مقاله گفتمان عدالت در دولت نهم تحت فایل ورد (word)
مقاله گفتمان عدالت در دولت نهم تحت فایل ورد (word) دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله گفتمان عدالت در دولت نهم تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله گفتمان عدالت در دولت نهم تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
نگرشی به مفهوم عدالت و گفتمان
الف. مفهوم عدالت در اندیشه غربی و اسلامی
ب. مفهوم گفتمان
ب. عدالت در گفتمان های«سازندگی» و «اصلاح طلبی»
ج. عدالت در نظام معنایی گفتمان اصولگرایی عدالت خواه
1 در برنامههای دولت، احکام و پیامها
2 دربیانات احمدی نژاد و هیات دولت
3 در حوزه عملکردها
د. نقد و ارزیابی گفتمان اصولگرایی عدالتخواه
الف. دیدگاه مقام رهبری
1 حمایت از گفتمان اصولگرایی عدالتخواه
2 دال«عدالت گستری» در اندیشه رهبری
3 توصیهها و تذکرات مقام رهبری به دولت نهم
ب. سایر دیدگاهها
ه . پاسخهای دولت نهم به انتقادها
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله گفتمان عدالت در دولت نهم تحت فایل ورد (word)
ـ نهجالبلاغه، ترجمه و شرح سیدعلینقی فیض الاسلام، تهران: بینا، 1351 ش
ـ آلاسحاق، یحیی، «حوزه اقتصاد جای حرفهای خاکستری نیست»، روزنامه جام جم، مورخ 1 شهریور 1386، شماره 2080، ص 7
ـ آلاسحاق، یحیی، «دلایل تورم در گزارش اتاق بازرگانی تهران»، روزنامه جام جم، 19 فروردین 1387، شماره 2251 ص 4
ـ ابن خلدون، عبدالرحمان، مقدمه، ج اول، ترجمه محمد پروین گنابادی، چ پنجم، تهران:انتشارات علمی و فرهنگی، 1366
ـ ابن سینا، الإشارات و التنبیهات، ج چهارم، تهران:دفتر نشر کتاب، 1362
ـ ابن سینا، الشفأ و الاًّلهیات، به کوشش الاب قنواتی و سعید زاید، قاهره، 1964م
ـ احمدی نژاد، محمود، «گفتمان اصولگرایی و نقد و بررسی آن از منظر مقام معظم رهبری »، ماهنامه معرفت، ش 138، خرداد 1388، ص 13-
ـ احمدی نژاد، محمود، افروغ، عماد، چالشهای کنونی ایران، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، 1380
ـ احمدی نژاد، محمود، العاملی، یاسین عیسی، الاصطلاحات الفقهیه فی الرسائل العملیه، بیروت، دارالبلاغه، 1413 ق.11
ـ احمدی نژاد، محمود، حقیقت، گوهر گمشده، جهان و سیاست، مرکز پژوهش و اسناد ریاست جمهوری،
ـ احمدی نژاد، محمود، دیپلماسی نامه، مرکز پژوهش و اسناد ریاست جمهوری، 1387
ـ احمدی نژاد، محمود، عدل و صلح، مرکز پژوهش و اسناد ریاست جمهوری،
ـ احمدی نژاد، محمود، نقد و ارزیابی گفتمانهای سیاسی و اجتماعی مطرح در ایران( از 2خرداد 1374تا 22 خرداد 1388)، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ( زیر چاپ)
ـ اخوان کاظمی، بهرام، عدالت در اندیشههای سیاسی اسلام، قم، بوستان کتاب، چ دوم، 1386
ـ الهام، غلامحسین، «سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع)»، روزنامه خبر، شماره 7988، مورخ 4/10/1387، ص 38
ـ باری، برایان، «عدالت و خیر عمومی» ر.ک: آنتونی کوئینتن (ویراسته) فلسفه سیاسی، مرتضی اسعدی، تهران، 1374
ـ برنامه دولت نهم، تهران: دبیرخانه شورای اطلاع رسانی دولت، مرداد، 1384
ـ بشیریه، حسین، انتخابات سال 79 از چشم انداز مبارزات طبقاتی در ایران، تهران، علوم نوین، 1378
