ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:37 صبح
مقاله پول و ارز تحت فایل ورد (word) دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله پول و ارز تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله پول و ارز تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله پول و ارز تحت فایل ورد (word) :
پول و ارز
نظام پول کالا
با عنایت به مشکلات اشاره شده و گسترش نظام تجاری کم کم نظامی کاراتر جایگزین نظام تجاری مستقیم شد که به آن نظام پایاپای غیر مستقیم یا بعبارتی (Indiect barter) یا نضام پول و کالا نامیده می شود .
در نظام پایاپای غیرمستقیم فرو شندگان کالا کالی خویش را مستقیماً با کالا یا کالا هائی که به آن نیاز دارد معاوضه نمی کند. بلکه کالا ، یا کالاهای مازاد بر مصرف
خانوارشان را می فروشند ودر عوض کالائی می خرند که در باور دارند (نیاز دارند) که این کالا مورئد نیاز خوانواده دیگر خواهد بود که آن خانوارها کالا یا کالاهای مورد درخواست آنها را برای فروش دارند .
مثال: آقای الف کره برای فروش دارد و کره را به آقای ب می فروشد و در عوض تنباکو می گیرد. هر چند آقای الف به تنباکو نیازی ندارد (نیاز آقای الف کفش است) بنابرین تنباکو را به آقای ج که تنباکو نیاز دارد میدهد و از او کفش می گیرد . مشاهده می شود که تنباکو به عنوان کاتالیزور (واسطه) عمل می نماید و موجب تسهیل و تسریع امر تجارت میشود .
در این نظام نقش تنباکو مانند نقش پول است و شکا اولیه پول را دارا می باشد . در نظام مبادله پول کالائی که نسیت به نظام مبادله پایاپای مستقیم پیشرفته
تر می باشد. در هر جامعه کالائی وسیله مبادله یا بهتر بگوییم کالائی واسطه مبادله و داد و ستد قرار می گیرد . به این کالای واسطه که عامه پذیر باشد پول کسیاری نقش پول کالا را بازی می کردند مانند چهارپایان- غلات- روغن زیتون-شراب- کنیز-نمک-ط
لا-آهن-نقره-نیکل-و;.. در مقایسه بعضی از کالاها قابل تقسیم بودند و حتی بعضی از کالاها مانند چهارپایان زاد و ولد می کردند. وخلاصه آنکه دارای مزایا و معایبی بودند که در میان آنها طلا و نقره به سبب خواص شیمیایی و فیزیکی (زنگ نمی زد و قابل تقسیم بود ) مهمترین نقش را در امر پول کالا ها دارا میباشد. بطور خلاصه کالایی که نقش پول را به عهده داشت دارای دو خصیصه عمده ذیل بوده است :
عامه پذیر بود. مردم پول کالارا بهخاطر ارزش ذاتی و اصلی آن میپذیرفتند نه پول بودن آن.
یعنی اینکه روغن زیتون را به خاطرارزش آن قبول داشتند نه بخاطر اینکه روغن زیتون نقش پول را ایفا می نماید.
سیستم های پول فلزی :
همان طوری که بیان شد در عصر پول کالائی ، به تدریجنقش پول
به فلزات واگذارشد. بین فلزات طلا و نقره به دلیل کمیابی و دارا بودن ویژگی های فیزیکی و عامه پذیر بودن و قابل قبول بودن در مبادلات بین همه کشورها در مقایسه با سایر فلزات نقش پول کالایی را بهتر انجام داده است.
لیدی ها اولینملتی بودند که در قرن هفتم قبل از میلاد سکه ضرب کردند و از مسکوک طلا و نقره برای مبادلات استفاده میکردند .
در ایران برای اولین بار داریوش اقدام به ضرب سکه های طلا و نقره نمودکه در آن زمان سکه های طلا را دری ، و سکه های نقره را شکل می نامیدند و را بطه بین
دری و شکل 1 به 5/13 بوده است .
نقش پول داخلی این دو فلز تاسال 1933 تداوم یافت و به نقش پولی و بین المللی در سال 1971 میلادی خاتمه یافت.
به طور کلی کشور ها را می توان از نظر نظام پولی طلا و نقره به صورت های ذیل طبقه بندی کرد :
کشور های دارای سیستم پولی دو فلزی پایه طلا و نقره(standard Gold &silver)
کشور های دارا ی سیستم پولی تک فلزی پایه طلا (Gold standard)
کشور های دارای سیستم پولی تک فلزی پایه نقره(silver standard)
در سیستم های پولی پایه فلزی ، واحد پول کشور بر مبنای مقداری معین طلا یا نقره با عیار مشخص تعریف می شود . به این مقدار معین با عیار مشخص که علامت رسمی کشور روی آن منقوش و حک میشود سکه گفته می شود.
سیستم پولی دو فلزی طلا و نقره :
این سیستم به دو صورت وجود داشته است . یکی به شکل سکه های طلاو نقره بدون آنکه رابطه قانونی تبدیل بین آنها موجود باشد. و بعنوان و به عنوان پول اصلی در جریان بود.
شکل دوم بین سکه های طلا و نقره یک رابطه تبدیل قانونی (Bimentalism) حاکم بوده است.
در این صورت ضرابخانه ها با دریافت شمش طلا و نقره نسبت به ضرب سکه طبق نظر سفارش دهنده اقدام نموده ، امّا به واسطه تقلبات و مشکلات تبدیل
، دولتها در امر ضرب سکه دخالت و نسبت به استاندارد کردن مسکوک اقدام کردندتا امر تجارت و معاملات با سهولت بیشتری انجام پذیرد.
با توجه به نوسانات قیمت و تغییر عیار مسکوک در معاملا
ت مدت دار اشکالاتی بوجود امده که باعث بوجود امدن دو اصطلاح پول حساب و پول پرداخت شده است .
پول حساب پولی بود که در زمان انجام معامله ملاک محاسبه قرار می گرفت.
پول پرداخت پولی بود که در زمان تسویه بدان عمل می شد.
در شکل دوم یعنی پول پرداخت سیستم پولی خزانه داری یک رابطه تبدیل بین سکّه طلا و سکّه نقره تعریف و اعلام کرده بود وطبق رابطه مذکور ملزم و متعهد بود که نسبت به تبدیل مسکوک اقدام نماید.
از مشکلات این سیستم:
بوجود امدن بازار سیاه بوده است به دلیل اینکه همیشه ارزش نسبی طلا و نقره در بازار تغییرکرده و با نسبتی که برای تبدیل در نظر گرفته می شد در تغایر بود.
قیمت سکه طلا در بازار از 15 سکّه بیشتر بوده (بر اساس عرضه و تقاضا) که این خود باعث میشد که قیمت نقره در ضرابخانه از قیمت بازاری نقره بیشتر تعیین شده بود بدین ترتیب مردم در بازار طلا داده و نقره گرفته و به ضرابخانه میدادند تا در عوض طلا بگیرند و نتیجه این داد وستد این شد که سکه نقره بجای سکّه طلا به جریان افتاد.
(بنابراین همیشه رابطه قانونی و رابطه تجاری اختلافی به نفع نقره یا طلا رخ می داده که به عیب معروف این سیستم پولی منجر می شده است)
عیب این سیستم پولی پایه به سیستم گرشام معروف شد، که
طبق این قانون پوا بد پوا خوب را از جریان خارج می سازد.
پول بد پولی است که ضرابخانه قیمت ان را بیشتر قیمت ان در بازار تعیین کرده باشد.(این سیستم پولی یک قرن سیستم پولی امریکا بوده است)
سیستم پولی تک فلزی پایه طلا یا پایه نقره :
سیستمی است که در ان فقط سکه طلا رایج و ارزش قانونی
دارد و پول اصلی و پایه محسوب می گردد.
در این سیستم برای مبادلات جزئی از مسکوک مس –نیکل-سایر آلیاژ استفاده میشد.ایران، چین و هندوستان دارای سیستم پولی تک فلزی نقره و انگلستان دارای سیستم پولی تک فلزی طلا بوده است.
نظام پولی اعتباری:
در اواسط قرن 17 میلادی در اروپا این نظام متداول شد .
پل ساموئلسون(1915)اقتصاد دان آمریکائی عقیده داشت استفاده از پول کاغذی به عنوان وسیله مبادله متضمن تسهیلاتی است .پول کاغذی را باسهولت بیشتری میتوتن حمل و نقل کرد .با چاپ کردن چند صفر زیاد تر یا کمتر ارزش اسکناس را می توان تغییر داد . بااستفاده از اعشار به راحتی قابل تقسیم میباشد . همچنین از تقلب و تنزل در امان داشت. هر شخص هم به میل خود نمی تواند پول کاغذی را با هر مقادیری که میخواهد چاپ نماید .
خلاصه آن که این نظام پولی ، پول برای اینکه ،پول است، نه برای اینکه کالاست مورد تقاضا می باشد . به عبارتی دیگر اسکناس نه بخاطر خود بلکه به واسطه ی آن می توان
ک
الا یا خدمات را خریداری نمود پذیرفته می شود.
پس از زمانی که بانک ناشر اسکناس تعهدی در قبال دارنده اسکناس برای تعویض آن با طلا یا نقرهیا ارز پشتوانه ، نداشت، نظام پول اعتباری جایگزین نظام پول کالا شده است به بیان دیگر تازمانی که اسکناس قابل تبدیل به پشتوانه باشد، نظلم پول کالا حاکم است.
البته بعداً برای تسهیل در امر تجارت چک وانواع کارتهای اعتباری الکترونیکی جایگزین و حتی انقلابی در شکل فیزیکی پول بوجود آورده است.
در نظام پول اعتباری اسکناس ورقه قرضه ای است بدون تاریخ و بدون بهره است لذا در ترازنامه بانک ناشر اسکناس در ستون بدهی درج می گردد.
تحولات نظام پولی ایران کار تحقیقی
سئوالات فصل اول
1-علت مبادله و معامله چیست؟
2-چگونگی معمله و مبادله قبل از پیدایش پول را بنویسید ؟
3-چرا ریشه کلمه چول در زمانهای مختلفبه چهار پایان مربوط میشود ؟
4-اشکالات نظام پایاپای چه بوده و نتیجه آن اششکالات چیست؟
5- اقسام پول کالا را که در جوامع مختلف به کار می رفت را بنویسید؟
6- پول کالا را تعریف کنید ؟
7- معایب پول کالا را بنویسید ؟
8- دو خصیصه عمده کالاهائی که نقش پول را به عهده داشتند را بنویسید ؟
9- چه کالائی بهتر توانست نقش پول را از میان بقیه کالاها انجام دهد ؟
10- دری و شِکِل چیست و چه رابطه ای باهم داشتند؟
11- تقسیمات کشور ها از نظر نظام پولی را بنویسید؟
12- سکه را تعریف کنید؟
13- اقسام سیستم پولی دو فلزی را بیان کنید ؟
14- شکل مبادله در نظام پایاپای و پول کالا چگونه است ؟
تعریف پول
پول چیست؟ واژه پول برای اقتصاددانان دقیق و معلوم نیست. از این رو سعی می شود پول را بر اساس وظیفه ای که انجام میدهد تعریف نمود.
جان هیکس(اقتصاددان انگلیسی) مینویسد ، پول چیزی است که وظایف پول را راانجام میدهد.
امروزه میدانیم اسکناس ،چک، سکه،از نقطه نظر پرداخت تفاوتهایی با هم دارند.معاملات کلان دیگر با اسکناس مشکل و حتی ممکن نیست لذا باید بدانیم هر شی که توا
ن انجام وظایف پول را داشته باشد پول بشمار می آید.
جان مینارد کینز برای پول سه (3) وظیفه در نظر گرفت و عقیده داشت هر چیزی که بتواند این سه وظیفه را انجام دهد ، پول نامیده می شود.
وسیله مبادله
وسیله اندازه گیری ارزش های اقتصادی
وسیله پس انداز ارزش های اقتصادی
ژان مارشال میگوید:
پول وسیله مبادله
پس اندازهای ارزش های اقتصادی است
پل ساموئلسون می نویسد:
در مورد پول اضافه میکند که پول غیر از دو وظیفه اساسی مورد اشاره دارای دو وظیفه دیگر نیز است
پول وسیله مبادله
معیار واحد ارزش و محاسبه ارزش های اقتصادی است
وسیله ذخیره ارزش های اقتصادی
وسیله پرداخت های آتی
(بطور خلاصه تعریف پول از وظایفی که پول انجام می دهد تبعیت می کند)
وظایف پول
الف)پول معیار واحد ارزش و محاسبه ارزش (یا وسیله سنجش ارزش یا واحد شمارش) standard of value lontic of accounting
یکی از اساسی ترین وظایف پول معیار و واحد
اندازه گیری ارزش های اقتصادی می باشد.
برای فهم بهتر مطلب نقش پول در سیستم مبادله پایاپای را در نظر گرفته ایم.پول با دارا بودن این نقش داد و ستد(نقش محاسباتی) و امر مبادله را ساده کرده است .نقش پول موجب می گردد که کالا ها و خدمات را بتوان با یکدیگر مقایسه نمود
در هر اقتصادی هر کالایی را با یک واحدی به راحتی می توان اندازه گیری نمود . مثلاً غلات را به تن و سیگار را به نخ ،نفت را به بشکه و بر همین
اساس تولیدات مقیاس ناهمگن دارند ، نمی توان با هم جمع کرد مثلاً نمی توان غلات را با تولیدات نفت باهم جمع کرد. امّا پول این کار را براحتی انجام می دهد.
پول سبب می شود اقلام مختلف را ارزیابی و با یکدیگر مقایسه نمود.
ارزش یک تن غلات و یک بشکه نفت را مشخص نمود(براساس قیمت آنها )
به طور خلاصه پول مقیاسی است که به اشخاص امکان میدهد قیمت های نسبی کالا ها و خدمات مختلف رابا یکدیگر مقایسه نمود و نتیجه گیری نماید کدام کالا گران تر است.
ب) پول وسیله مبادله:
بعد از مشخص شدن ارزش کالا و خدمات به وسیله پول ، امر مبادله به سهولت انجام میگیرد. در این حالت خریداران و فرو شندگان حاضرند تا داد و ستد را با پول معاوضه نمایند.بنابراین پول عامّه پذیراست . یعنی اینکه تمامی افراد حاضر کالا و خدماتشان را با پول معاوضه نمایند و به این امر هم آگاه می باشند که هر زمانی که بخاهند می توانند پولی که به دست آورده اند با کالا و خدمات مورد نیازشان معاوضه کنند .
حامل آن به عنوان واسطه انجام معاملات و مبادلات تخصصی شدن اقتصاد است و با تخصصی شدن اقتصاد کارائی اقتصاد افزایش می یابد.
بطور خلاصه وجود پول انجام مبادله را به مراتب ساده ، سریعتر، کم هزینهتز از زمانی که پول نباشد می نمایدو به عبارتی چون باعث مبدله می شود ، کارائی اقتصاد هم بالا می رود.
ج)پول وسیله پس اداز ارزش های اقتصادی :
یعنی اینکه مثلاً کشاورز بافروش محصولات خود پولی بدست می آورد بتواند محصولات مورد نظر را معادل ارزش محصولش قدرت خرید را در اختیار داشته باشد . به عبارتی دیگر کشاورز بتواند معدل ارزش فروش محصول ، کالاها یا خدمات مورد نیازش را خریداری نماید.
د)پول وسیله پرداخت آتی :
یعنی اینکه از پول به عنوان وسیله پرداخت و محاسبه در انعقاد واحد های قراردادهای مدّت دار استفاده می شود .
ه) پول وسیله اجرای سیاست های اقتصادی :
چهار وظیفه قبلی نقش پول از دیدگاه اقتصاد کلان بوده است ، ولی این نقش وظیفه کلان اقتصادی را نشان می هد . در نظام پولی اعتباری نقش اصلی و ذاتی پول مشخص می شود . از این نظر اهرم فرماندهی و یکی از ابزار های اصلی و اساسی اجرای سیاست های اقتصادی دولت است برای درک بهتر این نقش لازم، حجم پول در گردش را شناخت.
