مقاله چگونه توانستم لجاجت اسرا را در کلاس اول راهنمایی کاهش دهم
مقاله چگونه توانستم لجاجت اسرا را در کلاس اول راهنمایی کاهش دهم تحت فایل ورد (word) دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله چگونه توانستم لجاجت اسرا را در کلاس اول راهنمایی کاهش دهم تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله چگونه توانستم لجاجت اسرا را در کلاس اول راهنمایی کاهش دهم تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله چگونه توانستم لجاجت اسرا را در کلاس اول راهنمایی کاهش دهم تحت فایل ورد (word) :
نقش اقتصاد در ورزش
ترویج ورزش امروزه بدون پشتوانه مالى امکان پذیر نخواهد بود.
در اکثر کشورهاى جهان هفتاد درصد از بودجه ورزش را دولت و کمک هاى دولتى تقبل مى کنند. بنگاههاى صنعتى و تجارى نیز بخشى دیگر از بودجه ورزش را از طریق حمایت کننده مى پردازند، اما اساس همیارى و حمایت از ورزش از طریق دولت صورت مى پذیرد. تیم هاى ملى و باشگاه
ها براى مقابله با هزینه هاى روز افزون مى کوشند تا متولیان و سرمایه گذارانى بیابند و دولت که مسئول و مجرى اولیه تأمین سلامتى جامعه است را متوجه این مساعدت و حمایت نمایند. ورزش به عنوان ناقل تصاویر و آفریننده احساس علاقمندى و حتى هیجان یکى از راههایى است که به دولت و حتى سرمایه داران خصوصى این امکان را مى دهد تا نقش اجتماعى خود را ای
فا کنند، کارکنان خود را به تحرک وادارند، اعتبار خود را بالا برده و تصویر خود را در میان مردم روشنتر و یا تغییر دهند. بر پایه تحقیقات نشانه شناختى که در این زمینه انجام گرفته است هر ورزش داراى تصویر خاصى است که سرمایه گذار خود را بدان پیوند مى دهد. بادبان مظهر فضا، خروش ساحل و مهارت است. شمشیر بازى مظهر نجابت، سنت و دقت است. در حالیکه اتومبیل نمایانگر مردانگی، تحرک، اصالت و فرارفتن از خویشتن است. در اروپا هزینه هاى متولیان ورزشى نزدیک به بیست میلیارد فرانک است و در آمریکا بالغ بر 4/5 میلیارد دلار در سال.
این ارقام ثابت نیست و آنچه بطور ثابت و مستمر منظور مى گردد، کمک هاى دولت به پدیده نهادینه شده است که مى تواند جامعه را به سوى سلامتى سوق دهد.ورزش ما در حالارد تا مقابله رشته هاى مختلف قهرمانى و توسعه ورزش همگانى بودجه مورد نیاز به آن تزریق و از این منظر تقویت شود. دولت ما که از علاقمندان و حامیان جدى ورزش و تربیت بدنى است در این راه و بر پایه بند (چ) مى تواند، ورزش را در مسیر تازه اى قرار دهد. توجه به این بند دستاوردهاى معنوى و انسانى دارد که نقش آن در آینده بیشتر روشنتر مى شود.
حجم پول در ورزش ایران
کمبود پول و اعتبار درکنار تعدادزیادى از طرح هاى نیمه تمام ورزشى، مشکلاتى را نه تنها فراروى ورزش قرارداده که یکى از چالشهاى دولت خاتمى به شمارمى آید.
این درحالى است که تأسیسات و اماکن موجود نیز نیازمند صرف هزینه هایى براى نگهدارى است.
براین اساس باید اذعان داشت نقش اقتصاد در ورزش، انکارناپذیر است و نمى توان نسبت به آن بى توجه بود.
از یکسو باید تأمین بودجه و اعتبارکرد و ازسوى دیگر درآمدسازى داشت.
اینکه دولت چقدر هزینه ورزش مى کند تا ضمن افزایش بهره ورى نیروى انسانى، نقشى سازنده درایجاد جامعه اى سالم داشته باشد، نکته اى است که ازپس آمارو ارقام و اقدامات صورت گرفته مى توان بدان دست یافت.
