ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:35 صبح
مقاله سازه های فولادی تحت فایل ورد (word) دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله سازه های فولادی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله سازه های فولادی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله سازه های فولادی تحت فایل ورد (word) :
سازه های فولادی
سازه سقف تکیه دولت تهران، زمان قاجار.
به یک ساختار معماری یا مهندسی ثابت که مجزا از دیگر ساختارها قابل تشخیص باشد یک سازه یا ابنیه فنی میگویند. سازه بخشی از حجم است که بارهای وارده را تحمل و به صورت مطمئن به محیط اطراف منتقل میسازد و به عبارت دیگر سازه حافظ فرم خارجی اجسام در برابر بارهای واردهاست. سازه یا ازاد است یعنی اتصال مشخصی با زمین ندارد مانند هواپیما که یک نوع سازهاست و یا ممکن است غیر ازاد باشد یعنی اتصال مشخصی با زمین ندارد.
سازه ممکن است دائمی باشد مانند ساختمانها، پلها و سدها و دکلهای برق یا موقتی باشد مانند چادرهای نمایشگاهی، دکلهای تبلیغاتی و داربستهای فلزی.
مهندسی ساختمان شاخه ای از مهندسی است که به طور اخص در ارتباط با طراحی و تحمل بارسازه ها است. به عنوان مثال مهندسی ساختمان به صورت عمده درتکمیل و به کار گیری ماشین آلات جهت طراحی سازه ها نظیر پل ها، دیوارها (شامل دیوار حائل)، سد ها، تونل ها و غیره می باشد.
مهندسین سازه لازم است طرح ساختمان ها رابه طریقی انجام دهند که در زمان استفاده ساختمان به خوبی عمل و انجام وظیفه نماید. آنها نباید شکسته و منهدم شوند ، نباید خم، چرخش و لرزش داشته باشند. به علاوه مهندسین ساختمان مسئول به وجود آوردن و ایجاد استفاده موثر و اقتصادی از سرمایه ها و مواد مصالح برای رسیدن به اهداف تعیین شده برای سازه می باشند به صورت مشابه مهندسین سازه کار آموز می تواند طراحی تیرهای سازه و ستون ها و کفهای ساختمان های جدید را انجام دهند شامل محاسبه بار وارده برروی هر عضو و ظرفیت تحمل بار متفاوت در ساختمان «فولاد- چوب- آجر- بتن).
یک مهندس با تجربه میتواند طراحی سازه های مختلف و پیچیده مثل ساختمانهای بلند مرتبه(مثل آسمان خراش) و یا پل را انجام دهد.
بارها در ساختمانها بطور کلی طیقه بندی میشود به بارهای زنده نظیر وزن لوازم و وسائل منزل و مبلمان در ساختمان،نیروهای باد و وزن آب و نیروهای بوجود آمده بر اثر زلزله، و یا بارهای مرده نظیر وزن خود ساختمان.
بصورت مرسوم، مهندسی سازه براحتی و سادگی در جائی که محورهای متناسب و عمود بر هم باشند عمل می نمایند و برای ساده نمودن معادلات و روابط پیچیده بدست آمده با مقادیر کششی مثل تنش و تغییر مکان های اجزاء بدست آمده سازه، مانند طراحی تیر ها استفاد میشود.
این ساده سازی جهت توانائی حل مسائل اساسی می باشد. یک مهندس موفق می بایستی سازه را جهت بارهائی که بر روی ساختمان قرار می گیرد به طریقی طراحی کند که تا زمانی که مقدار بار از بار طراحی ، تجاوز ننموده ساختمان حالت ارتجاعی داشته باشد و وقتی که باربرداشته شودردوباره به حالت اولیه بازگشته و بصورت پایدار باقی بماند.
توسعه و پیشرفت برنامه های کامپیوتری اجازه میدهد بسیاری از محاسبات پیچیده سازه ای با دقت بسیار و سرعت زیاد انجام شود .
یکی از مهمترین مکانیزم های آنالیز های سازه ها روش معادل استاتیکی با قانون حرکت نیوتون که جهت تعیین نیرو های داخلی وارده بر روی اجزاء سازه، استفاده میشود با فرض کلی اینکه مصالح تشکیل دهنده یکنواخت و غیر قابل تغییر شکل میباشد.
مکانیزم و روش دیگری که قادر است به روش کاملتری و در حالات بیشتری عمل نماید روش اجزاء محدود می باشد که امکان محاسبه نیروهای داخلی در سازه و ساختمان با مصالح مختلف و خواص متفاوت را میدهد.
تحلیل سازهها
تحلیل سازهها یا آنالیز سازهها (Structural analysis) یا تئوری سازهها (Theory of structures) یکی از زیر رشتهها و زمینههای عمده و مدرن در مهندسی عمران، و مهندسی هوافضا میباشد.
روشی برای محاسبه میزان تغییر شکل، نیروهای داخلی و عکس العملهای تکیهگاهی یک سازه است. اطلاعات مورد نیاز برای این محاسبات مشخصات مقاطع سازه و بارهای وارد بر سازه هستند.
سازهها از دو دیدگاه از لحاظ بارگذاری[1] قابل بحث هستند:
• بارگذاری دینامیکی
• بارگذاری استاتیکی
همچنین عوامل موثر در تحلیل سازهها شرایط تکیهگاهی[2]، اتصالات[3]، و قیود[4] آنها میباشد
مقدمه
هر ساله بلایای طبیعی همانند زلزله، سیل، طوفان و آتش سوزی قسمتهای مختلفی از جهان را گرفتار میکند. چنین بلایای طبیعی علاوه بر آسیبهای مستقیم جانی و مالی، با برجای گذاشتن مقادیر بسیار زیادی از آوار در محلهای حادثه دیده باعث آلودگی محیط زیست و در برخی موارد سد شدن جریان زندگی در مکانهای حادثه دیده می شوند. کشور ما ایران، یک کشور حادثه خیز میباشد که بسیاری از بلایای طبیعی در آن بوقوع می پیوندد که نادیده گرفتن مسائل مربوط به از بین بردن آثار و زباله های باقیمانده در آن، شرایط زندگی را برای ساکنان دشوار می سازد. بلایای مختلف آوارهای مختلفی برجای می گذارند که محل وقوع حادثه نیز تاثیر بسیاری در نوع مواد پسماند دارد. در مقاله حاضر پس از بررسی انواع بلایای طبیعی و نوع آوار آنها به مسئله آوار زلزله و پاکسازی محل پس از زلزله و دپو کردن مواد زاید پرداخته میشود.
بلایای طبیعی و نوع آوار
آواربرداری و حذف آن از محل حادثه دیده یکی از مهمترین اجزاء در عملیات نجات و بازسازی می باشد. بسیاری از آثار باقیمانده از بلایای طبیعی خطرناک نیستند. خاک، مصالح ساختمانی، زباله های سبز همانند درختان و بوته ها، حجم بسیار زیادی از آوار را تشکیل می دهند که بسیاری از آنها قابل بازیافت می باشند. مواد باقیمانده از طوفانها، زلزله ها، گردبادها، سیل و آتشسوزی در چند زیر مجموعه قابل تقسیم می باشد (جدول 1).
جدول 1: طبقه بندی مواد باقیمانده از بلایا
ساختمانهای آسیب دیده رسوبات (ناشی از زمین لغزش) زباله های سبز داراییهای شخصی خاکستر و چوب سوخته
زلزله دارد دارد دارد دارد دارد
سیل دارد دارد دارد دارد
آتش سوزی دارد دارد دارد
گردباد دارد دارد دارد
طوفانهای دریایی دارد دارد دارد دارد
شناخت آوار زلزله
زلزله ایجاد کننده امواج لرزه ای بوده و باعث جابجائی زمین در طول گسلها می گردد. این امواج لرزه ای عامل ویرانی ساختمانها و پلها در منطقه ای محدود و آسیب رسیدن به ساختمانها و سایر سازه های دورتر می باشند. آسیبهای جانبی ناشی از آتشسوزی، انفجار و آبگرفتگی های محدود ناشی از شکستگی لوله های آب میتواند افزایش دهنده مقادیر نخاله بوجود آمده باشد. آوار زلزله شامل مصالح ساختمانی، وسایل شخصی افراد و رسوبات ناشی از زمین لغزش می باشد. برای مثال جمع آوری و مدیریت بقایای بجامانده از زلزله نورتریچ (ژانویه 1994) در شهر لوس آنجلس تا مدتها ادامه یافت و مقدار آوار و نخاله در پایان ماه جولای 1995 به 3 میلیون تن رسید. در طی 3 ماه عملیات نخاله برداری، مقامات شهر تصمیم به تلاش در جهت بازیافت نخاله ها در جهت صرفه جویی در ظرفیت باقیمانده دپو ها گرفتند. بسیاری از زباله ها مربوط به آوارهای ساختمانی بود که قابل بازیافت توسط شرکتهای محلی بودند. ساختمانهای مختلف انواع مختلفی از آوار را به وجود می آورند که بصورت مختصر در زیر به بررسی آنها می پردازیم:
ساختمانهای چوبی و بنایی غیر مسلح:
اینگونه ساختمانها معمولا از سایر سازه ها کوچکتر بوده و مصدومان در این ساختمانها اغلب با استفاده از ابزار دستی قابل نجات و رهایی هستند. قطعات چوبی و دیوارهای بنایی قابل خرد شدن به قطعات کوچکتر و قابل حمل می باشد. لذا در اینگونه آواربرداری نیازی به ماشین آلات سنگین نیست و افراد تیم نجات با استفاده از ابزار دستی خود می توانند به نجات افراد در زیر آوار مانده بپردازند.
ساختمانهای بتنی:
یک مد خرابی معمول در سازه های بتنی بهنگام زلزله، فروافتادن دال کف، تقریبا بدون شکست، بر روی کف زیرین خود میباشد. در این نوع خرابی که تحت عنوان “پن کیک” از آن یاد میشود، دالهای کف فروافتاده از دسترسی و رهایی مصدومان جلوگیری می کند و لذا مشکلات زیادی را بخصوص درصورتی که موقعیت و وضعیت قربانی نامعلوم باشد ایجاد می نماید. دال بتنی هر طبقه به ابعاد 30 متر در 30 متر و به ضخامت 10 سانتیمتر وزنی بالغ بر 250 تن دارد که از ظرفیت جرثقیلهای معمول فراتر است. لذا باید این دالهای بتنی به قطعات کوچکتر بریده شوند تا قابل حمل و جابجائی بوسیله جرثقیلهای عادی شوند.
سازه های فولادی:
ساختمانهای فولادی یک طبقه معمولا دارای مقاطع فولادی کوچکی هستند که با استفاده از اره های دستی و یا برقی قابل نفوذ می باشد. حتی در ساختمانهای سنگین صنعتی نیز از این روش می توان برای بریدن قطعات سنگین به تکه های قابل حمل استفاده نمود. جک و یا کیسه های هوا نیز برای ایجاد فضای دسترسی به مصدومان قابل استفاده می باشد. سازه های چند طبقه فولادی در داشتن دالهای بتنی به عنوان اعضای سقف مانند سازه های بتنی می باشد. قسمت زیادی از آوار سنگین در ساختمانهای فولادی بدلیل تفاوت در سختی بین قابهای فولادی و دیوارهای آجری، با ریزش دیوارها حاصل می گردد. پنلهای پیش ساخته بتنی معمولا سخت ترین نوع آوار را ایجاد می کنند چرا که معمولا به هنگام افتادن تکه تکه نشده و بصورت قطعات بزرگی باقی می ماند.
پس از وقوع زلزله، بدلیل گرفتار شدن بسیاری از افراد در زیر آوار، نیاز به جابجایی سریع آوار به منظور کمک رسانی به افراد مانده در زیر آوار می باشد، از سوی دیگر پس از پایان عملیات جستجو و نجات مرحله پاکسازی و آماده سازی محل حادثه دیده برای ادامه فعالیتهای انسانی آغاز می گردد. بدلیل متفاوت بودن ماهیت این دو نوع آوار بردای مدیریت این بخشها نیز نیاز به مهارتهای مختلفی دارد و از دو منظر می توان آواربرداری پس از زلزله را مورد بررسی قرار داد: آواربرداری کوتاه مدت (امدادی) و آواربرداری بلند مدت (پاکسازی).
شکل 1: نمونه ای از خرابی ساختمان بصورت پن کیک در زلزله 1999 ایزمیت
شکل 2: آوار بصورت “پن کیک” – زلزله 1999 ایزمیت
آوار برداری کوتاه مدت
آنچه که در آوار برداری کوتاه مدت از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد سرعت عمل و دقت در آوار برداری است. سرعت مقوله مهم در عملیات جستجو و نجات است چرا که با توجه به جدول 2، از 24 ساعت اولیه پس از زلزله به عنوان زمان طلایی در نجات یاد می شود.
جدول 2: احتمال زنده ماندن به نسبت زمان زیر آوار ماندن [1]
زمان زیر آوار ماندن درصد زنده ماندن
30 دقیقه 993 %
یک روز 81 %
دو روز 537 %
سه روز 367 %
چهار روز 19 %
پنج روز 74 %
بحث آواربرداری کوتاه مدت، از زیر مجموعه های مدیریت بحران بشمار می رود و نیاز به تخصص و آشنایی کافی به انواع آوار، نحوه امداد رسانی و جستجو دارد. آنچه امر آوار برداری را مشکل می کند، وجود آوار سنگین و مواد حجیم است که به سادگی قابل جابجایی بوسیله اعضای تیم نجات بدون استفاده از ابزار مکانیکی نمی باشد. برای مثال یک نمونه از آوار سنگین ممکن است یک دال بتنی به ابعاد 3 متر در 3 متر و ضخامت 15 سانتیمتر با وزن تقریبی 3 الی 4 تن می باشد. حجم و وزن زیاد باعث میشود که بدون استفاده از ماشین آلات امکان نجات وجود نداشته باشد. دالهای سقف و کف، قطعات بزرگ بتن مسلح و قطعات بتن پیش ساخته بعنوان آوار سنگین بشمار می روند.
آوار برداری بلند مدت
در آواربرداری بلندمدت که مربوط به مرحله پاک سازی محل حادثه دیده می باشد، ماشین آلات سنگین از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. در این مرحله شرایط بحران برطرف گردیده و باید در مسئله پاکسازی به بازدهی و بهره وری توجه خاصی شود. برای شهرهای بزرگ جهان مانند ونکوئر از هم اکنون برای مرحله پاکسازی برنامه مدونی آماده گردیده و تمهیدات ویژه ای برای مرحله بازیافت ضایعات حاصل از زلزله تهیه گردیده است. برای مثال با جداسازی و آسیاب کردن آوار ساختمانی می توان مصالح مورد نیاز برای زیرسازی جاده ها را تهیه نمود[4]. بدلیل اهمیت آواربرداری بلندمدت و مرحله پاکسازی، در مقاله ای جداگانه به این موضوع پرداخته خواهد شد.
استفاده از ماشین آلات در آوار برداری کوتاه مدت
نقش ماشین آلات در آواربرداری پس از زلزله با توجه به نوع آوارهای ایجاد شده تعیین می شود و برای انواع مختلف آوار ابزار متفاوتی مورد استفاده قرار می گیرد. البته باید توجه نمود که در مرحله امداد رسانی (آواربرداری کوتاه مدت) با وجود اهمیت مقوله سرعت، معمولا استفاده از ماشین آلات سنگین بدلایل زیر توصیه نمی شود:
1 عدم دقت کافی
2 امکان آسیب رسیدن به افرادی که زیر آوار مانده اند بدلیل سنگینی ماشین آلات
3 عدم امکان شنیده شدن صدای قربانیان زیر آوار به دلیل صدای ناشی از کارکرد ماشین آلات
با وجود مشکلات فوق استفاده از ماشین آلات در برخی موارد امری ضروری است، مخصوصا در زلزله های شهری که بیشتر ساختمانها بصورت بتنی و فولادی بوده و بدلیل ایجاد آوارهای سنگین نیاز به ماشین آلات برای جابجائی آوار سنگین وجود دارد. جرثقیل بهترین وسیله در آواربرداری های شهری است و در مرحله بعد بیل مکانیکی برای انجام خاکبرداریهای محدود مورد استفاده قرار می گیرد این درحالی است که استفاده از لودر در آوار برداری بهیچ عنوان توصیه نمی شود. با وجود این
اغلب توصیه می شود که تا پنج روز بعد از وقوع زلزله از انتقال ماشین آلات سنگین به محل حادثه دیده جلوگیری شود و در صورتی که نیاز به کارکرد ماشین آلات غیر قابل انکار باشد، باید بهنگام کارکرد ماشین آلات از زمانهای سکوت ( بمنظور شنیدن صدای احتمالی قربانیان ) استفاده شود.
