مقاله تربیت کودک تحت فایل ورد (word)
مقاله تربیت کودک تحت فایل ورد (word) دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تربیت کودک تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تربیت کودک تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله تربیت کودک تحت فایل ورد (word) :
تربیت کودک
مقدمه
آیا برای تربیت کودکان اصول یکسانی وجود دارد که والدین با رعایت آن اصول بتوانند به نحو مطلوبی عمل کنند؟هر چند که شاید نتوان اصول کاملا روشنی را برای تربیت بیان کرد، ولی می توان به چند اصل کلی اشاره کرد که فرایند تربیت را آسانتر می کند. در زیر به برخی ار مهارتها و اصول مهم اشاره می شود:
با ثبات عمل کنید
ثبات داشتن در رابطه با کودک یکی از اصول مهم فرزندداری است معهذا ممکن است در پیروی از آن در موقعیت های روزانه با مشکل مواجه شوید. اگر هنگامی که کودک کاری را انجام می دهد به او لبخند بزنید لکن در زمان دیگری همان کار یا شبیه آن را انجام دهد به او س
خت بگیرید کودک به شدت دچار سردرگمی می شود. چرا این عمل در یک زمان خطای بزرگی بود و در زمان دیگر خنده آور؟ هنگامی که اجازه می دهید حالات خلقی شما عکس العمل هایتان را نسبت به کودک تحت تاثیر قرار دهد، قرار گرفتن در این بی ثباتی آسان می شود. پس مواظب باشید کودک خود را به علت رفتار مثبت که انجام داده تشویق نمایید و به علت رفتار منفی تنبیه نمایید نه اینکه ملاک تشویق یا تنبیه شما حالات خلقی شما باشد. روزی شاد و پر حوصله و روز دیگر به دلایل گوناگون خسته و بی حوصله.
هماهنگ باشید
بعنوان پدر و مادر لازم است اصول یکسانی داشته باشیم حداقل در جلوی کودکان وانمود کنیم که در تربیت آنان هماهنگیم. اگر رفتاری را پدر تائیید می کند و مادر رد، باعث
تعارض کودک می شود پس بهتر است به عنوان والدین قبلا با یکدیگر هماهنگ باشیم و حداقل در جلوی کودکان عدم هماهنگیمان را بروز ندهیم.
در مورد فرزند خود مودب باشید. صحبت مودبانه درهنگام خشم و ناراحت
ی، معلم خوبی برای کودک و نوجوان است که حتی در هنگام خشم به طور صحیحی رفتار کنند.زمانی خاص برای توجه بدون قید و شرط به بچه ها اختصاص می دهید
منظور از توجه بدون قید و شرط، یعنی بدون توجه به رفتار کودک زمان خاصی را با وی صحبت می کنیم، درد دل می کنیم، درد دل او را گوش میدهیم و یا بازی می کنیم، بستگی به سن فرزندان دارد. وی باید احساس کند زمانی خاص را به وی اختصاص داده ایم. می توانیم هر روز چند دقیقه و در آخر هفته یک ساعت این کار را انجام دهیم.
رابطه ای سالم با کودکتان برقرار کنید
برای ایجاد رابطه ای سالم از شیوه گوش دادن فعال استفاده کنید. وقتی فرزندتان چیزی می گوید به خوبی به سخنانش گوش دهید، حتی اگر با کودک موافق نیستید، اجازه دهید صحبتهایش تمام شود، تماس چشمی مناسب و انجام ندادن کاری دیگر در هنگام صحبت با کودک، به وی می فهماند که برای حرف زدن وی ارزش قائلید و عقاید او برای شما مهم است. لحن صحبت شما در هنگام امر کردن به وی باید مودبانه باشد و حتی الامکان دستوری نباشد. به همان اندازه که نسبت به بهترین دوست خود مودب هستید در مورد فرزند خود مودب باشید. صحبت مودبانه به کودک یاد می دهد که حتی در هنگام خشم به طور صحیحی رفتار کنند. اگر خیلی هم از دست فرزند خود ناراحتید بگویید تو فلان کار را انجام دادی و من به این علت عصبانیم ولی توهین نکنید. وعظ کردن و بحث اخلاقی را در حداقل خود بکار برید، زیرا آنها در بازنگهداشتن ارتباط، مفید نمی باشد.
