ارسالکننده : علی در : 95/3/2 3:33 صبح
مقاله امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانیشدن و اشغال عراق ) تحت فایل ورد (word) دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانیشدن و اشغال عراق ) تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانیشدن و اشغال عراق ) تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانیشدن و اشغال عراق ) تحت فایل ورد (word) :
امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانیشدن و اشغال عراق )
علیرغم آنکه «جهانی شدن»، به موضوعی همه جایی تبدیل شده و نقل کلیه محافل و حتی گفتگوهای مردم کوچه بازار گردیده است همچنان موضوعی مبهم میباشد. نه تنها بر سر معنا و مفهوم، بلکه بر سر لفظ مناسب، برای امری که چنین شهرت یافته، مناقشه وجود دارد. از اینرو منطقاً معقول به نظر نمیرسد که وارد بحثی در اینخصوص گردیم که پیش فرض آن داشتن تصویری روشن و مشخص از موضوع مورد بحث، یعنی «جهانی شدن» است.
بهنظر میرسد که لازمه ورود در این بحث، تعیین نرخ در میانه دعوا باشد، چرا که به معنای نادیده گرفتن مناقشات پردامنه موجود بر سر جهانی شدن و حل شده انگاشتن آن است. با اینحال علیرغم همه دشواریها و اشکالات منطقی وارد بر بحث و بدون اینکه بنا باشد این مناقشات را پایان یافته، تلقی کنیم میتوان بر پایه همآوایی با اهل نظر، سخن را در اینخصوص پیش ببریم.
«جهانی شدن» هر ابهامی که داشته باشد، در این تردیدی نیست که ما در جریان تجاوز اخیر آمریکا به عراق با تحولاتی روبهرو بودهایم که با هر معیاری میتواند یکی از بارزترین مصادیق و نمونههای «جهانی شدن» تلقی گردد.
برای اولین بار در تاریخ بشریت بود که کل مردم جهان، همزمان در سراسر کره خاک در مقابل حادثهای واکنش نشان دادند. گرچه همگرایی واکنشها مدخلیتی در ماهیت جهانی یک اقدام ندارد، اما در تحول اخیر، نهتنها با واکنشی همزمان در سطح جهان، بلکه با واکنشی هماهنگ در میان مردم جهان در برابر این تجاوز روبرو شدیم. این بدان معناست که در جریان مخالفتهای جهانی با تجاوز آمریکا به لحاظ مواجهه با پدیدهای جهانی در سطح، حرکت نکردهایم بلکه شاهد عمق فرهنگی، یعنی وحدت دید و رویه (حداقل در کلیترین وجه آن) در مقابل پدیده مورد بحث نیز بودهایم. از آنجاکه جهانی شدن در معنای دقیق آن، مستلزم پیدایی یک فرهنگ جهانی یا حداقلی از اجماع و توافق جهانی بر اصول و مبانی ارزشی و نظری است، تحولی که ما در جریان مخالفتهای جهانی با تجاوز آمریکا مشاهده کردیم بایستی ماهویترین تحول در زمینه حرکت به سمت جهانی شدن تلقی گردد. این مخالفتها نشان میدهد که یکی از مبانی و اصول جهانی، بیتردید، «عدالت» است. به این معنا که نمیتوان در چهارچوب شرایط موجود تاریخی، تصوری از یک نظام جهانی داشت که پایههای آن بر عدالت استوار نشده باشد.
در کنار این تحول مهم و اساسی، وضعیت نوینی که در حوزه رسانهای در جریان تجاوز اخیر آمریکا به عراق بهوجود آمد، نیز در بحث «جهانی شدن»، شایسته دقت است. حضور جهانی
رسانههای غیرغربی که پیش از این در جریان تجاوز آمریکا به افغانستان ظاهر شده بود، بیش از پیش بر پیچیدگی روند جهانیشدن در حوزه رسانهها افزوده است. این تحول که با ناخشنودی شدید آمریکائیها و عکسالعمل خصمانه آنها روبرو گردید نشان میدهد که «جهانیشدن» با هر تعریفی، بهمعنای تسلط بلامنازع غربیها بر روند و ساختارهای جهانی نمیتواند باشد. مهمتر اینکه، تحول مذکور نشان میدهد که از لحاظ فرهنگی، جهانی شدن بههیچروی فرایندی یکدست و همگون را پیش رو ندارد بلکه با منازعههای جدلی بهویژه از سوی جهان اسلام و رسانههای آن روبرو خواهد شد.
تحول اخیر، آشکارا وضعیتی به مراتب متفاوت از دیدگاههای کسانی را بازگو میکند که جهانی شدن را همگونی فرهنگی ندانسته، بلکه از خاص شدن تمام و یا ظهور فرهنگهای ترکیبی سخن میگویند. برعکس این دیدگاهها که تلاشی برای رودررویی با پیچیدگیهای جهانیشد
ن آن مطرح گردیده، ظهور منازعهها و یا رقابتهای اخیر در سطح رسانهای، مبین آن است که جهانی شدن دقیقاً با میل به همگونی و تلاش برای کنترل این فرایند روبروست. اما آ
نچه جدید است اینکه در بازی «کنترل بر فرهنگ جهانی»، نیروهای جدید از جایی که بههیچرو انتظار آن نمیرفت در صحنه جهانی ظاهر شدهاند.
در کل، تحولات مذکور، حکایت از روند روبهرشد فرایندی است که به غلط از منظری غربمحورانه، توسط کسانی نظیر آنتونی گیدنز «جهانی شدن معکوس» خوانده شده است. درواقع اگر این تحولات را در تداوم مخالفتهایی بدانیم که بهصورت پراکنده طی سالهای اخیر علیه جهانیسازی غربمحورانه انجام گرفته است؛ آشکارا با جهشی کیفی در این زمینه مواجه میشویم. از اینرو بهنظر میرسد از این پس بایستی بر روی این تحولات که مبین جهانیسازی معکوس یا جهانی شدن از پایین به بالاست (در مقابل جهانی شدن موجود که جهانیسازی از بالا به پایین و توسط قدرتها و نیروهای مسلط کنونی بر جهان است)، بهشکلی کیفیتر نگاه کنیم. اگر بپذیریم که تغییر شرایط تاریخی انسان و یا ظهور ساختارهای اجتماعی جدید (ازجمله ورود به دنیایی جهانیشده و شکلگیری ساختار اجتماعی متناسب با آن) صرفا تحت تاثیر نیروها و عوامل مادی یعنی فن و اقتصاد نیست، یکچنین تغییر دیدی برای درک تحولات مربوط به جهانی شدن ضروری بود. شواهد تاریخی، که استدلال عقلی – تجربی نیز مؤید آن است نشان میدهد که انتقال بشریت از هر دوره تاریخی به دورهای تازه بیش از هر چیزی تحت تاثیر نیروهای فرهنگی و عوامل اجتماعی؛ نظیر ظهور ادیان یا مصلحان و جنبشهای اجتماعی بوده است، چراکه تغییرات فرهنگی – اجتم
اعی نهتنها پیشنیاز هر تغییر کیفی است بلکه اساساً و ماهیتاً تغییرات ساختاری در شرایط تاریخی چیزی جز تغییرات اجتماعی – فرهنگی نیست. از اینجاست که برخلاف آنچه آیندهگرایان و اکثر نظریهپردازان جهانی شدن غربی (ایدئولوگهای عصر مابعد تجدد غربی) مطرح کردهاند؛ مخالفتهای موجود و روندهای معکوس را نبایستی صرفا واکنشی انفعالی در برابر جهانی شدن تجدد تلقی کرد. حتی اگر ما این روندها را صرفاً واکنشی در قبال بسط تجدد قلمداد کنیم قوتیابی رو به ازدیاد این روند که در تحولات اخیر کاملاً بارز گردید وزن و تاثیرش را در تحولات تاریخی آتی بهمراتب بیش از آن چیزی است که این نظریهپردازان قلمداد کردهاند.
اما در این بحث، صرفاً نبایستی توجه، معطوف به پیآمدها و نتایج تجاوز آمریکا به عراق بر آنچه بعد عینی فرآیند «جهانی شدن» تلقی میشود محدود گردد. شاید مهمتر از
این مساله بررسی آثار این تجاوز بر مباحث مربوط به «جهانی شدن» یا بهطور مختصر بر رویکردها و نظریات جهانی شدن باشد. از این حیث، اولین درس یا دریافتی که تجاوز اخیر برای نظریهپردازان جهانی شدن دارد آن است که هیچ چیز در مورد آینده این فرآیند، روشن نیست. این تحول درواقع، تاییدی بر دیدگاه نظریهپردازانی است که بر ماهیت نامتعین و آینده مبهم
«جهانیشدن» دست میگذارند. این گروه برخلاف کسانی که برپایه تاکید بر نقش عوامل فنی یا جریانهای اقتصادی، روند جهانیشدن و بعضاً پایان آنرا سرنوشت محتوم تاریخی بشریت تلقی میکنند، میگویند جهانیشدن در بهترین حالت، ماهیتی پیشآمدی و تاریخی دارد و هیچگونه جبر و ضرورتی از هیچ جهت بر آن حاکم نیست. از این منظر حتی اگر بپذیریم که تمامی رخدادهای کنونی جهان، ما را به سمت ایدهآلترین شکل جهانی شدن سوق میدهد، جهانی شدن نهایتاً احتمالی میان احتمالهای بیشمار است که پیشاروی تاریخ قرار دارد. استدلال آنها نیز بر این پایه قرار دارد که جهانی شدن و تمامی رخدادهای منتهی به آن درنهایت، رخدادی انسانی و تاریخی است و بنا به ماهیت خود، محکوم هیچ جبری از جمله جبر فنی یا اقتصادی نیست. به همین دلیل، این گروه، احتمال قطع و یا حتی معکوس شدن رویدادهای مؤید «جهانی شدن»، را پیشبینی میکردند. برای این دسته از نظریهپردازان برخلاف گروهی که جهانی شدن را بهعنوان واقعیت چارهناپذیر تاریخ کنونی و آتی بشر قلمداد میکنند تجاوز آمریکا به عراق، که برخلاف تمامی سازوکارهای جهانی شدن غالب یا غربی، (یا بخشی از آنها) نظیر حذف سازمان ملل و یا مخالفتهای جهانی با این اقدام، انجام گرفت بههیچرو عجیب نمینماید. از دید این گروه، حتی احتمال برگشت انسان به تاریخ اولیه خود و محصور شدن در شرایط محلی و جغرافیایی، احتمالی است که نباید آنرا به اعتبار وجود روند مسلط فعلی از نظر دور داشت، چراکه این احتمال با درنظر گرفتن وجود بازیگران جهانی نظیر آمریکا و صهیونیسم که هم قابلیتهای مادی و هم انگیزه و اراده لازم برای نابودی کل بشریت و زیرساختهای تمدنی آنرا دارند اگر بیشتر
از احتمال «جهانی شدن» (بهاعتبار وجود روندهای فنی و اقتصادی) نباشد کمتر از آن نیست.
بنابراین در تجاوز به عراق که آمریکا تا حد درهم ریختن تمامی سازوکارهای موجود جهانی و حتی رابطه با متحدین اروپایی که از لحاظ سیاسی نیروی عمدهای در پیشبرد فرآیند جهانی شدن غربی تلقی میشدند پیش رفت، صرفاً رویای جهانیشدن بعضی را درهم نری
خته بلکه مبانی نظری آنرا نیز آشفته کرده است. این تجاوز که چهره متفاوتی به جهان داده است علیرغم زشتیهایش این زیبایی را دارد که برخلاف نظریهپردازیهای جزمی بعضی، (طرفداران آن در ایران نیز کم نیستند) بار دیگر چهره انسانی را به تاریخ بشر بازگردانده است، چراکه بهروشنی و با قوت تمام نشان میدهد که تاریخ همچنان باز است و میتواند به گونههای متفاوت رقم بخورد. واقعاً چه کسی یا گروهی پیش از این تصور میکرد که آمریکا بدین سادگی، تمامی بنیانهای ایدئولوژیک، سیاسی و حتی فرهنگی موجود جهان را که نیرو و ه
زینه زیادی صرف پیریزی آن گردیده بود درهم بریزد و بار دیگر دنیا را بهجای پیشبرد به سمت دهکده موعود مکلوهان که جهان وطنهای انسانگرای «دیوید هلد» اداره آنرا بدست دارند، ما را چند صد سال به عقب یعنی زمان لشگرکشیهای اولیه استعمار برگرداند که در آن ژنرالهای غربی بر فتوحات شرقی استعمارگران حکم میرانند.
