سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ کمیل پسر زیاد گفت : امیر المؤمنین على بن ابى طالب ( ع ) دست مرا گرفت و به بیابان برد ، چون به صحرا رسید آهى دراز کشید و گفت : ] اى کمیل این دلها آوند هاست ، و بهترین آنها نگاهدارنده‏ترین آنهاست . پس آنچه تو را مى‏گویم از من به خاطر دار : مردم سه دسته‏اند : دانایى که شناساى خداست ، آموزنده‏اى که در راه رستگارى کوشاست ، و فرومایگانى رونده به چپ و راست که درهم آمیزند ، و پى هر بانگى را گیرند و با هر باد به سویى خیزند . نه از روشنى دانش فروغى یافتند و نه به سوى پناهگاهى استوار شتافتند . کمیل دانش به از مال است که دانش تو را پاسبان است و تو مال را نگهبان . مال با هزینه کردن کم آید ، و دانش با پراکنده شدن بیفزاید ، و پرورده مال با رفتن مال با تو نپاید . اى کمیل پسر زیاد شناخت دانش ، دین است که بدان گردن باید نهاد . آدمى در زندگى به دانش طاعت پروردگار آموزد و براى پس از مرگ نام نیک اندوزد ، و دانش فرمانگذارست و مال فرمانبردار . کمیل گنجوران مالها مرده‏اند گرچه زنده‏اند ، و دانشمندان چندانکه روزگار پاید ، پاینده‏اند . تن‏هاشان ناپدیدار است و نشانه‏هاشان در دلها آشکار . بدان که در اینجا [ و به سینه خود اشارت فرمود ] دانشى است انباشته ، اگر فراگیرانى براى آن مى‏یافتم . آرى یافتم آن را که تیز دریافت بود ، لیکن امین نمى‏نمود ، با دین دنیا مى‏اندوخت و به نعمت خدا بر بندگانش برترى مى‏جست ، و به حجّت علم بر دوستان خدا بزرگى مى‏فروخت . یا کسى که پیروان خداوندان دانش است ، اما در شناختن نکته‏هاى باریک آن او را نه بینش است . چون نخستین شبهت در دل وى راه یابد درماند و راه زدودن آن را یافتن نتواند . بدان که براى فرا گرفتن دانشى چنان نه این در خور است و نه آن . یا کسى که سخت در پى لذت است و رام شهوت راندن یا شیفته فراهم آوردن است و مالى را بر مال نهادن . هیچ یک از اینان اندک پاسدارى دین را نتواند و بیشتر به چارپاى چرنده ماند . مرگ دانش این است و مردن خداوندان آن چنین . بلى زمین تهى نماند از کسى که حجّت بر پاى خداست ، یا پدیدار و شناخته است و یا ترسان و پنهان از دیده‏هاست . تا حجّت خدا باطل نشود و نشانه‏هایش از میان نرود ، و اینان چندند ، و کجا جاى دارند ؟ به خدا سوگند اندک به شمارند ، و نزد خدا بزرگمقدار . خدا حجتها و نشانه‏هاى خود را به آنان نگاه مى‏دارد ، تا به همانندهاى خویشش بسپارند و در دلهاى خویشش بکارند . دانش ، نور حقیقت بینى را بر آنان تافته و آنان روح یقین را دریافته و آنچه را ناز پروردگان دشوار دیده‏اند آسان پذیرفته‏اند . و بدانچه نادانان از آن رمیده‏اند خو گرفته . و همنشین دنیایند با تن‏ها ، و جانهاشان آویزان است در ملأ اعلى . اینان خدا را در زمین او جانشینانند و مردم را به دین او مى‏خوانند . وه که چه آرزومند دیدار آنانم ؟ کمیل اگر خواهى بازگرد . [نهج البلاغه]

مقاله ویژ گیهای اخلاقی امام حسین (ع) تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/2 3:15 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ویژ گیهای اخلاقی امام حسین (ع) تحت فایل ورد (word) دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ویژ گیهای اخلاقی امام حسین (ع) تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ویژ گیهای اخلاقی امام حسین (ع) تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ویژ گیهای اخلاقی امام حسین (ع) تحت فایل ورد (word) :

