ارسالکننده : علی در : 95/5/27 3:56 صبح
تحقیق بانکداری الکترونیکی تحت فایل ورد (word) دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق بانکداری الکترونیکی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق بانکداری الکترونیکی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق بانکداری الکترونیکی تحت فایل ورد (word) :
در سالهای اخیر، توسعه سریع استفاده از فناوری اطلاعات، موجب پیدایش تحولات عمده ای، هم در نگرش ها و هم در روشهای ارائه خدمات در صنعت بانکداری کشور شده است.
امکانات حاصل از استفاده از فناوری اطلاعات نه تنها موجب پیدایش دیدگاههای جدید در خصوص نحوه ی مناسب تر تامین خدمات مورد نیاز مشتریان گردیده است، بلکه افق های تازه ای را نیز در زمینه ارائه خدمات نوین بانکی و بکارگیری شیوه های جدید در ارائه خدمات سنتی بانکها گشوده است. که در یکی از بازتابهای آن توجه و سرمایه گذاری دولت در طرح تکفا (توسعه کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات) می باشد. اینک به نظر می رسد آینده صنعت بانکداری و ادامه حیات آن به مقیاس وسیعی متکی به موفقیت در بهره برداری از فناوری اطلاعات می باشد و دلیل این مدعا تکاپوی وسیع و سرمایه گذاری های هنگفت سیستم بانکی کشور برای نوسازی و گسترش نرم افزارها و تجهیزات و سخت افزارهای متناسب با امکانات وسیع فناوری اطلاعات می باشد.
تعریف مسئله
خدمات On-line
کلیه شعب بانک حکم یک شعبه را داشته ومشتریان میتوانند مستقل از اینکه درکدام شعبه بانک هرنوع حساب افتتاح کرده باشند، کلیه خدمات بانکی را بدون وقفه وپیوسته ازهرشعبه که دردسترس باشددریافت نمایند.
بانکداری اینترنتی
به منظور بهره مندی از خدمات اینترنت حساب جاری الکترونیک به صورت شبانه روزی، مشتریان می توانند پس از مراجعه به شعبه افتتاح کننده حساب نسبت به تکمیل فرم درخواست و شرایط و مقررات استفاده از خدمات ویژه اقدام نمایند.
پس از انجام اقدامات لازم در خصوص فعال سازی خدمات اینترنتی، کاربر پاکت رمز عبور را به مشتری ارائه خواهد نمود. بدین ترتیب شما می توانید به شرح ذیل از کلیه خدمات اینترنتی بانک استفاده نمائید:
• به سایت بانک به آدرس اینترنتی www.bank***.ir وارد شوید.
• گزینه بانکداری اینترنتی را انتخاب نمائید، بدین ترتیب صفحه جدیدی فعال می گردد که ا بایستی شماره حساب خود را به صورت کامل و رمز تخصیص یافته را وارد نمایند، سپس با انتخاب گزینه (ورود) می توانید با استفاده از سرویس های ارائه شده به اطلاعات حساب خود دسترسی یابید.
نکته : به منظور ارتقاء سطح امنیتی رمز خدمات اینترنتی رعایت نکات ذیل ضروری است:
1. مشتری پس از دریافت پاکت رمز عبور حداکثر ظرف مدت 5 روز بایستی نسبت به تغییر رمز عبور در اینترنت اقدام نمایند، بدیهی است پس از انقضاء مهلت تعیین شده بایستی جهت دریافت پاکت رمز عبور جدید مجدداً به شعبه افتتاح کننده حساب مراجعه گردد.
2. خدمات درخواستی پس از 2 روز از تاریخ تغییر رمز عبور (بند1) فعال خواهد شد.
>> سرویس های ارائه شده :
1- سی گردش آخر:با انتخاب این گزینه مشتری قادر خواهد بود 30 گردش آخر و مانده حساب خود را در لحظه بصورت Online دریافت نماید.
توجه : در متن صورت حساب دریافتی ردیف، تاریخ و زمان ثبت سند، نام و کد شعبه عامل، شناسه واریز کننده شماره سریال سند، نام واریز کننده، شرح سند و گردش بدهکار و بستانکار و مانده حساب درج گردیده است که مشتریان می توانند جهت استفاده از صورتحساب مذکور اطلاعات آن را در کامپیوتر شخصی خود ذخیره و نگهداری نمایند.
2- پرداخت قبوض : در این گزینه مشتری می تواند قبوض برق و تلفن ثابت می باشد را از طریق اینترنت پرداخت نماید.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/5/27 3:56 صبح
مقاله در مورد ارزش مدیریت استراتژیک تحت فایل ورد (word) دارای 52 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد ارزش مدیریت استراتژیک تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد ارزش مدیریت استراتژیک تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد ارزش مدیریت استراتژیک تحت فایل ورد (word) :
ارزش مدیریت استراتژیک
مقدمه
جاذبه هر رویکرد مدیریتی، انتظار رهنمون شدن به سود بیشتر برای مؤسسه است. این، به ویژه درباره نظام مدیریت استراتژی با تأثیر عمدهای که بر تدوین و اجرای برنامهها دارد، صادق است.
مجموعهای از مطالعات انجام شده درباره سازمانهای کسب و کار ، تأثیر فرآیندهای مدیریت استراتژیک را بر نتیجه نهایی اندازهگیری کردهاند. یکی از نخستین مطالعات عمده توسط آنسوف و همکاران در سال 1970 اجرا گردید.
در بررسی 93 مؤسسه تولیدی آمریکایی، پژوهشگران دریافتند که برنامه ریزان رسمی که از رویکرد مدیریت استراتژیک استفاده میکردهاند، بر حسب معیارهای مالی که فروش، داراییها، قیمت فروش، درآمد هر سهم و رشد درآمد را اندازه میگرفت، نسبت به مؤسسات بدون برنامهریزی، موفقیت بیشتری کسب نموده بودند. برنامهریزان همچنین در پیشبینی نتیجه فعالیتهای عمده استراتژیک دقت بیشتری داشتند.
دومین پژوهش پیشاهنگ توسط تیون و هاوس در سال 1970 چاپ شد که 36 مؤسسه در شش صنعت مختلف را مطالعه کرده بودند. انها دریافتند که برنامهریزان رسمی در صنایع نفت، غذایی، دارویی،فولاد، شیمیایی و ماشینآلات بطور قابل ملاحظهای از مؤسسات بدون برنامه در همان صنایع پیشی گرفته بودند. به علاوه، برنامهریزان، عملکرد خودشان را به میزان معتنابهی بعد از
پیادهکردن فرآیند رسمی در مقایسه با عملکرد مالی در سالهای بدون برنامهریزی، بالا برده بودند.
بعداً ( 1972) هارولد از تکرار بخشی از پژوهش تیون و هاوس درباره شرکتهای دارویی و شیمیایی گزارش داد. یافتههای او مطالعه پیشین را تأیید کرد و در واقع نشان داد که تفاوت میان عملکرد مالی مؤسسات با برنامهریزی مؤسسات بدون برنامهریزی در طول زمان افزایش یافته بود.
در 1974 فولمر و رو ، مطالعهای از تجربه مدیریت استراتژیک 386 شرکت طی 2 سال منتشر کردند. نویسندگان دریافتند که مؤسسات تولیدکننده کالاهای بادوام، با مدیریت استراتژیک از مؤسسات
بدون مدیریت استراتژیک از مؤسسات بدون مدیریت استراتژیک مؤفقتر بودند. مطالعه شرکتهای تولیدکننده کالاهای مصرفی و خدمات را شامل نمیشدـ احتمالاً به این دلیل که پژوهشگران، فکر میکردند که مدیریتی استراتژیک در این موسسات پدیده جدیدی است و نتیجه آن کاملاً روشن نشده است.
در 1974 شوفلر و همکاران نتیجه مطالعهای طراحی شده برای اندازهگیری تأثیر مطالعات بازار بر سود را منتشر ساختند. این پروژ اثرات برنامهریزی استراتژیک را بازده سرمایه در برمیگرفت. پژوهش به این نتیجه میرسد که بازده سرمایه بیش از اینکه تحت تأثیر سهم بازار، تراکم سرمایه وتنوع فعالیت بود. پروژه کامل که 37 متغیر عملکرد را شامل میشد، نشان داد که تا 80 درصد پیشرفت ممکن در سودآوری مؤسسه از طریق تغییر در جهت استراتژیک شرکت حاصل شده بود.
مطالعه دیگری درباره تأثیر گسترده توسط کارگر و مالیک در 1975 گزارش شد. پژوهش ایشان که 90 شرکت آمریکایی را در پنج صنعت در برمیگرفت، نشان داد که عملکرد شرکتهایی که از برنامهریزی استراتژیک بلندمدت استفاده میکردند برحسب معیارهای معمول مالی به میزان قابل توجهی بهتر از شرکتهایی بود که برنامهریزی رسمی داشتند.
