سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ما را حقى است اگر دادند بستانیم و گرنه ترک شتران سوار شویم و برانیم هر چند شبروى به درازا کشد . [ و این از سخنان لطیف و فصیح است و معنى آن این است که اگر حق ما را ندادند ما خوار خواهیم بود چنانکه ردیف شتر سوار بر سرین شتر نشیند ، چون بنده و اسیر و مانند آن . ] [نهج البلاغه]

مقاله حق و عدالت تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/6 4:23 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله حق و عدالت تحت فایل ورد (word) دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله حق و عدالت تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله حق و عدالت تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله حق و عدالت تحت فایل ورد (word) :

حق و عدالت

حق، عبارت‌ از سلطه‌ و اختیاری‌ است‌ که‌ فرد در برابر دیگر یا اشیا دارد. به‌ بیان‌ دیگر، حق، امری‌ اعتباری‌ است‌ که‌ به‌ سبب‌ آن، فرد شایستگی‌ بهره‌برداری‌ از چیزی‌ را می‌یابد و دیگران‌ به‌ رعایت‌ آن‌ موظف‌ هستند؛ مثل‌ حق‌ پدر و مادر در برابر فرزندان‌ یا حق‌ زوجین‌ در برابر یک‌دیگر.
استاد مطهری‌ حق‌ را سزاواری‌ فرد به‌ یک‌ شیء می‌داند و آن‌ را نیز بر دو نوع‌ تکوینی‌ و تشریعی‌ تقسیم‌ می‌کند:

حق‌ یعنی‌ ثابت‌ و سزاوار، و ما دو نوع‌ ثبوت‌ و سزاواری‌ داریم: یک‌ ثبوت‌ و سزاواری‌ تکوینی‌ که‌ عبارت‌ است‌ از رابطه‌ای‌ واقعی‌ بین‌ شخص‌ و شیء، و عقل‌ آن‌ را در می‌یابد، و یک‌ ثبوت‌ و سزاواری‌ تشریعی‌ که‌ بر وقق‌ آن‌ وضع‌ و جعل‌ می‌شود.
در واقع‌ مقصود از حق، امتیاز بالقوه‌ای‌ است‌ که‌ برای‌ فرد در نظر گرفته‌ می‌شود و وی‌ که‌ بر اساس‌ آن، صلاحیت‌ استفاده‌ از امور خاصی‌ را می‌یابد. به‌ بیان‌ دیگر، حق‌ نشان‌دهنده‌ اولویتی‌ است‌ که‌ فرد بر دیگران‌ دارد. با این‌ بیان، حق‌ نوعی‌ نصیب‌ و امتیاز برای‌ صاحب‌ حق‌ است‌ که‌ به‌ سبب‌ آن، یک‌ سلسله‌ بهره‌مندی‌ها را می‌یابد یا برخی‌ ممنوعیت‌ها از او برداشته‌ می‌شود.
در بحث‌ از مسأله‌ حق، استاد مطهری‌ این‌ پرسش‌ را مطرح‌ می‌کند که‌ «آیا حق‌ و مالکیت‌ از عوارض‌ انسان‌ به‌ ماهو انسان‌ است‌ یا از عوارض‌ انسان‌ به‌ ماهو مدنی».
به‌ بیان‌ دیگر، آیا این‌ مفاهیم‌ از اعتباریات‌ بعد از اجتماع‌ است‌ یا قبل‌ از اجتماع؛ یعنی‌ حق‌ پس‌ از تشکیل‌ جامعه‌ و برقراری‌ روابط‌ اجتماعی‌ تحقق‌ یابد یا قبل‌ از آن. استاد

معتقد است‌ که‌ حق‌ در مرتبه‌ پیش‌ از اجتماع‌ است؛ از همین‌ جا است‌ که‌ او گاه‌ آزادی‌ را حق‌ نمی‌داند؛ چرا که‌ آزادی‌ در مرتبه‌ پیش‌ از اجتماع‌ تحقق‌ می‌یابد. وی‌ آزادی‌ را فوق‌ حق‌ می‌داند و اگر هم‌ گاه‌ از حق‌ آزادی‌ سخن‌ به‌ میان‌ آید، مقصود آن‌ است‌ که‌ دیگران‌ نباید آزادی‌ فرد را سلب‌ کنند. به‌ گمان‌ استاد، این‌ که‌ در فقه‌ اسلامی‌ به‌ حق‌ آزادی‌ اشاره‌ نشده، به‌ این‌ جهت‌ بوده‌ که‌ فوق‌ حق‌ دانسته‌ شده‌ است.

علت‌ این‌که‌ در فقه‌ اسلام‌ در میان‌ حقوق، نامی‌ از حق‌ آزادی‌ نیست، این‌ نیست‌ که‌ در اسلام‌ به‌ حق‌ آزادی‌ معتقد نیستند؛ بلکه‌ آزادی‌ را فوق‌ حق‌ می‌دانند؛ پس‌ اعتراض‌ نشود که‌ چرا آزادی‌ جزء حقوق‌ اولیه‌ طبیعی‌ در اسلام‌ نام‌ برده‌ نشد.
حق، هم‌ به‌ اموری‌ که‌ خارج‌ از وجود انسان‌ است‌ تعلق‌ می‌گیرد، و هم‌ هر چیزی‌ که‌ برای‌ امر دیگری‌ پدید آمده، منشأ حق‌ است؛ برای‌ مثال‌ موجودات‌ طبیعی‌ که‌ برای‌ انسان‌ آفریده‌ شده‌اند یا مغز که‌ برای‌ فکر کردن‌ یا زبان‌ که‌ برای‌ بیان‌ آفریده‌ شده‌اند، همه‌ منشأ حق‌ هستند.
هم‌ حق‌ و هم‌ مالکیت‌ از اموری‌ است‌ که‌ به‌ اشیأ خارج‌ از وجود انسان‌ تعلق‌ می‌گیرد. همان‌طور که‌ نمی‌شود انسان‌ مالک‌ نفس‌ خود باشد نمی‌تواند بر نفس‌ خود حق‌ باشد؛ بنابراین‌ انواع‌ آزادی‌ها هیچ‌ کدام‌ حقی‌ و بهره‌ای‌ نیست‌ که‌ آدمی‌ بخواهد از چیزی‌ بردارد؛ بلکه‌ بهره‌ای‌ است‌ که‌ از خودش‌ می‌برد. معنای‌ حق‌ آزادی‌ یعنی‌ کسی‌ حق‌ ندارد که‌ آزادی‌ مرا از من‌ سلب‌ کند ;؛ ولی‌ در مورد حق‌ می‌توان‌ گفت: لزومی‌ ندارد که‌ بر چیزی‌ یا بر کسی‌ باشد. هر چیزی‌ که‌ برای‌ چیزی‌ به‌ وجود آمده‌ باشد منشأ حق‌ است‌ ;؛ پس‌ در مورد حق، شرط‌ نیست‌ که‌ به‌ خارج‌ از وجود انسان‌ تعلق‌ داشته‌ باشد. بلی، همان‌طوری‌ که‌ در متن‌ آمده، حق‌ بر نفس‌ معنا ندارد؛ ولی‌ حق‌ بر انجام‌ یک‌ عمل‌ خاص‌ می‌تواند باشد.
رابطه‌ حق‌ و تکلیف‌
در مقابل‌ حق، تکلیف‌ قرار دارد که‌ آن‌ نیز مانند حق، مبنای‌ خارجی‌ و واقعی‌ دارد و این‌ مبنا را مصلحت‌ می‌نامند.

تکلیف‌ از لحاظ‌ ماهیت‌ مغایر است‌ با مصلحت‌ واقعی؛ ولی‌ حق‌ مجعول‌ از لحاظ‌ ماهیت، متحد است‌ با مصلحت‌ واقعی؛ یعنی‌ چون‌ در طبیعت‌ این، حق‌ موجود است، در تشریع‌ نیز موجود است.5
حق‌ و تکلیف‌ ملازم‌ یک‌دیگرند. هر جا حقی‌ باشد، تکلیفی‌ همراه‌ آن‌ است؛ برای‌ مثال، اگر زن‌ حقی‌ بر گردن‌ شوهر خود دارد، شوهر نیز مکلف‌ است‌ تا آن‌ حق‌ را ادا کند. یا اگر شخص‌ «الف» از شخص‌ «ب» مقداری‌ پول‌ طلب‌ دارد یعنی‌ شخص‌ «الف» محق‌ است، شخص‌ «ب» به‌ پرداخت‌ بدهی‌ خود تکلیف‌ دارد. استاد مطهری‌ هم‌ با توجه‌ به‌ سخنان‌ امام‌ علی7 حق‌ و تکلیف‌ را دو روی‌ یک‌ سکه‌ می‌داند:

فَالحَقُّ‌ أَوسَعُ‌ الأَشیَأِ‌ فِی‌التَّوَ‌اصُفِ‌ وَ‌ أَضیَقُهَا فِی‌ التَّنَاصُفِ‌ لاَ‌ یَجرِ‌ی‌ لِأَحَدٍ‌ اًِ‌لاَّ‌ جَرَ‌ی‌ عَلَیهِ‌ وَ‌ لاَ‌ یَجرِ‌ی‌ عَلَیهِ‌ اًِ‌لاَّ‌ جَرَ‌ی‌ لَهُ.6
از نظر استاد، حق، محدود است. این‌که‌ انسان‌ دارای‌ حقوق‌ است، به‌ معنای‌ نامحدود بودن‌ آن‌ نیست:
در حقیقت‌ باید گفت‌ انسان‌ حقی‌ دارد و حق‌ حد‌ی‌ دارد.
این‌که‌ انسان، حق‌ سخن‌ گفتن‌ دارد، بدین‌ معنا نیست‌ که‌ به‌دیگران‌ دشنام‌ دهد یا غیبت‌ کند یا تهمت‌ بزند یا سخن‌ لغو بگوید. انسان‌ حق‌ فکر کردن‌ دارد؛ اما این‌ حق‌ محدود است؛ یعنی‌ نباید در اندیشه‌ نابودی‌ دیگران‌ باشد.
استاد مطهری‌ حق‌ را بر سه‌ قسم‌ می‌داند:
1 حقوق‌ انسان‌ بر طبیعت‌ و ثروت‌های‌ آن‌ (حقوق‌ اقتصادی)؛
2 حقوقی‌ که‌ در مورد اختلافات‌ وحی‌ محکمات‌ دارد. (حقوق‌ قضایی)؛
3 حقوقی‌ که‌ از نظر حکومت‌ و سیاست‌ دارد (حقوق‌ س

یاسی).
طبق‌ این‌ بیان، حق، طرفینی‌ است. هیچ‌ کس‌ بر دیگری‌ حق‌ ندارد، مگر آن‌که‌ دیگری‌ هم‌ بر او حقی‌ دارد. ذی‌ حق‌ بودن، دو طرفی‌ است. همان‌ گونه‌ که‌ پدر و مادر بر فرزند حق‌ دارند، فرزند هم‌ بر پدر و مادر حق‌ دارد. در واقع‌ حق‌ و تکلیف‌ دو روی‌ یک‌ سکه‌اند. هیچ‌گاه‌ نمی‌شود فردی‌ بر دیگری‌ حقی‌ داشته‌ باشد؛ اما آن‌ دیگری‌ بر او حقی‌ نداشته‌ ب

اشد. هر یک‌ از آن‌ها، هم‌ حق‌ دارند و هم‌ تکلیف:
وَ‌ لَو‌ کَانَ‌ لِأَحَدٍ‌ أَن‌ یَجرِ‌یَ‌ لَهُ‌ وَ‌ لاَ‌ یَجرِ‌یَ‌ عَلَیهِ‌ لَکَانَ‌ ذَلِکَ‌ خَالِصاً‌ لِلَّهِ‌ سُبحَانَهُ.
اگر در عالم‌ هستی‌ کسی‌ پیدا شود که‌ بر دیگری‌ حق‌ داشته، اما دیگری‌ بر او حقی‌ نداشته‌ باشد، آن‌ موجود فقط‌ خداوند است. جهت‌ این‌ امر هم‌ آن‌ است‌ که‌ مبنای‌ حق‌ درباره‌ خداوند با دیگران‌ فرق‌ دارد. حق‌ افراد به‌ معنای‌ انتفاع‌ بردن‌ است؛ اما حق‌ خداوند معنایش‌ این‌ است‌ که‌ دیگران‌ در مقابل‌ خداوند تکلیف‌ دارند. هیچ‌کس‌ در جهان‌ از خداوندطلبی‌ ندارد که‌ خداوند موظف‌ بر ادای‌ آن‌ باشد؛ ولی‌ افراد می‌توانند از یک‌دیگر طلبکار باشند.9
برخی‌ از فیلسوفان‌ حقوق‌ معتقدند که‌ همواره‌ میان‌ حق‌ و تکلیف‌ ملازمه‌ نیست؛ یعنی‌ این‌گونه‌ نیست‌ که‌ در همه‌ موارد که‌ حقی‌ هست، تکلیفی‌ هم‌ باشد. آستین‌(Austin) از تکالیفی‌ نام‌ می‌برد که‌ حقی‌ در برابر آن‌ها وجود ندارد و آن‌ها را تکلیف‌ مطلق‌ می‌نامد. مانند تکلیف‌ انسان‌ در برابر خدا، تکلیف‌ به‌ پرهیز از خودکشی‌ و آزار حیوانات. نمی‌توان‌ گفت‌ که‌ حیوان‌ حق‌ دارد مورد آزار قرار نگیرد.10
کُلن‌ هم‌ به‌ تکالیفی‌ اشاره‌ دارد که‌ در برابر آن‌ها یا حقی‌ نیست‌ یا صاحبان‌ حق‌ او مشخص‌ نیستند؛ برای‌ مثال، صاحبان‌ مطبوعات‌ و ناشران‌ به‌ رعا

یت‌ عفت‌ قلم‌ و خودداری‌ از انتشار آثار مستهحین‌ مکلف‌ هستند. در این‌جا این‌ تکلیف، حقی‌ را برای‌ شخص‌ دیگر ایجاد نمی‌کند. برخی‌ گفته‌اند که‌ صاحب‌ حق‌ در این‌جا دولت‌ است؛ یعنی‌ دولت‌ در نتیجه‌ عمل‌ کسی‌ که‌ نشر خلاف‌ عفت‌ می‌پردازد حقی‌ می‌یابد. کُلن‌ این‌ ایراد را نپذیرفته‌ و گفته‌ که‌ فقط‌ دولت‌ در این‌جا مکلف‌ است‌ که‌ با قانون‌ جلو این‌ کارها را بگیرد. در این‌جا می‌توان‌ بر مبنای‌ حق‌ اجتماع، پاسخ‌ کُلن‌ را داد.
برخی‌ از محققان‌ فلسفه‌ حقوق11 برای‌ این‌که‌ حق‌هایی‌ را نشان‌ می‌دهند که‌ تکلیفی‌ در مقابل‌ آن‌ها نیست، آزادی‌ بیان‌ را مثال‌ زده‌اند به‌ این‌ معنا که‌ «الف» می‌تواند یا محق‌ است‌ که‌ محتوای‌ ذهن‌ خود را آشکار سازد؛ اما در این‌جا شخص‌ «

ب» مکلف‌ نیست‌ همان‌ چیز را برای‌ «الف» فراهم‌ کند. همان‌گونه‌ که‌ اگر «الف» محق‌ است‌ تا طلب‌ خود از «ب» بخواهد، در مقابل‌ «ب» مکلف‌ است‌ تا طلب‌ الف‌ را بپردازد؛ البته‌ در این‌جا می‌توان‌ گفت: شخص‌ «ب» مکلف‌ است‌ که‌ سد راه‌ آزادی‌ بیان‌ «الف» نشود. فرق‌ دو مثال‌ پیشین‌ در این‌ است‌ که‌ در مثال‌ اول‌ اد‌عا همان‌ طلب‌ است‌ که‌ مربوط‌ به‌ دو طرف‌ و مشترک‌ میان‌ آن‌هاست؛ اما در این‌جا آزادی‌ بیان‌ مربوط‌ به‌ یک‌ طرف‌ است‌ در عین‌ حال‌ عدم‌ ایجاد مانع‌ برای‌ طرف‌ مقابل‌ است. در واقع‌ این‌که‌ اد‌عا در این‌جا مشترک‌ نیست، برخی‌ از فیلسوفان‌ حقوق‌ را با مشکل‌ پیشین‌ مواجه‌ ساخته‌ است.
حقوق‌ طبیعی‌
حقوق‌ طبیعی‌ از حقوق‌ تکوینی‌ انسان‌ است‌ که‌ امری‌ ثابت‌ و دایم‌ به‌شمار می‌رود. این‌ حقوق، لازمه‌ طبیعت‌ انسان‌ است. به‌ بیان‌ دیگر، امتیازاتی‌ که‌ برخاسته‌ از فطرت‌ آدمی‌ و همزاد با سرشت‌ او است. برخی‌ گفته‌اند: در ایجاد این‌ حقوق، کسی‌ دخالت‌ نداشته‌ و هیچ‌کس‌ هم‌ نمی‌تواند آن‌ را از انسان‌ سلب‌ کند. برخی‌ از محققان‌ گفته‌اند که‌ این‌ حقوق‌ در همه‌ زمان‌ها و مکان‌ها یکسان‌ و مراعات‌ آن‌ مقتضای‌ طبیعت‌ عقلانی‌ انسان‌ است. این‌ حقوق‌ به‌ هیچ‌ مرجع‌ بشری‌ وابسته‌ نیست. به‌ بیان‌ دیگر، این‌ حقوق‌ دارای‌ ویژگی‌های‌ ذیل‌ است:
1 جهانی‌ بودن‌ یا کلیت؛
2 ضرورت؛

3 ثبات.12
برخی‌ نیز گفته‌اند: حقوق‌ طبیعی، اصول‌ و قواعد ثابتی‌ است‌ که‌ از اراده‌ حکومت‌ها و غایت‌ مطلوب‌ انسان‌ برتر است‌ و قانونگذار باید آن‌ها را سرمشق‌ خود قرار دهد.13
محققان‌ فلسفه‌ حقوق‌ معانی‌ سه‌گانه‌ ذیل‌ را برای‌ حقوق‌ طبیعی‌ ذکر کرده‌اند:
– قانون‌ طبیعت‌ و نظم‌ طبیعی‌ و اشیا؛
– قانون‌ عقل‌ و نظم‌ عقلایی‌ در سلوک‌ انسان‌ها؛
– ارزش‌ها و آزادی‌هایی‌ که‌ ملازم‌ طبیعت‌ انسان‌

است.14
ضرورت‌ حقوق‌ طبیعی‌ از این‌جا ناشی‌ می‌شود که‌ پشتوانه‌ حقوق‌ موضوعی‌ است. حقوق‌ طبیعی‌ بهترین‌ ملاک‌ برای‌ ارزیابی‌ حقوق‌ موضوعه‌ است. جهت‌ ارزیابی‌ و اصلاح‌ حقوق‌ موضوعه، چاره‌ای‌ جز پذیرفتن‌ حقوق‌ طبیعی‌ نیست. اگر حقوق‌ طبیعی‌ را نپذیریم‌ نمی‌توانیم‌ برخی‌ از رفتارهای‌ بشری‌ مانند بردگی‌ را تقبیح‌ کنیم. استاد مطهری‌ حقوق‌ فطری‌ را یک‌ نظریه‌ عقلی‌ می‌داند و در باب‌ اهمیت‌ آن‌ چنین‌ می‌گوید:
در حقیقت‌ نظریه‌ حقوق‌ فطری‌ را باید نظریه‌ حقوق‌ عقلی‌ نام‌ نهاده؛ زیرا فقط‌ مطابق‌ این‌ نظریه‌ است‌ که‌ می‌توان‌ به‌ قضایای‌ بدیهی‌ عقلی‌ و اصول‌ متعارفه‌ در باب‌ حق‌ قایل‌ شد و در نتیجه‌ می‌توان‌ علم‌ حقوق‌ را یک‌ علم‌ عقلی‌ و فلسفه‌ – ولو فلسفه‌ عملی‌ نظیر اخلاق‌ – دانست؛ اما با انکار حقوق‌ فطری، علم‌ حقوق‌ یک‌ علم‌ وضعی‌ است‌ نظیر علم‌ فقه.15
رواقیون‌ از نخستین‌ طرفداران‌ حقوق‌ طبیعی‌ بودند. آن‌ها به‌ دنبال‌ قانونی‌ بودند که‌ در همه‌ جا و برای‌ همیشه‌ جاری‌ باشد. توماس‌ آکویینی‌ هم‌ ا

ز طرفداران‌ قانون‌ الاهی‌ بود و آن‌ را برترین‌ قوانین‌ می‌دانست. از نظر وی، این‌ قوانین‌ باید بر قوانین‌ بشری‌ حاکم‌ باشند و عقل‌ بشر نیز فقط‌ برخی‌ از آن‌ها را درک‌ می‌کند و برای‌ دسترس‌ به‌ آن‌ها باید از وحی‌ مدد گرفت.
هوگو گروسیوس‌ (1645 – 1583) نیز از جمله‌ طرفداران‌ حقوق‌ طبیعی‌ است. از نظر وی، این‌ حقوق‌ و قوانین‌ مبتنی‌ بر آن‌ها چنان‌ ثابتند که‌ اگر خدا هم‌ نمی‌بود، آن‌ها پابرجا بودند. قوانین‌ وضعی‌ تابع‌ حقوق‌ طبیعی‌ هستند. حقوق‌ طبیعی‌ احک

ام‌ عقل‌ بود، و نشان‌دهنده‌ طبیعت‌ عقلایی‌ بشر است.
از نظر وی، بالاترین‌ قاعده‌ حقوق‌ طبیعی، قاعده‌ لزوم‌ وفا به‌ عهد است‌ که‌ التزام‌ به‌ عقود و قراردادها را بیان‌ می‌کند.
کانت‌ هم‌ از طرفداران‌ حقوق‌ طبیعی‌ است. او مهم‌ترین‌ حق‌ طبیعی‌ را آزادی‌ می‌داند و حق‌ مالکیت‌ را فرع‌ بر آن‌ تلقی‌ می‌کند.
برخی‌ از فیلسوفان‌ مانند بنتام‌ حقوق‌ طبیعی‌ را بی‌معنا دانسته، آن‌ را نفی‌ می‌کند. او معتقد است‌ که‌ هیچ‌ چیز خارج‌ از چارچوب‌ قوانین‌ موضوعه‌ وجود ندارد. از نظر وی، حقوق‌ طبیعی، مخلوق‌ قانون‌ طبیعی‌ است، و قانون‌ طبیعی‌ نیز امری‌ مجازی‌ بیش‌ نیست.
از دیدگاه‌ بنتام، آدمی‌ بر اساس‌ کسب‌ لذت‌ و دفع‌ الم‌ به‌ دنبال‌ سود و خوشی‌ است. فضیلت‌ هم‌ آن‌ چیزی‌ است‌ که‌ سبب‌ فزونی‌ لذت‌ و کاهش‌ درد می‌شود. از نظر بنتام، بحث‌ از حقوق‌ طبیعی‌ ما را از مسأله‌ سود و خوشی‌ دور می‌سازد.16
وی‌ معتقد است‌ که‌ طبیعت‌ برای‌ ما حق

ی‌ را تعیین‌ نمی‌کند؛ بلکه‌ این‌ حکومت‌ است‌ که‌ حق‌ ما را مشخص‌ می‌کند. وظیفه‌ حکومت‌ این‌ است‌ که‌ با تنبیه‌ و تشویق، بیش‌ترین‌ خوشی‌ها را برای‌ جامعه‌ فراهم‌ سازد.
پوزیتویست‌ها هم‌ مخالف‌ حقوق‌ طبیعی‌ هستند؛ زیرا معتقدند که‌ این‌ حقوق‌ قابل‌ اثبات‌ نیستند. حقوقی‌ قابل‌ اثبات‌ است‌ که‌ قابل‌ اجرا باشد و بتوان‌ از آن‌ تخلف‌ کرد.
مبنای‌ حقوق‌ طبیعی‌
در بحث‌ از مبنای‌ حقوق‌ طبیعی‌ این‌ پرسش‌ مطرح‌ است‌ که‌ چگونه‌ میان‌ انسان‌ و یک‌ شیء رابطه‌ای‌ خاص‌ برقرار می‌شود که‌ به‌ آن‌ حق‌ گفته‌ می‌

شود. آیا این‌ رابطه، جنبه‌ قرارداری‌ دارد و ملاک‌ حق‌ در این‌جا وضع‌ است‌ یا آن‌که‌ یک‌ نوع‌ طبیعی‌ وجود دارد.
استاد معتقد است‌ که‌ جز با پذیرش‌ اصل‌ غائیت‌ نمی‌توان‌ حقوق‌ فطری‌ را پذیرفت. این‌که‌ جهان‌ خلقت‌ دارای‌ غایت‌ است‌ و هر موجودی‌ برای‌ هدفی‌ خاص‌ آفریده‌ شده‌ می‌تواند مبنای‌ حقوق‌ فطری‌ باشد.17
طبق‌ اصل‌ غایتداری، خداوند جهان‌ طبیعت‌ را برای‌ انسان‌ها آفریده‌ و همه‌ آن‌ها دارای‌ حق‌ بالقوه‌ هستند؛ یعنی‌ هر کس‌ صلاحیت‌ دارد از آن‌ بهره‌ برداری‌ کند. همین‌ که‌ فرد در طبیعت‌ کار کند و از آن‌ بهره‌ ببرد، صاحب‌ حق‌ می‌شود

.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله آهن زنگ نزن تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/6 4:22 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله آهن زنگ نزن تحت فایل ورد (word) دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله آهن زنگ نزن تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله آهن زنگ نزن تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله آهن زنگ نزن تحت فایل ورد (word) :

آهن زنگ نزن

زنگ زدن عبارتی است که به اکسیداسیون آهن اطلاق می‌شود. اکسیداسیون آهن معمولا از طریق واکنش با اکسیژن صورت می‌گیرد اما نوع‌های دیگری از زنگ زدن وجود دارد که حاصل واکنش آهن و کلر است که به آن زنگ سبز می‌گویند. “زنگ” نام متداول یکی از ترکیبات بسیار رایج یعنی اکسید آهن با فرمول Fe2O3 است. این نام رایج است زیرا آهن به سرعت با اکسیژن ترکیب شده و تشکیل زنگ آهن را می دهد. در حقیقت آهن را به ندرت می توان به صورت خالص در طبیعت پیدا کرد. زنگ آهن (یا فولاد) نمونه ای از فرایند خوردگی است: فرایند الکتروشیمیایی شامل آند (یک قطعه فلز که به راحتی الکترون از دست می دهد)، الکترولیت (مایعی که به حرکت الکترون ها کمک می کند) و یک کاتد (یک قطعه فلز که به راحتی الکترون می پذیرد) است. وقتی فلزی خورده می شود، الکترولیت به تولید اکسیژن در آند کمک می کند. سپس اکسیژن با فلز ترکیب شده و الکترون آزاد می شود. وقتی الکترون ها از طریق الکترولیت به سمت کاتد جریان می یابند، آند با جریان الکتریکی حذف می شود یا به کاتیون های فلزی تبدیل شده و زنگ تشکیل می شود.

اکسیده شدن آهن
برای این که آهن اکسید شود به سه ماده نیاز است: آهن، آب و اکسیژن. و اما فرایند زنگ زدن: با افتادن یک قطره آب بر روی اشیای آهن فورا دو اتفاق می افتد. نخست آن که آب به عنوان یک الکترولیت خوب با دی اکسیدکربن موجود در هوا واکنش داده و اسید کربنیک که یک اسید ضعیف است تشکیل می شود. اسید کربنیک نسبت به آب، الکترولیت بهتری است. پس از تشکیل اسید و حل شدن آهن در آن، ملکول های آب به اجزای سازنده آن یعنی اکسیژن و هیدروژن تبدیل می شود. اکسیژن آزاد و آهن حل شده با هم پیوند داده و اکسید آهن را تشکیل می دهند. در این فرایند الکترون آزاد می شود. الکترون های آزاد از بخش آند که همان آهن است به سمت کاتد که ممکن است فلزی با واکنش پذیری کمتر از آهن یا بخش دیگری از سطح آهنی باشد، جریان می یابد. مایعاتی مانند باران های اسیدی، آب دریا و افشانه نمکی برای ذوب کردن برف جاده های یخی به علت ترکیبات موجود در آنها نسبت به آب الکترولیت های قوی تری هستند. به همین دلیل آهن و فلزات دیگر در این محیط ها با سرعت بیشتری زنگ زده و خورده می شوند.
چرا آهن زنگ می زند؟
آیا توجّه کرده اید که بعضی از فلزات زنگ می زنند و بعضی دیگرزنگ نمی زنند؟آهن معموأ زنگ می زند. به همین علّت است که وقتی رنگ قسمتی از بدنه اتومبیل از بین می رودهوا باعث می شود که آهن زیر قسمت رنگ شده خیلی زود زنگ بزند.
برای آن که آهن با اکسیژن موجود در هوا ترکیب می شود و اکسیدآهن قرمز رنگ را (که همان زنگ آهن است) تولید می کند. در هر صورت نوعی آهن وجود دارد که زنگ نمی زند. اختراع یاکشف این آهن امری تصادفی بود! در سال1913 هری بریرلی که متخصص ذوب فلزات بود برای ساختن لوله تفنگ دنبال فلزی مناسب می گشت. از این رو فلزات گوناگون را با هم ترکیب کردو آلیاژهای مختلفی به دست آورد. امّا پس از انجام آزمایش ها تمام نمونه ها را به گوشه ای انداخت. چند ماه بعد متوجّه شد در حالی که همه نمونه های دور ریخته شده زنگ زده اند یکی از آنها زنگ نزده است! بریرلی این آلیاژ را با دقّت بررسی کرد و فهمید که 14 آن کروم است.
به این ترتیب فلز زنگ نزن یا استنلس استیل وارد زندگی بشر شد. امروزه اغلب لوازم آشپزخانه ها از آهن زنگ نزن هستند. جنس بیشتر دیگ ها کتری ها ماهی تابه ها قاشق و چنگال ها چاقو ها و لگن ظرفشویی آشپزخانه ها از آهن زنگ نزن است؛ همین طور بسیاری از لوازم جرّاحی و قطعات خودرو ها از این فلز ساخته می شوند. فولاد زنگ نزن ، جزو فلزات بسیار مقاوم در برابر خوردگی است و در صنایع شیر آلات مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نوع فولاد ، آلیاژ فولاد با کروم می‌‌باشد و گاهی نیکل نیز به ‌این آلیاژ اضافه می‌‌شود.
نکته:کروم یا کرومیوم فلزی سختخاکستری و دیر گداز است با علامت اختصاریcr.
نکته:آلیاژ فلزی است که از ترکیب دو یا چند فلز به دست می آید.
کاربردهای آهن
کاربرد آهن از تمامی فلزات بیشتر است و 95 درصد فلزات تولید شده در سراسر جهان را تشکیل می‌دهد. قیمت ارزان و مقاومت بالای ترکیب آن استفاده از آنرا بخصوص در اتومبیلها ، بدنه کشتی‌های بزرگ و ساختمانها اجتناب ناپذیر می‌کند. فولاد معروف‌ترین آلیاژ آهن است و تعدادی از گونه‌های آهن به شرح زیر می‌باشد:
• آهن خام که دارای 5%- 4% کربن و مقادیر متفاوتی ناخالصی از قبیل گوگرد ، سیلیکون و فسفر است و اهمیت آن فقط به این علت است که در مرحله میانی مسیر سنگ آهن تا چدن و فولاد قرار دارد.
• چدن ، شامل 5/3%-2% کربن و مقدار کمی منگنز می‌باشد. ناخالصی‌های موجود در آهن خام مثل گوگرد و فسفر که خصوصیات آنرا تحت تاثیر منفی قرار می‌دهد، در چدن تا حد قابل قبولی کاهش می‌یابند. نقطه ذوب چدن بین k 1470-1420 می‌باشد که از هر دو ترکیب اصلی آن کمتر است و آنرا به اولین محصول ذوب شده پس از گرم شدن همزمان کربن و آهن تبدیل می‌کند. چدن بسیار محکم ، سخت و شکننده می‌باشد. چدن مورد استفاده حتی چدن گرمای سفید موجب شکستن اجسام می‌شود.
• فولاد کربن شامل 5/1% – 5/0% کربن و مقادیر کم منگنز ، گوگرد ، فسفر و سیلیکون است.
• آهن ورزیده ( آهن نرم) دارای کمتر از 5/0% کربن می‌باشد و محصولی محکم و چکش‌خوار است، اما به اندازه آهن خام گدازپذیر نیست. حاوی مقادیر بسیار کمی کربن است ( چند دهم درصد). اگر یک لبه آن تیز شود، به‌سرعت تیزی خود را از دست می‌دهد.
فولادهای آلیاژ حاوی مقادیر متفاوتی کربن بعلاوه فلزات دیگر مانند کروم ، وانادیم ، مولیبدن ، نیکل ، تنگستن و … می‌باشد. اکسیدهای آهن برای ساخت ذخیره مغناطیسی در کامپیوتر مورد استفاده قرار می‌گیرند. آنها اغلب با ترکیبات دیگری مخلوط شده و خصوصیات مغناطیسی خود را بصورت محلول هم حفظ می‌کنند.
انواع پوشش های محافظ آهن
پوشش های رنگها و جلاها
ساده‌ترین راه مبارزه با خوردگی ، اعمال یک لایه رنگ است. با استفاده ‌از رنگها بصورت آستر و رویه ، می‌‌توان ارتباط فلزات را با محیط تا اندازه‌ای قطع کرد و در نتیجه موجب محافظت تاسیسات فلزی شد. به روشهای ساده‌ای می‌‌توان رنگها را بروی فلزات ثابت کرد که می‌‌توان روش پاششی را نام برد. به کمک روشهای رنگ‌دهی ، می‌‌توان ضخامت معینی از رنگها را روی تاسیسات فلزی قرار داد. آخرین پدیده در صنایع رنگ سازی ساخت رنگهای الکتروستاتیک است که به میدان الکتریکی پاسخ می‌‌دهند و به ‌این ترتیب می‌توان از پراکندگی و تلف شدن رنگ جلوگیری کرد.
پوشش های فسفاتی و کروماتی
این پوششها که پوششهای تبدیلی نامیده می‌‌شوند، پوششهایی هستند که ‌از خود فلز ایجاد می‌‌شوند. فسفاتها و کروماتها نامحلول‌اند. با استفاده ‌از محلولهای معینی مثل اسید سولفوریک با مقدار معینی از نمکهای فسفات ، قسمت سطحی قطعات فلزی را تبدیل به فسفات یا کرومات آن فلز می‌‌کنند و در نتیجه ، به سطح قطعه فلز چسبیده و بعنوان پوششهای محافظ در محیط‌های خنثی می‌‌توانند کارایی داشته باشند. این پوششها بیشتر به ‌این دلیل فراهم می‌‌شوند که ‌از روی آنها بتوان پوششهای رنگ را بر روی قطعات فلزی بکار برد. پس پوششهای فسفاتی ، کروماتی ، بعنوان آستر نیز در قطعات صنعتی می‌‌توانند عمل کنند؛ چرا که وجود این پوشش ، ارتباط رنگ با قطعه را محکم‌تر می‌‌سازد. رنگ کم و بیش دارای تحلخل است و اگر خوب فراهم نشود، نمی‌‌تواند از خوردگی جلوگیری کند.
پوشش های اکسید فلزات
اکسید برخی فلزات بر روی خود فلزات ، از خوردگی جلوگیری می‌‌کند. بعنوان مثال ، می‌‌توان تحت عوامل کنترل شده ، لایه‌ای از اکسید آلومینیوم بر روی آلومینیوم نشاند. اکسید آلومینیوم رنگ خوبی دارد و اکسید آن به سطح فلز می‌‌چسبد و باعث می‌‌شود که ‌اتمسفر به‌ آن اثر نکرده و مقاومت خوبی در مقابل خوردگی داشته باشد. همچنین اکسید آلومینیوم رنگ‌پذیر است و می‌‌توان با الکترولیز و غوطه‌وری ، آن را رنگ کرد. اکسید آلومینیوم دارای تخلخل و حفره‌های شش وجهی است که با الکترولیز ، رنگ در این حفره‌ها قرار می‌‌گیرد. همچنین با پدیده ‌الکترولیز ، آهن را به ‌اکسید آهن سیاه رنگ (البته بصورت کنترل شده) تبدیل می‌‌کنند که مقاوم در برابر خوردگی است که به آن “سیاه‌کاری آهن یا فولاد” می‌‌گویند که در قطعات یدکی ماشین دیده می‌‌شود.
پوشش های گالوانیزه
گالوانیزه کردن (Galvanizing) ، پوشش دادن آهن و فولاد با روی است. گالوانیزه ، بطرق مختلف انجام می‌‌گیرد که یکی از این طرق ، آبکاری با برق است. در آبکاری با برق ، قطعه‌ای که می‌‌خواهیم گالوانیزه کنیم، کاتد الکترولیز را تشکیل می‌‌دهد و فلز روی در آند قرار می‌‌گیرد. یکی دیگر از روشهای گالوانیزه ، استفاده ‌از فلز مذاب یا روی مذاب است. روی دارای نقطه ذوب پایینی است. در گالوانیزه با روی مذاب آن را بصورت مذاب در حمام مورد استفاده قرار می‌‌دهند و با استفاده ‌از غوطه‌ور سازی فلز در روی مذاب ، لایه‌ای از روی در سطح فلز تشکیل می‌‌شود که به ‌این پدیده ، غوطه‌وری داغ (Hot dip galvanizing) می‌گویند. لوله‌های گالوانیزه در ساخت قطعات مختلف ، در لوله کشی منازل و آبرسانی و … مورد استفاده قرار می‌‌گیرند.
پوشش های قلع
قلع از فلزاتی است که ذاتا براحتی اکسید می‌‌شود و از طریق ایجاد اکسید در مقابل اتمسفر مقاوم می‌‌شود و در محیطهای بسیار خورنده مثل اسیدها و نمکها و … بخوبی پایداری می‌‌کند. به همین دلیل در موارد حساس که خوردگی قابل کنترل نیست، از قطعات قلع یا پوششهای قلع استفاده می‌‌شود. مصرف زیاد این نوع پوششها ، در صنعت کنسروسازی می‌‌باشد که بر روی ظروف آهنی این پوششها را قرار می‌‌دهند.
پوشش های کادمیم
این پوششها بر روی فولاد از طریق آبگیری انجام می‌‌گیرد. معمولا پیچ و مهره‌های فولادی با این فلز ، روکش داده می‌‌شوند. روکش کادمیم مخافظ خوبی برای کالاهای آهنی و فولادی در برابر زنگ زدگی و فسادتدریجی در اثر هوا می باشد. روکش کادمیم بیشتر قسمت های اساسی هواپیماها و کشتی ها و کالاهایی که در آب و هوای گرمسیری مصرف دارد، به کار برده می شود. پوشش های کادمیم مخصوصا در محیط های طبیعی موثرند. مقاومت این پوشش ها در مقابل فساد تدریجی در مناطق روستایی بیشتر از مناطق صنعتی است.
===================
روش های کنترل زنگ زدن فلزات

ماده ای که به طور ذاتی نسبت به محیط اطراف خود مقاومت نشان می دهد و پوسیده نمی شود (البته به طور ایده آل)، اولین انتخاب در نیازهای مکانیکی و اقتصادی خواهد بود؛ متاسفانه اغلب چنین نیست و بسیاری از مواد به روشی برای کنترل زنگ خوردگی خود نیاز دارند؛ به همین دلیل سه روش عمده برای این کار وجود دارد:

اصلاح محیط اطراف ماده ای که در معرض این محیط قرار دارد

روش های کنترل الکتریکی

استفاده از روکش های محافظ

لایه نشانی و روکش به روش اسپری حرارتی برای کنترل زنگ زدن:
روکش محافظی که به روش حرارتی روی ماده مورد نظر اسپری می شود، برای بسیاری از مواد مورد استفاده است. در این روش، گزینه های لازم برای روکش کردن مواد و اسپری بسیار زیاد است. این روش به سه گروه اصلی تقسیم می شود:

روکش آندی
روکش کاتدی
روکش خنثی یا بی طرف

روش اسپری برای روکش کردن فلزات

Click this bar to view the full image.

روکش آندی
روکش آندی برای محافظت زیرلایه های آهن و فولاد تقریبا فقط به روکش های روی (Zn) و آلومینیوم (Al) یا آلیاژهای آن ها محدود می شود. محافظ زنگ زدن این زیرلایه بایستی محافظ کاتدی یا محافظ قربانی باشد. زیرلایه نقش کاتد را در این روش ایفا کرده و روکش روی آن، نقش آند قربانی را خواهد داشت. مکانیسم محافظت زنگ خوردگی فلزات به دو دسته تقسیم می شود:

محافظت کاتدی یا قربانی شدن روکش

سد محافظ در برابر محیط اطراف

حال به توضیح این روش ها می پردازیم.

روکش قربانی:
یک روش پیچیده تر برای روکش کردن، اعمال اندکی بار منفی به فلز است؛ پس واکنش این فلز به صورت M M2+ + 2e-سخت تر اتفاق خواهد افتاد. برای این کار می توان با فراهم کردن بار منفی و اعمال آن به روکشی از یک فلز فعال تر ، به این هدف دست یافت. یعنی یک روش رایج برای محافظت فولاد، لایه نشانی آن با لایه نازکی از روی است ؛ این فرایند ” گالوانیزه کردن” نامیده می شود. روکش روی، واکنش پذیری بیش تر از آهن دارد و تمایل دارد به طور انتخابی زنگ بخورد. حل شدن این روکش قربانی ، الکترون هایی را به جا می گذارد که در آهن جمع می شوند و آن را کاتدی می کنند؛ بنابراین از خوردگی و حل شدن آهن جلوگیری می شود(شکل پایین، سمت چپ).

Click this bar to view the full image.

تأثیر روکش کردن آهن با یک فلز که واکنش پذیری کم تری دارد، یک پدیده جالب به وجود می آورد. یک مثال خوب از این حالت، روکشی از قلع است(شکل بالا، سمت راست). تا جایی که روکش قلع دست نخورده باقی می ماند، همه چیز خوب است؛ اما حتی اگر قسمت کوچکی از آهنی که در زیر قلع قرار گرفته، در معرض رطوبت محیط اطراف قرار بگیرد، پوسیدگی آغاز می شود. الکترون ها از آهن آزاد شده و به سمت قلع می آیند و آهن را آندی تر می کنند؛ پس اکنون قلع، پوسیدگی آهن را بیش تر می کند! حتما زنگ خوردن قوطی کنسروها را بعد از باز شدن درب آن ها دیده اید.

محافظت کاتدی:

یک روش عالی برای این که بارهای الکتریکی منفی به طور پیوسته در روی فلز باقی بمانند، آن است که از حل شدن و از بین رفتن یون های مثبت جلوگیری شود. از آن جایی که کل سطح به وضعیت کاتدی در می آید، این روش را” محافظت کاتدی” می گویند. منبع الکترون ها می تواند یک منبع تغذیه جریان مستقیم خارجی باشد (این روش برای محافظت خط لوله های نفت و دیگر تجهیزات زیر خاک به کار می رود) یا می تواند زنگ خوردگی فلز فعال دیگری مانند تکه ای آلومینیوم یا روی در زیر زمین و در کنار فلز اصلی باشد؛ در مخزن پروپان شکل زیر در زیر زمین چنین کاری صورت گرفته است:

روکش خنثی:
مواد خنثایی مانند آلومینیوم یا سرامیک های اکسید کروم با حذف محیط بسیار خورنده از ماده ای که استعداد زنگ زدن را دارد، محافظ های خوبی برای زنگ زدگی هستند. معمولا یک ماده خنثی، حتی اگر روکش آن تا اندازه ای نشت پذیر باشد (یک استثنا برای این حالت، فولاد زنگ نزن است که حذف اکسیژن می تواند باعث زنگ زدن شکاف دار آن ها شود و روکش های پیوندی نیکل کروم برای جلوگیری از زنگ زدن چنین موادی مناسب هستند) سرعت زنگ زدن را زیاد نمی کنند. اما در هر حالت برای محافظت بیش تر، ضخیم ترین و متراکم ترین روکش های اسپری پلاسما لازم اند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله تهاجم فرهنگی: واقعیت یا ضرورت؟ تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/6 4:22 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تهاجم فرهنگی: واقعیت یا ضرورت؟ تحت فایل ورد (word) دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تهاجم فرهنگی: واقعیت یا ضرورت؟ تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تهاجم فرهنگی: واقعیت یا ضرورت؟ تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تهاجم فرهنگی: واقعیت یا ضرورت؟ تحت فایل ورد (word) :

تهاجم فرهنگی: واقعیت یا ضرورت؟

دوستان گرامی، اجازه دهید سخنانم را با یکی از پارگراف‌های مشهور نوشته شده به زبان فارسی آغاز کنم. این یک پدیده‌ی نادر است که ما در زبان فارسی پاراگراف مشهوری داشته باشیم. ابیات منظوم و برخی جملات قصار و قطعات کوتاه سعدی و خواجه عبدالله انصاری برای ما امور آشنا و روزمره‌اند اما کمتر می‌توان نوشته‌ای منثور و بخصوص معاصر را یافت که، لااقل در بین اهل نظر،

شناخته شده باشد. مثل: «من این‌ها را برای سایه‌ام که روی دیوار افتاده است می‌نویسم» به قلم صادق هدایت. باری، یکی از این معدود پارگراف‌ها اینگونه آغاز می‌شود: «غربزدگی می‌گویم همچون وبازدگی، و اگر بمذاق خوش آیند نیست بگوئیم همچون گرمازدگی یا سرمازدگی. اما نه، دست کم چیزی ست در حدود سن زدگی. دیده‌اید که گندم را چگونه می‌پوساند؟»

این نخستین جملاتی ست که جلال آل احمد کتاب غربزدگی‌اش را با آن شروع کرده است. و

بنظر من بیان همین کلمات است که امروز ما را دور از وطن خویش در اینجا زیر یک سقف گردآورده، تا به ضرب و دنگ تحقیق و «پی پِر» و کنفرانس و سمینار بکوشیم دریابیم که چه بلائی به سر ما آمده است.
شاید آنچه گفتم بنظر شما اغراق آمیز بیاید؛ اما آنانی که در دو دهه‌ی 1340 و 1350 جوانی خود را در جریانات روشنفکری ایران گذرانده باشند خوب می‌فهمند که من چه می‌گویم. اصلا بگذارید در چند جمله آن جریان را خلاصه کنم و برای این کار کمی از خود و هم‌نسلانم بگویم: در سرآغاز دهه‌ی 40 ایرانی (که مصادف بود با سرآغاز دهه‌ی 60 میلادی و در مغرب زمین همراه بود با جریان هیپی‌ها، سنت شکنی‌ها، خیزش‌های دانشجوئی و رادیکالیسم فرهنگی) من، همراه

با یارانی همچون داریوش آشوری، بهرام بیضائی، محمدعلی سپانلو، نادر ابراهیمی، اکبر رادی، احمدرضا احمدی و چند تن دیگر، نخستین ایام بیست سالگی‌مان را آغاز می‌کردیم و سقفی که ما را بدور هم جمع می‌کرد دانشگاه تهران بود. هشت/نه سالی از کودتای 28 مرداد می‌گذشت. یعنی، ما اغلب کودک بودیم وقتی که آن جریان رخ داد. پس، کینه‌ی سقوط مصد

ق و بازگشت شاه در دل ما چندان جائی نداشت. و اگر مشکلی هم با شاه داشتیم مشکلی مربوط به خود او بود.
آن روزها در آمریکا، که از پس 28 مرداد 32 در کشور ما حرف اول را می‌زد، چهره‌ی جدیدی به تخت ریاست جمهوری نشسته بود که برنامه‌هایش با برنامه‌ها

ی ژنرال آیزنهاور و معاونش نیکسون متفاوت بود. او از مسائلی همچون حقوق بشر و دموکراسی دم می‌زد ـ حرف‌هائی که در آن روزگار بیشتر به شوخی شبیه بود. یادم است یک روز داریوش آشوری بطعنه پیشنهاد کرد که نامه‌ای به پرزیدنت جدید، آقای جان اف کندی، بنویسیم و بگوئیم حالا که حضرتعالی در حال تأمین حقوق بشر هستید یک فکری

هم برای اضافه حقوق بشر بفرمائید. منظورم این است که بگویم کسی باور نداشت که آدمی در آن سوی دنیا به تخت بنشیند و منشاء تغییراتی عمیق در سوی دیگر دنیا شود. اما چنین شده بود. مثل این بود که منتظر بوده‌اند تا ما دبیرستان را تمام کنیم و پا به دانشگاه بگذاریم تا سکوت وحشت زده و هشت/نه ساله‌ی بعد از 28 مرداد شکسته شود. دانشگاهی که ما در آن پا گذاشته بودیم یکپارچه آتش بود. همین زنده یاد پروانه اسکندری (قبل از آنکه همسر داریوش فروهر شود) را که بچاقوی وزارت اطلاعات اسلامی تکه تکه شد من اولین بار در همان سال‌ها جلوی دانشکده هنرهای زیبا دیدم که روی پله‌ها ایستاده بود و علیه دیکتاتوری سخن می‌گفت. دیکتاتوری هم بنظر می‌رسید که رفته رفته دارد وا می‌دهد. نشانه‌اش اینکه مطبوعات هم آغاز به سخن گفتن کرده بودند. خبر رسید که موسسه‌ی کیهان در پی انتشار دو

نشریه‌ی جدید است یکی بنام «کتاب هفته» و دیگری بنام «کتاب ماه». قرار بود اولی را احمد شاملو سردبیری کند و دومی را جلال آل احمد. یکی توده‌ای از حزب توده برگشته اما وفادار به سوسیالیسم و دیگری نیروی سومی از نیروی سوم برگشته اما وفادار به سوسیالیسم. انتشار کتاب ماه به آل احمد فرصت داد که کتابی را که به تازگی تمام کرده بود و «غربزدگی» نام داشت بصورت جزوه جزوه و ماه به ماه در همین کتاب ماه منتشر کاره‌ی سومی هم نداشت. آل احمد ظاهراً کتاب ماه دوم را بی‌جزوه‌ی غربزدگی منتشر کرد و آرام کنار کشید. اما در این کنار کشیدن داستان دیگری هم در کار بود.
در پی انتشار همین شماره‌ی دوم بود که، در یک عصر بهاری، من و بهرام بیضائی به دفتر کتاب ماه و بدیدار آل احمد رفتیم. آن روزها بهرام با او بیشتر محشور بود تا من. و او خواسته بود بهرام را ببیند و بهرام هم مرا با خود برده بود. آنجا بود که معلوم شد که

آل احمد، در همان ابتدای شروع کار در کتاب ماه، همه‌ی جزوه‌ها را چاپ کرده بود و فقط قرار بود در هر شماره یک جزوه را به کتاب ماه الصاق کنند. و حالا که الصاق جزوه‌ها ممنوع شده بود، آل احمد شتابزده جزوه‌ها را بصورت کتاب سنجاق کرده و بدون برش لب کتاب‌ها آنها را از صحافی خارج کرده بود و تصمیم گرفته بود که آنها را، که از تعدادشان خبر ندارم اما نباید بیش از 1000 جلد بوده باشد، از طریق «برو بچه‌ها» پخش کند. آنروز عصر از دفتر کتاب م

ه که بیرون آمدیم زیر بغل من و بهرام چند جلد کتاب بود پیچیده در کاغذ‌های کاهی. و ما پخش کننده‌ی کتاب ممنوعه‌ای شده بودیم که فقط از محتویات فصل اول یا جزوه‌ی اولش با خبر بودیم.
کتاب مثل نقل و نبات بین رفقا پخش شد و بحث «غربزدگی» برای ما شد همان چیزی که امروزی‌ها به آن «گفتمان» می‌گویند. (و همینجا، بعنوان نکته‌ی معترضه بگویم که دیده‌ام این روزها بسیارانی خیال می‌کند که «گفتمان» واژه‌ی شیک تری است برای گفتگو و گپ و مصاحبه؛ و اغلب در رادیو و تلویزیون‌ها می‌شنوم که به هم میگویند بیائید با هم گفتمانی داشته باشیم. اما آنروز هم، مثل واقعیت امروز، گفتمان غربزدگی امری بود بسا وسیع‌تر از گفتگو ـ چیزی همچون موضوع عام گفتگوی روشنفکران و نجبگان.
کتاب میگفت که ما در درازای مدتی بیش از پنجاه سال کوشیده‌ایم خودمان را با موشک انقلاب مشروطه به قرن بیستم برسانیم و، اگرچه اختیارات شاه و شیخ را بر روی کاغذ قانون اساسی مشروطه محدود کرده‌ایم اما، هرکجا که کار به حقوق ملت و اِعمال دموکراسی کشیده، همانجا سرمان به سنگ خورده است.
ما تازه قرار بود که این حرف‌ها را بفهمیم اما نسل شاملو و آل احمد دیر زمانی نبود که از داغی جنبش ملی کردن صنعت نفت و دست و پنجه نرم کردن با غول بی‌شاخ و دم امپراطوری بریتانیا ـ شکسته و پر ریخته ـ بیرون آمده بودند. آنها دیده بودند که رفیق استالین چگونه دستشان را توی پوست گردو گذاشته و رویش را آن سو کرده تا توده‌ای‌ها را تیربارن کنند. من سال‌ها بعد تلخی این تجربه را در کام رفیق اخیراً از دست رفته‌ام ـ شاهرخ مسکوب ـ هم دیدم، آنجا که از شکنجه قپانی و آویزان شدن از سقف می‌گفت. ملیون و نیروی سومی‌ها هم دیده بودند که آمریکا، در جنگ آنان با بریتانیا، برای‌شان چندان پناهی نبوده است. آن‌ها هم باید از خامی یک سوء تفاهم تاریخی بیرون می‌آمدند. آمریکا در آخرین لحظه مصدق را تنها گذاشته و در زیرزمین سفارتخانه‌اش سپهبد زاهدی را برای کودتا آماده کرده بود. نسل بزرگتر ما نسلی بود تلخ و شکسته. شعرش شعر زمستان اخوان ثالث بود، روشنفکرش در تریاک و هروئین غرق می‌شد و نصرت رحمانی، همچون بلندگوی این پوچی عمیق، از جانب آن نسل سخن می‌گفت.
و حالا آدمی از آن نسل بر آن شده بود تا توضیح دهد که چرا ملت ما بار دیگر در جهش خویش بسوی آزادی و دموکراسی شکست خورده است. او پزشکی شده بود که مرض ما را اینگونه تشخیص می‌داد: «ما به بیمارگی غربزدگی دچاریم. یعنی شویم») و ارزش‌های خوب فرهنگی آن را اخذ کنیم (یعنی، بقول دکتر شادمان «اخذ تمدن فرنگی» کنیم) نه تنها در این کار توفیقی نداشته‌ایم بلکه ارزش‌های خوب خودمان را هم در این چالش از دست داده‌ایم و در نتیجه موجودی شده‌ایم بی‌هویت؛ یک شتر-گاو-پلنگ ذلیل.» آل احمد چنین موجودی را «غربزده» نام گذاشته بود.
نسل من که در فراسوی 28 مرداد به جوانی و دانشگاه رسیده بود اما با غرب آشناتر از اینها بود، لباس و پوشاک و موسیقی غربی را دوست داشت، از «پارتی گرفتن» و رقصیدن با آهنگ‌های غربی خوشش می‌آمد، دوست دختر یا پسر داشتن در بین‌اش مد شده بود، سینمای غرب، ادبیات غرب، نقاشی مدرن و معماری نوی غرب را دوست داشت. جریان انقلاب مشروطه و اصلاحات رضاشاهی و سیاست زدائی بخش دوم سلطنت محمد رضا شاه در این نسل شکلی تازه از آدم ایرانی را بظهور رسانده بود. اما حالا آل احمد به او می‌گفت سراپای آنچه که تو داری دروغ و قلابی و عاریتی و وصله پینه‌ای ست.
و همان سال‌ها بود که ترجمه‌ی کتاب «مقدمه‌ی ابن خلدون» هم منتشر شد و آل احمد خواندن آن را به همه‌ی اطرافیانش توصیه کرد. و ما دیدیم که ابن خلدون مراکشی هم در 570 سال پیش نظرات آل احمد را تأئید می‌کند. ابن خلدون، که از شمال افریقا به شرق سفر کرده و در بازگست ـ علاوه بر سفرنامه‌ای که نوشت ـ مقدمه‌ای هم بر آن افزود و در آن مقدمه کوشیده بود تا مشاهدات خود را جمع بندی کرده و به نوعی قانونمندی اجتماعی در زمینه‌ی مباحث فرهنگی دست یابد در این «مقدمه» (که از خود سفرنامه‌اش مشهورتر شد و بصورتی مستقل در دست اهل مطالعه گشت)، سخنی دارد که آنروز من و ما را

سخت تکان داد و بیشتر مجذوب آل احمد کرد. بگذارید تکه‌ای از این سخن را برای شما نقل کنم:
«قوم مغلوب همواره شیفته‌ی تقلید از شعائر و آداب و طرز لباس و مذهب و دیگر عادات و رسوم ملت غالب است، زیرا در نهاد انسان همواره اعتقاد به کمال و برتری قوم پیروزی که ملت شکست خورده را مسخر خود می‌سازد حاصل می‌شود، و منشاء یا رسوخ بزرگداشت و احترام قوم غالب در نهاد ملت مغلوب است و یا بدان سبب است ک

ه ملت مغلوب در فرمانبری خود از قوم پیروز دچار اشتباه می‌شود و بجای اینکه این اطاعت را معلول غلبه‌ی طبیعی آن قوم بداند آنرا به کمال و برتری آنان نسبت می‌دهد; ملت شکست خورده گمان می‌علت همین اشتباه می‌بینیم که قوم مغلوب خواه در نوع لباس و مرکوب و سلاح و خواه در چگونگی پوشیدن و بکار بردن همواره از قوم پیروز تقلید می‌کند; » (باب دوم، فصل 23، صفخه‌ی 287)
آل احمد به ما می‌گفت که ما «قوم شکست خورده»‌ایم و به این خیال که «پیروزی غلبه جویان در پرتو عادات و رسوم و شیوه‌ی زندگی آنان حاصل آمده» سعی می‌کنیم ادای آنها را در آوریم. پهلوی اول عبا و عمامه مان را برداشته بود، با این تصور که اگر ما را با کت و شلوار کازرونی و کلاه پهلوی و مانتوی گاباردین بپوشاند ما به مادموازل ژیزل و

مستر آرمسترانگ تبدیل می‌شویم و فراموش کرده بود که توی آن لباس و زیر آن کلاه فرنگی قرضی مغزی هم هست که هیچ یک از ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی این مادموازل و موسیو را در نمی‌یابد و، بقول آل احمد، بجای اینکه نگاهی به موتور ماشینش بیاندازد یا ترمزها را چک کند تا در رانندگ

ی آسیب نبیند، یک آیت الکرسی به آینه‌ی ماشینش آویزان می‌کند و بیمه‌اش را هم با حضرت عباس تمشیت می‌دهد و نه شرکت سهامی بیمه‌ی ایران. (که البته نمی‌دانم کدام شیر پاک خورده‌ای کشف کرده بود که بین انبیاء و اولیاء ما حضرت عباس امور بیمه این عالم را بر عهده دارد.)
اما کتاب آل احمد به این «تشخیص بیماری» بسنده نکرده و در پی ارائه‌ی «دارو و راه علاج» هم برآمده بود. و مشکل ما هم از همین جا شروع شد. از نظر او، ما دو راه بیشتر در پیش نداشتیم: یا باید یکسره «غربی» می‌شدیم و یا به «فرهنگ اصیل» خود بر می‌گشتیم. آل احمد می‌گفت که تجربه‌ی صد ساله‌ی بعد از جنگ‌های ایران و روس تا کنون به ما نشان داده است که راه اول کاملاً به بن بست رسیده است و ما چاره‌ای نداریم که راه دوم را انتخاب کنیم. و بدینسان، با شیپور رستاخیز او، نسل من راهپیمائی بزرگ خود را با عنوانی که چند سال بعد دکتر علی شریعتی بدان داد، یعنی با عنوان «بازگشت به خویش»، آغاز کرد.
اما واقعیت این بود که ما از این «خویشی» که بدان باز می‌گشتیم چندان چیزی نمی‌دانستیم و معنای فرهنگی این «خویشتن اصیل» را در نمی‌یافتیمو، بدینسان، بازگشت ما به خویش نیز جز امری ظاهری نمی‌توانست باشد.
با اینهمه چند سال بعد تمام کارکنان سازمان برنامه ـ ک

ه من در آن کار می‌کردم و یکی از اماکن تجمع روشنفکران و نخبگان بود ـ پشت میزهای «برنامه ریزی برای عمران و توسعه‌ی کشور» تسبیح شاه مقصود بدست گرفتند و سبلت پرپشت درویشانه رویاندند. ابتدا خانقاه‌ها توسعه یافتند، در خانه زیرشلواری و عبا پوشیدیم و سراغ کتاب‌های فراموش شده‌ی منطق الطیر و شیخ محمود شبستری رفتیم. و نظریه پردازان تازه نفس هم هر دم بیشتر از راه رسیدند. دکتر احسان نراقی، احمد فردید، رضا داوری و داریوش شایگان برایمان احادیثی شیرین از فرهنگی گفتند که بر پایه‌های عرفان

و درویشی و اعتقاد به آخرت و تحقیر عقل و دنیا گذاشته شده بود. حس می‌کردیم که یکباره از معنویت پر شده‌ایم و از وجناتمان نور حقیقت تپق می‌زند. از زیارت شاه نعمت الله ولی شروع کردیم تا کی به سراغ شاه عبدالعظیم برویم. و برعکس حافظ، که از مسجد به خانقاه و از خانقاه به خرابات رفته بود، ما از خرابات راهی مسجد شده بودیم. حتی دربار محمد رضا شاهی هم که قرار بود قبله گاه غربزدگی و غرب گرائی باشد از این روند فرهنگی مصون نمانده بود. تعزیه شد نمایش سنتی و روی صحنه‌ی جشن هنر شیراز رفت. پاتوق‌های ما از سورنتو و چاتانوگا به زیرزمین‌های خیابان سیروس مبدل شد. و آنگاه، وقتی که علیرغم آن همه «جاوید شاه»؛ سرطان خون جان «اعلیحضرت همایونی» را فرا گرفت و مردم کوچه و بازار خبر شدند که «چنان نماند و چنین نیز نخواهند ماند»، دیگر هیچ نهاد مدرن، هیچ متفکر صاحب اثر، و هیچ سیاستمدار خوش نفسی باقی نمانده بود که آینده‌ای روشن را برایمان خبر دهد. ما در شیشه‌ی جادو را گشوده و غولی را که سه نسل از پداران ما به زحمت در شیشه کرده بودند آزاد ساخته بودیم.
آنک در خیابان‌ها بودیم، نه میدانستیم چه می‌خواهیم و نه می‌دانستیم چه نمی‌خواهیم. استقلال، آزادی، جمهوری؟.. اما، نه، اینک زمانه پسوندی شگرف را بدان چسبانده بود تا بازگشن ما را به خویشتن خویش کامل کند. ما اکنون آزادی و استقلال و جمهوری را بشکل «اسلامی»‌اش می‌خواستیم. باور داشتیم که اسلام برای همه‌ی پدیده‌های غربی نوع اسلامی‌اش را دارد، آن هم بهتر از اصل. مثلاً، مگر بنی صدر نبود که به ما می‌گفت که اقتصاد اسلامی بسا کارا‌تر و عادلانه تز از اقتصاد غربی است؟ و شاه که رفت و خمینی که آمد روند گسنرده‌ی «اسلامی کردن» چیزها نیز آغاز شد. تقی زاده غلط کرده بود که گفته بود همه چیزما باید یکسره غربی شود. نخیر، ما می‌توانستیم همه چیز را یکسره «اسلامی» کنیم و با این کار از چنبره‌ی ذلت آور غربزدگی بیرون جهیم.
و من عمق و گسترده‌ی این روند «اسلامی کردن» را روزی فهمیدم که در سازمان برنامه به ما ابلاغ شد که فردا برای «اسلامی کردن سازمان برنامه» می‌آیند. و ما تا فردا صبر کردیم تا این واقعه‌ی شگرف را بچشم خویش ببینیم. و، صبح علی الطل

وع، کارشناسان اسلامی سازی از راه رسیدند، با کلنگ و بیل و زنبه. و بجان مستراح‌های فرنگی افتادند که نجس و شرم آور بودند و ملت مسلمان ایرانی را از نشستن بر روی دو پا و زور زدن سنتی باز داشته بودند. و ما تا دریابیم که بیشترمان دچار درد بواسیر شده‌ایم همه جایمان اسلامی شده بود. همانروز در راهروی مدیریت فرهنگ و هنرمان بلندگوئی گذاشتند که از صبح تا عصر برایمان آیات قرآن را تلاوت می‌کرد و دیگر نیازی به رفتن به مجالس ختم هم نبود. در آن راهرو‌های اسلامی شده آنک مجلس ختم خود ما را گرف

ته بودند.
و تنها اکنون است که، گریخته از آن جهنم فرهنگی، و دست و پا شکسته، داریم از خودمان می‌پرسیم که این چه نسخه‌ای بود که آل احمد و شریعتی برایمان پیچیدند؟ این نسخه چه مشکلی داشت که ما را بدین روز انداخت؟ اصلا، ما که آنقدر مشتاق بازگشت به خویش بودیم چرا نتوانستیم محیطی را که بر اساس مختصات آن «خویش» ساخته شد تحمل کنیم و بیرون زدیم تا همان غربی که ما را «زده» بود پناهمان دهد؟

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله اعتیاد و مواد مخدر تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/6 4:22 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله اعتیاد و مواد مخدر تحت فایل ورد (word) دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اعتیاد و مواد مخدر تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله اعتیاد و مواد مخدر تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله اعتیاد و مواد مخدر تحت فایل ورد (word) :

اعتیاد و مواد مخدر

 

برخلاف باورهای قدیمی و بر مبنای اطلاعات و دانش کنونی در مورد مغز انسان، ثابت شده است که اعتیاد یک مشکل اخلاقی و یا ضعف اراده نیست؛ بلکه نوعی بیماری ذهنی است. در این قسمت خلاصه ای از این تحقیقات علمی در رابطه با اعتیاد به مواد مخدر آورده شده است تا با مطالعه آن از چگونگی تاثیرگذاری مواد بر سلامت جسم و روح معتادان آگاه شوید.

دانش شناخت اعتیاد
مواد مخدر و مغز انسان
اعتیاد و سلامت انسان

در این قسمت کتابچه ” دانش شناخت اعتیاد -مواد مخدر، مغز و رفتار” که در سال 2007 میلادی از سوی موسسه ملی تحقیقات مصرف مواد مخدر – بخشی از وزارت بهداشت و خدمات انسانی آمریکا – منتشر شده، به صورت خلاصه ارائه شده است.
دانش شناخت اعتیاد
چگونه علم انقلابی در شناخت ما از اعتیاد به وجود آورده است
در طول بخش عمده ای از قرن گذشته، دانشمندان و پژوهشگرانی که درباره اعتیاد به مواد مخدر مطالعه می کردند همواره با برداشت های غلط و نادرستی درباره ماهیت اعتیاد دست به گریبان بوده اند. زمانی که در دهه 1930 میلادی دانشمندان مطالعات عملی درباره رفتار های ناشی از اعتیاد راآغاز کردند،

معتادان به عنوان افرادی بی بند و بار بوده و بدون اراده به شمار می آمدند. همین نگرش به فرد معتاد باعث شده بود تا برداشت و واکنش جامعه نسبت به اعتیاد نیز تحت تاثیر قرار گرفته و اعتیاد به عنوان یک نقص اخلاقی و نه به عنوان یک بیماری شناخته شود. همچنین چنین نگرشی باعث می شد تا به جای اتخاذ تدابیری برای پیشگیری و درمان این بیماری، بر

اتخاذ تدابیر تنبیهی تاکید شود. خوشبختانه امروزه در پرتو پیشرفت های شگرف علمی، شناخت و واکنش ما نسبت به مصرف مواد مخدر در مقایسه با گذشته کاملاً تغییر کرده است. یافته های خیره کننده درباره مغز انسان دیدگاه و درک ما از اعتیاد به مواد مخدر را کاملا دگرگون ساخته و سبب شده است تا در برابر این مشکل رفتارهایی موثرتر و سازنده تر از خود نشان دهیم.

با توجه به یافته های علمی، اکنون ما می دانیم که اعتیاد از جمله بیماری هایی است که هم عملکرد مغز انسان و هم رفتار او را تحت تاثیر قرار می دهد. ما به بسیاری از عوامل زیستی (بیولوژیک) و محیطی موثر در بیماری اعتیاد پی برده ایم و اکنون در مرحله جستجو برای یافتن تغییرات ژنتیکی هستیم که در ایجاد، پیشرفت، و حادتر شدن بیماری اعتیاد ایفای نقش می کنند. دانشمندان تلاش می کنند تا با بهره گیری از یافته های جدید روش های موثری را برای پیشگیری و درمان این بیماری پیدا کرده و بتوانند میزان مصائب و مشکلاتی که مصرف مواد مخدر برای معتادان، خانواده آنها و جامعه ایجاد می کنند را کاهش دهند.

با وجود چنین پیشرفت هائی، هنوز هم بسیاری از مردم نمی دانند که چرا افراد به مواد مخدر معتاد می شوند یا این که مصرف مواد مخدر چه تاثیری بر روی مغز معتادان می گذارد که آنها مجبور به مصرف معتادگونه مواد مخدر می شوند. هدف از انتشار این کتابچه پاسخ دادن به پرسش هائی در این زمینه و ارائه اطلاعات علمی درباره بیماری اعتیاد از جمله برخی از پی آمدهای زیانبار مصرف مواد مخدر و رویکردهای اولیه ای است که برای پیشگیری و مداوای این بیماری ارائه شده اند. در

موسسه ملی تحقیقات مصرف مواد مخدر، ما بر این باوریم که آگاهی بیشتر در باره مسائل و نکات اولیه مربوط به بیماری اعتیاد افراد را قادر خواهد ساخت تا درباره زندگی خود تصمیم آگاهانه تری بگیرند، سیاست ها و برنامه هایی علمی برای کاستن از میزان مصرف مخدر و شمار معتادان در جوامع اتخاذ شود، و در نهایت از تحقیقات علمی که در زمینه مقابله با اعتیاد صورت می گیرد حمایت بیشتری به عمل آید. ” دکتر نورا د. ولکو مدیر موسسه ملی تحقیقات مصرف مواد مخدر “

اعتیاد به مواد مخدر چیست؟
اعتیاد نوعی بیماری مغزی مزمن، پیشرونده و عود کننده است که باعث می شود با وجود پی آمدهای زیانبار مصرف مواد، فرد معتاد باز هم برای به دست آوردن یا مصرف مواد مخدر خود را به آب و آتش بزند. اعتیاد از آن جهت بیماری محسوب می شود که مصرف مواد مخدر، ساختار مغز و نحوه کارکرد و فعالیت آن را تغییر می دهد. تغییراتی که بر اثر مصرف مواد مخدر در مغز انسان به وجود می آید ممکن است پایدار و بلند مدت باشد و به ایجاد رفتارهایی زیانبار در کسانی که مواد مخدر مصرف می کنند منجر شود.

اعتیاد کاملا شبیه به سایر بیماری های مزمن همچون بیماری قلبی است. چراکه در هر دوی این بیماری هافعالیت عادی و سالم یکی از اندام های بدن مختل شده و پی آمدهای زیانباری به همراه می آورد. باید توجه داشت که این بیماری ها قابل پیشگیری و قابل درمان هستند، ولی چنانچه اقدامی در مورد آنها صورت نگیرد تا پایان عمر ادامه پیدا خواهند کرد.

 

چرا افراد مواد مخدر مصرف می کنند؟
افراد به دلایل مختلفی به مصرف مواد مخدر روی می آورند:
1) برای اینکه احساس خوبی داشته باشند – بسیاری از انواع مواد مخدر در انسان لذت فراوانی ایجاد می کنند. این احساس سرخوشی اولیه با پی آمدهای دیگری نیز همراه است که از یک ماده مخدر به ماده دیگر تفاوت می کند. برای مثال ماده مخدر تحریک کننده ای چون کوکائین علاوه بر سرخوشی و نشئگی، با احساس قدرت، اعتماد به نفس و انرژی بیشتر همراه است. در مقابل، ماده مخدر افیونی ماننده هروئین، پس از سرخوشی و نشئگی، حالت خلسه و رضایت خاطر برای فرد ایجاد می کند.

2) برای داشتن احساس بهتر – برخی از افرادی که از نگرانی های اجتماعی، ناهنجاری های اضطراب آور و افسردگی رنج می برند برای کاستن از میزان اضطراب خود به مصرف مواد مخدر روی می آورند. اضطراب نقش مهمی در آغاز کردن و ادامه دادن مصرف، یا روی آوردن دوباره بیماران در حال بهبودی به مواد مخدر ایفا می کند.
3) بهتر انجام دادن کارها – فشار فراوانی که برخی از افراد برای تقویت توان جسمی یا فکری خود احساس می کنند می تواند به تجربه کردن اولیه نوبت مصرف و سپس تداوم یافتن آن منجر شود.

4) کنجاوی و مشاهده مصرف کردن دیگران – نوجوانان بیش از گروهای سنی دیگر آسیب پذیر هستند چراکه نفوذ شدید همشاگردی ها و همقطاران باعث می شود که آنها نیز رفتارهای هیجان انگیز و جسارت آمیزی از خود نشان داده و مثلا برای حفظ آبرو و اعتبار خود در بین آنها دست به مصرف مواد مخدر بزنند.

اگر مصرف مواد مخدر باعث می شود تا افراد احساس خوبی داشته باشند و کارها را بهتر انجام دهند در آن صورت مصرف مواد مخدر چه اشکالی دارد؟
در ابتدا ممکن است مردم تنها به آنچه که تاثیر مثبت مواد مخدر محسوب می شود توجه نشان دهند. آنها در عین حال ممکن است چنین تصور کنند که می توانند مصرف مواد مخدر خود را تحت کنترل داشته باشند، اما واقعیت این است که مواد مخدر به سرعت زندگی آنها را تحت کنترل خود در می آورد. توجه داشته باشید فردی که از روی تفنن و در حضور جمع به خوردن مشروبات الکلی می پردازد، ممکن است بر اثر زیاده روی به شدت مست شود و با نشستن در پشت فرمان خودرو، رانندگی که فعالیتی لذت بخش است را برای خود و دیگران به یک فاجعه تبدیل کند. چنانچه مصرف مواد مخدر برای مدتی طولانی ادامه پیدا کند، فعالیتی که از روی تفنن و لذت جوئی آغاز شده است دیگر سرخوشی و لذت قبلی را در فردایجاد نخواهد کرد و وی صرفا برای اینکه حالت عادی خود را حفظ کند به مصرف مواد مخدر نیاز خواهد داشت. مصرف کنندگان مواد مخدر به نقطه ای می رسند که علیرغم آگاهی از مشکلات عظیمی که مصرف مواد مخدر برای آنها، اعضای خانواده و اطرافیانشان ایجاد کرده است دیگر نمی توانند از مصرف این گونه مواد دست بردارند و همواره در پی تهیه کردن و مصرف مواد هستند. برخی از افراد ممکن است حتی از همان اوایل روی آوردن به مصرف مواد مخدر، مقدار و دفعات مصرف خود را افزایش دهند.

آیا تداوم مصرف مواد مخدر کاری است که از روی میل انجام می شود؟
نخستین تصمیمی که برای مصرف مواد مخدر گرفته می شود اغلب حالت داوطلبانه داشته و از روی میل و اراده است. اما وقتی که مصرف مواد مخدر طولانی و گریز ناپذیر می شود، شخص معتاد دیگر نمی تواند مصرف مواد را به راحتی کنترل کند. تصاویر گرفته شده از مغز افراد معتاد نشان می دهد که قسمت هائی از مغز که نقش مهمی در تصمیم گیری، قضاوت، یادگیری، حافظه و کنترل رفتار دارند در این افراد تغییر فیزیکی پیدا کرده اند. هفت دانشمند در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده اند که این تغییرات چگونگی عملکرد و کارکرد مغز را تحت تاثیر قرار داده و عامل بروز رفتارهای ویرانگر و غیر قابل کنترلی از سوی افراد معتاد می شود.

چرا برخی از افراد به مواد مخدر معتاد می شوند و برخی دیگر نمی شوند؟
همانند سایر بیماری ها، میزان آسیب پذیری افراد مختلف در برابر بیماری اعتیاد نیز تفاوت دارد. در مجموع هر چه عوامل آسیب پذیری در فرد زیاد تر باشد امکان اینکه وی با مصرف مواد مخدر به این گونه مواد معتاد شود بیشتر خواهد بود. عوامل دفاعی سبب می شود تا میزان خطر و آسیب پذیری فرد در مقابل اعتیاد کاهش پیدا کند.

چه عواملی باعث می شوند تا یک فرد معتاد شود؟
هیچ عاملی به تنهائی باعث معتاد شدن فرد نمی شود. ساختار بیولوژپک بدن فرد می تواند به گونه ای باشد که احتمال اعتیاد وی را بالا ببرد. حتی عواملی چون جنسیت، قومیت، مرحله بلوغ فکری، محیط اجتماعی اطراف (برای مثال وضعیت خانه ، مدرسه و محله) نیز می توانند در معتاد شدن فرد دخیل و سهیم باشند.

چه عوامل بیولوژیکی خطر اعتیاد را افزایش می دهد؟
دانشمندان بر این باورند که عوامل ژنتیکی بین 40 تا 60 درصد در آسیب پذیری فرد در برابر اعتیاد دخیل هستند. نوجوانان و افرادی که از ناهنجاری های روانی رنج می برند بیش از دیگران با خطر اعتیاد روبرو هستند.

کدام عوامل محیطی در افزایش خطر ابتلا به اعتیاد سهیم هستند؟
خانه و خانواده – محیط خانه معمولا بیش از هر عامل دیگری بر چگونگی شکل گیری شخصیت کودک تاثیر می گذارد. والدین یا پدر بزرگ ها و مادر بزرگ هائی که مواد مخدر مصرف می کنند یا فعالیت های تبهکارانه دارند می توانند مشوقی برای روی آوردن فرزندان یا نوه های خود به مواد مخدر باشند.
دوستان و مدرسه – در دوران نوجوانی، دوستان و آشنایان بیش از هر کس دیگری افراد را تحت تاثیر قرار می دهند. دوستانی که مواد مخدر مصرف می کنند می توانند حتی نوجوانانی که هیچ عامل خاصی برای افزایش ضریب ابتلای آنها به بیماری اعتیاد وجود ندارد را تحریک کنند تا فرد را برای نخستین بار مواد مخدر را تجربه کند. شکست و ناکامی در تحصیلات دانشگاهی یا مهارت های اندک اجتماعی نیز می تواند کودک و نوجوان را با خطر مصرف مواد مخدر روبرو کند.

چه عوامل دیگری باعث می شوند تا احتمال اعتیاد به مواد مخدر افزایش پیدا کند؟
1- مصرف زدود هنگام مواد مخدر – گرچه مصرف مواد مخدر در هر سنی می تواند به اعتیاد منجر شود اما تحقیقات نشان می دهد که هر چه سن فرد هنگام آغاز مصرف مواد مخدر پائین تر باشد امکان ادامه دادن مصرف و تبدیل شدن وی به معتاد مزمن بیشتر خواهد بود. مصرف مواد مخدر در سنین پائین، آسیب دیدگی مغز بر اثر اعتیاد را به خوبی نشان دهد. ممکن است مجموعه ای از عوامل اولیه بیولوژیک و آسیب پذیری اجتماعی از جمله استعداد ژنتیکی، بیماری روانی، روابط متزلزل و نابسامان خانوادگی و قرار گرفتن در معرض سوء استفاده جنسی به آغاز زودهنگام مصرف مواد مخدر از سوی افراد منجر شود. با وجود این، نمی توان این نکته را انکار کرد که مصرف مواد مخدر در سنین پائین می تواند مشکلات فراوانی در پی داشته باشد که در میان آنها می توان به تداوم مصرف و اعتیاد به مواد مخدر اشاره کرد.
2- شکل و چگونگی مصرف مواد مخدر – کشیدن مواد مخدر یا تزریق مستقیم آن به جریان خون، اعتیاد آور بودن ماده مخدر را افزایش می دهد. کشیدن مواد مخدر یا تزریق آن به رگ سبب می شود تا ماده مخدر ظرف چند ثانیه به مغز رسیده و احساس سرخوشی و لذت فراوانی ایجاد کند. اما این حالت سرخوشی و نشئگی شدید چند دقیقه ای بیشتر دوام نمی آورد و فرد پس از مدت کوتاهی مجددا به حالت عادی خود باز می گردد. این حالت در واقع عکس حالت نشئگی است و خماری نام دارد. دانشمندان اعتقاد دارند که خماری سبب می شود افراد برای تکرار تجربه نشئگی و سرخوشی، مصرف مواد مخدر را تکرار کنند. مغز انسان تا دوران بلوغ به طور دائم در حال رشد می باشد و در دوران نوجوانی نیز تغییرات چشمگیری در آن ایجاد می شود. یکی از قسمت های مغز انسان که در دوران نوجوانی نیز همچنان به رشد خود ادامه می دهد ناحیه جلوی مغز است. این قسمت از مغز انسان را قادر می سازد تا وضعیت خود را ارزیابی کرده و تصمیمات منطقی بگیرد و در ضمن احساسات و خواسته های خود را نیز کنترل کند. از آنجا که این قسمت از مغز یک نوجوان همچنان در حال شکل گیری است، اینکه آنها در معرض خطر تصمیم گیری های نادرست همچون تجربه کردن مواد مخدر و سپس ادامه دادن مصرف آن قرار بگیرند محتمل است. در دورانی که مغز انسان در حال شکل گیری و رشد است مصرف مواد مخدر می تواند تاثیری عمیق و پایداری بر مغز بگذارد.

مواد مخدر و مغز
تشریح مغز انسان
مغز پیچیده ترین عضو بدن انسان است. این توده خاکستری رنگ که حدود یک و نیم کیلو وزن دارد در واقع کانون همه فعالیت های انسان است. برای رانندگی کردن، لذت بردن از غذا، نفس کشیدن، خلق یک شاهکار هنری و لذت بردن از فعالیت های روز مره و هر فعالیت دیگری این مغز انسان است که فرمان می دهد. به طور خلاصه مغز انسان عملکرد و فعالیت بدن انسان را تنظیم می کند، اعمال انجام شده را ارزیابی کرده و واکنش نشان می دهد، و افکار و احساسات وی را شکل دهد. مغز از قسمت های مختلفی تشکیل شده است و همه آنها همراه با یکدیگر و همانند یک تیم یا گروه کار می کنند. هر یک از قسمت های مغز مسئول هماهنگ ساختن و انجام اقدامات خاصی هستند. مصرف مواد مخدر می تواند قسمت های مهمی از مغز انسان که برای سامان دادن به زندگی روزمره ضروری است را تحت تاثیر قرار داده و سبب شود تا فرد بدون آنکه اراده ای از خود داشته باشد به مصرف مواد مخدر ادامه دهد و سرانجام معتاد شود.

1- ریشه نخاع – فعالیت های اصلی و حیاتی بدن انسان همچون تنظیم ضربان قلب، تنفس و خواب را کنترل می کند.
2- سیستم لیمبیک – قسمت لذت جوئی مربوط به مغز را کنترل می کند. این قسمت قسمت های مختلف مغز که سبب می شوند تا ما احساس لذت کنیم را کنترل می کند. احساس لذت سبب می شود تا ما توانائی خود برای تکرار برخی از رفتارها همانند غذا خوردن را که برای دامه حیات ما نقشی اساسی دارند تنظیم کنیم. این قسمت از مغز هنگام انجام این گونه اقدامات و همچنین مصرف مواد مخدر فعال می شود. قسمت لیمبیک مغز در عین حال مسئول ارزیابی ما از احساسات مثبت و منفی است و همین قسمت است که خاصیت روان گردان بودن بسیاری از مواد مخدر را نشان می دهد.

3- کورتکس یا قشر مغز– این قسمت از مغز به بخش های مختلفی تقسیم شده است و هر قسمت نوع خاصی از فعالیت های انسان را کنترل می کند. بخش های مختلف کورتکس مغز اطلاعات دریافتی از حس های مختلف را دریافت و آنها را پردازش می کنند و ما را قادر می سازند تا ببینیم، بشنویم، طعم های مختلف را تشخیص دهیم و احساس داشته باشیم. قسمت جلوی کورتکس یا قسمت جلوی مغز، مرکز تفکر و اندیشه است. این قسمت ما را قادر می سازد تا فکر کنیم و برای مشکلات راه حل پیدا کنیم و تصمیم بگیریم.

مغز چگونه ارتباط برقرار می کند؟
مغز در واقع یک مرکز ارتباطی است که از میلیارد ها عصب و سلول های عصبی تشکیل شده است. شبکه هائی از نورون ها اطلاعات را در قسمت های مختلف مغز از جمله نخاع و سیستم های عصبی جانبی از نقطه ای به نقطه دیگر منتقل می کنند. این شبکه ها هر آنچه که ما احساس می کنیم یا درباره آن فکر می کنیم و انجام می دهیم را کنترل و هماهنگ می کنند.
از نورون تا نورون – هر سلول عصبی مغز اطلاعاتی را به شکل حرکات الکتریکی دریافت و ارسال می کند. زمانی که یکی از سلول ها یک رشته از پیام ها را دریافت می کند آنها را به نورون های دیگر منتقل می سازند.
فرستنده های نورونی – پیام رسان های شیمیائی مغزپیام ها بین نورون ها به وسیله عناصر شیمیائی که فرستنده های نورونی نامیده می شوند از نورونی به نورون دیگر انتقال می یابند.

دریافت کنندگان – دریافت کنندگان عناصر شیمیائی مغز: نورون های فرستند به قسمت های خاصی از سلول های دریافت کننده که گیرنده نامیده می شوند می چسبند. فرستند و گیرنده نورونی همانند قفل و کلید عمل می کنند؛ نوعی مکانیزم و ساز و کار خاص و جالبی که باعث می شود تا هر گیرنده ای پیام مناسب را تنها پس از برقراری ارتباط با نورون فرستنده متناسب، به سلول های دیگر منتقل کند.

حامل ها و فعالیت شیمیائی مغز – به گردش درآورنده ها: به گردش درآورنده ها در سلول هائی قرار گرفته اند که فرستنده های نورونی تولید می کنند و حمل کننده ها این فرستنده های نورونی را به گردش درمی آورند (برای مثال، آنها را به همان سلولی که ایجادشان کرده است باز می گردانند) و به این ترتیب علائم را بین نورون های پس و پیش می برند. برای ارسال یک پیام، سلول مغزی یک ماده شیمیائی که همان فرستنده نورون است در فضای موجود بین دو سلول که سیناپس نامیده می شود ایجاد می کند. نورون فرستنده از سیناپس عبور کرده و به پروتئین ( گیرنده) در سلول دریافت کننده مغز می چسبد. این کار سبب می شود تا در سلول گیرنده مغز تغییراتی ایجاد شود و پیام منتقل گردد.

 

مواد مخدر چگونه بر مغز تاثیر می گذارد؟
مواد مخدر موادی شیمیائی هستند که پس از مصرف وارد سیستم ارتباطی مغز شده و فرایند عادی ارسال، دریافت و پردازش اطلاعات از سوی سلول های عصبی را مختل می کنند. ساختار شیمیائی برخی از مواد مخدر از جمله ماریجوانا و هروئین شبیه نورون های فرستنده طبیعی مغز است و در نتیجه نورون ها را تحریک می کند. شباهت ساختار شیمیائی این گونه مواد مخدر به نورون های فرستنده طبیعی سبب می شود تا سلول های گیرنده مغز فریب خورده و اجازه دهند تا مواد مخدر وارد سلول های عصبی شده و آنها را تحریک کنند. گرچه ساختار شیمیائی این گونه مواد مخدر شبیه ساختار مواد شیمیائی مغز است اما سلول های عصبی مغز را به طور طبیعی تحریک و فعال نمی کنند و سبب می شوند تا پیام های غیر عادی در شبکه عصبی مغز جریان پیدا کنند.
برخی دیگر از مواد مخدر همچون امفتامین و کوکائین باعث می شوند تا سلول های عصبی مغز به مقدار بسیار زیادی نورون های فرستنده طبیعی ایجاد کند یا از گردش عادی این مواد شیمیائی در مغز جلوگیری می کنند. ایجاد چنین اختلالی سبب می شود تا یک پیام بسیار قوی در مغز ایجاد شده و کانال های ارتباطی مغز مختل شود. تفاوت میان طنین پیام طبیعی و پیامی که بر اثر مصرف این گونه مواد مخدر در مغز ایجاد می شوند شبیه تفاوت میان سخنانی است که کسی در گوش شما زمزمه کند و صدائی که با فریاد کشیدن در برابر میکروفون ایجاد می شود.

مواد مخدر چگونه در مغز انسان احساس سرخوشی و نشئگی ایجاد می کنند؟
بیشتر انواع مواد مخدر به طور مستقیم یا غیر مستقیم سیستم با سرازیر کردن مقادیر زیادی از دوپامین، مدار احساس لذت در مغز را هدف قرار می دهند. دوپامین یک فرستنده عصبی است که در قسمت هائی از مغز که حرکات بدن انسان، احساسات، درک و شناخت، انگیزه و احساس لذت و سرخوشی را تنظیم می کند وجود دارد. تحریک شدن بیش از اندازه این سیستم باعث می شود که از رفتارهای عادی خود احساس لذت کنیم. حالت های سرخوشی و نشئگی که مصرف کنندگان مواد مخدر خواستار آن هستند به این ترتیب در مغز آنها ایجاد شده و به آنها یاد می دهد تا مصرف مواد مخدر را تکرار کنند.

تحریک شدن مدار لذت مغز چگونه به ما می آموزد که به مصرف مواد مخدر ادامه دهیم؟
مغز ما به گونه ای تنظیم شده است که باعث می شود فعالیت هایی که برای ادامه زندگی ضروری هستند را با پیوند دادن به فعالیت هائی که از انجام آنها احساس رضایت خاطر یا سرخوشی می کنیم تکرار کنیم. برای مثال هنگامی که گرسنگی و تشنگی خود را رفع می کنیم، و یا خودمان را از یک خطر احتمالی دور می کنیم، نوعی احساس لذت و رضایت در ما ایجاد می کند تا ناخودآگاه ما را به انجام چنین کارهایی ترغیب کند. هر زمان که این مدار احساس رضایت و سرخوشی تحریک و فعال می شود مغز متوجه می شود که رویداد مهمی در حال رخ دادن است که باید آنرا به خاطر بسپارد و به ما یاد می دهد که بدون توجه و فکر کردن به آن، این عمل را مجددا تکرار کنیم. از آنجاکه مواد مخدر نیز همین مدار را تحریک می کنند ما نیز مصرف مواد مخدر را همانند دیگر رفتارهای ضروری تکرار می کنیم.

چرا مصرف مواد مخدر بیشتر از احساس لذت طبیعی اعتیاد آور است؟
پس از مصرف برخی از مواد مخدر، میزان دوپامینی بین 2 تا 10 برابر بیشتر از احساس رضایت خاطر و لذت طبیعی در مغز آزاد می شود. در برخی از مواقع آزاد شدن دوپامین در مغز تقریبا بلافاصله پس از آغاز مصرف مواد مخدر صورت گرفته و تاثیر آن به مراتب بیشتر از حالت سرخوشی طبیعی باقی می ماند. احساس سرخوشی و رضایت خاطری که مصرف مواد مخدر در مغز انسان ایجاد می شود به حدی زیاد است که احساس رضایت خاطر ناشی از رفتارهای طبیعی همچون خوردن و روابط جنسی در برابر آن بسیار ناچیز است. تاثیر احساس سرخوشی بسیار شدید ناشی از مصرف مواد مخدر باعث می شود تا افراد به مصرف مواد مخدر ادامه دهند. به همین علت است که برخی از دانشمندان می گویند مصرف مواد مخدر کاری است که ما به خوبی آنرا یاد می گیریم.

اگر به مصرف مواد مخدر ادامه دهید چه اختلالی در مغز شما ایجاد می شود؟

همانگونه که ما صدای رادیو را وقتی که بیش از اندازه بلند است کم می کنیم، مغز ما نیز هنگامی که با مقادیر بسیار زیاد دوپامین و دیگر نورون های فرستنده روبرو می شود، میزان دوپامین کمتری تولید می کند یا برای دریافت علائم کمتر، تعداد گیرنده ها را کاهش می دهد. به این ترتیب مقدار دوپامین ایجاد شده در مغز فردی که مواد مخدر مصرف می کند به گونه ای غیر عادی کاهش پیدا می کند و قابلیت آن برای احساس هر گونه سرخوشی و لذت دیگر به شدت کاهش می یابد. به همین

علت است که معتادان در نهایت احساس خماری، بی رمقی و افسردگی می کنند و نمی توانند از کارهائی که پیش از این از انجام آنها احساس رضایت می کردند لذت ببرند. در این مرحله است که آنها ناچار می شوند تا برای تولید دوپامین کافی و رساندن آن به حد و اندازه عادی و طبیعی نیز مواد مخدر مصرف کنند. آنها ناگزیر می شوند مقدار مصرف مواد مخدر را در مقایسه با مقداری که در ابتدا مصرف می کردند افزایش دهند تا دوپامین بیشتری در مغزشان تولید شود؛ پدیده ای که از آن به عنوان تولرانس یا بالا رفتن مقاومت بدن یاد می شود.

 

مصرف طولانی مدت مواد مخدر چگونه برمدارهای مغزی تاثیر می گذارند؟
می دانیم عواملی که سبب می شوند تا تلورانس ایجاد شود همان عواملی هستند که باعث ایجاد تغییرات عمیق در نورون ها و مدارهای مغز می شوند و در بلند مدت نیز سلامت جسمی مغز را به خطر می اندازند. برای مثال، گلاتامیت یکی دیگر از فرستنده های نورون است که مدار احساس لذت و سرخوشی و توان فراگیری را تحت تاثیر قرار می دهد. زمانی که میزان مطلوب گلاتامیت بر اثر مصرف مواد مخدر تغییر می کند، مغز تلاش می کند تا خود را با این تغییر هماهنگ سازد و به این

ترتیب است که قابلیت ادراک و تشخیص فرد مختل می شود. مصرف طولانی مدت مواد مخدر در عین حال می تواند سازگار شدن با سیستم های عادت یا حافظه غیرارادی را نیز تحریک کند. شرطی شدن از جمله نمونه های یادگیری است که بر اثر آن عوامل و نشانه های محیطی با تجربه مصرف مواد مخدر ارتباط پیدا کرده و باعث می شود تا در صورت قرار گرفتن در معرض این گونه علائم و نشان ها حتی بدون اینکه مواد مخدر در دسترس قرار داشته باشد، وسوسه یا ویار غیر قابل کنترلی در فرد ایجاد شود. این حالت شرطی شدن از چنان قدرتی برخوردار است که می تواند حتی سال ها پس از قطع مصرف مواد مخدر بازهم در شخص ایجاد شده و وی را به مصرف مجدد مواد ترغیب کند.

 

مصرف مواد مخدر چه تغییرات دیگری در مغز ایجاد می کند؟
مصرف طولانی مدت مواد مخدر چگونگی ارتباط ساختار های مهم مغز با یکدیگر را مختل کرده و بنابراین قدرت کنترل و جلوگیری از رفتارهای ناشی از مصرف مواد را نیز از مغز سلب می کند. بعلاوه مصرف طولانی مدت مواد مخدر سبب می شود تا مقاومت و تلورانس فرد معتاد در برابر مواد مخدر افزایش پیدا کرده و به بیان دیگر به مصرف مقدار بیشتری از مواد مخدر نیاز پیدا کند. این پدیده ممکن است به اعتیاد منجر شود و باعث شود که فرد بی اراده و بی اختیار به سمت مصرف مواد مخدر کشانده شود.

اعتیاد و سلامت انسان
اعتیاد به مواد مخدر چه تاثیری بر سلامت انسان می گذارد؟
افرادی که به مواد مخدر اعتیاد دارند معمولا از یک یا چند عارضه ناشی از اعتیاد همچون ناراحتی ها ریوی، قلبی، سکته، سرطان و ناراحتی ها روانی رنج می برند. تصاویر اسکن، رادیولوژی و آزمایش خون افراد معتاد نشان می دهد که مصرف مواد مخدر همه اندام های آنها را تحت تاثیر قرار داده است. برای مثال ، مصرف دخانیات عاملی برای بروز سرطان دهان، حنجره، نای، خون، ریه، معده، پانکراس ( لوزالمعده )، کلیه ها، مثانه و دهانه رحم محسوب می شود. علاوه بر این، برخی از مواد مخدر از جمله موادی که از راه بینی مصرف می شوند به سلول های عصبی نیز آسیب های فراوانی رسانده و ممکن است باعث نابودی آنها شود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص عوارض و بیماری های ناشی از مصرف مواد مخدر، لطفا به قسمت مواد مخدر و بیماری ها رجوع کنید.

آیا مواد مخدر باعث ناهنجاری های روانی می شوند یا برعکس این ناراحتی های روانی هستند که باعث اعتیاد می شوند؟
مصرف مواد مخدر و ناهنجاری های روانی در بیشتر مواقع یکدیگر را همراهی می کنند. در برخی از موارد مصرف مواد مخدر به ویژه در کسانی که از آسیب پذیری خاصی رنج می برند ممکن است ناراحتی های روانی را تشدید کند.