مقد مه :

درد نیا ی که ما در آن زند گی می کنیم ، روز به روز برمشکلات و گرفتا ری های آن افزوده می شود ، ظلم و ستم ،خلاء معنویت، فساداخلا قی وبی بند وباری در آن رو به گسترش است.
دانشمندان ومحققا ن، اگرچند درزمینه ی تکنولوژی، علم ودانش و برآ ورده ن

مودن نیازها ی مادی وتامین رفاه وآسا یش ظاهری انسا نها به پیش رفت ها یی مهمی درا ین زمینه نائل گرد یده وتاکنون دستاوردها ی بزرگی را برای بشریت عرضه داشته اند. مع ذالک درجهت بهبود وضعیت معنوی ، روحی ، روانی واخلاقی افراد بشر تا کنون کاری نه تنها صورت نگرفته، بلکه دردنیای جد ید ومعاصر، گردانندگان آن هرروز با ارائه برنامه های مخرب

 

فرهنگی و ابزارهای تبلیغی جدید از قبیل؛ ماهواره ، اینترنت و;سهم بزرگی را در ویران نمودن زیر بنایی فکری وعقیده تی خانواده ها، ا فکار نسل جوان و به انحراف کشا ندن آنها ، به خود اختصاص داده اند. به طوری که اخلاق وارزشهای انسانی درحال حضر ودرجهان متمدن امروز، بکلی درجامعه از بین رفته کمتر کسی پیدا می شود که به اصول انسانی و اخلاقی پا ی بند با شد .
علت این امر را باید درسست بودن پیوند خا نواده ها و عد م پا ی بندی آن ها به سنتهای اجتماعی و هنجارهای معنوی جستجو کرد . زیرا از نظر روانی وجامعه شنا سی یک نوع پیوند و را بطه ی بین آسیب های اجتما عی ، با روابط خا نوده ها در جامعه – با یک دیگر – وجود دارد .
روی همین جهت هر چه پیوند خانواده ها و افراد درجامعه مستحکم تر گردد ؛ از یک طرف نوع رفتار ، کنش و گفتار آن ها نیز درجامعه تحت تأثیر فضای مو جوددراجتماع کنترل شده ، منطقی وطبیعی تر ا نجام خوا هد گرفت ؛ از طرفی دیگرطبیعت وسرشت انسانی

نیز اقتضا دارد تا انسان درجهتی قدم گذارد که سعادت دنیا وآ خرت او تامین گردد وتنها راهی که می تواند انسان را به این هد ف نزدیک نماید تعهد وپای بندی به هنجار های فر هنگی وارزشی جوامع بشری است .
بنابر این باید تمام سعی وتلاش را بکار برد تا خانواده ها سالم وبی آفت با قی بما نند ؛ زیرا خا نواده ها کوچکترین واحد اجتماعی هستند که نقش بسیار مهم و سازنده ی را در سالم نگهداشتن زیر ساختهای اجتماعی بر عهده دارند . پس اگر خانواده ها سالم بمانند وروابط سنتی و مستحکم خود را حفظ کنند ، در نتیجه جامعه دچار آسیب های اجتماعی نخواهد شد ومسائل همچون بی بندو با ری ، شهوت گرا یی خودخواهی ونا به سا مانیهای اجتماعی در آن را ه پیدا نخواهد کرد . لذا مشکل جهان معاصر امروزه تنها مشکلات اقتصا دی وم