الگوی مناسبی باشید
هر چه امر می کنید، بهتر است در ابتدا خودتان آن کار را ان
جام دهید و از هر چه فرزندتان را باز می دارید خودتان هم انجام ندهید. بچه ها بیشتر از آنکه از کلام ما آموزش ببینند، از رفتار ما آموزش می بینند. پس ابتدا از خود شروع کنیم.
آزادی و محدودیت زیاد ایجاد نکنید
کودک نباید زیاد آزاد باشد و نه زیاد محدود. محدودیتهایی که ایجاد می شود باید پایدار و منطقی باشد. اگر می گویید شب باید در منزل خودتان بخوابد و منزل کس دیگری نباشد، دلیل آن را توضیح دهید و در برابر اصرار کودک و دیگران کوتاه نیایید. اگر محدودیتها منطقی باشد، چانه بردار نیست و برای آینده کودک بهتر است.
درموقع مناسب به کودک دستور دهید
اگر دستوری که به کودک می دهید درحد توانایی اش نیست یا اینکه فعلا سرگرم کار دیگری است و دستورش را اجرا نمی کند، به هیچ وجه به وی دستور ندهید زیرا این کار وی را نافرمان بار می آورد.
لازم نیست همه خواسته های کودک برآورده شود
در این مورد منطقی عمل کنید و بلافاصله بعد از این که کودک چیزی خواست برایش تهیه نکنید. ضمن اینکه باید زیاد او را ناکام نگذارید ولی عمل کردن به همه خواسته های او باعث می شود در آینده از کنترل شما خارج شود.
مواظب باشید کودک خود را به علت رفتار مثبت که انجام داده تشویق نمایید و به علت رفتار منفی تنبیه نمایید نه اینکه ملاک تشویق یا تنبیه شما حالات خلقی شما باشد. متناسب سن کودک به او کار و مسئولیت محول کنیدک در منزل فقط مصرف کننده باشد. همچنانکه کودک رشد می کند می تواند بسیاری از کارهای خود و خانه را انجام دهد. چنین استقلالی را به کودک بدهید. در غیر این صورت کاملا متکی به دیگران تربیت می شود.
در مورد موفقیتها و شکستهای کودکان منطقی عمل کنید
برخورد منطقی با شکستها و موفقیتها باعث می شود انگیزه برای کارهای بعدی در کودک از بین نرود. بزرگ کردن موفقیت و زیاد منفی جلوه دادن شکست هیچ کدام صحیح نیست. اگر فرزندتان در یک مسابقه ورزشی مدال می آورد، آن را زیاده از حد بزرگ و با اهمیت جلوه ندهید، زیرا اگر دوباره نتوانست مدال بیاورد شدیدا احساس بی ارزشی می کند و اگر هم شکست خورد آن را زیاد مهم تلقی نکنید تا بتواند باز تلاش خود را از سر گیرد. در این مورد، شکست و موفقیت در تحصیل حائز اهمیت ویژه ای است.
علل ترس شبانه کودکان 1 تا 3 سال
آنها درخلوت با خود میاندیشند: « اگه هیولایی در اتاق دختری بود که دیشب مامان داستانش را تعریف میکرد، پس ممکن است در اتاق من هم هیولا باشه! »
یا اگر یکی از خواهران یا برادرانش از تاریکی بترسد احتمالا دلیل خوبی است که او هم تصمیم بگیرد بترسد!
واکنش شما به ترس کودک
_ هرگز کودکتان را برای ترسش مسخره نکنید، تحقیرش نکنید یا
برایش دلیل منطقی نیاورید
این کارها به او نشان میدهد شما خطری که از نظر او بسیار واقعی است را درک نمیکنید و حتی ممکن است بیشتر احساس ترس کند چون احساس میکند شما نمیتوانید از او محافظت کنید. به علاوه، مسخره کردن باعث میشود که عزت نفسش را از دست بدهد.
_ اگر هراسان از خواب پریده، به او اطمینان دهید که خواب رخدادی واقعی نیست و او در امنیت است.
اگر لازم باشد چراغ را روشن کنید، بغلش کنید و مدتی کنارش بخوابید.
چراغ اتاق را تا زمانی که ترس کودک از بین برود روشن بگذارید.
_ اگر تصمیم گرفتید اتاق را ترک کنید، در اتاق را کمی باز بگذارید تا نور بیرون به داخل اتاق بیفتد و کودک صدای شما یا کارهایتان را بشنود.
آنچه که باید انجام دهید
_ به ترسش اهمیت بدهید
اجازه بدهید در مورد آن حرف بزند. هرگز نگویید بچههای بزرگ نمیترسند. اطمیناندهنده باشید. به او بگویید: « اگه بخوای کنارت میمونم ».
_ با تصورات او پیش بروید؛ یعنی اگر اصرار دارد که یک غول در کمد لباسهایش است، کمد را باز کنید و آن را بگردید.
_ حتی میتوانید یکی از عروسکهای مورد علاقهاش را به عنوان محافظ خود انتخاب کنید یا به کودکتان جملات خاصی یاد بدهید که با آن غول را ناپدید کند.
_ ارتباطی مطلوب به وجود آورید
زمانی که نیمههای شب صدای کودکتان را میشنوید، نزدش بروید و او را در تاریکی آرام کنید.
_ بازیهایی را با هم امتحان کنید که با چشمان بسته چیزهای خوب مثل بستنی یا قلعه شنی کنار ساحل را تصور کند.
_ از این که اتاق کودک فقط مکانی برای استراحت و خواب او باشد پرهیز کنید؛ اتاق او باید مکانی شاد و فارغ از احساسات منفی باشد.
_ شجاعتش را تحسین کنید
زمانی که کودکتان بر ترسش غلبه میکند را بسیار بزرگ کنید. اهمیتی ندارد که این گام چقدر کوچک بوده است. اگر او تمام شب را در حالی که چراغ خاموش است در تختش گذرانده باشد، یک جشن کوچک بگیرید یا یک هدیه کوچک را در عوض برایش آماده کنید.
چگونه از ترس جلوگیری کنیم
خواندن کتاب و قصه، یا تماشای فیلم و سریالهای ترسناک را برای کو
دکتان ممنوع کنید. یادتان باشد که قطعاً تهدیدهایی مثل «اگر درست رفتار نکنی آقا غوله میاد تو رو میبره» را نباید به هیچ وجه بر زبان آورید
کلیدهای کشف و پرورش استعدادهای کودکان
استعداد
به منظور کمک به فرزندانتان در جهت رسیدن به بالاترین سطح زندگی خو
د، ما والدین باید مطالبی در مورد فرزندانمان یاد بگیریم و درک کنیم و در کنار آن، به فرزندانمان هم کمک کنیم مطالبی در مورد خود یاد بگیرند و درک کنند. این دانش میتواند به ما کمک کند تجربیاتی را طراحی کنیم و آنها را به شکوفایی بیشتر استعدادشان رهنمون شویم. در این مسیر، دانش شخصی و درکی که آنها به دست میآورند، میتواند ابزار قدرتمندتری برای کمک به آنها در جهت یافتن معنا، جهت و انتخابهای مهم زندگیشان باشد. والدین و بچهها از طریق شناخت زمینههای استعداد، اطلاعات بیشتری در جهت تصمیمگیری برای انتخاب شغل، سرگرمی، مطالب درسی، برنامهها و اهداف آینده کسب میکنند.
آگاهی از این نکته که فرزندان شما استعداد زیادی در یک زمینه به خصوص دارند، کافی نیست. والدین باید تکنیکهایی داشته باشند که به شکوفایی استعداد آنها کمک کند و در جهت تحقق آنها پیش رود. والدین باید محیطی را ایجاد کنند تا بچهها بتوانند به صورتی فعال، مؤثر، خلاق و با لذت از استعداد خود بهره برند و آگاه باشند که تلاشهایشان ارزشمند است و بیاموزند که تجربه روند کار به اندازه نتیجه تلاشهایشان ارزش دارد.
تشویق
یک روش برای افزایش این مشارکت و ارتباط در جهت تجربه و یادگیری تحت عنوان تشویق، شامل تکنیک خاص تشویق توضیح داده شد. تشویق یکی از قدرتمندترین ابزارهایی است که والدین میتوانند به کمک آن استعداد بچهها را شکوفا کنند و به آن حیات بخشند.