ارزش پول
پشتوانه پول:
پول کاغذی مشکلاتی که طلا و نقره در امر تجارت و داد و ستد داشت بر طرف نمود مشکلاتی از قبیل :
– سنگینی وزن مسکوک
– سائیدگی مسکوک
– تقلبات در عیار مسکوک
– مشکلات حمل و نقل
– خطرات دستبرد و سرقت مسکوک
پوا کاغذی که نماینده مقدار معینی طلا با عیار مشخص بوده است در واقع در ابتدا نماینده و رسیدی بود که بانک ناشر اسکناس به عنوان امانت دار مسکوک طلا در اختیار صاحب مسکوک می گذاشت ، یعنی هر موقع صاحب اسکناس اراده می کرد بانک می بایستی بلافاصله مسکوک را با اسکناس معاوضه نماید. بدین ترتیب در آن ایام که اسکناس به عنوان رسید تلقی می شد و صحبت از پشتوانه مطرح نبود امّا در اوایل قرن 19 به واسطه جنگ های ناپلئونی و مسائل بقا و نابودی امپراطوری بریتانیا مطرح شد ، دولت بریتانیا مجبور شد برای تامین مخارج سنگین جنگ مقادیر زیادی اسکناس چاپ کند.
چاپ اسکناس باعث کاهش ارزش اسکناس شد که به زبان امروزی اقتصاد بریتانیا با تورم و کاهش ارزش مواجه شد. طوری شد که مسئله به پارلمان بریتانیا ک
شانده شد و به دنبال آن اقتصاددانان دو نظریه را مطرح نمودند :
1- اصل پولی 2- اصل بانکی
اصل پولی :
از طرفداران دیودید ریکاردو (1773-1823) انگلیسی
بانک ناشر اسکناس باید صد در صد ارزش اسکناس منتشره ، طلا داشته باشد تا بتواند از حفظ ارز پول پشتیبانی کند به عبارت دیگر :
اصل پولی : ارزش پول بستگی به حفظ صد در صد پشتوانه طلا دارد .
بنابراین بانک ناشر اسکناس حق ندارد بیشتر از موجودی طلا خود اسکناس منتشر نماید حتی اگر شرایط اقتصادی نیاز به پول بیشتری داشته باشد .
اصل بانکی :
از طرفداران جان استوارت میل قرن 19 (1806-1873) انگلیسی
اصل بانکی می گوید حجم اسکناسدر گردش باید متناسب با نیاز اقتصاد جامعه باشد و هرگاه اقتصاد جامعه اسکناس بیشتری نیاز داشته باشد ، بانک ناشر اسکناس باید اقدام به نشر اسکناس نماید .
عملاً در نیمه دوم قرن 19 تلفیقی از اصل پولی و اصل بانکی موضوع مشکلات را حل و فصل نمود بدین نحو که بانک ناشر اسکناس مطابق قانون باید در صدی از ارزش اسکناس منتشره را به صورت موجودی طلا داشته باشد که به مفهوم پورسانتاژ می باشد.
اندازه گیری تغییرات ارزش پول :
گفتیم که در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 چاپ اسکناس (پول کاغذی ) به این صورت مطرح شد که با پشتوانه طلا باشد یا این که نیاز به پشتوانه طلا نمی باشد به عبارت دیگر ارزش پول در طول زمان بستگی به پشتوانه طلا دارد یا مسئله دیگری نیاز دارد .
گفتیم پس از جنگ جهانی دوم اسکناس بدون پشتوانه طلا چاپ می شد و اقتصاد دانان عقیده داشتند پول بدون پشتوانه فلزی (Fiat money) پول ا
عتباری واقعی می باشد چونکه پول کاغذی می تواند بدون پشتوانه کلیه وظایف پول را انجام دهد. و ابزار سیاست اقتصادی دولت نیز می باشد.
پس ارزش پول بستگی به حفظ پشتوانه فلزی طلا ندارد بلکه مسئله مدیریت و اداره پول مطرح است که به آن پول اداره شده (Manged money) که مراحل پیشرفت و تکامل را طی نموده است صحبت می شود.
قبلاً دیدیم که یکی از وظایف اساسی و اصلی پول اندازه گیری ارزش اقتصادی است. پس این سؤال مطرح است که ارزش خود پول چگونه اندازه گیری می شود. یا ارزش پول چیست؟
پول دارای دو ارزش می باشد: یکی ارزش داخلی و دیگری ارزش خارجی.
ارزش داخلی: عبارت از قدرت خرید پول یعنی ارزش پول و قدرت خرید کلمات مترادفی هستند.
قدرت خرید پول: یعنی قدرت پول برای خرید کالا و خدمات اقتصادی. بنابراین چنانچه بتوان با یک واحد پول در طی مدّت مدیدی مقدار معینی کالا و خدمات اقتصادی خریداری نماید می گویند پول ارزش خود را حفظ نموده است.
امروزه می دانیم قیمت ، یعنی عرض پولی کالا و خدمات اقتصادی.
نتیجه:
ارزش واحد پول و سطح عمومی قیمتها نسبت عکس دارد و افزایش سطح عمومی قیمت کالا و خدمات اقتصادی بین کاهش ارزش واحد پول می باشد پس ارزش واحد پول و سطح عمومی قیمت ها در جهت عکس مسیر حرکت می نمایند.
در مجموع می خواهیم از تغییرات ارزش واحد پول اطلاع داشته باشیم باید در طول زمان از سطح عمومی قیمت ها اطلاع کامل داشته و مطالعه کنیم. در اقتصاد دیدیم که سطح عمومی قیمتها با شاخص قیمت ها قابل اندازه گیری می باشد. به عبارت دیگر به کمک شاخص قیمتهای هر کشور تغییرات ارزش واحد پول آن کشور را اندازه گیری می نماییم در حال حاضر پولی که ارزش آن برای مدّت مدیدی تقریباً ثابت باقی مانده باشد پول م
عتبر (Sound money) یا پول خوب خوانده می شود.
پس اگر ارزش پولی در طول زمان ثابت باشد مشخصه و ممیزه پول معتبر است و پولی که دارای ثبات ارزش نباشد و ارزش آن مرتب در جهت کاهش تغییر کند به پول قلّابی (unsound mane) موسوم است.
عرضه و تقاضای پول – تورّم
نظریه مقداری پول: دیوید ریکاردو (1823 – 1772م) برای اولین بار رابطه مستقیم بین مقدار پول در گردش و سطح قیمتها در سال 1810م را بیان کرد. این اقتصاددان انگلیسی عقیده داشت در طول دوران جنگ ناپلئونی سطح قیمتها تابع مستقیم مقدار پول در گردش در جامعه است. به عبارتی دیگر یعنی با عرضه بیشتر پول ارزش پول کمتر می شود ارزش پول معکوس مقدار پول در گردش است.به نظر این دانشمند بین مقدار پول در گردش(حجم پول درگردش
و سطح قیمتها(میانگین قیمتها) رابطه مستقیم وجود دارد.
M = P . T
در رابطه فوق حجم مبادلات و معاملات (حجم کالا و خدمات) ثابت فرض می شود لذا P به دنبال حجم M در همان جهت تغییر می کند. از فرمول فوق اگر بخواهیم سطح قیمتها یا میانگین قیمتها را به دست آوریم یعنی اگر مقدار M (صورت کسر) حجم پول در گردش بزرگتر یا بیشتر شود و مخرج کسر T ثابت باشد مقدار سطح قیمتها (P) افزایش پیدا خواهد کرد.
جان استوارت میل (1873 – 1806م) با وارد کردن سرعت گردش پول در جامعه V رابطه فوق را کامل تر نمود و در بعضی از کتابها نظریه فوق را به فیشر ربط دادند.
استوارت میل برای بدست آوردن سطح عمومی قیمتها چه عواملی را دخالت داده.
استوارت میل در این رابطه حجم پول حقیقی و سرعت گردش پول و حجم تولیدات در تعیین سطح عمومی قیمتها دخالت دارند. شرح فوق (فرمول) خلاصه ای از نظریه پول می باشد. این نظریه تا دورانی که کینز کتاب نظریه عمومی این فرمول منشأ تشخیص تورّم نیز بوده است. یعنی هرچه سطح عمومی قیمتها افزایش یابد تورّم نیز بوجود آمده. از مشخصه فرمول
نظریه مقداری پول یک ابزار مهم تجزیه و تحلیل اقتصادی کلانی بوده. در این نظریه طرف چپ رابطه مبادله (عرضه پول MV) مستقل از طرف راست مبادله (تقاضای P.T) است.
یعنی عواملی عرضه پول را تعیین می کند از عواملی که تقاضای آن را مشخص می کنند مستقل می باشد.
در سیستم پایه فلزی عرضه پول چگونه بدست می آمد؟
مثلاً در سیستم پول پایه فلزی طلا ، عرضه پول توسط استخراج طلا از معادن یا غارت سایر کشورها تعیین خواهد شد. هرچند قیمتهای زیاد برای طلا باعث تشویق و استخراج ببیشتر طلا بشود اما مقدار عرضه پول توسط سطح درآمد ملّی تعیین نخواهد شد.
این نظریه پول به عنوان وسیله مبادله توجه شد ولی نقش پول به عنوان پس انداز در ریشه های اقتصادی مورد توجه قرار نگرفته است.
کینز فرمول مارشال را به صورت N=P(K+KR) اعلام کرد. هرچند کینز این نظریه را رد کرد فرمول فیشر و مارشال چون مربوط به یک دوره زمانی خاص می باشد و به فرمول کینز که مربوط به یک لحظه زمان است ریزی دارد.
N= اسکناس منتشره
ست
K= بهای نقداً
K= بهای توسط چک
R= نسبت موجوی صندوق بانک به سپرده اشخاص.
اما دولت می تواند با تغییر N و R موجب تغییر P گردد.
نتیجه کلی:
در رابطه با نظریه مقداری پول همانطوریکه دیدیم فرمولهای زیادی ارائه شده است ولی وجود اشتراک کلیه فرمولها این است.
ارزش پول به عکس مقدار آن بستگی دارد.
و تغییرات حجم پول تأثیری بر متغیرهای واقعی اقتصار مانند تولید ملّی و اشتغال نداشته و فقط موجب تغییر متغیرهای پولی مانند مزد پولی (نه فرد واقعی) و قیمتها خواهد شد.
یعنی پول فقط وسیله مبادله و اندازه گیری ارزش عمر اقتصادی است. به قول بیگت پول فقط حسابی است که در زیر آن نیروهای اساسی تر اقتصادی بر اساس اصول از این عرضه و تقاضا به فعالیت مشغولند.
نظریه پولی کامبریج یا تراز نقدینگی
اولین شق نظریه مقداری پول فرمول فیشر MG=PT بود.
دومین شق فرمول برای نظریه مقداری پول به معادل
ه کمبریج مشهور است که شکل غالب آن به صورت ذیل است:
M = K P G
در نظریه مذکور M , P , G تغییر نکرده فقط باید K بین را به K ی مارشال معروف است و K مارشال عکس V فیشر
سئوال: پس تفاوت رابطه مبادله فیشر و کامبریج در چیست؟
یا به عبارتی اقتصاددانان مکتب کامبریج می خواهند پاسخ سؤال اینکه چرا مردم پول نگه می دارند و یا مهمترین عوامل تعیین کننده تقاضا برای پول کدامند پاسخ مردم برای پاسخگویی به نیازهای روزمره خود باید همراه بخشی از درآمد خود را به صورت پول نقد نگهداری نمایند.
حال کل افراد جامعه را در نظر بگیریم در طول سال باید مقدار موجودی پول برای انجام معاملات (رفع نیازها) خویش داشته باشند به موجودی پول K و مارشال گفته می شود.
تقاضای پول: تقاضای پول به صورت موجودی پول است نه جریان پول و آن عبارت است از:
اینکه اشخاص حاضرند چه بخشی از درآمد و ثروت خویش را به صورت پول و نه سایر اشکالی دارایی مانند اداراتی قرضه به سهام ساختمان و ملک و غیره نگهداری نمایند.
در معادله فیشر تقاضای پول به وضوح مشخص نیست.
در معادله کامبریج تقاضای پول در شکل K بهتر و مشخصتر است.
عدم توجه به نرخ بهره
خانم جان رابینسون ایرادی که بر فرمول گرفت گفت هیچ اشاره به نرخ بهره نشده است بنابراین نمی تواند تئوری به حساب آید.
تورم به صورتهای مختلف تعریف شده است.
برخی تورم به علت وقوع تورم برخی دیگر به آثار و برخی دیگر به سرعت افزایش قیمتها توجه نموده اند. به طور خلاصه تورم عبارت است از پدیده تداوم در افزایش قیمتها لذا به نظر تئورسین ها نظریه مقداری پولی افزایش مداوم عرضه برای علت اصلی و اساس
ی تورم خواهد بود.
خانم جان رابینسون تورم عبارت است از افزایش نامنظم و افسار گسیخته قیمتها
تشخیص منشأ تورم بر اساس وقایعی که قبل از جنگ جهانی و بعد از جنگ جهانی رخ داد را به دو دسته تقسیم کردند:
نظریات مکتب پولی
نظریات ساختارگرایان
نظریات مکتب پولی: طرفداران این مکتب تورم را منحصراً پدیده ای از افزایش عرضه پول می گیرند.
نظریات ساختارگرایان: طرفداران این مکتب اساساً تورم را عدم تعادل های اساسی در نظام اقتصادی می دانند.
کینز – افتالیون – نوگارو
انتقادات از نظریه مقداری پول: چون تغذیه مقداری نتوانست
واقعیتی که بعد از جنگ جهانی اول رخ داد تغییر یا حل کند
طبق نظریه کلاسیک مقداری پول V در کوتاه مدت ثابت فرض شده است ولی برای زمان طولانی (واقع پولی سالهای 23 و 1922) آلمان ثابت کرد V ثابت نمی باشد در نتیجه این گونه واقع افزایش سرعت گردش پول باعث افزایش سطح قیمتها می گردد.
ب: تابع بودن سطح قیمتها
در نظریه مقداری پول کلاسیک سطح قیمتها پیوسته متغیر تابع می باشد که به دنبال تغییر M و همسو با N نوسان می نماید.
ولی با مطالعات آماری افتالیون در واقع پولی فرانسه ثابت شد به دنبال ارزش فرانک (ارزش پول) تغییر کرد و نه به خاطر افزایش حجم پول در گردش.
به خاطر همین جان رابینسون می گوید که اگر سطح قیمتها افزایش یابد به دنبال آن حجم پول در گردش بالا می رود بنابر همیشه اول حجم پول تغییر نمی کند و بعد قیمتها تغییر کند.
ج: کامل نبودن نقش پول
پول نتوانست یکی از وظایفش را یعنی پس انداز ارزشهای اقتصادی در این نظریه انجام دهد.
د: معادله ، مبادله صرفاً یک رابطه تساوی است.
تردی تیک در رابطه با تورم مطالعه کرد و متوجه شد منظور این است طرف چپ M.V عبارت است از مقدار پولی که برابر خرید کل محصول (P.T) خرج می شود. در حالی که P.T کل ارزش همان محصول است. به عبارت دیگر کل مخارج یک اقتصاد مساوی کل درآمد آن خواهد بود ولی در عمل باید کل مخارج یک اقتصاد مساوی درآمد کل V ارزش کل همان محصول است.
MU=PT
در نظریه مکتب پولی (خلاصه تئوریسین های مکتب پولی به شرح ذیل)در بلند مدت تورم یک پدیده صرف پولی است یعنی رشد بالا و مداوم عرضه پول باعث ایجاد تورم می گردد پس اگر رشدمذبور صفر شود میزان تورم پولی نیز پائین خواهد امد اگر سطح عمومی قیمت با میزان عرضه پول رابطه مستقیم دارندیعنی هر چه قدر عرضه پول افزایش یابد نرخ تورم نیز به همان مقدار افزایش خواهد یافت اگر15% افزایش عرضه پول داشته باشیم در مقابل 15درصد تورم خواهد داشت :
M V = PV
در رابطه بین عرضه پول و سطح قیمت ها عرضه پول یک متغییر مستقل سطح عمومی قیمت ها یک متغییر وابسته است.
یعنی ابتدا عرضه پول تغیر می کند ، سپس سطح
عمومی
قیمت ها واکنش نشان داده و بالا می رود.
