ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:54 صبح
مقاله پرچم ایران تحت فایل ورد (word) دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله پرچم ایران تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله پرچم ایران تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله پرچم ایران تحت فایل ورد (word) :
پرچم ایران
پرچم ایران از دوره ناصرالدینشاه قاجار دارای سه رنگ شامل رنگهای سبز، سفید و سرخ است. نشان کنونی در پرچم ایران، نشان جمهوری اسلامی نام دارد که شرح و تفسیر رسمی آن در اصل 18 قانون اساسی آمدهاست. اما بهطور خلاصه این نشان بیانگر واژه عربی «الله» و شعار اسلامی عربی «لا اله الا الله» است که روی رنگ سفید پرچم قرار گرفتهاست. همچنین 22 «اللهاکبر» به رنگ سفید و به نشانه پیروزی انقلاب در روز 22 بهمن در حاشیه پایین رنگ سبز و حاشیه بالای رنگ سرخ نوشته شدهاست.
پرچم دوران هخامنشی به احتمال زیاد عقابی با بالهای گشوده با قرص خورشیدی در پشت سر عقاب بودهاست و در زمان اشکانیان پرچمی استفاده میشد که به خورشید مزین بودهاست. منبع عمده ما از نشانههای اشراف دوره ساسانی و درفشهای روزگار ساسانی، کتاب شاهنامه و منابع اسلامی میباشد. همچنین تعداد هجده مُهر مربوط به دوره ساسانی
که در اطراف دریاچه خوارزم پیدا شدهاست و سنگنبشتههای ساسانی و پارهای اشارات موجود در منابع رومی آگاهیهایی در این زمینه به ما میدهند. در سدههای آغازین پس از اسلام رنگ سیاه رنگ خلفای عباسی و پیروان و طرفداران آنها بوده و رنگهای سبز و سفید نیز رنگ مورد علاقه در پرچمهای مخالفان عباسیان مانند علویان، فاطمیان مصر و شورشیان ایرانی بودهاست. از حدود قرن 9 هجری (پانزده میلادی) نشان شیر و خورشید نشان محبوبی در پرچمهای ایران بودهاست. این نشان در دورههای مختلف و نزد سلسلههای شاهی مختلف به صورتهای متفاوتی تعبیر شدهاست. این نشان در ابتدا تنها نماد ستارهبینی بود نه نشانه پادشاهی، ولی بعدها تعبیری اسلامی-شیعی پیدا نمود.
تعبیرهای ملیگرایانه و سلطنتی از این نشان بعدها در دورانهای قاجار و پهلوی به این نشان داده شد. در زمان فتحعلی شاه قاجار شمشیری به دست شیر داده میشود و استفاده از این نشان تا انقلاب 1357 ادامه پیدا میکند. نشان شیر و خورشید بعد از انقلاب 1357 با نشان جمهوری اسلامی جایگزین میگردد.
دوران باستان
پلاک مربوط به دوران هخامنشی دز زمان کوروش بزرگ.
پلاک مربوط به دوران هخامنشی دز زمان کوروش بزرگ.
در اوستا به درفشی به شکل گاو بالدار (درفشا) اشاره شدهاست. پرچم دوران هخامنشی به احتمال زیاد عقابی با بالهای گشوده با قرص خورشیدی در پشت سر عقاب (شهباز)[2] بودهاست. در زمان اشکانیان پرچمی استفاده میشد که به خورشید مزین بودهاست. دستههای هزار تایی ارتش اشکانی نیز دارای پرچمی ابریشمی مزین به اژدها بودند. در کتیبههای سنگی دوران ساسانی نقش چهار پرچم را میتوان یافت. یکی در بیستون مربوط به شاپور دوم است که پرچم ترسیم شده گشوده نمیباشد. سه پرچم دیگر نیز در نقش رستم حک شدهاست. یکی متعلق به هرمز دوم منقش به چلیپای (صلیب) افقی که دارای سه دنباله آویزان است. در نقش مربوط به بهرام دوم بر بالای سر نیزه بهرام حلقهای دیده میشود که دو پارچه از آن آویزان است که دارای خطوطی عرضی میباشند و منگولههایی نیز به آنها متصل میباشند. در نقش شاپور دوم در نقش رستم، پرچم دارای یک چلیپا و منگولههایی آویزان سه گوی راه راه مشابه گوی موجود درتاج پادشاهان ساسانی میباشند.[2] بنا به گفته کاوه فرخ منبع عمده ما از نشانهای اشراف دوره ساسانی و درفشهای دوره ساسانی هجده مهر مربوط به دوره ساسانی است که در اطراف دریاچه آرال پیدا شدهاست و همچنین کتیبههای ساسانی و پارهای اشارات منابع رومی اطلاعاتی در این زمینه به ما میدهند.[3]
درفش کاویان
اشاره به درفش کاویانی در اساطیر ایران، به قیام کاوه آهنگر علیه ظلم و ستم آژیدهاک (ضحاک) برمیگردد. در آن هنگام، کاوه برای آن که مردم را علیه ضحاک بشوراند، پیشبند چرمی خود را بر سر چوبی کرد و آن را بالا گرفت تا مردم گرد او جمع شوند. سپس کاخ فرمانروای خونخوار را در هم کوبید و فریدون را بر تخت شاهی نشانید. فریدون نیز پس از آنکه فرمان داد تا پاره چرم پیشبند کاوه را با دیباهای زرد و سرخ و بنفش آراستند و در و گوهر به آن افزودند، آن را درفش شاهی خواند و بدین سان درفش کاویانی پدید آمد. بعدها نیز هر پادشاهی بدان گوهری به آن میافزود بگونهای که در شب نیز درفش کاویان میدرخشید. درفش کاویان نشان جمشید و نشان فریدون نیز نامیده میشد.[4][5]
تاریخ
از نظر تاریخی در متون اوستایی و هیچ یک از نوشتههای بجا مانده از دوران هخامنشی، سلوکی و اشکانی اشاره مستقیمی به درفش کاویانی نشدهاست. پژوهشگران امروزی در مورد اینکه آیا درفش کاویانی جدا از روایتهای اسطورهای یک واقعیت تاریخی بودهاست محتاطانه برخورد میکنند. [5] بیشتر دانش ما در مورد درفش کاویانی به منابع اسلامی بر میگردد. محمد بن جریر طبری در کتاب خود به نام تاریخ الامم و الملوک مینویسد: درفش کاویان از پوست پلنگ درست شده، به درازای دوازده ارش که اگر هر ارش را که فاصله بین نوک انگشتان دست تا بندگاه آرنج است، 60 سانتی متر به حساب آوریم، تقریباً پنج متر عرض و هفت متر طول میشود. ابوالحسن مسعودی نیز به همین موضوع اشاره میکند. ابن خلدون گزارش میکند که درفش کاویانی دارای ستارهای بود و چنین اعتقادی وجود داشت که تا زمانی که کسی که این درفش را حمل میکند شکست ناپذیر است.[5] کاوه فرخ بیان میکند که بالاترین نشان دوره ساسانی درفش کاویانی میباشد و تصویری بازسازی شدهای از درفش کاویان بر اساس شاهنامه ارایه میدهد. [3]
به هنگام حمله عرب ها به ایران، در جنگ قادسیه درفش کاویان به دست آنان افتاد و چون آن را نزد عمر بن خطاب، خلیفه مسلمانان، بردند، وی از بسیاری گوهرها، درها و جواهراتی که به درفش آویخته شده بود، دچار شگفتی شد و به نوشته تاریخ بلعمی عمر خلیفه مسلمین دستور داد تا گوهرهای آنرا بردارند و آنرا بسوزانند.[5]
پرچم ایران پس از تسخیر ایران توسط عرب ها تا زمان صفویه
پرچم غزنویان به نقل از کتاب تاریخ رشیدالدین
پرچم امویان بر طبق گفته طبری سفید بودهاست هرچند تاریخ بلعمی این پرچم را سبز رنگ توصیف کردهاست. طبری نقل میکند که ابومسلم خراسانی دو پرچم میافراشت یکی سیاه رنگ و دیگری پرچمی سفید رنگ مزین به یک آیه قرآنی. نشان عباسیان نیز سیاه رنگ بود که به عبارت محمد رسول الله مزین بود. مخالفین عباسیون نیز به نشانه اعتراض از رنگهایی دیگر استفاده میکردند. بطور مثال فاطمیون مصر از پرچمی به رنگ سبز و علویان و بسیاری از شورشیان ایرانی از پرچمهای سفید رنگ استفاده میکردند.[6] تصاویر پرچم بر روی اشیاء باستانی بدست آمده از کشورهای اسلامی (و خصوصاً بر روی مینیاتورها) یافت میشود. از جمله قدیمیترین آنها بشقاب براق ایرانی متعلق به قرن دهم میلادی است. [7] [8] در زمان مامون خلیفه عباسی رنگ سبز رنگ شیعه بودهاست.[9] هنگامی که امام رضا به ولایت عهدی رسید بر خلاف سنت عباسیان رنگ سبز را به عنوان رنگ خود برگزید و در نتیجه به پیروی به سنتهای ایران پیش از اسلام متهم شد. گفته میشود او پس از این اعتراضات رنگ سیاه عباسیان را پذیرفت.[6]
بر طبق تصویری در کتاب تاریخ رشید الدین پرچم غزنویان معمولاً قرمز و غزنویان اغلب از طرح شطرنجی به عنوان نشان استفاده میکردند. هر چند بعضی نوشتههای موجود مربوط به آن زمان چنین مینمایاند که آنان پرچمی مزین به همای طلایی یا شیر طلایی حمل میکردند. قزوینی در قرن ششم هجری چنین نقل میکند در آن زمان پادشاهان شیعی پرچمهایی به رنگهای سبز و سفید و سایر پادشاهان کماکان به رسم عباسیان پرچمی سیاه رنگ داشتند.[6]
به نوشته بیهقی سران قبایل سلجوقی علامتها یا بیرقهای مخصوص داشتهاند. درباره نقش این پرچمها سندی موجود نیست. پس از آن که سلسله سلجوقی در خراسان پدید آمد و خلافت عباسی عملاً تابع طغرل بیگ شد، سلجوقیان از آداب عباسی- غزنوی -سامانی تقلید کردند و مظاهر حکومتیشان رنگ اسلامی گرفت . باوجود این، برخی سنتهای قبیلهای را حفظ کردند، از جمله این که طغرل به عنوان مهراز نقش چماق استفاده میکردهاست . لیکن از زمان الب ارسلان، مهرها شکل اسلامی یافت. [10]
سلجوقیان از زمان طغرل پرچم سیاه را همراه با سایر نشانهای قدرت از خلفای عباسی گرفتند. ازرقی در قصیدهای در رسای طغانشاه، پرچم سپاه او را قرمز خواندهاست. با این حال رنگ پرچم رسمی سلجوقیان معلوم نیست و به احتمال زیاد، همان رنگ رسمی عباسیان و غزنویان، یعنی سیاه بودهاست. [10] از اشعار شاعران آن دوره، چون انوری و ظهیر فاریابی، برمی آید که پرچمها نقشهایی از قبیل ماه، اژدها، شیر، پلنگ و هما داشتهاند، اما معلوم نیست که این نقشها بر روی پرچمها
ترسیم گردیده یا بر بالای چوب پرچم نصب شده بودهاند و احتمالاً به هر دو صورت وجود داشتهاست. «امیرِ علَم» (بیرقدار) در تشکیلات سلجوقیان مقام مهمی داشتهاست.[10] پرچم خوارزمشاهیان در نگارهای ایرانی که بخارا را در محاصره مغولها نشان میدهد، به رنگ زرد نشان داده شدهاست، ولی چون این نقاشی در عصر خوارزمشاهیان ترسیم نشدهاست، نمیتوان آنرا (قاطعانه) مطابق با واقع دانست. اما بنابر پارهای شواهد میتوان سیاه بودن پرچم را نیز در این دوره محتمل دانست.[10]
افزوده شدن نقش شیر و خورشید
قدیمی ترین پرچم شیر و خورشید دار شناخته شده به سال 826 هجری قمری (حدود 1423 میلادی) همزمان با دوره تیموریان
سکه شیر و خورشید دوران سلجوقیان روم
حجم عظیم شواهد تاریخی و متون ادبی و باستانشناسی که احمد کسروی، مجتبی مینوی و سعید نفیسی گردآوری و بررسی کردهاند، نشان میدهد که خورشید در صورت فلکیِ اسد در منطقهالبروج از قرن هفتم هجری نقشی نمادین و رایج شد. تحقیقات مینوی، نفیسی و کسروی نشان میدهد که این نشان از ستاره بینی وارد فرهنگ عام، نشانها و نقوش هنری شدهاست و از آنجا به تدریج و در حدود قرن نهم هجری معادل قرن پانزده میلادی به نقوش پرچم ها وارد میشود. بگفته شاپور شهبازی در ایرانیکا «این نماد تلفیقی از سنن کهن ایران و عرب و ترک و مغول بود.» [6]
قدیمیترین پرچم شیر و خورشید دار شناخته شده به سال 826 هجری قمری (حدود 1423 میلادی) همزمان با دوره تیموریان بر میگردد. این پرچم در مینیاتوری از شاهنامه شمس الدین کاشانی (یک منظومه از جهانگشایی مغولان) به تصویر کشیده شدهاست. این مینیاتور که حمله مغولان به حصار شهر نیشابور را نشان میدهد. سربازان (مغول؟) را نشان میدهد که پرچمی مزین به نشان شیر و خورشید در کنار پرچمی دیگر مزین به هلال ماه حمل میکنند.[6]
فواد کوپریلی در نوشتاری که در مورد پرچم قبایل ترک دارد، در مورد پرچمهای دوره ایلخانان و تیموریان مینویسد: «در نقاشیهای برخی از نسخههای فارسی راجع به تاریخ مغول، پرچمی با زمینه آبی و تصویر گرگ و سایر نقوش مشاهده میشود که اثبات مطابقت آنها با واقعیات تاریخی نیاز به تحقیق دارد. به نوشته حافظ ابرو، امیراحمد خلج پرچم سرخ داشتهاست. در سپاه از پرچمهایی به رنگهای زرد و قرمز نیز استفاده میشده و روی آنها تصاویر گوناگونی از قبیل اژدها، شیر، قره قوش (نوعی عقاب) و شیر و خورشید منقوش بودهاست. احتمال زیاد میرود که تمغاهای خصوصی نیز روی پرچمها
به کار میرفتهاست. در این دوره، به مقامات بلندپایه پرچم و طبل و علَم نظامی (به مغولی: توغ و کورْگه) داده میشدهاست. ایلخانیان از سویی تحت تأثیر آداب و رسوم کهن مغول ـ ترک و از سوی دیگر تحت تأثیر غزنویان و سلجوقیان بودند و بویژه در مظاهر حقوقی و علامات حکومتی از تمدن سلجوقیان متأثر بودند. بر نوک پرچمها، هلال («ماهچه عَلَم») فلزی نصب میشد.» راهبی اسپانیایی که در قرن هشتم در کتابش تصویری از پرچم ایران با زمینه زرد و تمگای (تمغا) چهارگوش قرمز در وسط ارائه میکند که به احتمال زیاد به دوره ایلخانیان تعلق دارد. در نسخهای از شاهنامه نوشته شده در قرن نهم (زمان مغولها) نگارهای بچشم میخورد که پرچمی را با تصویر شیر و خورشید در وسط نمایش میدهد. این پرچم به احتمال زیاد متعلق به ایلخانیان است، زیرا این نقش، نقشی رایج روی سکههای ایلخانان بودهاست. [10]
فواد کوپریلی همچنین میگوید:
«تصویر شیر و خورشید در سکههای برخی از فرمانروایان این سلسله [آق قویونلوها] و بعضی سلسلههای دیگر ترک فقط نقشی نجومی است نه مظهر حکومت. با وجود این، میتوان حدس زد که به منزله نقش نیز در بعضی پرچمها به کار رفته باشد.»
