سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایمان برهنه است و جامه آن تقوا و زیورش حیا و دارایی اش فقه و میوه اشدانش است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

مقاله جلوگیری مکزیکی ها از واردات محصولات کشاورزی آمریکا تحت فای

ارسال‌کننده : علی در : 95/6/31 6:3 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله جلوگیری مکزیکی ها از واردات محصولات کشاورزی آمریکا تحت فایل ورد (word) دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله جلوگیری مکزیکی ها از واردات محصولات کشاورزی آمریکا تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله جلوگیری مکزیکی ها از واردات محصولات کشاورزی آمریکا تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله جلوگیری مکزیکی ها از واردات محصولات کشاورزی آمریکا تحت فایل ورد (word) :

جلوگیری مکزیکی ها از واردات محصولات کشاورزی آمریکا

محصولات کشاورزی آمریکا مسدود کردن پل ارتباطی بین شهر “خوارز” مکزیک و “تگزاس” در آمریکا از سوی کشاورزان و اعضای سندیکاهای روستایی مکزیک مانع از ورود محصولات کشاورزی آمریکا به این کشور شد. به گزارش آژانس پرنسا لاتینا کوبا، این اقدام در نخستین روز سال 2008 میلادی، همزمان با به جریان افتادن قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی بین کشورهای آمریکا، مکزیک و کانادا صورت گرفت.

 

ویکتور کینتانا نماینده پارلمان مکزیک و رهبر جنبش مسدود کننده پل ارتباطی خوارز ـ تگزاس به خبرنگار “پرنسا لاتینا” گفت: مقامات آمریکایی ناچار به لغو ارسال محموله های کشاورزی شدند.
کینتانا افزود: از نخستین دقایق سال جدید، در اعتراض به قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی در منطقه مرزی حضور یافته ایم.
در همین حال، سنای مکزیک نیز خواستار توضیحات دولت این کشور درباره قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی شد.
سناتورهای مکزیکی در این راستا وزرای اقتصاد و کشاورزی این کشور را برای ادای توضیحات درباره چگونگی توافقنامه یاد شده و مواضع دولت در قبال آن به سنا فراخواندند
به گفته مخالفان قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی، ورود محصولات غذایی آمریکا و کانادا به مکزیک باعث از بین رفتن بخش کشاورزی، بیکاری هزاران تن و نا آرامی های اجتماعی در این کشور خواهد شد.

کارشناسان معتقدند کشاورزان مکزیکی بویژه تولیدکنندگان ذرت و آفتابگردان قادر به رقابت با محصولات مشابه آمریکایی و کانادایی نخواهند بود چرا که تولیدکنندگان آنها در کشورهای خود از یارانه های کلان بهره مند هستند

سرکوب وحشیانهء ساکنین سن سالوادر آتنکو، در مکزیک
گزارش از بهرام قدیمی
14 مه 2006

در روزهای سوم و چهارم ماه مه، دولت مکزیک چهرهء واقعی خود را با سرکوب دست فروشان تِکسکوکو (واقع در ایالت مکزیک حدود 30 کیلومتری مکزیکو سیتی) و ساکنین روستاهای سن سالوادر آتنکو به نمایش گذاشت. گروهی از زنان دست فروش توسط پلیس محلی و ایالتی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. در واکنش به آن، عده ای از اعضای «جبههء مردمی برای دفاع از زمین» در همبستگی به محل کار دستفروشان می روند و جاده تکسکوکو به شهر مکزیک را مسدود می کنند. این بار پلیس با خشونت بیشتری به سرکوب معترضین می پردازد. به بهانهء برقراری قانون، هزاران نفر پلیس به سن سالوادر آتنکو حمله می برند.