عرضه پول یک متغییر کلان بروز او مستقل است ، یعنی عرضه پول تابع فعالیت های اقتصادی و یا سایر متغییر های کلان اقتصادی نمی باشد پس اگر بتوانیم
عرضه پول را کاهش دهیم می توانیم به همان نسبت نرخ تورم را بکاهیم
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:37 صبح
مقاله تاریخچه روزنامه مقدمه تحت فایل ورد (word) دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تاریخچه روزنامه مقدمه تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تاریخچه روزنامه مقدمه تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله تاریخچه روزنامه مقدمه تحت فایل ورد (word) :
تاریخچه روزنامه
مقدمه
روزنامه که آغاز و پیدایش آن به پنج قرن پیش از میلاد مسیح مى رسد نشانه نیاز شدید مردم به ارتباط و خبر داشتن از جریان عادى زندگى و یا اقدامات فرمانروایان در اداره شهر و کشور بود. روزنامه در ابتداى حیات خود تنها به صورت نامه اى بود که اولین بار در رم نوشته شد تا مردم را که دور از پایتخت به سر مى بردند از وقایع روز و آن چه که در پایتخت مى گذش
ت، مطلع سازد. پس از مدتى، 60 سال پیش از میلاد مسیح به دستور ژول سزار روزنامه اى را که در آن اخبار و آگهى هاى دولتى را مى نوشتند تأسیس گردید. پس از 1440 میلادى به دنبال اختراع دستگاه چاپ به وسیله گوتنبرگ، روزنامه که تا آن زمان به صورت دستنویس منتشر مى شد به شکل چاپى در هلند، بلژیک، آلمان، فرانسه، انگلستان، روسیه و دی
گر کشورها تأسیس شد.
تاریخچه روزنامه نگارى در ایران
روزنامه پس از سال ها تأخیر، وارد ایران شد. پس از آن که عباس میرزا عده اى از جوانان را به اروپا فرستاد.
میرزا صالح شیرازى، پسر حاجى باقرخان کازرونى شیرازى یکى از ا
فرادى بود که قائم مقام، به دستور عباس میرزا، او را در سال 1230هـ.ق براى تحصیل به لندن فرستاد. میرزا صالح پس از تحصیل هنگام مراجعت از انگلستان یک دستگاه چاپ و وسایل صنعت باسمه (یعنى گراور کردن روى مس) با خود به ایران آورد. هنگامى که در لندن بود در کارگاه یکى از استادان چاپ، مهارت چاپ متن. ساختن مرکب، تهیه حروف و حکاکى را به دست آورد و با عنوان مهندسى و تسلط به زبان هاى انگلیسى، فرانسه و لاتین به ایران بازگشت. میرزا صالح به دلیل تسلط به زبان هاى انگلیسى و فرانسه مترجم ولیعهد در تبریز شد و دستگاه چاپ خود را در همان جا مستقر کرد. میرزا صالح در زمان حکومت محمدشاه از تبریز به تهران آمد و نخستین روزنامه را در حدود 22 یا آخر رمضان سال 1252هـ.ق منتشر کرد. انتشار این روزنامه با نام کاغذ اخبار تا سال 1256 هـ.ق ادامه داشت و پس از آن متوقف شد.
چهارده سال بعد، در سومین سفر ناصرالدین شاه به فرنگ و صدارت میرزا تقى خان امیرکبیر تأسیس روزنامه به شیوه اى که در کشورهاى اروپایى متداول بود آغاز شد. جمعه پنجم ربیع الثانى سال 1267 هـ.ق (7 ژانویه 1851) نخستین روزنامه با نام «روزنامه اخبار دارالخلافه تهران» که از شماره دوم نام آن به «روزنامه وقایع اتفاقیه» تبدیل شد با چاپ سنگى به صورت هفتگى در چهار تا هشت صفحه منتشر شد.
انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه 57 سال یعنى تا سال 1324 هـ.ق ادامه داشت و از شماره 472 با نام «روزنامه دولت علیه ایران» منتشر گردید.
به تدریج انتشار روزنامه در شهرهاى دیگر ایران مانند شیراز (روزنامه
فارس) اصفهان (روزنامه فرهنگ) تبریز (روزنامه تبریز) آغاز شد.
در این دوره روزنامه معمولاً دولتى بودند و از طرف رجال دولتى مسوولان حکومت و حکام محلى منتشر مى شدند.
در سال 1277 هجرى قمرى ، روزنامه دولت علیه ایران که نشریه اى مصور بود زیر نظر میرزاابولحسن خان نقاش باشى غفارى ملقب به صنیع الدوله انتشار یافت . بعدها ای
ن روزنامه ها به نام روزنامه دولتى خوانده شد.
انتشار این روزنامه تا سال 1324 هق تحت عنوان ایران ادامه داشت و بعد از مدتى وقفه ، دگربار به سال 1329 ه ق به نام روزنامه رسمى دولت ایران انتشار یافت . در سال 1283 هق روزنامه دیگرى به نام روزنامه ملتى در تهران پخش شد و مقصود از به کاربردن کلمه ملتى این بود که روزنامه مزبور از روزنامه دولتى کاملا متمایز باشد.
نخستین شماره آن در یازدهم محرم 1283 و آخرین شماره آن روز جمعه بیستم جمادى الاخر 1287 انتشار یافته است .
در زمان مظفر الدین شاه ، روزنامه اى به نام معارف که وابسته به انجمنى به نام انجمن معارف بود انتشار یافت و ریاست عالیه این انجمن را شخص شاه به عهده داشت .
روزنامه معارف هر ماه دو شماره منتشر مى شد و مجموعا 72 شماره انتشار یافت .
از دیگر روزنامه هاى نخستین که به زبان فارسى پخش مى شد روزنامه هاى زیر را مى توان نام برد:
روزنامه سد الاخبار – این روزنامه در هندوستان انتشار مى یافت و صاحب و مدیر آن آقا سید آقاى شیرازى نام داشت . شماره نخست آن در ربیع الاخر سال 130 ه ق پخش شده و در آن مطلبى علیه روسیه تزارى نوشته مى شده است .
سید الاخبار در هفته یک بار و در 8 صفحه و روزهاى شنبه انتشار مى یافت .
روزنامه دانش – این روزنامه در زمان وزارت علوم و معارف علیقلیخان مخبرالدوله منتشر مى شد. شماره نخست آن در 23 رجب 1299 هق و آخرین شماره اش در 16 صفر 1300 انتشار یافته است . این روزنامه 14 شماره پخش شد و تمام اخبار و مقاله هاى آن درباره موضوعهاى علمى بود و به طور مجانى و به منظور نشر دانشهاى نو بین مردم انتشار مى یافت .
روزنامه مظفرى – این روزنامه در بندر بوشهر به مدیریت عبدالحمید خان متین السلطنه منتشر مى شد و نخستین شماره آن در 7 شوال 1319 هق انتشار یافته است . شماره هاى آن بیشتر در 16 صفحه و مطالب آن شامل اخبار ایران و جهان و مطالب علمى و ادبى بوده است .
روزنامه علمى – روزنامه علمى را محمد حسن خان اعتماد السلطنه تاءسیس کرد و شماره اول آن روز سه شنبه 22 ذیحجه 1293 منتشر شد و جمعا 64
شماره انتشار یافت . این روزنامه فقط به درج مطالب علمى مى پرداخت.
روزنامه وطن – در سال 1292 هق ، مرحوم میرزا حسینخان سپهسالار به یارى یک مهندس بلژیکى به نام بارون دو نرمان Narmon de Baron یک روزنامه به دو زبان مهندس بلژیکى به نام وطن Patrie La انتشار داد که شاه از سر مقاله آن وحشت کرد و اجازه انتشار شماره بعدى را نداد.
روزنامه نظامى علمیه و ادبیه – این روزنامه فقط به درج
مسائل نظامى مى پرداخت عامل انتشار این روزنامه میرزاحسینخان سپهسالار بود. شماره نخست آن در 29 ذى القعده 1293 انتشار یافت . تا سال 1296 این روزنامه منتشر مى شد. در این سال روزنامه منتشر مى شد. در این سال روزنامه مریخ جانشین آن شد.
روزنامه مریخ – این روزنامه یک روزنامه نظامى بود که ش
ماره نخست آن روز دوشنبه 5 محرم 1296 انتشار یافت و بیشتر مطالب آن اخبار رسمى نظامى بود.
روزنامه شرف – زیباترین روزنامه عهد ناصرى روزنامه شرف بود و از نظر نفاست و زیبایى پربهاترین آنهاست که به خط نستعلیق بسیار خوب و کاغذ بسیار ارزنده در چهار صفحه منتشر مى شد و نخستین شماره آن در اول محرم 1300 انتشار یافته است . از این روزنامه 87 شماره منتشر شد و انتشار آن تا سال 1309 ادامه یافت .
شماره هاى این روزنامه مفیدترین اسناد براى آگاهى به شرح حال رجال عهد ناصرى است .
روزنامه فرهنگ – این روزنامه نیز به فرمان ظل السلطان و به مدیرى میرزا تقى خان حکیم باشى منتشر مى شد و نخستین شماره آن در دوم جمادى الاول سال 1296 انتشار یافت و مدت دهسال منتشر شده است .
روزنامه اطلاع – این روزنامه از روزنامه هاى وزین و گرانبهاى عهد قاجار است و حاوى مطالب علمى و ادبى و سیاسى و مشاجره هاى قلمى است .
روزنامه مرآت السفر و مشکوه الحضر از این روزن
امه فقط 13 شماره منتشر شد و مطالب آن شامل اخبار سفرهاى ناصر الدین شاه و داستان شکارهاى اوست .
شماره نخست آن در ربیع الاول 1288 انتشار یافته است .
روزنامه اردوى همایون – روزنامه مرآت السفر از سال 1300 به نام اردوى همایون تغییر اسم داد. این روزنامه نیز به مدیرى محمد حسن خان اعتمادالسلطنه منتشر مى شد و شماره نخست آن در 11 شعبان و شماره آخرش در 12 ذیحجه 1300 و مجموعا در 12 شماره انتشار یافت .
خلاصه الحوادث – نخستین روزنامه روزانه ایران به نام خلاصه الحوادث در سال 1316 هق در تهران منتشر شد. این روزنامه چهار صفحه اى بود و اخبار خبرگزارى رویتر را که به مقصد هندوستان مخابره مى شد مى گرفت و منعکس مى کرد.
بعد از استقرار مشروطیت چهار روزنامه روزانه به نامهاى مجلس ، نداى وطن ، حبل المتین و صبح صادق منتشر شد.
روزنامه مجلس – این روزنامه زیر نظر میرزا محمد صادق طباطبایى اداره مى شد و اخبار مذاکره هاى مجلس شوراى ملى را منتشر مى کرد.
بعد از خلع محمد على میرزا از سلطنت روزنامه هاى گوناگون دیگرى به طور روزانه در ایران منتشر شد.
نخستین نشریه علمى که در ایران منتشر شد عنوان روزنامه علمیه دولت علیه ایران را داشت . بعد از این روزنامه ، نشریه هاى دیگرى مانند: گنجینه فنون ، فلاحت مظفرى (علمى )، مجمع الاخلاق (اخلاقى )، دعوت الحق (علمى )، مجمع بهار (ابى ) و آفتاب (ادبى و علمى ) منتشر شد. نخستین روزنامه فکاهى که در ایران منتشر شد نامه طلوع نام داشت که در سال 1318 قمرى نخستین شماره آن پخش شد. مدیر این نشریه عبدالحمید خان متین السلطنه بود که بعدها نماینده مجلس شوراى ملى شد.
روزنامه و مجله هایى که در دوران مشروطیت به سبک فکاهى منتشر شدند نقش مهمى را در توسعه مطبوعات ایران ایفا کردند. مهمترین این نشریه ها بدین قرارند:
کشکول ، تنبیه ، حشرات الارض ، بهلول ، شیدا، شیخ چغندر و غیره .
نشریه صوراسرافیل که مقارن همین احوال منتشر مى شد از نظر مطالب فکاهى مقام اول را داشت . نویسنده متون چرند و پرند صور اسرافیل علامه میزا على اکبر خان قزوینى معروف به دخو دهخدا بود.
از روزنامه هایى که در خارج ایران منتشر مى شد و بسیارى از اوقات به علت آزادى خواهى مدیرانشان ، ورود آنها به داخل کشور ممنوع مى شد اختر به مدیرى آقا محمد طاهر تبریزى ، قانون به مدیرى پرنس میرزا ملکم خان ناظم الدوله و حبل المتین به مدیرى شیخ احمد روحى را مى توان نام برد.
در دوره مشروطیت بیدارى افکار عمومى بسرعت و شدت اوج گرفت و روزنامه ها نفوذ عظیمى در تجدید حیات اندیشه هاى مردم داشتند. روزنامه
هاى مجلس ، صوراسرافیل و ایران نو در توسعه و تکامل افکار عمومى خدمتهاى ارزنده یى انجام دادند. شرافت و دیگر جراید نیز در بیدارى مردم اثر داشتند.
روزنامه هاى ثریا و پرورش که به قلم میرزا على محمد خان شیبانى کاشانى نگاشته مى شد نفوذ زیادى در افکار عمومى داشتند.
از روزنامه هاى ادبى : تربیت ، ادب و بهار از نشریه هاى طراز اول محسوب مى شدند. در میان روزنامه فقط سه نشریه اقیانوس ، آى ملاعمو و فکر مدافع علنى و روشن استبداد بودند.
پرفروشترین روزنامه هاى ایران در دوران مشروطیت روزنامه مجلس بود که مذاکره هاى مجلس شوراى ملى را منتشر مى ساخت و ده هزار نسخه چاپ مى شد.
در دوره دوم مشروطیت قطع روزنامه هاى روزانه بزرگتر شد، اما تیراژ آنها کاهش یافت . تعداد روزنامه هاى ایران در سال 1325 هق 84 بود و در سال 1328 هق این رقم به 36 و در سال بعد به 33 مورد تقلیل کرد.
روزنامه هاى مهم دوره احمد شاه عبارت بودند از: ایران نو، شرق ، برق ، رعد، استقلال ایران ، مجلس ، کوکب ایران ، ستاره ایران ، نوبهار ایران ، کاوه ، شفق تجدد، آزادستان ، روزنامه هایى که توسط زنان منتشر مى شد، عبارت بودند از: دانش و شکوفه ، زبان زنان و نامه بانوان .
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:37 صبح
مقاله جوش ارگون تحت فایل ورد (word) دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله جوش ارگون تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله جوش ارگون تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله جوش ارگون تحت فایل ورد (word) :
جوش ارگون
ساختمان تورچ: تورچ جوشکاری الکترود را نگهداشته و جریان الکتریکی را به سمت قوس هدایت می کند و گاز لازم برای محافظت قوس و مذاب را به محل جوش انتقال می دهد. قطعات تورچ در شکل 3 نشان داده می شود.
تورچهای جوشکاری که زیر جریان 200 A بکار میروند،معمولا با هوا سرد می شوند،به عبارتی گاز خنثی از اطراف کابل حرکت میکند و سردایش لازم را فراهم می کند.اما در جوشکاری های پیوسته که با آمپراژهای بالا سروکار دارد،و نیز در روش ماشینی از تورچهایی استفاده می شود که با آب سرد می شوند.
الکترودها.الکترودهای غیرمصرفی که در روش GTAW بکار می روند ، از تنگستن و یا آلیاژهای آن ساخته می شوند.متداولترین این آلیاژها،آلیاژ 2% ThO2-W یا EWTh-2 می باشد.این آلیاژ از ویژگی های کاری خوبی برخوردار است و پایداری بهتری دارد.توریا رادیواکتیو بوده وفلذا هنگام تیز کردن آن باید مواظب بود که گرد و غبار آن استنشاق نشود.سنگ زنی می تواند خطرات جدی در پی داشته باشد و باید قوانین زیست محیطی را رعایت کرد.الکترودهای لانتانوم دار EWLa-1 و ایتریم دار الکترودهایی هستند که ویژگی های شروع خوبی داشته و پایداری قوس آنها حتی در ولتاژهای کم نیز قابل قبول و مناسب است.الکترودهای تنگستن سریم دار EWCe-2 نسبت به الکترودهای توریم دار از لحاظ پایداری قوس و نرخ ذوب کردن کمی بهترند.هرکدام از الکترودهای مذکور جوش های قابل قبولی تولید می کنند.توانایی آسان ساطع کردن الکترون در ولتاژ پایین الکترودهای لانتالوم دار ازعلل اصلی کارکرد خوب آنهاست.
