مقاله تحلیل قرآنی نظریه پدیدارشناسی شوتس تحت فایل ورد (word)
مقاله تحلیل قرآنی نظریه پدیدارشناسی شوتس تحت فایل ورد (word) دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تحلیل قرآنی نظریه پدیدارشناسی شوتس تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تحلیل قرآنی نظریه پدیدارشناسی شوتس تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
مفاهیم
پدیدارشناسی
پدیدارشناسی هوسرل
واژه پدیدار
پدیدارشناسی اجتماعی آلفرد شوتس13
جهان حیاتی و تأثیرات الزامیپدیدههای فرهنگی
عناصر سازنده جهان حیاتی
روابط مایی
روابط آنهایی
معانی و انگیزهها
کنش اجتماعی و موقعیتهای بحثانگیز
تحلیل قرآنی
نقد معرفتشناسی اسلامی بر نظریه شوتس
نقد نظریه شوتس
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تحلیل قرآنی نظریه پدیدارشناسی شوتس تحت فایل ورد (word)
بیات، عبدالرسول، و جمعی از نویسندگان، فرهنگ واژهها، قم، موسسه اندیشه و فرهنگ دینی، 1381
جمادی، سیاوش، زمینه و زمانه پدیدار شناسی، جستاری در زندگی و اندیشههای هوسرل وهایدگر، تهران، ققنوس، 1385
جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، تفسیر قرآن کریم، قم، مرکز نشر اسراء، 1385
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دمشق بیروت، دار العلم الدار الشامیه، 1412ق
ریتزر، جورج، نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علمی، 1384
طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1374
فروند، ژولین، نظریههای مربوط به علوم انسانی، ترجمه علی محمد کاردان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1372
فضل الله، سیدمحمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دار الملاک للطباعه و النشر، 1419ق
کرایب، یان، نظریه اجتماعی مدرن، از پارسونز تا هابرماس، ترجمه عباس مخبر، تهران، آگاه، 1387
مجتبوی، سیدجلالالدین، ترجمه قرآن(مجتبوی)، تهران، حکمت،
مصباح یزدی، محمد تقی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، بیجا، چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی، 1380
مصباح یزدی، محمدتقی، راهنماشناسی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1384
مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن کریم، قم، دارالقرآن الکریم، 1373
ـــــ ، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374
چکیده
پدیدارشناسی اجتماعی نظریهای نوپدید به شمار میآید و در صدد است تا بدون آسیب رساندن به سرچشمههای فلسفی خود، اصول پدیدارشناسی فلسفی را در مسائل جامعهشناختی به کار بندد. خروجی گزارههای این نظریه شامل واقعیت اجتماعی، عناصر سازنده جهان حیاتی، روابط مایی، روابط آنهایی، معانی و انگیزهها، کنش اجتماعی و موقعیتهای بحثانگیز است. تحلیل و تجزیه این گزارهها ما را به سوی چهارده گزاره رهنمون میسازد که از بین این گزارهها برخی در تطبیق با گزارههای قرآنی قرار گرفتهاند. روش پژوهش تطبیق گزارهای است و سعی شده بدون تحمیل معانی بر آیات، نظر قرآن را درباره این نظریه به دست آوریم. یافتههای کلی تحقیق نشان میدهد آیات قرآنی، ناظر به اثبات برخی از این گزارهها و رد یا تفصیل برخی دیگر است.
کلید واژگان: پدیدارشناسی، پدیدارشناسی اجتماعی، جامعهشناسی پدیدارشناسی، فنومنولوژی، گزارههای قرآنی، سنجش قرآنی.
مقدمه
پدیدارشناسی اجتماعی از جمله نظریههایی است که در چند دهه اخیر پا به عرصه وجود نهاده است. جامعهشناسی پدیدارشناسی در گستردهترین سطح به آن جامعهشناسی اطلاق میشود که بر پایه فنومنولوژی فلسفی عمل میکند. این گونه جامعهشناسی میکوشد بی آنکه آسیب چندانی به سرچشمههای اصیلاش برساند، اصول پدیدارشناسی فلسفی را در مسائل جامعهشناختی به کار بندد. بنابراین، کارهای فیلسوفانی چون هوسرل، هانری برگسون، فرانتس برنتانو و موریس مرلوپونتی، سرچشمههای دور این نظریه و کار شوتس نزدیکترین سرچشمه جامعهشناسی پدیدارشناسی به شمار میآیند.1 در این کار تحقیقی برآنیم تا نسبت و نظر گزارههای قرآنی را در مورد این نظریه جامعه شناختی، واکاوی و بررسی کنیم
به صورت مشخصتر، موضع گزارههای قرآنی در مورد پدیدارشناسی اجتماعی چیست؟
پاسخ گزارههای قرآنی به توصیف، تحلیلها و تبیینهایی که این رویکرد در اختیار جامعهشناسی قرار میدهد چگونه است؟
برای رسیدن به جواب این پرسش ابتدا مفهوم پدیدارشناسی، پدیدارشناسی اجتماعی و تبیینی کلی این نظریه از مسائل اجتماعی، طرح و در ادامه موضع گزارههای قرآنی نظر به این ناظریه را بررسی خواهیم کرد
مفاهیم
پدیدارشناسی
درباره معنا، مفهوم و پیشینه فنومنولوژی گفتهاند
در اصطلاح معرفتشناسی و فلسفی مقصود از واژه پدیدارشناسی، مکتب و روشی است که توسط ادموند هوسرل (1859 ـ 1938) پایهگذاری شده است و در پی پژوهش و آگاهی مستقیم نسبت به تجربیات و مشاهدات است ؛ به عبارت دیگر نسبت به پدیدارهایی است که بی واسطه در تجربه ما ظاهر میشوند
اولین متنی که اصطلاح پدیدارشناسی در آن به کار رفته است ارغنون جدید(1764) اثر یوهان هنر لامبر است. بعضی احتمال دادهاند که کانت این اصطلاح را تحت تأثیر لامبر به کار برده است. کاربرد این واژه پس از کانت توسط هگل در پدیدارشناسی روح میبینیم. هگل به مطالعه و شناسائی سیر روح در تمام طول تاریخ میپردازد
پدیدارشناسی هوسرل
واژه پدیدار
پدیدار (فنومن)، بخش اول کلمه پدیدارشناسی (فنومنولوژی)، واژهای است به معنای آشکار شدن یا ظاهر شدن.3 فنومن در لغت به معنای نمود یا آنچه از یک شیء پدیدار است، به کار میرود.4 معادل انگلیسی آن appear و معادل فارسی آن «نمودن» است. پسوند logy نزد هوسرل به معنای شناخت یاشناسی است.5 نتیجه اینکه پدیدارشناسی معادل شناخت نمودنیها یا شناخت آشکارشدنیهاست. واژه پدیدارشناسی (فنومنولوژی) را هوسرل وضع نکرده است، اما وی کلمه فنومن را به معنایی بیسابقه و جدید به کار برد. تا زمان کانت، فنومن به معنای شبح، ظاهر و نمود به کار برده میشد که برای شناختِ ذات و حقیقت چیزها باید از آن گذر کرد، مگر آنکه همچون فنومنالیستهایی امثال هیوم و دیگران بر آن باشیم که دانش ما نمی تواند از حد فنومن (دادههای حسی) درگذرد. این همان نظریهای است که کانت در نقد عقل محض آن را به دقیقترین وجه بسط میدهد. 6 کانت با طرح «پدیدار» در مقابل «شیء فی نفسه» میخواهد بین آنچه بیواسطه تجربه میشود و آنچه در واقع موجود است اما به تجربه در نمیآید، جدایی افکند. به این ترتیب ظاهراً ناخواسته به یک رهیافت نیمه شکاکانه منجر میشود. اما هوسرل، مشکل فلسفه را در همین تمایز وجدایی و دوگانگی میداند؛ زیرا تمایز میان پدیدار(فنومن) و واقع(نومن) وقتی است که ما به تجربیات خود شک میکنیم. پس هوسرل برعکس کانت با درپرانتز نهادن عامل واقع(نومن) و به تعبیری با مسکوت گذاشتن آن میخواهد از راه شناخت پدیدارها به یک یقین کامل و تردیدناپذیر دست یابد
پدیدار نزد هوسرل یعنی آنچه بیواسطه و بیدرنگ در وجدان ظاهر میگردد. البته باید متذکر شد که مفهوم بیواسطه و بیدرنگ مفهوم روانشناختی نیست. محل ظهور پدیدارها به هیچ وجه لایه ناخودآگاه روان نیست.8 پدیدار نام هر چیزی است که دربرابر آنها و به وسیله تجربههای بیواسطه ظاهر میشود. لیکن منظورشان از پدیدههای بیواسطه حسی هم نیست
پدیدارشناس میکوشد تا ساختارهای ماهوی یا ذاتی این پدیدارها را توصیف کند؛ میکوشد تا خود را از پیشفرضها و تبیینها آزاد کند و روشی برای توصیف پدیدارها و شیوهای برای شهود معانی ذاتی تدارک ببیند. هوسرل میخواهد با توصیف این ساختارها به یقینی که فلسفه همیشه در پی آن بوده است برسد و فلسفه را از موضع نسبیگرایانه و یأسآلود فلسفه آلمانی برهاند
هوسرل معتقد است قلمرو طبیعت تحت سلطه علیت است، ولی بر قلمرو روح (علوم انسانی) انگیزش، تسلط دارد. مقصود وی طرد علیت از علوم روحی نیست، بلکه به نظر وی، علیت برای فهم پدیدههای فرهنگی ناکافی است10 با اینکه در پدیدار شناسی، معانی (هنجارها، ارزشها، باورها و نظایر آن) در کانون توجه است، هوسرل عواطف، تخیل، توهم و نظایر آن را نیز مدنظر داشت.11 پدیدارشناسی افزون بر حوزه معرفتشناسی و فلسفه، درحوزههایی مانند دین، اخلاق، تاریخ، نقد ادبی، حقوق، هنر و جامعهشناسی نیز کاربرد پیدا کرده است. نکته جالب توجه آنکه در علوم، به ویژه فیزیک، دانشمندان معمولاً از اصطلاح پدیدارشناسی مقصودشان «برداشت توصیفی» و شناخت و توضیح چگونگیهاست ؛ نه «برداشت تبیینی» و بیان چراییها
پدیدارشناسی اجتماعی آلفرد شوتس
کلمات کلیدی :