پیامد
همراه با تشویق، توصیه میشود که والدین از پیامد استفاده کنند. پیامد برخلاف تنبیه، به کودکان میآموزد که نگاهی به خود بیندازند، نه آنکه نگاهشان به دیگران باشد، به کارهایشان و تأثیرات احتمالی آن کارها فکر کنند. پیامد همچنین به فرزندان درس مسئولیتپذیری میدهد پیامد بهترین کاری است که والدین میتوانند در مورد شکوفایی هر چه بیشتر استعداد
فرزندانشان (به هر روش ممکن) انجام دهند تا آنها یاد بگیرند که به خود بنگرند و مسئولیت تصمیمهایشان، کارهایشان و نتایج آنچه انجام میدهند را به عهده بگیرند.
از بچهها پیروی کنید: تغییر جهت مثبت
دو تکنیک دیگر، پیروی از بچهها یا تغییر جهت مثبت، والدین را با روشهایی تجهیز میکند که تمرین، کشف و یادگیری عمیق فرزندانشان را به دنبال دارد با به کارگیری این ت
کنیکها، والدین درک بهتری خواهند داشت و خواهند توانست به ارزشهای مثبت بازیهایی که خودشان به آنها جهت میدهند، اعتماد کنند و در مواقع لزوم به آنها کمک میکند تا جهت بازی را کم تغییر دهند و همان طور که در تمام بخشهای این کتاب در پی آن بودیم باعث شکوفایی استعداد فرزندان خود شوند.
شکوفایی مهارتها
اگر واقعا میخواهیم استعداد فرزندانمان را رشد دهیم، باید هر چه سریعتر دست به کار شویم هر چه زودتر نقاط قوت بچهها را شناسایی و تربیت کنیم و زمینههایی که در آنها رشد کندتری دارند توجه کنیم، بهتر است این مسئله اهمیت زیادی دارد که کودکان در سالهای اولیه زندگی پایههای محکمی برای آینده و برای آموزش و یادگیری تحصیلی داشته باشند.
الگوبرداری
عنصر مهم دیگر برای پرورش استعداد آن است که در بهترین شرایط خود، کاملترین حالت خود باشید و برای فرزند خود پر عشقترین، با توجهترین، با هوشترین، مثبتترین، موفقترین، خشنودترین، متمرکزترین، مؤثرترین و ; الگو باشید. همان طور که این ضربالمثل معروف میگوید: «دو صد گفته چون نیم کردار نیست». بزرگسالانی که بچهها را پرورش میدهند، باید به گونهای زندگی کنند که امیدوارند فرزندانشان در آینده آن گونه باشند. بچهها مشاهده میکنند، گوش میکنند و تشویق میشوند به صورتی مشابه رفتار کنند به گونهای فعال درگیر رشد و بهبود خود باشند. بچههایی که با آنها هم کنشی دارند، این امر را مشاهده میکنند و تشویق میشوند به همان صورت رفتار کنند. تمامی تکنیکهای مختلف دیگری که در این کتاب توصیف شدهاند، بعید است به اندازه الگوبرداری تأثیرگذار باشند.
ایجاد حس مسئولیتپذیری
از جمله مهمترین ویژگیهایی که فرزندان از آنها الگوبرداری میکنند، تلاش در جهت بهبود خود، استفاده از فرصتها، بازبینی تصمیمها و مسئولیتپذیری است. وقتی فرزندانمان میبینند که ما مسئولیت زندگی خود را به عهده میگیریم، به علائق خود توجه میکنیم، برنامهریزی و آمادهسازی میکنیم، با شجاعت با چالشها مواجه میشویم، شکستهای
کوچک را تحت کنترل میگیریم و از موفقیتها لذت میبریم، هر چه بیشتر از امکانات خود آگاه میشوند و این مفاهیم که چگونه در جهت مثبت حرکت کنند، چگون
ه رشد کنند و چگونه زندگی خود را هدایت کنند، در وجود آنها نهادینه میشود.
ما میخواهیم فرزندانمان درک کنند چه کسی هستند، اما این امر به سرعت اتفاق نمیافتد؛ بلکه روندی آهسته دارد و اغلب نیازمند آن است که بچههایشمان قدری درد، ناراحتی و شکست را تجربه کنند. ما میخواهیم و نیاز داریم /انها را تربیت و محافظت کنیم؛ اما علاوه بر آن نیاز داریم به آنها بیاموزیم که قوی باشند و خود را تربیت کنند و مراقب خود باشند. اگر بیش از حد و در طولانی مدت، کارهایشان را به جای آنها انجام دهیم، خطر ایجاد وابستگی بیش از حد به ما و ایجاد این نگرش در آنها وجود دارد که: «مامان یا بابا مراقب من خواهند بود» و ممکن است این نگرش تا همیشه در آنها باقی بماند و فکر کنند که پدر یا مادر باید مسائل را به جای انها حل کنند. این نگرش به وابستگی و ضعف شخصیتی میانجامد و نمیگذارد حس قوی مسئولیت پذیری در آنها شکل بگیرد و استعدادشان شکوفا شود.