سرانجامدر حالی که بیشتر مطالعات، مدیریت استراتژیک را در شرکتهای بزرگ آزمون کردند، گزارشی در سال 1982 نشان داد که برنامهریزی استراتژیک تأثیر مطلوبی عملکرد کسب و کارهای کوچک داشته است. رابینسون پس از مطالعه 101 مؤسسه چک خردهفروشی خدماتی و تولیدی ظرف مدت 3 سال ، دریافت شرکتهایی که از برنامهریزی استراتژیک استفاده میکردند، بهبود قابل توجهی از نظر فروش، سودآوری بهرهوری نسبت به مؤسساتی که فعالیت سیستماتیک برنامهریزی نداشتند به دست آورده بودند. الگوی کلی نتیجههای حاصل از هفت مطالعه،ارزش مدیریت استراتژیک را بر اساس معیارهای مختلف مالی به روشنی نشان میدهد. بر پایه شواهدی که در دست است،سازمانهایی که رویکرد مدیریت استراتژیک را به کار میبرند، بطور منطقی و جدی انتظار دارند که سیستم جدید، عملکرد مالی آنها را بهبود بخشد.
تعریف، مدیریت استراتژیک عبارت است از: مجموعه تصمیمات و فعالیتهای موجه صورتبندی واجرای استراتژی طراحی شده برای دستیابی به هدفهای سازمان.
این کار شامل توجه به نه حوزه پراهمیت است که شامل:
1ـ تعیین رسالت شرکت
2ـ تجزیه وتحلیل شرکت
3ـ ارزیابی محیط خارجی شرکت
4ـ تجزیه وتحلیل گزینههای ممکن در برابر نهادن وضعیت شرکت
5ـ تشخیص گزینه دلخواه
6ـ انتخاب استراتژیک مجموعه هدفهای بلندمدت و استراتژیهای اصلی لازم برای گزینه دلخوا
ه
7ـ تدوین هدفهای سالیانه
8ـ اجرای تصمیمات انتخاب استراتژیک بر ااس تخصیص منابع بودجه شده با تعیین هماهنگی میان فعالیتها
9ـ بررسی و ارزیابی موقعیت فرایند استراتژیک
ابعاد تصمیمات استراتژیک:
کدامیک از تصمیمات کسب و کار موسسه استراتژیک است . لذا سزاوار توجه مدیریت استراتژیک؟ مسائل استراتژیک معمولاً شش بعد قابل تشخیص دارند: مسائل استراتژیک به تصمیمات مدیریت مالی نیاز دارد. تصمیمات استراتژیک در آن واحد با چندبخش از عملیات مؤسسه سروکار دارند بنابراین دخالت مدیران مالی در تصمیمگیری ضروری است. تنها در این سطح چشمانداز درک و پیشبینی اثرات گسترده و پیامدهای آن و قدرت تصویب تخصیص منابع لازم برای اجرا وجود دارد.
ماهیت و ارزش مدیریت استراتژیک
پیچیدگی و ظرافت تصمیمگیری درکسب وکار، مدیریت استراتژیک را ضروری میسازد. مدیریت فعالیتهای متنوع و چند بعدی درونی، تنها بخشی از مسئولیتهای مدرن مدیران است. محیط بلافصل برونی مؤسسه مجموعه بعدی عوامل چالش انگیز را فرامیاورد. این محیط ، رقبا را هروقت که سود امکانپذیر به نظرآید، تأمینکنندگان منابعی که روز به روزکمیابتر میشوند، سازمانهای دولتی که بر تبعیت از مقرراتی فزاینده نظارت میکنند و مشتریانی که خواستههای غالباً نامعقولشان باید
پیشبینی شود را در برمیگیرد. محیط برونی دور نیز بر جو عمومی ولی با نفوذی که مؤسسه در آن قرار دارد تأثیر میگذارد این محیط شرایط اقتصادی، تغییرات اجتماعی، رجحانهای سیاسی و پیشرفتهای فنی را دربرمیگیرد که همه را باید پیشبینی، نظارت و ارزیابی کرد و در تصمیمگیری سطح بالا دخالت داد. با این وجود این تأثیرها غالباً پائینتر از چهارمین عامل عمده در تصمیمگیری مدیریت عالی قرار میگیرند، که عبارت است از، هدفهای متعدد و غالباً ناپایدار صاحبان منافع
مؤسسه: سهامداران، مدیران عالی،کارکنان، اجتماعات، مشتریان و کشور.
به منظور برخورد اثربخش با همه عواملی که بر توانایی شرکت در رشد سودآور ان تأثیر دارند، مدیران فزایندههای مدیریت استراتژیک را به گونهای طراحی میکنند که به نظرشان وضعیت بهینه مؤسسه را در محیط رقابتیاش تسهیل مینماید. چنینی استقراری به این لحاظ امکانپذیر است که فرایندهای استراتژیک برآورد دقیقتری از تغییرات محیطی فراهم میکنند و برای واکنش نسبت به فشارهای داخلی یا رقابتی آمادگی بیشتری پدید میاورند.
از پایان جنگ دوم جهانی به این سوی، فرایندهای مدیریتی با دامنه وسیع ومقیاسی بزرگ، بویژه به عنوان عکس العمل بزرگ شدن اندازه و تعداد مؤسسات رقیب، توسعه دخالت دولت به عنوان یک خریدار، فروشنده ، ناظم و رقیب در بازار آزاد و درگیرشدن بیشتر کسب وکار در بازرگانی بینالمللی به شدت پیچیده شدهاند. میتوان گفت که عمدهترین پیشرفت فرایندهای مدیریت در دهه 1970 روی داد. «برنامهریزی بلندمدت»، «مدیریت موسسات جدید»،«طرح ریزی. برنامهریزی، بودجهبندی» و «سیاست بازرگانی»، با تأکید بیشتر بر پیش بینی محیط وملاحظات درونی و برونی در تدوین واجرای برنامهها در هم تنیده شد. این رویکرد فراگیر به عنوان مدیریت استراتژیک یا برنامهریزی استراتژیک شناخته میشود.
تعریف: مدیریت استراتژیک عبارت است از: مجموعه تصمیمات و فعالیتهای موجه صورتبندی و اجرای استراتژی طراحی شده برای دستیابی به هدفهای سازمان. این کار شامل توجه به نه حوزه پراهمیت است:
1ـ تعیین رسالت شرکت، شامل بیانیههای کلی درباره قصد، فلسفه و هدفهای آن.
2ـ تجزیه و تحلیل شرکت به نحوی که وضعیت و تواناییای درونی آن را نشان دهد.
3ـ ارزیابی محیط خارجی شرکت بر حسب رقابت وعوامل عمومی اوضاع واحوال.
4ـ تجزیه وتحلیل گزینههای ممکن که از برابرنهادن وضعیت شرکت و محیط خارجی نمایان شدهاند.
5ـ تشخیص گزینه دلخواه، هنگامی که امکانات در پرتو رسالت شرکت سنجیده میشود.
6ـ انتخاب استراتژیک مجموعه هدفهای بلندمدت واستراتژیای اصلی لازم برای دستیابی به گزینه دلخواه.
7ـ تدوین هدفهای سالیانه واستراتژی کوتاهمدت سازگار با هدفهای بلندمدت و استراتژیهای اصلی.
8ـ اجرای تصمیمات انتخاب استراتژیک براساس تخصیص منابع بودجه شده با تأکید بر هماهنگی میان فعالیتها، کارکنان، ساختار، تکنولوژی و نظام پاداش.
9ـ بررسی و ارزیابی موفقت فرایند استراتژیک برای استفاده در کنترل و به عنوان دروندادی برای تصمیمات آینده.
همچنانکه این ارائه نه مورد نشان میدهد، مدیریت استراتژیک، برنامهریزی، راهبری، سازماندهی و کنترل تصمیمات استراتژیک و فعالیتهای کسب و کار را در برمیگیرد.استراتژی در نظر مدیران، به معنای برنامه های مقیاس بزرگ و آیندهنگر برای تعامل با محیط رقابتی به منظور بهینه کردن دستیابی به هدفهای سازمان است. بنابراین استراتژی در واقع «برنامهبازی»مؤسسه است. اگر چه استراتژی همه نیازهای آینده( انسانی، مالی و مواد) را به تفصیل بیان نمیکند، ولی چارچوبی برای تصمیمگیری مدیریتی فراهم میسازد. استراتژی آگاهی شرکت درباره نحو
ه رقابت کردن. در برابر کی، کی، کجا و برای چه را نشان میدهد.
مسائل استراتژیک مستلزم تخصیص مقادیر زیادی از منابع شرکت است.
مسائل استراتژیک اثرات عمدهای بر رونق بلندمدت مؤسسه دارند.تصمی
مات استراتژیک ظاهراً موسسه را برای مدت درازی معمولاً پنج سال متعهد میسازد با این وجود چهارچوب اثرات آن بسی فراتر از این مدت است.
مسائل استراتژیک آینده نگر هستند.
مسائل استراتژیک معمولاً پیامدهای عمده چند وظیفهای یا چند کسب و کاری دارند.
مسائل استراتژیک در نظر گرفتن عوامل محیط خارجی مؤسسه را ضروری میسازند.
سطوح مختلف استراتژی: سلسله مراتب تصمیمگیری مؤسسات کسب وکار معمولاً شامل 3 سطح است: در بالا سطح مؤسسه عمدتاً شامل اعضای هیئت مدیره، مدیرعامل و مدیران اداری است.
