ارسالکننده : علی در : 95/8/20 4:47 صبح
دانلود مقاله تاثیر هندسه شیارهای محیطی بر ضربه گیری لوله های استوانه ای تحت بار محوری با word دارای 5 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله تاثیر هندسه شیارهای محیطی بر ضربه گیری لوله های استوانه ای تحت بار محوری با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله تاثیر هندسه شیارهای محیطی بر ضربه گیری لوله های استوانه ای تحت بار محوری با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله تاثیر هندسه شیارهای محیطی بر ضربه گیری لوله های استوانه ای تحت بار محوری با word :
سال انتشار: 1387
محل انتشار: شانزدهمین کنفرانس سالانه مهندسی مکانیک
تعداد صفحات: 5
چکیده:
در مقاله حاضر بر روی لوله های استوانه ای فلزی به عنوان یکی از انواع ضربه گیرهای مکانیکی مطالعه شده است و با شیار کردن جداره این سازه ها شیارهای محیطی بر روند لهیدگی و قابلیت جذب انرژی انها بررسی شده است. هندسه شیارها متغیر اصلی تحقیق می باشد که سه هندسه مثلثی ، مستطیلی و قوسی را در بر می گیرد. بدین معنی که لوله هایی که تمام شیارهای آن به شکل مستطیلی یکدر میان درجداره لوله تعبیه شده است بطور شبه استاتیکی لهیده شده و این کار برای لوله هایی با شیار مثلثی، قوسی و همچنین لوله بدون شیار ساده تکرار شده و نتایج انها بایکدیگر مقایسه شده است. تحلیل شامل مدل های شبیه سازی شده کامپیوتری برای تمامی طرح ها و نمونه های آزمایش شده با دستگاه اینسترون و اوری برای طرح های شیار مستطیلی و نمونه های ساده بدون شیار می باشد. درواقع هدف از این تحلیل بررسی قابلیت جذب انرژی و کنترل هرچه بیشتر فرایند وشیوه لهیدگی و متعاقبا طول و مکان چین خوردگی این نوع جاذب های انرژی است که از طریق ایجاد شیارهای محیطی درجدار لوله ها سعی بر بهینه کردن آن شدهاست. نیروی کمانش اولیه و نیروی متوسط فرو ریزش از مهمترین کمیت های سنجیده شده هستند کهنشان داده می شود با افزایش تمرکز تنش در هندسه های مختلف شیار، نیروی کمانش اولیه و همچنین جذب انرژی ضربه گیرها کاهش می یابد.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/8/20 4:47 صبح
دانلود مقاله Design a new Cyclic Analog To Digital Convertor With Ideal Opدرamp In CMOS Image Sensor با word دارای 4 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله Design a new Cyclic Analog To Digital Convertor With Ideal Opدرamp In CMOS Image Sensor با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله Design a new Cyclic Analog To Digital Convertor With Ideal Opدرamp In CMOS Image Sensor با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله Design a new Cyclic Analog To Digital Convertor With Ideal Opدرamp In CMOS Image Sensor با word :
سال انتشار: 1392
محل انتشار: پنجمین کنفرانس ملی مهندسی برق و الکترونیک ایران
تعداد صفحات: 4
چکیده:
A wide dynamic range CMOS image sensor with a burst readout multiple exposure method is proposed. In this method, maximally four different exposure-time signals areread out in one frame. To achieve the high-speed readout, a compact cyclic Analog-to-Digital Converter (ADC) with noisecanceling function is proposed and arrays of the cyclic ADCsare integrated at the column. A prototype wide dynamic range CMOS image sensor has been developed with 0.25- m 1-poly 4-metal CMOS image sensor technology. The dynamic range is expanded maximally by a factor of 1791 compared to the case of single exposure. The dynamic range is measured to be 19.8 bit or 119 dB. The12-bit ADC integrated at the column of theCMOS image sensor has DNL of +0.2/ 0.8 LSB. The powerconsumption of the cyclic ADC in 3.3 V supply is 11 mw , SNDR is 40db, ENOB equal to 10 , and THD equal to -2. Finally values obtained from this paper is compared with other sample
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/8/20 4:47 صبح
دانلود مقاله بهینه سازی ابعاد حسگر CGS به عنوان سلول بینی الکترونیک با word دارای 6 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله بهینه سازی ابعاد حسگر CGS به عنوان سلول بینی الکترونیک با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله بهینه سازی ابعاد حسگر CGS به عنوان سلول بینی الکترونیک با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله بهینه سازی ابعاد حسگر CGS به عنوان سلول بینی الکترونیک با word :
سال انتشار: 1385
محل انتشار: سیزدهمین کنفرانس مهندسی پزشکی ایران
تعداد صفحات: 6
چکیده:
قابلیت حسگر CGS در مقالات متعدد گزارش شده است. تشخیص نوع گاز با تحلیل پاسخ گذاری این حسگر قابل انجام است. در این مقاله بهینه سازی ابعاد CGS با هدف بهینه سازی پاسخ نهایی ارائه شده است. با توجه به کاربرد روزافزون بینی الکترونیک در پزشکی قابلیت های این حسگر به عنوان بینی الکترونیک نیز بررسی شده است.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/8/20 4:47 صبح
دانلود مقاله در مورد اشنایی با درخت دارویی اکالیپتوس با word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله در مورد اشنایی با درخت دارویی اکالیپتوس با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله در مورد اشنایی با درخت دارویی اکالیپتوس با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله در مورد اشنایی با درخت دارویی اکالیپتوس با word :
– خلاصه:
کاشت اکالیپتوس به عنوان یک گونه خارجی نتایج نامطلوبی را در برخی کشورها به همراه داشته است. این مشکلات اصولاً به چگونگی استفاده این درختان از آب و مواد غذائی موجود در خاک و در نتیجه تاثیرات حاصله برخاک، مربوط می شود. جزوه حاضر به بحث و بررسی علل برخی از این مسائل پرداخته و در مقدمه خواص ژنتیکی اکالیپتوس و پتانسیل موجود برای استفاده مؤثرتر از این ویژگیها را در محیط کشت غیر بومی، مورد بررسی قرار می دهد. چکیده این مطلب در پنج مورد به شرح زیر خلاصه می گردد:
1- در برنامه های مربوط به معرفی گونه های اکالیپتوس، ویژگیهای ژنتیکی آن مورد بررسی قرار نگرفته است.
2- تحت نگهداری و مراقبت دقیق و در مقایسه با سایر گونه های سریع الرشد، اکالیپتوس ها قادرند با صرف مواد غذائی کمتر، با سرعت بیشتری چوب تولید نماید.
3- برخی تاثیرات عینی اکالیپتوس بر خاک ممکن است به لحاظ رقابت شدید گیاه برای جذب آب و مواد غذائی باشد نه بخاطر تاثیرات سمی که مستقیماً بر خاک وارد می شود.
4- اصولاً انتظار می رود در مواردیکه پوشش درختی جایگزین پوشش عنفی یا سایر پوشش های طبیعی می شود، میزان آب حوضه مربوطه کاهش یابد. چنانچه در چنین منطقه ایی اکالیپتوس کاشت شده باشد در مقابل میزان بالای مصرف آب، مقادیر زیادی چوب بدست خواهد آمد اما براساس شواهد موجود هنوز نمی توان تعیین نمود که آیا استعداد موثر آب تحت برخی شرایط محیطی به نسبت قابل ملاحظه ای کاهش می یابد با خیر.
5- ضرورت دارد که برای کاشت اکالیپتوس به ویژه در مناطق خشک، قبل از مبادرت بد این کار به تعیین گونه مناسب و الگوهای استفاده از زمین که با اهداف مدیریت آن منطقه مناسبت دارد و ار ایجاد اشکالات اجتمای نامناسب پیشگیری می نماید، اقدام نمود.
