مقاله ولایتمداری در الگوی پیشرفت سیاسی اسلامی ـ ایرانی تحت فایل
مقاله ولایتمداری در الگوی پیشرفت سیاسی اسلامی ـ ایرانی تحت فایل ورد (word) دارای 43 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ولایتمداری در الگوی پیشرفت سیاسی اسلامی ـ ایرانی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله ولایتمداری در الگوی پیشرفت سیاسی اسلامی ـ ایرانی تحت فایل ورد (word)
چکیده
پیش درآمد
الف:کلیات
ولایت در اصطلاح
ولایتمداری
پیشرفت
پیشرفت سیاسی
ولایتمداری و پیشرفت سیاسی
ولایت، امّت، پیشرفت
ب: جامعه ولایتمدار و پیشرفت سیاسی
شاخصهای حوزه بینش
معرفتشناسی
هستیشناسی
خدا باوری
خدا محوری
اعتصام به حبل الاهی
ج: انسانشناسی(عبودیّت)
هویت انسانی
عبودیّت و کمال
اختیار سیاسی
د: فرجام شناسی(قیامت)
اعتقاد به جاودانگی انسان
بازگشت به خدا
یوم الحساب
شاخصهای حوزه رفتار
عمل صالح سیاسی
بصیرت سیاسی
اطاعت پذیری
نتیجهگیری
پینوشتها:
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله ولایتمداری در الگوی پیشرفت سیاسی اسلامی ـ ایرانی تحت فایل ورد (word)
ابراهیمی دینانی، غلامحسین، دفتر عقل و آیت عشق، تهران، طرح نو،چاپ سوم 1385
ارسطو، سیاست، ترجمه: حمید عنایت، چاپ ششم، تهران، علمی و فرهنگی: 1386
ـــــ، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه: محمد حسن لطفی، تهران، طرح نو:1385
افلاطون، مجموعه آثار، (جمهوری، مرد سیاسی، قوانین) ترجمه محمدحسن لطفی، چ سوم، تهران، خوارزمی، 1380
بازرگان، مهدی، آخرت و خدا هدف بعثت انبیا، تهران، خدمات فرهنگی رسا،1377
بدیع، برتران، توسعه سیاسی، ترجمه احمد نقیب زاده، تهران، قومس، 1376
تافلر، الوین، موج سوم، ترجمه شهسندخت خوارزمی، تهران، خوارزمی، 1371
جعفری، محمدتقی، شرح نهج البلاغه، چ هفتم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1376
جوادی آملی، عبداله، تفسیر موضوعی(سیره رسول اکرم (ص) در قرآن)، قم، اسراء، 1376
ـــــ، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، چ یازدهم، قم، اسراء، 1379
حائری یزدی، مهدی، حکمت و حکومت، بیجا، بینا، بیتا
حسین زاده، محمد، مبانی معرفت دینی، چ یازدهم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1385
ـــــ، در آمدی بر معرفتشناسی و مبانی معرفتدینی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1385
ـــــ، پژوهشی تطبیقی در معرفتشناسی معاصر، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1385
حسینى همدانى، سیدمحمد حسین، انوار درخشان، تهران، لطفی، 1404ق
حسینی دشتی، سیدمصطفی، معارف و معاریف: دائره المعارف جامع اسلامی، تهران، مؤسسه فرهنگی آرایه، 1385
راش، مایکل، جامعه و سیاست؛ مقدمهای بر جامعه شناسی سیاسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، سمت،1377
طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی، چاپ یازدهم، قم: انتشارات اسلامی، 1378
طوسی، خواجه نصیر الدین، اخلاق ناصری، تصحیح: مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران، خوارزمی: 1369
العسل، ابراهیم، توسعه در اسلام، ترجمه: عباس عرب، مشهد، شرکت نشر،1378
قرشى سید على اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ششم، 1371
کاپلستن، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه جلال الدین مجتبوی، تهران: علمی فرهنگی،چاپ سوم، 1375
کدیور، محسن،حکومت ولایی، تهران: نشر نی، چاپ اوّل، 1377
لاریجانی، محمدجواد، تدین، حکومت و توسعه، تهران:موسسه فرهنگی اندیشه معاصر،1377
لاک، جان، نامهای در باب تساهل، ترجمه شیرزاد گلشاهی کریم، تهران، نشر نی، 1377
مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی،چاپ دوم، 1379
ـــــــــــ، جامعه و تاریخ، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز چاپ و نشر 1368
ـــــــــــ، حقوق و سیاست، تحقیق و نگارش: محمد شهرابی، قم، مؤسسه امام خمینی، 1377
ـــــــــــ، نظریه سیاسی اسلام، تحقیق و نگارش: کریم سبحانی، چاپ دوم، قم، مؤسسه امام خمینی، 1388
مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، صدرا، چاپ ششم،1370
مکارم شیرازى ناصرى، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، 1374 ش
موسوی خمینی، سیدروحاله، آداب الصلاه (آداب نماز)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، بیتا
ـــــ، ولایت فقیه(حکومت اسلامی)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، بیتا
ـــــ، تقریرات فلسفه، مقرر سید عبد الغنى اردبیلى، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، بیتا
ـــــ، سر الصلاه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، بیتا.
