سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دل، سرچشمه حکمت و گوش، آبگیر آن است . [امام علی علیه السلام]

مقاله اسلام و برابری انسانها تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 94/12/27 3:8 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله اسلام و برابری انسانها تحت فایل ورد (word) دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اسلام و برابری انسانها تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اسلام و برابری انسانها تحت فایل ورد (word)

برابری :  
چند پیش فرض و اطلاع :  
نقش‌ اصل‌ عدل‌ در حقوق‌ اسلامی‌  
تعریف‌ عدالت‌  
ضرورت‌ عدالت‌  
تقسیمات‌ عدل‌  
تفسیر عدل‌  
فطری‌بودن‌ عدالت‌  
مطلق‌ بودن‌ عدالت‌  
آزادی :  
منبع‌ :‌  

منبع‌ :‌

قرآن,قانون اساسی ,دانشنامه جهان اسلام ( مقاله برابری ) , دائرهالمعارف تشیع ( مقاله آزادی ) , دائرهالمعارف مصاحب ( مقاله دمکراسی )

برابری

همانند بودن انسانها از جنبه وجودی و در نتیجه رفتار یکسان با آنها و تاکید بر آن ، پیشینه طولانی دارد ، ولی در چند قرن گذشته ، به ویژه بعد از انقلاب فرانسه و دوره روشنگری ، این اندیشه به نیروئی عمده برای تغییرات اساسی در حقوق عمومی و سیاسی در اروپا و شمال آمریکا تبدیل شد و با گسترش آن و بهره گیری از منابع باستانی رومی و مسیحی در اعلامیه حقوق بشر 1948 تجلی کرد

برابری در اسلام با اصول اساسی و مهم : 1 – بندگی خدا ، همانگونه که در بحث آزادی گفته شد همه انسانها نسبتی یگانه ( بندگی خدا ) با پروردگار خویش دارند . و از این نظر برابری کامل بین همه انسانها مقرر شده است و حتی پیامبران بزرگ همچون دیگران عبدالله یعنی بنده خدا خوانده شده اند از این نمونه است سخن حضرت عیسی در روز نخست زندگی که خود را بنده خدا و پیامبر معرفی می کند ( مریم 30 ) . 2- منشا یگانه داشتن انسانها ( همه از آدم ) زمر 6 ؛ نساء 1 ؛ اعراف 189 ؛ و انعام 98 3 – مخلوق بودن همه به دست آفریدگار که در موارد بسیاری در قرآن آمده است ، مقتضی برابری همه انسانها در برخورداری از زیربنائی ترین حقوق فردی و جمعی ، مانند حق حیات ، امنیت مالی و جانی ، حق تملک و تصرف و اکتساب ، حق کار و استحقاق اجرت وسایر حقوق و آزادی های اساسی از دیدگاه اسلام است . و به هیچوجه مطلبی خلاف این اصل نمی توان در اسلام یافت بلکه موارد بسیاری در تایید آن یافت می شود ، همانند برابری پیامبر در رفتار عادی زندگی و پرداخت سهم یکسان از خزانه به همه کسان در دوره زمامداری خلیفه چهارم مسلمانان و امام اول شیعیان ، و حضورش در دادگاه بر اثر شکایت یک یهودی و تذکرش به قاضی در مورد یکسان دیدن شاکی و متشاکی و نهایتا شهادت او که گفته اند : شهادت اش به دلیل شدت عدل بود

برابری ، عدل و قانون

یکی از بزرگترین اندیشمندان مسلمان به نام استاد آیهالله شهید مرتضی مطهری که در موضوعات مختلف این مقاله مطالب نوی را عرضه کرده است می نویسد : برابری در عرصه زندگی اجتماعی ، برابری در فرصتها و امکانات است تا هر کس به فراخور قابلیت و کوشش خود از این فرصتها بهره بگیرد
در واقع ، این بحث به این دیدگاه باز می گردد که برابری در نظام حقوقی و فقهی اسلام ، تحت الشعاع اصلی مهمتر و اساسی تر ، یعنی عدالت قرار دارد ؛ زیرا هدف نهائی از آمدن پیامبران و تنها عامل اصلاح جامعه از نگاه دینی تحقق قسط و عدالت اجتماعی است . بر همین اساس در شرائط یکسان ، مقتضای عدالت ، برابری در حقوق و تکالیف است . همچنانکه در بسیاری موارد ، لازمه عدالت نابرابری و تفاوت گذاشتن است

به عبارت دیگر ، برابری در حقوق اسلامی را می توان در دو عرصه مورد توجه قرار داد : 1 – برابری در برابر قانون موجود و با اجرای یکسان 2- برابری احکام و قوانین نسبت به تمامی افراد به طوری که همه افراد و گروههای بشر قوانینی یکسان با عناوین کلی و عام باشند . فقها و متفکران مسلمان نسبت به نوع نخست برابری در قانونگذاری اسلام تردید نکرده اند تا آنجا که برخی از آنان مراد از برابری و مساوات ، را همین دانسته اند . و عده دیگری از مولفان ، گستره برابری در فقه را فراختر از این شمرده و به عرصه دوم یعنی ” یکسان بودن قوانین برای همه افراد ” تعمیم داده اند . حال بدون ادامه تخصصی بحث به نکته دیگری اشاره می کنم که ایران با توجه به دارا بودن اولین قانونهای مدون سیاسی منشور کورش و منطقه با داشتن قانون حمورابی و همچنین با دقتهای بسیاری که در قوانین اسلامی وجود دارد و فقها و حقوقدانان مسلمان این امتیازات بهره برده و همه را به خاطر دارند و از سوی دیگر سوابقی با این دیرینگی در کشورهای غربی و به ویژه نو ظهور جهان نمی شناسند لذا باور ندارند که به هیچوجه کمبودی در این زمینه ها داشته باشند . و از سوی دیگر به خوبی با آثار انتقادی غرب در اندیشه فلسفی و حقوقی معاصر اروپا آشنا شده و یکی از مباحث داغ آنان آنست که به ابتلائات غرب مبتلا نشده و امتیازهای فراموش کرده خود را زنده نمایند از این رو در مقابل گزینه های جمهوری اسلامی و جمهوری دمکراتیک یا جمهوری سوسیالیستی به هیچوجه حاضر به پذیرش دو گزینه متاخر نشدند و در ایران با رفراندوم گزینش نظام سیاسی با 98 در صد آراء که گسترده ترین انتخابات ایران و کشورهای اسلامی تا کنون بود به جمهوری اسلامی رای داده شد . با این حال قانون اساسی جمهوری اسلامی در تمام زمینه ها و عناصر پایدار دمکراسی کمبودی ندارد و نمونه آن را می توان در اصول زیر علاوه بر اصول فوق الذکر را ملاحظه کرد

اصل 19 – مردم‏ ایران‏ از هر قوم‏ و قبیله‏ که‏ باشند از حقوق‏ مساوی‏ برخوردارند و رنگ‏، نژاد، زبان‏ و مانند اینها سبب‏ امتیاز نخواهد بود

اصل 20 – همه‏ افراد ملت‏ اعم‏ از زن‏ و مرد یکسان‏ در حمایت‏ قانون‏ قرار دارند و از همه‏ حقوق‏ انسانی‏، سیاسی‏، اقتصادی‏، اجتماعی‏ و فرهنگی‏ با رعایت‏ و موازین‏ اسلام‏ برخوردارند

اصل 34 – دادخواهی‏ حق‏ مسلم‏ هر فرد است‏ و هر کس‏ می‏ تواند به‏ منظور دادخواهی‏ به‏ دادگاه‏ های‏ صالح‏ رجوع‏ نماید. همه‏ افراد ملت‏ حق‏ دارند این‏ گونه‏ دادگاه‏ ها را در دسترس‏ داشته‏ باشند و هیچکس‏ را نمی‏ تواند از دادگاهی‏ که‏ به‏ موجب‏ قانون‏ حق‏ مراجعه‏ به‏ آن‏ را دارد منع کرد

اصل 57 – ( 1 ) قوای‏ حاکم‏ در جمهوری اسلامی‏ ایران‏ عبارتند از: قوه‏ مقننه‏، قوه‏ مجریه‏ و قوه‏ قضاییه‏ که‏ زیر نظر ولایت‏ مطلقه‏ امر و امامت‏ امت‏ بر طبق‏ اصول‏ آینده‏ این‏ قانون‏ اعمال‏ می‏ گردند. این‏ قوا مستقل‏ از یکدیگرند. <<1 – اصل‏ سابق‏ : اصل‏ پنجاه‏ و هفتم‏ قوای‏ حاکم‏ در جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ عبارتند از : قوه‏ مقننه‏، قوه‏ مجریه‏ و قوه‏ قضاییه‏ که‏ زیر نظر ولایت‏ امر و امامت‏ امت‏، بر طبق‏ اصول‏ آینده‏ این‏ قانون‏ اعمال‏ می‏ گرند. این‏ قوا مستقل‏ از یکدیگرند و ارتباط میان‏ آنها به‏ وسیله‏ رییس‏ جمهور برقرار می‏ گردد.>>
اصل 59 – در مسایل‏ بسیار مهم‏ اقتصادی‏، سیاسی‏، اجتماعی‏ و فرهنگی‏ ممکن‏ است‏ اعمال‏ قوه‏ مقننه‏ از راه‏ همه‏ پرسی‏ و مراجعه‏ مستقیم‏ به‏ آرا مردم‏ صورت‏ گیرد. در خواست‏ مراجعه‏ به‏ آرا عمومی‏ باید به‏ تصویب‏ دو سوم‏ مجموع‏ نمایندگان‏ مجلس‏ برسد

همانگونه که میدانید زبانهای فارسی و اسپانیائی از شاخه زبانهای هندواروپائی هستند در هند به آب می گویند پان و در اسپانیا به نان می گویند پان و در فارسی به نان نان و به آب آب می گویند . تفاوت تلفظ ها و معانی بسیار روشن است هر چند ندانند در ایران بیش از ده نوع نان وجود دارد . حال همین مشابهت ظاهری را در مفاهیم دمکراسی و مردمسالاری غربی و اسلامی آن که با فرهنگ و زبان لاتین از یک سو و فرهنگ و زبان دینی عبری و عربی عجین می شود را لحاظ کنید و از سوی دیگر به خواستگاههای مفهوم دولت و ایرانشهری ایرانی آن بنگرید تا بدانیم از چه سخن می گوئیم ، به زوایائی الزاما باید سرک بکشیم تا نگاهی روشن تر به مفاهیمی سیاسی و امروزین با گذراندن اندیشه در راههای پر پیچاپیچ تاریک تاریخ ، تاریخ اندیشه و دین داشته باشیم . با این اوصاف پس از توضیح در باره تفاوت موانع و زمینه های وصول تاریخی غرب و جوامع مسلمان به مردمسالاری ، تفکیک جنبه های ارزشی و روشی آنها ضروری است ، در روش همانگونه که اطلاع دارید مردمسالاری در ایران کاملا پذیرفته شده و در قوانین و عمل اجرا می شود و همچنین در پاره ای دیگر از کشورهای اسلامی کم وبیش به آن روی آورده اند و پیش بینی می شود در کشورهای باقیمانده رویکرد بیشتری نسبت به اعمال ظاهری شیوه های مردمسالاری داشته باشند . اما در مورد مبانی ارزشی دمکراسی 1- برابری 2- آزادی 3 – حکومت قانون مباحثی وجود دارد که موجب بیان دیدگاههای گوناگون و بیان مواضعی حتی دولتی و با کدهای منفی غربی می شود که لزوما در همه موارد پایه ها و پیامدهای منفی شناخته شده ای در جوامع مسلمان ندارد . با این بیان مفهوم برابری با مبنای اولیه آغاز اسلام ترجیحا به مفهوم عدالت ، آزادی با توجه به مخلوقیت انسان و الزام به رعایت تکالیفی که خداوند برای او قرار داده به آزادی از بندگی طاغوت ( با مفهوم گسترده ای تا شامل آزادی از سلطه کس یا گروههای سلطه جو ) و قانون به لزوم مراعات حقوق الهی فردی تا جمعی و قراردادهای اجتماعی و اجرای آن ها با نظارت آشنایان به آنها تبدیل می گردد که به هر حال در غرب نیز هیچ یک از دیدگاههای مربوطه نا آشنا نیست بلکه در هر کشور متناسب با نوع نظام جمهوری یا پادشاهی با توجه به تنوع آنها ساز و کارهای خاصی را در نظر گرفته اند که اگر بنای انتقاد و خرده گیری برهر کدام باشد هیچکدام از انتقاد دور نیست و نهایتا می توان در اجرا به همه آنان کم یا زیاد اشکالهای بسیاری وارد کرد ، امتیاز جانب غربی نظامهای دمکرات گذر طبیعی و با همه امکانات از شرائط استبدادی و در برخی موارد کهنه شدگی آن است و امتیاز چهره شرقی اسلامی آن ، همراه داشتن آموزه های آخرین دین و تمدن ابراهیمی و سنن شرقی است که با اصالت ها و یادآوریهای بیشتر توام بوده که با بهره گیری از تجارب غربی جدید تر نیز می باشد ، البته اگر با انتقاد غیر صادقانه از هر دو سو ، هر دو سوی امتیازات را نادیده نگیریم و در پی آن نباشیم که با استفاده از قدرت از دمکراسی یا مردمسالاری دینی دست نشاندگان موقت تربیت کرده و یا با تبلیغات پر حجم بد را خوب، جلوه داده یا بد را در قبال خوب یا خوب نسبی بپوشانیم ، به دیده خوب و انسانی به هم نگریستن و از اتهام دوری کردن و از ابزار تبلیغاتی برای دستیابی به منافع دیگر سود نجستن زمینه ای برای نگرانی باقی نمی گذارد

چند پیش فرض و اطلاع

- واژه های بسیاری در جوامع بشری بر اساس نیاز پدیدار می شود که یا اساسا نو است و یا اگر پیشینه داشته باشد معنای آن تغییر کلی کرده و مورد استعمال اخیر آن معنا و ملحقاتی کاملا متفاوت با گذشته دارد . لذا تاریخ آغاز و تطور معنائی هر واژه تا حدودی روشن است
- هیچ یک از ادیان متکفل رشته خاصی از علوم بشری و این جهانی نشده و ادعائی بر این مطلب نداشته اند . به عبارت دیگر همانگونه که متدینان امروزین هر کدام از ادیان یهودیت ، مسیحیت و اسلام معتقد به آن نیستند که دینشان سیستم کامل فلسفی ، اقتصادی و کشاورزی را آورده است طبعا قائل به آن نیستند که برای اندیشه سیاسی که کاربرد مدیریت سیاسی اجتماعی دارد ادیان مذکور به صورتی کامل و جامع چنین اندیشه هائی را عرضه کرده است . البته کسانی در سه دین ابراهیمی و برخی از مکاتب شبه دینی مدعی چنین ادعاهائی هستند که در حد ادعا باقی مانده و استدلال درستی بر آن شکل نگرفته است
- هر یک از ادیان در بر خورد با شرائط محیطی و نیازهای سر زمینی منعطف شده و پیروان هر کدام از آن ها بدون وا نهادن دین ، صادقانه و در حدود مقدور تطابق مناسبی را تمهید کرده اند

- نهضت مشروطه ایران از سال ه ق 1323/ 1905 تا اواسط سال 1327/ 1909 بود و اساس آن به سالهای آغاز حکومت ناصر الدین شاه قاجار ( 1264 تا 1313 ه ق ) می رسد .- در سال 1923 حکومت جمهوری به ریاست مصطفی کمال پاشا اعلام شد و در سال 1924 در ترکیه رسما خلافت ملغی گردید

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله اعجاز قرآن تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 94/12/27 3:8 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله اعجاز قرآن تحت فایل ورد (word) دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اعجاز قرآن تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اعجاز قرآن تحت فایل ورد (word)

کلام خدا و کتاب خدا  
1) مقدمه  
2) معناى کلام  
3) معناى کتاب  
اعجاز قرآن  
اجر  
جزاء  
ابلیس  
آیات  
ایمان  
دنیا و آخرت  
صیام  
عقل  
” جلوه های اعجاز قرآن”  
درآمدی بر اعجاز صوتی قرآن  
تاریخچه حجاب  
مفهوم و ابعاد حجاب در قرآن  
هدف و فلسفه حجاب  
حجاب چشم  
حجاب در گفتار  
حجاب رفتاری  
حجاب و عفت  
حجاب زنان سالمند  
حجاب نزد فاطمه زهرا  
منابع :  

کلام خدا و کتاب خدا

کلام خدا یکى از مسائل اساسى علم کلام، فلسفه، عرفان، تفسیر و علوم‏قرآن است. متکلمین از نظر حدوث و قدم و کلام لفظى و نفسى به آن‏مى‏نگرند، اما عرفا آن را بیان آنچه در دل است، خوانده‏اند; به همین جهت‏کلام را با لفظ برابر ندانسته و فعل خداى تعالى را نیز کلام و قول اومى‏شمارند. مقاله حاضر کلام خدا را از این دیدگاه بررسى کرده و به‏تفاوتهاى اساسى بین کلام و کتاب خدا پرداخته و کلام خدا را صرف‏نظر ازاختلاف حیثیات همان کتاب خدا دانسته است; سپس به بیان مراتب کلام وکتاب پرداخته و پس از بیان درجات تشکیکى آنها مخاطب کلام خدا را درهر کدام از این مراتب بیان کرده است

کلید واژه‏ ها: کلام، کتاب تدوینى، کتاب انفسى، کتاب تکوینى، خلق،امر، احدیت، واحدیت.

1) مقدمه

کلام خداى تعالى از موضوعات مشترک چند علم عقلى و نقلى است. هر کدام ازصاحبان علوم کلام، فلسفه، عرفان، علوم قرآن و تفسیر توجهى جدى به آن داشته و هریک از زاویه دیدخود به آن نگریسته‏اند. بیشترین دل مشغولى متکلمان پاسخ به این دوسؤال بود که آیا کلام خدا حادث است‏یا قدیم؟ و آیا کلام منحصر به لفظى است‏یا آنکه‏شامل نفسى نیز مى‏گردد؟ فرهیختگان علوم قرآنى نیز نظر و جهت‏بحث‏خود را برمحکم و متشابه و راه شناخت و تفسیر هر کدام معطوف داشتند. مقاله‏اى که اینک پیش‏روى دارید، کلام خداى را با دیدگاه عرفانى مورد مطالعه قرار مى‏دهد

2) معناى کلام

در مشرب عرفانى هر فردى از افراد وجود کلمه‏اى از کلمات خداى تعالى است که‏داراى ظهر و بطن و حد و مطلع و مراتب هفت گانه و بلکه هفتادگانه است. بر همین‏اساس کتاب تدوینى الهى داراى هفت‏باطن است. آن از مرتبه احدیت‏به عالم الفاظ واصوات تنزل یافته تا براى تمام اقشار مردم هدایت‏باشد و هر آیه‏اى نسبت‏به هر گروهى‏باطنى دارد

صدرالدین قونوى گوید: «کلام به معناى تاثیر متکلم در مخاطب است، به قوه‏اى که‏تابع اراده او باشد و به آن وسیله آنچه در نفس اوست‏به مخاطب ابراز شده و به اورسانده شود، و ایجاد حق‏تعالى اعیان ممکنات را نیز چنین است; زیرا آنها کلمات وحروف خداى تعالى هستند که آنها را به وسیله حرکت‏حبى غیبى از نفس خود اظهارنموده تا به وسیله این کلمات خداوند و اسماء و صفات او شناخته شوند

قونوى در اینجا کلام را به معناى تاثیر گذاردن در مخاطب دانسته و آنرا طورى تفسیرمى‏کند که با ظاهر آیات شریفه قرآن و کلمه بودن عیسى موافق درآید، و از این رو اعیان‏موجودات را کلمات و حروف الهى معرفى کرده است

اگر ما به نحوه شکل‏گیرى کلام و هدف از پیدایش آن توجه کنیم، مقصود از کلام رابهتر متوجه مى‏شویم. آیا باید کلام را تنها در محدوده واژه‏ها و الفاظ جستجو کنیم یاآنکه اعیان موجودات خارجى کلمات واقعى بوده و در اصل کلام همانهاست و اگر الفاظرا کلام مى‏نامیم، از نوعى اعتبار بهره جسته‏ایم

علامه طباطبائى فرموده است: «کلامى که از امور ا عتبارى است، احتیاج و ضرورت‏اجتماعى سبب پیدایش آن شده است; چون در یک جامعه مردم مجبورند که آنچه را دردل دارند، به یکدیگر اظهار کرده و بفهمانند و اگر انسان مى‏توانست‏به تنهایى زندگى‏کند، نیازى به تکلم نیز پیدا نمى‏کرد. پیدایش کلام نیز با مطالعه احوال موجودات روشن‏مى‏شود; مثلا مرغ در ابتدا وقتى مى‏خواهد وجود دانه و خوردن آن را به جوجه خودبفهماند، در برابر جوجه خود یک دانه‏اى را با منقار خود برداشته و به این وسیله دانه‏برداشتن را به او یاد مى‏دهد، و سپس دانه‏اى دیگر را برداشته و نوعى صدا از خود برمى‏آورد، و پس از مدتى تنها همان صدا را ایجاد مى‏کند و نیازى به برداشتن دانه و نشان‏دادن آن احساس نمى‏کند و جوجه نیز مقصود او را مى‏فهمد. انسان نیز اینگونه است;بنابراین مى‏توان گفت: «لفظ‏» یا «کلام‏» وجودى اعتبارى براى معناى خود است، و تکلم‏راهى است‏براى رسیدن به آنچه در دل متکلم است، و چون هدف از کلام بیان چیزى‏است که در دل است و هر فعلى نیز چنین دلالتى دارد، مى‏توان گفت که هر فعلى خودنوعى از کلام است; با این تفاوت که دلالت لفظ اعتبارى است و دلالت فعل حقیقى‏است. پس هر موجودى کلام خداوند است‏»[2]

علامه طباطبائى در این سخن خود چون به هدف کلام توجه کرده است، هرموجودى را کلام تکوینى خداوند دانسته است. اما صدر الدین قونوى باتوجه به معناى‏کلام که همان جرح و اثر گذاردن است، هر موجودى را فعل خدا دانسته است. درمهمترین خطبه توحیدى نهج‏البلاغه نیز فعل خدا کلام خدا خوانده شده است: «و انماکلامه سبحانه فعل منه‏»[3]; (کلام خداوند همان فعل اوست)

با توجه به آنچه گذشت، معلوم شد که اولا، لازم نیست که همیشه کلام «لفظ‏» باشد;بلکه کلام اعم از لفظ و فعل است و هر کدام از این دو مى‏توانند کلام باشند و ثانیا، لازم‏نیست که همیشه کلام بیان کننده آنچه در دل انسان است‏باشد; بلکه هر چه علامت چیزدیگر باشد، چه آن چیز در دل باشد یا غیر دل، کلام خواهد بود. پس هر چه بیان کننده‏جهان هستى باشد، کلام است; چه لفظ باشد یا غیر لفظ، و بیان مقصود فرقى نمى‏کند که‏بواسطه وضع یا بالذات باشد، و مهم در کلام بودن همان علامت چیز دیگر بودن است،و لذا گاهى مى‏گویند: با زبان بى‏زبانى گفتم

ضمنا اگر آیه شریفه «لا یمسه الا المطهرون‏» (1) [واقعه 79] نفى باشد – نه نهى – چون‏کلام مقدس الهى از ساحت و مطلب خلاف مبرى و دور است و این آیه شریفه دلالت‏دارد که جز انسانهاى پاک هرگز کسى به این کتاب الهى نمى‏رسد و از طرف دیگرمى‏دانیم که انسانهاى ناپاک مى‏توانند قرآن کریم را مس کنند، معلوم مى‏شود که مراد ازاین آیه آن کتابى است که کلمات آن غیر از این الفاظ و کلمات است; یعنى: همان‏موجودات تکوینى است که کلمات خدا بوده و هر کدام دلالتى بر مراد الهى دارند

3) معناى کتاب

معمولا مردم کاغذى را که بوسیله قلم رنگى چیزى بر آن نوشته شده باشد، «کتاب‏»مى‏نامند; ولى با اندکى دقت روشن مى‏شود که هرگز نوع کاغذ مقوم کتاب بودن نیست وبراى تحقق کتاب هرگز نوع کاغذ مدخلیتى ندارد; همچنانکه با دقت‏بیشتر معلوم‏مى‏شود که در تحقق کتاب، اصل وجود کاغذ نیز لازم نیست و بلکه نوع قلم یا اصل‏وجود قلم و حتى وجود نوشته نیز ضرورتى ندارد. تنها چیزى که قوام کتاب به آن بستگى‏دارد، این است که باید چیزى باشد که نویسنده، مقصود خود را در آن اظهار کرده باشد.چنین چیزى کتاب است. پس هر چه که بتواند نشانه مراد و مقصود شخص باشد، کتاب‏او خواهد بود، و به این جهت مى‏توان گفت که همه عالم کتاب خداست. چنین کتابى را«کتاب تکوینى‏» گویند

بنابراین کتاب به «کتاب تدوینى‏» که قرآن مجید است و «کتاب تکوینى‏» که جهان‏است تقسیم مى‏شود، و این کتاب تکوینى نیز به «کتاب انفسى‏» که جان انسانى است (2) و«کتاب آفاقى‏» که جهان غیرانسانى است تقسیم مى‏پذیرد

جهان کتاب تکوینى خداوند است; زیرا نشان دهنده خداى تعالى و حکمت او وهدف از خلقت است; پس صحیفه وجود عالم خلق، کتاب خدا است و اعیان موجودات‏آیات اوست: «ان فى اختلاف اللیل و النهار و ما خلق الله فى السموات و الارض لآیات لقوم‏یتقون‏» (3) [جاثیه 5] و به جهت آنکه کتاب داراى آیات است و آیات گاهى در کتاب تدوینى‏و گاهى در کتاب تکوینى انفسى و گاهى در کتاب تکوینى آفاقى ثبت‏شده‏اند، خداى‏تعالى فرموده است: «سنریهم آیاتنا فى الافاق و فى انفسهم حتى یتبین لهم انه‏الحق‏»

اعجاز قرآن

تساوی عددی و هماهنگی رقمی و تناسب در موضوعات قرآن، موضوعی است که قدرت بشری از دریافت دقیق آن ناتوان بوده و از توضیح کامل وبیان آن در می ماند. به عنوان نمونه تعدادی از تناسبهای عددی آیات قرآن را بیان می نمائیم

تساوی عددی و هماهنگی رقمی و تناسب در موضوعات قرآن، موضوعی است که قدرت بشری از دریافت دقیق آن ناتوان بوده و از توضیح کامل وبیان آن در می ماند. به عنوان نمونه تعدادی از تناسبهای عددی آیات قرآن را بیان می نمائیم

اجر

واژه)اجر: مزد(: 108 بار در قرآن آمده و به همین اندازه واژه )فعل: کار( آمده است

جزاء

کلمه)جزاء: پاداش- کیفر( 117 بار در قرآن به کار رفته و )مغفرت)334 بار. پس آمرزش دو برابر کیفر به کار رفته است!

ابلیس

در قرآن لفظ ابلیس 11 بار آمده و عیناً به همین تعداد، یعنی 11 بار، فرمان به استعاذه )پناه بردن به خدا( تکرار شده است

آیات

واژه ) آیات: نشانه ها( 382 بار در قران آمده وبا توجه به اینکه واژه ) الناس:مردم( 241 بار و )الملائکه: فرشتگان(86 بار و )عالمین: جهانیان( 73 بار در قرآن بکار رفته، کلمه)آیات( به اندازه مجموع واژه های )ناس- ملائکه و عالمین( به کار رفته است

ایمان

)ایمان( و مشتقات آن 811 بار در قرآن به کار رفته و لفظ )علم( و مشتقات آن 782 بار و مترادف )علم( یعنی)معرفت( با مشتقاتش 29 مرتبه در قرآن آمده است. در نتیجه )علم ( و)معرفت( و مشتقات آن دو، مجموعاً 811 بار تکرار شده اند که مساوی با لفظ )ایمان( به کار رفته اند

بِرّ

لفظ برّ) نیکی( و تمام مشتقاتش 20 بار در قرآن آمده که با واژه )ثواب( و مشتقاتش برابر است

جحیم

کلمه جحیم) دوزخ( 26 بار در قرآن تکرار شده که برابر با لفظ عقاب )کیفر( می باشد

حرث

واژه حرث) کشت)14 بار در قرآن آمده، و به همین اندازه واژه زراعت ( کشاورزی) به کار رفته است

دنیا و آخرت

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله تحلیلی پیرامون احداث ساختمان های بلند مرتبه در کلان شهرهای

ارسال‌کننده : علی در : 94/12/27 3:8 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تحلیلی پیرامون احداث ساختمان‌ های بلند مرتبه در کلان‌ شهرهای ایران تحت فایل ورد (word) دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تحلیلی پیرامون احداث ساختمان‌ های بلند مرتبه در کلان‌ شهرهای ایران تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تحلیلی پیرامون احداث ساختمان‌ های بلند مرتبه در کلان‌ شهرهای ایران تحت فایل ورد (word)

چکیده :  
بیان مسأله :  
هزینه زیاد زمین و تکنولوژی پیشرفته و مصالح متنوع امروز بلند مرتبه سازی را توجیه  می نماید یا خیر ؟  
رابطه تراکم جمعیت و ظرفیت معابر و تاسیسات و تجهیزات و خدمات شهری  
بلند مرتبه سازی در کلان شهرهای ایران آری یا خیر ؟  
رابطه بین بلند مرتبه سازی و توسعه افقی :  
آثار اجتماعی و روانی زندگی درساختمان های بلند :  
الف – تناسب زندگی آپارتمانی ( بلند مرتبه ها ) با گروهها و طبقات مختلف اجتماعی  
ب : تراکم جمعیت در فضا  
ج : یکسانی و یکنواختی فضاهای طراحی شده :  
د : سوانح و ساختمانهای بلند  
زلزله و باد  
آتش سوزی  
نتیجه گیری  
« منابع ومآخذ »  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تحلیلی پیرامون احداث ساختمان‌ های بلند مرتبه در کلان‌ شهرهای ایران تحت فایل ورد (word)

 1 Peter Hall : cities of Tomorrow

2. Hans Argger ottoGlus : High Rise Building and urban

3. Roger Trncik : Finding Lost space

4. Lynn s. Beedle Tall Building and The Quality of urban Life in Human

5. Galen Cranz an Tho masl . sch umacher : The Impact High Rise Housing on older Residents in Human Response to Tall Building

6. Diete Prinz , stadte bauliches Ges talten

7. De chiara , koppieman , urban planning and Desigh

8. Neu fert , Architect Data

9. آپارتمان سازی و آپارتمان نشینی در تهران : هایده نصیری

10 پژوهشی در آپارتمان نشینی : پریچهر بهلولی

11 بررسی روابط همسایگی آپارتمان نشینی : سوسن بستانی

12 سلامت روحی در آپارتمانهای مرتفع : دانیل کاپون

13 طرح شهر  :  لوئیس مامفورد

14 طراحی شهری ، معماری شهرهای بزرگ و کوچک  : هانس بلو منفلر

 چکیده

 در فرهنگ ما نمی توان معماری و شهرسازی را صرفاً با نظریه ای کلی و جهانشمول یا با چند فرمول ، چنان که در علوم دیگر میسر است تعریف کرد. چرا که معماری علاوه بر آنکه علم است ،هنر نیز هست ، معماری و طراحی شهری ترجمان اندیشه های انتزاعی به صورت فرم است

یک وجه معماری عینی و عقلانی است حال آنکه وجه دیگر آن ذهنی غیر عقلانی و عاطفی است . معماری و شهرسازی را در مقام یک شیء می توان به صورت کمی سنجید اما معماری در مقام تجربه بر واکنش کم و بیش غیرقابل پیش بینی انسان متکی است که برخاسته از نیازها و دیدگاههای اوست . معماری و شهرسازی به موقعیت ( یعنی ارزشها و نگرشها ) متکی است اما در عین حال به وسیله فرهنگ انتظام می یابد که درک وحدت گذشته و حال و یا به عبارت دیگر ایجاد تعادل بین سنت و نوآوری را از آن می طلبد و اکنون که مصالح جدید و فنون جدید ساخت امکان ایجاد هربنایی را با هر فرمی ممکن ساخته اند، باید با دقت بیشتری به معماری و طراحی یک شهر و بناهای آن نگاه کرد

در این میان ساختمانهای بلند شاید بیش از هر بنای دیگر در معماری نیازمند این توجه و دقت باشند . این ابنیه در شرایط فعلی ، زیر سوال برده شده اند و انتقاد شدیدی به آن وارد شده ولی همچنان توانسته حضور خود را در شهرها حفظ کند و راهگشای حل بسیاری از مشکلات باشد

به هر حال شهر باید زیبا باشد . باید با طبیعت آشتی کند و آغوشش را برای مردم باز کند . هیاهو و غوغا و جریان زندگی باید به خیابانها باز گردد و باید از کسالت و یکنواختی درآید و تشخص خود را باز یابد

باید فضاهای گمشده دیروز دوباره پیدا شوند جان بگیرند و جان ببخشند اما این بار در قلمرویی متفاوت از دیروز

 لغات کلیدی : معماری و شهرسازی – فرم – فرهنگ – سنت و نوآوری – مصالح و فنون جدید – ساختمانهای بلند مرتبه – طبیعت – فضاهای گمشده

 

بیان مسأله

نیمه دوم قرن نوزدهم ، با آغاز رشد عمودی ساختمانها ( بلند مرتبه سازی ) در غرب همراه بوده است از آن زمان تاکنون ، پدیده (( بلند مرتبه سازی )) به عنوان یکی از اشکال غالب ، در صحنه معماری و شهر سازی جهان ، چهره خود را به ثبت رسانده است . بلند مرتبه سازی در طی حیات خود اگر چه همواره از سوی بعضی اندیشمندان مسائل اجتماعی ، اقتصادی ; و شهر سازی مورد انتقاد واقع شده و به کاربرد آن با شک و تردید نگریسته اند اما همواره بنا به ضرورت ها ، توانسته است حضور دائمی خویش را به اثبات رسانده و بر عرصه فعالیت و گستردگی خود بیافزاید

در طی حدود 5/1 قرنی که استفاده از ساختمانهای بلند در شهرهای جهان متداول گردید و گسترش یافت ، بلند مرتبه سازی همواره به عنوان یک پدیده مهم و مشکل آفرین مورد بحث بوده است . این پدیده از سویی می تواند به بسیاری از مسائل شهری مانند کمبود زمین ، کمبود مسکن و ; پاسخ دهد ، اما از سوی دیگر خود پدید آورنده مشکلات و نارسایی های دیگری می باشد . در کشورهای غربی سعی شده است برای بهره مندی از مزایای بلند مرتبه سازی و برای کنترل مسائل و مشکلات ناشی از آن توسط قوانین و مقررات کاربردی عمل کنند و پدیده را تحت کنترل بیاورند . ضرورت وجود قوانین و ضوابط کنترل کننده در این کشورها بعد از بروز مشکلات و نارسایی های ناشی از گسترش این پدیده خود را نمایاند یعنی زمانی که آثار نامطلوب آن بر چهره محیط صدمه زده بود و جبران خسارات آن به طور کامل میسر نبود . اما به هر حال وجود این ضوابط و مقررات توانسته است تا حد زیادی از گسترش و ادامه آثار نامطلوب بلند مرتبه سازی در زمینه های کالبدی ، زیست محیطی ، اجتماعی ; جلوگیری نموده و باعث بهره مندی مطلوب از مزایای آن گردد

شهرهای ما ( خصوصا کلان شهرها ) در حال حاضر شاهد رشد وگسترش روزافزون ساختمان های بلند بر چهره خود می باشد و این در شرایطی صورت می پذیرد که شناخت دقیقی از موضوع وجود ندارد و قانون و مقررات کنترل کننده ای نیز در دست نیست . عدم وجود ضوابط و معیارهایی برای کاربرد اجرایی بلند مرتبه سازی ، این نگرانی را باعث می گردد که عوارض نامطلوب آن به علت وجود
نارسایی های دیگر ، بسیار فاجعه بارتر از آنچه در شهرهای غربی رخ داده ، خود را بنمایاند

 

هزینه زیاد زمین و تکنولوژی پیشرفته و مصالح متنوع امروز بلند مرتبه سازی را توجیه
می نماید یا خیر ؟

ساختمانهایی که در شهر ساخته می شوند محل کار یا زندگی مردم هستند . مردم برای اینکه از جایی به جای دیگر بروند احتیاج به کوچه و خیابان و وسیله نقلیه دارند . مردم به مدرسه و بیمارستان و پارک و شهربازی و ورزشگاه و نمایشگاه و ; هم نیاز دارند . بنابراین تعداد مردم یک شهر ( یعنی جمعیت شهر ) باید در حدی باشد که ظرفیت معابر و فضاها و اماکن عمومی آن بتواند پاسخگوی نیازهای ساکنانش باشد . کنترل تعداد طبقات ساختمان وسیله ای است برای کنترل اندازه و تراکم جمعیت ، و کنترل تراکم جمعیت هم به این دلیل لازم است که بین نیازهای مردم و ظرفیت معابر و اماکن و بناهای عمومی شهر تعادل برقرار شود

رابطه تراکم جمعیت و ظرفیت معابر و تاسیسات و تجهیزات و خدمات شهری

با امکاناتی که در حال حاضر برای رفت و آمد و حمل و نقل می شناسیم ( خیابان ، اتومبیل ، اتوبوس ، مترو ; ) در شهر بزرگی مثل تهران حدود 30% مساحت شهر به شبکه معابر اختصاص می یابد . معمولا 20 تا 30 درصد سطح یک شهر بزرگ نیز برای احداث خانه ها و سکونتگاه مردم منظور می شود و بقیه سطح شهر نیز سهم انواع خدمات و تاسیسات و تجهیزات عمومی ، فضاهای سبز ، حریم مسیلها و رودها ، مناطق حفاظت شده و ; است

طبق طرح جامع و ساماندهی مصوب تهران ، مجموعا در حدود 160 کیلومتر مربع از مساحت 700 کیلومتر مربعی محدوده بیست و پنج ساله به (( کاربری مسکونی )) اختصاص دارد

حال می خواهیم ببینیم که در این 160 کیلومتر مربع ( یا 160 میلیون متر مربع ) چقدر خانه می توانیم بسازیم به نحوی که بین نیازهای جمعیت و ظرفیتهای شهر تعادل برقرار شود ؟

اگر تراکم ساختمانی را برابر حداقل پیش بینی شده در ضوابط موجود ، 120 درصد ( یعنی دو طبقه ساختمان در 60 درصد سطح زمین ) در نظر بگیریم  سطح کل زیربنای ساختمانهای مسکونی شهر برابر 192 میلیون متر مربع خواهد شد . حال برای اینکه ببینیم که در این مقدار زیربنا چند نفر ساکن خواهند شد . باید آن را بر عدد متوسط سطح زیربنای مسکونی ، که در تهران حدود 20 مترمربع است ، تقسیم کنیم ، حاصل برابر 6/9 میلیون نفر می شود

معنی محاسبه ساده فوق این است که اگر به فرض در تمام قطعه زمینهای مسکونی محدوده 25 ساله تهران ساختمانهای مسکونی 2 طبقه ( یعنی تراکم ساختمانی 120 درصد ) ساخته شود ، جمعیت ساکن در محدوده 25 ساله تهران به 6/9 میلیون نفر می رسد . به همین ترتیب اگر همه ساختمانها ، به فرض سه طبقه ساخته شوند جمعیت محدوده 25 ساله تهران به 4/14 میلیون و اگر چهار طبقه ساخته شوند به 2/19 میلیون نفر می رسد وحال سوال این است که این ظرفیت 700 کیلومتر مربعی ( یعنی محدوده 25 ساله تهران ) چند نفر را می تواند در خود جا دهد ؟

طبق طرح جامع اول تهران ( مصوب سال 49 برای دوره 70-1345 ) 5/5 میلیون نفر ، و طبق طرح ساماندهی تهران ، مصوب 1371 ، 65/7 میلیون نفر

آیا می توان از رقم اخیر هم تجاوز کرد ؟ نه چندان ، زیرا اگر حتی از محدودیت جدی منابع آب و نیز محدودیت ظرفیت شبکه های موجود آب و برق و گاز و ; هم بگذریم . و حل آن را به کمک سرمایه گذاری زیاد و استفاده از تکنولوژی پیشرفته میسر بدانیم . در مورد شبکه معابر محدودیت وجود دارد : وقتی متوسط تراکم ناخالص جمعیت شهر بزرگی مثل تهران از 100 نفر در هکتار فعلی تجاوز کند و به حدود 140 نفر در هکتار برسد ( یعنی جمعیت کل 8/9 میلیون نفر ) ، دیگر حتی نه فقط شبکه اتوبوسرانی پیشرفته ، بلکه سیستمهای حمل و نقل با ظرفیت سنگین ( مثل مترو ) نیز جوابگوی نیازهای حمل ونقل و رفت و آمد مردم شهر نخواهند بود ، و علاوه بر آن شهر به لحاظ سطوح مورد نیاز فضاهای باز و سبز و انواع خدمات و تأسیسات « زمین بر » شهری نیز با کمبودهای جدی تر مواجه می شود ، معنای حرفهای فوق به طور خلاصه این است که حداکثر متوسط تراکم ساختمانی ، اگر حداقل قابل قبولی از کیفیت را ضروری بدانیم ، 120 درصد ، و حداکثر متوسط تعداد طبقات ساختمانهای مسکونی ، دو طبقه ، است ، یعنی چهار طبقه هم خیلی زیاد است !

بلند مرتبه سازی در کلان شهرهای ایران آری یا خیر ؟

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله اقتدار دین در پالایش جامعه از انحرافات اجتماعی تحت فایل ور

ارسال‌کننده : علی در : 94/12/27 3:8 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله اقتدار دین در پالایش جامعه از انحرافات اجتماعی تحت فایل ورد (word) دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اقتدار دین در پالایش جامعه از انحرافات اجتماعی تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اقتدار دین در پالایش جامعه از انحرافات اجتماعی تحت فایل ورد (word)

چکیده:  
انحرافات اجتماعی  
وظیفه اصلی دین  
انسان پاک نهاد  
بازگشت به گناه  
نقش و کارکرد دین  
دین و نیازهای درونی  
نظام احسن  
الگوهای عملی  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله اقتدار دین در پالایش جامعه از انحرافات اجتماعی تحت فایل ورد (word)

- قرآن مجید

- توماس، میشل:« کلام مسیحی»، ترجمه حسین توفیقی، قم، چاپ مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1377

- ساروخانی،باقر:« دایره المعارف علوم اجتماعی»، تهران، کیهان، 1375

- محمد حسین طباطبائی: «المیزان»

- مجلسی، محمدباقر:« بحارالانوار»، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1362

چکیده

ربط و نسبت دو مقوله دین و پیشگیری از انحرافات اجتماعی هم برای کسانی که دغدغه دین و اجتماع دارند به خصوص آنان که در جامعه دینی زندگی می‏کنند، از اهمیت زیادی برخوردار می باشد، اینکه دین در این زمینه چه وظیفه ای دارد و از چه ظرفیت‏های و کارکردهای در قبال این موضوع برخوردار است و اینکه انحرافات اجتماعی چه جایگاهی دارند و چه نسبتی میان آنها و گناه شرعی و انحرافات اخلاقی برقرار است، در این نوشتار به اختصار مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. لازم به ذکر است هر چند چاره جویی برای انحرافات اجتماعی ـ که با گناه فقهی و اخلاقی نسبت عموم و خصوص من وجه دارد ـ لزوماً و در همه موارد نمی‏باید از منظر دینی پی جویی شود و علوم تربیتی و تدبیرهای حکومتی بیشترین مسئولیت را در این زمینه دارد، اما دین به ویژه دین همه جانبه نگر، معنوی و اجتماعی اسلام، اگر به خوبی فهم و تطبیق شود، می‏تواند نقش تعیین کننده ـ به ویژه در مرحله پیشگیری و واکسینه نمودن ـ ایفا نماید

مفاد تعالیم دینی، اعم از نظم، انضباط، محدودیت‏های سازنده و جهت دار و مایه‏های عمیق معنوی ادیان به ویژه در دین اسلام، بخشی از توانمندی‏های دین است که در همه زمینه‏های فردی و اجتماعی و از جمله در مقابله با انحرافات اجتماعی بکار می‏آید

واژگان کلیدی

انسان، دین، گناه، الگو، اراده، نظم، انحرافات اجتماعی، نیاز درونی

در طول تاریخ انحرافات اجتماعی از جمله معضلات جوامع بوده است، بدین سبب فلاسفه، جامعه شناسان، روانشناسان و حقوق دانان با توجه به تخصص‏های مربوطه راهکارهایی برای مقابله و پیشگیری از انحرافات به جوامع ارائه می‏دهند، نکته قابل تأمل آن است که آیا دین در این مقوله هم می‏تواند نقشی ایفا نماید؟ و آیا می‏توان از اهرم دین برای این امر بهره برد؟ به جهت اهمیت این سؤالات در نوشتار ذیل از منظر دینی و فلسفی به آنها پاسخ داده می شود و در شماره آتی با رویکرد جامعه شناختی این موضوع مورد بررسی قرار خواهد گرفت

موضوع انحرافات اجتماعیاز موضوعات مهمی است که همواره هم ذهن کارگزاران سیاست و تعلیم و تربیت را به خود مشغول داشته و هم توجه جدّی جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی را برانگیخته است. گرایش مطالعاتی آسیب شناسی اجتماعیعهده دار کندوکاو در همین موضوع است. اهتمامی که اغلب ادیان شناخته شده به جامعه و رفتارهای اجتماعی دارند، در کنار تأثیر شگرفی که دین در جوامع دیندار دارد، می‏طلبد که به نگرش ادیان به ویژه اسلام که از اجتماعی ترین دین‏های شناخته شده است، به انحرافات اجتماعی و راههای پیشگیری از آن، توجه ویژه ای مبذول شود. البته ذکر نکته ای قابل توجه است که رویکرد دینی به این بحث، تداعی کننده این مطلب نیست که گویا پیشگیری و درمان انواع انحراف‏های اجتماعی فقط وظیفه دین یا در وسع و توان دین است، لذا قبل از بیان رسالت اصلی هر نهاد، باید میزان توانایی‏های نهفته در آن به خوبی شناخته شود تا بی دلیل، سطح مطالبات و انتظارات از آن نهاد بالا نرود تا در صورت برآورده نشدن آن توقعات، ناخواسته زمینه بدبینی فراهم نگردد. این اشتباه ومغالطه بزرگی است که دین مسئول و عهده دار پاسخگوئی به همه پرسش‏ها و موظف به حلّ همه مشکلات آدمیان شناخته شود، همچنان که در مقابل، این نهایت گوهرنشناسی است که قدر ومنزلت دین پاس داشته نشود و کارکردهای مثبت آن در ساحت‏های گوناگون فردی و اجتماعی نادیده گرفته شود، لذا این اهمال و فروگذاری در حقیقت به معنای محروم ساختن جامعه از عنصری اثرگذار می‏باشد که تا اعماق جان در همه ساحت‏های وجودی انسان نقش می‏آفریند. از این رو لازم است، قبل از تبیین رویکرد دینی به انحرافات اجتماعی از مفهوم انحراف اجتماعی و نیز ماهیت اصلی و وظیفه اساسی دین تصویر درستی اراده شود

انحرافات اجتماعی

انحراف یا کجروی رفتاری است که با معیارهای پذیرفته شده یا انتظار اجتماعی گروه یا جامعه ای خاص مغایر باشد. این تعریف، شامل رفتارهای گوناگون، نظیر تقلّب، ارتشا، جنایت، اعتیاد، ظلم و … می‏شود. بنابر نظر «کلینارد» این اصطلاح زمانی کاربرد دارد که رفتار، صورتی ناپسند پیدا نماید و ناپسندی آن به گونه ای باشد که از حدود اغماض جامعه فراتر برود

یکی از مفاهیم نزدیک به انحراف، مفهوم نابهنجاری است. فرد نابهنجارکسی است که فاقد سازگاری با ساخت کلّی یک نظام باشد که یا در کارآیی یک نظام، مضرّ یا با انتظار و توقع مردم، ناهمخوان و یا از آنچه معمول، متداول و طبیعی شمرده می‏شود، متمایز باشد. در روانشناسی اجتماعی، شخصی نابهنجار خوانده می‏شود که با ضوابط اجتماعی – فرهنگی محیط پیرامون خود، سازگاری نیافته باشد و در روانپزشکی کسی نابهنجار تلقی می‏شود که با خود، محیط پیرامون و انتظارات محیطش همساز نباشد

بدین ترتیب، مبنای انحراف دانستن یک رفتار، مخالفت آن با هنجارهای پذیرفته شده، انتظارهای جامعه یا هر گروه اجتماعی دیگر و ناهمخوانی آن با یک نظم خاص اجتماعی یا گروهی است، پس از یک سو با تنوع فرهنگ‏ها، معیارهای کجروی نیز تفاوت می‏یابد (همین نسبیّت معیارها و تنوع فرهنگ‏ها، مایه ناسازگاری و گاه ستیز دولت‏ها و ملت‏ها می‏شود) و از سوی دیگر، از آنجا که هیچ کس دقیقاً رفتاری منطبق با الگوهای اجتماعی ندارد، زیرا رفتار هر فردی تابع خطوط خاص شخصیت خود نیز هست، پس آن رفتاری نابهنجار، انحراف و آسیب تلقی می‏شود که حاوی انحرافات گسترده ای از معیارهای اجتماعی باشد. از منظر جامعه شناسی، مشروعیت و بهنجار بودن یک رفتار از نوع دیدگاه و انتظار یک جامعه یا هر گروه اجتماعی ناشی می‏شود و در صورتی انحراف تلقی می‏شود که هنجارها مکرّر و در حدی گسترده نادیده گرفته شوند. اما اگر از منظر دین، کجروی معادل گناه باشد، تنها خاستگاه ترک اوامر الهی و انجام نواهی الهی است. بنابراین، تلقی و انتظار جامعه در این جهت نقشی ندارد، بلکه یک فعل یاترک در صورتی که مخالف نهی یا امری باشد گناه شمرده می‏شود. کوچک و بزرگ بودن، درگناه بودن یک فعل یا ترک تأثیری ندارد، البته در آمرزیده شدن، قبول توبه و نیل به سعادت، کمیت و نوع گناه اثرگذار است، همانطور که نیت فرد نیز در استحقاق عقوبت مؤثر است، در حالیکه جامعه شناس هرگز با نیت و باطن افراد کاری ندارد

بر این اساس کارهای زیادی می‏باشد که از نگاه جامعه و جامعه شناسان نابهنجار محسوب می‏شود، اما از نگاه دین گناه محسوب نمی‏شود، یا اساساً دین هیچ موضعی نسبت به آنها ندارد، در مقابل، رفتارهای زیادی است که از نگاه دین، در شمار گناهان می‏باشد ولی به دلیل آن که عرف جامعه آنها را می‏پسندد، نابهنجار تلقی نمی‏شود، از قبیل منکرات شرعی که در برخی جوامع، معروف و بهنجار تلقی می‏شود و نیز معروف‏های شرعی که در برخی جوامع یا مقاطع، منکر و نابهنجار انگاشته می‏شوند

وظیفه اصلی دین

به راستی وظیفه اصلی دین چیست و ادیان چه غایت و هدفی را مطمح نظر دارند؟ آنچه در این فرصت محدود به ذهن می‏رسد آن است که مهمترین هدف ادیان – تا جایی که ما می‏شناسیم – بیش از آن که به اجتماع بر گردد به فرد، راجع است یعنی دین در پی آن است که افراد را به سعادت درونی که قطعاً بازتاب‏های بیرونی خواهد داشت، برساند، البته روشن است که جامعه صالح بستر مناسبی برای پرورش افراد صالح است و نیز شایستگی و خود ساختگی افراد زمینه‏ساز اصلاحات اجتماعی می‏باشد. اما این گمان که گویا هدف اصلی ادیان نائل آمدن به مطلوب‏های اجتماعی است و طبعاً میزان کارآمدی و توفیق هر دینی باید با میزان تحقق اهداف اجتماعی سنجیده شود، شاید بتوان ادعا نمود که گمان بسامانی نیست

در میان ادیان زنده جهان، دین اسلام عنایت ویژه ای به ساماندهی اوضاع اجتماعی دارد، اما اینگونه نیست که غایت اصلی آن ایجاد بهشت بیرونی در زمین و تحقق مطلوب‏های اجتماعی باشد. چه اصول اساسی و مهم تمامی مسائل در دین موجود می‏باشد، اما بسیاری از شئون اجتماعی مردم به خود آنها واگذاشته شده است تا خودشان با توجه به همان اصول، در مورد علائق و الزامات زندگیشان تصمیم بگیرند، بسیاری از مسائل باب معاملات و نیز مباحات از این قبیل هستند که شهید صدر از آن به «منطقه الفراغ» تعبیر کرده است. با عنایت به این نگاه، در باب بسیاری از مسائل اجتماعی و از جمله انحرافات اجتماعی باید از دانش‏های بشری و تجربیات عینی، مدد جست. در زمینه انحرافات اجتماعی و راههای مقابله با آنها هم سخنان و رهنمودهای بسیاری دارد و هم عملاً در این قلمرو می‏تواند، کارکردهای مثبت فراوانی داشته باشد

انسان پاک نهاد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله امام خمینى(ره) گفتمان تجدد اسلامى تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 94/12/27 3:8 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله امام خمینى(ره) گفتمان تجدد اسلامى تحت فایل ورد (word) دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله امام خمینى(ره) گفتمان تجدد اسلامى تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله امام خمینى(ره) گفتمان تجدد اسلامى تحت فایل ورد (word)

امام خمینى(ره) گفتمان تجدد اسلامى  
مختصات تجدد اسلامى  
1- آزادى اسلامى  
2 – تقدم مردم و جامعه بر دولت  
3- توان گسست از حافظه جمعى سنت  
4- نفى گذشته گرایى و مرجعیت مطلق متقدمان  
5- ظهور مفهوم جدیدى از دولت اسلامى  
منابع  

امام خمینى(ره) گفتمان تجدد اسلامى

گسست از سنت اقتدار و طرحى براى تاسیس نظم جدید بر بنیاد آموزه‏هاى دین، ویژگى عمده تجدد اسلامى در حوزه فکر سیاسى است، و هر پژوهنده تاریخ اندیشه در تمدن اسلامى، چنین تجدید بنایى را در سیماى نظام «جمهورى اسلامى‏» چونان نتیجه پیکار الهى – سیاسى امام خمینى (ره) ملاحظه مى‏کند

روشن است که سرچشمه‏هاى سنت‏ستیزى و نوگرایى اسلامى و مکنون در بنیاد نظام جدید بگونه‏اى است که هرگز نمى‏توان بر پایه سنت‏هاى فلسفى بزرگى چون فارابى، ابن سینا و صدرالمتالهین از یک سوى، و بخش عظیمى از میراث فقه شیعه از سوى دیگر، توجیهى نظرى بر وجوب و وجود آن در هفت اقلیم تفکر اسلامى تدارک نمود. لاجرم باید سراغ اندیشه‏اى در آثار امام(ره) رفت که با تهافت همان سنت‏به طرحى از نظم و تمدن جدید توفیق یافته و طلوع گونه‏اى خاص از تجدد اسلامى – سیاسى را نوید داده است

اما، هرچند که مشاهده یا لمس این «تفاوت‏» میان اندیشه امام(ره) و سنت‏سیاسى مسلمین کار چندان دشوارى نیست، لیکن توضیح علمى این دگردیسى آغاز شده در «گفتمان سیاسى شیعه‏» نیز آسان نمى‏نماید. بنابراین، آن چه در این مختصر مى‏آید، نه توصیف همه وجوه این تحول، بلکه صرفا بخشى از خصایص منطقى گفتمان جدید است

به هر حال، اگر این فرض درست‏باشد که; اندیشه امام(ره)، یا به طور کلى تجدد اسلامى، در واقع، به معناى آغاز نوعى تجدید – اگر نه خروج کامل – از سنت‏سیاسى گذشته است، شاید بتوان با تکیه بر «تحلیل گفتمانى‏»، تمایزات اساسى آن را با ارکان تفکر قدیم اسلامى برجسته نموده، و مقدمات نظرى براى تحلیل فهم جدید امام (ره) از نصوص دینى فراهم نمود

مختصات تجدد اسلامى

وقتى سخن از نوگرایى و تجدد در جامعه اسلامى است، در واقع، دو مفروض اساسى را به همراه دارد; نخست آنکه روند یا پروژه تجدد الزاما یک خطى و منحصر به الگوى تجدد سکولار و غربى نیست. و با توجه به خصائص قیاس ناپذیرى و تکثر و ترجمه ناپذیرى (untranslatability) قهرى فرهنگ‏ها و تمدن‏ها، تعمیم خصایص پدیده‏هاى نوگرایانه در فرهنگى چون فرهنگ غرب بر دیگر تمدن‏ها، موانع نظرى و عملى فراوانى دارد; ثانیا فرهنگ اسلامى نشان داده است که ضمن حفظ ارزشهاى اساسى دین، توان نظرى گسترده‏اى براى تولید یا حداقل انطباق با بسیارى از عناصر و الزامات زندگى و سیاست مدرن را دارد. تحولات سده اخیر در فرهنگ سیاسى اسلامى از یک سو، و بخصوص تلاشهاى نوگرایانه حضرت امام به عنوان یکى از مهمترین نمایندگان اجتهاد اسلامى از سوى دیگر، عدم تعارض دین و تجدد، و فراتر از آن مختصات منحصر به فرد تجدد در جامعه اسلامى را نشان مى‏دهد. درست‏به همین دلیل است که به نظر مى‏رسد که سخن از «تجدد اسلامى‏» خالى از مبانى و خاستگاه‏هاى نظرى نمى‏باشد. در سطور ذیل، برخى مختصات تجدد اسلامى را با تکیه بر آثار حضرت امام(ره) و به اجمال مورد اشاره قرار مى‏دهیم

1- آزادى اسلامى

نخستین ویژگى تجربه تجدد، طرح «آزادى‏» و مشخصه اقتدار گریز آن است. آزادى چیزى است که در ذات خود، بعضا ملازم با نقد گذشته است. مى‏توان گفت که وجه غالب مفهوم آزادى، جهت‏گیرى آن به سمت آینده است و چنان ساخته شده است که نفوذ عظیمى در دگرگونى سنت‏ها و سازماندهى مجدد آنها بر اساس الزامات حال و آینده دارد. بدین ترتیب، هرچند آزادى مغایر با مطلق سنت نیست، اما بازسازیهاى گسترده‏اى نیز در همان سنت‏ها ایجاد مى‏کند. لیکن آنچه در تجدد اسلامى ملحوظ است، بنیاد آزادى و بازاندیشى در سنت‏هاى گذشته، بر اساس اسلام و نصوص اسلامى است. امام خمینى(ره) یکى از مهمترین اهداف مبارزه خود را مبارزه براى آزادى معرفى مى‏کند و مى‏گوید; «زندگانى که در آن آزادى نباشد، زندگانى نیست. زندگانى که در آن استقلال نباشد; اینکه زندگانى نیست‏». (1)

در عین حال اضافه مى‏کند که;

«اگر تمام آزادى‏ها را به ما بدهند و تمام استقلالها را بدهند و بخواهند قرآن را از ما بگیرند، ما نمى‏خواهیم ما بیزار هستیم از آزادى منهاى قرآن، ما بیزار هستیم از استقلال منهاى اسلام‏». (2)

نکات و اظهارات فوق، ماهیت و جهت آزادى در تجدد اسلامى را نشان مى‏دهد. حضرت امام(ره) به عنوان یک مجتهد شیعى در حالى که در جست و جوى آزادى است اما هرگز بین دین و آزادى تمایزى نمى‏افکند بلکه معتقد است که آزادى با تمام ویژگى‏هاى خاص خود، در درون اسلام نهفته است و باید ظرافت‏ها و ظرفیت‏هاى آن را کشف و اجرا کرد. امام به عنوان یک جمع‏بندى از مفهوم آزادى اسلامى مى‏فرماید

«اسلام هم آزادى دارد اما آزادى [به معناى] بى‏بند و بارى نه، آزادى غربى ما نمى‏خواهیم، بى‏بندو بارى است این; آزادى‏اى که ما مى‏خواهیم، آزادى در پناه قرآن ما مى‏خواهیم، استقلال مى‏خواهیم، آن استقلالى که; اسلام بیمه‏اش کند.» (3)

امام خمینى(ره) در ادامه تحلیل خود درباره نسبت اسلام با آزادى اشارات بسیار ظریفى دارد. وى در مصاحبه‏اى با اوریانا فالاچى، در پاسخ به این سؤال که چرا در طراحى نظام سیاسى بعد از انقلاب اسلامى روى کلمه «دموکراتیک‏» خط کشیده و نوشته‏اند «جمهورى اسلامى‏» نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر، توضیح مى‏دهد که افزودن قید دموکراتیک به اسلام ممکن است این توهم را ایجاد کند که محتواى اسلام خالى از دموکراسى است در حالى که در اسلام همه چیزها (از جمله آزادى و دموکراسى) به نحو بالاتر و مهمترش هست. (4)

بنیانگذار جمهورى اسلامى با تکیه بر تحلیل فوق از آزادى و تجدد اسلامى، در پیامى به مناسبت‏سومین دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى، تاکید مى‏کنند که;

«بارها گفته‏ام مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و گروه و دسته‏اى حق تحمیل فرد و یا افرادى را به مردم ندارند. جامعه اسلامى ایران که با درایت و رشد سیاسى خود جمهورى اسلامى و ارزش‏هاى والاى آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفته‏اند و به این بیعت و این پیمان بزرگ وفادار مانده‏اند، مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیداى اصلح را دارند. البته مشورت در کارها از دستورات اسلامى است; ولى هیچ کس نباید توقع داشته باشد که دیگران اظهار نظر و اظهار وجود نکنند.» (5)

عبارت فوق هرچند طولانى است، اما تمایز و فاصله قطعى «گفتمان تجدد اسلامى‏»، و امام خمینى به عنوان بزرگترین نماینده آن را، با دو الگوى تجدد اروپایى و نیز سنت قدیم اسلامى، بوضوح نشان مى‏دهد. ضمن پرهیز از مشکلات مکنون در آزادى و تجدد غربى، به طور ضمنى و بنیادى اقتدار گرایى مکنون در سنت اسلامى را نیز به چالش مى‏خواند. در اندیشه امام، همه مردم هم برابرند و هم قدرت تشخیص و انتخاب و اظهار نظر و اظهار وجود دارند، مجلس خانه مردم و امید مستضعفین است که بر همه ارکان دولت و سیاست نظارت دارد

اما فارابى به عنوان بزرگترین نماینده فلسفه سنتى اسلام که تاثیر قاطعى بر مجموعه فرهنگ سیاسى مسلمانان دارد، انسان‏ها را کاملا نابرابر و بیشتر آنان را مردمانى نیازمند ریاست و قیمومت مى‏داند. به نظر فارابى، فطرت همه انسان‏ها، براى قبول معقولات و تشخیص مصالح خود آمادگى ندارد. اشخاص انسان، بالطبع، باقواى متفاضل و استعدادهاى متفاوت خلق شده‏اند. بنابراین، در حالى که دیگر انسان‏ها در زندگى درست نیازمند رئیس اول و حاکم على الاطلاق هستند، «رئیس اول، هیچ حاجتى در هیچ چیزى به انسان‏هاى دیگرى ندارد که او را ارشاد نمایند.» (6)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

<   <<   86   87   88   89   90   >>   >