ارسالکننده : علی در : 94/12/27 3:9 صبح
مقاله نقش عدالت در اسلام تحت فایل ورد (word) دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله نقش عدالت در اسلام تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نقش عدالت در اسلام تحت فایل ورد (word)
نقش عدالت در اسلام
*تعریف عدالت
ج) مفهوم عدالت
د) عدالت اجتماعی
* سازوکارهاى اقتصادى
* سازوکارهاى فرهنگى
* ساز و کارهای عدالت آموزشی
* برخی از آیات قرآنی در مورد عدالت
* عدالت در نهج البلاغه
* عدالت مهدوی
سخن آخر
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله نقش عدالت در اسلام تحت فایل ورد (word)
1- قرآن مجید
2- نهج البلاغه
3- علی محمد دخیل ، عدالت ، انتشارات تهذیب ، تهران
4- اصغر ثنائی ، عدل از منظر نهج البلاغه ، انتشارات کلیدر ، قم ، چاپ اول
5- محمدی ری شهری، محمد، سیاست نامه امام علی(ع)، مترجم مهدی مهریزی، چاپ اول، زمستان
6- مرتضی مطهری، سیری در نهج البلاغه، چاپ چهارم، تهران، انتشارات صدرا
7- گرب، ادوارد.ج، نابرابری اجتماعی ; محمد سیاهپوش و احمد غروی زاد; تهران، معاصر،
8- مطهری، مرتضی، عدل الهی ; چ دهم; قم، دفتر انتشارات اسلامی،
9- میرسندسی، سیدمحمد; عوامل موثر بر درک مردم از عدالت و رابطه آن با برابری (نابرابری) ; مطالعه موردی شهر مشهد، پایان نامه کارشناسی ارشد جامعهشناسی ; دانشگاه تربیت مدرس،
10- سید علوی ، ابراهیم ، عدل الهی و و عدالت بشری در نهج البلاغه ، انتشارات بنیاد نهج البلاغه ،
11- کاظمینی بروجردی ، سید محمد علی ، عدل گستر جهان حضرت مهدی (عج) ، انتشارات حروفیه تهران ، چاپ پنجم
12- رسول زاده خویی ، اسماعیل ؛ حکومت عدالت خواهی علی ابن ابیطالب (ع) ؛ انتشارات یاسین تهران ؛ چاپ اول سال
13- حکیمی ، محمد ؛ زمینه ها وموانع تحقق عدالت ؛ انتشارات دانش معاصر تهران ؛ چاپ اول
14- مرامی ، علیرضا ؛ بررسی مقایسه ای مفهوم عدالت (شهید مطهری ، دکتر شریعتی ، سید قطب ) ؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهران ؛
15- علوی، سیدمحمدرضا ؛تحقق عدالت اجتماعی (چالشها – چالهها – چارهها) ؛ انتشارات آینه آثار
16- آشوری، محمد – یزدی، عبدالمجید – هاشمی، سیدمحمد – بشریه، حسین ؛ حقوق بشر و مفاهیم مساوات، انصاف و عدالت ؛ انتشارات گرایش
17- عریضی (1383). بررسی نگرش عدالت اجتماعی در معلمان استان اصفهان – فصلنامه رفاه اجتماعی، شماره 13، تابستان 1383 و عریضی (1383، 3- عریضی و کاووسیان (1383). رابطه عملکرد خانواده با نگرش به عدالت اجتماعی در بین نمونه دانشجویان همدان و تویسرکان
18- شعاری نژاد ، علی اکبر ؛ نقش آموزش و پرورش در فرهنگ عمومی ؛ انتشارات فرهنگ و دانش ؛ چاپ اول 1382 تهران
نقش عدالت در اسلام
دیده بر هم گذارم تو را می دیدم که از درد و رنج به خود می پیچی؛ تا سحر خواب به چشمم راه نیافت، معلوم است که عاشق بی خواب جز محبوب به چیزی نمی اندیشد، تمام مدت در رختخواب به فکر تو دردانه عزیز و بی همتا بودم اگر می توانستم در کنار تو محبوب باشم، بدبختی و حوادث شوم را فراموش می کردم و نوش داروی عشق به کامت می ریختم. در بلایا باید عاشق و معشوق شریک درد هم باشند، می دانم از دست مرض چه میکشی. به خدا یک دنیا متأسفم حاضرم هرچه که از دستم برمی آید کوتاهی نکنم امّا افسوس، که در برابر طبیعت غدار دستم کوتاه است، به خدا تو مایه حیات و روشنی بخش عمر منی، در این دنیا جز تو بود و نبود همه یکسان است. از تصوّر حال تو همه شب تا صبح در شکنجه و عذابم، گوئی بهشت مهر و محبّت را دوزخی سوزنده و دردآلود کرده اند و من دوزخی گناهکار آنم! اکنون چون تو زیبائی ها و دلربائی های طبیعت را نمی بینم و آهنگ های دلکش افلاک را نمی شنوم از درد تو وامانده و شور بختم و از خدا می خواهم هر چه زودتر شفای عاجل نصیبت گردد و مرا از این همه درد برهاند.آری آری با توام ای عدالت . سالهاست که زیر چکمه های استبداد لگد کوب شده ای دیر زمانیست که ترنم آوای مظلوم پسندت در گوش جهانیان غریب است اما
الیس الصبح بقریب؟
مسئله عدالت با وجود اینکه یک مسئله اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است، ولی از نظر مکتب شیعه آنقدر مهم است که در کنار پنج اصل اعتقادی یعنی توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت قرار گرفته است. به همین دلیل عدالت باید یک مسئله فراگیری باشد و نمیتوان عدالت را فقط اختصاص به یک بعد از زندگی اجتماعی مردم تلقی کرد. اینکه در کنار اصول اعتقادی مسلمانها قرار گرفته، مانند همه اصول اعتقادی باید فراگیر باشد.عدالت آنقدر مهم و فراگیر است که در اعتقاد شیعه، عدالت از خداوند شروع میشود، در نظر شیعه رأس حکومت باید عادل باشد، امام باید عادل باشد، مرجعتقلید و قاضی باید عادل باشند. هیچ کسی نیست که در حکومت قرار بگیرد و از عدالت برخوردار نباشد، اگر عادل نباشد مشروعیتش را از دست میدهد. پس در حقیقت ارکان جامعه به عدالت بستگی دارد. حضرت امیرالمومنین در سال چهارم حکومت خویش، خطاب به جمع فرمودند؛ آیا فقیری در حکومت من میبینید؟ همه اعلام میکنند که ما فقیری سراغ نداریم. حضرت امام میفرماید؛ شاید یکی از دلایل توجه به قرضالحسنه این است که اسلام با گداپروری مخالف است. اگر قرضی میگیرید باید آن را برگردانید. یعنی باید کار کرد، تولید کرد تا بتوان قرض را پرداخت. پس عدالت اقتصادی تنها یک جنبه توزیعی ندارد، بلکه در تولید هم است یعنی دادن فرصتهای برابر به همه. امروز کسانی در شهرهای کوچک و روستاها هستند و علیرغم استعداد فوق العادهای که دارند و میتوانند تولید کنند؛ فرصتی برای ظهور و بروز در تولید و سرمایهگذاری پیدا نمیکنند و لذا یک محرومیت تاریخی را در روستاها شاهد هستیم
عدالت اجتماعى را مى توان به عنوان بزرگترین هدف از تشکیل حکومت اسلامى تلقى کرد. بعثت پیامبران و تشریع ادیان به منظور تحقق قسط و عدل، با مفهوم وسیع کلمه در نظام حیات انسان بوده است، تا آنجا که از رسول خدا(ص) نقل شده که «کشور با کفر مى ماند اما با ظلم ماندنى نیست.»