به گفته مهندس مهرعلیزاده معاون رئیس جمهورى و رئیس سازمان تربیت بدنى، درسالهاى 72 و 73 کلنگ برخى طرحهاى ورزشى برزمین زده شد که به دلیل عدم بررسى و برنامه به صورت نیمه تمام باقى ماند تا آنجا که همزمان با شروع به کار وى دو هزار و 3
69 طرح ورزشى نیمه تمام در سطح کشور وجودداشت که تکمیل آنها بودجه اى معادل پنج هزار و 500میلیاردریال مى طلبد.
به این ترتیب در سال هاى اخیر با افزایش بودجه ورزش کشور از 240 میلیارد ریال به 1060میلیاردریال تعدادزیادى از طرحهاى مذکور تکمیل شد، به طورى که 1180 پروژه موردبهره بردارى قرارگرفت.
ازطرفى براساس پیش بینى صورت گرفته و باتوجه به ظرفیت سازیهاى موجود سرانه فضاهاى ورزشى از 0/48مترمربع به یک مترمربع در پایان برنامه چهرم توسعه افزایش خواهدیافت.
دلارها در استانبول «چنج» مى شود
بودجه ورزش کشور در دوبخش جارى و عمرانى
صرف مى شود ضمن اینکه
سازمان تربیت بدنى براى پرداختن به امور مختلف در بدنه ورزش، سهمیه هاى ارزى تخصیصى را نیز منظورمى کند.
احمد ارشدى مدیربودجه و اعتبارات سازمان تربیت بدنى درارتباط با این بحث اظهارمى دارد: بودجه سازمان دربخش جارى، درسال ،82 بیست و هشت میلیارد و هشتصد و شصت میلیون تومان بود منتها تغییر عمده اى که تااین سال رخ داد، مربوط به سهمیه ارزى مى شد.
به این صورت که پس از درنظرگرفتن «ارز» براى دستگاههاى مختلف، سهمى از ارزى که دراختیار ریاست جمهورى قرارمى گرفت به ما داده شد. چرا که در قانون بودجه میزان ارز ما مشخص نمى شد و باید از ردیفهاى مختلف و ریاست جمهورى سهمیه مى دادند.
وى مى افزاید: چنین کارى تا ماه
هاى مهر و آبان به طول مى انجامید و نهایتاً اگر کارها سریع پیش مى رفت تا شهریورماه طول مى کشید.
این در شرایطى بود که از اوایل فروردین اعزام ورزشکار به خارج داشتیم و فدراسیونها مجبور به خریدارى دلارآزاد بودند.
پس از تأمین ارزلازم درماههاى مهر و آبان هم، فدراسیونها مجبور بودند دلارها را ببرند و به صورت آزاد کنارخیابان بفروشند تا پول اعزام ها ازمحل اعتبارریالى جایگزین شود.
این روند مشکلات زیادى به همراه داشت. به طورى که باید درفرصت باقیمانده گشایش اعتبار مى شد و براى خریدارى و مسائل موردنیاز اهم و فى الاهم
مى کردیم.
ارشدى ادامه مى دهد: خوشبختانه امسال به ما اعتبارى معادل 12/1 میلیون دلار معادل 7/2 میلیاردتومان بابت تأمین نیازهاى ارزى دادند که براى هر دلار 595 تومان داده مى شود.
درواقع آخرسال 82 متوجه شدیم که چقدر بودجه ارزى داریم و دیگر نیازى به آن همه نامه نگارى نبود و اکنون پول ریالى و ارزى با هم داده مى شود.
به عنوان مثال برپایه موافقتنامه 25درصد پول ریالى و ارزى درخردادماه داده مى شود و دیگر فدراسیونها مشکلات سال گذشته را ندارند و مجبور نیستند بروند پول قرض کنند و درچهارراه استانبول دلار بخرند.
افزایش دومیلیاردتومانى
هرچند بتازگى على کفاشیان معاون ورزشى سازمان تربیت بدنى اعلام کرد که بودجه سال جارى درمقایسه با سال گذشته افزایش چندانى نداشته اما برآن شدیم تا از قول ارشدى مستندسازى کنیم؛ «اعتبار سال 83 از رقم 28/66 میلیاردتومان درسال 82 به رقم 31/12 میلیاردتومان (دقیقاً سى و یک میلیارد و یکصدوبیست و دو میلیون و دویست هزارتومان) رسیده است که تفاوت آن دو میلیارد و دویست و شصت و دو میلیون و دویست هزارتومان است.
البته این مبلغ اضافه هم بیشتر در بخش حقوق و مزایاى کارکنان و کارهاى پشتیبانى سازمان اضافه شده است.
حال باید دید از این میزان بودجه چه مقدار در بخش جارى هزینه مى شود.
ارشدى دراین باره مى گوید: سال گذشته مبلغ بیست میلیارد و شصت و هشت میلیون تومان دراین بخش منظورشد و امسال مبلغ بیست میلیارد و یکصد و ده میلیون تومان درنظرگرفته شده که تفاوتى 42میلیون تومانى را دربردارد و این درحالى است که بودجه مذکور صرف تمامى کارهاى مربوط به ورزش اعم از فعالیتهاى آموزشى ، فدراسیونها، هیأتها و ادارات کل مى شود.
به بیان دیگر اگر این اعتبار فقط یک درصد افزایش مى یافت باید رقمى حدود 210میلیون تومان اضافه مى شد درحالى که الآن 0/2 یک درصد افزایش داشته است.
بودجه برخى فدراسیونها «صفر» شد
مدیربودجه و اعتبارات سازمان تربیت بدنى با بیان اینکه درمجموع بودجه فدراسیونها هیچ تفاوتى با گذشته ندارد، مى گوید: بودجه فدراسیونهایى را که امکان درآمد داشته اند کاهش داده ایم و حتى بودجه چندفدراسیون را «صفر» کرده ایم.
بطورکل در تعریف مان براى تخصیص اعتبار، فدراسیونها را به پنج دسته تقسیم کرده ایم که عبارتند از: فدراسیونهاى ویژه، فدراسیونهاى ورزشهاى پایه، فدراسیونهاى گروه اول، فدراسیونهاى گروه دوم و فدراسیونهاى گروه سوم.
فدراسیونهاى ویژه
فدراسیونهایى هستند که به خودى خود نمى توانند درآمد داشته باشند و ما هم باید به آنها نگاه ویژه اى داشته باشیم.
در این دسته هفت فدراسیون ورزشهاى همگانى، باستانى، جانبازان و معلولان، ناشنوایان، نابینایان، پزشکى ـ ورزشى و نجات غریق مى گنجد. ما باید به نوعى این فدراسیونها را هدایت کنیم.
البته الآن اعتبار لازم را نداریم اما اگر اعتبار موردنیاز وجودداشت حتماً بودجه این فدراسیونها را افزایش مى دادیم.
فدراسیونهاى ورزشهاى پایه
هرکس به دنبال قهرمانى باشد، نیازدارد در سه رشته دو ومیدانى، شنا و ژیمناستیک کارکرده باشد.
ما این فدراسیونها را در دسته اى قرارمى دهیم که اگر پول داشته باشیم، کمک مى کنیم.
فدراسیونهاى گروه اول
فدراسیونهایى هستند که مى توانند در سطح جهان، المپیک و آسیا مدال بگیرند.
مجموعاً 12فدراسیون هستند و بنا داریم بودجه شان را افزایش دهیم.
فدراسیونهاى گروه دوم
یازده فدراسیون هستند که درحال حاضر این امکان را ندارند درسطح آسیا، جهان و المپیک مدال بگیرند ولى زمینه آن را دارند.
به دنبال آن هستیم تاخود این فدراسیونها درآمد حاصل کنند. مثل فدراسیون هاى شطرنج و بدمینتون.
فدراسیونهاى گروه سوم
این فدراسیونهاى باید به دنبال درآمدسازى باشند مثل بیلیارد، تیروکمان و اتومبیلرانى.
بنابود از امسال بودجه این فدراسیونها را قطع کنیم. اما چون دو فدراسیون چوگان و تیروکمان اخیراً شروع به کارکرده اند و برخى هم درصدد جذب پول هستند، کمى تأمل کردیم.
