ارسالکننده : علی در : 95/3/4 4:35 صبح
مقاله روش ها وفنون تدریس تحت فایل ورد (word) دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله روش ها وفنون تدریس تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله روش ها وفنون تدریس تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله روش ها وفنون تدریس تحت فایل ورد (word) :
روش ها وفنون تدریس
مقدمه
از زمانی که انسان خلق شده بشر همواره دنبال دانش اندوزی و کسب علم بوده و با طراحی برنامه ها و آموزش های گوناگون پرورش و آموزش همواره با موفقیت ها و فراز و نشیب هایی در آموزش روبرو شده با تحلیل وقاع گذشته دو مشکل اساسی جهت توسعه و غنی سازی برنامه های مذکور قابل مشاهده است:
1) عدم تأثیر فعالیت های پرورشی بر سرنوشت دانش آموزان
2) نقصان اثر بخشی نظام برنامه ریزی درسی در حوزه آموزش و پرورش که حل دو مشکل یاد شده در گرو اقدامات متنی بر یافته های عملی و تجر بی متکی برارزش های دینی و ملی است.
در نظام آموزش و پرورش کشور برنامه درسی به غلط در کتاب درسی خلاصه گردیده و به تدریج «محتوی محوری» سیطره سنگین خود را بر اغلب فعالیت های مدرسه ای تحمیل نموده و تقریباً تمام وقت دانش آموزان با کتابهای درسی پر می شود و یقیناً در چنین فضایی تغییر و تحول در جهت افزایش اثربخشی فعالیت های درسی و چشاندن حلاوت و شیرینی و تلاش کوششهای علمی به صورت فردی و اجتماعی به دانش آموزان بسیار دشوار بوده و راه ساختن انسان های مطلوب برای آینده را بس طولانی خواهد نمود که همواره باید با همت معلمان، مربیان وکارشناسان متعهد تغییرات بنیادی و مطلوب در نظام برنامه ریزی درسی و نظام ارزشیابی تحصیلی شاهد باشیم و این کار جز با روش های فعال و نقطه اثرات، پیشنهادات، انقادات میسر نمی شود.
پیش گفتار
زندگی بدون یادگیری و آموزش همچون مردابی در حال تقلیل وفساد است. از زمانیکه آموزش و یاد دادن شروع شد نحوه انجام دادن این فعالیت یعنی چگونگی آموختن و روش های تدریس مورد توجه دست اندرکاران قرار گرفت. هنر معلم در انتخاب این شیوه ها و روش مؤثر می باشد. از آجا که توانایی های افراد متفاوت است نحوه یادگیری و چگونگی آموزش نیز متفاوت خواهد بود.
روش های تدریس
یکی از عناصر اصلی دربرنامه درسی وطراحی آموزش، موضوع روش های یاددهی، یادگیری است. کلیه اقدامات، تصمیمات، ضمن اجرای روش به مرحله ظهورمی رسد ویادگیری اتفاق می افتد.
درطراحی آموزشی، موضوعاتی چون اهداف، روش های ارزشیابی، وسایل آموزش ;. تدوین واز طریق روش تدریس به راه کارهای عملی تبدیل می شود. اگ
ر روش تدریس مورداستفاده به خوبی انتخاب واجرا شود بدون شک خلاقیت دانش آموزان نیز مجال پرورش پیدا می کنند.
درنتیجه روش های یادگیری دردانش آموزان آموزش داده می شود وآنان می دانند چگونه یادبگیرند که یادبگیرند.(یادگیریِ یادگیری )
معلمان درمقام برنامه ریز وطراح آموزش درچند گروه قرارمی گیرند که با شناخت ویژگی های خاصی، حرفه ای یا غیرحرفه ای بودن آن ها مشخص می گردد.
1- معلمان حافظه گرا (غیرحرفه ای)
2- معلمان معلم مدار (غیرحرفه ای )
3- معلمان عمل گرا (حرفه ای )
4- معلمان شاگردمدار (حرفه ای )
روش های تدریس از زوایای گوناگون قابل تقسیم بندی است .
الف ) روش تاریخی که شامل: 1- روش سقراطی 2- نظام مکتبی (درایرا
ن)
ب) روش های جدید که شامل: 1- روش توضیحی 2- روش سخنرانی
3- روش اکتشافی 4- حل مسئله 5- مباحثه ای 6- پرسش وپاسخ
7- انفرادی 8- واحدکار(پروژه) 9- روش نمایشی 10- روش بدیعه پردازی
11- روش بازیهای تربیتی 12- روش ایفای نقش
13- روش دریافت مفهوم 14- روش استقرایی
15- روش آزمایش وکاوشگری و;.
یاددهی – یادگیری فعال
با عنایت به اینکه امروزه یادگیری رویکردی اکتشافی تلقی می شود واز طریق مشارکت فعال معلم ودانش آموزصورت می گیرد. ضرورت شناخت روابط فعال بین عوامل تدریس اهمیت بسیار دارد. کسب تجربه به وسیله یک فردیک فعالیت دوجانبه است . فراگیران باید خود را دربطن فرآیند آموزش ببینند ونقش راهبردی ‹‹ اکتشاف مفاهیم وعلوم›› را درک کنند دراین صورت باعلم تولید شده شریک می شوند و با کمال میل از آن دفاع می کنند.
برای نیل به این اهداف ورویکردها مربیان، معلمان باید ویژگی ما وخصوصیات روش های تدریس یاددهی ویادگیری فعال را بدانند. وبرای دستیابی به آن ها کوشش ورزند دراین روش ها :
1- فراگیرندگان روشهای یادگیری را می دانند ونقش مربی ومعلم تسهی
ل یادگیری وراهنمایی است.
2- بیشتر فعالیت ها بصورت گروهی است وفعالیت فرددرگروه معنا پیدا می کند.
3- دانش آموز ومعلم هردو مسئول یادگیری اند.
4- منابع وامکانات آموزشی با راهنمایی معلم وتلاش دانش آموزانتخاب یا تولید می شود.
مهارت هایی چون اندیشیدن، حل مسئله، تفکر وخلاقیت ا
همیت ویژه ای دارد انگیزه درونی دانش آموزان زیاد است. مهارت اجتماعی وارتباطی افراد افزایش می یابد. براعتماد به نفس وحس مسئولیت پذیری فراگیرندگان افزوده می گردد. روحیه جستجوگری وتفحص درافراد تقویت می شود.
ارزیابی از عملکرد بصورت فرآیندی است ونتیجه وپایان مسئله موردنظر نیست فراگیدندگان خود آغاز گر، خودکنترل کننده، خودارزشیاب می شوند. فضای کلاس به یک کارگاه عملی تبدیل می شود. مهارت کلامی دانش آموزان تقویت می شود. ذهن فراگیرفعال وسیال می شود. کلاس درس محل ایجاد فرصت های یادگیری وتبادل تجربیات می شود.
تشویق وترغیب بصورت گروهی وانفرادی انجام می شود.
درفرایند آموزش وتدریس دانش آموزان با سؤالات زیادی روبرو می شوند وآنان برای سوالات ایجاد شده فرضیه سازی وآن ها را براساس روش های مناسب بررسی می کنند.
روش استوایی
هیلدا تابا یکی از صاحب نظران معروف تعلیم وتربیت عقیده دارد که می توان از طریق روش های تدریس مهارت تفکر را درفراگیرندگان افزایش داد. پس برا
ی انتخاب روش تدریس موضوع مهارت تفکر وتفکر خلاق را مورد توجه قراردهند تا فرآیند تفکر استقرایی را به سه مرحله کلی تقسیم وبرای هریک از مراحل عملیات اجرایی پیشنهادهایی ارائه می دهد .
1) تکوین مفهوم 2) تفسیرمطالب 3) کاربرداصول
روش حل مسئله
یکی دیگر از روش های فعال تدریس روش حل مسئله اس
ت . برای رسیدن به هدف درهر اقدامی به نوعی حل مسئله است.
یکی از تفاوت های اصلی انسان ها درمقام ذی شعورودارای فکر وخلاقیت همین است که می توانند از طریق تفکر برای تمام رویدادها راه حلی جستجو کند وبه حقیقت امر برسند. رسیدن به کنه قضیه وحقیقت یابی نوعی حل مسئله است.
باید به فراگیرندگان روش حل مسئله وتصمیم گیری را بیاموزیم وآن ها را به روش های گوناگون مسلح کنیم تا در موقعیت های مناسب دست به انتخاب بزنند باید رویکرد روش حل مسئله را تقویت کنیم، تا دانش آموزان بتوانند به مقتضیات زمان اطلاعات وآموخته های خویش را تعمیم دهند ونیروی بالقوه را به فعل برسانند به رفتار مطلوب دست یابند.
– مراحل روش حل مسئله مبتنی برالگوی (جان دیویی)
1- مشخص کردن مسئله 2- جمع آوری اطلاعات برای ساخت فرضیه
3- فرضیه سازی 4- آزمایش فرضیه ها
5- نتیجه گیری، تعمیم وکاربرد
– مراحل روش حل مسئله مبتنی برالگوی (جورج پولیا)
1- درک وفهم مسئله 2- نقشه کشی یا طراحی برای حل مسئله
3- اجرای نقشه وراهبردهای انتخاب شده 4- بازنگری وکنترل
روش ایفای نقش
این روش، درتکوین شخصیت فردی واجتماعی فراگیرندگان سهم بسزایی دارد موقعیت های متفاوت این روش نمونه های کوچکی از ایفای نقش های زندگانی است وبهتر از بقیه روش ها فراگیرندگان را درعرصه زندگی می آزماید دربعضی درس ها مانند تعلیمات اجتماعی بطور ویژه وخاصی به کسب مهارت های اجتماعی پرداخته می شود. دراین روش دانش آموزان براساس علایق خویش نقش های موردنظر را انتخاب می کنند و با نظارت معلم وهمکاری دیگر دوستان ایفای نقش می کنند. از این طریق آموزش قوانین درروابط اجتماعی بهتر انجام می شود وبه یادگیری موثر وکارآمد می انجامد.
امتیازات روش ایفای نقش
1- ایجاد شور وشوق وانگیزه درونی درفراگیرندگان
2- مشارکت وفعالیت دانش آموزان
3- کاهش کم رویی وخجالت دانش آموزان
4- افزایش مهارت های روانی – حرکتی فراگیرندگان
5- کسب نگرش های جدید وقبول ارزش های اجتماعی
6- تقویت قدرت مدیریت وسازماندهی افراد
روش بارش طوفان فکری
نظام آموزشی درجهت تقویت زمینه های بالقوه خلاقیت نقش مهمی ایفا می کند ویکی از مسیرهای ساخت این فضا به کارگیری روش های تدریس خلاق وخلاقیت زاست. درفرآیند خلاقیت سه محور اصلی وجود دارد.
1- دانش مهارت ها 2- انگیزه درونی 3- دارابودن تفکر خلاق
روش مباحثه ای
این روش بطور فزاینده ای سبب رشد وگسترش مهارت های ارتباطی می گردد. براساس بحث وگفتگوی فردی وگروهی تنظیم می شود.
روش بحث گروهی که جزو یادگیری های اکتشافی است .
دانش آموز بطور فعال به فعالیت شرکت می جویند روش مباحثه ای یک روش قدیمی که همواره برای تجزیه وتحلیل مطالب وموضوعات است وبسط وگسترش آن ها بکار رفته وروش فعال بحساب می آید.
روش پروژه
دراین روش فراگیرندگان مقدمات لازم را فراهم می آورند وبرای انجام دادن پروژه برنامه ریزی می کنند.
اجرای کار عملی (پروژه) مستلزم بررسی، جمع آوری اطلاعات انتخاب راهبردهای مناسب وسپس اجرای روش حل مسئله است.
یکی دیگر از ویژگی های روش پروژه فراگیرندگان درخارج از کلاس ومدرسه به فعالیت پرداخته، یادگیری عمیق است . ودانش آموزان اعتماد به نفس پیدا می کنند. بین معلم ودانش آموز وهمچنین بین خود دانش آموزان تعامل برقرارمی شود.
روش بدیعه پردازی(نوآفرینی )
یکی دیگر از روش های فعال درفرآیند یاددهی ویادگیری روش بدیعه پردازی است. قوه خلاقیت دانش آموزان را افزایش می دهد. چون ذهن به تفکر وامی دارد. این روش شبیه روش پرورش خلاقیت ‹‹ اسکمپر›› است که درآن شخص مفهوم آشنایی با موقعیت ها
ی گوناگون به موارد دیگر تشبیه وبین آن ها ارتباط برقرارمی کند وتقویت مهارت حل مسئله درفراگیرندگان از مهم ترین دستاوردهای روش بدیعه پردازی است.
یادگیری مشارکتی
یادگیری از طریق همیاری ومشارکت دانش آموزان دریادگیری وآموزش تاکید بر دانش آموزمحوری وفعال بودن آنها درحین آموزش است نتایج یادگیری مشارکتی عبارتند از:
1- نیازبه ابراز وجود درفراگیران ارضا می شود.
2- میزان پیشرفت تحصیلی بیشتر می شود.
3- قدرت بیان دانش آموزتقویت می شود.
4- میزان یادسپاری افزون تر می شود.
5- ارتباطات مثبت ناهمگن بیش تر و همین موجب شوق و هیجان شاگردان برای یادگیری می شود.
6- انگیزه درونی شاگردان برای یادگیری بالا می رود. روحیه حمایت از دیگران تقویت می شود و شاگردان وظیفه شناس تر می شوند یادگیری عمیق تر می شود و از عقب ماندگی درسی جلوگیری می شود.
شیوه یادگیری
مشارکتی از روش های دانش آموز محور است که به چهار مرحله تقسیم می شود:
1- آمادگی 2- یادگیری مفاهیم مورد نظر 3 – ارائه مفاهیم توسط اعضای یک گروه به گروه های دیگر 4- ارزشیابی
سینر گوژی : (Synergogy)
برپایه بهترین ویژگی های پتاگوژی و آندراگوژی ساخته می شود. در حالی که محدودیت های هیچ کدام را ندارد. ساختار سینرگوژی از طریق قادر ساختن فراگیران به کسب دانش مدرن تحت شرایطی که درگیری و تعهدشان را بر می انگیزد، فراهم می شود.
صاحبان نظریه سینرگوژی چنین اظهار می دارند که “ما کار را 30 س
ال پیش زمانیکه به عنوان استاد روانشناسی اجتماعی در دانشگ
اه تگزاس تدریس می کردیم شروع کردیم. از عکس العملهای دانشجویان بعد از جنگ نسبت به کار درسی شگفت زده شده بودیم. آنها موقعیت کلاس درس را فاقد انگیزه می دیدند اما به هنگام شرکت در کارهای آزمایشگاهی یادگیری و علاقه شان بر انگیخته می شد. به علاوه زمان کار در آزمایشگاه دریافتیم که کاربرد آنچه در کلاس آموخته اند تا چه حد اندک است. مشاهداتمان ما را بر آن داشت تا به تحقیق این موضوع بپردازیم که چه طور روش های دانش مدرن و یادگیری آزمایشگاهی را درهم آمیزیم و به روش
ی دست یابیم که دانش آموزان را به استفاده از آنچه آموخته اند برای حل مشکلات زندگی واقعی و یا برای غنی سازی تجربه خودشان ترغیب کند.”
سینرگوژی جهت آموزش دروس مختلف و موقعیتهای متفاوت هر چهار روش را ارئه می دهد.
معلم جهت آموزش در موقعیت های متفاوت باید هر چهار روش را فراگیرد تا بتواند به اهدافی که آموزش “یادگیری از طریق همیاری” مطرح می کند دست یابد.
در قلب این روش موضوع “انگیزه” نهفته است. اگر فراگیران به اندازه کافی دارای انگیزه نشوند، نه به طور مؤثر عمل می کنند و نه یادگیری را پاداش دهنده و یا ارضا کننده می یابند.
یکی دیگر از نقاط قوت این طرح این است که مسئولیت یادگیری را بر دوش شرکت کنندگان قرار می دهد و آنان را درگیر فرایند یادگیری می نماید.
روش 1: طرح کارایی تیم The Team Effectiveness Design (TED)
در این روش هر یک از اعضای تیم دانش خود را قبل از بحث تیمی ارزیابی می کند. بعد از یک مرور اولیه (پیش مطالعه) هر فراگیری به یک سری سؤال صحیح – غلط یا چند گزینه ای از موضوعی که قرار است آموخته شود پاسخ می دهد. سپس اعضای تیم در مورد هر یک از پاسخها با یکدیگر بحث می کنند تا بتوافق برسند. در ضمن بحث اعضا گزینه ها و دلایل انتخاب خویش را ارائه می ده
ند.
از آنجاییکه اعضای تیم باید در مورد بهترین پاسخ به توافق برسند، شرکت کنندگان این فرصت را پیدا می کنند تا اطلاعات را رد و بدل کنند، دلایلشان را توضیح دهند، دلایل و شواهد دیگران را ارزیابی نمایندو برای ارزیابی گفته های بله یا خیر یا علیه هر گزینه به عنوان بهترین جواب از منطق استفاده کنند.
در مرحله بعد، در جلسه عمومی، پاسخ های تیم، نمره گذاری می شود و هر عضو می تواند کار فردی خود را ارزیابی کند.
در این روش کلید پاسخ ها باید دلیل درست یا نادرست بودن هر جواب را توضیح دهد، تا اعضای تیم بتوانند درک عمیقی از بهترین پاسخ بدست آوردند.
سپس زمان مشخصی برای ارزیابی تعیین می شود. در این مدت اعضای تیم به ارزیابی کار تیمی خود می پردازند. آنان باید مشخص نمایند که به عنوان یک تیم تا چه حد خوب عمل کرده اند. سپس برنامه ای برای افزایش مؤثر بودن خویش ارائه دهند.
مواردی پیش می آید که یک عضو جواب صحیح را ارائه می دهد ولی قادر نیست که توافق تیم را برای آن جواب جلب کند. در این صورت در زمان ارزیابی از کار تیمی، بحث های بسیار جالبی در می گیرد و تیم به این مسأله می پردازد که چرا وقتی پاسخ صحیح پیشنهاد شده است، در مورد آن به توافق نرسیده اند.
ویژگی بارز این طرح، التزام حس مسئولیت دو جانبه بین اعضای تیم است.
