مقاله وجوب حفظ دارالاسلام در اندیشه و رفتار سیاسی صاحب عروه تحت
مقاله وجوب حفظ دارالاسلام در اندیشه و رفتار سیاسی صاحب عروه تحت فایل ورد (word) دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله وجوب حفظ دارالاسلام در اندیشه و رفتار سیاسی صاحب عروه تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله وجوب حفظ دارالاسلام در اندیشه و رفتار سیاسی صاحب عروه تحت فایل ورد (word)
چکیده:
مقدمه
زندگی و زمانه
مفهوم دارالاسلام
قاعده حفظ نظام و حکومت آن بر سایر احکام
قاعده حفظ نظام و استثنای وجوب جهاد در رکاب حاکم غیرمشروع
اهتمام به مسائل سیاسی اجتماعی دارالاسلام
رفتار سیاسی صاحب عروه در دفاع از دارالاسلام
درخواست همکاری شیعیان با دولت عثمانی
فتوای جهاد و بسیج مردم عراق علیه متفقین
اعزام فرزند خویش به جبهه جنگ با کفار
نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله وجوب حفظ دارالاسلام در اندیشه و رفتار سیاسی صاحب عروه تحت فایل ورد (word)
ابوالحسنی (منذر)، علی (1389)، فراتر از روش آزمون- خطا ، زمانه و کارنامه آیت الله العظمی آقا سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی، صاحب عروه ، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
جمعى از پژوهشگران (1426ق)، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع)، زیر نظر: سیدمحمود هاشمى شاهرودى قم، مؤسسه دائره المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت(ع)
حر عاملى، محمدبن حسن (1409ق)، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت(ع)
حسینى عاملى، سیدجواد بن محمد (1419ق)، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلاّمه، قم، دفتر انتشارات اسلامى
حلبی، ابی الصلاح (بی تا)، الکافی فی الفقه، تحقیق رضا استادی، بی جا، بی نا
حلّى، احمد بن ادریس (1410ق)، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوى، چ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامى
رجبی، محمدحسن (1378)، رسایل و فتاوای جهادی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
سیورى حلّى، مقداد بن عبدالله (1404ق)، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع ، تصحیح سیدعبداللطیف حسینى کوه کمرى، قم، کتابخانه آیه الله مرعشى نجفى
صدوق، محمدبن علی (1403ق)، الخصال، قم، دفتر انتشارات اسلامى
طباطبایى یزدى، سیدمحمدکاظم (1409ق)، العروه الوثقى، چ دوم، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات
ـــــ (1410ق)، حاشیه المکاسب، قم، اسماعیلیان
ـــــ (1415ق)، سؤال و جواب، تحقیق و تصحیح سید مصطفى محقق داماد و دیگران، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی
طباطبائی، سیدعلی (1412ق)، ریاض المسائل فی بیان أحکام الشرع بالدلائل، قم، دفتر انتشارات اسلامى
طبرى، عمادالدین (1383ق)، بشاره المصطفی، نجف، کتابخانه حیدریه
طوسى، جعفربن محمد (1365)، التهذیب، تهران، دار الکتب الإسلامیه
طوسى، محمدبن حسن (1387ق)، المبسوط فی فقه الإمامیه، تصحیح سیدمحمدتقى کشفى، چ سوم ، تهران، المکتبه المرتضویه لإحیاء الآثار الجعفریه
طوسی، ابن حمزه (بی تا)، الوسیله الى نیل الفضیله، بی جا، بی نا
عاملى، محمدبن مکی (شهید اول) (1417ق)، الدروس الشرعیه فی فقه الإمامیه ، چ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامى
عمیدزنجانی، عباسعلی (1367)، فقه سیاسی، تهران، امیرکبیر
کاووسی عراقی، محمدحسن و نصرالله صالحی (1376)، جهادیه؛ فتاوای جهادیه علماء و مراجع عظام در جنگ جهانی اول، چ دوم، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه
کسروی، احمد (1369)، تاریخ مشروطه ایران تهران، چ پانزدهم، تهران، امیرکبیر
کلینى، محمدبن یعقوب (1365)، الکافی، تهران، دارالکتب الإسلامیه
مدرسی، سیدمحمد (1388)، جواد نجوم السرد بذکر علماء یزد، تحقیق سیدمحمدحسین مدرسی، یزد، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی
موسوی خمینی، سیدروح الله (بی تا)، تحریر الوسیله ، قم، دارالعلم
نامدار، مظفر، اسوه فقاهت و سیاست معرفت سیاسی در اندیشه علّامه مجاهد آیت الله العظمی سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی (1377)، در: تأملات سیاسی در تاریخ تفکر اسلامی، به اهتمام موسی نجفی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
نجفی، محمدحسن (بی تا)، جواهر الکلام، ط السابعه، بی جا، داراحیاء التراث العربی
چکیده
رویارویی غرب جدید با جهان اسلام در دوره معاصر، عالمان دینی را بر آن داشت تا در برابر حوادث و رخدادهای متفاوت ناشی از آن در ساحتهای گوناگون سیاسی، اجتماعی دارالاسلام، اعم از تهاجم فرهنگی، علمی، نظامی و; واکنش مناسب نشان دهند تا مانع آسیبهای جدی به کیان نظام اسلامی در برابر موج حملات کفار و بیگانگان شوند. مرحوم سیدمحمدکاظم طباطبایییزدی، یکی از عالمان دینی بود که در زمان خویش در این راستا تلاشهای همهجانبهای، به منظور حفظ سرزمین اسلامی از خود نشان داد. این نوشتار، با رویکرد تحلیلی و مطالعه اسنادی، ضمن تبیین آراء فقهی فقهای شیعه، بهویژه صاحب عروه درباره وجوب حفظ دارالاسلام، به مهمترین رفتارهای سیاسی ایشان، که عمدتاً تحت تأثیر این دیدگاه فقهی است، اشاره میکند
کلیدواژهها: دارالاسلام، صاحب عروه، حفظ نظام، رفتار سیاسی، فقه سیاسی شیعه
مقدمه
دارالاسلام یکی از مفاهیم اساسی فقه سیاسی است که احکام و مسائل خاصی دارد. یکی از مسائل عمده آن، وجوب حفظ دارالاسلام است که به مثابه قاعده فقهی درآمده است. فقهای شیعه، حفظ و حراست و دفاع از سرزمین اسلامی در برابر تهاجم کفار را امری واجب و ضروری می دانند. مرحوم صاحب عروه، یکی از فقهای بنام حوزه علمیه نجف است که در اندیشه و عمل، به این مسئله اهتمام ورزیده و توصیه های خاصی پیرامون آن در قالب بیانیه و سخنرانی داشته و فتاوای زیادی از ایشان در این زمینه در این زمینه بر جای مانده است. سیدمحمدکاظم یزدی، همواره بر مسائل سیاسی اجتماعی دارالاسلام تأکید می کرد. ایشان در حمله متفقین به عثمانی، با همه توان وارد میدان شد و ضمن توصیه و صدور بیانیه های مختلف، از جامعه عشایر عراق خواست تا تمام ظرفیت ها و قوای خود را در دفاع از عثمانی به کار گیرند. مرحوم صاحب عروه، به عنوان زعیم بزرگ شیعه در همه این وقایع، با آنکه نظام سیاسی خلافت بر آن قلمرو حکومت می کرد، علاوه بر حمایت معنوی اقدامات زیادی نیز متناسب با آن انجام داد. این نوشتار، به دنبال پاسخ به این سؤال است که دیدگاه صاحب عروه درباره مسئله حفظ دارالاسلام چیست؟ و رفتار سیاسی ایشان در قبال مسائل دارالاسلام چه بوده است؟
در پاسخ به این پرسش، تلاش خواهد شد با استفاده از روش فقهی دیدگاه سیدمحمدکاظم یزدی درباره قاعده وجوب حفظ دارالاسلام تبیین شود و رفتار سیاسی ایشان، در برابر حمله متفقین به دارالاسلام، یعنی بخش هایی از قلمرو عثمانی و ایران نیز بررسی گردد
زندگی و زمانه
سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، معروف به سید و صاحب عروه ، منسوب به خاندان امام حسن مجتبی در سال 1247ق، در روستای کسنویه واقع در حومه یزد به دنیا آمد و در شب بیست وهفتم و یا هشتم ماه رجب 1327ق، وفات و در صحن مقدس مرتضوی دفن گردید (طباطبایی، 1415ق، ص1 و 3). سیدمحمد در دوسالگی پدر کشاورز خود را از دست داد و تحت سرپرستی عموها و عموزادگانش قرار گرفت. دروس مقدماتی و سطح را در یزد فراگرفت، سپس برای ادامه تحصیل راهی شهرهای مشهد و اصفهان شد. به نقل برخی، صاحب عروه دروس نهایی فقه، اصول و فلسفه را همراه علوم هیئت و ریاضیات، در مشهد (منذر، 1389، ص27) فرا گرفت. پس از آن، حدود سال 1265ق راهی اصفهان، که دارای حوزه علمیه ای مهم و معتبر بود، شد. پس از چند سالی برای تحصیل مراتب عالیه دانش و استفاده از محضر بزرگانی چون شیخ انصاری عازم نجف گردید. اما متأسفانه در کرند کرمانشاه خبر درگذشت شیخ انصاری را شنید. سید در نجف اشرف، در حلقه درس بزرگانی چون حاج شیخ مهدی آل کاشف الغطاء و میرزای شیرازی کسب فیض کرد. ازاین رو، ایشان توانست جامعیت علمی کسب نماید، به طوری که به جز در فقه و اصول، که متبحر بود و از علمای طراز اول زمان خود به شمار می آمد، با علوم دیگر نظیر هیئت و ریاضیات و فلسفه آشنایی کامل داشت. تحصیل در علوم هیئت و نجوم را که در مشهد مقدس آغاز کرده بود، رها نکرد. در نجف نیز به تحصیل هیئت و ریاضیات از استاد سیدیحیی موسوی یزدی شاگرد برجسته خود ادامه داد (مدرسی، 1388، ص689). همچنین سید در ادبیات، زبان عربی و فارسی صاحب نظر بود و به هر دو زبان شعر می سرود (طباطبایی، 1415ق، ص1). از این شخصیت گرانقدر، نزدیک به چهل اثر علمی، اعم از کتاب، رساله و حاشیه بر جای مانده که مهمترین آنها حاشیه مکاسب، کتاب التعادل و التراجیح، رساله فی اجتماع الأمر و النهى، رساله فی الظن المتعلق بإعداد الصلاه و کیفیه الاحتیاط، رساله فی منجزات المریض، رساله سؤال و جواب (مدرسی، 1388، ص714) و از همه مهمتر، کتاب العروه الوثقی می باشد (طباطبایی، 1415ق، ص2-3)
صاحب عروه، پس از وفات مرحوم میرزای شیرازی در سال 1312ق، به عنوان یکی از مراجع تقلید زمان خود مطرح شد، به گونه ای که کسروی، که از طرفداران سرسخت مشروطه و دشمن روحانیت و طبیعتاً از مخالفان مرحوم صاحب عروه، به دلیل موضع منفی ایشان در قبال مشروطه بود، در این باره می نویسد: چنانکه نوشته ایم سیدیزدی در رده آخوند خراسانی و حاج شیخ مازندرانی شمرده می شد و گروهی انبوه از ایرانیان، از مقلدان او می بودند (کسروی، 1369، ص496). سخنانی که درباره مرجعیت صاحب عروه مطرح شد، همگی مربوط به زمانی است که میرزای شیرازی به تازگی از دنیا رفته بود و مرحوم آخوند خراسانی هنوز زنده بود. پس از درگذشت آخوند خراسانی در سال 1329ق، مرجعیت علی الاطلاق به ایشان واگذار گردید (منذر، 1389، ص206). مرجعیت عامه و علی الاطلاق مرحوم سیدکاظم یزدی، موجب نفوذ بیش از حد ایشان در جهان اسلام شد و دولت های ایران و عثمانی و سایر سرزمین های اسلامی و حتی انگلیسی ها در دوران اشغال عراق، احترام زیادی برای ایشان قائل بودند (ر.ک: منذر، همان، ص211-212). البته حرمت گذاشتن به سید از سوی حکام اسلامی و انگلیسی عمدتاً ناشی از ترسی بود که از نفوذ، اقتدار، آگاهی و آراء سیاسی ایشان داشتند. مرحوم صاحب عروه، از معدود مراجعی بود که به مخالفت با مشروطه پرداخت و کتابی در این زمینه به نگارش درآورد. این امر موجب کینه و عداوت طرفداران مشروطه از ایشان شد، تا جایی که درب منزل ایشان تجمع کردند تا ایشان را به قتل برسانند، اما با تلاش و مراقبت مقلدان و طرفداران ایشان در عراق، این خطر رفع شد (به نقل از: طباطبایی، 1415ق، ص3) سید در عصری زندگی کرد و زعامت مرجعیت شیعه را عهده دار شد که حوادث مهمی در جهان و به ویژه جهان اسلام و از جمله ایران در حال اتفاق بود. شکل گیری مشروطیت در ایران، به زعامت و رهبری روحانیت، همچنین آغاز جنگ جهانی اول و به دنبال آن اشغال عراق، و فروپاشی عثمانی از جمله مهم ترین رویدادهایی بود که در این دوره به وقوع پیوست. مرحوم صاحب عروه، نقش مهمی در جنبش شیعیان عراق علیه سلطه انگلیس ایفا کرد. در برخی منابع حدود پنجاه سند در این باره به ثبت رسیده است (ر.ک: نامدار، 1377، ص62ـ123)
مفهوم دارالاسلام
واژه دار در لغت به معنای محل، مسکن، مکان سکونت، شهر، قبیله و کشور آمده است (تاج العروس، ج3، ص 212 (نرم افزار الشامله). بنابراین، دارالاسلام در لغت به معنای سرزمین یا شهر و کشوری است که محل اجتماع مسلمانان و یا مکانی است که قبیله ای که به اسلام اعتقاد دارند، در آن سکونت دارند. اما در اصطلاح، تعاریف متفاوتی از سوی فقها برای دارالاسلام ارائه شده که هر یک، ملاک خاصی را در تعریف آن معتبر دانسته اند. برای نمونه، شهید اول، ملاک اجرای احکام اسلامی را در تعریف دارالاسلام دخیل دانسته ، گرچه کفاری که در عهد با مسلمانان هستند نیز در آن منطقه زندگی کنند: المراد بدار الاسلام ما ینفذ فیها حکم الاسلام فلایکون بها کافرا الا معاهدا (شهید اول، 1417ق، ج3، ص78). جامع المقاصد، دارالاسلام را شامل دو بخش دانسته است: سرزمین هایی که خود مسلمانان آن را به وجود آورده اند. مثل بغداد و بخش دیگر، مناطقی است که به دست مسلمانان فتح شده است (حسینى عاملى، 1419ق، ص589). علّامه حلی نیز تقسیم بندی مشابهی از دارالاسلام ارائه داده است )سیوری حلی، 1404ق، ج4، ص107). برخی دیگر در تعریف دارالاسلام گفته اند: دارالاسلام به سرزمینى گفته می شود که احکام اسلام در آن منطقه نافذ و جاری است. برخى قدما براى دارالاسلام سه مصداق ذکر کرده اند: شهری که در اسلام بنا شده و مشرکان به آن راه نیافته اند. مانند بغداد و بصره؛ شهری که به کافران تعلّق داشته است، اما مسلمانان آن را به تصرف خود درآورده اند. و شهرى که از آنِ مسلمانان بوده، اما به سیطره کفار درآمده است. برخى دیگر، دارالاسلام را تنها به دو مورد اوّل اختصاص داده اند. بنابر تعریف و تقسیم یاد شده، دارالاسلام سرزمینى خواهد بود که تحت تصرف مسلمانان و احکام اسلام در آن جارى باشد، هرچند مسلمانان در آنجا زندگى نکنند (هاشمی شاهرودی، 1426ق، ج3، ص569)
برخی از محققان مجموع نظریات مطروح در این باره را به هفت نظریه تقسیم کرده اند (ر.ک: عمیدزنجانی، 1367). ولی آنچه در این بحث مسلم است، هریک از ملاکات فوق را در تعریف خود اخذ نماییم، دست کم آن تعریف شامل مصداق مورد بحث ما، که مرحوم صاحب عروه در آن فعالیت سیاسی داشته اند، یعنی سرزمین امپراطوری عثمانی و ایالات تحت قلمرو آن همچون شامات و عراق و; می شود. دست کم قدر متیقن آن این سرزمین می باشد. بنابراین، احکام فقهی، حقوقی، سیاسی و; از جمله وجوب دفاع و حفظ حدود و ثغور آن از هجوم کفار، را بررسی می کنیم
قاعده حفظ نظام و حکومت آن بر سایر احکام
کلمات کلیدی :