فوتبال؛ 640میلیون تومان به اضافه پیش بینى نشده ها
درمیان فدراسیونهاى موجود، فدراسیونهاى فوتبال، کشتى و کاراته جزو فدراسیونهاى درآمد زا به شمارمى آیند.
به عبارتى این فدراسیونها مى توانند ازطرق مختلف نسبت به جذب پول اقدام نمایند.
به عنوان مثال فدراسیون فوتبال از بابت عقد قرارداد با شرکت ایرانول مبلغ 1/3 میلیاردتومان را (براى دوسال) درحساب خود مى بیند و یا تبلیغات دورزمین ورزشگاه آزادى را با مبلغ 1/22 میلیاردتومان واگذارمى کند.
این درحالى است که فدراسیون مذکور درسال گذشته مبلغ 640 میلیون تومان بودجه علاوه بر مبالغى که به صورت پیش بینى نشده لحاظ شده بود، دریافت کرده است.
البته از بابت درآمد حاصله از بلیت فروشى هم سهمى اندک عاید باشگاهها مى شود.
به عنوان مثال باشگاه استقلال اهواز از این محل، مبلغ 17میلیون تومان بابت نیم فصل اول دریافت کرد.
در همین ارتباط عبدالحمید رمضانى عضو کمیسیون اقتصادى اتحادیه مدیران فوتبال باشگاه هاى کشور مى گوید: الآن فوتبال ما فقط اسم
حرفه اى دارد و موارد حرفه اى که یکى از آنها درآمدزایى است، نداریم. وقتى باشگاهى مثل استقلال اهواز یک میلیارد و دویست میلیون تومان هزینه مى کند، درآمد 17 میلیون تومانى براى آن هیچ چیز نمى شود. فوتبال باید به یک صابقات منتفى است در صورتى که بازى استقلال و پرسپولیس با حاشیه هایش 100 دقیقه روى آنتن مى رود. جالبتر آنکه مبلغ هر دقیقه تیزر تلویزیونى 800 هزار تومان است. در واقع همه تیم ها بدون هیچ استفاده اى 100 دقیقه وقت را پر مى کنند.
قوانین خاص
رمضانى دیگر راه هاى درآمدزایى را مورد توجه قرار مى دهد: «پیراهنى را که تیمش مى فروشد و روى آن تبلیغ مى زند، در همه بازار پر مى شود و کسى نیست جلوگیرى کند. از طرفى با این تبلیغاتى که در فوتبال مى شود، نمى توانیم باشگاه ها را شکوفا کنیم. نظام سیاسى ما قوانین خاص خودش را مى طلبد و ما هم باید تابع باشیم. همین امر یک مقدار دست و پاى ما را مى بندد. براى مثال در دنیا از بازیکن براى تبلیغ استفاده مى شود اما این موضوع در ایران باب نشده است. به هرحال، اکنون در اتحادیه به دنبال جا انداختن اخذ حق پخش تلویزیونى مسابقات که یکى از راه هاى کسب درآمد به شمار مى آید، هستیم.
باشگاه ها؛ وبال دولت
ورود صنایع، شرکت ها و بخش خصوصى به عرصه ورزش از جمله راهکارهاى موجود براى دستیابى به ورزشى پویا به شمار مى آید و در این میان نمى توان نقش باشگاه هاى صنعتى و حضور پررنگ شان در این عرصه را نادیده انگاشت. در نقطه مقابل باشگاه هایى نیز هستند که «وبال» دولت محسوب مى شوند و همچنان ارتزاق از بخش دولتى را در دستور کار دارند. باشگاه هاى پرسپولیس و استقلال در این گروه قرار دارند و حتى مهندس مهدى قدمى معاون ادارى و پشتیبانى سازمان تربیت بدنى از کمک هاى اخیر و 50 میلیون تومانى سازمان (از طریق فدراسیون) به این دو باشگاه خبر داد.
این در شرایطى است که چند
ى پیش اکبر غمخوار مدیرعامل باشگاه پرسپولیس از صرف بودجه 2/5 میلیارد تومانى براى این باشگاه خبر داده بود. درحالى که باشگاه استقلال براى یک فصل گذشته 700 میلیون تومان هزینه کرد. براساس آمار به دست آمده در فصل گذشته لیگ برتر فوتبال باشگاه هاى کشور، چهارده تیم شرکت کننده در حدود 20 تا 25 میلیارد تومان هزینه کردند. در لیگ دسته یک نیز حداقل هزینه یک تیم 150 میلیون تومان و حداکثر 1/5 میلیارد تومان بوده است. با چنین آمار و ارقامى عضو کمیسیون اقتصادى اتحادیه مدیران فوتبال
باشگاه هاى کشور عقیده دارد تیمى که بخواهد در لیگ برتر حرفى براى گفتن داشته باشد، بودجه اش زیر مبلغ یک میلیارد تومان نیست; و اما در ارتباط با تیم هاى صنعتى، مهندس مهدى تاج دبیرکل اتحادیه مدیران فوتبال باشگاه هاى کشور از یازده باشگاه رسمى، دو مؤسسه و خیلى از شرکت هایى که در برخى رشته هاى ورزشى تیم دارند، نام مى برد و مى گوید: حداقل هزینه سالانه این باشگاه ها و تیم ها حدود 20 میلیارد تومان است.
نقل و انتقال بازیکنان به خارج از کشور از دیگر راه هاى درآمدزایى باشگاه ها محسوب مى شود که مدتى است روند آن «کند» شده است. ابراهیم طالبى دستیار سابق رولند کخ در این باره مى گوید: تا قبل از سال 82 با فعالیتى که در باشگاه استقلال داشتیم بین 4 تا 5 میلیارد تومان پول و ارز وارد کشور کردیم. درحالى که طى دو سال گذشته بابت انتقال پاشازاده، یزدانى و نیکبخت کلاً 200 هزار دلار وارد کشور شد. این رقم را فقط با مبلغ قرارداد على موسوى (1/8 میلیون مارک) مقایسه کنید. این موضوعى است که باشگاه ها باید روى آن کار کنند و یک مورد دیگر مربوط به جذب اسپانسرها مى شود. تیم هاى ما هنوز نتوانسته اند اسپانسرهاى خارجى داشته باشند در صورتى که قرار بود یک اسپانسر براى استقلال مبلغ 2 میلیارد تومان هزینه کند.
وى مى افزاید: تنها اسپانسر خارجى
ما، شرکت پوما بود که قرار بود براى چهارسال مبلغ 2/5 میلیارد تومان به ایران از نظر وسایل و پول تزریق کند. اما قرارداد 4 ساله این شرکت (در آستانه جام جهانى 98) به چهارماه تقلیل یافت و پوما مبلغ 600 هزار دلار براى ما هزینه کرد.
کمک بخش خصوصى به سازمان تربیت بدنى
جلب مشارکت هاى مردمى و جذب بخش خصوصى به ورزش از جمله سیاست هاى سازمان تربیت بدنى بوده که با توجه به حجم ا
نبوه پروژه هاى نیمه تمام و نیاز به فضاهاى ورزشى بیشتر و به تبع آن تزریق مالى بیشتر، در دستور کار قرار گرفته است. در واقع صرف بودجه عمرانى منظور شده براى سازمان ورزش، جوابگوى حل مشکلات نیست و رویکرد به بخش خصوصى یک راهکار به شمار مى آید.
در همین ارتباط احمد ارشدى مدیر بودجه و اعتبارات سازمان تربیت بدنى مى گوید: در سال گذشته اعتبار عمرانى سازمان 36/916 میلیارد تومان بود و امسال این اعتبار معادل 37 میلیارد و سیصد میلیون تومان است. البته در سال گذشته دکتر عارف دو سه مورد کمک خاص به ما کردند که یکى از آنها مبلغ 2 میلیارد و 905 میلیون تومان از محل اعتبار ارزى دراختیار نهاد ریاست جمهورى بود. همین رقم خیلى از مشکلات سازمان، ادارات مرکزى و فدراسیون ها را حل کرد. البته قرار بود مبلغ یک میلیارد و 900 میلیون تومان نیز کمک عمرانى صورت گیرد که متأسفانه نشد و حال با نظر مساعد دکتر عارف قرار بر اهداى کمک پنج میلیارد تومانى شده است. آنچه مسلم است براى دولتمردان ما این موضوع جا افتاده که ورزش چرخ پنجم نیست.
وى با اشاره به ادامه بازسازى و نگهدارى مجموعه هاى ورزشى آزادى و شیرودى عنوان مى کند: مبلغ چهار میلیارد تومان را براى این مهم پیش بینى کرده ایم که البته عمده آن مربوط به ورزشگاه آزادى مى شود. همچنین قصد داریم در سال جارى احداث ورزشگاه ویژه بانوان در تهران و احیا و تکمیل مجموعه فرهنگى آرامگاه تختى را انجام دهیم
. ساخت ورزشگاه ویژه بانوان براى نخستین بار در کشور صورت مى گیرد که اعتبار اولیه 1/5 میلیارد تومان براى آن پیش بینى کرده ایم. در فاز بعدى نیز که در سال 84 تحقق مى یابد 1/5 میلیارد تومان دیگر براى آن منظور مى شود. در ارتباط با احیا و تکمیل مجموع
ه فرهنگى آرامگاه تختى نیز قصد داریم بر سر مزار وى در ابن بابویه و یا در جوار مزارش مجموعه اى با گود زورخانه و سالن آمفى تئاتر احداث نماییم که براى این کار مبلغ 500 میلیون تومان هزینه خواهیم کرد و احتمالاً در ماه هاى تیر و مرداد کار مکان یابى انجام خواهد شد.
ارشدى ادامه مى دهد: جداى از اینها احداث 14 ورزشگاه 15 هزار نفره در نقاط مختلف کشور را در دستور کار داشته ایم که امسال پنج ورزشگاه تکمیل و مورد
بهره بردارى قرار مى گیرد و 9 ورزشگاه دیگر نیز تا پایان سال جارى و طى سال آینده آمادهسبزوار را در دستور کار داریم. لازم مى دانم این را اضافه کنم که این پروژه ها جداى از پروژه هاى ورزشگاه هایى با گنجایش بیشتر مثل 50 هزار نفرى تبریز و 70 هزار نفرى اصفهان است. ما تصمیم داریم با توجه به حجم بالاى پروژه هاى نیمه تمام در سطح کشور، دیگر هیچ طرحى را مگر در موارد خاص شروع نکنیم.
وى درخصوص جذب کمک هاى مردمى عنوان مى کند؛ ما طرح خیرین ورزشگاه ساز مثل خیرین مدرسه ساز را داریم. براین اساس چنانچه این خیرین 40 درصد از هزینه هاى یک پروژه را متقبل شوند و یا این میزان از محل کمک هاى مردمى تأمین شود، اولویت تکمیل طرح هاى ورزشى با آنها خواهد بود و مابقى بودجه لازم از طریق کمک هاى ملى و استانى تأمین مى شود.
روایت دیگری از دخالت سیاست و اقتصاد در ورزش و المپیکها
حرف من این است: ما بهآتن میرویم ـ آتن 2004 ـ تا فرشته المپیک را در پای همان کوه اساطیری المپ و معبد زئوس بهخاک بسپاریم.
آخرین بازیهای المپیک یا المپیادی با مفاهیم به وجود آمده در دوران مدرن، و عصر مدرنیسم در مونترال برپا شد. ـ 1987 ـ در قالب اصول ارزشها و مفاهیم کهنه جهانی ـ مگر المپیکهای نوین 108 سال پیش بهراه نیفتاد؟ ـ برای معرفی بهتر این نظام کهنه جهانی باید تاکید کرد که همه چیز از لندن آغاز شد. ـ بازیهای المپیک 1948 ـ و بهمونترال 78 ختم شد.
در عصر المپیکهای ایدئولوژیک و قطببندی شده، شما باید یا وارد اردوگاه سوسیالیستی میشدید، یا به اردوگاه به اصطلاح دنیای آزاد، دنیای غرب میپیوستید، یا در اردوگاه جهان سومیها و یا غیر متعهدان میماندید. المپیک مونترال، آخرین المپیکی است که آلمان شرقی، نه تنها آلمان غربی را پشت سر میگذارد. ـ از نظر نتای
ج و مدال ـ بلکه تهدیدی است برای آمریکا، ابرقدرت کاپیتالیستی. هنوز دیوار برلین وجود دارد.
تا دهه 70، اگر توجه کنید، پرچمها مارک دار بودند. ملیگرائی هم رواج داشت. کشورها نشان میداند که در کدامین اردوگاه قرار دارند. در المپیک 76 بود که سوسیالیسم برای استفاده از ورزش، در تبلیغ نظامش، دنیای غرب را پشتسر میگذاشت. آلمان شرقی برای نخستینبار در شنا به اندازه آمریکا مدال آورد. کوبا بهعنوان یک ابرقدرت ورزشی در ینگه دنیا مطرح شده بود. در جمع مدالها در رده پنجم تابلو ایستاد.
یک عروسک بسیار با هوش به نام نادیاکومانچی برای نخستینبار در تاریخ در تابلوی نتایج از سوی داوران ده میگیرد از ده امتیاز ممکن. 5 مدال المپیک برای این دخترک 14ساله. کورنلیا راندر عروسک دیگر دستگاههای لابراتواری ورزشی سوسیالیسم ـ اینبار از آلمان شرقی چهار مدال طلا در شنا میگیرد. او در 21سالگی خداحافظی میکند.
ایران هم بزرکترین کاروان ورزشی تاریخش را به مونترال فرستاده است. بعد از این قدرت نمایی بلوک شرق در المپیک مونترال، بهدهه 80 میرسیم. یک دوره انتقالی در راه است. برخوردهای انتقامی ابرقدرتها، مرحله پیشا سقوط شوروی. در این دوره انتقالی المپیک مسکو 1980 از راه میرسد. بیستودومین بازیهای المپیک دوران نوین.
تحریم سیاسی اردوگاه غرب ـ آمریکاییها ـ المپیک مسکو را تا سطح یک اسپارتاکیاد پائین می برد. المپیک مسکو، المپیک نبود. سال 1984 لسآنجلس، با وجود همه بزرگنمایی آمریکاییها به ویژه در قالب چهره سازی کارللوئیس ـ برنده چهار مدال طلا دوهای سرعت ـ این المپیک هم چیزی شبیه جشنواره ورزشی پانامریکن بیشتر نبود و شبیه المپیک نبود. در این صحنه، با پیروزی فیشر آمریکایی بر اسپاسکی مغز متفکر شطرنج شورویها در ریکیاویک ایسلند آغاز شده بود. ـ 1972 ـ آمریکاییها اعتماد بهنفس پیدا کرده بودند.
انتشار دکترین و رسالههای مختل
ف، منتشر میشد که میتوانیم خود شوروی را نیز مات کنیم. نومحافظهکاران که همین امروز هم در قدرت به سر میبرند، ندا میدادند که میشود از نظر سیاسی و اجتماعی هم کرملین را مات کرد و شوروی را به زیر کشید.
آمریکا دیگر نیازی نمیدید در المپیک، روند برخورد اردوگاهها صورت بگیرد. شوروی هم به دلیل بحرانهای سیاسی و اقتصادی حاکم برجامعهاش، توان مقابله را چون گذشته نداشت.
در سئول 1988 ماجرا به انگونه بود. المپیک بود، اما مثل اینکه برگزار نشد. عصر دیگری آغاز شده بود. عصر تیشرتها و کفش کتانیهای مارکدار. با این همه آمریکاییها در صحنههای دیگر به یکهتازی شوروی پایان میدادند. در هاکی روی یخ، پیروزی معجزهآسای تیم آمریکا برابر تیم پرقدرت شوروی. مردان والیبال آمریکا، به قدرت و آقایی والیبالیستهای شوروی و ژاپن پایان دادند. ژیمناستیک هنری که در عرصههای سیاسی و تبلیغاتی، در انحصار مسکو و بلوک شرق بود، به وسیله آمریکاییها تسخیر شد. در کشتی آزاد آمریکاییها ارباب جدید جهان شدند.