در این روش مربی درس را ارائه نمی دهد، بلکه ابراز یادگیری را توزیع می کند و به دانش آموزان کمک می کند تا فرایند یادگیری خویش را پیگیری نمایند. مسئولیت معلم در این طرح ساخت ابراز است.
زمانیکه لازم است دانش آموزان حقایق و اطلاعات را فراگیرند و اصول و نتایج را استنتاج کنند، از روش کارایی تیم استفاده می شود.
در این طرح به دلایل زیر در فراگیران ایجاد انگیزه می شود:
– کنجکاوی ذاتی فراگیر که چرا دیگران به این صورت فکر می کنند.
– اشتیاق فراگیر جهت علاقه مند کردن و یا حتی تحت تأثیر قرار دادن دیگر اعضای تیم با کمک های شخصی به بحث.
روش 2: طرح تدریس اعضای تیم The Team Member Teaching Design (TMTD)
در این روش کل موضوع درس بین اعضا تقسیم می شود و هر فراگیر مسئول بخش تعیین شده و تدریس آن به دیگران است. بنابراین طرح تدریس اعضای تیم شبیه پازل تصویری است. وقتی همه اعضا کار خویش را انجام دادندکل درس آموزش داده می شوند. (این روش را نباید با تدریس تیمی ] Team Teaching [اشتباه گرفت. در تدریس تیمی دو یا س
ه مربی در مسئولیت تدریس به یک گروه از دانش آموزان سهیم می شوند حال آنکه در این طرح، تدریس توسط اعضای تیم فراگیران انجام می شوند).
در این طرح موضوع درسی تقسیم می شود و یک بخش از آن به عنوان پیش مطالعه به هر یک از اعضا داده می شود. وقتی که اعضای تیم جمع می شوند، عضوی که اولین بخش را دارد موضوع را به دیگران درس می دهد، سپس دیگر اعضا به نوبت، بخش خودشان را آموزش می دهند.
بعد از اینکه آموزش کامل شد، یک آزمون جامع از موضوع توزیع می شود تا درک هر یک از فراگیران را ارزیابی کند. سپس کلید پاسخ ها در اختیار آنها قرار می گیرد. کلید باید دلایل منطقی برای درست یا نادرست بودن هر یک از پاسخها را ارائه دهد و به فراگیران کمک کند تا درک کنند چرا پاسخشان غلط است.
در زمانیکه برای نقد در نظر گرفته شده است، اعضای تیم از کار خویش ارزیابی می کنند و به این سؤالات پاسخ می دهند.
– هر کدام تا چه حد موضوع تعیین شده را خوب فرا گرفته و در اختیار دیگران قرار داده است؟
– برای مؤثر بودن کار خود در تیم چه پیشنهاداتی ارائه می دهند؟
این طرح فراگیران را بر می انگیزاند تا در مورد بخش تعیین شده مطالعه کنندو خبره شوند. چون تسلط بر مطلب آنان را قادر می سازد که به تیمشان کمک کنند. همینطور اعضای تیمی که آموزش می بینند، بسیار انگیزه مند می شوند تا در ارائه مطلب به عضو ارائه دهنده کمک کنند تا بتوانند آنچه را که مطالعه کرده است بیان کنند.
طرح های کارایی تیم و تدریس اعضای تیم برای یاری رساندن به فراگیران جهت کسب اطلاعات، حقایق و اطلاعات آماری بسیار مفیدند. به خصوص طرح تدریس اعضای تیم برای کسانیکه لازم است دانش یا اطلاعاتی را ارائه دهند و به این زمینه مهارت کسب کنند بسیار مناسب است. به علاوه این طرح مهارتها و توانایی های شنیداری شرکت کنندگان را برای مطرح کردن سؤالهای سازنده در برابر ارائه اطلاعات از طرف دیگران رورش می دهد.
در این روش مهارتهای مطالعه پرورش می یابد. اعضا در طرح تدریس اعظای تیم به احتمال بیشتری، عمیق مطالعه می کنند و بی نیاز به ترکیب اطلاعات به نحوی دارند که
مطلب را منتقل و منسجم ارائه دهند. بنابراین در اثر اجبار آنان به سازماندهی یک ارائه پر محتوا، یادگیری دیگر اعضا تسهیل می شود.
طرح های کارایی تیم و تدریس اعضای تیم می توانند با هم مورد استفاده قرار گیرند تا به نوع موقعیت یادگیری افزوده شود.
روش 3: طرح قضاوت عملکرد(PJD)
The performance Judging Design
این طرح برای کلاس هایی که باید فراگیران مهارت های عملی کسب کنند، طرح مفیدی است. کاربرد این روش شامل آموزش کارکردن با یک دستگاه آزمایشگاه، نگارش یک نامه یا گزارش وتدریس نواختن یک وسیله موسیقی می شود.
دراین طرح ابتدا درک روشنی از معیارها آنان را قادر می سازد کیفیت کار خویش را مورد قضاوت قراردهند. دراین صورت می توانند تا حدودی از ارزیابی کارشان توسط دیگران بی نیاز شوند.
سپس هرشخص کار خویش را ارائه می دهد. اعضای تیم کار هر فرد را بادیگری وبا معیارهایی که فراگرفته اند مقایسه می کنند. هرفرد انتقادهایی را که به کارش شده است دریافت می دارد. طبق این پیشنهادها، احتمالاً فراگیران می توانند بشکل موثرتری به سطح تعیین شده درمعیارها برسند.
روش 4: طرح روشن سازی طرز برخورد( تلقی )Clarifying Attitudes Design
طرز برخورد افراد عمیقاً روی موثر بودن ورضایت شخصیشان اثر می گذارد. از این رو طرز برخوردها جنبه مهمی از یادگیری احساس اجتماعی هستند. با این وجود خیلی از افراد طرز برخورد را به عنوان یک مسأله شخصی تلقی می کنند. هرچند بکار بردن اجباری طرز برخوردهای شخصی جایی درآموزش ندارد ولی چنانچه افراد بتوانند آزادانه طرز بر
خوردهایشان را مورد بررسی قراردهند، بینشی کسب می کنند که می توانند رفتار خویش را کنترل نمایند ودریابند که طرز برخوردشان تا چه حد ممکن است محدوده یا کیفیت عملشان را محدود سازد ویا تحریف کند.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/2 3:46 صبح
مقاله امنیت غذایی چیست تحت فایل ورد (word) دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله امنیت غذایی چیست تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله امنیت غذایی چیست تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله امنیت غذایی چیست تحت فایل ورد (word) :
امنیت غذایی چیست
بانک جهانی در سال 1986 امنیت غذایی را به صورت «دسترسی همه مردم در تمام اوقات به غذای کافی برای داشتن یک زندگی سالم» تعریف کرد که این تعریف در کنفرانس رم مورد تاکید قرار گرفت.
این تعریف به سه عنصر «موجود بودن غذا»، «دسترسی به غذا» و «پایداری در دریافت غذا» استوار است. عنصر موجود بودن غذا تنها به میزان مواد غذایی در مرزهای ملی که درگذشته عنصر اصلی امنیت غذایی بود، تکیه ندارد و امروزه شامل تولید (عرضه داخلی) و واردات مواد غذایی میباشد.
مفهوم «دسترسی به غذا» نیز دسترسی فیزیکی و اقتصادی به منابع جهت تامین اقلام غذایی مورد نیاز جامعه است و به معنای «پایداری در دریافت غذا»، ثبات و پایداری دریافت ارزش های غذایی مورد نیاز جامعه میباشد.
وضعیت امنیت غذا و تغذیه در ایران:
در کشور ایران سوء تغذیه ناشی از فقر از چهل سال قبل گزارش شده است و علیرغم تلاشها همچنان شیوع نسبتاً وسیع دارد و قبل از اینکه به پیشگیری و کنترل آن بپردازیم بیماریهای متابولیک ناشی از رفاه نیز شتاب زده از راه رسیده اند. البته در بسیاری مواد سوء تغذیه نه به دلیل کمی درآمد بلکه به سبب نداشتن آگاهی از اصول تغذیه است.
به طور کلی داده های موجود سه روند مهم و تعیین کننده در زمینه غذا و بیماریهای متایولیکی را نشان می دهد:
1- افزایش چشم گیر مصرف چربی در جامعه
2- افزایش سریع و چشم گیر مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلب و عروق
3- اضافه وزن و چاقی بخصوص در زنان میانسال
استراتژیهای کلی حاکم بر برنامه امنیت غذا و تغذیه:
1- هماهنگی بین بخشی:
تجربه ها نشان داده است که توان مدیریت در سطح استان عامل تضمین کننده در اجرای موفق سیاستهای ملی میباشد و از آنجا که مسئله تامین غذا از مقوله های فرابخشی بوده اغلب ارگانها و وزارتخانه ها به نوعی با آن یا معلولهای پس از آن سر و کار دارند، لذا بدون ایجاد هماهنگی و همگرایی در سیاستها اجرای برنامه های مرتبط با امنیت غذا میسر نخواهد بود.
2- جلب مشارکت مردم:
بدیهی است در هر برنامه ریزی دولتی یک سمت آن به طرف مردم و حفظ منافع آنها خواهد بود و الزاماً برنامه هایی موفق تر هستند که نقش مردم را در تمام سیکل برنامه ریزی تا اجرا منظور نموده باشند خصوصاً اگر اجرا برنامه مترادف با تغییر رفتار جامعه باشد.
3- ایجاد دسترسی به غذا با توجه به اینکه دسترسی به غذا از دو بعد اقتصادی و فیزیکی مطرح است، لذا اشتغالزایی، افزایش درآمد خانوار، در دسترس قرار دادن مواد غذایی مورد نیاز از طریق کشت و زرع و یا فرآیندهای دیگر، ایجاد دسترسی فرهنگی به غذا به معنای در دسترس قرار دادن غذاهای با ارزش سنتی و متناسب با فرهنگ مردم از راهکارهای موثر ایجاد دسترسی به غذا بوده و طبیعتاً فرابخشی خواهد بود.
4- آموزش:
از آنجا که یکی از عوامل اصلی در نامناسب بودن سبد غذایی هر خانوار، توزیع نامناسب آن بین اعضاء خانوار، عدم شناخت گروههای غذایی و نیاز بدن به هر کدام از گروهها و در اولویت قرار دادن بعضی از آنها میباشد، بنابراین نقش آموزش در ارتقاء فرهنگ و سواد تغذیهای جامعه بسیار ارزشمند خواهد بود.
5- ارتقاء بهداشت جامعه و پیشگیری و مراقبت از بیماریها:
به دلیل بیماریهای زمینه ای مانند بیماریهای عفونی، انگلی یا بیماریهای غذد و متابولیک در بروز سوء تغذیه، به نظر می رسد یکی از استراتژیهای مهم ایجاد امنیت غذا و تغذیه پیشگیری و مراقبت اینگونه بیماریها باشد. از طرفی توجه به بیماریهایی که معلول و یا در ارتباط با نوع تغذیه میباشند، نظیر بعضی سرطانها، بیماریهای قلبی و عروقی و غیره نیز در زمره اینگونه بیماریها که بایستی تحت مراقبت و توصیههای تغذیهای باشند قرار میگیرد.
6- تحقیقات کاربردی:
بدیهی است تحقیقات بعنوان ابزار تعیین وضعیت موجود، شناخت مشکل و تعیین اولویتها، ارزشیایی حین و در خاتمه برنامه جایگاه ویژه ای دارد، لذا بایستی با طراحی یک سیستم منظم و هدفمند ساختار آن تعیین و طراحی شود.
7- نظارت و ارزشیابی:
برای یک برنامه هدفمند میان برنامه ای و نهایی، داشتن سیستم نظارت و ارزشیابی توسط تمام بخشهای درگیر اجرای برنامه و نیز داشتن ابزار لازم برای این منظور، کاملاً ضروری و مهم است.
شیوه مصرف صحیح غذا و هرم غذایی:
شرط اصلی سلامت زیستن داشتن تغذیه صحیح است. تغذیه صحیح یعنی رعایت دو اصل تعادل و تنوع در برنامه ریزی غذایی روزانه تعادل به معنی مصرف مقادیر کافی از مواد غذایی و تنوع به معنی انواع مختلف مواد غذایی در 5 گروه اصلی مواد در هرم غذایی میباشد. هرم غذایی از 5 گروه اصلی مواد غذایی تشکیل شده است. هر چه از بالای هرم به سمت پایین نزدیک می شویم حجمی که گروههای غذایی به خود اختصاص می دهند بیشتر شده و باید مقدار مصرف روزانه آنها بیشتر شود. در هر گروه مواد غذایی دارای ارزش غذایی تقریباً یکسان هستند و میتوان از یکی بجای دیگری استفاده کرد. (هرم راهنمای غذایی در پایان این فصل ضمیمه می باشد(
1- گروه نان و غلات:
این گروه شامل موادی مانند انواع نان، برنج، ماکارونی، گندم و جو است منبع مهم انرژی، آهن، انواع ویتامین های گروه B میباشند. هر واحد سهم از این گروه برابر است با یک برش 30 گرمی از انواع نان به (اندازه یک کف دست از نان سنگک، بربری یا تافتون و در مورد نان لواش چهار کف دست)، نصف لیوان ماکارونی یا برنج خام معادل یک لیوان از شکل پخته آنها، نصف لیوان غلات خام معادل یک لیوان پخته غلات. میزان توصیه شده 11-6 واحد میباشد. هر واحد از این گروه تامین کننده 15 گرم کربوهیدرات، 3 گرم پروتئن و صفر گرم چربی است. بهتر است از نان های حاوی سبوس (نان جو و سنگک) استفاده کرد و برای کامل کردن پروتئین گروه نان و غلات بهتر است آنها را بصورت مخلوط با حبوبات مصرف کرد (عدس پلو، باقلاپلو …(
2- گروه میوه ها و سبزی ها:
سبزی و میوه های غنی از ویتامین C (مثل سبزی های برگی، گوجه فرنگی، فلفل دلمهای و مرکبات)، سبزی ها و میوه های غنی از ویتامین A شامل سبزی ها و میوه های زرد، نارنجی، قرمز، سبز تیره و سبزی های برگی (مثل اسفناج، هویج، گوجه فرنگی، طالبی، زردآلو، قارچ، پیاز، سیب زمینی، کاهو و …)در این گروه قرار دارند.
این گروه منبع ویتامین A، ویتامین C و فیبر غذایی هستند. هر واحد از این گروه برابر است با یک عدد میوه متوسط، یک چهارم متوسط، نصف لیوا ن حبه انگور، سه عدد زرد آلود، نصف لیوان آب میوه، یک لیوان کاهو یا سبزی خوردن یا نصف لیوان سبزی پخته یا یک لیوان سبزی خام خرد شده یا یک عدد سیب زمینی متوسط. میزان توصیه شده روزانه 5-3 واحد میباشد. مصرف هر واحد تامین کننده 5 گرم کربوهیدرات و 2 گرم پروتئین است. بهتر است پس از جدا کردن پوست میوه از قرار دادن آن در مجاورت هوا خوداری شود زیرا ویتامین های آن مخصوصاً ویتامین C از بین می رود.
3- گروه شیر و لبنیات:
این گروه شامل موادی مانند شیر، ماست، کشک، بستنی و پنیر میباشد ( در بعضی از منابع پنیررا در گروه گوشت قرار می دهند)، این گروه بهترین منبع کلسیم، ویتامین B، پروتئین و ویتامین B میباشند هر واحد از این گروه برابر است بایک یک لیوان شیر، یک لیوان ماست، 60-45 گرم پنیر (دو قوطی کبریت پنیر) یا یک لیوان کشک پاستوریزه یا نصف لیوان بستنی. میزان توصیه شده روزانه 3-2 واحد میباشد. هر واحد تامین کننده 12 گرم کربوهیدرات، 8 گرم پروتئین، 8-5 گرم چربی میباشد.
4- گروه گوشت، حبوبات، مغزها و تخم مرغ.
این گروه شامل موادی مانند: گوشت های قرمز (گوسفند و گوساله)، گوشت های سفید (مرغ، ماهی و پرندگان)، جگر، دل، قلوه، زبان و مغز، تخم مرغ، حبوبات (نخود، لوبیا، عدس، باقلا، لپه و ماش) و مغزها (گردو، بادام، فندق، پسته و انواع تخمه) است که سرشار از پروتئین، فسفر، ویتامین های B و B، روی، منیزیوم و آهن میباشند.
هر واحد از این گروه شامل 60 گرم گوشت و لخم پخته (دو قطعه خورشتی)، دو عدد تخم مرغ، با یک لیوان حبوبات پخته (معادل نصف لیوان حبوبات خام) یا یک لیوان انواع مغزها (گردو، فندق، بادام، پسته و تخمه) بوده میزان توصیه شده آنها روزانه 3-2 واحد میباشد. هر واحد تامین کننده 7 گرم پروتئین، 5 گرم چربی و صفر گرم کربوهیدرات است.
5- گروه چربی ها، روغن ها و شیرینی ها:
چربی ها منبع مهم تامین کننده ویتامین های محلول در چربی هستند. بدلیل اینکه دارای انرژی بالا و مواد مغذی اندکی هستند میزان سهم روزانه برایشان در نظر گرفته نشده است (مصرف با احتیاط). این گروه شامل کره، خامه، مارگارین، انواع روغن ها، مایونز، انواع سس ها، سر شیر و پنیر خامه ای و چیپس میباشند. همینطور انواع آب نبات، شکلات، شیرینی ها، نوشابه های گازدار، مربا، عسل، ژله، شکر و… جزء این گروه هستند. هر واحد از این گروه چربی ها دارای 5 گرم چربی میباشد.
بطور کلی یک رژیم روزانه باید شامل (15-12) درصد پروتئین، (60-50) درصد کربوهیدرات و (30) درصد چربی باشد
امنیت غذایی در ایران و جهان
وضعیت الگوی غذایی مردم ایران طبق گزارش منتشر شده از سوی انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی کشور به شرح زیر است: 40 درصد خانوارهای ایرانی بیش از 120 درصد نیاز، انرژی دریافت میکنند.