2- مقدمه:
تقریباً حدود 200 سال از کاشت اکالیپتوس در خارج از رویشگاه اصلی آن یعنی استرالیا می گذرد. هدف از کاشت این درخت در ابتدا، پاسخ به کنجکاویهای مربوط به چگونگی رویش آن در محیط غیربومی بوده اما این کار به منظور استفاده از آن برای جنبه های تزئینی نیز بوده است. اکالیپتوس به عنوان یک گونه خارجی نخست در انگلستان و سپس در بسیاری از کشورهای دیگر (تا ام
روز احتمالاً بالغ بر 200 کشور) کاشته شد و زود مشخص گردید که برخی گونه های سریع الرشد به ویژه E.globulus , E.camaldulensis برای منظورهای دیگری نظیر تهیه تیرهای چوبی، هیزم و سایه بان نیز بسیار مناسب می باشند. آگاهی از این امرسبب گردید در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم درختستانهای کوچکی برای منظورهای خاص ایجاد شود که بعنوان نمونه می توان از موارد زیر یاد کرد:
کاشت اکالیپتوس به منظور تهیه سوخت برای موتورهای بخار راه آهن درنزدیکی کیپ تاون، افریقای جنوبی و سائوپائولو در برزیل و همچنین برای پخت و پز و گرمای سربازان مستقر در نیلجری هیلز هندوستان از آن تاریخ به بعد توسعه و کشت اکالیپتوس با سرعت کمتری صورت گرفت اما بار دیگر دردهه های 1950 و 1960 ایجاد درختستانهای صنعتی بزرگ در اسپانیا، افریقای جنوبی، هندوبرزیل برای منظورهای دیگری نظیر تهیه کاغذ، ذغال چوب و ابریشم مصنوعی از سرگرفته شد. یرعت توسعه این درختستانها یک باردیگر به طرز بحث انگیزی بار کود همراه گردید اما در حال حاضر که تاکید زیادی بر تولید چوب سوخت و چوب تیری در کشورهای در حال توسعه می شود؛ به مسئله کاشت اکالیپتوس بصورت جدی تری توجه می شود. به عنوان مثال، هیزم و تیرهای چوبی که از گونه E.camaldulensis یعنی رایج ترین گونه اکالیپتوس که بصورت گسترده در اقلیمهای دارای آب و هوای خشک اصلی فصلی کاشته می شوند، بدست می آید بخشی از درآمد میلیونها نفر از مردم فقیر روستاهای جهان را به خود اختصاص می دهد. علیرغم تاثیرات اقتصادی و اجتماعی این درخت در بهبود وضع مردم بسیاری از کشورهای دنیا در سالهای اخیر درباره پی آمدهای محیطی و اجتماعی کاشت اکالیپتوس، نگرانی های خاصی ابراز شده است که متعاقب آن عنوان نمونه
در کشور هند و برخی کشورهای دیگر مبارزه گسترده ای در مخالفت با کاشت این درخت مطرح شده است. همچنین سازمان ترویج استفاده از درختان بومی موسوم به « باشگاه فوراکانتا »در اسپانیا، به حمایت از آفت« سوسک تنه درخت» که باعث ا بین رفتن درختان اکالیپتوس می شود، می پردازد.
اصولاً بحثهای مختلفی در زمینه تائید یا در مخالفت با کاشت اکالیپتوس مطرح شده است. طرفداری از کاشت درختان اکالیپتوس به واسطه امتیازات بسیاری است که این درخت برای کشت در س
طوح بزرگ و کوچک داراست و برخورداری از سرعت در رشد، مقاومت به چرای حیوانات، توانایی در تولید جست و تولید فرآورده های چوبی متنوع از جمله امتیازات آن محسوب می گردد. همچنین سهم بزرگی را که این درختان در کسب درآمد روستائیان دارند نباید نادیده گرفت. در مقابل از آنجائیکه به واسطه کاشت درختان اکالیپتوس، زمینهای خوب کشاورزی به زمینهای جنگلی تبدیل شده و این امر سبب کاهش فرآورده های غذایی بسیاری از کشاورزان می گردد. نسبت به کاشت آن انتقاد می شود. همچنین برخی منتقدان ادعا دارند که بدلیل فرسایش زیاد خاک و از
بین رفتن حاصلخیزی و تغییرات بیولوژیکی آن، خاک اراضی زیرکشت ضایع می شود و نیز جنگلکاریهای اکالیپتوس بع دلیل کاستن آب حوضه، بر زمینهای غلات مجاور این جنگلکاریها تاثر نامطلوب میگذارند همچنین هرگاه این درختان درحوضه های آبخیز نیمه خشک کاسته شوند از ذخیره کلی آب منطقه کاسته می شود.
اگر چه مشخص است در بررسی کلی اکالیپتوس به عنوان یک گیاه غیر بومی باید مسائلمختلفی را اعم از مسائلاجتماعی اقتصادیواکولوژیکی موردتوجه قرارداد آنچه اساساً در این جزوه مورد بحث قرا رگفته جنبه اکولوژیکی مسئله را شامل می گردد. در این ارتباط ضرورت دارد نه تنها به بررسی تاثیرات اکالیپتوس بر محیط بلکه به مسئله ( و سازگاری) گونه ها در محیط های مختلف و همچنین ماهیت و خواص ژنتیکی آن که اخیراً در کشورهای مختلف بسیار مورد توجه قرار گرفته است، پرداخت. البته نباید از این که نکته غافل بود که در حین کشت و توسعه این درخت و با استفاده از گونه ها و پرونسسهای که سازگاری بیشتری محیط دارند بعضی از تاثیرات نامطلوب اکولوژیکی بر محیط را رفع نمود. از سوی دیگر از آنجایی که دامنه خواص و ویژگیهای ژنتیکی اکالیپتوس ها بسیار گسترده می باشد این امکان فراهم می گردد که از گونه هایی استفاده نمود که نسبت به خاک و نوع زمین منطقه از نظر فیزیولوژیکی و رشد، سازگاری بیشتری داشته باشد.
3- تاکسونومی و ژنتیک اکالیپتوس:
اگر چه اکالیپتوس ها برای کاشت در مناطق گرم بسیاری از کشورها معرفی شده اند، اساس معرفی همواره از نظر تعداد، تنوع و ویژگی گونه هایی که مورد آزمایش قرار گرفته اند از نظر وسعت « مبداء ژنتیکی » (بذور حاصل از جند درخت که معمولاً از بین درختان یک گونه در یک منطقه بخصوص جمع آوری می شوند) ضعف داشته است. به علاوه اختلاط گونه ها در باغهای
گیاهشناسی و جنگلکاریها منجر به تولید هیبریدهای مختلف شده و در نتیجه تنوع زیادی در بین گونه ها ایجاد نموده و بذوری که از چنین توده هایی جمع آوری شده و برای توسعه درختکاری مورد استفاده قرار گرفته اند، از توان و انرژی کافی برخوردار نمی باشند. بنابراین آنچه باید به عنوان دو مسئله اساسی مورد توجه قرار گیرد عبارت است از مسئله تاکسونومیس و ژنتیک اکالیپتوس ها یعنی مسئله درست شناسائی کردن گونه هایی که تا به حال کاشته شده یا پس از این کاشت
ه خواهند شد و خواص ژنتیکی آنها که اخیراً در بسیاری از برنامه های کاشت مورد استفاده قرار گرفته است. برای آنکه معرفی اکالیپتوس ها بصورت دقیق تری صورت گیرد باید اینکار براساس آگاهی های بیشتر از تنوعات ژنتیکی در جوامع طبیعی و روشهای اصلاح شده در انتخاب و آزمایش گونه ها و پرونسسها، استوار باشد. نهایتاً برای اصلاح جوامع طبیعی گونه هایی که استفاده زراعی دارند نکات ویژه ای ارائه شده است.
4- مشکلات مربوط به شناسائی اکالیپتوسها:
تاکنون مشکلات بسیاری در امر شناسائی درختان اکالیپتوس در سطح گونه در استرالیا و سایر نقاط جهان مطرح شده است و این مسئله در گذشته مکرراً پیش آمده که جمع آورندگان بذر، گونه ها را به غلط شناسائی کرده اند. بعنوان مثال بذر دو گونه E.saligna E.grandis که شباهت زیادی به یکدیگر دارند غالباً با یکدیگر مخلوط می شوند و تا قبل از سال 1913 که رسماً E.grandis از نظر تاکسونومی از E.saligna ازاسترالیا خارج شده بود و حتی هنوز پس از گذشت سالها، جنگلکاریهای E.saligna توسط بسیاری مردم درافریقای جنوبی، بنام E.saligna خوانده می شود. بنابراین از آنجائیکه این مشکلات حتی هنوز در استرالیا از بین نرفته است ضرورت دارد مرور کاملی بر تاکسونومی برخی گونه ها که در جنگلداری از اهمیت خاصی برخوردارند صورت گیرد و اصولاً تا زمانیکه وضعیت این گونه ها در استرالیا کاملاً مشخص نشده انتظار نمی رود جن
گلداران سایر نقاط جهان بر این امر توقف کامل داشته باشند.
مشکلات فوق الذکر در جنگلکاریهای غیر بومی (خارج از استرالیا) به مراتب بیشتر از جنگلهای طبیعی و بومی (استرالیا) می باشد. معمولاً تنها تعداد انگشت شماری از جنگلداران (کارشناسان جنگل) و گیاهشناسان از نکات اساسی مربوط به شناسایی بسیاری از گونه ها آگاهی داشته و سایرین به اطلاعاتی که در ابتدا برای معرفی آنها ارائه شده اند تکیه دارند. اصولاً تا زمانیکه در مورد مبداء گونه های مختلف اطمینان کافی وجود ندارد در امر تاکسونومی این گونه ها به
سختی می توان به نکات قابل ملاحظه ای دست یافت. این امر درمورد هیبریدها که باعث تغییر بسیاری از ویؤگیهای شناسائی کلیدی می شوند به مراتب مشکلتر می گردد. علاوه بر این مطالبی که اصولاً درباره کلیدهای شناسائی گونه های موجود در یک کشور وجود دارد بسیار مختصر و ناقص می باشد.
5- خواص ژنتیکی جنگلکاریهای اکالیپتوس در خارج از استرالیا:
منابع بذری نامرغوب- امروزه تبادل بذر به صورت گسترده ای بین کشورهای بین کشورهای مختلف صورت می گیرد دلیل این امر اصولاً ناشی از آن است که بذر در کشورهای دیگر به میزان فراوانتر و ارزانتری ازتوده های طبیعی موجود در استرالیا بدست می آید. البته چندین شرکت بزرگ بین المللی وجود دارند که انجام مبادلات بذر در سطح جهان به عهده دارند. در هر حال نظارت بر جمع آوری بذوری که از جنگلکاریهای هیبریدی، توده های کنار جاده باغهای گیاهشناسی و یا بذرهایی که از مبداء ناشناخته و پایه ژنتیکی نامشخص بدست می آید نشان داده که این گونه بذرها غالباً از ضعف برخوردار می باشند با این حال خریدارانی که طالب بذور استرالیائی هستند ممکن است نادانسته به خرید بذری ارزان قیمت و خارجی با هویت ژنتیکی نامشخص مبادرت نموده باشد تنها به این خاطر که دارای بر چسب استرالیائی بوده است. به عنوان مثال در این زمینه می توان از بذر alba در برزیل یاد کرد که بذری هیبریدی و نامرغوب و حاصل از یک مبداء خارجی بوده است. حقیقت امر بدین شکل است که بذر حاصل از درخت E.urophylla.
که در باغ گیاهشناسی ریوکلا را در برزیل کاشته شد و مقادیر زیادی از بذر حاصل از این باغ در جنگلکاری مورد استفاده قرار گرفت اما ماهیت هیبریدی بذر که احتمالاً به دلیل اختلاط با ماهون قرمز E. resiinfera)) یا E. grandis بود ایجاد جنگلکاریهای بسیار ضعیفی را موجب گردید. همچنین بعنوان مثال برای بذری با مبداء ناشناخته و احتمالاً فراهم آمده از یک مبداء ژنتیکی کاملاً نامشخص می توان از بذور حاصل از E.viminalis در ریوگراندوسول برزیل یاد کرد بذر E.viminalis بتدا توسط یک پزشک آلمانی به «گرامادو » وارد شده (احتمالاً از درختانی که در برخی کشورهای گرمتر کاشته شده بودند فراهم گردیده بود) و در خیابانها کاشته شد. این درختان بخوبی رشد نموده و بذر
حاصل از آنها توسط شرکتی به نام «ترامبینی » برای استفاده در امر جنگلکاری جمع آوری گردید. درختان پرورش یافته در جنگلکاریهای مذکور نیز با موفقیت رشد نمودند و مناطق خاصی که دارای مجوز تولید بذر بودند تاسیس گردیدند که کار آنها تولید بذر و فروش آن به سایر شرکتها تجارتی بذر
بود. توده های مورد بحث مبداء اصلی بذر E.viminalis در برزیل می باشند. به هر حال این تردید وجود دارد که پایه ژنتیکی جنگلکاریهای«ترامبینی» نامشخص می باشد. و در نتیجه این سئوال مطرح می گردد که با توجه به تاریخچه این بذر و تنوع بسیار زیاد بین گونه ای در E.viminalis ، آیا بذر حاصل برای عرصه های زیر کشت، بذر مناسبی بوده است. یا نه.
نژادهای بومی- زمانیکه گونه خاصی در یک منطقه به مدتی طولانی به رشد خود ادامه می دهد در نتیجه پدیده هایی نظیر انتخاب طبیعی و پرورش جنگل، جامعه ای پدید می گردد که به شرایط محیطی آن منطقه سازگار می باشد به چنین جامعه ای «نژاد بومی» گفته می شود. برتری این گونه جوامع اساساً بستگی به آن دارد که آیاد گونه مورد نظر بهترین گونه ای است که برای آن محیط و برای رسیدن به هدف جهت استفاده اصلح، انتخاب شده یا نه و آیا جامعه موجود به صورت گسترده در آن منطقه گسترش یافته است.
برخی ویژگیهای که برای نژادهای بومی منظور شده اند ممکن است بدلیل کاهش تاثیرات ناشی از آمیختگی بین گونه های مجاور یکدیگر باشد از جمله خصوصیات توده های طبیعی بوده و ممکن است بر رشد بخش عظیمی از جامعه جنگلی تاثیر نامطلوب بگذارد. در هر حال در صورت عدم حضور شواهد قطعی، حتی چنانکه یک نژاد بومی در یک کشور خارجی چندین نسل را پشت سر گذاشته باشد، می تواند مطلوب ترین مبداء بذر یا پایه مناسب برای پرورش و زادآوری باشد.
مسئله نژادهای بومی اکالیپتوس ها هنوز کاملاً کشف نشده است. تاکنون هیچ گونه شواهد
مورفولوژیکی مبنی بر اینکه اکالیپتوس ها دارای نژادهای بومی می باشند، بدست نیامده است با این حال این اعتقاد وجود دارد که هیبریدمیزور E.terticorni مبداء هندوستان و گونه E.globulus در اسپانیا و پرتغال دارای نژاد بومی می باشند. این مطلب بیش از آنکه بر پایه و اساس علمی استوار باشد ممکن است ازاعتقادات ناسیونالیستی سرچشمه گرفته باشد و حتی چنانچه تغییراتی
صورت گرفته باشد این امکان وجود دارد که تغییرات مذکور هنوز در محدوده تنوعات گونه ای رویشگاه اصلی خود باشد. این انتظار وجود دارد که پس از چند سال به واسطه انتخاب موثر درون کشوری درختان مرغوب تری از نژادهای بومی بدست آیند زیرا در مقایسه با گونه اصلی که در ابتداء معرف
ی شده این درختان در برخی ویژگیهای فیزیولوژیکی نظیر مقاومت در برابر یخبندان یا خشکسالی، بهتر سازگار شده اند. همچنین اعتقاد بر این است که چنین نژادهایی نسبت به جمعیت بومی که احتمالاً برای بار اول یا دوم معرفی شده اند، برتری دارند. در هر حال براساس اطلاعات موجود تاکنون هیچ یک ازآزمایشهای صحرائی در جنگلهای بومی با بذرهای حاصل از نژادهای بومی و پروننسهایی که انتخاب می شوند و یا بهتر سازگار شده اند، موید این مطلب نبوده که در فلور
یدا را استثناء قرارداد.
چنانچه درختان موجود در منطقه ایی از نوع هیبریدی یا توده ای اصلاح نژاد یا فته از پروننسهای مرکب باشد، مسئله «نژاد بومی» ازپیچیدگی بیشتری برخوردار می شود.
6- تنوعات ژنتیکی در جوامع طبیعی:
اصولاً بسیاری از گونه های اکایپتوس از ویژگی تغییر پذیری برخوردار می باشند. در- مناطقی که اکالیپتوس ها انتشار جغرافیائی گسترده ای دارند تنوع تدریجی بسیاری از نظر ویژگیهای مور فوژیکی و فیزیولوژیکی در بین درختان مشاهده می شود. این تغییرات از تغییر ارتفاع یا افزایش پیشروی خشکی در محدوده مناطق ساحلی ناشی می شوند. علاوه بر این بسیاری از اکالیپتوسها دارای ویژگیهای اکولوژیکی منحصر بفردی می باشند بصورتیکه برخی از آنها به شکل یک توده کوچک و متمایز ازسایرین ظاهر می شوند و هنگامی که در امتداد یک منطقه انتشار جغرافیایی پیش می رویم تنوع زیادی در درختان آن منطقه مشاهده می نمائیم ((پدیده Cline))، این حالت انتشار توده ها بصورت متمایز از یکدیگر، از ویژگیهای برخی از اکالیپتوس ها می باشد و اگر چه جمعیتهای موجود در یک منطقه ممکن است از نظر ظاهری (فتوتیپی) به یکدیگر شباهت داشته باشند غالباً اط نظر ژنتیکی بسیار با یکدیگر تفاوت دارند.
در جنگلهای طبیعی ویژگیهای مهم درختان می تواند بصورت تدریجی یا دفعتاً و در فواصل کوتاه، تغییر یابد. ویژگیهای مذکور غالباً دارای اساسی فیزیولوژیکی هستند که بر دوام گیاه و همچنین بر پتانسیل رشد، تاثیر می گذارند. چگونگی این تغییرات هنوز در مورد اکثر اکالیپتوس ها تشریح نشده
و در نتیجه لازم است آزمایشهای مربوطه بمنظور مشخص نمودن ژنوتیپهای مناسب برای جنگلکاریهای غیربومی بر روی پرونسسها انجام شود. عدم موفقیت در انتخاب پرونسس مناسب برای پروژه های جنگلداری می تواند به تولید نامرغوب و یا حتی به شکست منجر شود.
از چگونگی پرورش اکالیپتوس ها تحت شرایط طبیعی اطلاعاتی چندانی در دست نمی باشد بصورتیکه کمتر می توان برآورد دقیقی از میزان زادآوری درون نژادی یا تولید هیبرید از بذرهای فراهم آمده از یک جامعه طبیعی به عمل آورد. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد می توان سطح زادآوری درون نژادی را به 30درصد رساند و هر چه تعداد درختان نمونه در هنگام جمع آوری نمونه در
هنگام جمع آوری بذر کمتر و یا در آن منطقه محدودتر باشد میزان نزدیکی اعضاء و نسل تولید شده، بیشتر خواهد بود و به همین دلیل زمینه لازم برای تولید بذر را این درختان کافی نخواهد بود. از
سوی دیگر به دلیل همسان بودن اعضای نسل تولید شده، کوشش برای انتخاب نخبه ترین آنها، امری نادرست می باشد.
اصولاً دورگه گیری یا هیبرپداز ویژگیهای مربوط به «جنس» می باشدو هیبرید در نتیجه اختلاط گونه های موجود در یک جنگل طبیعی تولید می شود. هیبرید های نسل اول یعنی F1 ممکن است بسیار سودمند بوده و توانایی و مشابهت زیادی داشته باشند اما به هر حال نسلهای بعدی (F3,F2 و غیره) بسیار متغیر بوده و با روی کمتری دارند و در زمینه استفاده برای منظورهای مورد نظر ایجاد مسئله می نمایند. همچنین ایجاد هیبرید کنترل شده در جنگلکاریهای غیر بومی می تواند مانع بزرگی در امر اصلاح تولیدات باشد.
عدم موفقیت در بالا بردن میزان تنوع ژنتیکی در بین گونه های اکالیپتوس و یا افزایش پتانسیل آنها برای تولید هیبرید، مشکلات بسیار عمده ای را در زمینه استفاده از اکالیپتوس هایی که به عنوان گونه خارجی مورد استفاده قرار گرفته اند، آفریده است.
7- اصلاح و تنخاب اکالیپتوس ها برای کشت بعنوان گونه خارجی:
زمانیکه اکالیپتوس ها از موطن اصلی خود به محیط جدیدی معرفی و وارد می شوند این امرضرورت دارد که گونه لنتخاب شده بتواند بخوبی به شرایط محیط جدید سازگار شود. اطلاعات مربوط به انتشار گونه ها در سالهای اخیر دراسترالیا، به میزان قابل توجهی افزایش یافته و در حال حاضر می توان راهنمایی های بهتری در مورد آزمایشهای مربوط به گونه ها و پرونسسها، ارائه داد. در هرحال
هنوز مشکلات زیادی در زمینه سازگاری گونه با محل مناسب برای پرورش وجود دارد و انتخاب گونه مناسب به دلیل تنوع ژنتیکی زیاد دربسیاری از گونه ها، پیچیده تر می گردد. بنابراین برای رفع این مشکلات احتمالاً انتخاب تعداد زیادی گونه برای یک محل می تواند بهترین راه باشد. گ.نه های مزبور می توانند ویژگیهای مختلفی از نظر میزان رشد، تراکم، استحکام چوب، دوام طبیعی، قدرت تولید جست دهی و همچنین مقاومت در برابر عوامل طبیعی نظیر کم آبی و شوری داشته باشند.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/8/20 4:47 صبح
دانلود مقاله در مورد شیوه های معماری در دوره هخامنشیان با word دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله در مورد شیوه های معماری در دوره هخامنشیان با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله در مورد شیوه های معماری در دوره هخامنشیان با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله در مورد شیوه های معماری در دوره هخامنشیان با word :
شیوه های معماری در دوره هخامنشیان
مشخصات شیوه پارسی (( معماری ))
1- استفاده از سنگ بریده ، منظم و پاکتراش و گاها صیقلی و تهیه بهترین مصالح ازلحاظ مرغوبیت رنگ و دوام از هر جا که مسیر بوده است .
2- آماده کردن پی از سنگ ریزه
3- نهادن ستون ها در حداکثر فاصله ممکن و تا ارتفاع بسیار چشم گیر و آرایش سرستون ها با جزئیاتی که برای بردن بارسقف چوبی کاملا متناسب و منطقی باشد
4- پوشش با شاه تیر، تیرچه چوبی تخت بریده و درودگری شده .
5- آرایش دیوارهای اطراف پلکان های کوتاه با نقش های برجسته و کنگره های زیبا و متناسب
6- ساختن دیوارهای جدا کننده با خشت خام و آرایش داخلی و خارجی آن با رنگ کاشی لعابدار .
7- پرداختن فرش کف با بهترین مصالحی که در آن روزگار بوده است .
8- تعبیه سایبان و آفتابگیرمنطقی و ضروری برای ساختمان ها .
پس از فروپاشی هخامنشیان به وسیله اسکندر ایران بین سرداران یونانی و مقدونی تقسیم شد .
قسمتی از ایران در دوره هخامنشیان بوسیله سلوکیان اداره می شد . سلوکیان فرماندهان نظامی اسکندر بودند . اسکندر غیر یونانی بود ولی سران لشگر تاثیر فرهنگی و هنری خود را از یونانیان گرفتند. و تعدادی از یونانیان در ایران ساکن شدند. به لحاظ هنری خیلی از آثار بدست آمده و تاثیر هنر یونانی را برایران نشان می دهد .
تاقبل از سلوکیان نوع طراحی انتزاعی بوده ولی در دوره سلوکیان تاثیر هنر یونانی وجود دارد. ( تا اواخر دوره اشکانی حتی در ساسانی )
مجسمه های یونانی تقلید از طبیعت داشته ولی نقوش برجسته های تخت جمشید حالت انتزاعی داشت .
در هنر روم واقعیت گرایی دنیایی وجود دارد ولی هنر یونان ایدالیست است یعنی حالت نمادین و تجلی اش در جسم انسانی است
شیوه های معماری در دوره هخامنشان
پارسیان با بهره گیری از سنت های معماری کاخ های ستوندار رایج در مناطق مرتفع مشرف بر بین النهرین و هنر دستی ایونی ها (INONIENS) ،در تزیینات کاخ از سنت های هنری کهن مردمانی استفاده کرده اند که در پی کشور گشایی های کوروش و داریوش به امپراطوری نو پای پارس پیوسته بودند . ویژگی بارز این سنت های هنری ، پیچیدگی هنری بود که خود ریشه در آمیزش هنری آن داشت. ;
از یک سوی امپراطوری های مغلوب آشور و بابل تا زمان سقوط خود به دست سپاهیان پارس، میراثی را حفظ کرده بودند که به گذشته های دور در عصر سومریان یعنی میراثی که عناصر جهانی را در هنر خویش تجسم می کرد.
از سوی دیگر مردم مناطق لوان LEVANT در ساحل شرقی مدیترانه ،آرامی ها و بالاخص فنیقی ها شماری از مضامین تصویرگری را که از بین النهرین ،مصر و مناطق حاشیه دریای اژه به عاریه گرفته بودند، حفظ کرده بودند. لیکن با سقوط سازمان پادشاهی و سیستم اجرایی و اداری وسیع آن ،مفاهیم اسطوره ای اولیه به فراموشی سپرده شد. لذا پارسیان که به تازگی یکجانشین شده بودند و به مقام سروری ملت های آن دوره رسیده بودند،هنری را پذیرفتید که از مکاتب مختلف و گاه متعارض هنری شکل یافته بود. عاریه های هنری از هنر یونان ،هنر درباری پارسیان را که در خدمت شکوه پادشاه و مردم سرزمین های وی بود،غنا بخشید.
رشد و پیشرفت هنر تزیینی در عصر سلطنت کوروش و داریوش هر چند نخستین شکل اولیه هنر تزیینی کاخ های هخامنشی در پاسارگاد دیده می شود اما امروز،می دانیم که این هنر در دو مرحله گسترش یافته است. بر روی قطعات بجای مانده از تزیینات حجاری کاخ کوروش کبیر در پاسارگاد با همان تالار بار عام ، مجموعه ای نقش برجسته را می بینم که نگهبان خدایان آشور و بابل بودند ولی فارغ از مفاهیم نمادین اولیه خود این کاخ آفریده شده اند:نگهبان خدای خورشید به شکل انسان ـ گاو و نگهبان خدای تباهی به شکل فرشته ـ ماهی در مقابل در کاخ ورودی و بر روی
یکی از درگاه های جانبی تالار که به شکل سنگی یکپارچه هنوز پا برجا است، نقش انسانی را می بینم که وجود کتیبه ای به سه زبان (که امروزه تقریبا از بین رفته است ) گواه آن دارد که نقش فوق،تصویری از کوروش کبیر می باشد. به واقع تاج سه شاخ که به نظر می رسد از هنر تصویرگری مقدس مصریان به عاریه گرفته شده است ـ در آن هنگام مصر هنوز توسط پارسیان فتح نشده بود و منطقه لوان در حد فاصل ایران و مصر نقش واسطه ای در این انتقال هنری ایفا کرده بود ـ و نیز بال های آن به گونه ای است که نقش فرشته حامی شبیه نقش نگهبان کیهانی فراموش شده معابد آشور و بابل را در ذهن متبادر می سازد. چهره نجیب و شریف این نقش بیانگر تصویری آرمانی از
انسان است که امروزه به دلیل شناخت کافی از سیاست شامح و مدارای کوروش با رعایای خویش مشخص شده است که ارایه چنین تصویری با این سیاحت بی ربط نمی باشد. لباس عیلامی که نمونه مشابه آن بر روی نقش برجسته های آشور بنیپال شناسایی شده است و از نظر زمانی در حدود یک قرن تقدم زمانی به آن دارد،سنت پادشاهی بومی آن منطقه را یادآوری می سازد که پارسیان مهاجر و نو وارد به این منطقه سعی داشتند که خود را با این سنت مرتبط سازند. دروازه های اصلی نیز با نقش حیوانات عظیم الجثه ای تزیین یافته بودند که امروزه تقریبا از بین رفته اند . این نقش برجسته ها از تزیینات کاخ های آشوری که در آن زمان امکان دیدن آنها وجود داشته است ،الهام گرفته شده اند. با این حال این داریوش بود که در فاصله سال های 521 تا 486 قبل از میلاد به هنر درباری هخامنشی شکلی ثابت بخشید و از آن حمایت کرد به گونه ای که جانشینان وی نیز قواعد این هنر را پذیرفتند و آن را دنبال کردند.
پیروزی های متوالی داریوش در 2سال نخست پادشاهی اش بر یاغیان امپراطوری و قدرتی که از این فتوحات به دست آورده بود ، سرانجام در صخره بیستون ، مشرف بر جاده بین النهرین و ماد به تصویر کشیده شده است. برای نخستین بار رویدادهای و وقایع تاریخی دوران یک پادشاه به شکل ترکیبی و نه حادثه ای به تصویر کشیده شده است. چنین روایتی را می توان ریشه در سنت جاری بین النهرین در عصر پادشاهی نارام سین کبیر، فرمانروای آکد در دو هزار سال قبل از آن دانست که داریوش نیز از آن الهام گرفته بود.
در این نقش برجسته ،تصویر گوماتا، دشمن اصلی داریوش را می بینیم که در زیر پای وی بر روی سنگ حک شده است و نقش افراد دیگر به عنوان نمایندگان ملت های مغلوب در حالی که دست و پای آنها بسته شده و به صف ایستاده اند،در پیش روی داریوش به تصویر کشیده شده است. بر فراز این نقش ها ، تصویر خدایی را می بینیم که در میان حلقه ای بالدار قرار گرفته است و داریوش مراسم سپاس و احترام به وی را برگزار می کند. این خدا شباهت بسیاری با خدای خورشید حامی پادشاهان آشور دارد که آنها نیز از حلقه خورشید مصریان الهام گرفته بودند. اما آنچه که به نظر واقعی تر می رسد این است نقش فوق ،تصویر اهورامزدا ، خدای آریان یا ایرانیان، حامی و مددکار سلسله هخامنشی است . نکته مهم در این است که چگونه مضمونی تصویری برای نشان دادن اسطوره ای کیهانی که فاقد ارزش اولیه است،پذیرفته شده است، و نمادگرایی پیچیده ای را آفریده است که ایدئولوژی پادشاهی و خداشناسی جدیدی را به با یکدیگر در هم آمیخته است . در نقش برجسته بیستون چین های پهن لباس پادشاه،تقلیدی ناشیانه از نمونه حجاری یونانیان در گنجینه سیفنوس SIPHNOS در دلف DELPHES در مرکز مذهبی یونان قدیم می باشد. اگر بخواهم به شکلی صحیح تر سخن بگویم به نظر می رسد که پارسیان مجبور بودند از چنین مدلی الهام بگیرند. زیرا بر خلاف آشوریان سعی داشتند تا با نشان دادن چین لباس با سنت هنر بومی که پیشتر در لرستان و اورارتو به تصویر کشیده شده بود،بار دیگر رابطه برقرار سازند.
آنها با این کار،قصد داشتند که برای بیان ثبات پادشاهی جهان گستر خود این هنر را از آن خود سازند.
هنر در خدمت ایدئولوژی امپراطوری
داریوش در تزیینات کاخ ها و آرامگاه خود بدون در نظر گرفتن پیروزی ابتدایی خود که به طور قطعی به دست آمده بود،این ایدئولوژی را بیان کرده است. به این ترتیب وی آن را با آرمان صلح ،کوروش کبیر در گستره وسیع تری مرتبط می سازد. در آرامگاه داریوش در دل دیواره های سنگی نقش رستم واقع در مجاورت مکان باستانی آیینی عیلامیان، این نگاه جنبه ترکیبی تری به خود می گیرد.
بر فراز ورودی آرامگاه،سردری دیده می شود که از هنر مصری به عاریه گرفته شده است و شبیه ایوان ورودی کاخ ستوندار هخامنشی است و سر ستون های آن که پیشتر کوروش نیز آنها را به کار برده است ،سرویس های تزیینی گاو دوسره می باشد . این نقش ها و مجسمه ها که جزو هنر اولیه پارسیان به شمار می آیند، بعدها در ساخت کاخ های شوش و تخت جمشید با عناصری نظیر طوماری سر ستون که از هنر مردم لوان به عاریه گرفته شده اند و نیز با سر ستون های گلدانی شکل مصری و بدنه و شال یونانی ستون ها تکمیل شده است.
در ایوان این کاخ و یا شاید داخل آن سکویی در دو طبقه دیده می شود که تقلیدی از نمونه یافت شده در ایذه ـ مالمیر می باشد که شاهزادی عیلامی در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد بر روی سنگ آفریده است. همچنین آشوریان در نقش برجسته های خود تصویری از تخت سلطنتی را نشان داده اند اما این بار ستون های پهلوان پیکر اساطیری این تخت را بر دست گرفته اند. دایوش به جای ستون های پهلوان پیکر از نقش افرادی استفاده کرده است که نماینده ملت های مغلوب
می باشند و هر یک از این افراد را می توان با توجه به لباس آنها شناسایی کرد. برخی از این افراد مسلح هستند . این بدان معنا است که افراد مذکور اسیر به شمار نمی آمدند بلکه آنها مردمانی آزاد محسوب می شدند که در سرزمین های امپراطوری هخامنشی حق زندگی داشتند.
پادشاه که بر روی تخت سمبلیک نشسته است ،در حال تکریم و ادای احترام به اهورامزدا است که بر فراز آتش مقدس نشان داده شده است. با وجود این که آتش یکی از عناصر مذهب باستان ایرانیان بوده است ،ثابت نشده است که مذهب باستانی ایرانیان، زرتشتی بوده است.
هنر در خدمت شکوه و اقتدار امپراطوری
در تخت جمشید و در مقایسه با معماری و تزیینات کاخ های شوش به نظر می رسد که هنر منسجم به کار برده شده در ساخت و تزیین کاخ ها هدفی جز بیان شکوه و عظمت امپراطوری و بالاخص شخص پادشاه ندارد،در وسط دیواره های تراس آپادانا،نقش برجسته هایی وجود داشت که در آن تصویر شاه را بر روی سنگ آفریده بودند. شاه در زیر سایبانی بر روی تخت پادشاهی نشسته است و شاهزاده و جانشین وی نیز به حالت ایستاده کنار او دیده می شود. امروزه این نقش برجسته ها در محل خود دیده نمی شوند. چهره پادشاه و جانشین وی به یک شکل نشان داده شده است زیرا در آفرینش این نقش ها چهره پردازی برای شاه مد نظر نبوده است بلکه می خواستند تمثال های برجسته ای بیافرینند که با چهره آرمانی که در هنر آشور دیده می شود،قرابت داشته باشد و در این میان با نمونه چهره آرمانی که کوروش در نقش برجسته فرشته بالدار در
پاسارگاد بر روی یکی از درگاه های کاخ ورودی آفریده است ،شباهتی ندارد. دو پیشخدمت در پشت سر پادشاه دیده می شود که یکی دستمال و دیگری تبرزین جنگی پادشاه را به دست گرفته اند. نیام خنجری که به کمربند وی بسته شده است کنده کاری شده است. یکی از درباریان و نجیب زاده ها که همانند مادها لباس پوشیده است،پارسیان و سایر نمایندگان ملت ها را به حضور پادشاه معرفی می کند . بنابر دلایلی که تاکنون نیز مکتوم مانده است ،این دو نقش برجسته از محل اصلی خود جدا شده و به داخل حیات اصلی ،گنجخانه منتقل شده اند ؛ ( برخی معتقدند که بر خلاف نظر اشمیث باستان شناس مشهور آلمانی که مطالعات بسیاری در خصوص تخت جمشید و امپراطوری هخامنشیان انجام داده است،نقش پادشاه در این نقش برجسته ها از آ
ن داریوش نبوده و خشایار می باشد. جانشین وی نیز داریوش ، فرزند ارشد خشایار است. در مورد علت جابه جایی این نقش برجسته ها نیز دکتر فرخ سعیدی در کتاب خود چنین آورده است : «در ده سال آخر دوران شاهی خشایار،آرتاپانوس ،فرمانده نگهبانان شاه که در مقام هازاراپاتین مورد اعتماد شاه نیز بود،با همدستی یکی از خویشاوندان مادی به نام آسپی میتریس که خواجه سالار دربار بود ، خشایار را شب هنگام در کاخش می کشند.
سپس سوی اردشیر اول یکی از پسران جوان خشایارشا شناخته و داریوش فرزند ارشد او را متهم به شاه کشی می کنند. ( اردشیر اول بی درنگ فرمان قتل داریوش را صادر می کند و خود بر تخت می نشیند. دیری نمی پاید که توطئه علیه اردشیر آشکار می شود . هر دو گرفتار شده و به فرمان اردشیر اعدام می شوند; لذا اردشیر اول با توجه به این که نمی خواست نقش آنها را در کاخ آپادانا در معرض دید جهانیان قرار بدهد و از سوی دیگر نابودی آنها نیز ممکن نبود،دستور داد که در سال 465 قبل از میلاد این دو نقش برجسته را به گنجخانه منتقل سازند. »ـ مترجم )
پس از این انتقال ،خشایارشا دستور داد که به جای آن نقش برجسته دیگری آفریده شود. امروزه در محل آنها نقش سربازان پارسی و مادی را می بینیم که رو به روی هم ایستاده اند.در دو سوی آنها دو نقش برجسته دیده می شود که در هر یک از آنها شیری،گاوی را با پنجه و دندان شکار کرده است . صحنه شکار گاو توسط شیر را می توان تجسمی از اسطوره های باستانی به صورت حیوانی دانست که فارغ از مفاهیم نمادین اسطوره ای و ستاره شناسی در این جا نشان داده شده اند.
در جبهه غربی تراس ، سربازان پارسی در سمت راست در سه ردیف نشان داده شده اند در حالی که در جبهه شمالی سربازان پارسی به تناسب و به صورت متقارن در سمت چپ قرار گرفته اند. در ردیف بالایی ، ارابه باشکوه پادشاه نیز وجود داشت که امروزه فقط نقش ارابه ران باقی مانده است . در اسناد مکتوب به جای مانده از دوران هخامنشیان، در لوح استوانه ای کوروش که امروزه در بریتیش میوزیوم نگهداری می شود به استفاده از این وسیله نقلیه اشاره شده است که پادشاه برای شکار شیر به سوی آنها هدف گرفته است.
ملت های امپراطوری
بر روی دیواره پلکان آپادانا و در سه ردیف متقارن نقش برجسته هایی دیده می شود که در قالب نمایندگان ملت های امپراطوری برای تقدیم هدایای نمادین به پادشاه که در منطقه خود تولید کرده اند،در کاخ حاضر می شدند.
هر چند بسیاری از باستان شناسان سعی کرده اند هویت این افراد را شناسایی کنند با این وجود به نظر می رسد که نمی توان هویت آنها را به طور قطعی شناسایی کرد. چرا که همانند نقوش آرامگاه های هخامنشی که در آن تصویر نمادین ملت ها به صورت متفاوت از هم بر روی دیواره سنگی کوه حک شده اند،و نام آنها نیز نوشته شده است ، در پلکان آپادانا هیچ کتیبه ای برای شناسایی هویت این افراد وجود ندارد ( در نقش رستم 28 ملت امپراطوری هخامنشی که تخت پادشاه را بر دست دارند،از روی لباس شناسایی شده اند و در کتیبه پشت نقش شاه و همچنین میان دو نیمه ستون مرکزی ، نام تک تک این ملت ها آورده شده است که در شناسایی آنها بسیار مؤثر بوده است ـ مترجم ).
در میان این نقش برجسته ها،مادها را می توان با توجه به فرم سر و کلاه آنها شناخت و در پشت سرمادها،ارمنیان قرار گرفته اند که همانند مادها لباس سرهم پوشیده اند . در ردیف زیری ارمنیان ، خوزی ها دیده می شوند که همه پیراهن و دامن چین دار پوشیده اند و هدیه آنها عبارتست از یک شیر ماده و دو بچه شیر،یک جفت خنجر مشابه خنجری که داریوش در مجسمه خود که در شوش یافت شده است،به کمر بسته است. به دنبال آن هراتیان ARYENS ها قرار گرفته اند که شتر دو کوهانه ای با خود آورده اند، بابلی ها با گاومیش کوهان دار،و لیدیه ای ها (یا سوریه ای ها؟) که جواهرات و ارابه دوچرخی را به عنوان هدیه برای پادشاه آورده اند؛ جواهرات عبارتند از : گلدان های پر نقش و نگار با بریدگی های عمودی ، دو کاسه سرباز ، بازوبندهای نفیس مزین به نقش گریفون ،حیوان اسطوره ای (یا سه شیر؟)
در ادامه نقش برجسته ها می توان اهمیت مردمان ساکن در مناطق شرقی امپراطوری پارس و در آسیای مرکزی را به خوبی دریافت کرد که به نظر می رسد پارسیان روابط دوستانه نزدیک خود را با آنها حفظ کرده بودند به عنوان مثال می توان چهره دو سکاهای تیز خود « SAKA TIGRAKHAVDA » را شناسایی کرد که اسب کوتاه قد آراسته، دستبندهایی با سر حیوانات ، پارچه های چین دار و جبه به عنوان هدیه با خود آورده اند. تمام این افراد مسلح هستند و این امر مؤید آن است که
حضور آنها در خاک امپراطوری پارس و زندگی در آن با روابط دوستانه با پادشاه همراه است . تمامی هیأت های نمایندگان به طور همزمان برای تکریم پادشاه به هنگام برگزاری مراسمی با شکوه در آپادانا گردهم آمده اند. به نظر می رسد این نقش تصویری از واقعیتی است که در صفحه آپادانا همه ساله وجود داشت . به هر حال نمی توان به راحتی پذیرفت که این افراد به هنگام برگزاری
مراسم سال نو در تخت جمشید گردهم می آمدند ( برخی از محققان نظیر دکتر فرخ سعیدی و شاپور شهبازی معتقدند که دلیل حضور این نمایندگان از دورترین نقاط در این کاخ برای شرکت در مراسم نوروز بوده است و هدف از این نقش ها،صرفا آرایش دیوار پلکان نبوده است بلکه هدف مستند ساختن جشن نوروز بود که در این کاخ برگزار می شد، از سوی دیگر یکی از اهداف دوگانه ساخت جمشید را برگزاری مراسم جشن نوروز می دانند،هدف دوم ایجاد گنجخانه ای شایسته برای گردآوری ثروت کشور بود. مترجم)
مهرها و طلاجات
به نظر می رسد که شاهان هخامنشی حتی پس از استقرار امپراطوری پارس،عادات نیاکان خود را حفظ کرده بودند و به طور متناوب در شوش ،تخت جمشید،بابل و همدان اقامت می کردند . آنها همچنین علاقه مندی و میل به داشتن اشیاء زرین را از آنها به ارث برده بودند . هنر به کار رفته در ظروف سلطنتی، دستبندها،بازوبندهای کمانداران و گردن بندهای سربازان و پادشاهان باسنت دیرین شناخته شده در گورهای مارلیک و حسنلو ارتباط پیدا می کنند. هنر زرگری دوران هخامنشی از فنون و تکنیک های ظریف ملل مغلوب بالاخص مصریان در تسلط بر کاربرد همزمان طلا و نقره و مرصع کاری با سنگ های با ارزش وارداتی از مناطق دور نظیر فیروزه ،لاجورد ،عقیق سرخ بهره گرفته است. نشانه هایی که از این هنر بر روی نقش برجسته های تخت جمشید به جای مانده است ،به خوبی هماهنگی و نظم به کار رفته در آمیزش سبک ها و موضوعات تصویر گری های تمدن های مخلتف موجود در امپراطوری پارس را نشان می دهد.
در خصوص اشیایی که در نقش برجسته تخت های سلطنتی دیده می شود باید یادآوری کرد که تنها نمونه های نادری از آنها باقی مانده است نظیر عاج هایی که در داخل چاهی در شوش یافت شده اند ، که به نظر می رسد جزو لوازم آرایش بودند . شانه هایی با نقش قهرمانان پارسی و محفظه هایی به شکل زن و پلاک های کوچکی که قبلا بر روی اثاثیه و صندوق ها به کار برده می شد.
بسیاری از این اشیاء سبک کاملا مصری دارند که نشان دهنده وارد کردن آنها از مصر به امپراطوری پارس است و نیز اشیایی که بر روی آنها طرح های یونانی دیده می شود که به سبک میدیاهای MIDIAS آتنی به شکل ظریفی حک شده است . هنر لووانی LEVANTINE نیز در برخی از این اشیاء دیده می شود که قبلا در امپراطوری آشور گسترش یافته بود. ذوق گزینش گرای پارسیان در مهرهای دیوانی تخت جمشید که در تمامی امپراطوری نیز متداول بود ، مشهود است:مهرهای
استوانه ای مهرهای دیوانی تخت جمشید که در تمامی امپراطوری نیز متداول بود.مشهود است :« مهرهای استوانه ای بر اساس سنت یکپارچه خط الرسم میخی ، بر روی الواح گلی عیلامی و نیز نقش مهرهایی که برای مهمور کردن اسناد نوشته شده به زبان آرامی بر روی پاپیروس در تمامی امپراطوری به کار می رفت . بر روی مهرهای استوانه ای نقوشی دیده می شود که نمی توان
معنای اولیه آنها را درک کرد . بر روی این مهرها، قهرمانان پارسی رو به روی هم نشان داده شده اند که همانند خدایان آشور و بابل دیوان نگهبان آسمان آنها را بر روی شانه های خود نگهداشته اند گاهی سربازان پارسی و مادی جایگزین آنها می شوند که در حال ادای احترام به اهورامزدا هستند.
معماری بناها و کاخ ها در دوره هخامنشیان
در حدود 560 سال پیش از میلاد که دو دولت نیرومند آریایی یعنی ماد و پارس با هم موتلف گشتند امپراطوری بزرگ ایران به وجود آمد. این واقعه زمانی رخ داد که کوروش بزرگ نخستین شاه هخامنشی نیای خود آستیاک (اژی دهاک) فرمانروای ماد را از تخت پادشاهی به زیر آورد . با کوشش دو تن از پادشاهان توانمند این سلسله یعنی کوروش و سپس داریوش همه آسیای باختری و خاوری از رود نیل تا جیحون و از دریای اژه تا رود کنگ به تصرف در آمد و شاهنشاهی ایران بصورت نخستین امپراطوری بزرگ جهان سازمان یافت و مدت دویست و سی سال با ثباتی کم نظیر دوام آورد . راه شاهی که از سارد پایتخت لیدیه تا شوش به مسافت بیش از 1600 میل امتداد داشت با یکصد و دوازده ایستگاه بین راهی در طول آن برای کمک به کاروان ها و حمل ونقل کالا در مدتی کمتر از نود روز در سراسر امپراتوری و حتی سنگ فرش بودن راههای بین شوش و تخت جمشید و اکباتانه (همدان) نمونه ای کوچک از اقدامات عمرانی هخامنشیان بوده که نشانگر تمدن درخشان ایرانی در این دوره است. هنر ایران در دوران هخامنشی هنری است شاهی و سرنوشتش با سرنوشت شاهان هخامنشی پیوند خورده است و به این دلیل است که در دوران پادشاهی کوروش و داریوش این هنر به اوج ترقی می رسد و سپس پیشرفت آن متوقف می گردد و فقط در زمان خشایارشا و اردشیر مختصر جنبشی از خود نشان میدهد.
مهمترین بناهای به جای مانده این دوران کاخهای شاهی است تاریخ ساختمان این کاخها به اواسط قرن ششم قبل از میلاد باز می گردد آنچنان که از آثار معماری این دوره بر می آید آغاز آن از مسجد سلیمان و بعدا در پاسارگاد و تخت جمشید گواه آن است. یکی از عناصر مهم ساختمانی صفه مصنوعی است که پشت به کوه دارد و روی آن ساختمانهای کاخها و اقامتگاههای شاهی را بنا میکردند با پلکانهای سنگی برای صعود به صفه.
به عنوان نخستین ابزار سیاسی و به نشانه تایید آسمانی در حدود سال 550 پیش از میلاد کوروش ساختمان مجموعه کاخ و پرستشگاههایی را در پاسارگاد در استان فارس بنا نهاد که نخستین کانون امپراطوری هخامنشی و معرف سبک معماری هخامنشی است و آشکارا منابع آنرا روشن می سازد . معماری پاسارگاد در حقیقت یک نوع معماری تکامل یافته از شیوه معماری پارسی است با آنکه بسیاری از بخشهای آن از میان رفته ولی زیبایی و اصول فنی در ساختمان را رعایت نموده اند.
هخامنشیان تنها سازندگان کاخ نبودند بلکه از آنها نیز آثار معابد و مقابر آرامگاهی صخره ای بجای مانده است . به هر روی که این دوره از معماری ایرانی را بررسی کنیم در خواهیم یاغت که از چه پیشینه ای غنی و بادوام برخوردار است همچنانکه بیش از این گفتم معماری هخامنشی به نوعی شکل تکامل یافته معماری ایلامی و مادی است و به عبارت دیگر هخامنشیان از آن مجموعه فنون و هنرهای ساختمانی با روشی خاص و استادانه استفاده کردند . آنان مصطبه سازی آجرهای لعابدار ایلامی و تالارهای ستون دار با ایوانهای جانبی و مقابر صخره ای مادی را تکامل بخشیدند و از همسایگان و ملل تابعه هم غافل نماندند بلکه از معماری و معماران بابلی آشوری لیدی ساردی مصری استفاده های شایانی بردند و افزون بر آثار موجود از ملل متقدم هنرمندان آثاری پدید آوردند که در طول تاریخ بشریت اگر بی نظیر نباشد کم نظیر است. معماران هخامنشی از هوش و ذکاوتی سرشار بهره مند بوده اند . زیر در آثار آنها اصولی رعایت شده که بعدها به عنوان اصول معماری
ایرانی معمول و مرسوم گردید.هر چه بنا کردند به استثنای پاره ای از موارد مصالح بوم آورد را در نظر گرفتند . از آن جمله پاسارگاد است که آن را می توان از پروژه های عظیم و آغازین امپراطوری هخامنشی محسوب نمود . هخامنشیان با اینکه قبلا در مسجد سلیمان آثاری از خود به جای گذاشته بودند اما پاسارگاد داستانی دیگر دارد . پاسارگادی که به اعتقاد بسیاری از مورخین نخستین پایتخت امپراطوری نوپا بود و از همانجا سایر نقاط کشور بزرگ و پهناور ایران آنروز تسخیر گردید.
پاسارگاد را باید از کارهای کوروش بزرگ قلمداد کرد . در پاسارگاد هنر ایرانی وحدت یافته تر می شود با آثاری نظیر کاخ دروازه و دیگر کاخها و تل تخت. در این شهر مجموعه ای از بناهای کاخها مقابر پل و کوشکهایی بر پا گردیدند . که هر یک از آنها جای بررسی و مطالعه جداگانه دارند. زیرا تمام آنچه که یک اثر معمارانه باید داشته باشد در این ساختمانها رعایت گردیده است. حال برای جلوگیری اطاله کلام به شرح و توصیف جزئیات برخی از این بناها می پردازیم.
تل تخت(تخت سلیمان): این اثر معماری که صفه بزرگی است مشرف به تمام کاخ ها و باغهای پیرامون خود در پاسارگاد بر روی تپه ای به بلندی 50 متر قرار گرفته که بقایای دیوار سنگی بزرگ آن قابل ملاحظه است . سکوی این بنا از سنگهای بزرگ تراشیده شده در نما و با سنگهای لاشه ای در دیوار اصلی ساخته شده است.بخش غربی این سکو را از ستیغ و لبه یک تپه کوه مانند ساخته اندو سپس مجموعه ای از کاخها و سایر تاسیسات را روی آن ایجاد کرده اند.بی هیچ گمانی این تخت را برای زیربنای کاخ های باشکوهی همانند کاخهای تخت جمشید به وجود آورده اند
کلمات کلیدی :