از این حیث قطعاً هیچکس بیش از بسیاری نظریهپردازان «جهانی شدن» که بهجای نظریهپردازی در مقام ایدئولوژیسازی و ارائه تصویری رویائی از جهان پیشآروی بشر بوده و هستند از تحولات اخیر نگران نیستند. اما تجاوز آمریکائیها درسهایی بیش از این برای طرفهای مناقشات مربوط به نظریه «جهانی شدن» دارد. بیشک اقدامات تجاوزکارانه اخیر آمریکائیها را بایستی تلاشی در راستای ایجاد نظم نوینی دانست که برای اولین بار بوش پدر حدود ده سال پیش در جریان جنگ قبلی با رژیم بعثی عراق اعلام کرد. محافظهکاران نوین آمریکا که مجموعهای از یهودیان و مسیحیان افراطی را در کانون خود دارند حدوداً ده سال پس از سقوط بلوک شوروی به ارزیابیای از قدرت آمریکا دست یافتهاند که برپایه آن هیچ نیرو و قدرت دیگری شأنیت و شایستگی آمریکا را برای اداره جهان ندارد. این بدان معناست که آنها اینبار نقش کاملاً تاریخی متفاوتی برای خود تعریف کرده و در مقام ایفای آن برآمدهاند. براین اساس اگر بخواهیم معنا و مفهوم این نقش و اقدامات مرتبط با آنرا در چارچوب نظریههای جهانی شدن قرار دهیم، بهروشنی میبینیم که طرح آنها برای جهان آتی یا پایانی که برای فرایند جهانی شدن موجود تصویر کردهاند ایجاد یک امپراطوری جهانی است که توسط آمریکا اداره و کنترل میگردد. با اینکه این طرح برخلاف تصویرهای رویائی و خیالانگیزی است که اکثر نظریهپردازان جهانی شدن برای اداره یک «جهانِ جهانی شده» پیشنهاد میکردهاند، اما به هر حال این یکی از بدیلهای سهگانهای است که در این مورد پیشنهاد گردیده است.
دو بدیل دیگر، یکی اداره جهان توسط سازمانهای بینالمللی نظیر سازمان ملل، بانک جهانی، یا صندوق بینالمللی پول و نظایر آن و دیگری اداره جهان توسط شرکتها و کمپانیهای فراملیتی محسوب میشوند. به این ترتیب، آمریکائیها که از حدود سیسال قبل، زمانی که رفتهرفته کشورهای جهان سومی، قدرتی در نهادهای بینالمللی نظری یونسکو پیدا کردند ناخشنودی خود را از عملکرد این نهادها با کنارهگیری و اعمال فشارهای مختلف از جمله عدم پرداخت دیون و تعهدات خود به آنها نشان داده بودند، با تجاوز اخیر خود، این بد
یل را بهتمامه از انتخابهای پیشاروی جهانی شدن، خارج کردند. نحوه رفتار آنها با متحدین اروپائیشان در این تجاوز اخیر نیز بهاندازه کافی گویاست که چرا آنها بدیل کمتر محتمل دیگر، یعنی حاکمیت شرکتهای فراملیتی را نیز چندان مناسب تشخیص نمیدهند. علیرغم اینکه وزن شرکتهای فراملیتی آمریکا در تمامی زمینهها کاملاً نسبت به وزن شرکتهای اروپائی و یا جهانی قابل توجه است، ارزیابی آمریکائیها از قدرت بهظاهر بلامنازع ت. بهعلاوه اینکه توازن موجود در این زمینه با نظر به رقابت شدید موجود میان سه قطب موجود اقتصاد جهانی (ژاپن، اروپا و آمریکا) از نظر آنها تضمین شده بهنظر نمیرسد از اینرو در مقایسه با بدیل امپراطوری جهانی آمریکا انتخاب نامطمئنی میباشد.
اما تجاوز اخیر آمریکا بهعلاوه، تکلیف موضوع مورد مناقشه دیگری در مباحثات مربوط به جهانی شدن را نیز روشن کرده است. بیتردید اکنون روند روبهرشدی در قلمروهای مختلف بهویژه در حوزه رسانهها و اقتصاد وجود دارد که به فشردگی زمان و مکان، سایش و زوال محدودیتهای جغرافیایی منجر گردیده است. با اینهمه به اقتضای ماهیت انسانی این روند و باز بودن امکانهای تاریخی متفاوت برای انسان، پایان این تحولات و صورت نهائی این روند بههیچرو مشخص نیست. این بدان معناست که بر بستر روندی که زیرساختهای مادی – فنی لازم برای یک جهان بهواقع و بهتمامه «جهانی شده» را مهیا کرده، با چالش ارادههای تاریخساز روبرو هستیم! گرچه تفکیک این دو بُعد منطقاً نادرست میباشد اما مناقشهای که بر سر جهانی شدن و جهانی سازی در جریان است بهمیزان زیادی با توجه به این تفکیک، معنادار خواهد شد. تجاوز اخیر آمریکا که به قصد تغییر نقشه فرهنگی – سیاسی جهان اسلام بهویژه خاورمیانه و از آن
طریق، چالش با قدرتهای دست دوم و رقیب جهانی و در نتیجه ایجاد امپراطوری آمریکا انجام گرفته است. مفهوم این طرح را بازمینماید. درحالیکه حتی هماکنون نیز نظریهپردازان «جهانی شدن»، مشغول این بحث هستند که آیا جهانی شدن، یک پروژه است
یا روندی خودبهخودی و طبیعی؟
آمریکا با اقدام خود، فصل ختامی قاطع بر این مناقشه گذاشته است. شرکتها و سیاستگذاران آمریکایی بهخوبی نشان دادهاند که از ستیز ارادهها و چالش تاریخی که روندهای کنونی را پیشاروی آنها و بشریت نهاده است آگاهند و بههیچروی برخلاف بعضی نظریهپردازان سادهانگار بنا ندارند که مهار تاریخ را بهدست نیروها یا اتفاقات پیشبینیناپذیر تاریخی بدهند. چراکه میدانند چنین کاری بهمعنای سپردن مهار این رخدادها به ارادههای رقیب و مخالف میباشد.
البته دستیابی به این درک که ما درواقع با پروژه «جهانیسازی» یا پروژههای جهانیسازی روبروئیم برای کسانیکه با منطق تحولات اجتماعی – تاریخی آشنایی دارند، علیرغم غوغا و هیاهوی پرسروصدای نظریهپردازان «جهانی شدن» که اندیشههای ایدئولوژیک خود را در لوای علم، ارائه میدهند چندان دشوار نیست. اما برهان قاطع تحولات اخیر یا تجاوز آمریکا به عراق در این است که حوزه مداخله و اعمال نفوذ بر روندهای جهانی شدن را از اقتصاد، سیاست و یا فرهنگ به حوزه نظامی کشانده است. وقتی تاثیرگذاری بر رخدادهای جهانی و سوق دادن تحولات سیاسی – اقتصادی و فرهنگی در درون نهادهای بینالمللی نظیر بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول، یا نهادها و سازمانهای تصمیمگیر در مورد رسانهها جریان دارد، چالش ارادهها و طرحها یا تلاش برای پیشبرد پروژههای جهانیسازی در هالهای از ابهام و ناروشنی قرار میگیرد و میتواند بهراحتی بهعنوان تحولات طبیعی جلوه داده شد و منعکس گردد؛ اما هنگامیکه پای اقدامات و نیروی نظامی، آنهم به روشنترین وجه آن نظیر تجاوز اخیر بهمیان میآید دیگر نمیتوان تردیدی داشت که کسانی درصدد تغییر سیر تحولات و بهدست گرفتن مهار جهان بهنفع خویش هستند. چراکه تنزل به سطح نظامیگری و بهکارگیری قدرت عریان برای تاثیرگذاری بر تحولات تاریخی به آشکارترین وجه نشان میدهد که مسیر تحولات از دید کسانیکه به بمب و موشک متوسل شدهاند بهشکلی طبیعی در جهتی نیست که مطلوب آنها باشد. این جا سوال مهمی که دقت در آن برای درک منازعههای فعلی و آتی موضوع «جهانی شدن»، اهمیتی اساسی دارد، این است که آیا جای این ندارد که بپرسیم؛ مگر مسیر تحولات تارخی چه سمتوسویی داشته که آمریکائیها برای کنترل و مهار آن نیاز به انجام چنین اقدام رسواکنندهای پیدا کردهاند؟ رژیم بعث عراق صرفاً بهانهای برای اجرای طرحهای استراتژیستها و سیاستمداران آمریکایی بوده است. این نه از آنروست که آمریکائیها تاکنون هیچ سلاح کشتار جمعی در عراق نیافتهاند بلکه اگر، هماکنون یا بعدها به چنین سلاحهایی دست یابند نیز این سخن درست است. عراق پس از هشت سال جنگ با ایران، ورود به جنگ کویت و ده سال تحریم و محدودیتهای بینالمللی تا ده سال دیگر نیز نمیتوانست حتی بهصورت یک تهدید منطقهای ظاهر شود. صرف نظر از اینکه حتی در زمان هم که میتوانست زیرساختهای تخریب شده خود را بازسازی کند با تداوم شرایط جهانی و منطقهای کنونی نمیتوانست بهصورت یک تهدید ظاهر شود. آنچه عراق را بهعنوان سر پل یا جای پای مناسبی برای حضور آمریکا در جهان اسلام میساخت، این بود که صدام، زمینههای فرهنگی – سیاسی لازم را برای این تجاوز فراهم ساخته بود. اکنون
با علم به مخالفتهای مردمی در سطح جهانی و مخالفتهای سیاسی در سطح دولتها و حتی متحدین آمریکا میتوانیم دریابیم که تا چه پایه، دشوار و بلکه غیرممکن بود که آمریکا از مسیر دیگری به خاورمیانه وارد شود خصوصاً اگر در نظر داشته باشیم که شکل ورود، یعنی تجاوز نظامی برای آمریکائیها موضوعیت داشته است.
اگر به طرحهای آمریکا برای آینده منطقه که تا سطح تغییر
نظام آموزش و کتب درسی و حتی تغییر فرهنگ دینی، آم
وزههای قرآنی و نهادهای دینی، عمق مییابد توجه کنیم بهروشنی مشخص خواهد شد که آمریکائیها با چه درکی از تحولات منطقه به این تجاوز دست زدهاند. از آنجا که تنزل به سطح اقدام نظامی برای کنترل و مهار اوضاع بهمعنای آن است که امکان مهار و جهتدهی به تحولات با اهرمهای فرهنگی – سیاسی یا اقتصادی وجود نداشته است میتوان به درک جالبی از روند تحولات منطقه و جهان دست یافت. از دید آمریکائیها روند تحولات منطقه به سمتی که حاصل آن «ادغام در نظام جهانی» یا همراهی با جهانی شدن کنونی باشد، نبوده است. درواقع با نظر به توسل یا رجوع آمریکائیها به اهرم نظامی، باید گفت که آنها منطقه را از جهات مختلف بویژه فرهنگی و سیاسی، از دست رفته میدیدهاند. بهمعنای دقیقتر، آنها در عمق و در پس اقتدار رژیمهای دستنشانده و فرآیندهای مسلط اقتصادی و رسانهای جهانی سازنده غربی، روند روبهرشدی را تشخیص دادهاند که مهار آنها در چارچوب موجود من
طقه، ممکن نبوده است. پس ضروری میدیدهاند که برای تغییر مسیر تحولات تاریخی منطقه و مهار این روند بهطور مستقیم و به بارزترین وجه در منطقه، حاضر شده و به دستکاری مستقیم پارامترها و عوامل منطقهای تا سطح فرهنگ دست یازند.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/2 3:32 صبح
مقاله بازار پول و سرمایه تحت فایل ورد (word) دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بازار پول و سرمایه تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بازار پول و سرمایه تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بازار پول و سرمایه تحت فایل ورد (word) :
بازار پول و سرمایه
بازار پول و سرمایه در اقتصاد ایران پیچیدگی های خاصی دارد که حل آن مستلزم آشنایی با دیدگاه های صا حبنظران و کارشناسان اقتصادی است . به همین دلیل، دفتر مطالعات اقتصادی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی با برگزاری جلسات و دعوت از کارشناسان، نظر آنان را در مورد مشکلات بازار پول و سرمایه جویا شده است. در این سخنرانی آقای دکتر شاکری با تأکید بر اهمیت بازار س رمایه و نظام بانکی و نظام های واسطه ای و مالی به تبیین مسائل بازار پول و
سرمایه در ایران و راهکارهای اساسی آن می پردازند.در ابتدای امر، موضوعات باید در چارچوب نظری و علمی مورد بررسی قرار گیرد و به حوزه کاربرد آن نیز توجه شود. بازار پول تأمین کننده وجوه معاملاتی و نیز وجوه لازم برای سرمایه گذاری در اقتصاد است . اهمیت بازار سرمایه نیز که عمدتًا مجرای تأمین کننده وجوه مربوط به مازاد عوامل اقتصادی برای سرمایه گذاری و ت شکیل سرمایه می باشد، مشخص است و نیازی ب ه تأکید ندارد، در حقیقت بازار سرمایهوضعیت اقتصاد را رقم می زند. قلمرو بازار پول عملکرد وجوهی مربوط به کارکرد س
پرده تا سقف یک سال در نظام مالی است . ممکن است پولی گذاشته و لحظه ای بعد برداشت شود، یا ای ن که ممکن است صاحب سپرده ای با سرمای ه گذاری کوتاه مدت، سپرده اش را یک ماهه
یا شش ماهه برداشت کند . به طور کلی، وجوهی
که در نظام بانکی و در نظام های واسطه ای مالی تا سقف یک سال گردش می کند، مشمول کالای بازار پول می شود. بازار سرمایه بخشی از حوزه نظام بانکی و واسطه ای م الی را شامل می شود . عملکرد و قلمرو فعالیت بازار سرمایه شامل سپرده های بیش از یک سال، اوراق قرضه، مشارکت بیش از یک سال و سهام است
. بخشی از وجوهی که در جامعه به گردش درمی آید برای پوشش معاملات است . در اقتصاد کلاسیک نیز پول براساس انگیزه معاملاتی تعریف می ش ود (معاملات کالاهای مصرفی و کالاهای سرمایه ای). اما در حالت عدم اطمینان در اقتصاد، پول علاوه بر واحد سنجش ارزش و واسطه مبادله بودن، وسیله ای نیز برای ذخیره ارزش تعریف می شود. وقتی پول این وظیفه را به عنوان وظیفه سوم عهده دار می شود، ماهیت کالایی به خود می گیرد و در طرف تقاضای پول هم به عنوان تقاضای سوداگری پول مطرح می شود. تقاضای سوداگری پول زاییده عدم اطمینان در اقتصاد است که ب ه مقتضای آن وظیفه ذخیره ارزش بودن برای پول مطرح می شود. در بخش تشکیل سرمایه، معمو ً لا سرمایه گذاران و صاحبان پس انداز دو گروه متفاوتند. سرمایه گذاران ممکن است از سرمایه اولیه یا سود تقسیم نشده بنگاه گستر
ش مقیاس داده و سرمای ه گذاری مجدد کنند . کارآفرین باید تقاضای سرمایه گذاری و نیاز به وجوه داشته باشد و عده ای نیز پس انداز کرده باشند . پس انداز باید انعکاسی از مازاد کالا باشد، یعن ی مردم مقداری از کالایی که تولید می کنند را مصرف نکرده و پول ما ب ه ازای آن، پس انداز است . مؤسسات واسطه ایمالی نیز این وجوه
(پس انداز) را به سرمایه گذاران (کارآفرینان ) ارائه می دهند (در و حق « مارکاپ » اقتصادهای ربوی، این وجوه را بدون عقد قرارداد می گیرند همچنین معامله را نیز می گیرند). بنابراین مبنای سرمایه گذاری و تشکیل سرمایه که در حقیقت رکن اولیه توسعه همه کشورها در این زمان است وجود تقاضای سرمای ه گذاری توسط کارآفرین و تحصیل وجوه است . از این رو با روی کار آمدن کارآفرینان باید وجوه برای آن ها آماده باشد.محل تأمین وجوه یا از طریق بدهی 1 (وام از نظام بانکی یا فروش اوراق قرضه ) است و یا از طریق سهام که در اقتصادهای پیشرفته امروزی نیز برای آن نسبت بهینه ای تعریف می شود. قرض گرفتن و انتشار اوراق قرضه مزایا و معایبی دارد، همچنین انتشار سهام نیز جنبه های منفی و مثبت دیگری دارد . بنا به قضیه معروف مدیران بنگاه ها بسته به موقعیت باید انتخاب کنند که چه نسبتی را » : میلر که می گوید ؛« اوراق قرضه منتشر کنند و چه نسبتی را از طریق فروش سهام، وجوه کسب کنند بنابراین اساس کار این است که بازار پول و سرمایه علاوه بر تأم ین نیازهای معاملاتی که در این قلمرو نظام بانکی به عنوان ارائه خدمات در ازای کارمزد این کار را می کند عمده کارشان تأمین وجوه، وجوه مازاد برای سرمایه گذاران است. از این رو، سرمایه گذاری، تولید، ایجاد اشتغال، رفع نگرانی از بیکاری گسترده در کشور اقتضا می کند که این دو بازار زمینه ساز و پشتوانه خوبی برای تشکیل سرمایه و سرمایه گذاری، اشتغال و تولید باشد. بازار پول عرضه و تقاضا دارد . طرف عرضه آن مربوط به پایه پولی، وضعیت ترازنامه بانک مرکزی و ضریب فزاینده پولی است . مانده ترازنامه بانک مرکزی نیز پایه پولی اس ت. اگر بانک مرکزی بیش تر از فروش ارز بتواند ارز از دولت یا هر کسدیگری بخرد، یا به دولت قرض بدهد، پایه پولی زیاد می شود؛ همچنین اگر بانک مرکزی از
طریق بانک های تجاری ب ه مردم قرض بدهد، موجب تغییرات در پایه پولی می شود. منابع پایه پولی معادل خودش در آن طرف، مصارف پایه پولی ایجاد م یکند. البته در سا لهای گذشته در کشور ما از قبل مانده ذخیره تعهدات ارزی، مابه التفاوتی وجود داشت . از سال 1372 تا 1376 ، هنگام بازپرداخت بدهی ها بیش از4 ، 3500 میلیارد
تومان پایه پولی فقط از این طریق اضافه شد . مث ً لا در سال 1372 میلیارد دلار بازپرداخت بدهی های خارجی وجود داشت که بانک مرکزی آن را با دلار70 ریال ظهرنویسی کرده بود و زمان بازپرداخت، بودجه دولت با دلار 175 تومان بسته شده بود . از این رو، بانک مرکزی دلار را با 175 تومان از دولت می گرفت و 4 میلیارد دلار را به طلبکار خارجی می داد ولی خود بانک چون با این نرخ بده ی ها را تعهد کرده بود برای هر دلار تنها 70 ریال دریافت می کرد . از این رو بابت هر دلار168 تومان به پایه پولی اضافه می شد که اگر آن را در 4 میلیارد دلار ضرب کنیم، حدودًا 670 میلیارد تومان می شود. از سال 1372 تا 1376 ، در مجموع چیزی حدود 3500 میلیارد تومان پایه پولی از این ناحیه افزایش پیدا کرد . اخیرًا در برنامه تک نرخی از درآمدهای نفتی، به میزانی که بانک مرکزی ارزهای مربوط به مابه التفاوت رافروخته باشد یا بتواند بفروشد ارز به آن داده شد تا چنین تجربه تلخی دوباره تکرارنشود. قاعدتًا در ازای این مابه التفاوت بانک مرکزی باید ارز خود را بفروشد تا ریال رفته، بازگردد؛ زیرا در حال حاضر بودجه دولت با ارز 770 تومان بسته می شود و ارزهایی که دولت به بانک مرکزی می داد با این نرخ تبدیل به ریال شده است، در صورتی که بدهی ها با دلار 1750 ریالی ظهرنویسی شده است. متأسفانه در سال های گذشته، بانک مرکزی از این ناحیه با سیلان پایه پولی مواجه بود که بسیاری از افراد آن را به سیاست های پولی نسبت می دهند، ولی اساسًا سیاست پولی آن است که بانک مرکزی از روی عمد و اختیار پول را تغییر دهد . وقتیبانک مرکزی 30 درصد ارزهای بودجه را نمی تواند بفروشد این سیاست پولی نیست . با بررسی این که چرا نقدینگی در سال 1368 از 1650 یا 1700 میلیارد تومان به 65 هزار میلیارد تومان رسید؟ و چرا نقدینگی این طور سریع رشد کرد؟ مشخص می شود که همه مربوط به سیاست پولی نیست بل که به بودجه و کسری بودجه، فروش نرفتن ارز و ما
به التفاوت نرخ ارز مربوط به بدهی ها نیز مرتبط است. در کشورهای پیشرفته، بانک های مرکزی با احتیاط و به صورت محدود پول منتشر می کنند و نظام پولی آن ها به گونه ای است که از یک پایه پولی معین، استفاده بهتری می کنند . اما ایران در طرف عرضه، در بازار نقدینگی از بابت پایه پولی زیاده روی کرده است، از این رو هر سال رشد بالای نقدینگی را تجربه می کند . در برنامه اول و دوم مقادیر مصوب رشد نقدینگی، به طور متوسط حدود 10 درصد بود، ولی عملکردها به حدود 30 درصد بالغ شد . این و ضعیت ادامه دارد و نقدینگی به طور سریع در حال رشد است . پایه پولی از طریق سازوکار خلق اعتبار و تسهیلات، و نقدینگی M نقدینگی را ایجاد می کند و به چند برابر خودش تبدیل می شود و پول 1 را ایجاد می
کند. در اقتصاد ضریب فزاینده وجود دارد که کوچک و بزرگ شدن M2 آن عم دتًا به نرخ ذخیره قانونی بستگی دارد . در سال های گذشته ذخیره قانونی یک بار به طور قابل ملاحظه ای کاهش پیدا کرد؛ اخیرًا، از اول آذر امسال، با انجام یکسان سازی نرخ ذخیره قانونی برای همه سپرده های کوتاه مدت و بلندمدت، میانگین آن کاهش پیدا کرد؛ البته کاهش نرخ ذخیره قانونی، سبب افزایش ضریب فزاینده می شود. نگهداری نسبتی از سپرده های مردم به صورت سکه و اسکناس مربوط به سیستم های فنی یا تکنولوژیکی دریافت و پرداخت می شود که رو به بهبود و مکانیزه شدن است . کارت های هوشمند و اعتباری موجب شده که مردم نسبت سکه و اسکناس به سپرده های شان را کاهش دهند، ولی این امر سبب تغییر چندانی نشده وذخایر بیکار بانک ها (آن ذخایری که باید نگهداری کنند ) نیز تغییر محسوسی نداشته است. از ناحیه کاهش نرخ ذخیره قانونی، عرضه پول زیاد شده است . تقاضای پول به صورت نگهداری سکه و اسکناس، نگهد اری پول در حساب های جاری، حساب های سپرده کوتاه مدت و بلندمدت نیز افزایش یافته است. از طرف دیگر در بازار پول، مثل بازار کالاها قیمت هم وجود دارد و آن نرخ
سود است . باید دید نرخ سود چگونه و از کجا تعیین می شود، ثبات دارد یا نه؟ این مشکل اساسی در تحلیل های ح وزه روش شناسی وجود دارد . متأسفانه در اقتصاد عمدتًا هر چیزی را که در قالب بازار م ی آید، عرضه و تقاضا و قیمتی دارد و با سایر بازارها مرتبط می شود، ولی مفهوم بازار به مفهوم وجود سازوکارهای رقابتی در خیلی از موارد مصداق ندارد. با مشاهده نرخ سود تسهیلات معلو م می شود که این نرخ، نرخی نیست که در بازار رقابت از تقاطع عرضه و تقاضا به وجود آمده است. اگر نرخ سود تسهیلات در بازار تعیین شود به طوری که کسی مجال قدرت شخصی برای دخالت در تعیین آن را نداشته
باشد یا حوادث سیاسی و اجتماعی و این که تغییر یک عامل یا دو عامل در بازار نتواند روی آن تأثیر گذارد، این نرخ قابل تحلیل و پیش بینی است. در این صورت اگر بازار رقابتی باشد، حتی شوک های بیرونی، نیز نمی تواند به طور قابل ملاحظه ای ئآن را تغییر دهد. اما بانک ها برای تسهیلات شان نرخ هایی دارند که همان بازدهی کالا (خدمات پول) است. طیفی از این نرخ ها برای تسهیلات اعطایی وجود دارد . در بازار موازی یا محاذی، نرخ های بالاتری بین سوداگران مالی، پولی و کالایی رایج است که حتی نرخ های 60 و 70 درصد هم وجود دارد . مصداق بارز آن این است که عده ای تنها می توانند با نرخ تسهیلات 12 درصد فعال یت کنند و عده ای نرخ 35 درصد را هم به صرفه می دانند و حتی برای نر خ های 40 و 50 درصد نیز در مواردی متقاضی وجوددارد که دلیل آن عدم همگرایی بازدهی فعالی تهای اقتصادی است. در کشورهای پیشرفته فریدمن فرض را بر این می گذارد که در اقتصاد همگرایی بازدهی ها وجود دارد؛ همه فعالیت ها بازدهی شان به یک مقدار معین باز می گردد، اما ممکن است یکی ریسک بالاتر یا تخصص های ویژه ای داشته باشد، درحدود یک یا دو درصد تفاوت در بازدهی هاست. فریدمن در تابع تقاضای پول کوتاه مدت می گوید :تقاضای پول، تابعی است از بازدهی سهام و اورا ق قرضه، بازدهی پول و کالاهای » همگرا r بادوام که در بلندمدت بازدهی سهام و اوراق قرضه و پول همه، به مقدار بنابراین تابع آن تبدیل .« است و روند ندارد Trendless در بلندمدت r می شوند که می شود به رابطه مقداری خام که از قرن شانزدهم و عمدتًا در دوران کلاسی ک ها کم و بیش در اقتصاد موضوعیت داشت . ویکسل نرخ بهره طبیعی را مطرح می کند و نرخ طبیعی نرخی است که به طور طبیعی از طریق بخش حقیقی تولید در » : می گوید .« اقتصاد شکل می گیرد و انعکاس دهنده بازده طبیعی بخش حقیقی اقتصاد است در اقتصاد ایران، این نرخ ها، حکایت از واگرایی بازدهی ها در بخش اقتصادی دارد. از این رو، اگر لازم باشد بازار پول رقابتی شود، باید به سمت همگرا کردن فعالیت های اقتصادی و بازدهی های اقتصادی رفت و با انجام ندادن این کار بازار پول و سرمایه رقابتی وجود نخواهد داشت . به عنوان مثال، در ابتدای سال جاری، آن هایی که در انبارها پروفیل و ورق و ; داشتند شاهد افزایش 100 درصد قیمت بودند . در هیچ جای دنیا این گونه نیست که یکی در مدت زمان کوتاهی با بازدهی صددرصد مواجه شود . از این رو، اگر باید نرخ های تجربه شده پایین آورده شود، باید با کنترل زمینه ای برای محدود کردن آن ها فراهم آورد. یکی از کارهای مهم اقتصاد این است که برای سالم سازی ساختار ها باید
بازدهی ها همگرا شوند . اما چگونه؟ در این میان
اختلاف نظر وجود دارد . اقتصاد ایران دارای یک بخش مولد و غیرمولد است، لذا این تا حد زیادی نسبت به بعضی کشورهاکه اقتصاد طبیعی و شبه رقابتی دارند متمایز است. واسطه های زیادی برای معاملات اموال غیرمنقول وجود دارد که سبب بازدهی های زیاد و غیرمنطقی می شود، همچنین در حوزه اموال منقول؛ حتی در بورس فل
زات نیز مارک آپ های 30 درصد دیده می شود. از این رو، واسطه گر مارک آپ می گیرد چه به صورت بازار نامتمرکز و چه به صورت بورس و ; که باید یک مقدار روش های اصولی و صحیح آن را تغییر داد و سست کرد. با حذف این فعالی تها از اقتصاد نه تنها روند رشد و توسعه کشور صدمه ای نمی بیند، بلکه بخش مولد نیز قوی تر می شود. طیفی از فعالیت های غیرقانونی، قا چاق، فعالیت های مربوط به واسطه گری های زاید، خرید و فرو ش با شیفت های بالای قیمتی، فعالیت های نامولد هستند . این گونه فعالیت ها نه تنها با محدودیت های قانونی مواجه نیستند، بلکه مالیات نم ی پردازند و بازدهی بالایی نیز دارند. در حال حاضر، در صورت پایین آمدن نرخ سود نیز باید مواظب بود، چون آن هایی که به گرفتن وام با نرخ 40 درصد موافقند هم اکنون برای دریافت وام های بیش تر نیز فشار می آورند. این ها تحت عنوان رانت مطرح می شود . رانت بازدهی و وجوهی است که سلب آن از عامل اقتصاد رفتارش را تغییر نمی دهد . با این تعریف مالیات بر سود نیز رانت تلقی می شود . اگر برای مرکزی بدون کار کردن ارزش افزوده ایجاد شود، مث ً لا انجام فعالیتی یا خرج بودجه ای از طرف دولت سبب ارزش جایی گردد، تمام این ها مصداق رانت است . در این صورت دولت باید از آن ها مالیات بگیرد یا فرصت آن را از آن ها سلب کند. از این رو، مشکلات بخش حقیقی اقتصاد به بخش پولی و مالی انعکاس پیدا می کند، پس در بخش تولید متغیرهای کلیدی باید ثبات داشته باشند. در سال های گذشته، تورم در ایران توزیع مجدد درآمد و تخصیص مجدد منابعانجام داده است . بدین ترتیب هر سالی که تورم بیش تر است، منابع بیش تری به سمت کارهای نامولد می روند. علت این ناموزونی در وضعیت درآمدی تورم است . در سند برنامه سوم برآورد شده است که تورم روی چهار دهک بالای درآمدی تأثیر مثبت و روی چهار دهک پایین درآمدی، تأثیر منفی دارد. 1 عمل کند، م شکلی ایجاد نمی کند. به عنوان مثال، « متناسب » در صورتی که تورم تولیدکننده ای در ابتدای سال از فردی پول قرض می گیرد و در آخر سال م یخواهد آن را پس بدهد؛ چنانچه نرخ تورم در ترازنامه مدنظر قرار گیرد کارایی و عملکرد تولیدکننده آن قدر نیست که با حفظ قدرت خرید اولیه پولی به فرد بدهد . پس این پول کجا رفته؟ به نظر می رسد گروه سومی هستند که در هر تورمی سهم می برند . این را به خود GNP افراد کار مولد را انجام نم یدهند و سهم قابل ملاحظه ای از اختصاص می دهند، چون تورم تا حدی معلول افزایش دلخواه قیمت ها به وسیله گروه های نامولد است . لذا به این د لیل است ک
ه طی چند سال تورم سریع وجود دارد . اما اگر تورم متناسب عمل کند، دریافتی های تولید کننده هم بالا می رود و م ی تواند پول های گرفته را پس دهد . در این صورت می توان تورم را در وام ها منظور کرد و نیز با سیاست انقباضی پولی تورم را با هزینه کم مهار کرد. به اعتقاد بعضی از اقتصاددانان پول فعال است و عده ای نیز غیرفعال. 2 اگر پول غیرفعال است باید زمینه های انفعال
آن را گرفت . چنان چه هم اکنون برای 5 سال بعد وام پرداخت می شود، باید نرخ ارز آن زمان را پیش بینی کرد؛ زمان اولین بازپرداخت، نرخ ارز چقدر است؟ سپس با ن رخ پیش بینی شده بدهی ها را ظهرنویسی کرد. در متون کلان نیز وظیفه چهارمی برای پول تحت عنوان معیار پرداخت های تأخیری 3 معرفی شده است، یعنی اگر از فردی 100 دلار
گرفته و 4 سال بعد باید پس داده شود، الانمشخص شود که چند ریال باید به آن فرد داد. جایی که رشد 30 د رصد نقدینگی وجود دارد،
یعنی بخشی از پول غیرفعال است . در این جا اگر عوامل اقتصادی، قدرت قیمتگذاری داشته باشند قیمت را به راحتی بالا می برند، پول چه کار می کند؟ به اعتقاد فریدمن تا پول اضافه نشود قیمت ها به طور مستمر و همه گیر مجال افزایش ندارند . این تا ح دی در کشورهای پیشرفته صحت دارد، چون آن جا پایه پولی را محدود می کنند و از ضریب فزاینده هم نهایت استفاده می شود. همچنین در کشورهای پیشرفته بعد از نظریه قانون رشد ثابت پول، یکی از ابداعات پولی این بود که عوامل اقتصادی خودشان، از پول محدودی که از بانک مرکزی منتشر می کند، بیش ترین استفاده را بکنند.
در سال های گذشته رشد نقدینگی 30 درصد و رشد تولید 6 الی 7 درصد و از طرفی تورم 13 الی 14 درصد بود . این ها نمایانگر این است که سرعت گردش پول به طور منفی در حال تعدیل شدن است . تعدیل منفی سرعت گردش پول به معنای تورم
نهفته است . این مسائل بیانگر این است که وضعیت پایه پولی و ضریب فزاینده به گونه ای است که قیمت ها بدون افزایش پایه پولی مجال افزایش دارد. در طول دوره بلندمدت همبستگی میان » : در دهه 1970 ، رابینسون چنین می گوید
پول و تورم مثبت و کامل است اما جهت علیت کدام طرف است و کدام قسمت تأثیر .« بیش تری روی دیگری دارد؟ بسته ب ه مورد و شرایط تفاوت می
کند ساختارگرایان معتقدند در کشورهای در حال توسعه، تورم حاصل تضادهای توزیعی است؛ یعنی جایی که رقابت و بازار نیست، همه قدرت قیمتگذاری دارند . اما چنین نیست که همه به طور یکسان و در یک زمان عمل کنند . از این رو هر کس که قدرت قیمتگذاری دارد، قیمتش را بالاتر می برد و تا زمانی که دیگری قیمت خود را تعدیل نکرده از این مزیت نسبی سود می برد و وقتی دیگران هم همین طور عمل کنند، تورم به وجود می آید. به این ترتیب قیمت ها بالا رفته و دیگر پ ایین نمی آید و اعمالسیاست انقباضی فقط سبب افزایش بیکاری می شود. صندوق بین المللی پول هم در اجماع واشنگتنی بر انجام کنترل های همه گیر در دوره شوک درمانی در کشورهایی که برنامه تعدیل انجام می دهند تأکید دارد، چون با توجه به قدرت قیمتگذاری، عامل اقتصادی بی توجه به وضعیت اقتصاد قیمتش را بالا می برد. عامل تقویت پویایی های تورم در ایران تا حد زیادی همین است. در قضیه کوازی پول هر جا که بخش حقیقی اقتضا کند، خلق می شود . در دوره جنگ به دلیل کسر بودجه، پولی شد که ضریب فزاینده، بسته بود . یعنی دولت برای تسهیلات بان ک ها خط قرمز ایجاد کرد، مث ً لا در سال 1368 ، انباره نقدینگی 1650 میلیارد تومان بود و از آن سال ب ه بعد رشد 30 درصد، 35 درصد و 28 درصد وجود دارد.
لذا در این حالت نمی توان گفت که با بالا رفتن هزینه های تولید تولیدکننده نباید قیمت را بالا ببرد، چرا که عوامل تث بیت قیمت ها فقط تولیدکنندگان نیستند . در بحث تثبیت قیمت ها باید مصالح تولیدکنندگان را به هر شکل ممکن منظور کرد و عواملی که به سبب مارک آپ های دلخواه قیمت ها را بدون دلیل بالا می برند، باید مهار شوند؛ با این کار پویایی های تورم سست می شود. آن جا که گفته م ی شود علیت مستقیم از پول به تورم است، عوامل اقتصادی نقشی ندارند؛ یعنی اقتصادهایی وجود دارد که عوامل اقتصادی در آن قدرت قیمتگذاری ندارد. شما وقتی می خواهید » : تیلور در فصل اول کتاب رو ششناس یاش چنین می گوید سیاستگذار .« تحلیل کنید باید ببینید چه کسانی در اقتصاد قدرت د ارند و چه قدرتی باید بداند ک
ه اگر کسانی که قدرت قیمتگذاری را دارند به حال خودشان رها کند فکر مصالح اقتصاد را نمی کنند. از این رو در صورتی که مجال پیدا کند، قیمت را بالا م
ی برد، حال ممکن است صحیح باشد یا ناصحیح . لذا باثبات پایه پولی، اگر قیمت ها دو برابر شود و نیاز به پول نیز وجود نداشته باشد، به خاطر انعطاف داشتن سرعتگردش پول و ضریب فزاینده، افزایش صددرصدی قیم تها امکان پذیر می شود. سهام هم تقریبًا وضعیت مشابه بازار پول را دارد . اگر بنگاه ها باید به روز باشد و سرمایه گذاری جدید صورت گیرد ب ازار سهام نیز باید وضعیت ثابتی داشته و رو به گسترش باشد . در حال حاضر، با توجه به نرخ ها گویی بازار سهام عمق ندارد . چون بعضی اوقات باید از معلول ها، علت ها را جویا شد . اگر بازار عمیق و رقابتی شود از سیطره سلیقه های شخصی خارج شده و هیچ کس نمی تواند آن را تحت تأثیر قرار دهد. از سال 1382 ، شاخص ها از 6000 به حدود 12000 افزایش پیدا کرد و 124 درصد رشد شاخص سهام وجود داشت . امسال شاخص به 13840 رسید و با رشد، 18 درصدی دوباره 7 درصد کاهش یافت و الان به 12480 رسیده است . در 1381 ،50 درصد و 1375 حدو د 24 درصد رشد وجود داشت . اما رشد ، 54 درصد و 1380شاخص ها بین سال های 1374 تا
1380 به طور متوسط حدود 40 درصد بود. سود بنگاه ها و درآمد نفتی ولی ،GNP امسال با توجه به خوب بودن رشد وضعیت سهام نشان می دهد که تابع عوامل دیگری است . همگرایی در بازدهی ها، کاهش تورم و به حداقل رسیدن نرخ سود و
بهره سبب سوق دادن وجوه به سمت بازار سهام می شود. به عنوان مثال، میانگین نرخ بازدهی هم اکنون 10 درصد است و اگر به 6 درصد کاهش یابد،
آنگاه سهم سپرده های جاری بیش تر و بلندمدت کم تر می شود. این سرمایه ها ممکن است به سمت فعالیت های سوداگری پیش رود . اما با عمیق تر شدن بازار سهام و ایجاد همگرایی، این وجوه به سمت بازار بورس می رود. لذا بازار سرمایه و باز
ار پول ویژگی یک بازار رقابتی را در اقتصاد ایران ندارد . از این رو باید با کاهش تورم و همگرایی بازدهی فعالیت ها این بازارها را عمیق کرد . در این صورت فعالیت هایی را که 60 یا 70 درصد بازدهی دارند، باید شناسایی و حذف کرد. بنابراین تا زمانی که چنین ارقامی وجود دارد، نمی توان بازار پول و سرمایه را عمق بخشید و سرمایه انسانی هم قابل تحقق نیست. تیلور که شیوه کلان ساختارگرایی دارد می گوید
نقطه تخصیص هستیم، تخصیص نیز با قیمت های نسبی سر و کار دارد، مقادیر متغیرهای اسمی فی نفسه در اقتصاد شأن دارد و بخشی از آن ناشی از عدم تناسبی.« است که صورت می گیرد قیمت های کلیدی نباید بالا باشد، اما اگر بالا بود برای پایین آوردن آن ها، با ید علت را جستجو کرد و به دنبال راه حل بود ، نه این که گفته شود این نرخ ها را بازار داده؟ اگر این ها رقابتی است پس چرا بیش از یک نرخ وجود دارد؟ در اقتصاد دوگروه مولد و نامولد فعالیت دارد، بحث جیره بندی اعتبار که در دهه 90 مطرح شد اشاره به این دارد که بانک ها در اقتصاد امروزی متوجه ترکیبات متفاوت ریسک در 1 مطرح م یشود. « اطلاعات نامتقارن » مشتریان شان شدند که تحت عنوان مشکل با بالا رفتن نرخ بهره ترکیب، بیش تر به نفع ریسک های بالا تغییر می کند که در شود . از این رو برای نرخ بهره « واژگون » این صورت ممکن است بازارهای مالی سقف می گذارند و عدم تعادل بازار پول را هم می پذیرند. به هرحال باید به فکر ثبات متغیرهای کلیدی بود . ثبات قیمت ها و خارج کردن آن از درون بازارهای رقابتی سبب تسهیل تولید می شود. در مورد خصوصی سازی، مانع اصلی عدم همگرایی بازدهی هاست . اکن ون بانک های خصوصی از نظر تعداد نفرات، هزینه ها و غیره بهتر از بانک های دولتی عمل می کنند. ولی با وجود کارکرد بهت
ر بانک های خصوصی که وجوه را با نرخ های بالا از مردم گرفته و به کسانی که می توانند بهره بالا بپردازند وام می دهد ممکن است به دلیل نبود همگ رایی بازدهی ها، بخش نامولد را گسترش دهد . لذا برای اصلاح ساختار این بازارها باید به فکر ایجاد همگرایی در بازدهی ها بود . بنابراین باید تورم را پایین آورد و متغیرهای کلیدی را تثبیت کرد. از این مطالب بیش تر می توان راهکار دخالت دولتی یا مکان یسم های نظایر آن را استنباط کرد، یعنی شاید راهکار اقتصادی مطرح نباشد . آیا راه
کار اقتصادی نیز می تواند به منظور همسان سازی این بازدهی ها به کار رود؟ پاسخ: به هر حال مجموعه ای از قوانین و مقررات و مالیات ها وجود دارد . گروه
ی از فعالیت ها اص ً لا مالیات ن می دهند، مالیات بر ثروت خیلی کمرنگ است . در حال حاضر، دولت نیز برای تأمین درآمدش از نفت بیش تر استفاده می کند و متأسفانه فعالیت های غیرتولیدی در حال گسترش و فرهنگ شدن است . فعالیت های غیررسمی بسیار گسترده است، این مشکل ماهیتًا ساختاری است و اقدامات قانونی، نهادی و اجرایی زیادی لازم است تا زمینه برای علام تدهی مطلوب ابزارهای اقتصادی و بازاری و نیز برای یکسان و همگرا شدن بازده یها فراهم آید.