تنگستن خالص در جوشکاری ac استفاده می شود وبالاترین نرخ مصرف را دارند.گاهی اوقات از الکترودهای زیرکنی نیز استفاده میشود.الکترودهای تنگستن براساس ترکیب شیمایی شان طبقه بندی می شوند.(جدول1)شرایط لازم برای این الکترودها در AWS A5.12 ذکر می شود.شکل نوک الکترودها بر شکل حوضچه مذاب موثر است.الکترودهایی که زاویه 60-120° دارند،پایدارترند و عمق نفوذ خوبی را دارند.الکترودهای با زاویه کمتر 5-30° برای جوش شیاری مناسب هستند تا از ایجاد قوس بین دیواره های محل اتصال جلوگیری کند.
سیستم تغذیه سیم:از تعدادی قطعه تشکیل شده است که از سیستم ساده تا پیجیده را در بردارند.سیستم اصلی آن درواقع وسیله ای است که سیم را با قلاب گرفته و سپس آن را از قرقره کشیده و بعد آنرا از طریق لوله راهنما به سمت محل جوشکاری انتقال می دهد.برای حرکت موتور و نیز کنترل آن از کنترل و سوئیچ های الکترونیکی استفاده می شود..
کابل،شلنگ و رگولاتورها برای انتقال جریان الکتریکی،آب و گاز خنثی به محل جوشکاری لازم می باشند.
________________________________________
جوِشکاری آرگون (GTAW)-
نوسان قوس در هر دو حالت جوشکاری دستی و ماشینی استفاده می شود.مزایای موجوددر جوشکاری دستی پایه و اساس کنترل جوش هنگام تنظیم تغییرات اتصال جوش و گپ موجود است.در جوشکاری ماشینی،نوسان از طریق حرکت مکانیکی تورچ جوشکاری و یا حرکت دادن پلاسمای قوس با کمک میدان مغناطیسی خارجی انجام می شود.نوسان باعث می شود که گرمای تولیدی در محل های دقیق انتقال داده شود.این وضعیت برای زمانی که جوشکاری قطعات با اشکال پیچیده انجام می شود،یک مزیت بشمار می رود.وقتی از نوسان جوش استفاده می شود،تعداد پاس ها و نیز مقدار کل گرمای تولیدی کاهش می یابد زیرا هزینه حذف انقباض ها و عیوب دیگر را از هزینه کلی جوش کم می کند.
شکل 4 اثر نوسانات مغناطیسی بر اعوجاج را نشان می دهد.در برخی از آلیاژها لازم است که از چند پاس برای ایجاد اثر برگشتی پاس های بعدی و بصورت جوش مستقیم string استفاده شود که در این صورت نوسان Oscillation بکار نمی رود.برای پایداری قوس،کمتر کردن وزش قوس و نیز حرکت دادن پلاسمای قوس در امتداد حرکت تورچ می توان از میدان مغناطیس خارجی استفاده کرد.اینکار سبب می شود ظاهر جوش بهتر شده و سرعت جوشکاری افزایش یابد.
پارامترهای فرآیند
جریان جوشکاری: جریان جوشکاری یکی از مهمترین پارامتر های جوشکاری است که باید در هر روش جوشی کنترل شود زیرا بر عمق نفوذ،سرعت جوشکاری،کیفیت جوش و نرخ رسوب موثر است.
در کل سه نوع انتخاب برای جریان جوشکاری وجود دارد:
• جریان مستقیم الکترود منفی DCEN
• جریان مستقیم الکترود مثبت DCEP
• جریان متناوب
در شکل های 5 و6 تاثیر نوع جریان (ac,dc) بر شکل ظاهری جوش نشان داده می شوند. هم چنین نوع جریان نسبت به ماده انتخابی در جدول 2 آورده شده است.
در جریان متناوب ،در 60 Hz پولاریته بین قطعه کار و الکترود تغییر می کند. این تغییر سریع در پولاریته باعث می شود که یک نوع فرآیند کاتدی ایجاد شود که در حذف لایه های اکسیدی در سطح فلزات بالاخص فلزات آلومینوم ومنیزیم بسیار مفید است.در هر نیم سیکل که شرایط DCEP برقرار می شود، الکترودها گرم می شوند.لازمه این کار اینست که از الکترودهای با قطر بزرگ که از تنگستن خالص ساخته شده اند، استفاده شود. در فرآیند GTAW بیشتر از جریان مستقیم با الکترود منفی استفاده می شود.در این حالت، گرمای بیشتری وارد قطعه کار شده و در نتیجه نرخ ذوب افزایش می یابد.
________________________________________
جوِشکاری آرگون (GTAW)
جوشکاری قوسی با الکترود تنگستنی و در پناه گاز محافظ که گاهی اوقات Heliarc و یا جوش تیگ TIG(جوشکاری با تنگستن و گاز خنثی) نیز نامیده می شود، در سال 1930 برای جوشکاری فلز منیزیم اختراع شد.Russell Meredith از الکترود تنگستنی همراه با گاز خنثی هلیوم برای جوشکاری فلز منیزیم استفاده کرد.این روش جایگزین روش پرچ برای اتصال قطعات هواپیما از جنس آلومینوم و منیزیم شد.روش جوشکاری Heliarc در طی این مدت تا کنون اصلاح زیادی یافته است ولی مکانیسم اصلی آن همان است که مردیت آن را بکار برده بود.
درجه حرارت ذوب برای اتصال از نگهداری قوس بین الکترود تنگستن و قطعه کار فراهم می شود.(شکل1)دمای حوضچه مذاب تا 2500 C میرسد.گاز خنثی حوضچه مذاب را احاطه می کند وآنرا در مقابل آلودگی های اتمسفری محافظت می کند.معمولا گاز خنثی آرگون،هلیوم و یا مخلوطی از آن دو است.
کاربردها:
روش جوشکاری با الکترود تنگستن و گاز محافظ برای جوشکاری فولادهای زنگ نزن ،آلومینوم ،منیزیم،مس و فلزات فعال(مثل تیتانیوم و تانتالوم) ونیز فولادهای کربنی و آلیاژی استفاده می شود.در جوشکاری فولادهای کربنی معمولا برای جوشکاری پاس های ریشه کار می رود.
مزایا و محدودیت ها
مزایای روش GTAW عبارتند از:
• جوش با کیفیت بالا و اعوجاج کم تولید می کند.
• پاشش مذاب در مقایسه با روش های دیگر در این روش وجود ندارد.
• در هر دو حالت با و بدون فلزپرکننده می توان استفاده کرد.
• منابع نیروی مختلفی رامی توان بکار گرفت.
• انواع مختلفی از فلزات حتی فلزات غیرمشابه را می توان با این روش جوشکاری کرد
• کنترل دقیقی بر روی میزان گرمای تولیدی و ورودی می توان دشات.
روش GTAW زمانی استفاده می شود که به جوش با کیفیت بالا نیاز باشد.همانطوریکه در بالا اشاره شد، گرمای تولیدی که میتواند اثر منفی بر فلز داشته باشد،بدقت کنترل می شود و نیز حوزه دید جوشکار بوسیله دودهای حاصله محدود نمی شود.
محدودیت های این روش در زیر آمده اند:
• نرخ رسوب آن در مقایسه با جوشکاری با الکترودهای مصرفی پایین تر است.
• به جوشکار ماهر نیاز دارد.(نسبت به SMAW,GMAW)
• برای جوشکاری ضخامت های بیشتر از 95 mm مقرون به صرفه نمی باشد.
• در وضعیت های جوشکاری غیر تخت جوشکاری مشکل است زیرا حفاظت قوس کامل نیست.
علاوه بر مشکلات یادشده می توان به برخی از مشکلات این روش نیز در ذیل اشاره کرد:
• در صورتیکه الکترود تنگستنی با حوضچه مذاب تماس داشته باشد، آخالهای تنگستن می تواند وارد فلز جوش شود.
• اگر حفاظت قوس و مذاب توسط جریان مداوم گاز خنثی انجام نشود و یا مختل شود،فلز مذاب آوده می شود.
• آلودگی یا حفره در مذاب تحت تاثیر نشتی آب از تورچها سرد شونده با آب
• وزش و یا انحراف قوس مثل روش های دیگر
منابع نیرو برای GTAW از نوع جریان ثابت همراه با منحنی ولتاژ – آمراژ منفی می باشند.راکتورهای قابل اشباع و نیز واحدهای کنترل شده با تریستور نیز مرسوم هستند.پیشرفت هایی که در صنایع الکتریکی اتفاق افتاده است،در این حوزه نیز موثر بوده وباعث شده است که منابع نیروی با کارایی بیشتر و با وزن کمتر تولید شوند.امروزه منابع نیروی ترانزیستوری با جربان مستقیم نیز بسیار استفاده می شوند و منابع نیرو یکسوکننده –مبدل ها بسیار پیچیده تر هستند.مبدل های نیرو شامل سه نوع تبدیل هستند:
• جریان متناوب اولیه 60 mHz به جریان مستقیم تبدیل می شود.
• جریان مستقیم به جریان متناوب با فرکانس بالا تبدیل می شود.
• این جریان متناوب به جریان مستقیم تبدیل می شود.
مبدل ها را می توان از حالت جریان مستقیم به جریان متناوب برای جوشکاری GMAW تغییر داد و بکار برد که این سبب کاهش هزینه و صرفه جویی در آن خواهد شد.منابع نیرو که با مبدل کنترل می شوند در مقایسه با منابع سیلیکونی SCR زمان های پاسخ سریعتری دارند.در شکل 2 رفتار دو نوع ماشین جوشکاری با کنترل مبدلی و با کنترل تریستوری نشان داده می شود.
در جوش آرگون یا تیگ (TIG) برای ایجاد قوس جوشکاری از الکترود تنگستن استفاده می شود که این الکترود برخلاف دیگر فرایندهای جوشکاری حین عملیات جوشکاری مصرف نمی شود.
حین جوشکاری گاز خنثی هوا را از ناحیه جوشکاری بیرون رانده و از اکسیده شدن الکترود جلوگیری
می کند.در جوشکاری تیگ الکترود فقط برای ایجاد قوس بکار برده می شود و خود الکترود در جوش مصرف نمی شود در حالیکه در جوش قوس فلزی الکترود در جوش مصرف می شود. در این نوع جوشکاری از سیم جوش(Filler metal)بعنوان فلز پرکننده استفاده می شود.و سیم جوش شبیه جوشکاری با اشعه اکسی استیلن(MIG/MAG)در جوش تغذیه می شود.
در بین صنعتکاران ایرانی این جوش بانام جوش آلومینیوم شناخته می شود.نامهای تجارتی هلی آرک یا هلی ولد نیز به دلیل معروفیت نام این سازندگان در خصوص ماشینهای جوش تیگ باعث شده بعضا این نوع جوشکاری با نام سازندگان هم شناخته شود. نام جدید این فرایند G.T.A.W و نام آلمانی آن WIG می باشد. همانطور که از نام این فرایند پیداست گاز محافظ آرگون میباشد که ترکیب این گاز با هلیم بیشتر کاربرد دارد.
علت استفاده از هلیم این است که هلیم باعث افزایش توان قوس می شود و به همین دلیل سرعت جوشکاری را میتوان بالا برد و همینطور باعث خروج بهتر گازها از محدوده جوش میشود.
کاربرد این جوش عموما در جوشکاری موارد زیر است:
1- فلزات رنگین از قبیل آلومینیوم;نیکل;مس و برنج(مس و روی) است.
2- جوشکاری پاس ریشه در لوله ها و مخازن
3- ورقهای نازک(زیر1mm)
مزایای TIG :
1- بعلت اینکه تزریق فلز پرکننده از خارج قوس صورت میگیرد.اغتشاش در جریان قوس پدید نمی آید.در نتیجه کیفیت فلز جوش بالاتر است.
2- بدلیل عدم وجود سرباره و دود و جرقه ,منطقه قوس و حوضچه مذاب بوضوح قابل رویت است.
3- امکان جوشکاری فلزات رنگین و ورقهای نازک با دقت بسیار زیاد.
انواع الکترودها در TIG :
1- الکترود تنگستن خالص (سبز رنگ)برای جوش آلومینیوم استفاده می شود و حین جوشکاری پت پت می کند.
2- الکترود تنگستن توریم دار که دو نوع دارد الف-1% توریوم دار که قرمز رنگ است ب-2% توریم دار که زرد رنگ می باشد.
3- الکترود تنگستن زیرکونیم دار که علامت مشخصه آن رنگ سفید است.
4- الکترود تنگستن لانتان دار که مشکی رنگ است.
5- الکترود تنگستن سزیم دار که طلایی رنگ است.
این دو نوع آخر جدیدا در بازار آمده اند.
چند نکته در مورد مزایای تنگستن:
1- افزایش عمر الکترود
2- سهولت در خروج الکترونها در جریان DC
3- ثبات و پایداری قوس را بیشتر می کند
4- شروع قوس راحت تر است.
نوع قطبیت مناسب در جوشکاری TIG :
جریان DCEN برای جوشکاری چدن-مس-برنج-تیتانیوم-انواع فولادها
جریان ACبرای جوشکاری آلومینیوم و منیزیوم و ترکیبات آن
پیچیدگیDistortion
پیچیدگی وتغییرابعاد یکی ازمشکلاتی است که در اثراشتباه طراحی و تکنیک عملیات جوشکاری ناشی میشود. با فرض اجتناب از ورود به مباحث تئوریک تنها به این مورد اشاره میکنیم که حین عملیات جوشکاری به دلیل عدم فرصت کافی برای توزیع یکنواخت بار حرارتی داده شده به موضع جوش و سرد شدن سریع محل جوش انقباضی که میبایست در تمام قطعه پخش میشد به ناچار در همان محدوده خلاصه میشود و این انقباض اگر در محلی باشد که از نظر هندسی قطعه زاویه دار باشد منجر به اعوجاج زاویه ای(Angular distortion) میشود.در نظر بگیرید تغییر زاویه ای هرچند کوچک در قطعات بزرگ و طویل چه ایراد اساسی در قطعه نهایی ایجاد می کند.
حال اگر خط جوش در راستای طولی و یا عرضی قطعه باشد اعوجاج طولی و عرضی(Longitudinal shrinkage or Transverse shrinkage) نمایان میشود.اعوجاج طولی و عرضی همان کاهش طول قطعه نهایی قطعه میباشد. این موارد هم بسیار حساس و مهم هستند.
نوع دیگری از اعوجاج تاول زدن یا طبله کردن و یا قپه Bowing)) میباشد.
ذکر یکی از تجربیات در این زمینه شاید مفید باشد. قطعه ای به طول 20 متر آماده ارسال برای نصب بود که بنا به خواسته ناظرمیبایست چند پاس دیگر در تمام طول قطعه جوش داده میشد.تا ساق جوش 2-3میلیمتر بیشتر شود.بعد از انجام اینکارکاهش 27میلیمتری در قطعه بوجود آمد. واین یعنی فاجعه .چون اصلاح کاهش طول معمولا امکان پذیر نیست و اگر هم با روشهای کارگاهی کلکی سوار کنیم تنها هندسه شکل رااصلاح کرده ایم و چه بسا حین استفاده از قطعه آن وصله کاری توان تحمل بارهای وارده را نداشته باشد وایرادات بعدی نمایان شود.
بهترین راه برای رفع این ایراد جلوگیری ازبروز Distortion است. و(طراح یا سرپرست جوشکاری خوب) کسی که بتواند پیچیدگی قطعه را قبل ازجوش حدس بزند و راه جلوگیری از آن راهم پیشنهاد بدهد.
بعضی راهکارهای مقابله با اعوجاج:
1- اندازه ابعاد را کمی بزرگتر انتخاب کرده ;بگذاریم هر چقدر که میخواهد در ضمن عملیات تغییر ابعاد و پیچیدگی در آن ایجاد شود.پس از خاتمه جوشکاری عملیات خاص نظیر ماشین کاری;حرارت دادن موضعی و یا پرسکاری برای برطرف کردن تاب برداشتن و تصحیح ابعادانجام میگیرد.
2- حین طراحی و ساخت قطعه با تدابیر خاصی اعوجاج را خنثی کنیم.
3- از تعداد جوش کمتر با اندازه کوچکتر برای بدست آوردن استحکام مورد نیاز استفاده شود.
4- تشدید حرارت و تمرکز آن بر حوزه جوش در اینصورت نفوذ بهتری داریم و نیازی به جوش اضافه نیست.
5- ازدیاد سرعت جوشکاری که باعث کمتر حرارت دیدن قطعه میشود.
6- در صورت امکان بالا بردن ضخامت چراکه در قطعات با ضخامت کم اعوجاج بیشتر نمود دارد.
7- تا حد امکان انجام جوش در دوطرف کار حول محور خنثی
8- طرح مناسب لبه مورد اتصال که اگر صحیح طراحی شده باشد میتواند فرضا مصالح جوش را در اطاف محور خنثی پخش کند و تاحد زیادی از میزان اعوجاج بکاهد.
9- بکار بردن گیره و بست و نگهدارنده باری مهار کردن انبساط و انقباض ناخواسته درقطعه
عوامل مهم بوجود آمدن اعوجاج :
1- حرارت داده شده موضعی , طبیعت و شدت منبع حرارتی و روشی که این حرارت به کار رفته و همچنین نحوه سرد شدن
2- درجه آزادی یا ممانعت بکار رفته برای جلوگیری از تغییرات انبساطی و انقباظی. این ممانعت ممکن است در طرح قطعه وجود داشته باشد و یا از طریق مکانیکی (گیره یا بست یا نگهدارنده و خالجوش)اعمال شود.
3- تنش های پسماند قبلی در قطعات و اجزا مورد جوش گاهی اوقات موجب تشدید تنش های ناشی از جوشکاری شده و در مواردی مقداری از این تنش ها را خنثی میکند.
4- خواص فلز قطعه کار واضح است که در شرایط مساوی طرح اتصال(هندسه جوش) و جوشکاری مواردی مانندمیزان حرارت جذب شده در منطقه جوش و چگونگی نرخ انتقال حرارت و ضریب انبساط حرارتی و قابلیت تغییر فرم پذیری و استحکام و بعضی خواص دیگر فلز مورد جوش تاثیر قابل توجهی در میزان تاب برداشتن دارد.مثلا در قطعات فولاد آستنیتی زنگ نزن مشکل پیچیدگی به مراتب بیشتر از فولاد کم کربن معمولی میباشد.
________________________________________
جوشکاری فولادهای ضد زنگ و ضد خوردگی
خصلت اصلی فولادهای استنلس مقاومت در برابر زنگ خوردگی است (داشتن کرم بیش از 12% موید همین مطلب است).نیکل موجود در این فولادها حتی به مقدار زیاد هم نمیتواند به تنهایی مقاومت در برابر خوردگی را زیاد کند.ولی با حضور کرم میتواند تا حد زیادی این وظیفه را بخوبی انجام دهد.مزیت اصلی نیکل تسهیل ایجاد فاز آستنیت و بهبود خاصیت مقاوم به ضربه فولادهای کرم نیکل دار است. مولیبدن شرائط خنثی سازی این فولاد را تثبیت می کند و عموما عامل افزایش مقاومت به خوردگی موضعی(Pitting) است.
به منظور اطمینان از تشکیل کاربیدهای پایدار که باعث افزایش مقاومت به خوردگی بین دانه ای میشود افزودن Ti و Nb به انواع معینی از فولادهای کرم-نیکل دار ضروری است.
1-فولادهای ضد زنگ
کرم و کربن عناصر اصلی اینگونه از فولادها را تشکیل میدهد. هر چند که مقدار کربن کمتر از 04/0درصد است تاثیر کرم بر استحکام کششی حتی در مقادیر 13 و 17و 20درصد بسیار ناچیز است. در حالیکه در مقادیر زیادتر کربن با عملیات حرارتی مناسب امکان دستیابی به استحکام کششی منایب و عملیات مکانیکی مورد نظر فراهم میشود.
با توجه به ریزساختار فولادهای کرم دار را به شرح زیر میتوان دسته بندی کرد:
الف-فولادهای کرم دار-فریتی(12 تا 18 درصد کرم -1/0درصد کربن)
ب- فولادهای کرم دار-نیمه فریتی(12 تا 14 درصد کرم -08/0 تا 12/0 درصد کربن)
ج-فولادهای کرم دار-مارتنزیتی(12 تا 18 درصد کرم و بیش از 3/0 درصد کربن)
د- فولادهای کرم دار-قابل عملیات حرارتی(12 تا 18 درصد کرم -15/0 تا 20/0 درصد کربن)
این دسته بندی را در مورد جوش پذیری نیز میتوان تکرار کرد.
تحت شرایط حرارتی نامناسب فولادهای فریتی(گروه الف) تمایل به تشکیل دانه های درشت نشان میدهند. انرژی حرارتی ناشی از جوشکاری منجر به رشد دانه بندی میشود که نمیتوان آنرا با پس گرمایش برطرف نمود.در نتیجه کاربید رسوب میکند و در مرز دانه های فریت باعث شکنندگی و کاهش شىیى مقاومت به ضربه فلؤ جوش میشود.برای غلبه بر این حالت باید از الکترود آستنیتی تثبیت شده با 19 درصد کرم و 9 درصد نیکل استفاده نمود.فلز جوشی که بدین ترتیب حاصل میشود دارای خاصیت آستنیتی و مقاومت به ضربه بالا است.فلز جوشی که بدین طریق حاصل میشود از نظر مقاومت به خوردگی مطابق فولددهای ضدزنگ فریتی میباشد اما از نظر ظاهر با فلز مبنا تفاوت رنگ دارد.در صورتیکه اجبار در یکرنگی باشد باید از فیلر متال مشابه( مثلا 18 درصد کرم به همراه کمی Ti)استفاده شود.Tiدر مقادیر جزیی نقش موثر در ریز دانه کردن فلز جوش دارد.
بعلت رابطه گریز ناپذیر بین رشد دانه ها با از دست رفتن استحکام ضربه ای چاره ای جز کاستن از تنش های حرارتی ناشی از عملیات جوشکاری وجود ندارد و برای نیل به این منظور تمهیداتی نظیر الکترود با قطر کم و سرعت جوشکاری بیشتر و پیش گرمایش 200تا 300 درجه سانتیگراد باید به کار رود.
پس گرمایش در حدود 700 تا 800 درجه سانتیگراد خاصیت استحکام به ضربه فلز جوش را بهبود میدهد.
همچنین آنیلینگ(Annealing)به مدت کم نیز باعث تجمع کاربید شده و تا حدی شکنندگی فلز جوش را جبران میکند و همینطور به تنش گیری نیز کمک میکند. ولی هرگز باعث رفع کامل درشت دانگی HAZنمیشود.
اقدامات مشابهی حین جوشکاری فولادهای نیمه فریتی و کوئنچ تمر شده با 12 تا 14 درصد کربن (دسته ب ) نیز ضروری است. میدانیم که سرد کردن سریع باعث تشکیل فاز شکننده مارتنزیتی میشود لذا ضرورت دارد که درجه حرارت قطعه حین انجام جوش بالا نگهداشته شود. قطعه کار ابتدا 300 تا 350 درجه پیش گرم میشود.درجه حرارت بین پاسی(Inter pass) 300 درجه مناسب است و از این کمتر نباید شود.ضمنا قطعه کار باید بلافاصله در دمای 700 تا 760 درجه پس گرم شود.این سیکل حرارتی در مجموع باعث ایجاد فلز جوشی با ساختار یکنواخت و چقرمه در کل طول درز جوش مسشود و خطر شکنندگی و رشد دانه ها را تا حدود زیادی مرتفع میکند.
فولادهای کرم دار مارتنزیتی (دسته ج)معمولا قابل جوش نیستند و صرفا به منظور تعمیر و اصلاح عیوب جوشکاری بر روی آنها انجام میپذیرد. برای جوشکاری فولادهای کرم دار با 12 تا 14 درصد کرم مقدار کربن در فیلر متال نباید از 25/0درصد تجاوز کند.این نوع فولاد در هوا سخت میشود.از اینرو هیچ اقدام پیشگیرانه موثری به منظور غلبه بر سخت شده HAZوجود ندارد.اما با اعمال پیش گرم زیاد که با پس گرم بلافاصله قطعه همراه باشد میتوان تاحدودی مشکل را برطرف کرد و سختی نامطلوب را در حد پایینی نگاه داشت.دمای پس گرم 750 تا 800 توصیه میشود و کمتر از این دما ممکن است باعث تاثسر منفی در مقاومت به خوردگی شود.
آنیلینگ در حرارتی بین650 تا 650 درجه ممکن است باعث رسوب کاربید و بروز خوردگی بین دانه ای شود.
2-فولادهای مقاوم به خوردگی
فولادهای آستنیتی مقاوم به خوردگی کرم-نیکل دار عموما دارای خواش جوشکاری مطلوبی هستند(جوش پذیرند). اما خصوصیاتی چند از این فلزات باید مدنظر قرار گیرد.
الف-ضریب هدایت حرارتی کم.
ب- ضریب انبساط حرارتی زیاد.
ج-سرشت انجماد اولیه این نوع فولادها که تاثیر مهم و تعیین کننده ای بر مکانیزم وقوع ترگ گرم در آنها دارد.وجود مقدار مشخصی از فریت در فلز جوش بیانگر مقاومت ـن به ترک گرم است.
به کمک نمودار شفلر-دولانگ امکان تعیین ریز ساختار بر اساس ترکیبات فلز جوش ممکن است.
نمودار شفلر-دولانگ کمکی عملی در تعیین مقدار تقریبی فریت(فریت دلتا)و سرشت ریز ساختار تشکیل شده حین جوشکاری فولادهای آلیازی غیر همجنس اراوه میدهد.علاوه بر این برآوردی کلی از تاثیرات مقادیر کم فریت بر مقاومت به ترک گرم فلز جوش آستنیتی را مقدور میسازد.تجربه ثابت کرده که روشهای متفاوت تعیین درصد فریت عملا مساله ساز است و طبق توافق جهانی به جای درصد فریت تعداد فریت را مبنا و ماخذ محاسبات قرار میدهند .
دوستانیکه احتمالا از مطالب مربوط به نمودار شفلر آنچنان برداشت منسجم و دقیقی نداشتند کاملا حق دارند و پیشنهاد میکنم به کتب و منابع معتبر برای فهم بهتر مطلب مراجعه کنند. و فرصت بهتر پرداختن به این مطالب مهم فعلا در توان بنده نیست.
3-فولادهای مقاوم به حرارت
الف-فولادهای فریتی یا فولادهای فریتی-پرلیتی از نوع (Cr یا Cr-Si و Cr-Si-Al) و فولدهای فریتی-آستنیتی
ب-فولادهای مقاوم به حرارت از نوع آستنیتی از نوع Cr-Ni-Si
در حالیکه در جوشکاری قطعات فولادی از نوع آستنیتی با الکترودها ی همجنس آن پیشگرم قطعه ضرورتی ندارد فولادهای مقاوم به حرارت از نوع فریتی کرم دار را معمولا 100 تا 300 درجه پیش گرم و در 750 درجه هم پس گرم و آنیل میکنند.علت اینکار هم غلبه بر درشت دانگی و تمایل به ترد شدن HAZ است.
قطعات ریختگی از جنش فریت_آستنیت را باید در حالت گرم 700تا800 درجه جوش داد و اجازه داد که به تدریج سرد گردد.
جوشکاری فولادهای فریتی و فریتی-پرلیتی با الکترودهای هم جنس قطعه کار کاهش در استحکام ضربه ضربه ای فلز جوش را نشان میدهد لذا پیشنهاد میشود این نوع فولادها را باالکترودهای آستنیتی مقاوم به حرارت جوش داد.در این حالت نیز باید توجه داشت که مقاومت به حرارت فلز جوش آستنیتی در محیط احتراق با گازهای اکسید کننده با هوا تقویت میشود و طبیعتا این مقاومت به حرارت در محیط گازهای احیا کننده به مقدار زیادی کاهش می یابد برای غلبه بر محیط احتراق با مقدار زیاد گاز گوگرد استفاده از الکترودهایی با کرم زیاد توصیه میگردد.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:37 صبح
مقاله رله و حفاظت سیستم ها تحت فایل ورد (word) دارای 44 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله رله و حفاظت سیستم ها تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله رله و حفاظت سیستم ها تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله رله و حفاظت سیستم ها تحت فایل ورد (word) :
رله و حفاظت سیستم ها
امروزه با گستردگی شبکه های انتقال و توزیع نیروی الکتریکی و سیستم های تولید انرژی الکتریکی طبعا حفاظت از آنها از اهمیت ویژِهای برخوردار خواهد گردید .
قبلا اغلب رله های حفاظتی با تکنولوژی الکترومکانیکی ساخته می شدند وهنوز هم این رله ها در شبکه های الکتریکی مشغول به کار هستند مانند :
رله های جریان زیاد و اتصال کوتاه – رله های ارت فالت – رله های دیستانس – رله های دیفرانسیل و
با ظهور علم الکترونیک تکنولوژی ساخت این رله ها تغییر یافت و رله های الکترونیک ساخته شدند واین رله ها جای رله های مکانیکی را گرفتند .
طبعا این رله ها از لحاظ دقت، ابعاد، مصرف انرژی و مهمتر این که ساخت تابع های پیچیده تر با این تکنولوژی ممکن تر میباشند ، دارای امتیازات بسیاری بودند .
مهمتر این که رله های حفاظتی که مهمترین قسمت یک سیستم الکتریکی هستند باید عناصر قابل اعتماد و با دقتی باشند . و رله های الکترونیکی دارای این امتیازات بودند .
تا این که تکنولوژی جدیدی ابداع شد !!!!
با ورود میکروپروسسورها تکنولوژی ساخت رله های حفاظتی متحول شد . با توجه به توانایی های بالای میکروپروسسورها وقدرت برنامه ریزی آنها توانایی های کاربردی رله های حفاظتی نسل جدید نیز متحول گردید و فزونی یافت وتوانایی های زیر به آنها اضافه شدند : برنامه ریزی ساده این رله ها جهت کاربردهای متفاوت که رله های چند تابعی نسل جدید معمولا به یک پی ال سی نیز مجهز هستند . اتصال رله های حفاظتی به باس های اطلاعاتی وارسال و دریافت سیگنالهای آنالوگ مانند کمیت های الکتریکی وهمچنین اطلاعات مربوط به خطاها و تنظیم رله ها از طریق باسهای اطلاعاتی اتصال وبرنامه ریزی از طریق کامپیوترهای شخصی توسط نرم افزارهای کمپانی سازنده رله قدرت خطا یابی و چک کردن مدارات داخلی رله ها و ;.
همانطوری که قبلا اشاره کردیم حفاظت سیستم های الکتریکی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و امروزه کمپانی های متعددی در حال طراحی و ساخت رله های حفاظتی می باشند . برخی از کمپانی های معتبر که در این زمینه مشغول به فعالیت می باشند را معرفی می کنیم .
Siemens -Alstom – ABB – GE Power – Schneider – CEE – Reyroll
به طور کلی رله های حفاظتی باید دارای مشخصات زیر باشند :
سرعت عملکرد : این پارامتر در رله های حفاظتی بسیار حائز اهمیت است چون رله های حفاظتی هنگام خطا موظفند با سرعت هرچه تمامتر بخش های معیوب را از قسمت های سالم جدا نمایند .
حساسیت : این پارامتر به حداقل جریانی که سبب قطع رله می گردد بر میگردد .
تشخیص و انتخاب در شرایط خطا : این پارامتر نیز بسیار مهم است زیرا در شبکه هایی که دارای چند باس بار و رله حفاظتی هستند هنگام وقوع خطا می باید قسمت معیوب به درستی تشخیص داده شده و از شبکه جدا گردد و قسمتهای سالم به کار خود ادامه دهد.
پایداری : این پارامتر به این باز میگردد که یک رله حفاظتی به تمامی خطاهایی که در محدوده حفاظتی خود به درستی عکس العمل نشان دهد و در مقابل خطاهای خطاهای این محدوده عکس العملی نشان ندهد .
دسته بندی رله های حفاظتی بر اساس پارامترهای اندازه گیری :
الف) رله های جریانی : این رله ها بر اساس میزان جریان ورودی به رله عمل می کند . حال این جریان می تواند جریان فازها – جریان سیم نول – مجموع جبری جریانهای فازها است (رله های جریان زیاد – رله های ارت فالت و ;. ) و حریان ورودی رله می تواند تفاضل دو یا چند جریان باشد ( رله های دیفرانسیل و رستریکت ارت فالت
ب) رله های ولتاژی : این رله ها بر اساس ولتاژ ورودی به رله عمل میکند این ولتاژ می تواند ولتاژ فازها باشد (رله های اضافه یا کمبود ولتاژ و ;.) و یا میتواند مجموع جبری چند ولتاژ باشد ( رله تغییر مکان نقطه تلاقی بردارهای سه فاز
ج) رله های فرکانسی : این رله ها بر اساس فرکانس ولتاژ ورودی عمل میکند ( رله های افزایش و کمبود فرکانس
د) رله های توانی : این رله ها بر اساس توان عمل می کنند به عنوان مثال رله هایی که جهت توان را اندازه گیری می کنند یا رله هایی که توان اکتیو و راکتیو را اندازه گیری می کنند .
ه) رله های جهتی : این رله ها از جنس رله های توانی هستند که بر اساس زاویه بین بردارهای ولتاژ و جریان عمل میکنند مانند رله های اضافه جریان جهتی که در خطوط چند سوتغذیه رینگ و پارالل بکار می روند و یا رله های جهت توان که جهت پرهیز از موتوری شدن ژنراتور هنگام قطع کوپلینگ آن بکار میرود .
و) رله های امپدانسی : مانند رله های دیستانس که در خطوط انتقال کاربرد فراوانی دارند .
ز) رله های وابسته به کمیت های فیزیکی : مانند حرارت – فشار – سطح مایعات و ;. مانند رله بوخ هلتس ترانسفورمرها ح) رله های خاص : رله هایی هستند که برای منظورهای خاص به کار میروند مثلا رله تشخیص خطای بریکر – رله مونیتورینگ مدار تریپ بریکر – رله لاک اوت و ;..
حفاظت اضافه ولتاژ سیستم کابل زمینی
یکی از مطالعاتی که شرکت DSTAR در آمریکا در مورد کابل های زمینی انجام داده است ، بررسی اثرات ولتاژهای گذرای ضربه در آنها به دلایلی همچون صاعقه می باشد . نقص کابل های زمینی با عایق پلی اتیلنی و امثال آن بخشهایی از صنعت را دچار مشکل کرده است. یکی از دلایل اصلی خرابی های زودرس، اضافه ولتاژهای مکرری است که بعلت حالت های گذرا در سیستم ایجاد می شوند .
یک سیستم کامل آزمایشی در آزمایشگاه GE (جنرال الکتریک) برای آزمایش روشهای مختلف حفاظت کابل در مقابل اضافه ولتاژ ایجاد شده است. این مجموعه شامل کابل نوترال مرکزی لخت بوده که در یک محفظه انعطاف پذیر حمل می گردد و امکان آزمایش کابل های کوتاه( ft300 ) و بلند ( f t 1350 ) را فراهم می کند.
برای انجام آزمایش ولتاژ ضربه یک سر کابل را به یک riser pole وصل نموده که از طریق آن ولتاژ ضربه شبیه سازی شده صاعقه به آن اعمال میگردد. ولتاژ ضربه مشابه صاعقه توسط یک مولد ولتاژ ضربه از نوع مارکس با قابلیت تولید ولتاژ ضربه 6 میلیون ولتی تولید میگردد. طرح های مختلف از نحوه نصب برقگیر با یکدیگر مقایسه گردیده اند. در بعضی از آنها صرفا” در محل riser pole برقگیر نصب شده ودربعضی دیگر علاوه برriser pole در طول کابل نیز برقگیر قرار داده شده است. یکی از یافته های مهم این بود که معلوم شد در سیستم های کابل نواری یا دو شاخه ای ، اضافه ولتاژ شدید تر عمل کرده و در این سیستم ها نیاز به توجه بیشتری در نصب برقگیرها می باشد . نتایج حاصل از این آزمایشها اکنون بوسیله شرکتها جهت بهینه سازی حفاظت کابل در مقابل اضافه ولتاژ مورد استفاده قرار می گیرد.
آزمایش ولتاژ ضربه برروی سیستم کابل زمینی برای انواع دیگر کابل ها ادامه یافت. کابل جلددار (jacketed cable) بطور وسیع برای به حداقل رساندن مشکلات ناشی از خوردگی نول به کار می رود. سیم نول خود یک هادی عایق شده است که می تواند امواج ضربه را همانگونه که در شکل (1) دیده می شود انتقال دهد .
تحقیقاتDSTAR نشان داد که حالت های گذرای سیم نول ، مشکلات دیگری را نیز ایجاد می کند. وقتی یک اضافه ولتاژ ناشی از صاعقه باعث می شود که برقگیر تخلیه کند ، جریان بین زمین برقگیر و نول کابل تقسیم می شود .
ولتاژهای قابل توجه ای بین نول کابل و زمین ایجاد می گردد و جلد کابل می تواند سوراخ شود. به خصوص این حالت زمانی رخ میدهد که مقاومت زمین پای برقگیر زیاد باشد و در نتیجه جریان بیشتری از نول کابل عبور کند.آزمایشهای دیگری برای تشخیص میزان مقاومت جلد کابلها در DSTAR انجام شده است .
در صورت عدم تخلیه صاعقه دربرقگیر محل riser pole خطر انتقال ولتاژ ضربه به سیم پیچی های ترانسفورماتور و صدمه به آنها در طرف اولیه و یا ثانویه وجود خواهد داشت. نتایج آزمایشها نشان میدهند که در حالت استفاده از برقگیر تنها در محل riser pole خطر خرابی و آسیب وجود دارد.
برای حل مشکل فوق و جلوگیری از سرایت اضافه ولتاژ صاعقه به سیم پیچی های ترانسفورماتور تحقیقات قابل ملاحظه ای انجام گرفته است که بر اساس آنها ایده استفاده از یک سیم لخت خوابانده شده در کنار کابل جلددار بمنظور کاهش ولتاژ ایجاد شده در بدنه کابل ارائه گردیده است. این روش باعث کاهش چشمگیر ولتاژ بین نول و نقطه زمین محلی می گردد.
یکی دیگر از روشهای مهم کاهش حالت های گذرای نول درکابلها، بهبود سیستم زمین میباشد. نوع دیگری از کابل که توسط بعضی از شرکت ها مورد استفاده قرار می گیرد ، کابل جلددار از نوع نیمه هادی است . این نوع جلد ، نول را در مقابل خوردگی محافظت می کند و باعث میرا شدن حالت های گذرای نوترال می
شود. نتایج آزمایشها برروی این کابلها نشان میدهد که ولتاژ بین نول و زمین بشدت کاهش می یابد. ولیکن، جریان ضربه نوترال در این نوع کابلها به سرعت نوترال های مرکزی لخت ، میرا نمی شود .
علاوه بر صاعقه هایی که به خطوط هوایی تغذیه کننده سیستم زمینی برخورد می کنند ، حالت های گذرای ضربه در اثر برخورد صاعقه به زمین در نزدیکی گودال کابل نیز می توانند در نول کابل ایجاد شوند . DSTAR با آزمایشهای گسترده ای ، جریان القاء شده در نول را بصورت تابعی از محل برخورد صاعقه اندازه گرفت. این کار با کابل های لخت ، دارای جلد عایق و دارای جلد نیمه هادی انجام شد .
حفاظت ثانویه ترانس اندازه گیری ولتاژ
موضوع شکست مدار جریان بعنوان یک روش الکترومکانیکی جهت تحدید جریان خطا در مسیرهای حاوی نیروی محرکه الکتریکی (EMF) قبل از پیدایش مواد ابررسانا تنها ایده مطرح جهت پاکسازی خطا از مدارهای الکتریکی بوده است ، با این حال همین روش ساده با توجه به نیازمندیهای شبکه های مدرن الکتریکی از ظرفیتهای بالایی جهت جذب و بکارگیری گروه قابل توجهی از رشته های تخصصی شامل برق ، مکانیک ، علم مواد ، الکترونیک و کامپیوتر است.
علاوه بر آن مکان یابی مناسب جهت نصب مدار شکنهای مورد بحث ، موضوع دسته دیگری از تحقیقات و پژوهشهای انجام شده در قالب تحلیلهای ریاضی شبکه های الکتریکی همچنین ایمنی و قابلیت اطمینان بهره برداری از آنها است ، که بحث حاضر از جهاتی در این گروه قابل دسته بندی است .
ترانس ولتاژ به واسطه اتصال اولیه آن از دید مدار ثانویه علیرغم ماهیت انتقالی آن ، یک منبع انرژی امپدانس داخلی مشخص است ،هر چه کلید حفاظتی منصوب در ثانویه ترانس به سیم پیچی آن نزدیکتر باشد از ناحیه تحت حفاظت بیشتری برخوردار است . بطور مثال در ترانسهای ولتاژ مستقر در پستهای فشار قوی ، اولین مکان بعد از سیم پیچی جهت نصب مناسب کلید حفاظتی ، جعبه پیش بینی شده روی ترانس ولتاژ توسط سازنده است و مکان بعدی تابلو توزیع پیش بینی شده در محوطه پست جهت انشعابات مورد نیاز است .
بعضی از سازندگان بدلیل اجتناب از قبول مسئولیتهای ناشی از دسترسی بهره بردار پست به کلید حفاظتی منصوب در جعبه ترانس ولتاژ ، بطور کلی از نصب آن صرفنظر و این حفاظت را خارج از محدوده ترانس ولتاژ به عهده استفاده کننده
می گذارند . در این حالت ناحیه بینابینی ترانس ولتاژ و تابلو توزیع محوطه و مسئله عدم حفاظت آن ناحیه در قبال اتصال کوتاه یا نشتی جریان موضوع یک رشته از مباحث فنی بین طراح و مسئولین بهره برداری پست خواهد بود .
سئوالی که در اینجا مطرح می شود آن است که چگونه می توان ناحیه مزبور را به بهترین روش و صرف کمترین هزینه ممکن تحت پوشش حفاظتی قرارداد ؟ آیا کلید حفاظتی منصوب در تابلوی توزیع محوطه علاوه بر نواحی پائین دست قادر به پوشش نواحی بالا دست خود نیز
هست ؟ پاسخ سئوال مذکور در اتصالات مرسوم منفی است ، زیرا کلید یاد شده تنها قادر به پوشش نواحی پائین دست خود است و جریان گذرنده از نواحی بالا دست را احساس نمی کند ، اما اگر اتصال یاد شده به نحو دیگری انجام شود پاسخ باز هم منفی است ؟
در شکل زیر با انتقال کلید حفاظتی از ناحیه شماره 1 به ناحیه شماره 2 (انتقال کلید از سیم فاز به سیم نول در داخل تابلوی توزیع محوطه) می توان بدون تغییر مکان نصب کلید نواحی بالا دست را نیز در مقابل دسته بسیار بزرگی از خطاها حفاظت کرد.
در شکل زیر مسیر عبور جریان اتصال کوتاه به ازای خطای تکفاز به زمین در ناحیه بالا دست نشان داده شده که ناگریز از تحریک کلید حفاظتی است .
در شکل زیر نیز مسیر عبور جریان فاز – فاز در اثر خطای رخ داده در ناحیه بالا دست که باعث عملکرد کلید منصوب در پائین دست می شود ، ملاحظه می شود .
با دقت در اشکال بالا ملاحظه می شود ، اصل اساسی شکست جریان خطا همچنان جاری است و تنها بایستی مفهوم بالا دست (Up stream) و پائین
دست (down stream) در اتصالات غیر متداول مورد بازنگری قرار گیرد . با این حال حفاظت مذکور هنوز در مقابل اتصال کوتاه های سیم نول هر یک از ترانسهای ولتاژ در بالا دست بی عمل باقی می ماند که به دلیل احتمال کم آن در مقابل مزایای دیگر طرح قابل چشم پوشی است .
نکته قابل توجه دیگر لزوم اطمینان از برقراری اتصال زمین در ثانویه ترانس ولتاژ است که به صراحت در بسیاری از استانداردها بدان اشاره شده است .چنانکه ملاحظه می شود ، با قطع کلید حفاظتی ، ثانویه ترانس ولتاژ از زمین حفاظتی منفک شده که امری مخاطره آمیز است ، زیرا به هر دلیل در صورت تخریب عایقی ترانس ، ولتاژ اولیه روی بخشهای فلزی ثانویه ظاهر شده که می تواند در شرایطی همراه با عدم عملکرد حفاظتهای اولیه باشد . در این شرایط ممکن است سیستم فشار ضعیف در معرض اضافه ولتاژهای خطرناک قرار گیرد .
بنابراین ضعف طرح مذکور صرف نظر کردن از مزایای زمین حفاظتی در مواقع قطع کلید است که به دلیل صراحت استاندارد ها قابل چشم پوشی نیست .ضعف مذکور در سیستمهایی که حاوی ترانس ولتاژ واسطه در مدارات داخلی هستند قابل جبران است . بدین نحو که با اعمال زمین در نقطه صفر ترانس ولتاژ واسطه عملا کمبود زمین حفاظتی در ثانویه ترانس ولتاژ فشار قوی جبران
می شود .
یک مزیت قابل توجه دیگر نصب کلید حفاظتی در مدار نول سیستم سه فاز گسترش ناحیه مورد حفاظت حتی در داخل سیم پیچی تجهیز مورد استفاده است . مزیتی که به طور منحصر به فرد تنها با اینگونه اتصال قابل تحصیل است.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:36 صبح
مقاله تاثیر و تاثیرات جهانی شدن جغرافیا تحت فایل ورد (word) دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تاثیر و تاثیرات جهانی شدن جغرافیا تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تاثیر و تاثیرات جهانی شدن جغرافیا تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله تاثیر و تاثیرات جهانی شدن جغرافیا تحت فایل ورد (word) :
تاثیر و تاثیرات جهانی شدن جغرافیا
جغرافیا علم فضا و مکان است. بنای محوری جغرافیا شناخت عوامل طبیعی، فرهنگی و فیزیکی مؤثر در مکانها، قسمت های قابل زیست و زندگی بر روی کره زمین است و هدف جغرافیا تشریح، تخمین و تفسیر الگوهای متغیر مکانی و فضائی است.
بنابراین دانش جغرافیا از یک طرف به توصیف، بررسی، تجربه و تحلیل پدیده های مختلف محیط در عرصه های گوناگون آب و خاک و اقلیم و محیط زیست و نیز نحوه پراکندگی
سازمان بندیهای اجتماعی و فعالیت های اقتصادی و پیامدهای ناشی از کنش های متناسب جوامع انسانی با محیط زیست می پردازد و از طرف دیگر می کوشد تا با شناخت عل
می که نسبت به قانونمندیهای محیط طبیعی و جریانهای اجتماعی پیدا می کند، نقشی فعال در کاهش یا از بین بردن ناهماهنگی های فضایی و آفرینش چشم اندازهای فرهنگی بر عهده گیرد. این کار میسر نیست مگر با تکیه بر جنبه های علمی و کاربردی جغرافیا و اهمیتی که امروزه این علم در شناخت محیط زندگی انسان و راهگشائی و حل بسیاری از مسائل و مشکلات یافته است.
بازشناسی جغرافیائی کشورمان نه تنها به لحاظ برنامه ریزی های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی و فضائی اهمیت دارد، بلکه به جهات اصولی دیگر نیز از اولویت خاصی برخوردار است. به تعبیری هیچ ملتی نمی تواند استقلال پیدا کند، الا اینکه خودش، خودش را بفهمد و تا زمانی که ملتها خودشان را گم کرده اند و دیگران را بجای خود نشانده اند، نمی توانند استقلال پیدا کنند.
برای خودشناسی و خود فهمی، یعنی شناسائی وضع ایران، دانش جغرافیا می تواند گامهای مؤثر و استواری بردارد. هدف از ارائه این رشته شناخت ارزش کاربردی جغرافیا و نیز آگاهی از ضرورت کاربرد بررسیهای جغرافیائی در کلیه تصمیم گیریهای سیاسی- نظامی، اجتماعی، اقتصادی و فضا- مکانی است. جهت افزایش کارائی و توانائی دانشجویان در مورد مسائل گون
اگون جغرافیا، در این رشته به مسافرت های پژوهشی و علمی و انجام عملیات میدانی توجه خاصی شده است.
چکیده
جهانی شدن را فشردگی مکانی نامیدهاند؛ گاهی هم آن را باطل شدن جغرافیا تعریف کردهاند. این تعریف از جهانی شدن به سوی نوعی دیدگاه ایدئولوژیک، آرمانی و تخیلگرایانه سوق داده شده است؛ یعنی باید مکان را باطل کرد، نه اینکه مکان باطل میشود.
مکان، یعنی جغرافیا و جغرافیا، یعنی فرهنگ؛ چرا که هیچ مکان انسانی بدون فرهنگ نیست و هر فرهنگی زمانی را در درون خود دارد و یا در یک تاریخ خاص تنفس میکند؛ پس هیچ مکان و جغرافیایی بدون زمان و تاریخ نیست. این دو همراه با هم فرهنگ را میسازند؛ پس باطل کردن مکان به معنی باطل کردن زمان و باطل کردن این دو نیز به معنای باطل کردن فرهنگ است؛ بنابراین جهانی شدن به معنای مذکور، یعنی باطل کردن فرهنگها در جهان.
باطل کردن فرهنگ، یعنی جایگزین کردن فرهنگی دیگر، چون انسان نمیتواند بدون فرهنگ زندگی کند و فرهنگ جدید، به معنای زمان و مکان جدید یا تاریخ و جغرافیای جدی
د خواهد بود؛ پس جهانی شدن به معنای فوق یعنی ساختن زمان و مکانهای جدیدی که با نظریه جهانی شدن تطابق و همراهی داشته باشد.
اولین قدم این تاریخسازی و جغرافیاسازی، دائره المعارف یا دانشنامهنویسی و تهیه دانشنامههای تاریخی و جغرافیایی کشورها است و به همین منظور در کشورهای غربی دانشنامههای متعددی برای سراسر جهان و به خصوص برای کشورهای متعددی برای جهان
ی شدن مقاومت میکنند (مثل ایران) نوشته میشود.
تاریخسازی براین نکته اساسی بنا میشود که زمان جوامع با هم متفاوت هستند. زمان معیار سنجش حرکت است (یعنی از حرکت زاییده میشود و سپس وسیله سنجش آن قرار میگیرد) و حرکت در جوامع از نظر کمی و کیفی بسیار متفاوت است؛ پس زمانها نیز متفاوت میشوند.
جوامعی که دچار «گسل زمانی» میشوند، دارای دو یا چند زمانی میشوند؛ در این زمینه اولین مسئلهای که میتوان به آن اشاره کرد، «دو زمانه شدن» معرفتی است. یک زمان به موقت سنتی و زمان دیگر به معرفت وارداتی از غرب تعلق دارد که زمان اولی کندتر
(چون حرکت کندتر است) و حتی دچار اختلال سرعتی و اختلال زمانی است، ولی در دومی زمان و حرکت بسیار تندتر و حتی تندتر از خود غرب است (چون حرکت بسیار سطحی و غیر عمیق است)؛ پس این جوامع سخت دچار دوگانگی زمانی میشوند و به همین دلیل، بحرانهای اجتماعی عمیق را به وجود میآورند. این گسل زمانی با نزدیکتر شدن به غرب زیادتر خواهد شد، چون سنت برخاسته از زمان و مکان است و این زمان و مکان خاص، به سنت خاص خو
د نیاز دارد. نزدیکی به غرب، یعنی فاصله گرفتن از این زمان و هرچه نزدیکتر باشد، فاصله و بحران بیشتر خواهد بود.
جهانی شدن و جهانی کردن، یعنی مسلط کردن زمان غربی بر زما
نهای غیرغربی، پس بحران زمانی، آرامش جامعه غیر غربی را خواهد گرفت.
زمان غربی سریع است، چون زمان غربی تابع عقلانیت ابزاری حرکت در سطح و جهان مادی صرف است و به عکس جهان شرقی که زمان جهان ملکوتی و بالاتر را دارد و زمان آن نسبت به این جهان کند است (مثل یک روز قیامت در مقابل پنجاه هزار سال این دنیا.
گرفتن زمان غربی، یعنی رها کردن اعتقادات دینی؛ به همین دلیل، جهانی شدن با اعتقادات دیگر کشورها برخورد مستقیم خواهد داشت.
ورود زمان غربی موجب میشود که تاریخ و نگرش تاریخی در آن جامعه دچار اختلال شود. چون تاریخ با توجه به زمان فعلی یک جامعه تفسیر میشود و با یک اضافه هرمنوتیکی سعی میشود، جوامع ما قبل زمان فعلی که براساس حدس و یا شهود رخ میدهد، فهمیده شود؛ پس جامعه جهانیشده غیرغربی (با فرض امکان) جامعهای با نگرش کج و معوج تاریخی است.
چون زمان و مکان به هم پیوستهاند، هیچ مکانی بدون حرکت و
هیچ حرکتی بدون زمان نیست ؛ پس هیچ مکانی بدون زمان نیست و چون زمان دچار بحران میشود، مکانی نیز دچار بحران میشود؛ به عبارتی چون تاریخ دچار بحران میشود، جغرافیا نیز بحرانی میشود؛ پس باطل شدن جغرافیا توسط فرآیند جهانی شدن چنین باطنی دارد.
بحرانی شدن جغرافیا، نتیجه مصادره مکان به نفع مکان غربی است؛ یعنی متنفر شدن از یک جغرافیا و عاشق شدن به جغرافیای دیگر.
مهاجرت از این جغرافیا به جغرافیای دیگر نتیجهای طبیعی است پس یکی از دلایل اصلی مهاجرت نخبگان علمی و مالی کشورها غیر غربی به غرب و از کشورهای اروپایی به امریکایی همین نکته است.
به دلیل همین، تنفر از زمان و مکان یا تاریخ و جغرافیای خود و در پی آن جذب به سوی تاریخ و جغرافیای دیگر، تنفر از فرهنگ خود یا فرهنگ گریز سعی در اخذ فرهنگ غربی و امریکایی، با همه ابعاد آن میشود که این جریان از نخبگان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی (در سطح نخبگی) آغاز و تا مردمان روستاها جریان مییابند و حتی اقشار سنتگرای جامعه، مثل روحانیت را هم طی خواهد کرد.
نسخه روانی یا روان شناختی این فرایند این است که در تاریخ و جغرافیای مبدأ(فرهنگ خودی) یک نوع حالت وارفتگی و افسردگی اجتماعی به وجود میآید که انسانها دست به هیچ کاری نمیزنند، چون به نظر این انسانها کار کرده در این جغرافیا و تاریخ به جایی نمیرس
د؛ پس از مدیریت جامعه تا پائینترین سطح اجرایی جامعه، دچار مشکلات افسردگی و وارفتگی میشوند که از زمان ناصرالدین شاه قاجار تا حال این مسئله ادامه دارد.
تنها راه نجات چنین جوامعی از این وضعیت، شناخت زمانی و مکانی جامعه است؛ پس زمانشناسی اجتماعی و برنامهریزی جامع برای شناخت آن بسیار حیاتی است و گرنه هر حرکتی که به این دقت انجام نشده است، سبب تشدید بحران خواهد شد؛ مثل
برنامهریزی توسعه در ایران یا نوشتن دائره المعارف یا دانشنامه و یا ترجمه کتاب و یا سیاستگذاری و برنامهریزیهای دانشگاهی و حوزوی. همه سؤال این است که در چه زمانی و چه مکانی زندگی میکنیم؟
چشماندازهای جغرافیایی در عصر جهانی شدن
دولتهای ملی: مرزها و قومیتها
تضعیف دولتهای ملی، کمرنگ شدن مرزهای بینالمللی، افول تدریجی حاکمیت و ایجاد مجدد دولت ـ شهرها پدیدههایی است که جغرافیای سیاسی جهان را که براساس نظام بینالملل شکل یافته است، در آینده دچار دگرگونی خواهد ساخت.
تاکنون اهمیت دولتهای ملی به اندازهای بوده است که برخی صاحبنظران، حیات و مرگ انسانها را در چهارچوب آن شناسایی میکردند. دکتر سیفزاده در کتاب خود تحت عنوان “نظریههای مختلف در روابط بینالملل” مینویسد: «این اقتدار دولت ملی است که میتواند دستور مرگ کسی را صادر کند یا برعکس، بدون کوشش شخصی، وجود وی را در کنف حمایت خود حفظ کند.وقتی شخصی هیچ ملیتی را نپذیرد یا هنگامی که انسان در جهان، چیزی جز ماهیت وجودی خود نداشته باشد، اولین پیششرط حیات خود را نیز از دست میدهد؛ یعنی شناسایی توسط هموطنانش، تولد یا زندگی یا مرگ انسان بدون شناسایی رسمی از سوی یک دولت ملی امکان ندارد». او میافزاید: «انسان امروز جز در صورت مهاجرت به نقاط قطبی یا ستار
گان، راه فراری از نفوذ دولت ملی ندارد». (1)
شکلگیری اولیه دولتهای ملی از سال 1648 و به دنبال “عهدنامهی وستفلن” آغاز شد. ویژگی اصلی آن که در قرن شانزدهم در اروپا شکل گرفت، گرایش به این سمت بود که دولت (یا دولت ـ ملت) تبدیل به یک شکل سیاسی عام گردد و نظام بینالدولی در سطح جهان بسط یابد. استحکام کلی نظام دولت ـ ملتها در سدههای شانزدهم و هفدهم تا اندازهای تابع شرایط خاص حاکم بر اروپای غربی بود. یک همگنی نسبی فرهنگی نیز وجود داشت که مشخصهاش همگرایی در خور توجه اعمال و عادتهای زبانی، خانوادگی، قانونی، مذهب
ی، اقتصادی و سیاسی بود. این شرایط، گسترش این شکل از سازمان دولتی را در چارچوب منطقه تسهیل کرد و به جابهجایی مجدد جمعیت سرزمین میا
ن دولتها کمک نمود.
سالهای پایانی قرن بیستم سالهایی بود که همهی واحدهای سرزمینی در لوای دولتهای ملی هویت یافت، اما درست به موازاتی که حتی مناطق بیطرف میان برخی کشورها که خارج از حاکمیت دولتها بود با توافقهایی تحت حاکمیت دولتهای همجوار درمیآید، تأثیر پیشرفت جهانی شدن بر کاهش نقش مرزها نیز معلومتر میشود و در نتیجه اقتدار دولتهای ملی با سؤال مواجه میگردد. فرایند جهانی شدن مراحل اولیه را با شتاب طی میکند و اثرات خود را بر پدیدههای مختلف از جمله پدیدههای جغرافیایی ـ سیاسی نشان میدهد.
از پیامدهای مهمی که جهانی شدن بر پدیدههای جغرافیایی ـ سیاسی دارد، سه موضوع تضعیف دولت ـ ملتها، تقویت هویتخواهیهای قومی و کاهش نقش مرزهای جغرافیایی است که به وضوح دیده میشود.
با این حال برخی سپری شدن دورههای دولت ـ ملتها را نمیپذیرند و معتقدند دولت ـ ملتها قدرتهای زنده و پویایی هستند که جهانی شدن تأثیری بر تضعیف آنان ندارد.
«گیدنز» در پاسخ به این سؤال که آیا در حالت
جهانی شدن، ملتها اهمیت خود را از دست میدهند میگوید: “کسانی که معتقدند دوران دولت ـ ملت سپری شده اشتباه میکنند. دولت ـ ملتها هنوز قدرت زنده و پویایی هستند. حتی به جهاتی میتوان گفت که دولت ـ ملتها نه تنها تضعیف نشدهاند بلکه اهمیت بیشتری یافتهاند. تا چند سال پیش پدیدههایی دیگر مانند امپراطوریها در مقابل دولت ـ ملتها قرار داشتند. شوروی یک نوع امپراطوری بود. در قرن بیستم امپراطوریهای مختلفی وجود داشت، اما اکنون همهی اشکال امپراطوری بهغیر از امپراطوری امریکا از بین
رفتهاند. همهی کشورها دولت ـ ملت شدهاند و این تحولی بزرگ است”.او در ادامه بیان میدارد: «امروزه برای اولین بار دولت ـ ملت یک پدیدهی جهانی شده است، زیرا تا آنجا که من میدانم تنها قطب جنوب یا هر دو قطب دولت ـ ملت نیستند، انا آنها هم تا حدی مدعی بخشی از سرزمینی هستند که ملت نامیده میشود و مرزهای ملی دارند».
در ادامه گیدنز با طرح معیارهایی تلاش نموده تا قدرت دولت ـ ملتها را فراتراز رقبای خود یعنی شرکتهای بزرگ جهانی نشان دهد ولی هیچیک از معیارهای ذکر شده در استدلال وی، حاکی از قدرتمند بودن دولت ملی نیست. وی میگوید: “دولت ـ ملتها از رقبای خود در نظام جهانی یعنی شرکتهای چند ملیتی مهمتر هستند. برای مثال، اکسون یکی از بزرگترین شرکتهای چندملیتی در دنیاست. که درآمد آن در سال بیشتر از 9 یا 10 کشور جهان است. چنین شرکتی یک سرمایهگذار جهانی است با این وجود، قدرت این شرکتهای بزرگ به اندازه دولت ـ ملتها خصوصاً ملتهای بزرگ نیست، به این علت که مرزها هنوز دارای سرزمین هستند در حالی که شرکتها فاقد آن میباشند. دولت ملتها به قدرت نظامی و کنترل ابزار زور دسترس
ی دارند، در حالی که شرکتها اگر هم به آن دسترسی داشته باشند به صورت غیرمستقیم است. ملتها هنوز مشمول اجرای چارچوبهای قانونی هستند و این چارچوبهای قانونی در عملکرد شرکتها موثر است. بنابراین نتیجه میگیریم دولت ـ ملتها هنوز بسیار مهم هستند”.
بدین ترتیب گیدنز سعی نموده سرزمین را عامل مهم
قدرت و دسترسی به ابزارهای زور خاص دولت قلمداد کند و از طریق این استدلال، اهمیت دولت ـ ملتها را نشان دهد. بدون شک دولت ملتها هنوز اهمیت فراوانی دارند چرا که جهانی شدن در آغاز راه است و هنوز مراحل تکاملی خود را طی نکرده است، اما یقیناً متناسب با پیشرفت این فرایند به تدریج صاحبان ابزارهای زور نیز تغییر مییابند. بهعلاوه ابزارهای زور نیز تسلیحات امروزی نخواهند بود، ضمن آنکه ماهیت مبارزه نیز تغییر میکند. اجرای چارچوبهای قوانین ملی تا زمانی است که ملتها هویت ملی خویش را مقدم بر هویت جهانی یا جهان منطقهای خویش بدانند و قوانین جهانی (ونه بینالمللی که امروزه رایج است) نیز وضع نشده باشد.
بهناچار در عصر جهانی شدن، نقش دولتها از حالت دستور و کنترل خارج میشود، چرا که واحدهای فضایی جدیدی شکل میگیرد که «کینچی اومای» آن واحد را منطقه ـ کشور مینامد. (5) من به آنها نظامهای فضا ـ منطقهای (اقتصادی یا قومی یا فرهنگی) اطلاق میکنم.
«کینچی اومای» معتقد است: «پدیدهی دولت ـ ملت تقریباً در حال
از بین رفتن است و حدود 30 سال دیگر 100، 200 و یا 300 دولت ـ شهر خواهیم داشت که جای دولت ـ ملتهای امروزی را خواهند گرفت. در واقع در آینده، دولت ـ شهرها و دولتهای منطقهای اهمیت بیشتری مییابند، زیرا مستقیماً وارد اقتصاد جهانی میشوند. شهرهایی چون هنگکنگ، لندن، نیویورک، فرانکفورت، بارسلون و بمبئی که بخش عظیمی از تولیدات آنها به سوی بازارهای جهانی سرازیر میشود از جملهی این دولت ـ شهرها هستند. برای این شهرها مهم نیست جزء چه کشوری باشند، چون به موازات گسترش بازار اقتصادی جهان
ی، دانش و اطلاعات اقتصادی نیز بسط مییابد . آنچه هویت آنها را میسازد مشارکت آنها در اقتصاد الکترونیکی جهانی است».
