ارسالکننده : علی در : 95/3/2 3:42 صبح
مقاله آموزش وپرورش پیش ازدبستان تحت فایل ورد (word) دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله آموزش وپرورش پیش ازدبستان تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله آموزش وپرورش پیش ازدبستان تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله آموزش وپرورش پیش ازدبستان تحت فایل ورد (word) :
آموزش وپرورش پیش ازدبستان
هدف من ازتهیه این پروژه این است که برای راه اندازی وتأ سیس یک مهداستاندارد باید این مراحل راطی کرد که مراحل عبارتنداز :
تعریف
اهمیت
ضرورت
برنامه ها یآموزش وپرورش پیش ازدبستان
بازیهای کودکان
ودرمرحله آخر برآورد هزینه تأسیس یک مهد استاندارد
تاریخچه آموزش پیش دبستانی
تاریخچه آموزش پیش دبستانی در ایران به 80 سال پیش باز می گردد.
در سال 1298 مسیونر های مذهبی و اقلیت های دینی به احداث کودکستان ها و مراکز آموزش پیش دبستانی درتهران مبادرت نمودند .در همان اثنا زنده یاد جبار باغچهبان در سال 1303 به احداث باغچه اطفال در شهرستان تبریز مبادرت نموده و چند سال بعد در سال 1307 کودکستان دیگری در شهرستان شیراز دایر نمود. گفتنی است که در آن اثنا تنها از کودکان خانواده های مرفه و کارمندان عالی رتبه ادارات در این مراکز ثبت نام به عمل می آمد . استقبال این خانواده ها از عملکرد مراکز آموزش پیش دبستانی)کودکستان ها( سبب گردیدکه طی مدت زمان کوتاهی در تهران وچندین شهر بزرگ دیگر کشور، کودکستان هایی توسط بخش خصوصی دایر گردد .از جمله مهمترین برنامه های این مراکز می توان به بازی های مرسوم ، آموزش مقدماتی خواندن و نوشتن ، نقاشی و بازی با عروسک و اشکال هندسی اشاره نمود.در سال 1303 شورای عالی فرهنگ ،به تصویب انحصاری آیین نامه احداث مراکز آموزش پیش دبستانی در شهرستان تهران و درسال 1304به تصویب این آیین نامه برای سایر شهرهای کشور مبادرت نمود.نخستین امتیاز تاسیس کودکستان توسط وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه در
سال 1310 صادر گردید.از این روی سال1310 آغاز فصل جدیدی در تاریخ آموزش پیش دبستانی ایران محسوب می گردد.نخستین آیین نامه ویژه کودکستانها و مراکز آموزش پیش دبستانی درسال 1312 به تصویب شورای عالی فرهنگ رسید. در ماده اول این آیین نامه ، سن کودکان جهت پذیرش در کودکستانها 4 تا 7 سال قید شده بود. این در حالیست ک
ه درسال 1335 ، آیین نامه جدیدی جهت اداره کودکستانها به تصویب رسید که طی آن سن کودکان ، 3 تا 6 سال تعیین شده بود. در سال1334 ، های دولتی مبادرت نموده و با احداث کودکستانها در شهرهای سراسرکشور،کودکان خانواده های طبقه متوسط را تحت پوشش خود قرار داد. تا سال 1322 در سراسر کشور تنها تعداد 7 کودکستان وجود داشت و این در حالیست که طی سال1331 به 74 و طی سال 51 13 به 431 مرکز بالغ گردید. در همان اثنا تلاش هایی درجهت تربیت مربیان مراکز پیش دبستانی نیز آغاز گردید. درسال 1336 ، آموزشگاه های کودکیاری آغاز به فعالیت نمودند . اولین اساسنامه و برنامه درسی این آموزشگاهها طی سال 1345 به تصویب شورای عالی فرهنگ رسید. چندسال بعد تدریس رشته کودکیاری یا آموزش و پرورش پیش ازدبستان در برخی دانشکده های علوم تربیتی من جمله مدرسه عالی شمیرانات و دانشگاه ابوریحان آغاز گردید.
درسال1350 ، اداره کل تعلیمات ابتدایی به دفتر برنامه ریزی آموزش ابتدایی تغییر نام داده و واحد کودکستان های این اداره، عهده دارمسئـولیت طرح و برنامه ریزی آموزش و پرورش پیش دبستانی گردید. درسال1354، با توجه به توسعه کودکستانها و تربیت مربیان کودک، دفتر برنامه ریزی آموزش ابتدایی به دفتر آموزش کودکستانی و ابتدایی تغییر
نام داده و بالاخره درسال 1359 در اداره کل و سپس در دفتر آموزش عمومی ادغام گردید . طبق آخرین آیین نامه کودکستانها که در سال 1349به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسید، تشکیل کلاسهای آمادگی ضمیمه آموزش ابتدایی گردیده و سن کودکان کودکستانی 3 تا 6 سال تعیین گردید. درسال 1353 ، وزارت آموزش و پرورش طبق انتشار بخشنامه ای به اعمال اصلاحاتی در آیین نامه مذکور مبادرت نمود. مطابق این تغییرات تنها آندسته از کودکانی که از سن 5 سال تمام برخوردار بودند از حق ثبت نام درکلاسهای
آمادگی بهره مند گردیدند.
درگذشته امتیاز تاسیس مهدهای کودک ویژه کودکان رده های سنی 3 تا 6 سال به وزارت آموزش و پرورش و مجوز تاسیس مراکز مراقبتی کودکان زیر رده سنی3 سال به اتاق اصناف واگذار گردید. ازسال1354، سازمانهای دولتی موظف به تاسیس مهدهای کودک شده و ضوابط آنها از سوی سازمان زنان تنظیم گردید. درسال1356، در بودجه کل سازمانهای دولتی، بودجه لازم جهت احداث مهدهای کودک ویژه فرزندان زنان کارمند پیش بینی شده و سازمان زنان مسئولیت تشکیل و نظارت بر آنها را عهده دار گردید. پس از انقلاب اسلامی ، بر اساس تصمیم گیری هیات وزیران، با انحلال سازمان زنان ، سازمان ملی رفاه خانواده، سازمان تربیتی شهرداری تهران و انجمن ملی حمایت از کودکان، اجازه تاسیس مهدهای کودک به وزارت بهداری و بهزیستی و سپس به سازمان بهزیستی محول گردید. درحال حاضر صدور مجوز و نظارت برکلیه مهدهای کودک دولتی و خصوصی بر عهده سازمان بهزیستی کشور است. ازسال 1372 کلیه کلاسهای آمادگی ضمیمه مدارس دولتی به علت کمبود جا منحل گردید.گفتنی است که این کلاسها 30 سال پیش درسال1349 و با تصویب شورای عالی آموزش و پرورش تشکیل شده بود . ازجمله انواع مهدهای کودک که درحال حاضر درسراسرکشور فعالیت دارند میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
ــ مهدهای کودک خصوصی که توسط بخش خصوصی احداث گردیده اند.
ــ مهدهای کودک خود محورکه وابسته به موسسات دولتی بوده و با کمک هزینه های دولتی و والدین کودکان اداره میگردند.
ــ مهدهای کودک کارگری که متعلق به کارخانجات بوده و تحت پوشش وزارت کار فعالیت دارند.
ــ مهدهای کودک ادارات آموزش و پرورش که به ثبت نام از فرزندان زنان شاغل درآموزش و پرورش مبادرت می نمایند.
ــ مهدهای کودک انجمنهای حمایتی سازمان بهزیستی که به ثبت نام از کودکان تحت پوشش بهزیستی و درصدی از افراد عادی مبادرت می نمایند.دکان روستایی مبادرت می نمایند.
تاریخچه فوق بیانگر این واقعیت است که سهم دولت در تاسیس مهدهای کودک بسیار ناچیز بوده و عمدتا به تنظیم آیین نامه ها و اعطای مجوزهای قانونی محدود بوده است به نحویکه پس از تشکیل اولین مهدهای کودک ، وزارت آموزش و پرورش به تاسیس مهدهای کودک دولتی پس از 42 سال مبادرت نمود. درحال حاضر برای کودکان زنان غیر شاغل مهد کودک دولتی وجود نداشته وکلاسهای آمادگی ضمیمه مدارس دولتی نیز از سال 1372 منحل گردیده است. علاوه بر این تعداد فارغ التحصیلان رشته کودکیاری با توجه به نیاز مهدهای کودک ، بسیار اندک بوده و دوره های باز آموزی بهزیستی ویژه مربیان و مدیران ، چه از لحاظ مدت زمان و چه از لحاظ تعداد نفرات تحت پوشش هر دوره آموزشی، جوابگوی نیاز مهدهای کودک نمی باشد. . بعنوان مثال از سال 61 13تا 69 13یعنی ظرف مدت زمان 8 سال تنها 1215 نفر ازمدیران و مربیان موفق به گذراندن دوره های آموزشی کوتاه مدت بهزیستی شده اند و این در حالیست که این رقم درمقایسه با تعداد مدیران ومربیان مهدهای کودک بسیار ناچیز می باشد.
علاوه بر این تعداد مهدهای کودک نسبت به جمعیت کودکان در ایران بسیار ناچیز می باشد.. بعنوان مثال طی سالهای1360- 1359 تعداد مهدهای کودک بر2971 ، تعداد کودکان بر 172002، تعداد کلاسها بر6340 و تعداد کارکنان بر9356 نفر بالغ می گردید واین درحالیست که طی سالهای 68 ـ 67 تعداد مهدهای کودک بر 2547 ، تعداد کودکان ثبت نامی بر177979، تعداد کلاسها بر5951، تعداد کارکنان بر1983و تعداد کودکان رده های سنی1 تا 6 سال بر12میلیون نفر بالغ گردید . ضــمنا تعداد مهدهای کودک خصوصی شهرستان تهران طی سال1370 بر200 مرکز، طی سال1371بر174مرکز و طی سال1372بر170 مرکز با
لغ گردید.
آمارفوق نشانگر افزایش دائمی تعدادکودکانی ثبت نامی مراکز آموزش پیش دبستانی و مهدهای کودک و کاهش تعداد مهدهای کودک و کادر ویژه آن می باشد . آمار سال 68 ـ67 مبین این واقعیت است که تنها 5 ر1درصد کودکان رده های سنی 1 تا 6 سال و 5 ر2درصد کودکان رده های سنی 3 تا 6 سال ا ز امکانات آموزشی وتفریحی مهدهای کودک استفاده نموده اند. درضمن تعداد کودکان هرکلاس بر 30 نفر و نسبت کودکان به کا
در آموزشی به نسبت 25 به1 بوده است.به عبارت دیگر به ازای هر 1 پرسنل، 25 کودک وجود داشته است . چنانکه قبلا نیز بدان اشاره گردید رده های سنی 1 تا 6 سال در رشد و پرورش شخصیت کودکان ،از نقش اساسی برخوردار بوده و از این روی آموزش پیش دبستانی به عنوان بخشی از نظام آموزش عمومی محسوب شده و دولتها به برنامه ریزی و سرمایه گذاری در این عرصه مبادرت می نمایند .در کشور ایران آموزش پیش دبستانی در واقع به بخش خصوصی واگذار گردیده وبدین ترتیب خانواده های کم در آمد و متوسط قادر به بهره گیری از امکانات مهدهای کودک نمی باشند و این درحالیست که کودکان خانواده های مواجه با مشکلات اقتصادی و فرهنگی از نیاز بیشتری به توجه و آموزش برخوردار می باشند. به این ترتیب به دلیل وجود کمبودها ، نواقصات زیاد و برنامه های نادرست و عدم برخورداری از کادر مناسب و عدم اولویت دولت به آموزش کودکان در دوره های پیش دبستانی، اکثریت کودکان با مشکلات عدید ه ای در روند آموزشی و رشد شخصیتی خود مواجه می گردند.
سرمایه گذاری درامور کودکان پیش دبستانی آثار پیش گیرانه بر آسیب های دوران نوجوانی و جوانی وبزرگسالی دارد . بسیاری از انحرافات اخلاقی ریشه درکمبودهای روحی و روانی دوران کودکی دارند. ارتباط اولیه کودک با الگوهای شخصیتی، آینده او را رقم میزنند .برخلاف تصورات عمومی مبنی بر عدم سود آوری سرمایه گذاری د
ر مهدهای کودک چنین سرمایه گذاری هایی به معنای تربیت نیروی خلاق ، هدفمند و آگاه آتیه هر ملت و عوامل بازدارنده بسیاری از آسیب های اجتماعی مطرح می باشند . در مقطع آموزش پیش دبستانی ،والدین و مربیان کودک به شناسایی توانایی های بالقوه کودکان و رشد وتوسعه چنین توانایی هایی مبادرت نموده، شعور و رفتارهاید که شخصیت او را پرورش میدهند. درجریان حضور درمراکز آموزش پیش دبستانی است که کودک شناخت نزدیک به واقعیتی از خود بدست آورده و خواسته های او به عنوان تبلوری از رشد عاطفی ،عقلی و اجتماعی او شکل می گیرد.
اهمیت و ضرورت آموزش و پرورش پیش از دبستان
1) برای رشد کلی و همه جانبه کودک اهمیت بسزایی دارد.
2) فرصتهایی ایجاد می کند تا کودک با بزرگتر، گروه های دیگر و همردیفان خود مواجه شود و به تعامل معنی دار و غنی با آنها بپردازد.
3) فرصتهایی فراهم می آورد تا کودک با آزمایشهای اشیا و مکان های متنوع روبرو شده و کسب تجربه کند.
4) محیطی است که امنیت عاطفی و حمایتی کودک را تأمین می کند.
5) پرورش کامل استعدادهای کودک، بویژه در این سالها، نیاز به محیطی محرک و برانگیزنده دارد.
6- شش سال اولیه زندگی کودک، سالهایی حساس هستند زیرا میزان رشد در این سالها نسبت به مراحل دیگر رشد، سرعت بسیار بیشتری دارد.
اهداف آموزش و پرورش پیش از دبستان
1- پرورش سلامت جسم، هماهنگی ماهیچه ای
مناسب و مهارتهای حرکتی اساسی در کودک .
2- پرورش عادات بهداشتی سالم و تشکیل مهارتهای پایه لازم به منظور سازگاری شخصی کودک، مانند لباس پوشیدن و در آوردن، خوردن، شستن، نظافت و ; .
3- پرورش آداب و نگرش های اجتماعی مطلوب، به منظور تشویق در مشارکت گروهی سالم و حساس کردن کودک به حقوق و امتیازات دیگران
.
4- پرورش پختگی عاطفی از طریق راهنمایی کودک به بیان ابراز خود، شناخت پذیرش و کنترل احساسات و عواطف شخصی.
5- تقویت درک زیباییها در کودک
6- برانگیختن کنجکاوی ذهنی کودک و کمک کردن به او در درک دنیائی که در آن زندگی می کند و شکوفا کردن علایق تازه در او از طریق فراهم آوردن فرصت هایی برای پژوهش، جستجو و کسب تجربه.
7- تشویق کودک به استقلاال و خلاقیت از طریق فراهم کردن فرصتهای کافی برای ابزار خود.
8- پرورش توانایی کودک برای بیان احساسات و افکار به زبانی روان، واضح و صحیح.
اهداف آموزشی
اهداف مقطع آموزش پیش دبستانی ازجمله مهمترین اهداف مقطع پیش دبستانی می توان به مواردذیل اشاره نمود
1- رشد جسمانی ذهنی عاطفی واجتماعی کودکان برپایه اصول اخلاقی ومذهبی
2- افزایش سطح تواناییها واستعدادهای کودکان
3- آماده سازی وتربیت کودکان جهت درک مفاهیم علمی وذهنی
4- رشد وپویش زبان فارسی همسطح
5- آماده سازی وتربیت کودکان جهت برقراری همکاریها ومعاشرتهای اجتماعی
6- حمایت ازخانواده های کم درآمد درروند تربیتی وتحصیلی فرزندان
ازجمله مهمترین اهداف مقطع پیش دبستانی می توان به مواردذیل اشاره نمود
1- تربیت کودکان درجهت اجرای اصول اسلامی درزن
دگی شخصی واجتماعی
2- تقویت احساس همکاری ومشارکت کودکان درفعالیت های اجتماعی وحس مسئولیت پذیری آنان
3- افزایش قدرت جسمی وذهنی برقراری تعادل جسمی وافزایش مهارت های پایه کودکان
4- آموزش زبان فارسی درجهت تقویت ارتباطات وابزارهای آموزشی کودکان اعم ازخواندن ، نوشتن، شنیدن وحرف زدن
ازسال 1989 نظربه مشکلات زبانی کودکان مناطق
دوزبانه کشور حین ورود به مقطع آموزش ابتدایی ، نرخ بالای تجدید کودکان طی سالهای اولیه آموزش ابتدایی ، عدم تسلط کافی دربرقراری ارتباطات به زبان فارسی ودردسترس نبودن تعددکافی ازمراکز پیش دبستانی ، هرساله کلاس های آمادگی یک ماهه قبل ازشروع سال تحصیلی درمناطق مذکور تشکیل می گردد.گفتنی است که وزارت آموزش وپرورش به فراهم نموده زمینه هایی جهت آمادگی کودکان ساکن مناطق مذکور جهت ورود به مقطع آموزش ابتدایی ازطریق تعیین برنامه های موردنیاز وصدور بخشنامه های مربوطه اقدام می نماید .
استراتژی های آموزشی (3)
ازجمله مهمترین راهبردهای آموزشی مقطع آموزش پیش دبستانی می توان به موارد ذیل اشاره نمود :
1- ترغیب اولیای اموروزارت آموزش وپرورش به توجه هرچه بیشتر به سطح آموزش پیش دبستانی
2- کسب اطمینان ازبرقراری حداکثر هماهنگی ممکن میان نهادهای اداره کننده مرکز آموزش پیش دبستانی دروزارت آموزش وپرورش
3- اختصاص بیشتر وجوه غیرمستقیم ازسوی آموزش وپرورش به مراکز آموزش پیش دبستانی
4- آموزش وتربیت نیروی انسانی ماهر ازطریق تمرکز برآموزشهای دوره پیش دبستانی
5- گسترش فضاهای مستقل آموزش پیش دبستانی
برنامه آموزش و پرورش در دوره پیش از دبستان
1) آموزش و پرورش در دوران اولیه کودکی برنامه ای است که بر رشد کلی و همه جانبه کودک متمرکز است.
2) این برنامه، برنامه ای کودک- محور است که از رویکرد بازی و فعالیت پیروی می کند.
3) این برنامه، برنامه ای است که محیط بازی محرکی را برای رشد هوشی، کلامی، اجتماعی، عاطفی و جسمی کودک را فراهم می آورد.
4) برنامه فوق، برنامه ای است که کودکان رابرای دوران ابتدائی آماده می کند.
5) برنامه ای است که مبنایی برای رشد خواندن، نوشتن و حساب کردن تشکیل می دهد.
6) برنامه ای است که تعامل با محیط، مشارکت فعال در فعالیت های گروهی و توانایی حل مسوله خلاق را در کودکان تقویت می کند.
7) برنامه ای است که بر تدارک تجارب دست اول برای کودکان تأکید دارد به طریقی که رشد مهارتهای مربوط به روند یادگیری را در آنان تضمی
ن کند.
8) برنامه ای است که برطراحی از قبل و جدول بندی و نظم در برنامه ها تکیه دارد ولی در عین حال نسبت به نیازهای کودکان انعطاف پذیر است.
9) برنامه ای است که به طور غیر مستقیم کنترل خود و در نتیجه انضباط درونی را در کودکان بهبود می بخشد.
آموزش پیش دبستانی (1)
بر اساس تجربیات و بررسیهای روان شناختی و تربیتی ، سال های اولیه زندگی کودکان نقش اساسی در رشد و پرورش آنان ایفا می نمایدچراکه 80 درصـد شخصیت کــودک ظرف6 سال اولیه حیات او شکل میگیرد. براین اساس آموزش و پرورش پیش دبستانی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و تلاش عمده دولت ها بر این بوده است که هرروزه تعداد بیشتری از کودکان تحت پوشش آمــوزشهای این دوره قرار گرفته و بــا توجه به ویژگی ها ونیــازهای فردی ،از آموزشهای مناسب وسازنده برخوردار گردند. اولین ارتبـاطات انسانی- اجتماعی کودکان دردوران پیش دبستانـی شـکل گرفته و شکوفـائی و رشد این ارتباط منوط به آموزش عشق ورزیدن ، محبت نمودن ، ;. و نشان دادن راه صحیح برقراری ارتباط توسط والدین و مربیان آنان می باشد . در واقع پایه های اولیه اعتماد به نفس ، مسئـولیت پذیری و استقلال و خلاقیت کودکان در دوران پیش از دبستان استوار می گردد. توجه دقیق و مناسب به کودکان به رشد و شکوفائی استعدادهای آنان کمک می نماید. مهدهای کودک و مربیان این مراکز نقش اساسی وحیاتی در تربیت و رشد شخصیت کودکان و نیل به اهداف فوق ایفــا می نمایند.
برنامه های آموزشی
از جمله مهمترین برنامه های آموزشی مقطع آموزش پیش دبستانی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1-برنامه های علمی و عملی آموزشی که بر مشا
هده و بازدید ، آموزش زبان فارسی ، ریاضیات مقدماتی ، مفاهیم ابتدایی علوم و اعتقادات مذهبی مشتمل می گردد.
2- فوق برنامه های آموزشی که بر صنایع دستی ، خمیر بازی ، بریدن و چسباندن اشیاء ، نقاشی ، بازیهای فکری ، قصه گویی ، شعرخوانی و تمرینات بدنی مشتمل می گردد.
برنامه ریزی و مدیریت آموزشی
اولین مرکز مستقل آموزش پیش دبستانی در سال 1924 در جهت ارائه دوره های آموزش اختیاری (سیستم آموزش غیر اجباری در سیستم آموزش رسمی)احداث گردید در طول دهه 1980 از مراکز فوق تحت عناوین مختلف اعم از مراکز مراقبت روزانه،کودکستانها، مدارس پیش دبستانی یاد می گردید.مراکز مذکور عمدتا در محل سازمانها و وزارتخانه های دولتی استقرار یافته و به مراقبت از کودکان با والدین شاغل در سازمان یا وزارتخانه مربوطه مبادرت می نمایند. مراکز مذکور به طور خصوصی وتحت نظارت سازمان بهزیستی وتحت سرپرستی وزارت آموزش و پرورش فعالیت می نمایند.
هدف عملی مراکزفوق مراقبت و تربیت کودکان برخوردار از والدین شاغل و ارائه تسهیلات به آنان بود. از جمله تقسیم بندی های به عمل آمده توسط مراکز پیش دبستانی کشور می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
کودکان رده های سنی4 تا 18 ماه
کودکان رده های سنی 18 ماهه تا 3 سال
کودکان رده های سنی 3 تا 5 سال
کودکان رده های سنی 5 سال
از مراکز ویژه کودکان رده سنی زیر 5 سال تحت عنوان(مراکز مراقبتی روزانه) و از مراکز ویژه کودکان رده سنی 5 سال تحت عنوان مدارس آمادگی یاد می گردد.
مسئولیت برنامه ریزی ، آماده سازی و توسعه متدهای آموزشی وتفریحی مراکز پیش دبستانی برعهده اداره برنامه ریزی و توسعه متون درس
ی کشور می باشد.
وظیفه نظارت بر عملکرد مراکز مذکور به دایره آموزش ابتدایی و مسوولیت تدارک امکانات و تسهیلات رفاهی به (( مدیریت عمومی تعاون و رفاه اجتماعی )) وزارت آموزش و پرورش تفویض گردیده است. معلمین ومربیان مراکز آموزش پیش دبستانی از میان فارغ التحصیلان رشته های تربیتی مراکز تربیت معلم و یا از میان فارغ التحصیلان دانشگاهی علوم تربیتی در حوزه آموزش پیش دبستانی انتخاب می گردد.وجود تغییرات اقتصادی، فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی دو دهه اخیر در ایران ، افزایش نسبت زنان شاغل و ضرورت مراقبت از کودکان به افزایش نرخ ثبت نام کودکان در مراکز پیش دبستانی منجر گردیده است.برگزاری کنفرانس جامتین و تأکید کلیه کشورهای شرکت کننده بر اهمیت ضرورت ارائه مقطع آموزش پیش دبستانی به کلیه شهروندان باعث اعمال توجه بیشتر به این جنبه از آموزش گردیده است. طی دهه پایانی قرن بیستم به اطمینان از برقراری هماهنگی میان وزارت آموزش و پرورش و سازم
ان بهزیستی به عنوان دو مجموعه مسئول در جهت رشد وتوسعه هر چه بیشتر آموزش پیش دبستانی تأکید شد. با این وجود در نتیجه تمرکز نامحسوس در برنامه ریزی ، مدیریت و سرپرستی مقطع آموزش پیش دبستانی ، هر یک از سازمانهای دولتی به تنظیم استراتژی هاو سیاست جاری خود با توجه به نیازها و امکانات کارشناسان مبادرت می نمایند.
آیادوره پیش دبستانی لازم است :؟
مرکز پیش دبستانی می تواند باوجو.د آوردن زمینه فعالیت های مثل کارها ی دستی ، گردش علمی ، پرورش حواس واستعدادها وآشنا کردن کودک باطریق وفنون حل مشکل دررشد عقلی کودک کمک کند .
امروزه اهمیت وضرورت آموزش وپرورش پیش دبستان بیش ازگذشته احساس می شود تحقیقاتی که دراین زمینه انجام می شود همه مویداین مطب است که وجود دوره های آتی آنان می شود علاوه براین مشاغل بودن تعدادزیادی از والدین ونداشتن وقت وآگاهی کافی جهت رسیدگی وآموزشهای لبازم برای کودکان موجب می شود که روز به روز برمتقاضیان آموزشهای فوق اضافه شود .آموزشهای پیش ازدبستان بادرنظر گرفتن اهداف خودتلاش می کند تامحیطی مساعد برای رشد استعدادها فراهم آورد محیطی که کودک تشویق به یادگیری شود ودرآن فرصت آزمایش کردن وتجربه راداشته باشد .
آموزش وپرورش ابتدایی نقطه ورود به یک حرکت طولانی درزندگی ماست
کودک درخانه تجربیات فراوانی کسب می کند وازطریق این محیط کوچک است که بادنیای خارج آشنا می شود واوطرز معاشرت بادیگران ، ایده آل
ها ، فلسفه اجتماعی زندگی وآموزش زندگی راازازرفتار والدین وتماس بادیگران می آموزد وباری ورود به زندگی اجتماعی آماده می شود امادراین میان آموزشهای تخصصی تری نیزبرای ورود به دنیای خارج ازخانه یعنی مدرسه لازم است .بعلاوه قرارگرفتن درگروه همسن یکی ازنیازهای کودک است که اگر برآورده شود به رشد اجتماعی منجر می شود درحقیقت گروه همسن مربی خوبی برای آموزش کودک است .کودک باعضویت درگروه توانایی ها ومهارتهای متعددی ازقبیل تعاون، رقابت ، مسئولیت پذیری راکه به رشداجتماعی اوکمک می کندبدست می آورد.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/2 3:41 صبح
مقاله نقش شاعران و نویسندگان در پیروزی انقلاب اسلامی تحت فایل ورد (word) دارای 73 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله نقش شاعران و نویسندگان در پیروزی انقلاب اسلامی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نقش شاعران و نویسندگان در پیروزی انقلاب اسلامی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله نقش شاعران و نویسندگان در پیروزی انقلاب اسلامی تحت فایل ورد (word) :
نقش شاعران و نویسندگان در پیروزی انقلاب اسلامی
انقلاب 1357 در ایران باعث دگرگونی در موضوع و درونمایههای آثار نویسندگان زن شد. پیش از انقلاب، زنان نویسندهی ایرانی مانند مردان بر مباحث کلی سیاسی و اجتماعی مانند عدالت و آزادی تاکید داشتند. اگرچه در نوشتههاشان به مسایل زنان نیز میپرداختند، اما دیدگاههاشان را در چهارچوب و در زمینهی مردسالاری حاکم بر ادبیات چپ ارایه میکردند و موضوعها، سبک، فرم، و زبان ادبیات متعهد، تا اندک زمانی پس از انقلاب برادبیات زنان نیز چیرگی داشت. در دورهی پس از انقلاب، بتدریج مسایل مربوط به رابطهی مرد و زن، ستم فرهنگی بر زنان، مفاهیم مربوط به بدن زن، و بطور کلی مباحث جنسیتی و دیدگاههای فمینیستی اهمیت مرکزی پیدا کردند. انقلاب به یگانگی موضوعی ادبیات زنان و ادبیات مقاومت پایان داد و در عوض، ناخواسته به ادبیات فمینیستی قدرت خیزش بخشید. تظاهرات زنان علیه حجاب اجباری که در همان ماههای نخستین پس از انقلاب برپا شد و چندین روز هم طول کشید، آغاز این تغییر مسیر و گشودن زمینهای تازه، نه فقط برای شیوه ارایه و بیان نو، بلکه در جهت رونق گفتمان فمینیستی بود.1] به عبارت دیگر، نگارش متون ادبی توسط زنان، دو دورهی جداگانه و منقطع دارد؛ و مفاهیم ادبی ایجاد شده توسط زنان در این دو دوره، انعکاسی است از تغییرات در شرایط اجتماعی، تاریخی، و گفتمانی. در این مقاله که خلاصهای است که از یک بحث طولانی،
توضیح خواهم داد که تفاوت این دو گفتمان چیست و چرا این چرخش به وجود آمده است.
تحت تأثیر موج غالب جنبش ادبیات متعهد پیش از انقلاب، آثار زنان نویسندهی این دوره بیشتر بر مسایل اجتماعی و سیاسی
تأکید داشت. اگر هم مسایل جنسی و زنان مطرح میگردید، نویسندگان زن آنها را در فضای اجتماعی مردسالار و با رعایت پارامترهای مرد سالارانه جنبش ادبیات متعهد بیان میکردند. به عبارتی، قبل از انقلاب، آثار ادبی زنان هویت زنانه نداشت که به یک جنبش فمینیستی تبدیل گردد؛ و به همین جهت در قالب ادبیات متعهد و ایدئولوژی چپ باقی ماند. این ویژگیها در نوشتههای سیمین دانشور، سیمین بهبهانی، و حتی نوشتههای فروغ فرخزاد که اشعار اولیهاش به گفته بسیاری بسیار «زنانه» بودند، مشاهده میشود. این سه نفر از مهمترین نویسندگان و شاعران آن دوره بودند و آثار آنها بر نوشتههای زنان دیگر نیز اثر گذار بود. مطالعهی دقیق آثار آنها، آنچه را میخواستند درباره زمانشان بگویند آشکار میکند و نشان میدهد که آنان چگونه به شکل گیری جنبش ادبیات متعهد، که خود به بخشی از آن تبدیل شدند، کمک کردند؛ چگونه از آن تأثیر پذیرفتند و بر آن تأثیر گذاشتند. جداسازی مسایل جنسی و مسایل اجتماعی البته اختراع من نیست. دیگران نیز، هنگام بحث دربارهی داستانهای زنان، این تمایز تحلیلی را پیش کشیدهاند. مثلاً «تیرنی تلو»، منقد ادبی معاصر، شرح میدهد که چگونه نوشتههای زنان در بسیاری کشورهای امریکای جنوبی اشکال اقتدار اجتماعی را که بر اساس سیاست، جنسیت و متن را از هم جدا میکند جدا گانه مورد سؤال قرار گرفته میشوند.
در دوران پیش از انقلاب تمایلات غیرمذهبی همزمان با اصلاحات اجتماعی، به ویژه در مورد زنان، از مشخصهها
اصلی جامعه بود. در مقابله با این سیاستهای رژیم پهلوی، محافظهکاران مذهبی از در مخالفت برآمدند و گروههای چپ نیز اهمیت کافی برای آن قایل نشدند. در همین راستا، ادبیات متعهد، مسایل اجتماعی مانند عدم تساوی طبقات و ستم سیاسی را مطرح کرد. ادبیاتی هم که به قلم زنان پدید آمد، به همان موضوعات پرداخت؛ و بر این مبنا میتوان آن را جزیی از ادبیات متعهد انگاشت.
سیمین دانشور (1300) با چاپ رمان پر فروش «سووشون» (1347) و دو مجموعهی داستان کوتاه به عنوان یکی از بهترین داستان نویسان زن در ادبیات مدرن فارسی شناخته شد. «سووشون»، زندگی زنی به نام زری را که با مردی به نام یوسف ازدواج کرده است در خطهی استان جنوبی فارس بعد از جنگ جهانی دوم ترسیم میکند. یوسف یک فعال سیاسی است که در جنبش مقاومت علیه حضور نیروهای متفقین در ایران شرکت دارد.[ در پایان داستان، یکی از دوستان یوسف (که یک روشنفکر مبارز ایرلندی است)، زری را از درستی راهش مطمئن میکند: “خواهرم، گریه نکن. درختی در خانهی تو خواهد رویید و درختان دیگری در شهر و حتی درختان بیشتری در سرزمینت، و باد پیام را از درختی به درختی خواهد برد; در راه که میآمدی طلوع را ندیدی؟ با تصمیم شجاعانهی زری برای شرکت در فعالیت سیاسی، نه تنها تناقضهای درونیش پایان مییابد، بلکه جستوجوی طولانی او برای یافتن هدفی ورای خانهاش نیز به بار مینشیند.
منطق تبیینی داستان بر اساس جستجوی دلایل ستم اجتماعی، تسلط بیگانگان و نیاز مردم به دفاع از سرزمینشان استوار شده است. مسایل خاص زنان، اینجا و آنجا به عنوان تابعی از موضوع «جدیتر و عالیتر» آرمانگرایی ملی، نمود پیدا میکند. حتی قبل از پیوستن زری به جنبش، او انجام وظایف همسرانه و مادرانهاش را بالاتر از هر چیز میشمارد. ایدههای یوسف، انعکاس دهندهی آرمانهای ملی در آن زمان؛ و مرگش تمثیلی از شکست جنبش ملی است. زری، که از طرف جنبش مقاومت ملی حمایت میشود و سپس به آن میپیوندد، امید به ادامهی مبارزه را به نمایش میگذارد. باید توجه داشت که «امیدوار بودن» در آن دوران از چالشهای مبارزین به شمار میآمده است.
بنابر همهی این شواهد، داستان تصویری پدرسالارانه از مقولهی انقلاب القا میکند؛ تصویری که انقلاب را با سرزمین پدری پیوند میدهد. حتی زمانی که زری آمادهی درگیر شدن کامل در جنبش است، نقش او از یک همسر یا خواهر که به سوگواری ازدست دادن مردش مینشیند، فراتر نمیرود.[ او مدام از بالا نبودن سطح آگاهی و تعهد و اینکه نمیتواند تفنگ به دست پسر عزیزش بدهد، تأسف میخورد. این نظام زبانی غالب در ادبیات متعهد است که رابطهی بین دانشور و موضوعها و شخصیتهاش را تحت نفوذ قرار میدهد و به آن شکل میبخشد.
در واقع تمام آثار قبل از انقلاب سیمین دانشور، مانند داستان فوق، وضعیت بد زنان را در جامعه به تصویر میکشد. اما در این توصیف، بیشتر بر نقش طبقات و ستم خارجی تاکید دارد تا بر سلطهی مردان. تمام آثار او، تعهد او را به بیان ریشههای مسایل اجتماعی نشان میدهند. آنها بر نقش فراگیر فعالیت سیاسی انقلابی تاکید و از نفوذ فرهنگ غربی انتقاد میکنند؛ و در عین حال، فرهنگ پدرسالاری را به عنوان ریشهی عمدهی بسیاری از این مسایل نادیده میگیرند. او شخصیتهاش را به عنوان مدافعان انسانگرایی مطرح میکند و به طرفداران ادبیات متعهد اطمینان میدهد که اگرچه مسایل مربوط به جنسیت مهم هستند، اما تابعی هستند از تغییرات سیاسی. بنا به این دلایل و نیز به خاطر پرکاری و خلاقیت، دانشور، به عنوان اولین دبیر کانون نویسندگان ایران انتخاب شد.
فروغ فرخزاد (45-1314) یکی از شاعران سنت شکن و بسیار محبوب دوران قبل از انقلاب است. نوشتههای او را میتوان به دو گروه عمده تقسیم کرد؛ مجموعههای اولیهی او،« اسیر» (1334)، « دیوار» (1337) و «عصیان» (1338) شامل تصویرهایی جسمانی از عشق، شور و رنج است. این در حالیاست که دو مجموعهی «تولدی دیگر» (1343) و « ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» (1346) به رنجهای بشر، بیعدالتی و شرایط اجتماعی زمانه اشاره دارند. این دو اثر آخر آشکارا زمینههای اجتماعی مسلط بر ادبیات متعهد را منعکس میکنند. فرخزاد، در اشعار اولیهاش احساساتش را دربارهی مردان بیان میکند. شعر «طغیان» درباره بیعلاقگی او به مردی است که در ازدواجی ناموفق به او تحمیل شده است. در شعری دیگر او با اعتماد به نفس به معشوقش اعتراف میکند که “تو مرا شاعر کردی” و رابطهاش با وی را میستاید. توصیف شاعرانهی فرخزاد از این دو رابطهی متفاوت، سنگ بنای بسیاری از اشعار اولیهی اوست. با این دوگانگی، او کوششهای زیبایی شناسانهی خود را بین توصیف آنچه که طی یک ازدواج ناموفق بر او گذشته و شرح آرزویش برای مشارکت در یک زندگی فعال اجتماعی، زندگی مشترک آزادانه با مردی که عاشقش است و پیوستن به جمع هنرمندان متعهد، تقسیم میکند.
تنها در صورتی آثار فرخزاد میتواند به بیانی «زنانه» تعبیر شود که فعالیتهای شاعرانه و زندگی او در رابطه با فرهنگ مردسالارانهی آن زمان ارزیابی شود.[12] اشعار فرخزاد دربارهی احساسات و هیجانات زنانه بسیار صریح است. او عشق و رابطهی عاشقانه بین زن و مرد را در قالب واژههایی ظریف به آواز درآورد و در اشعار و آثارش، دیوارهای زندگی بستهاش را فرو ریخت. اما زبان ادبی او زبان بیان مسایل مربوط به نابرابری جنسی نیست و مهمترین کارهای او دربارهی اجتماع است نه جنسیت. فرخزاد در یک مصاحبه میگوید: “اگر شعرمن، همانطور که شما گفتید، یک مقدار حالت زنانه دارد، خب این خیلی طبیعی است که به علت زن بودنم است. من خوشبختانه یک زنم. اما اگر پای سنجش ارزشهای هنری پیش بیاید فکر میکنم دیگر جنسیت نمیتواند مطرح باشد ; اصل کار آدم است. زن و مرد مطرح نیست.” او اعتقاد دارد که ” اصلا مطرح کردن این قضیه صحیح نیست “و به این ترتیب، نظر ادبیات متعهد را که به معیار جنسیت در نقد ادبی وقعی نمیگذارد میپذیرد.
از نظر نوآوری و مهارت در بیان شعری، سیمین بهبهانی (1306)، هم طراز فرخزاد و از مهمترین پدیدههای ادبی دوران معاصر است. او شاعری پرکار است که آثار قبل از انقلابش پنج جلد میباشد. این آثار با آثار جنبش ادبیات متعهد قبل از انقلاب، نقاط مشترک بسیاری دارد و در مبارزهای مشابه در جهت تبلیغ نظریات انقلابی مشارکت میکند. بهبهانی میگوید: “قسمت مهم و جالب کارهای من شرح درد و نارضایتی مردم است. باید بگویم از آنجا که شعرهایم را در معرض قضاوت مردم قرار دادهام، توسط منتقدین تشویق و توسط مردم به خصوص طبقات مظلوم و محروم جامعه به گرمی پذیرفته شدهام.
کوتاه سخن، ادبیات زنان در قبل از انقلاب، همانطور که در آثار دانشور، فرخزاد و بهبهانی دیده میشوند، حساسیت قابلملاحظهای در برابر موضوعهای اجتماعی نشان داده و موضوعهای مشخصاً زنانه را در درجهی دوم اهمیت قرار میدهد. با وجود جو غیرمذهبی حاکم، گفتمان جنسی و مسایل جدی مربوط به رابطههای اجتماعی و جنسی، و نیز مسایل مربوط به آموزشهای جنسی، در حوزههای تولید هنری وارد نگردیدند و آنچه را که مجلات عامیانه و سینمای غالب در آن دوران به عنوان رابطهی جنسی ارایه میدادند، در چنان سطح پایینی قرار داشت که بیشتر به مخالفان آزادیهای فردی و جنسی کمک میکرد. از این گذشته، حتی میتوان گفت که برخی از آن تولیدات سینمایی از این راه به تحکیم فرهنگ مردسالاری نیز کمک میکردند.
پس از سقوط دولت اقتدارگرای سکولار شاه و ظهور رژیم مذهبی در 1357، بسیاری از اصلاحات اجتماعی و فرهنگی که طی چند دهه در دورهی پهلوی انجام گرفته بود، کنار گذاشته شد. رژیم مذهبی جدید قانون حمایت از خانواده را لغو، و جدایی جنسیتی و حجاب اجباری را اعمال کرد.[16] زنان حق طلاق، حق حضانت کودکان پس از طلاق، حق مسافرت آزادانه و حقوق برابر در محیط کار را از دست دادند. تظاهرات زنان بر علیه این محدودیتها به دلیل فشار نیروهای مذهبی و نادیده انگاشتن آن از سوی نیروهای چپ، گسترش نیافت. اما زنان از آن زمان به بعد در نوشتههای خود، پیوسته با مسئلهی حجاب و پیچیدگیهای فرهنگی مربوط به آن و دیگر گرفتاریهای جنسیتی خود در جامعه درگیر بودهاند.[17] آنها تشکیلات دولتی، بنیادگرایان و نیروهای چپ را (که متأثر از آنها بودند) همراه با فرهنگ پدرسالار نقد کردند.[18] نویسندگان فمینیست نوپدید، کسانی را که در مقابل محدود کردن زنان سکوت کرده بودند به اندازهی اعمالکنندگان محدودیتهای جدید، مقصر میدانستند
از طرف دیگر، تعداد زنان نویسنده در این دوران به شدت افزایش یافت کارهای اینان، جدا از ارزشهای ادبی، نشان دهندهی آگاهی آنان از مسایل زنان و مناسبات جنسیتی است. و عاملی که اهمیت فزایندهی مسایل جنسیتی را در کارهای ادبی زنان پس از انقلاب تبیین میکند، از یکسو نقش ساختاری حکومت در کنترل جنبشهای اجتماعی و ادبی، و از سوی دیگر، گرایش چپ نسبت به مسایل زنان است. این تأثیر سیاسی جدید بر ادبیات و «انقلاب فرهنگی» (که یک سال پس از انقلاب باعث تعطیلی چند سالهی دانشگاهها و اعمال محدودیتهای شدید در زمینهی نشر که مستقیماً آزادی زنان را تحت تاثیر قرار داد، تغییراتی را در موضوعها، شخصیت پردازیها و کلا زبان زنان نویسندگان پدید آورد.
کارهای نویسندگانی مانند شهرنوش پارسیپور، منیرو روانیپور و شهین حنانه (شاعر و ترانهسرا) این دگرگونیها را به خوبی نشان میدهد. علاوه بر این، اگر کارهای پس از انقلاب سیمین بهبهانی و سیمین دانشور را با کارهای پیشین آنها مقایسه کنیم، تغییرات گفتمانی ادبی زنان را بهتر درک خواهیم کرد. در خواندن آثار زنان، همانطور که ژاک دریدا و ژولیا
کریستوا پیشنهاد میکنند، باید به «محدودیت دوگانگی زن/مرد» که مانع کشف کامل متن میشود، توجه داشت.[21] اما باید از این هم فراتررفت تا بتوان نیروهایی را که به پاسخهای خلاق فردی میدان میدهند، کشف کرد. موضوع نوشتههای زنان نشان میدهد که آنان به تمام جنبههای زندگی اجتماعی و خصوصی، فقر، پدرسالاری، سنتهای ازدواج، تاریخ و سیاست توجه دارند؛ و در عین حال، این درون مایهها با زمینههای اجتماعی پس از انقلاب در ارتباط نزدیک هستند.
هر چند شهرنوش پارسیپور انتشار کارهای خود را قبل از انقلاب آغاز کرده است، اما تا اواخر دههی 1360 نویسندهی شناختهشدهای نبود. دو اثر وی، رمان «طوبا و معنای شب»(1368) و داستانهای به هم پیوستهی «زنان بدون مردان» (1369) از آثار مطرح و بسیار بحثانگیز بودهاند و باعث معروف شدن وی شدند. پارسیپور در این رمانها به شرایط زنان پرداخته است. شخصیتهای زن داستانهای وی از فشار جنسی زنان در طول تاریخ حرف میزنند. پذیرش امیال جنسی خود را شرح میدهند، عفت را به استهزا میگیرند و در برابر فرهنگ مردمدار مقاومت میکنند.[22]
در رمان «طوبا و معنای شب»، طوبا زن جوانی است که در خانوادهی مذهبی و تقریباً ثروتمندی در ابتدای قرن بیستم به دنیا میآید. وی با اختیار خود (اما در واقع برای نجات مادر بیوهاش از ازدواجی اجباری) با مردی 50 ساله ازدواج میکند و یک زندگی سنتی را آغاز میکند. شوهر وی خیلی زود به این نتیجه میرسد که بین خشکسالی و حضور طوبا در خانهی وی رابطهای وجود دارد.علاوه بر محتوا، سبک «طوبا و معنای شب» نیز متمایز از رئالیسم سوسیالیستی (سبک غالب بر آثار ادبی پیش از انقلاب) است. داستان پایان رئالیستی مرسوم را ندارد و با گذر از میان واقعیت و رویا، قواعد رئالیسم سوسیالیستی را رعایت نمیکند. گرچه بخش اصلی داستان به دورهی زمانی خاصی تعلق دارد (اواخر سلطنت قاجار تا اواسط سلطنت پهلوی)، اما شامل روایت داستانهای اساطیری دربارهی گذشته نیز هست؛ و به این ترتیب، ایران عصر میانه تا زمان حاضر را روایت میکند. این اثر بار دیگر نشان میدهد که اگر آثار جدی پیش از انقلاب تصویری کاملا منفی از طبقات بالا و خاندان سلطنتی ارایه میکردند که عنصری از تضاد طبقاتی بودند؛ اما در بخش عمدهی کارهای پس از انقلاب چنین تصاویری به ندرت دیده میشوند. در نوشتههای زنان نویسنده پس از انقلاب، مسایل فرهنگی اهمیت بیشتری نسبت به مسایل طبقاتی پیدا کردهاست.
پارسیپور در « زنان بدون مردان» تندروتر است. این رمان کوتاه ترکیبی از داستانهای درهم تنیدهای دربارهی پنج زن است که همگی بدون مردهاشان و از زمانها و فضاهای مختلف در باغی در کرج کنار هم قرار میگیرند. مهدخت، اولین آنها عمیقاً از فرهنگ پدر سالار آسیبدیده است. وی که شاهد تجاوز به خدمتکار جوانی است که منجر به از دست رفتن باکرگی وی میشود، به شدت آزردهخاطر است. او آرزو میکند که برای رهایی از این فشار روحی و روانی به درختی در آن باغ تبدیل شود. همانند دافنه در داستان «اوید»، اگر چه بدون آپولو و پینیوس، مهدخت نیز به درختی ریشهدار با شاخههایی بلند در باغ تبدیل میشود. در ادامهی داستان، درخت مهدخت دانه میدهد و دانههای او با آب به تمام نقاط دنیا سفر میکنند.
زرینکلاه، زن دیگری است که از زمان و فضای دیگری به باغ آمده است. وی اکنون 26 سال دارد. فاحشهای سرزنده است که از نوجوانی در فاحشهخانه کار کرده است. وی با روزی 2 یا 3 مشتری در روز کارش را شروع کرده است اما اکنون 20 تا 30 مشتری در روز دارد. در کتاب در بارهی او چنین میخوانیم:
“; مشکل از اینجا شروع شد که شنبهای، صبح از خواب بلند شد، آب خورد و آماده شد تا صبحانه بخورد. اکرم هفتی داد زد: زری مشتری آمده، خیلی عجله دارد;زرین کلاه از خیر صبحانه گذشت یا در لحظه گذشت. با غیظ برگشت به اتاق، روی تخت خوابید و پاهایش را از هم باز کرد. بعد مشتری آمد. مردی بود که سر نداشت. زرین کلاه حتی جرائت جیغ زدن نداشت. مشتری بی سر کارش را کرده بود و رفته بود. از آن روز تمام مشتریها بی سر بودند.” زنان بدون مردان (79-80)[23]
این تصویر، با تصویر فاحشهخانهها در نوشتههای پیش از انقلاب نویسندگانی مثل سیمین بهبهانی کاملا متفاوت است. این متن به بدبختی یک طرف اشاره نمیکند؛ بلکه تصویری رئالیستی/سوررئالیستی از زندگی یک زن ارایه میدهد. در بخش دیگری از داستان، دو زن- مونس و فایزه – قبل از آغاز سفرشان به باغ دربارهی ساختار طبیعی بدن بحث میکنند. مونس 28 ساله، تصور میکرده که دوشیزگی یک پرده است. وقتی هشت ساله بوده به او گفتهاند که خدا دختری را که دوشیزگیاش را ازدست بدهد دوست ندارد و به همین دلیل وی نمیتوانسته از درخت بالا برود. وقتی که زنان دیگر به او میگویند که آن یک سوراخ است، احساس سردرگمی میکند. نگارش و انتشار این کتاب از جمله دلایلی بود که نویسندهاش را بیش از پنج سال به زندان فرستاد.
در آثار منیرو روانیپور نیز موضوعهای فمینیستی غلبه دارد. وی از نویسندگان معروف پس از انقلاب است و کتابهاش همچون آثار شهر نوش پارسیپور بارها منتشر شدهاند. روانیپور با صراحت به شرایط اجتماعی زنان و مناسبات جنسیتی اشاره میکند و بر اهمیت فعالیتهای ادبی زنان تاکید دارد. وی در مصاحبهای میگوید: “تا وقتی کاری منتشر نکنیم کسی ما را جدی نمیگیرد. تا آن موقع زنی تنها هستیم;و بعد میگویند، «زنی» مینویسد. انگار شخص ناقصی مینویسد. آن وقت همه میخواهند به او کمک کنند؛ مثل این که میخواهند فرد نابینایی را از خیابان رد کنند. بله! زنی مینویسد، کسی که انتظار میرود دهانش را ببندد.” (30)[24] روانیپور میگوید: “زندگی من لبریز مبارزه و مقاومت برای نجات زنان کشور بوده است و بنابراین شخصیتهای من با رنج و مبارزه و همچنین اقبال و شادی روبرو بودهاند.”[25] روانیپور با تاکید بر تصویر زنانی که رنج خود را فریاد میکنند، به طرفداران ادبیات فمینیستی میپیوندد که زنان را نه قربانی بی دفاع، بلکه شورشی میدانند.
گفتمان ادبی جدید نویسندگان زن پس از انقلاب، از عامل سنّ نیز تأثیر پذیرفته است. بسیاری از این نویسندگان نسبت به نویسندگان قبل از انقلاب در سنین پایینتری کارشان را شروع کردهاند. علاوه بر این، نسل جدید از ایدههای فمینیستی رایج از اواخر دههی شصت در غرب و بروز جنبشهای فمینیستی در دیگر کشورهای خاورمیانه تأثیر پذیرفتهاند.[26] این عوامل اهمیت شرایط سیاسی ناشی از انقلاب 1357 را کمرنگ نمیکنند. همانطور که سیاستهای حکومت پهلوی و تبلیغ
«فمینیسم» از بالا، گفتمان ادبی مربوط به آن دوران را تحتتاثیر قرار داد، حملهی نظام جدید جمهوری نیز بر آنچه تأثیر «انحطاط غرب» بر زنان میداند، زمینهی گفتمان دیگری را در تولید ادبی ایجاد کرد. در این گفتمان نوین، زنان، با روشنی و راستی بسیاری که ویژگی بسیاری از جنبشهایزنان در سایر نقاط جهان نیز هست، به مقابله با این حملات جدید برخاستند و تا آنجا رفتند که دیگر حتی از محدویتهای موجود در مورد ادبیات زنانهی پیش از انقلاب نیز اثری نیست. موضوعهای مرتبط با
موقعیت زنان و آگاهی فمینیستی در ادبیات زنان پس از انقلاب، حتی در کارهای اخیر سیمین بهبهانی و سیمین دانشور، غالب است. در نوشتههای پس از انقلاب این دو نویسنده، مسایل شخصی اهمیت تازهای یافته است و آنها دیگر به شکلها و موضوعهای گذشته نمیپردازند. علیرغم سانسور مذهبی، موضوعهای مربوط به زن، نیازهای عاطفی، بدن زن، و ستم جنسی بر زن دستمایهی بسیاری از اشعار و داستانهای دوران کنونی شده است.
این دگرگونی ادبی با دگرگونی در سایر حوزههای هنری و اجتماعی نیز هماهنگی دارد. امروز علیرغم بسته بودن نظام، جوانان بسیار راحتتر از گذشته دربارهی مسایل جنسی سخن میگویند. حتی فیلمهایی ساخته شدهاند که علیرغم مقررات دست و پاگیر، به مسایل جدی مربوط به رابطهی زن و مرد و مسایل جنسی میپردازند. وجود سایتهای پورنوگرافیک و آموزش جنسی و چندین سایت فمینیستی که با شجاعت در بارهی این مقولهها به زبان فارسی سخن میگویند، تابوهای چندین هزار ساله را یکی یکی درهم میشکند.
شعر،ادبیات، انقلاب
گفتگویی با حجهالاسلام والمسلمین جواد محدثی، محقق، نویسنده وشاعر، درباره «نقش شعر در انقلاب» و سرودههای وی در اینزمینه، به مناسبت فرا رسیدن «بیست و یکمین فجر انقلاب اسلامی.»
بسم الله الرحمن الرحیم
در این گفتگو هم دوست داریم از دیدگاه شما در مورد «نقششعر و ادبیات در انقلاب» آگاه شویم و هم کارهای خودتان را دراین زمینه بدانیم.
ابتدا در مورد قسمت اول سوال توضیح دهید.
در آغاز، ادای احترام میکنم به همه پیشکسوتانی که باخلاقیتهای ادبی و هنری خویش، بویژه با زبان شعر، در عصر خفقانطاغوت، پرچم مبارزه فکری و سیاسی با ستم را برافراشتند و جامعهرا به سوی افقی روشن و آیندهای پر امید، سوق دادند و چه بسا«شهید قلم» شدند و به خاطر سرودههای انقلابی خود، به زندان وشکنجه گرفتار شدند.
شعر، مخاطبان وسیعی دارد. وقتی هم که با محورهای ارزشی وانقلابی وارد ذهنیت جامعه شود، در گسترش آن مفاهیم، ایفای نقشمیکند. شاید که یکی از رسالتها و جهتگیریهای «شعر انقلاب» ،عبارت باشد از «جهتبخشی» و «امید آفرینی» نسبتبه آینده وفعالیتها و مبارزات مردم مسلمان و انقلابی. شاعران متعهد شیعهدر طول تاریخ، این رسالت را به خوبی انجام دادهاند و پیوستهموی دماغ حکام ستمگر و قدرتهای باطل بودهاند و با ترویجی که ازمرام اهل بیت و معارف ولایی داشتند، مردم را علیه جبارانمیشوراندند.
شما از چه زمانی وارد قلمرو شعر شدید و آیا جهتگیریاشعارتان، انقلابی بود؟
حدودا هفت هشتسال پیش از انقلاب، شروع کردم به سرودن شعر،البته آن وقتها بیشتر قالب «شعر نو» را انتخاب کرده بودم کههم طرفدار بیشتری در میان نسل جوان داشت، هم مسائل سیاسی واجتماعی را در آن قالب، بهتر و راحت میشد بیان کرد.
کیفیت عرضه اشعارتان چگونه بود؟ یعنی کجا چاپ میشد؟ کتابداشتید، یا با مجلات همکاری میکردید؟
اغلب، آن زمانها در ماهنامه مکتب اسلام، یا سالنامه جوان،معارف جعفری و پیام اسلام بود. آن زمان اینها به عنوان مجلات ونشریات مذهبی و متعهد به شمار میآمدند و اهل قلم و ادب، از اینوسیله استفاده میکردند.
حال و هوای پیش از انقلاب، شرایط ویژهای بود و حرفهای خاصیهم میطلبید; محورهای سرودههای شما در آن دوره چه بود؟
طبعا برای یک مسلمان دردمند، وضعیت عقب ماندگی مسلمانان وسلطه سیاسی غرب بر جوامع اسلامی، دردآور بود. تاخت و تازصهیونیستها در فلسطین، رنج آور بود، محرومیتهای مستضعفان درجامعه خودمان، جانکاه بود. طاغوت حاکم، بر مردم ستم میگفت وکشور را به بیگانگان فروخته بود، طبیعتا در آن زمان شرایط برایکسی که میخواستبا زبان شعر به مبارزه بپردازد، محتواهایی چون:
افشاگری علیه دشمنان، حمایت از مبارزات فلسطینیها، انتقاد ازنژادپرستی، غربزدگی، سکوت و خمودی، تاکید بر وحدت جهان اسلام،تبیین حماسی واقعه کربلا، نالیدن از غربت اسلام و قرآن و تفرقهمسلمانان، از جمله محورهایی بود که میشد به آن پرداخت. در همانزمان، سلطه جهنمی ساواک و مبارزات انقلابیون و زندانها وشکنجهها و تبعیدها، سوژههای مناسبی برای طرح در قالب شعر بود.
من وقتی به سرودههای قدیمیتر خودم مینگرم، این موضوعات خیلیچشمگیر در آنها مطرح شده است. حتی در شعری که درباره حضرتزینب(س)سروده بودم، نوعی انتقاد از دستگاه حکومتبود. با عنوان«زندانی بغداد» شعری درباره حضرت کاظم(ع)داشتم که به بهانهمظلومیت آن حضرت، گوشههایی به آزادگان و مبارزان اسیر در چنگطاغوت داشت. یک بند از آن شعر، این است:
جرم او چیست؟ آزاده بودن تن به دلخواه دونان ندادن هست فرجام ایمان، شهادت یا که در کنج زندان فتادن
در شعر دیگری که پیرامون «همه جا کربلا» بودن سروده بودم،در قالب چهار پاره، پیامهای شورانگیزی مطرح بود، مثلا به این دوبند دقت کنید:
تاریخ خون بنیاد و پر شور تشیع نهر خروشانی است از خون شهیدان اما تو ای تاریخ، ای حق پوش و خون پوش پر کردهای این نهر، با یاد پلیدان
ای نتیجه آگاه، ای خواهر! برادر! ای آنکه هر گام تو در راه رهایی است بر سلسله آشوب این شبها بر آشوب
«هر روز عاشورا و هر جا کربلایی است.»
لابد این گونه سرودنها هم برای شما هزینه داشت و دردسرایجاد میکرد; مثلا دستگیری، زندان و;؟
خوب، طبیعی است. شاعران دار بر دوش شیعه، همواره الهام بخشو مقتدای ما بودهاند. البته نه به خاطر این شعرها، ولی وقتی بهخاطر سخنرانیها و منبرها دستگیر و زندانی شدم، پای صحبت اینگونه سرودهها و آثار هم کشیده میشد و به عنوان سند جرم تلقیمیگشت. یادم هستیکی از همان سرودهها با عنوان «اسیر آزادیبخش» درباره حماسه آفرینی بانوی قهرمان کربلا در سفر کربلا و درسفر اسارت کوفه و شام، با اشاره به خطبههای حماسی زینب کبری درکاخ یزید، در قسمتی این چنین آمده بود:
«آهستهتر یزید!
این قدرتی که از پدرت ارث بردهای عزت برای ملت ما نیست، ذلت است از پای تا به سر شدهای غرق ننگها اما غرور چشم تو را کور کرده است من از کدام ننگ تو داد سخن زنم؟ از ننگ جاودان نیاکان مشرکت از لکههای ننگ که بر جا نهادهای از کاخ زور گویی و عیاش خانهات این قتل عام و «عیدظفر» ؟ کور خواندهای ما راه مستقیم گزیدهایم از موجها چه باک بوده است و هست کشتی حق زیر پای ما عزت برای ما و خدا و پیمبر است ننگ ابد برای تو و خاندان توست;»
این شعر را که مفصل هم هست، آن روزها جوانان و حتی برخیروحانیون انقلابی، در مراسم مختلف و ایام محرم، به صورت دکلمه وبا شور میخواندند و گوشه و کنایههایی که این شعر به دودمانسلطنت داشت، از نظرها مخفی نبود و موقع خواندن و شنیدن،اشاراتش را با چشم و ابرو به یکدیگر اشاره میکردند. گاهی دربازجوییها انگشت روی این گونه آثار میگذاشتند، چون در جامعه،برد بسیاری داشت.
نسبتبه اصل انقلاب اسلامی در آن دوره، شما چه دیدی داشتید وچشم انداز آینده را در شعرهایتان چگونه مطرح میکردید؟
«من به «روز» ، از پس پرده تاریکی «شب» مینگرم من ز «شب» ، همچنانی که ز پل میگذرند به امید سحری میگذرم»
این بخش پایانی یکی از سرودههای سال56 بود، در قسمت دیگریاز همین شعر، که میتواند زاویه دید مرا در آن دوران که هنوزامام در نجف بودند و حادثه19دی قم هم پیش نیامده بود. نشاندهد، گفتهام:
«من به خورشید جهانتاب که فردا از شرق سر بر آورده و با لشکر تاریکی، خواهد جنگید میاندیشم و به «فردا» و به فرداهایی همه بیگانه خواب همه لبریز از «روز» که سراسر همه جا و همه کس جشن خواهند گرفت مرگ «شب» های زمستان را، میاندیشم.»
البته همانطور که گفتم، رسالتشاعری ایجاب میکرد که همه ازدردها، ستمها، خفقانها، زندانها و فشارها بگوییم، هم مبشرآیندهای روشن و تصویرگر فردایی امید بخش باشیم، تا ملت مومن ومبارز، در چشم انداز آینده مبارزات خویش، زوال ظلم و حاکمیتاسلام را ببینند و پرشورتر و مصممتر تلاش کنند. گاهی هم شدتخفقان به حدی بود که حالتیاس بر انسان غلبه میکرد و شعرهابوی ناکامی و نالیدن داشت. این معلول نشناختن عمیق جوهرهباورهای دینی مردم و آمادگی برای شهادت بود. من در یکی ازسرودههای اول انقلاب خود، حالت عذر خواهی از مردم داشتم که درآن همه سال سیاهی و تباهی، دردنامه سرودم و به عمق روحیات مردمکه همگی شاعری بزرگ بودند و شعر بزرگشان «شهادت» بود، پینبرده بودم; در بخشی از آن چنین آمده بود:
«از بابت گذشته شعرم، شعرگذشتهام در پیشگاه ملتخود، شرم میکنم شعر گذشتهام. کانک پر از شکایت و غم بود اینک که در طلوع رهایی خطی ز رود خون شهیدان در صفحه نخست کتاب حماسهها بر جای مانده است رنگی دگر به خویش گرفته است رنگ امید و فتح به جای شکست و یاس رنگ خروش و خون و شهامتبه جای ترس شعر کنونیام احساس افتخار و ستایش ز ملتی است کاینسان دلاورانه، نبردی بزرگ را با دستهای خالی و قلبی پر از «خدا» پیروزمند و شاد به پایان رساند و ماند;»
این شعر، مربوط به اسفند57 است، یک ماه پس از پیروزی انقلاباسلامی.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/2 3:40 صبح
مقاله آیین معاشرت تحت فایل ورد (word) دارای 44 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله آیین معاشرت تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله آیین معاشرت تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله آیین معاشرت تحت فایل ورد (word) :
آیین معاشرت
کافی است نگاهی به دور و اطراف خود بیانـدازیـد تـا مـتوجه شوید در جامعه ما تنها شمار اندکی از افراد متشـخـص و با نزاکت به جای مانده است. در روزگـاران پیـشـیـن به آداب و نزاکت اجتماعی بهای بیشتری داده میشد. اما افسوس که جامعه امروز دستخوش تحولات گوناگونی گشته است.
مقصود من آن نیست کـه مـردم بـاید هـمـانـنـد ربـات آداب معاشرت را یک به یک و مـو بـه مـو، بـرده وار رعایت و اجـرا کنند بلکه رعایت برخی آداب پسندیده بشما کمک خواهد کرد تا شان و منزلت اجتماعیتان ارتقا یابد. مـن نـکاتـی را گرداوری کرده ام که می تواند شما را از یک فرد عامی به یک انسان متشخص و جنتلمن تبدیل کند. با رعایت این نکات ساده به شما اطمینان میدهم که دیگران شما را در زمره افراد با اصل و نسب و فرهیخته قرار خواهند داد.شخصی که دیگران آرزوی معاشرت و شراکت با وی را دارند. و لازم به ذکر نیست کـه هـمـواره خـانـم ها از ملاقات با یک مرد متشخص خوشنود خواهند شد.
1- همیشه مودب باشید
اگـر هـم از کـسی خوشتان نمی آید نیازی نیست که شان و منزلت خودتان را تا سطح اجـتمـاعی آن فرد تنزل دهید. مودب و با نزاکت بـاشید تـا بـرتـری خـود را نـسـبـت بـه آن شخص ثابت کنید.
2- هیچگاه دشنام ندهید
دشنام و ناسزاگویی مطلقا ممنوع می باشد. چون نشان دهنده آن است که شما قادر نیستید برای بـیـان عقاید خودتان از واژه ها ولغات مناسبتری بهره بگیریـد. از آن گذشته لاابالیگری همیشه دور از نزاکت و ادب می باشد.
3- با صدای بلند صحبت نکنید
هنگامی که با صدای بلند صحبت میکنید، بـاعث بالا بردن سطح استرس میان اطرافیان خود میگردید. بـلند صحبت کردن بیانگر آن است که شما قادر به بحث منطقی با دیگران نـیـستید و عجز شما را در استدلال معقولانه نشان می دهد و آنکه می خـواهـیـد حرف خودتان را با توسل به زور وخشونت به کرسی بنشانید . هـمـچـنـیـن بلند صحبت کردن سبب جلب توجه اطرافیان میگردد البته توجه منفی.
4- کنترل خود را از دست ندهید
زمانی که شما کنترل اعصاب خود را از دست میدهید و از کوره در میروید به همه نشان می دهید قادر به کنترل احساسات و هیجانات خود نمی باشید. وقـتـی هم که شما از کنترل رفتار خودتان عاجز می بـاشیـد، چـگونـه قـادر بـه کـنـترل چیز دیگری خواهید بود؟ همواره خونسردی خود را حفظ کنید (کار آسانی نخواهد بود اما به زحمتش می ارزد.
5- به دیگران خیره نشوید
زل زدن به دیگران و چـشـم چـرانـی نوعی تعرض به دیگران محسوب می گردد. شما که نمی خواهید بی جهت دیگران را مرعوب خود سازید؟
6-صحبت کسی را قطع نکنید
پیش از آنکه اظهار عقیده ای بکنید، اجـازه دهـیـد صـحـبت دیگـران بـه پایان برسد. میان صحبت کسی پریدن نشانه بی نزاکتی و عدم برخورداری از مـهـارتـهای اجـتـمـاعـی فرد می باشد. اگر نمی خواهید خودبین و از خود راضی بنظر آیید، هیچگاه صحبت کسی را قطع نکنید و هرگاه که ناچار بـه انـجـام ایـن کـار شـدیـد حتـما بـا گـفـتـن جـمله “معذرت می خواهم”، اقـدام بـه انـجام آن کار کنید. مـودب بـودن بـه مـفـهـوم آن اسـت کـه بـرای موقعیت، عقاید و احساسات دیگران احترام قائل شویم.
7- همیشه وقت شناس باشید
مهم است که به وقت دیگران احترام بگذارید.سـر مـوقـع در جـلسات، قـرار مـلاقـات هـا، موقعیت های شغلی و اجتماعی حضور یابید. هـمچـنـین یک فرد متشخص می داند چه زمانی باید میهمانی را ترک کند.
8- اسرار زندگی خصوصی خود را فاش نسازید
آبرو، شرافت، صداقت و بصیرت بـزرگـتـریـن و مـهـمـتـرین عـامـل برای حفظ اعتبار یک فرد متشخص می باشد. جزئیات زندگی عشقی شما باید محرمانه باقی بمانند. بـنـابـراین هرگاه شخصی در مـهـمـانی شـروع بـه سـخن چیـنـی کرد، از اعـتماد مـعشوقتان سوء استفاده نکرده و صحبتی در رابطه به زندگیتان به میان نیاورید.
9- آب دهان نیاندازید
اغلب مـردها ایـن کـار را بطور ناآگاهانه انجام می دهند. آب دهـان انداختن بسیار زننده بوده و بی شخصیتی فرد را میرساند. هیچگاه آب دهان نیندازید مگر آنکه بخواهید ثابت کنید انسان بی نزاکتی هستید.
10- حرمت بزرگترها را نگاه دارید
در واقع شما باید همانطور که دوست دارید مورد احترام دیگران باشید خود نیز به دیگران احترام بگذارید. من به این علت بزرگترها را مـورد تـاکید قرار دادم که امروزه جوانان خیال می کنند همه چیز را می دانند و از همه چیز سر در میاورند و در واقـع خـود را عـقـل کل میدانند اما اینطور نیست. کافیست به 5 سال پیش خود بیاندیشید;..یقینا شما امروز بسیار باهوش تر و با تجربه تر شده اید. اینطور نیست؟ بـا آنـکـه 5 سـال پـیـش نـیـز فکر میکردید همه چیز را میدانید.
11- به اشتباهات دیگران نخندید
این یکی از پست ترین کارهای است که کسی ممکن است انجام دهد. هـنـگـامـی کـه شما اشتباهی مرتکب میشوید و یا خراب کاری میکنید تنها انتظاری که از دیـگران دارید آن است که اشتباهات و خطاهای شما را برویتان نیاورند و از آنها چشم پوشی کنند. از آن مهمتر شما را بواسطه آنها مورد تمسخر قرار ندهند.
12- کلاه خود را از سر بردارید
شاید امروزه این رسم دیگر هوادار نداشته باشد. شما می بـاید کـلاه و هـر آنـچه بر سر دارید را به هنگام داخل شدن به منزل از سر خود بردارید. از آن گـذشـتـه هیچگاه با کلاه بر سر میز شام ننشینید چون اینکار نشانه بی نزاکتی مفرط می باشد.
13- پیش از صرف غذا منتظر بمانید همه میهمانان سر جایشان بنشینند
زمانی که برای صرف غذا سر میز نشسته اید، باید منتظر بمانید تا تمام میهمانان کاملا سـر جایشان بنشینند و آماده صرف غذا گردند. هـمـه افـراد بـاید در یک زمـان شـروع بــه صـرف غذا کنند. این نکته اگرچه مـوشـکـافـانـه بـنـظـر مـی رسد، اما بسیار حائز اهمیت میباشد.
14- فخر فروشی نکنید
هیچ کس از آدم لاف زن خوشش نمی آید. در هنـگام گـفـتـگو دربـاره مـسایـل مـالی به دارایی های خود اشاره نکرده و ثروت خود را به رخ نکشید.
15- به ساعتتان نگاه نکنید
هنگامی که در یک جمع و محفلی می باشید، مدام به ساعت خود نگاه نکنید مگر آنکه بـلافـاصله قصد ترک آن محل را داشته باشید. وقتی به ساعتتان نگاه می کـنـیـد دیـگران اینگونه برداشت میکنند که شما خسته و بی حوصله گشته اید.
آیـیـن جوانمردی
علاوه بر دستورات فوق مردان متشخص باید در حضور یک خانم محترم از قـوانین ذیل نیز پیروی کنند. شـاید دوران جـوانمردی بـسر رسـیده بـاشـد امـا هـنـوز کـاملا از میان نرفته است. شمـا جـزء مـعدود افرادی باشید که ایـن رسوم را هـمـچـنـان زنـده و پابـرجـا نـگاه میدارند.
1- همیشه در را برایش باز کنید
این شـایـد مـهـمتـرین قـانون آداب مـعـاشرت برای مردان باشد. خواه او در حـین ورود بـه خودرو شما، رستوران، باشگاه و یا هر جای در دار باشد، در را هـمـیـشه باید برایش باز نگاه دارید تا او عبور کند.هرگاه چندین در وجود داشت یک به یک آنها را برایش بگشایید.
2- کمک کنید کتش را بپوشد
همواره به همسر خود در تـن کـردن کـت و یـا اورکـتـش کـمک کنـید. این عمل ساده و در عین حال موثر می باشد.
3- کمکش کنید بنشیند
هرگاه یک خانم تنها و بـدون هـمـراه خـواسـت کنـار شـما بـنـشیـند، مهم است با بیرون کشیدن صندلی و بازگرداندن آن بسمت جلو ( الـبـته وقـتـی آن خانم کاملا روی صندلی نشست) به وی در نشستن روی صندلی کمک کنید.
4- جای خود را به او بدهید
هرگاه خانمی نزدیک میز غذا آمد و یا در اماکن و وسائط نـقـلیـه عـمـومـی وارد گـشـت و صندلی خالی موجود نبود، شما باید برخیزید و جای خود را وی تقدیم کنید.
5- از جای خود برخیزید
همیشه هنگامی که خانمی به اطاق وارد و یا از آن خارج می گردد از جای خود برخیزید و یا حداقل هنگام ورود از جای خود برخیزید.
6-دستان او را بگیرید
در میهمانی ها و موقعیتهای اجتماعی باید دست خود را به همسرتان تـقدیـم کنـید که نشانه صمیمیت بیشتر می باشد اما وقتی بروی سطح ناهمـوار قدم میزنید باعث کمک به وی می شود خصوصا زمانی که او کفش پاشنه بلند به پا کرده باشد.
7- نیازهای او را جویا شوید
با آنکه این کار را اکثر مردان انجام می دهند، امـا بـاز کـمـک زیـادی به متشخص بودن ما می کند. هنگامی که در موقیتهای اجتماعی می باشید، هـمـواره از وی بـپرسید که آیا نـوشیـدنـی و یـا غـذا میل دارد که برایش بیاورید. به او نـشـان دهـیـد کـه بـه آسـایـش و نیازهای وی اهمیت قائل هستید.
8- اگر چیزی از دستش به زمین افتاد به وی باز گردانید
هـنگامـی کـه خـانمی چیزی از دستانش به زمین افتاد آن را از روی زمین برداشته و بـه وی بـدهیـد. خـواه آن چـیز دستکش باشد و یا انکه پوشه پرونده یا یک اسکناس. الـبـتـه حتما از ناحیه زانو خم شوید و نه از کمر.
9- در راه پله کنار، خانم راه بروید
هیچگاه در راه پله پشت یک خانم حرکت نکنید. خصوصا وقتی دامن کوتاه پوشید باشد. کنار و یا اندکی جلوتر از وی حرکت کنید. ایـن قـانـون در هنـگـام عبـور از پیاده رو نیز باید رعایت گردد. همچنین هیچگاه یک خانم را از فاصله نزدیک تعقیب نکنید.
10- از قسمت بیرونی پیاده رو حرکت کنید این به خانـم هـمراه شـما اجـازه می دهـد که از رفـت و آمـد خـودروها دور گـردد. هـرگاه خـودرویی نـاگهان از کنـار شـما عبور کرد و آب کنار خیابان را بسمت شما پاشـیـد، ایـن شما هستید که خیس خواهید شد و نه خانمتان. میدونم..میدونم.اما این بهایی است که شما برای متشخص بودن باید بپردازید.
11- در حضور یک خانم سیگار نکشید
هیچگاه در حضور یک خانم سیگار نکشید مگر آنکه پیش از آن از وی اجازه گرفته باشید.
12- هرگاه بسته ای به همراه داشت برایش حمل کنید
ایـن کـار به او نشان میدهد که شما برایش احترام قائل هستید و آسایش و راحتی وی را خواستارید.
اصول آداب و معاشرت اسلامی
1- آداب عمومى
آنچه مربوط به عموم افراد است، آدابى چند است که در این جا به بعضى از آنها اشاره مىکنیم:
در سوره نور چندین آیه هست که کما بیش با هم مربوط است و از آیه 27 شروع مىشود: «یا ایها الذین آمنوا لاتدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتى تستانسوا و تسلموا على اهلها ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون × فان لم تجدوا فیها احدا فلاتدخلوها حتى یؤذن لکم و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکى لکم والله بما تعملون علیم; اى کسانى که ایمان آوردهاید، به خانههایى که خانههاى شما نیست داخل مشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام گویید. این براى شما بهتر است، باشد که پند گیرید. و اگر کسى را در آن نیافتید پس داخل مشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد: «برگردید»، پس برگردید، که آن براى شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام مىدهید داناست.»
1 – 1 – ورود به خانهها
وارد شدن به خانه دیگران به چند صورت تصور مىشود: الف – شخص علم دارد به این که صاحب خانه راضى است. ب – مورد شک است. ج – علم دارد به این که راضى نیست.
روشن است در جایى که انسان، علم به عدم رضایت دارد یا اذن بگیرد ولى جواب رد بشنود نباید وارد بشود: «و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا» اگر کسى خواست وارد منزل کسى بشود و اجازه خواست و گفتند «برگردید» یعنى اجازه ندادند اصرار نکند و برگردد. این براى شما بهتر و براى مصالح جامعه اسلامى مفیدتر است.
صورت دیگر این است که علم دارد به این که طرف راضى استیا قبلا چنین اجازهاى را گرفته یا از نحوه رفتار و گفتار صاحبخانه به دست آورده است، در آنجا هم ورود جایز است منتهى آدابى دارد: یکى از آدابى که مىبایست رعایتبکند این است که سرزده وارد نشود اگر دوستانى با همدیگر روابطى دارند یا کسانى براى حاجتى – مادى یا معنوى – به کسى مراجعه مىکنند، چون ممکن استشخص در داخل خانهاش آمادگى براى پذیرش نداشته باشد یا در حالى باشد که نمىخواهد کسى او را در آن حال یا به آن صورت ببیند این است که در اسلام تاکید مىشود که «استیناس» کنید. استیناس کردن; یعنى انجام دادن کارى که توجه را جلب بکند و در روایات در توضیحش آمده که صدا بزنید یا تنحنح بکنید تا خودش را آماده کند. ضمنا دستور مىدهد که سلام هم بکنید «حتى تستانسوا و تسلموا على اهلها» که بعدا جداگانه درباره آن بحثخواهیم کرد.
اما اگر شخصى خواست وارد اتاق یا خانهاى بشود که کسى در آن نیست و مثلا در زد و کسى جواب نداد و فهمید که کسى آن جا نیست که از او اجازه بگیرد در این صورت هم وارد نشود: «فان لم تجدوا فیها احدا فلاتدخلوها حتى یؤذن لکم» طبعا وقتى کسى نباشد اذن هم تحقق نمىیابد پس شما باید وارد نشوید تا کسى پیدا شود و به شما اذن بدهد.
مواردى هست که رفت و آمد افراد با هم خیلى زیاد است; مثلا اهل یک خانه که در اتاقهاى متعددى زندگى مىکنند رفت و آمد متعارف دارند: بچهها وارد اتاق پدر و مادرشان مىشوند یا کسانى که در خانه کار مىکنند مانند کلفت و نوکر و عبید و امایى که سابقا بودند و در خانه کار مىکردند، آیا هر دفعهاى که مىخواهند بیایند لازم است اذن بگیرند یا نه؟ در آیه 58 سوره نور مىفرماید: «یا ایها الذین آمنوا لیستاذنکم الذین ملکت ایمانکم والذین لم یبلغوا الحلم منکم ثلاث مرات» کسانى که مملوک شما هستند و در خانه شما کار مىکنند و همین طور بچههایى که به حد تکلیف نرسیدهاند سه مرتبه در شبانه روز اذن بگیرند: پیش از نماز صبح، موقع ظهر و بعد از نماز عشا. اینها مواقعى است که معمولا انسان استراحت مىکند و دلش مىخواهد تنها باشد. و در آیه بعد مىفرماید: «و اذا بلغ الاطفال منکم الحلم فلیستاذنوا کما استاذن الذین من قبلهم» اما اگر بچهها به حد تکلیف رسیدند باید مثل سایرین اجازه بگیرند; یعنى غیر از سه مرتبهاى که گفته شد هر وقت دیگر هم مىخواهند وارد بشوند باید اجازه بگیرند.
1 – 2 – آداب غذا خوردن
و اما درباره غذاخوردن در خانه دیگران، مواردى هست که هر چند اذن صریحى از طرف صاحب خانه نباشد جایز است و آنها مواردى است که معمولا انسان علم به رضایت طرف دارد و اگر کسى راضى نباشد باید تصریح کند. در آیه 61 از همین سوره پس از اشاره به افرادى که معذوریتهایى دارند «لیس على الاعمى حرج و لا على الاعرج حرج و لا على المریض حرج» مىفرماید: «و لا على انفسکم ان تاکلوا من بیوتکم او بیوت آبائکم او بیوت امهاتکم او بیوت اخوانکم او بیوت اخواتکم او بیوت اعمامکم او بیوت عماتکم او بیوت اخوالکم او بیوت خالاتکم او ما ملکتم مفاتحه او صدیقکم لیس علیکم جناح ان تاکلوا جمیعا او اشتاتا» مفسران فرمودهاند که منظور از «بیوتکم» بیوت فرزندانتان است; یعنى خانه فرزندان به منزله خانه خودتان است. از این آیه شریفه استفاده مىشود که خویشاوندان نزدیک براى استفاده از ماکولات در خانه یکدیگر نیازى به اذن گرفتن ندارند همچنین خانه دوستى که کلیدش را در اختیار شما گذاشته است و در واقع در این موارد «اذن فحوى» وجود دارد «لیس علیکم جناح ان تاکلوا جمیعا او اشتاتا» وعدهاى مشغول غذا خوردن باشند یا تنها باشید اما وقتى مىخواهید وارد بشوید این آداب را رعایت کنید: «فاذا دخلتم بیوتا فسلموا على انفسکم تحیه من عندالله مبارکه طیبه» وارد خانه که مىشوید سلام کنید «فسلموا على انفسکم» مفسران فرمودهاند که این آیه از مواردى است که همه مؤمنین به منزله یکدیگر حساب شدهاند. و سلام کردن به دیگران سلام کردن به خودتان تلقى شده است و بعضى گفتهاند که از این آیه استفاده مىشود که اگر کسى هم در خانه نباشد بر خودتان سلام کنید.
«تحیه من عندالله مبارکه طیبه» این سلام کردن تحیتى است از ناحیه خدا و هم مبارک و پربرکت است و هم طیب و خوش; پربرکت استیعنى آثار خیرى بر آن مترتب مىشود و طیب استیعنى نفوس مىپسندند و خوششان مىآید و احساس آرامش مىکنند. از این جهت مناسب استبحثى درباره سلام کردن و آیات مربوط به آن داشته باشیم.
1 – 3 – آداب سلام
سلام که با سلامت، هم خانواده است معنایش نفى خطر یا ملزوم آن است. این شعار اسلامى که به عنوان تحیت ادا مىشود و در قرآن کریم مورد تاکید قرار گرفته، شاید یکى از حکمتهایش این باشد که هر انسانى در زندگى دایما نگرانیها، خوفها و دل واپسیهایى دارد و با هر کسى مواجه مىشود چون احتمال مىدهد که از ناحیه وى ضررى به او برسد این نگرانى را دارد. پس اولین چیزى که در هر برخوردى مطلوب است رفع این نگرانى است، یعنى انسان احساس کند که از طرف آن شخص ضررى به او نمىرسد و هیچ چیز براى انسان مهمتر از دفع ضرر نیست و بعد نوبت مىرسد به جلب منفعت. این است که در اولین برخورد بهترین چیزى که باید رعایتبشود همین تامین دادن به طرف است که از ناحیه من به شما ضررى نمىرسد.
بد نیست اشاره بکنیم به مکتب اگزیستانسیالیسم که پیروان آن معتقدند: اصولا زندگى با دلهره و اضطراب، توام است و حیات بدون دلهره و اضطراب امکان ندارد. البته آنان در این باره افراط و مبالغه کردهاند ولى این حقیقتى است که یک موجود ذى شعور اولین چیزى که موجب توجهش قرار مىگیرد این است که سلامتى و امنیت داشته باشد; یعنى ضررى به او نرسد و جان و مال و سایر چیزهاى مورد علاقهاش محفوظ باشد.
پس در روابط اجتماعى اولین چیزى که باید تامین بشود سلامت و امنیت است که اگر این نباشد زندگى اجتماعى هیچ ارزشى ندارد. از این رو در موارد زیادى «سلام» با «آمین» در قرآن کریم تواما ذکر شده است. مىدانید یکى از اسمهاى خداى متعال «سلام» است و آن جا که این اسم در قرآن کریم ذکر شده به دنبالش «مؤمن» هم آمده است: «السلام المؤمن المهیمن» (1) خداست که سلامتى را تامین و خطر را از دیگران رفع مىکند. «مؤمن» در این جا یعنى کسى که ایجاد امن مىکند. و در روز قیامتبه مؤمنین گفته مىشود: «ادخلوها بسلام آمنین; (2) با سلام و امن وارد بهشتشوید.»
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/2 3:40 صبح
مقاله بازار بورس تحت فایل ورد (word) دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بازار بورس تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بازار بورس تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بازار بورس تحت فایل ورد (word) :
بازار بورس
تاریخچه بورس
سرمایه گذاران و تجار، از دیرباز تلاش مى کرده اند تا ضمن کاستن از ابعاد خطر و زیان سرمایه گذارى، زمان بازده آن را نیز هرچه کوتاهر نمایند. آنها در پى ساز و کارى بودند تا ضرر و خسارت هاى احتمالى را با شرکاى فرضى تقسیم کنند. تأسیس شرکت سهامى، پاسخى به این ضرورت بود. این فرمول، نخستین بار در 1553 در کشور روسیه تزارى عملى شد وسپس کمپانى هندشرقى که در سال 1602 تشکیل شد فرم تکامل یافته تر شرکت سهامى را عرضه کرد. تشکیل شرکت سهامى، مقدمه اى براى تأسیس «بورس» بود.
واژه «بورس» از نام خانوادگى شخصى به نام «واندربورس» اخذ شد که در اوایل قرن پانزدهم میلادى در شهر «بروژ» (Bruges) بلژیک مى زیست و صرافان شهر در مقابل خانه او گرد مى آمدند تا به داد و ستد پول و اوراق بهادار بپردازند.
تشکیل اولین بورس اوراق بهادار در جهان، به سال 1460 بازمى گردد. در این سال، در شهر «آنورس» (Anvers) بلژیک، اولین بازار متشکل سرمایه به وجود آمد. سپس بورس «آمستردام» در اوایل قرن هفدهم در هلند تشکیل شد و شرکت استعمارى هندشرقى سهام خود را در آن عرضه کرد. بورس آمستردام، امروز نیز یکى از مهمترین بورسهاى جهان محسوب مى شود. سپس بورس لندن در سال 1801 شکل گرفت که به دنبال آن، بورس نیویورک در اواخر قرن نوزدهم به وجود آمد. در حال حاضر، بورس نیویورک، بزرگترین بازار سرمایه جهان محسوب مى شود. اکنون اغلب کشورها داراى تشکیلات بورس مى باشند و فدراسیون بین المللى بورس، به عنوان یک سازمان هماهنگ کننده، به همکارى و شریک مساعى میان بورس ها کمک مى کند (1).
سیاستهاى جدید اعتبارى و مالى ازیکسو و گشایش بازارهاى سرمایه در جهان، تعمیق فرآیند جهانى شدن و انقلاب اطلاعات ازسوى دیگر، موجب شده است که موضوع «بورس» و «سهام» در جهان امروز، ازصورت تئورى مندرج در کتابهاى درسى خارج و همچون پدیده اى مؤثر در زندگى روزمره افراد، خود را نشان دهد. خرید و فروش سهام بنگاههاى دولتى و غیردولتى در بورس هر کشور نشانه حرکت پول و سرمایه در جایگاه واقعى خویش است. هرچه این حرکت در کشورى، پویاتر و قدرتمندتر باشد، اقتصاد آن کشور پررونق تر و شکوفاتر خواهدبود. در واقع «بورس» مسیر تلاقى سرمایه هاى مردمى است، لذا لازم است صاحبان کسب و کار و پس انداز، شناختى هرچند گذرا از سازو کارهاى بورس و نحوه عملکرد آن داشته باشند.
بورس چیست؟
در اقتصاد آزاد، هر کالا، اعم از میوه جات، خانه، عتیقه جات و… داراى بازارى است که بهاى کالا در آن، براساس عرضه و تقاضا تعیین مى شود. بورس نیز یک بازار پیچیده است
که کالاى مبادله شده در آن، «سهام» و «اوراق بهادار» مى باشد. این بازار نیز تابع عرضه و تقاضا است و در آن، خرید و فروش سهام یا اوراق قرضه دولتى و مؤسسات معتبرخصوصى، تحت ضوابط و مقرراتى خاص انجام مى شود. وقتى در بورس، تقاضا از عرضه پیشى بگیرد (یعنى خریدار بیش از فروشنده باشد) قیمت سهام افزایش مى یابد و بالعکس. به همین دلی
ل است که بورس را «میزان الحراره اقتصاد» (barometer of economy) نامیده اند .هرچه اقتصاد سالم تر و چشم انداز آن امیدوارکننده تر باشد، تمایل به مشارکت در فعالیت هاى اقتصادى نیز بیشتر مى شود و بورس رونق مى گیرد. اما، قبل از اینکه بازارى وجود داشته باشدباید «کالا» تولید شود. به طریق اولى، سهام و اوراق بهادار نیز باید قبل از عرضه به بورس، منتشر شوند. به این ترتیب، وظیفه مهم بورس، تدارک سرمایه براى دولت، بخش خصوصى و صنعت است که در قالب جمع آورى پس اندازها و نقدینگى بخش خصوصى به منظور تأمین مالى پروژه هاى سرمایه گذارى بلندمدت صورت مى گیرد. ازسوى دیگر، بورس، مرجع رسمى و مطمئنى است که دارندگان پس اندازهاى راکد مى توانند محل نسبتاً مطمئن سرمایه گذارى را جست وجو و وجوه مازاد خود را براى سرمایه گذارى در شرکتها به کار انداخته و یا با خرید اوراق قرضه
، ازسود معین و تضمین شده برخوردار گردند. اما، پس از انتشار سهام و فروش اولیه آن، نهاد منتشره کننده، دیگر هیچ کنترلى برتحولات بعدى بازار سهام ندارد و از معاملات بعدى میان خریدار و فروشنده هیچگونه سودى نمى برد.
به طور خلاصه مى توان گفت: بورس سهام یا بازار سرمایه، به محلى اطلاق مى شود که در آن، «سرمایه» به صورت «سهم» یا «اوراق بهادار» عرضه مى شود .
«بورس سهام» عملکرد دوگانه اى را در ساختار اقتصاد آزاد ایفا
مى کند: ک
مک به افزایش سرمایه دولت و بخش خصوصى ازیک سو و ایجاد بازار ثانویه براى برخورد و ملاقات سرمایه داران بالفعل و بالقوه ازسوى دیگر.
«بورس» قبل و بعد از انقلاب اطلاعات
باید بین سرمایه گذارى برروى مستغلات، تجهیزات، خانه و بیمارستان ازیکسو و سرمایه گذارى اسنادى (portfolio investment) ازسوى دیگر، تفاوت قائل شد. این تقسیم، نشان دهنده ارزش یا ترجیح بیشتر یک نوع سرمایه گذارى نسبت به انواع دیگر نیست، بلکه فقط به منظور سهولت در مباحث اقتصادى مطرح مى شود.
در کشورهاى پیشرفته سرمایه دارى، بخش اعظم سرمایه گذاریها، به صورت «اوراق بهادار» است. «پس انداز» به ناچار به سرمایه گذارى منجر مى شود. حتى افرادى که فقط به انباشتن پول در حساب بانکى خود خوگرفته اند هم به طور غیرمستقیم در فعالیتهاى سرمایه گذارى بانکها مشارکت مى کنند. «بورس» ابزار بسیج پس اندازهاى راکد مانده است.
«بورس» از همان بدو پیدایش، ازسوى بخش خصوصى اداره و تأمین مالى مى شده است. اعضاى بورس را سرمایه داران بخش خصوصى تشکیل مى دهند که این نهادرا از طریق «شوراى اعضا» اداره کنند. علاوه بر مقررات مندرج در اساسنامه بورس، شرکت کنندگان در این بازار، از برخى قوانین نانوشته عرفى نیز تبعیت مى کنند که مهمترین آنها Dictum meum pactum است که به معنى «حرف و عمل مردیکى است» مى باشد. ممکن است، این یک اصل اخلاقى رمانتیک به نظر برسد، اما اساس بازار بورس در ممالک توسعه یافته جهان برآن قراردارد.
دلالان بورس (stockbrokers) فقط به نمایندگى ازسوى مؤسسات بزرگ مالى به خرید و فروش سهام مى پردازند و این کار را از کانال کارگزاران بورس (Stockjobbers) و براساس دستورالعمل مشتریان خود انجام مى دهند.اغلب شرکتهاى حق العمل کارى
بورس، در کنار انجام سفارشات مشتریان، خود نیز رأساً به تجارت و کسب و کار بزرگ اقتصادى مشغولند. دلالان بابت خدماتى که ارائه مى دهند حق الزحمه دریافت مى کنند که مقدار آن به نوع معامله بستگى دارد، اما حداقل مبلغ دریافتى، توسط سازمان بورس و اوراق بهادار تعیین مى گردد و هیچ دلالى حق ندارد کمتر از این مبلغ از مشتریان خود دریافت کند، اما دستمزد دلالان، داراى سقف حداکثر نیست. به طور کلى حق الزحمه دلالان بورس نیز خود تابعى از عرضه و تقاضا است.
ازسوى دیگر، کارگزاران بورس نیز اجازه ندارند مستقیماً با سرمایه گذاران تماس بگیرند و باید این کار را از کانال دلالان بورس انجام دهند. تفاوت کار دلالان و کارگزاران بورس را مى توان به خرده فروشى (retailer) و «عمده فروشى» (Wholesaler) تشبیه کرد. کارگزاران، نسبتاً مستقل عمل مى کنند و درآمد آنها از محل تفاوت قیمت خرید و فروش سهام تأمدتى آنها را به قیمت گران تر بفروشند.
پس از اعلام موافقت هیأت پذیرش بورس با درخواست پذیرش یک شرکت، سهام آن شرکت به کمیته قیمت گذارى سهام ارجاع مى شود تا قیمت اولیه سهام براساس وضعیت مالى و سودآورى شرکت در سه سال گذشته و عملکرد سال جارى آن تا تاریخ پذیرش، تعیین گردد.
براین اساس، سهام هر شرکت داراى سه ارزش است : ارزش اسمى (ارزش به ثبت رسیده در اوراق سهام)، ارزش دفترى (که هیأت پذیرش آن را براساس سرمایه ثبت شده، اندوخته قانونى، اندوخته احتیاطى و حساب سود و زیان مندرج در ترازنامه شرکت تعیین مى کند) و ارزش روز (که ارزش معاملاتى سهام است و براساس عرضه و تقاضا تعیین مى شود)، اما با گسترش انقلاب اطلاعات، توسعه سریع تکنولوژیهاى ارتباطى، تعمیق فرآیند جهانى شدن و بین المللى شدن روزافزون بازارهاى سرمایه، این سیستم سنتى دیگر، پاسخگوى نیازهاى اقتصادى جهان امروز نیست. از اوایل دهه ،1980 بورس هاى عمده دنیا (بورس لندن، نیویورک،
توکیو و…) با درک این نیاز، اصلاحاتى را دراساسنامه بورس اعمال کردند که اوج آن، «اصلاحات سال 1986 بورس لندن بود که به «انفجار بزرگ» (BigBang) معروف گشت. مهمترین بخش این اصلاحات، حذف سقف حداقل دریافتى ازسوى شرکتهاى کارگزار بابت ارائه خدمات به مشتریان، تغییر در نقش و جایگاه دلالان و کارگزاران بورس و صدور مجوز براى حضور بنگاههاى اقتصادى خارجى و شرکتهاى بین المللى حق العمل کارى در بورس مى باشد.
پس از انفجار بزرگ، جاى کمیسیون ثابت ارزشگذارى را نرخ هاى توافق
ى میان خریدار و فروشنده گرفت و به شرکتهاى خارجى نیز اجازه عضویت در سازمان بورس داده شد. پس از این اصلاحات، دو تغییر بزرگ دیگر نیز صورت گرفت. یک سیستم معاملاتى جدید و کامل جایگزین سیستم قدیمى شد و قانون «خدمات مالى» در اغلب کشورهاى توسعه یافته به نحوى اصلاح شد که علاوه بر فعالیتهاى بورس، تمامى بخش هاى صنعت، خدمات و مالى را نیز شامل شد.
پس از این اصلاحات، شرکت هاى عضو بورس، رأساً نقش دلال و کارگزار بورس را ایفا مى کنند. حذف کمیسیون ثابت و ظهور نقش آفرینى دوگانه ازسوى اعضا (خریدار و فروشنده) ، برحق العمل دریافتى نیز تأثیر گذاشت. اکنون نرخ کمیسیون دریافتى، براساس نوع و ارزش سهام معامله شده تعیین مى شود. ارزش سهام مورد معامله و ماهیت خدمات عرضه شده ازسوى شرکت، تعیین کننده مقدار کمیسیون دریافتى است. اعمال حق العمل هاى توافقى، موجب گردید که نرخ آن از یک شرکت به شرکت دیگر (و یا حتى در داخل یک شرکت) بسیار متفاوت باشد.
در سیستم قدیمى بورس، دلال مجبور بود دستورات مشترى را براى خرید و فروش سهام، موبه مو اجرا کند و براى این منظور باید مدام در راهروهاى بورس رفت و آمد کند تا کارگزار «مناسب» را پیدا کند. پس از انجام شدن معامله نیز لازم بود در آخر همان روزکارى، جریان امر به بورس گزارش شود، اما پس از انفجار بزرگ، این سیستم با به کارگیرى نرم افزارهاى دیجیتالى متحول و تا حدزیادى خودکار شد. سیستم نمایشگر خودکار بورس، هرلحظه فهرست کاملى از سهام عرضه شده به بورس، بهاى آن و معاملات صورت گرفته برروى سهام را به نمایش مى گذارد.
باتوجه به طیف گسترده سهام عرضه شده در بورس و دامنه گسترده داد و ستد آنها، طبقه بندیهاى مختلفى از سهام ارائه مى شود. معیار اصلى در این طبقه بندى ها، ح
جم گردش سهام و تعداد بازارسازان آن است. به طور کلى در بورسهاى عمده
جهان مانند بورس لندن، سهام به چهارمقوله D, d,b,a (آلفا، بتا، گاما، دلتا) تقسیم مى شوند. سهام آلفا، با آنکه از نظر تعداد، بخش کوچکى از سهام عرضه شده در بورس را مشمول مى شود، اما از نظر ارزش، بیش از نیمى از ارزش کل سهام بورس را دارد. سهام رده هاى بعدى به لحاظ حجم و ارزش اهمیت کمترى دارند و سهامى که در رده هاى گاما و دلتا قرارمى گیرند، سهام «غیرفعال» تلقى مى شوند.
تمامى معاملات بورس، در ساعات کار ادارى انجام مى شود، اما بازارسازان، بعد از پایان ساعات کار بورس نیز مى توانند همچنان به فعالیت ادامه دهند و معاملاتى که در این ساعات انجام مى شود در کارنامه روز بعد بورس به ثبت مى رسد. هر معامله اى که در ساعات کار ادارى بورس انجام مى شود، باید ظرف 5دقیقه به بورس گزارش شود. معاملاتى نیز که پس از پایان ساعات کار ادارى انجام مى شوند باید در ابتداى شروع ساعات کار روز بعد گزارش شوند. هرگونه معامله برروى سهام گروه آلفا، بلافاصله برروى نمایشگر ظاهر مى شود. ارتباطات الکترونیکى، موجب شده است که بازارسازان دیگر مجبور نباشند در راهروهاى بورس حضور فیزیکى داشته باشند و در طبقات بورس پرسه بزنند. آنها مى توانند از مسافتى دور نیز معاملات بورس را پیگیرى کرده و در آن شرکت کنند. هر سهم عرضه شده به بورس، دو قیمت دارد: قیمت خرید و قیمت فروش. مثلاً اگر نمودار یک سهم به صورت
90Pـ 88P باشد به معنى فروش آن به بهاى 88 و خرید آن به بهاى 90است. «قیمت متوسط» که میان این دو رقم قرار دارد (89P) رقمى است که معمولاً در ادبیات اقتصادى ب
ه آن استناد مى شود و مبناى سرمایه گذارى ها قرار مى گیرد. انجام دادن معامله در بورس، علاوه برکمیسیون پرداختى به دلال ها، مستلزم پرداخت هزینه هاى دیگرى است که دریافت هزینه تمبر ازسوى دولت، هزینه بیمه و نقل و انتقال، و مالیات بر ارزش افزوده (value-added tax) از جمله آنها است.
«بورس» در ایرانمایه دارى جهانى، بورس ایران، به عنوان یکى از ابزارهاى سرمایه دارى متولد شد. فکر اصلى ایجاد بورس اوراق بهادار ایران به سال 1315 بازمى گردد، اما بورس تهران، عملاً در سال 1346 با ورود سهام بانک صنعت و معدن و شرکت نفت پارس فعالیت خود را آغاز کرد.
فعالیت بورس تهران از آن زمان تاکنون به سه دوره تقسیم مى شود:
1)از آغاز تا سال 1357
2) از 1357 تا 1368 (دوره فترت)
3) از 1368 تاکنون (دوران رونق)
در دوره اول، با تصویب برنامه گسترش مالکیت واحدهاى تولیدى که به موجب آن مؤسسات دولتى و خصوصى موظف شدند99 /49درصد سهام خود را به مردم عرضه کنند، بورس تاحدى رونق گرفت، اما مجموع معاملات بورس تهران در پایان این دوره یعنى در آستانه انقلاب بهمن 1357 از 45میلیارد ریال تجاوز نکرد.
وقوع انقلاب 1357 و در پى آن، ادغام بانکها و کاهش تعداد آنها از 36 بانک به 9 بانک (6بانک تجارى و 3بانک تخصصى) و نیز تصویب قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران و تش
کیل سازمان صنایع ملى ایران و در مجموع سهام 24بانک، 2شرکت بیمه و 31شرکت تولیدى و صنعتى را از بورس حذف کرد و 57 واحد از 105 واحد باقى مانده در بورس نیز در عمل کنار گذاشته شدند. شروع و ادامه جنگ ایران و عراق نیز مزید برعلت شد. و مجموع این عوامل بورس را دچار فترت کرد.
با پذیرش قطعنامه 598 و پایان گرفتن جنگ، برنامه بازسازى و نوسازى صنایع آغاز شد. تنظیم برنامه پنج ساله توسعه اقتصادى و تصویب برنامه اصلاح ساختار اقتصادى ، موجب تجدید فعالیت بورس اوراق بهادار تهران شد که (اگرچه با اوج و حضیض هایى) همچنان تا امروز ادامه دارد. بورس ایران، داراى ارگانهاى مهمى است که «هیأت پذیرش» ، «شوراى بورس»، سازمان کارگزاران و هیأت داورى از آن جمله است. شاید مهمترین این ارگانها، «سازمان کارگزاران بورس» باشد. شغل کارگزاران بورس، داد وستد اوراق بهادار است و معاملات در بورس، فقط از طریق آنها انجام مى شود. این کارگزاران ، در سازمانى به نام «سازمان کارگزاران بورس» گردآمده و از طریق آن «هیأت مدیره بورس» را انتخاب مى کنند.
کارگزاران به دو دسته اشخاص حقیقى و اشخاص حقوقى تقسیم مى شوند. اشخاص حقیقى، افرادى هستند که طبق مقررات کارگزاران بورس پذیرفته و استخدام مى شوند و اشخاص حقوقى به مؤسسات مالى و اعتبارى اطلاق مى شود که صلاحیتشان تأیید مى شود . این شرکت ها، وظایف کارگزارى را از طریق نمایندگان خود در بورس انجام مى دهند.
برنامه اقتصادى دولت اصلاحات که از سال 1376 تاکنون به اجرا درآمده و محور آن را حذف انحصارات، تشویق رقابت سالم، یکسان سازى نرخ ارز، هدفمند کردن یارانه ها، اصلاح سیستم قیمتها و دریک کلام، فعال کردن حیات اقتصادى ـ اجتماعى کشور را تشکیل مى دهد، ضمن اینکه موجب رونق بخشیدن به بورس اوراق بهادار شده، دست سفته بازان و بورس بازان حرفه اى را نیز تاحدودى بازگذاشته است. آنها که اکنون برنامه خصوصى سازى واحدهاى دولتى را جولانگاه اعتراض خویش قرارداده موجب شده اند که دولت نتواند به اهداف تعیین شده در برنامه پنج ساله سوم اقتصادى در زمینه خصوصى سازى واحدهاى دولتى و کاستن از ابعاد تص
دیگرى دولت نائل شود.
بورس تهران اکنون با یک محدودیت بزرگ دیگر نیز روبرو است، محدودیتى که فقط اوراق بهادار و سهام در این بورس به معامله راه مى یابند و از طرف مؤسسات ایرانى صادرشده و مورد قبول هیأت پذیرش بورس قرارگرفته باشد. بدین ترتیب، شرکتهاى خارجى نمى توانند در عرصه خرید، فروش و یا کارگزارى سهام در بورس ایران حضور یابند. این در حالى است که در بط به شرکتهاى داخلى، سهام شرکتهاى بین المللى و خارجى و نیز اوراق قرضه دولتهاى خارجى هم معامله مى شود. این محدودیت باید دیر یا زود برطرف شود تا بورس ایران به رونقى، دستکم همپاى دیگر بورس هاى منطقه نائل شود.
شرکتهای فعال در بورس
شرکتهای پذیرفته شده و شرکتهای فعال در بورس به دو دسته تقسیم می شوند.
1 – شرکت های تولیدی
2 – شرکت های سرمایه گذاری شرکت های تولیدی معمولا به تولید کالای خاصی مبادرت می ورزند و در گروه صنایع فعال در بورس قرار می گیرند ودر سازمان بورس بانام شرکت و کد خاص خود ، مشخص می شوند .
اما شرکتهای سرمایه گذاری شرکت هایی هستند که به عنوان واسطه های مالی فعالیت میکنند.
که این گونه شرکت ها یا فعالیت تولیدی ندارند ویا فعالیت آنها به گونه ای است که با کمک های مالی از طریق خرید سهام شرکت های تولیدی و صنعتی و یا مجموعه ای از آنها به تولید و سرمایه گذاری این شرکت ها مبادرت می نمایند که بر این اساس در حال حاضر شرکت های سرمایه گذاری فعال در بورس 19 شرکت است و شرکت های تولیدی 298 شرکت می باشند .
همچنین اکنون زمینه های لازم برای حضور شرکت های خدماتی نیز در بورس فراهم شده است .
برنامه های سازمان بورس اوراق بهادار
طی سال های اخیر ، ودر پی زدودن بسیاری از کاستی ها ، بورس اوراق بهادار تهران
با آغاز دهه چهارم فعالیت ، دور تازه ای از حیات تاریخی خود را نیز آغاز کرد .
از این دیدگاه ، حتی با در نظر گرفتن نقش عوامل بیرونی رونق چشمگیر و روند رو به رشد فعالیت ها و نما گرهای عملکرد بورس در طی دو سال اخیر بیش از هر چیز بازتاب کوشش ها و نتیجه فعالیت هایی بوده که طی سال های اخیر با هدف ساماندهی بازار سرمایه و به طر
یق اولی بورس اوراق بهادار انجام شده است.
راه اندازی بورس های منطقه ای
گسترش پوشش جغرافیایی بازار سرمایه ایران در چار چوب ایجاد بورس های منطقه ای و سایر مراکز خدماتی مربوط به دادو ستد اوراق بهادار با هدف افزایش انگیزه برای پس انداز و سرمایه گذاری ، افزایش انگیزه برای تولید از طریق بهبود ساز و کار تخصیص منابع ، جلو گیری از فرار سرمایه ، تشویق فرهنگ سهامدارای وفراهم آوردن امکان داد وستد گسترده سهام شرکت های کوچک و متوسط فعال در بخش های مختلف کشور از برنامه های سال 1379 بورس اوراق بهادار تهران بود .
در این زمینه انجام مطالعات امکان سنجی ، تعیین اولویت مناطق و طراحی ساز و کار اجرایی تالارداد و ستد بورس اوراق بهادار تهران در پنج منطقه کشور انجام شد و مناطق مربوط به اولویت یکم و دوم به مرکزیت مشهد و تبریز ساخته شدند .
از بیست و یکم خرداد ماه سال جاری بورس مشهد رسما آغاز به کار کرد. در گام بعد ، مرحله اجرایی طرح ایجاد بورس های منطقه ای باراه اندازی تالار های دادو ستد در مناطق تعیین شده و بررسی مقدمات اجرایی بورس های مربوط به سایر مناطق پنج گانه انجام می شود.
بهسازی معیارهای پذیرش شرکت ها
انجام مطالعات مقدماتی در ارتباط با طراحی وراه اندازی تابلوی دوم و تالار فرعی در بورس اوراق بهادار تهران بر پایه بستر قانونی و مقدماتی با هدف متنوی سازی شرکت های قابل پذیرش در بازار دست دوم از نظر رشته فعالیت و میزان سرمایه آنها و همچنین تدوین معیارهای مربوط به نظام جدید پذیرش شرکت ها دربورس از جمله اقداماتی است که در این زمینه باید به آن اشاره شود .
از این رو ، از نیمه دوم سال جاری شاهد فعالیت تالار فرعی بورس در کنار تالار اصلی بوده ایم . تالار فرعی در محل قبلی ساختمان بورس تهران در خیابان سعدی واقع است.
ایجاد بورس کالا
برپایه اخذ مصوبه قانونی از مجلس شورای اسلامی در چارچوب ماده 95 قانون برنامه سوم تئسعه و تصویب ساختار سازمانی و ساز و کار اجرایی پیشنهادی سازمان از سوی شورا
ی بورس ، دو طرح تفصیلی مربوط به ایجاد بورس کالاهای کشاورزی و بورس فلزات اساسی در سال 1379 در دستور کار قرار گرفت که در زمینه بورس فلزات اساسی ، مطالعات
تدوین آیین نامه های مورد استفاده ، آماده سازی مقدمات اجرایی آن نیز توسط سازمان بورس اوراق بهادار انجام شده و نیز مطالعات راه اندازی بورس کالاهای کشاورزی انجام شده و اکنون در مرحله اجرایی قرار دارد .
اجرای این دو طرح به دلیل فراهم آوردن زمینه های مناسب برای ارتقای سطح کمی و کیفی نظارت پوشش ریسک نوسان های قیمتیدر بخش کشاورزی و فلزات اساسی ، شفافیت اطلاعاتی ، قدرت نقد شوندگی اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس ، شکل گیری یک مدیریت اقتصادی کار آمد در سطح بنگاه های اقتصادی و افزایش مشارکت مردم در فعالیت های اقتصادملی اهمیت اساسی دارد .
گوناگون سازی ابزارهای مالی
معرفی ابزارهای مالی جدید کاربرد پذیر در بازار سرمایه باهدف گوناگون سازی ترکیب ریسک و بازدهی و ایجاد فرصتهای متنوع سرمایه گذاری برروی اوراق بهادار یکی از اولویت های سازمان بورس اوراق بهادار است که در این زمینه می توان به انجام مطالعات پایه ای در زمینه طرح دادوستد دست دوم گواهینامه حق خرید ( تقدم ) سهام ، بکارگیری گواهی های سپرده بانکی برای تجهیز منابع پس اندازی و افزایش سطح کارایی شبکه بانکی و تدوین معیارهای پذیرش اوراق مشارکت در بورس اوراق بهادار اشاره کرد . همچنین مطالعات اولیه در ارتباط با نحوه جذب سرمایه گذاری خارجی بر روی اوراق بهادار ایران نیز در دست انجام بوده است .
انواع بازار و مشتریهای آن
بازار واژهای است که امروزه در بسیاری مجالس از آن سخن به میان میآید, بدون آن که در نظر گرفته شود که در حقیقت بازار چیست و چه تاثیری در تصمیمات مهم اقتصادی و اجتماعی و غیره میگذارد, برای مثال بسیار شنیده می شود که بازار تلفن همراه رو به رشد است, بازار فلان اتومبیل کساد است و یا بازار بورس ارزش سهام شرکت یا کارخانهای پایین آمده است, اما واقعیت ین است که حتی عادت به کار بردن این کلمات و جملات نیز نیاز به اطلاعاتی در این خصوص دارد.
هر چند واژه بازار نمایانگر مفهوم و معنای خود است, اما عالمان علم اقتصاد، بازار را مکان فیزیکی که خریداران و فروشندگان برای مبادله کالا و خدمات دور هم جمع میشوند, میدانند.
به عبارت بهتر به معنای کل خریداران (مشتریان اعم از حقیقی و حقوقی) و فروشن
دگان (شرکتها و کارگاههای تولیدی) کالای خود را مبادله میکنند. بنابراین بازار اتومبیل شامل فروشندگان اتومبیل (خودروسازان) و خریداران (مشتریان و مصرف کنندگان) است.
گاه بازار صورتی بالقوه و گاه بالفعل به خود میگیرد که در صورت بالقوه بودن نیز بازار تابع شرایط محیط است. در وضعیت اقتصادی شکوفا و در حال رشد بازار بالقوه کاملاً متفاوت از بازار بالقوه در شرایط رکود اقتصادی است, اما در رابطه با شرکتها در صورتی که گفته شود با
زار بالقوه است به معنای حد نهایی تقاضا برای محصول است.
این امر زمانی حاصل می شود که فعالیتهای بازاریابی شرکت نسبت به رقبا افزایش یابد و به بالاترین حد خود برسد. در این صورت مدیریت بازرگانی شرکتها نیروی خود را روی بهترین مناطق سرمایهگذاری کرده, بودجه مربوطه را به نحو مطلوب و بهینه میان این مناطق تقسیم میکنند.
که لازمه این امر تشخیص بازار بالقوه مناطق و میزان تقاضا برای کل صنعت در این مکان برآورد میشود در کشورهای پیشرفته, برای هر صنعت, سازمانهایی وجود دارند که سهم هر شرکت را برای هر صنعت برآورد میکند و شرکتها باید طبق آن سهم حرکت کرده و بازار خود را نسبت به رقبا حفظ کنند یا حداقل همراه آنها باشند. البته موقعیت کالا در بازار و پایگاهی که کالا در ذهن مشتریان در مقایسه با رقبا دارد, نیز در این امر تاثیر گذار است.
هر کالایی ممکن است از جهت یک یا چند صفت در بازار مشهور شود. به عنوان مثال زمانی که یک اتومبیل در ذهن مصرف کنندگان به عنوان یک خودرو محکم در نظر گرفته شود, این صفت موقعیت آن کالا را در بازار مشخص میکند.
بازارها هر چند به دو صورت بازار کالا, نوع کالایی که در بازار به فروش میرسد و بازار عوامل تولید, بر حسب تولیدکنندگان نیز میتوانند تقسیم بندی شوند, اما به طور کلی بازارها به شکل بازار رقابت کامل, رقابت ناقص, رقابت انحصاری, بازار بینالمللی و بازارهای چند ملیتی تقسیم بندی میشوند.
بازار چند قطبی:
این بازار در اغلب جوامع صنعتی، یعنی چند عرضه کننده در مقابل تعداد کثیری تقاضا کننده یا مشتری قرار گرفتهاند. البته در بخش تولید چند فروشنده، تقاضای انبوه خریداران را به نحوی برآورده میکنند که اتخاذ سیاست هر یک از آنها در وضع بازار و وجود دیگر فروشندگان موثر باشد، در چنین حالتی بازار چند قطبی ایجاد میشود. تولیدکنندگان در این نوع بازار میتوانند تاثیر زیادی بر قیمت بازار گذارند، اما نمیتوانند به طور مستقل قیمت کالا را تعیین کنند.
باید عکسالعمل رقبا را در نظر گیرند، زیرا الگوی واکنش رقبا در این حالت میتواند اشکال زیادی به خود گیرد. به عنوان مثال حالتی از بازار چندقطبی میتواند وجود داشته باشد که در بنگاههای اقتصادی تصمیم به توافق با یکدیگر بگیرند که وضعیتی شبیه انحصار ایجاد میشود. در این حالت مقدار تولید، فروش و قیمت کالا مشابه وضعیت انحصاری تعیین میشود.
بازار بینالمللی:
در پنجاه سال گذشته، گسترش مبادلات کالا آن هم تا این اندازه که فاصله و مسافت فرهنگها را به چند گام تبدیل کرده، به ذهن هیچ انسانی خطور نمیکرد. هر چند امروز همه این کم و بیش در همه جای دنیا اتفاق افتاده است.
شعار خودکفایی، جای خود را به شعارهایی نظیر تلاش برای یافتن جایگاهی مناسب در بازار بینالمللی داده است. با توجه به این مسائل سازمان باید به صورت و شکلی از درک کامل محیط بازار بینالمللی برسند.
این بازار در دو دهه اخیر تغییرات شگرفی داشته است که موجبات ایجاد فرصت
ها و موانع بسیاری شده است. حجم مبادلات بینالمللی در صنایع اتومبیل س
ازی، الکترونیک و غیره رشد چشمگیری داشته است. شرکتهای چند ملیتی
علاوه بر گسترش فعالیتهای بازار یابی خود، امکانات تولید خود رد کشورهای مختلف را افزایش دادهاند که این گونه شرایط موجب ایجاد اقتصاد صنعتی در کشورهای جهان شده است و جهان را به سوی صنعتی شدن میکشاند.
برخی کشورها صادرکنندگان عمده کالاهای صنعتی و سرمایه هستند. آنها مبادلات بسیاری با هم انجام میدهند و واردکنندگان مواد خام و کالاهای نیمه ساخته به شمار میآیند. همچنین این کشورها یا واردکنندگان بازار خوبی برای کالاهای صنعتی با ارزش افزوده کم و انواع گوناگون کالاهای مصرفیاند. هر چند بسیاری از کشورهای دنیا در تلاش هستند که از رقبا پیشی گیرند و بازار صادرات را به دست آورند.
بازارهای چندملیتی:
شرکتهای غول آسای چند ملیتی دست به ابداع یک سیستم کل زدهاند. هر گاه که منع قانونی و فرهنگی برای فعالیت آنها وجود نداشته، آنها اهمیت مرزهای ملی را به حداقل رساندهاند و استراتژیهای خود را بیشتر بر حسب جنبههای اقتصادی جهان ایجاد کردهاند.
این شرکتها تا حدود زیادی غیر سیاسی هستند و بیشتر به منافع سهامداران خود در هر نقطه که باشند علاقهمندند، تا منافع یک کشور خاص، چنانچه شرکتی به فروش مواد دارویی اشتغال دارد سودآورترین روش کار این است که استراتژی خود را بیشتر بر اساس بازارهای بینالمللی طراحی کند تا بازار خاص یک کشور، هرچند آنچه که گفته شد تنها مثالی برای روشن شدن مطلب بود.
این سیستم موجب شناخت بازارهایی میشود که به صورت بالقوه م
یتواند محصولات شرکت را جذب کرده یا شرکت خود را با ویژگیهای آن بازار تطبیق دهد.
در این بازارها ممکن است تنها احتیاج به سرمایهگذاری در تسهیلات تولیدی باشد. اگر بازار بالقوه مناسب سرمایهگذاری باشد این کار باید انجام شود. عوامل سیاسی و اجتماعی چنانچه به سودآوری قضیه تاثیر داشته باشند باید مورد توجه قرار گیرد.
بنابراین بازار از بخشهای ناهمگن از مصرف کنندگان تشکیل میش
ود. هدف از اینکه بازارها دسته بندی میشوند نیز شناسایی گروههای هم نیاز و هم پسند یا هم سلیقه در میان مشتریان است. در همه حال مشتریان حرف اول را میزنند و بازار بر اساس نظرات آنها تشکیل، تغییر و تداوم مییابد.
مکانیسم بنیادین بازار:
در اقتصاد مبتنی بر بازار، تصمیمگیری در باره اختصاص منابع، توسط تعداد بیشماری تولیدکننده و مصرف کننده مستقل انجام میشود. در این میان تغییر سلیقه مصرف کنندگان از جمله این مکانیسمهاست که پیدایش تغییر در سلیقه مصرف ک
نندگان موجب میشود تااز طریق مکانیسم قیمتها، تخصیص منابع تولید نیز با این تغییر هماهنگ شود.
در این میان شناخت بازار کالا به افراد کمک میکند تا به این امر واقف شوند که چه چیزی تولید کنند و دیگر سخن این که قیمت در بازار به منزله صدور علایم انجام وظیفه میکند. قیمتها با صدور علایمی سبب میشوند تا مقدار مصرف و تولید این کالا در برابر تغییرات قیمت واکنش نشان دهند.
بنابراین قیمتها در بازار به تولیدکنندگان نشان میدهند تا چه کالا و خدماتی تولید کنند و به مصرف کنندگان تعیین میکنند خرید چه کالایی و استفاده از چه خدماتی برای آنها مقرون به صرفه است.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/2 3:39 صبح
مقاله بازاریابی عمومی تحت فایل ورد (word) دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بازاریابی عمومی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بازاریابی عمومی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بازاریابی عمومی تحت فایل ورد (word) :
بازاریابی عمومی
یکی از نکات بسیار حساس در تعامل با مردم نقش شاخه های تبلیغات و بازاریابی در روابط عمومی است و برخی عقیده دارند که این سرشاخه از یکدیگر مجزا است. در صورتی که با ساده انگاری و کوچک شمردن نقش کلیدی روابط عمومی به بیراهه خواهیم رفت و به صورت مستمر اصرار بر جداکردن آن دارند و معلوم نیست هدف از این جزئی نگری چیست. یکی از ابزار های ارتباط با مردم و تعامل با مخاطبان در روابط عمومی ها، بازاریابی است .
کارشناس روابط عمومی با شناخت کامل مشتری می تواند انگیزه جذب را افزایش دهد. روابط عمومی به عنوان یک تکنیک حمایت از بازار، به خوبی شناخته شده است. بازاریابی در موسسه های بازاریابی بزرگ جهان در کشور های صنعتی به عنوان روند پیش بینی رفتار های مشتری و راضی نمودن او تعریف شده است.به طور تلویحی و ضمنی ،در این تعریف ایجاد حسن نیت بین سازماندهی سفارشات کالا و ارائه خدمات به خریدار، نیاز احسا
س شده است. یک بازاریابی که به نحو مطلوبی هدف گذاری شده است می تواند بوسیله فاکتورهایی که توسط مدیریت قابل کنترل نمی باشد، خراب و ویران شود. اطمینان مشتری از خدمات خوب، محصولات با کیفیت با وجود عواملی همچون آسیب های بهداشتی، امنیتی و آلودگی که اغلب پوشش های خبری گسترده ای را دارند، کاهش یافته و موجب رضایت می شود.
به نظر می رسد هر سازمانی در هر دوره باید گزارش فعالیت های خود را به سهامدارن ارائه کند و میزان موفقیت خود را در بازاریابی ارائه کند. در اینجا نقش روابط عمومی در جذب سهامداران خشمگین در مجمع عمومی سالانه حساس و موجب می شود توجه بیشتری را نسبت به اعلام امکانات گسترده که برای خدمات با ارائه یک محصول جدید دارند آرامش نس
بی ایجاد کند.
به طور معمول عده ای از رقبا در هر حرفه یا صنفی سعی می کنند برنامه های سازمان را با مخدوش کردن اهداف آن ( نزدیکان) در متوقف کردن و در برنامه ریزی گسترده سازمان ، شرکت و موسسه کارخانه خرابکاری می کنند. هر چند در بازار رقابتی سالم این حرکت خلاف اخلاق حرفه ای است ولی روابط عمومی با بازاریابی اصولی، در جلوگیری از آن نقش مو
ثری در ایجاد فرصت ها خواهد داشت.
کارخانه های زیادی وجود دارند که در آن مدیریت بازاریابی هیچ مسئولیتی برای ارتباط با مخاطبینی که اثر خیلی فوق العاده ای در موفقیت آن شرکت دارند، قبول نمی کنند.( یعنی هیچ کاری در این خصوص انجام نمی دهد)، این موضوع می تواند شامل کارمندان، سهامداران،تولید کنندگان، دولت ملی، مسئولین محلی و یا گروه های مشاور باشد. در سال های اخیر شرکت های بزرگ صنعتی با گرایش به بازاریابی قوی تمام نیروی روابط عمومی خود را برای حمایت و حفظ نشان تجاری خود بسیج کرده اند تا بتوانند برند خود را حفظ کنند و به نحوی به این درک رسیده که روابط عمومی می تواند با تبلیغ نام تجاری بازاریابی مناسبی داشته باشد.(در جهت حمایت از نام و نشان تجاری خود هستند.
شرکت هایی که روابط عمومی فعال و توانمند نداشته و یا کمتر از این تخصص بهره می گیرند با قبول یک نگرش ساده و سازمان ضعیف خود ریسک برخی خطرات را می پذیرند. یک چنین مشکلاتی می تواند زمانی که عموم حسن نیت دارند بوجود بیاید یا زمانی که مشتری فشار می آورد و یا رابطه های پارلمانی و یا صنعتی وجود دارد.
یا به طور حتم، سازمانی که دارای روابط عمومی خوب و شناخته شده ای است باعث می شود انتقادات نسبت به آن سازمان کمتر و حمایت ها نسبت به ان افزایش یابد .امروزه محیط های اجتماعی روابط سازمانی و شرایط اقتصادی بسیار پیچیده شده است و شناسایی این محیط می تواند نقش موثری در بازاریابی ایجاد کند.
با وجود این، روابط عمومی به عنوان نقش آغازین در یک سازمان، در موار
د زیادی به حمایت از بازاریابی سازمان برمی خیزد مانند:1-بهبود آگاهی، هدایت کردن فروش،تقویت تاثیر بهبود فروش و تبلیغات،ایجاد انگیزه در نیروی فروش، عوامل توزیع، سهامداران، خرده فروش ها، 5-معرفی کالا و خدمات جدید،6- ایجاد وفاداری نام و نشان تجاری، 7-سرو کار داشتن با موضوعات مشتری و در خیلی روش های دیگر به حمایت از بازاریابی سازمان برمی خیزد.
فراموش نکنیم در بسیاری از فعالیت ها اثر تبلیغات موثر را در بازاریابی روا
بط عمومی، مورد نظر قرارداده و از آن حداکثر بهره برداری را داشته باشیم و البته برخی از این اهداف برای سعی و تلاش هایی که امر تبلیغات انجام می دهد مهم خواهند بود. بنابراین ارتباط بین تبلیغات و روابط عمومی باید خیلی تاثیرگذار و نزدیک باشد.
همسویی تبلیغات و بازاریابی در روابط عمومی
هماهنگی و نتیجه فعالیت ها تنها زمانی امکان پذیر خواهدبود که مدیریت روابط عمومی بتواند بازاریابی، تبلیغات و روابط عمومی را با هم و در کنار هم درک کند و به آن اعتماد کند .
تبلیغات و بازاریابی در هر دو طرف و هر دو سمت دارای محدودیت های خواهند بود، که کار کردن با هم ضرورت آن را ایجاد می کند تا این محدودیت ها کم رنگ شده و اثرات آن شفاف شود .
هر چند وجود استقلال برای هر دو طرف نیاز است و بازاریابی و تبلیغات باید هر یک به صورت جداگانه حرکت کنند اما داشتن نقاط مشترک بین تبلیغات و بازاریابی که روابط عمومی آن را به هم متصل می کند ضروری است. هماهنگی زمان بندی بین روابط عمومی و تبلیغات سازمان در آغاز یک فعالیت اقتصادی و تولید یک محصول جدید یا در شروع یک حرکت خدماتی می رسد، اما ممکن است لازم و نیاز نباشد که هر دو طرف در ادامه راه در یک نگرش مشابه با هم کار کنند.
برنامه ریزی در فعالیت های روابط عمومی
هماهنگی ایجاد نخواهد شد مگر اینکه روابط عمومی و تبلیغات در طرح ریزی و برنامه ریزی با دقت عمل کرده و ساکت ننشینندو حرکتی از خود نشان دهند و با پیش بینی دوره فعالیت ها اهداف را همسو و هم جهت با هم داشته باشند.
ایجاد زمان بندی منتقدانه است
به طور مختصر روابط عمومی و تبلیغات هر دو به طور حتم در پیشرفت هدف
و برنامه بازاریابی سهم خواهند داشت. روابط عمومی و تبلیغات هر دو باید به ارائه نظرات خود به طور جداگانه در مورد هدف بازاریابی بپردازند و برنامه های کلی و جامع را برای
فعالیت های خود پیش بینی و ارائه کنند. این بدین معنی است که برنامه ریزی کردن برای رسیدن به پیشرفت و رسیدن به هدف شامل مواردی خواهد بود برگرفته از طرح هایی که توسط روابط عمومی و تبلیغات ارائه شده است. برای مثال یک کمیپین یا برنامه کامل م
مکن است یک تبلیغات قوی را در آغاز جهت جذب یک مشتری به کار بندد و در زمانی دیگر روابط عمومی ارتباط رسانه ای را برای توسعه و زیاد کردن مخاطبین بعدی به عنوان هدف تعیین نماید و از ابزارهای بازاریابی نسبت به جذب مشتریان حرکت کنند .
در بسیاری از موارد کیفیت اگاهی دادن مهم است و شناخت از محیط و مخاطبین امری اجتناب ناپذیر اگر چه تبلیغات به طور سنتی و قدیمی تحت نظم و ترتیب انجام می شود بستگی دارد ولی نوآوری جدید در تبلیغات با در دستور کار قرار گیرد.
ادوارد لینکولن، مشاور بریتانیایی و مدیر امور ویکینسون سورد می گوید :بسیاری از مشاوران روابط عمومی کارشناسان روابط عمومی باید در نظر بگیرند و در مواقع ضروری هشدارهای لازم را برای پیشرفت کار مدیران پیشنهاد کنند با یک هشدار به موقع نشاط را امر جمع موجود آورند و از دلسردی و بی میلی و در نهایت از دست رفتن انگیزه جلوگیری کنند.این احساس همواره باید در ورابی عمومی به عنوان یک شرط لازم برقرار باشد تا همسو با بازاریابی بتواند حرکت کند.
زمانبندی
یکی از اصول اولیه در بازاریابی زمانبندی است و نباید دوره های مختلف تبلیغات ، بازاریابی با فعالیت های اصلی روابط عمومی موجب تداخل فعالیت ها شده و به جای استفاده از فرصت ها نتیجه عکس بدهد . دقیقاً باید برای هر سر فصلی زمان آن کاملاً کنترل شود. برنامه ریزی فعالیت های روابط عمومی و تبلیغات منتقدانه( نکوهشی) است .
برای مثال فعالیت های روابط عمومی در آغاز تولید یک محصول یا آغاز یک پروژه خدماتی باید زمان بندی شود تا از ابتدای فرایند فعالیت ها نتایج ارتباطات اجتماعی آن و نحوه تعامل با مخاطبین کاملاً مشخص شود و روابط عمومی می تواند گزارش انتقادی و چال
ش هایی را که در مورد محصول تولید و یا خدمات وجود دارد قبل از اینکه تبلیغات شروع شود و قبل از بازاریابی ارائه دهد.
این موضوع می تواند به طور آشکارا در برنامه ریزی تبلیغات تاثیر داشته باشد . هیچ مقاله نویسی در مورد کالایی که مردم در مورد ان تبلیغاتی را ندیده یا نشنیده باشند نمی نویسد تا اینکه تبلیغات در مورد آن کالا شروع شود.
برنامه نویسان زیادی به این موضوع معتقد هستند که تبلیغات تحت تاثیر پوشش خبری و رسانه ای است و این موضوع عاقلانه است که به دنبال پوشش خبری برای محصولاتی که هیچ نوع تبلیغات خاصی ندارند می تواند بسیار مفید و ارزشمند باشد.
نقش روابط عمومی در تبلیغات
ایجاد یک هماهنگی موثر بین روابط عمومی و تبلیغات بدون داشتن یک دید واضح از نقاط قوت و ضعف هر کدام کار دشواری است.
مخاطبین
تبلیغات می تواند به طور خیلی صحیح و دقیق به مخاطبین خارجی انتقال پیدا کند و هدایت شود . فعالیت های ارتباطی رسانه ای ممکن است به طور خوب و مطلوبی به مخاطبین انتقال داده شود ،اما هیچ تعهد و ضمانتی در افشای آن وجود نداشته باشد. این بستگی به ارزش خبرها و جاذبه روابط دارد .
(تکنیک های روابط عمومی عامل موثری برای دستیابی و مخاطبین به رسانه ها است و در رقابت ها و حمایت های مالی، می تواند یکی از عوامل اصلی باشد و این حرکت در بازاریابی و تمرکز کردن روی عده ای خاص و قلیل از مخاطبین یا در سطح گسترده باید همواره مدنظر قرارگیرد و بتوانیم از تکنیک های روابط عمومی برای تبلیغات و بازاریابی به بهترین شکل ممکن استفاده نماییم.
تام دانکن (Tom Duncan)، نویسنده کتاب «ارتباطات یکپارچه بازاریابی»، تعریف کوتاه و در عین حال کاملی از ذینفعان یک سازمان دارد و میگوید: «ذینفع عبارت است از هر کسی که در موفقیت یا شکست یک سازمان نقش دارد.»
این تعریف زیبا از ذینفعان حکایت از کارکرد متفاوت ارتباطات در سازمانهای جدید دارد. در شرایط فعلی کسبوکار، تنها توجه کردن به مشتری یا برخی ذینفعان مانند سهامداران یا کارکنان به تنهایی نمیتواند چالشهای موجود و آتی در یک کسبوکار را حل کند و نیاز به ارتباطات یکپارچه مبتنی بر فرآیند گردشی و جامع دارد. ارتباطات باید از سویی نیاز سازمان را در خلق ارزش بیشتر برطرف کند که این موضوع در رونق بیشتر محصول و افزایش تعداد مشتریان نمایان شود و از سوی دیگر یک ارتباط همتراز و یکپارچه بهوجود آورد که تمامی زوایای پیدا و پنهان کسبوکار برای همه ذینفعان دیده شود که با توجه به این خصوصیات، آن را به نام «ارتباطات یکپارچه بازاریابی» IMC) Integrated Marketing Communication) نامگذاری کردهاند.
مهمترین اصل IMC این است که شرکتها به این مهم اشراف داشته باشند که اقدامات و کارکردهای آنها در یک میدان عمومی از سوی همه ذینفعان بهطور دقیق مراقبت و کنترل میشود.
تفاوتی که ارتباطات یکپارچه بازاریابی با سایر فرآیندهای مشتری مداری مانند «مدیریت روابط با مشتری» (CRM) دارد، در این است که به جای روابطی مبتنی بر فرآیند خطی، دارای فرآیند گردشی و چند وظیفهای است که برای خلق و توسعه روابط سودمن
دار و گفتمان با آنها استفاده میکند.
برای وضوح بیشتر تعریف ارتباطات یکپارچه بازاریابی به شرح عناصر آن میپردازیم:
1) فرآیند گردشی و چند وظیفهای
تمام بخشهای عمده یک سازمان، ارتباطات ارگانیک، پیوسته و روشمندی با مشتریان دارند و برای این مهم، از برنامهریزی و نظام اطلاعرسانی در رابطه با برند خود برخوردارند، به طوری که همه مدیران سازمان در بخشهای مختلف کارکرد مشترکی در شناسایی و توسعه برند داشته و این کارکردها یکپارچه است و شامل تمامی پیامهای ارسالی و دریافتی از مشتریان فعلی، مشتریان احتمالی در آینده و سایر ذینفعان میشود.
2) خلق و توسعه روابط سودمند با ذینفعان
در کارکردهای بازاریابی علاوهبر مشتریان فعلی و حفظ آنها، شما هم نیاز به ارتباطات با همه ذینفعان دارید و هم به توسعه مشتریان و ذینفعان بالقوهای که تاکنون امکان ارتباط موثر با آنها نداشتهاید. باید توجه کنید که توسعه صرفا به توسعه عددی با ذینفعان، بهخصوص مشتریان، محدود نمیشود، بلکه میتواند افزایش سهم حمایت از آنها را نیز دربربگیرد. هر ذینفعی میتواند به روشهای مختلفی سازمان شما را متاثر از رفتار خود کند، بهطور مثا
ل کارکنان میتوانند با انگیزه بالا هم نهایت تلاش و همت خود را با بهرهوری بیشتر نمایش دهند و هم با انگیزه پایین ناکارآمد باشند. مشتریان نیز این اختیار را دارند که با تکرار در خرید به افزایش بازدهی شرکت شما کمک کنند و هم با تصمیم به عدم خرید، سود شما را کاهش دهند. اگر سازمان هر یک از ذینفعان را به هر دلیلی رها کند یا در برنامه ارتباطات یکپارچه خود نادیده بگیرد، قطعا در کارکرد و خروجی خود دچار کاستی خواهد شد.
3) مشتریان خاص
در ارتباطات یکپارچه بازاریابی، قرار نیست توزیع مساوی با همه ذینفعان داشته باشید، چرا که تمام هدف ما در کسبوکار، خلق ارزش بیشتر و افزایش درآمد است. به همین دلیل روابط ارزش یکسانی در مواجهه با ذینفعان مختلف، ندارد و حتی در یک گروه از ذینفعان نیز میتواند تفاوتهای ماهوی یا با شدت زیاد و کم داشته باشد. بهطور مثال، مشتریان سودآور یا بخش خاصی از بازار که مقدار بیشتری خرید میکنند یا محصول خاصی را انتخاب میکنند، تفاوت معناداری با سایر مشتریان و بخشهای بازار دارند. برای حفظ روابط با این نوع مشتریان یا بخشها سطح بالایی از ارتباطات یکپارچه بازاریابی مورد نیاز است که باید مورد عنایت قرار گیرد.
4) نفوذ استراتژیک
آمیختههای بازاریابی پیامهای متفاوتی ارائه میکنند. بهطور مثال، فرآیند تولید محصول در شرکت ما چگونه است؟ کارکرد محصول ما چطور است؟ شیوههای قیمتگذاری و مارجینهای توزیع چه شرایطی دارند؟ سیستم توزیع چگونه است و مشتریان در چه فروشگاههایی میتوانند محصول را خریداری کنند؟ کارکنان ما در ارائه خدمت به مشتریان به چه نحوی رفتار میکنند؟ و پیامهای دیگری که باید مورد شناسایی قرار گیرند، نیازمند کنترل و نفوذ استراتژیک هستند تا مفهوم کامل و با اطمینانی نزد مشتریان داشته باشند. این پیامها نباید ویژگی متناقضی داشته باشند؛ بهطور مثال شرکتی که ادعا میکند محصول یخچال آن عملکرد بهتری نسبت به محصولات مشابه رقبای خود و در عین حال کمترین قیمت را نیز در بین آنها دارد، این پیام را به مخاطبان میدهد که نباید اعتماد زیادی داشته باشند و نمیتوانند با بهترین کارکرد، پایینترین قیمت را هم داشته باشند. درواقع نفوذ استراتژیک و ایجاد اعتماد همراه با همپوشانی پروموشنها قابلانجام است.
5- گفتمان هدفمند
باید به این نکته توجه کرد که برخی از ذینفعان، بهخصوص مشتریان، از سماجتهای بیش از اندازه مانند تلفنهایی که مزاحمت ایجاد میکنند یا ارسال بستههای پستی که از دید آنها فاقد ارزش است و تبلیغات بیوقفه و تجاری کردن بیش از اندازه وقایع، رضایت چندانی ندارند و اینگونه رفتار ممکن است مقاومت آنها را حتی در خریدهای مورد نیاز نیز کاهش دهد یا به سمت رقبا رهنمون کند. مشتری زمانی توانایی تعامل و آغاز یک گفتمان با شرکت را خواستار است که نیاز به این ارتباط را احساس کند.
چتر بازاریابی
بازاریابی چیزی فراتر از فروش بوده و آن چیزی است که به عنوان معامله نامیده میشود. مطابق تعریف انجمن بازاریابی آمریکا، بازاریابی چندین مفهوم کلیدی را بیان میکند و فرآیندی است که شامل برنامهریزی، اجرای مفاهیم تعیین شده، قیمتگذاری
، توسعه فروش و توزیع این ایده که چرا کالا یا خدمات ارائه شده نیاز مشتریان است، میشود و همه اینها در جهت خلق مبادلهای است که هدفهای سازمان را برآورده کند.
با این تعریف بازاریابی هم فرآیند است و هم مجموعه مفهومی که بر تامین نیازها و خواستههای مشتری و سایر ذینفعان تمرکز دارد و شامل هشت عنصر اصلی است که عبارت است از: 1- بازار 2- مفهوم بازار 3-مبادله
4- فرآیند بازاریابی 5- محصول 6- برند 7- مزیت رقابتی 8- آمیخته بازاریابی.
چه چیزی نیاز به یکپارچه شدن دارد؟
برای اینکه ارتباطات بازاریابی تاثیر حداکثری خود را داشته باشد، باید اجزای اصلی تاثیرگذار در آن یکپارچه شوند که این اجزا عبارت است از:
1) کارکنان
تجربه ثابت کرده است که معمولا در بسیاری از سازمانها کارکنان به شکل تعجبآوری درک درست و روشنی از آنچه سازمان به آن میپردازد ندارند؛ اینکه چه چیزی تولید میکند و چگونه عمل میکند و نقش آنها در ساختن روابطی مستحکم با مشتری چیست؟ بنابراین باید نظامی روشمند، جهت یکپارچهسازی کارکنان در توجیه خدمت به مشتری و فلسفه مشتریمداری و اهمیت نقش آنها ایجاد شود.
2) مشتریان و شرکتهای خریدار
مفهوم یکپارچهسازی مشتریان نهایی در کسبوکارهای بنگاه به مصرفکننده (B2C) و شرکتهای تجاری در کسبوکارهای بنگاه به بنگاه (B2B)، افزایش تعاملات هدفمند است. این موضوع زمانی تامین خواهد شد که مشتریان نهایی یا شرکتهای طرف معامله به آسانی بتوانند از طریق پرسشها، مطرح کردن شکایات (صدای دوم مشتری) و ارائه ایدههای خود امکان هر گونه تاثیرگذاری در سازمان را داشته باشند و این تقارب و نزدیکی سازمان با مشتریان به تعاملات پیوسته و دوطرفه عمیق بینجامد. در این یکپارچهسازی CRM یا همان مدیریت ارتباط با مشتری و اطلاعاتی که میتواند برای تسهیل در این تعاملات ایجاد کند، بسیار مفید است.
3) ماموریت سازمان
برخی از سازمانها دارای بیانیه ماموریت هستند و علت وجودی سازمان خود را تعریف کرده و در قسمتهای مختلف، از جمله اتاق هیاتمدیره تا خطوط تولید نصب کردهاند. اما اگر کمی دقت کنید، درمییابید که این اقدامات هیچ گونه کمکی به اهداف شرکت و مجموعه آن چیزی که اتفاق میافتد نمیکند و صرفا تبدیل به یک ژست سازمانی متداول در جامعه شده است. یکپارچهسازی ماموریت سازمان و عملیات بازرگانی با دعوت کارکنان به تمرکز مشترک و مداوم همراه با فراهمسازی وحدت یکپارچه، از مسوولیتهای مهم هر سازمانی است.
4) تامینکنندگان یا شرکای تجاری
هر کسبوکاری برای فعالیت و تداوم هستی خود نیاز به تامینکنندگانی دارد که بخش اصلی ورودی سیستم آن را تشکیل میدهند. همانطور که یکپارچهسازی تعاملات با مشتریان اهمیت دارد، تعامل صحیح و عمیق با تامینکنندگان نیز سهم زیادی در کارآمدی و موفقیت یک سازمان دارد. این تعاملات در اقتصادهای بیثبات مانند کشور ما بسیار بیشتر از اقتصادهای سالم میتواند نقش و اهمیت داشته باشد و حتی به عنوان یک مزیت رقابتی مطرح باشد. معمولا سازمانها مزیت رقابتی خود را در خروجیهای سازمان جستوجو میکنند، ولی در مواقعی این مزیتها میتواند در ورودیها و آنجایی باشد که ربط
ی به مشتری شما نداشته باشد و میتوانید با عمیق و یکپارچه کردن تعاملات با تامینکننده مزیتی را برای شرکت خود فراهم کنید.
5) پایگاه اطلاعاتی
کسب اطلاعات در هر موضوعی به ایجاد شناخت بهتر و اتخاذ تصمیم درستتر منجر میشود و نبود آن نیز ریسک تصمیمگیری یا انجام ناصحقق اهداف شود. هر سازمانی در هر ابعاد و اندازهای و متناسب با نیازهایی که دارد، باید در راستای یکپارچه کردن اطلاعات در سازمان کوشش کند و از جزیرهای عمل کردن کارکنان یا واحدهای مختلف بهدلیل درک متفاوت از اطلاعات جلوگیری کند. وجود یک پایگاه اطلاعاتی در سازمان که خروجیهای یکسان و یکپارچهای را برای همه ذینفعان ایجاد کند، عنصر مهمی در بازاریابی و یک الزام استراتژیک است.
6) یادگیری سازمانی
وقتی شرکتها با بسط و توسعه پایگاه اطلاعاتی، خدمات دادهای خارجی بیشتری را وارد مجموعه خود میکنند، پیگیری و ردیابی تعاملات و ارتباطات با مشتری پیچیدهتر میشود. بنابراین نیاز به این است که اطلاعات ورودی تبدیل به مفاهیم مبتنی بر دانش سازمانی شود و این دانش باید در دسترس تمام کسانی که میتوانند در افزایش خدمت به مشتری سهم داشته باشند، قرار گیرد و موجب خلق ارزش بیشتر و افزایش ارزش برند سازمان شود. اطلاعات مشترک مهمترین ابزار در یادگیری سازمانی است که باید با یکپارچه کردن آن در جهت افزایش تعاملات صحیح و کارساز مورد استفاده قرار گیرد.
7) فرهنگ سازمانی
فرهنگ یک شرکت شخصیت آن را منعکس میکند و روشی است که ما امور سازمانی خود را انجام میدهیم و عبارت است از: ارزشهای م
شترکی که کارکنان آن را باور داشته و روزانه آن را به شکل کاملا غیرارادی انعکاس میدهند. موضوع فرهنگی از منظر ادگار شاین، استاد سابق مدرسه مدیریت MIT Sloan و پدر فرهنگ سازمانی، سه لایه دارد. اول، لایه ظاهری و هر آن چیزی که شما به شکل نمادین از شرکتها و سازمانها میبینید؛ دوم، اعلامهای رسمی مانند ماموریت و ارزشهای قابل قبول سازمان که معمولا بر دیوارهای سازمان نصب میشود و س
وم، رفتار و باورهایی که روزانه در کارکردهای کارکنان تجلی پیدا میکند و شاید با لایههای اول و دوم نماد فرهنگی همخوانی و همراستایی نداشته باشد.
یک شرکت موفق از سویی نیاز به همترازی این سه لایه فرهنگی دارد و از سوی دیگر باید با یکپارچهسازی فرهنگی بتواند آن را به خوبی برای ذینفعان و بهخصوص مشتریان، قابل شناسایی کند.
هرچند عوامل و عناصر دیگری نیز میتوانست در ادامه این هفت عنصر بیان شود، ولی ما به این هفت عنصر بسنده کرده و دوباره تاکید میکنیم که هم یکپارچهسازی هر عنصر به عنوان ماهیت خود مورد نیاز است و هم یکپارچهسازی تمامی عناصر هفت گانه.
روابطعمومی و بازاریابی دو حوزهای هستند که تا مدتها پیش عملکرد آنها در داخل سازمانها به عنوان نقطه مقابل هم و متفاوت از یکدیگر در نظر گرفته میشد به ویژه در اموری مانند بودجه، تشکیلات و اختصاص اعتبار که نگرانی بیشتری در مورد آنها وجود داشت.
شاید در نتیجه تغییرات همزمان ایجاد شده درعادات فناوری شخصی و کاهش سازمانهای خبری سنتی، درک این مساله که بازاریابی کجا تمام میشود و روابط عمومی از کجا شروع میشود، دشوارتر شده باشد. عناوین شغلی فعلی شاهد خوبی برای این تیرگی و ابهام هستند.
برای اینکه به درجهای از وضوح و روشنی در مورد این مساله دست یابیم، PR News از کاربران خود درباره تعریف آنها از بازاریابی و روابط عمومی و تفاوت بین آنها پرسش نمود. بیشتر پاسخهای اجتماع کاربران به سوال مطرح شده در امتداد این گفته بود که « همه چیز در بازاریابی درباره محصول است و همه چیز در روابط عمومی درباره روا
بط میان افراد.
تصور ما این است که بسیاری از بازاریابان و دست اندرکاران روابط عمومی ها (و کسانی که رسما بر هر دو موضوع احاطه دارند) با این نوع گفتهها و نظرات مطرح شده موافق نباشند اما تغییرات پیرامون همان موضوعهایی است که گفته میشود. پاسخهای ذیل بیان برخی تفاوتها میان روابط عمومی و بازاریابی است:
– روابط عمومی تمایل در به کاربردن رسانهها برای ای
جاد آگاهی از یک نام تجاری در بین مخاطبان است. درحالیکه بازاریابی طیف گستردهای از پیامهای مشتریان هدف که به معنی در خواست انجام فعالیت است را پوشش میدهد.
– بازاریابی برابر است با تجارت و فروش گرایی. روابط عمومی برابر است با عمومیگرایی.
– بازاریابی درباره فروش و نیاز به محصول است. روابط عمومی درباره ایجاد جمعیت در اطراف محصول.
– روابط عمومی تعامل دوسویه با مردم است. بازاریابی پیامهای محتواگرایی است که تلاش میکند بر مصرف کنندگان حاکم شود.
– در حیات سازمانها، بازاریابی به فروش میرساند و روابط عمومی برای هر چیز دیگر است.
– همه چیز در بازاریابی درباره محصول است. همه چیز در روابط عمومی درباره روابط.
– بازاریابی توسعه استراتژی نام تجاری محصول است درحالیکه روابط عمومی، روابط رسانهای برای اجرای استراتژیهای بازاریابی است.
– بازاریابی یعنی اینکه شما میخواهید دنیا محصولتان را چگونه ببیند. روابط عمومی یعنی اینکه در واقع دنیا محصول شما را چگونه میبیند.
– بازاریابی متن نمایشنامه است و روابط عمومی یک فیلم است.
– بازاریابی مواد تشکیل دهنده است و روابط عمومی کیکهای به نمایش گذاشته شده در پشت ویترین.
– بازاریابی: شما برای آن پرداخت میکنید. روابط عمومی: شما برای آن درخواست میکنید.
– بازاریابی بر گشودن کیف پول افراد متمرکز است. روابط عمومی بر راه یافتن
در قلب و مغز افراد متمرکز است.
– بازاریابی درمونولوگ (تک گویی) است و روابط عمومی در گفتگو و دیالوگ.
– بازاریابی خلق چشمانداز و واقعه را فراهم میآورد درحالیکه روابط عمومی به ایجاد روابط با دیگران میپردازد به طوریکه آنها میتوانند داستان را از نقطه نظر خود بیان کنند.
– بازاریابی یک ارتباط یک سویه و روابط عمومی یک ارتباط دو سویه است.
– بازاریابی و روابط عمومی تلاشهای ارتباطی هستند که برای افزایش کسزار و فروش تمرکز دارد و روابط عمومی بر ارتباط و اعتماد بین افراد. بنابراین هر دو در شاخصههای موفقیت با یکدیگر متفاوت هستند.
اگرچه این موارد به عنوان وجوه افتراق بین روابط عمومی و بازاریابی برشمرده شد اما آنچه واضح است اینکه هر دو باید برای به حداکثر رساندن آگاهی مخاطب از نام تجاری و هدایت نسلها، همدیگر را حمایت کرده و به یکدیگر استناد نمایند.
پنج نقش مهم روابط عمومی در بازاریابی
درک نقش و قدرت روابط عمومی(PR) در پشتیبانی فعالیت های فروش و بازاریابی امری بسیار حیاتی است، نقشی که باعث افزایش «سهم از اذهان» و به طبع آن «سهم از بازار» می شود.
در این نوشتار به پنج مقوله از یک «برنامه یکپارچه بازاریابی» اشاره می شود که روابط عمومی می تواند به موفقیت کامل برنامه کمک کند:
1- طراحی یک برنامه روابط عمومی کارا، مؤثرترین راه برای نفوذ و تأثیر واقعی بر مخاطبان و مشتریان می باشد. هیچ ابزار جایگزینی برای افزایش اعتبار شرکت و محصول، بهتر از ابزار روابط عمومی وجود ندارد ابزاری که می تواند شما را به رهبر کسب و کار تبدیل کرده و وجهه شما را نزد نشریات تجاری، تحلیل گران مالی و صنعتی و سایر صاحب نظران بهبود بخشد.
تشابه با بیشتر فعالیت های فروش و بازاریابی، هر چه بیشتر بر فعالیت های روابط عمومی تمرکز کنید نتایج بهتری خواهید گرفت. به طوری که طبق اصل پاره تو 80 درصد مطالب مثبت تقریباً از 20 درصد از تحلیلگران و رسانه های هدف یا سایر مخاطبان اصلی ارایه می شود. برای مثال، روابط عمومی بایستی با پیگیری کلیه اخبار شرکت و صنعت م
ربوط به موارد مربوط پاسخ مقتضی و مناسب دهد.
2- روابط عمومی در خارج از سازمان، نقش یک سفیر تجاری را دارد و در داخل سازمان بعنوان یک سامان دهنده مطرح است. به طوری که متخصصان روابط عمومی به طور روز افزونی در توسعه و یا پشتیبانی ابعاد مختلف ارتباطات مربوط به نام تجاری در یک برنامه بازاریابی و تبلیغاتی به کار گرفته
کلمات کلیدی :