پرسش: مهم ترین اهرم سامان دهی و نظارت مالیات است و جایی که صلاح است به تولید امتیاز می دهد و از مصرف می گیرد یا به صا درات و واردات امتیاز می دهد، اما آمار و ارقام موجود بسیار ناکافی است . چرا در طول این مدت به منظور سامان دهی به آمار و ارقام مالیات ها هیچ فعالیتی صورت نگرفته است؟ پاسخ: در کشورهای دیگر، برنامه های تعدیل به صورت جدول یا یک ماتریس وجود دارد و تقدم و تأخر زمانی هم نیز در آن مطرح است . بنابراین، اولین اقدامی که در کشورهای در حال توسعه و یا کشورهایی که تعدیل در آن
ها انجام می شود، باید صورت گیرد، بحث شف
افیت و انضباط مالی و مالیا ت ستانی صحیح است؛ چرا که کسر بودجه موجب گسترش پایه پولی و تورم م یشود. به منظور جلوگیری از این امر، دولت باید با رعایت انضباط ساختارش را تصحیح کند. به گونه ای قلمرو فعالیت هایش را اولویت بندی و محدود کرده و از فعالیت های متداخل پرهیز کند . دراین راستا، دولت به منظور تأمین این موارد (شفافیت و انضباط بودجه ای) باید مالیات بگیرد . اما مت أسفانه مالیات در کشور ایران با مشکلات فراوانی از جمله مشکل فرهنگی مواجه است، چرا که همه از مالیات گریزانند . گرچه بحث اقتصاد بدون در نظر گرفتن نفت است، اما در عمل هر روز اقتصاد ایران به آن وابسته تر می شود. بحث صندوق جامع تأمین اجتماعی مطرح می شود، اما اگر پولی در آن نباشد به چه درد می خورد؟ برای تحقق ایده های مطلوب در اقتصاد باید نظام مالیاتی را اصلاح کرد. پرسش: اگر مالیات افزایش قیمت ها را مهار کند، برای فروشنده ایجاد انگیز های نم یکند که قیمت را بی مهابا بالا ببرد؟ یعنی اگر در مالیات های ت
صاعدی 85 تا 90 درصد از این سودها مالیات گرفته شود، دریافتی و سودش کم تر می شود. این اهرم، مهم ترین اهرم است ولی هیچ کاری برای آن نم یکنند. پرسش: این مطالب می رساند که بخش واقعی مسئول بحران بخش پولی است . با اعمال اقتصاد اسلامی امید آن بود که نرخ بهره به صفر برسد، تولید رشد پیدا کند و از مواهب خداوندی بهترین استفاده صورت گیرد . بخش پولی مقصر است؛ زیرا بخش پولی به وضعیتی شکل گرفته که ه
یچ کدام از شاخص های لازم برای تقویت بخش واقعی در آن نیست . کسی که برای سود کار می کند بالاترین نرخ سود را در هزینه های فرصت معاملاتی خود به حساب می آورد. اگر باید رقابتی عمل شود، در هیچ جای دنیا با این نرخ های بالای تأمین هزینه تسهیلات نمی توان رقابت کرد . لذا راه حل های مذکور (کاهش تورم و همگرا کردن بازدهی ها) خیلی پیچیده است. راحت تراین است که بخش پولی اصلاح شود. پاسخ: هریس می گوید وقتی پول وارد اقتصاد می شود اقتصاد پولی شکل می گیرد و به یکسری فعالیت های نامولد مجال می دهد. رواج فعالیت های سوداگرانه ، فعالیت های نامولد و پیچیدگی های زیاد نظام های اقتصادی معلول پولی شدن اقتصاد است . پول نقش های بسیار مثبت اساسی هم دارد. به عنوان مثال اعتبار بانکی جایی خلق م یشود که می گوید هر چه تولید شود، درآمد عوامل تولید است و معادل « سی » که قانون خودش تقاضا ایجاد می کند به درستی عمل نکند لذا در مواجهه با کنز پول و کمبود تقاضا (متناظر با کالاهای مربوط ب ه این پول ها) اعتبار بانکی خلق می شود تا مشکل اقتصاد
را حل کند.
بنابراین پول جاهایی نیز اقتصاد را نجات می دهد و گره ها را باز می کند و اساسًا ئسبب تسهیل امور می شود. به طور کلی پول یک ابداع است، اما اساسًا اوضاع پولی های spread انعکاسی از اوضاع حقیقی است . بحث روی بانک ها بسیار است، مث ً لا زیاد، عدم شف افیت مطالبات مشکوک الوصول زیاد که مشخص نیست متعلق به چه کسی است و ماهیتش چیست؟ به هر حال برای تحقق کارایی، قوانین بازار باید رعایت شود و این
ها همه مانع کار است . این عوامل نمی گذارد قواعد بازار درست عمل کند، اما با این همه وضعیت بازارهای پول و سرمایه از بخش حقیقی تبعیت می کند . به عنوان مثال اگر در بانک پولی سپرده می شود و 20 درصد سود بابت آن پرداخت می گردد، پس این پول در بازار سهام سرمایه گذاری نشده است و تقاضای خرید سهام را کاهش می دهد. اما اگر تقاضای سهام در بازار سهام زیاد باشد، از رکودپ بازار سهام و ا ز افزایش واریانس آن و در نتیجه هزینه ریسک آن جلوگیری می کند . در حقیقت یک نظام پولی و یک نظام مالی وجود دارد . اگر قرار است اصلاحات انجام شود، از طریق نظام پولی چگونه می شود؟ به هرحال باید زمینه ها را فراهم کرد . اگرالان نرخ بهره صفر شود، آن گاه وام های ب ا بهره صفر را به چه کسانی باید پرداخت؟ با وجود فعالیت های اقتصادی با بازدهی 80 و 90 درصد چگونه می توان عمل کرد؟
لذا باید برای محدود کردن فعالیت های پر بازده نامولد اقدام کرد بعد نرخ های سود را وکاهش داد . کاهش نرخ سود به عنوان یک متغیر کلیدی برای اقتصاد بس یار مطلو
ب است، چون هر چیزی که قیمتش با ثبات و کند حرکت کند (خصوصًا این متغیر کلیدی)، به استعداد ثبات کل اقتصاد کمک می کند. عمق بخشیدن به بازارهای م
الی و تصحیح ساختار بازارهای پولی و مالی باید در بخش حقیقی زمینه داشته باشد . در خیلی از بخش ها در اقتصاد ایر ان مشکل نظری وجود دارد، یعنی کسی چیزی را می گوید یکی مخالف و دیگری موافق امر می شود ولی تحلیل های علمی دقیق از سازوکار بخش های حقیقی ب ه چشم می خورد. بنابراین به هیچ وجه نباید از تأثیرگذاری نحوه عملکرد بخش پولی و مالی بر بخش حقیقی چشم پوشی کرد.
پرسش: قبل از انقلاب اسلامی، در فرانکفورت برنامه های توسعه کشورهای در حال توسعه به عنوان تمرین درسی اقتصاد سنجی از طریق اتصال بین مدل های کلان بررسی شد. به عنوان مثال، کشور کره جنوبی و Input – Output اقتصادی روش ایران دو مدل در یک سطح توسعه دیده می شدند . آن زمان کره با ارائه برنامه ای کسری تراز تجاری 1 نیز داشت . لازم بود یک برنامه ریزی کلان اقتصادی در بخش حقیقی بیابد و به جدول داده و ستانده، برنا
مه ای جامع بریزد تا در چند سال آینده، شکاف های موجود در آن زمان پوشانده شود. ایران در آن موقع، از موقعیت مطلوب تری برخور دار بود، یعنی وضعیت بهتری در ارزیابی درجه توسعه یابی داشت . در آ ن زمان هر دو کشور به صنایع مونتاژ رو آوردند تا بعدها به تولید برسند . کشور ایران از نظر بخش حقیقی یعنی منطقه، نیروی انسانی، منابع زیرزمینی و نیزشرایط متنوع آب و هوایی از شرایط بهتری نسبت به کره برخوردار است . بنابراین آن زمان پیش بینی می شد که ایران در س ال 2000 پنجمین قدرت اقتصادی جهان شود و از نظر همه متغیرهای واقعی، شرایط مناسب تری ب
رای ایران دیده می شد. اما چون ایران دچار تحولی عظیم شده بود باید هزینه اش را پرداخت می کرد. با وجود تغییر در شرایط سیاسی ایران و بعد جنگ، نمی توان روند حرکت ایران را با کره جنوبی
مقایسه کرد . مشکلاتی که اقتصاد ایران از ابتدا با آن مواجه بود ناهماهنگی اهداف و روش های بخش پولی بود . هدفگذاری بخش پولی در جهت حذف بهره بود
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/2 3:32 صبح
مقاله ورزش اسکواش تحت فایل ورد (word) دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ورزش اسکواش تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ورزش اسکواش تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله ورزش اسکواش تحت فایل ورد (word) :
ورزش اسکواش
اسکواش ،به انگلیسی : Squash ، ریشه گرفته از squeeze together ( فشار دادن، له کردن) و crush (خرد کردن، له کردن) است و در اصل صدای برخورد توپ با راکت و اصابت آن و برگشت توپ صدای اسکواش را به گوش می رساند.
اسکواش ورزشی راکتی است که به صورت تکنفره (2 بازیکن) و یا دونفره (4 بازیکن) در زمینی کاملا احاطهشده با دیوارهای معمولا شیشهای بازی میشود. شیشهای بودن دیوارها تماشای بازی توسط تماشاگران را امکانپذیر میکند. در مسابقههای بینالمللی دیوارهای بیشتری از جنس شیشه در نظر گرفته میشوند.
یکی از دشواریهای اسکواش این است که برخلاف دیگر ورزشهای راکتی، توپ در اغلب اوقات از پشت سر بازیکن میآید. اسکواش با توپ و راکت مخصوص بازی میشود. هدف اصلی این بازی، زدن ضربهای به توپ است که حریف نتواند به راحتی ضربه بعدی را به دیوار بزند و یا به دشواری واکنش نشان دهد.
تاریخچه اسکواش در جهان
رشته ورزشی اسکواش تاریخچه ای خاص دارد. بازی هایی که با استفاده ازدیوار وپرتاب انواع توپ های دست ساز مثل توپ های پارچه ای و چوبی و; به سمت آن وکنترل آن دربرگشت ها دربسیاری از کشورها وجود داشته است. حتی امروزه دربرخی از بازی های سنتی وبومی کشورها، شکلی از این نوع فعالیت ها به چشم می خورد ، ازجمله بازی هایی که درآن با استفاده از مشت ، چوب یا راکت به توپی ضربه زده می شود. درحدود سال 1148 میلادی یک سرگرمی به نام لپوما به معنی کف دست میان فرانسوی ها متداول بود. اوایل قرن 19 میلادی فکراستفاده از راکت وتوپ باعث به وجودآمدن گونه های مختلف از بازی ها شد. زندانی های زندان فلیت انگلستان برای سرگرمی با راکت توپ را به دیوارمی زدندو باعث ظهور بازی ای به نام راکتس شدند.
درسال 1820 میلادی بازی راکتس به طرزعجیبی به چندمدرسه در انگلستان راه یافت وبا رونق گرفتن این بازی درمدارس، درسال 1830 اسکواش درمدرسه هارو به وجودآمد. شاگردان این مدرسه به کمک راکت سعی می کردند با قدرت به توپ ضربه بزنند وهنگام برگشت آن از دیوار ، دوباره خودرا به آن برسانند واین عمل را تکرار کنند. جاذبه ها و هیجان بازی به زودی باعث رشد آن شد تا جایی که درسال 1846 میلادی اسکواش رسمیت یافت ونخستین زمین های اختصاصی آن ساخته شد. مانند بسیاری از ورزش های آن زمان ، اسکواش نیزاستاندارد مشخصی برای شیوه بازی، ساخت وابعادزمین و وسایل لازم خود نداشت. ازسال 1874 میلادی این بازی و مسابقاتش درانگلیس رسمیت پیدا کرد ودرسال 1883 میلادی اولین زمین اسکواش در آکسفورد انگلیس ساخته شدو درسال 1911 انگلیسی ها قانون بازی اسکواش وابعاد زمین آن را ضابطه مند کردند واین ضوابط به مرور به شکل امروزی درآمد. درسال 1967 فدراسیون بین المللی اسکواش با 7 کشور مصر، انگلستان ،استرالیا ،آفریقای جنوبی، پاکستان، هندو زلاندنو شکل گرفت ودرسال 1992 نام آن به فدراسیون جهانی اسکواش تغییرکرد. کشورهای عضو این فدراسیون به مرور افزایش یافت تا جایی که درابتدای سال 2004 تعداد اعضای آن به 150 عضورسید. این فدراسیون مورد تایید کمیته بین المللی المپیک وعضو انجمن عمومی فدراسیون های ورزشی بین المللی است.
تاریخچه اسکواش در ایران
اسکواش از سال 1320 با ورود کارکنان انگلیسی شرکت نفت آبادان و ساخت سالن اسکواش برای آنان وارد ایران شد. درسال 1345 در استان های خوزستان وتهران، سالن های تمرینی وجود داشت که با توسعه آن ها ، کورت ها درمکان های بیشتری ساخته شد. شهرهای آبادان، اهواز، مسجد سلیمان وتهران از اولین شهرهای ایران در راه اندازی این رشته بودند.
فدراسیون اسکواش
نخستین فدراسیون اسکواش ایران در سال 1353 به ریاست عباسقلی بختیار و به دبیری دکتر محمد نائینی بنیان نهاده شد، اما پس از یک سال منحل شد و در سال 1372 به ریاست آقای غلامحسِن فرزامی دوباره راهاندازی شد.
از سال 1382 تا 1386 ریاست این فدراسیون برعهده ی آقای حمید قاسمی ، از آن به بعد تا سال 1388 این مسئولیت بر عهده ی آقای ملک زاده بود و در سال 1388 سرپرستی این فدراسیون به آقای مسعود سلیمانی سپرده شد.
اسکواش در بیش از 12 استان مانند یزد، کیش، تهران، مرکزی، کرمانشاه، خوزستان، گلستان، فارس، زنجان، اصفهان، گیلان و خراسان فعال است و دو بخش مردان و زنان به این رشته می پردازند.
در سال 1388 در زمینه ی توسعه ی این ورزش تلاش بسیار شد تا جایی که لیگ سراسری اسکواش کشور برگزار گردید و علاوه بر آن مسابقات داخلی و خارجی زیر نظر PSA (انجمن اسکواش بازان حرفه ای جهان)از قبیل مسابقات close (داخلی) ، رقابت های بین المللی جام خلیج فارس و جام نوروز اینترنشنال برگزار گردید که موفقیت های قابل توجهی برای بازیکنان ما داشت چنان که اولین مدال نقره ی مسابقات PSA تاریخ اسکواش کشور در مسابقات نوروز توسط علی رضا سنائی کسب گردید . به طور کلی شرکت در این رقابت ها باعث شد که بازیکنان این رشته بتوانند در جدول رنکینگ جهانی صعودی چشمگیر داشته باشند به گونه ای که در تاریخ اسکواش کشور بی نظیر بوده است چنان که 5 اسکواش باز برتر ایران در رده بندی PSA ماه مارس سال 2011 دارای رتبه بندی زیر شده اند:
1.محمد رضا صادقپور : 191
2.سید محمد حسین سنائی : 219
3.سید علی رضا سنائی : 222
4.نوید ملک ثابت : 241
5.محمد حسین جعفری : 256
در حال حاضر تیم ملی اسکواش ایران از سید علی رضا سنائی (کاپیتان) ، سید محمد حسین سنائی، محمدرضا صادقپور و محمد حسین جعفری تشکیل شده است.
در سال 1389 با تلاش و زحمات بی وقفه ی جناب آقای سلیمانی و سایر اعضای زحمتکش خانواده ی اسکواش کشور، مسابقات در ایران و اعزام تیم های ملی در رده های سنی مختلف به مسابقات خارجی از جمله مسابقات انگلستان و اسکاتلند ادامه یافت و شاهد رشد و شکوفایی اسکواش کشور بودیم. استخدام مربیان خارجی، بازسازی کورت های قدیمی و اصافه شدن کورت های جدید، استعداد یابی در نقاط مختلف کشور، همه و همه سهم بزرگی در این پیشرفت داشتند. امیدواریم که با پیگیری این روند، بتوانیم اسکواش ایران را بر قله های افتخار ببینیم.
کورت اسکواش
معمولا سالن اسکواش از 4 الی 8 زمین بازی تشکیل می شود که هر زمین با ابعاد 40/6x75/9 متر و با ارتفاع 7/5 متر پیش بینی می گردد.
در بازی های بین المللی از دیوارهای شیشه ای نشکن برای دور زمین استفاده می شود که در این صورت حد اقل یک متر حریم در خارج دیوار ها منظور می گردد.
در سالنهای اسکواش، بسته به نیازهای منطقه ای ممکن است در پشت سر بازیکنان و با استفاده از شیشه های ضخیم سالنی با ظرفیت 50 الی 100 نفر با هزینه مختصر ایجاد نمود. در سالنهای ویژه که برای انجام مسابقات بین المللی در نظر گرفته می شود ممکن است با پیش بینی دیوارهای شیشه ای بیشتر امکانات تماشا را افزایش داد.
کورت دارای 4 دیوار است. دو دیوار در پهلو، دو دیوار عقب و جلو. دیوارها با خط های به ضخامت 50 میلی متر خط کشی شده است که ارتفاع خط دیوار جلو 4/57 متر است. این دیوار دارای خط سرویس است که از کف زمین ارتفاعش 1/78 متر تا 1/83 متر است. خط بورد دیگر خطی است که بر دیوار جلو کشیده شده است و ارتفاع آن از زمین 430 میلی متر است. دیوار عقب 2/13 متر است.
کف زمین هم معمولاً از جنس کفپوش غیرلغزنده است که دارای خط کشی هایی است، شامل: شورت لاین، هاف کورت لاین و 2 مکان سرویس در چپ و راست زمین. این خط ها در قسمت عقب زمین متصل به دیوار عقبی است.
لوازم اسکواش
راکت اسکواش
دو نوع راکت وجود دارد یکی راکت های سنتی که از چوب درخت زبان گنجشک ساخته می شود که در اوایل بازی ها بیش تر از این راکت استفاده می شد و برای استفاده از این راکت توپ حتماً باید به وسط صفحه راکت می خورد و برای زدن، نیروهای بیشتری صرف می شد. اما بعد از سال 1980 راکت ها از مواد مرکب مانند فلز، گرافیت، کولار، تیتانیوم، یا بور ساخته می شود که موجب شده راکت در دست راحت تر و سبک تر باشد. راکت های مدرن دارای طول 68/6 سانتی متر، عرض 5/21 سانتی متر است و طول فریم (قاب) آن 39 سانتی متر است. وزن مجاز راکت حداکثر باید 255 گرم باشد و به طور معمول میان 110 تا 200 گرم است. راکت های سبک تر برای افراد پیش رفته بیش تر ترجیح داده می شود، در حالی که راکت های سنگین تر برای افراد تازه کار مناسب ترند، به این دلیل که راکت های سنگین تر می توانند نیروی بیش تری تولید کنند( چون وزن بیش تری دارند) اما قابلیت مانور و کنترل راکت های سبک تر برای افراد پیش رفته ارزشمندتر است. البته راکت های سبک برای کسانی که دارای مشکلات مچ دست، بازو و شانه هستند و یا قدرت بدنی بالایی ندارند نیز مناسب است.
توپ اسکواش
توپ های اسکواش از دو تکه لاستیک که به هم چسبیده است ساخته می شود که کروی است و داخل آن توخالی است.
رنگ توپ سیاه و سبز است اما برای رقابت های کورت شیشه ای برای دیده شدن توپ از رنگ های سفید یا زرد استفاده می کنند.
توپ های اسکواش دارای 4 سطح مختلف هستند که با خال های رنگی سطح آنها مشخص می شود.
1ـ توپ دارای خال آبی که دارای حرکت جهشی وبسیار تندی است و بازیکن حرکاتش کند است. ( برای آموزش به کار می رود)
2ـ توپ دارای خال قرمز که حرکتش از خال آبی کندتر است ولی حرکات بازیکن تندتر است. ( برای اصلاح تکنیک به کار می رود)
3ـ توپ دارای خال سفید: حرکت و جهش آن کندتر از دوتای بالایی است در نتیجه حرکات بازیکن تندتر است.
4ـ توپ دارای خال زرد: توپی است که احتیاج به ضربه های قوی و حرکات تندتری دارد.
5ـ توپ دارای دو خال زرد که خیلی کندتر از خال تک زرد است که در مناطق خیلی گرم استفاده می شود که این توپ در سال 2000 تولید شد.
البته توپ هایی نیز وجود دارند که خال آنها نارنجی است و در مکزیک، دنور، ژوهانسبورگ استفاده می شود و در آمریکای شمالی از توپ هایی که دارای خال سبز هستند برای زدن در ارتفاع بالااستفاده می شود.
وزن توپ ها نیز میان 3/23 تا 5/24 گرم است و قطر آن 39/5 تا 41/5 میلی متر است.
کفش اسکواش
کفش اسکواش نیز مانند سایر کفش های ورزشی است با این تفاوت که کف آن باید بسیار انعطاف پذیر باشد تا مانع حرکات ورزشکار نشده و به پا فشار نیاورد. هم چنین کف آن باید به رنگی باشد که در اثر کشیده شدن روی پارکت کف زمین اسکواش بر روی آن ردی باقی نگذارد ، بنابرین معمولا کف این کفش ها را به رنگ کرم متمایل به نارنجی (هم رنگ پارکت) می سازند.
علاوه بر ابزار گفته شده، بازیکنان از ابزار دیگری مانند عینک اسکواش برای حفاظت چشمانشان از اصابت توپ استفاده می کنند. ناگفته نماند که توپ اسکواش به دلیل شتاب زیادی که در حین حرکت دارد، در صورت اصابت با چشم یا دیگر اجزای صورت، می تواند صدماتی جدی وارد کند.
قوانین بازی اسکواش
همان طور که می دانید بازی اسکواش بازی دو نفره است ولی در این روزها اسکواش چهار نفره هم داریم با این تفاوت که کورت چهار نفره حدود 1/20 متر عریض تر از کورت دو نفره است و فرق دیگر آن در زدن سرویس است که مثل تنیس سرویس زننده می تواند در صورت ارتکاب اولین خطا سرویس را برای بار دوم بزند.
بازی خانم ها دو گیم از 3 گیم است و بازی آقایان 3 گیم از 5 گیم است که اصطلاحاً اولی را the best of three و دومی را the best of five می گویند .
Knock up or warm up : قبل از شروع بازی دو بازیکن 5 دقیقه وقت برای گرم کردن خودشان دارند. در یک بازی سازمان یافتهReferee (داور) معمولاً 5 دقیقه وقت برای گرم کردن بازیکنان در نظر می گیرد.
گاهی اوقات یکی از بازیکنان اصرار دارد به تنهایی خود را گرم کند . در این مواقع Referee با چرخاندن سکه ، اولین کسی را که باید از کورت برای گرم کردن خود استفاده کند معلوم می نماید ، که البته اولین نفر 3/5 دقیقه و دومین نفر 5/2 دقیقه فرصت برای گرم کردن خود دارند .
قبل از شروع بازی، بازیکنان به وسیلهMarker معرفی می گردند، هم چنین مرحله ی بازی و تعداد Game ها توسط او اعلام می شوند. راکت ، توپ ، لباس بازیکنان و کورت به وسیله Referee بررسی می شود و بعد با چرخاندن گریپ راکت ،زننده ی سرویس مشخص شده و اعلام Time وservice می شود.
انتخاب سرویس باکس در موقع زدن اولین سرویس در اختیار زننده سرویس است . اگر اولین امتیاز را گرفت به طور اجباری جای سرویس عوض می گردد . بازیکنی که زودتر به امتیاز 11 رسید گیم را برده است.
در موقع شمارش امتیاز زننده ی سرویس اول گفته می شود . برای بازیکنی که امتیاز نگرفته است نیز با گفتن Love امتیاز او اعلام می شود . اگر هر دو بازیکن امتیاز مساوی داشته باشند اصطلاحاً به آن All گفته می شود. به طور مثال وقتی دو بازیکن امتیاز مساوی 2 داشته باشند TWO all گفته می شود .
وقتی دو حریف در امتیاز 8 برابر باشند ( در بازی 9 تایی) MARKER از Receiver می پرسد set to one یا set to two. Receiver اختیاردارد با گفتن set to two بازی را تا امتیاز 10 ادامه دهد و با گفتن no set بازی را در امتیاز 9 تمام کند. وقتی Receiver عقیده اش را اعلام کردMARKER نظر او را بلند اعلام می کند، با گفتن Set to two eight all اولین بازیکنی که به امتیاز 9 برسد برنده محسوب می شود. اما در بازی 11 تایی، اگر دو بازیکن در امتیاز 9 مساوی باشند، با اعلام :The Players Must Win By 2 Clear Points توسط داور، بازی تا برد یکی از طرفین ادامه پیدا می کند. در اسکواش بازیکنی که زننده سرویس است، اگر رالی را بنفع خود تمام کند امتیاز سرویس زدن برای او خواهد بود .
انواع بازی اسکواش
اسکواش درانواع مختلف بازی می شود :
1- اسکواش تک دیواره یا اسکواش پارکی
2- اسکواش تک دیواره داخل سالن
3- مینی اسکواش
4- اسکواش ساحلی
5- دیواره متحرک اسکواش
6- کورت بادی اسکواش
7- اسکواش کورت با یک طرف شیشه
8- اسکواش شیشه ای تمرینی
9- اسکواش مدارس
10- اسکواش شیشه ای تمام استاندارد انجام می گیرد .
اسکواش پارکی
اسکواش تک دیواره
اسکواش ساحلی
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/2 3:32 صبح
مقاله آناتومی چشم تحت فایل ورد (word) دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله آناتومی چشم تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله آناتومی چشم تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله آناتومی چشم تحت فایل ورد (word) :
آناتومی چشم
چرا دو چشم داریم؟
دیدن با دو چشم، قضاوت درباره¬ فواصل را امکان¬پذیر می-سازد. به این امر، درک عمیق گفته می¬شود و به ما کمک می-کند تا هنگام راه رفتن به اجسام برخورد نکنیم یا روی لبه اجسام نیفتیم! اما چگونه؟ بین دو چشم، چند سانتی¬متر فاصله بوده و هر یک از آنها، دید متفاوتی دارند. مغز با ترکیب این دو تصویر، یک تصویر سه بعدی ایجاد می¬کند.
دیدن نور
1- اشعه نوری که از اجسام متسع می¬شود پس از برخورد با شبکیه چشم به پیغام الکتریکی تبدیل می¬شود.
2- این پیغام به وسیله عصب بینایی انتقال داده می¬شود
3- دو عصب بینایی چشم¬ها در قسمت مرکزی مغز به¬نام کیاسمای بینایی به هم می¬رسند. نیمی از الیاف هر یک از دو عصب بینایی با هم تقاطع کرده و سپس به مسیر خود ادامه می-دهند.
4- پیغام¬های عصبی به قشر مخ در نیمکره¬های مغز می¬رسند.
5- سلول¬های قسمت پشتی مغز این پیغام¬ها را رمزگشایی کرده و تصویری ایجاد می¬کنند. به این ترتیب شما قادر به دیدن می¬شوید.
عضلات چشم
شش عضله چشمی در اطراف کره چشم برای به حرکت درآوردن چشم-ها با هم کار می¬کنند. این عضلات به گردش چشم و باقی ماندن آن درون سر کمک می¬کنند.
چشم میزان نور قابل رؤیت را تنظیم می¬کند. عضلات عنبیه، به طور خودکار منقبض و شل می¬شوند و به این ترتیب اندازه مردمک را که مرکز تاریک درون چشم است، تغییر می¬دهند.
در صورت کم بودن میزان نور، مردمک¬ها بزرگ¬تر می¬شوند تا ورود نور بیشتر به درون چشم را ممکن کنند. مردمک چشم در نور روشن، کوچک است. در این حالت عضلات درون عنبیه، منقبض هستند.
حجم عظیمی از اطلاعات دنیای اطراف از طریق چشم¬ها جمع¬آوری می¬شود. چشم¬ها این اطلاعات را به مغز می¬فرستد که محل رمزگشایی و پردازش آنهاست. مغز به درک جهانی که چشم¬ها می-بینند، کمک می¬کند.
عدسی
یک ساختار صاف دایره¬ای شکل و شفاف است که باعث شکسته شدن نور عبوری می¬شود. این کار به تمرکز نور می¬انجامد. عدسی مانند پیاز از لایه¬های مختلف تشکیل شده است. عدسی چشم در طول زمان، بزرگتر می¬شود.
ملتحمه
ملتحمه، صلبیه (اسکلرا) را می¬پوشاند، از چشم¬ها محافظت می-کند و آنها را مرطوب نگه می¬دارد.
لایه خارجی
صلبیه (اسکلرا) سفیده چشم است. این لایه محافظ و محکم، باعث مدور ماندن کره چشم می¬شود.
قرنیه
قسمت شفاف قدامی چشم است که عبور نور از طریق چشم را امکان پذیر می¬سازد. سطح خمیده این ساختار اشعه¬های نوری ورودی به چشم را می¬شکند.
لایه میانی
عنبیه، قسمت رنگی چشم است. رنگدانه¬های قهوه¬ای تمام عنبیه-ها مشابه است. چشم¬های آبی فاقد رنگدانه هستند. چشم¬های قهوه¬ای رنگدانه¬های بیشتری دارند و چشم¬های سبز دارای رنگدانه کمتری هستند.
مردمک، سوراخی در عنبیه است که ورود نور به درون چشم را ممکن می¬سازد.
جسم مژگانی، یک حلقه عضلانی است که درست در پشت عنبیه قرار دارد. این ساختار دارای فیبرهای نازکی است که به عدسی می¬چسبد و آن را نگه می¬دارند و با تغییر شکل عدسی به تمرکز نور کمک می¬کنند.
مشیمیه، حاوی عروق خونی بسیار است و کار تأمین مواد تغذیه¬ای و ویتامین A برای شبکیه را برعهده دارد. رنگدانه-های عمقی این لایه، نور را جذب کرده و از پخش شدن آن در کل کره چشم جلوگیری می¬کند.
فووآ، نقطه¬ای در شبکیه است که بیشترین تمرکز نور در آنجا صورت می¬گیرد. در این نقطه تعداد زیادی سلول مخروطی وجود دارد.
دیسک اپتیک محل اتصال و به هم رسیدن تمام اعصابی است که از کل شبکیه می¬آیند و در اینجا عصب بینایی را تشکیل می-دهند. این نقطه همان “نقطه کور” است. در این نقطه هیچ-گونه سلول مخروطی یا استوانه¬ای وجود ندارد.
اشک که از غده اشکی ترشح می¬شود کار بیرون راندن گرد و خاک و ذرات خارجی از چشم را برعهده دارد. اشک سطح چشم را شستشو داده و از طریق منافذ از آن خارج می¬شود. سپس از راه کانال¬های کوچکی به کیسه اشکی می¬ریزد. از آنجا از راه کیسه بینی- اشکی عبور کرده و از طریق بینی به بیرون راه می-یابد. به همین دلیل هنگام گریه کردن دچار آبریزش از بینی می¬شوید.
درون چشم¬ها چه خبر است؟
چشم¬ها از ملتحمه، عدسی و سه ساختار لایه¬ای خارجی، میانی و داخلی تشکیل شده¬اند.
مایعات محتوی چشم چیست؟
درون چشم از مایع بسیار ویژه¬ای پر شده است. مایع موجود در قسمت پشتی چشم زجاجیه نام دارد که ژله مانند است. این مایع به حفظ ساختار کره¬ای چشم کمک کرده و عدسی و شبکیه را در جای خود نگه می¬دارد. قسمت قدامی چشم از مایع آبکی به نام زلالیه پر شده است که کار تأمین مواد تغذیه¬ای برای قرنیه را برعهده دارد.
میلیون¬ها فیبر عصبی از سلول¬های گانگلیون در شبکیه به هم متصل شده و تحت عنوان عصب بینایی از چشم خارج می¬شوند.
شبکیه
سلول¬های ویژه¬ای دارد که وجود نور درون چشم را احساس می-کنند.
سلول¬های استوانه¬ای، سلول¬های بلندی هستند که بیشترین حساسیت را نسبت به نور کم دارند و فقط سایه¬های خاکستری را احساس می¬کنند. این سلول¬ها، گیرنده نور شبانگاهی هستند. در هر چشم، 125 میلیون سلول استوانه¬ای وجود دارد.
سلول¬های مخروطی
گیرنده نور رنگی هستند. سه نوع سلول مخروطی آبی، قرمز و سبز وجود دارد. هریک از سه نوع سلول مخروطی، نور رنگ متفاوتی را تشخیص می¬دهند. در صورت تحریک ترکیب مختلفی از سلول¬های مخروطی، رنگ¬هایی مانند صورتی و بنفش دیده می-شوند. در هر چشم، 1 میلیون سلول مخروطی وجود دارد.
بخش پروتئینی مولکول¬ها در سلول¬های استوانه¬ای که اپسین نامیده می¬شوند به ویتامین A متصل شده و آن را خم می¬کنند. این مولکول پیچ¬خورده جدید منتظر ورود نور به درون چشم باقی می¬ماند.
در صورت برخورد نور با این مولکول¬های پیچ¬خورده، آنها منفجر می¬شوند! ویتامین A از اپسین جدا شده و مجدداً به حالت مستقیم در می¬آید. به این ترتیب یک سیگنال الکتریکی محدود به مغز می¬رسد و ویتامین A برای اتصال مجدد با اپسین آماده می¬شود.
تمرکز نور
1- پرتوهای نور از طریق قرنیه وارد چشم می¬شود. این کار باعث می¬شود تا نور کمی شکسته شود.
2- پرتوها از مردمک عبور می¬کنند.
3- سپس این اشعه¬ها از عدسی می¬گذرند. سطح خم شده عدسی، نور را بیشتر شکسته و اشعه¬های آن را به بالا و پایین جابه-جا می¬کند.
4- پرتوهای متمرکز نور از چشم عبور کرده و روی شبکیه می-نشینند. سلول¬های مخروطی و استوانه¬ای یک سیگنال رمزدار از تصویر اولیه ایجاد می¬کنند.
5- پیغام¬هایی که به مغز می¬رسند به سمت راست و بالا جابه¬جا می¬شوند. به همین دلیل هیچ¬کسی سعی نمی¬کند روی سقف راه برود.
امواج نوری
مواج نوری که دیده می¬شوند، جزء کوچکی از طیف اشعه الکترومغناطیس هستند (که در ذیل نشان داده شده است). این طیف نه تنها امواج نوری مورد استفاده در بینایی را شامل می¬شود بلکه اشعه گاما، اشعه ایکس، امواج فرابنفش و مادون قرمز، امواج میکروویو و امواج رادیویی را نیز در بر می-گیرد.
نور مرئی یا امواجی که می¬بینیم به رنگ¬ها تفکیک می¬شوند. رنگ اجسام به دلیل جذب قسمتی از این طیف رنگی قابل رؤیت و بازتاباندن سایر قسمت¬های آن است. ما اجسام را به رنگی می¬بینیم که منعکس می¬کنند.
دور و نزدیک
برخی از افراد، دیدی عالی داشته و برخی دیگر نیازمند عینک هستند. چرا؟قدرت دید عالی امکان متمرکز ساختن نور حاصل از اجسام دور و نزدیک را فراهم می¬کند و نور دقیقاً روی شبکیه متمرکز می¬شود.
چشم¬های دوربین قادر به متمرکز ساختن نور حاصل از اجسام نزدیک برروی شبکیه نیستند و نور را در پشت شبکیه متمرکز می¬کنند.
چشم¬های نزدیک بین نمی¬توانند نور حاصل از اجسام دور را روی شبکیه متمرکز کنند و نور در جلوی شبکیه جمع می¬شود.
عینک در واقع عدسی ساخت بشر است و نور را طوری می¬شکند که باعث انتقال نکته کانونی روی شبکیه شود. این کار به چشم¬ها کمک می¬کند تا نور را به درستی روی شبکیه متمرکز کنند.
آیا می دانید؟
ضخامت شبکیه در حدود یک برگ کاغذ است.
چشم می¬تواند 7 تا 10 میلیون رنگ مختلف را ببیند.
کره چشم بخشی از مغز است که بیرون زده است!
چشم، نور رؤیت شده را به الکتریسیته تبدیل می¬کند. این جریان الکتریکی، پیغامی است که به مغز فرستاده می¬شود.
پرندگان نسبت به انسان¬ها رنگ¬های بیشتری را می¬بینند.
زنبورهای می¬توانند چیزهایی را ببینند که برای ما قابل رؤیت نیستند زیرا آن¬ها قادر به دیدن نور فرابنفش و نور پلاریزه هستند که به وسیله چشم انسان قابل دیدن نیست.
مارها می¬توانند حرارت را ببینند. این جانوران قادر به دیدن نور مادون قرمز هستند که به صورت گرما احساس می¬شود.
عقاب¬ها می¬توانند 6 برابر تیزتر از انسان ببینند.
قورباغه¬ها نسبت به سگ¬ها تعداد رنگ¬های بیشتری را می¬بینند.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/3/2 3:32 صبح
مقاله امکانات سالن های ورزشی تحت فایل ورد (word) دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله امکانات سالن های ورزشی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله امکانات سالن های ورزشی تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله امکانات سالن های ورزشی تحت فایل ورد (word) :
امکانات سالن های ورزشی
مشخصات فضایی و معماری سالن های ورزشی
در طراحی سالنهای ورزشی نوع فعالیت ورزشی و کیفیت برگزاری آن تعیین کننده است. به گونه ای که زمین های ورزشی در داخل سالن ها در سه مقیاس مختلف بر اساس شرایط پیش بینی شده ،قابل طرح می باشد :
گروه اول : زمین های ورزشی مناسب مسابقات ملی و بین المللی
گروه دوم : زمین های ورزشی مناسب مسابقات داخلی یا منطقه ای و استانی
گروه سوم : زمین های ورزشی مناسب تمرین و بازیهای تفریحی در سطح محلات
عملکرد عمومی سالنهای ورزشی ،معمولاً شامل گروههای فوق می شود به گونه ای که ضوابط گروه اول برای یک یا دو ورزش شاخص سالن و ضوابط گروههای دوم و سوم برای فعالیت های دیگر ورزشی در نظر گرفته می شود ،مگر سالنهای ورزشی تک منظوره که برای فعالیت ورزشی خاص طراحی و آماده می شود ،مانند سالنهای خاص تیر اندازی ،ورزش اسکواش و غیره که امکان بهره برداری برای دیگر ورزشها بسیار محدود می باشد. سالنهای ورزشی عمومی یا چند منظوره ،که متداول ترین سالنها است علاوه بر برگزاری فعالیت های مختلف ورزشی ،برای فعالیت های اجتماعی مانند سخنرانی و مراسم جشن نیز ممکن است مورد استفاده قرار گیرد.
باید توجه داشت که اگر سالن ورزشی به صورت چند منظوره در نظر گرفته شود ،قابلیت های زیر باید تامین گردد :
– قابلیت سازگاری : قابلیت سالن در پاسخ گویی به تعداد فعالیت های ورزشی که در نظر گرفته می شود.
– قابلیت انطباق : قابلیت فیزیکی سالن برای مناسب ترین بهره برداری از آن در هر یک از فعالیت های ورزشی و غیر ورزشی پیش بینی شده در آن.
– قابلیت انعطاف : عدم مزاحمت تجهیزات و وسایل هر یک از فعالیت ها در برگزاری دیگر فعالیت های پیش بینی شده.
همانگونه که اشاره شد ،در طراحی سالن های ورزشی پیش بینی قابلیت های بهره برداری برای فعالیت های غیر ورزشی مانند برگزاری جشن ها گرد همایی های اجتماعی ،کمک بزرگی از نظر اقتصادی و فرهنگی در حفظ و اشاعه فعالیت اصلی سالن خواهد کرد. از این رو طراحی یک محیط دلپذیر علاوه بر برآورد نیاز های ورزشی عامل بسیار مهمی در روحیه بازیکنان و بازدید کنندگان خواهد بود.
پیش بینی موارد کلی زیر در طراحی عمومی سالن ها شاخص کیفیت مطلوب در طراحی و اجرای آن است :
• نظم و شکل کلی بنا و سازه آن باید متناسب و جوابگوی فعالیت های ورزشی و سایر فعالیت های اجتماعی پیش بینی شده در آن باشد ،و مضافاً خصوصیت نمایشی و فرهنگی این بنا مشخصاً در بافت شهری اطراف خود منشا و الگوی توسعه و تکامل باشد.
• انتخاب مصالح ،جزییات ساختمانی و رنگها ،هماهنگ با نظم و شکل کلی بنا و در جهت هدف فوق باشد.
• فضای داخلی سالن ضمن کار آرایی ،متناسب با فعالیت های پیش بینی شده ، به خصوص مشخصات مورد نیاز ورزش ها ،باید به طور مطلوبی آرایش و نور پردازی شود.
• پیش بینی پنجره برای استفاده از نور طبیعی باید با توجه به فعالیت های ورزشی صورت پذیرد تا مزاحمتی برای بازیکنان فراهم نشود. برای روشنایی عمومی سالن توصیه می شود از نور های غیر مستقیم در بالای دیوارها و یا سقف استفاده شود. به گونه ای که روشنایی مصنوعی بتواند به راحتی جایگزین روشنایی طبیعی و یا تقویت کننده آن شود ،بدون این که منبع روشنایی جابجا شود.
تاسیسات اماکن ورزشی
بدیهی است اماکن ورزشی باید از لحاظ ایمنی و بهداشتی جای مطمئنی باشد زیرا روزانه تعداد زیادی ورزشکار و ورزش دوست از این اماکن استفاده میکنند.
به طور کلی بهداشت اماکن ورزشی به مجموعه شرایطی کمی وکیفی اطلاق می گردد که در ان شرایط نیازمندی اساسی جسمی و روحی استفاده کنندگان تامین شود و از بروز و انتقال بیماری هاوسوانح مختلف جلوگیری شود.
• نحوه انتخاب اماکن ورزشی بر اساس وضعیت و موقعیت جغرافیایی.
• مشخصات کالبدی فضاهای ورزشی (پوشش کف ،دیوارها ،سقف)
• مشخصات و شرایط محیطی اماکن ورزشی.(نور عایق کاری وتهویه)
• چگونگی وضعیت امکانات و فضاهای جانبی اماکن ورزشی .(رختکن ،سرویسهای بهداشتی)
• نحوه ایمن سازی فضا ها و وسایل بازی
نحوه انتخاب اماکن ورزشی بر اساس وضعیت و موقعیت جغرافیایی شهری:
• در ساخت اماکن ورزشی در اطراف شهرها باید به دو جنبه توجه کنیم:
• همجواری نامتناسب :
ساخت اماکن ورزشی در کنار بزرگراهها ،راه آهن ، ترمینال ،تاسسیسات صنعتی ، فروشگاههای مواد سوختنی و پمپ بنزین ها ،فاضلابهای شهری ،بیمارستانها و ;
• همجواری متناسب :
ساخت اماکن ورزشی در کنار پارکها و فضاهای سبز،در کنار تاسیسات اموزشی مثل مدارس ودانشگاهها ،در کنار محلات مسکونی
مشخصات کالبدی فضاهای ورزشی:
• منظور از مشخصات کالبدی ویژگیهای اجزای ساختمانی اماکن و فضاهای ورزشی یعنی:
• کف ها
• دیوارها
• سقف ها
• در و پنجره ها
• جریان رفت و آمد ها
• ارتباط فضاها
• ورودی و راه روها
• پلکان ها
• خروجی ها
کف سالنها
• از نظر نوع کاربرد کف سالنها به 3 نوع تقسیم می شوند:
• کف قسمت خدماتی مثل رختکن، دوشها ، سرویسهای بهداشتی که باید از کفهای ضد رطوبت و آب استفاده شود.
• کف سالنهای ورزشی
• کف کلاسها، راهرو ها، دفاتر
• خصوصیات و ویژگیهای کفپوشها ازنظر بهداشتی:
• فشار را تحمل کنند.
• مقاوم در برابر رطوبت باشد.
• نباید موجب انعکاس نور و صدا باشد.
• دارای انعطاف پذیری و دوام بیشتری باشد.
• هزینه کمتری را داشته باشند.
• رنگ کف باید تضاد کافی با دیوارها داشته باشد
دیوارها:
• دیوارها باید از جنس نرم و صاف باشند.
• باید یک نواخت باشد.
• عایقی برای گرما و سرما باشد.
• عایقی برای انعکاس صدا و نورباشد.
• دیوارها باید ضد رطوبت وضد اب باشند.
• تا ارتفاع 2یا3 متری عاری از هر گونه بر امدگی و ستونها و لوله ها و کانالها باشد.
• دیوارها محکم و مقاوم در برابر ضربات باشند.
• رنگ دیوارها معمولا تیره تر است.
سقف:
• سقفهای سالنهای ورزشی 2 نوع هستند:کاذب یا معلق،نمایان یا غیر کاذب:
• معایب و مزایای سقفهای کاذب :باعث جذب صدا میشوند.لبه ها و قسمتها برای توپ ها و دیگر وسایل خطرناک نیست.کانالها تو کار هستندتهویه و دیگر سیستم ها به راحتی در ان قرار دارند.معایب انها به دلیل پر هزینه بودن کمتر مورد استفاده است و رسیدگی به این سقفها مشکل است.
• سقف نمایان:اقتصادی هستند رسیدگی به انها اسان است.معایب :نور را به طور طبیعی در تمام سالن پخش نمیکند.کانالها به گونه ای است که باعث جمع شدن گردو غبار می شوند وضرر و زیان بیشتری به توپها میرسانند.
• رنگ سقفها باید روشن برای پخش کردن یکنواخت نور باشد.
• سقفها باید عایقی برای جلوگیری از امدن مواد خارجی به داخل سالن باشند.
خروجی هاودربها:
• خروجی ها باید طوری طراحی شوند که حداقل فضا را به خود اختصاص دهند.
• در هر ساختمان باید حداقل 2خروجی باشد و دور از همدیگر قرار گیرند.
• عرض خروجی ها باید حداقل 3 متر باشد.
• تعداد خروجی ها باید متناسب با تعداد تماشاگران انجا باشد.
• دربهای خروجی باید 2لنگه باشند و هیچ ستونی بین انها نباشد
• دربها باید ضد اب واز مواد غیرقابل احتراق باشد.
• در جلوی دربها باید از موکت یا حصیر استفاده شود تا از ورود خاک و گل به داخل سالن جلوگیری شود.
• بهتر است درها به صورت تاشو یا کشویی باشند.
ورودیها و راه رو ها
• در ساختمان حداقل از 2 ورودی استفاده شود.
• کلیه تاسیسات مثل حرارتی کپسول اتشنشانی اب سرد کن ها در فرو رفتگی دیوار تعبیه شوند.
• اندازه عرض راهرو ها باید متناسب با تعداد افرادی که می خواهند وارد سالن شوند باشد.
• یک راهرو باید به خروج راه داشته باشد و دیگری به سالنهای مجاور.
• برای سرویس های بهداشتی 2 راه رو باشد برای زنان و مردان.
• یک راهرو میان بر برای خروج باشد تا افرادمجبور به دور زدن نباشند.
جریان رفت و امد:
• یکی از موارد مهم در جریان رفت وامد به حداقل رساندن تراکم در راه رو ها ،راه پله ها ،اتاق رختکن ،محوطه بین تماشاچیان
• راه رو ها باید به گونه تعبیه شوند که هنگام تمام شدن کلاسها افراد با هم درگیر نشوند .
• باید راهرویی نیز در زمان اتش سوزی وجود داشته باشد.
مشخصات و شرایط محیطی اماکن ورزشی.(نور عایق کاری وتهویه:
• بهداشت نور:
• نور در سالنهای ورزشی سه گونه است:نور طبیعی ،مصنوعی ،نور تلفیقی.
• نور طبیعی:نور طبیعی از طریق قرار گرفتن نور گیر و پنجره در سقفها و دیوار سالنها تامین میشود بزرگترین مزیت نور اقتصادی و ارزان تر است معایبی هم دارد:
• توزیع نور به طور یک نواخت نیست
• به دلیل انتقال خورشید نوردایما در تغییر است.
• سایه ایجاد میکند.
• فقط در روز قابل استفاده است.
ویژگی نور مصنوعی:
• برای تامین روشنایی مورد نیاز سالنها باید چراغها و پروژکتورهایی در خطوط طولی دیوارها تعبیه شوند تا بر دید بازیکنان عمود نباشند و از مهتابی ها و نورهای ملایم در سقفها استفاده کرد.
• توزیع یکنواخت نور در تمام نقاط زمین باشد.
• استفاده از نور شدید و زننده اجتناب کنید.
• تعبیه حفاظهایی برای لامپها و چراغها .
• در دسترس بودن نور دهنده ها برای تعویض و تعمیر
• وجود نور اضطراری برای لحظات قطع برق اصلی سالن
عایق کاری:
عایق کاری صوتی یعنی کاهش تعدیل میزان صدای درون سالن و رساندن ان به حد مطلوب هدف از عایق کاری جلوگیری از الودگی صوتی است.
عایق کاری صوتی برای کف ها :استفاده از کف های نرم ترو رنگ مات .
عایق کاری صوتی برای دیوار:ارتفاع باید بیش از 3 متر باشدواستفاده از باریکه چوب و صفحات فشرده صداگیر در در بین دیوارها.
عایق کاری صوتی سقف: سقفها یکی از مهمترین سطوح برای کنترل صدا هستند که باید به گونه ای طراحی شوند که حداکثر در 2 ثانیه صدا را منعکس کنند.
دمای اماکن ورزشی:
• تنظیم و کنترل دمای سالنهای ورزشی از طریق سیستم حرارت مرکزی صورت میگیرد.معمولا برای تبادل حرارت از رادیاتور و فن کوئیل و از سیستم مراکز ابی استفاده میکنند.
• مزایای سیستم مرکزی :در فصل تابستان نیازجمع اوری نیست.از حجم کمتری برخوردارند در کنترل و رسیدگی به نیروی انسانی کمی نیاز دارند .
• سیستمها در نصب باید ازاصول ایمنی برخوردار باشند.
• درجه حرارت سالنها باید همیشه 10الی 15 درجه باشد.
• قبل از تمرین باید 20 درجه برسد .در حین تمرین هم کمتر شود.
• دما برای تماشاچیان بیشتر از ورزشکاران باید باشد.
کلمات کلیدی :