[10]
با توجه به این پرچم و نمونههای مشابه آن در قرن نهم هجری قمری (پانزده میلادی)، بسیاری از مراجع معتبر مانند دانشنامه بریتانیکا و دانشنامه ایرانیکا زمان اولین مدارک موجود از استفاده شیر و خورشید در پرچمهای ایران را این دوران میدانند.[11] [10]
پرچم در دوران صفویان و افشار
مهر نادرشاه نشان شیر و خورشید با عبارت «المُلک الله» به معنای کشور خداوند
پرچم محمد بیگ فرستاده شاه سلطان حسین صفوی به سال 1715 میلادی در هنگام ورود به کاخ ورسای[6]
در میان شاهان سلسله صفویان که حدود 230 سال بر ایران حاکم بودند، شاه اسماعیل اول بر روی پرچم خود نقش شیر و خورشید نداشت.[6] شاه تهماسب صفوی نیز چون خود زاده ماه فروردین(برج حمل) بود، دستور داد به جای شیر و خورشید تصویر گوسفند (نماد برج حمل) را هم بر روی پرچمها و هم بر سکهها ترسیم کنند.[12] شاه اسماعیل دوم برای نخستین بار نماد شیر و خورشید را به رنگ طلایی بر روی پرچم ایران سوزن دوزی کرد. این پرچم تا آخر دوره صفوی نیز درفش رسمی ایران بود.[13] هر چند صفویان از علمها و پرچمهای متفاوتی استفاده مینمودند، چنین مینماید که تا زمان شاه عباس کبیر پرچم شیر وخورشید پرچم اصلی صفوی میشود. در این زمان اروپاییانی که از ایران بازدید کردهاند پرچمهای ایران را سه گوش، مزین به نقشهای شیر وخورشید، ذوالفقار یا آیات قرآنی توصیف کردهاند. در این زمان این نشان تفسیری شیعی پیدا میکند. آنگونه که پیدا است صفویان شیر موجود در شیر و خورشید را مظهر امام علی، و خورشید را مظهر فر دین یا عظمت خداوندی بود که همان تغییر شکل یافته فرایزدی است میباشد.[6] بگفته افسانه نجم آبادی، استاد دانشگاه هاوارد، شیر و خورشید مظهر دو پایه ایران آن زمان بود. مذهب و حکومت. [14]
در درفش شاهی یا بیرق سلطنتی نادرشاه افشار از رنگ سبز دوران صفوی که در آن زمان نشان تشیع بود استفاده نمیشدهاست. نادر شاه از دو استاندارد سلطنتی استفاده میکرد. درفشی سه رنگ با رنگهای قرمز، آبی و سفید و دیگری درفشهایی که دارای رنگهای قرمز، آبی، سفید و زرد بود که بدون تزئینی بودند. اما مهر نادر نشان شیر و خورشید با عبارت «الله الملک» بودهاست.[6]
دوران صفویان و افشار
یکی از پرچمهای شناخته شده شاه اسماعیل اول
درفش سه رنگ نادرشاه افشار
درفش چهار رنگ نادرشاه افشار
پرچم ایران از دوره قاجار تا پایان سلسله پهلوی
پرچم سه گوش قاجاری مربوط به اواسط قرن نوزدهم؛ ابعاد پرچم 36 در 203 متر میباشد. در حاشیه پرچم آیههای قرانی و توسل به معصومین حک شدهاست.[15]
پرچم شیر و خورشید مربوط به فتحعلی شاه – 1812
پرچم شیر و خورشید با شیر شمشیردار
این نقش در اوایل دوره قاجار به شکلی کاملاً ناهمسان روی سکهها، نشانها و پرچمها ظاهر شد. فتحعلی شاه قاجار به تقلید از نشان لژیون دونور فرانسه، نشان شیر و خورشید ایرانی را در 1222-1225 پدید آورد تا به دیپلماتها و مقامات اروپایی اعطا کند. به این ترتیب ایران دارای پرچمی رسمی با نشان شیر و خورشید شد. بدین سان است که یک قرن بعد نویسندهای اروپایی مینویسد: «ایران امروزه به سرزمین شیر و خورشید معروف است». [6]
گاسپار دروویل که در 1812-1813م در ارتش ایران خدمت کرده بود، گزارش میدهد که پرچمها و نشانهای ایرانیان دارای نشان زرهی کشور، یعنی یک شیر خوابیده و خورشید در حال طلوع همراه با عبارت سلطان بن سلطان فتحعلی شاه قاجار است. پرچمها قرمز رنگ اند و در تارک آنها یک دست نقرهای به نشانه دست علی به چشم میخورد. لویی دوبو میگوید که محمدشاه قاجار (جانشین فتحعلی شاه) دو پرچم داشتهاست: «یکی با نقش شمشیر علی، که دو لبهاست» و دیگری «با نقش یک شیر خوابیده و خورشیدی که از پشت آن طلوع میکند». پرچم دوم پرچم اصلی کشور بود. [6] دروویل تصاویر جالبی از پرچم ایران آوردهاست. در یکی از این تصاویر شیر با شمشیری در دست تصویر شدهاست. این نخستین باری است که با ظهور شیر شمشیر در دست روبه رو میشویم؛ نمادی که از عصر محمدشاه قاجار به بعد به نشان متعارف ملی ایران تبدیل شد. گویا از اواخر دوران فتحعلی شاه به تدریج دو پرچم شیر و خورشید و ذوالفقار علی با هم تلفیق میشود و شیر که مظهر علی بودهاست شمشیر دریافت میکند. [6]
افسانه نجم آبادی تغییراتی که در عرصه اجتماعی سیاسی ایران از زمان فتحعلی شاه شروع میشود را عامل تغییرات اعمال شده بر نشان شیر و خورشید میداند. افسانه نجمآبادی مینویسد که از زمان فتحعلی شاه به تدریج جنبه مذهبی حکومت و شاهان ایران کمرنگ میشود و به دنبال آن تفسیر شیعی شیر و خورشید جایش را به تفسیری ملی گرایانه میدهد. نوشتههای باز مانده از آن زمان از جمله شعری به قلم خود شاه ایران نشان میدهد که خورشید در آن زمان استعاره از شاه ایران است و اشاره به جمشید، شاه اسطورهای ایران در شاهنامه فردوسی داشت. در این نوشتارهای برجامانده از آن زمان به شیر نیز استعارهای برگرفته از اسطورههای شاهنامه نسبت دادهاند. شیر در آن زمان اشاره به رستم داشت که شیر نشان او بود و نشانگر پهلوانان و دلاوران ایرانی داشت که آماده برای پاسداری از ایران بودند.[14] شهبازی با نقل فرمانی از زمان محمد شاه نشان میدهد که چگونه در اثر مراودات ایرانیان با اروپاییان و آشنایی مجدد شاهان ایران با عظمت ایران باستان نشان شیر وخورشید تعبیری ملی گرایانه پیدا میکند. گویا محمدشاه در سال 1252 فرمانی رسمی صادر کرد که شکل و کارکرد انواع نشانهای شیر و خورشید را تعیین و تعبیری ملی گرایانه از این نشان ارائه میدهد. برای نخستین بار از زمان محمدشاه قاجار است که در بسیاری از سکهها و نشانها تاجی بر بالای خورشید قرار داده شد.[6]
پرچم سه رنگ ایران
برای اولین بار در دوران صدارت امیرکبیر به سال 1849 در سفارت ایران در لندن پرچم شیر و خورشید ایران برافراشته شد.[16]
این نقاشی که زمانی قصر عباس میرزا ولی عهد فتحعلی شاه در تبریز را تزیین می نموده است، صحنه پیروزی ایرانیان بر روسها در نبرد سلطانآباد در 13 فوریه 1813 و در خلال جنگهای ایران و روس ترسیم میکند. لشکر ایران در این نبرد درفشی با نشان شیر و خورشید حمل می نمایند و شیر در این تصویر شمشیری در دست دارد.[17]
پرچم ایران که در دانشنامه تیتوساناکیرجا و در خلال سالهای 1925 تا 1928 چاپ شده است.
یحیی ذکاء تصویر دو پرچم از مهمترین پرچمهای رایج در روزگار قاجار مربوط به سال 1306 هجری قمری، 1886 میلادی را آوردهاست. اولین پرچم مربع شکل است که نوار بالایی آن سبز و پایینی قرمز است، زمینه پرچم سفید رنگ است و در مرکز آن یک شیروخورشید قرار دارد. از این پرچم برای ساختمانهای دولتی و یادمانهای سلطنتی، قلعهها و بنادر و هرآنچه به دولت و سلطنت مربوط بود استفاده میکردند. پرچم دیگر نیز سه رنگ است با این تفاوت که پهنای نوارها مساوی است. شیر و خورشید چنان در میان این پرچم جای گرفته که هر سه رنگ را دربر میگیرد. این پرچم را میتوان نخستین پرچم «سه رنگ» ایران دانست، ولی سالها طول میکشد تا این پرچمها کاملاً جا بیفتد [18]
اینکه این سه رنگ با چه تعبیری در آن زمان انتخاب شدهاست محل اختلاف نظر است. ولی رنگ انتخاب رنگهای سبز و سفید بی ارتباط با سنتهای شیعی و اسلامی نبوده و سرخ نشان دهنده قدرت نظامی بودهاست. [6] بعدها نشان پرچم تعبیری منطقی بدین صورت یافت که رنگ سبز به عنوان نشان اسلام، رنگ سفید نشان صلح و سرخ نشان رشادت و دلاوری تفسیر شد.[6] این ترسیم پرچم تا زمان انقلاب مشروطیت ادامه پیدا میکند. هرچند در ابتدای مشروطیت عدهای قصد داشتند که پرچمی سرخ رنگ با نشان شیر و خورشید را جایگزین پرچم سه رنگ کنند. ولی سرانجام الحاقیه پنجم قانون اساسی 1285/1906 مشروطه پرچم سه رنگ سبز و سفید و سرخ بصورتی که اکنون میشناسیم همراه با شیر و خورشید را نشان رسمی ایران اعلام میکند.[6]
پرچم دوره پهلوی
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:53 صبح
مقاله پول شویی تحت فایل ورد (word) دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله پول شویی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله پول شویی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله پول شویی تحت فایل ورد (word) :
پول شویی
به ساده ترین تعبیر، پول شویی عبارتست از فرآیند تبدیل وجوه نقد یا سایر دارایی های نامشروع که از فعالیت های جنایتکارانه ناشی شده است به دارایی های مشروع
و قانونی، با این هدف که وانمود شود که این دارایی از منابع قانونی و مشروع حاصل شده است. بنابراین در این فرآیند دو نکته مشهود است؛ اول اینکه منشأ این پول ها غیر قانونی است و دوم اینکه پنهان است و اگر آشکار شود جرم محسوب شده و پیگرد قانونی دارد لذا به طور کلی تبدیل و پنهان بودن این پول ها امری حیاتی محسوب می گردد. منابع عمده ی این گونه درآمدها از یکی از منشأت ذیل می باشد:
سرقت، قاچاق، قمار، مبادله مواد مخدر ، انواع اعمال خلاف انسانی و اجتماعی، کلاهبرداری و جنایت های مالی مثل: کلاهبرداری های بانکی، کلاهبرداری از طریق کارت های اعتباری، تقلب در سرمایه گذاری، تقلب در پیش پرداخت، کلاهبرداری از طریق اعلام ورشکستگی، اختلاس و نظایر اینها.
یکی از اقداماتی که به نوعی شبه پول شویی است و مغایر با قوانین جاری کشور می باشد خرید و فروش غیر مجاز ارز توسط صرافی هایی که بدون دریافت مجوز از بانک مرکزی اقدام به خرید و فروش ارز می نمایند.
اهداف پول شویی:
امروزه برای هر بنگاه مهم جنایت، انجام پول شویی موفقیت آمیز از اهمیت ویژه ایی برخوردار است چرا که این امر آنها را قادر می سازد تا در صورتی این جنایت گرفتار عوامل قضایی شد منافع حاصل از جنایت را برای خود حذف و از توقیف سودهای حاصله جلوگیری به عمل آورند. و به این طریق از این منافع استفاده می کنند و مجددا” در فعالیت های جنایتکارانه فردی و حتی سرمایه گذاری های مشروع استفاده می کنند بدون اینکه توجه کسی را به خودشان جلب کنند و به این ترتیب تعقیب سازماندهی کنندگان جنایت بسیار دشوار خواهد شد.
پیامدهای پول شویی:
پول شویی علاوه بر فساد اخلاقی و اجتماعی پیامد مهم دیگری که فساد اقتصادی است را به دنبال دارد. و آسیب هایی بر پیکره انضباط مالی جامعه، گردش پولی و کالایی کشور، اقتصاد ملی، امنیت اقتصادی امور مالیاتی، سلامت نقل و انتقال اموال و; وارد می سازد. و کل نظم جامعه دچار اخلال و تردید می سازد.
و در نهایت ثبات سیستم مالی و اقتصادی را تأثیر می گذارد که این تأثیرات ناشی از اشتباهات مربوط به سرمایه گذاری ناشی از آمارهای اشتباه اقتصاد کلان که از جریان پول شویی سرچشمه می گیرد، بی ثباتی در نرخ ارز و بهره، که ناشی از انتقال های پیش بینی نشده وجوه به خارج از مرزها می باشد.
کمتر از حد واقعی اعلام نمودن درآمدها که ناشی از اثرات مخرب پول شویی بر روی فرآیند جمع آوری و تخصیص هزینه های عمومی است.
افزایش قیمت نسبی دارایی ها و کالاهایی که در نتیجه فعالیت پولشویانه به وجود می آید و نهایتا” سبب تخصیص نامناسب منابع می شود. و سرانجام تأثیرات مخرب بر روی معاملات قانونی به سبب امکان ارتباط داشتن با جرم و جنایت.
اقدامات ضد پول شویی در ایران
در کشورهایی که دارای اقتصاد پیشرفته و یا دارای برنامه توسعه اقتصادی مناسب و سالم اند، فرآیند پول شویی به شدت تحت نظارت قرار می گیرند و برای مبارزه با آن تمهیدات لازم بکارگرفته می شود. از جمله این که در جریان بانک سپاری وجوه نقد سقفی را برای الزام به گزارش توسط بانک ها در نظر گرفته اند.
در کشور ما « لایحه مبارزه با پول شویی » به پیشنهاد وزارت اقتصاد و امور دارایی به مجلس ارائه شده و ظاهرا” اجرا قانون به عهده پلیس مالی گذاشته شده است که خود اصطلاحی نو است و تشکیلات نویی را می طلبد. در این لایحه پیشنهادی، پول شویی اینگونه تعریف شده است: هر گونه فعل یا ترک فعل که برای قانونی جلوه دادن وجوه یا اموال یا من
شأ قانونی صورت گیرد، پولشویی محسوب میشود واز نظراین قانون جرم محسوب می شود. طبق مفاد همین لایحه وجوه یا اموال غیر قانونی، وجوه یا اموالی است که از طریق فعالیت های خلاف قانون مانند ارتشاء، اختلاس ، تبانی در معاملات دولتی، کاهبرداری، قاچاق کالا، و جرائم مربوط به مواد مخدر، فحشا، قمار و یا سرقت حاصل شده باشد یاخلاف قانون نزد اشخاص باقی مانده است.
ارائه این لایحه در حالی است که هنوز اقدام قانونی قابل ملاحظه ایی صورت نگرفته است از این رو برای مبارزه با پدیده پول شویی در ایران باید اقدامات زیر صورت بگیرد:
الف ) بررسی دقیق و شناخت حوزه های مختلف اقتصاد زیر زمینی.
ب ) شناخت دقیق راهکارها و فعالیت های ضد پولشویی.
ج ) بررسی دقیق و شناخت کافی از شیوه عمل فعالیت های جنایتکارانه.
ه ) همکاری گسترده فی مابین دستگاهای مربوط برای اجرای هر چه بهتر قوانین ضد پول شویی.
د) تدوین قوانین جامع و مانع در خصوص مبارزه با فعالیت های پول شویی.
رهنمود جدید درباره مبارزه با پول شویی و نقش حرفه حسابداری
دولت ها، وضع کنندگان مقررات، و جامعه تجارت جهانی خواستار مشارکت فعالانه اعضای حرفه حسابداری برای مبارزه با پول شویی هستند. رهنمود جدید صادر شده توسط فدراسیون بین الملی حسابداری ( IFAC ) تحت عنوان « مبارزه با پول شویی » انتظارات روز افزون وضع کنندگان قوانین و مقررات در مورد نقش حرفه حسابداری در کشف پول شویی و استقرار کنترلها و ایمنی در مقابل آن را مطرح می کند.
این رهنمود در مورد مبارزه با پول شویی بجز نقش حرفه حسابداری و تعهدات اخلاقی در مورد امر حسابداری، به بررسی مبارزه با پول شویی و اعمال متقلبانه در گزارش گری مالی پرداخته است. حرفه حسابداری درنتیجه الزام قانونی شرکت ها به رعایت برنامه های نظارتی و آزمون مستقل محیط کنترلی و اثر بخشی این برنامه ها در طرحهای مبارزه با مفاسد درگیر است. رهنمود جدید هم به منشأ و هم به ابزارهای پیشگیری پول شویی اشاره کرده است. بخشهایی از این رهنمود به ویژگی ها و مشخصه های پول شویی و آسیب پذیری بانکها، مؤسسات مالی غیر بانکی و سایر مؤسسات پرداخته است.
صدور این رهنمود در حکم یکی از گامهایی است که فدراسیون بین المللی حسابداران در راستای حفظ منافع عمومی، تقویت حرفه حسابداری در جهان و کمک به توسعه اقتصاد بین المللی برداشته است. این فدراسیون در حال حاضر دارای158 عضو از 118 کشور است که2/5 میلیون نفر حسابدار در بخش عمومی، آموزش، خدمات دولتی، صنعت و تجارت در بر می گیرد. وضع استانداردهای حسابداری بخش دولتی، استانداردهای حسابرسی و خدمات اعتباردهی، آموزش و آئین رفتار حرفه ایی به عهده فدراسیون بین المللی حسابداران است.
سالانه 1500 میلیارد دلار «پول شویی» میشود
سالانه مبلغی بین 590 تا 1500 میلیارد دلار پول حاصل از درآمدهای غیر قانونی آن طور که متخصصان بر آن نام نهاده اند “شسته شده” و دوباره قانونی میشوند.
به گزارش بینا، بر اساس تخمین صندوق بین المللی پول از آنجایی که این پول ها درآمدهای باندهای جنایت کاری است که مثلاً از طریق فروش مواد مخدر حاصل شده اند و اکنون از طریق قانونی دوباره در عرصههای مختلف اقتصادی سرمایه گذاری میشوند. این امر به معنی آن است که این افراد به طور مستقیم و یا غیر مستقیم در عرصههای مختلف زندگ
ی اجتماعی و یا بهتر بگوییم در عرصه سیاسی و یا اقتصادی از قدرت زیادی برخوردار هستند.
اکنون این سوال مطرح است که مثلاً درآمد حاصل از فروش چند کیلو و یا چند تن مواد مخدر را چگونه میتوان “شست” و دوباره به مجراهای قانونی وارد ساخت؟ در دنیا مراکز اقتصادی مختلفی وجود دارند که با هیچ معیاری خوانایی ندارند. برای نمونه، جرج تاون مرکز جزایر کایمان، جزایری که در آن همیشه تابستان است، تنها 18 هزار نفر جمعیت دارد. در این شهر 15 هزار شرکت رسماً به ثبت رسیده اند و 400 بانک در آن فعالیت دارند. اما شستن پولهای غیر قانونی معمولاً در 3 مرحله صورت میگیرد. در نخستین مرحله این پول ها از حالت نقدینگی خارج و وارد سیستم بانکی میشوند، سپس آنقدر جابه جا شده و از حسابی به حساب دیگر واریز میشوند تا هویت مالک واقعی آن مخدوش شود و بالاخره در آخرین مرحله با خرید سهام شرکت ها و یا سرمایه گذاری در عرصههای مختلف قانونی، فرم و شکل قانونی مییابند. جالب اینجاست که از آغاز مبارزه با قانونی ساختن پولهای غیر قانونی زمان زیادی نمیگذرد. برای نخستین بار این دولت ایالات متحده آمریکا بود که در دهه 80 چنین عملی را غیر قانونی و قابل مجازات اعلام کرد. پس از آن سازمان ملل متحد و سازمان امنیت و همکاری اروپا نیز در برنامههای خود از این مساله نام بردند. اتحادیه اروپا در سال 1991 نخستین برنامه مبارزه با “شستن پول” را به تصویب رساند و بالاخره در سال 1992 نیز در آلمان این مساله جرم شناخته شد و بانک ها موظف شدند مشخصات افرادی را که مبالغی بیش از 15 هزار یورو به یک حساب واریز میکنند را گزارش کنند. اما میتوان گفت که در مجموع پس از حملات تروریستی یازدهم سپتامبر بر کنترلهای مالی افزوده شده و مقامات با چشم دیگری به این موضوع مینگرند. بر اساس تخمین موسسه مشاورهای سلنت، در سال گذشته در آمریکا و اروپا تقریباً بیش از 5 میلیارد دلار برای مبارزه با “پول شویی” هزینه شده است که از این مبلغ بخش اعظم آن یعنی 3 میلیارد و 600 میلیون دلار در آمریکا بوده است. از سال گذشته در آمریکا همه شرکت ها موظف به ایجاد سیستمهایی برای مقابله با پولشویی شدهاند. اما در آلمان هنوز آمار و ارقام روشنی در این باره وجود ندارد، با این حال دویچه بانک که یکی از بزرگترین بانکهای جهان محسوب میشود، اعلام کرده که 15 میلیون یورو بودجه در این زمینه در نظر گرفته است. اعمال کنترل این گونه کنترل ها باعث شده است تا دارندگان چنین پولهایی تا آنجا که امکانپذیر است از ورود مستقیم این پول ها به سیستم بانکی اجتناب ورزند. مثلاً در دویچه بانک و در سال گذشته بیش از 6 میلیارد جابجایی
مالی صورت گرفته است که کنترل گران تنها به 1270 مورد مشکوک و به پلیس فدارل گزارش کردهاند که با توجه به ابعاد وسیع پول شویی این میزان بسیار اندک است. یکی از ترفندهای اصلی چنین باندهایی خرید مغازه ها، رستوران ها و کیوسکهاست. یعنی جایی که روزانه در آن روند و چرخه پول وجود دارد و بدین وسیله میتوان بهطور مصنوعی با تزریق روزانه مبالغی از پولهای غیر قانونی به درآمد آنها، بدون هیچ گونه دردسری این پول ها را به حسابی در بانک واریز کرد. یکی دیگر از مشکلات جدی مبارزه با امر پول شویی پدیده “حواله” در کشورهای اسلامیاست. ولف گانگ هتزر، رییس سازمان مبارزه با جر
ایم اقتصادی در اتحادیه اروپا که به اولاف موسوم است اعتراف میکند که کارنامه ماموران مبارزه با این امر چندان درخشان نیست و در جواب به این سوال که چگونه میتوان با این پدیده به مبارزه پرداخت گفت: متاسفانه متخصصان جواب قانعکنندهای ندارند.
چین به جنگ پول شویی می رود – 21 دی 84
بانک چین به عنوان یکی از چهار بانک بزرگ تجاری این کشور در سال جاری میلادی، تدابیر ویژهای را برای مبارزه با پولشویی اتخاذ کرده است .
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به نقل از شبکهی تلویزیونی چین، وان جائو ون، سخنگوی مطبوعاتی بانک چین در پکن گفت: این بانک توجه فراوانی به کشورها و مناطق مخاطره انگیز در زمینه پولشویی مبذول داشته وهیچ خدمات بانکی را در اختیار ارگانها و افرادی که به هدف پولشویی و جذب سرمایه با توسل به ترور و سلاحهای کشتار جمعی در جهان فعالیت میکنند، قرار نخواهد داد.
همچنین این بانک در عملکرد خود ارائه گزارش درباره معاملات با مبلغ زیاد، معاملات مشکوک و نظام حفظ از اسناد معاملاتی را اجرا خواهد کرد.
بانک چین یکی از بانکهای تجاری شناخته شده در جهان به حساب میآید و شعبه های آن در 27 کشور قرار داشته و خدمات بانکی آن سراسر جهان را تحت پوشش میدهد.
اما کلام آخر:
پول شویی دردی پنهان است. که نتیجه آن رنجوری و بیماری یک اقتصاد است. در کشور ما تا کنون به آن توجه نشده است و با آن مانند جرائم برخورد نمی شود. پول شویی زخم فراموش شده ایی است که از درون مانند خوره یکسره اقتصاد کشور را می خورد و اگر سرباز کند تعفن آن مجالی برای پایداری باقی نمی گذارد. لایحه مبارزه با این فساد اجتماعی را اکنون وزارت اقتصاد و امور دارایی ارائه کرده است که اگر جدی گرفته نشود و یا فراموشی سپرده شود، فاجعه ایی رخ خواهد داد.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:53 صبح
مقاله برنامه ریزی مطالعه تحت فایل ورد (word) دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله برنامه ریزی مطالعه تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله برنامه ریزی مطالعه تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله برنامه ریزی مطالعه تحت فایل ورد (word) :
برنامه ریزی مطالعه
مقدمه
دبیرانم در سال اول دبیرستان هر از چندگاهی می گفتند “شما ها بزرگ شده اید باید برای خودتان برنامه ریزی داشته باشید ،دبیرستان مثل دوران راهنمایی نیست که شب امتحان بخوانید و نمره قبولی بگیرید” من آنروز ها خیلی جو گیر این بزرگ شدن بودم، به جای کیف با کلاسور به دبیرستان می رفتم ،کتاب هایم را طوری در دست می گرفتم که روی جلد آنها در خیابان خوانده شود و همه بدانند که من دبیرستانی هستم ، یعنی بزرگ شده ام.
هر روز که یکی از دبیران در مزایای برنامه ریزی صحبت می کرد، جو گیر تر می شدم وبه محض اینکه به خانه می رسیدم ،حتی نهار نخورده می رفتم سراغ برنامه ریزی کردن.برای خودم ،یک برنامه هفتگی تنظیم می کردم که ساعت به ساعت آن کار تعریف شده بود،”از ساعت 3 تا 5/4 ریاضی ،از ساعت 5/4 تا45/4 استراحت ،از ساعت 45/4 تا 15/6 فیزیک از ساعت 15/6 تا 30/6 استراحت ،از ساعت 30/6 تا 8 ادبیات،از ساعت 8 تا 9 شام ،از ساعت 9 تا 10 زبان انگلیسی ،از ساعت 10 تا 11 داستان ،از ساعت 11 تا 6صبح خواب.” تقریبا چنین برنامه ای را برای تمام طول هفته می چیدم،و با خودم قرار می گذاشتم ازشنبه به اجرا کردن برنامه بپردازم. تا جایی که یاد هست ،آن شنبه هیچ گاه از راه نرسید.آنقدر این سعی و خطا را کردم تا اینکه کاملا مایوس شدم.برنامه ها اجرا نمی شدند.یک روز مهمان می آمد،یک روز صدای تلویزیون بلند بود،یک روز مادرم صد بار مرا می فرستاد تا خرید کنم،یک روز پدرم کارم داشت و یک روز ش
ام به جای اینکه ساعت 8 حاضر شود ساعت 9 حاضر می شد و تمام برنامه من به هم می خورد ;
سالها گذشت تا من فهمیدم برنامه ریزی کردن یعنی چه . مدتها گذشت تا تعریف نظ
م را یاد گرفتم و برای بی نظمی احترام قایل شدم.این روز ها برنامه ر
یزی هایم اینگونه است،”هر شب یادداشت های روز انه ام را می نویسیم، تا یک هفته بعد کتاب مشاوره و برنامه ریزی را تمام می کنم،در دوران عید رمانم را تمام می کنم ، و کل سال آینده را شعر می خوانم و داستان های ایرانی.سال بعد می روم سراغ ادبیات کلاسیک جهان.”
یاد گرفتم که برای انجام بعضی از کار ها زمان نگذارم،چون هر بار کسی به من می گوید فلان کار را انجام بده یک مکانیسم دفاعی در من ایجاد می شود و باعث می شود کار انجام نشود.زمان گذاشتن هم با عث می شود نتوانم کارم را انجام دهم.
یاد گرفته ام ، برای حمله به یک کار باید یک هفته ام را وقف آن کنم.در غیر اینصورت آن کار طول می کشد و بیشتر اوقات تمام نمی شود.
یادگرفته ام هیچ لزومی ندارد برنامه ام صد درصد اجرا شود ،حتی اگر 60 درصد اجرا شود هم من راضی ام.هر اتفاق غیر منتظره ای بیافتد برنامه من بهم نمی خورد.اگر کاری را این هفته نتوانم انجام دهم در هفته های بعد انجام می دهم.
برنامه های من این روز ها این طور هستند که اگر در یک ماه هم اجرا نشوند در روند کلی کار های من تاثیری نمی گذارند چون در ماه بعد اجرا ی شوند.برخی از هدف هایم که در امسال محقق نمی شوند را به سال بعد موکول می کنم و در طی 15 س قبل هیچ کاری نبوده که من بخواهم و انجام نشده باشد.چنین روندی را ن در کتاب راز انتخاب توضیح داده ام و اینجا لزومی به تکرار آن نیست.
معنیی جملات فوق اما این نیست که شما به این نتیجه برسید که “پس امسال درس نمی خوانم و درس خواندم را به سال بعد موکول می کنم”.
اگر دانش اموز سال اول دبیرستان هستید و در حال خواندن این کتاب می باشید ، برای اینکه به درک درستی از برنامه ریزی برسید به نظرم لازم است مقدماتی را طیی کنید.اول معلوم کنید چه می خواهید،حاضرم سر هر چیزی با شما شرط ببندم که انچه می خواهید به طرز شگفت آوری محقق می شود.
روش من برای اینکه بفهمم به طور واقعی چه می خواهم اینست که آرزو هایم یعنی اهدافم را می نویسم.این کار را انجام دهید .اهدافتان را بنویسی
د . هر چه می خواهیید بنویسید.اولین بار که آنچه می خواهید را می نویسید احساس می کنید کار عجیبی دارید انجام می دهید ، اما وقتی در روز های بعد نوشته هایتان را دوباره نویسی می کنید ، متوجه می شوید زیاد هم عجیب نیست ،در روز های بعد که باز نویسی اهدافتان را مجددا می نویسیید متوجه می شوید که بعضی از اهدافتان درست نقطه مقابل بعضی از اهداف دیگر هستند ، به مرور می فهمید بعضی از اهدافتان اصلا به درد نمی خورند ، در بازنویسی های بعدی از اهدافتان است که متوجه می شوید ا
صلا چه چیز هایی باید اهداف شما باشد.من اخرین بار که هدف گذاری کردم ، نوشتن اهداف ام و بازنویسی آنها را چهل بار تکرار کردم.تقریبا هر روز اهدافم را می نوشتم تا اینکه کالا برایم روشن شد که اهداف من به طور واقعی چیستند.باور کنید هر هدفی بگذارید به ان می رسید بنابراین در مرحله نوشتن اهدافتان کاملا دقیق باشید،ماهها و سالهای بعد همه اهدافتان محقق می شود بنابر این الان لازم است دقت کنید که چه می خواهید.
اهدافتان را مرور کنید .سعی کنید در این مرور برا ی اهدافتان زمان در نظر بگیرید.یعنی محاسبه کنید که رسیدن به هر هدف چقدر زمان لازم دارد.ممکن است بعضی از اهداف یک روز و بعضی یک ماه و برخی حتی یک سال زمان ببرد.ممکن است بعضی از اهدافتان بیش از یک دهه زمان لازم داشته باشد.برای گذشت زمان احترام قائل
شوید.
برای تعیین اهدافتان رویا پردازی کنید،سعی کنید آرزو های بزرگ داشته باشید ، اما وقتی دارید زمان رسیدن به هر هدف را مشخص می کنید سعی کنید واقع بین باشید.
رویا های بزرگ در زمان های منطقی محقق مرنامه ریزی کمی آسان تر است.در سال اول دبیرستان چند کار مهم را لازم است انجام دهید،اولین کار اینست که تکالیف مدرسه را هر روز انجام دهید ، بعد دروس فردا را مطالعه کنید .اگر اهداف بلند پروازانه ای دارید باید به این کار ها کار های دیگری اضافه کنید،مثلا اینکه هر روز یک درس را در برنامه قرار دهید و آن را مطالعه کنید.
چطور برنامه ریزی خوبی داشته باشیم؟
همیشه ی خدا وقت کم می آید! به کارهایی که دوست دارید انجام بدهید یا باید انجام بدهید نمیرسید! کلافه و عصبی می شوید و از همه بدتر اینکه ناامیدی تمام وجودتان را پر میکند! اگر از این وضعیت خسته شده اید و دنبال راه چاره هستید باید بگویم تنها راه چاره برای شما برنامه ریزی روزانه است!
حتما این جمله را شنیدید که
” هرکسی که برای رسیدن به پیروزی برنامه ریزی نکند برای شکست برنامه ریزی کرده است” .
در این مقاله قصد داریم در مورد نحوه ی صحیح برنامه ریزی صحبت کنیم تا شما بتوانید خودتان برای خودتان و بر اساس توانایی و زمانی که در اختیار دارید برنامه ریزی مناسب و قابل انجامی را طرح ریزی کنید و یک گام به سوی موفقیت نزدیک تر شوید.
هدف از برنامه ریزی
اولین و مهمترین عامل در برنامه ریزی تعیین هدف است! اصلا برنامه ریزی میکنید تا به یک هدف خاص که در ذهن دارید برسید. خود این هدف به چند بخش تقسیم میشود که عبارتند از:
هدف کوتاه مدت
هدف میان مدت
هدف بلند مدت
که این ها باید در طول هم باشند، یعنی اهداف کوتاه مدت باید بخشی از اهداف میان مدت را تکمیل کنند و اهداف میان مدت باید کامل کننده ی اهداف بلند مدت شما باشند. به عبارت دیگر، اهداف بلند مدت از چند هدف میان مدت تشکیل شده اند و اهداف میان مدت هم از چندین هدف کوتاه مدت شکل گرفته اند. این مسیر باید به صورت پله به پله طی شود و اهداف کوتاه مدت مصداق همین پله ها هستند.
همین الان یک کاغذ و قلم بردارید و با خط درشت هدف خود را بنویسید. به یاد داشته باشید که باید بگونه ای بنویسید که گویی همین الان به هدفتان دست پیدا کرده اید. نخست چشمانتان را ببندید و به جایی که دوست دارید برسید فکر کنید، تصورش کنید و سعی کنید با تمام وجود احساسش کنید. این احساس ممکن است الان برای شما غریب باشد ولی مطئن باشید در آینده فقط یک رویا نخواهد بود. همین احساس و هدف را با خط درست به روی کاغذ منتقل کنید، طوری که هر دفعه نگاهتان به این نوشته افتاد، احساسش را در وجود خود تجربه کنید. باید بدانید که تنها دانستن هدف کافی نیست، نوشتن هدف بر روی کاغذ باعث میشود که به مرور زمان، این هدف در ضمیر ناخودآگاه شما پرورش یابد.
پس باید هدفتان را بر روی کاغذ با خط درشت و ترجیحا به صورت رنگی (رنگ شاد) بنویسید و در مکانی که مقابل دید شما قرار دارد نصب کنید طوری که روزی چند بار آن را ببینید. فراموش نکنید که هدف باید با جمله ای به زمان حال نوشته شود:
“خدایا شکر که با لطف تو الان دانشجوی ممتاز رشته مهندسی دانشگاه اصفهان هستم”
سعی کنید هر روز که از خواب بیدار میشوید برای چند دقیقه به هدفتان فکر کنید و آن را احساس کنید! و بعد با یک لبخند روزی را که در پیش رو دارید آغاز کنید و این لبخند را تا انتهای روز بر لبان خود داشته باشید.
لازم است بدانید تا اینجا تنها نیمی از مسیر را طی کرده اید! مسیر زندگی خود را مشخص کرده اید و میدانید که چه انتظاراتی از زندگی خود دارید و میخواهید به کدام سمت حرکت کنید. حال لازم است توشه ی راهی که در طول این مسیر برای رسیدن به نقطه ی پایان احتیاج دارید را مشخص کنید. این توشه ی راه در واقع همان برنامه ریزی کردن است.
اهمیت یک برنامه ریزی خوب و منسجم
بیایید اول با هم ببینیم یک برنامه خوب چه ویژگی هایی باید داشته باشد! من این ویژگی ها را اینطور اولویت بندی میکنم:
فردی باشد: یعنی برحسب خصوصیات جسمی و روحی خود شما انجام شده باشد و منحصرا برای شما باشد. شما در دنیا منحصر بفرد هستید و
هیچ شخص دیگری خصوصیات شما را ندارد و در واقع هر فرد با فرد دیگر متفاوت است. پس در نتیجه هدفها نیز متفاوت هستند. پس نیاز است که برنامه را خود شما تنظیم کرده باشی چون هیچکس بهتر از خود شما با روحیاتتان آشنایی ندارد. البته این بدین معنا نیست که از تجربیات دیگران استفاده نکنید.
ساده باشد: نمیخواهیم آپولو هوا کنیم یا رآکتور هسته ای راه اندازی کنیم! سخت نگیرید! برنامه باید به نحوی باشد که بتوانید ظرف مدت نیم ساعت آنرا انجام دهید. اینکه چطور برنامه ریزی کنید را در قسمت بعدی به شما خواهیم گفت. الان باید هدف از برنامه ریزی و نیازمندیهای آن را بدانید.
انعطاف پذیر باشد: حتی نابغه ها هم گاهی اوقات دچار حوادث پیش بینی نشده میشوند و از برنامه ای که دارند عقب می افتند و یا نمیتوانند بخشی از برنامه را آنطور که برنامه ریزی کرده اند انجام دهند ولی از مسیرشان در رسیدن به هدف منحرف نمی شوند چون برنامه ی انعطاف پذیر دارند. در واقع باید حوادث غیر قابل پیش بینی را هم در برنامه درنظر بگیرید. برای مثال فرض کنید مهمان ناخوانده دارید و نمیتوانید طبق برنامه به کاری که دارید برسید، باید بتوانید بدون اینکه برنامه ی اصلی دستخوش تغییرات عمده شود، زمان خالی برای جبران پیدا کنید. هرچند اولیت با برنامه ای است که طرح کرده اید و باید خودتان را ملزم به رعایت آن کنید.
قابل استفاده باشد: تقریبا اکثر افراد در شروع برنامه ریزی جوگیر شده! و برنامه ای فراتر از حد توان خود طرح ریزی میکنند. به این معنی که وقتی شما به صورت معمول روزانه حدود 3 ساعت مطالعه میکنید هنگام برنامه ریزی، برای 10 ساعت مطالعه طرح ریزی میکنید. در خصوص این مورد نیز در قسمت بعدی به تفصیل صحبت خواهیم کرد.
امکان ارزیابی کار را داشته باشد: برنامه شما باید این امکان را داشته باشد تا پیشرفت و پسرفت کارهای شما را نشان دهد. یعنی نقطه ی شروع را مشخص کرده باشد و در طی مسیر بدانید که کدام بخش را به درستی انجام داده اید و در انجام کدام بخشها موفق نبوده اید تا بتوانید نقاط ضعف را برطرف کنید و آنها را به پیشرفت تبدیل
کنید.
خب! تا اینجا هدف را مشخص کردیم و مزیت های یک برنامه خوب و اینکه چه انتظاراتی داریم را بررسی کردیم . حالا سوال این است که چطور برنامه ریزی کنیم و از این اطلاعات استفاده کنیم؟
برای اینکه بتوانید یک برنامه خوب داشته باشید که بعد از چند روز در اثر فشار زیاد از انجام آن دلسرد نشوید و نتوانید انجامش بدهید باید دقت کنید که بلند پروازی نداشته باشید و بر حسب توانایی های خود برنامه ریزی کنید.
برای هفته اول و یا دو هفته ی اول مثل سابق درس بخوانید و برنامه ریزی نکنید. انگار اتفاقی نیافتاده است! فقط یک کاغذ و قلم دم دست داشته باشید وهرکاری که انجام میدهید را با تاریخ و زمان انجام آن ثبت کنید. برای مثال اینطور ثبت کنید:
“ساعت 1 تا 1:30 ناهار خوردم، 1:30 تا 2:30 خوابیدم، 2:30 تا 4 تلویزیون فلان برنامه را تماشا کردم، 4 تا 5:30 ریاضی خواندم، 6 تا 7 ادبیات خواندم و الی آخر”.
برای مدت یک هفته همین روند را حفظ کنید. هرکاری که انجام میدهید را ثبت کنید و خودتان را ملزم به ثبت وقایع کنید!
حالا بعد از یک هفته از عادت های خودتان خبر دارید و میدانید که به طور میانگین چند ساعت در روز درس میخوانید و چقدر از وقتتان را به کارهای دیگر اختصاص میدهید. تمام اینها را به صورت مکتوب در دفترچه ی خود دارید! که در ادامه نحوه ی استفاده از این اطلاعات را توضیح خواهیم داد.
اولویت بندی کارها چه اهمیتی دارد؟
گام بعدی تعیین کردن اولویت کارها بر اساس اهمیت برای رسیدن به هدف است.باید کارها را بر اساس اهمیت آنها درجه بندی کنید، آن دسته از کارها که بالاترین اهمیت را در رسیدن به هدف دارند درجه 1 خواهند بود و سایر کارهایی که اهمیت کمتری دارند در درجات بعدی از اولویت قرار میگیرند.
برنامه ریزی به صورت ماهانه
برای نوشتن برنامه باید از مقیاس بزرگ به کوچک حرکت کنید. اول هدف کلی را تعیین کردید که فرض میکنیم برای مدت یک سال است. در قدم بعدی باید برای هر ماه اهدافی را تعیین کنید (همان اهداف میان مدت) در واقع هدف اصلی را به چند هدف میان مدت تبدیل میکنید. مثلا تعیین میکنید در طی این ماه 3 فصل از درس ادبیات، 2 مبحث از ریاضیات و … را باید مطالعه کنید. بهتر است حجم مطالعه را هم مشخص کنید مثلا 100 صفحه (از صفحه ی x تا صفحه ی Y) از فلان کتاب و …
این کار را بر اساس عاداتی که ثبت کرده اید انجام بدهید و بلندپروازی نکنید. داخل یک برگه پیش بینی خودتان را از یک ماه که پیش رو دارید بنویسید. ممکن است در ابتدا این کار کمی سخت باشد ولی در مدت زمان کوتاهی خواهید توانست حتی فعالیت های یک سال را هم پیش بینی کنید!
برنامه هفتگی
مقیاس بعدی هفته است. پس باید برای هفته هایی که در ماه وجود دارند برنامه ریزی کنید. مثلا از آن 100 صفحه که در برنامه ی ماهانه باید مطالعه کنید 25 صفحه را در این هفته، 25 صفحه در هفته ی بعد و به همین ترتیب الی آخر. برای تمام دروس این کار را انجام دهید و بر روی یک برگه کاغذ یا درون دفتر برنامه نویسی تان یادداشت کنید.
برنامه روزانه
اکنون که از آن 100 صفحه فقط 25 صفحه باقی مانده است (طبق مثال 25 صفحه در هفته) باید این مقدار را در روزهای هفته تقسیم کنید. مثلا برای خودتان تعیین کنید در روز دوشنبه از ساعت 16 الی 18 صفحه ی 1 تا 12 فلان کتاب و در روز پنج شنبه از ساعت 17 الی 19 صفحه ی 13 الی 25 همان کتاب. به همین منوال برای درس ها وقت بگذارید و به مرور زمان میزان مطالعه و حجم آن را افزایش بدهید. مثلا هفته ی اول یک ساعیشتر کنید. به این ترتیب از درس هم زده نمی شوید. از کارهایی که اولویت کمتری دارند چشم پوشی کنید و زمان آنها را به درس و به هدفی که دارید (هدف الزاما درسی نیست) بپردازید.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:53 صبح
مقاله مفهومشناسی پلیس و وظایف آن ضرورت توجه بیشتر به پیشگیری انتظامی و امنیتی تحت فایل ورد (word) دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مفهومشناسی پلیس و وظایف آن ضرورت توجه بیشتر به پیشگیری انتظامی و امنیتی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مفهومشناسی پلیس و وظایف آن ضرورت توجه بیشتر به پیشگیری انتظامی و امنیتی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله مفهومشناسی پلیس و وظایف آن ضرورت توجه بیشتر به پیشگیری انتظامی و امنیتی تحت فایل ورد (word) :
مفهومشناسی پلیس و وظایف آن
ضرورت توجه بیشتر به پیشگیری انتظامی و امنیتی
پیشگیری از وقوع جرایم و جلوگیری از فروافتادن افراد در ورطه جرم و گناه یکی از آمال و آرمانهای تمام جوامع بشری است و رشد روز افزون و پیچیدگیهای خاص جرایم و پائینآمدن سن ارتکاب جرم از عواملی است که بر اهمیت و ضرورت توجه بیشتر به پیشگیری انتظامی میافزاید. «علی اکبر باصری» مدرس دانشگاه، در مقالهای به بررسی این موضوع پرداخته اس
ت.
جرمشناسی ناسازگاری افراد در اجتماع را عمل ضداجتماعی و جرم میداند. به عقیده جرمشناسان هر فعل یا ترک فعلی که برای اکثریت افراد یک جامعه خطرناک ب
اشد باید جرم نامیده شود. در جرمشناسی مفهوم جرم از نظر دفاع اجتماعی از طریق کیفر، طرد، اصلاح و درمان بزهکاران مطرح است. بنابراین مفهوم جرم در جرمشناسی فارغ از بررسی حقوقی و قضایی مربوط به شرایط قانونی پدیده مجرمانه بوده، بیشتر اوضاع و احوال فردی و اجتماعی قبل از ارتکاب جرم را مورد توجه قرار میدهد. جرمشناسی براساس مشاهدات و تجربیات علمی به دنبال تعیین رفتارهای ضداجتماعی است تا از این طریق بتواند حمایت جامعه را امکانپذیر کند.
از دیدگاه جرمشناسی واکنشهای جامعه نسبت به مجرمان وسیع
تر از دیدگاه جزایی است و در یک تقسیمبندی میتوان این واکنشها را به سه دسته اقدامات پیشگیرانه، اقدامات تأمینی و تربیتی و مجازاتها تقسیم کرد.
همانگونه که نمیتوان هیچ یک از امراض را ریشهکن نمود، بزهکاری و ارتکاب جرم را نیز نمیتوان به صورت کامل و مطلق ریشه کن کرد؛ ولی میتوان با اقدامات پیشگیر
انه و مجازاتهای صحیح علل ارتکاب جرم را تقلیل داد. همه ما مجرمان بالقوه هستیم. تنها چیزی که مجرم و غیرمجرم را متمایز میکند، این است که مجرم مرتکب جرم شده است و سدهای انفرادی و اجتماعی نتوانسته او را از ارتکاب جرم باز دارد و او در موقعیت خ
اص مرتکب عمل کیفری شده است. جرمشناس با بررسی راههای ارتکاب جرم همواره به دنبال یافتن راهی است که مجرم در موقعیت ارتکاب جرم قرار نگیرد و از ارزشهای اجتماعی را زیرپا نگذارد که مهمترین این راهها اقدامات پیشگیرانه است.
امروزه مشخص شده که راه جلوگیری از پیدایش جرم تنها استفاده از مجازات نیست. اقدامات انفرادی و اجتماعی دیگری نیز وجود دارد که بیش از برقراری مجازات مؤثر است و به همین علت است که دولتها درصدد استفاده از اقدامات پیشگیرانه برآمده است.
کیفر بزهکار را اصلاح نمیکند؛ بلکه در او ایجاد کینه میکند و وی را دشمن جدی و خطرناک جامعه میسازد. به این ترتیب شاید بتوان گفت کیفر به نوعی تشویق به تکرار جرم است و زندان و ندامتگاه، آبرویی برای افراد خاطی باقی نمیگذارد و فرد بیآبرو برای جامعه بسیار خطرناک است. به عبارتی کیفر مبارزه با بزهکار است نه بزهکاری.
جرمشناس سعی میکند عواملی که باعث به وجودآمدن جرم میشود را شناسایی کرده و با آنها مبارزه کند. اساسیترین عمل یک جرمشناس پیشگیری است.
به عقیده جرمشناسان هر فعل یا ترک فعلی که برای اکثریت افراد یک جامعه خطرناک باشد باید جرم نامیده شود
استفاده بیش از حد هر قانون موجب بیارزش آن قانون میگردد و کثرت استفاده از مجازاتها باعث میشود که جرم قبح خود را در جامعه از دست بدهد. پس تلاشهد تا از طریق احترام به قوانین به پیشگیریهای موفقی دست یابد.
2 اقدامات تأمینی و تربیتی
توسعه و گسترش علوم به خصوص اشاعه و نفوذ زیستشناسی، جامعهشناسی و روانشناسی در قلمرو شناخت انسان از اواخر قرن نوزدهم موجب گردید تا پدیده مجازات نیز مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد و لزوم اجرای آن با شدت وحدتی که وجود داشت، مورد تردید واقع شود. بر همین مبنا جامعه در قبال مجرم به دلیل این شناخت جدید، عکسالعمل معتدلتری را پذیرفت که در ابتدا عنوان «اقدامات تأمینی» و سپس در برخی از کشورها « اقدامات تأمینی و تربیتی» نام گرفت؛ عنوانی که امید به حصول موفقیت در جلوگیری از جرم و بخصوص تکرار آن را زیاد میکرد. نحوه اعمال این اقدامات حسب سیاست کیفری و جنایی کشورهای مختلف فوق میکند، به طوری که در برخی از کشورها (سیستمهای حقوقی) مجازاتها و اقدامات تأمینی در کنار هم به اجرا درمیآیند. در بعضی دیگر اقدامات تأمینی مقدم بر اعمال کیفرهاست و در پارهای از آنها اقدامات تأمینی مؤخر بر اجرای مجازاتها مورد استفاده قرار میگیرند. دادههای تجربی و علمی عصر حاضر بیشتر متمایل به اجرای همزمان اقدامات تأم
ینی ومجازاتها گاه تقدم اقدامات تأمینی است؛ زیرا تمایل شدید به اصلاح بزهکاران و باز اجتماعیکردن آنان ضرورت اعمال این اقدامات را بیش از گذشته آشکار میکند. از سوی دیگر نمیتوان مقاومت آن گروه از حقوقدانان جزایی که متمایل به اجرای مجازاتها و حتی تشدید آنها هستند و به دلایل مختلفی به رد اقدامات تأمینی متوسل میشوند را نادیده گرفت؛ چرا که یورش ایشان به اعمال این اقدامات گاه خطرهای جدی برای طرفداران تعدیل در اجرای مجازاتها ایجاد کرده است.
3 مجازات
با وجود اختلاف موجود در مفهوم بزهکاری در حقوق کیفری، اکثر ممالک در برابر آن مواضع مشترکی دارند این مواضع عبارتند از:
1)غیرقابل بخشش بودن جرم به طور کلی.
2)متناسب بودن مجازات با هرج و مرج اجتماعی ناشی از جرم.
3)پیشبینی عکسالعمل برای ارتکاب عمل مجرمانه.
جرمشناسی ضمن قبول اصول کلی این مفاهیم معتقد است که در هر زمان و مکان در هر شرایطی که عمل بزهکارانه اتفاق میافتد باید قبل از انجام هرکاری مبادرت به شناسایی همه جانبه شخصیت مجرم، گذشته مجرم، امیال و هواهای سرکوفته، شرایط زندگی و بالاخره علل وقوع جرم ورزید و نمیتوان صرفاً به لحاظ یک عمل خلاف برای فردی بدون ملاحظه عوامل فوقالذکر مجازات معین نمود. افراد با توجه به مقتضیات زندگی، جنس، سن، ویژگیهای روانی و عاطفی با هم متفاوت هستند و با بررسی این عوامل و درک صحیح از آنهاست که میتوان مجازات مناسبی برای عامل جرم در نظر گرفت.
پیشگیری انتظامی بر پایه اقدامات پلیسی در جهت حمایت از شهروندان آسیبپذیر، افزایش آگاهیهای عمومی، نظارت بر اماکن عمومی و افزایش هزینههای ارتکاب جرم مبتنی است
بدیهی است؛ با امعاننظر در عوامل مذکور هنگام تعیین مجازات به اهداف انسان دوستان جرمشناسی؛ یعنی معالجه بیماری و پیشگیری آن در جهت سالمسازی محیط جامعه، عمل کردهایم.
باید توجه داشت در حقوق جزا وجود اصل قانونیبودن مجازات خود میتواند به نوعی در ایجاد جرم در جامعه کمک نماید و از نظر حقوق جزا مادامی که فعل مجرمانه انجام نگرفته است نمیتوان برای آن مجازات تعیین نمود؛ اما جرمشناس اعتقاد دارد که هرگاه حالت خطرناک وجود داشته باشد، اگرچه عمل مجرمانه انجام نشده باشد، باید به اقدامات پیشگیرانه و حتی مجازات دست زد تا جامعه از این خطرات مصون بماند. همانگونه که دید جرمشناس در پیشگیری از وقوع جرم وسیع و گسترده است، دید جرمشناس در مجازات نیز وسیع است و هر فعل یا ترک فعلی که در قانون نیز برای آن مجازات تعیین نشده باشد؛ اما از دید اجتماعی جرم محسوب شود را شامل میشود.
اصل قانونی بودن جرم و مجازات در حقوق جزا یکی از اصول بنیادین است که موجب از بین رفتن خودکامگی قضات میگردد. همچنین در اصل 36 قانون اساسی درخصوص اهمیت حقوق شهروندان و کاستن از خودکامگی احتمالی قضات آمده است، حکم به مجازات و اجرای آ
ن تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون ممکن است و به پیروی از این اصل در ماده2 قانون مجازات اسلامی نیز آمده است «هر فعل یا ترک فعلی که به موجب قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد، جرم محسوب میشود». بنابراین از دیدگاه حقوق جزا همانطور که قبلاً نیز گفته شد هر فعل یا ترک فعل را میتوان جرم دانست که در قانون جرم شناخته شده است؛ اما از دیدگاه جرمشناسانه این اصل خالی از اشکال نیست؛ زیرا همانطور که بیان گردید از دیدگاه جرمشناسی علاوه بر جرایمی که در قانون معین شده جرمهای دیگر نیز وجود دارد که در قانون احصا نگردیده است. در قوانین ایران با استناد به اصل 167 قانون اساسی که اذعان میدارد: «قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با
استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر، حکم قضیه را صادر نماید و نمیتواند به بهانه سکوت یا نقض یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد.»
اولاً از این اصل چنین نتیجهگیری میشود که قانونگذار نیز پذیرفته که دعواهایی وجود دارد که در قانون از آن یاد نشده است. ثانیاً قاضی موظف است که این احکام ر
ا در منابع معتبر اسلامی بیابد و حکم قضیه را صادر کند. از دیدگاه جرمشناسی دامنه جرایم وسیعتر و به تبع آن گستره مجازاتها نیز وسیعتر است و قاضی برای مجازات، قلمرو وسیعتری را در اختیار دارد.
مخلص کلام این که جرمشناساین در سلسله مراتب برخوردار با
مجرمان در وهله نخست سعی در پیشگیری از وقوع جرم و در وهله دوم نظر به اعمال اقدامات تأمینی و تربیتی و در نهایت نظر به اجرای مجازات و کیفر دارند.
نقش و وظایف پلیس
امروزه پلیس با وجود سازمان یکپارچه، به شکل یکپارچه و واحد عمل نمیکند. بلکه دارای سه مأموریت و کارکرد اصلی است که منطق عملکرد آنها یکسان نیست.
1- پلیس حاکمیت: که از لحاظ تاریخی و به طور تنگاتنگ با پیدایش دولتهای مدرن و پیشرفته مرتبط است. پلیس نظم در مرحله اول از دولت و نهادهای آن حمایت و پشتیبانی کرده و به عنوان ابراز کنترل و مهار خشونتهای جمعی تلقی میشود؛ در مرحله بعد این پلیس ابراز دفاع از میراث ملی است (پلیس اطلاعات). پلیس مزبور همچنین ابزاری برای حفظ و کنترل قلمرو حاکمیت دولت بوده و به عنوان پلیس مرزها یا نظارتکننده بر ورود اتباع خارجی از آن یاد میشود سیاستهای مربوط به این نوع پلیس عبارتند از:
2- سازوکار حمایت از نظم عمومی از طریق مقابله با شکلهای مختلف خشونتهای شهری: پلیس حاکمیت با ایجاد نیروهای ضد شورش نقش مؤثری در مهار خشونتها و شورشهای شهری ایفا میکند.
3- ساز و کار استفاده از سرویسهای اطلاعاتی جهت نظارت و کنترل برای پیشگیری از تروریسم: پلیس حاکمیت میتواند از طریق به کارگیری مأمورین ویژه جهت تحصیل اطلاعات در مورد گروههای تروریستی اقدام نماید و بدینترتیب نقش مؤثری در کشف و خنثیسازی طرحهای تروریستی ایفاء کند.
4- مدیریت و کنترل جریان رفت و آمدهای بین مرزی: پلیس حاکمیت عهدهدار حفاظت و حراست از تمامیت قلمروی حاکمیت دولت است فلذا سرمایهگذاری وسیعی در زمینه مبارزه با ورود غیرقانونی اتباع بیگانه قلمرو کشور مینماید.
5- پلیس قضایی: مهمترین و اصلیترین وظیفه این پلیس در زمینه بزهکاری حرفهای و پس از ارتکاب جرایم است. این پلیس یک نوع کارشناس مسائل قضایی است که به کشف و تعقیب مجرمین کمک مینماید. در کشورهای متمدن پلیس قضایی بدنه اصلی ضابطین دادگستری را تشکیل میدهد.
اصل قانونی بودن جرم و مجازات در حقوق جزا یکی از اصول بنیادین است که موجب از بین رفتن خودکامگی قضات میگردد
6- پلیس روزمره (پلیس شهری): وظیفه اصلی پلیس شهری، ایجاد آرامش و آسایش عمومی و کمک به مردم است. این پلیس به نسبت بیشتری درگیر ناهمگونی، نابسامانی و آسیبپذیری اجتماعی است؛ و نخستین پلیسی است که با بینظمیهای کوچک شهری، بزهکاریهای کوچک و متوسط و برخی رفتارهای ناهنجار درگیر میشود. دولت مرکزی متأسفانه ارزش کاری چنین پلیسی را بالا نمیبرد و به آن ارج نمینهد و حال آنکه این پلیس روز مره است که نظم را حفظ میکند و از اینرو نیاز بیشتری به سیاست، برنامهریزی و مدیریت دارد تا بتواند آسایش عمومی را تأمین کند.
نیروی پلیس در ایران
در این قسمت به بررسی رویکرد نیروهای پلیسی ایران در پیش و پس از انقلاب اسلامی پرداخته میشود.
الف) پلیس پیش از انقلاب
در سالهای پیش از انقلاب؛ پلیس عمدتاً از الگوی اقتدارگرایی جهت سرکوب و حفظ امنیت استفاده مینمود؛ در این دوره نوعی اقتدارگرایی همراه با نوعی حرفهگرایی در عملکرد پلیس وجود داشت و امنیت برآمده از صرف اقتدار و حاکمیت پلیسی بود و تعامل نظاممندی میان پلیس و افراد اجتماعی وجود نداشت؛ افزون بر این در نیروی
پلیس صرفنظر از اقدامات پراکنده و موقتی رویکرد منسجمی در خصوص پیشگیری از جرم شکل نگرفت.
ب) پلیس پس از انقلاب
پس از انقلاب، همزمان با کمرنگشدن خصیصه حرفهگرایی در پلیس بر ابعاد مشارکتپذیری نیروی پلیس تأکید گردید. این روند هر چند به بعد تخصصی پلیس لطمه جدی وارد میکرد ولی از آنجا که اقبال بسیاری در جامعه، پشتوانه پلیس مردمی بود؛ لذا در سالهای پس از انقلاب فقدان حرفهگرایی لطمه چندانی به کارکرد پلیس وارد نکرد. با این حال با گذشت چندین سال پشتوانه مردمی و مشارکتی پلیس ایران ضعیف شد و بر ابعاد حرفهگرایی آن تأکید گردید؛ که تأسیس پلیس 110 یکی از مصادیق آن است. در خصوص جایگاه پیشگیری از جرم در پلیس ایران باید گفت که گرچه قانون تأسیس نیروی انتظامی مصوب 1369 در بند 8 از ماده 4 خود به پیشگیری از جرم به عنوان یکی از وظایف نیروی انتظامی اشاره نموده اما اهتمام جدی نسبت به پیشگیری از جرم تنها در سالهای اخیر صورت گرفته است و از نظر ساختاری، اداره کل پیشگیری از جرم که یکی از ادارات معاونت انتظامی نیروی انتظامی بود؛ اخیراً تبدیل به معاونت مستقلی گردیده که موفقیت این معاونت منوط به استفاده از راهکارهای پیشگیری انتظامی است. افزون بر این معاونت اجتماعی نیروی انتظامی نیز اقداماتی که ماهیتاً پیشگیرانه بوده را در دستور کار خود قرار داده با این حال اقدامات مذکور مبتنی بر شیوههای علمی پیشگیری از جرم نبوده و بیشتر جنبه ابتکاری و ابداعی داشته است.
مبانی پیشگیری انتظامی
پیشگیری انتظامی مبتنی بر قابلیتهای نیروی پلیس در تحقق اهداف پیشگیری از جرم است؛ به عبارت دیگر مبنای پیشگیری انتظامی، اختیارات و تواناییهای نیروی پلیس در پیشگیری از جرم در جامعه است. زیرا نیروی پلیس به لحاظ داشتن اختیارات و ابزار ویژه میتواند نقش بسزایی در کاهش نرخ جرایم – خواه پیش از وقوع جرم و خواه پس از وقوع آن- داشته باشد.
از آنجا که پیشگیری از جرم اصولاً مبتنی بر دو شیوه است؛ یکی پیشگیری کیفری و دیگری پیشگیری غیر کیفری؛ بررسی مبانی پیشگیری انتظام
ی مستلزم تبیین این مطلب است که پیشگیری انتظامی چگونه و تا چه میزان میتواند در جهت تحقق اهداف پیشگیری کیفری و غیرکیفری مؤثر باشد.
افزون بر این، تحقق اهداف پیشگیری کیفری و غیرکیفری توسط پلیس و در نهایت تحقق اهداف پیشگیری انتظامی منوط به تبیین و استفاده از رویکردهای جدیدی در نیروی پلیس است که بسترهای لازم برای شکلگیری یک راهبرد مبتنی بر پیشگیری انتظامی را در نیروی پلیس فراهم سازد.
بنابراین در این قسمت ابتدا به چگونگی تحقق اهداف پیشگیری کیفری و پیشگیری غیرکیفری از طریق اعمال پیشگیری انتظامی پرداخته میشود و سپس رویکردهای جدید پلیس در پیشگیری انتظامی مورد بررسی قرار میگیرد.
تحقق اهداف پیشگیری کیفری و غیرکیفری
نخست به چگونگی تعامل میان پیشگیری انتظامی و پیشگیری کیفری پرداخته و در گام بعد همین موضوع در مورد پیشگیری غیرکیفری تبیین میشود.
تحقق اهداف پیشگیری کیفری
نهادهای عدالت کیفری با قطعیت، حتمیت، سرعت و دقت در انجام وظایف خود میتوانند از تکرار جرایم پیشگیری نمایند، همچنین وجود تخصص در اینگونه نهادها موجب افزایش میزان دقت و سرعت در عملکرد آنهاست؛ از اینرو پلیس که یکی از نهادهای عدالت کیفری است با دقت و سرعت در عملکرد خود میتواند نقش بسزایی در پیشگیری از تکرار جرم داشته باشد.
واژه پلیس در افکار عمومی همواره به عنوان ضابط قضایی نقش بسته و با مأموریت کشف جرم همراه بوده و تاکنون، پلیس تنها به عنوان ابزار سیاستهای کیفری- واکنشی- مورد استفاده قرار گرفته است؛
امروزه لزوم کنترل و مداخله در بحرانها از سوی پلیس تنها از دیدگاه وظایف سنتی پلیس مبنی و کشف و سرکوب جرایم توجیه نمیشود بلکه این امر مبتنی براستفاده از رویکرد پیشگیری انتظامی است، زیرا وقوع بحرانهایی نظیر گروگانگیری در صورت عدم کنترل و مهار میتواند منجر به ارتکاب جرایمی گردد که هزینههای سنگینی را از حیث تلفات و آثار اجتماعی بر جامعه تحمیل مینماید.
افزون بر این وجود پلیس تخصصی موسوم به پلیس قضایی در سایر کشورها مبتنی بر این اندیشه است که استفاده از نیروی تخصصی در مواجهه با پدیده جنایی میتواند منجر به پیشگیری از تکرار جرم شود، زیرا این پلیس، مهارتهای لازم جهت رسیدگی سریع و دقیق به پدیده جنایی را داراست.
درمورد تحقق اهداف پیشگیری کیفری توسط نیروی پلیس، شناسایی و پرهیز از رویههای پلیسی جرمزا در مواجهه با متهمین بسیار مهم است زیرا نیروی پلیس گاه در برخورد با متهمین بیگناه به برچسبزنی و تحریک آنان به ورود به عالم بزهکاری میپردازد.
تحقق اهداف پیشگیری غیر کیفری
پیشگیری غیرکیفری از جرم اصولاً مبتنی بر دو شیوه معمول است؛ پی
شگیری اجتماعی و پیشگیری وضعی. در پیشگیری اجتماعی با تمرکز بر روی شخصیت مجرم و محیط اجتماعی وی در جهت کاهش زمینههای فردی و اجتماعی گرایش به بزهکاری حرکت میشود و حال آنکه پیشگیری وضعی از رهگذر محدودنمودن فرصتهای ارتکاب جرم در صدد ایجاد موانع فیزیکی و روانشناختی در مقابل پدیده جنایی است.
رویکرد پیشگیری انتظامی هم میتواند در جهت تحقق اهداف پیشگیری اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد و هم در جهت تحقق اهداف پیشگیری وضعی؛ اما رویکرد مذکور به لحاظ ویژگیها و خصوصیاتی که دارد، بیشتر از جنبه پیشگیری وضعی مورد توجه قرار میگیرد زیرا نیروی پلیس به عنوان یکی از مظاهر حاکمیت، به صورت تخصصی دارای وظیفه نظارت و کنترل بر جامعه است، در واقع نیروی پلیس ابزارها و اختیارات لازم را جهت محدود نمودن فرصتهای ارتکاب جرم داراست و به عنوان مثال میتواند با نظارت بر اماکن جرمزا به افزایش هزینه ارتکاب جرم و پیشگیری از جرم مبادرت نماید. البته تأکید بر وجود ابعاد و جنبههای پیشگیری وضعی در نیروی پلیس به معنای نفی جنبههای پیشگیری اجتماعی در آن نیست بلکه نیروی پلیس با پذیرش رویکرد جامعهگرایی میتواند نقش بسزایی در تحقق اهداف پیشگیری اجتماعی داشته باشد.
پیشگیری وضعی
استفاده از رویکرد پیشگیری انتظامی در تحقق اهداف پیشگیری وضعی را میتوان مبتنی بر این اندیشه دانست که حضور نیروی پلیس به عنوان یک نهاد رسمی و دارای قوه قهرآمیز نقش مهمی را در برآیند حاصل از محاسبه سود و زیان در ذهن بزهکاران احتمالی ایفاء نماید.
بزهکاران احتمالی همواره پیش از ارتکاب جرم اقدام به محاسبه و ارزیابی میزان منافع و سود حاصل از جرم در مقابل خطرات و هزینههای آن میکنند، یکی از هزینههای سنگین ناشی از ارتکاب جرم از دید بزهکاران احتمالی همانا دستگیری توسط نیروی پلیس و ورود به فرایند کیفری است؛ حال اگر نیروی پلیس به اعمال نظارت دقیق و علمی بر جامعه و اماکن جرمزا بپردازد، این امر باعث افزایش هزینههای ارتکاب جرم از دید بزهکاران احتمالی گردیده، فرصتهای ارتکاب جرم را محدود نموده و از ارتکاب جرایم پیشگیری مینماید. بنابراین یکی از مبانی پیشگیری انتظامی، کاهش موقعیتهای ارتکاب جرم با افزایش هزینههای ارتکاب آن، از طریق اعمال نظارت بر جامعه و اماکن جرمزا توسط نیروی پلیس است. علاوه براین، استفاده از رویکرد پیشگیری انتظامی در تحقق اهداف پیشگیری وضعی را میتواند مبتنی بر این نظریه نیز دانست که؛ نه تنه
ا جرم باعث ایجاد بینظمی در جامعه است بلکه وجود بینظمی در جامعه نیز میتواند منجر به ارتکاب جرم گردد. اگر در یک جامعه بینظمی، آشفتگی و هرج و مرج حاکم گردد از یک سو این تصور ایجاد میشود که هیچگونه کنترل رسمی بر جامعه وجود ندارد و به راحتی میتوان مرتکب جرم گردید و از سوی دیگر وجود بینظمی خود میتواند ایجاد کننده فرصتهای ارتکاب جرم گردد؛ بدین ترتیب که بزهکاران احتمالی از عدم نظارت و کنترل رسمی بر ج
امعه سوء استفاده نموده، به ارتکاب جرم میپردازند.
بنابراین از آنجا که یکی از شیوههای مقابله با احساس بینظمی، تقویت مظاهر د
ولتی و رسمی در جامعه است و چون نیروی انتظامی یکی از مصادیق بارز مظاهر دولت و حاکمیت در جامعه است، میتوان با تقویت حضور این نهاد در جهت حفظ نظم و امنیت در جامعه حرکت کرد.
مهمترین و اصلیترین وظیفه پلیس قضایی در زمینه بزهکاری حرفهای و پس از ارتکاب جرایم است.
پیشگیری اجتماعی
امروزه نیروی پلیس در کشورهای پیشرفته، دوره اقتدارگرایی خود را پشت سر نهاده و وارد دوره جامعهگرایی شده، در این دوره پلیس در جهت برقراری یک رابطه نزدیک با افراد جامعه حرکت مینماید، از اینرو نیروی پلیس تعامل نزدیکی با افراد جامعه دارد؛ به آموزش و آگاهسازی آنان میپردازد و ایشان را در حل و فصل منازعات و اختلافات محلی یاری میدهد. طبق این رویکرد، پلیس بایستی همواره در دسترس مردم، همجوار با مردم و در تماس مستقیم و مستمر با شهروندان و مسائل آنان باشد. پلیس میتواند با آگاهی از واقعیتهای جامعه شناختی اقدام به برنامهریزی جهت پیشگیری از جرم نماید. راهبرد اساسی پلیس، مشورت و رایزنی منظم و نظاممند با جامعه و تشکلهای مردمی و اتخاذ تدابیر مناسب محلی برای پیشگیری از جرم در محلههای جرمزا است.
بنابراین نقش پلیس در پیشگیری از جرم تنها به تحقق اهداف پیشگیری وضعی نظیر نظارت بر اماکن جرمزا، تقویت آماج جرم و حفظ نظم منحصر نمیگردد بلکه امروزه با پیدایش دوره جامعهگرایی و مفهوم پلیس محلی، بر نقش این نهاد رسمی در تحقق اهداف پیشگیری اجتماعی اعم از آموزش، آگاهسازی و میانجیگری در اختلافات محلی تأکید گردیده است.
البته آنچه باید به عنوان روح کلی پیشگیری انتظامی در تمامی مراحل مورد توجه قرار گیرد این نکته است که تأکید بیش از حد و غیر علمی بر حضور مظاهر حاکمیت – از قبیل پلیس – در جامعه، خود میتواند منجر به افزایش احساس ترس از جرم درمیان شهروندان گردد و این امر باعث افزایش احساس ناامنی و در نهایت افزایش نرخ بزهکاری میگردد.
رویکردهای جدید پلیس در پیشگیری انتظامی
تحقق اهداف پیشگیری انتظامی مستلزم استفاده نیروی پلیس از رویکردهای جدید انتظامی که با رویکردهای کلاسیک متفاوتند، است؛ زیرا اهداف پیشگیری انتظامی تنها با پیشبین
ی وظایف پیشگیرانه برای نیروی پلیس محقق نمیشود به عبارت دیگر نیروی پلیس نمیتواند با پیروی از رویکردهای سابق درصدد تحقق اهداف پیشگیرانه برآید.
رویکردهای جدید پلیس در زمینه پیشگیری انتظامی عبارتند از:
الف- رویکرد نظم مداری: در پیشگیری انتظامی، کارکرد پلیس تنها به کشف و سرک
وب جرایم منحصر نمیشود بلکه ایجاد نظم و جلوگیری از هرج و مرجها و جرایم خرد نیز از وظایف پلیس محسوب میشود، زیرا پیشگیری انتظامی اساساً از یک رویکرد کنشی و پیش جنایی تبعیت میکند و از رهگذر برقراری نظم درصدد ایجاد جامعهای امن برمیآید.
ب- رویکرد مشارکت پذیری: در پیشگیری انتظامی سعی برآن است که با به کارگیری شیوههای جلب مشارکتهای مردمی از مشارکتهای مردمی در ایجاد نظم و امنیت استفاده شود و حفظ نظم و امنیت از یک پدیده رسمی و آمرانه به یک پدیده مشارکت محور تبدیل شود.
ج- رویکرد شهروندمداری: پلیس سنتی با تأکید بر ایجاد امنیت در جهت تحقق یک جامعه «قلعه گونه» حرکت میکرد؛ اینک اما، در مقابل امنیتمداری پلیس سنتی؛ رویکرد پیشگیرانه مدعی حفظ حقوق شهروندی و احترام به حقوق و آزادیهای فردی است؛ در این رویکرد با تأکید بر جنبههای کنشی نهاد پلیس؛ هدفی همچون حفظ امنیت به تدریج به حفظ نظم تبدیل شده و حقوق شهروندی از جایگاه ویژهای برخوردار گردیده است. در خصوص مبانی و منابع این رویکرد در نظام پلیسی ایران میتوان به قانون حقوق شهروندی اشاره نمود.
د- رویکرد دانایی محوری: رویکرد پیشگیری انتظامی با ارتقای سطح دانش پیشگیری از جرم در میان افراد نیروی پلیس و آموزش راهکارهای تخصصی پیشگیری از جرم به آنها در جهت تحقق خصیصه دانایی محوری حرکت میکند؛ این در حالی است که پلیس سنتی از رویکردهای قهرآمیز و قدرت محور استفاده میکرده است.
هـ- رویکرد رویتپذیری: در رویکرد پیشگیرانه به حضور مظاهر دولت و حاکمیت در جامعه و نقش آن در حفظ نظم و امنیت تأکید میشود از اینرو نیروی پلیس با رؤیتپذیری در سطح جامعه از یک سو هزینه ارتکاب جرم را در نزد بزهکاران احتمالی بالا میبرد و از سوی دیگر احسا ترس از جرم را در میان شهروندان جامعه کاهش میدهد؛
و- رویکرد میانجیگری: نهاد پلیس نه تنها بایستی پس از خاتمه درگیریها و منازع
ات به عنوان ضابط قضایی مداخله نماید بلکه این نهاد بایستی همچنین با حضور در میان افراد جامعه به حل و فصل درگیریها و اختلافات بپردازد و نقش میانجیگری را به درستی ایفاء کند.
ی- رویکرد آموزشی:در پلیس سنتی نقش آموزشی پلیس در روابط این نهاد با افراد جامعه بسیار کم رنگ است؛ اما در رویکرد پیشگیرانه؛ یکی از شیوههای مناسب برای آموزش روشهای پیشگیری از بزهکاری و بزهدیدگی به افراد جامعه، استفاده از نیروی پلیس به عنوان یک نهاد آموزشی است.
ر- رویکرد سرعتپذیری و دقت در مداخله: مداخله پلیس در بحرانهای اجتماعی یکی از راهکارهای کاهش تلفات و هزینههاست اما مداخله پلیس در بحرانهای اجتماعی باید مبتنی بر سرعتپذیری و دقت در تصمیمات باشد؛ زیرا کندی نیروهای پلیس و تصمیمات نادرست آنها نه تنها باعث کاهش تلفات و هزینهها نمیگردد بلکه میتواند منجر به افزایش اثرات و تبعات اینگونه بحرانها گردد.
ز- رویکرد تفکیکپذیری: نیروی پلیس برای تحقق اهداف پیشگیرانه باید از یک سیاست افتراقی در مورد مخاطبان خود استفاده نماید؛ این سیاست افتراقی که در حوزه فعالی
تهای پلیسی اعمال میگردد و مبتنی بر یافتههای جرمشناختی است؛ تحت عنوان سیاست افتراقی انتظامی مشخص میگردد.
مطابق با سیاست افتراقی انتظامی، تخصصهای لازم برای مواجهه با کودکان و نوجوانان و همچنین مهارتهای لازم برای تعامل با زنان، متفاوت است از آنچه برای مردان، مناسب تلقی میشود.
پیشگیری اجتماعی با تمرکز بر روی شخصیت مجرم و محیط اجتماعی وی در
جهت کاهش زمینههای فردی و اجتماعی گرایش به بزهکاری حرکت میشود
بنابراین تحقق اهداف پیشگیری کیفری و غیرکیفری توسط نیروی پلیس و در نهایت تحقق اهداف پیشگیری انتظامی منوط به اتخاذ رویکردهای جدید مبتنی بر پیشگیری به عنوان جایگزینهای رویکرد سنتی در نیروی پلیس است:
– رویکرد نظم مداری، در مقابل امنیت مداری؛
– رویکرد مشارکتپذیری، در مقابل انحصارگرایی؛
– رویکرد شهروندمداری، در مقابل سرکوبگری؛
– رویکرد دانایی محوری، در مقابل قهرآمیزی و قدرت محوری؛
– رویکرد رؤیتپذیری، در مقابل اختفاء و کمین؛
– رویکرد میانجیگری، در مقابل انفعالگرایی؛
– رویکرد آموزش، در مقابل اجبار و تحمیل؛
– رویکرد سرعتپذیری و دقت، در مقابل کندی و شتابزدگی؛
– رویکرد تفکیکپذیری، در مقابل عاممداری.
رهنمودها و پیشنهادها
نیروی پلیس در هر جامعهای دارای ساختار خاصی است که با وظایف وکارکردهای آن مطابق و هماهنگ است و برای تحقق آن کارکردها از آموزشهای تخصصی جهت تربیت منابع انسانی متخصص استفاده مینماید. رویکرد پیشگیری انتظامی به لحاظ ویژگیها و خصوصیات خود از قبیل کنشی، نظممدار و شهروندمدار بودن از طریق به کارگیری ساختارها، کارکردها و آموزشهای سنتی پلیس قابل تحقق نیست، بلکه دستیابی به آن مستلزم استفاده از ساختارهای جدید جهت پیشبینی کارکردهای جدید و با آموزشهای تخصصی جدید است.
الف- رهنمودهای ساختاری
از جهت ساختاری نیروی پلیس در ایران نیازمند انجام امور زیر است:
1 تأسیس و به کارگیری پلیس محلی؛ پلیس محلی دارای مأموریت حفظ نظم و آرامش است. جهت تحقق اهداف پلیس محلی میتوان به افزایش ایست
گاهها یا پستهای کوچک پلیس در محلههای جرمزا پرداخت. این ایستگاههای پلیس محلی با همکاری شهروندان داوطلب، مردم را در زمینه پیشگیری از جرم توجیه و از روشهای مختلف آن آگاه میکنند و از این طریق نظم را در منطقه برقرار مینمایند. هدفها
ی پلیس محلی عبارتند از؛ کاهش احساس ناامنی، مهار و کنترل جرایم خرد و افزایش اعتماد به پلیس.
2 گسترش و تقویت استفاده از پلیس اطفال و نوجوانان؛ پلیس اطفال و نوجوانان بایستی در مکانهای پررفت و آمد اطفال مستقر گردیده، با استفاده از راهکارهای جلب اعتماد و همکاری، به ارائه آموزشهای لازم بپردازد و از اطفال و نوجوانان در مقابل ارتکاب جرایم حمایت نماید. گسترش و تقویت استفاده از این پلیس مستلزم ارائه آموزشهای تخصصی به پلیس اطفال و ارتقای دانش و مهارت آنان در انجام وظایف مرتبط با اطفال و نوجوانان است. این پلیس از سازو کارهای فنی پیشگیرانه جهت کاهش بزهدیدگی و بزهکاری اطفال و نوجوانان استفاده مینماید.
3 گسترش و تقویت استفاده از پلیس زنان؛ وجود تفاوتهای فیزیولوژیکی و روانشناختی در زنان نسبت به مردان منجر به تفکیک جرمشناختی میان بزهکاری و بزهدیدگی آنان نسبت به بزهکاری و بزهدیدگی مردان شده است؛ از اینرو جهت شناسایی زمینههای بزهکاری و بزهدیدگی زنان و پیشگیری از آنها باید دسته خاصی از نیروی پلیس موسوم به پلیس زنان از آموزشهای تخصصی در این زمینه بهرهمند گردیده و با استفاده از ساز و کارهای پیشگیرانه خاص به پیشگیری از بزهکاری و بزهدیدگی زنان مبادرت نماید.
4 گسترش و حمایت از پلیس پیشگیری؛ پلیس پیشگیری که از نهادهای تازه تأسیس نیروی انتظامی است باید از دانش و مهارتهای خاص در زمینه مبانی و ساز و کارهای پیشگیری از جرم بهرهمند گردد. این پلیس باید از موقعیت سازمانی روشن و واضحی برخوردار بوده، نحوه تعامل مطلوبی با سایر افراد نیروی پلیس داشته باشد.
5 الزامینمودن تشکیل پرونده شخصیت در مرحله کشف و تعقیب جرم؛ طبق آموزههای جرمشناختی توجه به ویژگیهای فردی اعم از سن، جنسیت، شخصیت و همچنین سوابق کیفری و غیرکیفری مظنونین و متهمین، نقش بسزایی در رفتار مناسب با آنان و تحقق اهداف پیشگیری کیفری نظیر جلوگیری از برچسبزنی و پیشگیری از تکرار جرم دارد.
6 تشکیل و به کارگیری پلیس قضایی؛ پلیس قضایی، نوعی کارش
ناس مسائل قضایی است که در زمینه بزهکاری حرفهای و پس از ارتکاب جرایم فعالیت مینماید. در صورت فقدان پلیس قضایی رسیدگی سریع و دقیق و تعقیب جرایم انجام نمیگیرد و پیشگیری از تکرار جرم تحقق نمییابد.
ب- رهنمودهای کارکردی
از نظر کارکردی میتوان کارکردهای کیفری و غیرکیفری پلیس در زمینه پیشگیری از جرم را از یکدیگر تفکیک نمود.
1 رهنمودهای کارکردی کیفری: پلیس ایران از لحاظ کارکردهای کیفری نیازمند انجام امور زیر است:
1-1- مداخله در بحران بر مبنای سرعت، دقت و معیارهای فنی پیشگیری؛
1-2- آسیبشناسی رویههای پلیسی جرمزا؛
2- رهنمودهای کارکردی غیر کیفری
از لحاظ کارکردهای غیرکیفری، پلیس ایران نیازمند انجام امور زیر است؛
2-1- افزایش استفاده از گشتهای پلیس در محلههای حاشیهنشین
2-2- آموزش و آگاهسازی عموم مردم و افراد در معرض خطر
3-2- جلب مشارکتهای مردمی در حفظ نظم و امنیت
4-2- استفاده از راهکارهای میانجیگری
پایان
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/1 2:53 صبح
مقاله توکل تحت فایل ورد (word) دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله توکل تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله توکل تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله توکل تحت فایل ورد (word) :
توکل
توکل به معنای تکیه کردن به خداست خدایی که بهترین تکیهگاه است و باید دانست که با توکل به خدا انسان پشتوانهی محکمی دارد و در تمام مراحل زندگانی موفق میشود.
توکل به این معنا نیست که دست از همهی تلاشها بکشیم و بگوییم ما که توکل به خدا داریم پس موفق میشویم بلکه باید از هیچ تلاشی دریغ نکنیم.
توکل باعث بروز آثاری در فرد میشود مانند:
وقتی انسان بداند به خدایی توکل کرده که قادر و تواناست و از همه چیز آگاهی دارد اوّلین اثر مثبتی که بر رویش میگذارد مسئلهی اعتماد به نفس و مقاومت در برابر مشکلات است.
توکل بسیاری از صفات زشت مانند حرص، حسد، دنیاپرستی، بخل و تنگنظری را از انسان دور میسازد چرا که وقتی تکیهگاه انسان خداوند قادر باشد. دیگر جایی برای
او صاف رذیله وجود ندارد.
هنگامی که انسان آیه شریفه و من یتو کل علیالله فهو حسبه را زمزمه میکند خود را سرشار از موفقیت و بینیازی میبیند.
از سویی دیگر توکل بر خدا نور امید بر دل میپاشد و به خاطر آن توان و استعداد انسان شکوفا میگردد و خستگی راه بر او چیره نمیشود و در همه حال احساس آرامش میکند.
امام علی علیهالسلام در این باره میفرمایند:
کسی که بر خدا توکل دارد رنج و خستگی ندارد.
توکل بر خدا هوش و قدرت تفکر را میافزاید و روشن بینی خاصی به انسان میدهد زیرا قطع نظر از برکات معنوی این فضیلت، سبب میشود انسان در مشکلات دستپاچه و وحشت زده نشود و قدرت بر تصمیمگیری را حفظ کند و نزدیکترین راه درم
ان و حل مشکل را بیابد.
علی علیهالسلام چنین میفرمایند:
کسی که به خدا توکل کند تاریکی شبهات برای او روشن میشود و اسباب پیروزی او فراهم میگردد و از مشکلات رهایی مییابد.
توحید و توکل
همه اعمال امام سجاد علیه السلام بر اساس توحید و توکل بوده است. در اینجا به قضیهای که تبلور نگاه توحیدی اوست، اشاره میشود:
به زهری گفته شد:« زاهد ترین مردم در دنیا کیست؟»
گفت:« علی بن الحسین علیه السلام. چرا که در زمانی که بین او و محمد بن حنفیه در مورد صدقات حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام منازعه ای بود، به او گفتند اگر نزد ولید بن عبدالملک بروی، حتماً تو را از شرّ زبان او نجات خواهد داد. و این در حالی بود که ولید دشمن امام و دوست محمد بن حنفیه بود.»
امام فرمود:« وای بر تو! آیا در حرم خدا (مکه) از غیر خدا چیزی بخواهم؟! من از اینکه دنیا را از خداوند، خالق آن، بخواهم، ابا دارم؛ حال چگونه آن را از مخلوقی مثل خودم طلب کنم؟»
زهری میگوید:« لاجرم خداوند عزّوجل هیبت امام را در دل ولید انداخت و ولید به نفع او و علیه محمّد بن حنفیه حکم کرد.»
خدا شناسی و توحید
وجود خداوند قادر ومتعال
ما معتقدیم : که خداوند متعال پدید آورنده تمام جهان هستی است ، و آثار عظمت و علم و قدرت او در جبین تمامی موجودات جهان ، آشکار و هویدا است .
ما معتقدیم : هر چه که در اسرار موجودات این جهان بیشتر اندیشه کنیم به عضمت ذات پاک او و وسعت علم و قدرتش آگاه تر میشویم و با پیشرفت علم و دانش بشری هر روز درهای تازه ای از علم و حکمت او به روی ما گشوده می شود .
قرآن کریم می گوید :
“و فی الارض آیات للمومنین * و فی انفسکم افلا تبصرون ”
و در زمین آیاتی برای جویندگان یقین است و در وجود شما آیا نمی بینید !؟
صفات جلال و جمال خداوند
یکی دیگر از مباحثی که در خدا شناسی و توحید مطرح می شود صفات جمال و جلال خدامند متعال می باشد .
ما معتقدیم ذات پاک خداوند از هر گونه عیب و نقص پاک و منزه است و آراسته به تمام کمالات می باشد بلکه او کمال مطلق ،و مطلق کمال است و به تعبیر دیگر هر کمال و زیبائی در این جهان است از ذات پاک او سرچشمه گرفته . در قران کریم آمده است او خدای است که از هر گونه عیب و بدی پاک و منزه است ، به کسی ستم نمی کند امنیت بخش است ،مراقب همه چیز است،قدرتمندی شکست نا پذیر است که با ا
راده نافذ خود هر امری را اصلاح میکند . او شایسته عظمت است ، و منزه است از هر آنچه که با او مقایسه شود .او خداوندی است خالق و بی سابقه ،صورتگری بی نظیر و ;;..
اگر بخواهیم در صفات و جلال خداوند مطلب بیان شود بسیار است اما هان نکته بس که خداوند خالقی بی همتا و بی نظیر و یکتا است
ذات پاکش نا متناهی است
دیگر مباحثی که در خدا شناسی و توحید بایستی مطلع بود خداوند دارای ذاتی پاک و نامتناهی است .
ما معتقدیم : او وجودی است بی نهایت از هر نظر : از نضر علم و قدرت ،حیات ابدیت و ازلیت و به همین دلیل در زمان و مکان نمی گنجد ،چرا که زمان و مکان هر چه باشد محدود است ،ولی در عین حال در هر زمان و مکان حضور دارد چرا که فوق زمان و مکان است .
” وهو الذی فی السماء اله و فی الارض اله و هوالحکیم العلیم ” :
او کسی است که در آسمان معبود است و در زمین معبود و او حکیم و علیم است.
آری او به ما از ما نزدیکتر است ،او در درون جان ماست و او در همه جاست ،و در عین حال مکانی تدارد و در همین راستا خداوند میفرمائد :
” و نحن اقرب الیه من حبل الورید : و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم !؟
راه رسیدن به توکل
کی از راههای مؤثری که به توکل میرسیم اعتقاد و ایمان به خداوند است که ما بدانیم همه چیز در این عالم مستند به ذات پاک خداست، سرچشمهی اصلی اوست، تأثیر هر عاملی به فرمان او میباشد و هم از فضل و کرم او بهره میگیرن
د.
با نگاهی به خودمان از این بابت که ابتدا ما نطفهای در رحم مادر بودیم و دستمان از همه جا کوتاه بود از لطف خداوند بهرهمند بودیم.
پس از بدنیا آمدن شیر را از وجود مادر و همچنی
ن محبتهای بیکران مادر را برای رشد و نمو ما قرار داد. پس از آن به ما مکیدن پستان مادر را آموزش داد و مادر را وادار کرد شبانهروز تحت اختیار ما باشد و از این خدمت خستهکننده احساس رضایت کند و لذّت ببرد.
هنگامی که بزرگ شد نعمتهای گوناگون الهی را در اختیارش قرار میدهد و او را غرق الطاف و عنایات میسازد.
آری، هرگاه در این امور بیندیشد، در مییابد که همه چیز از ناحیه خداست و تنها باید بر او توکل کرد و مضمون آیه شریفه قرآن که خداوند میفرماید:
هرگاه خداوند (برای آزمایش یا کیفر کناه) زیانی به تو رساند هیچکس جز او آن را بر طرف نمیسازد و اگر اراده خیری برای تو کند، هیچکس نمیتواند مانع فضل او شود، به هر کس از بندگانش بخواهد (و شایسته بداند، هر چیزی را) میرساند و او آمرزنده مهربان است.
ایمان به این واقعیتها انسان را به حقیقت توکل نزدیک میسازد و او را در زمره متوکلان حقیقی قرار میدهد.
حقیقت توکل
توکل بزرگترین مقام است زیرا کسی که خداوند کفایت امور او را کند و او را دوست بدارد و مراعات حالش را نماید به تحقیق فائز گردیده است
و خداوند سرزنش فرموده کسی را که توجه به غیر او داشته باشد چنان که میفرماید: «آیا خداوند کفایت امر بنده خود نمیکند که به د
یگری توجه میکنند» سوره زمر _ 36) نقل شده است که بعضی دیدند مردی را که در بیابان مشغول عبادت پروردگار بود از او سوال کردند غذا از کجا میآوری؟ جواب داد از خزانه پروردگار عزیز.
سپس اشاره به دندانهایش کرد و گفت: آن کسی که دندان دهد روزیش را هم برساند. و محل توکل قلب انسانست و منافات ندارد طلب روزی کردن و کسب معاش نمودن با توکل زیرا خداوند به آن فرموده چنان که میفرماید: «خداوند قرار داد زمین را برای شما نرم و هموار پس شما در پست و بلندیهای آن حرکت نمایید و روزی خود را به دست آورید» (سوره ملک _ 51)
و نیز منقول است که عربی داخل مسجد گردید حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: آیا شتر را بستی؟ عرض کرد: نه یا رسول اله بلکه (توکلت علی اله) رها کردم. آن حضرت فرمود شتر خود را ببند و سپس توکل بر خدا کن. و خداوند پغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و امتش را امر به توکل فرموده در قولش که میفرماید: «ای پیغمبر تو و مردم مسلمان هنگام جنگ سلاح جنگی با خود بردارید و برای پیشرفت دین توکل به خدا داشته باشید» (سوره نسا _ 71)
و روایت است که خدای تعالی فرموده : «هر کس به من اعتماد و توکل کند و از مخلوق من روگردان باشد ضامن روزیش میگردانم آسمان و زمین را و اگر مرا بخواند اجابتش میکنم و اگر چیزی طلب کرد به او عطا مینمایم و اگر طلب کفایت امور کرد کفایتش خواهم کرد. و هر که اعتماد و توکل به مخلوق کرد اسباب روزیش را از آسمان و زمین قطع میکنم و اگر مرا خواند اجابتش نکنم و اگر چیزی سوال کرد به او ندهم و اگر درخواست کفایت امور کرد کفایتش نکنم.
درجات توکل
یکی از عمدهترین اسباب توکل ایمان و یقین به ذات پروردگار یکتاست هر اندازه ایمان خداوند بیشتر باشد فرد توکل بیشتری دارد مانند زمانی که حضرت ابراهیم بر فراز منجنیق آماده برای پرتاب در آتش میشد از فرشتگان چیزی نخواست و هنگامی که از او پرسیدند آیا حاجتی داری؟ گفت: دارم نه به شما و هنگامی که به او گفته شد حاجتت را از خدا بخواه و نجات خود را از وی طلب کن گفت:
«علم خداوند به حال فی، مرا از سؤال کردن بی نیاز میک
ند;
و این درجه از توکل در میان مردم بسیار کم است و از مقام صدیقین میباشد و این مخصوص کسانی است که در برابر ذات پاک خدا مبهوتند و غرق صفات
جمال و حلال او هستند. »
و مانند شبی که امام علی علیهالسلام در بستر پیغمبر خوابید و پیامبر به طور مخفیانه از مکه به مدینه رفتند. این توکل، بالاترین نوع توکل است.
کسانی که بر روی علم، اخلاق کار میکنند توکل را به سه درجه تقسیم میکنند:
نخست اینکه اعتماد و اطمینان انسان نسب
ت به خداوند مانند کسی است که وکیل لایق و دلسوزی دارد که خود را به او وا میگذارد این ضعیفترین نوع توکل است.
دوم اینکه حال او در وابستگی به پروردگار مانند کودکی است که احتیاج به مادر دارد و تمام نیازهای خود را از مادر میخواهد و فوراً با گریه
مادر را صدا میزند این درجهی متوسط است که غرق عنایات حق است و جز او را نمیبیند و مشکلات را به غیر او نمیگوید.
مرحله سوم که بالاترین درجه را داراست این است که در برابر خدا هیچگونه ارادهای از خود نداشته باشد هرچه خدا بخواهد همان مطلوب اوست و هرچه پروردگار نخواهد مورد بیاعتنایی اوست.
انگیزه خداجویی
انگیزه خداجوئی
انگیزه خداجویی به این صورت مطرح می شود که انسانها ممکن است دلایل زیادی برای پرستش خدا داشته باشند اما از مهمترین این دلایل می توان به دلایل زیر اشاره کرد;
ترس از خدا : خلاصه این توجیح این است که چون انسانها خود را در برابر مقابله با حوادث طبیعی ناتوان می بینند برای آرامش بخشیدن به خود معتقد به خدا شده تا او را یاری کند .
روابط اقتصادی و اجتماعی : از تحقیقات انجام شده در میان مردم ثابت شده که کسانی که می خواهند بر مردم حکم رانی کرده و به آنها زورگوئی کنند این عقیده را در میان مردم قرار داده اند.
حفظ سنت : در رابطه با سنت باید گفت که از پی
شینیان خود تا به امروز مسئله پرستش خدا وجودداشته و همچنان وجود دارد
داستانی در مورد توکل به خدا
می گویند روزی کوهنوردی تصمیم گرفت که بلند ترین قله را فتح کند . بنابراین پس از سال ها آماده سازی خود ، سفر ماجرا جویانه ی خود را آغاز کرد ، اما از آنجا که می خواست این افتخار فقط نصیب خودش شود ، تصمیم گرفت به تنهایی از قله بالا برود . به همین خاطر شروع به بالا رفتن از قله کرد و تا شب به این کارش ادامه داد . سیاهی شب تمام کوهستان را فرا گرفت و کوهنورد دیگر نمی توانست چیزی را ببیند . ماه و ستارگان در پشت ابرهای سیاه گم شده بودند و او هیچ چیز نمی دید .
اما او با اراده ای مصمم به بالا رفتن از کوه ادامه داد .
هنوز چند قدمی نداشت که سر خورد و به پایین پرت شد. درست در لحظاتی که مرگ را در چند قدمی خود احساس می کرد ، ناگهان حس کرد که طنابی به دور کمرش بسته شده و او را به شدت می کشد .
او میان آسمان و زمین آویزان بود ;
فقط طناب بود که او را نگه داشته بود و در آن لحظات سخت ناگهان کوهنورد از ته دل فریاد کشید :
خدایا کمکم کن !
صدایی از آسمان به گوش رسید :
از من چه می خواهی ؟
نجاتم بده !
آیا یقین داری که می توانم تو را نجات بدهم ؟
بله ایمان دارم که می توانی.
پس طنابی را که به کمرت بسته ای را قطع کن;
برای چند لحظه سکوت حکم فرما شد و کوهنورد دو دستی طناب را چسبید;.
فردای آن روز گروه نجات جسد یخ زده ی کوهنورد را پیدا کردند .
در حالی که از طنابی آویزان بود و دستهایش محکم به طناب چسبیده بود .
در حالی که فقط چند قدم بالا تر از سطح زمین قرار داشت;;;;;;;
شما چی فکر می کنید ؟؟؟!!!!
اولین چیزی که بعد از خوندن جمله ی “طنابی را که به کمرت بسته ای قطع کن” به ذهن شما رسید چی بود؟؟؟!!!!
عبادت و عبودیّت
عبادت چیست؟
عبادت، هدف آفرینش ماست. قرآن مى فرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِ
لَّا لِیَعْبُدُونِ»
کارهایى را که انجام مى دهیم، اگر براى رضاى خدا باشد، عبادت است؛ گرچه مانند کسب و کار، تحصیل علم، ازدواج و یا خدمت به مردم، براى رفع نیازهاى خود یا جامعه باشد.
آنچه یک امر را عبادت مى کند، آنست که به انگیزه اى مقدس انجام شود و به تعبیر قرآن رنگ خدایى «صبغه اللّه» داشته باشد.
فطرت و عبادت
بعضى کارهاى ما بر اساس عادت است و برخى بر پایه فطرت؛ آنچه عادت است هم مى تواند با ارزش باشد، مثل عادت به ورزش و هم مى تواند بىارزش باشد، مانند عادت به سیگار. اما اگر امرى فطرى شد، یعنى بر اساس فطرت و سرشتِ پاکى که خداوند در نهاد هر بشرى قرار داده انجام شد، همواره با ارزش است.
فطرت و عبادت
بعضى کارهاى ما بر اساس عادت است و برخى بر پایه فطرت؛ آنچه عادت است هم مى تواند با ارزش باشد، مثل عادت به ورزش و هم مى تواند بى ارزش باشد، مانند عادت به سیگار. اما اگر امرى فطرى شد، یعنى بر اساس فطرت و سرشتِ پاکى که خداوند در نهاد هر بشرى قرار داده انجام شد، همواره با ارزش است.
امتیاز فطرت بر عادت آنست که زمان و مکان، جنس و نژاد، سنّ و سال در آن تأثیرى ندارد و هر انسانى از آن جهت که انسان است آن را دارا مى باشد؛ مانند علاقه به فرزند که اختصاص به نسل و عصر خاصّى ندارد و هر انسانى فرزندش را
دوست مى دارد. اما مسائلى مانند شکل و فرم لباس یا غذا، از باب عادت است و در زمان ها و مکان هاى مختلف، متفاوت است. در بعضى مناطق، چیزى مرسوم است که در جاهاى دیگر رسم نیست.
عبادت و پرستش نیز یکى از امور فطرى است و لذا قدیمى ترین، زیباترین و محکم ترین آثار ساختمانىِ بشر، مربوط به معبدها، مسجدها، بتکده ه
ا و آتشکده هاست.
البتّه در شکل و نوع پرستش ها تفاوت هاى زیادى دیده مى شود. یکى تفاوت در معبودها که از پرستشِ سنگ و چوب و بت ها گرفته تا خداى عزیز، و یکى در شکل و شیوه عبادت که از رقص و پایکوبى گرفته تا عمیق ترین و لطیف ترین مناجات هاى اولیاى خدا تغییر مى کند.
ریشه پرستش
کیست که خداوند را با اوصاف و کمالاتِ بى پایانش بشناسد، اما سر تسلیم و خضوع فرو نیاورد؟ قرآن از طریق داستان ها و تاریخها، نشانه هایى از قدرت و عظمت او را براى ما بیان مى دارد.
مى فرماید: خداوند به مریمِ بى همسر فرزند داد. رود نیل را براى موسى شکافت و فرعون را در آن غرق کرد. انبیا را با دست خالى بر ابرقدرت هاى زمان خود پیروز کرد و بینى طاغوت ها را به خاک مالید.
اوست که شما را از خاکِ بى جان آفرید و مرگ و حیات و عزّت و ذلّتِ شما بدست اوست.
کیست که ضعف و ناتوانى و جهل و محدودیت خود و خطرات و حوادثِ پیش بینى شده و نشده را درک کند، ولى احساس نیاز به قدرت نجات دهنده اى نکند و سر تسلیم خم نکند؟
قرآن در لابلاى آیات، ضعف انسان را به او گوشزد مى کند و مى گوید: تو هنگام تولّد هیچ نمى دانستى و هیچ آگاهى نداشتى، یکپارچه ضعف بودى، چنانکه پس از قدرت هم باز رو به ضعف مى روى.
تو هر لحظه مورد تهدید انواع خطرات هستى.
عمق پرستش
پرستش، عملى است که ما ظاهراً آن را یک نوع خضوع مى بینیم، اما عمق زیادى دارد.
پرستش برخاسته از جان است، برخاسته از معرفت است، برخاسته از توجه است، برخاسته از تقدّس است، برخاسته از ستایش است، برخاسته از نیایش
است، برخاسته از التجا و استعانت است، برخاسته از عشق به کمالات معبود است.
آرى، پرستش عملى است در ظاهر ساده، ولى تا مسائل فوق نباشد، آن پرستش از انسان سر نمى زند. پرستش یعنى دل کندن از مادیّات و پرواز دادن روح، پا را فراتر از دیدنىها و شنیدنىها نهادن. پرستش تأمین کننده عشق انسان هاست که گاهى با ثنا و ستایش و زمانى با تسبیح و تقدیس و پاره اى اوقات با شکر و اظهار تسلیم، ادب خود را نسبت به پروردگارش اظهار مى دارد.
توکل در قرآن و روایات دینی
در بسیاری از آیات قرآن مجید، روایات اسلامی ، سرگذشت انبیاء و اولیاء وکتب اخلاقی «توکل» یک فضیلت مهم اخلاقی به شمار می رود که بدون آن نمی توان به کمال قرب الهی دست یافت «توکل» در نظر اهل لغت واگذاری کار خویش به دیگری ودر اصطلاح قرآن و اخلاق ،اعتماد کردن وتفویض امورخود به خداوند قادر متعال است را به کناری نهند . چرا که این امر جهل محض خواهد بود . چنین عملی در شریعت مقدس اسلام حرام بوده ودین مبین اسلام ، انسان را به فعالیتهای فراوان برای تحصیل معاش ترغیب می کند . راههای فراوانی همچون صنعت وتجارت ودیگر فعالیتهای حلالی که انسان را برای زندگی در این دنیا وبهره گیری فراوان در آخرت آماده می نماید.
کلمات کلیدی :