ـــــ، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، بیتا.
نصیری، محمد، حقوق بین الملل خصوصی:(کلیات، تابعیت، اقامتگاه)، تنظیم و ویرایش: مرتضی کاخی، تهران:آگاه، 1372
هابز، توماس، لویاتان، ترجمه حسین بشریه، تهران، نشرنی، 1380
هانتینگتون، ساموئل، موج سوم دمکراسی در پایان سده بیستم، ترجمه احمدشهسا، تهران: علمی فرهنگی،1373
ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، ناشر: دار صادر، چاپ سوم، 1414 ه ق.
احسایى، ابن ابى جمهور، محمد بن على، عوالی( غوالی) اللئالی العزیزیه، قم، دار سید الشهداء للنشر،چاپ اول، 1405 ه.ق
بحر العلوم، محمد بن محمد تقى، بلغه الفقیه، تهران، ناشر: منشورات مکتبه الصادق، چاپ چهارم، 1403 ه ق
بحرانى سید هاشم، البرهان فى تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت،1416 ق
بحرانی، ابن میثم، شرح نهج البلاغه، بیروت، دارالثقلین، چاپ اوّل،1420ق
برقى، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، چاپ دوم، 1371 ق.
بهبهانی، سید علی، مصباح الهدایه فی إثبات الولایه، با اشراف رضا استادی، قم،مدرسه دارالعلم، چاپ چهارم،1418ق
حائرى تهرانى میر سید على، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1377 ش
خمینى، سید روح اللَّه موسوى، کتاب البیع، ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدسسره).
راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، مصحح: صفوان عدنان داودى، بیروت، ناشر: دار العلم، الدار الشامیه، چاپ اول، 1412 ه ق.
سلامی، عباس، بحوث استدلالیه فی ولایه الفقیه، قم : عرش اندیشه،1385
صادقى تهرانى محمد، الفرقان فى تفسیر القرآن بالقرآن، قم، انتشارات فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، 1365 ش
صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ص)، قم، مکتبه آیه الله المرعشی، چاپ دوم، 1404 ق.
طباطبایى سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، 1417 ق
طباطبایى بروجردى، آقا حسین، جامع أحادیث الشیعه، تهران، انتشارات فرهنگ سبز، چاپ اول، 1429 ه ق
طبرسى فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم،1372 ش
طریحى، فخرالدین، مجمع البحرین، مصحح: سید احمد حسینى، تهران، ناشر: کتابفروشى مرتضوى، چاپ سوم،1416ه ق.
طوسی،(شیخ طوسی)، الإستبصار فیما اختلف من الأخبار، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، 1390
عبدالرازق، علی، الاسلام و اصول الحکم، نقد و تعلیق، ممدوح حقّی، بیروت، منشورات دار مکتبه الحیاه، 1966
عروسى حویزى، عبد على بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق: سید هاشم رسولى محلاتى، چاپ چهارم قم، اسماعیلیان، 1415 ق
فارابی، أبونصر، محمدبن محمد، السیاسه المدنیه، تهران، سروش، 1376
فراهیدى، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم، منشورات الهجره، چاپ دوم، 1410 ه ق
فیض کاشانى، محمد محسن، الوافى، مصحح: ضیاء الدین حسینى اصفهانى، اصفهان، کتابخانه امام امیر المؤمنین علی 7، چاپ اول، 1406 ه ق.
کلینی، محمدبن یعقوب،اصول کافی، اسوه، چاپ دوم، 1372
کاشف الغطاء، جعفر بن خضر، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعه الغراء (ط-الحدیثه)، قم، ناشر: دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم،بیتا، چاپ اول
لارى،سیدعبدالحسین، مجموع الرسائل، قم، ناشر: مؤسسه المعارف الإسلامیه، چاپ اول،1418ق.
مصطفوى، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، مرکز الکتاب للترجمه و النشر، چاپ اول، 1402 ه ق
نائینى، میرزا محمد حسین بن عبد الرحیم غروى، منیه الطالب فی حاشیه المکاسب، مقرر: شیخ موسى بن محمد نجفى خوانسارى، تهران، ناشر: المکتبه المحمدیه، چاپ اول، 1373 ه ق.
نجفى، محمد حسن بن باقر، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، مصحح: شیخ عباس قوچانى، بیروت، دار إحیاء التراث العربی،بیتا، چاپ هفتم
نورى، میرزا حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، بیروت، ناشر: مؤسسه آل البیت :، چاپ اول، 1408 ه ق
چکیده
در اندیشه اسلامی، خداوند خالق و مالک عالم هستی است و تصرّف در ملک او نیازمند اذن و اجازه میباشد. پیشرفت سیاسی مستلزم تصرّف در عالم تشریع بوده و این تصرف نیز مشروط به اذن و اجازه مالک است. ولیّ الاهی، که در پیامبر(ص)، ائمه(ع) و در عصرغیبت، در فقیه عادل و با کفایت متجلی میگردد، تنها کسی است که از سوی خداوند مأذون و مأمور بوده تا در راستای هدف خلقت، در این عالم تصرّف نماید. ازاینرو، پیشرفت سیاسی اسلامی، فرایندی است که در نتیجه انجام عمل صالح سیاسی، از که توسط افرادِ ماذون از سوی ولیّ امر، در جهت سعادت انسانی برای برپایی عدالت و دستیابی به حیات طیبه، تحقّق یافته و موجب پویایی تمدن کمال محور میگردد. تحقق این امر مبتنی بر عبودیت الاهی، و فرجامشناسی و باور به زندگی در سرای آخرت میباشد. در این صورت، جامعه از شاخصهایی همچون عمل صالح سیاسی، بصیرت سیاسی و اطاعتپذیری، که شرط تحقق پیشرفت سیاسی است، بهرهمند خواهد شد، ازاینرو، پیشرفت سیاسی در جامعه ولایی، تنها بر اساس نظریه انتصابی ولایت فقیه متصور است؛ سایر دیدگاهها در این مورد، ارتباط مستقیمی با پیشرفت سیاسی نخواهند داشت. به عبارت دیگر، پیشرفت سیاسی در صورتی محقق خواهد شد که انسان با اختیار سیاسی خویش، ولایت ولیّالاهی را برگزیده و با انجام عمل صالح سیاسی، خویشتن را مطیع اوامر او گرداند
واژگان کلیدی: خلقت، ملکیت، ولایت، تصرّف، پیشرفت، پیشرفت سیاسی ولایتمداری
پیش درآمد
با شکلگیری اوّلین جوامع بشری، یکی از پرسشهایی که همواره مورد گفتگوی اندیشمندان در دورههای مختلف تاریخ بوده، پرسش از حقّ حاکمیت میباشد. چگونگی پاسخ به این پرسش، موجب شکلگیری انواع گوناگون حکومتها و تمدنهای متفاوت شده است. اما در اندیشه اسلامی، تنها کسی که به دلیل برخورداری از ربوبیت تکوینی و تشریعی، دارای ولایت بوده و از حقّ حاکمیّت و تصرّف در موجودات عالم و از جمله انسان دارد، خداوند متعال است. ولایت تشریعی خداوند در عالم از طریق انبیا و اولیای او متحقّق میگردد. تنها این نوع ولایت و حاکمیّت است که با هدف خلقت بشر سازگاری دارد. از این رو، تنها در سایه چنین ولایتی است که انسان تکامل و تعالی مییابد. بر این اساس، ولیّ خداوند محور امور جامعه به شمار میآید و موجب شکلگیری مدنیّت ولایی میگردد
در اندیشه اسلامی، هدف غایی تمامی ابعاد پیشرفت، دستیابی بشر به تعالی و تکامل همه جانبه است. در این میان، افزون بر اینکه حوزههای دنیایی خویش را به بهترین شکل ممکن سامان میبخشد، راه تعالی و تکامل و رسیدن به قرب حقّ را طی میکنند. لازمه دستیابی به این امر، تربیت صحیح انسان بر اساس تعالیم دینی توسط اولیای الاهی است. این مهم، در دوران حضور، توسط ولیِّ معصوم(ع) و در عصر غیبت، به وسیله فقیه عادل جامعالشرایط محقّق میگردد. بر این اساس، در یک جامعه دینی، دستیابی به پیشرفت، تکامل و تعالی در صورتی محقق میشود که افزون بر برخورداری افراد جامعه از بینش و باور ولایی، حوزههای گوناگون جامعه اعم از ساختار سیاسی، فرهنگی و حقوقی و نیز حوزههای رفتارهای، اعم از گروهها و نخبگان و شهروندان، در امر تحقّق نظام ولایی، و تبعیّت از دستورات ولی فقیه مشارکت نمایند. از این روی، این تحقیق تلاش دارد تا شاخص ولایتمداری در پشرفت سیاسی اسلامیـ ایرانی را واکاوی نموده و بایستههای نظام ولایی را بیان کند
الف:کلیات
ولایت در اصطلاح
برای اصطلاح «ولایت» تعریفهای گوناگونی ارائه شده است. هر یک از این تعاریف، به جنبهای از شؤون «ولی» توجه دارد. به عنوان نمونه، مرحوم نائینی در تعریف «ولایت» بیان میکند که ولایت نوعی ریاست بر مردم در امور دینی و دنیایی، زندگی و آخرت ایشان است.1 مرحوم بحر العلوم ولایت را حفظ مردم و رعایت مصحلت آنان در امور دنیا و آخرت و ضرورت جلوگیری از فساد یا افساد آن چیزی میداند که به مصلحت مردم باشد.2 میرزا فتاح شهیدی معتقد است: ولایت این است که انسان والی و حاکم بر سرزمینی گردد. در واقع ولایت، مباشرت انسان بر امر دیگران و اقدام نمودن او بر کاری است، به این دلیل که او قادر بوده و تسلّط بر امور دارد
برخی دیگر، ولایت را نوعی رهبری ربانی، خالی از وحی تلقی میکند که خداوند متعال برای اداره امور بندگانش و برعهده گرفتن مصالح آنان، بر اساس قانون الاهی تا رسیدن به عدالت به برخی از بندگان خویش واگذار نموده است.4 عدهای نیز در تعریف ولایت، به آثار و لوازم آن اشاره داشته و ولایت را به نفوذ عمل5 یا کسی که محل رجوع رعیت6 است، تعریف نمودهاند. از سوی دیگر، برخی نیز ولایت را سلطنت بر فرد یا اجتماع تصور نموده و ولایتِ زعامت را به معنی رهبری اجتماعی ـ سیاسی و دینی برای رفع نیاز اجتماع و دین معرفی نمودهاند
به نظر میرسد، آنچه را که میتوان به عنوان تعریف اصطلاحی «ولایت» بیان کرد، این است که ولایت، عبارت است از: رهبری و اداره امور دینی و دنیوی مردم بر اساس قوانین الاهی برای دستیابی به عدالت و رسیدن به سعادت دنیا و آخرت که لازمه آن فرمان دادن و فرمانپذیری میباشد
ولایتمداری
انبیا و ائمه اطهار(ع) برخوردار از ولایت تکوینی و تشریعی میباشند. از این رو، ایشان واسطه فیض الاهی در عالم هستند و سامان یافتن امور دنیا و آخرت انسانها، جز از طریق تمسّک به ایشان در تمامی امور میسّر نخواهد بود. ولیّ خدا به اذن الاهی بر تمامی رخدادهای عالم هستی تسلّط داشته و هیچ اتفاقی از نظر ایشان پنهان نخواهد ماند، و جز به اراده او تحولی در عالم رخ نخواهد داد.8 به لحاظ تشریعی نیز ولیّ الاهی، قطب9 و محور10 انتظام امور تشریعی عالم بوده و سامان یافتن امور تشریعی عالم، جز از طریق ایشان، که مرتبط با وحی و برخوردار از عصمت است، ممکن نخواهد بود.11 در عصر غیبت امام معصوم(ع) نیز به دلیل استنباط احکام تشریعی از قرآن کریم و بیان و سیره معصومین(ع) توسط فقیهان، ایشان محور و مدار امور تشریعی در این دوره به شمار آمده و دارای ولایت تشریعی میباشند. از بین فقهای جامعالشرایط رهبری، کسی که متصدّی امر حکومت گردد، در واقع مدار و محور انتظام امور سیاسی و اجتماعی تلقی خواهد شد
بنابراین، ولایت مداری، یعنی در حوزه فردی، اجتماعی و سازمانی ولایت، قطب و محور همه اندیشهها، رفتارها، موضعگیریها و حرکتها میباشد و تمامی نهادها و سازمانهای مردمی و حکومتی، مدیران و افراد، خود را با ولی امر هماهنگ و همراه سازند.12 ولایتمداری فرمانی میشود که مومنان و نهادها در همه ابعاد، نسبت به جانشین خدا و تجلیبخش حاکمیّت الهی، که به صورت طولی در عالم اعمال میشود، تعبّد خردمندانه و تبعیّت کامل داشته باشند و به حکم همان عقلی که آنها را در برابر خدا تسلیم و متعبد نموده، در مواضع فکری و اقدامات عملی تابع بیچون و چرای ولی امر بوده و به الزامّات آن متعبّد و پایبند باشند
پیشرفت
«پیشرفت» در ابعاد گوناگون زندگی بشر، امری مطلوب و معقول است. تلاش انسان در زندگی، برای بهبود وضعیت خویش، و دستیابی به وضع مطلوب میباشد. علاوه بر معقول بودن پیشرفت، منابع دینی نیز بر ضرورت سیر به سوی کمال و پیشرفت انسان تأکید دارند، بهگونهای که ایستایی و عدمتحرک در ابعاد گوناگون زندگی را مورد نکوهش قرار دادهاند.14مطالعه در سیر زندگی بشر نیز انسان را به این امر رهنمون خواهد نمود که پیشرفتهای زیادی در ابعاد گوناگون زندگی بشر شکل گرفته است. نکته اساسی در بحث پیشرفت، جهتی است که انسان به سوی آن در حرکت است. مفهوم پیشرفت، به تنهایی نشان دهنده این جهت نیست و آنچه مسیر این حرکت را معین میکند، مبانی اندیشهای است که انسان به آن باور دارد
«پیشرفت»، معادل واژه «Progress» در انگلیسی، دارای کاربردهای «اسمی» با معنای پیشروی، پیشرفت، رشد و توسعه میباشد. در کاربرد «فعلی» نیز به صورت فعل «متعدی» به معنای، پیشبردن و جلو بردن و در کاربرد فعل «لازم» نیز به معانی پیشرفتن، پیشرفت کردن، ترقی کردن و ارتقاء یافتن به کار رفته است.15 در زبان فارسی نیز به صورت اسم و مصدر و با ترکیب «پیشرفت کردن» استعمال فعلی دارد.16 وجه جامع تمامی کاربردهای این واژه، «جلو رفتن» و «ترقی کردن» است
واژههای متعددی هممعنا یا دست کم به لحاظ کاربرد، مشابه پیشرفت باشند؛ واژههایی همچون توسعه، تنمیه، رشد، تطور و بهبود یا مطلوب. در این میان، آنکه بیش از سایر واژگان کاربرد داشته و به گفتمان تبدیل شده، واژه «توسعه» است. وجه مشترک همه کاربردهای لغوی و اصطلاحی توسعه، مفهوم «تغییر» است
پیشرفت سیاسی
«پیشرفت سیاسی» به عنوان یکی از ابعاد پیشرفت، دارای جایگاهی پراهمیّت و اساسی است. تمامی ابعاد پیشرفت، وابسته به کارآمدی بالای نظام سیاسی است. بهگونهای که میتوان گفت: پیشرفت سیاسی، اساس پیشرفت یک کشور بوده و سایر انواع پیشرفت، فرع پیشرفت سیاسی است.17 این پیشرفت سیاسی و مدنی است که همواره میتواند انسجام مردم را چنان قوی کند که به راحتی تاب تحمّل سختیهای اقتصادی و فشارهای خارجی را بیاورند
اجمالاً، توسعه سیاسی، بر آن است که همه جوامع از مراحل پیدرپی توسعه سیاسی میگذرند و از جوامع ابتدایی سنتی، آغاز و به جوامع مدرن صنعتی تبدیل میشوند.19 توسعه سیاسی، در واقع توصیف فرایند غربی شدن جوامع و یا دستکم توصیه به آن، برای برون رفت از وضعیت موجود است. وضعیت مطلوب، وضعیتی است که فرهنگ و اندیشه غرب آن را برای سایر جوامع ترسیم نموده و جوامع با پذیرش ابعاد گوناگون توسعه و از آن جمله توسعه سیاسی، الزامّات و پیامدهای آن را نیز خواهند پذیرفت
به نظر میرسد، برای جایگزینی مفهوم «پیشرفت سیاسی» به جای مکاتب «توسعه سیاسی» و ارائه تعریفی متفاوت، توجه به چند نکته ضروری است: اوّل، توجه به ابعاد مختلف مادّی و معنوی مفهوم توسعه و پیشرفت لازم است. دوم، توجه به اعتقادات، اصول و مبانی باورها و فرهنگهای گوناگون و ارائه تعریفی سازگار با این مبانی ضروری است. سوم، اگرچه تعاریف پسینی بیانگر یک مفهوم بر اساس شواهد موجود آثار یک رخداد است، اما در تدوین الگو، که نقشه جامع، و پیمودن راه برای رسیدن به هدفی خاص است، استفاده از تعاریف پیشینی، که بیانگر جهت حرکت است، مناسبتر میباشد. و چهارم، به دلیل نهفته بودن اصول و مبانی خاص در فضای مکتب توسعه سیاسی، به هیچوجه استفاده از این مفهوم در اندیشه بومی اسلامی ـ ایرانی توصیه نمیشود
بنابراین، میتوان گفت: «پیشرفت سیاسی اسلامی، فرایندی است که در نتیجه انجام هر عمل صالح سیاسی، که توسط افراد حقیقی یا حقوقی، با اذن یا اجازه ولی امر، در جهت سعادت انسانی برای برپائی عدالت20و دستیابی به حیات طیّبه تحقّق یافته و موجب پویایی تمدن کمال محور میگردد».21 این تعریف، افزون بر توجه به جنبههای مادّی و معنوی پیشرفت سیاسی و ابتنای بر اعتقادات و اصول دینی، به عوامل پیشرفت و موضوع و غایت آن توجه داشته و به دلیل پیشینی بودن تعریف، میتواند بیانگر الگو و نقشه جامع سیاسی تلقی شود. بر این اساس، پیشرفت سیاسی نتیجه اعمال صالح سیاسی است که با اذن یا اجازه ولیّ امر در جامعه متحقّق میشود. اذن ولی، در مواردی است که فرمانی از سوی ولی امر برای تحقّق امری در جامعه صادر گردیده و اجازه او جایی است که عمل صالحی با توجه به ظرفیتهای نخبگان موجود جامعه، تحقّق یافته و مورد رضایت و تأیید ولی امر قرار گیرد
ولایتمداری و پیشرفت سیاسی
کلمات کلیدی :