ادی نیست ، بلکه مشکل اصلی بشریت فقدان معنویت ، عوا طف انسانی و حس نوع دوستی می باشد .
« یکی از مهمترین فلسفه ی مرگ غرب ، تباه شدن خانواده است . بی توجهی به بنیاد های معنوی ، مادی انگا شتن هستی ، حسی انگا شتن معرفتها ، لذت پرستی، نسبی گرا یی، فردنگری، رهایی خواهی وکام گیری های بی مرز، گسست خانواده وفرو پاشی پیوندهای عا طفی ومعنوی را در پی آورده است . وبه قول بر ژینسکی: ” سکولاریسم عنان گسیخته که بخش اعظمی از غرب را فرا گرفته است ، در درون خویش نطفه خودویرانی فرهنگی را پرورش می دهد .” » ( 1 )
از جمله پیامدهای منفی تمدن جدید، فروپاشی وازهم گسیختگی کانون خانواده است وخانواده ها درغرب باهم روابط عاطفی وانسانی ندارند وغالب غربیها حرمت پدرا ن ومادر را ن خود را پاس نمی دارند وخصوصا آن ها دوران پیری وکهولت را در تنهایی وخانه سال مندان سپری می کنند . برای آگاهی از سرنوشت غمبار خانواده ها درغرب وبخصوص پدرو مادر ها لازم است به این حکایت که از استاد شهید مرتضی مطهری (ره) نقل شده است توجه نمائیم:
« مر حوم محقق که نماینده ی حضرت آیت الله بروجردی (ره ) در آلمان بود نقل می کرد: پروفسوری در آلمان غربی مسلمان شد وبعد از مدتی این پرو فسورمریض شد، اورا برای معا لجه به بیمارستان بردند مابه عیادتش رفتیم ، پرسیدیم بیماری شما چیست ؟
گفت : دکترها مشغول تحقیق هستند .

روز سوم که رفتیم دیدیم بسیار نگران است گفتیم : چرا ناراحت هستید؟
گفت: تشخیص دادند که بیماری من سرطان است . گفتم : خداوند ، ان شاءالله شفا بدهد .
پروفسور گفت: ناراحتی من برای سرطان نیست بلکه ناراحتی من از این است که من یک زن دا رم با یک پسرجوان، امروززنم با پسرم به عیا د تم آ مدند تا فهمیدند من مرض سر طان د ارم . گفتند: خوب پروفسورشماکه بیماری سرطان داری خوب نمی شوی ما دیگر اینجا نمی آ ییم. توبمیر ما هم رفتیم !

بعدا (مرحوم) محقق گفت: به پرو فسور گفتم : آنها اگر رفتند ما هستیم ناراحت نباش . صبح و عصر به عیا دتش می رفتیم تا پرو فسورمرد .
مسلمانان را خبر کردیم با احترا م تمام جنازه را از بیمارستان بر داشتیم به قبرستان بردیم ،غسل دادیم ونماز خواندیم تا قبر حاضرشد یک مرتبه دیدیم پسری باکلاء پرمووعجیب وارد قبرستان شد وگفت: بابایم را بدهید من ببرم !
گفتیم : کجامی بری ؟
گفت: رفتم بیمارستان وبدن بابام رابه بیست مارک فروختم ( براساس محا سبه ی آن زمان هر مارک 30 ریال بوده است .) که برای کالبد شکا فی از آن استفاده کنند . گفتیم : بابات مسلمان است ( نمی شود جنا زه ی او را به تو بر گردانیم .) » (2 )
اسلام درا ین میان تنها دینی است که ازا ین بابت شد یدا نگران بوده و برای تحکیم بنیاد خانواده واحیایی ارزشهای اسلامی برنا مه های زیادی دارد و سالیان متمادی است که درراستای تأ مین نیازهای فکری، فرهنگی واخلا قی جامعه بشریت وتربیت انسانها برنامه ریزی داشته وتلاش می کند .
ما عقیده داریم ، دستورات وقوانین اجتماعی و اخلاقی اسلام اگر بنحودرست وبه طور کامل در جامعه اجرا شود ، د یگر از لجام گسیختگی خا نواده ها ، ظلم و بی عدالتی ، ترویج فسادوبی بند وباری وانحرافات اخلاقی درجامعه خبری نخواهد بود و بزرگترین نیاز جها ن امروز ازا ین ناحیه که خلا معنویت و نجات انسانهای مظلوم از قیدوبند اسارت نفس و بندگی هوا وهوس با شد ؛ میسر خواهد شد .
اخلاق وکردار نیک چیزی است که فطرت وسرشت انسان با آن سا ز گاری دا شته وانسا نها فطرتا در جستجوی اخلاق حمیده بوده وسعی دارند تا خود را به زیوراخلاق مزین نمایند . درطول تاریخ بود ن انسا نها ی زیادی که مرا رت وتلخیها یی فراوانی را متحمل شد ند تا به کسب فضائل وصفا ت متعا لی وپسند یده الهی واخلا قی د ست رسی پیدا کرد ند وامروزه رفتا روآثارعظیم وگران سنگی ازآن ها برای ما برجا ی مانده است تا مااز آن ها استفا ده وبهره بر داری نما ئیم وسعی کنیم که از سیره ی عملی و راهنمائیهایی آنان پیروی نمائیم :

