریکا دوم و اسپانیا سوم بوده است و بعد از چین، ایتالیا و انگلیس، کشور ترکیه رتبه هفتم جذب گردشگر را در دنیا به خود اختصاص داده است ولی در مورد ایران آماری از سوی سازمان جهانی جهانگردی برای سال 2009 ارائه نشده است.
به گفته وی در حالی که آمار جهانگردان ورودی به ایران در سال 2007 میلادی 2 میلیون و 219 هزار نفر ثبت شده است این آمار برای سال 2008 میلادی 2 میلیون و 34 هزار نفر گزارش شده که کاهش زیادی داشته است.
او در عین حال که کاهش آمار را متاثر از شرایط جهانی می داند، می افزاید: درآمدهای کشور ما از گردشگری بین المللی در سال 2008 رقم یک میلیارد و 908 میلیون دلار بوده که در مقایسه با سایر کشورها رقم بسیار پایینی است و از این لحاظ کشور ما در رتبه های پایین (69 یا 70) قرار دارد.
غفلت متولیان گردشگری
سفر بیش از 4 میلیون ایرانی در نوروز 90 به آن سوی مرزها نشان داد که ما به جای آن که یک کشور جهانگردپذیر باشیم، جهانگردفرست هستیم و حدود 2 برابر آمار جهانگرد ورودی، طی یک بازه زمانی 20 روزه جهانگرد به کشورهای دنیا فرستاده ایم.
«جواهرزاده» مدرس گردشگری دانشگاه این ادعا که ایران در شمار کشورهای جذب کننده توریسم دنیا است را رد می کند و می گوید: با توجه به بررسی به عمل آمده، مقایسه آمار خروجی و ورودی جهانگردان نشان می دهد که ایران به یک کشور جهانگرد فرست تبدیل شده است و این مسئله موید غفلت متولیان این حوزه است.به گفته وی این شرایط ناشی از بی برنامگی مسئولان است، چرا ایران با این همه پیشینه تاریخی و فرهنگی از ترکیه عقب بماند؟ کشور ما بیش از ترکیه جاذبه های توریستی دارد و در حالی که تنوع فرهنگی و اقلیمی ایران زبانزد عام و خاص است با این حال از ترکیه عقب افتاده ایم.
در حال حاضر ایران برای کشورهای همسایه ازجمله ترکیه، سوریه، عراق، ارمنستان، آذربایجان و امارات بیشتر از این که یک مقصد گردشگری باشد یک بازار محسوب می شود. کارشناسان، تبلیغات و قدرت بازاریابی کشورهای همسایه را مهم ترین عامل برای جذب گردشگران ایرانی برشمرده اند.
«احمدروستا» کارشناس ارشد تبلیغات و بازاریابی بین المللی با اشاره به این که کشورهای همسایه با شناخت مخاطبان و سرمایه گذاری در مقاصد توریستی به بازاریابی و جذب گردشگر بیشتر می پردازند، گفت: در حال حاضر بسیاری از افراد گردشگران دینی و مذهبی هستند که به سوریه و عراق مراجعه می کنند. هم چنین گروه های مختلف به کشورهایی چون ترکیه و ارمنستان گرایش به سفر پیدا می کنند و برخی نیز آسیای میانه را به لحاظ ارزانی انتخاب می کنند.
واقعیت امر این است که گردشگر شرایط سفر را از ابعاد مختلف بررسی و بعد اقدام به سفر می کند. در ترکیه به دلیل ارزان بودن سفر و مجموعه عواملی که برای گردشگر مهیاست گردشگر داخلی ترجیح می دهد آن جا را انتخاب کند تا سفر
داخلی که نه تنها ارزان نیست بلکه خدمات مناسب و ایده آل هم عرضه نمی شود.
وی رقابت در زمینه گردشگری در میان کشورهای همسایه را بسیار ضروری عنوان کرد و گفت: در حال حاضر مسئله ای که به شدت در میان کشورهای همسایه به چشم می خورد از قافله رقابت عقب نماندن است.
ادعای اول بودن!
اما آیا ادعای اول بودن ایران در شمار کشورهای دارنده جاذبه های گردشگری صحت دارد؟ یک صاحب نظر حوزه گردشگری به ما می گوید: بارها در سخنرانی مقامات و مسئولان کشور شنیده ایم که «ایران جزو 10 کشور اول دنیا از نظر جاذبه های گردشگری است » در حالی که چنین چیزی وجود ندارد واین یک ادعای غلط است که معلوم نیست منشاء آن چیست؟
در حالی که چنین چیزی نیست متاسفانه این ادعا فراگیر شده در حالی که حقیقت چیز دیگری است. درست است که ما به لحاظ تنوع فرهنگی و تاریخی و یک سری جاذبه های سیاحتی مشهور هستیم ولی آن چه در دنیا سبب شده کشورهای مختلف در جذب گردشگر موفق باشند جاذبه های گردشگری آن هاست، واقعیت وجودی این موضوعی است به نام آثار ثبت جهانی شده و آثار به ثبت جهانی رسیده هر کشور موید جاذبه های گردشگری بین المللی آن جاست.«جواهرزاده» می گوید: کشور ما تنها 10 اثر ثبتی در دنیا دارد و این عدد خیلی بزرگ و قابل توجهی نیست. این یک شاخص است برای رتبه بندی کشورها از نظر جایگاه در گردشگری بین المللی، که باید روی آن کار کنیم.
یک دکترای گردشگری با اشاره به اهمی
ت گردشگری در ایجاد آثار مثبت اقتصادی در جهان می گوید: با توجه به افزایش نرخ رشد گردشگری در جهان، توجه کشورها به این صنعت به عنوان منبعی درآمدزا و اشتغال آفرین معطوف شده است.
«عبدالحسین جمشیدنیا» ، توسعه ماشین های جست وجو ، سرعت، شبکه ها، جا به جایی اطلاعات و ; را از عواملی برشمرد که تاثیر انکارناپذیری بر ظرفیت های گردشگری کشورها و برنامه ریزی افراد برای سفر دارد.وی می افزاید: با تغییر مسیر کسب و کار به سمت بازاریابی، اساسا کارآمدی و روش کار سازما
ن های گردشگری اینترنتی نیز تغییر یافته است.
این کارشناس گردشگری با بیان این که پیش بینی می شود رشدی معادل 41درصد را طی سال های آینده در حوزه گردشگری در جهان شاهد باشیم، می گوید این امر حاکی از اهمیت فعالیت های گردشگری در بهبود تراز اقتصادی کشورهاست.اهمیت گردشگری در اقتصاد یک کشور را می توان از طریق هزینه های گردشگر در قالب افزایش قیمت ها و مخارج مصرفی خانوارها، هزینه فرصت از دست رفته، هزینه فرصت تخصیص منابع به فعالیت های گردشگری و برخی هزینه های اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار داد.
به گفته «جمشیدنیا» فناوری اطلاعات و ارتباطات به طور فزاینده ای موجب می شود مسافران به اطلاعات دقیق و باثباتی دسترسی پیدا کنند و در یک مقطع زمانی، رزرو انجام دهند و با روش های قراردادی، هزینه و نیازمندی هایشان را در اختیار داشته باشند.
جای خالی برنامه
فعالان صنعت گردشگری عدم توفیق ایران در توسعه گردشگری و ناتوانی در رقابت با دیگر کشورها که به تراز منفی گردشگر ورودی و خروجی انجامیده است را به نبود برنامه در این حوزه مرتبط می دانند.