مربیان و معلمان
بخشی از این روند تربیتی شامل ایجاد محیطی برای فرزندان است که تا حد ممکن تقویت کننده باشد ما در صورت امکان دلمان میخواهد تأثیرات منفی و موانع مهم مسیر پیشرفت بچهها را کمرنگ یا حذف کنیم. (یک بار دیگر باید بین چالش و دلسردی و بین مطالب بسیار ساده و بسیار سخت تعادل برقرار کنیم).
همانطور که در فصلهای قبلی در مورد استعداد و تشویق صحبت کردیم
، بچهها با استعدادهای مختلفی در زمینههای متفاوت و به میزان مختلف و با انواع حساسیتها نسبت به محیطی که با آن در تماس هستند، به دنیا میآیند(با نیاز به تشویق در سطوح مختلف). برخی بچهها استعدادی شگفتانگیز و نیاز بسیار کمی به تشویق بیرونی دارند و حتی استعدادشان با وجود معلمهای ضعیف نیز شکوفا میشود؛ اما برخ
ی دیگر تعادل و انگیزه درونی چندان قویای ندارند و قادر نیستند در بهترین حالت خود قرار گیرند و در عین حال با تسلیم شدن و به دنبال راهی سادهتر گشتن(مسیری که در آن تنها قسمت کمی از استعدادشان بهره میگیرند) نیز کمی فاصله دارند. از آنجا که معمولاً غیر ممکن است والدین بتوانند تشخیص دهند که فرزندشان دقیقاً در چه گروهی قرار دارد، آنها باید نهایت سعی خود را به کار گیرند تا فرزندشان تا حد ممکن با حمایت معلمها و دیگر الگوها در محیطی مناسب وقت خود را سپری کند؛ یعنی در کنار افرادی که احتمالات را بالا میبرند و نه افرادی که مدام موانع مسیر و محدودیتها را به بچهها یادآوری کنند.
تکنیکهای آموزشی/تربیتی
شما در آموزش بچهها نقشی کلیدی دارید، ما معمولاً نمیتوانید و نباید مرجع تمام معلومات و پایه همه اطلاعات آنها باشید و قادر نیستید بهترین معلم روی زمین باشید. در حالت ایدهآل به خوبی نقش یک معلم را برای فرزندتان ایفا میکنید، اما تکنیکهای آموزشی و تربیتی، مهمترین متغیر در بالا بردن استعداد محسوب نمیشوند در واقع میتوانید یک معلم متوسط یا ضعیف باشید و همچنان به خوبی استعداد،تشویق،استفاده از پیامد به جای تنبیه،پیروی از بچهها، فلسفه حمایت از مهارتهای در حال رشد، الگوبرداری،بالابردن حس مسئولیت و انتخاب معلمان فرزندتان در اکثر موارد، مهمتر از توانایی خودتان به عنوان یک معلم، مربی یا راهنماست.
کار شما این است که تا حد ممکن محیطی غنی، پایدار و در جهتی مثبت و چالش برانگیز ایجاد کنید. اما لازم نیست به تنهایی تمام اطلاعات و مهارتها را وارد مغز فرزندتان کنید. در عین حال که معلم بودن احتمالاً شغل اصلی شما نخواهد بود، فرصتهای زیادی وجود خواهد داشت که بتوانید با این ظرفیت کار کنید. وقتی چنین فرصتهایی پیش میآیند، توصیه میکنم از تکنیکهایی که در فصل 9 توصیف شدند،استفاده کنید.
هماهنگی
این موضوع یکی از مهمترین بخشها در پرورش استعداد نسبت به دیگر زمینههای یادگیری است؛ زیرا بخش مهمی از پرورش استعدادها وابسته به عوامل روانشناختی و اجتماعی است. بیشتر بچهها حداقل در برخی زمینههایی که استعداد نشان میدهند، به خوبی عمل میکنند. اگر ما، به عنوان بزرگسالان موثر در زندگی بچهها، واقعاً دلمان میخواهد به آنها کمک کنیم تا توانایی خود را بالا ببرند، باید به نحوه همکنشی آنها در محیطهای گوناگون توجه خاصی نشان دهیم. باید سعید کنیم یادگیری و انگیزه آنها را به روشهای مختلف بالا ببریم و هماهنگی یکی از آنهاست.
گروههای در معرض خطر
دانایی، توانایی است. هرچه بیشتر در مورد خودمان، فرزندانمان،تعلیم و تربیت، یادگیری، محیط و جامعه خود اطلاعات داشته باشیم، دانش بیشتری داریم و بهتر
قادریم با موقعیتهایی که پیش میآیند، کنار آییم و درست تصمیم بگیریم. بسیاری از افراد، با زنان رفتاری متفاوتتر از مردان دارند، مدارس و ادارات اغلب کسانی را میخواهند که خوب میخوانند و مینویسند و نه کسانی که در این زمینهها مشکل دارند؛ افرادی که نابینا یا ناشنوا هستند یا از نظر جسمی ناتوانی دارند، در برخی زمینهها متفاوت از کسانی هستند که ناتواناییهای عاطفی دارند. آگاهی از این تفاوتها میتواند به والدین کمک کند به گونهای موثرتر ساختار زندگی فرزندشان را شکل دهند. نگاهی متمرکز بر گروههای در معرض خطر به شما کمک میکند عوامل خاص محیطی را، که لازم است برای پیشرفت زمینههای استعداد بچهها از آنها آگاه باشید، شفافتر کنید.»
چگونه با فرزند یک و نیم تا سه ساله خود بازی کنیم؟
کودک وقتی میبیند که میتواند جسمیرا جابه جا کند، احساس قدرت و توانایی میکند
چگونه با فرزند یک تا دو ساله خود بازی کنیم؟
17 بازی مادر و کودک
بهتر است خستگی و بیحوصلگی را کنار بگذارید چون این مساله که شما تازه از سر کار برگشتهاید ویا خسته از کارهای خانه هستید برای کودکتان به هیچ وجه قابل درک نیست. او از شما توقع دارد که با او بازی کنید و واقعیت این است که این حق طبیعی اوست. کودکی که به دلیل شرایط زندگی ما مجبور است بیشتر ساعات روز را در آپارتمانی کوچک زندانی باشد، کمترین توقعی که میتواند داشته باشد، این است که با او بازی کنیم. ما به شما میگوییم که چگونه میتوانید کودک دلبندتان را با بازیهایی شاد و مناسب سنش، راضی و خوشحال کنید. به شما قول میدهم که با دیدن خنده و شادی او هیچ اثری از خستگی و بیحوصلگی در وجودتان باقی نماند.
کودک 12 تا 15 ماهه
1 ترانه دلخواهتان را برای کودک نوپای خود بخوانید و هماهنگ با ریتم آن ضربههای ملایمی به شکمش بزنید. حالا آهنگ را با ریتم تندتری بخوانید و ضربههایتان را هماهنگ با آن تندتر کنید. این بازی به کودک کمک میکند که معنای ریتم را درک کند و این کار به تکامل مهارتهای شنیداری او کمک میکند.
2 چندتا از عروسکها و یا حیوانات عروسکی او را بردارید و کنار او روی زمین بنشینید. یکی از عروسکها را بردارید و صدایتان را تغییر دهید و به جای عروسک صحبت کنید. سپس عروسک دیگری را بردارید و با صدایی که با صدای قبلی تفاوت دارد، صحبت کنید. حالا عروسک را بردارید و بگویید: «بیا عزیزم، بیا غذا بخوریم. » یا «بیا بغلت کنم تا بخوابی» و هنگام ادای این جملات، این کارها را با عروسک انجام دهید. یکی از عروسکها را به او بدهید و از او بخواهید آن را بغل کند و ببوسد. کودک ابتدا ممکن است فقط نگاهتان کند اما به
زودی یاد میگیرد که خودش به تنهایی با عروسکهایش بازی کند.
3 بازی مفید دیگری که میتوانید با کودک 12تا 15 ماهه تان انجام دهید، کتاب خواندن است. کتابی را که دارای تصاویر رنگی و یا برجسته است، بردارید و به عکسها و اشکال آن اشاره کنید و نام آنها را بگویید. شعرهای کودکانه کتاب را برایش بخوانید و موقع خواندن، آهنگ و بلندی صدایتان را تغییر دهید. این کار کمک میکند که بتوانید عشق و علاقه به کتاب خواندن را در کودکتان ایجاد کنید.
4 اسباببازیهای سبک و چرخداری را که کودک قادر به هل دادن آن است در اختیارش قرار دهید. کودک وقتی میبیند که میتواند جسمیرا جاب
ه جا کند، احساس قدرت و توانایی میکند. این بازی روش فوق العاده ای برای ایجاد اعتماد به نفس است.
کودک 15 تا 18 ماهه
5 چند شیء که جنسهای گوناگونی دارند را کنار کودک بگذارید و دست کودک را روی آنها بکشید. سعی کنید اجناس را طوری انتخاب کنید که بعضی از آنها نرم و برخی سفت باشند. برای مثال، یک قابلمه کوچک یا یک لیوان را لمس کنید و بگویید: «به به ببین چه سفته» و یک پارچه نرم یا عروسک پشمالوی نرم را لمس کنید و بگویید: «بهبه، چه نرمه»; این بازی برای تقویت حس لامسه کودک مفید است.
6 کودک را روی زمین بنشانید و خودتان نیز کمی دورتر روبه روی او بنشینید وتوپ را به سوی او بغلتانید. او را تشویق کنید که همین کار را تکرار کند. حوصله به خرج دهید، توقع نداشته باشید که با یک بار انجام دادن هر کاری او بتواند آن را به درستی انجام دهد. هر کار تازهای را باید چند بار انجام دهید تا کودک بتواند آن را یاد بگیرد.
7 در این زمان نیز کتاب خواندن بازی مناسب و آموزندهای است. در این سن، کودکان به کتابهایی علاقه دارند که حاوی تصاویر بچههایی است که در حال انجام کارهای آشنا مانند غذا خوردن، دویدن و خندیدن باشند. برای افزایش علاقه فرزندتان به کتاب، نام او را به جای نام کودک داستان بگذارید. کتاب خواندن قدرت تخیل کودک را تحریک میکند و مهارتهای زبانی و شنیداری او را تکامل میبخشد.
8 اگر این امکان برایتان وجود دارد و شرایط جوی نیز مناسب است، کودک را همراه خود به پارک ببرید تا با محیط بیرون از خانه نیز آشنا شود. کودک در این
سن به حیوانات کوچکی که در اطرافش میبیند مانند سگ و گربه و کلاغ و گنجشک توجه خاصی نشان میدهد. اگر این حیوانات را در خیابان یا پارک دیدید، به آنها اشاره کنید و نامشان را بگویید. خواهید دید که به زودی با دیدن هر حیوانی، حتی اگر شما حواستان نباشد، آن را نشان میدهد وسعی میکند که نام آن را بیان کند.
9 همراه با کودک کنار آینه بایستید و بگذارید خودش را در حال انجام کارهای گوناگون ببیند. خودتان نیز میتوانید شکلک در آورید، دندانهایتان را نشان دهید، بخندید تا او بتواند شما را با تصویرتان در آینه مقایسه کند. به او چیزی بدهید که بخورد و خودش را در حال جویدن تماشا کند.
کودک 18 تا 21 ماهه
10 اسباببازیهایی را که میتوانید صدای آنها را در آورید مانند قطار و ماشین و یا تصویر حیواناتی مانند گاو و گوسفند و خروس و مرغ و. . . را جلوی کودک بگذارید و صدای آنها را تقلید کنید. این کار را بارها و بارها تکرار کنید و هر دفعه صدای جدیدی به قبلیها اضافه کنید تا صداها برای کودک به صداهایی آشنا تبدیل شوند. خواهید دید که کودک به زودی با دیدن عکسها و اسباببازیها، صدایشان را درمیآورد. حواستان باشد که همیشه باید بازی را با درآوردن یک صدای آشنا خاتمه دهید چون یک پایان آشنا به کودکتان احساس امنیت میبخشد.
11 کودکان شعرهای همراه با حرکت را دوست دارند. از خودتان شعرهایی درباره بالا و پایین پریدن، رقصیدن و دویدن دربیاورید و همراه آن این حرکات را انجام دهید. او از این بازی بسیار لذت خواهد برد و چه بسا ناگهان خواهید دید که او نیز از خودش شعری ساخته است.
12 به کودک بگویید که شما موش کوچولویی هستید و او یک گربه اس
ت که باید شما را بگیرد. بعد چهاردست و پا روی زمین راه بروید و بگویید تو نمیتونی منو بگیری و سریع سینه خیز بروید و طوری که او بتواند ببیند، پشت اثاثیه منزل پنهان شوید. وقتی کودک بازی را یاد گرفت، میتوانید نقشها را عوض کنید.
13 موسیقی شادی را که کودکتان آن را دوست دارد، بگذارید و به حرکات کودکتان پاسخ دهید. برای مثال، اگر این پا و آن پا کرد، شما همین کار را بکنید. اگر جست و خیز کرد، شما هم جست و خیز کنید. دستش را بگیرید و همراه موسیقی حرکات گوناگونی با او بکنید. میتوانید بپرید، بدوید، بچرخید یا روی پنجه پا راه بروید. با موسیقی آزادانه حرکت کنید و بگذارید کودکتان نیز همین کار را بکند. او شادی و لذت بردن شما از موسیقی را درک میکند و خودش نیز از آن لذت خواهد برد.
14 یکی از حیوانات عروسکی را که مورد علاقه کودکتان است، بردارید و با آن شروع به گفتگو کنید. برای مثال، بگویید: «خرس کوچولو، بیسکوییت میخوری؟» و از زبان عروسک بگویید: «بله، خیلی ممنون». یا بگویید: «خرس کوچولو، میخواهی کلاه سرت کنم؟» و کلاه کودکتان را بر سر آن بگذارید. سعی کنید شرایطی را ایجاد کنید که بتوانید با جملاتی که به کار میبرید کارهای روزمره زندگی را به او بیاموزید. موضوعات دیگر مکالمه میتواند جمع کردن اسباببازی، مسواک زدن و رفتن به مطب دکتر باشد.
15 چند شیء مانند برس سر، سنجاق سر، قاشق، لیوان و مانند آنها را که کودک میشناسد، کنار او بگذارید و وانمود کنید که در حال استفاده از آنها هستید. سپس از او بخواهید که از آنها استفاده کند. برای مثال، به او بگویید که موهایش را شانه کند. این بازی خوبی برای تکامل بخشیدن به مهارتهای فکری و عملی کودکتان است و به او کمک میکند که انجام کارهایی با یک شیء را تجسم کند.
16 کودکتان را روبهروی خود و روی پاهایتان بنشانید و کمرش را بگیرید. حالا زانوهایتان را بالا و پایین ببرید، طوری که کودک بتواند ورجه وورجه کند. اگر بلدید برایش شعری درباره اسبسواری بخوانید.
17 یک کودک در این سن به خوبی میتواند قایم موشک بازی کند.
در تمام مراحل سنی به این مساله توجه داشته باشید که بغل کردن روش بسیار مهمی برای ساختن توانایی مغزی کودک است و بغل کردن در زمان خطر از این هم مهمتر است چون علاوه بر این، اطمینان کودک را نیز افزایش میدهد. اگر فرزند کوچکتا
ن اصراردارد که به جایی که خطرناک است برود، به جای اینکه با زور او را از رفتن به آن محل منع کنید، او را با مهربانی در آغوش بگیرید و برایش توضیح دهید که «نباید به آنجا بروی، چون آنجا خطرناک است.» او از لحن صدای شما متوجه میشود که این کار بد است و چون اجبار و زوری در کار نبوده است، آن را خواهد پذیرفت.
منابع و مآخذ
مبانی روانشناسی رشد کودک تالیف: مجید صفاری نیا و دکتر مس
عود صابری ناشر: انتشارات آگه سازان تاریخ چاپ: 1378
روانشناسی کودک تالیف: دکتر مهدی جلالی ناشر: انتشارات دانشگاه تهران تاریخ چاپ: 1360
رمز و راز دنیای کودکی تالیف: غلامحسین ریاحی ناشر : انتشارات اشراقیه تاریخ چاپ: 1375
و سایتهای الکترونیکی
http://www.elaykhanoom.blogfa.com
http://mohsen-54.blogfa.com
کلمات کلیدی :