مؤلف ” الفیض القدسی ” می نویسد : عالم بزرگوار مرحوم محمد تقی مجلسی ، پدر علامه محمد با قر مجلسی در خاطرات خود می گوید : « در یکی از شب ها پس از این که از نماز شب
و تهجد سحری فارغ شدم ، حال خوشی برایم ایجاد شد ؛ از آن حالت فهمیدم که در این هنگام هر حاجت و درخواستی از خداوند نمایم ، اجابت خواهد شد ، فکر کردم چه درخواستی از امور دنیا و آخرت از درگاه خداوند متعال نمایم ؛ که ناگاه صدای گریه فرندم محمدبا قر در

گهواره اش بلند شد ، و من بی درنگ به خداوند متعال عرضه داشتم : پروردگارا ! به حق محمد و آل محمد علیهم السلام این کودک را مروج دینت و ناشر احکام پیامبر بزرگت قرار ده و او را به توفیقاتی بی پایان موفق گردان . » (3)ما مسلما نان ، به خصوص نسل جوان وصاحبان فکر واندیشه باید توجه دا شته با شیم تا زمانی که ما به سرما یه ها یی معنوی ، فرهنگی وارزشهای اصیل اسلامی مان مراجعه نکنیم غیرممکن است تا به سعاد ت وخوشبختی واقعی نا ئل گرد یم .
اگر مردان بزرگی هم چون مرحوم کلینی ، شیخ طوسی ، امام خمینی (ره) و ; از میان ما مسلمانان به جایی رسیده اند به خاطر همین تقیدات به معیارهای اسلامی واخلاقی بوده است ؛ مثلا در رابطه به امام خمینی (ره) نقل می کنند: « امام جمعه یکی از شهرستان ها به همراه پدرش برای دیدار امام خمینی (ره) به جماران رفتند . وارد منزل امام شدند و وقتی داخل اتاق شدند امام جمعه جلوتر از پدرش وارد اتاق شد و پدرش را پشت سر خود قرار داد . بعد از آن که خدمت امام نشستند شروع به معرفی پدرش نمود . امام فرمود : آیا او پدر شما است ؟ عرض کرد : بلی . امام فرمود : پس چرا در حیاط منزل جلوتر از ایشان حرکت می کردی و وقتی هم وارد اتاق شدی ایشان پشت سر شما قرار داشت ؟! » (4)
درا ین میا ن ممکن است این سؤال برای بسیا ری از جوا نان ونوجونان ما مطرح

شود، که چگو نه می توان به اخلاق ورفتا رهای پسند یده دست رسی پیدا کرد؟ وراههایی رسیدن به آن چه گونه است ؟ به عبارت دیگر منبع اصلی اخلاق اجتما عی ، فردی ، خا نوادگی و;چیست ؟
پاسخ این پرسش را می توان بامراجعه به متون اسلامی وقرآن کریم بدست آورد وآنجاکه خدا وند در قرآ ن کریم می فر ماید:
« و انک لعلی خلق عظیم .» (5)

تواخلاق برجسته ای داری.
این آ یه شریفه به طوری کلی منبع ا صلی مکارم اخلاق را برای ما معرفی می کند واشاره دا رد به مکارم اخلا ق اجتماعی آن حضرت ؛ زیراخلق در ا ینجا بمعنای اخلاق وروشها یی اجتماعی رسول خدا (ص) می باشد ونه اینکه مرا د دین اسلام با شد، چنا نکه برخی ازمفسرین این گونه تفسیر کرده اند .
علامه طبا طبا ئی درا ین زمینه می نویسد:
پس اینکه قرآن کریم فرموده :” ا نک لعلی خلق عظیم ” ، معنا یش این است که توای پیا مبر سجا یا یی اخلاقی عظیمی داری؛ این آیه شریفه هرچند فی نفسها وبه خودی خود حسن خلق رسول خدا (ص) را می ستا ید ، وآن را بزرگ می شما رد ، لیکن با در نظرگرفتن خصوص سیا ق آ ن، این آیه خصوصا به اخلا ق پسند یده ی اجتماعی حضرت نظردارد،اخلا قی که مربوط به معاشرت می باشد؛ ازقبیل استواری بر حق ، صبروبردباری درمقا بل آذاروا ذیت مردم وخطا کاریهائی ارا ذل وعفو واغما ض از آنان ؛ سخاوت ، مدارا، تواضع وامثا ل اینها (6)
به لحاظ تاریخی، نخستین معلم ومربی رسول مکرم اسلام است وخدا وند در آیه دیگر نیز می فر ماید : « لقدکان فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوا الله والیوا م الاخروذکرالله کثیرا » (7)
مسلما برای شما زندگی رسول خدا سر مشق نیکویی بود ،برای آن ها که امید به رحمت خدا و روز رستا خیز دارند وخدا را بسیار یاد می کنند .
بنابراین، این کلام زیبای خالق دادگر، مسلمانان رابه یک منبع بااهمیت وعظیم وجاویدانی راهنمای می کند که باید ازآن درس گرفت وزندگی فردی واجتماعی خود را بر طبق دستورات قرآن کریم و محاسن ومکارم اخلاق آن حضرت وجانشینان ایشان که همگی اهل بیت آن حضرت وخلفای خدا درزمین می باشند عیار نمایند. زیرا خداوند با الگو قرار دادن پیامبر ، برای مومنین سفارش می کند که در رفتارهای اجتماعی ، فردی و خانوادگی خود اگر می خواهید سعادت مند شوید و به کمالات دست یابید از او پیروی کنید .
البته ا ین مقا ل گنجا یش ا ین را ندارد تا درا طراف تمام مکارم اخلا قی وصفات پسند یده
رسول مکرم اسلام (ص) ، فرستا د گا ن الهی و ستا رگا ن درخشا ن هدا یت واما مت به طور جا مع ومفصل بحث شود، چون ازتوان این مقا ل خارج است ، لذا می پردا زیم به ویژگیهای اخلا قی یکی ازفرزندان أن بزرگواروپرچم دار کربلا حسین بن علی (ع)، او که زندگی خود را فدای اسلا م کرد و عملا الگو های زندگی و درس چگونه زیستن را برای انسانها

ی آزادی خواه وآزاد اند یش جهان بعدازخودش آموخت وارزشها ی واقعی را برای جها نیان معرفی کرد.
سخن گفتن ا گرچند در باره مردان الهی به ویژه در با ره ی امام حسین (ع ) کار سخت
وچه بسی د شوار ا ست و ا ین قلم را توان آن نیست تا درزوایای وابعاد مختلف شخصیت ، فضا ئل ، کرامات و اخلاق حمیده ی آن بزگ مرد تا ریخ بشریت قلم ف

ر سای نما ید .
اما در عصر که ما درآ ن زند گی می کنیم بخا طرتها جم گسترده ی فرهنگی بیگا نگا ن ، تبلیغ وترویج فرهنگ ابتذال و ضد ارزشها، ما نا گزیر هستیم تا بقدرتوان ازسیره ی اخلا قی پیشوایان دینی ومذهبیی مان درس بیا موزیم .
قابل دقت ویاد آ وری است ، درشرایط فعلی دشمنا ن اسلام ومسلمین در تلا ش می با شند تا توسط عناصرخود فروخته داخلی ولبرال وباایجا د شبهات والقا ئا ت کاذب اذها ن عمومی را نسبت به اسلا م وارزشهای اسلامی بد بین ومنحرف نمایند ، ایمان وعقیده ی جوانان ونوجوانان ما رانسبت به اصول اسلامی و معتقدات دینی سست کنند ، وحتی سعی دارند تا آنا ن را ازدین و اسلام روگردان نمایند .
تمام این تلا شها درحا لی صورت می گیرد که دشمنان اسلام مؤثروپیشرفته ترین امکا نات تبلیغی را دراختیا ردارند ؛ امکا نا تی که با ید برای پیشرفت مادی ، معنوی ، تامین رفاه وآسایش جا معه ی بشریت استفا ده گرد د، متاسفا نه امروزه علیه بشریت وبرای ازبین بردن اصول انسانیت بکار می رود ود ر واقع اسلام و ارزشهای اخلا قی جامعه را هد ف قرارداده است .
پس وظیفه ی ما به عنوا ن یک مسلمان وظیفه شناس و آگاه به مسائل روزا قتضأ دارد تا جلوی این سیل خروشان تبلیغات دشمنان اسلام رابه هرنحوممکن؛ باسخنرانی ، چاپ مقاله ، کتاب و; بگیریم و اجازه ندهیم که دشمنان اسلا م بیش ازا ین با حیثیت و سرنوشت ما مسلما نان بازی کنند .
به نظر من یکی از مؤثر ترین راه ها برا ی مقا بله باآنان وجلو گیری ا زفرهنگ مبتذ ل غرب ، معرفی شخصیت وا قعی ا نبیاء الهی و الگو های اخلا قی ا ئمه ی معصومین (ع) برای نسل جوان وتشنه گان حقیقت ومعرفت می با شد .
لذا ما دراین مقاله خوا هیم کوشید تا گوشه هایی ازابعاد شخصیت الهی واخلا قی یکی ازآن مردان الهی وامام حسین (ع) را بیان کنیم . بد ون شک وتردید حسین (ع) یک انسا ن کامل ونمونه ی است که نه تنها ما وبلکه تمام آزاد مردان جهان به او ا قتدا کرده اند ونهضت بزرگ آن حضرت را سرمشق زند گی سیاسی واجتماعی خود قرار داده اند.
آری! حسین (ع) آزا د مردی ا ست که از تما م ابعاد زند گی آن بزرگوار می شود د رس گرفت و در مقابل عظمت ومقام والای او سر تعظیم فرود آ ورد و از آ موزه ها ی اخلاقی عاشورا شیوه چگونه زیستن را آ موخت ،« زیرا کربلا برای بسیاری فقط یک حادثه نیست که در سال 61 هجری اتفاق افتاده است ، بلکه حیات معنوی را می آموزد . کربلا به واقع یک مدرسه است . مدرسه ای که اطمینان نفس و تسلیم به قضا و قدر را می آموزد ونمونه ی اعلای از جان باختگی و اوج رنج انسان و بزرگترین نبرد رهایی بخش بشری را در تاریخ به نمای

ش می گذارد. حرکات و گفتار و شجاعت و دلاوری ها

ی حسین بن علی (ع) و هر یک از شهدای کربلا در مسائل روان شناسی وانسان شناسی ممتاز و بسیاردرخور اهمیت است . تعالیم اخلاقی او در میدان عمل و جهد و جهاد بی امان با مظاهر ستم و نفاق و مواجهه بی بهانه و پهلوانا نه با تعارض ها و تضادهای درونی تاریخ ، یکی از اصلی ترین و متعالی ترین صور الهی و معنای حق

یقی آزادگی و روح استغنای آدمی و گنجینه معرفت ایثار است . » (8)
حتی عده ی بسیا ری ازغیر مسلمانا ن درمقا بل عظمت ومقا م ولا یی آن حضرت سر تسلیم فرود آ ورده اند