*تعریف عدالت
در تعریف عدالت گفتهاند بخش کردن چیزی است، به طور یکسان و یا برابر داشتن همه را در یک چیز و با موازنه و برابری میان همه، خواه در امری مادی و خواه معنوی و از نمونه دوم است آنچه از رسول (ص) روایت شده است «بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّمَواتُ وَ الْأرْضُ» یعنی همه اجزای جهان با موازنه نهاده شده است چنانکه اگر جزیی از آن نابجا و نامتناسب بود نظم جهانی به هم میخورد
از دیدگاه شهید مطهری کلمه «عدل» در مجموع چهار معنا و یا چهار مورد استعمال دارد
الف) موزون بودن; که نقطه مقابل ظلم نیست بلکه بى تناسبى است
ب) تساوى و نفى هر گونه تبعیض
ج) رعایت حقوق افراد و عطا کردن به هر ذى حق، حق خودش را
د) رعایت استحقاق ها در افاضه وجود و امتناع نکردن از افاضه و رحمت به آن چه امکان یا کمال وجود دارد.بنابراین، «عدل» معنا و مفهوم وسیعى دارد
به عقیده استاد مطهری عدالت در مفهوم وسیعش عبارت است از دادن حق صاحبان استحقاق بدون هیچ تبعیضى میان آنها.اگر حق هیچ صاحب حقى ادا نشود بر خلاف عدالت است، همچنانکه اگر تبعیض شده و حق بعضى داده شود و حق بعضى دیگر داده نشود باز برخلاف عدالت است
عدالت از یک نظر ملازم است با مساوات.مساوات یعنى به همه به چشم مساوى نگریستن و تبعیض قائل نشدن.لازمه این گونه مساوات، عدالت است، یعنى این است که به هر کسى هر اندازه استحقاق دارد به او داده شود، اگر زیاد استحقاق دارد زیاد داده شود و اگر کم استحقاق دارد کم داده شود و در این جهت تبعیضى صورت نگیرد.اما اگر مساوات را مساوات در «اعطاء» فرض کنیم که بدون رعایت استحقاقها و درجه استحقاقها به همه افراد برابر یکدیگر داده شود، این گونه مساوات برخلاف عدالت است و ملازم با ظلم است، همچنانکه مساوات در منع نیز ظلم است، یعنى اینکه همه مانند هم و بدون هیچ تبعیضى نسبت به آنچه استحقاق دارند محروم و ممنوع بمانند. بنا بر این عدل الهى به این معنى است که موجودات جهان هر کدام در درجهاى از هستى و در درجهاى از قابلیت فیض گیرى از خداوندند.از طرف خداوند نسبت به هیچ موجودى تا آن اندازه که امکان و قابلیت دارد از فیض دریغ نمىشود.هر موجودى هر چیزى را که ندارد به این دلیل است که در مجموع شرایطى که قرار دارد امکان و قابلیت داشتن آن چیز را ندارد
ج) مفهوم عدالت
مفهوم عدالت را بعضی فیلسوفان سیاسی از جمله چهار ارزش عمده جوامع بشری میدانند که کمتر بر سر آنها عدم توافق وجود دارد; یعنی از جمله مفاهیم ارزشمندی است که درباره ارزش آنها برای جوامع انسانی توافق عام وجود دارد. همین خصلت پذیرش عمومی مفهوم عدالت، سبب شده است که این مفهوم از ویژگی معرفت شناختی خاصی برخوردار باشد و از دیرباز مورد توجه اندیشمندان در حوزههای فکری مختلف قرار گیرد و هنوز هم دارای جاذبههای فراوان باشد. براین اساس، ردپای آن را حداقل در نه حوزه معرفتی میتوان پیگرفت. حقوق، اقتصاد، روانشناسی، مردمشناسی، علوم سیاسی، فلسفه، جامعهشناسی و روانشناسی اجتماعی از جمله حوزههایی است که به مطالعه در زمینه عدالت میپردازد; ضمن اینکه جایگاه عدالت در حوزه معرفت دینی نیز سابقهای دیرینه دارد; به گونهای که یک برداشت خاص از عدالت یعنی مساواتطلبی را عدهای برخاسته از اندیشههای دینی میدانند. افزون براین، واژه عدالت از کلمات مورد علاقه سیاستمداران نیز محسوب میگردد و در مواقعی که نیاز آنها به مردم، اعم از رای یا حمایتهای دیگر، زیاد میشود به کارگیری مفهوم عدالت بسیار فراوان مشاهده میشود
عدالت از جمله کلمههایی است که در اصطلاح واژهشناسی به آنها اسم معنی (Abstract noun) میگویند. اسم معنی به نامهایی گفته میشود که مفهومی تصوری از آنها در ذهن وجود دارد در مقابل اسم ذات (Concrete noun) که به مفاهیمی اطلاق میشود که مبتنی بر آن میتوان یک شی مادی را از طریق حواس درک کرد. در تقسیمبندی دیگری که معمولا” صورت میپذیرد (عینی ـ ذهنی) (Objective- Subjective)، عدالت را باید در ردیف مفاهیم ذهنی قرار داد; چرا که به طور عینی و مشهود قابل رویت نیست، بلکه در اثر انتزاع بخشی از پدیده اجتماعی میتوان به آن صفت عادلانه بودن یا ناعادلانه بودن را اطلاق کرد; به عبارت دیگر اطلاق عدالت، نوعی ارزشگذاری بر یک وضعیت، و از این رو مفهومی اخلاقی است. درباره معنا و تقسیمبندی مفهومی عدالت، بیشترین تلاشها در حوزه فلسفه سیاسی صورت پذیرفته است; چرا که از قدیم یکی از ارزشهای بنیانی علوم سیاسی بوده است; بهگونهای که تمایل اصلی «جمهوری» افلاطون و «سیاست» ارسطو به همین مفهوم معطوف بوده است. در یک تقسیمبندی این مفهوم را به دو جنبه تقسیم میکنند: عدالت رویهای (Procedural justice) یااجرایی و عدالت ذاتی (Substantive justice) یا عدالت اجتماعی. از نظر رابرتسون عدالت رویهای یا اجرایی عبارتست از فرایند حق، محاکمه منصفانه و برابر نزد قانون است که به طور قابل ملاحظهای سادهتر و قابل فهمتر از عدالت ذاتی یا اجتماعی است
د) عدالت اجتماعی
بحث عدالت اجتماعى، سابقهاى طولانى دارد و چون در حکومت اسلامى، از اهمّیّت فراوانى برخوردار است، بهطورى که اهمّ وظایف حاکم به شمار مىآید، بحث از عدالت اجتماعى را بر سایر وظایف حاکم، مقدَّم داشتیم و چون این بحث، داراى اَبعاد متنوعى است، با تفصیل بیشترى بدان مىپردازیم. هر چند در مکاتب مختلف، از عدالت سخن گفته مىشود، امّا از عدالت، برداشتهاى متفاوتى وجود دارد. طرفداران «اصالت فرد»، در غرب، آنرا صرفاً به معناى «برابرى سود و زیان ناشى از معاملات» دانستهاند و متقابلاً، طرفداران «اصالت اجتماع»، آنرا به عدالت توزیعى، که در حوزه ارتباط فرد با حکومت مطرح مىشود، منحصر ساختهاند و از عدالت تعویضى که در حوزه ارتباط افراد با هم مطرح مىشود صرفنظر کردهاند و نقش افراد و حقوق آنان را فارغ از اجتماع، به کلّى، نادیده گرفتهاند
عدالت اجتماعى گویاى توزیع عادلانه امکانات و ثروت میان افرادى است که طبق تعریف داراى حقوق برابرند. مسأله اینجاست که چه معیارى براى عدالت در توزیع وجود دارد؟ واضح است که تقسیم علىالسویه میان همه افراد، راه حل نیست؛ زیرا شایستگى، توانایى، تلاش، نیاز و ذائقه هر فردى با فرد دیگر متفاوت است. پس توزیع عادلانه مستلزم شناسایى ویژگىهاى فرد فرد آحاد جامعه است. اما در جوامع گسترده امروزى چنین کارى ناممکن است. از این گذشته رسیدن به معیارى واحد در توزیع، با توجه به تفاوت سلایق و ارزشها و خلقیات ممکن نیست. بنابراین مفهوم عدالت اجتماعى، بر خلاف تصور رایج، مفهومى بهغایت ذهنى و سیال است؛ به طورى که مضمونى عینى، مشخص و قابل قبول براى همگان نمىتوان براى آن تصور کرد
* سازوکارهاى اقتصادى
در وهله اول آنچه از عدالت اقتصادى به ذهن مىآید، توزیع عادلانه ثروت در جامعه است. سادهترین راه کسب ثروت، کار و فعالیت تولیدى است؛ به این معنا که کار، شخص را مالک حاصل آن کار مىکند. اما این رابطه ساده و منطقى میان فعالیت فرد و تعلق گرفتن ثروت به او، تصویر متفاوتى در واقعیت مىیابد و جامعه در عرصه اقتصاد از ظلم و ستمها، استثمار، تبعیضها و نابرابرى لبریز مىگردد. علت این امر مىتواند در بخش کار و تولید باشد؛ یعنى همه افراد از شغلى که با آن امرار معاش مىکنند برخوردار نباشند، یا ممکن است اِشکال به سازمان توزیع برگردد؛ یعنى مزد متناسب با فعالیت افراد به آنان تعلق نگیرد و یا در توزیع درآمدهاى عمومى به شهروندان، انصاف و برابرى لحاظ نشود و یا ممکن است مصرف به طور صحیح انجام نشود و استفاده نادرست گروهى سبب شود قشرى دیگر از جامعه از نعمتهاى موجود بىبهره بمانند. علاوه بر ناهماهنگى و اِشکال در تولید، توزیع و مصرف، مسایلى همچون ناتوانىهاى جسمى یا حوادث طبیعى نیز مىتواند فرد را از کار و فعالیت و در نتیجه، از بهرهمندى از ثروت محروم سازد، همچنین برخى افراد یا گروهها راههایى را براى کسب ثروت به کار مىگیرند که در عمل موجب محرومیت افراد بسیارى از حقشان مىشود. احتکار و گرانفروشى، ربا، استثمار افراد از طریق پرداخت دستمزد پایینتر از حد معمول، سرقت از بیت المال، ارتشا، عدم پرداخت وجوهى که باید به دولت پرداخته شود، اسراف و تبذیر و ; سبب ایجاد بىعدالتى و نابرابرى و پیدایش فاصله طبقاتى میان افراد مىگردد
به طور کلى، سوء تدبیرهاى دولت و رفتارهاى خلاف قانون و ناعادلانه برخى افراد جامعه، از اسباب اصلى تأمین نشدن عدالت اقتصادى در جامعه به شمار مىروند، بنابراین ایجاد عدالت در گروِ اصلاح این دو و مشارکت آنها با یکدیگر است. افراد جامعه باید مشارکت اقتصادى مفید و فعال داشته باشند و دولت را در حل معضلات اقتصادى یارى رسانند و در مقابل، دولت نیز با تمام امکانات خود باید مشکلات مطرح شده در سه عرصه تولید، توزیع و مصرف را حل کند و با افراد و گروههاى مخل عدالت اقتصادى، به شدت برخورد نماید از طرفى هم موظف به تأمین زندگى مناسب و متعادل براى ناتوانان و نیازمندان است، لذا فعالیتهاى دولت دو جنبه سلبى و ایجابى مىیابد
* سازوکارهاى فرهنگى
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 94/12/27 3:9 صبح
مقاله عترت پیامبر اکرم تحت فایل ورد (word) دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله عترت پیامبر اکرم تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله عترت پیامبر اکرم تحت فایل ورد (word)
.تولد و کودکی
نوجوانی و جوانی
یادی از پیمان جوانمردان یا ( حلف الفضول )
ازدواج محمد
آغاز بعثت
نحستین مسلمانان
دعوت از خویشان و نزدیکان
دعوت عمومی
نخستین مسلمین
آزار مخالفان
روش بت پرستان با محمد (ص )
استقامت محمد ( ص)
مهاجرت به حبشه
محاصره اقتصادی
انتشار اسلام در یثرب ( مدینه )
معراج
سفر به طائف
هجرت به مدینه
ورود به مدینه
اهمیت هجرت
نخستین گام
جنگ ها یا غزوه های پیغمبر ( ص)
غزوه بدر
تغییر قبله
جنگ احد
غزوه خندق یا ( احزاب )
سال ششم هجرت – صلح حدیبیه
نامه های رسول مکرم به پادشاهان
جنگ خیبر
فتح مکه
فوت فرزند دلبند پیامبر ( ص )
حجه الوداع ” آخرین سفر پیامبر ( ص ) به مکه “
در صحنه غدیر خم
قرآن و عترت
قرآن
عترت یا اهل بیت
زنان پیامبر ( ص )
رفتار و خلق و خوی پیامبر ( ص )
فهرست منابع
تولد و کودکی
بیش از هزار و چهار صد سال پیش در روز 17 ربیع الاول ( برابر 25آوریل 570 میلادی ) کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود
پدرش عبد الله در بازگشت از شام در شهر یثرب ( مدینه ) چشم از جهان فروبست و به دیدار کودکش ( محمد ) نایل نشد. زن عبد الله ، مادر ” محمد ” آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود. برابر رسم خانواده های بزرگ مکه ” آمنه ” پسر عزیزش ، محمد را به دایه ای به نام حلیمه سپرد تا در بیابان گسترده و پاک و دور از آلودگیهای شهر پرورش یابد . ” حلیمه ” زن پاک سرشت مهربان به این کودک نازنین که قدمش در آن قبیله مایه خیر و برکت و افزونی شده بود ، دلبستگی زیادی پیدا کرده بود و لحظه ای از پرستاری او غفلت نمی کرد. کسی نمی دانست این کودک یتیم که دایه های دیگر از گرفتنش پرهیز داشتند ، روزی و روزگاری پیامبر رحمت خواهد شد و نام بلندش تا پایان روزگار با عظمت و بزرگی بر زبان میلیونها نفر مسلمان جهان و بر مأذنه ها با صدای بلند برده خواهد شد ، و مایه افتخار جهان و جهانیان خواهد بود
” حلیمه ” بر اثر علاقه و اصرار مادرش ، آمنه ، محمد را که به سن پنج سالگی رسیده بود به مکه باز گردانید . دو سال بعد که ” آمنه ” برای دیدار پدر و مادر و آرامگاه شوهرش عبد الله به مدینه رفت ، فرزند دلبندش را نیز همراه برد . پس از یک ماه ، آمنه با کودکش به مکه برگشت ، اما دربین راه ، در محلی بنام ” ابواء ” جان به جان آفرین تسلیم کرد ، و محمد در سن شش سالگی از پدر و مادر هر دو یتیم شد و رنج یتیمی در روح و جان لطیفش دو چندان اثر کرد
سپس زنی به نام ام ایمن این کودک یتیم ، این نوگل پژمرده باغ زندگی را همراه خود به مکه برد . این خواست خدا بود که این کودک در آغاز زندگی از پدر و مادر جدا شود ، تا رنجهای تلخ و جانکاه زندگی را در سرآغاز زندگانی بچشد و در بوته آزمایش قرار گیرد ، تا در آینده ، رنجهای انسانیت را به واقع لمس کند و حال محرومان را نیک دریابد
از آن زمان در دامان پدر بزرگش ” عبد المطلب ” پرورش یافت . ” عبد المطلب ” نسبت به نوه والاتبار و بزرگ منش خود که آثار بزرگی در پیشانی تابناکش ظاهر بود ، مهربانی عمیقی نشان می داد . دو سال بعد بر اثر درگذشت عبد المطلب ، ” محمد ” از سرپرستی پدر بزرگ نیز محروم شد . نگرانی ” عبد المطلب ” در واپسین دم زندگی بخاطر فرزند زاده عزیزش محمد بود . به ناچار ” محمد ” در سن هشت سالگی به خانه عموی خویش ( ابو طالب) رفت و تحت سرپرستی عمش قرار گرفت . ” ابوطالب ” پدر ” علی ” بود
ابو طالب تا آخرین لحظه های عمرش ، یعنی تا چهل و چند سال با نهایت لطف و مهربانی ، از برادرزاده عزیزش پرستاری و حمایت کرد . حتی در سخت ترین و ناگوارترین پیشامدها که همه اشراف قریش و گردنکشان سیه دل ، برای نابودی ” محمد ” دست در دست یکدیگر نهاده بودند ، جان خود را برای حمایت برادر زاده اش سپر بلا کرد و از هیچ چیز نهراسید و ملامت ملامتگران را ناشنیده گرفت
نوجوانی و جوانی
آرامش و وقار و سیمای متفکر ” محمد ” از زمان نوجوانی در بین همسن و سالهایش کاملا مشخص بود . به قدری ابو طالب او را دوست داشت که همیشه می خواست با او باشد و دست نوازش بر سر و رویش کشد و نگذارد درد یتیمی او را آزار دهد
در سن 12سالگی بود که عمویش ابو طالب او را همراهش به سفر تجارتی - که آن زمان در حجاز معمول بود – به شام برد . درهمین سفر در محلی به نام ” بصری ” که از نواحی شام ( سوریه فعلی ) بود ، ابو طالب به ” راهبی ” مسیحی که نام وی ” بحیرا ” بود برخورد کرد . بحیرا هنگام ملاقات محمد – کودک ده یا دوازده ساله – از روی نشانه هایی که در کتابهای مقدس خوانده بود ، با اطمینان دریافت که این کودک همان پیغمبر آخر الزمان است
باز هم برای اطمینان بیشتر او را به لات و عزی - که نام دو بت از بتهای اهل مکه بود – سوگند داد که در آنچه از وی می پرسد جز راست و درست بر زبانش نیاید . محمد با اضطراب و ناراحتی گفت ، من این دو بت را که نام بردی دشمن دارم . مرا به خدا سوگند بده !
بحیرا یقین کرد که این کودک همان پیامبر بزرگوار خداست که بجز خدا به کسی و چیزی عقیده ندارد . بحیرا به ابو طالب سفارش زیاد کرد تا او را از شر دشمنان بویژه یهودیان نگاهبانی کند ، زیرا او در آینده مأموریت بزرگی به عهده خواهد گرفت
محمد دوران نوجوانی و جوانی را گذراند . در این دوران که برای افراد عادی ، سن ستیزه جویی و آلودگی به شهوت و هوسهای زودگذر است ، برای محمد جوان ، سنی بود همراه با پاکی ، راستی و درستی ، تفکر و وقار و شرافتمندی و جلال . در راستی و درستی و امانت بی مانند بود . صدق لهجه ، راستی کردار ، ملایمت و صبر و حوصله در تمام حرکاتش ظاهر و آشکار بود . از آلودگیهای محیط آلوده مکه بر کنار ، دامنش از ناپاکی بت پرستی پاک و پاکیزه بود بحدی که موجب شگفتی همگان شده بود ، آن اندازه مورد اعتماد بود که به ” محمد امین ” مشهور گردید . ” امین ” یعنی درست کار و امانتدار
در چهره محمد از همان آغاز نوجوانی و جوانی آثار وقار و قدرت و شجاعت و نیرومندی آشکار بود . در سن پانزده سالگی در یکی از جنگهای قریش با طایفه ” هوازن ” شرکت داشت و تیرها را از عموهایش بر طرف می کرد . از این جا می توان به قدرت روحی و جسمی محمد پی برد
این دلاوری بعدها در جنگهای اسلام با درخشندگی هر چه ببیشتر آشکار می شود ، چنانکه علی ( ع ) که خود از شجاعان روزگار بود درباره محمد ( ص ) گفت
” هر موقع کار در جبهه جنگ بر ما دشوار می شد ، به رسول خدا پناه می بردیم و کسی از ما به دشمن از او نزدیکتر نبود ” با این حال از جنگ و جدالهای بیهوده و کودکانه پرهیز می کرد
عربستان در آن روزگار مرکز بت پرستی بود . افراد یا قبیله ها بتهایی از چوب و سنگ یا خرما می ساختند و آنها را می پرستیدند . محیط زندگی محمد به فحشا و کارهای زشت و می خواری و جنگ و ستیز آلوده بود ، با این همه آلودگی محیط ، محمد هرگز به هیچ گناه و ناپاکی آلوده نشد و دامنش از بت و بت پرستی همچنان پاک ماند
روزی ابو طالب به عباس که جوانترین عموهایش بود گفت
” هیچ وقت نشنیده ام محمد ( ص ) دروغی بگوید و هرگز ندیده ام که با بچه ها در کوچه بازی کند ” . از شگفتیهای جهان بشریت است که با آنهمه بی عفتی و بودن زنان و مردان آلوده در آن دیار که حتی به کارهای زشت خود افتخار می کردند و زنان بدکار بر بالای بام خانه خود بیرق نصب می نمودند ، محمد ( ص ) آنچنان پاک و پاکیزه زیست که هیچکس – حتی دشمنان – نتوانستند کوچکترین خرده ای بر او بگیرند . کیست که سیره و رفتار او را از کودکی تا جوانی و از جوانی تا پیری بخواند و در برابر عظمت و پاکی روحی و جسمی او سر تعظیم فرود نیاورد ؟ !
یادی از پیمان جوانمردان یا ( حلف الفضول (در گذشته بین برخی از قبیله ها پیمانی به نام ” حلف الفضول ” بود که پایه آن بر دفاع از حقوق افتادگان و بیچارگان بود و پایه گذاران آن کسانی بودند که اسمشان ” فضل ” یا از ریشه ” فضل ” بود . پیمانی که بعدا عده ای از قریش بستند هدفی جز این نداشت یکی از ویژگیهای این پیمان ، دفاع از مکه و مردم مکه بود در برابر دشمنان خارجی . اما اگر کسی غیر از مردم مکه و هم پیمانهای آنها در آن شهر زندگی می کرد و ظلمی بر او وارد می شد ، کسی به دادش نمی رسید . اتفاقا روزی مردی از قبیله بنی اسد به مکه آمد تا اجناس خود را بفروشد . مردی از طایفه بن سهم کالای او را خرید ولی قیمتش را به او نپرداخت . آن مرد مظلوم از قریش کمک خواست ، کسی به دادش نرسید . ناچار بر کوه ابو قبیس که در کنار خانه کعبه است ، بالا رفت و
اشعاری درباره سرگذشت خود خواند و قریش را به یاری طلبید . دادخواهی او عده ای از جوانان قریش را تحت تأثیر قرار داد . ناچار در خانه عبد الله پسر جدعان جمع شدند تا فکری به حال آن مرد کنند . در همان خانه که حضرت محمد ( ص ) هم بود پیمان بستند که نگذارند به هیچکس ستمی شود ، قیمت کالای آن مرد را گرفتند و به او برگرداندند. بعدها پیامبر اکرم ( ص ) از این پیمان ، به نیکی یاد می کرد . از جمله فرمود : ” در خانه عبد الله جدعان شاهد پیمانی شدم که اگر حالا هم – پس از بعثت به پیامبری - مرا به آن پیمان دعوت کنند قبول می کنم . یعنی حالا نیز به عهد و پیمان خود وفادارم ”
محمد ( ص ) در سن بیست سالگی به این پیمان پیوست ، اما پیش از آن – همچنان که بعد از آن نیز – به اشخاص فقیر و بینوا و کودکان یتیم و زنانی که شوهرانشان را در جنگها از دست داده بودند ، محبت بسیار می کرد و هر چه می توانست از کمک نسبت به محرومان خودداری نمی نمود . پیوستن وی نیز به این پیمان چیزی جز علاقه به دستگیری بینوایان و رفع ستم از مظلومان نبود
ازدواج محمد ( ص )
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 94/12/27 3:9 صبح
مقاله جوان و تربیت تحت فایل ورد (word) دارای 47 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله جوان و تربیت تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله جوان و تربیت تحت فایل ورد (word)
ـ جوان و تربیت
ـ جوان و تعالی شخصیت
شیوه ها و راه کار ها
ـ جوان و جستجوی هویت
مفهوم بحران هویت
زمینه ها پیدای بحران هویت
راه کارها و پیشنهاد ها
ـ جوان و نیازهای روحی
چگونه نیاز ها ی جوان را بشناسیم
نیاز ها ی اساسی جوان
ـ جوان و سلامت روان
ـ جوان و هدف زندگی
هدفداری و آثار آن
نقش ما و هدفداری جوانان
ـ جوان و دوستی
معیار ها ی انتخا ب دوست
ــ جوان و آزاد ی
آزاد ی مثبت و منفی
آزادی درونی و بیرونی
پیشنهاد هایی در خصوص آزادی جوانان
ـ جوان و سازگار ی
ـ جوان و ابزار وجود
پیشنهاد هایی برای تامین ابزار وجود جوانان
ـ جوان و ارتباطات انسانی
ـ جوان و اعتماد به نفس
شیوه ها ی ایجاد و تقویت اعتماد به نفس
ـ جوان و تهاجم فرهنگی
ـ جوان و خویشتنداری
ـ جوان و مدیریت زمان
ـ جوان و مقبولیت زمان
منابع
مقدمه:
نگاهی هرچند سطحی به وضع کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان در جامعه ما , و نیز بسیاری از نقاط جهان , ما را با مسائل و دشواریهای عظیمی در زمینه روابط اخلاق انسانی , که ناشی از روشهای غلط تربیت است , آشنا می کند . بلایی عظیم متوجه جامعه بشری است . بلایی که غفلت از آن به قیمت شرف انسانی و فنای اخلاق تمام میشود
وضع روابط در سطح جهانی آن چنان بحرانی است که اگر مدعی شویم در این زمینه با آفتی بزرگ مواجهیم , گزاف نگفته ایم . انحرافات , کج رویها , ناسازگاریها , انحطاطهای اخلاقی در سطح وسیع صورت مسلم و قطعی پیدا کرده و روزگار حال و آینده نسل کنونی و بعدی را به خطر افکنده است
اگر در جوامع کنونی فریادها از این نابسامانی بلند نیست , بدان خاطر است که مردم تدریجا با چنین زمینه ای خو کرده و گمان دارند وضع باید به همین گونه ای باشد , که هست
جوان و تربیت
” فرزندم ، قبل از آنکه قبلت، سخت شود و اندیشه ات ، مشغول گردد، به تربیت تو مبادرت نمودم.”
(حضرت علی علیه السلام)
” تربیت، زیباترین چیزی است که در بهترین انسانها ، آشکار می شود.”( افلاطون)
چهار چیز است که اگر جمع شود در دل سنگ
لعل و یاقوت شود ، سنگ بدان خارایی پاکی طینت و اصل گهر و استعداد تربیت کردن مهر از فلک مینایی در من این هرسه صفت هست کنون می باید تربیت از تو که خورشیدجهان آرایی. (سعدی)
در میان عوامل مختلفی که منشأ و موجد تحولات اجتماعی می شود، تربیت، آرامترین مطمئن ترین و مفید ترین آنها می باشد، تربیت ، روندی بسیار طولانی دارد و تقریباً در همه مراحل عمر آدمی از تولد تا مرگ، نقش خود را ایفا می کند ، ولی این نقش در برخی مراحل بر جسته و تعیین کننده و در مقاطعی دیگر نقش آن کمرنگ ومحدود می باشد. برخی از دانشمندان نظیر ” کارن هورنای ” . مهمترین سالهای تربیت پذیری را هفت سال اول زندگی و پاره ای دیگر تا دوران نوجوانی می دانند و معدودی نظیر ” کارل یونگ” تأثیرپذیری آدمی از تربیت را تا چهل سالگی ، می دانند. ابتدا باید معلوم نمود که مقصود از تربیت چیست؟ آیا آموختن مفاهیم علمی و یا انباشته کردن ذهن شاگردان است؟
” امرسون” می گوید: ” یک مسأله علمی را به شاگرد یاد دادن کار آسانی است ، ولی او را با امید و اراده و جدیت تربیت کردن و قوای روحی اش را برای کار آماده کردن ، علمی است دشوار که ازهمه کس ساخته نیست”
در حقیقت ، باید گفت انتقال علم مرحله نازلی از تربیت است و ایجاد روح علمی ، مرحله عالی تربیت می باشد
در مرحله بعد ، ضروری است، از عواملی که اثر گذار بر تربیت هستند ، سخن گفت،مهمترین آنها عبارتند از: زمینه ژنتیکی ، عامل محیط خانوادگی ، محیط آموزشی ‹ مدرسه›، محیط اجتماعی ‹نفوذ همسالان ،نهادها و مراکز اطلاع رسانی و رسانه های گروهی›، عامل رشد ( تحولات مربوط به عامل سنی )، عامل مذهب و در نهایت اراده خودساز شخصیت . هر یک از این عوامل در زمان خاصی ، وارد صحنه شده و تأثیرات خود را بر آدمی اعمال می نماید . به گونه ای که می توان ، شخصیت فرد را بر آیند عوامل مذکور تلقی نمود با این توضیح که دایره نفوذ تأثیر هر یک از عوامل که گسترده تر باشد، شخصیت آدمی در همان جهت ،شکل می گیرد
در گام سوم ، باید ملاحظه نمود تربیتی که بتواند از جوانان شخصیتی متعادل و هماهنگ به وجود آورد چه ویژگیهایی داد؟ چنین تربیتی باید ناظر بر جنیه های متنوع وجود آدمی به شرح زیر باشد
الف – تربیت بدنی (فیزیکی) – هدف اصلی از چنین مقوله تربیتی ، این است که توان و نیروی فعال جوان را در مسیری مطلوب و هدایت شده ، به جریان بیاندازد و روح آدمی را پاکیزه و مصفا کند و بر اعتماد به نفس فرد بیفیزاید
ب – تربیت عاطفی – غایت تربیت عاطفی ، پرورش احساس نوعدوستی ، همدلی و تفاهم با دیگران و به ویژه همسالان است . به گونه ای که جوانان بتوانند به درستی با معاشران و دوستان و اطرافیان خود به دادو ستد عاطفی بپردازند و بیش از آنچه که ” منش گیرنده ” داشته باشند از ” منش دهنده ” برخوردار باشند و به مرحله ای برسند که ” ایثار عاطفه ” به دیگران را مقدم بر ” دریافت عاطفه ” از دیگران ، بدانند
ج – تربیت اجتماعی – انتظار ما از تربیت اجتماعی جوانان ، این است که آنها از جایگاه و منزلت حقیقی خود خود در جامعه آگاه باشند و به خوبی بتوانند چنین موقعیتی را احراز نمایند
فعالیتهای فوق برنامه مدارس ، گروههای بحث و بیان ، تحقیق گروهی ، مسابقات فرهنگی وهنری ومحافل بحث و انتقاد جوان ، فرصتهای ارزنده ای برای فرایند اجتماعی شدن جوانان ، محسوب می شوند
د – تربیت عقلی ( ذهنی ) – چنانچه بشری را به عنوان فرایندی بی انتها ، درنظر آوریم و تکوین منش را بر تعلیم دانش مرجح بدانیم در این صورت ، باید اذعان نمود که تربیت فکرو اندیشه در بالاترین جایگاه ” هرم تربیت ” قرار می گیرد. اگر چه به گفته ” ویل دورانت ” ، ما در شرایطی از جهان معاصر بسر می بریم که از تفکر و اندیشیدن ، بازمانده ایم و بر همین اساس ، از لذت اندیشه و فکر نیز محروم مانده ایم
ه – تربیت اخلاقی ( معنوی )- منظور اصلی از این بعد تربیت این است که بتوانیم نسلی را بپروارنیم که نه فقط حامل معرفت دینی باشد بلکه عامل معرفت دینی محسوب شود. و در حقیقت چنین تربیتی بتوانندبه ” تحول از درون” منجر شود و خود نیزمنشأ تحول دردلها وجانها ی دیگری باشد . برخی ازکارشناسان سازمان یونسکو از جمله راه حلهایی که برای آموزش نوین جوانان ، پیشنهاد می کنند . این است که باید به گونه ای عمل نمود که استقرار مجدد ارزشها و طرز تلقی های اخلاقی در جوامع در حال دگرگونی را شاهد باشیم
جوان وتعالی شخصیت
« هرکس مسلمانی را گرامی بدارد خدای والا را گرامی داشته است »
رسول اکرم (ص(
«عظمت انسان ا برکت روخ اوست که آن نفحه الهی چراغ خداوندی منعکی کننده نور آسمانی و مستعد قبول صورت کل جهانی و بالاخره با همه جهان برابر است»
جوان و تربیت
” فرزندم ، قبل از آنکه قبلت، سخت شود و اندیشه ات ، مشغول گردد، به تربیت تو مبادرت نمودم.”
(حضرت علی علیه السلام)
” تربیت، زیباترین چیزی است که در بهترین انسانها ، آشکار می شود.”( افلاطون)
چهار چیز است که اگر جمع شود در دل سنگ
لعل و یاقوت شود ، سنگ بدان خارایی پاکی طینت و اصل گهر و استعداد تربیت کردن مهر از فلک مینایی در من این هرسه صفت هست کنون می باید تربیت از تو که خورشیدجهان آرایی. (سعدی)
در میان عوامل مختلفی که منشأ و موجد تحولات اجتماعی می شود، تربیت، آرامترین مطمئن ترین و مفید ترین آنها می باشد، تربیت ، روندی بسیار طولانی دارد و تقریباً در همه مراحل عمر آدمی از تولد تا مرگ، نقش خود را ایفا می کند ، ولی این نقش در برخی مراحل بر جسته و تعیین کننده و در مقاطعی دیگر نقش آن کمرنگ ومحدود می باشد. برخی از دانشمندان نظیر ” کارن هورنای ” . مهمترین سالهای تربیت پذیری را هفت سال اول زندگی و پاره ای دیگر تا دوران نوجوانی می دانند و معدودی نظیر ” کارل یونگ” تأثیرپذیری آدمی از تربیت را تا چهل سالگی ، می دانند. ابتدا باید معلوم نمود که مقصود از تربیت چیست؟ آیا آموختن مفاهیم علمی و یا انباشته کردن ذهن شاگردان است؟
” امرسون” می گوید: ” یک مسأله علمی را به شاگرد یاد دادن کار آسانی است ، ولی او را با امید و اراده و جدیت تربیت کردن و قوای روحی اش را برای کار آماده کردن ، علمی است دشوار که ازهمه کس ساخته نیست”
در حقیقت ، باید گفت انتقال علم مرحله نازلی از تربیت است و ایجاد روح علمی ، مرحله عالی تربیت می باشد
در مرحله بعد ، ضروری است، از عواملی که اثر گذار بر تربیت هستند ، سخن گفت،مهمترین آنها عبارتند از: زمینه ژنتیکی ، عامل محیط خانوادگی ، محیط آموزشی ‹ مدرسه›، محیط اجتماعی ‹نفوذ همسالان ،نهادها و مراکز اطلاع رسانی و رسانه های گروهی›، عامل رشد ( تحولات مربوط به عامل سنی )، عامل مذهب و در نهایت اراده خودساز شخصیت . هر یک از این عوامل در زمان خاصی ، وارد صحنه شده و تأثیرات خود را بر آدمی اعمال می نماید . به گونه ای که می توان ، شخصیت فرد را بر آیند عوامل مذکور تلقی نمود با این توضیح که دایره نفوذ تأثیر هر یک از عوامل که گسترده تر باشد، شخصیت آدمی در همان جهت ،شکل می گیرد
در گام سوم ، باید ملاحظه نمود تربیتی که بتواند از جوانان شخصیتی متعادل و هماهنگ به وجود آورد چه ویژگیهایی داد؟ چنین تربیتی باید ناظر بر جنیه های متنوع وجود آدمی به شرح زیر باشد
الف – تربیت بدنی (فیزیکی) – هدف اصلی از چنین مقوله تربیتی ، این است که توان و نیروی فعال جوان را در مسیری مطلوب و هدایت شده ، به جریان بیاندازد و روح آدمی را پاکیزه و مصفا کند و بر اعتماد به نفس فرد بیفیزاید
ب – تربیت عاطفی – غایت تربیت عاطفی ، پرورش احساس نوعدوستی ، همدلی و تفاهم با دیگران و به ویژه همسالان است . به گونه ای که جوانان بتوانند به درستی با معاشران و دوستان و اطرافیان خود به دادو ستد عاطفی بپردازند و بیش از آنچه که ” منش گیرنده ” داشته باشند از ” منش دهنده ” برخوردار باشند و به مرحله ای برسند که ” ایثار عاطفه ” به دیگران را مقدم بر ” دریافت عاطفه ” از دیگران ، بدانند
ج – تربیت اجتماعی – انتظار ما از تربیت اجتماعی جوانان ، این است که آنها از جایگاه و منزلت حقیقی خود خود در جامعه آگاه باشند و به خوبی بتوانند چنین موقعیتی را احراز نمایند
فعالیتهای فوق برنامه مدارس ، گروههای بحث و بیان ، تحقیق گروهی ، مسابقات فرهنگی وهنری ومحافل بحث و انتقاد جوان ، فرصتهای ارزنده ای برای فرایند اجتماعی شدن جوانان ، محسوب می شوند
د – تربیت عقلی ( ذهنی ) – چنانچه بشری را به عنوان فرایندی بی انتها ، درنظر آوریم و تکوین منش را بر تعلیم دانش مرجح بدانیم در این صورت ، باید اذعان نمود که تربیت فکرو اندیشه در بالاترین جایگاه ” هرم تربیت ” قرار می گیرد. اگر چه به گفته ” ویل دورانت ” ، ما در شرایطی از جهان معاصر بسر می بریم که از تفکر و اندیشیدن ، بازمانده ایم و بر همین اساس ، از لذت اندیشه و فکر نیز محروم مانده ایم
ه – تربیت اخلاقی ( معنوی )- منظور اصلی از این بعد تربیت این است که بتوانیم نسلی را بپروارنیم که نه فقط حامل معرفت دینی باشد بلکه عامل معرفت دینی محسوب شود. و در حقیقت چنین تربیتی بتوانندبه ” تحول از درون” منجر شود و خود نیزمنشأ تحول دردلها وجانها ی دیگری باشد . برخی ازکارشناسان سازمان یونسکو از جمله راه حلهایی که برای آموزش نوین جوانان ، پیشنهاد می کنند . این است که باید به گونه ای عمل نمود که استقرار مجدد ارزشها و طرز تلقی های اخلاقی در جوامع در حال دگرگونی را شاهد باشیم
جوان وتعالی شخصیت
« هرکس مسلمانی را گرامی بدارد خدای والا را گرامی داشته است »
رسول اکرم (ص(
«عظمت انسان ا برکت روخ اوست که آن نفحه الهی چراغ خداوندی منعکی کننده نور آسمانی و مستعد قبول صورت کل جهانی و بالاخره با همه جهان برابر است»
فرانسیس بیکن
شخصیت هر فرد محبوبترین پدپده مورد علاقه اوست غریزه حب ذات که براساس حکمتی الهی در وجود انسان به ودیعه گذاشته است آدمی را بر می انگیزد تا بر مبنای خود دوستی از مخاطرات و ناملایماات خود را مصون نگاه داشته و بقای عمر و زندگیش را تدبیر نماید چنین غریزه ای انسان را به دفاع از تمامی موجودیت و شخصیتش وا می دارد و او را به جبه گیری در مقابل هر عملی که شخصیت او را تهدید کند بر می انگیزاند از این رو ی طبیعی به نظر می رسد که به دیگران اجازه نفوذ به قلمرو شخصیت خویش ندهد و در حقیقت « تحقیر شخصیت»دیگری به این مفهوم است ضربه ای را به اصلی ترین جنبه مورد علاقه اش وارد کنیم و بیشنرین مقاومت را در او علیه خود به وجود آوریم در مقابل « تکریم شخصیت » احساس ارزش را در فرد بالا می برد و رویکرد وی را نسبت به جهان درون و جهان برون متحول می کند « نکوداشت »شخصیت جوانان به نتایج زیر منجر می شود
1-موجب جلب اعتماد آنان به اطرافیان شده و در نتیجه تفاهم دو نسل راباعث می شود
2-این روش اقتدا به سیره نبوی ( ص) وشیوه اولیا خداست آنان هموراه جوانان را مورد تکریم قرار داده و منزلت خاصی برایشان تأمل می شوند
3-تکریم جایگاه نسل جوان موجب « گناه ستیزی » آنان خواهد شد زیرا زیرا کسانی که در درونشان احساس عظمت و منزلت می کنند نه تنها دست از گناه می شویند بلکه به گناهان یورش می برند تا جامعه سالم بماند و در مقابل تحقیر نسل جوان زمینه « گناه پذیری » را مهیا می کند و آنان را نومید و سگردان در جامعه پیچیده و دشوار معاصر رها می کند
4- «نکوداشت شخصیت جوان » استعدادای راکد و ذخیره او را به حرکت در می آورد و آنها را به تواناییهای بارز و آشکار پیوند می زند تا نیروی عظیمی که از این طرق حاصل می شود برای دستیابی به هدفهای مهم و ارزشمند زندگی کفایت نماید
جوانان برا ی مشارکت در جامعه مدنی نیاز یه شخصیتی دارند که ابتدا مورد پذیرش خودشان باشد و بعد از آن مورد پذیرش جامعه باشند « تکریم نفس »مقبولیت شخصی و اجتماعی را باعث می شود
شیوه ها و راه کارها
1- پذیرش شخصیت جوانان همان گونه که هستند زمینه را برای ارتباط توأم با تفاهم مساعد نموده و تداوم ارتباط صمیمانه را تضمین می نماید
2- گفتگوی خود را با موضوعی که مورد علاقه جوان است آغاز کنیم این اقدام منجر به جلب توجه اعتماد و اطمینان عمیقی می شود به گونه ای که نقطه آغاز روشنی در اتباط متقابل به وجود می آید
3- جوانان با هر دریچه ای که به جهان خارج از وجود خود می گشایند تجربیتاشان را غنی تر و گسترده تر کرده و جریان رشد اجتماعی شان را تسهیل می کنند در مقابل محدودیت روابط انسانی منجر به وقفه در رشد اجتماعی فرد می شود می توانیم جوانان را به توسعه روابط انسانی مطلوب ترغیب کنیم تا تجربیات وسیعتری را جذب کنند
4- با تأکید بر نیروهای درونی آنان یافت نه د ربیرون از وجودشان به این مفهوم که شخص برای ارزیابی میزان لیاقت خود بیش از آنکه بر اظهار نظرهای دیگران متکی باشد بر احساس درونی خود تکیه کن
5- یکی از اهداف تربیت جوانان ایجاد نظام همبستهای از ارزشها در درون خود آنان می باشد آن گونه که فرد به معیارها وملاکهایی مجهز شود که قادر به تشخیص ارزشها از ضد ارزشها باشد و در مورد آنها بتواند به مقایشه بپردازد و از نوعی قضاوت و داوری ضد ارزشها باشد و در مورد آنها بتواند به مقایشه بپردازد و از نوعی قضاوت و داوری صحیح برخوردار گردد برای این منظور لازم است با ترتیب دادن مجالس بحث و انتقاد قوای عقلانی خود را پرورش داده و در او توانایی مقایسه و قضاوت ایجاد کنیم چه آنکه از درجات و مراحل بالای تفکر مقایسه امور با یکدیگر ونیز داروی درباره آنهاست
6-در گفتگو و مباحثه با جوانان باید به جای توسعه انقیاد ذهنی در پی پرورش انتقاد فکری بود و زمینه های ایجاد نمود که آنان بتوانند با بحث وگفتگودرباره نظام ارزشها بایدها و نبایدهای اخلاقی درک روشنتری درباره این گونه امور پیدا کنند و توانایی تمیز انتقاد سازنده از انتقاد مخرب و به کار گیری شیوه های مناسب گفتگو را بیابند حاصل چنین گامهایی در تعالی شخصیت جوانان تبلور خواهد یافت
جوان و جستجوی هویت
” جستجوی یک جوان در پی هویت ، از برخی لحاظ همان جستجوی معنای زندگی است.”(اریکسون)
از واژه های پر معنای ادبیات نوجوانی و جوانی ، ” هویت ” می باشد معنای این عبارت همزمانی آغاز تأمل و تفکر درهویت خویش و شروع نوجوانی است. پدیده ای که بعدها و در سالهای جوانی به صورت تکوین هویت یابحران هویت ظاهر می شود. لذا مهمترین سالهای زندگی یعنی دوران نوجوانی و جوانی عرصه تجلی شکل گیری و یا از هم پاشیدگی هویت می باشد
” تعریف هویت”
در میان تعاریف متنوعی که در باب هویت فرد ذکر شده اظهار نظر ” جان گاردنر” از صراحت وجامعیت بیشتری برخوردار است . او می نویسد:” یک فرد جوان باید بیاموزد که بیش از هر چیز خودش باشد ، در جایی که بیشترین ارزش را برای دیگران دارد – دیگرانی که مطمئنا ً برای او نیز عزیزتر از هر چیز دیگر هستند مراد از اصطلاح ” هویت ” چنین رابطه متقابلی است که متضمن یکی بودن با خویشتن و در عین حال به نوعی سهیم شدن با زندگی درونی دیگران است.”
” مفهوم بحران هویت”
مطابق تعریف مذکورحفظ تعادل میان ” وحدت با خود” و ” حضور در تجربه باطنی دیگران” از نشانه های احراز هویت محسوب می شود بر این اساس هر گاه تعادل مذکور بر هم خورده و حالت عدم توازن میا ن آنها به وجود آید نوعی اختلال یا بحران در هویت پدیدار می شود آن وضعیت را اریک فروم با زیبایی خاصی چنین توصیف می کند :” لزوم همرنگ شدن {با دیگران} با از دست رفتن هویت بیشتر می شود.”
ازعبارت ” فروم” چنین برداشت می شود که فرد تأمین انتظارات دیگران ومانندآنها شدن را بر ” خود واقعی بودن” ترجیح دهد ناگریز است بهای سنگینی بپردازد و آن دست کشیدن ازخود انگیختگی و فردیت است.” اریکسون” نیز بحران هویت را در عدم توانایی نوجوان برای قبول نقشی که جامعه از او انتظار دارد ، معنا می کند. شایدمشکلات متعددی باشد که فرد در سالهای بعد زندگی به جهت بحران هویت با آن مواجه خواهد شد
” زمینه های پیدای بحران هویت”
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 94/12/27 3:8 صبح
مقاله مفاهیم اساسی هنر و تشریح جنبشهای عمده هنری تحت فایل ورد (word) دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مفاهیم اساسی هنر و تشریح جنبشهای عمده هنری تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مفاهیم اساسی هنر و تشریح جنبشهای عمده هنری تحت فایل ورد (word)
مقدمه
تئوری هنر
1-1تعریف هنر
2-1- چرابه هنر رو میکنیم؟
3-1 درآمدی به مبانی تئوری هنرتولستوی
4-1 تنوع هنر
5-1 عنصر شخصی
6-1 احساساتیگری
7-1 زیبایی در هنر
8-1 حس زیبایی
9-1 تمایز هنر و زیبائی
طراحی BILBORD
BILBORD 1
2 BILBORD
3 BILBORD
4 BILBORD
5 BILBORD
6 BILBORD
7 BILBORD
نتیجه
منابع و مأخذ
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله مفاهیم اساسی هنر و تشریح جنبشهای عمده هنری تحت فایل ورد (word)
تولستوی، لئون – هنر چیست- ترجمه کاوه دهگان – چاپ دهم- تهران – امیرکبیر – 1376 270 ص
رید، هربرت – معنی هنر- ترجمه نجف دریابندری – چاپ پنجم – تهران – انتشارات علمی و فرهنگی – 1374 -254 ص
شپرد، آن- مبانی فلسفه هنر – ترجمه علی رامین – چاپ دوم – تهران انتشارات علمی و فرهنگی – 1377- 291 ص
موناری، برونو – طراحی و ارتباطات بصری- ترجمه پاینده شاهنده- چاپ دوم – تهران – سروش- 1357 – 360 ص
هنفلینگ، اسوالد – چیستی هنر – ترجمه علی رامین- تهران – هرمس – 1377 – 182ص
مقدمه:
این رساله به صورت یک متن کلاسیک فروتن در توضیح مفاهیم اساسی هنر و تشریح جنبشهای عمده هنری درآمده است. این از آن موارد فرخندهای است که یک کوشش اتفاقی به پدید آمدن یک اثر ماندنی منجر می شود
معنی هنر، ساده و روشن است اما کسانی که با مباحث هنری بنحوی سر و کار پیدا کرده باشند خواهند دانست که در این مباحث نقل مطلب به زبان روان و ساده از هر مبحث دیگری دشوارتر است. منتها من گمان میکنم که این دشواری کمتر در محدودیتهای زبان ما است ، و بیشتر در این است که ما زبانمان را به اندازه کافی در این مباحث برای مقاصد جدی بکار نبردهایم
1-1تعریف هنر
کلمه ساده» هنر«1 غالباَ مربوط به آن هنرهایی است که ما آنها را به نام » هنر تجسمی«2 یا » بصری«3 میشناسیم اما اگر درستش را خواسته باشیم باید هنر، ادبیات، و موسیقی را هم در برگیرد به این دسته از هنرها، هنرهای غیر تجسمی گویند پارهای از خصائص میان همه هنرها مشترک است و هر چند که در این یادداشتها ما سروکارمان بیشتر با هنرهای تجسمی خواهد بود تعیین اینکه چه چیزی در میان همه هنرها مشترک است بهترین آغاز تحقیق ماست
شوپنهاور نخستین کسی بود که گفت همه هنرها میخواهند به مرحله موسیقی برسند. این گفته بارها تکرار شده و منشأ اشتباهات فراوانی بوده است و لیکن حقیقت مهمی را بیان میکند شوپنهاور کیفیات انتزاعی موسیقی را در نظر داشت در موسیقی و تقریباَ فقط در موسیقی هنرمند میتواند مستقیماَ با مخاطبان خود طرف بشود بی وساطت وسیلهای که عموماَ برای مقاصد دیگر هم بکار برده شود معمار باید غرض خود را به زبان عمارت بیان کند که بعضی فوائد مصرفی هم دارند شاعر کلمات را بکار میبرد که در مجاورت روزمره نیز بکار میروند نقاش معمولاَ به زبان تصاویر جهان قابل رؤیت سخن میگوید فقط آهنگساز است که به آزادی کامل میتواند از ضمیر خویش اثری پدید آورد که هدف آن چیزی جز لذت بخشیدن نیست. اما همه هنرمندان نیتشان لذت بخشیدن است سادهترین و معمولیترین تعریف هنر این است که بگوئیم هنر کوششی است برای آفرینش صور لذت بخش. این صور حس زیبائی ما را ارضاء میکند و حس زیبائی وقتی راضی شود که ما نوعی وحدت یا هماهنگی حاصل از روابط صوری در مدرکات حسی خود دریافت کرده باشیم.[1]
هنر فعالیتی است که در قلمرو حیوانیت، از احساس جنسی و تمایل به بازی پدید آمده است و همراه با تهییج لذت بخش انرژی عصبی است( تعریف گرانت آلن). این، تعریفی مبتنی بر اساس تکامل تدریجی وظائف الاعضاء( فیزیولوژیک) خواهد بود . یا : هنر تجلی خارجی احساسات نیرومندیست که انسان آنها را تجربه و آزمایش کرده است. این تجلی ظاهری بوسیله خطها، رنگها، حرکات، و اشارت، اصوات و کلمات صورت میپذیرد (تعریف درون). تعریف مذکور یک تعریف تجربی خواهد بود. بنا بر آخرین تعریفی که »سولی«، آنرا بیان کرده است، هنر» بوجود آوردن موضوعی ثابت یا عملی ناپایدار است که نه تنها قابلیت فراهم ساختن لذت مؤثر را برای بوجود آورنده دارد، بلکه تأثر لذت بخش را قطع نظر از هر گونه سود شخصی که از آن بدست آید، به گروهی بیننده یا شنونده انتقال میدهد« . نادرستی همه این تعاریف، بدین سبب است که در تمامی آنها درست نظیر تعاریف متافیزیکی- هدف هنر، در لذت ناشی از آن جستجو شده است نه در سر منزل مقصودی که هنر در حیات انسان و بشریت دارد. برای آینکه هنر را دقیقاَ تعریف کنیم، پیش از همه لازم است که بدان، همچون یک وسیله کسب لذت ننگریم، بلکه هنر را یکی از شرایط حیات بشری بشناسیم. آنگاه که به زندگی این چنین نگریستیم، ناگزیریم که هنر را یکی از وسایل ارتباط میان انسانها بدانیم
1-art
2 –Plastic
3 -Visual
[1] – معنی هنر- هربرترید – ترجمه نجف دریابندری- چاپ پنجم- تهران- انتشارات علمی و فرهنگی 1374-ص
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 94/12/27 3:8 صبح
تحقیق هنر نقاشی تحت فایل ورد (word) دارای 42 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق هنر نقاشی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق هنر نقاشی تحت فایل ورد (word)
تاریخچه ی نقاشی ایران
مکتب های مینیاتور
مکتب بغداد ( عباسی)
مکتب سلجوقی
مکتب تبریز (مغول)
جلایریان
مکتب شیراز
مکتب هرات
مکتب بخارا
مکتب تبریز ( صفویه)
مکتب اصفهان
گرافیک چیست ؟
تولّـد گرافیک
گرافیست کیست؟
گرافیک 3 بعدی
تاریخچه 3D Rendering
قسمت اول – شروعی محقرانه
از صنعت هواپیما به سمت خطوط گرافیکی
قسمت دوم : سایه زنی : Gouraud و Phong
فهرست منابع و مآخذ
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق هنر نقاشی تحت فایل ورد (word)
2) مقاله مهندس وحید نوکار
3) شاهکارهای هنر ایران (پوپ) – ترجمه پرویز ناتل خانلری
4) ایتنگهاوزن.ر. اوج های درخشان هنر ایران- ترجمه عربعلی – پاکباز . انتشارات آگاه . تهران
5) گری. بازیل – نگارگری ایران – ترجمه شروه عبدالعلی. انتشارات عصر جدید. تهران
6) پاکباز. روئین ، نقاشی ایران از دیرباز تا امروز . نشر نارستان . تهران
7) زکی . محمد حسن – تاریخ نقاشی در ایران . ترجمه ابوالقاسم سحاب . انتشارات سحاب . 1372 چاپ چهارم . تهران
8) وزیری . علینقی- تاریخ عمومی هنرهای مصور – انتشارات هیرمند . 1369 . چاپ دوم . تهران
تاریخچه ی نقاشی ایران
نقاشی ایران فاقد نقاشی هایی با پیشینه کهن است و از این رو اظهار نظر در مورد آن مشکل است. نقاشی صفحات کتاب مانویان تنها نمونه قدیمی نقاشی ایران است. مانویه را می توان مخترع شیوه مینیاتور یا فن تصویر کتب خطی در ایران دانست. شیوه نقاشی پیروان مانی، دنباله یا فن تصویرکتب خطی در ایران دانست. شیوه نقاشی پیروان مانی، دنباله هنر ساسانی در رشته نقاشی است. نمونه کتابهای مصور شده دوره ی ساسانی بدست نیامده ولی در منابع کتبی از آن یاده شده است. در ایران نقاشی های دیواری متعلق به پیش از اسلام در کوه خواجه سیستان و بیشاپور پیدا شده است. آثار این دوره بیشتر طراحی و نقوش برجسته روی سنگهاست و طراح نقاشی است که به کمک مجسمه ساز آن را برجسته کرده است از تکنیک موزاییک کاری نمونه هایی باقی مانده است. اما در این ادوار نقاشی روی بوم یا نقاشی کتاب ( مصور سازی) نمونه ای ندارد. در دوران پیش از مغول نقاشی ایران را می توان فترتی دانست میان شیوع علامتنگاری ساسانی و دوران جدید شکوهمند نقاشی را ادامه ی سنت نقاشی تعدیل شده ی ساسانی دانسته اند و آن را به شیوه ی اکسپرسیونیست هنر ایرانی توصیف کرده اند
نقاشی ایرانی تا مدتها محدود به مصور ساختن کتابهای طبی و گیاهان دارویی بود. در این جا اگر بدن مریض نمایش داده می شود، بدون رعایت آناتومی و پرسپکتیو است و مسأله نمایش موضوع است حال به هر صورتی که باشد
در زمان ایلخانیان ارتباط با کشور چین تأثیرات عمیقی را سبب می شود که هنر چین بر هنر ایران نهاد، نقاشی چینی به علت سکون و بی تحرکی و بدون حالت چهره ها و عدم استفاده از خطوط در چهره برای بیان حالت زمینه مناسبی برای نقاشی ایران در آن روزگار شد و مایه نقاشی ایران گشت. از لحاظ تاریخی مهمترین جریان تکامل نقاشی ایران اقتباس طراحی و رنگ آمیزی و مجلس سازی چینی و تطبیق آن با ادراک خاص هنرمندان ایرانی از فضا و اشکال طبیعی بود. این اقتباس در مدت دو قرن بدست ده ، دوازده نقاش زبر دست تکمیل شد. قدیمی ترین این نقاشان احمد موسی بود که افسانه های بید پای مضبوط در مرقع اسلامبول را مصور کرده است. این هنرمند گلها و درختها و چمن و پرندگان و جانواران کار استادان چینی را در باغی ایرانی نقش کرده است. پس از او شاگردش « شمس الدین » است. دو استاد بزرگ دیگر « میر احمد باغ شمالی» ( خصوصیات هنر ایرانی را جلوه گر ساخت) و «بهزاد» که توانست تعادل زنده ی مجلس را به شبیه سازی و تنوع ترکیب کند
قاسم علی « از معاصران بهزاد» است و میر مصور که مجلس « وزیر و جغد» او در خمسه ی نظامی شاه طهماسب برجسته ترین نمونه ی تناسب رنگ در نقاشی ایرانی است و سلطان محمد که طراح بسیار چیره دستی است و « شیخ محمد» و « آقا رضا که در آثارشان برجستگی و ابعاد سه گانه نخستین بار بوسیله ی خطوط ساده جلوه داده می شود و صادقی که جنبشهای طراحی او به خطاطی قدرت کامل داد و « رضا عباسی » که در اشکال و صورتهای او گویی همان صور خاص دوره ی ساسانی تجدید شده است از هنرمندان برجسته به شمار می روند
عامل مهم در شکوفایی نقاشی، پادشاهان تیموری و صفویه هستند که مراکز مهم هنری در زمان خود تأسیس کرده و هنرمندان را گرد هم آوردند. دوستدار هنر و خود نیز هنرمند بودند. در دوره ی صفویه بر اثر مراوده ی شاه عباس با اروپاییان نفوذ هنر اروپا در ایران شیوع می یابد و در این دوره هنرمندان بیش از پیش به تصویر تک صورت پرداختند و این صورتها در مجموعه های نقاشی و خطاطی یا مرقعات جمع و ضبط می شد. علاقه به تک چهره سازی روی متن صفحه روزافزون بود این دوره بر خلاف عهد تیموریان که کمال فنی کتاب مطرح بود، علاقه به هنر برای هنر را رواج داد. در این دوران مصور سازی کتاب و رابطه ی نقاشی با ادبیات از بین می رود و هر چه جلوتر می آییم تأثیرات هنر اروپا را واضح تر مشاهده می کنیم. در این دوران رفت و آمد هنرمندان خارجی و ایرانی و خرید تابلوهای اروپایی از طرف پادشاهان صفویه یا هدایای سفرای خارجی برای شاهان صفویه ، گرایشات جدیدی را در هنر نقاشی ایران به وجود آورد. کم کم توسط نقاشی های اروپایی و سفر نقاشان ایرانی به خارج، رعایت آناتومی و پرسپکتیو در نقاشی ایرانی باب می شود اگر چه موضوع و سوژه کار هنوز ایرانیست، گرایش به سوی نقاشی اروپایی به اوج خود رسیده است، اما پایه و اساس آکادمیک ندارد
کمال الملک نقاشی است که نقاشی کلاسیک اروپا را عیناً به ایران وارد کرد و مکتب نقاشی اروپایی را به طور آکادمیک و اصولی در ایران پیاده می کند، ولی روحیه مینیاتورریستی خود را حفظ کرده است. پس از آن گرایشهای متفاوتی در نقاشی ایران پدیدار می شود و تحت تأثیر تحولات هنری اروپا قرار می گیرد و این دوران بی هویتی هنر نقاشی و بی تکلیفی نقاشان ایرانی است. در مقابل هجوم و سلطه ی هنر غربی بغضی از هنرمندان به سنتهای گذشته رو می آورند، که غالب آنها در اصفهان بوده اند. ( خانواده ی امامی- حاجی اسلامیان ) که ایشان می کوشند تکنیک قدما را با تأثیرات هنر غربی و دست آوردهای آن تلفیق نمایند و به حل مسائل پرسپکتیو و آناتومی که در نقاشی ایران دید خاص خود را دارد بپردازند . دیدی که بر اساس جهان بینی و معانی سمبولیک ایرانیان پی ریزی شده و به هیچ وجه نشانه ضعف یا عدم آگاهی ایشان از این مسائل نیست، بلکه « خو است » است
کلمات کلیدی :