ابزار جدیدی که در عملیات امداد و نجات استفاده میشود جکهای دستی و کیسه های هوا برای ایجاد فضای لازم بمنظور خارج کردن افراد حبس شده در زیر آوار است.
در ضمن بهنگام عملیات جستجو و نجات باید به این نکته توجه نمود که آوار یک توده سه بعدی است و از هر شش وجه آن میتوان وارد عمل شد. بطور سنتی در کشور ما خاکبرداری از بالا و جوانب مرسوم بوده و از توجه به ابعاد دیگر مانند نقب زدن از پایین غفلت میشود (شکل 3).
شکل 3: دسترسی به زیر آوار از طریق حفر نقب
ایران، یک کشور زلزله خیز بوده و هر از چندی شاهد حوادث ناگواری در گوشه و کنار کشور هستیم. ولی آنچه که باید بدان توجه نمود این است که تا بحال در کشور ما زلزله شهری بوقوع نپیوسته و تقریبا تمام زلزله های کشور در مناطق روستایی و یا با بافت قدیمی بوده اند ( زلزله های طبس، آوج، بم ; ) این بدان معنی است که ما تابحال با آواربرداری ساختمانهای بنایی مواجه بوده ایم ولی آنچه که مشهود است آواربرداری شهری تفاوت چشم گیری با آواربرداری های بعمل آمده در کشور دارد.
در یک زلزله شهری نمیتوان یک دال بتنی مسلح را با لودر جابجا کرد و یا نمیتوان تلی از تیرآهن را با آن بلند نمود و مصدومان احتمالی را از زیر آوار نجات داد. در آواربرداریهای شهری جرثقیلها نقش اصلی را در آواربرداری بر عهده دارند. از سوی دیگر همواره شاهد بوده ایم که بلافاصله بعد از زلزله آمار لودرهای ارسال شده به مناطق زلزله زده در صدر اخبار می باشد درحالی که لودر مرگبارترین وسیله در عملیات امداد و نجات بشمار می رود. آواربرداری یک عملیات کاملا مهندسی بوده و نیاز به تجربه و دید علمی دارد لذا از هم اکنون باید در تربیت افراد متخصص در امر آوار برداری علمی اقدامات عملی صورت بگیرد.
شکل 4: آوار برداری با استفاده از بیل مکانیکی در زلزله 1999 ایزمیت
مقاومسازی سازههای بتن آرمه اجرا شده توسط مواد کامپوزیت
سازههای بتن آرمه تحت عوامل محیطی و جوی بسیار دشوار قرار دارند. این عوامل باعث کاهش خصوصیات مکانیکی و فیزیکی بتن و فولاد شده و نهایتاً باعث کاهش ظرفیت باربری سازه خواهد شد. این کاهش ظرفیت باربری در زلزلههای نسبتاً شدید باعث تخریب سازه خواهد شد. مشابه اتفاقی که در زلزلههای اخیر لوسآنجلس، سانفرانسیسکو و کوبه به وجود آمده است. از مهمترین بیماریهای سازههای بتن آرمه که اثرات جبران ناپذیری روی سازه میگذارند میتوان از خوردگی فولاد پدیده کربناتاسیون بتن و پدیده الکالی رآکسیون نام برد.
مقام سازی سازههای بتن آرمه با توجه به افزایش قیمت اجرای سازههای نوین امروزه اهمیت زیادی پیدا کرده است. مقام سازی برای کاهش صدمات سازه، محافظت کردن سازه در مقابل نفوذ پذیری برای محدود کردن خوردگی، جبران اتلاف سختی و افزایش مقاومت و نهایتاً جهت اصلاح کیفیت و افزایش دوام سازه میباشد.
روشهای گوناگونی برای افزایش مقاومت و کارآئی سازه و یا قسمتی از آن در رابطه با رفتار خمشی، برشی و یا فشاری وجود دارد که از این روشها میتوان پیش تنیدگی خارجی، اتصال ورقههای فولادی و یا روش بتن پاشیده را نام برد. با توجه به مشکلاتی که این روشها به خاطر محدودیت و یا مسائل اقتصادی دارند روش جدیدی از مقاوم سازی با استفاده از مواد کامپوزیت که از ترکیب الیاف کربن و ماتریسی اپوکسی تشکیل شده مورد توجه مهندسی سازه قرار گرفته است. در روش مقاوم سازی درجا، سازههای بتن آرمه از فرمی از این مواد به صورت پارچههای انعطافپذیر استفاده میشود. که به روش پلیمریزاسیون به سازه بتنی متصل میگردد.
در این روش جهت تقویت تیرها، ستونها، دالها در مقابل بارهای خارجی و تصحیح رفتار مکانیکی آنها از اتصال ورقههای کامپوزیت کربن/ اپوکسی استفاده میشود. پروسه اتصال تقریباً پیچیده بوده و با استفاده از ترکیب فشار خلاء و افزایش درجه حرارت تا 125 درجه سانتیگراد امکانپذیر خواهد بود. قبل از انجام این روش سطح بتن با استفاده از سندبلاست زبری لازم را به دست میآورد.
روش اتصال با استفاده از پلیمریزاسیون در جای پارچههای کربن بیش آغشته شده به رزین اپوکسی خواهد بود. در این پروسه که نسبت به سطح عمل شده حدوداً 8 ساعت زمان لازم دارد. درجه حرارت تا 125 درجه سانتیگراد افزایش یافته و درجه حرارت توسط ترموکوپل به مدت 5/1 ساعت کنترل میشود و فشار خلاء در مدت زمان پلیمریزاسیون با استفاده از پمپ خلاء به مجموعه اعمال میگردد. این روش دارای سرعت نسبتاً زیاد بوده و به عنوان یک روش موثر برای مقاوم سازی سازهها در نقاط با شرایط محیطی دشوار و برای سازهها با اشکال پیچیده هندسی میباشند.
از اثرات مستقیم مقاوم سازی ستونها و تیرهای خمشی بهبود رفتار مکانیکی میباشند. نتایج آزمایشگاهی بیانگر افزایش ظرفیت برشی و جذب انرژی در ستونها و افزایش مقاومت خمشی در تیرها میباشد. این افزایش گاهی اوقات به بیش از 100% میرسد.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:35 صبح
مقاله درباره شغل نقاشی تحت فایل ورد (word) دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله درباره شغل نقاشی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله درباره شغل نقاشی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله درباره شغل نقاشی تحت فایل ورد (word) :
معرفی شغل نقاش
نقاشی یکی از رشتههای اصلی هنرهای تجسمی است و قدمت آن شش برابر زبان نوشتاری میباشد. اولین نقاشیهای یافتشده در غارها حاکی از آن است که انسانهای اولیه با کشیدن نقش حیوانات با شکارشان به نوعی ارتباط برقرار می کردند.
هنر نقاشی از بروز احساس و جوشش درون هنرمند و ابلاغ پیام تا بیان موضوعات تعیین شده را در بر میگیرد و هنرمند نقاش آنچه را که میخواهد، توسط اشکال و رنگها روی سطوح کوچک و بزرگ با ابزار و شیوههای گوناگون، نقاشی نموده و توسط آن با دیگران ارتباط برقرار میکند.
نقاشی بکار بردن رنگ دانه محلول در یک رقیق کننده و یک عامل چسپاننده (چسب (بر روی یک سطح نگهدارنده مانند کاغذ، بوم یا دیوار است. این کار توسط نقاش انجام میشود.
در نقاشی سبک های مختلفی وجود دارد که هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند. رئالیسم )واقع گرایی(، امپرسیونیسم (برداشت گرایی)، کوبیسم) حجم گرایی)، مدرنیسم (نوگرایی)، آبستره (انتزاعی) و پست مدرنیسم (فرا نوین) تعدادی از معروف ترین سبک های نقاشی هستند.
نقاش با آگاهی از اصول هنر نقاشی و زیبایی شناسی به آفرینش اثری هنری می پردازد. محتوای این اثر می تواند چهره افراد (چهره نگاری)، مناظر طبیعی (طبیعت نگاری)، زندگی روزمره مردم (مردم نگاری)، چهره های مذهبی (شمایل نگاری)، مناظر تاریخی (تاریخ نگاری)، ترکیبی از اشیای بی جان (طبیعت بی جان) و یا اینکه تصویری کاملا ذهنی باشد.
ابزارهایی که معمولا توسط نقاش مورد استفاده قرار می گیرند،مداد، کاغذ، خط کش، پایه چوبی، بوم، مداد رنگی، آبرنگ، گواش، پاک کن، قلم مو و پاستل می باشند.
نقاش می تواند در زمینه های مختلف نقاشی، طراحی، نقاشی متحرک (انیمیشن یا پویانمایی)، پوسترسازی، نقاشی صحنه تئاتر و ; فعالیت کند.
نقاش باید ویژگیهای جسمی و روحی خاصی داشته باشد تا بتواند در کار خود موفق گردد. او باید بسیار خلاق، مبدع و دارای ذوق هنری زیاد باشد. نقاش ها معمولا افرادی درون گرا هستند و ساعات طولانی می توانند به تنهایی کار کنند و از کار کردن لذت ببرند.
در ادامه با توانمندی ها و مهارت های مورد نیاز نقاش، تحصیلات لازم برای ورود به شغل نقاشی، بازارکار و آینده شغلی نقاشی، درآمد نقاش و برخی از نقاشان معروف و مشهور آشنا می شوید.
توانمندی و مهارت های مورد نیاز نقاش
• ذوق و شم هنری فراوان
• خلاقیت بسیار زیاد
• دید دقیق و هنری و نگاه موشکافانه به اطراف خود برای پاسخ درست به نیاز مخاطب
• شناخت خوب از رنگ ها (رنگ شناسی مناسب) و توانایی تشخیص آنها از یکدیگر
• آشنایی با تمامی سبک ها و ابزارهای نقاشی
• علاقه مندی و توانایی کار فردی (در هنگام کشیدن نقاشی ها) و یا به عبارتی داشتن شخصیت درون گرا
• صبر و پشتکار زیاد
• آشنایی نسبی با سایر هنرهای تجسمی و تصویری
• علاقه به تدریس و آموزش (وقتی نقاش به کار تدریس نقاشی می پردازد)
تحصیلات لازم برای ورود به شغل نقاشی
برای ورود به شغل نقاشی لزوما به گذراندن دوره های آموزشی یا تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی نیازی نیست. بسیاری از افراد که زمینه هنری خوبی در نقاشی دارند، به دنبال علاقه خود رفته و وارد این کار می شوند. البته مسلم است برای تبدیل شدن به یک نقاش حرفه ای، باید به صورت حرفه ای آموزش دید.
اگر می خواهید به صورت حرفه ای، هنر نقاشی را یاد بگیرید، حتما نیازی به رفتن به آموزشگاه های مختلف و کلاس های نقاشی خصوصی نیست. می توانید در وقت و هزینه خود صرفه جویی کنید و از پکیج های آموزشی موجود استفاده کنید.
همچنین برای آموزش حرفه ای نقاشی می توان به هنرستان، دانشگاه و یا آموزشگاه های آزاد رفت. دانش آموزان علاقه مند به نقاشی پس از گذراندن سال اول دبیرستان می توانند وارد هنرستان در رشته نقاشی شوند. زمینه تحصیل در رشته نقاشی در دانشگاه های کشور در سطوح فوق دیپلم، کارشناسی و کارشناسی ارشد وجود داشته و ارائه می شود.
آینده شغلی و بازارکار نقاش
نقاش می تواند با تهیه مجموعه ای از نقاشی های خود، هر چند وقت یکبار نمایشگاه نقاشی برگزار کند و کارهای خود را به فروش برساند. او همچنین می تواند به طور سفارشی برای برخی از مشتریان نقاشی بکشد. کارهایی از جمله برقراری ارتباط با افراد مختلف و شرکت در نمایشگاه ها و جشنواره های مختلف در پیشرفت کاری هر نقاش می تواند بسیار موثر باشد.
یکی از کارهایی که اکثر نقاشان انجام می دهند، تدریس و آموزش نقاشی است. آنها می توانند یا به طور خصوصی و یا در هنرستان ها، آموزشگاههای آزاد و یا دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی هنر خود را به علاقه مندان آموزش دهند.
همچنین زمینه های کاری مناسبی برای نقاشان در مطبوعات و نشریات، صداوسیما، فرهنگسراها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداریها (به عنوان طراح و مجری نقاشیهای دیواری) و موسسات تبلیغاتی وجود دارد.
درآمد نقاش
به طور کلی برخی از حوزه های هنری از جمله نقاشی، در جامعه به عنوان یک شغل رسمی شناخته نمی شود و بیشتر کاری هنری محسوب می شوند. به همین دلیل شاید بتوان گفت این نوع مشاغل در نزد عموم مردم، به عنوان یک شغل و منبع درآمد، ارزش واقعی خود را ندارند.
نقاش معمولا تنها از طریق کشیدن نقاشی و فروش آنها درآمد ندارد. بیشتر آنها برای گذراندن زندگی خود به کارهای دیگر از جمله تدریس و آموزش می پردازند. برخی نیز با برقراری ارتباط با سازمان ها، موسسات و مراکز مرتبط سفارش کار گرفته و درآمدی نیز از این طریق کسب می کنند.
تعدادی از نقاشان که به صورت رسمی در سازمان های مربوطه استخدام می شوند هم مطابق با قوانین و مقررات استخدامی، حقوق دریافت می کنند.
بدیهی است نقاشانی که توانایی، مهارت و تجربه کافی در نقاشی داشته باشند و بتوانند ارتباطات خوبی با سایر افراد یا مراکز مرتبط برقرار کنند، از نظر درآمدی نیز می توانند در سطح خوبی باشند.
درآمد نقاش در برخی از کشورهای جهان عبارتند از :
آمریکا – متوسط درآمد سالیانه نقاش در سال 2013، 42100 دلار می باشد.
استرالیا – متوسط درآمد سالیانه نقاش در سال 2013، معادل 66000 دلار آمریکا می باشد.
انگلستان – متوسط درآمد هر ساعت نقاش در سال 2013، معادل 23 دلار آمریکا می باشد.
کانادا – متوسط درآمد سالانه نقاش در سال 2013، معادل 33000 دلار آمریکا می باشد.
شخصیت های مناسب شغل نقاشی
در یک انتخاب شغل صحیح و درست، عوامل مختلفی از جمله ویژگی های شخصیتی، ارزش ها، علایق، مهارت ها، شرایط خانوادگی، شرایط جامعه و ; برای هر فرد باید در نظر گرفته شوند. یکی از مهم ترین این عوامل ویژگی های شخصیتی می باشد. شناخت درست شخصیت هر فرد فرآیندی پیچیده و محتاج به تخصص و زمان کافی است. البته هر فردی ویژگی های منحصربه فرد خود را دارد، حتی افرادی که به نوعی تیپ شخصیتی مشابه دارند، باز هم در برخی موارد با یکدیگر متفاوت هستند.
به طور کلی همیشه افراد موفقی از تیپ های شخصیتی مختلف در تمام مشاغل هستند و نمی توان دقیقا اعلام کرد که فقط تیپ های شخصیتی خاصی هستند که در این شغل موفق می شوند. اما طی تحقیقاتی که صورت گرفته تیپ های شخصیتی ای که برای این شغل معرفی می شوند، عموما این کار را بیشتر پسندیده و رضایت شغلی بیشتری در آن داشته اند.
برخی از شخصیت های مناسب شغل نقاش بر اساس شخصیت شناسی MBTI :
INFJ این تیپ شخصیتی در خلق آثار منحصر به فرد با کمک خلاقیت و ایده های خود توانا است. او با هنر می تواند خود را ابراز و اغلب بر دیگران تاثیر بگذارد. کار به صورت مستقل و داشتن کنترل روی آن، از موارد مهم برای این تیپ شخصیتی می باشد.
ENFP این تیپ شخصیتی از فرآیندهای خلاق و چالشی لذت می برند به خصوص اگر با دیگران در ارتباط باشند. هر چه شرایط و محیط کار منعطف تر باشد، برای آنها مطلوبتر است. آنها به تنهایی و مستقل هم به خوبی می توانند کار کنند ولی باید با دیگران تبادل نظر داشته باشند.