«جواهرزاده» مدرس دانشگاه با تایید این موضوع که «در صنعت گردشگری برنامه ریزی نداریم» می گوید: از نکات موثر در توسعه گردشگری داشتن برنامه مشخص است در کشور ما هم برنامه جامعی در اوایل دهه 80 مطرح شد و با همکاری سازمان جهانی گردشگری و توسط سازمان ایرانگردی و جهانگردی کار دنبال شد و تیم های خارجی هم به کشور آمدند و رئوس یک برنامه در حوزه گردشگری نوشته شد اما این موضوع مغفول ماند و پی گیری نشد و با ادغام سازمان ایرانگردی و جهانگردی با میراث فرهنگی عملا طرح جامع گردشگری ایران به بایگانی سپرده شد.
به گفته وی خلاء یک برنامه مدون و جامع در چارچوب استانداردهای بین المللی در این بخش کاملا مشهود است و این یک واقعیت است که برنامه ای برای توسعه گردشگری بین المللی نداریم.
ایران سرزمینی با گستره جغرافیا
یی وسیع، تنوع آب و هوایی و شرایط زیست بوم متفاوت ، تنوع قومی و فرهنگ غنی، کشوری با 31 استان در اشکال شهری و روستایی و جاذبه های تاریخی و فرهنگی بسیار همچون قاره ای پهناور است که در قالب یک کشور جای داده شده است. هنوز بسیاری از ایرانیان هم با جاذبه های گردشگری این مرز و بوم ناآشنایند چه رسد به گردشگران خارجی، از این روست که در صنعت گردشگری از کشورهای هم تراز عقب مانده ایم و; با این حال «خسرو ایران پور» دبیر جامعه هتلداری ایران تاکید می کند که «گردشگری صنعتی است که در تمام دنیا حمایت می شود چرا که ارزآوری کشور را در دیگر بخش های
دولتی و غیر دولتی توزیع می کند».البته ناگفته نماند پی گیری و ارسال نمابر به مدیر کل روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور نیز برای کسب آمار و اطلاعات و تدابیر انجام شده به نتیجه نرسید.به هر حال کشورهایی که توانسته اند در صنعت گردشگری کارنامه موفقی از خود به جای بگذارند علاوه بر معرفی کشور خود به گردشگران درآمد سرشاری را از این صنعت نصیب خود کرده و می کنند. کشور ما هم که اکنون در جایگاه نامناسبی از گردشگری بین المللی قرار دارد با وجود جاذبه های گردشگری اعم از گردشگری تفریحی، مذهبی، درمانی، بازاری و; می تواند با جذب گردشگران فراوان علاوه بر اشتغال زایی به افزایش درآمد و رونق اقتصادی کشور کمک کند.
داشتن جاذبه ها شرط لازم برای جذب جهانگرد است اما شرط کافی نیست! اگر گردشگری صنعت نوین قرن بیست و یکم است باید گام های بلندتر در این عرصه برداشت و رقابت را جدی تر از قبل دنبال کرد.
چکیده گزارش
امروزه صنعت گردشگری از پررونق ترین مباحث اقتصادی برای کشورها محسوب می شود و کشورهایی که حتی اندک جاذبه گردشگری دارند به دنبال توسعه جایگاه خود در عرصه گردشگری اند. نگاهی به آمار و اقتصاد گردشگری جهان موید آن است که سالانه بیش از 600 میلیون نفر گردشگر خارجی از نقاط مختلف دنیا دیدن می کنند و سهم ایران
با آوازه و شهرتش تنها 2 میلیون گردشگر خارجی است. ایران در میان 181 کشور دنیا از نظر رشد اقتصادی رتبه 135 و در درآمدهای گردشگری رتبه هفتادم دنیا را دارد. به دلیل نبود برنامه و ساماندهی مناسب اکنون به کشوری گردشگرفرست تبدیل شده ایم و سفر 4 میلیون ایرانی در تعطیلات نوروزی 90 به کشورهای همسایه موید ای
ن مطلب است.در حالی که کشورهای دنیا در اقتصاد گردشگری در حال رشد هستند ولی شواهد امر حکایت از سیر نزولی اقتصاد گردشگری ایران دارد.
کلمات کلیدی :