اعتیاد چگونه به افراد دیگر نیز صدمه وارد می کند؟
مصرف مواد مخدر افزون بر آسیب رساندن به فرد معتاد برای سلامتی دیگران نیز مشکلات زیادی ایجاد می کند. در اینجا به سه مورد از این آسیب ها اشاره می کنیم:
اثرات منفی مصرف مواد مخدر در دوران بارداری بر نوزادان و کودکان – این احتمال وجود دارد کودکانی که در معرض مواد مخدر قرار داشته اند برای برطرف ساختن برخی از نارسائی های رفتاری، تمرکز و یادگیری خود در کلاس درس، به حمایت های تحصیلی و آموزشی نیاز داشته باشند. بررسی هائی در جریان است تا معلوم شود که آیا نارسائی های ناشی از قرار گرفتن در معرض مواد مخدر تا دوران نوجوانی نیز ادامه می یابد و در این مرحله از زندگی نیز مشکلاتی در زمینه رشد و تکامل نوجوان ایجاد می کند یا خیر.
تاثیرات ناشی از قرار گرفتن در معرض دودی که از مصرف مواد مخدر ایجاد می شود – دود موسوم به دود دست دوم ناشی از مصرف دخانیات که به آن دود تنباکوی محیط گفته می شود منشاء بسیاری از عناصر و موادی است که قرار گرفتن در معرض آنها برای سلامت انسان به ویژه کودکان زیانبار است. براساس گزارش سازمان پزشکی قانونی آمریکا در سال 2006 قرار گرفتن ناخواسته در معرض دود ناشی از مصرف تنباکو توسط دیگران، خطر ابتلا به بیماری های قلبی و ریوی را بین 20 تا 30 درصد در مقایسه با کسانی که هرگز دخانیات مصرف نکرده و در معرض دود دست دوم هم قرار نگرفته اند افزایش می دهد.
افزایش احتمال ابتلا به بیماری های عفونی – تزریق مواد مخدر از جمله هروئین، کوکائین و متامفتامین عامل یک سوم از موارد ابتلا به بیماری ایدز است. در عین حال تزریق مواد مخدر عامل مهمی در ابتلا به هپاتیت نوع C محسوب می شود که نوعی بیماری مرگبار کبدی است. تنها تزریق مواد مخدر نیست که باعث شیوع بیماری های عفونی می شود بلکه مصرف هر گونه مواد مخدر به هر شکل ممکن نیز باعث مسمومیت بدن انسان، کاهش یافتن قدرت تشخیص و قضاوت انسان، و گرفتار شدن در معرض رفتارهای جنسی و در نتیجه افزایش میزان خطر پذیری می شود. همین رفتارهای مخاطره آمیز است که خود به گسترش بیماری ایدز، هپاتیت B و C، و دیگر بیماری های واگیردار جنسی منجر می شود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله ساختمان چشم انسان تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 95/3/6 4:22 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله ساختمان چشم انسان تحت فایل ورد (word) دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ساختمان چشم انسان تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ساختمان چشم انسان تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ساختمان چشم انسان تحت فایل ورد (word) :

ساختمان چشم انسان

• کلیات 0 عصب چشم
• قرنیه 0 زجاجیه
• عنبیه و مردمک 0 صلبیه
• عدسی

کلیات
برای انتخاب روش مناسب اصلاح دید اعم از عینک، کنتاکت لنز و یا روش های جراحی، بهتر است ابتدا با ساختمان و عملکرد چشم آشنا شوید. عمل اصلی چشم متمرکز کردن نور بر روی پرده شبکیه است. هنگامیکه چشم توانایی انجام این کار را نداشته باشد، نیاز به عینک یا کنتاکت لنز (لنز تماسی) پیدا خواهید کرد
. نور از طریق قرنیه که همان قسمت شفاف جلویی چشم است وارد چشم شده و پس از عبور از عدسی چشم که با دقت بیشتری نور را بر روی شبکیه متمرکز می‏کند، به پرده شبکیه می‏رسد.
پرده شبکیه که در پشت چشم واقع شده است، همانند فیلم عکاسی دوربین عمل نموده و نور را به امواج الکتریکی تبدیل می‏کند
. این امواج توسط عصب چشم به مغز هدایت می‏شود. بنابراین برای واضح دیدن، پیش از همه چیز لازم است نور بر روی شبکیه متمرکز شود. توضیح مختصری درباره قسمت‏های مختلف چشم، به درک بهتر روش‏های مختلف اصلاح دید کمک خواهد کرد.
قرنیه
قرنیه در واقع مقطعی از یک کره یا یک جسم بیضوی است که از ورای آن قسمت رنگی چشم (عنبیه) دیده می‏شود. اعمال جراحی لیزر (PRK) و لیزیک (LASIK) برای اصلاح شماره عینک، بر روی این قسمت از چشم انجام می‏گیرد.
عنبیه و مردمک
عنبه قسمت رنگی چشم است که به رنگهای مختلف مانند آبی، سبز، قهوه‏ای، عسلی و ; می‏باشد. عمل اصلی عنبیه کنترل اندازه مردمک بوده و همانند دیافراگم در دوربین عکاسی، کنترل میزان نور ورودی به داخل چشم است، بطوریکه روزها که نور محیط بیشتر است، مردمک کوچکتر و بالعکس شبها بزرگتر می‏شود.

عدسی چشم

ساختمان شفافی است که در پشت مردمک واقع شده است. عمل اصلی عدسی متمرکز نمودن دقیق نور بر روی شبکیه بویژه در هنگام مطالعه است که با تغییر شکل عدسی صورت می‏گیرد. از سن 45-40 سالگی به بعد, تغییر شکل عدسی کمتر صورت گرفته و میزان تطابق برای مطالعه کردن و کارهای نزدیک کمتر می‏گردد

عصب چشم

عصب چشم تصاویر دریافتی را بصورت امواج الکتریکی از شبکیه به مغز انتقال می‏دهد

زجاجیه

ماده ژله مانند شفافی است که محوطه داخل چشم را پر می‏کند و به چشم شکل کروی می‏دهد.
با افزایش سن تغییراتی در این ژل به وقوع می‏پیوندد که بصورت اشکال متحرکی شبیه مو, نقاط سیاه رنگ یا بال مگس (که اصطلاحا مگس ‏پران نامیده می‏شود) در میدان بینایی بنظر می‏آید و بویژه هنگام نگاه به یک زمینه یک دست و روشن بیشتر جلب توجه می‏کند.
صلبیه قسمت سفیدی چشم است که باعث استحکام و محافظت چشم میگردد.
فهرست مطالب

دود سیگار به عصب چشم صدمه مى زند
رئیس انجمن چشم پزشکی ایران گفت: دود سیگار سبب عوارض متعدد چشمی از جمله التهاب و صدمه به عصب چشم و در نهایت نابینایی می شود. دکتر هرمز شمس که…

نابینایان بینایى خود را باز مى یابند
بنا بر اظهارات محققان نابینایی افرادی که شبکیه چشم آنها آسیب دیده با استفاده از جریانات مغناطیسی قابل درمان است دانشمندان موفق به تولید جریانات مغناطیسی ای شده اند که می تواند…

خط کج و درشت نشاندهنده ضعف چشم
مصرف ویتامین آ به میزان کافی در پیشگیری از عارضه های چشمی موثر است دکتر عبداللهی متخصص بیماری های چشم و عضو هیات علمی دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار ایسنا بیان کرد:…

طرح ملى پیشگیرى از کاهش دید و نابینایى اجرا مى شود
وزیر بهداشت و درمان اعلام کرد: طرح ملی پیشگیری و بررسی علل اصلی کاهش دید و نابینایی در ایران ، به وسیله این وزارتخانه و حمایت سازمان های بین المللی اجرا می شود. به گزارش…

چشم مصنوعى امید تازه نابینایان
پژوهشگران ژاپنی می گویند که موفق به تولید اولین کره چشم مصنوعی جهان از طریق رشد سلولی شده اند به گفته آنها، فرآیند تولید کره چشم ممکن است به شیوه های جدیدی به درمان…

یافته هاى جدید درباره چگونگى تصویرسازى در مغز
یکی از پرسشهای اساسی در باره فرایند بینایی این است که آیا مناطق منفرد مغزی درگیر در این فرآوری ، تنها مسوول تشخیص یک شی ء هستند یا اشیای بسیاری را شناسایی می کنند. تاکنون شواهد اندکی…

نگذارید خورشید چشم هایتان را ببیند
چشم حساسترین عضو بدن است و در عین حساسیت زیاد در معرض تهدیدات محیطی فراوانی است متاسفانه بدون آن که متوجه باشیم وقتی دچار بیماری چشم می شویم که هزینه زیادی برای…

عینک آفتابى سبز یا قهوه اى به چشم نزنید
عینک های رنگی متمایل به سبز و قهوه ای به علت مختل کردن طیف رنگ ، مضر هستند. به گزارش ایسنا دکتر علی امینی ، متخصص چشم افزود: استفاده از عینکهای خاکستری دودی که…

استفاده از لنزهاى رنگى بى خطر است
استفاده از لنزهای رنگی برای پوشش لکه چشم وافراد مبتلا به کوررنگی بی خطر است دکتر امین الله نیک اقبالی جراح و متخصص بیماری های چشم در گفتگو باایسناافزود:…

درمان جدید براى بیمارى لکه سیاه
ممکن است در میان دوستان و نزدیکان خود فردی را سراغ داشته باشید که به بیماری چشمی «لکه سیاه» دچار است و نمی تواند از چشم خود بخوبی استفاده کند. در این صورت هر چه سریعتر…

دود سیگار به عصب چشم صدمه مى زند
رئیس انجمن چشم پزشکی ایران گفت: دود سیگار سبب عوارض متعدد چشمی از جمله التهاب و صدمه به عصب چشم و در نهایت نابینایی می شود. دکتر هرمز شمس که در حاشیه برپایی سیزدهمین کنگره سراسری چشم پزشکی سخن می گفت، با اعلام این مطلب افزود: دود سیگار همچنین سبب ابتلا به آب مروارید شده و بیماری های عروقی چشم و نقطه مکولا (نقطه زرد) را در افراد تشدید می کند
.وی خاطرنشان ساخت: افزایش سن، تغذیه نامناسب، بیماری قند، تماس با نورخورشید، استفاده از داروهای کورتون دار و ضربه از جمله علل ابتلا به آب مروارید است.
دکتر شمس با اشاره به اینکه آب مروارید ناشی از افزایش سن، شایع ترین نوع آب مروارید است، اضافه کرد: احتمال ابتلای افراد به کاتاراکت در سنین 65 تا 74 سالگی 50 درصد و در اشخاص بالای 75 سال 70 درصد است
.وی یادآور شد: تار شدن یا محو شدن بینایی، حساس شدن به روشنایی، کم رنگ شدن یا محو شدن رنگ ها، دید کم در شب، دوبینی یا چندبینی، افزایش دید نزدیک و تغییر مداوم شماره عینک یا لنز تماسی، از علایم بروز آب مروارید است.
گفتنی است، سیزدهیمن کنگره سراسری چشم پزشکی ایران که با هدف ارائه آخرین دستاوردها در این رشته از روز دوشنبه دهم آذر ماه در مرکز همایش های رازی تهران گشایش یافت تا روز پنج شنبه 13 آذر ماه به کار خود ادامه می دهد.در این کنگره همه روزه یک یا دو سمپوزیوم در زمینه کاتاراکت (آب مروارید). «کلوکوم» (آب سیاه)، جراحی رفراکتیو (جراحی عیوب انکساری)، جراحی شبکیه و نوروافتالمولوژی (بیماری های چشمی که مربوط به سیستم اعصاب مرکزی است) ارائه خواهد شد.
نابینایان بینایى خود را باز مى یابند
بنا بر اظهارات محققان نابینایی افرادی که شبکیه چشم آنها آسیب دیده با استفاده از جریانات مغناطیسی قابل درمان است دانشمندان موفق به تولید جریانات مغناطیسی ای شده اند که می تواند التیام بخش شبکیه های پاره شده و یا جدا شده چشم باشد شبکیه ، لایه نازک و حساس در برابر نور است که بخشی از بافت پشتی چشم را تشکیل می دهد.
که اگر این بخش به دلیل صدمه یا بیماری پاره و یا جدا شود، بینایی فرد دچار اختلال می شود و در صورت درمان نکردن ، ممکن است منجر به کوری شود. در بریتانیا هر سال 10 هزار نفر از پارگی شبکیه رنج می برند که به طور متداول برای درمان از مایع سیلیکات برای بازگرداندن شبکیه به محل اصلی خود استفاده می شود؛ لیکن محققان بر این عقیده اند که جریانات مغناطیسی برای حل این مشکل، آسانتر عمل میکنند
.آنها همچنین افزودند که این شیوه موثرتر خواهد بود؛ چرا که با این عمل ، جریان فوق به منطقه هایی از چشم راه می یابد که دسترسی مستقیم به آن ، با آهنربای خارجی بسیار مشکل است.تاکنون تمام آزمایش ها تحت شرایط آزمایشگاهی صورت گرفته است ، اما یک گروه پزشکی از موسسه ویرجینیاتچ واقع در ایالت ویرجینیا، امیدوارند که بتوانند در طول یک سال تحقیقات خود را بر روی حیوانات انجام دهند تا از نتایج آن در انسانها استفاده شود.
در این شیوه ، ذرات ریز کبالت یا اکسیددوفر با یک مایع سیلیکاتی آمیخته شده و تبدیل به یک ماده مغناطیسی خارجی می شود از آنجا که کبالت ممکن است به یک ماده سمی تبدیل شود، این گروه تحقیقاتی به جای استفاده از مواد آهنی ، ماده اکسیددوفر استفاده می کنند همچنین باید یقین حاصل کرد که این مواد سیال با گذشت زمان خاصیت مغناطیسی خود را از دست نمی دهند و بنا بر این به طور دایمی قابل استفاده خواهند بود.
مواد مغناطیسی به عنوان عایق صوتی برای ضبطهایی با کیفیت صدای بسیار خوب و نیز برای کار گذاشتن موتورها به کار گرفته می شوند جودی ریفل ، دانشمند شیمی در ویرجینیاتچ از علم نانوتکنولوژی استفاده کرد. در این فرآیند، ذرات ریز از صدم نانومتر، برابر یکصدم قطر هر رشته موی انسان از مواد مغناطیسی تهیه و در چشم استفاده می شود. او اظهار کرد: استفاده از مواد مغناطیسی در موارد دیگر پزشکی از قبیل استفاده از داروهای شیمی درمانی ، درمان تومورهای غیرقابل دسترسی تومورهای داخلی ، مغز، شش و پروستات نیز امکانپذیر است.پل سالیوان ، جراح مشاور در بیمارستان چشم پزشکی مورفیلد هشدار داد که اگر این مواد با بافتها سازگاری داشته باشند،
بیشترین مقدار سیلیکات آنها طی پدیده امولسیون تحلیل می روند که این امر اثرات مفید کار را کاهش می دهد وی افزود: هم اکنون مطالعات کوتاه مدتی بر روی تاثیر سیلیکات بر چشم صورت گرفته است در حالی که عوارض آن ممکن است در سالهای آتی بروز کند دکتر سالیوان اظهار کرد که حرکت چشم ممکن است سبب ترکیدن حبابهای مایع و تبدیل به حبابهای کوچکتر شود.
خط کج و درشت نشاندهنده ضعف چشم
مصرف ویتامین آ به میزان کافی در پیشگیری از عارضه های چشمی موثر است دکتر عبداللهی متخصص بیماری های چشم و عضو هیات علمی دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار ایسنا بیان کرد: دانش آموزانی که دچار ضعف عیوب انکساری آمبلیوپی یا تنبلی چشم اختلالات عصب بینایی و یا علل مادرزادی هستند
، در صورت بی توجهی والدین بتدریج چشم آنها ضعیف تر می شود و افت تحصیلی دانش آموز را به دنبال دارد وی افزود: گاهی نوشتن کلمات به صورت کج و بیش از حد درشت یکی از علتهای اساسی در تضعیف چشم کودکان است ، که باید هر چه سریعتر برای درمان آن به چشم پزشک مراجعه کنند.
وی با اشاره به تاثیر کار مداوم با رایانه تاکید کرد: بهتر است ، افراد در فواصل مختلف استراحت و با نگاه به فاصله های دور، چشم را از حالت انقباض خارج کنند و برای کار مجدد آماده شوند علی رغم باور غلط مردم مبنی بر مصرف بی رویه آب هویج و تاثیر خوب آن در چشم ، خوردن بیش از حد آن ، نیز عوارضی به دنبال دارد.
طرح ملى پیشگیرى از کاهش دید و نابینایى اجرا مى شود
وزیر بهداشت و درمان اعلام کرد: طرح ملی پیشگیری و بررسی علل اصلی کاهش دید و نابینایی در ایران ، به وسیله این وزارتخانه و حمایت سازمان های بین المللی اجرا می شود. به گزارش ایسنا، دکتر پزشکیان افزود: در حال حاضر سالانه یک برنامه غربالگری کشوری برای کودکان 3تا 6ساله و یک پیگیری کامل پزشکی در زمینه چشم و گوش صورت می گیرد.
او با بیان این که الگوی بیماری ها تغییر یافته است ، تصریح کرد: شهرنشینی ، صنعتی شدن و ماشینی شدن جوامع موجب شده است که در برابر بیماری های دنیای جدید قرار بگیریم ، برای مثال سال گذشته در ایران حدود 37هزار مرگ به دلیل آسیب دیدگی ناشی از حوادث رخ داده است.
و میزان مرگهای ناشی از بیماری های قلبی عروقی 9/13در 10هزار و یا 35درصد کل مرگها را در بر می گیرد. دکتر پزشکیان بااشاره به مشکلات بینایی جمعیت کشور، اظهار کرد: براساس طرح کشوری برای سنجش سلامت و بیماری جمعیت ، مشخص شد که حدود 4/2 تا 1/3 درصد آمبلیوپی و 25تا 28درصد عیوب انکساری در کشور وجود دارد.
همچنین بیماری های آب مروارید، گلوکوما، عیوب انکساری ، آمبلیوپی و رتینوپاتی دیابت ، مهمترین علل نابینایی و کاهش دید در ایران هستند. وی تصریح کرد: تعداد یکهزار و 420چشم پزشک و یکهزار و 230کارشناس بینایی سنجی در ایران وجود دارد، این بدان معناست که به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت ، 20چشم پزشک و 18بینایی سنج در کشور وجود دارد.

چشم مصنوعى امید تازه نابینایان
پژوهشگران ژاپنی می گویند که موفق به تولید اولین کره چشم مصنوعی جهان از طریق رشد سلولی شده اند به گفته آنها، فرآیند تولید کره چشم ممکن است به شیوه های جدیدی به درمان مشکلات چشم منجر شود.
.دانشمندان دانشگاه توکیو با آزمایش هایی که بر روی نوزاد قورباغه انجام دادند، در تلاش بودند تا راه درمان نابینایی را کشف کنند آنها سلولهایی از جنین قورباغه جدا کردند و آنها را به نوزاد قورباغه پیوند زدند.
ماکوتو آساشیما زیست شناس و رهبر گروه پژوهشگران گفت که در جریان این آزمایش ، ابتدا یک سلول در مایعی ویژه قرار داده شد و سپس به نوزاد قورباغه ای که چشم چپش درآمده بود، پیوند زده شد.یک هفته بعد، محققان تایید کردند .
که حفره چشم به اعصاب بینایی متصل شده است و هیچ نشانه ای از دفع عضو جدید دیده نشد.پروفسور آساشیما گفت که این روش ممکن است در مورد انسان هم کاربرد داشته باشد که در این صورت ، شیوه های جدیدی برای درمان مشکلات بینایی ، پایه گذاری خواهد شد دانشمندان دیگر، هنوز اهمیت این آزمایش را مورد ارزیابی قرار نداده اند.
نگذارید خورشید چشم هایتان را ببیند
چشم حساسترین عضو بدن است و در عین حساسیت زیاد در معرض تهدیدات محیطی فراوانی است متاسفانه بدون آن که متوجه باشیم وقتی دچار بیماری چشم می شویم که هزینه زیادی برای درمان آن باید بپردازیم و ممکن است مقداری از بینایی خود را نیز از دست بدهیم .
این در حالی است که بیش از70 درصد اطلاعات زندگی ما از طریق چشم دریافت می شود و اعضای دیگر فقط تا حد محدودی امکان جایگزینی چشم را دارند )مانند گوش یا حس لامسه ( به همین دلیل و برای شناخت بیشتر بیماری های شایع چشم ، گفتگویی با دکتر محمدعلی جوادی رئیس بانک چشم کشور انجام داده ایم که در پی می آید.
مهمترین بیماری های شایع چشم کدام است؟ معمولا عیوب انکساری ، بیشترین بیماری های چشم را تشکیل می دهد که این عیوب را می توان با تجویز عینک رفع کرد از دیگر بیماری های شایع چشم می توان به بلفاریت یا خارش و شوره پلکها اشاره کرد پس از این می توان به کاتاراکت یا آب مروارید اشاره کرد.
بخشی از بیماری های چشم به بیماری های مربوط به کهولت سن مربوط می شود که به اصطلاح ماکولای ناشی از سن نام دارد آب سیاه یا گلدکرم نیز از بیماری های شایع چشم است ؛ اما گاهی بر اثر ضربه ، پارگی شبکیه نیز اتفاق می افتد. اثرات سو بیماری قند یا دیابت و بالاخره کدورت های قرنیه که منجر به پیوند قرنیه می شود نیز ازجمله بیماریهای چشم است عیوب انکساری چگونه هستند و چگونه می توان آنها را تشخیص داد؟
عیوب انکساری به سه صورت تظاهر می کنند: نزدیک بینی ، دوربینی و مخلوط هر دو عیوب انکساری در بچه ها بیشتر از بزرگسالان شایع است و بیشتر هفت تا نه سال اول عمر را در بر می گیرد این مساله اهمیت زیادی دارد و باید آن را در حد واکسیناسیون جدی گرفت.
سازمان بهداشت جهانی توصیه کرده چشم اطفالسه تا چهار ساله از نظر عیوب انکساری بررسی شود و چنانچه چشم عیب انکساری دارد حتما عینک تجویز شود اگر عینک مناسب در این سنین تجویز شود این احتمال وجود دارد که به دلیل شکل گیری چشم در نه سالگی عیوب انکساری به شکل تنبلی چشم خود را نشان دهد بهترین وسیله اصلاح عیوب انکساری عینک و بعدا لنز است.
استفاده از عینک چه محدودیت هایی دارد؟ استفاده از عینک با شماره های معتدل محدودیت ندارد اما اگر شماره آن بالا رود دو مشکل به وجود می آید: نخست این که شکل ظاهری فرد به خاطر استفاده از شیشه های ضخیم ناخوشایند می شود. دوم این که سنگینی عینک ممکن است برای افراد با مشاغل خاص مانند دکترها ، ورزشکاران مشکلاتی به وجود آورد که در این صورت توصیه می شود از لنزهای تماسی استفاده شود.
لنزها به چند دسته تقسیم می شوند؟ لنزها به دو دسته نرم و سخت تقسیم می شوند که لنزهای نرم کاربرد راحتی دارند و به وسیله بیماران بهتر تحمل می شوند لنزهای سخت با وجودی که قابل تحمل کمتری دارند اما مشکلات کمتری هم به وجود می آورند .
به طور متوسط خطر عفونت در لنز نرم ده برابر لنز سخت است البته بجز دو مورد گفته شده درباره عینکهای شماره بالا ممکن است عده ای هم به حالت زیبایی نخواهند از عینک استفاده کنند این افراد برای حل قطعی مشکلشان چه باید بکنند؟ این افراد در سالهای اخیر به لیزر تمایل پیدا کرده اند عمل لیزر برای اصلاح عیوب انکساری از سال نودودو عمومیت پیدا کرده است.
آیا روش عمل با لیزر یکسان است؟ خیر در حال حاضر دو روش لیزر و لیزیک وجود دارد که در ایران و حتی شهرستان ها نیز مراکز لیزر چشم پزشکی به وجود آمده و اگر شخص مشکلی در قرنیه نداشته باشد و فشار داخل چشم وی نیز عادی باشد، می تواند از این روش استفاده کند.موفقیت این عمل چقدر است؟
باید توجه کرد که این عمل نوعی جراحی است و هر چند خیلی موفقیت آمیز است ، ولی یکی دو درصد احتمال بروز مشکل وجود دارد که این مشکلات به صورت عفونت )خیلی نادر( و اصلاح ناخواسته برمی گردد.
آیا عوارض این عمل قابل کنترل است؟ این عوارض را می توان کنترل کرد، ولی بعدها خالی از اشکال نخواهد بود مثلا التهابات قابل کنترلند ولی زمان زیادی می گیرد و به همین ترتیب هزینه زیادی به بیمار تحمیل می کنند اصلاح ناخواسته نیز مجددا قابل برگشت است چرا آب مروارید همچنان به عنوان مشکل مطرح چشم پزشکی شایع است؟
افراد مبتلا به آب مروارید به دو گروه تقسیم می شوند: اطفال و بزرگسالان اطفال عمدتا به صورت مادرزادی دچار این بیماری می شوند و عمل آن کاملا تخصصی است در بزرگسالان ، آب مروارید بتدریج با کدورت عدسی آغاز می شود ولی به طور معمول کدورت همراه با کاهش دید آب مروارید شناخته می شود.
بیماری در چه زمانی از زندگی طفل شروع می شود؟بیماری ممکن است از همان بدو تولد شروع شود و اگر شدید باشد حتی خود مادران می توانند این مشکل را در تاریکی تشخیص دهند؛ به این نحو که چشمان طفل در تاریکی درخشش خاصی پیدا می کند، اما معمول است که نوزادان بمحض تولد، به وسیله متخصص اطفال یا چشم پزشک معاینه شود آب مروارید در بزرگسالان چگونه است؟
آب مروارید در بزرگسالان اکتسابی است که ممکن است براثر ضربه یا دیابت به وجود آید اما شایع ترین علت آب مروارید در بزرگسالان ، مربوط به سن می شود که تقریبا می توان گفت تمام افراد پس از چهل پنجاه سالگی به این بیماری دچار می شوند چه موقع باید آب مروارید عمل شود؟
اگر کدورت آنقدر شدید باشد که در اعمال روزمره بیمار اختلال ایجاد کند آن وقت عمل جراحی لازم است این عمل جراحی سهل و ممتنع است یعنی عملی ساده دارد اما ضمانت آن صددرصد نیست به همین دلیل به افرادی که دید نسبتا خوبی دارند )دید نزدیک ( توصیه نمی شود آب مروارید را عمل کنند آیا این بیماری منجر به کوری نمی شود؟ این بیماری در موارد نادر که تبدیل به آب سیاه می شود، کوری به وجود خواهد آورد آیا درمان دارویی دارد؟
داروهایی وجود دارد که بنا به تبلیغ سازندگان می تواند جلوی پیشرفت بیماری را بگیرد اما به هر حال این داروها بیشتر تبلیغاتی است بیماری کهولت چشم یا نقطه زرد چیست؟ با افزایش سن ، نقطه زرد که عامل تبدیل پیامهای نوری چشم به تکانه های عصبی است پوسیده شده و از میان می رود و منجر به کاهش دید، بویژه دید نزدیک می شود، گاهی با لیزر می توان از پیشرفت این بیماری جلوگیری کرد ولی معمولا درمان خیلی مناسبی برای آن وجود ندارد البته اخیرا به صورت تجربی با روش موسوم به فوتوداینامیک موفقیت هایی به دست آمده که جنبه تجربی دارد به هر حال مبتلایان به این عارضه می توانند برای مطالعه از ذره بین و چراغهای پرتوزا استفاده کنند. بیماری آب سیاه چه تفاوتی با آب مروارید دارد؟ بیماری آب سیاه یا گلوکوم بر خلاف آب مروارید، برگشت پذیر نیست البته ممکن است این بیماری به دنبال آب مروارید پیش آید، ولی می توان علل عمده آن را سن و مسائل ژنتیکی دانست.
در ایران چند درصد از مردم به این بیماری مبتلا هستند؟ آمار دقیقی در دست نیست اما حدود یک و نیم درصد افراد بالای چهل سال مستعد و دارای آب سیاه شناخته شده اند به دلیل ارثی بودن بیماری ، توصیه می شود افراد بالای چهل سال اگر سابقه بیماری در خانواده خود دارند حتما سالی یک بار با کلیه اعضای خانواده معاینه فشار داخل چشم شوند. بیماری در مراحل ابتدایی خود را نشان نمی دهد و ممکن است با پیشرفت خود قابل درمان نباشد.
چون صدمه به عصب بینایی وارد می شود آیا این بیماری قابل درمان است؟ بیماری اوایل با دارو قابل کنترل است ولی در موارد پیشرفته جراح می تواند سیر آن را کند کند. پارگی شبکیه چیست و چه موقع اتفاق می افتد؟ پارگی شبکیه ممکن است بر اثر ضربه یا خود به خودی به دلیل نازکی شبکیه باشد این اتفاق در افراد نزدیک بین بیشتر دیده می شود چون کره چشم آنها از حد معمول بزرگتر است و به همین دلیل شبکه تحت کشش قرار گرفته و ممکن است .
نازک یا پاره شود افراد نزدیک بین چون با دو خطر آب سیاه و پارکی شبکیه روبه رو هستند، باید تحت نظر پزشک معاینه شوند تا در صورت وجود سوراخ در شبکیه ، با لیزر درمان شود بیماری قند چگونه می تواند به چشم صدمه بزند؟ در صورت کنترل نشدن مقدار قند خون در مبتلایان به دیابت ، عارضه جدی چشم در انتظار آنهاست و قند بالا می تواند از سطح قرنیه تا ته چشم را گرفتار کند.
چون قند روی اعصاب تاثیر زیادی می گذارد و چشم از این مشکل در امان نخواهد بود. افرادی که در سنین پایین گرفتار دیابت شده اند، باید بیشتر مراقب باشند و افراد دیگر نیز باید بدانند که بیماری قند می تواند آب مروارید و زخم قرنیه به دنبال داشته باشد.
پیوند قرنیه به چه دلیل صورت می گیرد؟ اگر قرنیه را به شیشه خودرو تشبیه کنیم ، ممکن است کثیف و یا برعکس تمیز باشد؛ اما به دلیل شکستگی زیاد، قابل استفاده نباشد در هر دو حالت باید شیشه خودرو را عوض کرد قرنیه هم چنین است و در صورت عیب در قرنیه باید تمام لایه های قرنیه با عمل پیوند قرنیه تعویض شود.
در ایران این عمل تا چه حد عمومیت دارد؟ در هر سال حدود دو هزار پیوند قرنیه در ایران صورت می گیرد و متولی تهیه و توزیع قرنیه در کشور بانک چشم است. قرنیه بانک چشم از کجا تامین می شود؟ قرنیه یک عضو زنده است ، اما نکته مهم اینجاست که می توان آن را از جسد نیز تهیه کرد به شرطی که 5 تا6 ساعت از فوت نگذشته باشد اخیرا دیده شده که جوانان برای زیبایی از لنزهای رنگی استفاده می کنند آیا این لنزها بی خطرند؟
متاسفانه فروش این لنزها از مطب تا آرایشگاه ها رواج دارد و استفاده از آنها بسیار خطرناک است و می تواند بجز ضایعات چشمی ، باعث به وجود آمدن انگلی به نام آکانتاموا شود که در صورت گرفتار شدن افراد، درمان پرهزینه و سختی دارد.
قطره های سفیدکننده سفیدی چشم چگونه هستند؟ برخی عوامل محیطی می توانند باعث قرمزی و التهاب چشم شوند که اگر این علل چیزهایی مانند آلرژی یا آلودگی هوا باشد بهتر است برای درمان با آن کنار بیاییم و عملا به دنبال استفاده از این داروها بدون تجویز پزشک نرویم.
یک توصیه : عینک آفتابی مانند کفش است و بهتر است هنگام خروج از خانه ، همان گونه که کفش می پوشیم ، از عینک آفتابی هم استفاده کنیم ؛ چون علاوه بر محافظت از چشم در برابر نور آفتاب آن را در برابر ورود اشیای خارجی هم محافظت می کند.

عینک آفتابى سبز یا قهوه اى به چشم نزنید
عینک های رنگی متمایل به سبز و قهوه ای به علت مختل کردن طیف رنگ ، مضر هستند.
به گزارش ایسنا دکتر علی امینی ، متخصص چشم افزود: استفاده از عینکهای خاکستری دودی که از همه طیفهای رنگی به یک میزان جذب می کند و سبب اختلال در دید نمی شود ، مناسب است.
وی ادامه داد: به افرادی که عمل آب مروارید انجام داده اند و لنز نگذاشته اند ، افرادی که آب مروارید داشته ولی هنوز عمل نکرده اند ، اشخاصی که به علت مصرف دارو دارای حساسیت هستند و افرادی که ساعتهای طولانی در آفتاب هستند توصیه می شود از عینکهای آفتابی استفاده کنند.
استفاده از لنزهاى رنگى بى خطر است
استفاده از لنزهای رنگی برای پوشش لکه چشم وافراد مبتلا به کوررنگی بی خطر است دکتر امین الله نیک اقبالی جراح و متخصص بیماری های چشم در گفتگو باایسناافزود: لنزهای رنگی می تواند
در صورت آلودگی لنز و دست ها چشم را عفونی کند وی عوارض ناشی از لنزهای رنگی را جدی دانست و تاکید کرد: استفاده از لنزهای رنگی در صورت بی دقتی ، موجب آلودگی و عفونت چشم شده و با ایجاد لکه و زخم در داخل چشم ، باعث کوری می شود. وی اظهار کرد: لیزر بیشترین کاربرد را در چشم پزشکی دارد لیزرهای مختلف طول موجهای متفاوتی دارند.
در حقیقت در درمان پوست پلک تا عمقیترین لایه شبکیه از لیزر استفاده می شود این متخصص بیماری های چشمی در ادامه گفت : اشعه لیزر، انرژی نورانی پرقدرتی است که قابل تمرکز در یک نقطه کوچک است اشعه لیزر را به وسیله دستگاه اپتیکی و فیبرهای نوری به سطح چشم می رسانیم تا پس از عبور از قرنیه و عدسی به شبکیه رسیده که در آن قسمت عمل انجام می شود.دکتر نیک اقبالی در پایان اظهار کرد:
عوارض ناشی از نزدیک بینی ، دوربینی ، آستیگماتیسم ، ضایعات پوستی پلک ، خال های داخلی چشم ، آب سیاه ، آب مروارید ثانویه ، بیماری های شبکیه ، بیماری های عروقی ، از جمله قند، عوارض فشار خون ، عوارضی که در چشم های بچه های نارس ایجاد می شود، از طریق لیزر قابل درمان است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

<   <<   61   62   63   64   65   >>   >