ـ بشیریه، حسین، دولت عقل، تهران، علوم نوین، 1374
ـ توکلی، احمد، «کشتی اقتصاد دولت قطب نما ندارد»، روزنامه جام جم، 7 آبان 1386، شماره 2132، ص
ـ چکیده عملکرد 3 ساله دولت مردمی، شهریور 1384، تهران، دبیرخانه شورای اطلاع رسانی دولت، انتشارات اسوه (وابسته به سازمان اوقاف و امور خیریه)، شهریور 1387
ـ حیدری کرد زنگنه، غلامرضا، «فراخوان 15 میلیون مشمول جدید برای دریافت سهام عدالت »، روزنامه خبر، 10 اسفند 1387، شماره 8038، ص2
ـ خلیلیا ن، صادق، «نکاتی پیرامون نامه 60 اقتصادان و چند پرسش؟»، کیهان، مورخ 29 آبان 1387، شماره 19235، ص 6
ـ دری نجف آبادی، قربانعلی، «اعطای سهام عدالت مشکل را حل نمی کند»، روزنامه خبر، مورخ 29 دی ماه 1387، شماره 8007 ص 2
ـ رضایی، عبدالعلی/ عبدی، عباس، انتخاب نو، تحلیلهای جامعه شناسانه از واقعه دوم خرداد، تهران، طرح نو، چاپ سوم، 1387
ـ زارعی، مجتبی، حکمت و دیالیکتیک، (گفتارهای در اندیشه و روش دکتر محمود احمدی نژاد، محمود، رئیس جمهوری اسلامی ایران)؛ قم، نشر مجنون، 1387
ـ صدر، محمدباقر، اقتصادنا، بیروت: دارالتعارف، 1979م، 1399ه ق
ـ صفایی دلویی، محمد، جبهه مشارکت ایران، تهران، نسل کوثر،
ـ طوسی، خواجه نصیرالدین، اخلاق ناصری، تصحیح مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران: خوارزمی، چ پنجم، 1373
ـ طوسی، خواجه نظام الملک، سیاستنامه، تصحیح عباس اقبال، تهران، اساطیر، چ دوم، 1369
ـ فارابی، ابونصر محمد، فصول المدنی، تحقیق م.دنلوپ، انگلستنان :کمبریج، 1961م
ـ فارابی، ابونصرمحمد، اندیشههای اهل مدینه فاضله، ترجمه و تحشیه سیدجعفر سجادی، تهران، طهوری، چاپ دوم، 1361
ـ مک دانل، دایان، مقدمه ای بر نظریههای گفتمان، ترجمه حسین علی نوذری، تهران، فرهنگ گفتمان، 1380
ـ نظری، علی اشرف/ سازمند، بهاره، گفتمان هویت و انقلاب اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، بهار 1387
ـ هوارث، دیوید، «نظریه گفتمان»؛ ترجمه سیدعلی اصغر سلطانی، فصلنامه علوم سیاسی، شماره 2، پاییز 1377، ص156-183
ـ وزارت اوقاف و الشئون الاسلامیه، الموسوعه الفقهیه، الجزء الثلاثون، الکویت: دارالصفوه، 1414 ق
- chaimPrelman.justice et Raison, edition de universitie de puxelles, 2ed,
چکیده
بررسی جایگاه عدالت در گفتمانهای سیاسی، اجتماعی جمهوری اسلامی نشان میدهد که این گفتمانها، عملکردهای افراطی و تفریطی داشتهاند: در گفتمان سازندگی، عدالت تاحدودی مغفول ماند و در گفتمان اصلاح طلبی نیز مسائل اقتصادی، عدالت و ارزشها دچار نگرش تفریطی شد. و در اثر این افراط و تفریط، کشور دچار بیثباتیهای فراوان گردید. در گفتمان اصول گرایی عدالت خواه دولت نهم، با احیای ارزش ها و آرمانهای انقلاب، بر محور دال مرکزی «ولایت»، دالهای چهارگانه «عدالت گستری»، «مهرورزی»، «پیشرفت و تعالی مادی و معنوی»، و «خدمت رسانی» مفصلبندی و تلاش شد تا توجه ویژهای به عدالت و عدالت گستری شود. اما در این گفتمان نیز به عدالت، رنگ و لعاب اقتصادی گرفته، اجرای عدالت اقتصادی، دچار مشکلات و شتابزدگی گردید
به نظر میرسد، هیچ یک ازگفتمانهای انقلاب اسلامی، نمونه کامل و آرمانی اجرای آرمانهای انقلاب اسلامی نبودهاند. ولی همه آنها در تعاقب یکدیگر بوده، گفتمانهای بعدی مزیت های بیشتری نسبت به گفتمان قبلی داشتهاند. از اینرو، میتوان گفتمان اصولگرایی عدالت خواه را، از دو گفتمان قبلی سازندگی و اصلاحطلبی، کمعیبتر دانست
کلید واژهها: عدالت، گفتمان سازندگی، گفتمان اصلاح طلبی، گفتمان اصولگرایی، تحول اقتصادی، تورم
مقدمه
بر اساس آموزههای قرآنی، یکی از از اهداف بنیادین رسالت پیامبران الهی تحقق عدالت بوده است. به همین دلیل، انقلاب اسلامی ایران هم، به ویژه در خلال سی و یک سال گذشته، همواره تحقق این آرمان سترگ الهی و بشری را وجهه همت خود قرار داده همه گفتمانهای این انقلاب دینی ـ کم و بیشـ به این آرمان بلند توجه داشتهاند و در حد توان خویش در تحقق آن تلاش کردهاند. البته، بدیهی است که میزان پرداخت هر یک از این گفتمانها به مقوله با اهمیت عدالت از یک نواختی و کمیت و کیفیت یکسانی برخوردار نبوده است. از جمله با روی کار آمدن دولت نهم در سوم تیر 1384، موضوع عدالت به عنوان موضوعی محوری در گفتمان اصولگرایان این دولت اهمیت ویژهایی یافت. به همین دلیل، گفتمان دولت نهم را میتوان به «اصولگرایی عدالت خواه» موسوم نمود. نوشتار حاضر تلاش میکند با طرح این پرسش از نگاه دولت نهم، در حد مقدور جایگاه نظری و عملی موضوع عدالت را در این گفتمان تبیین نماید
مدعای این نوشتار این است که، به نظر میرسد، کلیه گفتمانهای مهم دوران سی و یک ساله انقلاب اسلامی ـ 1357تا 1388ـ از جمله گفتمانهای سازندگی، اصلاحطلبی، و اصولگرایی، در جهت تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی، تلاش نظریه پردازانه و اقدامات عملی خود را با طرح دالها وشعارهای لازم ساماندهی کردهاند. ولی بهطور طبیعی و با وجود موانع و مشکلات تاریخی، ساختاری، عملکردی و;، با ناکارآمدیها و ضعفهایی مواجه بودهاند. یکی از این ضعفها، عدم پرداخت کافی به حوزه نظریه پردازی و نهادینه سازی اجرای عدالت میباشد. در حقیقت، میتوان اذعان نمود که گفتمان اصولگرایی عدالت خواه دولت نهم، گامهای اولیه را در این مسیر با وجود دشواریهای زیاد برداشته است. در این گفتمان، موضوع عدالت به شکل مبنایی و در قالب یکی از دالهای چهارگانه و بنیادین در نظام معنایی و زیر بنای اقدامات اساسی دولت نهم گنجانده شده است. از اینرو، میتوان گفتمان اصولگرایی عدالت خواه را، دست کم در حوزه مفصل بندی و ارائه دالهای خود، از دو گفتمان قبلی کم عیبتر دانست. توجه این گفتمان به موضوع عدالت و عدالت گستری، بسیار افزونتر از گفتمانهای قبلی است. در واقع، عدالتخواهی از ویژگی اصلی و مبنایی این گفتمان ونظام معنایی آن، در عرصه داخلی و خارجی به شمار میآورد. هر چند این گفتمان نیز در زمینه اجرا و تحقق دالهای سیاسی و اجتماعی خود ـ همانند عدالت ـ با ناکارآمدیهای مهمی مواجه بوده است. تذاکرات و توصیههای مکرر رهبری اشعار بر اهمیت رفع این معایب دارد
نگرشی به مفهوم عدالت و گفتمان
الف. مفهوم عدالت در اندیشه غربی و اسلامی
از دیر باز تاکنون، یکی از اشتغالات عمده اندیشمندان، جستجوی مبانی عدالت و قانون عادلانه در جامعه بوده است. در فلسفه سیاسی غرب، یکی از مشکلات اساسی درباره مفهوم عدالت، گستردگی تعاریف و برداشتها درباره آن است. یکی از اندیشمندان غربی به نام پرلمان (Prelman) معتقد است، چند معنایی بودن مفهوم عدالت موجب استعمال آن به صُور متنوع و مختلط شده است. از اینرو، احصای تمام معانی عدالت، وَهمی بیش نیست. وی چند معنای آشتیناپذیر این مفهوم را به شرح زیر عنوان میکند
1 به هر کس چیزی یکسان تعلق گیرد
2 به هر کس متناسب با شایستگیاش چیزی اختصاص یابد
3 به هر کس متناسب با کارکرد و تولیداتش چیزی اختصاص یابد
4 به هر کس متناسب با نیازهایش چیزی تعلق گیرد
5 به هر کس متناسب با رده و طبقهاش چیزی داده شود
6 به هر کس متناسب با آنچه قانون برای وی در نظر گرفته چیزی اختصاص یابد
پرلمان همه معانی مزبور را نقد نموده و اشکالات بسیاری را بر آنها وارد میسازد. از نظر وی، مفهوم مشترک در معانی فوق از عدالت، در معنای صوری آن، یعنی «عمل به طریقه برابر» نهفته است. وی عقیده دارد که «هم مفهوم انتزاعی عدالت و هم مفهوم انضمامی آن، از حیث معنا متعدد و متکثّر هستند; زیرا اختلافات ارزشی در گذشته و حال و در کل جوامع و همچنین تغییر ارزشهای اجتماعی در گردونه زمان، باعث تغییر در رویه اِعمال عدالت و مفاهیم انضمامی آن است.»
برخی در یک منظرِ عمومی، مشاجره فلاسفه سیاسی غرب، اعم از کلاسیک و مدرن، درباره عدالت را ناشی از تعبیر این مفهوم در سه معنای متفاوت میدانند. «به عبارت دیگر، در تعابیر مختلف، عدالت بر یکی از سه اصل زیر استوار است: 1) برابری، 2) شایستگی، 3) نیاز.» اندیشمند معاصر بریان باری بر این باور است که، «مفهوم عدالت امروز به نحوی تحلیلی به استحقاق و نیاز وابسته شده است، به طوری که با اِتقان میتوان گفت: بخشی از آنچه هیوم قواعد عدالت مینامید، غیرعادلانه بوده است.»
نظر کلی آنتونی کوئینتن نیز درباره مفهوم عدالت، شایان توجه است. وی دو نظریه بنیانی و عمومی در این باره دارد که یکی نظریه سلبی و دیگری نظریه ایجابی است
نظریه سلبی در مورد عدالت این است که، دولت نباید با شهروندان با تبعیض و تفاوت رفتار کند، مگر در صورتی که در زمینههای مورد نظر میان خود ایشان تفاوتهایی وجود داشته باشد. در حالی که، بنا بر نظریه ایجابی عدالت، دولت باید در پی آن باشد که نابرابریهای طبیعی و امتیازات شهروندان را از میان بردارد و یا آن را جبران کند. میتوان استدلال کرد که، دو نظریه اخیر هیچ گونه تفاوت واقعی با یکدیگر ندارند; زیرا همان را که یک طرف نابرابری طبیعی قلمداد میکند که دولت باید آن را برطرف کند، طرف دیگر میتواند تفاوتی بداند که تبعیض در رفتار دولت راتوجیه میکند;
باید گفت: همواره دو مقوله مهم «قدرت» و «ثروت» مورد توجه عدالتجویان بوده است. از اینرو، اجمالاً تاریخ عدالتخواهی در مغرب زمین را میتوان در دو نهضت عمده مشاهده کرد
«نهضتِ نخست، حساسیت عمدهاش را معطوف توزیع عادلانه قدرت در جامعه نمود. این نهضت از اندیشههای سیاسی، معرفت شناختی و انسان شناختی خاصی آغاز گشت و نهایتاً به مشروط کردن قدرت مطلقه انجامید و نظامهایحکومتی مشروطه و دموکراتیک را معرفی نمود. بدینترتیب، کانون توجه دموکراسی، قدرت بود و شاخصه مهمعدالت، توزیع عادلانه قدرت به شمار میآمد. نهضت دوم، سوسیالیزم بود که در قرن نوزدهم آغاز گشت و در اوایل قرنبیستم به بار نشست. عدالتجویی سوسیالیزم بیشتر معطوف به ثروت و قدرت ناشی از ثروت و اشرافیت و مالکیت وتبعیض طبقاتی بود و شاخصه مهم عدالت نزد او، توزیع ثروت محسوب میشد
البته، امروزه در بیشتر نظریات عدالت در اندیشههای سیاسیغرب، نسبیّت و تابع هر نوع ذوق و سلیقه شدن مشاهده میشود، به گونهای که بعضیاز تعابیر و استنباطهای جدید از این واژه، فاقد تناسب با معنای لغوی و عمومی آن است. گرچه چنین امری، دامنه نظریهپردازی دراین حوزه را گسترش زیادی داده است
همچنین درباره مفهوم عدالت تعریفها و دیدگاههای متنوع و متعدّدی به وسیله اندیشمندان رشتههای گوناگون علوم اسلامی، در گذشته و حال، عرضه شده است. بیشتر این دانشورانِ اسلامی، به وجود تعریف مفهوم مزبور در متون اسلامی اذعان دارند. به عنوان نمونه، شهید محمدباقر صدر بر این باور است که، تفسیر عدالت در اسلام، به جای آن که انتزاعی و باز باشد، انضمامی و متعیّن و واقعیتی زنده و عجین با اسلام است و با بینش تفصیلی آن پیوند کامل دارد
برخی از تعاریف کلی مفهوم عدالت که، در نحلهها و گرایشهای مختلف این اندیشه، مانند فلسفه سیاسی، فقه سیاسی، اندرزنامه نویسی، ادبیات سیاسی و تاریخ و فلسفه اجتماعی آمده، بدین شرح است
1 عدالت، خصیصه ماهوی نظم بر کائنات
2 عدالت به معنای «وضع کل شئ فی موضعه» یعنی قرار دادن هر چیز در جای خویش
3 عدالت به معنای «اعطأ کلّ ذیحق حقّه» یعنی حق را به حقدار رساندن و ایفای اهلیّت و رعایت استحقاقها و نفی تبعیض و عدم ترادف با برابری مطلق
4 .عدالت به معنای اعتدالگرایی، میانهروی و رعایت ملکات متوسطه
5 عدالت به معنای تعادل سه قوه در نفس و مدینه و سپردن راهبری نفس و مدینه به خرد و خردمندان
6 عدالت به معنای راستی و راستکرداری و راست کردن
7 عدالت به معنای تناسب و تساوی جرم با مجازات در حوزه قضا
8 عدالت به معنای تأمین مصلحت عمومی، به بهترین وجه ممکن و اصلیترین مبنای تأمین عمران و امنیّت
9 عدالت در مدینه، به معنای تقسیم مساوی خیرات مشترک عمومی
10 عدالت به معنای «حُسن در مجموع» و کمال فضایل و جور به معنای «مجموعه و تمام رذایل.»
11 عدالت به معنای تقوای فردی و اجتماعی و همسازی با نظم الهی حاکم بر طبیعت
12 عدالت به معنای انصاف
13 عدالت به معنای عقد و قرارداد اجتماعی افراد، با هدف تقسیم کار در حیات مدنی مبتنی بر شریعت
14 عدالت به معنای مفهومی همسان با عقل و خرد عملی
15 عدالت از دید فقها، به معنای ملکه راسخهای که موجب ملازمت تقوا در ترک محرماتو انجام واجبات میگردد
16 عدالت به معنای استقامت در طریق شریعت
لازم به یادآوری است، برخی از این تعریفها رواج افزونتری دارد. از جمله اکثر اندیشمندان اسلامی، اعم از قدیم و جدید، اذعانداشتهاند که «عدالت به معنای قرار دادن هر چیز در جای خویش و حق را به حقدار رساندن و ایفای اهلیت و رعایت استحقاقها است» به هر حال، این تعریف از اجماعیترین تعاریف درباره عدالت در آراء اندیشمندان متقدم و متاخر اسلامی است
ب. مفهوم گفتمان
کلمات کلیدی :