نکتهی قابل توجه برای جغرافیدانان سیاسی آن است که آیا در زمان ظهور دولت ـ شهرها که کینچی اومای تعداد آنها را تا 300 عدد پیشبینی نموده، همهی آنها در یک مرتبه از اهمیتند و یا خود درجهبندی شدهاند و اصولاً موقعیت جغرافیایی این شهرها به ویژه آن شهرهایی که در کنار ساحل واقع شدهاند تأثیری در قرار گرفتن آنها در رتبههای بالاتر دارد؟ مثالهای فوق نشان میدهد که شهرهایی که در مرتبه اول، قابلیت دولت ـ شهری را پیدا نمودهاند از نظر مکان جغرافیایی در کنار و یا نزدیک دریاها و اقیانوسها قرار گرفتهاند، بیتوجه به اینکه در کدام قاره باشند.
به نظر میرسد که در شرایط تحقق یافتن دولت ـ شهرها آن دسته از دولت ـ شهرهایی که در سواحل قرار گرفتهاند و ویژگیهای جهانی شدن را کسب نمودهاند به عنوان مرکز و سایر دولت ـ شهرهای واقع در خشکی به عنوان پیرامون محسوب شوند. بنابراین شکل جدیدی از جغرافیای سیاسی در حال سربرآوردن است که در آن قدرت کنونی دولت ـ ملتها کاهش یافته و نقش مرزها تضعیف میشود.
به عبارتی «جهانی شدن اقتصاد بازار آزاد و اقتصادی شدن جهان ژئوپولیتیک» بیتردید نقشآفرینی مرزهای سیاسی و حاکمیت دولتها را دگرگون میسازد ولی این نقشآفرینیها را از بین نخواهد برد.
همین تلقی از تضعیف مرز و کاهش نقش حاکمیت دولت را محمدحسن باستانی به این ترتیب بیان نموده است: “حاکمیتهای محلی در حال ضع
یف شدن هستند، نه به این معنا که حاکمیتی در کنار آنها در مرزهای ملی ایجاد میشود، بلکه به این معنا که حالا دیگر یک حاکمیت برای اعمال حاکمیت خود باید ملاحظات بینالمللی را در نظر بگیرد و باید جنبههایی نظیر حقوقبشر و افکار عمومی و جهانی و یا وابستگیهای اقتصادی را لحاظ کند. بنابراین آن مطلق بودن، اعمال حاکمیت خود را از دست خواهد داد و این توجه به جامعهی بینالمللی، سبب نوعی همگرایی در اعمال حاکمیت در سطح داخلی و سیاستهای کلی هم خواهد شد».
برخی چون «سائورین» عصر جهانی شدن را نشانهی پایان روابط بینالملل به عنوان یک رشته عملی دولت ـ محور دانسته (8) و برخی نیز کمرنگ شدن حنای ملیت را در عصر جهانی شدن تا آنجا دانستهاند که بیان میکنند با بروز این پدیده دیگر استفاده از پسوند ملی برای مواردی نظیر سرمایه، انواع کالاها، محصولات و اوراقبهادا
ر تا حد زیادی معنی خود را از دست داده است.
تقویت هویتخواهی قومی نه با اتکا به سرزمین، بلکه به صورت فضایی در عصر جهانی شدن بروز میکند. در چنین شرایطی همهی افرادی که خود را متعلق به یک قوم میدانند در هر کجای دنیا که باشند از طریق شبکههای ارتباطی به هم متصل شده و گروههای قومی جهانی را تشکیل میدهند و به صورت سازمانی غیردولتی با هر عملکردی که باشند ظهور مییابند و با انتخاب رهبر یا رهبران، دولت ـ قومیتهای جدیدی را بدون اصرار بر هویت سرزمینی به وجود میآورند.
برخلاف امروز که دولت ـ ملتها با ماهیت سرزمینی شناسایی میشوند و یکی از مهمترین شاخصهای هویتی آنها سرزمین است، دولت ـ قومیتهای جدید بدون توجه به سرزمین واحد در هر جای دنیا خود را از اعضای یک جامعه میدانند و رهبران خود را نه در واحد سرزمین که در مقیاس جهانی و از طریق خطوط ارتباطاتی تعیین می کنند و دولتی فراسرزمینی را تحقق میبخشند. در چنین شرایطی اقتدار ملی به معنای امروزی که در آن سرزمین و مرزهای سیاسی حد آن را تعیین میکند، به اقتدار قومی ـ جهانی تبدیل میگردد.
«دیوید جی.ال.کینز» چنین جوامعی را جوامع مجازی قومی میداند. وی معتقد است: «ارتباطات که بعد زمان و مکان را دربارهی قومیتها حذف میکند، سبب میشود اقوام در هر جای دنیا باشند با یکدیگر ارتباط برقرار نموده و یک اجتماع مجازی تشکیل دهند. آنان بدون آنکه یکدیگر را ببینند یک تشکل را به وجود میآورند که میتواند از حقوق آنها دفاع کن
د و این تشکلها در آینده دولتها را به چالش میخواند. بنابراین در شرایط حاد بعید نیست جنگها از شکل سنتی به شکل الکترونیکی درآید».
بدین ترتیب در شرایط رخ دادن پدیدههای اجتماع مجازی ـ قومی که به رغمنظر «کینز» با تکنولوژی جدید ارتباطات اعضای آن یکدیگر را هم میتوانند ببینند و ه
م با یکدیگر گفتوگو کنند، تصمیمگیریهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی میتواند بدون توجه به مرزها در سطح جوامع بزرگ قومی انجام گیرد و بدین ترتیب هم مفهوم ژئوپولیتیک به معنای امروزی دچار دگرگونی شود و هم جغرافیای نظامی موضوعیت خود را از دست بدهد.
جهانی شدن و دگرگونی در مطالعات جغرافیایی
«تاتلی براون» در کتاب جنجال برانگیز خود به نام “جغرافی و سیاست در امریکا”، شش مرحلهی تکمیلی عمده را به عنوان خصوصیات بالقوهی جغرافیایی سیاسی ایالات متحده در سال 2000 ارایه کرد. این مراحل عبارت بودند از:
1ـ از بین رفتن مرز.
2ـ طلوع فرهنگهای نوین سیاسی.
3ـ تنظیم مجدد الگوهای رأیگیری.
4ـ برنامهریزی حکومت مرکزی.
5ـ سیاسی کردن محیط.
6ـ ضرورت ایجاد مجدد ایالات. (11)
چهلوسومین انتخابات ریاست جمهوری امریکا در سال
2000 بر سخن تاتلی براون صحه گذاشت. امریکاییان بر سر اینکه آیا کشورشان به دو بخش تقسیم شده است، خود به دو دسته تقسیم شدند، برخی معتقد به وجود شکاف فرهنگی فزایندهای بین محافظهکاران و لیبرالها بودند. برخی دیگر معتقد به وجود یک مرکز تلفینی میانهرو شدند. خانم «گرترود هیمل فارب» مورخ سرشناس آمریکایی در کتاب خود تحت عنوان «یک ملت و دو فرهنگ» که در سال 1991 منتشر شد استدلال کرد که امریکا به دو کشور مجزا تبدیل میشود؛ نه از لحاظ سرزمینی که از لحاظ فرهنگی. یکی که ریشه در سالهای 1960 دارد، ملتی لذتجو، فردگرا، غیرمذهبی است و دیگری که ریشهاش به سالهای دههی 1950 بازمیگردد خشکهمقدس، مذهبی و خانواده محور اس
ت. نظرسنجیها در هنگام انتخابات نیز نشان داد که امریکا در حال تبدیل شدن به «یک نظام با دو ملت است».
نگاهی به نقشه امریکا نشان میدهد که طرفداران جمهوریخواهان (بوش) در بخش مرکزی کشور قرار دارند که به آن، سرزمین مردم وظیفهشناس میگویند. طرفداران دموکراتها در غرب مرکزی صنعتی و ایالتهای ساحلی غیرمذهبی قرار دارند. حومههای شهری پر چمعیت شمالشرقی و جنوبی کالیفرنیا هم طرفدار دموکراتها هستند.
یک نگاه جغرافیایی طبیعی به این انتخابات نشان داد که دموکراتها در مناطقی پیروز شدند که یخچالها عقب رفتهاند، یا به دلیل وجود رودخانه، بنادر و شهرهای بزرگی در آنها ایجاد شدهاند و یا خاک آنقدر فقیر بوده که به ناچار محل ایجاد کارخانجات اتومبیلسازی شده است. اما جمهوریخواهان برعکس در مناطقی آرای بیشتر آوردهاند که خاکهای تهنشین شده یخچالها آنجا را تبدیل به مزارع و چراگاهها نموده است؛ و یک نگاه جغرافیایی جمعیتی نشان میدهد که مناطق سیاهپوست نشین بیشتر به نامزد دموکراتها و
سفیدپوستان به نامزد جمهوریخواهان رأی دادهاند.
مذهب نیز عامل مؤثری در رأی دادن به نامزد هر یک از دو گروه بود. «بیل مک اینترف» کارشناس نظرسنجی با کنار هم گذاشتن این شاخصها بی
ان نمود که: «اگر این الگوها را در کنار یکدیگر بگذاریم، میبینیم که امریکا دارای دو نیروی عظیم متضاد است. یکی نیروی روستایی، مسیحی و به لحاظ مذهبی محافظهکار و دیگری نیرویی به لحاظ اجتماعی شکیبا، طرفدار سقط جنین و غیرمذهبی».
پیشبینی «تاتلی براون» در کتاب جغرافیا و سیاست، محقق شد و اکنون جغرافیای سیاسی کشور امریکا مراحل دگرگونی خود را میگذراند و به دنبال آن در مطالعات جغرافیای سیاسی آن کشور تحولاتی ایجاد خواهد شد. پیوند عمیق ایالات متحده با موضوع جهانی شدن که گاه آن کشور را محرک روند جهانی شدن تعریف نموده، برای همه آشکار است.
در چنین شرایطی فرایندهای درونی آن کشور نیز بر پدیدههای خارجی تأثیرگذار است. تحول در مطالعات جغرافیای سیاسی، و اصولاً در همه شاخههای علم جغرافیا نه فقط در میان دانشمندان و جغرافیدانان امریکا بلکه در شرایط جهانی شدن برای سایرین نیز مورد توجه خواهد بود.
واژههای فضا، موقعیت ومکان جغرافیایی، مطالعات جغرافیای شهری، جغرافیای جمعیت و حدود و ثغور در مطالعات منطقهای، مفاهیم جدیدی پیدا میکند و موضوعات دیگری چون «ژئوفمینیسم» به شاخههای علم جغرافیا افزوده میشود. «پیتر هاگت» در کتاب «جغرافیای ترکیبی نو» بیان کرده که جغرافیدانان سه کلمهی فضا، موقعیت و مکان را بسیار به کار میبرند. (13) وی فضا را حوزه یا ناحیهای بزرگ و معمولاً بر حسب سطح زمین، موقعیت را به معنای جایی خاص در درون فضا که بعد محلی در سطح زمین دارد و مکان را جای خاصی
در سطح زمین که هویت آن براساس ارزشهای ویژه و معین است تعریف نموده است. وی برای هر سه واژهی فضا، موقعیت و مکان بر عبارت «سطح زمین» تأکید ورزیده است و نشان میدهد که زمین تکیهگاه اصلی جغرافیا و جغرافیدانان است و ژئو پیوسته آئینهی علم جغرافیا است.
در شرایط جهانی شدن الگوهای فضایی مطرح در جغرافیا تغییر مییابد و تحولات جهشی فناوری ارتباطی و رایانهای، فضای تازهای را در جهان ایجاد میکند. به گفتهی «مانوئل کاستلر» فشردهسازی زمان و مکان در فضای جریانها چنان رخ داده که فضایی مجازی و تقریباً بدون زمان و مکان به وجود آورده است. این فضای مجازی همان فضای الکترونیک و دیجیتال (cyber space) است که اقتصاد جهانی جدیدی پدید آورده است و این اقتصاد را بیوزن و بیمرز نامیدهاند.
در چنین فرایندی منطقهبندیهای جدیدی در سطوح خرد و کلان و در ابعاد اقتصادی یا فرهنگی پدیدار میشوند که با آنچه امروزه به عنوان منطقه در جغرافیا مطرح است، تفاوت دارد. «کنت.ان والتر» میگوید: «قسمت اعظم جهان از موج جهانی شدن کنار گذاشته شده است، قسمت اعظم آفریقا و امریکای لاتین، روسیه، تمامی خاورمیانه به جز اسرائیل و بخش قابل توجهی از آسیا. (15) برخی این مناطق را حاشیه منطقه جهانی شدن نامیدهاند. (16) بدین ترتیب تعریف جدیدی از منطقهبندی به جای مناطق شمال و جنوب مطرح است».
در سطح خرد نیز برای بسیاری از کشورها، درجهی مشارکت در اقتصاد جهانی برحسب منطقه متغیر و متنوع است. شمال ایتالیا در عرصهی اقتصاد
جهانی دخیل است، اما جنوب آن کشور خارج از منطقهی جهانی است. در واقع “جهانی شدن جغرافیای ویژهای دارد که مناطق کلانشهری را به عنوان کانون توسعهی خود گلچین میکند و آنها را در شبکهای جهانی، یکپارچه میسازد” (17) و منطقهی جهانی شدن را با ماهیت اقتصادی یا فرهنگی ایجاد میکند.
تفاوتها به قدری است که در میان کشورهایی که تصور میشود در حوزهی جهانی شدن قرار گرفتهاند نیز شکافهای قابل توجهی دیده میشود و آنها را به مناطق کوچکتری از نظر کارکردی تقسیم میکند. ایالات متحده به واردات سرمایه وابسته است، ژاپن یک صادر کنندهی بزرگ سرمایه است و اروپای غربی چنین وابستگیهایی ندارد. (18)
تقسیم کار فراملی برخی ملتها نیز منطقهبندی جدیدی را در شبکهی جهانی پدیدار میکند و قلمروی مطالعات جغرافیای جمعیتی و اقتصادی را متحول میسازد. امواج مهاجرین چینی که از سرزمین خود به سرزمینهای مجاور و جنوب شرقی آسیا رفتهاند، فعالیت اقتصادی عظیمی را در دست دارند که در سرتاسر جنوب شرق آسیا به اقتصادهای ملی تسلط یافته است. مراکز مالی بینالمللی در هنگکنگ و سنگاپور برای انتقال سرمایه جهت سرمایهگذاری این خارجیها توسعه یافتهاند.
چینیها نیز صاحب بانکهای زیادی در جنوبشرقی آسیا و هنگکنگ هستند و دفاتر فرعی آنها در ژاپن، امریکا و سایر نقاط وجود دارد. این بانکها که از سرمایهی پناهنگان و سپردههای کوتاهمدت آنها استفاده میکنند، میتوانند خدمات حیاتی به مشتریان چینی خود عرضه کنند و آنها را به شرکای جذابی برای نهادهای مالی و تجاری در امریکا، ژاپن و اروپا تبدیل کنند (19) آنها شکلی جهانی از بومیگرایی (Localization) (20) را پدید آوردهاند که در آن تقسیمکار منطقهای هم عمودی و مبتنی بر مزیت نسبی مکانهای مختلف است و
هم شامل شبکههای افقی متنوع. «رابرت رایش» نیز فضای منطقهی اقتصادی دیگری را براساس کار مشترک و تکمیلی میان ملتها که منتهی به محصول می
شود در کتاب «کار ملتها» بررسی نموده است که در آن فضا محصولات ترکیبی تولید میشود. مقصود وی از محصولات ترکیبی محصولاتی است که سرمایهگذاریاش در یک کشور، طرحیاش در کشور دیگر و ساختش در کشوری ثالث انجام میپذیرد. (21)
برخی دولتها برای تطبیق دادن خود با فرایند جهانی شدن به استراتژی ایجاد منطقهی پردازش صادرات یا تأسیس کارخانههای مونتاژی که به عنوان شعبات یا مقاطعهکاران
فرعی برای تولید کالاهای صادراتی عمل میکنند مبادرت کردهاند تا به سرمایهی خارجی دست یابند و ایجاد اشتغال نمایند. این روند جهانی شدن به عنوان یک جنبهی مهم از منطقهگرایی نئولیبرال در حال رشد است.
کلمات کلیدی :