ما درکجای جهان ایستادهایم؟
پایه الگوی غذایی مصرفی خانوارهای ایرانی بر اساس مواد غذایی گیاهی است و گروه نان و غلات به ویژه نان، یک سوم وزن سبد غذایی را تشکیل میدهد. ارزیابی الگوی غذای مصرفی، وضعیت سبد و سفره غذایی خانوارهای ایرانی و در نتیجه وضعیت تامین نسبی مواد مغذی مورد نیاز در سطح سلولی و تامین سلامت تغذیهای را نشان میدهد. بررسیها نشان میدهد که نیمی از مردم کشور از نظر تامین سلامت تغذیهای دچار مشکل هستند. در طول یک دهه )1374-1364( دو نوع تحول اساسی در سبد غذایی خانوارهای شهر و روستا ایجاد شده که شامل کمیت و کاهش وزن سبد و دیگری جابهجایی میان کالاهای سبد است؛ به طوری که وزن گوشت، لبنیات، سبزی و میوه کاهش یافته و جای خود را به کالاهای نشاستهای، چربی و قند داده است. این جا به جایی در حقیقت از نظر کیفیت غذا و تامین نیازهای سلولی جنبه منفی داشته و سیری شکمی، جای سیری سلولی را گرفته است. به طور کلی، سیری شکم عبارت است از: مرتفع کردن حالت گرسنگی در حالی که سیری سلولی، تامین واقعی نیازهای غذایی و فیزیولوژیک بدن و تامین سلامت تغذیهای است.مقایسه مصرف نان در مناطق شهری و روستایی نشان میدهد که متوسط مصرف در سطح روستاها یک و نیم برابر بیشتر از مناطق شهری است و متوسط مصرف گوشت و تخممرغ در شهرها بالاتر گزارش شده است. این در حالی است که مصرف برنج، حبوبات، لبنیات، سبزیها، ماکارانی و چربی،تفاوت عمدهای بین شهر و روستا ندارد. تعیین ارزش تغذیهای سفره خانوارهای ایرانی نشان میدهد که ویتامین B2 تنها ماده مغذی کلیدی است که در کل کشور کمبود دریافت ندارد و کمبود ویتامین A در مناطق روستایی دیده میشود (در سطح میانگین کل) میزان دریافت سرانه انرژی و سایر مواد مغذی از نیاز متوسط بالاتر است نتایج این بررسی نشان می دهد که مواد مغذی کلیدی در سفره مردم ایران انرژی، پروتئین، کلسیم، ویتامین A و B2 هستند. به عبارت دیگر خطر کمبود این مواد در سفره مردم از سایر مواد مغذی بیشتر بوده و ارزیابی تغذیهای روی این 5 ماده مغذی متمرکز شده است.
ارزیابی الگوی غذای مصرفی از نظر امنیت غذایی نشان میدهد که 20 درصد مردم دچار کمبود انرژی و حدود 40 تا 50 درصد دچار کمبود کلسیم و ویتامین Aو B2 بودهاند. در یک جمعبندی میتوان گفت الگوی غذای مصرفی خانوار ایرانی به ویژه از نظر تامین ریز مغذیها کیفیت مناسبی ندارد. آهن، ریز مغذی ای است که جامعه ایرانی از نظر دسترسی سلولی مشکل دارد. آهن در عملکرد طبیعی مغز، قدرتی یادگیری، توان یادگیری و کار جسمی و مصونیت در مقابل بیماریها نقش عمدهای دارد. مطالعات نشان میدهد که متوسط دریافت آهن در مقایسه با مقدار توصیه شده روزانه کمبودی ندارد. گفتنی است، بیش از نیمی از آهن دریافتی، از طریق نان و غلات بهویژه نان تامین میشود. بررسیهای بیوشیمیایی حاکی است که دسترسی به آهن در سطح سلولی حدود 20 درصد جامعه ایرانی دچار مشکل است و این مشکل از مواردی است که در خط اتصال سفره و سلول پدیدار میشود.بنابراین، همه اطلاعات این گزارش حاکی از آن است که بیشتر مردم کشور ما کمتر از غلات سبوس نگرفته، لبنیات، انواع گوشتها، سبزیها و میوههای تازه استفاده میکنند و تنوع غذایی در رژیم غذایی روزانه آنها وجود ندارد. اما به واقع چه سازمانی مسئول بوده و چه باید کرد؟
امنیت غذایی در ایران
جالب است بدانید که، با ادغام شورای غذا و تغذیه با شورای عالی سلامت، شورای عالی سلامت و امنیت غذایی تشکیل میشود. طبق قانون تخصیص منابع اعتباری، تسهیلات بانکی و یارانههای لازم برای تولید، تامین، توزیع و مصرف مواد غذایی، برای دستیابی و سبد مطلوب غذایی و اختصاص منابع لازم برای شروع و تدارک برای ترویج غذای سالم در قالب میان وعده غذایی دانشآموزان و همچنین کمک غذایی برای اقشار نیازمند از وظایف دولت است. تهیه و اجرای برنامههای غیر غذا و کاهش ضایعات مواد غذایی از تولید به مصرف از دیگر وظایف دولت بهشمار میرود
وزارت کشاورزی چه میگوید
یکی از وزارتخانههای متولی تغذیه در ایران وزارت جهاد کشاورزی است. دبیر شورای فناوری اطلاعات وزارت جهاد کشاورزی چندی پیش اعلام کرد: 90< درصد نیاز غذایی مردم توسط بهرهبرداران بخش کشاورزی تهیه میشود.> محمدرضا ریختهگر برنجی افزود: <بخش کشاورزی 80 درصد نیاز صنایع تبدیلی و تکمیلی را تامین میکند و 22/3 درصد اشتغال کشور در این بخش شکل میگیرد.> وی اضافه کرد: <امنیت غذایی که از عناصر تشکیلدهنده توسعه پایدار است، توسط تولید در بخش کشاورزی ایجاد میشود. بهعلاوه، تولید محصولات کشاورزی از 25 میلیون تن در سال 1356 به رقم 86 میلیون تن در سال 84 رسیده است.>
ریختهگر خاطر نشان کرد:<برای تقویت بخش کشاورزی نیاز به تحول است و تحول بدون فناوری نوین امکان ندارد.در ضمن، 70 درصد تولید کشاورزی کشور در عرصه روستاها انجام میشود و بنابراین توجه به توسعه روستایی و افزایش درآمد روستاییان باعث تقویت و توسعه بخش کشاورزی میشود ( وی اظهار امیدواری کرد:<سرانه مصرف پروتئین حیوانی از 22 گرم در روز در حال حاضر به 29 گرم در روز در 10 سال افزایش یابد و این نویدی برای توسعه تقاضای محصولات دامی در کشور است.)
رابطه بین امنیت غذایی و تغییرات آب و هوایی
گزارش کانایو نواژه رئیس جدید صندوق بین المللی توسعه کشاورزی(IFAD)
. گزارش های جدید نشان می دهد کمبود بارندگی اخیر که دوباره کمربند گسترده ای از شرق افریقا را فرا گرفته،میلیون ها نفر از مردم را تهدید میکند. بحران فعلی که در منطقه خشک وسرد به وجود امده به همه ما یادآوری میکند که بحران امنیت جهانی غذا در سال 2007 و 2008 ، که تاثیر شدیدی بر تامین مواد غذایی و رشد قیمت ها داشت؛ هنوز راه زیادی تا پایان خود دارد. قیمت مواد غذایی از بالا ترین حد خود را در سال 2008 پایین تر آمده است ،اما همچنان در بالاترین سطوح خود تا کنون می باشد. قیمت ها شناور بوده نشان دهنده عدم ثبات درون انهاست و علانمی از افزایش دوباره را نشان میدهد.
آینده امنیت جهانی غذا بسیار مهم است و دوعوامل مرتبط موثر با آن وجود دارد. دردرجه اول کشورهای در حال توسعه در بالا بردن بهره وری کشاورزی از تغییر تکنولوژیکی و مدیریت موثرمنابع طبیعی استفاده می کنند.دلیل دوم نیز اینست که جهان تا چه میزان در محدود کردن تغییرات آب و هوایی موفق خواهد بود ، در حالی که باید به کشورهای در حال توسعه نیز جهت انطباق با تغییرات آب و هوایی و کاهش اثرات آن کمک شود..
میزان چالشی که جهان در مورد امنیت غذایی با ان مواجه است در برنامه ریزی های اخیر مرتبط با رشد جمعیت منعکس شده که همراه با طرحهای مورد نظر برای رشد تولید مواد غذایی میباشد.
در پیش بینی های اخیر جمعیت دنیا از 68 میلیارد نفر در حال حاضر به 91 میلیارد نفر در سال 2050افزایش خواهد یافت. بیشتر این رشد، همانطور که قابل پیش بینی است، در کشور های در حال توسعه اتفاق میافتد. تغذیه 91 میلیارد نفر نیازمند افزایش تولید غذا در سطح دنیا به میزان 70% میباشد. افزایش تولید در کشور های در حال توسعه تقریبا باید به دو برابر برسد. وظیفه سنگین تغذیه جمعیت در حال رشد جهان ،زمانی سنگین تر میشود که تاثیر منفی تغییرات آب وهوایی را به آن اضافه کنیم. مطالعات و تحقیقات اخیر نمای کلی از این پیشامد را به ما میدهد. در جنوب و شرق آسیا انتظار میرود که تغییرات جوی بر بارندگی ها تاثیر بگذارد، میزان خشکسالی را افزایش دهد و موجب بالاتر رفتن دمای هوا شود که تهدیدی برای دستیابی به آب زراعی کافی و مناسب میباشد.پیش بینی میشود در منطقه صحرای بزرگ افریقا میزان مناطق خشک و نیمه خشک به طور قابل ملاحظه ای افزایش یابد. در جنوب افریقا نیز پیش بینی میشود که تا سال 2020 بازده محصولات دیم تا 50% کاهش یابد. بنابراین تاثیر تغییرات جوی بر کشاورزی موجب عدم ثبات در تولید شده و باعث میشود کمبود بیشتری در تولید مواد غذایی به وجود آید.
چنانچه اقدامی فوری صورت نگیرد، بدون شک تغییرات جوی بر امنیت جهانی غذا تاثیر مخرب داشته و به شکل نگران کننده ای تعداد افرادی را که با گرسنگی و سوء تغذیه مواجه هستند بالا میبرد. ارزیابی های اخیر نشان میدهد که این تغییرات میتواند تا سال 2020 بیش از 60 میلیون نفر دیگر را در خطر گرسنگی قرار دهد.
جامعه بین المللی در حال مواجهه با این چالش هاست و اساس کار خود را بر حمایت از کشورهای با درآمد پایین قرار داده است تا تولیدات کشاورزی افزایش یابد. چنین تلاشهایی الزاما باید متمرکز بر 500 میلیون کشاورز جزء در سراسر دنیا باشد که حدود 2 میلیارد نفر،یعنی یک سوم جمعیت جهان را، تامین میکنند.
ارتقاء سطح بهره وری آنها نه تنها برای تامین غذا و نیازهای تغذیه ای این کشاورزان لازم است، بلکه برای میلیون ها نفری که به تولیدات آنها متکی هستند نیز حائزاهمیت میباشد. IFAD، در طی 30 سال فعالیت خود برای بالا بردن بهره وری و سطح درآمد کشاورزان همچنین امنیت غذایی بیشتر ازایشان حمایت کرده است. چنین حمایت هایی دامنه وسیعی از فعالییت های مختلف را در بر میگیرد که از جمله آنها میتوان به تحقیقات و توسعه کشاورزی، ایجاد مدارس داخل مزارع، انتقال اطلاعات کشاورزی، جنگلداری، خدمات دامپزشکی، حمایت از سازمان ها و تعاونی های وابسته به کشاورزان و حمایت از نهاد های مالی نواحی روستا نشین نام برد. در سالهای اخیر، IFAD با اقداماتی مانند تحویل بذر های مقاوم تر در برابر سیل و خشکسالی، سعی در توسعه برنامه های حمایت از کشاورزان جزء داشته تا آنها بتوانند خود را با تغییرات آب و هوایی سازگار کنند.
چنین برنامه هایی نشان داده اند که این کشاورزان از پتانسیل بسیار بالایی برای افزایش تولید غذا دنبال کردن فعالیت های سالم زیست محیطی برخوردارند. بدون شک کشاورزان جزء نقش مهمی در بهبود وضعیت امنیت جهانی غذا ایفا میکنند.با این وجود، اگر این پتانسیل مورد توجه قرار میگیرد، تلاشهای ایشان نیز باید با اقدامات موثر جهت محدود کردن تاثیرات مخرب
امنیت غذایی در بحران
شعار روز جهانی غذا در سال 2009
از سال 1943 که کنفرانس غذا و کشاورزی مسئله غذا و گرسنگی را مورد بحث قرار داد و متعاقب آن تاسیس سازمان خواروبار کشاورزی FAOدرسال 1945 تا اجلاس جهانی غذا در رم 1996 (آبان ماه سال 1375 ) که با هدف جلب توجه جهانیان به مسئله غذا و گرسنگی تشکیل شد نیم قرن فاصله میبینیم .شهر رم در آن سال میزبان روسا یا نمایندگان عالی رتبه 194 کشور جهان در مقر سازمان خواربار و کشاورزی بود
در این اجلاس دبیر کل سازمان ملل متحد گرسنگی را لکه ننگی بر دامن بشریت خواند و جامعه بین الملل را به در هم کوبیدن ساختاری که به گرسنگی منجر می شود دعوت کرد .
در اجلاس رم گفته شد علیرغم تلاشهای انساندوستانه هنوز ارقام اخبار دهشتناکی از بی عدالتی را می دهند. یک میلیارد گرسنه، 200 میلیون کودک مبتلا به سوء تغذیه، 30 مرگ در هر دقیقه بعلت گرسنگی!
در سالهای پس از اجلاس رم دهها اجلاس کنفرانس یا نشست جهانی مسئله تامین غذا، کمک های غذایی، مبارزه با گرسنگی و امنیت غذائی را مورد بحث قرار داده و بیانیه های معتبر نیز تدوین کرده و این بیانیه ها را برای اجرا به کشورهای عضو ابلاغ کرده اند در بعضی از این کنفرانسها مقامات بلند پایه کشورها دعوت داشته اند و با امضای تعهد نامه بشر دوستانه، خود و کشورشان را به انجام وظایفی که در قطعنامه آمده است متعهد کرده اند.
و اکنون با گذشت 13 سال از اجلاس جهانی غذا در رم که معاون اول ریاست جمهوری اسلامی ایران( جناب آقای دکتر حبیبی) در آن شرکت کردند و پشتیبانی ایران را از همکاری جدی و عملی بــرای تــولــید پایدار و توزیع عادلانه غذا با تاکید بر حمایت از اقشار آسیب پذیر بویژه زنان و کودکان اعلام نموده و اضافه کردند که جمهوری اسلامی ایران آمادگی خود را در راه تحقق این هدف که شرط اســاسی تـــوسعه پایدار و در نتیجه صلح پایدار است اعلام می دارد، مجددا اجلاسی دیگر یعنی اجلاس سران برای امنیت غذایی در سال 2009 برگزار میشود
• این اجلاس جهانی به 7 چالش های کلیدی اشاره کرده است
• بر قراری سیستم حکمرانی شایسته برای امنیت غذایی در سطح ملی و جهانی
• حصول اطمینان از توانمند سازی کشور ها برای دسترسی به تجارتی منصفانه برای محصولات کشاورزی و غذایی و برقراری سیاست هاییکه از اجحاف حاصله از تجارت جهانی جلوگیری کند.
• شناسایی راههای که کشاورزان چه در کشور های توسعه یافته و یا در حال توسعه درآمد قابل قبولی وقابل مقایسه با سایر سطوح جامعه بدست آورند
• به جریان انداختن سرمایه گذاری در بخش خصوصی و دولتی کشاورزی روستایی و حصول اطمینان از دسترسی کشاورزان به ابزارهای کافی و مدرن برای تولید محصول بهتر و بازده بیشتر در کشور های در حال توسعه و خصوصا کشورهای کم درآمد که با کمبود غذا روبرو هستند.
• در نظر داشتن این مهم که در حال حاضر بیش از 30 کشور اخیرا” اورژانس های غذایی را تجربه کرده اند و توجه و تاکید به این مهم که مکانیزم ها و روش های موثر تری را باید برای بحران های غذایی طراحی و پیاده کرد.
همانطور که ملاحظه میشود اولین اقدام پیشنهادی ریشه کن کردن گرسنگی در جهان و اطمینان از تولید کافی غذا برای تمام جهانیان میباشد و همچنین پیدا کردن راهی برای تضمین اینکه همه مردم جهان به غذای کافی و سالم برای یک زندگی سالم و فعال دسترسی دارند. ریشه کن کردن گرسنگی در جهان ،نه تنها اطمینان از تولید کافی غذا برای تمام جهانیان که تا سال 2050 به حدود 9 میلیارد نفر خواهند رسید بلکه پیدا کردن راهی برای تضمین اینکه همه به غذای مورد نیازشان برای یک زندگی سالم و فعال دسترسی دارند وحصول اطمینان از اینکه کشور ها آمادگی لازم را برای تطبیق با تغییرات شرایط اقلیمی و آب و هوائی پیدا کرده اند.
روز جهانی غذا را در سال 2009 یا 1388 در حالی جشن ! میگیریم که ناامنی غذایی عمیق تر شده است بحران اقتصادی و افزایش قیمت غذا و استمرار این مصیبت 100 میلیون نفر به گرسنگان جهان افزوده است
مدیر کل فائو آقای ژاکوب دیوف میگوید بحران خاموش گرسنگی یک ششم انسانهای کره زمین را درگیر کرده و صلح و امنیت را به مخاطره انداخته است . و باز اضافه میکند که ما به یک تلاش گسترده و سریع و اجماع جهانی برای رشه کنی گرسنگی در جهان نیازمندیم.
بخاطر دارم که در اجلاس سال 1375 رم وزیر کشاورزی کشورمان گفته بود:
“ناامنی غذائی سد عظیمی فرا راه رفاه و توسعه یافتگی است و چنانچه بصورت ریشه ای و جدی چاره اندیشی نشود بی شک بشریت آینده ای مبهم پیش رو خواهد داشت. مسئله امنیت غذائی مرزها را در هم می شکند و جهان شمول می شود. حذف گرسنگی و سوء تغذیه باید جایگاه مهمی را در افکار و اندیشه های بشری بازیابد و بهبود امنیت غذائی باید بعنوان هدفی کلیدی در تکامل انسان پذیرفته شده و از محورهای اساسی سیاستها، اولویتها و برنامه های توسعه قلمداد گردد.”در آن سال این گفته ها برای کارشناسانی چون من چقدر امیدوار کننده بود که رشد مستمر و مثبت بخش کشاورزی نه تنها موجب تامین بخش مهمی از مواد غذائی مورد نیاز جمعیت کشور بوده، بلکه در جهت کاهش وابستگی و افزایش خودکفائی محصولات اساسی بخش کشاورزی عمل کرده است در آن سال گفته شد هم اکنون 86 درصد از عرصه مواد غذائی از طریق تولید داخلی تامین می شود و ضریب وابستگی از 25 درصد در سال 1367 به 14 درصد در سال 1372 کاهش یافته است.
ولی آمار های سال 1387 از واردات بیشتر میگویند تا تولید داخلی ، یارانه های بخش کشاورزی در بعضی موارد حذف شده اند تولید کنندگان داخلی کمتر بازار فروش می یابند
ادامه سیاست فعلی روز به روز ما را از سیاستهای کلی مصوب رهبر معظم انقلاب دور میکند و کشور را به خارج وابستهتر خواهد کرد.
چه خوب بود اگر دولت از افزایش درآمد نفتی طی سالهای گذشته که در صندوق ذخیره ارزی جمعآوری شده بود برای تقویت بخش کشاورزی استفاده میکرد . زیرساختهای این بخش را تقویت میکرد بر افزایش بهرهوری و مدیریت آب تاکید میکرد . سیستمهای آبیاری را اصلاح میکرد . بخش کشاورزی را به ایجاد مجتمعهای پیشرفته و مدرن کشاورزی تشویق میکرد و توجه به صنایع تبدیلی و اختصاص بخش قابل ملاحظهای از تسهیلات بانکی را به این بخش مد نظر قرار میداد. لیکن دلارهای نفتی کشور بیشتر صرف واردات محصولاتی مثل شکر، برنج (آنهم برنجهایی که قصه زیادی دارند) میوه های گران غیر فصلی و مایوس کردن تولید کنندگان داخلی باغ داران ، پنبه کاران و;.شد
وقتی به آمار های مربوط به خط فقر در کشور که توسط مقامات مسوول ذکر میشود مینگرم بخود میگویم ،افسوس گویا بعد از آنهمه نشست های جهانی و بیانیه های انسان دوستانه، و تعهد دولت ها و تدوین برنامه های کلان و ;. برای دستیابی به امنیت غذائی پایدار در جهان کنونی یا دهکده جهانی ما آنچه پایدار مانده است گرسنگی است.
اگر چه کشور ما در بین کشورهایی که بصورت حاد با گرسنگی روبرو هستند کشور ثروتمندی است و از جهات مختلف با کشور های افریقایی که تصاویر تلخ و انسان کش کودکان نحیفشان را میبینیم قابل قیاس نیست ولی مسئله گرسنگی مانند لکه ننگی بدامن کل بشریت است وهمه جهان مسوولیت مشترکی در قبال حذف فقر و گرسنگی دارند ولی کشور ها از جمله کشور های ثروتمند زمانی میتوانند در عرصه جهانی مطرح و مورد اعتبار باشند که سیاست هایی برای حفظ منابع کشاورزی ،توجه به کشاورزی پایدار، مدیریت منابع آب، تربیت نیروی کشاورزی ماهر ،حمایت از تولید داخلی و ایجاد سامانه ای برای شناخت اقشار آسیب پذیر و تدوین قوانین حمایتی برای آنان باشند.
پیشنهاد برای رهایی از مشکل نا امنی غذایی
اولین و مهمترین کار برای تامین امنیت غذایی تقویت دبیر خانه شورای عالی سلامت و امنیت غذایی است. این شورا باید یک اطاق فکر از خبرگان ،متخصصین و دست اندر کاران تغذیه ،کشاورزی ، اقتصاد ، متولیان آموزش و فرهنگ سازی و سایر مسوولین ذیربط بوجود بیاورد .
همیشه میشود غفلت ها را جبران کرد . وزارت جهاد کشاورزی باید در این دبیر خانه نقش متولی امنیت غذایی را داشته باشد . زمانی که قرار بود شورای غذا و تغذیه در شورای ملی سلامت ادغام شود من شخصا عقیده داشتم دبیر خانه امنیت غذایی باید در وزارت کشاورزی باشد ولی به هر حال مکان مهم نیست شاید ما در بخش سلامت با همکاران بخش کشاورزی و اقتصاد آنطور که باید نزدیک نبوده ایم . همانطور که متولیان فرهنگ سازی هم نقش خودشان را بگونه ای که به ارتقای امنیت غذایی و سلامت بینجامد انجام نداده اند ونمیدهند. این دبیرخانه میتواند تصمیم سازی های مناسب را برای حل مشکلات موجود انجام دهد و به شورا ارائه دهد و پس از تصویب در شورا اقدامات اجرایی بین بخشی لازم که مبتنی بر خرد جمعی و اجماع خبرگان است انجام شود.
تامین امنیت غذایی با تکیه بر تولیدات داخلی
به گزارش خبرگزاری اقتصادی ایران (econews.ir)، “صادق خلیلیان” در نشست سه جانبه معاونت تولیدات گیاهی، مجمع خبرگان کشاورزی و موسسه آموزش عالی جهاد کشاورزی در سیستان و بلوچستان، به مسئولیت خطیر دست اندرکاران و بهره برداران بخش کشاورزی در زمینه تامین امنیت غذایی کشور با تکیه بر تولید منابع داخلی تاکید کرد و با بیان این مطلب افزود: با برنامه ریزی صحیح و بکارگیری نیروهای توانمند می توان چشم انداز بخش کشاورزی در ایران 1404 را محقق ساخت.
وزیر جهاد کشاورزی در بخش دیگری از پیام خود، بر لزوم بهره مندی از حضور و مشارکت تشکل ها به ویژه مجمع خبرگان بخش کشاورزی در فعالیتهای تولیدی و دستیابی به خوداتکایی در کشاورزی تاکید کرد.
دراین نشست، محمد رضا جهانسوز معاون امور تولیدات گیاهی، انتقال دانش فنی و توسعه دوره های علمی کاربردی در بین جوانان، بهره برداران و تولید کنندگان بخش کشاورزی را از راهکارهای اساسی در ارتقای بهره وری محصولات کشاورزی دانست.
وی در همین حال گفت: فاصله قابل توجهی بین تولیدات کشاورزان نمونه و خبرگان کشاورزی با متوسط تولید سایر کشاورزان وجود دارد، برای نمونه این فاصله و اختلاف در تولید پسته 12 برابر است.
همچنین در این نشست، نیکبخت رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان سیستان و بلوچستان به استعدادها و توانمندیهای منطقه در زمینه کاشت و توسعه میوه های گرمسیری اشاره کرد و توسعه کشت محصولاتی مانند هندوانه را به منظور چهار فصل بودن این قبیل تولیدات و همچنین و مشارکت خبرگان بخش کشاورزی را مورد تاکید قرار داد.
رجب بیگی، رئیس موسسه آموزش عالی علمی کاربردی جهاد کشاورزی نیز در این نشست با بیان اینکه 25 هزار دانشجو بیش از 120 رشته کاردانی و کارشناسی در 62 مرکز آموزش جهاد کشاورزی در سراسر کشور مشغول به تحصیل هستند، گفت: این موسسه آمادگی لازم برای برگزاری دوره های پودمانی مورد نیاز کشاورزان را دارد.
وی افزود: در حال حاضر 40 دوره کوتاه مدت و پودمانی ویژه بخش کشاورزی مصوب دانشگاه جامع علمی کاربردی آماده پذیرش داوطلب است.
گفتنی است، در این نشست دو روزه تفاهم نامه سه جانبه در راستای توسعه و تعمیق آموزش های علمی کاربردی به منظور افزایش بهره وری و انتقال و ارتقای دانش فنی کشاورزان منعقد شد.
همچنین مقرر شد از نمایندگان خبره و تولید کنندگان نمونه در هسته های برنامه ریزی درسی به منظور نیازسنجی، برنامه ریزی، اجرا و تدریس در دوره های علمی کاربردی کشاورزی و آموزش های علمی کاربردی استفاده شود.
دستیابی به امنیت غذایی در دوران بحران اقتصادی جهان
امروز بحران اقتصادی جهان به گونهای اخبار جهان را معطوف به خود کرده که کمتر به این موضوع توجه میکنیم که بیش از یک میلیارد و بیست میلیون نفر در جهان، یعنی فراتر از مجموع جمعیت آمریکا، کشورهای اتحادیه اروپا و کانادا، غذای کافی برای خوردن ندارند. واقعیت این است که همه ساکنین کره زمین در مراکز تجاری و کارخانهها شاغل نیستند و بحران اقتصادی بیش از همه خرده زمینهای کشاورزی و مناطق روستایی جهان را تحت تأثیر خود قرار داده است. یعنی مناطقی که بیش از 70 درصد گرسنگان جهان در آن زندگی و کار میکنند.
با توجه به اینکه بیش از 105 میلیون نفر به آمار گرسنگان دنیا در سال 2009 اضافه شده است، هم اکنون بیش از یک ششم جمعیت جهان به درجاتی از گرسنگی مبتلا هستند. این بحران، نیاز به سرمایهگذاریهای هدفمند عمومی و خصوصی به منظور توانمند سازی کشاورزان را بیش از پیش گوشزد میکند.
روز جهانی غذا (16 اکتبر) فرصتی است که بیشتر به این بحران توجه کنیم و به رغم بحران اقتصادی جهان به دنبال یافتن راهکار و تأمین منابع لازم برای مبارزه با گرسنگی، که به واقع اصلیترین بحران جهانی است باشیم.
به بهانه روز جهانی غذا انجمن تغذیه ایران در نظر دارد سخنرانی ماهانه خود را به موضوع “امنیت غذایی پایدار یا گرسنگی پایدار” اختصاص دهد. این جلسه سخنرانی در تاریخ چهارشنبه 29/07/1388 ساعت 13 الی 14 توسط سرکار خانم دکتر ربابه شیخالاسلام مدیر موسسه تغذیه سلامت و توسعه و رئیس انجمن علمی غذا و تغذیه حامی سلامت ایران در محل انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی کشور برگزار خواهد شد.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/2 3:46 صبح
مقاله سرنوشتسازترین دگرگونی جهان تحت فایل ورد (word) دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله سرنوشتسازترین دگرگونی جهان تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله سرنوشتسازترین دگرگونی جهان تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله سرنوشتسازترین دگرگونی جهان تحت فایل ورد (word) :
سرنوشتسازترین دگرگونی جهان
پژوهشی در باب دگرگونیهای اجتماعی و مسأله انتظار
دگرگونی اجتماعی از مسائلی است که همواره ذهن دانشمندان را به خود جلب کرده است و هر کدام به فراخور وسع علمی خویش در این باره اظهار نظر کرده و علل و عوامل آن را با توجه به دیدگاه خود شرح و بسط دادهاند.
در این پژوهش با استفاده از سخنان بزرگانی همانند استاد مطهری، (به عنوان عالمی روشن اندیش که نسبت به جایگاه مسأله واقف بوده است) به بحث وبررسی درباره این موضوع خواهیم پرداخت و نیز نظریههایی را که در این باره مطرح شده است نقد و ارزیابی میکنیم. در پایان نظر خود را طرح کرده و به تفصیل درباره آن سخن خواهیم گفت.
این که چه علل و عواملی باعث دگرگونیهای اجتماعی است، سؤال اصلی و محوری این نوشتار را تشکیل میدهد و با توجه به بضاعت علمی و منابع موجود به آن پاسخ داده خواهد شد.
فرضیهای که در صدد بررسی آن هستیم این است که محتوای باطنی انسان (اندیشه، عقیده و ایدئولوژی) بویژه فطرت کمال جویی و تجدد خواهی انسان علت اکثر دگرگونیهای اجتماعی است. این فرضیه با توجه به این اصل بررسی میشود که فرد و جامعه هر دو اصیلاند. و به تعبیری دیگر این انسان است که اصالت دارد، به عنوان یک موجود با شعور، آگاه، دینخواه و عقلگرا با فطرتی که طالب کمال و تعالی است.
مفاهیم اصلی و کلیدی
انتظار: در لغت یعنی چشم به راه داشتن، چشم داشتن، انتظار داشتن (1) و در اصطلاح، دیده دوختن به راه تحقق امری است که منتظر را به حالت انتظار واداشته است و هرچه آن امر در نظر او مهمتر باشد، برای تحقق آن کوشش و جدیت بیشتری ـ خواه ناخواه ـخواهد کرد (2).
تحول یا دگرگونی: به معنای تغییر و تبدیل چیزی است به چیز دیگر.
دگرگونی و تغییر اجتماعی: این واژه کلی و مبهم، معمولا به معنی تغییر در فرایندهای اجتماعی یا ساختار جامعه به ویژه در بحث گذر از جوامع سنتی به جوامع صنعتی و جدید مطرح میشود. دگرگونی اجتماعی ممکن است مثبت یا منفی، پیشر
و یا واپسگرا، قهری یا دستوری، کند یا سریع، جزیی یا کلی، سطحی یا عمیق و موقت یا دائمی باشد. دگرگونی اجتماعی فرایند پیچیدهای است که عوامل متعددی نظیر اختراع، تراوشات ناشی از فرهنگها یا اشاعه ویژگیهای از جوامع دیگر، افزایش یا کاهش جمعیت، تکنولوژی، شخصیتهای بزرگ، جنبشهای اجتماعی، آموزش و پرورش و بیسازمانی اجتماعی و … در آن دخالت دارند. عادت، ترس از گسسته شدن رشته تداوم، سنت گرایی، صاحبان منافع و مقاومت ایدئولوژیک نیز از عوامل عمده ایستادگی در برابر تغییرات اجتماعی است.(3)
علل و عوامل دگرگونی اجتماعی
دانشمندان بر این مسأله که عامل اصلی تحولات و دگرگونی اجتماعی چیست، اتفاق نظر ندارند و هر یک عاملی را مؤثر و دخیل میدانند. گروهی عوامل مادی را منشأ اثر دانسته، عدهای شرایط جغرافیایی و خون و نژاد را عامل تحول میدانند، برخی فرهنگ و عقیده و ایدئولوژی و به طور کلی محتوای باطنی انسان را مهمترین عامل میدانند و گرو
هی از نقش شخصیتها و نوابغ و قهرمانان سخن به میان آورده و آن را یگانه عامل دگرگونی میدانند. در زیر، نظریههای گوناگون در این باره مطرح و مورد نقد و بررسی قرار میگیرد:
1ـ خون و نژاد
طبق این نظریه، عامل اساسی پیش برنده تاریخ، نژادها هستند، زیرا بعضی نژادها و خونها استعداد فرهنگ آفرینی و تمدن گستری دارند و برخی دیگر خیر، بعضی میتوانند علم و صنعت و اخلاق تولید کنند و گروهی صرفا مصرفکنندهاند.
ارسطو، برخی نژادها را مستحق برده داشتن و
بعضی دیگر را مستحق برده شدن میدانست. طرفدار این نظریه کنت گوبینو، فیلسوف معروف فرانسوی است. این نظریه به گوبینیزم نیز مشهور است. (4)
این که معتقد شویم تنها یک نژاد است که تحول و تطور تاریخ به دستش صورت میگیرد، یا این که همه انسانها در آن دخیلاند، مشکلی را حل نمیکنند، زیرا معلوم نیست چرا زندگی انسان یا نژادی از انسان متحول و متطور است و زندگی حیوان چنین نیست. این که یک نژاد باشد یا همه نژادها، راز تحرک تاریخ را نمیگشاید. البته شاید نتوانیم تفاوت نژادها را به طور کلی انکار کنیم. چرا که ممکن است در عین این که همه استعداد دارند، برخی نژادها دارای استعداد بیشتری باشند.(5)
2ـ شرایط اقلیمی و جغرافیایی
بر اساس این نظریه، عامل سازنده تمدن و به وجود آورنده فرهنگ و تولید کننده صنعت، محیط و شرایط اقلیمی و جغرافیایی است. در مناطق معتدل، مزاجهای معتدل و مغزهای نیرومند ومتفکر به وجود میآید. علاوه بر این، شرایط اقلیمی و محیط جغرافیایی و منطقهای بر روی نژادها تأثیر میگذارد و استعدادهای خاص ایجاد میکند و درنهایت عامل پیش برنده تاریخ میشوند. (منتسکیو) دانشمند جامعه شناس فرانسوی طرفدار این نظریه است.(6)
بنابراین موقعیتهای جغرافیایی خاص در رشد عقلی و فکری و ذوقی و جسمی انسانها مؤثرند. همچنین تاریخ تنها در میان انسانهای برخی اقلیمها و منطقهها تحرک دارد، و در محیطها و منطقههای دیگر، ثابت و یک نواخت و شبیه سرگذشت حیوان است. اما پرسش اصلی به قوت خود باقی است که مثلا چرا زنبور عسل یا سایر جانداران که در همان مناطق جغرافیای زیست میکنند فاقد تحرکاند. در واقع عامل اصلی اختلاف میان آدمی و
حیوان، که یکی ثابت میماند و دیگری به طور دائم از مرحلهای به مرحله دیگر انتقال مییابد، چیست؟ نتیجه این که این عامل نیز آنچنان که باید، استحکام ندارد.
3ـ نظریه الهی
طبق این نظریه آن چه در زمین پدید میآید، امری است آسمانی که بنا بر حکمتی بر زمین فرود آمده است. تحولات و تطورات تاریخ را میتوان جلوهگاه مشیت حکیمانه و حکمت الهی دانست. پس آن چه تاریخ را جلو میبرد و دگرگون میسازد، اراده خداوند است و تاریخ واجتماع پهنه بازی اراده مقدس الهی است. «بوسوئه» مورخ و اسقف معروف،طرفدار این نظریه است.(8)
این نظریه سستترین و بیپایهترین نظریه در باب دگرگونیهای اجتماعی است. زیرا مگر تنها تاریخ است که جلوهگاه مشیت الهی است؟ نسبت مشیت الهی به همه اسباب و علل جهان مساوی است،هم چنان که زندگی متحول و متطور آدمی جلوهگاه م
شیت الهی است، زندگی ثابت و یک نواخت زنبور عسل و سایر جانداران هم جلوهگاه مشیت حکیمانه خدا است. پس سخن در این است که مشیت الهی، زندگی انسان را با چه نظامی آفریده است و چه رازی در آن نهاده است که به طور دائم در تغییر و تغیر است، در صورتی که زندگی حیوانات دیگر، فاقد آن راز است.(9)
4ـ نوابع و قهرمانان
طبق این نظریه، تحولات و دگرگونیهای تاریخ، اعم از علمی،
سیاسی،اقتصادی و فنی و یا اخلاقی،به وسیله نوابغ به وجود میآید. تفاوت آدمی با سایر جانداران در این است که جانداران از نظر استعدادهای طبیعی در یک درجهاند، بر خلاف انسانها که از نظر استعداد تفاوتهایی دارند، نوابغ و قهرمانان، افراد استثنایی هر جامعهاند که از قدرت خارق العادهای از نظر عقل، اراده، ذوق و ابتکار برخورداند و هرگاه در جامعهای پدید آیند، آن جامعه را از نظر علمی و فنی،اخلاقی و اقتصادی و سیاسی و نظامی به جلو میبرد و به سعادت و تکامل نزدیک میکنند. از این رو اکثریت افراد بشر فاقد ابتکار، دنباله رو و مصرف کنندهاند. «کارلایل» فیلسوف معروف انگلیسی چنین نظری دارد. (10)
این نظریه، اعم از این که درست باشد یا نادرست، به طور مستقیم به فلسفه تاریخ، یعنی به عامل محرک تاریخ مربوط میشود.
البته این که فقط نوابغ و قهرمانان قدرت خلاقیت و ابتکار داشته باشند امر بعیدی است، زیرا در تمام افراد بشر،کم و بیش استعداد اختراع و ابداع و نوآوری وجود دارد. بن
ابراین همه افراد یا حداقل اکثر آنها میتوانند در خلق و تولید و اختراع سهیم باشند. البته سهمشان نسبت به نوابغ ناچیز است. (11)
5ـ اقتصاد و عامل مادی
براساس این نظریه، اقتصاد تنها عامل محرک تاریخ است. تمام شع است که جامعه را از بیخ و بن زیر و رو میکند. و جلو میبرد نوابع،که در نظریه قبل سخنشان به میان آمد،جز مظاهر نیازهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه نیستند و آن نیازها به نوبه خود معلول دگرگونی ابزار تولید است.
نظریه «ماتریالیسم تاریخی» بر اساس چنین اندیشهای به وجود آمده است. ماتریالیسم تاریخی، یعنی برداشتی اقتصادی از «تاریخ» و برداشتی اقتصادی و تاریخی از «انسان» بدون برداشتی انسانی از اقتصادی یا تاریخ.
جان کلام این که تاریخ، طبیعت مادی دارد نه معنوی و انسانی. و تمامی دگرگونیهای اجتماعی و تاریخی، زاییده عامل اقتصادی و مادی است. این نظریه، ریشه انقلابها را دو قطبیشدن جامعهها از نظر معیشت میداند و مدعی است که تمام خصلتهای مادی و معنوی انسان از جامعه گرفته میشود و در سرشت انسان آن چه را الهیون فطرت مینامند وجود ندارد. انسان و وجدانش را، جامعه به کمک عوامل بیرونی میسازد. بر این اساس انسان همانند نواری است خالی که نسبت به آن جه در آن ضبط میشود حالت بیتفاوتی و بیطرفی دارد و هیچ عکسالعملی نسبت به آن نشان نمیدهد.(12)
نظریه ماتریالیسم تاریخی دارای اصول و مبانیای است که نقد و بررسی آنها از حوصله این پژوهش خارج است و خود مقالهای مستقل میطلبد.(13)
درمقابل این نظریه، نظریهای دیگر است که عامل اقتصادی را تنها و یگانه عامل دگرگونی اجتماعی نمیداند و به اصالت روح اعتقاد دارد. البته اسلام منکر تأثیر عالم اقتصادی در تحولات اجتماعی نیست، ولی هیچ گاه عامل ماده را بر روح مقدم نمیدارد و معتقد است که وجود اصیل انسان را نمیتوان با ماده و شؤون آن توجیه و تفسیر کرد.(14)
6ـ فطرت
آدمی دارای خصایص و ویژگیهایی است که به موجب آنها زندگی اجتماعیاش در حال تکامل و پیشرفت است. ویژگی نخست: حفظ و جمع تجارب و آموختههای دیگران و استفاده از آنها است.
ویژگی دوم: یادگیری از راه بیان و قلم است.
ویژگی سوم: مجهز بودن به نیروی عقل و ابتکار است.
ویژگی چهارم: میل ذاتی و علاقه فطری به نوآوری است، یعنی حب ذاتی آدمی به نوآوری و خلاقیت، محدود به هنگام ضرورت نیست، بلکه این میل در او به طور ذاتی به ودیعه نهاده شده است و جزء جدایی ناپذیر سرشت وی محسوب میشود.
این چهار ویژگی، نیرویی را در انسان به وجود میآورد که هم
واره آدمی را به جلو میراند. اما در حیوانات دیگر، نه استعداد نگه داری تجربه و نقل و انتقال آن وجود دارد و نه استعداد خلق و ابتکار که خاصیت قوه عاقله است و نه میل شدید به نوآوری وجود دارد. این است که حیوان در جا میزند و زندگی ثابت و یک نواختی دارد، اما انسان به پیش میرود و زندگیاش به طور دائم در حرکت و تغییر و تغیر است و دگرگون میشود.(15)
وجود چنین ویژگیها و خصوصیتهایی است که سبب تکامل و تعلالی بشر میشود، لذا شهید مطهری این نظریه را بسیار عالی میداند و درباره آن سخنان ارزشمندی دارد.
فطرت کمال جوی و افزون طلب آدمی این گونه است که هر مقدار واجد چیزی باشد، باز میخواهد مرحله بالاتری را طی کند و افقهای جدیدی را به رویش بگشاید و به وضع موجود قانع نگردد.(16)، نظریه فطرت، که از آن به عنوان «محتوای باطنی انسان» نیز میتوان یاد کرد، نظریه شهید مطهری است. (17)
دگرگونی و مسأله انتظار
گفته شد که این «محتوای باطنی» و به عبارتی فطرت پاک و بی آلایش و نوگرای آدمی است که سهم مهمی در دگرگونیهای اجتماعی داشته و باعث و بانی اکثر تحولات اجتماعی و تاریخی است. البته عوامل دیگر نیز دخالت دارند، اما نه به اندازه عق
اعی و تاریخی دانست. این مسأله نشأت گرفته از دین و اعتقادات مذهبی انسان است، لذا این موضوع از دیر زمان مطرح بوده و همه ادیان به ظهور منجی و مصلحی در آخر الزمان بشارت داده و درباره آن سخن گفتهاند. انتظار در اسلام به ویژه در مذهب تشیع از جایگاه والا و عظیمی برخوردار است. شیعه بنا به روایات رسیده از پیامبر اسلام و ائمه (علیهم السلام) بر این عقیده است که در مقطعی از تاریخ زندگی بشر منجی نهایی و قائد جهانی ظهور خواهد کرد و حکومت واحد جهانی را بر اساس احکام الهی در زمین برپا خواهد ساخت. البته آیات قرآن بر این نکته تصریح دارند که آینده از آن پارسایان و شایستگان است و آنان هستند که وارثان زمیناند. از جمله آیه 105 سوره انبیا است:
«و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر، ان الارض یرثها عبادی الصالحون»، در زبور داود، از پس ذکر «تورات» نوشتهایم که سرانجام زمین را بندگان شایسته ما میراث برند و صاحب شوند.
امام باقر(ع) میفرماید: این بندگان شایسته که وارثان زمین میشوند، اصحاب مهدی هستند، در آخر الزمان. (18)
اصل انتظار، که شیعه هم (آن هم با خصوصیات و ویژگیهای خاص)به آن معتقد است، از بالاترین عبادتها شمرده شده است. اما این که حقیقت انتظار چیست؟ و کدام انتظار مورد اشاره ائمه (علیهم السلام) قابل توجه است؟
انتظار، عامل سازندگی و تحرک و تعهد است و جامعه را به طرف
کمال نهایی پیش میبرد و راه را برای ظهور مصلح کل هموار میسازد. اما گاهی، برخی افراد انتظار را به گونهای معنا میکنند که جز ضعف و تسلیم و ویرانگری و اسارت بخشی، مفهومی نخواهد داشت. در زیر به بررسی این دو بینش درباره انتظار، که با
عث به وجود آمدن دو نوع دگرگونی در سطح اجتماعی میشوند، میپردازیم:
1ـ انتظار منفی
انتظاری است ویرانگر و مخرب که بازدارنده و فلج کننده است وجامعه را به طرف انحطاط و سقوط میکشاند. هستند افرادی که خیال میکنند انتظار یعنی دست روی دست گذاشتن و منتظر ظهور مصلح ماندن. در نظر اینان هر اصلاحی محکوم به شکست است و گناه و فساد و ظلم و تبعیض و حقکشی، راه را برای ظهور منجی بشریت باز میکند. بدیهی است این گونه انتظار، عاملی است برای توجیه ستمها و فسادها و حقکشیها و بیعدالتیها، مسئولیتگریزی و مسؤولیت ستیزی و پشت کردن به انسان و بشریت. بر اساس چنین برداشتی اگر جامعهای در اوج عزت و اقتدار هم باشد، به ذلت و فلاکت گرفتار میشود. ساده اندیشان و بیمار دلان، گمان بردهاند که فسق و فجور،زور و استبداد، جهل و گمراهی، رکود وجمود، سکون و سکوت و پژمردگی و افسردگی عاملی است در تسریع حرکت بشری که با قیام جهانی، به رهبری مصلح کل، به نهایت و اوج خود خواهد رسید و آن جاست که حکومت جهانی واحد پدیدار خواهد شد و صلح و عدالت همه جا را فرا خواهد گرفت.
2ـ انتظار مثبت
این نوع انتظار، انتظاری تعهدآور و تحرک بخش است. انتظاری است که
انسان را از سکون و سکوت میرهاند و به حرکت وادار میکند.
لازمه انتظار، ساقط شدن تکلیف از آدمی نیست.تکالیف در جای خود محفوظ و ثابتاند. و همه موظف به اجرای این وظایفاند. لازمه انتظار، به کارگرفتن تمامی نیروها و کوشش بیدریغ به سوی امر مورد انتظار است، نه تعطیل کردن تکالیف و قوه تفکر و جسم و دست روی دست گذاشتن به امید این که مصلحی خواهد آمد و نظام جهان را دگرگون ساخته و بشر را از نیستی و بدبختی نجات خواهد داد. در روایات وارد شده است که در زمان ظهور اام زمان(عج) گروهی زبده به ایشان ملحق میشوند.(19)
روشن است که این گروه ناگهانی خلق نمیشود، بلکه در عین ظلم و فساد، زمینههایی وجود دارد که چنین گروهی ورزیده و آماده پرورش یابند. نخستین فایده انتظار، حفظ آمادگی برای نبرد نهایی و کوشش و تلاش برای رسیدن به هدف است. امام خمینی (ره) «انتظار فرج» را «انتظار قدرت اسلام» میداند. چنین انتظاری است که بالاترین عبادتها است. چرا که به انسان حرارت و شوق، تحرک و جوشش، مسؤولیت و تعهد، عشق و امید و عزت و سرافرازی میدهد. در یک کلام انتظار مثبت، اعتراض به وضع موجود است برای حرکت به وضع مطلوب ونهایی.
شاخصهای رشد جوامع اسلامی
رشد، یعنی «لیاقت و شایستگی نگهداری و بهرهبرداری از امکانات و سرمایههایی که در اختیار انسان قرار داده شده است.»(20) و در اصطلاح مقابل«سفاهت» است. آدم رشید، آدمی است که سفیه نیست و این با عقل تفاوت دارد. عق
ل مقابل جنون است(21) ممکن است فردی عاقل باشد، ( یعنی مجنون نباشد) اما لیاقت مسؤولیتی که بر دوشش نهاده شده است را نداشته باشد. حال جامعهای که منتظر مصلح جهانی و موعود نهایی است، باید انتظارش مثبت باشد. افرادش ابتدا رشد یابند، (لیاقت و شایستگی پیدا کنند) تا مسؤولیتها و وظایفی که به آنان واگذار میشود، به نحو احسن انجام دهند. اینک نگاهی داریم به شاخصهای یک جامعه اسلامی رشد یافته، که در انتظار خلیفه حق و ولی مطلق است. آن چه در ابتدا قابل ذکر است این است که: شناخت صحیح سرمایههای مادی و معنوی، نیازها، مشکلات، موانع، امکانات و نیروهای موجود، رکن اول و شرط نخست رشد یافتگی است. در مرحله بعد،قدرت، لیاقت، شایستگی
وتوانایی نگه داری و بهرهبرداری از امکانات و سرمایههای موجود است. دیگر علایم رشد یافتگی یک جامعه عبارتند از:
1ـ رشد اسلامی، یعنی مسؤولیت شناخت، حفظ و نگهداری و بهرهبرداری از معارف اسلام به عنوان سرمایهای غنی، و ادای مسؤولیت در برابر آن، و اجرای دقیق مقررات و قوانین دینی.
2ـ رشد کمی و کیفی آموزش و پرورش، آموزش باعث آگاهی بخشی است که یک رکن رشد است، پرورش هم باعث توانایی بخشی است که رکن دوم رشد است.(22) این دو رکن به عنوان دو بازو و دو بال همدیگر را در پرواز به سوی پیشرفت و تکامل، یاری میرسانند.
3ـ شناخت مقتضیات زمان و مکان، یعنی شناخت زمان و مکان و درک درست آن دو، در واقع شناختن وضع موجود که پیش شرط آینده نگری است.
4ـ آینده نگری، یعنی سوار شدن بر زمان و هدایت و رهبری آن بر اساس قواین و سننی که بر زمان و تاریخ حاکم است. در واقع آینده را دیدن وبر
ای آن برنامهریزی کردن و برنامه داشتن.(23)
5ـ توجه به مسؤولیت، یعنی توجه به وظایفی که بر عهده انسان گذاشته شده است، از جانب شرع یا جامعه.
6ـ توجه و احترام به اندیشمندان و عالمان، شک نیست که دانشمندان ذخایر و سرمایههای معنوی هر جامعهای به شمار میروند. شناخت و افتخار به آنها از علایم مثبت رشد یک اجتماع اسلامی است.
7ـ توجه به بناها و آثار تاریخی ملی ـ اسلامی،
آثار تاریخی هر ملتی، میراث فرهنگینگهداری و بهرهبرداری از امکانات تاریخی، از علایم رشد مثبت است.
8ـ اطلاع از اوضاع جهان اسلام و مسلمانان، یک جامعه زنده از سرگذشتهای دردناک اعضای خویش بی خبر نمیماند، همچنانکه بی تفاوت هم نمی ماند، (24)
9ـ انتشار کتاب و مطبوعات، تولیدات فرهنگی به میزان وسیع به همراه حفظ کیفیت ا زعلایم رشد جامعه اسلامی است.
10ـ استفاده درست از فکر و اندیشه، یعنی مصرف به جای، اندیشه و فکر واستفاده از آن در کارهای پرخیر و پرفایده.
11ـ گسترش کارهای خیر، انفاق در کارهای خیر ومصرف به جا و مفید آن. 12ـ دانستن ارزش زمان، یعنی استفاده از فرصتها و زمانها و غنیمتشمردن اوقات. 13ـ احترام متقابل، یعنی احساس تعاون و حسن روابط با یکدیگر.
تعالی و انحطاط جوامع
جوامع بشری از بدو پیدایش رو به تکامل و پیشرفت بودهاند. همان طور که تکامل طبیعی تدریجا رخ میدهد، تکامل اجتماعی هم تدریجا به وجود میآید و هر چه زمان گذشته، بر سرعت تکامل اجتماعی افزوده شده است. (25)
هر چند حرکت تاریخ در مجموع تکاملی است، ولی چنین نیست که هر جامعهای در هر مرحله تاریخی لزوما نسبت به مرحله پیش، کامل تر باشد. با توجه به این که عامل اصلی این حرکت، آدمی است. و آدمی موجودی مختار و آزاد و انتخاب گر است، تاریخ در حرکت خود نوسان دارد. گاهی جلو میرود گاهی به عقب برمیگردد گاهی به راست منحرف میشود و گاهی به چپ، گاهی تند میرود و گاهی کند و احیانا برای مدتی ساکن و راکد و بیحرکت میماند. یک جامعه همچنان که تعالی مییابد، انحطاط نیز پیدا میکند. درعین حال همچنان که «توین بی» مورخ و دانشمند شهیر معاصر گفته است: انحطاط
تمدنها امری اجتناب ناپذیر نیست، ولی تاریخ بشریت در مجموع خود یک خط سیر تکاملی را طی کرده است. (26)
این که چه جامعهای به سوی سعادت و تکامل پیش خواهد رفت، در پاسخ باید گفت جامعهای که موانع تکامل را از بین ببرد. برخی از موانع تکامل عبارتند از: فساد روحی و اخلاقی،گناه و زنگار قلب، مختوم شدن دلها، نابینا شدن چشم بصیر
ت، ناشنوا شدن گوش دل، تحریف شدن کتاب نفس، پیروی از عادات نامطلوب پدران، بزرگان و شخصیتها، پیروی از ظن و …. (27)
اینها و موارد دیگر، موانعی است که تک تک افراد اجتماع با از میان بردن آنها میتوانند خود و جامعه خود را به پیروزی ونیک بختی برسانند و از انحطاط و سقوط در امان بمانند. علاوه بر این از منتظران واقعی منجی نهایی و قائد جهانی باشند. عوامل دیگری نیز در انحطاط و تعالی جوامع مؤثرند که عبارتند از:
1ـ عدالت و بی عدالتی 2ـ وحدت و تفرقه 3ـ امر به معروف و نهی از منکر و ترک آنها 4ـ فسق و فجور و فساد اخلاق و …
بدیهی است جامعهای به طرف سعادت حرکت خواهد کرد که عدالت در آن برپا ورعایت شود. اگر افراد اجتماع یک دل و هماهنگ و همراه هم باشند، از منکر بپرهیزند و به معروف روی آورند وبه آن فرمان دهند، به فساد اخلاقی مبتلا نگردند و از آن دوری گزینند، چنین جامعهای به سرمنزل مقصود خواهند رسید واز منتظران واقعی به حساب میآیند.
نکته دیگر تفاوت پیشرفت و تکامل با یکدیگر است، نه هر تکاملی پیشرفت است ونه هر پیشرفتی تکامل. در مفهوم تکامل،تعالی و حرکت نهفته است. در مفهوم پیشرفت هم، حرکت نهفته است،اما حرکتی به جلو و در یک سطح افقی، وقتی سخن ازتکامل اجتماعی به میان آید، تعالی انسان از نظر اجتماعی مطرح است. نه صرف پیشرفت. چه بسا چیزهایی که برای انسان و جامعه انسانی پیشرفت شمرده شود، ولی تکامل و تعالی به حساب نیاید.(28)
آینده جوامع
آینده جوامع چگونه است؟ آیا در جهت پیشرفت سیر میکنند، یا به عکس؟ به تکامل نهایی میرسند و صعود میکنند، یا تنزل میکنند و سقوط؟ آیا فرهنگها وتمدنها و جامعهها و ملیتها برای همیشه به وضع موجود ادامه میدهند، یاحرکت انسانیت به سوی تمدن و فرهنگ و جامعه واحد است و همه اینها در آینده به رنگ خاص، که رنگ انسانیت است، در خواهند آمد؟ این موضوع وابسته است به مسأله ماهیت جامعه و نوع وابستگی روح جمعی و روح فردی به یکدیگر. بنا بر نظریه فطرت، جامعهها و تمدنها و فرهنگها به سو
ی یگانه شدن و متحدالشکل شدن و در نهایت امر، ادغام شدن یکدیگر سیر میکنند. آینده انسانی، جامعه جهانی واحد تکامل یافتهای است که در آن همه ارزشهای انسانیت، به فعلیت میرسند و انسان به کمال حقیقی و سعادت واقعی
از نظر قرآن این مطلب مسلم است که حکومت نهایی، (حکومت حق و نابود شدن یک سره باطل است و عاقبت از آن پارسایان است.) (29)
درباره آینده بشر و جوامع نظریههای دیگری نیز گفته شده است که عبارتند از:
1ـ بعضی معتقدند شر وفساد و بدبختی جزو جدا نشدنی حیات بشر است بنابراین زندگی بیارزش است و عاقلانه ترین کارها خاتمه دادن به حیات بشر است.
2ـ برخی حیات بشری را ابتر میدانند و معتقدند که بشر در اثر پیشرفت حیرتآور تکنیک در نیمه راه عمر و بکله در آغاز رسیدن به بلوغ فرهنگی به احتمال زیاد به دست خود، نابود خواهد شد.
3ـ گروهی بر این عقیدهاند که شر و فساد جزو جدایی ناپذیر بشر نیست، بلکه فساد و تباهی معلول مالکیت فردی است و روزی تکامل ابزار تولید و جبر ماشین،ریشه این ام الفساد (مالکیت فردی) را خواهد کند.
4ـ برخی نیز معتقدند که ریشه فسادها و تباهیها، نقص روحی و معنوی انسان است، آدمی هنوز دوره جوانی و ناپختگی را طی میکند و خشم و شهوت بر او و عقلش حاکم است. انسان بالفطره در راه تکامل فکری و اخلاقی و معنوی پیش میرود. نه شر و فساد جزو جدایی ناپذیر بشر است، نه تمدن برتر، فاجعه خودکشی دسته جمعی را پیش خواهد آورد، آیندهای بس روشن و امیدوار و سعادتبخش و انسانی، که در آن شر و فساد از بیخ و بن کنده خواهد شد، در انتظار بشریت است. این نظریه، الهامی است که دین میدهد. نوید مقدس قیام و انقلاب مهدی در اسلام در نتیجه این الهام است.
مسأله انتظار و ظهور منجی در ادیان مختلف و آرمان قیام و انقلاب حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در اسلام، یک فلسفه بزرگ اجتماعی است که آیندهای روشن و شفاف را به بشریت نوید میدهد، نه آیندهای تیره و تار.
حکومت جهانی واحد
در بخش پیشین آمد که بنا به آنچه در دین آمده است، آینده جوامع و بشریت، روشن بخش و به دور از هرگونه شرو و فساد است. آینده در نظر مؤمنان ودین داران، در عین پریشانی، رو به سامان میرود. در عین حال هر سامانی بعد از مدتی به پریشانی تغییر مییابد،اما در سطح عالیتر این پریشانی و گسیختگی و گسستگی به سامانیابی و بهسازی جامعه منجر میشود. آن هنگام است که حکومت جهانی واحد،به دست ابرمرد بشریت عالم گیر میشود و همه شایستگان و پارسایان را از ثمرات وبرکات آن برخوردار سازد. مشخصههای حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) که در آیات و روایات آمده است عبارت است از: 1ـ پیروزی صلاح و تقوا، صلح و عدالت و آزادی و صداقت بر ظلم وجور واستکبار و استعمار. 2ـ تکامل خود آدمی و پیروی از فکر و عقیده و آزادی از اسارت شرایط طبیعی و اجتماعی و غرایز حیوانی. 3ـ عمران و آبادی زمین، به گونهای که نقطهای خراب و آباد نشده باقی نماند. 4ـ حداکثر بهرهگیری و بهرهبرداری از مواهب و منابع زمینی. 5ـ تساوی و برابری میان آدمیان و تقسیم عادلانه ثروت. 6ـ از میان
رفتن کامل فسادهای اخلاقی و اجتماعی 7ـ پاک شدن روان آدمیان از عقدهها، کینهها، دشمنیها، حسادتها، ستیزهگریها و … 8ـ قطع کامل جنگ و خونریزی و صلح کلی و جهانگیر و امنیت عمومی و فراگیر 9ـ انس والفت و صفا و محبت میان انسانها. 10ـ اجرای کامل و فراگیر احکام الهی. 11ـ ازدیاد امکانات و ثروتهای مادی خدادای و رفاه و آسایش روحی وجسمی و….
پی نوشت:
1ـ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، ج 2، چاپ اول از دوره جدید، تهران، چاپ دانشگاه تهران، ص 2963
2ـ مهری، محمد جواد، ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 41، اردیبهشت 1364
3ـ بخشی، علی، با همکاری مینو افشاری راد. فرهنگ علوم سیاسی، چاپ اول، 1374
4ـ مطهری، مرتضی، جامعه و تاریخ، چاپ هشتم، تهران، 1373، صص 241 و 242
5ـ همان. ص 245 نک: مطهری: مرتضی، فلسفه تاریخ، ص 33
6ـ جامعه و تاریخ پیشین، ص 242
7ـ همان، ص 245
8ـ همان، ص 244
9ـ همان، صص 244 و 246
10ـ همان، صص 242 و 243
11ـ همان، ص 251
12ـ نک: به جامعه و تاریخ، پیرامون انقلاب اسلامی، فلسفه تاریخ، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه تاریخ،اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج 1 و 2، از آثار استاد مطهری.
13ـ نظریه ماتریالیسم تاریخی، به قلم ن
گارنده، در مقالهای بلند با عنوان «نظریههای دگرگونی اجتماعی از دیدگاه استاد مطهری» (ارائه شده به کنگره اندیشه مطهر) به تفصیل شرح و بسط داده شده و مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/2 3:45 صبح
مقاله آموزش، تنبیه، تشویق تحت فایل ورد (word) دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله آموزش، تنبیه، تشویق تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله آموزش، تنبیه، تشویق تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله آموزش، تنبیه، تشویق تحت فایل ورد (word) :
آموزش، تنبیه، تشویق
محیط ایدهآل محیطی است که در آن، طفل در دبستان از امکانات آموزشی بسیار عالی برخوردار است و در منزل هم گذشته از کمک والدین با سواد، از انواع و اقسام سرگرمیهای آموزنده برخوردار است.
منظور ما محیطی است که در آن طفل معصوم بعد از صرف 4 یا 5 ساعت از بهترین ساعات عمر خود در مدرسه، ساعات بیکاری را با بازی فوتبال در کوچهها و درگیری با پسر همسایه پر میکند. روشهای آموزشی که در گذشته با تنبیه بدنی همراه بود ، کاملا نکوهیده و در خور ملامت است
.
در بعضی مدارس دانش آموزان میبایست کتکهای روز جمعه را پنجشنبه نوش جان میکردند و یا سیاه کردن انگشتان به وسیله مداد که در اکثر مواقع توانایی انجام تکالیف را از دانش آموزان به کلی سلب میکرد. در این دوره متاسفانه، بعضی از مواقع دانش آموزان با مساله کتک کاری نوعی زندگی مسالمت آمیز را در پیش می گرفتند؛به این صورت که تنبیه شدن از بخشهای لاینفک آموزشگاهی آنان شده بود هدف این گونه تنبیهات جز خشونت و رفع عقده نبوده است
.
این اعمال کاملا غیرانسانی و با اصول انسانی سازگار نیستند و نخواهند بود. بتدر
یج با گذشت زمان ، از شدت این گونه تنبیهات کاسته و تهدید جایگزین آن شد. ته
دیدی جدی و البته گاهی موارد، در قالب تشویق ! همان سیاست تنبیه و تشویق یا چماق و شیرینی.
در این نوع از محیطهای آموزشی که چند سالی به طول انجامید دانش آموز می دانست که تنها با ارائه درست درس میتواند از زیر ضربات طاقت فرسای اولیای آموزشگاه جان سالم به در برده و تشویقهای آنان یا اولیای خانه و حتی دوست و آشنا را به قیمت صرف وقت گرانبهایش با خواندن اجباری چند کتاب با جملات قلنبه سلنبه ، متوجه خود سازد. در چنین محیطهایی، از یکسو از بیم تنبیه ها و از سوی دیگر در مواجهه با تشویقهای کذایی، عمر دانش آموز تلف میشد طی این دوره ، دانش آموز لحظهای درس را برای درس نخواندند. هدفشان از درس خواندن یا اصولا فرار از تنبیه بود ، یا وصال به تشویق ! نتیجه این که میل باطنی نقشی نداشت.
امکانات آموزشی برای دانش آموزان محرکی مثبت است ، اگر این عنصر نباشد، رکود خودنمایی میکند و در نتیجه استعدادها از بین می روند. باید به نحوی محرکی را به وجود آورد تا این استعدادها پژمرده نشوند. امروزه عنصر تشویق ، به تنهایی نقش بازی می کند و با کمی دقت میتوان دریافت که چقدر نتیجه این بازی مایه تاسف است ؛ چرا که هدف
دانش آموز، کسب تشویق خواهد شد نه کسب دانش. جالب این که، خارج از چارچوب درس و مدرسه ، مطالعه کتب ساده و یا مشکل ، همراه با لذتی وصف
نشدنی است چون نه تشویقی در کار است و نه تنبیه.
میل باطنی فعال شده و نقشش را بخوبی ایفاء میکند اما این زمان برای خیلیها زیاد به طول نمیانجامد؛ چرا که وحشت از آینده که خود معلول عواملی از جمله بیکاری ، فقر مادی ، نابسامانیهای اقتصادی ، اجتماعی است ، مسیر مطالعه را تغییر میدهد. قصور در امر مطالعه ویران کننده سعادت آینده است درس را باید در آرامش فکری خواند. هیچ یک از موارد به تنهایی موثر نخواهند بود ، اگر امکانات آموزشی کافی در دسترس نباشد.
تشویق
تشویق در جلسه مشاوره، مجموعه فعالیتهائى است که مر
اجع را به ادامه کارش ترغیب مىکند و او را در مسیر پیشرفت و بهبود قرار مىدهد. تشویق نوعى پاداش است که براى تقویت رفتار مطلوب و ادامه آن به مراجع ارائه مىشود. بهعنوان مثال، مشاور با گفتن جملاتى نظیر مرد توانائى هستی، مىتوانى معقول باشی، و مىتوانى این مشکل را حل کنی مراجع را به خودکاوى بیشتر تشویق مىکند و باعث مىشود که او عقاید و افکار خویش را دقیقتر، عمیقتر مورد بررسى قرار دهد. از جانب دیگر، تشویق بیش از حد موجب مىگردد که مراجع به مشاور وابستگى پیدا کند و استقلال خود را از دست بدهد. همچنین تشویق صحیح و مناسب از نگرانى و ناامنى مراجع مىکاهد.
روشهاى تشویق
به نظر برامر و شوستروم (1968) در جلسه مشاوره ک
اربرد روشهاى تشویق را مىتوان بهشرح زیر بیان کرد:
1. استفاده از کلمات تائیدکننده نظیر بلى درست است، توانائى انجام آنرا داری. در اینجا هدف آن است که با استفاده از کلمات تائیدکننده، در مراجع احساس امنیت و اعتماد نسبت به مشاور و جلسه مشاوره بهوجود آید.
2. پیشبینى نتایج احتمالى مشاوره، روش دیگرى براى تشویق مراجع است. مشاور در جلسه مشاوره، درباره نتایج احتمالى و تغییراتى که در مراجع بهوجود خواهد آمد با او به صحبت مىنشیند. بهعنوان مثال، مشاور به مراجع مىگوید که بر اثر مشاوره، رفتارش در جهت مقبول و مناسبى تغییر خواهد کرد، و یا آنکه در زمینه تحصیلات به موفقیتهائى دست خواهد یافت، و یا نمرات بهترى در ریاضى و فیزیک خواهد گرفت.
3. ایجاد شرایط و امکانات مناسب در جلسه مشاوره، براى مراجع تشویقکننده است بهعنوان نمونه، برقرارى رابطه حسنه مشاورهاى و پذیرش مراجع، شوق و رغبتى در او براى ادامه بحث بهوجود مىآورد.
4. آشنا ساختن مراجع به این حقیقت که مشکلش منحصر بهفرد نیست و دیگران نیز کم و بیش با مشکلاتى همانند او مشکل او مواجه هستند، مىتواند تشویقکننده باشد.
تشویق رفتارهاى خوب
نگرانى درباره تأثیرات احتمالى تلویزیون، از دیرزمان، بر توجهاتى که به دیگر عرصههاى مربوط به تماشاى تلویزیون، در کودکان مىشده، اولویت داشته است. چه مدت است که مفهوم جعبه گوشهخانه به مثابه هیولایى یک چشم موجه
شمرده مىشود؟ این مکان که رفتارهاى بد بهنمایش درآمده در تلویزیون، مىتواند الگوهایى در اختیار بینندگان جوان مستعد بگذارد تا از آن کپىبردارى کنند را نمىتوان ساده گرفت. اما این فرضیه – که عموماً غالب بهنظر – مبنى بر اینکه آشکارا ثابت شده است که تلویزیون تأثیر بدى دارد، سادهسازى بیش از حد هر دو، یعنى هم آنچ
ه جعبه به منازل مىآورد، و هم نحوه برخورد کودکان با آن، است.
برنامههاى تلویزیون شامل نمونههاى بسیارى از رفتارهاى خوب است. برنامههایى که در آن مردم با مهربانی، جوانمردى و سخاوت رفتار مىکنند. بههمان اندازه، منطقى بهنظر مىرسد که فرض کنیم این تصویر نیز نمونههایى در اختیار کودکان قرار مىدهند تا از آن کپىبردارى کنند. بنابراین، در این فصل این پرسش را مطرح خواهیم کرد که آیا تلویزیون رفتارهاى خوب را در
میان کودکان ترویج مىکند؟ اگرچه کارى در این زمینه صورت گرفته است بهوسعت کار انجام شده در زمینه تأثیر خشونت تلویزیون بر کودکان نیست، اما تحقیقات مهمى وجود دارد که روشهاى مختلفى را نشان مىدهد که تلویزیون مىتواند یا باید، در شرایط خاص، تأثیرات بسیار مفید و مطلوبى بر کودکان بگذارد.
آموزش رفتار خوب
مدارک روزافزون بسیارى نشان مىدهد که نمونه رفتارى خوبى که درتلویزیون به نمایش در مىآید، مىتواند کودکان راتشویق کند تا رفتار بهترى در پیش گیرند. پژوهش ن
شان داده است که بینندگان جوان مىتوانند یاد بگیرند که چگونه به شیوه مطلوبتر یا پذیرفته شدهتر اجتماعى رفتار کنند. آنها این رفتارها را نه تنها از طریق تماشاى برنامههاى مخصوص آموزشى کسب مىکنند، بلکه با تماشاى نمونه برنامههایى که در آن رفتار خوب به تصویر کشیده و براى مخاطبان عمومى تهیه مىشوند، نیز بهدست مىآورند. مدارک موجود براى تأثیرات جامعهگرایانه تلویزیون را مىتوان بهچهار نوع دستهبندى کرد:
– مطالعات آزمایشگاهى انجام شده بر روى برنامههاى از پیش آماده شده تلویزیون یا موضوعات فیلم.
– مطالعات آزمایشگاهى بر روى موضوعات برنامههایى که بهمنظور آموزش مهارتهاى اجتماعى تهیه شدهاند.
– مطالعات آزمایشگاهى بر روى موضوع برنامههاى انتخاب شده از میان مجموعه برنامههاى مردمى تلویزیون.
– مطالعات میدانى که میزان تماشاى برنامههاى داراى محتواى جامعهگرایانه را با میزان تمایلات رفتارى جامعهگرایانه مرتبط مىسازد.
پژوهشگران بااستفاده از این روشهاى مختلف، درباره قابلیت تلویز
یون براى تأثیر بر کودکان در جهت نشان دادن سخاوت و ابراز نکردن خودخواهی، نشان داد رفتار دوستانه و اندیشیدن به خرسندى نهایى و نه طلب سریع پاداش براى انجام هر کارى تحقیق کردهاند.
تلویزیون وداورىهاى اخلاقى
بیشتر تحقیقات انجام شده بر روى تأثیرات بالقوه خوب تلویزیون، بر انواع مختلف رفتارهاى اجتماعى مرتبط با شخصیت متمرکز هیچگونه تأثیر مستقیمى بر قضاو
ت و استدلال اخلاقى بینندگان دارد؟ انتقادهاى اولیه بهطور اخص، نگران دیدگاههاى اخلاقى و معنویى بود که از طریق تلویزیون آموزش داده مىشد. دیدگاه منتقدان این بود که این رسانه تأثیر مخربى القا مىکند. نگرش برخى از منتقدان این است که تلویزیون اغلب نشان مىدهد که اعمال غیر مشروع یا غیر اخلاقى مؤثر واقع مىشوند. حتى مجری
ان قانون در تلویزیون بهگونهاى نشان داده مىشوند که قواعد را نادیده مىگیرند، کدهاى اخلاقى را زیر پا مىگذارند و بهشکل پرسش برانگیزى اغماض وافراط مىکنند، پیام نهفته در این محتوا این است که بد بودن، اغلب بهتر از خوب بودن مؤثر واقع مىشود.
برعکس، مدافعان برنامههاى تلویزیونى استدلال کردهاند که تأثیر تلویزیون بر نگرش اخلاقى جوانترین بینندگانش، در درجه نخست، تأثرى مثبت است. برنامههاى تلویزیون بهطور مرتب، مسئلهاى اخلاقى را به شکل جذابى مطرح مىکنند که توجه مخاطبان را بهخود، جلب و جذب مىکند. مردم با مجموعهاى از مسائل و بحرانهاى اخلاقى مواجه مىشوند که در نمایشها مطرح یا در برنامههاى سرگرم کننده بازى مىشوند، و نیز در برنامههاى مستند
و آموزشى نشان داده مىشوند. نمایشهاى سریالی، شخصیتها را بهگونهاى نشان مىدهد که آنقدر ظولانى با مشکلات اخلاقى دست و پنجه نرم مىکنند، که مخاطب را بر آن مىدارند تا با رخدادها و موقعیتها آشنا شوند. برنامهها گفت و گوى تلویزیونی، اعضاى عادى جامعه را بهتصویر مىکشد که سفره دل خود را جلو میلیونها بیننده مىگشایند، و اغلب بر ژرفترین نبههاى زندگى خصوصى خود متمرکز مىکنند. تلویزیون از طریق این نوع تجر
بیات مىتواند به مثابه نوعى معلم اخلاق یا مشاوى ایفاى نقش کند، و بینندگان را، از پیر و جوان، تشویق کند که مشکلات مهم اخلاقى را منعکس سازند. با این وجود تا این زمان تحقیقات کمى چه در رد و چه در اثبات هر نوع تأثیر تلویزیون برر ارزشها و استدلال اخلاقى کودکان صورت گرفته است.
تحقیقات درباره پرورش داورىهاى اخلاقى با کار گلبرک (Kholberg) تحت کنترل درآمده است. در این چارچوب، تصور مىشود که استدلال اخلاقى در کودکان، طى مجموعهاى از مراحل پرورش مىیابد، و هر مرحله موفقیتآمیز، نشانگر سطح موفقیتآمیزترى از درک نظم اخلاقى دنیایى اجتماعى است. در این مسیر، کودک در هر مرحله، مرتبهاى از جنبههاى اخلاقى را در ارتباط با ایجاد تمایز بین خوب و بد مىآموزد. در چنین نظامی، یک نتیجه مقدماتى این است که اگر عملى مجازات نشود، در آنصورت طبق تعریف مىبایست از نظر اخلاقى پذیرفته شده باشد و بنابراین از نظر معنوى درست باشد. یک پرسش کلیدى این است که آیا تلویزیون به این شیوه استدلال مىکند؟
تلاش براى یافتن این پرسش شامل مطالعهاى است که رو
ى پسرها و دخترهاى 4-5 ساله، 7-8 ساله و 10-11 ساله انجام شده است. نخست از این کودکان مصاحبهاى بهعمل آمد تا قابلیتهاى استدلال اخلاقى آنها بیشتر شناسایى شود. بهعلاوه، مادر هر یک از کودکان با ثبت خاطرات روزانه مربوط به تماشاى تلویزیون کودکان بهمدت دو هفته، و نیز تهیه اطلاعات وسیعى درباره عادت خانوادگى تماشاى تلویزیون در زمان گذشته، پژوهشگران را یارى کردند. پژوهشگران سپس از فنون آمارى استفاده کردند تا روابط موجود بین گزارش بهدست آمده از اظهارات بینندگان مبنى بر عادات تماشا در کود
کان و خانوادههایشان و نیز نگرش و ارزشهاى اخلاقى کودک را بیازمایند.
در میان کودکان کمسن وسالتر، تماشاى مستمرتر تلویزیون، بالنسبه با استدلال اخلاقى بهدست آمده بود، همبستگى داشت. این نتیجه درمورد دو گروه سنى بزرگتر بهدست نیامد. درمیان کودکان 4-5 سال، کل میزان تماشاى تلویزیون با ماهیت ارزشهاى اخلاقى مرتبط بود و نه ترجیحات کودک براى تماشاى انواع خاصى از برنامهها. بنابراین، هیچگونه نمودگارى وجود نداشت که نشان دهد تمایل براى تماشاى انواع خاصى از برنامهها. بنابراین، هیچگونه نمودگارى وجود نداشت که نشان دهد تمایل براى تماشاى نوع خاصى از برنامه این ا
حتمال را بهوجود آورد که پرورش اخلاقى کودکان را ضایع سازد. اگرچه، در میان کودکان 7 تا 8 سال، آنهایى که تماشاى کمدىهاى خانوادگى را ترجیح مىدادند، درک پرورش یافتهترى نسبت به اهمیت کمک به مردم نیازمند، داشتند. این یافته جالب بود، بهان دلیل که موضوعات بسیارى از این نمایشها را منعکس مىکرد. یافتهاى که در ارتباط ب
ا تشویق کم این ارزشها و نگرشها بهوسیله تلویزیون بیان شده، گزارشى است که این نوع درک را در میان بالاترین گروه سنى کودکان نسبتاً ضعیف یافت؛ لازم بهذکر است که این کودکان، علاقه خاصى به نمایشهاى پر جنب و جوش و ماجراجویانهاى داش
تند که مخاطب اصلى آنها بزرگسالان بودند. کمبود تحقیقات انجام شده درباره تلویزیون و استدلال اخلاقى بدان معنى است که درک ما از ماهیت و اهمیت هر نوع نقشى که این رسانه در اموزش کودکان در جهت تشخیص درست از نادرست ایفا مىکند، ناقص و ناهمگون باقى مىماند.
تشویق غیر مادى
همچنین از نکات مهم در تشویق این است ک بکوشیم تا حدود امکان تشویقها کمتر صورت مادى پیدا کند. تکیه اساسى روى جنبههاى غیرمادى ب
اشد. اینامر بدان خاطر است که اگر بنا شود ما براى هر کار خوبى از کودک سرمایهگذارى مادى کنیم:
1. پول و ثروت ما قد نمىدهد از آن بابت که براى مؤثر واقع شدن تشویق ناگزیریم در هر مرحله تشویق مادى خود بیش از دفعات قبلى باشد. مثلاً اگر دفعه اول معادل 20 ریال سرمایهگذارى کنیم دفعات بعد باید بترتیب 25-30-40 و ; ریال باشد. و گرنه تشویق ما از نوع تکرار مکرر خواهد بود که اثرش را از دست مىدهد.
2. کودک تدریجاً فردى مادى مسلک و مال دوست و در آن افراطى بعمل مىآید و در برابر هر کارى که انجام مىدهد انتظار مادى خواهد داشت در حالیکه ما در حال و آینده نیاز داریم به افرادى که در مواردى لازم براى حفظ و سلامت حیات اجتماعى از جان و مال خود سرمایهگذارى کرده، توقعى هم از کسى نداشته باشند.
3. در سایه چنین تشویقى عادت غلطى
در کودک پدید مىآید که بعدها قابل تداوم و ادامه نیست. زیرا او دیر یا زود وارد اجتماع مىشود و همان توقعات را از اجتماع دارد و طبیعى است که اجتماع آن را برآورده نکند. و این خود مایه ترک وظیفه بخاطر یأس و سرخوردگى است. مىدانیم که اجتماع حتى در تشویق کلامى مفت و بىمایه سهلانگار است تا چه رسد به آن چیزهائى که بار مالى به همراه دارد.
تشویق کودکان خجالتی
کودکان خجالتی خود را به برخوردهای اجتماعی و همزیستی با دیگران تشویق نمایید. برای اینکار راههای زیادی وجود دارد ، به عنوان مثال ، اگر کودک خجالتی در هنگام سلام یا خداحافظی ، نخواهد به شخص چیزی بگوید ، سعی کنید او را وادار به دست دادن برای سلام یا خداحافظی نمایید.
دست دادن قدمی است در مسیر درست. راه دیگر این است که با کودک دیگری وارد یک بحث هیجان انگیز بشوید و هنگامی که بحث داغ شد ، از کودکتان سؤال کنید که نظر وی در مورد موضوع مورد بحث چیست و البته مراقب باشید که وی را زیاد تحت فشار قرار ندهید زیرا ممکن است مقاومت بیشتری ایجاد کند. به یاد داشته باشید که کودک در بعضی روزها بهبودی نشان خواهد داد و بعضی روزها خیر.
برای کودکان خجالتی یک هدف معقول و دشوار این است که هر روز حداقل یک کلمه به یک فرد جدید بگوید. سایر موارد مناسب ، می تواند صحبت کردن در مقابل همه افراد کلاس ، شرکت کردن در بازی های تیمی یا پرسیدن یک سؤال از معلم باشد.
صورتهاى عملى تشویق
مسأله تشویق کودک را چگونه به مرحله اجرا و عمل درآوریم؟ چه کنیم که کودک در درون خود احساس شوقى کند و در باطن خویش خشنود باشد که فلان عمل را انجام داده است؟ راههاى شادمان کردن کودک بخاطر عمل موردنظر ما کدامند؟
ذکر کلمات محبتآمیز
غرض ذکر عبارات و کلماتى است که جنبه مهر و علاقمندى فرد و هم دیدگاه احترامى مربى را به کودک نشان دهد. طفل بر اثر آن دریابد که عملش مورد رضاى والدین یا مربى بوده و آنها او را بر این اساس بیش از پیش مورد محبت قرار دادهاند.
کلماتى مثل عزیر من، پسرجان من، آقا، خانم، شاگردخوب، الفاظى چون بفرمائید، تشریف بیاورید، آفرین برتو پسرم، دخترمن، و ; مىتواند حاکى از این محبت باشد و البته سعى داریم که این کلمات سرسرى و تصنعى نباشد که طفل از آن سر در مىآورد.
معرفى عمل آن در حضور جمع
در خانه یا مدرسه، نزد خواهر و برادر و یا نزد دانشآموزان کلاس سعى دارى فردى را که عمل خوبى انجام داده معرفى کنیم و عمل او را مورد ستایش قرار دهیم. این روش براى همه دانشآموزان در همه سنین و مخصوصاً براى نوجوانان و بالغان بسیار مؤثر است.
شک نیست که براى دیگران باید توضیح داد که چرا عمل او مورد تقدیر است . البته جمع کلاس را وا مىداریم که به افتخار عملکرد خویش ابراز شادمانى کنند، صلواتى بفرستند، تکبیرى بگویند و بالاخره علاقه و رضامندى خود را اعلام دارند.
معرفى و ارائه آثار
ممکن است طفلى عمل پسندیدهاى چون نوشتن مشق با خط زیبا را انجام داده، نقاشى زیبائى کرده، وسیله خوب و زیبایى ساخته، هنرى را در خطاطى به کار برده و ; از راههاى تشویق او آن است که آن را مورد تأیید قرار داده و به بچه ها عرضه کنیم.
ممکن است طفلى عمل پسندیدهاى چون نوشتن
مشق با خط زیبا را انجام داده، نقاشى زیبائى کرده، وسیله خوب و زیبایى ساخته، هنرى را در خطاطى به کار برده و ; از راههاى تشویق او آن است که آن را مورد تأیید قرار داده و به بچه ها عرضه کنیم.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/2 3:45 صبح
مقاله کاربرد رادیو ایزوتوپ ها ( عناصر رادیواکتیو ) در پزشکی تحت فایل ورد (word) دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله کاربرد رادیو ایزوتوپ ها ( عناصر رادیواکتیو ) در پزشکی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله کاربرد رادیو ایزوتوپ ها ( عناصر رادیواکتیو ) در پزشکی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله کاربرد رادیو ایزوتوپ ها ( عناصر رادیواکتیو ) در پزشکی تحت فایل ورد (word) :
کاربرد رادیو ایزوتوپ ها ( عناصر رادیواکتیو ) در پزشکی
در پزشکی کاربرد رادیو ایزوتوپ ها ( اتم های یک عنصر را که عدد اتمی یکسان و عدد جرمی متفاوت دارند ، ایزوتوپ های آن عنصر می نامند ــــ بارهای مثبت که همان تعداد پروتون ها می باشند را عدد اتمی و مجموع تعداد پروتون ها و نوترون های هسته یک اتم را عدد جرمی آن می گویند ) در سه زمینه متمرکز است که عبارتند از تشخیص ، درمان و تحقیق
به عنوان مثال P ( با عدد جرمی 32 یک گسیلنده بتا با نیمه عمر 3/14 روز ) برای درمان یک نوع بیماری خونی ( Polycythema ) به کار می رود . این عنصر پس از تغذیه توسط بیـــمار ، در مغز استخوان جمع می شود و تولید سلولهای قرمز خون را کند می کند و به این ترتیب در درمان برخی بیماری های خونی موثر است.
PU ( با عدد جرمی 238 ) در ساخت تنظیم کننده قلب ( گام ساز Pacemaker ) در صنعت پزشکی کاربرد دارد. در یک قلب سالم انقباض قلب با یک پالس الکتروشیمیایی شروع می شود . انقباض از گره سینوس ( Sinus Node ) نزدیک به قسمت فوقانی قلب شروع می شود و به طرف پایین گسترش می یابد. در بعضی اشخاص به دلایل مختلف ، قلب به طور همزمان با پالس گره سینوس نمی زند و به همین علت یک تنظیم کننده قلب یا گام ساز که در زیر پوست کار گذارده می شود ، قلب را تحریک می کند.
برای درمان بعضی از سرطان ها AU ( با عدد جرمی 198 یک گسیلنده گاما با نیمه عمر 7 / 2 روز ) را به طور فیزیکی در داخل سلول های بیمار کار می
گذارند . اشعه گاما سلول ها را از بین می برد و به تدریج فعالیت این طلای پرتوزا به یک سطح قابل چشم پوشی می رسد.
کاربرد ردیاب ها نیز در اکثر موارد بسیار حائز اهمیـت است . مثلا مقدار کمـــــی از NaCl شامـــــل Na ( با عدد جرمی 24 و نیمه عمر 15 ساعت ) ب
ه داخل خون تزریق می شود . با تعقیب انباشت پرتوزایی با یک شمارشگر گایگر ، گردش خون را می توان زیر نظر گرفت . اگر مانعی سر راه جریان وجود داشته باشد ، ممکن است اکتیویته شدیدا در محل مانع کاهش یابد و به این وسیله می توان محل دقیق آن را تعیین کرد.
Tc ( با عدد جرمی 99 و عدد اتمی 43 یک گسیلنده بتا ) و Ga ( با عدد جرمی 67 و عدد اتمی 31 ) برای آشکار سازی بعضی از انواع غده های مغزی به کار رفته اند .عناصر پرتوزا بعضی از انواع غده ها را از نظر جذب ترجیح می دهند و جذب آنها می شوند . با ردیابی این جذب از خارج ، محل و نوع غده را اکثرا می توان تشخیص داد.
رادیوداروها و چشمه های رادیواکتیو برای پزشکی هسته
ای
سودمندترین رادیو ایزوتوپها در پزشکی هسته ای رادیوایزوتوپهای تابش کننده گاما می باشند ،زیرا پرتوهای تابش شده از این مواد در درون بدن را می توان از بیرون بدن به سادگی تشخیص داد.
اندازه های کاربردی مواد رادیواکتیو در روشهای تشخیص از دید جرم بسیار اندک است – نزدیک به میکروگرم – بگونه ایکه این مواد بر روند کارهای فیزیولوژیک بدن اثری ندارند.
رادیوایزوتوپها بیشتر به گونه ترکیبی ، وارد بدن می شوند. ترکیب های یاد شده مولکولهای نشاندار هستند. یک مولکول نشاندار مولکولی است که یک یا چند اتم آن رادیواکتیو باشد.
ترکیبات رادیواکتیو، داروهای رادیواکتیو یا رادیوداروها باید از استانداردهای ویژه خالص بودن شیمیایی و دارویی برخوردار باشد. بیشتر رادیوداروهای پزشکی هسته ای از شرکتهای بازرگانی دارویی که چگونگی ویژگیهای رادیوداروها را کنترل می کنند خریداری می شوند. تنها کاری که پزشک یا کاربر باید انجام دهد بکارگیری جدولی برای تعیین اندازه دگرگون شده این رادیوداروها از زمان آخرین اندازه گیری اکتیویته آنهاست.
برای نشاندار کردن مولکولها شماری از رادیوایزوتوپها بکار برده می شود. این رادیوایزوتوپها بیشتر تابش کننده های گاما و دارای ویژگیهای گوناگون فیزیکی هستند. نمونه این رادیوایزوتوپها رادیوایزوتوپهای 53I , 43Tc , 79Au , 15P , 31Ga و 000 می باشند که به راههای گوناگون تهیه می شوند.
البته باید یادآوری کرد که رادیوایزوتوپهای مناسبی از عنصرهای کلیدی هیدروژن و اکسیژن و کربن وجود ندارد، ولی امروزه با به کارگیری شتابنده هایی مانند سیکلوترون در بیمارستانهای پیشرفته ،برخی از سختی های کار از میان برداشته شده است. برای
نمونه رادیوایزوتوپهایی را – در جایگاه مصرف – تولید می کنند که نیم عمر چند دقیقه ای دارند .نمونه این رادیوایزوتوپها Ga , Fe , F , O می باشد. O با نیم عمر دو دقیقه ای به سرعت جذب بدن می شود و در همین زمان کوتاه می توان بررسیهای دقیق فیزیولوژیک انجام داد. شماری از رادیوایزوتوپهای کاربردی در پزشکی از ژنراتورهایی بدست می آیند که درباره آنها بیشتر گفتگو خواهد شد.
رادیوایزوتوپهای مورد استفاده در کارهای تشخیصی باید تابش کننده گاما بوده – گاهی پوزیترون بکار می رود – و نیم عمر مناسب کارتشخیصی را داشته باشند.
از با ارزش ترین رادیوایزوتوپها در کار تشخیص ، Tc اس
ت که شمار فراوانی از ترکیب های شیمیایی کاربردی را با آن نشاندار می کنند. تکنسیم بصورت پرتکنتات سدیم ( NaTco12 ) برای نشاندار کردن بکار می رود. درتهیه این مولکولها در آغاز پرتکنتات به یون Tc کاهش داده شده و سپس آنرا با ماده شیمیایی دلخواه بصورت کمپلکس در می آورند. ماده شیمیایی آْماده است و تنها باید پرتکنتات بگونه ای استریل و بدون پیروژن به آن افزوده شود و پس از چند دقیقه ترکیب برای کاربری آماده است. راندمان این فرایند شیمیایی به 90 درصد می رسد و باقیمانده ترکیب نشده به گونه ناخالصی درترکیب وجود خواهد داشت.
به علت تابش شدید پرتو در ترکیب ،ترکیب های یاد شده می توانند دی ناتوره شوند از این رو ترکیب بدست آمده باید در همان روز بکار برده شود و اگر اجبار در نگهداری آنها وجود داشته باشد، باید با افزودن نگهدارنده های مناسب در دمای پایین نگهداری شوند.
رادیوایزوتوپهای پرکابرد پزشکی بیشتر از ژنراتورها بدست می آیند. دو رادیوایزوتوپ بسیار پرکاربرد برای کارهای تشخیصی و درمانی رادیوایزوتوپهای Tc و I می باشند. نیم عمر 8 روزه I اجازه می دهد که آن را به جاهای دور دست انتقال دهند. این رادیو دارو در درمان سرطان تیروئید و همچنین کنترل پرکاری آن نقش اساسی دارد.
تکنیسم با نیم عمر 6 ساعته اجازه می دهد که بیشتر کارهای تشخیصی به آسانی انجام پذیرد.
رادیوایزوتوپ ها ( عناصر رادیواکتیو ) در پزشکی
رادیو ایزوتوپ ها چیستند؟
بسیاری از عناصر شیمیایی دارای ایزوتوپ هستند. ایزوتوپ یک عنصر با خود عنصر دارای پروتون های برابری است (برابر با عدد اتمی) اما تفاوتشان در تعداد نوترون هاست. در یک اتم ، در حالت طبیعی، تعداد الکترون های خارجی برع پروتون ها و نوترون هاست. 82 عنصر پایدار و 275 ایزوتوپ پایدار مربوط به این عناصر نیز وجود دارد.
وقتی ترکبی از نوترون ها و پروتون ها بوجود آید که در قبلا در طبیعت وجود نداشته اند ، این محصول مصنوعی خواهد بود و غیر پایدار است و به آن ایزوتوپ رادیو اکتیو یا رادیوایزوتوپ نامیده می شود. همچنین بسیاری از ایزوتوپ های طبیعی غیر پایدار، از واپاشی بسیار کهن اورانیوم و توریوم ناشی می شود. کلا حدود 1800 رادیو ایزوتوپ وجود دارد.
هم اکنون 200 رادیو ایزوتوپ در حال استفاده است که برخی از آنها باید به طور مصنوعی تولید شوند.
رادیو ایزوتوپ ها را می توان به روش های گوناگونی تولید کرد.البته غالبا بوسیل گیر انداری نوترون در راکتور اکتیو می شوند. برخی نیز توسط سیکلوترون تولید می شوند که در این روش پروتون به هسته القا شده و هسته دارای پروتون اضافی می شود.
هسته های رادیو ایزوتوپ معمولا با انتشار ذرات آلفا یا (و) بتا به حالت پایدار می رسند. که می تواند با انتشار اشعه گاما همراه باشد. این فرایند واپاشی رادیو اکتیو نام دارد.
رادیو ایزوتوپ هایی که در پرتو پزشکی به کار می ر
وند ، “رادیو دارو” نام دارند.
پزشکی هسته ای
یک شاخه از پزشکی است که از تشعشع برای تشخیص و درمان بیماری استفاده می کند. تیرویید، ریه، استخوان و قلب و بسیاری از دیگر اضای بدن، براحتی قابل عکسبرداری هستند و بی نظمی در آنها قابل آشکارسازی است. پنج جایز نوبل به کسانی داده شده که از مواد رادیواکتیو در عکسبرداری استفاده کرده اند.
در کشورهای پیشرفته (26% جمعیت جهان) فراوانی تشخیص بوسیل پرتو پزشکی 19% در سال است. همچنین درمان بوسیل رادیو ایزوتوپ ها حدود یک دهم این مقدار است. استفاده از رادیو دارو ها در حال افزایش به مقدار 10% در سال است.
پزشکی هسته ای در سال 1950 بوسیل پزشکانی توسعه یافت که از ید 131 برای تشخیص بیماری تیرویید استفاده کردند.
تشخیص
روشهای تشخیصی در پزشکی هسته ای، از تصویر گرهای رادیو اکتیوی استفاده می کنند که منتشر کنند گاما از داخل بدن هستند. این تصویرگر ها عموما رادیو ایزوتوپ های کوتاه عمری هستند که به ترکیبات شیمیایی متصل شده
اند. آن ها از طریق تزریق، استنشاقی یا خوراکی قابل انتقال به بدن هستند. بوسیل گاما های انتشار یافته از داخل بدن می توان تصاویری را از زاویه های مختلف داخل بدن به دست آورد که می تواند بافتهای غیر عادی را مشخص کند. این تصاویر بوسیل کامپیوتر قابل بهینه سازی هستند.
یکی از جدیدترین این تصویربرداری ها PET می باشد. (برای توضیح بیشتر کلیک کنید)
درمان
آسیب زدن به تقسیم بندی سریع سلول ها بوسیله تشعشع دارای اهمیت بالایی برخوردار است. از همین طریق، رشد برخی سرطان ها را می توان کنترل کرد. پرتو افکنی خارجی به وسیل اشعه گاما ،که از کبالت 60 منتشر می شود، همچنین شتابدهند خطی اشعه X ، می توانند این کار را انجام دهند.
پرتو دهی داخلی بوسیل اشعه گاما و ذره بتا ، نیز قابل انجام است. ید 131 معمولا برای درمان سرطان تیرویید استفاده می شود ، که شاید موفق ترین درمان سرطان باشد. همچنین از آن برای درمان اختلالات غیر بدخیم تیرویید نیز استفاده می شود. ایریدیوم 192 بطور ویژه در سر و سینه(پستان) مورد استفاده قرار می گیرد. آنها بشکل سیم درست شده و به قسمت مورد نظر بدن وارد می شود. پس از رسیدن به دوز مورد نظر ، باید سیم ها از بدن خارج شوند. این براچی تراپی (brachytherapy) (روشی که در آن م
اده رادیو اکتیو مستقیما در بدن قرار می گیرد) در کل دوز کمی را به کل بدن منتقل می کند و دارای قیمت پایینی است.
برای درمان لوکمیا (leukaemia) (نوعی سرطان مغز استخوان) بوسیل کشت مغز استخوان ، باید سلول های معیوب بوسیله تابش دهی رادیو اکتیو نابود شوند تا بتوان مغز استوان سالم را جایگزین آن کرد.
بسیاری از درمان ها مسکن هستند. برای مثال، استرانسیوم 89 و بیشتر از آن ساماریوم 153 برای تسکن درد استخوان ناشی از سرطان به کار می روند. رنیوم 186 نیز محصولی جدید برای این هدف است.
یک روش جدید TAT نام دارد که مخفف Targeted Alpha Theray است به معنی آلفا تراپی هدفمند است. این روش برای سرطان های پراکنده به کار می رود. تابش مقداری کم از آلفا های پر انرژی به بافت ، سبب می شود که کسر عظیمی از انرژی تابشی به هدف برخورد کند. یک حامل رادیو نوکلئید های منتشر کنند آلفا را به مکان مورد نظر منتقل می کند. تحقیقات آزمایشگاهی افق های جدیدی را برای درمان لوکمیا ، تومور های مغزی و سرطان پوست روشن می سازد.
یک پیشرفت تجربی در این زمینه Boron Neutron Capture Therapy(درمان بوسیله گیر اندازی نوترون توسط بور) بوسیله بور 10 است که در تومور بدخیم مغزی متمرکز می شود. بعد بیمار بوسیل نوترون حرارتی مورد تابش قرار می گیرد که شدیدا بوسیل بور جذب می شود و ذرات آلفای پر انرژی را برای کشتن سلول های سرطانی آزاد می کند. در این روش به جای آنکه رادیو ایزوتوپ به مریض داده شود، مریض در معرض نوترون ها قرار می گیرد.
پرتو درمانی در درمان بیماری های سمج و ماندگار موفق عمل کرده و درضمن دارای عوارض جانبی کمی است. دوز تابشی به میزان هر درمان ، 20 تا 60 گری است.
تحلیل بیوشیمیایی
آشکار سازی و تشخیص مواد رادیو اکتیو کار ساده ایست حتی اگر مقدار آن کم باشد. به همین دلیل می توان مولکول موارد بیولوژیکی را در خارج از بدن (In Vitro) بوسیله رادیوایزوتوپ ها نشانگذاری کرد. پاتولوژیست ها صدها آزمایش را برای تعیین اجزای خون، پلاسما، ادرار، هورمون ها، آنتی ژن ها و بسیاری دیگر را با استفاده از رادیوایزوتوپ ها به کار برده اند. این روش به Radioimmuno موسوم است.
رادیو دارو های تشخیصی
از نقطه نظر شیمیایی ، هر عضو بدن عملکردی متفاوت با بقیه دارد. پزشکان و شیمی دان ها ، مقداری از مواد شیمیایی را که توسط اعضای بدن جذب می شود را مشخص کرده اند. مثلا تیرویید ید را جذب می کند ، مغز برخی قندها را مصرف می کند. با این دانش پرتو پزشکان مواد رادیو ایزوتوپ را به مواد بیولوژیکی مختلف می چسبا
نند.
پرتو پزشکی تشخیصی می تواند برای اندازه گیری میزان خون شارش یافته به مغز مورد استفاده قرار گیرد. همچنین برای بررسی عملکرد کبد، ریه، قلب، کلیه ها و دستیابی به مغز استخوان و اقدامات تشخیصی مشابه مورد استفاده قرار می گیرد. یکی از کاربردهای دیگر پیش بینی اثرات درمان است.خیص ناچیز است. مریض در قبل و بعد از آزمایش چیز ناخوشایندی را احساس نمی کند و اثرات باقیمانده از ماده در مدت کوتاهی از بین می رود. غیر تهاجمی بودن آزمایش، طبیعت این روش است که می توان از خارج بدن به آزمایش بدن پرداخت.
رادیوایزوتوپی که برای تشخیص و آزمایش به کار می رود باید منتشر کنند گاما باشد تا در هنگام خارج شدن از بدن، داخل را به ما نشان دهد. همچنین باید دارای نیمه عمر کوتاهی باشد تا زیاد در بدن باقی نماند.
رادیوایزوتوپی که به کرات استفاده می شود تکنسیوم 99m می باشد که در 80% پرتوپزشکی ها مورد استفاده قرار می گیرد. حدود 40000 بار در روز. تکنسیوم 99m به دلایل زیر برای مصارف پرتو پزشکی رادیو نوکلئید خوبی است:
_ نیمه عمری حدود 6 ساعت دارد و در عین حال که زمانی طولانی برای بررسی فرایند های متابولیکی است، زمان کوتاهی برای به حداقل رسانی تابش به بدن است.
_ تکنسیوم 99m بوسیل فرایندی که “ایزومریک” نامیده می شود واپاشی می شود که گاما های کم انرژی و الکترون منتشر می کند. تا زمانی که انرژی پرتو بتا بالا نباشد برای بدن زیان آور نیست.
_ اشع گامای کم انرژیی که از بدن خارج می شود به راحتی توسط دوربین ها (آشکارسازها) آشکارسازی می شوند.
“ژنراتور” تکنسیوم که یک محفظه سربی است که لوله ای شیشه ای محتوی رادیو ایزوتوپ را پوشانده است ، برای بیمارستان ساخته شده است و محتوی مولبدیوم 99 با نیمه عمر 66 ساعت است که تدریجا به تکنسیوم 99 واپاشی می ش
ود. Tc-99 وقتی که لازم باشد شسته و تصفیه می شود. بعد از دو هفته یا کمتر ژنراتور برای شارژ مجدد بازگردانده می شود.
از ژنراتوری مشابه برای تولید روبدیوم 82 استفاده می شود که در عکسبرداری PET استرانسیوم 82 با نیمه عمر 25 روز به کار می رود.
از عکسبرداری MPI (Myoc کرونر قلب استفاده می کند.
برای عکسبرداری PET اصلی ترین رادیو دارو فلور دی اکسی گلوکوز (FDG) نام دارد. F-18 با نیمه عمر کمتر از دو ساعت ، به عنوان نشانگر استفاده می شود. FDG بدون اینکه نابود شود با سلول ها ترکیب می شود که نمایانگر خوبی برای متابولیسم سلول است.
در دارو های تشخیصی ، تمایل زیادی برای استفاده از ایزوتوپ های تولید شده توسط سیکلوترون ، مثل F-18 وجود دارد که استفاده وسیعی در PET و CT/PET دارد. این فرایند در عرض دو ساعت در سیکلوترون انجام می شود.
رادیو دارو های درمانی
در برخی شرایط درمانی، برای نابودی و یا ضعیف کردن سلول های غیر عادی پرتو درمانی مفید است. رادیو ایزوتوپی که پرتو را تولید می کند می تواند در عضو مورد نظر جاگذاری شود (مشابه همان روشی که برای تشخیص به کار می رفت). در بسیاری موارد ، اشعه بتا است که باعث نابودی سلول های نامطلوب می شود. این رادیو تراپی است. رادیوتراپی کوتاه مدت ، به براچی تراپی معروف است و در حال تبدیل شدن به اصلی ترین روش درمانی است.
هرچند، کاربرد درمانی مواد رادیو اکتیو کمتر از کاربرد
تشخیصی است ، هر چند که توسع آن مهم و در حال رشد است. یک رادیوداروی ایده آل یک منتشر کنند بتای قوی و همچنین گامای کافی برای
عکسبرداری باید باشد ، مثل لوتیسم 177 که از ایتربیوم-176 (Yb) ساخته می شود که خود ایتربیوم-176 با تشعشع زایی به ایتربیوم-177 و فورا به لوتیسم-177 (Lu-177) تبدیل می شود. ایتریوم-90 (Y-90) نیز برای درمان برخی سرطان های دستگاه لنفاوی و استفاده از آن برای درمان آرتروز نیز در حال گسترش است.
ید-131 و فسفر-32 نیز برای درمان استفاده می شوند. ید-131 برای درمان تیرویید که دچار سرطان یا شرایط غیر عادی مثل پرکاری تیرویید شده باشد، بکار می رود. در بیماری پریاخته خونی که تعداد گولبول های قرمز خون تولیدی توسط مغز استخوان بالا می رود، از فسفر-32 برای جلوگیری از این ازدیاد استفاده می شود.در یک روش جدید (و هنوز آزمایشی) از بور-10 استفاده می کند که در تومور متمرکز می شود. بعد، بدن بیمار توسط نوترون مورد تابش قرار می گیرد و بور که دارای سطح مقطع جذب نوترون بالایی است ، آلفاهای پر انرژی را برای کشتن سلول های سرطانی منتشر می کند.
برای TAT ، اکتانیوم-225 با انتشار 3 ذر آلفا به دخترش بیسموت-213 تبدیل می شود که برای نشانگذاری مولکول های هدف به کار می رود.
تحقیقات پزشکی مهم در سرتاسر جهان برای چسباندن رادیو نوکلیید ها به مواد شیمیای بیولوژیکی مثل آنتی بادی ها، انجام گرفته است. نشانگذاری سلول ها می تواند برای درمان انواع بیماری ها مورد استفاده قرار گیرد.
مسمومیت رادیوایزوتوپ
در سال 2006 در بریتانیا ، یک شهروند جدید که قبلا عضو سازمان اطلاعات روسیه بود ، توسط پلونیوم مسموم شده و کشته شده بود. که مرگی طولانی م
دت و دردآور است.
پلونیوم دارای 26 ایزوتوپ است ، که همگی رادیو اکتیو هستند. که 250 میلیارد برابر سمی تر از اسید هیدروسیانیک است و در یک اسید رقیق قابل حل است. (این اولین عنصری است که توسط ماری کوری در سال 1898 کشف شد و به نام کشور یعنی Poland (لهستان) نامگذاری کرد. ایرن ،دختر او، توسط همین پلونیوم در یک حادثه آزمایشگاهی مسموم شد و در سن 59 سالگی با بیماری سرطان خون درگذشت)
پلونیوم-210 محصول یکی مانده به آخر واپاشی U-238 است ، قبل از آنکه با واپاشی آلفا به سرب تبدیل شود(به حالت پایدار برسد). این ناشی از واپاشی بتای Pb-210 (در سری واپاشی U-238 ) به Bi-210 که به سرعت با واپاشی بتا به Po-210 تبدیل می شود. این در هرجای طبیعت که اورانیوم موجود باشد رخ می دهد. به هر حال به خاطر نیمه عمر کوتاهش(138 روز) مقدار کمی Po-210 در اورانیوم وجود دارد (در حدود 01mg/tonne ). مقدار Po-210 در خاک حتی کمتر از این مقدار است اما در تنباکو مقدارش بیشتر است و اثرات آن را می توان در ادرار برخی افراد سیگاری مشاهده کرد.
Po-210 را همچنین بوسیل در معرض تابش نوترون قرار دادن Bi-209 می توان بدست آورد. روسیه از Po-210 بعنوان منبع حرارتی در فضاپیما های با عمر کوتاه و قمرهای مصنوعی استفاده کرده است. همچنین می تواند راکتورهای با سیستم خنک کنندگی سرب-بیسموت را به کار بیندازد. که در اثر بمباران نوترونی، با Po-21
0 آلوده شده باشد.
به خاطر نیمه عمر کوتاهش، یک گرم Po-210 حدود 5000 بار رادیواکتیو تر از رادیوم است. اما 138 روز زمان به اندازه کافی طولانیی برای تولید و انتقال و توزیع آن می باشد، پیش از آنکه توانش کم شود. همچنین به حاملش خطرات چندانی را انتقال نمی دهد، چون اشعه آلفا در داخل بدن خطرناک است و در بیرون از بدن، پوست نیز می تواند از ورود آن جلوگیری کند.
بهر حال، دوز های معمولی در صورتی که از طریق روده جذب بدن نشود و یکی دو روز بیشتر طول نکشد ، اثری بر بدن حامل آن نخواهد داشت. در بر
خی روش ها مثل TAT که از میزان پایین آلفا استفاده می شود، باید در یکی از ترکیبات بیولوژیکی بدن حل شده و توسط این ترکیبات به بافت های سرطانی برسد.
کلمات کلیدی :