آمریکا دیگر نیازی نمیدید که با شوروی در این زمینهها رقابت کند و اردوگاه چپ را شکست دهد. مبارزه و شکستها و پیروزیها در صحنههای ورزش و المپیکها، اساس مبارزه ایدئولوژی دو ابرقدرت را تشکیل میداد.
در واقع پیروزی ابرقدرت غرب در دهه 90، پس از سقوط امپراتوری و فروپاشی شوروی و مکانیزه شدن بلوک شرق، در بارسلون 92، نخستین تجربه ورزشی و المپیک در دوران گلوبالیسم را شاهد هستیم. المپیک بارسلون، عصر رنسانس فرهنگی و بیزینیسی ورزش آغاز شد. دیگر پرچمهای مارکدار قدرت واقعی نبودند. قدرت تعیین کننده کارتلهای مارکدا
ر بودند. عصر پیتزا، مسترزکارت، کوکا و پپسی، نایک و آدیداس و کارتلهای فراملیتی آغاز شده بود.
برای نخستینبار در تاریخ جشنواره المپیک، شاهد حضور گرانترین تیم ورزشی، یا کارتل ورزشی. تیم بسکتبال رویایی آمریکا هستیم، چندین بازیکن چند صدمیلیون دلاری در یک تیم جمع شدهاند. رویای آماتوریسم آقای کوبرتن سالها بود که بهفراموشی سپرده شده بود. این سرآغاز عصر جدبد گلوبالیسم ورزشی بودکه به گفته یک جامعه شناس ورزشی آمریکا، مایکل جوردن نخستین پیامبر این ایدئولوژی بود. مذهب جدید ورزش جهانی. این قدم بعدی
و پایانی برای تمامی افکار و رویاهای انسان دوستانه مسیو کوبرتن در نهضت المپیسم او بود. این رویاها بهخاک سپرده شدند.
در یکصدمین سال برپایی بازیهای المپیک نوین، قرار بود، شعله المپیک در همان زادگاهش فروزان شود، اما آتلانتا برنده شد. چرا آتلانتا؟ اینجا کعبه نوین اقتصاد امریکاست. دو نماد فرهنگ آمریکایی کوکاکولا، و دیگر پدیده جهانی شدن C.N.N هر دو مرکزشان در آتلانتا بود و هست. بنابراین رویای مسیو کوبرتن دفن شد. بهخاک سپرده شد و تبدیل شدند به لوحه یادبود. و افکار سزار آمریکایی آقای نیوت گرفیگریچ رئیس کنگره آمریکا در زمان رئیس جمهوری کلینتون، در دستور کار قرار گرفت. تمدن آمریکایی;
دنیا از این پس با فرهنگ و تمدن آمریکایی زندگی میکند. برای همین است که امروز آقای بوش تاکید میکند: “تا دیروز تاریخ را دیگران نوشتند. از امروز ما مینویسیم.“
دنیا در عصر پس از تاریخ قرار گرفته است به گفته پرفسور فوکویاما..: ما بهعصر برخورد شبکهها رسیدهایم، نه عصر برخورد تمدنها. شبکههای تروریستی، شبکههای امنیتی و ضد تروریستی.
لشگر کشی نیروهای امنیتی را این روزها در آستانه برپایی المپیک آتن شاهدی
م. آتن جدید، آتن قرن بیستویکم، نخستین میعادگاه چنین تجربهایست.
شاید آخرین المپیک، بهصورت جشنواره ورزشی ملتها; شاید در آینده نزدیک این جشنواره بزرگ هر چهار سال یکبار روی کره زمین، به بلوکههای جغرافیایی مبدل شود.
شاید ما شاهد مجموعه تیمهای اتحادیه اروپا در برابر اتحادیه افریقا قرار گیرد. جهان عرب در مقابل بلوک زردها، لاتینوها در مقابل آمریکنهای شمالی; در دنیای فردا جایی برای المپیاد انسانگرایانه، یا اتوپیای انسانگرایانه وجود ندارد.
دنیا در عصر جهانی شدن ـ گلوبالیسم ـ و بردهداری کارتلها، فقط جشنواره دوستی برپا میکند.
کلمات کلیدی :