این گروه مسئول عملکرد مالی کل مؤسسه و دستیابی به هدفهای غیر مالی میباشد.
دومین رده سلسله مراتب تصمیمگیری سطح کسب و کار است که عمدتاً مدیران مؤسسه و کسب و کار را در بر میگیرد. این مدیران باید بنیانهای عمومی مربوط به جهتها و مقاصد سطح مؤسسه را به هدفها و استراتژیهای ملموس وظیفهای برای بخشهای کسب و کار یا واحد استراتژیک کسب و کار تبدیل نمایند.
سومین رده، سطح وظیفهای است که عمدتاً مدیران محصول ، بعد احیایی و حوزههای وظیفهای را در برمیگیرد. مسئولیتهای آنها تدوین هدفهای سالیانه و استراتژیهای کوتاهمدت در زمینه تولید، عملیات، تحقیق و توسعهمالی و حسابداری، بازاریابی و روابط انسانی است.
رسمیت در مدیریت استراتژیک
رسمیت نظامهای مدیریت استراتژیک در میان شرکتها کاملاً متفاوت است. منظور از رسمیت، میزان عضویت، مسؤولیتها ، اختیار و آزادی تصریح شده در تصمیمگیری است. این موضوع در مطالعه مدیریت استراتژیک اهمیت دارد، زیرا میزان رسمیت معمولاً با هزینه، فراگیربودن، دقت و موفقیت برنامهریزی، همبستگی مثبت دارد.
چند عامل نیاز به رسمیت در مدیریت استراتژیک را تعیین میکنند. ترکیبی از اندازه سازمان، سبکهای مسلط مدیریت ، پیچیدگی محیط، فرآیند تولید، ماهیت مسألهها و هدف نظام برنامهریزی موسسه مزان مناسب رسمیت را تعیین میکنند.
به ویژه رسمیت غالباً با دو عامل ارتباط دارد: اندازه و مرحله پیشرفت سازمان. روش ارزیابی موفقیت استراتژیک نیز با درجه رسمیت پیوند دارد. برخی مؤسسات به ویژه موسسات کوچک الگوی کارآفرینی دارند. آنها عمدتاً تحت کنترل یک نفرند و تعداد محدودی کالا یا خدمت تولید مینمایند.در این سبک ازیابی عملکرد بسیار غیررسمی، شهودی و دارای دامنه محدودی است. در سوی دیگر طیف ارزیابی بخشی از نظام برنامهریزی استراتژیک چندسطحی ، فراگیر و رسمی است. این رویکرد که هنری مینتزبرگ آنرا الگوی برنامهریزی مینامد، توسط مؤسسات بزرگی چون تگزاس اینسترومنتز و جنرال الکتریک استفاده میشود. مینتز برگ سبک سومی را هم به نام الگوی تطبیقی در میانه این طیف تعیین کرده است، که آن را با مؤسسات به اندازه متوسط در محیطهای نسبتاً آرام مرتبط میداند.
در شرکتهایی که سبک انطباقپذیر دارند، تشخیص و ارزیابی استراتژی های ممکن بسیار نزدیک و مرتبط به استراتژی موجود است. علیرغم این تعمیمها، وجود س
بکهای مختلف در یک سازمان غیر معمول نیست. به عنوان مثال، اکسون ممکن است الگوی کارآفرینی را در تدوین و ارزیابی استراتژی بخش انرژی خورشیدی خود به کاربرد، در حالی که بقیه شرکت سبک برنامهریزی را دنبال کنند.
انواع ساختارهای مدیریت استراتژیک:
نمونه1: موسسههای با یک کسب و کار:
نمونه 2: مؤسسه های دارای چند کسب وکار
ویژگیهای تصمیمات مدیریت استراتژیک:
ویژگیهای تصمیمات مدیریت استراتژیک با توجه به سطح فعالیت استراتژیک متفاوت است.
سطــح استراتژی
ویژگی مؤسسه کسب وکار وظیفهای
نوع مفهومی مختلط عملیاتی
قابلیت اندازهگیری تفاوتهای ارزشی نیمهعددی معمولا عددی
تواتر دورهای یا متفرق دورهای یا متفرق دوره ای
قابلیت سازگاری کم متوسط زیاد
ارتباط با فعالیت فعلی ابتکاری مختط ضمیمه
خطر دامنه وسیع متوسط کم
احتمال سود زیاد متوسط کم
هزینه زیاد متوسط کم
افق زمانی بلندمدت میانمدت کوتاهمدت
انعطافپذیری زیاد متوسط کم
همکاری لازم زیاد متوسط کم
رسمیت در مدیریت استراتژیک
رسمیت نظامهای مدیریت استراتژیک در میان شرکتها کاملاً متفاوت است منظور از رسمیت میزان عضویت مسئولیتها، اختیار و آزادی تصریح شده در تصمیمگیری است.
این موضوع در مطالعه مدیریت استراتژیک اهمیت دارد، زیرا میزان رسمیت معمولاً با هزینه، فراگیربودن وقت و موفقیت برنامهریزی، همبستگی مثبت دارد.
چندعامل نیاز به رسمیت درمدیریت استراتژیک را تعیین میکند که ترکیبی از اندازه سازمان، سبکهای مسلط مدیریت، پیچیدگی محیط، فرایند تولید، ماهیت مسألهها و هدف نظام برنامهریزی مؤسسه میزان مناسب رسمیت را تعیین میکند.
به ویژه رسمیت غالباً با دو عامل ارتباط دارند.
اندازه و مرحله پیشرفت سازمان، روش ارزیابی موفقیت استراتژیک نیز با بودجه رسمیت پیوند دارند.
استراتژی سازان:
فرایند مطلوب مدیریت استراتژیک توسط یک تیم مدیریت استراتژیک، تدوین و نظارت میشود.
این تیم عمدتاً تصمیمگیرانی در هر سطح (موسسه، کسب و کار و وظیفهای) مؤسسه را در برمیگیرد. مثلاً مدیرمالی اجرایی، مدیران محصول و رؤسای حوزههای وظیفهای تیم مذبور همچنین بر درونداد دریافتی از دو نوع کارکنان پشتیبانی متکی است: کارکنان برنامهریزی شرکت در صورت وجود، و مدیران و سرپرستان سطوح پایینتر، گروه امید دادههای لازم برای تصمیمگیری استراتژیک را تأمین میکنند و مسئول اجرای استراتژی هستند.
نظر به اینکه تصمیمات استراتژیک چنین اثر عظیمی به مؤسسه دارند و مقادیر متنابهی از منابع سازمان شامل میشوند.
یک نکته نهایی لیکن پراهمیت را نیز باید درباره تصمیمگیران استراتژیک
بیان کرد:
رئیس یک شرکت یا مدیر عالی اجرایی بنا به تعریف نقش تعیین کنندهای اوایل فرایند ایفا میکند. این وضعیت به دلیل بسیاری مطلوب و منطقی است. وظیفه اصلی مدیر عالی اجرایی، غالباً به عنوان تعیین جهت درازمدت مؤسسه بیان میشود.
جریان تعامل و تکرار فرایند استراتژیک:
فرایند مدیریت استراتژیک، بعضی اوقات، اشتباها به عنوان جریانی یک طرفه از هدفها، استراتژیها و تصمیمات دائمی از سطح مؤسسه به کسب و کار و از آنجا به سطح وظیفهای تلقی میشود.در واقع این فرایند به نشست تعاملی است یعنی کارکنان مبتکر و ماهر و دانا سراسر مؤسسه را تشویق به مشارکت مینمایند. در حالی که فرآیند استراتژیک مطمئناً توسط مدیران عالی نظارت میشود. زیرا که از آنها چشمانداز وسیعی از شرکت و محیط آن دارند. مدیران همه سطوح فرصتهای متعددی برای مشارکت در مراحل مختلف فرایند دارند. به طور کلی تصمیمات استراتژیک معمولاً تنها پس از آزمون و خطا اتخاذ میشود.
ارزش مدیریت استراتژیک: منافع مالی، مزایای مدیریت استراتژیک، خطرهای مدیریت استراتژیک.
منافع مالی:
جاذبه هر رویکرد مدیریتی، انتظار رهنمون شدن به سود بیشتر برای مؤسسه است این به ویژه درباره نظام مدیریت استراتژیک با تأثیر عمدهای که بر تدوین و اجرای برنامهها دارد، صادق است.
با مطالعاتی که تعداد زیادیاز سالهای مختلف بر روی مدیریت استراتژیک انجام دادند سرانجام در حالی که بیشتر مطالعات، مدیریت استراتژیک را در شرکتهای بزرگ آزمون کردند نشان داد که برنامهریزی استراتژیک تأثیر مطلوبی بر عملکرد کسب و کارهای کوچک داشته است.
مزایای مدیریت استراتژیک:
رویکرد مدیریت استراتژیک بر تعامل مدیران همه سطوح، سلسله مراتب سازمانی در برنامهریزی و اجراء تأکید دارد. در نتیجه در مدیریت استراتژیک چند پیامد رفتاری دارد که مشخصه تصمیمگیری مشارکتی همه هستند.
بنابراین ارزیابی دقیق صورتبندی استراتژی بر عملکرد سازمان به مجموعهای از معیارهای سنجش غیرمالی معیارهای رفتاری به هم نیاز دارد. در واقع میتوان گفت مدیری که برای پیشبرد جنبههای مثبت این پیامدهای رفتاری آموزش داده شده است. در موقعیت مناسبی برای دستیابی به انتظارات مالی مؤسسه هم قرار دارد.
خطرهای مدیریت استراتژیک:
هر مالی که دخالت در تدوین استراتژی منافع رفتاری برای شرکتکنن
دگان و مؤسسه پدید میآورد.
به مدیران باید برای مقابله با 3 نوع پیامد منفی ناخواسته آموزش داده شود.
نخست اگر چه هزینه گزاف فرایند مدیریت استراتژیک بر حسب ساعات صرف شده توسط شرکتکنندگان به آسانی شناخته میشود، آثار منفی و رساندن مدیران از کار غالباً فراموش میشود.
مدیران باید بیاموزند که وظایف خود را از نظر زمانی تنظیم نمایند تا زمان لازم برای فعالیتهای استراتژیک فراهم شود و آثار منفی آن بر مسئولیتهای عملیاتی به حداقل رسانیده میشود.
دوم اگر تدوینکنندگان استراتژی عمیقاً درگیر اجرای آن نباشند خود میتواند از مسئولیت تهیه درونداد لازم فرایند تصمیم و نتیجهگیری متعاقب آن شانه خالی کند بنابراین باید به مدیران آستراتژی آموزش داده شود تا فرضیات خود را به توانایی عملکرد تصمیمگیران و فرودستان آنها محدود سازند.
سوم، به مدیران استراتژیک باید آموزش داده شود، هنگامی را که فرودستان شرکت کننده به علت عدم دستیابی به انتظاراتناامید و افسرده میشوند، پیشبینی نمایند، به آن پاسخسازنده بدهند و آثار آن را به حداقل برسانند. فرودستان معمولاً فرض میکنندکه شرکت آنها حتی در کوچکترین مراحل تدوین استراتژی ، باعث پذیرش برنامه موردنظر آنها شده و پاداششان را افزایش میدهد.
از سوی دیگر، آنها ممکن است، اشتباهاً نتیجه بگیرند که استفاده مدیر استراتژیک از خدمات آنها در مورد موضوعات مربوط به حوزههای دیگری هم کشیده شود. حساسکردن مدیران به این مسائل و آماده ساختن آنها با مسایل اثربخش کاهش دادن یا از میان بردن این پیامدهای منفی، توان برنامه استراتژیک را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد.
الف: استراتژی
1ـ تعریف و محتوای استراتژی مؤسسه:
2ـ استراتژی را به اعتبار معنی کلمه میتوان به سوق دادن ، گسیل داشتن ، فرستادن،بردن و پاییدن، بیان کرد. گمان میرود که این کلمه عطف به دانش و هنر یک ژنرال قدیمی یونانی به نام استراتگوس به کاربرده شده است. در بعضی از منابع لاتین هم استراتژی از مفهوم «استراتیوم» و به معنای راه، مسیر بیان شده است. هر دو تعریف مفاهیم مشابهی را در بردارد که این نشان می دهد صحت و اتفاقآرا ، را مفهوم استراتژی سالهای سال به عنوان یک مفهوم نظامی به شمار برده شده است.به بیان دیگر استراتژی یعنی تشخیص اینکه دشمن میتواند عملی انجام دهد یا نسبت به ریختن یک طرح عمومی، جای دادن قوای خود در صورت لزوم هنر به حرکت درآوردن آن کاری از پیش میبرد یانه.
اما استراتژی در معنای اقتصادی باری اولین بار از طرف به شخصیت عالی به نام «نیوس» و «مورگنسترن» که هم اقتصاددان و هم ریاضی دان بودند. به کاربرده شده است که استراتژی از جهت اقتصاد فردی بررسی نموده و سعی کردند شگردهای زیرگانه دو بازیکن را که تلاش میکنند برطرف مقابل برتری یابند به طور منظم و سیستماتیک بیان کنند در اینجا فرض بر این بود که بازیکنان شیوههای عملکرد رقیبان را به طور کامل میدانند و میتوانند تصمیماتی که برخورداری از شیوههای پیروزی را حداکثر میکند.
برای درک بهتر مفهوم استراتژی از بعد مدیریت در اینجا دکتر تعاریف مختلف درباره موضوع بررسی را مفید میدانیم:
به خاطر جایگاه پراهمیت Igor Ansoff که در موضوع مدیریت استراتژیک دارد. در تعریف متفاوت از استراتژی را که از سوی او ارائه شده است در اینجا میآوریم:
ـ استراتژی صاف ـ استراتژی کلی (یا مختلط)
بنا به نظر آنسف استراتژی صاف، یک حرکت و یا یک سری حرکتهای معین موسسه است و استراتژی کلی و یا مختلط همنشان دهنده یک قاعده تصمیمگیری آماری است مبنی براینکه مؤسسه در یک وضعیت معین کدام نوع از استراتژی صاف را انتخاب خواهد کرد.
با بررسی دقیق این تعاریف مشاهده میشود که در مورد محتوای کلی استراتژی یک درک مشترک وجود دارد ولی بعضی تفاوتها نیز درمیانشان دیده میشود برای مثال آنسف استراتژی را هوای از اهداف مؤسسه بررسی کرده است، بنا به نظر او استراتژی در کل روش تصمیمگیری با اطلاعات ناقص با وجود ریسک و نامعلومی است. در معنای دقیقتر طرز حرکت مشخص شده برای تحقق بخشیدن به یک هدفاست. بنابراین استراتژی را به عنوان «تجزیه و تحلیل روابط بین مؤسسه با محیط خویش تعیین مسیر و اهداف مؤسسه تثبیت فعالیتهایی که آنها را تحقق خواهد بخشید. و تنظیم دوباره سازمان با تخصیص منابع مورد نیاز» میتوان تعریف کرد در این تعریف استراتژی به عنوان مفهومی متفکرانه است که تعیین میکند موسسه باید در کدام حیطها فعالیت کند به کدام اهداف با کداموسیله و ابزارها برسد و از کدام قالبهای رفتاری متابعت کند زیرا در مفهوم کلی است و سوی مؤسسه اهداف قابل سنجش و در رابطه با آنها وسایل و روشها از ویژگی تعیین کننده احساس و بنیان استراتژی به شمار آمده است. زیرا رفته رفته محیط بیرونی به گونهای فزاینده تغییر میکند و به سبب وابستگی متقابل سازمان با محیط تغییر و انطباق سازمان را با محیط ضروری میسازد.
2) اهمیت استراتژی و فواید آن برای مؤسسه:
موسسات که رکنی پویا از اجتماع هستند در داخل محیطی که متعق به انهاست زندگی میکنند و با آن روابطی متقابل دارند. این روباط متقابل و تعامل بین موسسه ومحیط آن یک همبستگی در میان آنرو به وجود میآرود.
استراتژی، قبل از هر چیز دیگر در محیطی که مدام تغییر میکند نامعلوم است ودرنتیجه به میزان نسبتاً زیادی که در آن عدم اطمینان وجود دارد یک سمت و سوی معینی را برای مؤسسه فراهم خواهد آورد. در این نقطه موسسه بدون استراتژی را میتوان به یک کشتی تشبیه کرد که قطبنما ندارد. به همین سبب میتواند گفت پایه و اساس عدم موفقیت موسسات نبود استراتژی ، اشتباه بودن و با اجرای غلط آن است زیرا در شرایط نامعلومی اگر انسان استفاده مؤثر از استراتژی و یا فرایند تعیین استراتژی برای یک مؤسسه فراهم خواهد آورد به شرح زیر میتوان خلاصه کرد:
1ـ استراتژی قبل از هر چیز امکان ارزیابی محیط و پیش بینی آینده را میدهد:
1ـ پیشبینی و تخمین تغییر وتحولات و شکلگیریهای محیط در آینده فرصت انجام آمادگی را برای موسسه در مورد اینکه چگونه رفتار خواهد کرد و چه نوع تدابیری
را اتخاذ خواهد نمود فراهم میآورد این پیش بینی و تخیمنها اطلاعاتی را که برای فعالیتهای موسسه راهنما خواهد بود فراهم میسازد.
2ـ فرصت سود ارزیابی به مؤسسه میدهد.
3ـ استراتژی در درون موسسه به طور یکپارچه میل به اهداف مشترک و منسجم با یکدیگر را فراهم میاورند.
4ـ استراتژی و سیاستها فعالیتها را به یک مجرای معینی سوق میدهد و برای برنامهها یک چهارچوب تشکیل میدهد.
5ـ استراتژی یک قیمت تصمیمها و پروژههای موسسه را افزایش میدهد.
لازم به ذکر است، درکنار تمامی این فواید استراتژی بویژه مرحله طرحریزی یک هزینه قابل توجهی را ایجاب میکند. فعالیتهای بوجود آوردن استراتژی، سرمایهگذاری انسان زمان و پول را ضرورت میبخشد. از این جهت بیشتر اوقات نسبت به فعالیتهای استراتژیک اهمال شده و یا ضرورتی برای آن
احساس نمی شود.
این مورد بویژه از لحاظ موسسات کوچک تا حدود زیادی حایز اهمیت است . خارج از این فعالیتهایی استراتژیک در موسسات به خاطر افزایش دادن گرایشها به فعالیت بیخطر و منطقی و متمرکزند ساختن مستقیم مدیران بر روی اهداف تعیین شده چنانکه امکان دید فرصتهایی که بعداً پدید خواهد آمد نخواهد داد. یادآوری بعضی عملکردهای منفی آن نیز مفید است.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/5/27 3:55 صبح
مقاله آمادگی برای اخذ گواهی ISO/TS 16949 تحت فایل ورد (word) دارای 79 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله آمادگی برای اخذ گواهی ISO/TS 16949 تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله آمادگی برای اخذ گواهی ISO/TS 16949 تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله آمادگی برای اخذ گواهی ISO/TS 16949 تحت فایل ورد (word) :
در طول تاریخ، موج عقاید، تلاش ها، پاداش ها، رسوم، و ترس، انسان را به پیش رانده است. امروزه توجه به کیفیت به عنوان وسیله افزایش توان رقابت، بسیار مروم شده است.
مقامات دولتی همت خود را بر این گذاشته اند تا صنایع را به بهبود کیفیت محصولات و خدمات تشویق کنند. برای شرکت هایی که به استانداردهای بین المللی سیستم کیفیت دست یافته و موفقیت هایی در عملکرد کیفیت گرا به دست آورده اند، جوایزی تعیین شده و بسیاری از شرکت ها در هراس هستند که در صورت محروم شدن از چنین جوایزی، مشتریان خود را از دست دهند. در بسیاری از سازمان ها، کیفیت به روش سعی و خطا حاصل شده است. برخی برای دستیابی به آن با بهره گیری از طراحی، آینده نگری کرده و چندین نسل و دو جنگ جهانی را به سلامت پشت سر نهاند. «باید دید رمز کار در چه بوده است».
اغلب بنگاه های کسب و کار غربی از انگیزه سود (پول در آوردن بدون توجه به پی آمدهای آن) زاده شدند. پس از ویرانی جنگ دوم جهانی تقاضای زیادی برای کالاهای مصرفی و تجدید تسلیحات وجود داشت. کمیت مهم تر از کیفیت بود، زیرا تقاضا بر عرضه فزونی داشت. درست پس از این که ژاپن به کشورهای غربی اثبات کرد که پیش گرفتن بر انتظارات مشتری، افزایش مداوم سود را تضمین می کند. آنان توجه خود را به کیفیت معطوف کردند و «عرضه» کم کم بر «تقاضا» پیشی گرفت.
عقیده بر این است که راز معجزه اقتصادی ژاپن «کایزن» بوده است. کایزن به مععنی پی گیری بی وقفه و بی پایان بهبود کیفیت به صورت تدریجی و با حداکثر استفاده از منابع موجود است. صنعتگران غربی معتقدند که برای پیشرفت باید پول بیشتری خرج کنند و تجهیزات قدیمی، فن آوری قدیمی و ساختمان های قدیمی را نوسازی کنند. ژاپن برای این کار واژه دیگری دارد: کای روی. معنی آن ایجاد بهبود از طریق صرف پول است. در عین حال که غرب برای رفع مشکلات فقط پول خرج کردن را می شناسد، ژاپن بهبود را از طریق تغییرات تدریجی حاصل می کند. تنها زمانی که ظرفیت بهبود از این طریق تمام می شود، نوبت «کای روی» است. سرعت بهبود تدریجی، کند است و توجه مدیران غربی را جلب نمی کند. غربی ها بجای اینکه روی منابع کم بازده تلاش کنند، آنها را دور می ریزند و سیستم جدیدی را جایگزین می کنند، بی توجه به اینکه همراه با آن، مشکلات جدیدی پدید خواهد آمد. با کنار گذاشتن سیستم قدیمی، ممکن است اصل مسئله با جوانب آن کنار گذاشته شود.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/5/27 3:55 صبح
مقاله مادربورد تحت فایل ورد (word) دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مادربورد تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مادربورد تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله مادربورد تحت فایل ورد (word) :
مادربورد
مقدمه:
مادربورد شامل قطعات اساسی کامپیوتر است، یا به عبارت دیگر، کلیه قطعات کامپیوتر به نحوی با مادربورد در ارتباط هستند. تمام قطعات مهمی که وجود آن ها در کامپیوتر الزامی است روی مادربورد قرار دارند.
اجزای(المانهای) یک مادربورد:
1محل یا سوکت نصب پردازنده ( CPU )
2.محل یا سوکت کمک پردازنده ( اگر مادربورد از نوع 4865x به پایین باشد).
3حافظه بایاس (ROM) : که شامل برنامه های اصلی کارکرد مادربورد و سیستم می باشد و توسط کارخانه سازنده مادربورد پر می شود.
4سوکت ها یا اسلات های RAM
5سوکت های حافظه کش به همراه تراشه های نصب شده در آن( در مادربوردهای جدید به صورت لحیم شده بر روی بورد می باشد.)
6باس یا اسلات های توسعه جهت نصب کارت های جانبی مختلف
7بایاس یا کنترلر صفحه کلید: که اطلاعات سریال ارسالی از صفحه کلید را دریافت کرده و پس از تبدیل به موازی آن را جهت پردازنده ارسال می کند.
8کانکتور صفحه کلید جهت اتصال صفحه کلید به سیستم
9باطری
10تراشه ها: این تراشه ها در مادربوردهای XT به صورت جدا از هم و در مادربوردهای AT به صورت ترکیب شده و در یک یا چند تراشه بزرگتر می باشند.
11جامپرها: یک سری پایه های فلزی که با اتصال آن ها به یکدیگر ترکیب درست جهت کار یک مادربورد تعریف می شود.
12کانکتور اتصال برق مادربورد
13یک یا چند عدد ترانزیستور تحت عنوان رگولاتور
14کانکتورهای مربوط به سیم های آمده از پانل جلوی کیس.
اسلات های توسعه:
1) گذرگاه یا خط حامل آیزا ( ISA ):
زمانی که اولین کامپیوتر شخصی در سال 1981 تولید شد، گذر گاه آن دارای هشت سیم بود که به قطعات کامپیوتر اجازه می داد در هر بار یک بایت (8 بیت) را با هم رد و بدل کنند. این گذرگاه 8 بیتی (ISA ) آیزا نام گرفت. هنگامی که در سال 1984، کامپیوترهایAT (Advanced Technology) به بازار عرصه شد دارای یک گذرگاه 16 بیتی بود. به این ترتیب گذرگاه آیزا در این سال به گذرگاه 16 بیتی تبدیل شد که به آن گذرگاه AT نیز می گویند. این گذرگاه با وجود قدمتی که دارد به دلایل زیر هنوز به گونه أی وسیع به کار می رود: (1) سازگاری (2) ضریب اطمینان (3) کارا بودن.
2) گذرگاه یا خط حامل EISA :
با تولید کامپیوترهای 386 ، یک گذرگاه عریض تر 32 بیتی به کار گرفته شد که به گذرگاه ( ای زا ) معروف شد. این کارت دارای مزایای زیر است:
1 چند پردازنده قادرند به طور هم زمان به این گذرگاه دسترسی پیدا کنند.
2 این گذرگاه با گذرگاه ISA کاملا سازگار است.
3 سرعت انتقال داده ها تقریبا پنج برابر گذرگاه ISA (آیزا) است.
با وجودی که شکاف های (EISA ) کارت های ISA را قبول می کردند اما با این وجود این گذرگاه 32 بیتی نتوانست گذرگاه 16 بیتی و 8 مگا هرتزی آیزا را با وجود کلی و آهسته بودن و اختلاف شدید سرعت با پردازنده های32 بیتی، از میدان به در کند و گذرگاه ISA به عنوان گذرگاه غالب صنعت رایانه باقی ماند.
3) گذرگاه یا خط حامل ام کا (MCA ) :
در سال 1987 با پیدایش رایانه های PS/2 ، معماری ویژه أی برای آن بر پایه گذرگاه آیزا پدید آمد. این سیستم ها از سیستم های آیزا سریع تر و با آنها نا سازگار بود. این نوع معماری به دلایل زیر موفقیت زیادی کسب نکرد: (1) گرانی قیمت (2) ناسازگاری با کارت های ISA وEISA .
4) گذرگاه ویزا و گذرگاه محلی :
در کنار گذرگاه استاندارد ISA (آیزا) یک گذرگاه دیگر نصب شد که این گذرگاه مستقیما به گذرگاه 32 بیتی پردازنده متصل می شد، وبا همان سرعت پالس ساعت پردازنده داده ها را جا به جا می کرد. این گذرگاه جدید گذرگاه محلی (Local Bus ) نام گرفت. این گذرگاه دارای خصوصیات زیر است:
(1) استفاده از وسایل ورودی و خروجی 32 بیتی را امکان پذیر می کند. (2) پردازنده حق دسترسی به کارت گرافیکی را دارد. در حالیکه در گذرگاه های EISA پردازنده قبل از رفتن به سراغ کارت گرافیکی، باید ابتدا به تراشه RAM سرمی زد.
افزایش سرعت تبادل در سیستم های مجهز به گذرگاه محلی باعث شد که، سازندگان کامپیوتر استانداردی به نام ویزا (VESA ) برای گذرگاه محلی معرفی کنند. کار در این سیستم ساده تر و سریع تر انجام می شود و از همه مهم تر اینکه امکاناتی در آن قرار داده شده است تا برخی از کارت های جانبی هوشمند بتوانند بدون وابستگی به پردازنده عمل پردازش را انجام دهند. در ضمن این معماری با سه معماری پیش یعنی ISA ،EISA و MCA سازگار بود. اشکال این معماری این بود که برای کامپیوتر های486 با سرعت 33 مگا هرتز و به صورت 32 بیتی وضع شده بود و استفاده از آن درپردازنده های 64 بیتی امکان نداشت.
5) گذرگاه PCI :
این گذرگاه بر خلاف گذرگاه های محلی ویزا، یک گذرگاه واقعی نیست، بلکه نتیجه توسعه پردازنده است که می تواند نسبت به طرح های گذرگاهی قبلی با سرعتی نزدیک به سرعت پردازنده کار کند. این گذرگاه دارای قابلیت های زیر است:
1- استفاده از گذرگاه بر اساس اولویت
2- کنترل بیت توازن برای تمام اجزای رایانه
3- پیکر بندی بدون استفاده از جامپرها و کلید های دیپ
تجهیزات PCI توانایی پیکربندی خودکار را دارند، و نیازی به تغییر کلیدهای دیپ و جامپرها در آن ها نیست.
6) گذرگاه USB :
کامپیوترهای دارای این استاندارد، دارای خصوصیات زیر هستند:
1- کاهش اسلات های توسعه
2- عدم نیاز به درگاه های سری و موازی و درگاه های مربوط به اتصال صفحه کلید و ماوس.
3-ادوات جانبی USB ، را وقتی رایانه در حال کار است می توان از رایانه جدا کرد، و ادوات دیگر USB را برای رایانه در حال کار و روشن، از طریق درگاه USB وصل کرد. به این عمل تعویض فعال (Hot Swapping) گویند.
4- امکان استفاده از 127 وسیله جانبی : زیرا وقتی یک کامپیوتر دارای USB روشن می شود کامپیوتر به تمام ادوات USB وHub های آن ها آدرس صفر را اختصاص می دهد و تمام ارتباط ها را قطع می کند. آن گاه به قطعه اول آدرس 2 می دهد و بعد به هر یک از ادوات USB آدرس جدیدی می دهد و به این ترتیب تا 127 قطعه را می تواند آدرس دهی کند.
5- عدم نیاز به تنظیم وقفه ها با جامپرها، برای ادوات جانبی مورد استفاده.
7) گذرگاه AGP :
عبارتست از یک گذرگاه PCI پیشرفته که به کارت های گرافیکی اختصاص یافته است. این گذرگاه جدید وظیفه برقراری ارتباط مستقیم بین حافظه اصلی روی مادربورد و تراشه های شتاب دهنده روی کارت گرافیکی را داراست.حالا شتاب دهنده گرافیکی می تواند بجای حافظه گرافیکی موجود روی کارت گرافیکی، از حافظه اصلی کامپیوتر برای نگهداری طرح ها و تصویرها استفاده کند. درحالیکه در گذشته می بایست این تصویرها را در حافظه کارت گرافیکی نگهداری می کرد تا پردازنده گرافیکی بتواند به آن ها دسترسی پیدا کند. ولی اکنون می تواند بطور مستقیم در حافظه اصلی قرار گیرند. به این ترتیب تصویرها سه بعدی و واقعی تر به نظر می رسند.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/5/27 3:55 صبح
مقاله در مورد کارآفرینی شرکت تولید کننده نرم افزار های رایانه تحت فایل ورد (word) دارای 51 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد کارآفرینی شرکت تولید کننده نرم افزار های رایانه تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد کارآفرینی شرکت تولید کننده نرم افزار های رایانه تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد کارآفرینی شرکت تولید کننده نرم افزار های رایانه تحت فایل ورد (word) :
خلاصه طرح
در این پروژه به بررسی شرکت تولید کننده نرم افزارهای رایانه ای از دیدگاه کارآفرینی پرداخته شده است ، هدف از این پروژه بررسی توجیه اقتصادی طرح مذکور میباشد ، برای رسیدن به هدف مورد نظر با بهره گیری از روش های آماری و اقتصادی و برآورد مالی طرح مورد بررسی قرار گرفته است ، این پروژه مشتمل بر پنج فصل میباشد ، فصل اول معرفی طرح است ، نام طرح ، ظرفیت تولید ،
محصولات تولیدی و ; فصل دوم به بررسی نیروی انسانی مورد نیاز پرداخته است ، فصل سوم شامل هزینه های مورد نیاز طرح میباشد ، فصل چهارم شرح فرآیند تولید محصول میباشد ، در این فصل به بررسی اطلاعات فنی مورد نیاز پرداخته شده است ، فصل پنجم چکیده مطالعات فنی و اقتصادی طرح میباشد .
پیشگفتار :
مهندسی نرمافزار پیشهای است که به یاری دانش رایانه و دیگر فناوریها و روشها به آفریدن و نگاهداری نرمافزار رایانهای میپردازد. مسائل اصلی مهندسی نرمافزار تولید نرمافزار بر اساس موارد زیر است:
• الزامات تعیین شده
• در زمان تعیین شده
• در محدوده بودجه پیشبینی شده
کاربردهای مهندسی نرمافزار دارای ارزشهای اجتماعی و اقتصادی هستند، زیرا بهرهوری مردم را بالا برده، چند و چون زندگی آنان را بهتر میکنند. مردم با بهرهگیری از نرمافزار، توانایی انجام کارهایی را دارند که قبل از آن برایشان شدنی نبود. نمونههای از این دست نرمافزارها عبارتاند از: سامانههای توکار، نرم افزار اداری، بازیهای رایانهای، و اینترنت. فناوریها و خدمات مهندسی نرم افزار به کاربران برای بهبود بهرهوری و کیفیت یاری میرساند. نمونههایی از زمینههای بهبود: دادگان، زبانها، کتابخانهها، الگوها، فرآیندها و ابزار.
فصل اول
معرفی طرح
فصل اول – معرفی طرح
1-2-مشخصات محصول
1-1-2- نام و کاربرد محصول:
ایجاد و راه اندازی شرکت و موسسه های تولیدی نرم افزار های رایانه ای ، از شرکت ها به صورت گروهی در پروژه های برنامه نویسی و طراحی وب برای شرکت های صنعتی و غیره فعالیت می نمایند
2-1-2-مشخصات فنی محصول
تولید و ارائه نرم افزار های مختلف صنعتی و تجاری و حسابداری و بازرگانی و خدماتی برای شرکت های مختلف .
3-1-2-معرفی روشهای تولید
استفاده از روش تولید گروهی و با سیستم های مجتمع و شی گرای و طراحی متناوب با استفاده از نیروی کاری مناسب و در زمان تولید مشخص
4-1-2-تشریح مختصر فرایند
تولید و ارائه انواع نرم افزار های رایانه ای
فصل دوم
تعیین ظرفیت
فصل دوم – تعیین ظرفیت
2-2-تعیین ظرفیت تولید
ردیف نام محصول ظرفیت تولید سالانه ظرفیت تولید ماهانه ظرفیت تولید روزانه
1 تهیه تجهیزات مورد نیاز –
2 نصب وراه اندازی شبکه – – ———
3 نصب و تجهیز سیستم امنیتی – – –
4 نصب سیستم عامل ونرم افزارهای کاربردی – – –
5 تولید نرم افزار – – ———-
6 پیاده سازی وب سایت – – –
2-3-برآورد میزان مصرف مواد اولیه و قطعات خریدنی
ردیف نام ماده اولیه/ قطعات خریدنی مشخصات فنی مورد مصرف در محصول میزان مصرف
در محصول مصرف سالیانه منبع تامین
مقدار واحد داخلی خارجی
1 سیستم و ایستگاه رایانه ای
– – – 6 *
2 سیستم های کنترل شبکه ای 3 *
3 سیستم های نرم افزاری تحت شبکه 3 *
4 سیستم های ایجاد امنیت شبکه 6 *
2-4-معرفی دستگاه ها و تجهیزات تولید
ردیف نام ماشین آلات/
تجهیزات تولید مشخصات فنی تعداد منبع تامین
داخلی خارجی
1 Router L22m3 2 *
2 Microwave Cb Tent 1 *
3 Solution C Micro 1 *
4 Server Station – 3 *
5 Lise Line – 2 *
6 External Modem High Dlink 60 *
2-5-معرفی تجهیزات و تاسیسات عمومی
ردیف عنوان تاسیسات به مقدار مصرف مقدار مصرف
محوطه کارگاه اداری بنزین گازوییل
1 برق * *
2 آب *
3 گاز * *
4 تلفن *
5 سوخت گرمایش * *
فصل سوم
معرفی نیروی انسانی
فصل سوم – معرفی نیروی انسانی
معرفی نیروی انسانی
1-3-برآورد پرسنل تولیدی
ردیف عناوین شغلی تعداد میزان تحصیلات جنسیت
1 سرپرست 1 کارشناسی ارشد رایانه – گرایش نرم افزار مرد
2 مهندس 4 کارشناس رایانه مرد
3 تکنسین 8 فوق دیپلم – مسلط به زبان های برنامه نویسی مرد
5 اپراتور رایانه 2 فوق دیپلم مرد – زن
2-3-پرسنل اداری و خدمات
ردیف نوع مسئولیت تعداد شرح وظایف
1 مدیر 1
2 خدمات 15
3 حسابدار 1
فصل چهارم
هزینه ها
فصل چهارم – هزینه ها
معرفی هزینه ها
ردیف عنوان هزینه مبلغ سالانه به ریال
1 مواد مصرفی 5000000
2 تامین انواع انرژی سوخت(تاسیسات-گرمایش-سرمایش) 1800000
3 هزینه خدمات نیروی انسانی 75000000
4 هزینه ماشین آلات و تجهیزات خط تولید 50000000
5 هزینه زمین-ساختمان 40000000
6 هزینه لوازم اثاثیه اداری 5000000
7 هزینه های قبل از بهره برداری 3000000
8 جمع کل هزینه ها 179800000
برآورد هزینه استهلاک
شرح ارزش دارایی
( ریال) درصد هزینه استهلاک
محوطه سازی
ساختمان
ماشین آلات و وسایل آزمایشگاهی 50000000 10 5000000
تاسیسات
وسایل حمل و نقل
وسایل دفتری 5000000 10 500000
پیش بینی نشده
جمع کل 55000000 10 5500000
سود ناخالص= هزینه های سالیانه- در آمدسالیانه
70200000 = 179800000 – 250000000
فصل پنجم
شرح فرایند واطلاعات فنی مورد نیاز
فصل پنجم – شرح فرایند و اطلاعات فنی مورد نیاز :
تعریف مهندسی نرم افزار
مهندسی نرم افزار طراحی،برنامه نویسی، توسعه، مستند سازی و نگهداری نرم افزار با بکارگرفتن روشهای فنی و عملی از علوم کامپیوتر ، مدیریت پروزه ، مهندسی ، محدوده کاربرد، طراحی رابط، مدیریت تجهیزات دیجیتال و سایر زمینهها است.
اصطلاح مهندسی نرم افزار بعد از سال 1968 شناخته شد، طی کنفرانس مهندسی نرم افزار ناتو 1968 (که در گارمیش آلمان برگزار شد) توسط ریاست کنفرانس F.L. Bauer معرفی شد، و از آن پس بطور گسترده مورد استفاده قرار گرفت.
اصطلاح مهندسی نرمافزار عموماً به معانی مختلفی به کار میرود :
بهعنوان یک اصطلاح غیر رسمی امروزی برای محدوده وسیع فعالیته
ایی که قبلا برنامهنویسی و تحلیل سیستمها نامیده میشد.
بهعنوان یک اصطلاح جامع برای تمامی جنبههای عملی برنامهنویسی کامپیوتر، در مقابل تئوری برنامه نویسی کامپیوتر، که علوم کامپیوتر نامیده میشود.
بهعنوان اصطلاح مجسم کننده طرفداری از یک رویکرد خاص نسبت به برنامهنویسی کامپیوتر ، که اصرار میکند که مهندسی نرمافزار، بجای انکه هنر یا مهارت باشد، باید بهعنوان یک رشته عملی مهندسی تلقی شود و از جمع کردن و تدوین روشهای عملی توصیه شده به شکل متدولوژیهای مهندسی نرم افزارطرفداری میکند.
مهندسی نرم افزار عبارتست از : الف) کاربرد یک رویکرد سیستماتیک، انتظام یافته، قابل سنجش نسبت به توسعه، عملکرد، و نگهداری نرم افزار، که کاربرد مهندسی در نرم افزار است و ب) مطالعه روشهای موجود در استاندارد IEEE
محدوده مهندسی نرم افزار و تمرکز آن
مهندسی نرم افزار به مفهوم، توسعه و بازبینی یک سیستم نرم افزاری مربوط است. این رشته علمی با شناسایی، تعریف، فهمیدن، و بازبینی خصوصیات مورد نیاز نرم افزار حاصل سر و کار دارد. این خصوصیات نرم افزاری ممکن است شامل : پاسخگویی به نیازها، قابلیت اطمینان، قابلیت نگهداری، در دسترس بودن، قابلیت تست، استفاده آسان، قابلیت حمل و سایر خصوصیات باشد مهندسی نرم افزار اشاره میکند به این خصوصیات با آماده کردن مشخصات معین طراحی و فنی که ، اگر بدرستی پیاده سازی شود، نرم افزاری را تولید خواهد کرد که میتواند بررسی شود که آیا این نیازمندیها را تامین میکند یا خیر.
مهندسی نرم افزار همچنین با خصوصیات پروسه توسعه نرم افزاری در ارتباط است. در این خصوص، با خصوصیاتی مانند هزینه توسعه نرم افزار، طول مدت توسعه نرم افزار، و ریسکهای توسعه نرم افزار درگیر است.
نیاز به مهندسی نرم افزار
نرم افزار عموماً از محصولات و موقعیتهایی شناخته میشود که قابلیت اطمینان زیادی از آن انتظار میرود، حتی در شرایط طاقت فرسا، مانند نظارت و کنترل نیروگاههای انرژِی هستهای، یا هدایت یک هواپیمای مسافربری در هوا، چنین برنامههایی شامل هزاران خط کد هستند، که از نظر پیچیدگی با پیچیده ترین ماشینهای مدرن قابل مقایسهاند. بهعنوان مثال یک هواپیمای مسافربری چند میلیون قطعه فیزیکی دارد (و یک شاتل فضایی خدود ده میلیون بخش دارد)، در حالی که نرم افزار هدایت چنین هواپیمایی میتواند تا 4 میلیون خط کد داشته باشد.
تکنولوژیها و روشهای عملی
مهندسین نرم افزار طرفدار تکنولوژیها و روشهای عملی بسیار متفاوت و مختلفی هستند، که با هم ناسازگارند. این بحث در سالهای دهه 60 میلادی شروع شد و ممکن است برای همیشه ادامه پیدا کند. مهندسین نرم افزار از تکنولوژیها و روشهای عملی بسیار متنوعی استفاده
میکنند. کسانی که کار عملی میکنند از تکنولوژیهای متنوعی استفاده میکنند : کامپایلرها، منابع کد، پردازشگرهای متن. کسانی که کار عملی میکنند از روشهای عملی بسیار متنوعی استفاده میکنند تا تلاشهایشان را اجرا و هماهنگ کنند : برنامه نویسی در دستههای دونفری، بازبینی کد، و جلسات روزانه. هدف هر مهندس نرم افزار بایستی رسیدن به ایدههای جدید خارج از مدلهای طراحی شده قبلی باشد، که باید شفاف بوده و بخوبی مستند شده باشد.
با وجود رشد فزاینده اقتصادی و قابلیت تولید فزایندهای که توسط نرم افزار ایجاد شده ، هنوز ه
م بحث و جدلهای ماندگار درباره کیفیت نرم افزار ادامه دارند.
ماهیت مهندسی نرم افزار
David Parnas گفتهاست که مهندسی نرم افزار یک شکل از مهندسی است. Steve McConnell گفتهاست که هنوز اینطور نیست، ولی مهندسی نرم افزار باید یک شکل از مهندسی بشود. Donald Knuth گفتهاست که برنامه نویسی یک هنر است.
دیوان فعالیتهای آماری آمریکا دسته بندی کردهاست مهندسان نرم افزار را به عنوان زیرگروهی از «متخصصین کامپیوتر»، با فرصتهای شغلی ای مانند دانشمند کامپیوتر، برنامه نویس، و مدیر شبکه. BLS دسته بندی میکند تمام مهندسین دیگر این شاخه علمی ، که شامل مهندسین سخت افزار کامپیوتر نیز هست، را بهعنوان «مهندسین»
مدیریت ریسک در مهندسی نرم افزار :
مدیریت ریسک کاربرد سیستماتیک سیاستهای مدیریتی، رویهها و فرایندهای مربوط به فعالیتهای تحلیل، ارزیابی و کنترل ریسک میباشد. مدیریت ریسک عبارت از فرایند مستندسازی تصمیمات نهایی اتخاذ شده و شناسایی و بهکارگیری معیارهایی است که میتوان از آنها جهت رساندن ریسک تا سطحی قابل قبول استفاده کرد.
از طرف موسسه مدیریت پروژه، مدیریت ریسک به عنوان یکی از نه سطح اصلی «کلیات دانش مدیریت پروژه» معرفی شدهاست. در تعریف این موسسه، مدیریت ریسک پروژه به فازهای شناسایی ریسک، اندازه گیری ریسک، ارائه پاسخ (عکس العمل در مقابل ریسک) و کنترل ریسک تقسیم شدهاست. در این تعریف، مدیریت ریسک پروژه عبارت است از «کلیه فرایندهای مرتبط با شناسایی، تحلیل و پاسخگویی به هرگونه عدم اطمینان که شامل حداکثرسازی نتایج رخدادهای مطلوب و به حداقل رساندن نتایج وقایع نامطلوب میباشد».
در منابع مختلف، تعاریف دیگری نیز ارائه شدهاست. بنا بر نظر بوهم، مدیریت ریسک فرایندی شامل دو فاز اصلی است؛ فاز تخمین ریسک (شامل شناسایی، تحلیل و اولویت بندی) و فاز کنترل ریسک (شامل مراحل برنامه ریزی مدیریت ریسک، برنامه ریزی نظارت ریسک و اقدامات اصلاحی) میباشد. بنا به اعتقاد فیرلی مدیریت ریسک دارای هفت فاز است: 1) شناسایی فاکتورهای ریسک؛ 2) تخمین احتمال رخداد ریسک و میزان تاثیر آن؛ 3) ارائه راهکارهایی جهت تعدیل ریسکهای شناسایی شده؛ 4) نظارت بر فاکتورهای ریسک؛ 5) ارائه یک طرح احتمالی؛ 6) مدیریت بحران؛ 7) احیا سازمان بعد از بحران.
موسسه مهندسی نرم افزار، به عنوان یکی از سازمانهای پیشرو در ارائه روشهای جدید در مدیریت پروژههای نرم افزاری، به مدیریت ریسک پروژه به عنوان فرایندی با 5 فاز مجزا نگاه میکند (شناسایی، تحلیل، طراحی پاسخ، ردیابی و کنترل) که با یک سری عملیات انتقال ریسک مرتبط است.
موسسه مدیریت پروژه، در راهنمای خود در مورد کلیات دانش مدیریت پروژه (نسخه سال 2000)، برای فرایند مدیریت ریسک پروژه شش فاز را معرفی کردهاست: 1) برنامه ریزی مدیریت ریسک، 2) شناسایی، 3) تحلیل کیفی ریسک، 4) تحلیل کمّی ریسک، 5) برنامه ریزی پاسخ ریسک و 6) نظارت و کنترل ریسک. کلیم و لودین، برای مدیریت ریسک یک فرایند چهار مرحلهای را معرفی کردهاند (شناسایی، تحلیل، کنترل و گزارش) که در موازات چهار قدم معروف دمینگ در مدیری
ت پروژه (برنامه ریزی، اجرا، بررسی و عمل) قرار میگیرند.
چاپمن و وارد، یک فرایند مدیریت ریسک پروژه کلی را ارائه کردهاند که از نه فاز تشکیل شدهاست: 1) شناسایی جنبههای کلیدی پروژه؛ 2) تمرکز بر یک رویکرد استراتژیک در مدیریت ریسک؛ 3) شناسایی زمان بروز ریسک ها؛ 4) تخمین ریسکها و بررسی روابط میان آنها؛ 5) تخصیص مالکیت ریسکها و ارائه پاسخ مناسب؛ 6) تخمین میزان عدم اطمینان؛ 7) تخمین اهمیت رابطه میان ریسک¬های مختلف؛ 8) طراحی پاسخها و نظارت بر وضعیت ریسک و 9) کنترل مراحل اجرا.
کرزنر، مدیریت ریسک را به صورت فرایند مقابله با ریسک تعریف کرده و آن را شامل مراحل چهارگانه زیر میداند: 1) برنامه ریزی ریسک، 2) ارزیابی (شناسایی و تحلیل) ریسک، 3) توسعه روشهای مقابله با ریسک و 4) نظارت بر وضعیت ریسکها.
مراحل اصلی در پیادهسازی مدیریت ریسک
بسیاری از پروژهها که فرض میشود تحت کنترل هستند، با ریسک به عنوان رخدادی شناختهنشده روبرو گردیده و کوشش میکنند آن را کنترل کنند. اکثر پروژهها چنین رخدادهایی را به خوبی از سر رد میکنند ولی با یک تلاش جامع مدیریت ریسک ، رویدادهای ریسک قبل از وقوع، شناسایی و کنترل میگردند و یا برنامهای تهیه میشود که در زمان وقوع این رویدادها با آنها مقابله کند.
با درنظر گرفتن این مفاهیم پایهای، امکان مقابله با ریسک به وجود میآید . لذا ابتدا باید نسبت به شناسایی ریسکهای محتمل پروژه اقدام کرد. این کار با دستهبندی ساختار کارها و با پرسش چند سوال از خود و یا اعضای گروه پروژه ، امکانپذیر است. مثلا : درموقع نیاز به منبعی یا منابعی که در دسترس نیستند چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ اگر کنترلی در مورد مولفهای که بر پروژه اثرگذار است نداشته باشیم چه اتفاقی میافتد ؟ بدترین سناریو چیست ؟ چه چیزی باعث آن میگردد ؟ چه قدر وقوع این اتفاق محتمل است ؟ عواقب آن چیست ؟
ممکن است سوالهای دیگری نیز به ذهن شما خطور کند که البته این سوالها سرآغاز خوبی است که شما را در مسیر درست هدایت کند . هرچیزی که به مغز شما خطور میکند فهرست کنید ، سپس در مرحله بعد تعیین کنید که آیا نیاز به مقابله و پیشگیری ریسک است و یا بایستی تا زمان وقوع آن صبر کرد . اگر ریسکها را مشخص کنید و تصمیم بگیرید که هیچ عملی نباید انجام گیرد باز بهتر از آن است که آنها را شناسایی نکرده باشید . پس از این مرحله تمام ریسکهای شناسایی شده را کمی کنید ؛ ابتدا ریسکها را دستهبندی و سپس احتمال وقوع هر ریسک را تعیین کنید . برای تخصیص مقادیر احتمالی به ریسکها از مقادیر پیشنهادی زیر میتوانید استفاده کنید :
قریب الوقوع = 85
بالا = 85
محتـــــمل = 60
متوسط = 50
ممــــــکن = 40
پایین = 15
غیرمحتـمل = 15
اکنون احتمال وقوع هر ریسک قابل محاسبهاست . راه دیگر ، نسبت دادن درصد وزنی به هریک از ریسکهاست . مشکل اصلی این روش آن است که همواره دادههای تجربی به اندازه کافی در دسترس نیستند تا این کار به دقت انجام گیرد . در این روش معمولا افراد باتجربهای مبادرت به این کار میکنند که تجارب جامعی از انواع رویدادها در پروژههای مختلف کسب کردهاند ؛ مجموع درصدهای تخصیصی به رویدادها بایستی صد باشد .
در مرحله بعد به هر ریسک ، یک مقدار نسبت دهید . این مقدار میتواند در صورت نیاز برحسب هزینه و یا زمان باشد ؛ به عنوان مثال اگر هدف تعیین زمان اتمام پروژهاست ، هر ایدهای در مورد مدت زمان فعالیتها میتواند یک سناریوی ریسک محسوب شود . در این مرحله میتوان مقدار حقیقی ریسک را با محاسبه حاصلضرب مقادیر تخصیص داده شده به ریسک و احتمال وقوع آن به دست آورد و با توجه به نتایج حاصل میتوان نسبت به انجام عملی یا به تعویق انداختن آن تصمیمگیری نمود . بعد از انجام مراحل مدیریت ریسک ، میتوانید فرایندهای نگهداری مجموعه ریسک را آغاز کنید . برای این کار بازنگری دورهای ریسک را آغاز کنید که مبتنی بر پیچیدگی و مدت پروژه و وقوع تغییرات پروژهاست .نچه یکبار این کار را انجام دهید و ریسکها را شناسایی و به صورت کمی آنها را کنترل کنید در آن صورت به ارزش مدیریت ریسک پی خواهید برد . بنابراین در مرحله نخست اقدام به شناسایی ریسکهای پروژه در بالاترین سطح WBS کنید و از اینکه راه به سطوح پایینتر مییابید نگران نباشید . بعد از چند بار انجام این کار ، مساله خیلی واضحتر خواهد شد .
ما در دنیای مخاطرات ریسک زندگی میکنیم . باید ریسکها را تحلیل کنیم ؛ اگر با آنها برخورد داریم باید آنها را شناسایی و در مجموع تمام ریسکها و عواید آنها را باید ارزیابی کنیم . منافع حاصل از مدیریت ریسک ممکن است تا غلبه پروژه بر آن ملموس نباشد اما به خاطر داشته باشید که کسی که از برنامهریزی اجتناب کند به طور حتم برنامه شکست پروژه خود را طرحریزی نمودهاست !
مهندسی معکوس در رایانه :
یکی از مهمترین علومی که در برنامهنویسی و مهندسی نرمافزار از آن استفاده می شود و برای برنامهنویسان حرفهای کاربرد فراوان دارد علم مهندسی معکوس[1] هست. در واقع برنامه نویسان توسط این علم می توانند اشکالهای (باگهای) موجود در برنامه خود را پیدا کنند و به رفع آنها بپردازند.
کلمات کلیدی :