پس نها یت تلاش ما در ا ین نوشتار این است تا گوشه های از خصوصیات اخلا قی ورفتا رهای کریمانه ی ایشا ن را برای تشنه گان معرفت و صاحبان فکرواند یشه با زگو نما ئیم، تادرا ین آ شوفته بازارفرهنگی که تاریکیها وآ لود گی های دنیای معاصربرهمه جا سایه افگنده ، چراغی با شد برفرا روی آنان که به آ ینده روشن می اند یشند ، اندیشه ی آزا د دارند وبه دنبا ل رسید ن به فلاح ورستگاری وروشنائی هستند.
حسین کیست؟
حضـرت ابـى عبـدالله الحسین(ع) دومین فرزندامام على و فاطمه زهرا(س) می با شد که بنابـرمشهور، روزسـوم شعبا ن سال چها رم هجرى درمـد ینه متولد شده است. پـس ازولاد ت پیا مبرا کرم (ص) نام وى را (( حسیـن)) گذاشت، آن گاه او را بوسید و گریست و فرمود:
تو رامصیبتى عظیم در پیش است، خداوندا کشنده او را لعنت کن! آن حضرت به مصباح الهدى و سفینه النجاه و سیدالشهداءوابوعبدالله معروف است. (9)
مسعودى مى نویسد:امام حسین(ع)مدت هفت سال با رسول خدا(ص) بود و در این مدت، آن حضرت خود متصدى غذا دا دن و علم و ادب آموختـن برای او بود که کوچکتریـن نا راحتى او را نمى تـوانست تحمل کند. روزى پیامبر از در خانه فاطمه(س) مـى گذشت، صداى گریه حسین را شنید وارد خانه شد و به دخترش فرمـود: مگر نمـى دانى که گریه حسیـن در مـن چقـدر مـوثـر است، آن گـاه طفل را بـوسیـد وگفت:
«خداوندا مـن ایـن کودک را دوست می دارم تو نیز او را دوست بدار. »(10)
حسیـن بـن عـلى (ع) مـدت شـش سـال دوران کـودکى اش را با پیغمبر اکرم (ص) سپرى کرد وپـس از رحلت آن بزرگوار مدت سى سال در کنار پدرش على (ع) به سر برد و در همه حـوادث پـرتلاطـم دوران آن حضـرت حضـورى پـر تلاش داشت. پــس از شهادت امیرالمـومنان (ع) ده سال تمام همـراه و همگام با بـرادر عزیزش امام حسـن (ع) زنـدگـى کرد و پـس از شهادت برادر در سال50 هجرى به مـدت ده سا ل به ارزیابـى حـوادث ناگوارزما نش پرداخت و بارها به معا ویه عتراض کـرد و پـس از مرگ او در برابـر حکـومت یزید ، شجاعانه ایستادگى کرد و از بیعت با او خـوددارى نمود، تا ایـن که در محرم سال 61 هجرى به همراه گروهى از بستگان و یاران باو فایشوارد سرزمیـن کربلا وسرانجام به همراه جوانان و72 تن ازیارانش به شهادت رسید ند.
حسیـن بـن على (ع) نمونه کامل یک انسان برجسته و متشخص

بود و نام حسین در اذهان ، همه همراه با شجاعت ، ظلم ستیزى و جوش و خروش بر ضد هر گونه ستـم و تبعیض است. در دوران پنج سال حکـومت پدر با او همکارى مـى کرد و در پى چاره مى گشت که پیـش از آن که امت بیشتر ازاین دچار مشکل شود ، دسیسه و فریب کاریها ی معا ویه را خنثی کند و بامعرفی چهره ی واقعی آن، در تاریخ طرحى نو دراندازد.
متاسفانه سال شصتـم به پایان نرسیده بود، امام حسیـن (ع) دیـد که مـردم در مقابل بـرادرش امام حسـن (ع) از نفس افتاده و هر چه از باقیمانده

مکتب در میانشان بـوده از آنها دور گردیده و توده مردم ، خود را در گلوى گشاد بنـى امیه انداخته انـد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :