ارسالکننده : علی در : 95/3/16 8:41 عصر
مقاله ولایتمداری در الگوی پیشرفت سیاسی اسلامی ـ ایرانی تحت فایل ورد (word) دارای 43 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ولایتمداری در الگوی پیشرفت سیاسی اسلامی ـ ایرانی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله ولایتمداری در الگوی پیشرفت سیاسی اسلامی ـ ایرانی تحت فایل ورد (word)
چکیده
پیش درآمد
الف:کلیات
ولایت در اصطلاح
ولایتمداری
پیشرفت
پیشرفت سیاسی
ولایتمداری و پیشرفت سیاسی
ولایت، امّت، پیشرفت
ب: جامعه ولایتمدار و پیشرفت سیاسی
شاخصهای حوزه بینش
معرفتشناسی
هستیشناسی
خدا باوری
خدا محوری
اعتصام به حبل الاهی
ج: انسانشناسی(عبودیّت)
هویت انسانی
عبودیّت و کمال
اختیار سیاسی
د: فرجام شناسی(قیامت)
اعتقاد به جاودانگی انسان
بازگشت به خدا
یوم الحساب
شاخصهای حوزه رفتار
عمل صالح سیاسی
بصیرت سیاسی
اطاعت پذیری
نتیجهگیری
پینوشتها:
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله ولایتمداری در الگوی پیشرفت سیاسی اسلامی ـ ایرانی تحت فایل ورد (word)
ابراهیمی دینانی، غلامحسین، دفتر عقل و آیت عشق، تهران، طرح نو،چاپ سوم 1385
ارسطو، سیاست، ترجمه: حمید عنایت، چاپ ششم، تهران، علمی و فرهنگی: 1386
ـــــ، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه: محمد حسن لطفی، تهران، طرح نو:1385
افلاطون، مجموعه آثار، (جمهوری، مرد سیاسی، قوانین) ترجمه محمدحسن لطفی، چ سوم، تهران، خوارزمی، 1380
بازرگان، مهدی، آخرت و خدا هدف بعثت انبیا، تهران، خدمات فرهنگی رسا،1377
بدیع، برتران، توسعه سیاسی، ترجمه احمد نقیب زاده، تهران، قومس، 1376
تافلر، الوین، موج سوم، ترجمه شهسندخت خوارزمی، تهران، خوارزمی، 1371
جعفری، محمدتقی، شرح نهج البلاغه، چ هفتم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1376
جوادی آملی، عبداله، تفسیر موضوعی(سیره رسول اکرم (ص) در قرآن)، قم، اسراء، 1376
ـــــ، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، چ یازدهم، قم، اسراء، 1379
حائری یزدی، مهدی، حکمت و حکومت، بیجا، بینا، بیتا
حسین زاده، محمد، مبانی معرفت دینی، چ یازدهم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1385
ـــــ، در آمدی بر معرفتشناسی و مبانی معرفتدینی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1385
ـــــ، پژوهشی تطبیقی در معرفتشناسی معاصر، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1385
حسینى همدانى، سیدمحمد حسین، انوار درخشان، تهران، لطفی، 1404ق
حسینی دشتی، سیدمصطفی، معارف و معاریف: دائره المعارف جامع اسلامی، تهران، مؤسسه فرهنگی آرایه، 1385
راش، مایکل، جامعه و سیاست؛ مقدمهای بر جامعه شناسی سیاسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، سمت،1377
طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی، چاپ یازدهم، قم: انتشارات اسلامی، 1378
طوسی، خواجه نصیر الدین، اخلاق ناصری، تصحیح: مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران، خوارزمی: 1369
العسل، ابراهیم، توسعه در اسلام، ترجمه: عباس عرب، مشهد، شرکت نشر،1378
قرشى سید على اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ششم، 1371
کاپلستن، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه جلال الدین مجتبوی، تهران: علمی فرهنگی،چاپ سوم، 1375
کدیور، محسن،حکومت ولایی، تهران: نشر نی، چاپ اوّل، 1377
لاریجانی، محمدجواد، تدین، حکومت و توسعه، تهران:موسسه فرهنگی اندیشه معاصر،1377
لاک، جان، نامهای در باب تساهل، ترجمه شیرزاد گلشاهی کریم، تهران، نشر نی، 1377
مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی،چاپ دوم، 1379
ـــــــــــ، جامعه و تاریخ، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز چاپ و نشر 1368
ـــــــــــ، حقوق و سیاست، تحقیق و نگارش: محمد شهرابی، قم، مؤسسه امام خمینی، 1377
ـــــــــــ، نظریه سیاسی اسلام، تحقیق و نگارش: کریم سبحانی، چاپ دوم، قم، مؤسسه امام خمینی، 1388
مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، صدرا، چاپ ششم،1370
مکارم شیرازى ناصرى، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، 1374 ش
موسوی خمینی، سیدروحاله، آداب الصلاه (آداب نماز)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، بیتا
ـــــ، ولایت فقیه(حکومت اسلامی)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، بیتا
ـــــ، تقریرات فلسفه، مقرر سید عبد الغنى اردبیلى، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، بیتا
ـــــ، سر الصلاه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، بیتا.
ـــــ، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، بیتا.
نصیری، محمد، حقوق بین الملل خصوصی:(کلیات، تابعیت، اقامتگاه)، تنظیم و ویرایش: مرتضی کاخی، تهران:آگاه، 1372
هابز، توماس، لویاتان، ترجمه حسین بشریه، تهران، نشرنی، 1380
هانتینگتون، ساموئل، موج سوم دمکراسی در پایان سده بیستم، ترجمه احمدشهسا، تهران: علمی فرهنگی،1373
ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، ناشر: دار صادر، چاپ سوم، 1414 ه ق.
احسایى، ابن ابى جمهور، محمد بن على، عوالی( غوالی) اللئالی العزیزیه، قم، دار سید الشهداء للنشر،چاپ اول، 1405 ه.ق
بحر العلوم، محمد بن محمد تقى، بلغه الفقیه، تهران، ناشر: منشورات مکتبه الصادق، چاپ چهارم، 1403 ه ق
بحرانى سید هاشم، البرهان فى تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت،1416 ق
بحرانی، ابن میثم، شرح نهج البلاغه، بیروت، دارالثقلین، چاپ اوّل،1420ق
برقى، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، چاپ دوم، 1371 ق.
بهبهانی، سید علی، مصباح الهدایه فی إثبات الولایه، با اشراف رضا استادی، قم،مدرسه دارالعلم، چاپ چهارم،1418ق
حائرى تهرانى میر سید على، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1377 ش
خمینى، سید روح اللَّه موسوى، کتاب البیع، ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدسسره).
راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، مصحح: صفوان عدنان داودى، بیروت، ناشر: دار العلم، الدار الشامیه، چاپ اول، 1412 ه ق.
سلامی، عباس، بحوث استدلالیه فی ولایه الفقیه، قم : عرش اندیشه،1385
صادقى تهرانى محمد، الفرقان فى تفسیر القرآن بالقرآن، قم، انتشارات فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، 1365 ش
صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ص)، قم، مکتبه آیه الله المرعشی، چاپ دوم، 1404 ق.
طباطبایى سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، 1417 ق
طباطبایى بروجردى، آقا حسین، جامع أحادیث الشیعه، تهران، انتشارات فرهنگ سبز، چاپ اول، 1429 ه ق
طبرسى فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم،1372 ش
طریحى، فخرالدین، مجمع البحرین، مصحح: سید احمد حسینى، تهران، ناشر: کتابفروشى مرتضوى، چاپ سوم،1416ه ق.
طوسی،(شیخ طوسی)، الإستبصار فیما اختلف من الأخبار، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، 1390
عبدالرازق، علی، الاسلام و اصول الحکم، نقد و تعلیق، ممدوح حقّی، بیروت، منشورات دار مکتبه الحیاه، 1966
عروسى حویزى، عبد على بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق: سید هاشم رسولى محلاتى، چاپ چهارم قم، اسماعیلیان، 1415 ق
فارابی، أبونصر، محمدبن محمد، السیاسه المدنیه، تهران، سروش، 1376
فراهیدى، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم، منشورات الهجره، چاپ دوم، 1410 ه ق
فیض کاشانى، محمد محسن، الوافى، مصحح: ضیاء الدین حسینى اصفهانى، اصفهان، کتابخانه امام امیر المؤمنین علی 7، چاپ اول، 1406 ه ق.
کلینی، محمدبن یعقوب،اصول کافی، اسوه، چاپ دوم، 1372
کاشف الغطاء، جعفر بن خضر، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعه الغراء (ط-الحدیثه)، قم، ناشر: دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم،بیتا، چاپ اول
لارى،سیدعبدالحسین، مجموع الرسائل، قم، ناشر: مؤسسه المعارف الإسلامیه، چاپ اول،1418ق.
مصطفوى، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، مرکز الکتاب للترجمه و النشر، چاپ اول، 1402 ه ق
نائینى، میرزا محمد حسین بن عبد الرحیم غروى، منیه الطالب فی حاشیه المکاسب، مقرر: شیخ موسى بن محمد نجفى خوانسارى، تهران، ناشر: المکتبه المحمدیه، چاپ اول، 1373 ه ق.
نجفى، محمد حسن بن باقر، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، مصحح: شیخ عباس قوچانى، بیروت، دار إحیاء التراث العربی،بیتا، چاپ هفتم
نورى، میرزا حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، بیروت، ناشر: مؤسسه آل البیت :، چاپ اول، 1408 ه ق
چکیده
در اندیشه اسلامی، خداوند خالق و مالک عالم هستی است و تصرّف در ملک او نیازمند اذن و اجازه میباشد. پیشرفت سیاسی مستلزم تصرّف در عالم تشریع بوده و این تصرف نیز مشروط به اذن و اجازه مالک است. ولیّ الاهی، که در پیامبر(ص)، ائمه(ع) و در عصرغیبت، در فقیه عادل و با کفایت متجلی میگردد، تنها کسی است که از سوی خداوند مأذون و مأمور بوده تا در راستای هدف خلقت، در این عالم تصرّف نماید. ازاینرو، پیشرفت سیاسی اسلامی، فرایندی است که در نتیجه انجام عمل صالح سیاسی، از که توسط افرادِ ماذون از سوی ولیّ امر، در جهت سعادت انسانی برای برپایی عدالت و دستیابی به حیات طیبه، تحقّق یافته و موجب پویایی تمدن کمال محور میگردد. تحقق این امر مبتنی بر عبودیت الاهی، و فرجامشناسی و باور به زندگی در سرای آخرت میباشد. در این صورت، جامعه از شاخصهایی همچون عمل صالح سیاسی، بصیرت سیاسی و اطاعتپذیری، که شرط تحقق پیشرفت سیاسی است، بهرهمند خواهد شد، ازاینرو، پیشرفت سیاسی در جامعه ولایی، تنها بر اساس نظریه انتصابی ولایت فقیه متصور است؛ سایر دیدگاهها در این مورد، ارتباط مستقیمی با پیشرفت سیاسی نخواهند داشت. به عبارت دیگر، پیشرفت سیاسی در صورتی محقق خواهد شد که انسان با اختیار سیاسی خویش، ولایت ولیّالاهی را برگزیده و با انجام عمل صالح سیاسی، خویشتن را مطیع اوامر او گرداند
واژگان کلیدی: خلقت، ملکیت، ولایت، تصرّف، پیشرفت، پیشرفت سیاسی ولایتمداری
پیش درآمد
با شکلگیری اوّلین جوامع بشری، یکی از پرسشهایی که همواره مورد گفتگوی اندیشمندان در دورههای مختلف تاریخ بوده، پرسش از حقّ حاکمیت میباشد. چگونگی پاسخ به این پرسش، موجب شکلگیری انواع گوناگون حکومتها و تمدنهای متفاوت شده است. اما در اندیشه اسلامی، تنها کسی که به دلیل برخورداری از ربوبیت تکوینی و تشریعی، دارای ولایت بوده و از حقّ حاکمیّت و تصرّف در موجودات عالم و از جمله انسان دارد، خداوند متعال است. ولایت تشریعی خداوند در عالم از طریق انبیا و اولیای او متحقّق میگردد. تنها این نوع ولایت و حاکمیّت است که با هدف خلقت بشر سازگاری دارد. از این رو، تنها در سایه چنین ولایتی است که انسان تکامل و تعالی مییابد. بر این اساس، ولیّ خداوند محور امور جامعه به شمار میآید و موجب شکلگیری مدنیّت ولایی میگردد
در اندیشه اسلامی، هدف غایی تمامی ابعاد پیشرفت، دستیابی بشر به تعالی و تکامل همه جانبه است. در این میان، افزون بر اینکه حوزههای دنیایی خویش را به بهترین شکل ممکن سامان میبخشد، راه تعالی و تکامل و رسیدن به قرب حقّ را طی میکنند. لازمه دستیابی به این امر، تربیت صحیح انسان بر اساس تعالیم دینی توسط اولیای الاهی است. این مهم، در دوران حضور، توسط ولیِّ معصوم(ع) و در عصر غیبت، به وسیله فقیه عادل جامعالشرایط محقّق میگردد. بر این اساس، در یک جامعه دینی، دستیابی به پیشرفت، تکامل و تعالی در صورتی محقق میشود که افزون بر برخورداری افراد جامعه از بینش و باور ولایی، حوزههای گوناگون جامعه اعم از ساختار سیاسی، فرهنگی و حقوقی و نیز حوزههای رفتارهای، اعم از گروهها و نخبگان و شهروندان، در امر تحقّق نظام ولایی، و تبعیّت از دستورات ولی فقیه مشارکت نمایند. از این روی، این تحقیق تلاش دارد تا شاخص ولایتمداری در پشرفت سیاسی اسلامیـ ایرانی را واکاوی نموده و بایستههای نظام ولایی را بیان کند
الف:کلیات
ولایت در اصطلاح
برای اصطلاح «ولایت» تعریفهای گوناگونی ارائه شده است. هر یک از این تعاریف، به جنبهای از شؤون «ولی» توجه دارد. به عنوان نمونه، مرحوم نائینی در تعریف «ولایت» بیان میکند که ولایت نوعی ریاست بر مردم در امور دینی و دنیایی، زندگی و آخرت ایشان است.1 مرحوم بحر العلوم ولایت را حفظ مردم و رعایت مصحلت آنان در امور دنیا و آخرت و ضرورت جلوگیری از فساد یا افساد آن چیزی میداند که به مصلحت مردم باشد.2 میرزا فتاح شهیدی معتقد است: ولایت این است که انسان والی و حاکم بر سرزمینی گردد. در واقع ولایت، مباشرت انسان بر امر دیگران و اقدام نمودن او بر کاری است، به این دلیل که او قادر بوده و تسلّط بر امور دارد
برخی دیگر، ولایت را نوعی رهبری ربانی، خالی از وحی تلقی میکند که خداوند متعال برای اداره امور بندگانش و برعهده گرفتن مصالح آنان، بر اساس قانون الاهی تا رسیدن به عدالت به برخی از بندگان خویش واگذار نموده است.4 عدهای نیز در تعریف ولایت، به آثار و لوازم آن اشاره داشته و ولایت را به نفوذ عمل5 یا کسی که محل رجوع رعیت6 است، تعریف نمودهاند. از سوی دیگر، برخی نیز ولایت را سلطنت بر فرد یا اجتماع تصور نموده و ولایتِ زعامت را به معنی رهبری اجتماعی ـ سیاسی و دینی برای رفع نیاز اجتماع و دین معرفی نمودهاند
به نظر میرسد، آنچه را که میتوان به عنوان تعریف اصطلاحی «ولایت» بیان کرد، این است که ولایت، عبارت است از: رهبری و اداره امور دینی و دنیوی مردم بر اساس قوانین الاهی برای دستیابی به عدالت و رسیدن به سعادت دنیا و آخرت که لازمه آن فرمان دادن و فرمانپذیری میباشد
ولایتمداری
انبیا و ائمه اطهار(ع) برخوردار از ولایت تکوینی و تشریعی میباشند. از این رو، ایشان واسطه فیض الاهی در عالم هستند و سامان یافتن امور دنیا و آخرت انسانها، جز از طریق تمسّک به ایشان در تمامی امور میسّر نخواهد بود. ولیّ خدا به اذن الاهی بر تمامی رخدادهای عالم هستی تسلّط داشته و هیچ اتفاقی از نظر ایشان پنهان نخواهد ماند، و جز به اراده او تحولی در عالم رخ نخواهد داد.8 به لحاظ تشریعی نیز ولیّ الاهی، قطب9 و محور10 انتظام امور تشریعی عالم بوده و سامان یافتن امور تشریعی عالم، جز از طریق ایشان، که مرتبط با وحی و برخوردار از عصمت است، ممکن نخواهد بود.11 در عصر غیبت امام معصوم(ع) نیز به دلیل استنباط احکام تشریعی از قرآن کریم و بیان و سیره معصومین(ع) توسط فقیهان، ایشان محور و مدار امور تشریعی در این دوره به شمار آمده و دارای ولایت تشریعی میباشند. از بین فقهای جامعالشرایط رهبری، کسی که متصدّی امر حکومت گردد، در واقع مدار و محور انتظام امور سیاسی و اجتماعی تلقی خواهد شد
بنابراین، ولایت مداری، یعنی در حوزه فردی، اجتماعی و سازمانی ولایت، قطب و محور همه اندیشهها، رفتارها، موضعگیریها و حرکتها میباشد و تمامی نهادها و سازمانهای مردمی و حکومتی، مدیران و افراد، خود را با ولی امر هماهنگ و همراه سازند.12 ولایتمداری فرمانی میشود که مومنان و نهادها در همه ابعاد، نسبت به جانشین خدا و تجلیبخش حاکمیّت الهی، که به صورت طولی در عالم اعمال میشود، تعبّد خردمندانه و تبعیّت کامل داشته باشند و به حکم همان عقلی که آنها را در برابر خدا تسلیم و متعبد نموده، در مواضع فکری و اقدامات عملی تابع بیچون و چرای ولی امر بوده و به الزامّات آن متعبّد و پایبند باشند
پیشرفت
«پیشرفت» در ابعاد گوناگون زندگی بشر، امری مطلوب و معقول است. تلاش انسان در زندگی، برای بهبود وضعیت خویش، و دستیابی به وضع مطلوب میباشد. علاوه بر معقول بودن پیشرفت، منابع دینی نیز بر ضرورت سیر به سوی کمال و پیشرفت انسان تأکید دارند، بهگونهای که ایستایی و عدمتحرک در ابعاد گوناگون زندگی را مورد نکوهش قرار دادهاند.14مطالعه در سیر زندگی بشر نیز انسان را به این امر رهنمون خواهد نمود که پیشرفتهای زیادی در ابعاد گوناگون زندگی بشر شکل گرفته است. نکته اساسی در بحث پیشرفت، جهتی است که انسان به سوی آن در حرکت است. مفهوم پیشرفت، به تنهایی نشان دهنده این جهت نیست و آنچه مسیر این حرکت را معین میکند، مبانی اندیشهای است که انسان به آن باور دارد
«پیشرفت»، معادل واژه «Progress» در انگلیسی، دارای کاربردهای «اسمی» با معنای پیشروی، پیشرفت، رشد و توسعه میباشد. در کاربرد «فعلی» نیز به صورت فعل «متعدی» به معنای، پیشبردن و جلو بردن و در کاربرد فعل «لازم» نیز به معانی پیشرفتن، پیشرفت کردن، ترقی کردن و ارتقاء یافتن به کار رفته است.15 در زبان فارسی نیز به صورت اسم و مصدر و با ترکیب «پیشرفت کردن» استعمال فعلی دارد.16 وجه جامع تمامی کاربردهای این واژه، «جلو رفتن» و «ترقی کردن» است
واژههای متعددی هممعنا یا دست کم به لحاظ کاربرد، مشابه پیشرفت باشند؛ واژههایی همچون توسعه، تنمیه، رشد، تطور و بهبود یا مطلوب. در این میان، آنکه بیش از سایر واژگان کاربرد داشته و به گفتمان تبدیل شده، واژه «توسعه» است. وجه مشترک همه کاربردهای لغوی و اصطلاحی توسعه، مفهوم «تغییر» است
پیشرفت سیاسی
«پیشرفت سیاسی» به عنوان یکی از ابعاد پیشرفت، دارای جایگاهی پراهمیّت و اساسی است. تمامی ابعاد پیشرفت، وابسته به کارآمدی بالای نظام سیاسی است. بهگونهای که میتوان گفت: پیشرفت سیاسی، اساس پیشرفت یک کشور بوده و سایر انواع پیشرفت، فرع پیشرفت سیاسی است.17 این پیشرفت سیاسی و مدنی است که همواره میتواند انسجام مردم را چنان قوی کند که به راحتی تاب تحمّل سختیهای اقتصادی و فشارهای خارجی را بیاورند
اجمالاً، توسعه سیاسی، بر آن است که همه جوامع از مراحل پیدرپی توسعه سیاسی میگذرند و از جوامع ابتدایی سنتی، آغاز و به جوامع مدرن صنعتی تبدیل میشوند.19 توسعه سیاسی، در واقع توصیف فرایند غربی شدن جوامع و یا دستکم توصیه به آن، برای برون رفت از وضعیت موجود است. وضعیت مطلوب، وضعیتی است که فرهنگ و اندیشه غرب آن را برای سایر جوامع ترسیم نموده و جوامع با پذیرش ابعاد گوناگون توسعه و از آن جمله توسعه سیاسی، الزامّات و پیامدهای آن را نیز خواهند پذیرفت
به نظر میرسد، برای جایگزینی مفهوم «پیشرفت سیاسی» به جای مکاتب «توسعه سیاسی» و ارائه تعریفی متفاوت، توجه به چند نکته ضروری است: اوّل، توجه به ابعاد مختلف مادّی و معنوی مفهوم توسعه و پیشرفت لازم است. دوم، توجه به اعتقادات، اصول و مبانی باورها و فرهنگهای گوناگون و ارائه تعریفی سازگار با این مبانی ضروری است. سوم، اگرچه تعاریف پسینی بیانگر یک مفهوم بر اساس شواهد موجود آثار یک رخداد است، اما در تدوین الگو، که نقشه جامع، و پیمودن راه برای رسیدن به هدفی خاص است، استفاده از تعاریف پیشینی، که بیانگر جهت حرکت است، مناسبتر میباشد. و چهارم، به دلیل نهفته بودن اصول و مبانی خاص در فضای مکتب توسعه سیاسی، به هیچوجه استفاده از این مفهوم در اندیشه بومی اسلامی ـ ایرانی توصیه نمیشود
بنابراین، میتوان گفت: «پیشرفت سیاسی اسلامی، فرایندی است که در نتیجه انجام هر عمل صالح سیاسی، که توسط افراد حقیقی یا حقوقی، با اذن یا اجازه ولی امر، در جهت سعادت انسانی برای برپائی عدالت20و دستیابی به حیات طیّبه تحقّق یافته و موجب پویایی تمدن کمال محور میگردد».21 این تعریف، افزون بر توجه به جنبههای مادّی و معنوی پیشرفت سیاسی و ابتنای بر اعتقادات و اصول دینی، به عوامل پیشرفت و موضوع و غایت آن توجه داشته و به دلیل پیشینی بودن تعریف، میتواند بیانگر الگو و نقشه جامع سیاسی تلقی شود. بر این اساس، پیشرفت سیاسی نتیجه اعمال صالح سیاسی است که با اذن یا اجازه ولیّ امر در جامعه متحقّق میشود. اذن ولی، در مواردی است که فرمانی از سوی ولی امر برای تحقّق امری در جامعه صادر گردیده و اجازه او جایی است که عمل صالحی با توجه به ظرفیتهای نخبگان موجود جامعه، تحقّق یافته و مورد رضایت و تأیید ولی امر قرار گیرد
ولایتمداری و پیشرفت سیاسی
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/16 8:41 عصر
مقاله «مُثُل» در نگاه شیخ اشراق و تطبیق اجمالى آن با اندیشه افلاطون تحت فایل ورد (word) دارای 42 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله «مُثُل» در نگاه شیخ اشراق و تطبیق اجمالى آن با اندیشه افلاطون تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله «مُثُل» در نگاه شیخ اشراق و تطبیق اجمالى آن با اندیشه افلاطون تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدّمه
تعریف
الف) مُثل در لغت
ب) مُثل در اصطلاح
چیستى (حقیقت) مُثل
الف) حقیقت مُثل در نگاه افلاطون
ب) حقیقت مُثل در نگاه شیخ اشراق
برخى نامهاى دیگر مُثل
ادلّه وجود مثل
ادلّه شیخ اشراق بر وجود مُثل
1 ادلّه عقلى
2 دلیل شهودى
3 اشارات و تأییدات نقلى و وحیانى
جایگاه مُثل در نظام هستى
نگاه شیخ اشراق به مُثل در نظام هستى
1 چینش و ترتیب کل هستى
2 ارتباط مُثل با خداى متعال
3 ارتباط مُثل با مبادى عالیه وجود
4 ارتباط مثل با یکدیگر
5 ارتباط مُثل با مراتب پایینتر وجود
دامنه شمول مُثل افلاطونى
الف) دیدگاه شیخ اشراق
ب) نگرش افلاطون
ج) نگاه افلاطون به مُثل در نظام هستى
تشکیک در مُثل از نگاه افلاطون
جمعبندى (تطبیق اجمالى نظریه مُثل در دیدگاه شیخ اشراق و افلاطون)
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله «مُثُل» در نگاه شیخ اشراق و تطبیق اجمالى آن با اندیشه افلاطون تحت فایل ورد (word)
ـ آشتیانى، سید جلالالدین، شرح مقدّمه قیصرى بر فصوصالحکم، چ سوم، تهران، امیرکبیر، 1370
ـ استیس، والتر ترنس، تاریخ انتقادى یونان، ترجمه یوسف شاقول، قم، دانشگاه مفید، 1385
ـ افلاطون، دوره آثار، ترجمه محمدحسن لطفى، تهران، خوارزمى، بىتا
ـ بهبهانى، علىنقى بن احمد، عیار دانش، تهران، بنیان، 1377
ـ حسینى بحرانى، سیدهاشم، البرهان فى تفسیرالقرآن، بیروت، مؤسسه البعثه، 1419ق
ـ حییم، حسن، فرهنگ معاصر دوجلدى انگلیسى ـ فارسى، تهران، فرهنگ معاصر، 1999م
ـ سبزوارى، ملّاهادى، شرحالمنظومه، تعلیق حسن حسنزاده آملى، قم، ناب، 1413ق
ـ سهروردى، شهابالدین: مجموعه مصنّفات، تصحیح هانرى کربن، تهران، انجمن فلسفه ایران، 1397ق
ـ شیرازى، قطبالدین، شرح حکمهالاشراق، اهتمام عبداللّه نورانى و مهدى محقق، تهران، دانشگاه تهران، 1380
ـ طباطبائى، سید محمّدحسین، بدایه الحکمه، تحقیق عباسعلى زارعى سبزوارى، چ هیجدهم، قم، مؤسسه نشر اسلامى، 1422ق
ـ ـــــ ، نهایهالحکمه، تحقیق عباسعلى زارعى سبزوارى، قم، مؤسسه نشر اسلامى، 1420ق
ـ عروسى حویزى، عبدعلى، تفسیر نورالثقلین، تحقیق سیدعلى عاشور، بیروت، مؤسسه التاریخ العربى، 1422ق
ـ کاپلستون، فردریک: تاریخ فلسفه، ج 1، ترجمه سید جلالالدین مجتبوى، چ سوم، تهران، علمى و فرهنگى / سروش، 1375
ـ مصباح، محمّدتقى، آموزش فلسفه، چ دوم، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، 1379
ـ ـــــ ، تعلیقه على نهایهالحکمه، قم، در راه حق، 1405ق
ـ مطهّرى، مرتضى، مجموعه آثار، چ هفتم، تهران، صدرا، 1381
ـ ملّاصدرا (صدرالدین محمّدبن ابراهیم شیرازى)، الشواهد الربوبیه، حواشى ملّاهادى سبزوارى، مقدّمه، تصحیح و تعلیق سید جلالالدین آشتیانى، چ سوم، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1382
ـ ـــــ ، الحکمه المتعالیه فى الاسفار العقلیه الاربعه، چ چهارم، بیروت، دار احیاءالتراث العربى، 1410ق
ـ ـــــ ، تفسیر القرآن الکریم، چ دوم، قم، بیدار، 1373
- Advanced learner’s Dictionary, Oxford, new ed,
چکیده
طرح «نظریه مُثُل» و حضور تأثیرگذار آن در مباحث گوناگون فلسفى، مستند به افلاطون است و به دلیل آنکه دایره هستى را گستردهتر ترسیم مىکند و از وجود موجوداتى با صفاتى ویژه سخن مىگوید، در دورههاى گوناگون فلسفى و تاریخى موضوع گفتوگو بوده است
یکى از طرفداران این نظریه شیخ اشراق، شهابالدین سهروردى است که جایگاهى تعیینکننده به مُثل در نظام هستىشناختى خود مىدهد و مىکوشد از سویى با ارائه ادلّهاى متقن وجود این عالم را اثبات کند و از سوى دیگر، با تبیین روشن نسبت این عالم با مراتب وجودى مافوق و مادون آن، چهرهاى معقولتر و پذیرفتنىتر در قیاس با تبیین افلاطون به آن ببخشد
مقاله حاضر کاوشى است در چیستى مُثل از نگاه افلاطون و شیخ اشراق؛ ادلّهاى که شیخ اشراق براى اثبات عالم مُثل ارائه کرده است، و نیز جایگاهى که مُثل در نظام هستىشناختى این دو متفکر دارد. از آنجا که مقصود اصلى نگارنده، بررسى نگاه سهروردى به مُثل بوده است، دیدگاه افلاطون نیز به اجمال کانون توجه قرار گرفته است تا اشتراکات و تفاوتها بهتر خود را نمایان کند
کلیدواژهها: مُثل، نظریه مُثل، افلاطون، شیخ اشراق، سهروردى، نظام هستىشناختى
مقدّمه
نظریه مُثل، یکى از علل اصلى شهرت افلاطون، به دلیل محتوا و مدعایش از همان زمان طرح کانون توجه دانشوران بوده است؛ هم مخالفانى جدى داشته و هم موافقانى سرسخت. در میان اندیشهوران اسلامى نیز از هر دو گروه موافق و مخالف، نمایندگان بسیارى مىتوان دید. شیخ شهابالدین سهروردى یکى از طرفداران جدى این نظریه است که به رغم نقاط اشتراک بسیار با افلاطون، در مواردى نیز با وى اختلاف دارد؛ در نتیجه، عالم مُثلى که او به تصویر مىکشد متفاوت با تصویر افلاطونى این عالم است
براى مقایسه این دو نگاه، نخست باید دید اساسا «مُثل» چیست و حقیقت آن نزد دو اندیشمند مزبور کدام است؛ آنگاه، از ادامه وجود این عالم، و نسبت آن با سایر موجودات هستى سراغ گرفت و سرانجام اشتراکات و تفاوتهاى این عالم در نگاه افلاطون و شیخ اشراق را مرور کرد
تعریف
الف) مُثل در لغت
واژه مُثل، جمع «مثال» و برگرفته از کلمه ایده (Idea) است. ایده به معناى تصور، مفهوم ذهنى، اندیشه، خیال، عقیده، نظر، گمان، نیت، مقصود، معنا، آگاهى، نقشه کار، طرح، طرز فکر و نمونه واقعى به کار رفته است.1 ایده یا ایدوس (eidos) یک واژه قدیمى یونانى است که در عربى به «مثال» ترجمه شده،2 و در کاربرد عمومى به معناى «مفهوم ذهنى» است؛ چنانکه گاهى مىگوییم: «این فقط یک تصور است، نه [لزوما] چیز واقعى.»
ب) مُثل در اصطلاح
هنگامى که افلاطون از مُثل یا صور سخن مىگوید، اشارهاش به محتوا و مرجع عینى مفاهیم کلى ماست. ما در مفاهیم کلى خود، ذوات عینى را درک مىکنیم، و افلاطون درباره این ذوات، اصطلاح «مُثل» را به کار مىبرد؛ گرچه در برخى محاورات، براى نمونه در مهمانى، واژه مثال به کار نمىرود و به جاى آن از واژه «معنا» استفاده مىشود.4 در جمهورى، افلاطون فرض کرده است که هرگاه شمار بسیارى از افراد نام مشترکى داشته باشند، داراى مثال یا صورتى مطابق نیز خواهند بود.5 کلى، طبیعت مشترک یا کیفیتى است که در مفهوم کلى، مثلاً زیبایى، دریافته مىشود. مفاهیم کلى، تنها مفاهیم ذهنى نیستند؛ بلکه در آنها ذواتى عینى را درک مىکنیم
به نظر برخى دانشوران7 نخستین کسى که در اصطلاحات فلسفى، واژه «مثال» را به کار برده، افلاطون است. اینان معتقدند او مُثل را به اعتبار یکى از معانى لغوىاش (نمونه) درباره سلسله حقایقى غیرمادى که خود قایل بوده، و امروز در میان ما به نام «مثل افلاطونى» معروف شده، به کار برده است
چیستى (حقیقت) مُثل
چیستى مُثل از دو منظر قابل بررسى است: یکى در نگاه افلاطون، و دیگرى از دیدگاه شیخ اشراق
الف) حقیقت مُثل در نگاه افلاطون
بنابر آنچه از لابهلاى آثار و گفته هاى افلاطون فراچنگ مىآید،8 آنچه ما در جهان محسوسات مىبینیم در واقع، مظاهر و سایههایى از یک سلسله حقایق ماورایىاند که در جهان ماده و طبیعت و زمان و مکان نیستند؛ بلکه در عالمى مجرّد از زمان و مکان قرار دارند و زوالناپذیر و جاویدند. این در حالى است که اشیاى محسوس دستخوش دگرگونى دایمىاند؛ همواره در حال شدن (صیرورت) هستند و سرانجام آنها فساد و نابودى است
به تعبیرى، جهان واقع و عینیتها (آنچه خارج از ذهن آدمى است) به دو بخش جهان صور یا مثل، و جهان سایههاى مثل تقسیم مىشود. رابطه آنچه در عالم ماده و سایهها قرار دارد با آنچه در عالم مثل جاى گرفته، چنان است که گویى موجودات عالم محسوس، روگرفتى از موجودات عالم معقول و مجرّدند و بدون آنها نه موجود مىشوند و نه مىتوانند به بودن خود ادامه دهند.9 هریک از مثل که در عالم ماوراى مادى خود زندگى مىکند، جدا از دیگر مثالها و جدا از ذهن و اندیشه هر متفکرى وجود دارد.10 به دلیل آنکه هر مثالى، فرد کامل نوع مادى ویژه خود است، بالفعل داراى همه کمالات ممکن آن نوع، و عهدهدار تدبیر و تحریک افراد مادى ناکامل نوع مزبور از قوّه به فعلیت و از نقص به کمال ـ در دو قالب حرکت جوهرى و حرکات عرضى ـ است
افلاطون چگونگى ارتباط اشیاى عالم محسوس با موجودات عالم مُثل را در کتاب هفتم جمهورى با استفاده از تمثیل مشهور غار به تصویر مىکشد
ب) حقیقت مُثل در نگاه شیخ اشراق
اندیشهوران اسلامى تفاسیر فراوانى را درباره نظریه مُثل افلاطون ارائه کردهاند. آنان بسته به مشرب فکرى و ذوقى خود، برداشت و نگرشى ویژه نسبت به عالم مُثل عرضه مىکنند، و بالطبع، هریک، نگرش خود را تفسیر صحیح نظریه مُثل، و نگرشهاى دیگر را نادرست مىداند. با توجه به عنوان و موضوع این مقاله، ما در اینجا دیدگاه شیخ اشراق را مطرح مىکنیم؛ هرچند دیدگاههاى دیگرى نیز در اینباره مطرح شده است
سهروردى به پیروى از برخى بزرگان حکمت همچون انباذقلس، هرمس و فیثاغورس معتقد است هریک از انواع مادى و جسمانى مثالى در عالم عقل دارد و این مثال، نورى مجرّد از ماده، قائم به ذات و تدبیرکننده نوع و حافظ آن است که در زمان و مکان جاى ندارد. این صورت (مثال) بسیط، همانند روح براى صورت نوعیه جسمانى است و صورت جسمانى، حکم سایه و پرتو را براى آن نور پرفروغ دارد
هر مثالى، «کلىِ» نوع مربوط به خود است؛ البته نه کلى به معناى منطقى، بل یا به این معنا که نسبت این مثال ـ که همانا ربّ نوع است ـ به همه افراد و اشخاص نوع مادى خود علىالسویه است و عنایت و دوام فیضش به همه افراد به گونه یکسان تعلق مىگیرد؛ یا به این معنا که هر ربالنوعى اصل و سرمنشأ نوع مربوط به خود است؛ و یا به این معنا که ربالنوع داراى مقدار، بُعد و جهت نیست؛ چنانکه درباره عقول و نفوس هر گاه تعبیر «کلى» به کار مىرود همین معنا اراده مىشود. کلى درباره ربالنوع (مثال) به معناى تصورى که فرض صدق آن بر کثیرین امتناع نداشته باشد نیست. هر مثالى (ربالنوع) داراى وجود و ذاتى متشخص است که بر هیچ چیز دیگرى غیر از خودش صدق نمىکند. به این ترتیب، هرگز بر ربالنوع که موجودى جزئى و مجرّد است نمىتوان حکم به کلى یا مادى بودن کرد
دیگر آنکه با توجه به شدت و درجه وجودى بالاتر مثال و اینکه هرگز موجود سافل براى موجود عالى غرض نمىشود، وجود ربالنوع به دلیل وجود موجودات سافل مورد تدبیر آن مثال نیست. همچنین ارباب انواع همگى بسیطاند، هرچند صور و افراد تحت نوع آنها مرکب باشند؛ زیرا شرط مماثلت، مشابهت از همه جهات نیست و در صورت مماثلت از همه وجوه، اساسا مثال و ممثّل یکى و عین هم خواهند شد و تعدّد و دوگانگى در کار نخواهد بود. به همینروى، لازم است ممثل از جهتى مخالف و از جهتى دیگر مطابق مثال باشد تا هم تعدّد و هم جهت مماثلت پدید آید
نتیجه دیگر آنکه از نیازمندى صورت نوعیه مادى به مادهاى که در آن حلول، و به آن قیام کند، نیازمندى مثال آن نوع به آن ماده لازم نمىآید؛ زیرا مثال نورى به دلیل کمال ذاتىاش بىنیاز از قیام به محل است؛ در حالى که صورت جسمانى ناقص، و فاقد کمال ذاتى مثال خود است
نکتهاى مهم: چنان نیست که در عالم مُثل، خودِ حیوانیت یک مثال، و براى نمونه دو پا داشتن آن حیوان یا هر ویژگى دیگر آن هر کدام مثالى داشته باشند؛ بلکه هر آنچه از کمالات و ویژگىها که در یک نوع یافت مىشود، همگى به وجود واحد و بسیط موجود عقلى موجودند. براى نمونه چنین نیست که مُشک خودش وجودى داشته باشد و بویش وجودى دیگر. ظل و رشحه هر موجود نورى عقلى نیز که در عالم ماده موجود مىشود، با همه آن ویژگىها وجود مىیابد و مشک همراه با بوى خود، و شکر همراه با شیرینىاش موجود مىشود
آنچه از گفتههاى دو پهلو که در کلام پیشینیان است نیز بایستى بر آنچه گفته شد حمل شود؛ زیرا پیشینیان انکار نمىکنند که کلیات، امورى ذهنىاند و به دلیل تشخص وجود خارجى نمىتوانند در عالم عین موجود شوند. به همینروى، معناى سخن ایشان که «در عالم عقول انسان، کلى وجود دارد» تحقق کلى منطقى به معناى «المحمول على کثیرین» نیست؛ بلکه ـ چنانکه پیشتر هم گذشت ـ به معناى داشتن نسبت مساوى ربالنوع با افراد مورد تدبیر آن است. در واقع، آن مثال اصل و منشأ آن افراد، مستلزم همه احوالات آنها، و گویى کل آن افراد است. با همه عنایتى که ربالنوع به نوع (و افراد آن) دارد، ارتباط آن با افراد نوع، ارتباط تعلق و حلول در آنها نیست، به گونهاى که از ترکیب آن با بدن فردى از نوع، شخص یا نوع واحد حاصل آید؛ بلکه خود ربالنوع به تنهایى (و با وجود بسیطش) نوع است
سرانجام اگر کسى چون هرمس مىگوید: «ذاتى روحانى، معارف را به من القا کرد؛ از او پرسیدم: کیستى؟ گفت: من حقیقت کامل و تامّ تو هستم»، این گفته را نباید حمل بر این کرد که ربالنوع ما چیزى همانند ماست
برخى نامهاى دیگر مُثل
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/16 8:41 عصر
تحقیق بررسی تاثیر اضطراب در یادگیری دانش آموزان تیزهوش و عادی تحت فایل ورد (word) دارای 60 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق بررسی تاثیر اضطراب در یادگیری دانش آموزان تیزهوش و عادی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق بررسی تاثیر اضطراب در یادگیری دانش آموزان تیزهوش و عادی تحت فایل ورد (word)
مقدمه
تعریف و بیان مسئله
اهمیت و ضرورت تحقیق
فرضیه های تحقیق
فر ضیه ها
تعاریف واژهها و اصطلاحات پژوهش
تعریف عملیاتی
تعاریف نظری
انواع فرضیهها و متغیرهای تحقیق
ادبیات و پیشینه تحقیق
پیشینه نظری
انواع اضطراب
اضطراب و یادگیری
خصوصیات شخصیتی تیزهوشان
زیانهای اضطراب
الف) زیانهای اجتماعی
روشهای درمان اضطراب
1-نقش معلم در کاهش اضطراب دانش آموزان
2-استفاده از مذهب در کاهش اضطراب
پیشینه عملیاتی
تحقیقات داخل کشور
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
روش های تحقیق
روش پژوهش
محدودیت های تحقیق
الف) محدودیتهای قابل کنترل
ب) محدودیت های غیر قابل کنترل
یافته های پژوهش و نتیجه گیری
توصیف داده ها
نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع و مآخذ
بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق بررسی تاثیر اضطراب در یادگیری دانش آموزان تیزهوش و عادی تحت فایل ورد (word)
1- راس میچل- روان شناس- ترجمه علی بهرامی و امیر راسترو (انتشارات راهنما- 1372)
2- روان شناس تربیتی- علی شریعتمداری (انتشارات امیر کبیر- 1369)
3- روانشناس کودک- سیروس عظیمی (انتشارات دهخدا- 1363)
4- ارزشیابی شخصیت- دکتر حمزه گنجی (نشر ساوالان)
5- پرسشنامه اضطراب امتحان
6- علی شریعتمداری- نیازهای روانی- ماههنامه پرورشی تربیت (انتشارات وزارت آموزش و پرورش- شماره 5)
7- زهرا کیانی نژاد- پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی- مقایسه اضطراب مدرسه عادی و تیز هوش سال اول راهنمایی شهر بیرجند سال
8- شکوه نوابی نژاد- رفتارهای بهنجار و نابهنجار
9- پایان نامه کارشناسی (اضطراب امتحان) استاد راهنما: آقای رهباردار- معلم پژوهنده: ثریا علیرضایی- تابستان
10-پایان نامه کارشناسی (بررسی علل خانوادگی اضطراب امتحان در دانش آموزان پسر کلاس پنجم شهرستان چناران) استاد راهنما: ولی الله نعمتی
11- مجله استعدادهای درخشان – سال هفتم – شماره 2- صفحه
12- روان شناسی مرضی و تحولی از کودکی تا نوجوانی (انتشارت ژرف) 1370 دادستان
مقدمه
اضطراب یکی از رایج ترین اختلالات در بین دانشآموزان است که
میتوان به عنوان ریشه بعضی از مشکلات از آن نام برد. بسیار شنیدهایم که کودکان به دلیل اضطراب به مدرسه نرفتهاند. یا اضطراب از امتحان باعث افت درسی آنها شده است یا یک اضطراب اجتماعی به کنارهگیری آنان انجامیده است ، کم نیستند دانشآموزانی که حتی یک کلمه سرکلاس حرف نمیزنند
و یا در یک بازی دستهجمعی شرکت نمیکنند ، اگر به همه این رفتارها توجه کنیم ریشهای از اضطراب را درآنها میبینیم ، قرن بیستم را قرن ” اضطراب” نامیدهاند. در جوامع صنعتی انسانها دائماً در معرض حوادث گوناگون قرار دارند و نگران حال و آینده خود هستند به عبارت دیگر زندگی مدرن امروزی با پیچیدگی خاص خود شرایط زیستی بشر را تغییر داده و موجب شده است تا آدمی شیوه زندگی گذشته را رها کند و برای سازگاری با شرایط جدید تلاش نماید. کودکان و نوجوانان که بیش از هر گروه دیگر در معرض خطر روزافزون ناشی از اضطراب قرار گرفتهاند. اثر آن را میتوان در رفتارهای اجتماعی و فعالیتهای ذهنی آنها مشاهده کرد ، در یادگیریهای کلامی نوجوانان مضطرب پاسخهای نامربوط و نامفهوم میدهند و هر قدر مطلب مورد یادگیری دشوارتر باشد این نوع پاسخها شدت زیادتر میخواهند داشت گاه حتی صدای و تکلم او را نیز تحت تاثیر قرار میدهد بدیهی است که اضطراب در نوجوانان مزاحمت بیشتری ایجاد خواهد کرد (عظیمی- 1363) [1]
اساساً خانواده ، مدرسه و جامعه، سه عامل مهم در بروز و ظهور اختلالات رفتاری در افراد محسوب میشوند. محیط زندگی ، طرز رفتار اطرافیان ، تصویرهایی را در ذهن نوجوان به جای میگذارد. که ممکن است اثرات مطلوب و نامطلوب آن در تمام مدت زندگی باقی بماند و نتایج آن هم تنها به خود فرد منتهی نمیشود. بلکه در چگونگی روابط او با افراد دیگر هم تاثیر میگذارد ، علمای امر تعلیم و تربیت در مورد نقش مدرسه و نوع نگرش دانشآموزان به محیط مدرسه و اهمیت تاثیر نوع روابط بین دانشآموزان و مربیان ، معتقدند که هرگاه نوجوان از اعتماد به نفس ، آرامش درون ، صفای قلب و نگرش مثبت به مربی خود ، برخوردار است آموزش نیز برایش لذت بخش خواهد بود و بالعکس ، موجب اضطراب و دلهره و مدرسه گریزی وی میگردد
تعریف و بیان مسئله
اضطراب در یادگیری نقش مهمی دارد. اضطراب ، ذکاوت و هوش انسانی را فعال میکند و راه حل مستحکمی برای تمرکز و رسیدن به نتیجه و پاداش رضایت بخش است. ناراحتی ناشی از اضطراب متوسط ، ما را وادار میکند تا راههای مختلف دوری از اضطراب را کشف کنیم و این فی نفسه یک فرآیند یادگیری است. با وجود این بین اضطراب و یادگیری ارتباطی پیچیده وجود دارد. افزایش اضطراب تا میزان معینی ، محرکی است برای بالابردن یادگیری ، ولی پس از این میزان معین افزایش اضطراب باعث کاهش دریادگیری میشود و اگر میزان اضطراب بازهم افزایش یابد ، باعث عدم وجود محرک یادگیری شده و به ایجاد خطر بیشتر در خطاها و اشتباهات منجر خواهد شد. این موضوع بدان معنی است که یک سطح مطلوبی از اضطراب برای یادگیری بهینه وجود دارد ، که پس از این سطح افزایش اضطراب نتیجه معکوس داده و ضد سازنده است
اضطراب بسیار کم مساوی است با رخ ندادن چیزی و اضطراب بسیار زیاد مساوی است با اشتباه کردن
در مورد هر فردی سطح مطلوب اضطراب از زمانی به زمان دیگر و از موقعیتی به موقعیت دیگر تغییرمییابد ، این تفاوت ناشی از تجارب قبلی یادگیری است که میتواند فرد را به مقدار زیاد یا کم اضطراب ، حساس کند. (راس. میچل)[2]
(ارمنست- ر- هیلگارد) گاهی اضطراب را مقدم بر هر چیز و یک حالت ترس و نگرانی و ناراحتی میداند
اضطراب با ترس ارتباط نزدیک دارد اما ترسی است که گاهی در مقابل امر مبهم به وجود میآید و زمانی موضوع معینی ندارد. خلاصه میتوان گفت اضطراب گاهی به معنای ترس مبهم است و گاهی به معنای یک ترس مبهم محدود نیز استعمال میشود و آن ترس از ناامنی است. اضطراب در این معنی جنبه اجتماعی دارد و از لحاظ منشاء امری است اجتماعی که از کودکی شروع میشود ، محرومیت از محبت یا غفلت والدین از این لحاظ و فقدان محبت در کودک احساس نامنی به وجود میآورد ، در دوره بالاتر در موقع حمله و تعرض ، موقعی که درمعرض آسیب بدنی قرار میگیرد و از این که در انجام کارها متکی به والدین است دچار اضطراب و ناراحتی میشود. شریعتمداری- 1369)[3]
در این پژوهش نیز از آنجا که تصور میشود دانشآموزان تیزهوش با توجه به ویژگیها و تفاوتهایی که در بعضی از زمینهها به ویژه درسی با دانشآموزان عادی دارند برآن شدیم تا ببینیم که آیا از نظر وجود اضطراب و میزان آن در یادگیری در دو گروه دانشآموزان تیزهوش و عدای در دوره راهنمایی تفاوت معناداری وجود دارد ؟
لذا این سئوالات مدنظر است
1- آیا در بین دانشآموزان دختر تیزهوش و عادی از نظر اضطراب در مقطع راهنمایی تفاوت معنا داری وجود دارد ؟
2- آیا بین دانشآموزان دختر عادی و تیزهوش در پایههای مختلف تحصیلی (دوره راهنمایی) تفاوت معناداری وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
از آنجا که سن نوجوانی مخصوصاً دوره راهنمایی تحصیلی یکی از بحرانیترین مرحله از زندگی هر نوجوان است لذا باید برآن باشیم تا خصوصیات فردی در نوجوان را دراین دوره از زندگی او بدقت بشناسیم و درباره آن تحقیق کنیم تا در برخورد و روبرو شدن با نوجوانان که این برهه بسیار حساس زندگی خود را
میگذرانند هوشیارانه و با اطلاع کافی عمل نمائیم
از طرفی وجود اضطراب در نوجوانان اگر از حد متوسط آن بالاتر رود باعث میشود که روی یادگیری و پیشرفت تحصیلی آنها تاثیر گذارد و باعث به وجودآمدن پیآمدهای ناگوار و گاهی غیرقابل جبران میگردد
این پیامدها ممکن است به اشکال گوناگون مانند : خلق و خوی نامناسب – بدبینی- زودرنجی- نارضایتی- احساس گناه- نفرت از خود- اتهام به خود- گوشهگیری از اجتماع – بیتصمیمی و مشکلات در تصمیمگیری- اختلال در خواب و خوراک- بی اشتهایی و اشتغالات ذهنی بروز کند
این موارد که ذکر گردید میتواند موانعی در سر راه پیشرفت نوجوان باشد. لذا شناخت انواع اضطرابها و نگرانیها ، انسان را بدنبال راههای مقابله با آن راهنمایی خواهد کرد
در این تحقیق به دنبال آن هستیم که عواملی را که باعث بروز اضطراب در دختران دانشآموز دوره راهنمایی میشود را بیابیم و از آنجا که دانشآموزان تیزهوش و با استعداد از بسیاری جنبههای ذهنی و فکری با همسالان عادی خودشان تمایزاتی دارند در این زمینه یعنی اضطراب تفاوت آن را در این دو گروه از دانشآموزان مورد بررسی قرار دهیم
[1] پاورقی : سیروس عظیمی روانشناسی کودک ، انتشارات دهخدا
[2] راس- میچل- روان شناس- ترجمه علی بهرامی و امیر راسترو ، انتشارات رهنما- 1372
[3] شریعتمداری ، علی ، روان شناس تربیتی ، انتشارات امیرکبیر تهران – سال
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/16 8:41 عصر
مقاله گونهشناسی ادله نقلی ولایت فقیه تحت فایل ورد (word) دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله گونهشناسی ادله نقلی ولایت فقیه تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله گونهشناسی ادله نقلی ولایت فقیه تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
مفهوم شناسی بحث
1 مفهوم ولایت
2 مفهوم فقیه
ادله سلبی
1 ممنوعیت پیروی فقهاء از سلاطین
2 نهی از عمل برای سلاطین
3 نهی از پذیرش دعوت ظالم
ادله ایجابی
الف. آیات
ب. روایات
1 فقهای اهل ریاست
2 فقهای جانشینان پیامبر
3 فقهاء و قضات عادل، اوصیاء نبی
4 مجاری امور در دست علماء
5 علماء حاکمانند
6 علماء محل رجوع در حوادث
ادله تلفیقی
1 سلاطین طاغوت، علمای حاکم
2 نفی قضاوت سلاطین و اثبات قضاوت فقیهان
نتیجه گیری
پینوشتها:
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله گونهشناسی ادله نقلی ولایت فقیه تحت فایل ورد (word)
ابن منظور، لسان العرب، مصحح امین عبدالوهاب و محمد الصادق العبیری، بیروت، دارالارشاد التراث العربی، بیتا
ابوحبیب، سعدی، القاموس الفقهی لغه و اصطلاحا، دمشق، دارالفکر، 1408ه.ق
احمد بن على طبرسى، الإحتجاج على أهل اللجاج، مشهد، مرتضى،1403 ق
تمیمى آمدى، عبد الواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات،1366
حائری یزدی، مهدی، حکمت و حکومت، بی جا، بیتا
حرانی، ابو محمد، تحف العقول، ترجمه صادق حسن زاده، قم، انتشارات آل علی علیه السلام، 1382
حرعاملی، محمد بن حسن، الوسائل الشیعه،تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا
حیدرى، محسن، ولایه الفقیه، تأریخها و مبانیها، بیروت، دار الولاء للطباعه و النشر و التوزیع، 1424 ه ق
رحمان ستایش، محمدکاظم، رسائل فی ولایه الفقیه، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1425ه.ق
شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، تهران، نشر جهان، 1378
ـــــ، من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، 1404 ق
الطریحی، مجمع البحرین، تحقیق السید احمد الحسینی، تهران، انتشارات کتابفروشی مرتضوی، 1365
عبدالرحمان، محمود، معجم المصطلاحات و الافاظ الفقهیه، بیجا، بیتا
فارابی، ابونصر، آراء اهل المدینه الفاضله و مضاداتها، مقدمه علی بوملحم، بیروت، مکتبه الهلال، 1995م
ـــــ، سیاسه المدنیه، مقدمه علی بوملحم، بیروت، مکتبه الهلال، 1996م
ـــــ، کتاب المله و نصوص اخری، مقدمه محسن مهدی، بیروت، دارالمشرق، 1991م
کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافى، ترجمه جواد مصطفوى، تهران،کتاب فروشى علمیه اسلامیه، بیتا
مشکینی، میرزاعلی، اصطلاحات الاصول و معظم ابحاثها، قم نشر هادی، 1416ه.ق
مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ج 20 1380
المقری، احمد، المصباح المنیر، مصحح محمد محی الدین عبدالحمید و حسن الهادی حسین، بی جا، 1929م
موسوی خمینی، سیدروح اله، ولایت فقیه، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1373
موسوی خمینى، سیدمصطفى، ولایه الفقیه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، بیتا
مومن قمی، محمد، الولایه الهیه الاسلامیه أو الحکومه الاسلامیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1428ه.ق
هادوی تهرانی، مهدی، ولایت و دیانت، قم، مؤسسه فرهنگی خانه خرد، 1380
چکیده
بررسی ادله نقلی ولایت فقیه، یکی از موضوعات اساسی در باب نظریه ولایت فقیه است. منظور از «ولایت فقیه» در این نظریه، ریاست و زمامداری فردی است که میتواند با مراجعه به منابع اسلامی، احکام و قوانین اسلامی را استخراج و استنباط نماید. با توجه به اهمیت موضوع، این مقاله، با رویکرد تحلیلی و نظری، به گونهشناسی ادله نقلی ولایت فقیه میپردازد؛ گونههای مختلفی که میتواند در اثبات ولایت فقیه به کار آید، ازاینرو، به سه گونه از ادله نقلی در این زمینه میتوان اشاره کرد: ادله سلبی. یعنی ادلهای که در آنها از رجوع حکومتها عرفی و داشتن ارتباط با آنها در سطوح مختلف، نهی شده است. ادله ایجابی؛ یعنی ادلهای که در آنها شایستگان برای حکومت و مأذون از ناحیه خداوند مشخص شدهاند. در نهایت، ادله تلفیقی؛ روایتهایی که در آنها رسالت هر دو دسته قبلی با هم مطرح شده است. در این روایتها، ابتداء به نوعی مشروعیت سلاطین عرفی نفی شده و در ادامه به جایگاه فقهاء اشاره میشود که بیانگر مشروعیت سیاسی آنها میباشد
کلیدواژهها: ادله نقلی، ولایت فقیه، ادله سلبی، ادله ایجابی، ادله تلفیقی
مقدمه
نظریه های سیاسی در طول تاریخ، همواره به عنوان رکنی از جهان سیاست مطرح بودهاند. پاسخ به اینکه در طول تاریخ، نظریههای سیاسی، نهادهای سیاسی را شکل دادهاند یا به عکس، نهادهای سیاسی، زمینه های شکلگیری و رشد نظریه ها را فراهم نمودهاند، یا تعامل دو سویه بین آنها وجود دارد، دارای اهمیت به سزایی میباشد، به هر حال هیچگاه نمیتوان نظریههای سیاسی را در بررسی تحولات تاریخی سیاسی و در مجموعه علوم سیاسی نادیده گرفت. از اینرو، اندیشمندان سیاسی به بررسی تاریخ اندیشههای سیاسی میپردازند و همه نظریههای مطرح در تاریخ تفکر سیاسی را موضوع تأملات سیاسی خود قرار میدهند. در این مجموعه دانشها، معمولاً ضمن تبیین نظریهها، خاستگاه، مبانی، اصول، ویژگیها و تأثیرات سیاسی و; نیز مورد توجه قرار میگیرد و در نهایت، به قضاوت و داوری درباره آن پرداخته میشود. در این میان، نظریه ولایت فقیه بر اساس مبانی اندیشه اسلامی و با الهام از آنها، در کنار سایر نظریهها، مطرح بوده است. اما پیروزی انقلاب اسلامی و شکلگیری نظام سیاسی در ایران اسلامی بر مبنای نظریه ولایت فقیه، این نظریه توجه بیشتری را در سطح جهان، و بهخصوص در جهان اسلام به خود معطوف ساخت. همین امر زمینهای را فراهم آورد تا فقهاء و محققان، بررسی بیشتر این نظریه در محورهای گوناگون را موضوع پژوهش خود قرار دهند. بدین ترتیب، پژوهشهای متعددی در محورهای گوناگون از قبیل، خاستگاه، مبانی، اصول، ادله ولایت فقیه و ; شکل گرفته است. ادله نقلی ولایت فقیه، به صورت مبسوط در بسیاری از مکتوبات مربوط به نظریه ولایت فقیه مطرح گردیده و حتی آثار مستقلی به این موضوع اختصاص یافته است. با این حال، در اکثر این آثار، به بررسی ادله نقلی ایجابی در اثبات ولایت فقیه پرداخته شده و ادله دیگری، که میتواند در این زمینه مفید باشد، مغفول مانده است. از اینرو، در این نوشتار تلاش شده است ضمن بیان گونههای مختلف ادله نقلی ولایت فقیه، رویکردی جدیدی در این موضوع ارائه گردد تا بتوان از این طریق، با اتقان بیشتری به اثبات ولایت فقیه بر اساس ادله نقلی پرداخت
سئوال اصلی عبارت است از: گونههای مختلف ادله نقلی ولایت فقیه کدام هستند؟ با توجه به این سئوال، سئوالات فرعی دیگری نیز در محورهای زیر مطرح میباشند: ـ مفهوم ولایت فقیه چیست؟ – جایگاه ادله سلبی در اثبات ولایت فقیه چیست؟ – جایگاه ادله ایجابی در اثبات ولایت فقیه چیست؟ – ادله تلفیقی چه جایگاهی در اثبات نقلی ولایت فقیه دارند؟
با توجه به این سئوالات، این تحقیق در پی این است که آیا برای اثبات ولایت فقیه، میتوان از سه گونه ادله سلبی، ایجابی و تلفیقی بهره برد؟
برای پاسخ به این سئوال، ابتداء به بررسی مفهوم واژههای «ولایت»، «فقیه» و «ولایت فقیه» خواهیم پرداخت. در ادامه به ترتیب، ادله سلبی، ادله ایجابی و ادله تلفیقی را که میتوانند در روند اثبات ولایت فقیه سودمند باشند، بیان خواهیم کرد
مفهوم شناسی بحث
1 مفهوم ولایت
«ولایت» در لغت واژهای است که علاوه بر کاربرد لغوی، در حوزههای گوناگون علوم اسلامی، مانند کلام، فلسفه، فقه، و عرفان نیز به کار رفته است. «ولایت» در بابهای گوناگون فقه مثل قصاص، وصایت، حجر، نکاح و مکاسب از واژههای رایج محسوب میشود. «ولایت» در زبان عربی از ماده «ولی» گرفته شده و برای آن معانی متعددی از قبیل قرب، دوست، یاور، قیام به کار، اختیاردار و سرپرست میان شده است. برای واژه «ولایت»، افزون بر آنها معنای سلطنت و رهبری را نیز بیان میکنند.1 در یک تقسیمبندی کلی، معانی متعدد مزبور را میتوان به چهار دسته تقسم کرد: 1 قرابت یا نزدیکی، 2 محبت یا دوستی، 3 نصرت یا یاری، 4 حکومت یا تصدی امر
در بحث از «ولایت فقیه» سه مفهوم «نخست» مورد توجه نیست؛ آنچه از این واژه اراده شده است با مفهوم چهارم، یعنی حکومت یا تصدی امر ارتباط پیدا میکند.2 همانگونه که امام خمینی(ره) در این باره میفرمایند: «ولایت یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس.»3 بنابراین، مراد از واژه «ولایت»، در اصطلاح حکومت و زمامداری در امور مربوط به جامعه سیاسی میباشد که در کلام برخی فقهای دیگر نیز به صراحت به آن اشاره شده است
برخی از فلاسفه به جای واژه «ولایت فقیه»، از اصطلاح «ریاست فقیه» استفاده کردهاند. این امر میتواند شاهدی بر معنای مورد نظر از کلمه «ولایت» باشد. فارابی در کتابهای متعدد خود از ریاست فقیه بحث کرده است. به عنوان مثال، ایشان در کتاب سیاست مدنیه تأکید میکند: اگر در جامعه شخص واجد ویژگیهای رئیس اول وجود نداشته باشد، در این صورت باید شرایع، تدبیرها و سنتهای رئیس اول مکتوب شده و به وسیله آن جامعه اداره شود. در چنین شرایطی، رئیسی که جامعه را با شرایع مکتوب رؤسای گذشته اداره میکند، پادشاه سنت (ملک السنه) نامیده خواهد شد
با این وجود، در برخی از آثار خود به صراحت بیان میکند که در صورت فقدان رئیس اول6، رئیس دوم، یعنی کسی که عالم به شریعت است و بتواند احکام امور جدید را بر اساس روح شریعت و روش رؤسای پیشین استنباط کند، جانشین رئیس اول خواهد شد.7 از نگاه فارابی، چنین شخصی که بتواند در عین فهم شریعت، در صورت نیاز قدرت بر استنباط هم داشته باشد، همان «فقیه» است. وی معتقد است در صورت فقدان رئیس اول، کسانی که در همه شرایط همانند او هستند، جانشین وی میشوند. ولی هرگاه کسی که در همه احوال مماثل و همانند اوست نباشد، در این صورت لازم است که در همه احوال و اعمالی که در جوامع و مدینههای تحت ریاست اوست، از مقدرات گذشته تبعیت شده و با آن مخالفت نگردد و در مواردی که نیازمند به وضع و تقدیر جدیدی باشد، استخراج و استنباط آن بر عهده فقیه بوده و ایشان جانشین رئیس اول خواهد شد.8 بنابراین، فارابی فقیه را از جمله کسانی میداند که در فقدان رئیس اول و کسانی که همانند او هستند، جانشین ایشان بوده و مقام ریاست به ایشان منتقل میشود. بنابراین، منظور از «ولایت» همان ریاست و زمامداری است ولی چون در فقه شیعه واژه «ولایت» اصطلاح رایجی است، فقهاء در موضوع «ولایت فقیه» آن را بر سایر اصطلاحاتی که میتوانست در این بحث مورد استفاده قرار گیرد، ترجیح دادهاند
2 مفهوم فقیه
«فقیه» از مشتقات واژه «فقه» است. فقه در قرآن کریم و احادیث زیادی به کار رفته است. مفهوم این کلمه، در همه جا، با تعمق و فهم عمیق همراه میباشد.9 فقه در اصطلاح، به دو معنا به کار رفته است: 1 علم و آگاهی به مجموعه دین و 2 دانش احکام و مقررات اسلامی
طبق اصطلاح نخست، «فقه» عبارت است از: بصیرت کامل نسبت به کل دین و مجموعه آنچه که خداوند برای هدایت بشر فرستاده است. این مجموعه شامل عقاید، اخلاق و احکام میباشد. ولی بر اساس معنای اصطلاحی دوم، «فقه» علم به احکام و مقررات فرعی شرعی از روی ادله است.10 به تعبیر فارابی، فقه صناعتی است که انسان میتواند به مدد آن، با استفاده از احکام موضوعه و مصرحه به استخراج و استنباط آنچه واضع شریعت، به تحدید و بیانش تصریح نکرده است، بپردازد.11 امروزه انصراف و تبادر فقه به همین معنای دوم است.12 کاربرد آن در معنای لغوی یا اصطلاحی نخست، نیازمند قرینه میباشد
با توجه به معنای فقه، تصویر نسبتاً روشنی از معنای «فقیه» در ذهن نقش میبندد. بر این اساس، میتوان گفت: در اصطلاح، «فقیه» به کسی گفته میشود که توانایی فصلی برای استخراج احکام شرعی و قوانین کلی اسلام، از منابع اولیه آن، یعنی کتاب، سنت، اجماع و عقل داشته باشد
با توجه به مفهوم «ولایت» و «فقیه»، میتوان واژه مرکب «ولایت فقیه» را چنین تعریف نمود: «ولایت فقیه به معنای ریاست و زمامداری فردی است که میتواند با مراجعه به منابع اسلامی، احکام و قوانین اسلامی را استخراج و استنباط نماید.»
پس از روشن شدن مفهوم «ولایت فقیه» به بررسی گونههای متعدد ادله نقلی ولایت فقیه میپردازیم
ادله سلبی
در این زمینه به بررسی روایتهایی میپردازیم که دلالت میکنند حکومتهای عرفی، فاقد مشروعیت سیاسی هستند. اینگونه روایتها، مسلمانان را از رجوع به حکومتهای عرفی و داشتن ارتباط با آنها در سطوح گوناگون، نهی میکنند. منظور از «حکومتهای عرفی»، هر گونه حکومتی است که فاقد اذن الهی برای اداره جامعه سیاسی است. هرچند این دسته از روایتها، در اثبات ولایت فقیه نقش بسیار مهمی دارند، ولی توجه چندانی به آنها نمیشود. اگر این دسته از روایتها، در کنار روایتهای ایجابی ولایت فقیه مورد توجه قرار گیرند، در فهم و استنباطی که از روایتهای ایجابی صورت میگیرد، تأثیرگذار خواهد بود و کمک میکند تا به لایههای پنهان این روایتها توجه بیشتری شود. در این صورت، حتی میتوان بر اساس برداشتهای حداقلی از روایتهای ایجابی نیز به اثبات «ولایت فقیه» پرداخت
1 ممنوعیت پیروی فقهاء از سلاطین
بر اساس روایتی که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده، پیروی فقهاء از سلاطین نهی شده است. حضرت در این روایت میفرمایند: دانشمندان فقیه تا هنگامى که وارد دنیا نشدهاند، امین پیامبرانند. عرض شد یا رسول اللَّه! معنى ورودشان در دنیا چیست؟ فرمود: پیروى سلطان، پس چون چنین کنند، نسبت به دینتان از ایشان برحذر باشید.»
این روایت، به روشنی گویای این نکته است که حکومتهای عرفی، فاقد مشروعیت سیاسی بوده و تبعیت عالم دینی از آنان، موجب سقوط وی از جایگاه خود خواهد شد. اگر حکومتهای عرفی دارای مشروعیت بودند، چنین حکمی نسبت به علمایی که با آنان ارتباط دارند و از چنین حکومتهایی پیروی میکنند، فاقد استدلال منطقی میشد
2 نهی از عمل برای سلاطین
روایتهایی از معصومان(ع) نقل شده است که در آنها، از کار کردن برای سلاطین نهی شده است
روایت اول، محمدبنمنصور عیاشی میگوید: به امام رضا(ع) گفتم: نظر شما درباره عمل کردن برای سلطان چیست؟ حضرت فرمودند: ورود در اعمال آنها و کمک به آنها و تلاش برای رفع احتیاجات آنها، برابر با کفر است و توجه به آنها از روی عمد از گناهان کبیرهای است که انسان به واسطه آن مستحق آتش میشود.»
روایت دوم، مردی از امام صادق(ع) درباره گروهی از شیعیان، که برای اعمال سلطان ورود پیدا میکنند و برای آنها کار میکنند و آنها را دوست میدارند، پرسید، حضرت در پاسخ فرمودند: اینان شیعه نیستند، بلکه از آنها هستند.»
روایت سوم، از امام باقر(ع) درباره عمل برای سلاطین سئوال کردم. ایشان در پاسخ فرمودند: این کار را نکنید.»
این سه روایت هرگونه ارتباط با سلاطین عرفی را نفی میکند که گویای این امر است که حکومتهای عرفی چون فاقد مشروعیت هستند، باید از تمامی ارتباطاتی که میتواند در بقاء و استمرار حکومت آنان تأثیرگذار باشد، خودداری نمود
3 نهی از پذیرش دعوت ظالم
امام سجاد(ع) نامهای به محمد بن مسلم زهری نوشتهاند. در این نامه، مواردی را به ایشان تذکر میدهند. در بخشی از این نامه، حضرت میفرمایند
بدان که کمترین چیزى که کتمان نمودهاى و سبکترین بارى که بر دوش دارى، این است که با انس خود، ستمگر را از وحشت تنهایى رها ساختهاى و راه گمراهى را با نزدیک شدن به او، و پذیرفتن دعوتش، برایش هموار کردهاى. وه! چه مىترسم که فرداى قیامت همراه با خیانتکاران، گرفتار گناه خود باشى و به خاطر درآمدى که در اثر کمک به ستمگران به دست آوردهاى، مورد بازخواست قرار گیرى؛ زیرا تو چیزى را دریافت کردهاى که نه از آن تو است، و نه از آن کسى که آن را به تو بخشیده است. به کسى نزدیک شدهاى که حقّ هیچ کس را نپرداخته است. تو نیز از این نزدیکى خود به او، براى جلوگیرى از باطل استفاده نکردهاى و کسى را که به جنگ خدا رفته، دوست داشتهاى.18
این روایت نیز به روشنی گویای این مطلب است که سلاطین عرفی، فاقد مشروعیت سیاسی هستند. باید از هر ابزار ممکنی برای تضعیف آنها استفاده نمود. در واقع، روایت با ظرافت تمام گونهای از مبارزه نرم را برای مقابله حاکمان نامشروع توصیه میکند
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/16 8:40 عصر
تجربیات مدون آموزشی ویژگی های یک معلم نمونه تحت فایل ورد (word) دارای 57 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تجربیات مدون آموزشی ویژگی های یک معلم نمونه تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تجربیات مدون آموزشی ویژگی های یک معلم نمونه تحت فایل ورد (word)
مقدمه
معلم نمونه درآموزه های قرآنی
ویژگی های معلم نمونه در قرآن
- تواضع
- مهربانی
- اخلاق نیکو
- صبر
- گذشت
-صداقت
-حفظ شخصیت دانش آموزان
-تنبیه و تشویق
-خودسازی وظیفه اولیه معلم نمونه
-گفتارمان مطابق کردارمان باشد
ویژگی های استاد ومعلم ایده آل و نمونه از دیدگاه قرآن کریم و احادیث
1 مقام استاد و معلم نمونه از دیدگاه قرآن کریم :
2 .مقام معلم در روایات اسلامی
3 . ایمان استاد و معلم نمونه
4 . ایمان استاد و معلم در روایات
5 . چه نوع ایمانی مورد قبول مکتب اسلام است ؟
6 . صبر معلم ایده آل و نمونه
7 . لزوم رعایت تعهد برای استاد و معلم نمونه
8 . تقوای استاد و معلم نمونه از دیدگاه قرآن و روایات
اهمیت علم
ارزش و مقام معلم
سوز و گداز معلم
هنرمندی معلم
اخلاق معلم
فروتنی معلم
ویژگیهای معلمان خوب
معلمان خوب هدف دارند
معلمان خوب منتظر موفقیت همه دانش آموزان هستند
معلمان خوب میتوانند با ابهام کنار بیایند
معلمان خوب متفکر هستند
معلمان خوب از ندانستن ناراحت نمی شوند
معلمان خوب الگوهای نقشی خوب دارند
معلمان خوب از کارشان و دانش آموزانشان لذت میبرند
ویژگی های یک معلم خوب در تفکر ابن سینا
نتیجه گیــری
منابع:
بخشی از منابع و مراجع پروژه تجربیات مدون آموزشی ویژگی های یک معلم نمونه تحت فایل ورد (word)
1 تدابیر المنازل، ص
2 نظام تربیتی اسلام، استاد باقر القریشی، ص
3 ترجمه منیه المرید، دکتر سیدمحمدباقر حجتی، ص
4 نشریه اسوه، شماره 78، عبدالرحمن الفقیب، ترجمه علی فروغی نویسنده: کاظم کاهانی مقدم
5 روزنامه رسالت
مقدمه
یک معلم نمونه باید همواره در تلاش و کوشش برای کسب معارف و مطالب علمی تازه و نوین باشد. به عبارت دیگر باید از لحاظ معرفتی و علمی همگام با زمان پیش برود و تنها خود را محدود به اندوخته ها و دانش های قبلی نکند بلکه با مطالعه از علوم جدید هم اطلاع یابد و همواره اطلاعات روز را به شاگردان خود بدهد. این مطالعه و یادگیری اطلاعات روز هم در تقویت روحیه علمی و معرفتی معلم و هم دانش آموزان مفید است
معلم همواره باید بکوشد تا در کارش مداومت داشته باشد. بنابراین بر همه عالمان جامعه اسلامی است که با تدبر و تعقل در آیات قرآن و سخنان نورانی پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) در زمینه تعلیم و تربیت ابتلا به خودسازی پرداخته و سپس به تعلیم و تربیت اسلامی دانش آموزان همت گمارند تا بدین وسیله نسلی متعهد و انسان هایی خداشناس و خداجو به جامعه اسلامی تحویل دهند و گام به گام جامعه را به اهداف آرمانی اسلام نزدیک ساخته و مدینه فاضله را تحقق و عینیت بخشند
در روایتی آمده است حواریون از عیسی (علیه السلام) پرسیدند: با چه کسی همنشین شویم؟ عیسی (علیه السلام) فرمود: «با کسی که دیدن او شما را به یاد خدا بیندازد و سخن او بر دانش شما بیفزاید و علم او شما را نسبت آخرت متوجه و مایل سازد. خداوند در آیات زیادی خطاب به رسول اکرم ص دستور می دهد که با نیکان هم نشین شده و از ظالمان و گنهکاران روی گرداند.» این خطاب در حقیقت خطاب به همه مردمان است تا با همنشینی با نیکان و دوری گزیدن از ستمکاران به قرب خدا نایل آیند
معلم نمونه درآموزه های قرآنی
در هر مکتبی برای رسیدن به اهداف تعلیم و ترتیب از روش های خاص آن مکتب استفاده می شود.در دین مبین اسلام که دستورات جامع و کامل آن در قرآن ، این کتاب همیشه جاویدان ، آمده است ؛ روش ها و نکته هایی که در رسیدن به اهداف مقدس تعلیم و تربیت که بزرگترین این اهداف: « انسان سازی» است ، بیان شده است که با دقت و تدبر در آیات قرآن کریم و رجوع به احادیث اهل بیت ع در این زمینه ، می توان این روش ها و نکته ها را به خوبی دریافت و به کار برد تا هدف اصلی و اساسی تعلیم و تربیت یعنی انسان سازی محقق گردد
تعالیم روح بخش اسلام در کلیه شئون زندگی براساس فطرت که بهترین راهنمای انسان هاست ، می باشد و لذا مربیان و معلمان با بهره مندی از این تعالیم می توانند تربیتی محکم و استوار برای کودکان و نوجوانان که آینده سازان جامعه اسلامی هستند ، به ارمغان بیاورند. جوامع بشری امروزه از لحاظ علم و صنعت و اختراع و تکنولوژی بسیار پیشرفته و هر روز با کشف جدیدی سعی می کند از تکنولوژی روز در بهتر زیستن خود کمک بگیرد اما در کنار این پیشرفت مادی و علمی از لحاظ اخلاقی و معنوی بتدریج سقوط می کند و نمی تواند راهنمای موفقی برای بشر به سوی کامیابی و سعادت باشد اما فرهنگ اسلامی به گواهی تاریخ، صلاحیت رهبری و ارشاد بشریت را دارد و کتاب مقدس و آسمانی قرآن این مسئولیت خطیر را بر عهده دارد
قرآن که کتاب عمل است، همان کلید سعادت است که از اوایل قرن هفتم میلادی در اختیار بشر قرار گرفت و در مدت کمتر از صد سال سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا (اسپانیا) را تحت نفوذ خود گرفته و جهانی نوین آفرید. «علامه اقبال لاهوری» نقش قرآن و نفوذ آن در میان مردمان را چنین بیان می کند
نقش قرآن چون که بر عالم نشست
نقش های پاپ و کاهن را شکست
فاش گویم آنچه در دل مضمر است
این کتابی نیست ، چیزی دیگر است
«دکتر گوستاو لوبن فرانسوی» می گوید: «هر نوع سیستم تربیت جدیدی برای بشر سه دوره لازم دارد تا به تدریج از آن بهره مند شوند و در پایان امر برای نسل سوم ثمربخش شود ولی قرآن چنان کتابی است که آثار تربیتش را در همان نسل اول به حد کمال نشان داد ، امتی را تربیت کرد که در کمتر از یک قرن بر سه قاره آسیا ، آفریقا و اروپا (اسپانیا) حکومت نمود.»
قرآن بزرگترین کتاب در آداب تعلیم و تربیت و اهداف آن است. قرآن همچون ستاره درخشانی به زندگی انسان ها روح و معنا بخشیده و زمینه ساز حرکت های آزادی بخش در میان ملت ها بوده است. هدف از نزول قرآن هدایت و رحمت است. راه و روشی که قرآن برای انسان ها ترسیم می کند براساس قوانین آفرینش و نظام احسن بنا شده است و مخاطب آن نیز تمامی انسان هایی هستند که به آن گرایش ، ایمان و یقین پیدا کرده اند
از آنجا که تعلیم و تربیت امری ظریف و دشوار است ، لازم است معلم ، ماهیت و حقیقت انسان را به خوبی بشناسد و استعدادهای درونی انسان را بیابد و به هدف تربیتی انسانی واقف باشد
در حقیقت معلمان زیربنای تکامل و تحول جامعه و افراد آن را پی ریزی می نمایند. بر همین اساس است که معلمی و هدایت انسان ها اصیل ترین و شریف ترین کارها لقب گرفته است ؛ چرا که هدف اساسی و اصلی تعلیم و تربیت «انسان سازی» است و معلم و مربی برای تعلیم و تربیت انسان ها آمده است. معلم موفق باید خلاق باشد و پیوسته در جستجوی راه های تازه ای باشد که بر معلومات خود بیفزاید
کلمات کلیدی :