رفتار نیروهای پلیس نشان می داد که هدف صرفاً این نیست که بر سن سالوادر آتنکو مسلط شوند و آن را کاملاً کنترل کنند. آنها هرکس به دستشان می افتاد لت و پار می کردند. تا این لحظه ما از شش مورد تجاوز به دختران و زنان توسط پلیس اطمینان داریم. دو دختر اسپانیائی که همراه با تعداد دیگری از زنان دستگیر شده بودند همان روز از مکزیک اخراج شدند. آنها در مصاحبه ای که در اسپانیا داشتند شرح دادند که وقتی دستگیرشان کردند ابتدا در وانت های پلیس روی سرشان گونی کشیدند و بعد افراد با پائین کشیدن شلوارشان دست در آلت تناسلی شان می کردند. یک دختر دانشجوی شیلیائی را نیز پس از آن که مورد تجاوز قرار دادند، از مکزیک اخراج کردند. وی از طریق وزارت خارجهء شیلی از پلیس مکزیک

شکایت کرده است. شکنجهء جنسی فقط در مورد این سه دختر و پنج زن دیگر اعمال نشده. از سرنوشت ایگناسیو دلبییه، رهبر «جبههء مردمی برای دفاع از زمین» کسی خبر ندارد. عکس هائی که از صحنه های مختلف دستگیری و حمل زندانیان به بیرون درز کرده، دست کمی از صحنه های ابوغریب ندارد. تنها با کوشش بسیار یکی از اعضای «جمعیت مبارزه با شکنجه و بی کیفری» موفق شد با یکی از زندانیان در بیمارستان دیدار کند. وضع روحی و جسمی زندانیان بسیار وخیم تر از آن است که بتوان با کلمات آن را شرح داد.

فرمانده مارکوس، سخنکوی ارتش زاپاتیستی آزدیبخش ملی در مصاحبه ای با تلوزیون سی ان ان (چهار شنبه 10 مه 2006) اظهار داشت: «طبق اطلاعات رسیده به زاپاتیست ها، افراد پلیس با خود کاپوت آورده بودند تا وقتی به زنان تجاوز می کنند، اثری از خود به جای نگذارند که باعث شناسائی شان شود.» این امر نشان دهندهء این است که تصمیم به اعمال خشونت و تجاوز به زنان از قبل اتخاذ شده بود.

یکی از زندانیان سیاسی معروف در مکزیک، خانم گلوریا آرناس آگیس در همبستگی با دستگیرشدگان آتنکو دست به اعتصاب غذا زده است. اما او تنها نیست، بیش از صد نفر از دستگیر شدگان در حال حاضر در اعتصاب غذا بسر می برند. آیندهء زندانیان هنوز معلوم نیست. نمایندگان دولت می گویند که نیروهای انتظامی “کمی زیاده روی کرده اند” و مردم شکنجه را افشا می کنند و می گویند شکنجه پاسخ دولت است به مبارزات و مقاومت مردمی.
همبستگی نیروهای چپ و سازمان های توده ای به سرعت خود را به نمایش گذاشت. تعداد زیادی از دانشجویان در مقابل درِ زندان چادر زده اند. و از سحرگاه دوشنبه 300 نفر از نمایندگان چهارمین کنگرهء ملی بومیان و زنان بومی مساگوا نیز به جمع شان پیوسته اند.

خبرنگاران بنگاه های دروغپراکنی، بخصوص «تله آزتکا» علناً به عنوان نیروهای پلیس و خبر چین کار می کردند. تنفر مردم از آن ها به حق، شدت یافته است.
موضوع از چه قرار است؟
زمینه های تاریخی:
با انتخاب ویسنته فوکس به عنوان رئیس جمهور مکزیک، از اوخر سال 2001 وی نیاز به یک فرودگاه جدید در این ناحیه را به عنوان یکی از طرحهای اصلی دولت خود اعلام کرد. این فرودگاه که قرار بود در شهر تکسکوکو در حدود 30 کیلومتری پایتخت مکزیک ساخته شود، می توانست شمالی ترین نقطهء طرح عظیم پوئبلا به پاناما باشد که با آن کل آمریکای مرکزی، به عنوان بازار کار ارزان در اختیار سرمایه گذاران قرار می گرفت. طرح پوئبلا به پاناما و ایجاد مناطق آزاد صنعتی و تجاری در وسعت مورد نظر، کوچ اجباری صدها هزار نفر و از بین رفتن عملی کشاورزی در مکزیک را باعث می شد. طرح پانصد میلیون دلاری فرودگاه، که یکی از اولین برنامه های دولت فوکس در خدمت طرح پوئبلا – پاناما بود، با مقاومت ساکنین روستاهائی که بدین خاطر اراضی خود را از دست می دادند روبرو شد. بار اصلی مقاومت بر دوش دهقانان مشاع روستای سن سالوادر آتنکو و «جبههء مردمی برای دفاع از زمین» بود. مبارزهء خستگی ناپذیر آنان امروزه در مکزیک دیگر به سمبلی بدل شده است.

ابتدا دولت اعلام کرد که در دو منطقه که در آن امکان ساختمان وجود دارد تحقیقات کافی انجام گرفته، در یکی از آنها که مناسب تر باشد، یعنی در «تِکسکوکو» فرودگاه ساخته خواهد شد. شکست این پروژه در واقع اولین شکست این طرح عظیم نئولیبرالیستی در مکزیک است.

اولین اعتراضات را گروه های دانشگاهی دفاع از محیط زیست راه انداختند: «ساختمان یک فرودگاه در این منطقه باعث نابودی بقایای محیط طبیعی زیست خواهد شد». ولی بزودی قربانیان فرودگاه، یعنی بومیان منطقه سر برمی افرازند و با اولین راه پیمائی خود به شکلی سمبلیک، نشان می دهند که: «به هر قیمتی که باشد، حاضر نیستند از اراضی خود دست بردارند». فوکس دستور «سلب مالکیت» را امضاء می کند. بنا بر این قانوناً دهقانان منطقه هیچ حقی ندارند و باید اراضی خود را به قیمتی که دولت تعیین می کند، برای ساختمان فرودگاه واگذار کنند. روستائیان «سن سالوادر آتنکو» مانند ده روستای دیگری که قربانی این طرح می شوند، جلسات محلی خود را تشکیل می دهند و این بار، ماچت (قمه، ابزار کار

دهقانان در آمریکای مرکزی ست)‌ در دست به شهر مکزیک راه پیمائی می کنند. فریاد «زاپاتا زنده است، مبارزه ادامه دارد!» از آن روز دیگر به شعار همیشگی روستائیان آتنکو بدل شد. تا بیست و یکم جولای دولت از طرفی کوشید تا با تبلیغات، زحمتکشان آتنکو را یک مشت عربده جوی چماق به دست معرفی کند و از طرف دیگر با تهدید و ارعاب و وانمود کردن به مذاکره کوشید آن ها را ساکت کند. مردم سن سالوادر آتنکو در ماه ژوئن دست به بستن جاده زدند. روز 21 جولای چند صد نفر پلیس و نیروهای دیگر «انتظامی» کوشیدند تا با حمله به مردم، به اصطلاح خودشان نظم عمومی را باز برقرار کنند. این حمله که طی آن از هر دو طرف تعداد زیادی زخمی شدند، به نوعی یاد آور درگیری های روز 25 آوریل است که مردم پلیس را خلع سلاح کرده، اتومبیل هایشان را به آتش کشیدند، دولت شروع به تشدید تهدیدهایش و دستگیری عده ای و اعلام حکم جلب علیه عده ای دیگر کرد. بر اثر کتک های پلیس، یکی از ساکنین “سن سالوادر آتنکو” دو روز بعد در بیمارستان جان سپرد. پزشکی قانونی علت مرگ را بالا بودن قند اعلام کرد. ادعائی که تنها چند لحظه پس از اعلامش زیر سؤال رفت.

نمایندگان آتنکو در نشستی با نمایندگان دولت اعلام کردند که حاضرند مذاکره کنند، اما زمین هایشان را نخواهند فروخت! نمایندگان دولت روز بعد سر قرار مذاکره نرفتند. چند روز بعد سفر پاپ به مکزیک انجام شد و در بعد از ظهر روز پنج شنبه اول اوت، پاپ ژان پل دوم این کشور را ترک کرد. چند ساعت بعد، سخنگوی دولت اعلام نمود که: «فوکس دستور مصادرهء زمین را برای ساختمان فرودگاه پس گرفت».

در آن روزها هیئت حاکمه مکزیک وحدت نداشت. دهقانان متشکل در «جبههء متحده روستاهای ضد فرودگاه» FUCCA به دادگاه عالی قانون اساسی رجوع کرده بودند و ادعا داشتند که دستور رئیس جمهور غیر قانونی ست. دولت تنها با خونریزی بسیار می توانست دهقانان سن سالوادر آتنکو را از سر راه بردارد. و دست آخر فوکس نتوانست بقیهء احزاب را به اجرای خشونت آمیز طرح فرودگاه قانع کند.

در ژوئن سال 2005، ارتش زاپاتیستی آزدیبخش ملی «ششمین بیانیه از جنگل لاکندونا» را منتشر ساخت. سازمان ها و گروه های مختلفی به این بیانیه پیوستند و دست آخر در اول ژانویهء 2006، «کارزاری دیگر» آغاز شد. هدف از این کارزار بحث و گفتگو با نیروهای چپ و ضد سرمایه داری به منظور طرح یک برنامهء مبارزاتی ملی است. در اولین حرکت کارزاری دیگر، معاون فرمانده شورشی مارکوس به عنوان «نمایندهء شماره صفر» به گوشه و کنار مکزیک می رود تا با شنیدن مطالبات و مبارزات کارگران، زحمتکشان، و بومیان، این تجربیات را به نقاط دیگر مکزیک منتقل کند.

از روز 15 تا 20 آوریل، کاروان کارزار در ایالت گرررو بود. این ایالت منطقهء اصلی فعالیت «ارتش انقلابی خلق شورشگر» ERPI است. با هر نشستی سخنان مارکوس با رادیکالیسم بیشتری همراه بود. برخی مطبوعات و آگاهان سیاسی از پیشرفت این نشست ها به عنوان نزدیکی زاپاتیست ها با ERPI سخن گفتند. پس از آن نوبت به ایالت مکزیک رسید. در این ایالت وظیفهء سازماندهی، در کنار گروه های دیگر، بخصوص بر دوش «جبههء مردمی برای دفاع از زمین» بود. تقریباً همه روزه وظیفهء انتظامات بر عهدهء این تشکل و اعضای آن بود که با «ماچت» (یا قمه) در دست در نشست ها و میتینگ ها گرداگرد مارکوس بودند.

در روز 25 آوریل 2006 در مقابل زندان «چیکونائوتلا» در «اِکاته پک» میتینگ بزرگی در همبستگی با خانم گلوریا آرناس آگیس (کلنل آئورورا)، زندانی سیاسی و عضو ارتش انقلابی خلق شورشگر ERPI، برگزار می شود. این بار اعضای «جبههء مردمی برای دفاع از زمین» فریاد «زنده باد گلوریا!» و «زنده بار ERPI!» سر می دهند. با آن که مارکوس و همراهانش در وارد شدن به زندان و ملاقات با کلنل آئورورا موفقیتی نداشتند، اما خود میتینگ مشت به هم فشرده ای بود که فریاد «زندانی سیاسی آزاد باید گردد!» از آن بگوش می رسید.

اول ماه مه 2006، کارزاری دیگر «اول ماه مه دیگری» را در مقابل سفارت آمریکا آغاز می کند. با سخنرانی آتشین فرمانده مارکوس و حملهء شدیدش به سرمایه داران آمریکائی و دولت مکزیک، در کنار اعلام همبستگی کارزاری دیگر با مبارزین آمریکای شمالی، از جمله مومیا ابوجمال، تظاهرات به سوی میدان اصلی شهر مکزیک، زوکلو براه می افتد. مارکوس در میان حفاظی از فعالین سن سالوادر آتنکو، اعضای «جبههء مردمی برای دفاع از زمین» با سد خبرنگارانی روبرو می شود که به اشکال مختلف پرووکاسیون می کنند تا درگیری بوجود بیاید. با این حال تظاهرات به آرامی حرکتش را ادامه می دهد. هر لحظه به تعداد شرکت کنندگان افزوده می شود. وقتی تظاهرات به زوکلو می رسد، دیگر ده ها هزار نفرند که شعار می دهند: «زنده باد کارزاری دیگر!». گسترهء این تظاهرات از کارگران و سندیکاهای مستقل کارگری تا بومیان، جنبش توده ای شهرها و سازمان های توده ای شهری و دهقانی، دانشجویان و دانش آموزان، گروه های فمینیستی، همجنس گرایان و محرومین دیگر را در بر می گرفت.

درگیری از چه زمانی آغاز شد؟
چهارشنبهء هفتهء‌ گذشته، سوم ماه مه، دستفروشانی که طبق قرار قبلی با دولت شهر تکسکوکو، برای فروش گل هایشان آمده بودند (قبل از آن، شهرداری تکسکوکو آن ها را از خیان ها جمع می کرد، اما پس از نشست نمایندگان دستفروشان با شهرداری به آن ها گفتند که از روز سوم ماه مه می توانند باز به کارشان ادامه دهند)، مورد حملهء پلیس قرار می گیرند. در همبستگی با این دستفروشان، اعضای «جبههء مردمی برای دفاع از زمین» به محل در گیری می آیند. پلیس با شدت بیشتری حمله می کند. و دستفروشان به برخی خانه ای عقب نشینی کرده، در آن مخفی می شوند. بعد، اهالی «سن سالوادر آتنکو» در اعتراض به حملهء پلیس جادهء تکسکوکو به شهر مکزیک را می بندند. در همان شب، پلیس از طرفی به خانه ایی که دستفروشان و حامیان آن پناه گرفته بودند حمله می برند و از طرف دیگر به باریکادی که جاده را مسدود می کرد.

در این درگیری چندین نفر زخمی شده، یک پسر بچهء 14 ساله با گلولهء ‌پلیس به قتل می رسد. چند پلیس به دست ساکنین آتنکو اسیر می شوند.
شب، گروه های زیادی به یاری ساکنین آتنکو می روند.
صبح روز بعد، چهارم ماه مه، بیش از دوهزار پلیس، و ارتشی به شیوهء وحشیانه ای به «سن سالوادر آتنکو» هجوم می برند. درهای منازل را از جا می کنند، خانه های مردم و اثاثه و محتویات آنها را داغان می کنند، و تعداد زیادی از اعضای «جبههء مردمی برای دفاع از زمین» را دستگیر می نمایند.

در همان روز در میتینگی در میدان «سه فرهنگ» (همان جا که در سال 1968 بیش از 400 نفر در حملهء نیروهای امنیتی به قتل رسیدند و یا مفقود الاثر شدند)، معاون فرمانده شورشی مارکوس به همهء نیروهای ارتش زاپاتیستی آزادیبخش ملی دستور می دهد که به حالت آماده باش کامل در آیند. «حلزون» های زاپاتیستی، بخشداری های خود مختار و دیگر مناطق زاپاتیستی به روی افراد غیر خودی بسته می شوند. نیروهای غیر نظامی زاپاتیست همبستگی خود را با «جبههء مردمی برای دفاع از زمین» و همهء زندانیان آتنکو اعلام می کنند. مارکوس می گوید زاپاتیست ها به هر تصمیمی که مبارزین آتنکو بگیرند می پیوندند. و در عین حال خود وی برای پی گیری وضع زندانیان، تا مدت نامحدودی در شهر مکزیک خواهد ماند.