INFP این تیپ شخصیتی دوست دارد خود و نظراتش را به شکلی خلاقانه ابراز کند و در کار خود آزادی فردی و انعطاف پذیری داشته باشد. بسیاری از INFP ها خود را هنرمند می دانند حتی اگر از این راه امرار معاش نکنند. برخی از آنها معتقدند هنرمندی ویژگی است که در وجود آنها است.
INTJ این تیپ شخصیتی از کارهای خلاق و بکر لذت می برد و از شم خود در خلق آثار خود استفاده می کند.
INTP این تیپ شخصیتی از کار خلاق لذت برده و دوست دارد با اشخاص مختلف با زمینه های متفاوت کار کند. او معمولا کار به تنهایی را دوست دارد و ترجیح می دهد با گروه های کوچک که دارای ذوق و استعداد خوب هستند، کار کند.
ISFJ این تیپ شخصیتی توجه زیادی به جزئیات داشته و با زندگی روزمره سروکار دارد.
ESFP این تیپ شخصیتی از زیبایی شناسی فراوانی برخوردار بوده و دوست دارد هنر خود را برای دیگران به نمایش بگذارد. او از سرگرم کردن دیگران لذت می برد.
ISFP این تیپ شخصیتی کار با دست و استفاده از حواس پنجگانه خود در کار را دوست دارد. او به کارهای منعطف و بدور از ساختار و مقررات زیاد علاقه دارد.
معرفی شغل نقاش ساختمان
اگر کارهای عملی و فنی را دوست داشته و تا حدی شم هنری دارید، این شغل می تواند برای شما مناسب باشد.
نقاش از رنگ های مختلف برای پوشش دادن سطوحی مانند دیوارهای داخلی (و گاهی بیرونی)، سقف ها، درب ها و پنجره های ساختمان استفاده می کند. او قبل از شروع رنگ کاری، باید سطوح را به کمک سنباده، بتونه کاری یا گچ کاری صاف و یکدست کرده و بعد رنگ آمیزی را شروع کند. از وسایلی که نقاش ساختمان در کار خود استفاده می کند می توان به رنگ، گچ، قلم مو یا غلتک، سنباده، تینر و نردبان نام برد.
به عنوان یک نقاش باید خلاق بوده و در کار خود دقت زیادی داشته باشید. همچنین باید به جزئیات توجه کرده و از ارتفاع نترسید. مشتریان معمولا به دنبال نقاش های ماهر و با تجربه هستند. شما می توانید در پروژه های کوچک مانند منازل شخصی و یا در پروژه های بزرگ مانند ساختمان ها و برج های عظیم مشغول با کار شوید. کار شما می تواند به صورت فردی یا گروهی باشد.
ساعت کاری نقاش بسته به نوع کار و سفارش مشتری دارد. در زمان هایی که نقاش ها سفارش کار می گیرند، باید تمام وقت و حتی گاهی در روزهای تعطیل سرکار خود باشند تا بتوانند به موقع کار را به اتمام برسانند. ممکن است نقاش مدتی بین سفارشات مختلف بیکار باشد. محل کار نقاش ساختمان معمولا در منازل، ادارات یا سازمان های مختلف است.
در ادامه برای آشنایی بیشتر با شغل نقاشی ساختمان اطلاعات کاملی در زمینه وظایف، مهارت و دانش مورد نیاز، تحصیلات لازم و نحوه ورود به شغل، فرصت های شغلی و بازار کار و میزان درآمد نقاش ساختمان ارائه می شود.
وظایف نقاش ساختمان
نقاش ساختمان در کار خود از رنگ، روغن، تینر و سایر مواد لازم استفاده کرده و محل مورد نظر را مطابق با خواسته و نظر مشتری رنگ آمیزی می کند. وظایف اصلی او عبارتند از :
• اندازه گیری سطوح برای تخمین میزان رنگ و وسایل مورد نیاز
• کندن رنگ یا پوشش قدیمی سطوح
• پرکردن سوراخ ها و ترک ها و کاملا صاف کردن سطوح به کمک بتونه کاری و گچ کاری
• زدن رنگ آستری
• ترکیب رنگ های مختلف برای رسیدن به رنگ مورد نظر
• رنگ زدن نهایی
در این کار نقاش گاهی باید با گچ برها، متخصصان دکوراسیون و سایر افراد مرتبط همکاری کند. به دلیل استفاده از مواد شیمیایی بهتر است در حین کار، از لباس های مخصوص کار و ماسک های مناسب استفاده شود.
مهارت و دانش مورد نیاز
• توان کار عملی خوب
• داشتن ذوق هنری در ترکیب رنگ ها و نوع نقاشی که انجام می دهد.
• شناخت کافی نسبت به رنگ ها
• توانایی انجام کار با حوصله و دقت زیاد همراه با توجه کافی به جزئیات
• توانایی کار انفرادی و تیمی
• نداشتن ترس از ارتفاع و توان حفظ تعادل
• اطلاع از مسایل بهداشتی و ایمنی کار
نحوه ورود به شغل نقاشی ساختمان
علاقه مندان برای ورود به این شغل می توانند مدتی در کنار یک نقاش ساختمان ماهر به عنوان کارگر و دستیار کار کنند تا با همه جوانب این شغل آشنا شوند.
در آموزشگاه های دولتی و آزاد زیرنظر سازمان فنی و حرفه ای کشور، دوره های آموزش نقاشی ساختمان تدریس می شود که علاقه مندان به آموزش حرفه ای می توانند در آنها شرکت کنند. البته کسب تجربه و مهارت در این کار بسیار مهم است.
فرصت شغلی و بازارکار نقاش ساختمان
نقاش ساختمان می تواند در شرکت های ساختمانی، خدماتی، طراحی ودکوراسیون و; استخدام شود. البته بسیاری از نقاشان به صورت مستقل و قراردادی با سازمان ها، شرکت ها و افراد کار می کنند.
در خصوص وضعیت بازارکار نقاشی ساختمان اطلاعات دقیقی در دسترس نمی باشد. اما با توجه به روند موجود ساختمان سازی و اهمیتی که مردم به بازسازی و تغییر داخل منزل خود می دهند، نیاز به نقاش ساختمان تقریبا همیشه وجود دارد. البته نکته مهمی که به یافتن سفارش کار متعدد و مناسب برای نقاش ساختمان می انجامد، نوع و کیفیت کار بالا همراه با خوش برخوردی و خوش قولی او می باشد. اگر نقاشی این عوامل را داشته باشد، می توان گفت همیشه برای او کار وجود دارد.
وضعیت استخدام این شغل در برخی کشورهای جهان به شرح زیر است :
آمریکا – پیش بینی ها نشان می دهد میزان استخدام این شغل بین سال های 2010 تا 2020، رشد18 درصدی خواهد داشت. در حالی که متوسط این رشد برای همه مشاغل 14 درصد می باشد.
میزان درآمد نقاش ساختمان
نقاش ساختمانی که در شرکتی استخدام شده اند، با توجه به کیفیت کار و نوع قرارداد خود با شرکت، حقوق دریافت می کند. درآمد نقاش ساختمانی که به صورت مستقل کار می کند، با توجه به تعداد سفارش کاری که در ماه یا سال می گیرد متفاوت است. اگر نقاش ساختمانی کار با کیفیت و تمیز برای مشتری انجام و به موقع آن را تحویل دهد، مطمئنا سفارش کار زیادی در سال خواهد داشت و به قولی بیکار نخواهد ماند. به دنبال آن درآمد خوبی نیز بدست می آورد.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:35 صبح
مقاله صنعت ژاپن تحت فایل ورد (word) دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله صنعت ژاپن تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله صنعت ژاپن تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله صنعت ژاپن تحت فایل ورد (word) :
صنعت ژاپن
کشور ژاپن دستاوردهای بزرگی در زمینه بیوتکنولوژی داشته و بهعنوان رقیب آمریکا مطرح میباشد. نوشتار زیر به برخی سیاستهای این کشور در حمایت از تحقیقات، سرمایهگذاری شرکتهای خصوصی و همچنین مزیتهای بالفعل آن از قبیل توان انسانی در زمینه فناوری زیستی اشاره دارد. البته رشد بیوتکنولوژی در ژاپن با موانعی نیز روبرو میباشد که از جمله میتوان به جمعیت پیر و سیستم قیمتگذاری نامطلوب و تأثیرات آن بر نوآوری اشاره کرد. مطلب زیر به این مشکلات نیز پرداخته است:
الف- سیاستهای هدفدار دولت ژاپن در زمینه تحقیقات بیوتکنولوژی:
در دولت ژاپن، توافقی عمومی در مورد اهمیت بیوتکنولوژی برای سلامت آینده اقتصادی ژاپن وجود دارد. سه بخش دولتی در ژاپن شامل آژانس علوم و تکنولوژی (STA)، وزارت صنعت، تجارت و اقتصاد (METI) و وزارت کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری (MAFF) بهطور اختصاصی برای توسعه و پیشرفت بیوتکنولوژی هدفگیری نمودهاند.
همچنین سه بخش دولتی دیگر شامل وزارت بهداشت و سلامت
، وزارت آموزش و آژانس حفاظت محیط زیست در مورد تحقیقات پایه و کاربردی بیوتکنولوژی سرمایهگذاری کردهاند.
تشویق به تحقیقات بیوتکنولوژی:
در طی بحران اقتصادی به وجود آمده، دولت و بخش صنعت بر روی نحوه تجدید حیات اقتصادی ژاپن و تقویت کشور در رقابت جهانی مذاکره کردهاند. علاوه بر “تثبیت سیستم مالی و استخدامی” و “تدارک زیربنا” و غیره، این مذاکرات در راستای “ارتقای توان رقابت تکنولوژیکی صنایع بومی حساس” بوده است، زیرا ظرفیت تکنولوژی عاملی محوری و تعیینکننده در عرصه رقابت آن کشور بوده است. رقابت به رشد اقتصادی منجر خواهد شد و اغراق نیست اگر بگوییم رشد اقتصادی تا حد زیادی به پیشرفت تکنولوژیکی منوط میشود. بر مبنای این ایده، در سال 2001 دولت ژاپن طرحی را با عنوان “طرح بنیادی تکنولوژی و علم” پایهریزی کرده است که اساس سیاستهای علم و تکنولوژی میباشد. دولت در این مجموعه با افزایش سرمایهگذاری در تحقیقات بیوتکنولوژی نیز موافقت نموده است.
پروژه هزاره (Millennium Project):
شکی نیست که در قرن بیستویکم، بیوتکنولوژی تحول و پیشرفتهای چشمگیری در هر دو زمینه اقتصادی و امور اجتماعی ایجاد خواهد کرد. این امر از طریق ابداع داروهای جدید، بیوتکنولوژی پزشکی، فرآیند تبدیل در صنایع شیمیایی و توسعه گیاهان زراعی با کیفیت مطلوب، انجام میشود. با این وجود، ژاپن از نظر تحقیقات بیوتکنولوژی بعد از آمریکا قرار دارد که این امر ناشی از سرمایهگذاری کمتر این کشور نسبت به آمریکا در امر تحقیقات میباشد. در نتیجه، دولت ژاپن یک پروژه تحقیقاتی را در مورد زمینههای مربوط به بیوتکنولوژی با نام “پروژه هزاره”، در سال 2000 آغاز کرده است. این پروژه بهطور خاص بر روی تحقیقات مربوط به ژنوم تمرکز دارد و در چند سال بعد دوره حساسی برای آینده آن پیشبینی میشود. بودجه این پروژه از 75 میلیون ین در سال اول، به 98 میلیون ین در سال 2001 افزایش یافته است.
حوزهها و مشخصات تحقیقات هدفدار:
زمینههای اصلی تحقیقات “پروژه هزاره”، شامل آنالیز عمل و ساختار ژنهای انسان و پروتئینها، بیوانفورماتیک و غیره میباشد که در دانشگاهها یا موسسات تحقیقاتی و تحت مدیریت وزارتهای دولتی جداگانه اداره میشوند. بهعنوان مثال، وزارتین بهداشت و کار و رفاه، مراکز ملی سرطان، عروق قلبی و عصبشناسی، روانپزشکی و غیره، تحقیقات پیرامون ژنهای مربوط به امراضی مانند سرطان، فشار خون، دیابت، جنون و تنگی نفس (آسم) را هدایت میکنند. علاوه بر این، موسساتی تحقیقاتی زیر نظر وزارت اقتصاد و بازرگانی و وزارت صنایع، پژوهش در مورد “آنالیزهای cDNA” و “بیوانفورماتیک” را هدایت میکنند و وزارتخانههای آموزش، فرهنگ و ورزش و علوم و تکنولوژی بر روی پروژههایی در زمینه “مهندسی بافت” کار میکنند.
پروژه هزاره با همکاری وزارتخانههای مختلف انجام شده و هدف مشخص آن، تجاری کردن نتایج پروژه بهمنظور توسعه داروهای جدید میباشد. یک پروژه ملی با این مشخصات برای ژاپن یک ابتکار کاملاً جدید میباشد و بر اساس طبیعت پروژه، نتایج تحقیقات توسط تولیدکنندگان دارویی و سایر شرکتهای خصوصی استفاده میشود، علاوه بر اینکه راهکارهای بهبود بخشیدن به انتقال فناوری حاصل به بخش خصوصی نیز در دست بررسی است.
ب- وضعیت نیروی انسانی شاغل در صنایع بیوتکنولوژی ژاپن:
از زمان جنگ جهانی دوم، آموزش میکروبیولوژیستهای صنعتی و مهندسین فراوری زیستی، با سرمایهگذاری دولت و صنایع خصوصی تقویت میشد که نتیجه آن ایجاد منبعی ثابت از پرسنل متخصص در این کشور است و بهنظر میرسد ژاپن در این زمینه در جهان پیشتاز میباشد.
در ژاپن بیش از هر کشور صنعتی دیگر، آموزش پرسنل بخشی از مسئولیتهای شرکتها محسوب میشود. توانایی این کشور در تعدیل سریع نقایص در زمینه نیروی کار فوقالعاده است و اصلیترین دلیل آن، سرمایهگذاری شرکتهای ژاپنی برای بازآموزی نیروی کار خود میباشد. شرکتهای ژاپنی برای تامین نیروی انسانی موردنیاز روشهای گوناگونی را به کار میبرند. از جمله این روشها عقد قراردادهای علمی با شرکتهای خارجی (خصوصاً آمریکایی) است که طی این پروژههای مشترک، طرف ژاپنی آموزشها و تجارب لازم را کسب مینماید.
ج- ارتباطات بین دانشگاه و صنعت در ژاپن:
در حیطه تحقیقات کاربردی از قبیل فرآوریزیستی و میکروبیولوژی، ارتباط بین دانشگاه و صنایع ژاپنی و انتقال اطلاعات از دانشگاهها به صنایع بهطور کلی بسیار خوب است، ولی در حیطه تحقیقات پایهای، از انتقال اطلاعات دانشگاه به صنایع جلوگیری میشود. این تفاوت بدان خاطر است که تقریباً تمام تحقیقات دانشگاهی ژاپن در مورد تکنیک دیانآی نوترکیب و آنتیبادیهای منوکلونال در بخشهای علوم پایه صورت میپذیرد و این بخشها تمایل به عدم وابستگی و جلوگیری از نفوذ صنایع در خود دارند.
د- صنایع خصوصی بیوتکنولوژی در ژاپن:
اگر چه اهمیت سرمایهگذاری دولت ژاپن در زمینه تحقیقات کاربردی بیوتکنولوژی قابلانکار نیست، ولی از آن مهمتر، موفقیت دولت ژاپن در تشویق صنایع خصوصی برای ورود و الزام درازمدت به انجام امور بیوتکنولوژیک میباشد. استحکام و جدیت سیاستهای دولت ژاپن در زمینه بیوتکنولوژی را از موارد ذیل میتوان تشخیص داد:
1- تاکید بر سازماندهی افقی همکاری با بخش خصوصی
2- سرمایهگذاری درازمدت در زمینه تکنولوژیهای پیشرفته، ضروری و استراتژیک
این سیاستی است که در ژاپن به “سیاست ذرت” معروف میباشد.
شرکتهای ژاپنی تا قبل از سال 1980 بر روی بیوتکنولوژی سرمایهگذاری نکردند. در آن زمان بهدنبال تبلیغاتی که در مورد کاربردهای بالقوه بیوتکنولوژی در صنایع دارویی منتشر گردید و پس از مشخص شدن نقش احتمالی اینترفرون و آنتیبادیهای منوکلونال در درمان سرطان و تولید مقادیر غیرمحدود این مواد توسط روشهای بیوتکنولوژی نوین، بیش از 150 شرکت ژاپنی به سرعت سیستمهای تحقیق و توسعه خود را مجددا سازماندهی کردند. این موسسات تحقیقاتی، خود را به وسائل جدید مجهز نموده و کارمندان جدیدی را برای ارزیابی کاربردهای بیوتکنولوژی استخدام کردند.
شرکتهای دارویی که نفوذ آنها در بازار بینالمللی تا قبل از آن سالها کم بود، بهسرعت بهصورت رقیبی برای ایالات متحده در بازارهای تجارت دارو درآمدند؛ بهطوریکه ژاپن از لحاظ میزان فروش در مقام دوم بعد از آمریکا قرار گرفت. علاوه بر شرکتهای دارویی، شرکتهای دیگر ژاپنی که در زمینههای شیمی، منسوجات و کاغذسازی کار میکردند نیز تجربیات خود در مورد فناوری زیستی در تولیدات دارویی را بهکار گرفتند.
رویکرد تولیدکنندگان دارو به تحقیقات بیوتکنولوژی
در سالهای اخیر، تولیدکنندههای دارویی بهطور فعال در زمینه تحقیقات و توسعه حوزههای کاربردی بیوتکنولوژی در داخل و خارج کشور وارد عمل شده و درضمن تحقیقات مشترکی را با دانشگاهها پایهریزی نمودهاند. علاوه بر این بیش از ده سازمان تحقیقاتی جدید تواماً توسط دولت و تولیدکنندگان دارویی تأسیس شدهاند.
در سال 1999 بازار داخلی برای محصولات مربوط بهبیوتکنولوژی تقریباً 2،1 تریلیون ین بود. از کل این رقم، بازار داروهای بیوتکنولوژی بر مبنای بیولوژی مولکولی 450 بیلیون ین بود.
با کمک مرکز “توسعه تحقیقات ژنوم آینده” و ورود آن به عرصه انجمن پزشکی، سازندگان دارویی ژاپن پروژه ژنومی را به نام Pharma SNP Consortium از سپتامبر 2000 شروع کردهاند. پروژه به آنالیز حدود 180 داروی سنتتیکی و پلیمورفیسمهای ژنتیکی مربوط به متابولیسم پرداخته و نتایج آن داخل یک بانک اطلاعاتی تا سه سال بعد سازماندهی میشود.
تحقیقات در حوزه بیوتکنولوژی در ژاپن بهسرعت در حال تقویت شدن است. در نهایت، منافع این تحقیقات باید به ملت برگردد؛ کاری که بخش صنعتی عهدهدار آن است. علیرغم ضعفهای سرمایهگذاری در بخش بهداشت، صنعت دارویی تمام تلاشهای خود را برای رسیدن به این هدف انجام میدهد.
رشد فزاینده شرکتهای بیوتکنولوژی در ژاپن و زمینههای نوظهور
با پیشبینی رشد سریع شرکتهای بیوتکنولوژی، قطعاً زمینههای بسیاری برای بازار داخلی 10 تریلیون ینی در سال 2010 بوجود خواهد آمد. بسیاری از شرکتهایی که به تجارت بیوتکنولوژی روی آوردهاند، در انتظار زمینههای جدید پزشکی بهخصوص زمینههایی نظیر باززایی اندامها (Regenerative medicine) هستند که انتظار میرود در 10 سال آینده رشد نمایی داشته باشند.
بسیاری از شرکتها نیز به دنبال بازار داخلی بیوتکنولوژی هستند. این رقم در سال 2010 به 10 تریلیون ین خواهد رسید که 67 برابر رقم سال 2001 میباشد. علم باززایی اندام، بیماری را به واسطه رشددادن بافتها و اندامها در بدن، درمان خواهد کرد و بنابراین تا حد زیادی مشکل پسزدن که به همراه پیوند اعضاء رخ میدهد را برطرف میسازد و 112 درصد فعالیت شرکتها در تجارت پزشکی نوین را در اختیار گرفته است.
علوم دیگری نیز به تبع علم باززایی اندام بوجود خواهند آمد که از جمله این زمینهها میتوان به داروهای مهندسیشدهای که در بدن از پروتیینها بهعنوان دارو و آزمایشتشخیص ژنتیکی استفاده میکنند اشاره نمود. شرکتها هماکنون تلاشهای گسترده و رو به رشدی را برای توسعه تکنولوژی در این زمینه انجام میدهند. بهعنوان مثال شرکت تاکارا شوزو (Takara Shuzo) قصد دارد یک آزمایش کلینیکی کوچک را در کره جنوبی تأسیس نماید که در آن از روش درمان جدید برای احیای رگهای خونی پا استفاده میشود. این شرکت قصد دارد پس از تجاریسازی روش، آزمایش دیگری را در مقیاس وسیعتر شروع نماید. مرکز تجاری میتسویی (Mitsui) و این شرکت، سرمایهگذاری تحقیقاتی خود را با هدف ارتقای فناوریهای جدید تشخیص و آزمایشات ژنتیکی از 400 میلیون ین در سال 2000 به 2 میلیارد ین در سال 2002 افزایش دادهاند.
شرکت کیووا هاکو کوگیو (Kyowa Hakko Kogyo) نیز قصد دارد برای حضوری موفقتر در عرصه تجارت داروهای مهندسیشده، کارکنان خود را تا سال 2005 به حدود 60 نفر برساند. موسسه صنایع شیمیایی تاکدا (Takeda)، نیز برای بررسی پتانسیل ورود تکنولوژیهای جدید پزشکی در بازار سنتی دارو، مطالعهای را بر روی گسترش تجاری کردن این داروهای مهندسیشده آغاز کرده است.
سایر تولیدکنندگان عمده دارو نیز فعالیت خود را بر توسعه داروهای مبتنی بر ژنوم انسان متمرکز کردهاند. شرکت دارویی داییچی ((Daiichi قصد دارد تا سپتامبر 2005، هجده بیلیون ین جهت توسعه داروهای ژنتیکی سرمایهگذاری کند.
در یک بررسی که توسط Nikkei Business Daily بر روی 411 شرکت ژاپنی فعال در زمینههای داروسازی، غذا، موادشیمیایی و تکنولوژی اطلاعات انجام شد، در مجموع 598 درصد از شرکتهای موردبررسی اظهار داشتند که قصد دارند ظرف 5 سال آینده میزان سرمایهگذاری خود را در تحقیق و توسعه افزایش دهند. در این بررسی، شرکتهایی از قبیل شرکتهای نوپا (start-up)، شرکتهای فعال در عرصه تجارت داروهای خارجی و شرکتهای مرتبط با تجهیزات بیوتکنولوژی وجود داشتند.
مسائل اقتصادی، بر صنایع دارویی تأثیرگذار است
طی دهه 1990، ژاپن تحول اقتصادی عظیمی را تجربه کرد که سقوط قیمت زمین و سهام را بهدنبال داشت. پس از آن تاکنون 10 سال است که اقتصاد این کشور رشد ثابتی را تجربه کرده است. در این راستا منابع تأمین مالی موردنیاز خود را جهت تأمین امنیت اجتماعی کشور یافته است. در این میان، جمعیت پیر در ژاپن با رشدی که در جهان بینظیر است روبه افزایش است. در سال 2000، شهروندان دارای 65 سال یا بیشتر، 173 درصد کل جمعیت کشور را تشکیل میدادند. در زمانی معادل پنج سال، نسبت جمعیت شهروندان قدیمی در ژاپن، به بالاترین حد خود در جهان خواهد رسید. تحت این شرایط، ژاپن از سال 2001 تلاش وسیعی را در مورد بازسازی ساختار کل سیستم امنیت اجتماعی شروع کرده است. بازسازی و حفظ سلامتی، که تقریباً به صنعت دارویی بستگی دارد نیز مورد بررسی است که از اهداف سال 2002 میباشد. در اینجا بحث قیمتگذاری دارو نیز در کنار موضوع سیستم حفظ سلامتی افراد پیر مورد بررسی قرار میگیرد.
و- حمایت از نوآوری، نیازمند ساختار اقتصادی سالم:
پیشرفتهای تکنولوژی (در تحقیقات ژنوم، پزشکی، داروهای ضد سرطان و غیره) فرصتهای زیادی خلق کرده است. اما هنوز اقتصاد ژاپن بخوبی از این موفقیت نتوانسته است استفاده کافی را ببرد. هرچند کاهش سرعت رشد اقتصادی آمریکا و ناامن بودن زمینههای اقتصادی آمریکا و نیز رشد کند اروپا، این مشکل را در ژاپن افزایش داده است، لیکن موانع اقتصادی دیگر و مسن بودن جمعیت نیز بر این معضل افزوده است.
هرچند توان رقابتی شرکتهای تولید داروی ژاپن با شرکتهای آمریکایی و اروپایی قابل مقایسه میباشد اما در مقام قیاس تاکنون 95 درصد محصولات بریتانیایی، جهانی شدهاند و این درحالی است که 80 درصد محصولات ژاپنی جهانی نیستند. دلیل این امر چیست؟
در راستای پاسخگویی به این سؤال باید توجه نمود که محیط قانونی ژاپن بسیار خشک و سختگیر است.PhRMA (انجمن تولید کنندگان و محققین دارویی آمریکا) به ژاپن توصیه میکند که در ساختار قانونی خود تجدیدنظر کند و سازوکار قیمتگذاری برمبنای بازار را مستقر نماید.
شرکتهای دارویی در ژاپن بسیار بیشتر از شرکتهای دارویی در آمریکا یا اروپا هستند ولی همگی کوچکتر و فاقد بخش تحقیق و توسعه (R& D) در حد و اندازه لازم میباشند. ریسک سرمایهگذاری برای تحقیقات در این صنعت بالا میباشد. اگر قیمت محصول نهایی همانند ژاپن کنترلشده باشد، سرمایهگذار نمیتواند مطمئن باشد که از عهده این ریسک برآید. کشورهایی مانند ایتالیا و سوئد که بسیار قانونمند هستند و قیمتهای کنترل شدهای دارند نیز از رقابت باز ماندهاند.
فعالیتهای تحقیق و توسعه (R&D) صنایع دارویی در کشورهایی نظیر آمریکا، انگلیس، سوئیس و آلمان که سیستمهای آزاد یا نسبتاً آزاد تجاری دارند، بازدهی بیشتری داشته است. درحالیکه کمترین بازدهی تحقیق و توسعه (R&D) در کشورهایی نظیر فرانسه، سوئد و ایتالیا که دارای تجارت بسیار قانونمند هستند، اتفاق میافتد.
اقتصاد ژاپن همچنین با مشکلاتی همچون رشد منفی درآمد ناخالص داخلی (GDP)، مشکلات مالی عمومی، مشکلات سرمایهگذاری (Capital investment)، وامهای غیرقابل اجرای نامطمئن و تغییر ساختار ترازنامه مواجه است. همچنین برای اینکه ژاپن بتواند یک فرهنگ خلاق را برای دستیابی به موفقیت اقتصادی و تجاری، ایجاد کند، بایستی محیط بسیار قانونمند خود را تغییر دهد.
برای رشد اقتصادی، سرمایه خصوصی و سرمایه ریسکپذیر لازم است. ژاپن باید به نوآوری دست بزند، اما در شرایط فعلی گاهی نوآوری بهدلیل سیستم قیمتگذاری موجود، زیانآور خواهد بود. سیستم قیمتگذاری در ژاپن، بهخصوص برای محصولات جدید که دارای ارزش درمانی بالایی میباشند، نتایج نامطلوبی دارد. شیوه قیمتگذاری که بصورت مقایسهای برای یک محصول جدید اعمال میشود، در نهایت میتواند به عدم تشخیص نوین بودن محصول منجر شود. حاصل قوانین نامطلوب در قیمتگذاری این بوده که میزان سرمایهگذاری روند منفی داشته باشد.
پیشنهادهای PhRMA برای رشد صنایع نوین دارویی به این صورت میباشند: حذف اختلالات در سیستم، حمایت از سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه داروهای جدید و بدیع، تقویت رقابت بینالمللی و تقویت ظرفیت تحقیق و توسعه در بخش صنعت داروسازی در ژاپن.
PhRMA امیدوار است که با پیشنهاد اصلاحات، تغییرات ساختاری ایجاد گردد، بطوریکه در بخش بیوپزشکی جهت دسترسی و دستیابی بیماران حمایتهای قابل توجهی صورت گیرد.
ه- رقابت ژاپن با آمریکا:
آمریکا رهبر و پیشتاز بیوتکنولوژی در جهان است. این واقعیتی است که در اکثر گزارشات علمی به چشم میخورد. اما ژاپن از رقبای سرسخت آمریکا در بیوتکنولوژی میباشد و سعی میکند در زمینههای مختلف گوی سبقت را از آمریکا برباید.
طبق گزارش وزارت دفاع آمریکا، در سال 1990 ایالات متحده در 12 تکنولوژی کلیدی (Key technology) غیرهستهای نسبت به ژاپن برتری داشته است. اما در 8 تکنولوژی کلیدی دیگر، ژاپن همسان یا برتر از آمریکا بوده است، که بیوتکنولوژی نیز یکی از آنها میباشد.
تفاوت آمریکا و ژاپن در زمینه بیوتکنولوژی
آمریکاییها به تحقیقات پایه در بیوتکنولوژی بسیار اهمیت دادهاند. اما ژاپنیها نه تنها برنامه دولتی مشخص و توان دانشگاهی مناسبی در جهت انجام این نوع تحقیقات نداشتهاند، بلکه دولت ژاپن جهتگیری خود را بیشتر به سمت تحقیقات کاربردی معطوف داشته است.
یکی از مشکلات ژاپن، کمبود نیروی محقق در زمینه تحقیقات علوم پایه زیستی میباشد. یکی از دلایل مهم این پدیده، کمبود برنامه دانشگاهها در زمینه تحقیقات علوم پایه است. علت اصلی گرایش اندک دانشگاههای ژاپنی به تحقیقات پایه، احتمالاً عدم وجود برنامه منسجم دولتی در حمایت از این نوع تحقیقات و گرایش بیشتر دولت به تحقیقات کاربردی است. البته شرکتهای ژاپنی با استفاده از برنامه اعزام نیروی انسانی به خارج از کشور (جهت آموزش) و استخدام محققین خارجی سعی در رفع این نقیصه داشتهاند. شرکتهای آمریکایی نیز در برابر این برنامه ژاپنیها با آگاهی برخورد مینمایند و سعی میکنند تا از انتقال دانش تحقیقات پایه به آنها ممانعت به عمل آورند.
علاوه بر سرمایهگذاری ژاپنیها در تحقیقات کاربردی، سابقه طولانی این کشور در تکنولوژی تخمیر و مهندسی فراوری زیستی که یکی از تکنیکهای مهم در بیوتکنولوژی میباشد، به موفقیتهای این کشور در زمینه کاربردهای بیوتکنولوژی کمک کرده است. در مقابل آمریکا در زمینه مهندسی فراوری زیستی، تحقیقات اندک و محققین معدودی دارد که این اختلاف نیز به تفوق ژاپنیها در عرصه تجارت بیوتکنولوژی کمک میکند.
از دیگر عوامل برتری ژاپنیها در رقابت با آمریکا، وجود برنامههای همکاری منسجم میان دولت، صنایع و دانشگاههاست و این در حالی است که در آمریکا، برنامه دولتی مشخصی برای ایجاد چنین هماهنگی وجود نداشته است.
به هر حال توفیق ژاپن در صنایع ماشینسازی و الکترونیک، این احساس را در جامعه بیوتکنولوژی آمریکا القا کرده است که ژاپن در مهندسی ژنتیک نیز آمریکا را پشت سر خواهد گذاشت.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:34 صبح
مقاله بـهبـود کـار تحت فایل ورد (word) دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بـهبـود کـار تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بـهبـود کـار تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بـهبـود کـار تحت فایل ورد (word) :
بـهبـود کـار
فرامینگهام- زمانی که Berni Marcus و Arthur Blank تصمیم به خرید یک تعداد انبار تا سقف پر از لوازم و ابزار خانهسازی گرفتند، که هر سازنده یا صاحبخانهای روزی به آنها احتیاج پیدا میکنند، در واقع دست گذاشتند روی نقطه حساس آمریکاییها، یعنی علاقه وافر به سایز، حق انتخاب و چانهزنی بر سر قیمت. در سال 1978، شرکت Home Depot پا به عرصه وجود گذاشت. بالاخره انسان توانست همان حسی را تجربه کند که بچهها هنگام بازی دارند.
Home Depot با کارمندان باهوش و ماهر خود، که در امر ساختو ساز خبرهاند با آن لباسهای قرمز آرمدارشان کمکم به یک نشان فرهنگی آمریکا تبدیل میشود و همراه Harley Davids
on کوکاکولا و فورد وارد عرضه فرهنگی می شوند.
Home Depot به نشانهای از تجارت آمریکایی نیز تبدیل شد تا 1986 با 60 فرو
شگاه و 6600 کارمند، این شرکت در فروش به رقم یک میلیارد دست یافت. از آن هنگام تا سال 2000 درآمد شرکت تقریبا هر دو سال یکبار دو برابر شد. موفقیت شرکت با حاشیهنشیتی طبقه متوسط آمریکا، رشد حیرتآور جمعیت و رونق معاملات املاک در سالهای دهه 1980 همزمان بود.
Home Depot ایدهای خارقالعاده در زمانی بسیار مناسب بود و توانست در سال 1980 شرکت Lowe’s سی وهفت ساله را که فروشنده شماره یک لوازم و مصالح خانهسازی بود را پشت سر گذارد. امروز، این شرکت دومین فروشنده لوازم خانه سازی بزرگ آمریکا است که تنها wal-mart را پیش روی خود دارد و در تمام دنیا اولین و بزرگترین فروشگاههای لوازم خانهسازی زنجیرهای است، که درامدی معادل 648 میلیارد دلار دارد، در واقع 11 درصد سهم بازار لوازم خانهس
ازی تعریف نشده آمریکا را شامل میشود. این شرکت یک روز درمیان یک فروشگاه جدید افتتاح میکند.
آنچه در رونق و رشد چشمگیر Home Depot تاثیر زیاد داشت، به غیر از همزمانی با رونق اقتصادی تاریخی آمریکا مدل تجارت غیرمتمرکز نیز بود که در آن فروشگاهها منطقهای میشوند و این مدیران قسمتهای مختلف هستند که در مورد کیفیت و کمیت کالاها در قفسهها م
سئول هستند. آقایان مارکوس و بانک معتقد بودند که افرادی مسئول این گونه انتخابها باشند که از همه کس به مشتریان نزدیکترند نه اینکه روسای بخشهای مختلف که کارهای نیستند.
IT نیز در این زمینه نقش بسیار چشمگیری به عهده داشته است. Home Depot به سیستمهای خانگی بسیار وابسته بود با ساخت برنامههای خود، شرکت نرمافزار در حال تغییر off-the-shelf را آزرده نکردند و برای نصبهای بیانتها برای کل شرکت وقت و پول خود را صرف نکرده است. وجود یک بانک اطلاعاتی استاندارد و یک ساختار برنامه که از اجزا نرمافزار استفاده مجدد میکرد به کارکنان IT امکان میداد تا برنامههایی بسازند نظیر سیستم سفارش متحرک یا
Mobile Ordering System (که یک گاری مجهز به کامپیوتر و چاپگر که کارمندان میتوانستند در تمام فروشگاه آن را به حرکت درآورند و محصولات و تغییرات قیمتها را مدام ضبط کنند و سفارشات را انجام دهند)، Lickety split اما با رکورد هزاره که همه کشور را فرا گرفت، روزهای درخشان Home Depot نیز به پایان رسید. ناگهان استراتژیهای سالهای دهه 19یالات متحده، کانادا، پورتوریکو و آمریکای جنوبی دیگر نمیشد بر تصمیمگیری محلی اتکا کرد. زیرا این رویکرد موجب اغتشاش در آرایش فروشگاهی، و سردر گمی مشتریهایی شده بود که توقع داشتند در فروشگاههای مختلف Home Depot محصولات یکسانی ببینند، برای شرکت حمایت از این سیستمها که Home Depot به آن میبالید، بسیار گران بود، زیرا برای تغییر آن نیروی فوقالعادهای نیاز بود. حتی ساختار انبارداری که بسیار شبیه سایر سیستمهای H.D بود بسیار فرسوده و آسیبپذیر بود. در زمانی که شرکتهای Target و wal-Mart و کلوپهای انبارداری (Warehouse Clubs) به تعداد فروشگاههای خود اقدام کردند، Home Depot به یک فروشگاه بزرگ تبدیل میشد که در آن روزها در آمریکا روز به روز بیشتر میشدند، همچنان از بین رفته بود.دیر ارشد اجرایی شرکت را به عهده گرفت، دست به ایجاد تغییرات بزرگی در این فروشگاه زد. به ویژه در حوزه تمرکز خرید، طراحی فروشگاهها و بازاریابی. در جریان این تغییرات مهم شرکت Home Depot درگیر رقابتی فشرده بود با رقبای سرسخت خود از جمله Lowe’s که روز به روز هم رشد میکردند.
شرکت در حال پیشرفت بود (زیرا نرخهای بهره
در تاریخ به پایینترین رقم رسیده بود) ناگهان با حمله 11 سپتامبر که مردم بسیار آسیب دیده بودند و بیشتر در منزل میماندند، شرکت حقیقتا با مخمصهای جدی رو به رو شد. از سه ماهه دوم سال مالی 2001 تا سه ماهه سوم سال مالی 2003، یعنی 30 ماه متوالی درآمد خالص و فروش فروشگاهها ارقام بسیار پایینی را نشان میدادند. سهام Home Depot از 67 دلار برای هر سهم در 1999 به 20 دلار در ژانویه 2003 رسید و شاخص رضایت مشتری در آمریکا (American Customer Satisfaction Index) در سالهای 2002 و 2003 برای شرکت Lowe’s رقمی بالاتر از Home Depot را نشان میداد.
می بایست کاری میشد.
اما چه کاری؟
پاسخ Home Depot، تاسیسات زیربنایی بود، تاسیسات و تاسیسات بیشتر.
صرف یک میلیارد دلار در ساختار تاسیسات IT
اکنون Home Depot، با بیش از 25 سال سن در نوجوانی دیررسی وارد میشود. Nardelli مدیر ارشد اجرایی و Bob De Rodes مدیر ارشد اطلاعات شرکت که در فوریه 2002 به شرکت ملحق شدند، معتقدند که سیستمهای خانگی دیگر جوابگوی ه همراه نخواهد آورد. اکنون دیگر تکنولوژی نیازمند پشتیبانی در گسترش عملیات فروشگاهی و خدمات به مشتری است. (البته مسئله رقابت با Lowe’s هچنان به قوت خود باقی است). به همین دلیل در سال 2002 شرکت Home Depot اعلام کرد که مبلغ تقریبی یک میلیارد دلار را برای بررسی تغییرات گسترده در تاسیسات IT صرف خواهد کرد. این اقدام بخشی از تلاشهای 77 میلیارد دلاری شرکت برای مدرنیزه کردن ساختار خود بود، از جمله در زمینه بازسازی مدل موجود در فروشگاههای موجود و یا در فروشگاههای آتی. از جمله تغییرات دیگر میتوان به تغییر سیستم
نقطه فروش PoS یا Point of Sale به قدرت ده سال این شرکت اشاره کرد، که با نصب سیستمهای مربوط به باجههای خود کنترل کننده (Self-checkout Counter) تا سال 2003 کامل شد. از دیگر اقدامات، به روزرسانی LAN، نصب
یک سیستم اطلاعات انبارداری، مدیریت کارگران و بخش فروش آیبیام که در اواخر سال 2002 راهاندازی شد، نصب نرمافزار بهینه سازی قیمت محصول شرکت Profit Logic Inc و نرمافزار Financials ساخت SAP AG که در ماه مه 2004 راهاندازی شد و ERP محصول People Soft Inc که در فوریه 2003 راهاندازی شد و یک سیستم
اسکن با تفنگهای بیسیم دو مسیره که در آوریل 2004 راهاندازی شد به همراه سایر برنامههای جدید که همگی در جهت سهولت بخشیدن به کنترل قیمتها و خدمات جستجوی رسید خرید (Receipt Lookup) طراحی شده بودند.
با وجود آنکه طرحهای ابتکاری IT مورد تحیسین Wall Street قرار گرفتهاند (و رشد فروش و درآمدهای شرکت Home Depot)، همگی بسیار دلگرم کننده بوده است، بعضی نیز معتقدند که این اقدامات مشکلاتی نیز همراه داشته است. در نظر سنجی که شرکت در ماه فوریه منتشر کرده، میبینیم که Barbara Allen تحلیلگر سرمایه شرکت H.D و یکی از دلالان بورس به نام Natexis Bleichroeder میگویند: ما همچنان نگران خطرات اجرایی کار و فشارهای رقابتی در جریان این تغییرات داخلی Home Depot هستیم. در گزارش خانم Allen به سرمایهگذاران اخطار میدهند که چندان مجذوب رشد نرخ فروش اخیر شرکت نشوند، هر چند که این رشد عاملی مهم در افزایش نرخ فروش سهام H.P از سوی تحلیلگران مرکز Buckingham Research و Smith Barney گزارش شدهاند.
Allen میگوید، سهچهارم ارقام رشد سال مالی 2003 تنها ارقا
م موقتی و در ظاهر درخشان هستند، وقتی که این ارقام را با نتایج سال قبل مقایسه میکنیم بسیار ناامید کننده هستند. George Whalin، رئیس Retial Management Consultants، ادعای H.D بر این که این شرکت خدمات به مشتری را بهبود بخشیده ا
ست را نمی پذیرد. وی میگوید: این شرکت از تکنولوژی جهت کاستن از تعداد کارکنان و کاهش هزینههای کار بهره گرفته است. و به همین سبب هم حاشیه سود را بالا برده است به اعتقاد او، H.D اعتبار خود را و تجارت خود را بر اساس این توانایی بنا کرده است که مشتری مستقیما با لولهکش، برقکار یا هر فرد مسئول دیگر که بتواند سوالات آنها را پاسخ دهد، تماس می گرفته و صحبت میکرده است. این تکنولوژی به H.D کمک کرده است که فروشگاههای خود را با حداقل تعداد پرسنل اداره کند. (بر اساس گزارشات سالانه شرکت، H.D تعداد کارکنان خود در هر فروشگاه را در سال 2000، از 200 به 170 در سال 2003 رسانده است). در حقیقت De Rodes، مدیر ارشد اطلاعات شرکت H.D میگوید با این خطهای جدید خود کنترلی (self-checkout) هر یک کامند میتواند به راحتی چهار صف (لین) را بسیار راحتتر کنترل کند و این مسئله در هزینههای کار بسیار تاثیر گذار بوده است.
آقای Whalin میگویند در نهایت این شرکت با تکنولوژی پیشرفته تر که کمتر در پی خدمات است از رقبا جلو افتادهاند ولی پیش از آنها نیز لطمه میبینند؟
این مسئله امری بسیار بدیهی در فروش است: استراتژیهایی که انتها
ی مسیر را بهتر میکند و باعث افزایش اعتماد بیشتر سرمایهگذار میشوند، همیشه هم الزاما مشتری را راضیتر نمیکند.
حل مشکل در زمان ثبت
پایگاههای خود کنترل کننده در سال 2003 در بیش از 800 فروشگاه
نصب شدند و این مسئله از لحاظ تئوریک با کوتاهکردن صفها و زمان انتظار مشتریان و تعداد کارکنانی که در بخش فروش و انبارگردانی کار میکردند، خدمات به مشتریان را بهبود بخشید. استراتژی کوتاهسازی صفهای انتظار در فروشگاه شماره 2669 در شهر Natick ایالت ماساچوست به نظر چندان کار ساز نبود. در یک روز گرم بهاری، که فصل پرکار فروشندههای مصالح ساختمانی بود، فروشگاه پر از مشتری بود. در بخش لوازم باغبانی، مشتریها در دوخط کنترل باز صف بسته بودند، مردم چرخهای خرید خود را هل میداند که از کیسههای کود و خاک گلدان بود و این مشتریها یکدیگر را در راهروهای باریک هل میدادند. یک آقا به خانم دیگر کمک میکرد که بعضی از بستهها را بار کند، کارمندان H.D بسیار گرفتار بودند.
در داخل فروشگاه، تنها چهار صندوق دریافت باز بودند. یکی از چهار باجه خود کنترل کننده نیز خراب بود. صفها طولانی بودند و فروشگاه در شلوغترین فصل سال به نظر کارمند کافی در اختیار نداشت.
با همه این تفاصیل شرکت H.D مدعی است که باجههای خود کنترلی (self-checkout) زمان انتظار را به یک سوم مدت معمولی کاهش داده است.
John Simely، سخنگوی اسبق H.D میگوید: استفاده از صندوقها در واقع استفاده نامناسب از کار است و معتقد است که باز کردن هر کدام از این صندوقها ده دقیقه وقت میگیرد. برای حل این مسئله، قبل از شکل گرفتن صفها، شرکت H.D در سال
2002 یک مرکز اطلاعات DB2 ساخت آیبیام به ظرفیت 48TB را راهاندازی کرد که با سرورهای جدید Regatta P690 کار میکرد و شامل تاریخچه یک سال فروش بود. این انبار اطلاعاتی برای استخراج اطلاعات از برنامه و طراحی لیست کالاهای موجود طراحی شده است. Lowe’s یک انبار Teradata با همین عملکرد را در سال 2000 در اختیار داشت.
Steven Baurrgarten تحلیلگر و محقق در شرکت Parker/Hunter میگوید، نبود چنین انبار اطلاعات Home Depot را در عرصه رقابت مغبون میکرد.
De Rodes میگوید: وقتی که شرکت میتوانست قیمت کالاهای خود را پایین آورد و قدرت مدیریت حواشی آن را داشت، نمیتوانست بازگشت سرمایه این انبار اطلاعاتی را تضمین کند. او می گوید: تعیین درصد فروش ناشی از این رویکرد جدید چقدر است بسیار مشکل است و بسیار مشکل است که تعیین کنیم این تکنولوژی تا چه درصدی در خط انتهایی، فروش را بالا برده است. وقتی که میبینیم که این اقدام صحیح بوده است (با اشاره به ارقام موجود) لازم نیست خود را سرگرم کنید. مولفههای ما همگی در مسیر صحیح هستند. پس مطمئن هستیم که این ابزارها حقیقتا کمک کننده بودهاند.
De Rodes به جایگزینی ترمینالهای رنگی، تاچ اسکرین Web-based ساخت NCR با سیستم POS صفحه سبز قبلی H.D اشاره میکند که برای هدایت سریعتر مشتریها از نقاط کنترل طراحی شدهاند. به روز سازی 5 سیستم POS بسیار پیشرفته به ترمینالها
ی NCR مبلغی معادل 10 میلیون دلار هزینه در بر داشته است. او میگوید: این صندوقهای جدید زمان متوسط لازم برای کنترل را از 67 دقیقه به 49 دقیقه کاهش داده است.
De Rodes میگوید: این سیستم در عملکرد صندوق نتایج بسیار وزش میدهیم که چندان خوب کار نمیکنند. با استفاده از این نرمافزار تحلیلگر میتوانیم تعداد کالاهایی را که مشتری میخرد را مطالعه کنیم. نوع کالا (از لحاظ سنگینی مثل آهک و سیمان) و یا زمانی را که صندوقدار برای پردازش سفارشات لازم دارد بررسی کنیم. به این طریق شرکت میتواند تشخیص دهد آیا یک صندوقدار به طور غیرعادی کار میکند یا نه؟ آیا احتیاج به آموزش بیشتر در زمینه صندوقداری دارد یا نه؟
پروژهای برای سرعت بخشیدن به پاسخگویی به مشتریان
فروشگاه شماره 21 در نزدیکی مقر Home Depot در آتلانتا قرار دارد. این فروشگاه محلی است که شرکت یک سری از برنامههای جدید خود به نام FAST یا Front-end Accuracy and Service Transformation را به صورت آزمایشی به مورد اجرا میگذارد. هدف بهبود عملکرد صندوق و خدمات به مشتری عنوان شد. به گفته John Beasly مدیر سابق Home Depot هدف دیگر پروژههای FAST از میان برداشتن فاصله میان H.D و سایر فروشندگان
این کالاها نظیر wal-mart و Target بوده است. دو برنامه FAST که سال جاری در فروشگاه پیاده میشوند شامل “کاتالوگ الکترونیکی محصول”، تحت عنوان (UPC Online) ” خدمات جستجوی قبض آنلاین” (Online receipt lookup) بوده است، که هر دو در ماه جاری در فروشگاه راهاندازی میشوند.
Online UPC: این پروژه اساسا یک پروژه کاتالوگ الکترونیکی از محصولات مختلف است و محصولاتی که روی آنها بارکد وجود ندارد، نظیر پیچ و مهرهها، بستههای کاغذ
ی، یا قفسههای پلاستیکی، و برخی از محصولاتی که در POS قابل اسکنشدن نیستند. این برنامه در سیستم POS اجرا شده و برای جایگزین سازی اتصالات سه حلقهای پر شده از تصاویر محصولات (Tree-ring binders) بارکدهای آنها و شماره واحدهای نگهداری در انبار، SKV که هر صندوقداری در دفتر خود آن را دارد، تهیه شده است.
Beasley میگوید، با آنکه حدود سه درصد نقل وانتقالات نیازمند وجود کاتالوگهای الکترونیکی هستند، این برنامه نصب به binder حدود 23 ثانیه در وقت مشتری برای انتخاب هر محصول صرفهجویی میکند. هر چند که زمان قابل ملاحظهای نیست، اما وقتی تصور میکنید که یک مشتری منتظر است تا کنترل قیمت کالاهای خریداری کردهاش اجرا شود آنقدر بیکار میماند که با انگشتان خود بازی میکند آن وقت ارزش این صرفهجویی در وقت بهتر مشخص میشود.
Online receipt lookup: این سرویس به مشتریهایش که از کارت اعتباری یا بن خرید یا چک برای پرداخت کالاهایشان استفاده میکنند، امکان باز پس دادن جنس را فراهم میآورد، حتی اگر رسید خرید خود را فرامومش کرده یا گم کرده باشند. پس از خوانده شدن (swip
) کارت مشتری یا شماره حساب چک، این اطلاعات به POS وارد میشود. برنامه نقل وانتقالات 90 روز گذشته را جستجو می کند تا یک کپی الکترونیکی از قبض مشتری بدست آورد. این کار به شرکت هم کمک می کند تا تعداد پس گرفتنهای بی جهت را نیز کم کند.
Wireless Scan gun: (تفنگهای اسکن بی سیم): شرکت H.D در حال جایگزین سازی تفنگهای اسکن بی سیم با انواع قبلی سیم دار میباشد. با این جایگزینی صندوقدار میتواند کالا را اعلام کرده و کارگران در بخش انبارگردانی میتوانند لیست کالاها را چک کنند. البته بعضی از سوپر مارکتهای زنجیرهای و کلوپهای عمده فروشی نظیر B.J.S، Albertsons و Sam’s مدت زمانی است که چنین تفنگهای بی سیم را مورد استفاده قرار میدادهاند. مزیت خاص H.D مشخصه ارتباط دو سویه این تفنگها است. مثلا وقتی یک صندوقدار UPC را برای یک باربیکیو درنقطه کنترل اسکن میکند، این تفنگ شماره SKU محصول را به سیستم نقطه فروش انتقال میدهد. با استفاده از قوانین کاری موجود، POS محصول را شناسایی کرده و تشخیص میدهد که آیا احتیاج به سوار کردن دارد یا نه و بر روی یک صفحه نمایش کوچک و روی تفنگ پیامی ارسال می کند، که صندوقدار را وا میدارد از مشتری بپرسد آیا مشتری تمایل دارد وسیله را با پرداخت هزینه اضافی سوار کنند یا نه؟
De Rodes می گوید: او هنوز رقم صحیحی از پولی که H.D از طریق Cross-selling به کمک تفنگ به دست آورده ندارد ولی معتقد است که این اسکنرها فقط بر اساس دقت درمحاسبه و قیمتها هزینه خود را باز گرداندهاند.
Ray Allen، مدیر سابق سیستمهای فروشگاهی H.D که با Beasley در پروژههای FAST کار میکرد در مورد این مطالب می گوید: هزینه نگهداری تفنگهای بیسیم نیز نسبت به تفنگهای سیمدار کمتر است.
Web-based kiosks (کیوسکهای بر پایه وب): یکی از جالبترین تکنولوژیهای ش
رکت که در اواسط 2003 اجرا شد، مراکز برنامههای رنگی (Color Solutions Center) است. این کیوسهای اینترنتی در بخش رنگکاری به مشتری کمک میکند تا رنگهای مختلف و نمونه جنس کاغذ دیواری دکورهایی را که میسازند، هماهنگ کنند. این کیوسکها شام
ل یک کامپیوتر، یک مونیتور صفحه لمس و یک لنز است، که برای اسکن جنس پارچه، پرده و کاغذ دیواری، قالیچهها و انواع نمونه جنس مواد مورد استفاده قرار میگیرد. مشتری پس از اجرای دستورات روی صفحه یک نمونه را در مقابل لنز میگیرد و سپس کامپیوتر مجموعهای انتخابی از رنگهای دیوار را پرینت میکند. مشتری میتواند بر اساس رنگهای انتخابی کامپیوتر از H.D بخواهد رنگها را ترکیب کند. De Rodes میگوید: تخمین دقیق میزان فروش رنگهای behr شرکت، توسط این کیوسکها کار آسانی نیست. اما مشتری به H.D می گوید: که این کیوسکها در تجربه خرید آنها نقش بسیار مثبتی داشتهاند.
E-Learning:
De Rodes میگوید: حتی اگر همه الکتریکیهای وارد و خبره در ایالات متحده را هم به خدمت بگیریم برای بخشهای الکتریکی فروشگاه نیروی کافی نخواهیم داشت، یعنی شرکت این حد عظمت دارد. وقتی چنین مقیاسی وجود دارد، نمیتوانید به چند الکتریکی بازنشسته متکی باشید تا غرفهها را بچرخانند. ما می بایست به مردم آموزش میدادیم. به همین دلی
ل H.D دورههای آموزش اینترنتی را برای 299000 کارمند فروشگاه در سال 2003 را اجرا کرد. با 23 میلیون ساعت آموزش در سال پیش این دورههای آموزش اینترنتی را اجرا کرد. به وسیله چند PC مخصوص در فروشگاهها این کار انجام شد. این دورهها همه چیز را شامل میشد، از جمله مهارتهای اولیه فروش و خدمات به مشتریان تا اطلاعات گوناگون در مورد محصولات تخصصی. De Rodes میگوید: این آموزش الکترونیکی آمار رضایت مشتری را بسیار بالا برد.
هر چند که H.D تحت کنترل Nardelli و De Rodes به نظر کمکم از گذشته دور می شدند و با این تفکر که تجهیزات قدیمی نمیتوانند فعالیتهای جدید شرکت و طرحهای گسترشی آن را پشتیبانی کنند، IT ظاهرا باید جایگزین سیستمهای قدیمی میشد. در واقع بسیاری از اقدامات آنها از جمله کیوسکها، تفنگهای اسکن بیسیم و سیستمهای سفارش متحرک، ادامه طرحهایی هستند که پایه آنها توسط Ron Griffin صاحب قبلی پست آقای De Rodes بنیان گ
ذارده شده بود.
استراتژی جدید تکنولوژی اطلاعاتی جهت رقابت
به دلیل آنکه هر فروشگاه H.D جداگانه مسئول کنترل و حفظ آمار محصولات و کالاهای فروخته شده بود، هر فروشگاه برای جلب و حفظ مشتری، مسئولیتخاصی به عهده داشت، شرکت به سیستمهایی نیاز داشت که در دهه 90 و 80 به مدیران امکان اتخاذ چنین تصمیمگیریهایی را بدهد. Griffin مدیر ارشد اجرایی شرکت در اوایل دهه 1990، یک مد
ل اطلاعات corporate و یک طرح برنامه مبتنی بر اجزا نشان دهنده دستورات و عملکردهای متفاوت نظیر کنترل لیست انبار و تغییرات قیمتها را که میتوانست به برنامههای جدید وارد شود را به شرکت ارائه دهد. این طرح و برنامه بر پایه اجزا به بخش IT امکان میداد تا برنامههایی را با سرعت بسازد. بدون آنکه کدهای زیادی را دوباره نویسی کند.
Michael Starr، مدیر ارشد اجرایی Agilisys، از سازندگان نرمافزار، و همچنین مدیر ارشد سابق بخش برنامهنویسی در H.D میگوید: Home Depot همیشه احساس میکرده که کار و عملکردهای آنها چنان خاص و منحصر به فرد بوده است که هیچ برنامه آماده در بازاری نمیتوانست نیازهای فروشگاههای آنها را برآورده سازد، بدون آنکه ملزم به اجرای تغییرات طولانی مدت، پرهزینه و گسترده باشد. اما با رشد این شرکت در سیستمهای خانهسازی، کمکم هزینهها کاهش یافت. با اشباع شدن بازار فروشگاههای Home Depot، رشد فروش در فروشگاههای مجزا کمکم افت میکرد. یکی از افراد که سابقا قائممقام مدیر عامل شرکت Home Depot بود میگوید: در نتیجه این افت فروش میزان تکنولوژی و نیروی انسانی که H.D استطاعت آن را داشت کمکم رو به افول گذارد. به تدریج نیاز به تاسیسات سیستم و سازماندهی کمهزینهتر بیشتر محسوس میشد. Griffin کمکم یک استراتژی فراگیر را در پیش گرفت که بیش
تر بر برنامههای آماده متکیبود.
در سال 1999 اعلام کرد که H.D برنامههایمالی SAP در شمال آمریکا را اجرا میکند و بعد نیز در ایالات متحده و کانادا این کار را آغاز کرد و کمکم این سیستم را جایگزین سیستم مالی قبلی خود کرد. وقتی که در دسامبر 2000، آقای Nardelli به عنوا
ن مدیر ارشد اجرایی در شرکت H.D مشغول به کار شد، حرکت به سوی استفاده از برنامههای آماده، سرعت بیشتری گرفت. Griffin (با اشاره به توافقنامههای محرمانه شرکت، از توضیح بیشتر در این خصوص سرباز زد)، در نوامبر 2001 اعلام کرد که این شرکت را تا اوایل سال دیگر ترک میکند و بسیاری از پروژههایی که وی راهاندازی کرده بود، نظیر اجرای SAP در شمال آمریکا، کیوسکهای درون فروشگاهی و تفنگهای اسکن بیسیم تا زمانی که Nardelli یک جانشین مناسب بیاید به تعویق میافتد. زمانیکه De-Rodes در اوایل 2002 پست IT را در این فروشگاه به دست گرفت، تمام آنچه نیاز بود تا شرکت دوباره روی غلطک بیافتد را Nardelli انجام داده بود و بخش IT شرکت را وادار به اجرای تغییرات لازم کرده بود.
Allen مدیر اسبق سیستمهای فروشگاهی میگوید، بخش IT در زمان Griffin چندان استراتژیک عمل نمیکرد و بیشتر در پی پاسخگویی به نیازهای فروشگاه بود. وی میگوید علت این امر نیز محدودیت تاسیسات و عملکردهای لجام گسیخته شرکت بود.
Beasley مدیر اسبق بخش استراتژی عملیات میگوید: فکر میکنم که گروه فعلی در IT هم برای اجرای تغییرات انتقالی بسیار بزرگ تمایل بیشتری دارند و هم در تجارت بهتر و بیشتر میکوشند تا به سمت شرکا حرکت کنند.
تکنولوژی بالا، در مقابل تماس و ارتباط بالا
همپای گروه IT، مفهوم خدمات بهتر نیز در H.D دستخوش
تغییر بود. سالها خدمات بهتر به معنای تماس و ارتباط مستقیم بیشتر با مشتری بود، یعنی کارمندان با مشتریان برخورد و تماس بهتری داشتند. اکنون این خدمات به معنای “سلف- سرویس” بهتر است در گذشته (که کارمندان H.D به دوران روزهای پیش از خدمت Nardelli اطلاق میکنند) اگر یک مشتری به فروشگاه وارد میشد و میخواست مثلا جای یک بست لوله ناودان را بداند ، فروشنده بایست به همراه او میرفت محل قفسه و غرفه را به او نشان میداد. Simley میگوید: بخشی از انگیزه H.D برای نصب علامات کمتر در فروشگاه نیز همین مسئله بود. اما Nardelli دستور داد که هزاران علامت باید نصب شود. به اعتقاد Nardelli هر چه
نشانهها و تابلوها بهتر باشد، راهنمایی مشتریان راحتتر و ارزانتر برای شرکت تمام میشد. به ویژه در آن راهروهای شلوغ و انبوه از کالا که بخصوص برای خانمها بسیار گیج کننده بود، در عین حال H.D میکوشید راه Lowe’s درموفقیت برای جلب مشتریان زن را در پیش بگیرد.
Ray Allen میگوید: دیگر مشتریهای H.D میتواند خودشان جنس مورد علاقهشان را پیدا کنند (به برکت وجود علامات) و خود نیز کالاها را برای قیمت اسکن کنند (به برکت وجود پایگاههای خود کنترل کننده) و نیاز این مشتریها برای تماس مستقیم با فروشندهها بسیار کم شده است. او میگوید: سابقا خدمات به معنای آن بود که آیا میتوان کسی را پیدا کرد که کمک مشتری کند؟ یا نه. و امروز خدمات یعنی: من میتوانم خود این کار را انجام دهم.
اما آیا واقعا سلف سرویس همان خدمات خوب است؟ Whalin مشاو
ر مدیر فروش خواستار تمایز بین این دو مفهوم است. اگر هدف H.D آن است که مشتری بدون نیاز به فروشنده به فروشگاه آمده و برود پس Lowe’s هنوز در این امر سردمدار است. به غیر از تفنگهای اسکن بیسیم دو سر که به کارمندان امکان cross-sell کالا به مشتری را میدهد، تکنولوژیهای دیگر H.D در فروشگاهها چندان برتر از تماس حضوری با
مشتری نیستند. Lowe’s اکنون در تلاش است که در زمینه ارتباط با مشتری بهتر خود را از H.D جلو بیاندازد. در این رابطه به عنوان مثال در سردر ورودی فروشگاه Lowe’s در ساراگوتا اسپرینگ نیویورک نوشتهاند: خودتان هر چه میخواهید بخرید را بردارید در علامت دیگری نوشته شده است. بیش از سه نفر در یک صف نباشد؟! پس یک checkout دیگر باز کنید و این خود نشانه مهم این مطلب است که Lowe’s هم به صورت روز افزون از تکنولوژی استفاده میکند. در یک کنفرانس سرمایه گذاری در سپتامبر 2003، شرکت Lowe’s اعلام کرد که این شرکت در سال جاری نصب صندوقهای خود کنترلی خود را آغاز میکند و در سال 2003، شرکت Lowe’s یک کاتالوگ اقلام الکترونیکی را راهاندازی کرد که برای سازندگان این محصولات از طریق برنامههای واسط EDI لینکهایی ارائه میداد. با اتوماتیک سازی کار سفارشگیری شرکت میگوید تعداد خطاها و زمان انتظار مشتری برای دریافت رسید سفارشات کاهش یافتهاند.
تعادل واقعی
مطمئنترین راه H.D برای بهبود درآمد و سهم بازار و قیمت سهام شرکت، حرکت هر چه سریعتر محصولات در فروشگاه های بیشتر با تعداد کارمندان کمتر و هزینههای و مخارج شرکت است (Overheads) توان انجام این کار مستلزم بهرهوری بهتر و تجریه بهتر از جانب مشتریان است، آرایش منظمتر فروشگاهی، علامات بیشتر و نورپردازی بهتر نیز بسیار مفید خواهد بود. در این رابطه تکنولوژی نیز کمک شایانی محسوب میشوند. هر چند در H.D از نرمافزار آماده بیشتر استفاده میشود، بخش IT هنوز تعداد زیادی برنامه در چنته دارد، به ویژه برای تکنولوژیهای مواجه با مشتری (customer-facing) نظیر UPS اینترنتی و جستجوی قبض
خرید. De Rodes میگوید: هر زمان که به یک مشتری کمک میکنم، رضایتم بالاتر رفته و فروش نیز متعاقبا بالا میرود و بالعکس، هر گاه یک مشتری حتی در فکر آن باشد که باید فرد مطلع و آگاهی در فروشگاه ببیند و نتواند کسی را پیدا کند، رضایت هم پایین آمده است. مهمترین چیزی که H.D نیاز دارد آن است که بهرهوری را افزایش دهد و در عین حال تجربه مشتری را مثبتتر کند و البته این دو همیشه پا به پای هم نیستند. پیشی گرفتن در فروش لوازم ساختمانی در Home Depot جز یک تحول خانگی چیز دیگری نمیتواند باشد.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:34 صبح
مقاله خلاقیت تحت فایل ورد (word) دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله خلاقیت تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله خلاقیت تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله خلاقیت تحت فایل ورد (word) :
خلاقیت
مقدمه :
بی تردید خلاقیت در زمره مهمترین و فراگیرترین فعالیت های انسانی به شمار می آید . خانه ها و اداره ها مملو از مبلمان ، اسباب ، اثاثیه و دیگر وسایل راحتی است که محصول ابداع و ابتکار انسانند. مردم با مطالب فکاهی روزنامه ها خود را سرگرم می کنند ، هنگامی که با هواپیما مسافرت می کنند یا به کنار دریا می روند با خود کتاب داستان می برند ، به سینما می روند تا آخرین فیلم های با شکوه را تماشا کنند . برنامه ها و پیام های بازرگانی و تلویزیونی را تماشا کنند ، برنامه
ها و پیامدهای ذهن خلاق گواهی می دهند ساختمان هایی که مردم به آنها وارد می شوند ، اتومبیل هایی که می رانند ، لباسهایی که می پوشند همگی نمونه هایی از خلاقیت هستند . تنها راه فرار از این پدیده این است که کاملا برهنه به عمق جنگلی بکر قدم گذاریم و حتی آنجا نیز شخص باید مواظب باشد که آهنگی را زمزمه نکند . حتی یک بیت شعر را به
یاد نیاورد . یا حتی به آسمان ننگرد مبادا هواپیمایی یا رد سفید آن را ببیند . جای شگفتی نیست که داشتن خلاقیت برای مردم خصلتی نیکو تلقی می شود ، معلمان از دانش آموزان خود انتظار دارند تا در پروژه های علمی و مقاله های درسی خود قدری خلاقیت نشان دهند . مدیران اجرایی در شرکت های دارای تکنولوژی پیشرفته از واحدهای تحقیق و توسعه خود
انتظار دارند تا فرآورده های تازه ای اختراع کنند و از واحدهای بازاریابی خود توقع دارند تا راهبردهای نوینی برای فروش آن فرآورده ها بیندیشند . در سطحی شخصی تر خلاقیت اغلب به عنوان نشانی از سلامت ذهنی و سلامت عاطفی تلقی می شود . در واقع انواع رمان های هنری از موسیقی هایی پدید آمده اند که از رهگذر ابراز خلاقیت درونی موجب بهبود سازگاری روانی و رشد شده اند ، خلاصه خلاقیت می توانند در زمره آن روش های بسیار ویژه به شمار آید که افراد بشر به وساطت آن می تواند کنش بهینه خود را ابراز کنند .
آیا خلاقیت را می توان آموزش داد؟
پژوهش های انجام شده در زمینه آموزش دهی خلاقیت ، عمدتا به این نتیجه رسیده است که خلاقیت را هم می توان آموزش و هم پرورش داد . تورنس ( 1972 ) اشاره می کند که طی پانزده سال تجربه در مطالعه و آموزش تفکرات خلاق ، شواهدی را دیده است که خلاقیت را می توان آموزش داد . وی روش های جالبی برای آموزش ارائه می دهد و کارایی این روش ها را مقایسه می کند .
ساندرز ( 1984 ) در کتاب « آموزش خلاقیت از طریق استعاره » تاکید می کند که برای پرورش خلاقیت باید به کودکان و نوجوانان امکان تفکر داد و آنان را از انجام فعالیت های قالبی از پیش تعیین شده تا حد امکان برحذر داشت . این پژوهشگرمانند بسیاری دیگر از پژوهشگران به کارکرد بخش راست و چپ مغز اشاره می کنند و معتقد است که بخش چپ مغز مسئول آن دسته از فعالیتهای ذهنی است که عمدتا آنها را می توان در حیطه تفکر همگرا قرار داد . مانند حافظه محض
« استدلال کلامی » یادگیری متکی بر حافظه ، در حالی که بخش راست مغز آن دسته از فعالیتهای ذهنی را تولید ، کنترل و اداره می کند که در حیطه « تفکر واگرا » قرار دارند ، این محقق معتقد است که در آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر ، صرفاً به پرورش بخش چپ مغز می پردازند و به حافظه محض و فعالیتهای ذهنی نسبتا ساده تر توجه می کنند و خلاقیت را در کودک از بین می برند و یا باعث توقف در کودکان می گردند .
معلم ، خلاقیت فردی و تاثیر آن در رشد و ابتکار دانش آموزان
معلم و نقش او در ایجاد زمینه های تجربی و عمل یاد گیرنده اهمیت خاص دارند . چگونه یک معلم مبتکر و خلاق می تواند کوشش کند ، خلاقیت را در دانش آموزان بازشناسی و تشویق کند و فرصت هایی برای بروز آن فراهم کند . این بخش ، پیشنهادهای ویژه ای برای فراهم کردن چنین فرصت هایی ارائه می دهد .
معلم خلاق کسی است که :
1- سوالات غریب « غیر معمول » و « عجیب » دانش آموزان را نادیده نمی گیرد . ( بسیاری از اوقات می بینیم که به دانش آموزانی که سوالات غیر عادی می کنند گفته می شود « ساکت باش » و برو خودت آن را پیدا کن . دانش آموزان از طرح سوالاتی که معلم را دچار زحمت می کنند لذت می برند . معلم گرامی : در صورتی که نمی توانید برخی سوالات را جواب دهید . مثلا « چرا مورچه خوار دارای شش انگشت است ؟ » بگذارید دانش آموزان ببینند شما از چنین سوالاتی استقبال می کنید تا جواب آن را پیدا کنند .
2- معلمانی که خود خلاقیت فردی دارند سعی می کنند در همه فکرها نکات مثبت را بیابند ، به فکرها و سوالات برچسب « احمقانه » و « بد» نمی زنند که باعث شود دانش آموزان سوالات خود را مطرح نسازند . بهترین روش این است که این گونه سوالات با مطالبی از سوی معلم دنبال شود و از یاد گیرنده بخواهد در مورد مسئله بیشتر فکر کند ، زمانی که دانش آموز فکر خود را ارزیابی می کند ، احتمال کمتری وجود دارد که در آینده از طرح سوال بپرهیزد .
3- به طور منظم به خلاقیت و ابتکار دانش آموزان خویش پاداش می دهد . بسیاری از دانش آموزان نشان داده اند که با دریافت پاداش برای فعالیتهای خلاقانه ، رفتار خلاقانه آن ها ، افزایش یافته است .
4- معلم خلاق از دانش آموزان خویش انتظار خلاقیت و ابتکار دارد و آن را طلب می کند . و در موقع نمره دادن به خلاقیت و ابتکار امتیاز اضافی می دهد و برای رفتارهای خلاق الگو نشان می دهد .
5- تحقق مو به مو هدفهای از پیش تعیین شده و تسلط بر محتوا مورد تاکید نیست بلکه پرورش قوه تفکر خلاقیت و نوآوری اهمیت بیشتری دارد .
6- برای فعال کردن فرآیندهای ذهنی فقط به غنی سازی شرایط بیرونی آموزش ، مثل کتاب راهنما ، کار و تمرین و نرم افزارهای آموزشی و ; اکتفا نمی کند . بلکه زمینه هایی برای تجربه های شخصی یاد گیرنده به منظور فعال کردن فرآیندهای ذهنی و تفکر او فراهم می کند .
7- معلم خلاق به روشهای یاددهی و راهبردهای یادگیری کلیشه ای و از قبل تهیه شده اکتفا نمی کند . بلکه در انتخاب ساز و کارهای یاددهی ، یادگیری به تناسب موضوع آموزش و آزادی به دانش آموزان می دهد.
8- برای معلمان دارای خلاقیت فردی ، تنها ( بسته های آموزشی ) مرجع آموزش نیستند . بلکه هر نوع فناوری و هر نوع وسیله مناسب آموزشی اعم از منابع مکتوب و غیر مکتوب ممکن است به عنوان محتوایی برای آموزش و تربیت در نظر گرفته شود .
9- برای معلم زمینه ساز خلاقیت ، محل آموزش ، ثابت و مشخص و استاندارد نیست . معلم و دانش آموز می تواند به هنگام ضرورت و به تناسب موضوع آموزش ، از محل یادگیری غیر از کلاس درس برای یادگیری استفاده کنند .
10- معلم خلاق از ارزشیابی پیشرفت تحصیلی مفهوم درستی برداشت می کند و ارزشیابی را وسیله ای برای افزایش مهارتهای یادگیری تلقی می کند و از آن در جهت بهبود کیفی برنامه استفاده می کند و از ارزشیابی فقط در ارتباط با شناسایی نقطه ضعف ها بهره نمی گیرد بلکه نقش بزرگتر ارزشیابی را شناسایی استعدادها و توانایی ها می داند.
11- ابزارهای ارزشیابی برای معلم خلاق از انواع ابزارهای مواد کاغذی ، کتبی ، شفاهی و عملی معمول و شناخته شده محدود نیست هر نوع ابزار ابتکاری ممکن است وسیله ای برای سنجش و ارزیابی قرار می دهد.
12- معلم زمینه ساز خلاقیت ، ارزشیابی را فقط از آن چه آموزش داده شده است به عمل نمی آورد . بلکه آنچه یاد گرفته شده است مورد ارزیابی قرار می دهد.
13- معلم خلاق یک جو کلاسی خلاق را به وجود می آورد و به دانش آموزان می آموزد که تفکر خلاق خود را معتبر بدانند .
14- احساس وحشت از شاهکارها را برطرف می کند .
15- یادگیری خودانگیخته را تشویق می کند .
16- دانش آموزان را به محرک های محیطی حساس تر می کند .
17- چگونگی آزمودن و عقیده را به طور منظم آموزش می دهد .
18- کسب دانش در رشته های گوناگون را تشویق می کند .
معلم خلاق برای ایجاد انگیزه :
1- یادگیری را متنوع می کند .
2- یادگیری را با علاقه های دانش آموزان مرتبط می کند .
3- دانش آموزان را به شرکت فعالانه در یادگیری ترغیب می کند و همواره دانش آموزان را از روند یادگیری مطلع می کند . فرصت های یادگیری را به گونه ای فراهم می کند که پیامدهای طبیعی یا نتیجه ای داشته باشد و از فنون یادگیری توام با همکاری استفاده کنند و دانش آموز را تشویق می کند موضوع یا چگونگی یادگیری را انتخاب کند .
در آخر روش هایی که « تورنس » جهت ایجاد خلاقیت پیشنهاد می کند یک معلم خلاق می تواند جهت بالا بردن سطح ابتکار ، رشد و خلاقیت دانش آموزان بکار گیرد و از دانش آموزان بخواهد برای رشد خلاقیت و ابتکار از آنها استفاده کنند.
اصل مطلب را دریابند.
ایده اصلی « ایده حاکم » را دریابند.
ساده کردن کارها بدون از دست دادن مطلب اصلی .
برای بهسازی دقت به خرج دهند ولی نه زیاد از حد .
فکر خود را باز نگه دارند.
از عواطف آگاه باشند .
ایده هایشان را در مفهوم وسیع بررسی کنند .
نگاه سریع و اجمالی به بی نهایت بیافکندند.
تورنس (1972) پس از 15 سال تحقیق در کشور ژاپن معتقد است که ژاپنی ها برای کسب تخصص در مهارت با ارزش های میان بر را مصرف می دانند بلکه نیاز به تمرین مداوم در مدت زمان زیاد راحتی در عملیات بسیار ساده را ضروری می دانند از همه مهمتر عوامل مداومت ، پافشاری ، کار جدی ، انضباط و پشتکار و کوشش را پیشنهاد می کنند.
معلمانی که خود خلاقیت فردی دارند سعی می کنند در همه فکرها نکات مثبت را بیابند ، به فکرها و سوالات برچسب « احمقانه » و «بد» نمی زنند که باعث شود دانش آموزان سوالات خود را مطرح نسازند .
استعداد و انگیزش ، گرچه برای پدید آوردن یک اثر خلاقانه ضروری است اما پسندیده و کافی نیست . یک بررسی جالب توسط « جان هیز » نشان می دهد که چگونه حتی برای پر استعدادترین و راغب ترین افراد ، سال ها ممارست لازم است تا اثری که معمولا شاهکار آنان خوانده می شود ، پدید آورند .
خلاقیت مفهومی پیچیده و در برگیرنده ابعاد مختلف علمی، فرهنگی، سازمانی و فردی است. اگر بخواهند در جامعه ای این مفهوم توسعه یابد و به شکلی پایدار تحقق یابد باید در درجه اول شرایط علمی، فرهنگی، سازمانی و فردی آن را به وجود آورند. زیرا اگر شرایط لازم و مناسب علمی فراهم نیاید هر نوع کوشش از نظر کیفیت و محتوا بی نتیجه خواهد ماند. همچنین اگر نتوانیم شرایط فرهنگی و سازمانی تحقق و توسعه خلاقیت را ایجاد کنیم هر چه بکوشیم و توان علمی خود را افزایش دهیم باز هم نمی توانیم به توسعه ای پایدار دست پیدا کنیم.
آماده سازی شرایط گام اول پرورش خلاقیت دانش آموزان ابتدایی:
اکثر صاحبنظران بر این باورند که اولین گام در پرورش خلاقیت کودکان به وجود آوردن شرایط مناسب در محیط خانوادگی، آموزشی است. کارل راجرز می گوید: واضح است که خلاقیت را نمی توان با فشار به وجود آورد بلکه باید به آن اجازه داد تا ظهور کند. در مورد خلاقیت هم همین وضع صادق است. چگونه می توانیم شرایط خارجی را مساعد بسازیم تا شرایط داخلی تسریع شود و خلاقیت پرورش یابد؟ تجربیات من در روانشناسی مرا به این مطلب معتقد کرد که می توانیم با فراهم
کردن امنیت روانی و آزادی، احتمال ظهور خلاقیت سازنده را افزایش دهیم. آموزش و پرورش برای رشد و خلاقیت و نوآوری در معلم و دانش آموز به ویژه در دوره آموزش ابتدایی به منزله زیربنای تعلیم و تربیت باید درک روشن و صریحی از شرایط موجود به دست بیاورد، در گام بعدی باید بکوشد بر مبنای فلسفه تعلیم و تربیت و اهداف اصولی و معیارهای علمی و معتبر تصویر
روشنی از شرایط مطلوب پرورش خلاقیت رسم کند. با ارایه این تصویر می توان به خوبی دریافت که شرایط پرورش خلاقیت در کلاس درس، مدرسه، سازمان آموزش، خانواده یا هر محل آموزشی و پرورشی دیگر، باید به چه صورتی باشد. در نتیجه می توان با کمترین صرف وقت، انرژی، انگیزه و سرمایه در مسیر پرورش و شکوفایی خلاقیت و نواندیشی قرار گرفت. اما اگر شرایط مناسب علمی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فردی پرورش خلا قیت را فراهم نیاوریم هر عامل مثبتی در مسیر خلا قیت نه تنها موثر نخواهد بود بلکه به صورت یک مانع عمل خواهد کرد.
معلم خلا ق و نقش او در پرورش خلا قیت دانش آموزان:
بسیار می شنویم می خوانیم و مشاهده می کنیم که همه درباره شیوه های پرورش خلا قیت دانش آموزان بحث می کنند. در حالی که دانش آموزان در مقام فراگیرنده و شکل پذیر آموزش و پرورش به شدت تحت تاثیر رفتار معلم قرار دارد. در دوره ابتدایی که اثرپذیری، نقش پذیری و انعطاف پذیری بیشتر به چشم می خورد، ضرورت دارد که بیش از پیش از پرداختن به شیوه های پرورش خلا قیت دانش آموزان سعی کنید یک معلم نواندیش، نوآور و خلا ق باشید، زیرا معلم در ابتدای امر آموزش در نظر دانشآموز الگوی قابل اعتمادی است که سبب اثبات یا نفی یادگیری می شود. اگر معلم آموزش خلا قیت را به دانش آموز به صورت کلا می ارائه دهد، ولی خودش الگوی عملی خلا قیت نباشد برای او تناقض و تضاد شناختی به وجود می آورد. اگر در گفتار خود شیوه آموزش و نحوه پرسیدن سوال شیوه برقراری ارتباط عاطفی و نحوه ارزشیابی خلا قی را بروز ندهیم و احساس و عاطفه خود را به شکل خلا قانه ای ابراز نکنیم هر چه تلا ش کنیم نمی توانیم به خوبی آموزش عملی باعث پرورش خلا قیت آنها بشویم. در حقیقت معلم باید با رفتار عملی خود به شکل خلا قانه ای اندیشه ها و افکارش را نمایش دهد و با ابراز احساس عاطفه و شکل های گوناگون کلا می و غیرکلا می خلا قیت، فرصت نمونه برداری ادراکی را برای دانش آموز فراهم کند تا او بتواند به خلا قیت و نوآوری دست یابد. ضروری ترین گام معلم برای پرورش خلا قیت دانش آموزان تلا ش و کوشش او در پرورش خلا قیت خود اوست. ولی این حرکت نباید سبب شود که معلم از یاد دانش آموزان غافل شود. در اصل این حرکت دو سویه است و از معلم به شاگرد و از شاگرد به معلم باز می گردد. «بی آرتورا – کارین و رابرت بی ساند» درباره نقش خلا قیت معلم در زمینه توسعه خلا قیت در کلا س می نویسد:
معلمانی که از خود رفتار خلا ق نشان می دهند، محیط های کلا س درسی به وجود میآورند که خلا قیت را ارتقا می دهند. این معلمان از موانع حسی و فرهنگی در کلا س خود پرهیز می کنند:
– آثار مطابقت – ایمان بیش از حد به منطق – ترس از اشتیاه یا ناکامی – خود ارضایی – نداشتن استقلا ل – اتکا به قدرت – کمال گرایی. اگر این چند نشانه را در مورد معلم خلا ق و آفرینشگر در نظر بگیریم می توانیم از همین امروز در جهت پویایی و خلا قیت بیشتر خود حرکت کنیم.»
خلا قیت در کلا س:
معلم دوره ابتدایی می باید ذهنی فعال، پویا و اطلا عاتی علمی و به روز و کاربردی داشته باشد. معلم دوره ابتدایی باید یک سلسله اصول و مبانی را در جهت پرورش خلا قیت دانشآموزان در کلا س درس در نظر بگیرد تا بتواند دراین زمینه موفق شود. برخی از این اصول به شرح زیر است:
1- پرورش خلا قیت در آموزش ابتدایی نیازمند نوگرایی، انعطاف پذیری و تنوع در رفتار، گفتار و تدریس است.
2- اگر معلم ابتدایی پرتکاپو، با انرژی و فعال و با نشاط باشد سبب رشد خلا قیت در دانشآموز خواهد بود.
3- اعتماد به نفس معلم در رشد اعتماد به نفس در دانشآموزان ابتدایی خلا قیت است.
4- خطر پذیری، بارش فکری، یورش اندیشه برای دانشآموز زمینه فن پرورش خلا قیت است.
5- میل به تجربه های آموزشی ناشناخته، ترجیح دادن سادگی به پیچیدگی، طرح سوال، تحریک کنجکاوی، آموزش کشف محیط، جهت دهی ذهنی دانشآموز، برای رشد خلا قیت در دوره ابتدایی ضروری است.
6- فشار نیاوردن، تحمیل نکردن دانسته های خود و تقویت مثبت دانشآموز ابتدایی در پرورش خلا قیت تاثیر بسیار دارد.
7- بازی و فعالیت های آزاد و انعطاف پذیر کلا س سبب رشد افکار و احساسات خلا قانه می شود.
8- معلم شوخ طبع، خوش رو و دارای علا یق هنری باعث تحریک در رشد خلا قیت می شود.
9- پرهیز از دانش جدید، روش های تازه، فکر نو، برنامه های جدید و ابراز وجود مانع رشد خلا قیت است.
10- گرایش به روش های تکراری، آموزش از روی عادت، پرسش و پاسخ کلیشه ای، روح خلا قیت را در دانشآموز ابتدایی می کشد.
11- نداشتن تمرکز ذهنی، تحمل نکردن، ابهام و تضاد وابستگی و انجام فکری نشانه نبود خلا قیت است.
12- رشد علمی، تجربه کلا سی، ارزشیابی مستمر از خود از عوامل رشد خلا قیت است.
پرورش خلا قیت در خانواده:
1- به اندیشه ها، ایده ها و نظرهای فرزندانتان بی اعتنا نباشید و آنها را بی اهمیت و ناچیز نشمارید.
2- فرزندانتان را با داستان، اسطوره و افسانه ها آشنا کنید تا پشتوانه فرهنگی قوی و محکمی در این زمینه داشته باشید.
3- در صورت امکان به فرزندانتان حق انتخاب و آزادی عمل بدهید.
4- با فرزندانتان از رویاها و امیدهای آینده صحبت کنید.
5- طوری رفتار نکنید که گویی فقط آن چه بزرگ ترها انجام می دهند اهمیت دارد.
6- به فرزندتان یاد بدهید چگونه برای کاری که می خواهد انجام دهد پیشاپیش برنامه ریزی کند و آینده نگر باشد.
7- اگر فرزندتان گوشه گیر و خجالتی است در حضور دیگران از او تعریف کنید و برایش احترام قائل شوید و در خلوت در آغوشش بگیرید.
8- ترس و تشویش خود را نسبت به دستگاه های صاحب اقتدار به فرزندتان منتقل نکنید.
کارشناس ارشد مدیریت آموزش
تقویت خلاقیت و نوآوری در دانش آموزان
خلاقیت واژه ای است بسیار مبهم و ارائه تعریفی دقیق از آن، امری است بس دشوار. واقعیت این است که تاکنون محققان و روانشناسان مختلف به جای ارائه تعریف جامعی از خلاقیت، بیشتر سعی داشته اند تصویری از ویژگی های افراد خلاق ترسیم کنند. بنابراین ارائه تعریفی جامع و کامل از خلاقیت که همه ابعاد و کنش های آن را شامل شود اگر غیرممکن نباشد، فوق العاده مشکل است زیرا پژوهشگران مختلف برداشت های متفاوتی از خلاقیت دارند و بالطبع تعاریف متنوعی از آن عرضه داشته اند. وجود اختلاف نظر در این زمینه ناشی از ماهیت بسیار پیچیده و مرکب کنش های مغزی است.
به نظر بعضی روانشناسان، خلاقیت ترکیبی است از قدرت ابتکار، انعطاف پذیری و حساسیت در برابر نظریاتی که یادگیرنده را قادر می سازد خارج از نتایج تفکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بیندیشند که حاصل آن رضایت شخص و احتمالاخشنودی دیگران خواهد بود. متداول ترین برداشت از خلاقیت عبارت است از اینکه فکری نو و متفاوت ارائه دهد. خلاقیت را می توان با تولید یا خلق اثر نو متفاوت ارزیابی کرد. خلاقیت فرآیندی ذهنی است که توسط فرد معین در یک زمان مشخص صورت می پذیرد، فرآیندی که در نتیجه آن یک اثر جدید اعم از ایده یا چیز نو متفاوت تولید شود. تولید جدید و متفاوت می تواند کلامی یا غیرکلامی، عینی یا ذهنی باشد. تحقیقات نشان داده است که تمام انسان ها دارای قوه خلاقیت هستند. بعضی در یک زمینه دارای خلاقیت بیشتر هستند و برخی در زمینه های دیگر. خلاقیت می تواند به وسیله معلمان در دانش آموزان شکوفا گشته و یا از بین برود. بنابراین باید محیط و فضای مساعدی برای رشد و پرورش قوه خلاقیت دانش آموزان فراهم آورد.
همانگونه که در تعاریف خلاقیت آمده است، می توان گفت خلاقیت یک توانایی ذهنی است که به تولید آثار خلاقانه منجر می شود. مهم ترین خصوصیات دانش آموزان خلاق و نوآور عبارت است از اینکه جزئیات را می گویند و رفتارهایشان را به نمایش می گذارند، می خواهند مطرح شوند، دنبال سوژه می گردند تا برنامه ریزی کنند، دقت و توجه شدید در گوش دادن،
مشاهده کردن یا انجام کاری، استفاده از قیاس در صحبت کردن، ابراز هیجان در اثر یک اکتشاف، عادت به پرسیدن سوال و آزمودن نتایج، یادگیری از روی ابتکار شخصی، عادت به گلچین و وارسی منابع مختلف (کتاب، تلویزیون، سوال از استاد، رایانه و ;)، صداقت و میل شدید به اطلاع یافتن از امور، طرح سوالات عجیب و غیرمعمول بالاتر از سطح علمی و سن دانش آموزان، نگاه کردن با دقت به اشیا، اشتیاق در صحبت کردن در مورد کشفیات دیگران، مستقل عمل کردن و حس استقلال
طلبی بالا، شور و نشاط و مشغولیت های شدید جسمانی، ادامه کار بعد از تمام شدن وقت (نقاشی کردن بعد از زنگ تفریح، گوش دادن به موسیقی)، دقت نظر فوق العاده و الگوبرداری در نگاه ها، استفاده از نظریات و اشیا برای دستیابی به یک هدف معین، پی بردن به روابط در اموری که به ظاهر با هم بی ارتباطند، طرح رابطه ها مانند اینکه وقتی برف آب می شود رنگ سفید آن کجا می رود، میل به اطلاع یابی و کشف احتمالات، علاقه مندی به چیستان و معماها و یافتن پاسخ شان
، فکر کردن به چیزهایی که در تلویزیون، رایانه و سایر رسانه ها نشان داده می شود، استفاده از اکتشاف یا تجربه، بررسی و مطالعه الگوهای اختراعی دانشمندان، مطالعه خاطرات و سخنان دانشمندان و بزرگان، معاشرت و صحبت با بزرگان و دبیران و احساس لذت از این صحبت ها، دستکاری روابط ریاضی برای ایجاد رابطه جدید و علاقه مندی به فشرده سازی و خلاصه نویسی مطالب.
روش های آموزش خلاقیت و نوآوری به دانش آموزان
بدون شک آینده هر جامعه ای را خلاقیت افراد آن جامعه می سازد و در عصر دانایی محوری، کشوری می تواند جایگاه مطلوب در کهکشان رقابت های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را داشته باشد که روی آموزش خلاقیت به دانش آموزان خود سرمایه گذاری کرده باشد زیرا بنا بر نتایج تحقیقات مختلف و برخلاف تصورهای غلطی که خلاقیت را ذاتی می دانند، خلاقیت امری اکتسابی است. بنابراین یکی از وظایف اساسی نظام آموزشی، آموزش خلاقیت به دانش آموزان است. برای آموزش خلاقیت، روش هایی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:
1-تجارب دانش آموزان را به موقعیت های خاص محدود نکنیم: کارهای بدیع و تخیلات دانش آموزان را مورد تشویق قرار دهیم، سوال هایی از آنها بپرسیم که مشوق تفکر باشد و از تکرار روش های معمول و متداول بپرهیزد؛ سوال هایی که راه حل های متعدد داشته باشد، مشوق تفکر و خلاقیت است. مثلامعلمان ریاضی، باید ریاضی را آن طور که هست به دیگران یاد دهند. باید توجه کنیم که ریاضیات تنها مجموعه ای از حقایق نیست که به شکل قضیه یا مساله به دیگران نشان داده شود، ریاضی تفکری است که به وسیله مجموعه ای از قضایا و مسائل باید آن تفکر را در کسانی که خواستار آن هستند به وجود آوریم تا هر کس به هر مقداری که ریاضی می داند، بتواند با مسائل برخورد کند.
2- برای طرح سوال ها و اندیشه های غیرمعمول و بدیع ارزش قائل شویم: دانش آموزان خود را تشویق کنید تا سوال های گوناگون از ما بپرسند، فراتر از اطلاعات دانش های معمول فکر کنند و راه های مختلف برای مسائل پیشنهاد دهند، دانش آموزان را در اظهار اندیشه های اصیل و بدیع تشویق کنیم و با اظهارنظرهای غیرقالبی، غیرمتداول و تازه آنها با خوشرویی و با احترام برخورد کنیم؛ حتی اگر فراتر از تصورات خود باشند.
وقتی که ریاضیات به صورت ساخته و پرداخته و در آن هر سوالی با جواب صریح و متکی بر دلیل توسط خود معلم به دانش آموز ارائه شود، دیگر دانش آموز حق هیچ نوع اظهاری ندارد زیرا سخن معلم درست است و دلیلی برای درستی آن ارائه داده و چون و چرای دانش آموز رد می شود. باید به دانش آموز فرصت داده شود تا در جریان یادگیری فعال باشد و ببیند که چگونه تعریفی تکامل پیدا می کند. باید حدس زدن و آزمون را که شیوه علمی و خلاقانه است به دانش آموزان در ریاضیات و هندسه آموزش داد.
3- فرصت هایی برای خودآموزی و یادگیری اکتشافی در اختیار دانش آموزان قرار دهیم: یکی از ویژگی های افراد آفریننده، استقلال شخصی و توانایی پیدا کردن راه حل مسائل به طریق اکتشافی و از راه خودآموزی است. اگر تنها حفظ کردن مطالب و راه حل های قالبی مورد تایید معلمان واقع شود، دانش آموزان به حفظ مطالب تشویق خواهند شد. اما اگر اندیشه های اصیل مورد تایید قرار گیرد، دانش آموزان به فعالیت های خلاق مبادرت خواهند کرد. کلاس باید جایگاه کشف کردن باشد. به
دانش آموزان اجازه دهید که خود مساله و یا قضیه ای ارائه دهند، هرچند ساده باشد. مهم این است که فکری تازه و کشفی جدید به وقوع بپیوندد. ریاضیات باید طوری تدریس شود که حس کنجکاوی را در فراگیران به طوری تداوم بخشد که همیشه در پی یافتن عقاید تازه در ریاضی و کشف مطالب جدید باشند، هرچند که این مطالب قبلابه وسیله دیگران کشف شده باشد.
4- نسبت به تفاوت های فردی دانش آموزان با احترام برخورد کنیم: برخورد درست معلمان با دانش آموزان در رشد استعدادهای خلاق آنها تاثیر فراوانی دارد. از وادار کردن دانش آموزان به رقابت و هم چشمی با یکدیگر بپرهیزیم. هر یک از دانش آموزان دارای استعداد و قریحه های خاص خود هستند که شاید از این جنبه با دانش آموزان دیگر متفاوت باشند. در پرورش این استعدادهای ویژه در دانش آموزان بکوشیم.
5- از روش ها و فنون ویژه بالابردن سطح آفرینندگان استفاده کنیم: تعدادی روش و فن آموزشی وجود دارد که استفاده از آنها در پرورش استعدادهای خلاق دانش آموزان بسیار موثرند. معروف ترین آنها روش (بارش مغزی) است. در این روش معلم مساله ای را به دانش آموزان می دهد و از آنها می خواهد تا هرچه راهحل برای مساله به ذهنشان می رسد، بگویند. معلم دانش آموزان را برای دادن راه حل ها و اظهارنظرهای مختلف تقویت می کند ولی پیش از ارائه تمامی راه حل ها از سوی دانش آموزان، درباره آنها هیچ گونه اظهارنظری نمی کند. روش دیگر، آموزش <مهارت های پژوهشی> است. آموزش مهارت های پژوهشی به طرح آزمودن فرضیه از سوی یادگیرندگان کمک می کند. روش های درست طرح فرضیه به وسیله دانش آموزان منجر به ایجاد طرز تفکر خلاق در آنها می شود.
ایجاد تفکر خلاق، یکی از اهداف مهم آموزش وپرورش است. همه افراد دارای استعداد خلاقیت اند و با تغییرات جزئی در کار و روش های تربیتی و آموزشی اولیای خانه و مدرسه، می توان <دانش آموز خلاق> تربیت کرد.
راه های پرورش خلاقیت در دانش آموزان
هیچ فرمولی وجود ندارد که طبق آن کسی به خلاقیت برسد. مرکز خلاقیت در نیم کره راست مغز قرار دارد و برای خلاق بودن باید آن را فعال کرد. مهندس علی محمد شجاع جزایری که سال هاست نقاشی خلاق از مقطع ابتدایی تا دانشگاه را تدریس می کند با بیان این نکته، بهترین سن برای وارد کردن به مرکز خلاقیت مغز را قبل از 9 سالگی می داند و می گوید: <اگر سیستم آموزش و نظام زندگی توانسته باشند این مرکز را تا پیش از 9 سالگی فعال کنند می توان انتظار پرورش افراد را در جوامع داشت و مسلم است که افراد خلاق هم جامعه ای خلاق را خواهند ساخت. جامعه ای که بتواند مشکلاتش را خودش حل کند، چون یکی از معیارهای خلاقیت یافتن راه حل های درست برای مشکلات ما است. منحنی خلاقیت تا سن 9 سالگی معمولاسیر صعودی دارد، اما متاسفانه در جامعه ما بعد از 9 سالگی این منحنی سیر نزولی پیدا می کند.> معلمی که قصد دارد یاددهی و یادگیری در زمینه خلاقیت را در کلاس خود افزایش دهد و در فرآیند رشد خلاقیت، نقش تسهیل کننده و تسریع کننده را داشته باشد باید اصولی را رعایت کند که به طور خلاصه چند نمونه از این اصول در این قسمت آورده شده است:
کلمات کلیدی :