در روز ششم ماه مه 2006 ارتش انقلابی خلق شورشگر ERPI در یک اطلاعیهء‌ کوتاه به نیروهای نظامی و هواداران خود دستور آماده باش می دهد. این نیرو نیز مانند ارتش زاپاتیستی خواهان آزادی تمامی زندانیان سیاسی ست.
روز 10 ماه مه با فشار افکار عمومی، 145 نفر از زندانیان با قید وثیقه آزاد می شوند. بقیهء زندانیان همچنان در اعتصاب غذا بوده و از داشتن پزشک مورد اعتماد خود محرومند.
دلایل حمله به سن سالوادر آتنکو:

نظر به شیوهء حمله و یکدست بودن هر سه حزب بزرگ در سرکوب زحمتکشان منطقه (همکاری شهردار تکسکوکو از حزب انقلاب دمکراتیک PRD، فرماندار ایالت مکزیک از حزب انقلاب اداری شده PRI و دولت فدرال از حزب عمل ملی PAN که نشان دهندهء همدستی احزاب حاکم ست) یکی از احتمالات زیر یا مجموعه ای از آنها را پیش روی ما می گذارد:
– انتقام گرفتن از ساکنین آتنکو، بخصوص از جبههء مردمی برای دفاع از زمین به خاطر جلوگیری از ساختمان 500 میلیون دلاری فرودگاه.
– – پاک سازی تکسکوکو از دست فروشان و آماده کردن آن برای ساختمان یک فروشگاه زنجیره ایِ «وال مارت»
– جلو گیری از رشد کارزاری دیگر از جمله از طریق تحریک گروه های مختلف به دست زدن به آکسیون های زودرس

– ایجاد رعب و وحشت در میان مردم با هدف جلوگیری از پیوستن آن ها به جنبش های توده ای، بخصوص به کارزاری دیگر و از این طریق، پیشگیری از شکل گیری یک بدیل مستقل از احزاب رسمی.
– سخن آخر:

– جنبش چپ در مکزیک باز در بوتهء‌ آزمایش قرار گرفته است. با هو شیاری نیروهای چپ، شاید این سرکوب خود به ابزاری در جهت رشد و سازماندهی نیرومندتر جنبش درآید. همبستگی ما با زندانیان سیاسی و «کارزاری دیگر» در مکزیک می تواند به دولت مکزیک فشار بیاورد و از سوی دیگر به این زندانیان روحیه ببخشد. شاید این همبستگی بتواند سنگریزه ای باشد در بنای عظیم این جنبش;.

هرم چیچن ایتزا در “مکزیک” :
این هرم بخشی از مکان مقدسی در یک مرکز مهم مایایی در شبه جزیره مکزیکو بوده است و بنابر تقویم خورشیدی ساخته شده است و گفته میشود که در زمان تعادل پاییزی و بهاری (که روز و شب برابر میشوند) سایه های آن مانند مارهایی -شبیه به مار کنده کاری شده بر بالای آن- به نظر میرسند که از پله ها به پایین میخزند.
این مجموعه عظیم کوهستانی حس آرامش کامل و ارتباط با سه عنصر هوا، زمین و روح را ایجاد می‌کند.

در سال 1845 جمهوری تگزاس موافقت نمود تا به صورت یکی از ایالتهای امریکا به آن کشور اضافه گردد و این موجب خشم مکزیک گشت. مکزیک فوراٌ روابط سیاسی خود با امریکا را قطع کرد و در پی آن جنگ مکزیک در گرفت. جنگ از سال 1846 آغاز شد و تا سال 1848 ادامه یافت. سرانجام با انعقاد پیمان صلح گوادالوپه هیدالگو در سال 1848،‌جنگ پایان گرفت و براساس آن امریکا مالک تگزاس شناخته شد و نواحی دیگری نیز در شمال غربی مکزیک به امریکا واگذار گردید. امریکا نیز متعهد شد که 15 میلیون دلار به مکزیک بپردازد و در ضمن دعاوی اتباع خویش در مقابل مکزیک را برعهده بگیرد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :