ارسالکننده : علی در : 95/4/6 3:55 صبح
تجربیات مدون ادبیات فارسی در سند تحول بنیادین و روش تدریس ادبیات فارسی تحت فایل ورد (word) دارای 57 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تجربیات مدون ادبیات فارسی در سند تحول بنیادین و روش تدریس ادبیات فارسی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تجربیات مدون ادبیات فارسی در سند تحول بنیادین و روش تدریس ادبیات فارسی تحت فایل ورد (word)
مقدمه
جایگاه زبان و ادبیات فارسی در سند تحول
نقاط قوّت زبان و ادبیات فارسی در آموزشوپرورش
نقاط ضعف آموزش زبان و ادبیات فارسی در آموزشوپرورش
نقاط ضعف آموزش رشته زبان و ادبیات فارسی در آموزش عالی
نقاط قوّت آموزش زبان و ادبیات فارسی در خارج از کشور
نقاط ضعف آموزش زبان و ادبیات فارسی در خارج از کشور
نقاط ضعف پژوهشهای زبانی و ادبی
نقاط قوّت فناوریهای زبان و ادبیات
نقاط ضعف فناوریهای زبان و ادبیات
مقدمه ای برروش های فعال تدریس
سمفونی زیبای تدریس
روش تدریس قصه خوانی
املای اول راهنمایی براساس روش همیاری
تدریس براساس کارایی تیمی
عناصری که در تشکیل تیم ها موثرند
آزمون
نکات اساسی الگوی تدریس دریافت مفاهیم
دریافت مفهوم در نگاه جدول
الگوی تدریس پیشنهادی «کارایی تیم
عناصری که در تشکیل تیم ها میسرند
نمونه آزمون
روش های نوین در تدریس فارسی
هدف های کلی برنامه ی اموزشی زبان فارسی
یادگیری از طریق همیاری
شیوه ی نمایشنامه ای (ایفای نقش )
شیوه ی بحث گروهی
الگوی بدیعه پردازی یا نوآفرینی
الگوی تفکر استقرائی
روش یورش مغزی در تدریس انشاء
چهار قاعده اساسی بارش مغزی
بهرهگیری از شعر در آموزش زبان فارسی
نتیجه
پیشنهادات
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه تجربیات مدون ادبیات فارسی در سند تحول بنیادین و روش تدریس ادبیات فارسی تحت فایل ورد (word)
1- آقازاده محرم .راهنمای روش های نوین تدریس بر پایه پژوهش های مغز محوری
2- شعبانی .حسن .مهارت های آموزشی وپرورشی انتشارات سمت
3- دکتر ذوالفقاری .حسن .راهنمای تدریس کد 51 ناشر ک اداره کل چاپ وتوزیع کتاب های درسی سال
4- رستگار ،طاهره – مجید ملکان ” . آشنایی با یاد گیری از طریق همیاری
5- عباسی، محمد رضا(1379)، عناصر ساختاری روش حل مسئله، مجله رشد تکنولوژی آموزشی، شماره5
6–قربانی .قربانعلی .وهمکاران .آموزش راههای یادگیری نشر دانشجو . .سال 1382
7-موسی، احمد زبان فارسی در مغرب : وضعیت، بررسی و نقد روشهای آموزشی دانشجوی دانشگاه تهران
8- آقا¬گل¬زاده، فردوس: «ویژگی¬های متون ادبی از دیدگاه زبان¬شناسی»،
9- مجموعه¬مقالات پنجمین کنفرانس زبان¬شناسی. تهران
10 – باطنی، محمدرضا: هم¬بستگی زبان و اجتماع؛ مسائل زبان شناسی نوین، تهران: آگاه،
11- بدره¬ای، فریدون: زبان و فرهنگ، پژوهش¬نامه فرهنگستان زبان ایران، ش
12- بوبان، بابک: نقش موسیقی آوازی در آموزش شعر فارسی، پایان¬نامه کارشناسی ارشد آموزش زبان فارسی به غیر فارسی¬زبانان، دانشگاه علامه طباطبایی،
13- جان دی، یوحنان: گستره شعر پارسی در انگلستان و آمریکا، ترجمه احمد تمیم¬داری، تهران: روزنه، 1385
جایگاه زبان و ادبیات فارسی در سند تحول آموزشو پرورش و راهکارهای تحقق آن
رئوس این بررسی عبارت بودند از:
نقاط قوّت زبان و ادبیات فارسی در آموزشوپرورش
یکپنجم (22درصد) از ساعات آموزشی مدارس، آموزش زبان و ادبیات فارسی است؛
سی عنوان کتاب درسی زبان و ادبیات، 12 درصد از کل کتابها را دربرمیگیرد؛
*تدوین کتابها بر اساس برنام درسی و بهصورت بست آموزشی، شامل کتاب درسی، کار، راهنمای معلم و برنام درسی؛
* نوآوری، تنوع، جذابیت در انتخاب متون براساس نیازهای دنیای امروز؛
* استفاده وسیع از آثار شاعران و نویسندگان فارسیزبان به دور از یکسونگری و تحجر؛
* توجه ویژه به آموزش زبان فارسی بر اساس نظریههای جدید آموزش زبان؛
* تکیه بر آموزش ادبیات معاصر؛
* تکیه بر جنبههای کاربردی زبان و ادبیات فارسی؛
* ایجاد نگرش نو، ماندگار و مثبت نسبت به مجموع زبان و ادبیات غنی فارسی؛
* ایجاد التذاذ ادبی در دانشآموزان و تلطیف احساسات و عواطف آنان
نقاط ضعف آموزش زبان و ادبیات فارسی در آموزشوپرورش
* عدم ارتباط آموزش عالی با آموزشوپرورش؛
* تمرکزِ بخشِ تألیف در وزارت آموزشوپرورش؛
* تغییر سریع مدیریتها که موجب تصمیمگیریهای عجولانه در تغییر کتابها و دروس میشود؛
* غلب دیدگاههای شخصی مسئولان بر دیدگاههای کارشناسی برنامهریزان؛
* ناهماهنگی و گاه تناقص بین رسانهها با محتوای آموزشی کتابهای درسی زبان و ادبیات فارسی؛
*حذف و رد برخی شاعران و نویسندگان و آثارشان بهجای نقد دقیق و علمی اندیش آنان؛
* مشخص نبودن حدود و مرزهای قانونی برای استفاده از آثار نویسندگان بهخصوص معاصر؛
* غیرحرفهای بودن معلمان زبان و ادبیات فارسی؛
* حذف تدریجی مراکز تربیت معلّم؛
* پایین بودن سطح علاقه و گرایش معلمان زبان و ادبیات فارسی؛
* گزینش نامناسب معلمان زبان و ادبیات فارسی؛
* تخصصی و تفکیک نکردن رشت آموزش زبان و ادبیات فارسی از رشت زبان و ادبیات محض؛
* تدریس معلمان غیرمرتبط با رشته زبان و ادبیات فارسی؛
* استفاده از روشهای تدریس سنّتی؛
* عدم تسلط کافی به مهارتهای زبانی و ادبی؛
* تأثیر منفی جریانات و مسائل سیاسی بر روند تألیف کتابهای درسی زبان و ادبیات فارسی؛
* بیهویتی نسل جوان و جدید و کمتوجهی به زبان و ادبیات فارسی؛
*کنکور سراسری؛
* تعداد زیاد عناوین کتابها؛
* علاقه و گرایش دانشجویان به این رشته؛
* وجود این رشته در دانشگاههای تمام کشور
نقاط ضعف آموزش رشته زبان و ادبیات فارسی در آموزش عالی
*تکراری بودن مباحث و واحدهای درسی تا مقطع دکتری؛
* عدم استفاده از آثار جدید تألیفی و ترجمهای در برنامه؛
* کهنه بودن سرفصلها و سیطر طیف سنّتی بر برنامههای این رشته؛
* انعکاس نیافتن تحولات کیفی ادبیات در دوران جدید در برنامههای درسی؛
* نبود رشته یا درسهایی چون ادبیات معاصر، ادبیات عامه، کودک، ایران باستان و داستانی و موضوعات جدید؛ چون رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه، فیلمنامه؛
* بیتوجهی به زبان فارسی(تنها 15 واحدهای درسی رشته ادبیات به حوزه زبان بازمیگردد)؛
* توجه به حواشی ادبیات تا خودِ ادبیات و خلاقیت های ادبی؛
* نبود برنامههایی برای انتقال تجربیات نویسندگان و شاعران معاصر به دانشجویان؛
* به حاشیه ادبیات رانده شدن دانشجویان به دلیل ضعف برنامه درسی دانشگاهی؛
* ناکارآمدی دانشجویان به دلیل عدم توجه به مقولههایی چون ادبیات معاصر، ادبیات جهان، نقد ادبی و مباحث نو در آموزش زبان و ادبیات فارسی؛
* عدم استفاده برنامهریزان رشته زبان و ادبیات فارسی از اختیارات قانونی برای تدوین دروس مورد نیاز به دلیل سنّتی بودن دیدگاهها و یا محافظهکاری؛
* بیکاری دانشآموختگان این رشته؛
* غیرمتخصص بودن دانشآموختگان این رشته؛
* بالا بودن سران استاد به دانشجو در رشت زبان و ادبیات فارسی؛
* رشد بیروی این رشته بدون در نظر گرفتن تعداد و توان استادان و اعضای هیئت علمی؛
* ناآشنایی استادان با آخرین فنون و منابع و مقالات علمی و دستاوردهای این رشته؛
* عدم استفاده استادان از روشهای فعّال آموزشی و فناوریهای نوین و ابزارهای آموزشی؛
* اندک بودن فرصتهای مطالعات؛
* نبود تجهیزات نوین آموزشی؛
* عدم تشکیل کارگاههای آموزشی دانشافزایی و روششناسی آموزش و تحقیق؛
* منابع درسی منجر به ارائ تصویری جامع از آن درس نمیشود؛
* گزیدههای درسی بهجای پرداختن به تمامی لایههای یک متن (زبانی، ادبی، زیباییشناسی) صرفاً به لای زبانی و واژگانی و شرح و توضیح مفاهیم بسنده میکنند؛
* گزیدهها از چهارچوب و برنامهای مدون پیروی نمیکنند؛
* گزیدهها، جُنگواره هستند و صرفاً ذوق و سلیق گردآورنده آنها را به هم پیوند میدهد؛
* برای هر درس چندین گزیده فراهم شده است که این گزیدهها گاه همپوشانی دارند؛
* گزیدهها مانع از دسترسی دانشجویان به اصل متون است؛
*هیچیک از گزیدهها با مواد کمک آموزشی پشتیبانی نمیشوند؛
* در محتوای گزیدهها گاه تکرار مطالب دورههای آموزشی قبل دیده میشود
نقاط قوّت آموزش زبان و ادبیات فارسی در خارج از کشور
-وجود نهادهای گسترش زبان و ادبیات فارسی در خارج از کشور (شورای گسترش زبان فارسی -در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی در وزارت فرهنگ -و ارشاد اسلامی، مرکز گسترش زبان فارسی در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی)؛
-برگزاری چهار سمینار و هفتاد دوره دانشافزایی؛
-اعزام دهها استاد ایرانی؛
-ارسال صدها جلد کتاب؛
-وجود 150 کرسی آموزش زبان و ادبیات فارسی در 56 کشور؛
-مراکز تحقیقاتی فارسی در خارج از کشور
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/4/6 3:55 صبح
گزارش کارآموزی خدمات کامپیوتری تحت فایل ورد (word) دارای 47 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد گزارش کارآموزی خدمات کامپیوتری تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه گزارش کارآموزی خدمات کامپیوتری تحت فایل ورد (word)
مقدمه
معرفی محل کاراموزی
فعالیتهای کامپیوتری
فعالیتهای انجام شده
نصب ویندوز
نصب لینوکس
انتخاب انواع دیگر نصب
نصب کارت گرافیک
پارتیشن بندی وفرمت کردن هارددیسک
کارت گرافیک
مشخصات فنی مادربورد
RAM ;
اشکالات رخ داده در هنگام راه اندازی سیستم
کارت گرافیگ توسط تست FINAL REALITY
عناوین مربوط به شرح تفضیلی اموخته ها و ضمائم
گزارش هفتگی ;
منابع و ماخذ مورد استفاده
بخشی از منابع و مراجع پروژه گزارش کارآموزی خدمات کامپیوتری تحت فایل ورد (word)
1 ـ مجله رایانه ـ شماره 84 ـ تیر 78 ـ صفحات 124 تا
2 ـ مجله رایانه ـ شماره 86 ـ شهریور 78 ـ تمام صفحات
3 ـ مجله ریزپردازنده ـ شماره 34 ـ دی 75 ـ صفحات 8 تا 10 و 14 تا
4 ـ مجله ریزپردازنده ـ شماره 35 ـ خرداد
5 ـ مجله ریزپردازنده ـ شماره56 ـ آبان 77 ـ صفحات 21 تا
6 ـ مجله علم الکترونیک و کامپیوتر ـ شماره 262 ـ فروردین 78 ـ صفحات 76و
7 ـ آموزش شبکه در محیط ویندوز ـ Pence Jane ـ علیرضا یعقوبپور ـ چاپ اول ـ آبان 78 ـصفحات 330 تا
مقدمه:
درس کاراموزی در طول دوران تحصیل یک دانشجو خصوصا در رشته های فنی ومهندسی بدلیل ارزش زیاد در اموزش عملی اموخته های تئوری از اهمیت بالایی برخوردار است. لازم به یاداوری است که هدف از این واحد این نیست که کاراموز صرفا مدتی را در یک محیط کاری مرتبط با رشته خود طی کند. بلکه فرض این است که کاراموز در یک تیم موجود کاری به انجام یک پروژه پذیرفته میشود واز نزدیک با کار انها اشنا شده وبا مسائل ومشکلات اجرای پروژه برخوردار میکند
بنابراین کاراموز به محیط بیرون از محل تحصیل فرستاده میشود تا کار بیاموزد نه اینکه عهده دارانجام کاری شود
انچه پیش رو دارید گزارشی ازفعالیت کاراموزی اینجانب درخدمات کامپیوتری کوثراست
فعالیتهای انجام شده شامل راهاندازی سیستمهای سفارشیخدمات کامپیوتری کوثر و یک تحقیق عملی در زمینه عوامل ثأثیرگذار در گرافیک کامپیوتری میباشد
در حین راهاندازی سیستمهای خدمات کامپیوتری اشکالات سختافزاری متعددی روی میداد که نحوه تشخیص علت ومرتفع کردن این اشکالات در بخش گزارشات آمده است
از آنجا که کار کردن بر روی سختافزار یک کامپیوتر نیاز به آشنایی با قطعات سختافزاری کامپیوتر دارد ، مطالعات و مشاهداتی در زمینه قطعات سختافزاری بعمل آمد که بخشی از آنها در قسمت گزارشات آمده است
قسمت پایانی گزارش را فرمهای گزارش هفتگی و ماهانه تشکیل میدهند که حاوی شرح عملکردها و فعالیتها در مدت کارآموزی میباشند
معرفی محل کاراموزی:
خدمات کامپیوتری کوثر در سال 1379 شروع به فعالیت نموده است . این خدمات کامپیوتری در ابتدا به ارائه و نصب انواع نرم افزاروسخت افزارهای مختلف نعالیت میکرده است . سپس فروش کامپیوترهای شخصی نیز به فعالیتهای این خدمات کامپیوتری اضافه شده است
در حال حاضر رسالت اصلی این خدمات کامپیوتری فروش جدیدترین سیستمهای کامپیوتر شخصی به صورت ضمانت دار میباشد . تولید و فروش نرمافزار از اهداف آتی این شرکت میباشد
شرح کل فعالیتهایی که در خدمات کامپیوتری انجام میشود:
همانطور که میدانید در یک واحد خدماتی تنها محصول تولیدی نصب انواع نرم افزارها وسخت افزارها وارتقائ سیستم کام|پیوتری واشکال زدایی سیستم های کامپیوتری وتولید پخش سیستمهای شخصی میباشد. در واقع انچه که از یک واحد خدماتی در این سطح انتظار میرود ارایه انواع نرم افزارها و اموزش افراد در زمینه های مختلف و ایجاد امادگی برای پژوهش استعدادها و تواناهاییهای بالقوه و حرکت به سوی کسب مهارت تئوری و تا حدودی علمی است
روال اداری خدمات کامپیوتری کوثر :
روال اداریخدمات کامپیوتری (تا آنجا که در حیطه عمل کارآموز بوده است ) به قرار زیر است :
1ـ دریافت سفارش از بخش مدیریت
در این مرحله فرم شناسنامه دستگاه که حاوی اطلاعات دقیق در مورد قطعات سختافزاری سیستم سفارش شده است از قسمت مدیریت دریافت میشود
2ـ دریافت قطعات از انبار شرکت
در این مرحله با توجه به مندرجات در برگه شناسنامه دستگاه ، قطعات از انبار دریافت شده و شماره سریال هر یک در برگه شناسنامه نوشته میشود
3 ـ انجام کارهای فنی
کارکنان در این مرحله تمام اعمال فنی لازم از قبیل مونتاژ قطعات ، تست قطعات ، نصب سیستم عامل ونرمافزار را انجام میدهند
4 ـ بازگرداندن قطعات دارای نقص فنی : در صورت وجود نقص در یک قطعه ، در فرم تست قطعات خراب نوع نقص و شماره سریال آن قطعه یادداشت میشود و به سرپرست کارگاه تحویل داده میشود
5 ـ انجام مرحله کنترل کیفیت
از آنجا که تمام سیستمهای فروخته شده دارای یک سال ضمانت میباشند تمام قطعات و همچنین نرم افزارها تحت تست قرار میگیرند
6 ـ انجام تعمیرات بر روی سیستمهای بازگشتی از مشتریان
در این مرحله پس از تشخیص علت نقص تعمیرات بر روی سیستم انجام می شود
فعالیتهای کامپیوتری که در خدمات کامپیوتری کوثر انجام میشود:
از جمله فعالیتهای کامپیوتری که در این خدمات کامپیوتری انجام میشود میتوان مونتاژ کامپیوتر فرمت کردن و پارتیشن بندی هارددیسک فروش و نصب هرگونه نرم افزار از جمله office sql Delphi و نصب هرگونه برنامه موبایل وارتقاءسیستم ورفع اشکالات سخت افزاری و فروش قطعات کامپیوتری از جمله مادربردوسی دی رام وموس و;. فتوکپی وتایپ واسکن وخدمات وب وبرنامه نویسی به زبانهای مختلف وپرینت و;;.. نام برد
1-)ارزیابی بخشهای مرتبط با رشته کاراموز:
رشته کامپیوتر در این واحد آموزشی بدلایل متعدد دارای اهمیت فوق العاده ای میباشد . از آنجایی که تمام امور در دست اقدام در فعالیتهای روزمره به صورت مکانیزه و رایانه ای انجام میشود پس خدمات کامپیوتری کوثر نقش عمده ای را در انجام امور و تسریع و نیز مشکل زدایی انجام میدهد
به دلایل ذکر شده رشته مورد نظر در این واحد جزو مشاغل کلیدی محسوب شده که آمادگی و به روز بودن اطلاعات مسئول آن از ملزومات مهم و قابل تعمل است
فعالیتهای انجام شده:
نحوه انجام فعالیت(با توضیح کامل)
نصب ویندوز XP از طریق ویندوز موجود:
ابتدا باید یک cd ویندوزxp داشته باشید
دقت کنید که این cd باید bootable باشد. اگر می خواهید که ویندوز فعلی را تبدیل به ویندوز xp کنید یا update کنید نیازی به cd بوت ندارید. cd ویندوز را درون cd rom گذاشته و ویندوز اتوماتیک auto run خواهد شد
دقت کنید که اگر بخواهید ویندوز فعلی خود را که مثلا 98 یاme یا2000 میباشد را update کنید اطلاعات شما مثلا my document شما و برنامه های نصب شده شما حفظ خواهد شد.ولی اگر ویندوز شما ایراد دارد.بهتر است ان را از اول فرمت و نصب کنید که این نوع نصب در اینجا توضیح داده شده است
بعد از این که cd ویندوز را گذاشتید. خود به خود مرحله نصب ویندوز شروع خواهد شد . روی گزینه install windows xp کلیک کنید. در قسمت بعد از شما پرسیده میشود که میخواهید یک ویندوز جدید نصب کنید یا ویندوز فعلی را update کنید در صورتی که در ویندوز فعلی شما ایرادی ندارد و میخواهید ان را تبدیل به xp کنید این مرحله را رد کنید و دست نزنید زیرا به طور خودکار upgrade recommandedانتخاب شده است.ولی چنانچه قصد دارید ویندوز جدیدی در درایوی دیگر نصب کنید باید new instalation را انتخاب کنید.در این صورت بعد از نصب کامل ویندوز xp هنگامی که سیستم را روشن می کنید دو منو ظاهر شده و از شما پرسیده خواهد شد که میخواهید وارد کدام ویندوز شوید.بدین ترتیب شما 2 ویندوز خواهید داشت. در مرحله بعد باید سریال ویندوز را وارد کنید این سریال احتمالا در پشت کیس cd یا درون خود cd داخل فایلی به نام serial یا cd key یا readme نوشته شده است
در قسمت بعد روی دکمه advanced option کلیک کرده و در پنجره جدید گزینه دوم را تیک بزنید.این برای این است که شما درایوی را که ویندوز در ان ریخته شود را انتخاب کنید.همچنین جهت تسریع کار میتوانید گزینه اول را تیک بزنید تا تمامی فایلهای ویندوز روی هارد ریخته شده و از انجا نصب شوند.بر روی ok کلیک کنید. در قسمت پایین میتوانید زبان خود را انتخاب کنید ان را farsiانتخاب کنید تا ابزار فارسی نصب شوند. (اگر تصمیم دارید از فارسی سازی مثل سینا پک یا سپهر XP استفاده کنید این قسمت را دست نزنید)
حال بر روی next کلیک کنید. در این مرحله از شما سوال میشود میخواهید نصب ویندوز رو از اینترنت به روز کنید؟ چنانچه مایل باشید میتوانید گزینه بالا را انتخاب کرده و next را بزنید در این صورت اخرین update ها از اینترنت دانلود خواهد شدولی با انتخاب گزینه پایینی بدون update وارد مرحله بعد می شوید.به هر حال بعد از رد کردن این قسمت فایلهای ضروری اتوماتیک کپی یا دانلود خواهند شد و سیستم restart خواهد شد
منتظر بمانید تا ویندوز مراحل نصب را طی کند بعد از این که به متنی که حاوی توضیحات مایکروسافت و نوعی قرارداد با شما میباشد رسیدید.روی F8 کلیک کنید تا تائید شود. در قسمت بعد چنانچه شما قبلا ویندوزی داشته باشید از شما خواهد شد که میخواهید روی همان ویندوز نصب شود یا انتخاب با شما باشد. با زدن دکمه R میتوانید روی همان ویندوز نصب کنید و با زدن دکمهEsc انتخاب درایو ظاهر خواهد شد.پیشنهاد ما Escمیباشد. اگر Escرا زده باشید این قسمت یعنی قسمت انتخاب درایو ظاهرمی شود. میتوانید درایو مورد نظر را انتخاب کنید همچنین با زدن دکمه Dمیتوانید درایو را پاک کنید تا بعدا تبدیل به درایو جدید یا تبدیل به دو یا چند درایو کنید. بعد از این که D را بزنید دوباره دکمه Lرابزنید حال درایو پاک شده.میتوانید درایو پاک شده را انتخاب و با زدن دکمهCان را دوباره بسازید.وقتی ان را میسازید میتوانید هجم ان را تایین کنید
مثلا اگر میخواهید درایو را تبدیل به دو درایو کنید.باید هجم فعلی را تبدیل به 2 کرده و Enter کنید.حال دو درایو جدید خواهید داشت.البته برای عوض کردن یا تقسیم هجم درایو میتوانید از Partition Magic هم استفاده کنید یا این که برای ساخت پارتیشن های خود باید Fdisk را بلد باشید به حر حال با انتخاب درایو مورد نظر خود میتوانید وارد قسمت بعد شوید. در اینجا میتوانید انتخاب کنید که فرمت درایو شما چه باشد FAT یا NTFSتفاوت این دو را در اینجا ببینید و انتخاب کنید.بهتر است گزینه هایی که جلوی ان کلمه Quick نوشته شده را انتخاب نکنید زیرا فرمت کامل مناسب تر است. بعد از این که مراحل را رد کردید ویندوز فرمت انتخابی شما را آغاز کرده و سپس فایلهای مورد نیاز را کپی میکند. سپس سیستم restartخواهد شد. بعد از شروع مجدد سیستم منتظر بمانید تا مرحل نصب اتوماتیک پیش برود تا اینکه شما با پنجره ای مواجه خواهید شد.در اینجا زبان خود را انتخاب میکنید .چنانچه در قسمت چهارم شما فارسی را انتخاب کرده اید این قسمت را دست نزنید . فقط در قسمت details عربی را remove کنید(البته این کار بستگی به نوع کیبورد شما دارد ولی در اکثر کیبوردها با این کار چند ایراد جزئی ار طرف خواهد شد به هر حال فارسی سازی ویندوز xp کامل نیست و ایراداتی در حروف ی پ ژ گ احتمالا خواهید داشت
برای فارسی کردن ویندوز میتوانید از یک فارسی ساز استفاده کنید) رو دکمه ok زده و nextکنید.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/4/6 3:54 صبح
مقاله صعوبت یا سهولت حد و رابطه آن با وضع اسماء عام بر مسما تحت فایل ورد (word) دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله صعوبت یا سهولت حد و رابطه آن با وضع اسماء عام بر مسما تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله صعوبت یا سهولت حد و رابطه آن با وضع اسماء عام بر مسما تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدّمه
صعوبت حد
سهولت حد مفهومی
صعوبت حدّ حقیقی و سهولت حدّ مفهومی
1 معیار ذاتی و عرضی نزد بغدادی
2 رابطه اسم و حدّ نزد بغدادی
حدّ مفهومی و حدّ حقیقی نزد شیخ اشراق
ضابطه اسم و مسمّا نزد شیخ اشراق
اشتراک و افتراق نظریه بغدادی و شیخ اشراق
وضع اسم بر مسمّا در دو نظریه مزبور
نقد صدرالمتألّهین بر نظریه شیخ اشراق
لزوم شناخت مسمّا در نامگذاری
میزان قراردادی بودن نامگذاری
رابطه حدّ و محدود و اسم و مسمّا نزد بغدادی
عدول شیخ اشراق از تعریف مفهومی عام به خاص
نقد نظریه شیخ اشراق
تحلیل نامگذاری اسمهای عام بر مسمّا
اسم جوهری و اسم عرضی
1 اسماء انواع جواهر طبیعی
2 اسم اجناس جواهر طبیعی
اسماء اعراض
اسماء مخترعات و مصنوعات
خلاصه
منابع
پىنوشتها
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله صعوبت یا سهولت حد و رابطه آن با وضع اسماء عام بر مسما تحت فایل ورد (word)
ـ ابنسینا، الشفاء، البرهان، تحقیق ابوالعلی عفیفی، (قاهره، مطبعهالامیریه، 1375ق)؛
ـ ـــــــــ، رسائل ابن سینا، کتابالحدود، (قم، بیدار، بیتا)؛
ـ ابن کمونه، سعدبن منصور، الجدید فی الحکمه، تحقیق حمید مرعید الکبییسی، (بغداد، مطبعه جامعه بغداد، 1402ق)؛
ـ ارسطو، منطق ارسطو، ج 2، تحقیق عبدالرحمن بدوی، (بیروت، دارالقلم، 1980)؛
ـ اُرموی، ابوبکر، بیان الحق و لسان الصدق، پایاننامه دانشگاه تهران، تصحیح غلامرضا ذکیانی؛
ـ البغدادی، ابوالبرکات، الکتاب المعتبر فیالحکمه، (اصفهان، انتشارات دانشگاه اصفهان، 1373)؛
ـ حلی، جمالالدین حسن، الاسرار الخفیه، (قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1379)؛
ـ رازی، قطبالدین، شرح المطالع، (قم، کتبی نجفی، بیتا)؛
ـ ساوی، زینالدینعمربن سهلان، البصائر النصیریه فی علم المنطق، (مصر، المطبعه الکبری الامیریه، بیتا)؛
ـ شهرزوری، شمسالدین محمد، شرح حکمهالاشراق، تصحیح حسین ضیائی تربتی، (تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1372)؛
ـ شیخ اشراق، حکمهالاشراق، (تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1372)؛
ـ صدرالمتألهین، تعلیقات علی حکمهالاشراق، (قم، بیدار، بیتا)؛
ـ طوسی، نصیرالدین، اساس الاقتباس، چ چهارم، (تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1376)؛
ـ غزالی، ابیحامد، معیارالعلم، (بیروت، دارالکتب العلمیه، 1410ق)؛
ـ میر سیدشریف، حاشیه شرح المطالع، (قم، کتبی نجفی، بیتا)؛
چکیده
اکثر منطقدانان مسلمان و در رأس آنها فارابی و ابنسینا پس از ارائه دستگاه جنس و فصلی و ذاتی و عرضی و اینکه حد تام مشتمل بر تمام ذاتیات محدود است، به صعوبت و دشواری حد تام حقیقی فتوا دادهاند
در این میان بغدادی با طرح حد مفهومی و اسمی در علوم، سهولت حدّ تام را مطرح کرده و شیخ اشراق در مقام نقد نظریه تعریف مشائین سهولت حد مفهومی یا اسمی را تأیید کرده است
این دو بین اسم و مسمّا و بین حد و محدود رابطه قائل نشدهاند. از نظر این دو اسم برای مسمّایی است که از آن شناخت داریم و میزان شناخت ما از مسمّا در واقع تشکیلدهنده حدّ مسمّا است
از نظر راقم سطور، رابطه حد و محدود و اسم و مسمّا کلیت ندارد لذا همواره حدّ شیء به میزان شناخت مسمّا تنظیم نمیشود، گرچه فیالجمله ارتباط اسم و مسمّا و حد و محدود قابل قبول است
کلید واژهها
حد تام، ذاتی، عرضی، اسم و مسمّا، حد حقیقی، حد مفهومی یا اسمی، شیخ اشراق، بغدادی
مقدّمه
منطقدانان علم حصولی را از یک سو، به تصور و تصدیق و از سوی دیگر، به بدیهی و نظری تقسیم کردهاند. با این تقسیم، تصور به بدیهی و نظری تقسیم میشود. تصورات نظری کلی را میتوان با استفاده از تصورات بدیهی از راه تعریف حدّی یا رسمی معلوم کرد. تعریف حدّی آن است که ذاتیات معرَّف در آن ذکر شوند. تعریف حدّی، خود به دو نوع حدّ تام و حدّ ناقص تقسیم میشود. در حدّ تام، باید تمام ذاتیات محدود، یعنی تمام اجناس و فصول ذکر شوند و هیچ ذاتیای نباید در این تعریف فروگذار گردد. نیاوردن ذاتیای در تعریف آن را از حد تام بودن خارج میکند، اگرچه چنین تعریفی معرَّف را از غیر خودش تمییز دهد
ذاتی در برابر عرضی است؛ همانگونه که در تعریف، میتوان از ذاتیات استفاده کرد، همچنین میتوان از عرضیات استفاده نمود. اما عرضی در منطق، خود اقسامی دارد و در تعریف نمیتوان از هر عرضیی استفاده کرد
عرضی یا لازم است یا مفارق، و عرضی لازم یا بیّن است یا غیر بیّن. «لازم بیّن» آن است که شیئی به صورت بدیهی و بینیاز از استدلال معلوم باشد. در منطق گفتهاند: تعریف رسمی باید از عرضیهای لازم بیّن تألیف شود، و ممکن نیست از لازمهای غیر بیّن تألیف یابد؛ چرا که اگر از لازمهای غیر بیّن تألیف یابد، به دلیل غیر بیّن بودن، بدیهی نیستند و معرَّف را از ابهام بیرون نمیآورند و معلوم نمیکنند. پس همانگونه که اگر ذاتیات ماهیتی معلوم و بدیهی نباشند، نمیتوان آنها را در تعریف حدّی ذکر کرد، همچنین اگر لازمهای ماهیتی معلوم و بدیهی نباشند، نمیتوان آنها را در تعریف ذکر نمود
در یونان باستان پیش از آنکه ارسطو منطق را به نگارش درآورد، شبهه امتناع تعریف مطرح بود. افلاطون این شبهه را از زبان سقراط به عنوان مدافع امکان تعریف مطرح میکند و پاسخ میدهد. ارسطو به گونهای دیگر به این شبهه پاسخ میدهد و امکان تعریف را تثبیت میکند.1 شیخالرئیس به اختلاف دو پاسخ اشاره میکند و پاسخ سقراط به قلم افلاطون را نمیپذیرد و خود بر اساس پاسخ ارسطو به شبهه پاسخ میدهد
شیخالرئیس با آنکه امکان تعریف را تثبیت میکند، ولی بر صعوبت تعریف چه حدی و چه رسمی تأکید میورزد. شیخالرئیس حدّ تام را، که با موضوع این مقاله مرتبط است، با چهار مشکل جدّی مواجه میداند و چارهای نمیبیند جز اینکه به دشواری حدّ تام فتوا دهد
صعوبت حد
آ. چگونه میتوان یقین کرد چیزی که به عنوان جنس قریب محدود ذکر میشود، واقعا جنس قریب آن است و پایینتر از آن جنس دیگری وجود ندارد؟
ب. چگونه میتوان مطمئن بود چیزی که به عنوان ذاتی آورده میشود، از نوع لازمی نباشد که حتی در ذهن از ملزوم خود جداشدنی نیست؟
پ. چگونه میتوان به دست آورد همه فصول مساوی با محدود جمعآوری شدهاند و آنچه به دست آمده، که سبب تمییز محدود از همه اغیار میباشد، مانع جستوجو از سایر فصول نشده و تمام فصول به دست آمدهاند؟
ت. چگونه میتوان مطمئن بود تقسیم جنس به انواع، به وسیله فصول از نوع تقسیم اوّلی است و فصل دیگری در میان نیست؛ فصلی که جنس را به دو نوع تقسیم کند و یکی از این دو نوع با فصل موردنظر به دو نوع دیگر تقسیم شوند؟ برای مثال، تقسیم جسم به حسّاس و غیرحسّاس را در نظر بگیرید، در حالی که پیش از این تقسیم، جسم به وسیله نمو داشتن یا نداشتن به جسم نامی و غیر نامی تقسیم میشود و جسم نامی به حسّاس و غیر حسّاس. بنابراین، در تحدید حیوان، اگر تقسیم دوم پیش از تقسیم اول در نظر گرفته نشود، بعضی از ذاتیات مانند نامی بودن مورد غفلت واقع میشوند
سهولت حد مفهومی
پس از شیخالرئیس، بغدادی استدلال شیخالرئیس مبنی بر صعوبت حد را ذکر میکند و با مطرح کردن رابطه اسم و مسمّا و اینکه حد به حسب اسم است و اسم هم به حسب حد، نظریه شیخ را به نقد میکشد و سهولت حد را تجویز میکند. شیخ اشراق نیز با اشاره به نظریه بغدادی، سهولت حدّ مفهومی را بر حدّ حقیقی ترجیح میدهد، و در حکمهالاشراق، نقدهایی بر نظریه تعریف ارسطویی ارائه میدهد
صعوبت حدّ حقیقی و سهولت حدّ مفهومی
منطقدانان پس از بغدادی همچون ابن کمونه، خونجی، ارموی، محقق طوسی، علّامه حلّی، قطب رازی و میر سید شریف تحت تأثیر استدلال شیخالرئیس از یک سو، و تحت تأثیر استدلال بغدادی و شیخ اشراق از سوی دیگر، حد را به «حقیقی» و «مفهومی» تقسیم کرده و حدّ مفهومی را آسان و حدّ حقیقی را دشوار دانستهاند
بغدادی برای اثبات سهولت حدّ تام و نقد نظریه شیخ الرئیس، پس از ذکر ادلّه او، نظریه خود را بر اصولی پایهریزی میکند و بر اساس آنها سهولت حد را نتیجه میگیرد
1 معیار ذاتی و عرضی نزد بغدادی
شیئیت شیء به اوصافی است که از شیء تشخیص میدهیم، و وجود آن اوصاف دلیل است که آن شیء خودش خودش است و اگر آن اوصاف نباشد آن شیء وجود ندارد. بنابراین، ذاتیات شیء همان اوصافی هستند که در حقیقت و واقعیت آن شیء دخیلند؛ به این معنا که هر یک از آنها جزء معنای شیء به حساب میآیند. ذاتی به این معنا نیست که ذات با نبود آن معدوم باشد؛ زیرا شیء با نبود بعضی از اعراض لازم هم معدوم است؛ چه اینکه شیء با نبود بعضی از علل خود معدوم است، در حالی که نمیتوان عرضیات یا هر علتی را جزء ذاتیات به حساب آورد. بنابراین، ذاتی و عرضی و اطلاق اسامی بر مسمّیات نسبت به افراد متفاوت میشوند. وقتی به شخصی میگوییم «او»، که در او ویژگیهای بارزش را، که از قبل تشخیص دادهایم موجود باشند. یکی از آن ویژگیها بدن اوست. بنابراین، تا بدن او نباشد نمیتوانیم به او اشاره کنیم. اما وقتی او به خودش «من» میگوید، هرگز بدنش موردنظر نیست؛ چرا که حقیقت «من» در استعمال او به نفس مجرّدش اشاره دارد، در حالی که استعمال «او» در پیش ما به نفسش اشاره ندارد؛ به این دلیل که اگر او بمیرد، به جسدش هم میگوییم: این جسدِ همان شخص است
2 رابطه اسم و حدّ نزد بغدادی
تعریفهای حدّی برای اشیا بر حسب اسمهایشان هستند و اسامی برای اشیایی که دارای تعریف حدّیاند بر حسب حدودشان میباشند، بلکه اسامی برای معانی هستند و معانی برای اسامی و به حسب اسامی و نیز برای موجوداتند. اسامی اولا، برای آنچه در اذهان موجودند قرار داده میشوند؛ و ثانیا، برای موجودات در خارج، به حسب آن میزان از معانی که در ذهن موجود شدهاند، و این معانی حدود آن موجودات خارجی به حساب میآیند
بنابراین، ذاتیات مسمّا همان اوصافی هستند که از مسمّا تشخیص داده میشوند و در حدّ آن ذکر میشود، و نیز ذاتیات هویّت موجودی که اسمی بر آنها اطلاق میشود به حسب اسم آن است. پس اوصافی که نامگذاران آنها را هنگام وضع اسم بر مسمّا در نظر گرفتهاند، ذاتیات هویّت موجود به حساب میآیند
بغدادی با این اصول نتیجه میگیرد که دشواری تعریف به طور مطلق یا برای عدهای در بعضی موارد مانند تعذّر و دشواری در قیاسها در تشخیص حدّ وسط است. بنابراین، فرقی بین حدّ و قیاس نیست و دلیلی وجود ندارد که یکی را دشوارتر از دیگری بدانیم و صعوبت را در حدّ مطرح کنیم و در قیاس مطرح نسازیم
بغدادی با توجه به مطالب مزبور، به نقد نظریه شیخالرئیس میپردازد. از نظر او، سختترین مشکلی که شیخ مطرح کرده این است که ممکن است بعضی از فصول مساوی با محدود سبب غفلت از فصول مساوی دیگر شوند و در نقد آن میگوید: اگر فصلی مجهول باشد، بر اساس این اصل که نام گذارند نام را بر شیء بر اساس اوصافی که از آن شناخته است مینهد و شیء را از آن نظر که نام بر آن نهاده است تعریف حدی میکند، دیگر این فصل جزو مفهوم مسمّا به حساب نمیآید و بنابراین، نباید در حد ذکر گردد. پس حد به حسب اسم، حد است و حد به حسب معرفت و شناخت از شیء است. پس کسی که به حسب شناخت نام میگذارد، نام را به حدّی که تفصیل معرفت اوست، تفسیر میکند و مجهول در حد داخل نیست
بر اساس اصول مزبور، بغدادی مشکل دیگر شیخالرئیس در مورد صعوبت حد را پاسخ میگوید و آن عدم تمایز میان ذاتی و لازمهای بیّن است که در ذهن هم از معروض خود جدا نیستند. پاسخ بغدادی چنین است: به دلیل آنکه اسمگذاری بر مسمّا بر اساس معرفت و شناخت است و حد هم بر حسب اسم، بنابراین، مفاهیمی که در اطلاق اسم دخیلند، ذاتی محسوب میشوند و مابقی عرضی به حساب میآیند. از اینرو، حد چندان صعوبت ندارد
حدّ مفهومی و حدّ حقیقی نزد شیخ اشراق
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/4/6 3:54 صبح
مقاله ارجاع به لاوجود از دیدگاه معناشناسی تحت فایل ورد (word) دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ارجاع به لاوجود از دیدگاه معناشناسی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله ارجاع به لاوجود از دیدگاه معناشناسی تحت فایل ورد (word)
چکیده
1 دلالت و لفظ لاوجود
2 طبقهبندی و چگونگی درک الفاظ لاوجود
زمان
امکان وجود
ساخت
برون مرکز و درون مرکز
تضاد
3 چگونگی ادراک الفاظ لاوجود
از پیشانگاری و لفظ لاوجود
ارزش صدق از پیشانگاشته در جهان واقعیت
ارزش صدق از پیشانگاشته در دیگر جهانهای ممکن
ساخت مصداق برای لفظ لاوجود
عدم امکان دستیابی به مصداق لفظ لاوجود مطلق
6 نتیجهگیری
منابع:
پینوشتها
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله ارجاع به لاوجود از دیدگاه معناشناسی تحت فایل ورد (word)
- Breal, M. Essai de Semantique, 1897, Paris
- Evans, G. The Vari eties. F Reference, 1982, Oxford: Clahrendon Press
- Locwood, M. “on predicating propor Names”, 1976, Philosophical Review, 84: 471-
- Lycan, w.q. Philosophy of Language, 2000, London – Routledge
- Lyons, J. semantics, 1977, Vol 2, Cambridge: Cambridge University Press
- Recanati, F. Direct Reference, 1997, Oxford: Blackwell
- Russell, B. “On Denoting”, Mind, 1905 / 1956, 14: 479-
- Strawson, P.F. “On Referring” Mind, 1950, 59: 320-
ـ افراشی، آزیتا، معنیشناسی بازتابی: فرضیهای تازه در شناخت و تبیین معنی، پایاننامه دکتری زبانشناسی، (تهران، دانشگاه علّامه طباطبائی، 1381);
ـ سوسور، فردینان دو، دوره زبانشناسی عمومی، ترجمه کورش صفوی، (تهران، هرمس، 1378);
ـ صفوی، کورش، درآمدی بر معنیشناسی، (تهران، پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، 1379);
ـ طباطبائی، سید محمّدحسین، نهایهالحکمه، ترجمه علی شیروانی، (قم، دارالعلم، 1378);
چکیده
یکی از مباحثی که اندیشه فیلسوفان و اندیشمندان را در غرب و شرق به خود مشغول ساخته، تعیین ارزش صدق جملات دارای لفظ لاوجود و نیز چگونگی درک محتوای معنایی این جملات میباشد، به طوری که هیچ فیلسوفی را نمیتوان یافت که به این موضوع نپرداخته باشد. اما تا جایی که نگارنده مطلع است تاکنون بررسی معنی شناختی صرف، دستکم در زبان فارسی در قالب زبانشناسی درباره الفاظ لاوجود صورت نگرفته است. هدف از نگارش این مقاله طرح فرضیهای تازه در زمینه چگونگی ارجاع و طبقهبندی الفاظ لاوجود از دیدگاه معنیشناسی زبانی میباشد. به عبارت سادهتر، در این مقاله کوشش خواهد شد تا فرضیهای تازه در محدوده معنیشناسی و نیز شناخت ماهیت الفاظ لاوجود معرفی شود
کلید واژهها
لاوجود، لفظ ارجاعی، ارجاع، برون مرکز، درون مرکز
1 دلالت و لفظ لاوجود
معنیشناسی زبانی1 بخشی از دانش زبانشناسی به شمار میرود که اولین بار از سوی برآل2معرفی شد. برخلاف دیگر رویکردهای معنیشناسی همچون معنیشناسی فلسفی و منطقی3در معنیشناسی زبانی توجه معطوف به خود زبان است و معنیشناس با مطالعه معنی به دنبال کشف چگونگی عملکرد ذهن انسان در فرآیند درک معنی از طریق زبان است و در اصل، باز نمودهای ذهنی انسان را باز میکاود.4 اما سؤال اساسی این است که «معنی» چیست؟ در پاسخ باید اشاره نمود که «معنی» اصطلاحی تخصصی نیست و در معنیشناسی از دو اصطلاح «دلالت مفهومی»5 و «دلالت مصداقی»6 استفاده میشود.7 دلالت مفهومی یک عبارت ، مجموعه یا شبکهای از روابط مفهومی است که میان آن واحد زبان و دیگر واحدهای آن نظام زبانی وجود دارد. فرهنگهای لغت معمولا برای توضیح معنی واژهها از این روش استفاده میکنند. دلالت مصداقی یا برون زبانی در اصل به رابطه میان واحدهای زبان نظیر واژه و جمله از یکسو و مصداقهای جهان خارج از زبان از سوی دیگر اشاره دارد. برای مثال، برای معنی صندلی به مصداقی از آن در جهان خارج اشاره میکنیم. به این ترتیب، معنایی که برای واژه «صندلی» در نظر گرفته میشود بیرون از زبان است. چنین معنایی سخنگویان زبان را از زبان بیرون میبرد و به مصداقهای جهان خارج مرتبط میسازد. به همین دلیل، دلالت لفظ بر مصداق، یعنی دلالت مصداقی، دلالت برون زبانی، یا ارجاع نامیده میشود
فرآیند ارجاع به دو گونه است: ارجاع درست و ارجاع مطلوب.8 ارجاع یک وصف معرف9 به فردی، زمانی درست است که وصف در مورد فرد مورد بحث صادق باشد. برای نمونه، صدق «کامران تاجر است» منوط به این است که کامران در جهان خارج واقعاً تاجر باشد. ارجاع مطلوب ارتباطی با صدق عبارت ارجاعی ندارد. برای نمونه، سخنگویی ممکن است به طور اشتباه معتقد باشد که فردی «نگهبان بانک» است در حالی که آن فرد در حقیقت رئیس بانک است. در اینجا ارجاع مطلوب است، علیرغم اینکه سخنگو به طور نادرست رئیس بانک را نگهبان در نظر میگیرد. در مورد شیوه ارجاع و ماهیت مصداق دیدگاههای مختلفی وجود دارد. به اعتقاد اوانس10 بسیاری از فیلسوفان بر این باورند که برای درک گزارههای پاره گفتار11دارای عبارت ارجاعی، تشخیص مصداق ضروری است; به این معنا که مصداق برای سخنگو باید مشخص و شناخته شده باشد. لاک وود12 در مورد فرآیند ارجاع به طور غیرمستقیم به وجود فیزیکی مصداق در جهان خارج به عنوان شرط ضروری ارجاع اشاره دارد. پاتنم13معتقد است که اولا تعین مصداق از طریق مفاهیم، به شیوهای ثابت صورت نمیگیرد و ثانیاً مصداق گزاره وضعیت ذهنی سخنگویان زبان نیست و مصداق به شکلی اجتماعی و اشاری در نظر گرفته میشود
به اعتقاد رکاناتی14 در معنیشناسی زبانی برخلاف دیگر رویکردهای معنیشناسی وجود مصداق شرط لازم برای ارجاعی بودن نیست. برای نمونه، اگرچه پاره گفتار «هوشنگ کوتوله است» مستلزم شناخت «هوشنگ» است، اما فهمیدن جمله فوق تنها مستلزم دانستن این است که عبارت فوق ارجاعی است، بنابراین عبارتی میتواند ارجاعی باشد و به چیزی در زبان و نه خارج از زبان ارجاع دهد، حتی اگر به طور واقعی شیئی که آن عبارت به آن ارجاع میدهد، وجود نداشته باشد
لفظ ارجاعی و لفظ لاوجود هر دو الفاظی هستند که سخنگویان را با جهان خارج از زبان مرتبط میسازند. اما اختلافی با یکدیگر دارند. عبارت ارجاعی لفظی است که به مصداقی در جهان خارج ارجاع میدهد. اما گاهی الفاظ ارجاعی در زبان روزمره مردم به چیزی ارجاع میدهند که در جهان فیزیکی با حواس پنجگانه قابل شناسایی نیستند; این الفاظ ارجاعی، الفاظ لاوجود نامیده میشوند. «سیمرغ»، «اتومبیل آدم خوار»، «گیاه دودزا»، «اولین کسی که در قرن بیست و دوم به دنیا خواهد آمد» و مانند آنها الفاظی هستند که علیرغم ارجاعی بودن، به چیزی واقعی در جهان فیزیکی اطراف ما ارجاع نمیدهند و توسط هیچ یک از حواس پنجگانه نمیتوان وجود آنها را در جهان خارج درک کرد
2 طبقهبندی و چگونگی درک الفاظ لاوجود
واژههای زبان با توجه به رابطه آنها با جهان خارج به دو گروه ارجاعی و غیرارجاعی تقسیم میشوند. برخی از این گونه واژههایی که به مصداقی در جهان خارج ارجاع نمیدهند، نمونههایی نظیر «البته»، «شاید»، «خیلی» و جز آن هستند که غیر ارجاعی15 نامیده میشوند. این دست از واژهها معنی دارند و در همنشینی با واژههای دیگر، معنای خود را در جمله نشان میدهند ولی به مصداقی در جهان خارج از زبان ارجاع نمیدهند
گروه دیگری از واژههایی که به مصداقی در جهان خارج ارجاع نمیدهند، الفاظ لاوجودند; نظیر «دیو»، «اژدها» و جز آن. این واژههای گروه دوم، تفاوتی عمده با واژههای گروه اول دارند; زیرا بر حسب ترکیبی از مصداقهای موجود در جهان خارج شکل گرفتهاند. بدین معنی که مفهوم «قدرتفوقالعاده»، «انسانبودن» و جز آنِ دیو را از مصداقهای جهانخارجکسبمیکنیم
به منظور شناخت و طبقهبندی الفاظ لاوجود ملاکهایی را میتوان ارائه نمود که عبارتند از: زمان، امکان وجود، ساخت، تضاد
زمان
بر اساس نمونههای زیر
(1) دیشب هیتلر به خانه ما آمد
(2) ناپلئون بناپارت در چالوس ویلا خرید
(3) اژدها از لانهاش بیرون آمد
(4) رخش با لگد شیر را کشت
الفاظ هیتلر و ناپلئون بناپارت لفظ لاوجودند و بدین دلیل جملههای فوق کاذباند. اما این الفاظ با الفاظ لاوجود «اژدها» و «رخش» به لحاظ زمانی تفاوت دارند. به این معنا که هیتلر یا ناپلئون بناپارت در زمان خاصی وجود داشتند و امروزه لفظ لاوجود محسوب میشوند . ولی «اژدها» و «رخش» همواره لاوجود در نظر گرفته میشوند. به این ترتیب، میتوان الفاظ لاوجود را به ممکن زمانی و ناممکن زمانی تقسیم نمود که در این حالت ملاک زمان حال است. در تقسیمبندی جزئیتر، الفاظ ممکن زمانی به پیش موجود همانند «دایناسور» و پس موجود همانند «اولین کسی که در قرن بیست و دوم میلادی به دنیا خواهد آمد» تقسیم میشوند
امکان وجود
الفاظ لاوجود را میتوان بر حسب ملاک دیگری نیز طبقهبندی کرد و آن در شرایطی است که امکان وجود مصداق را برای لفظ لاوجود مورد نظر قرار دهیم. از چنین منظری لفظ لاوجود میتواند ممکنالوجود یا ناممکنالوجود در نظر گرفته شود. لاوجود ممکن اصطلاحی است که در مقاله حاضر برای آن دسته از الفاظ لاوجودی در نظر گرفته میشود که از امکان وجود مصداق برخوردار هستند. به عبارت سادهتر، لفظ لاوجود ممکن لفظی است که به مصداقی دلالت ندارد ولی این امکان وجود دارد که چنین مصداقی پدید آید. اصطلاح لاوجود ناممکن شامل الفاظی میگردد که مصداقی برایشان در جهان خارج قابل پدید آوردن نیست و نخواهد بود; نظیر: «مربع مدور.»
به این ترتیب، میتوان لفظ لاوجود ممکن همچون «نوشدارو» را از لفظ لاوجود ناممکن چون «مربع مدور» متمایز ساخت; زیرا همواره میتوان این امکان را در نظر گرفت که دانش بشری به جایی برسد که بتواند دارویی بسازد و آن دارو، شفابخش مطلق باشد. این در حالی است که ساخت مربعی که گرد باشد ممکن نیست. علاوه بر این، ساختهایی نظیر «نوشدارو»، «همزاد انسان»، الفاظی تلقی خواهند شد که در قالب لفظ لاوجود ممکن قابل طبقهبندی است. در مقابل، الفاظی نظیر «مربع مدور»، یا «مثلث چهارگوش»، لاوجود ناممکن تلقّی خواهند شد
ساخت
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/4/6 3:54 صبح
مقاله بازسازى برهان آنسلم در اثبات هستى خدا تحت فایل ورد (word) دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بازسازى برهان آنسلم در اثبات هستى خدا تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بازسازى برهان آنسلم در اثبات هستى خدا تحت فایل ورد (word)
چکیده
بازسازى برهان
انتقادات وارد بر برهان آنسلم و پاسخ به آنها
اشکال اول
اشکال دوم
اشکال سوم (اشکال کانت بر تقریر دکارت)
اشکال چهارم (اشکال راسل)
اشکال پنجم (اشکال شهید مطهّرى)
اشکال ششم
تذکر
منابع:
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بازسازى برهان آنسلم در اثبات هستى خدا تحت فایل ورد (word)
- Edwards, Paul, The Encyclopedia of Philosophy (1967)
ـ جوادى آملى، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا؛
ـ دکارت، رنه، تأمّلات در فلسفه اولى، ترجمه احمد احمدى، (تهران، مرکز نشر دانشگاهى، 1369)؛
ـ کانت، ایمانوئل، سنجش خرد ناب، ترجمه ادیب سلطانى، (تهران، امیرکبیر، 1362)؛
ـ مطهّرى، مرتضى، اصول فلسفه و روش رئالیسم، قم، صدرا،بىتا)
چکیده
یکى از جنجالىترین برهانهاى اثبات خدا، برهان آنسلم است که بر پایه مفهوم «وجود برترین» شکل گرفته. این برهان در حقیقت، از مفهوم «وجود برترین» به واقعیت آن پلى زده است. از همان ابتداى طرح (قرن 11 میلادى) تاکنون، این برهان با نقض و ابهامهایى همراه بوده است؛ از جمله، دکارت آن را تأیید و کانت و راسل آن را رد کردهاند. در بین فیلسوفان اسلامى نیز شهید مطهّرى و آیه الله جوادى آملى نقدهایى بر این برهان ارائه نمودهاند
این مقاله با بازسازى اصل برهان به حل همه اشکالات مربوط به این برهان مىپردازد
کلید واژهها
برهان آنسلم، وجود برترین، معدوم، متحدالمصداق، موجود
یکى از برهانهایى که در اثبات وجود خداوند در ادوار گوناگون تاریخ فلسفه غرب مورد توجه قرار گرفته و فیلسوفان غربى و نیز شرقى در تایید و یا ردّ آن بحثهاى فراوانى کردهاند برهان «آنسلم» است. به خاطر اهمیتى که این برهان در اثبات هستى خداوند دارد، این مقاله آن را با تقریر جدیدى ارائه مىدهد
آنسلم برهان خود را چنین گزارش کرده است: «تصور چیزى که کاملتر از آن قابل تصور نیست مستلزم آن است که چنین مفهومى دستکم در ذهن، به عنوان یک واقعیت ذهنى موجود باشد.» سپس مىگوید: «چنین چیزى باید به عنوان یک واقعیت خارجى نیز وجود داشته باشد؛ زیرا در غیر این صورت، ما باید قادر باشیم چیزى کاملتر از کاملترین شىء قابل تصور، تصور کنیم و این سخن باطلى است. بنابراین، آنچه کاملتر از آن قابل تصور نیست باید به عنوان یک واقعیت خارجى نیز موجود باشد.»
بازسازى برهان
در بازسازى این برهان، مىتوان گفت: در صورت معدوم بودن «موجود برترین» استدلالى در قالب یک قیاس اقترانى شکل اول تشکیل مىگردد که نتیجه آن گرفتارى در چند خلف و تناقض است و بنابراین، به خاطر خلاصى از این خلف و تناقضها، باید هستى «موجود برترین» را پذیرفت. آن قیاس، در فرض معدوم بودن «موجود برترین» چنین است: «موجود برترین معدوم است» و «هیچ معدومى موجود برترین نیست» که نتیجه مىدهد: «موجود برترین، موجود برترین نیست.»
صغراى این قیاس مبتنى بر فرض موجود نبودنِ «موجود برترین» است؛ یعنى اگر درست نباشد که «موجود برترین» موجود است، باید درست باشد که «موجود برترین معدوم است.» پس صغراى قیاس مذکور در فرض انکار هستى «موجود برترین» روشن است. اما در توضیح کبراى آن، مىتوان چنین گفت: هیچ یک از معدومها مصداقى از مفهوم «موجود» نیست (و گرنه چنین معدومى، هم مصداق معدوم خواهد بود و هم مصداق موجود، و این تناقض است.) پس «هیچ معدومى موجود نیست» و به طریق اولى، باید پذیرفت که «هیچ معدومى موجود برترین نیست»؛ زیرا اگر معدومى «موجود برترین» باشد در این صورت، باید او «موجود» نیز باشد؛ چون «موجود برترین» اخص از «موجود» است و صدق اخص بر چیزى مستلزم صدق اعم بر اوست. بنابراین، اگر معدومى «موجود برترین» باشد باید «موجود» نیز باشد، و حال آنکه موجود بودن معدوم تناقض است. پس معدوم بودن چیزى نه تنها موجود بودن را از او سلب مىکند، بلکه موجود برترین بودن را نیز از او سلب مىنماید. پس «هیچ معدومى موجود برترین نیست.» بنابراین، کبراى قیاس هم روشن شد
حال مىگوییم: اگر «موجود برترین» معدوم باشد در این صورت، او مصداقى از موضوع گزاره «هیچ معدومى موجود برترین نیست» مىگردد و چون در این گزاره «موجود برترین» از همه معدومها سلب شده است، در نتیجه، باید «موجود برترین» از «موجود برترین» (که اینک معدوم فرض شده) سلب گردد؛ یعنى باید پذیرفت که «موجود برترین» موجود برترین نیست، و این خلف و تناقض در متن واقع است؛ زیرا وقتى گفته مىشود: «موجود برترین»، موجود برترین نیست و معنایش این است که چیزى که در گستره واقعیتها مصداق مفهوم «موجود برترین» است، در گستره واقعیتها مصداق مفهوم «موجود برترین» نیست. روشن است که این خلف و تناقض در متن واقعیتهاست و این اولین خلفى است که لازم مىآید
خلف دومى که لازم مىآید در مفهوم «موجود برترین» است. توضیح آنکه وقتى پذیرفتیم در متن واقع، «موجود برترین» معدوم است، باید مفهوم «موجود برترین» نیز از مفهوم «موجود» و «برترین» تخلیه شود؛ زیرا مفهوم «موجود» و «برترین» به عنوان مقوّم ذاتى، در درون مفهوم و معناى «موجود برترین» اخذ شدهاند و اگر مفهوم «موجود برترین» از مفهوم «موجود» و «برترین» تخلیه نشود مصداق این مفهوم به خاطر اینکه مصداق ذاتیات این مفهوم نیز هست، باید مصداق مفهوم «موجود» نیز باشد (وگرنه مصداق مفهوم «موجود برترین» نیز نخواهد بود) و در این صورت، مصادیق مفهوم «موجود برترین» با صدق مفهوم «موجود»، که در این مفهوم اخذ شده است، موجود خواهند بود، نه معدوم، که این خلاف فرض معدوم بودن آنهاست و بنابراین به خاطر حفظ معدوم بودن مصادیق این مفهوم و براى رهایى از این خلف، باید مفهوم «موجود برترین» را از مفاهیم حاکى از موجودیت مصداق، خالى کرد که در این صورت، مفهوم «موجود برترین» مفهوم «موجود برترین» نخواهد بود و خلف در مفهوم لازم مىآید
توضیح بیشتر آنکه وقتى در گزارهاى ایجابى گفته مىشود ـ مثلا ـ «ج، ب است» معناى این گزاره ایجابى آن است که چیزى که مصداق مفهوم «ج» است، مصداق مفهوم «ب» نیز هست و در نتیجه، باید دو وصف عنوانى موضوع و محمول در مصادیق موضوع، متحدالمصداق باشند و به همین دلیل اگر بخواهیم گزاره موجبه درستى داشته باشیم، باید بین دو وصف عنوانى موضوع و محمول منافات و ناسازگارى برقرار نباشد، بلکه باید آنها بتوانند در مصادیق مشترک با هم جمع شوند. بر این اساس، وقتى پذیرفتیم که «موجود برترین معدوم است» معناى این گزاره آن است که دو مفهوم «موجود برترین» و «معدوم» متحدالمصداقاند؛ یعنى هر چیزى مصداق مفهوم «موجود برترین» است، مصداق مفهوم «معدوم» نیز هست و چون ما مىخواهیم چیزهایى را که مصداق مفهوم «موجود برترین» هستند معدوم بدانیم، نباید این مصادیق از ناحیه انطباق مفاهیم مأخوذ در خود این مفهوم، ملزم به موجود بودن باشند، وگرنه چنین مفهومى ممکن نیست با مفهوم «معدوم» متحدالمصداق باشد. پس براى اینکه بتوان گفت افراد و مصادیق مفهوم «موجود برترین» مصداق مفهوم «معدوم» نیز هستند، باید خود این مفهوم از مقوّمات و ذاتیاتى که صدق مفهوم آنها با صدق مفهوم «معدوم» ناسازگار است خالى باشد، وگرنه همین که خواستیم مصادیق این مفهوم را معدوم بدانیم ـ چون در ابتدا باید مفهوم وصف عنوانى موضوع، یعنى مفهوم «موجود برترین» بر آن مصادیق صادق باشد ـ در این صورت، صدق آن مفاهیمِ ناسازگار با صدق مفهوم «معدوم»، مانع از صدق مفهوم «معدوم» مىشود و بنابراین، آن مصادیق، معدوم نخواهند بود، و این خلاف فرض معدوم بودن آنهاست. پس براى حفظ معدوم بودن مصادیق مفهوم «موجود برترین» و براى اینکه مصادیق این مفهوم، معدوم باشد، باید مفاهیم ناسازگار با صدق مفهوم «معدوم» را از مفهوم «موجود برترین» تخلیه کرد. پس باید ذاتیات تشکیل دهنده این مفهوم یعنى مفهوم «موجود» و «برترین» (که صدق مفهوم هر یک، با صدق مفهوم «معدوم» ناسازگار است) از این مفهوم تخلیه شود تا مانع صدق مفهوم «معدوم» نشود و این مستلزم آن است که مفهوم و معناى «موجود برترین»، مفهوم و معناى «موجود برترین» نباشد و این خلف در مفهوم و معناى «موجود برترین» است. پس اگر «موجود برترین» در خارج ذهن واقعاً معدوم باشد، لازم مىآید که معناى «موجود برترین» نیز از خود همین معنا سلب شود؛ چون ـ همانگونه که گفته شد ـ باید مفهوم «معدوم» با مفهوم «موجود برترین» متحدالمصداق باشد، اما مفهوم «موجود»، که بخشى از مفهوم «موجود برترین» است، مانع اتحاد مصادیق آن دو مفهوم است. بنابراین باید با حذف این مانع، زمینه اتحاد را فراهم کرد تا بتوان آن مصادیق را معدوم دانست و در این صورت مفهوم «موجود برترین» از ذاتیات درونى خود محروم مىگردد و با حذف ذاتیات او، دیگر این مفهوم، این مفهوم نیست و اینجاست که مىتوان گفت: برهان آنسلم پلى است از عالم ذهن به عالم خارج و او در این کار به خوبى موفق بوده است
خلف سوم این است که چون روشن شد مفهوم و معناى «موجود برترین» مفروض، مفهوم و معناى «موجود برترین» نیست، بر این اساس، براى تشکیل مفهوم و معناى «موجود برترین» باید سراغ مفهوم و معناى دیگر برویم که با داشتن مقوّمات درونى تشکیل دهنده مفهوم «موجود برترین»، شرط تشکیل مفهوم و معناى «موجود برترین» فراهم شود؛ یعنى کمالات و ذاتیاتى که مفهوم اول نداشت و به خاطر نداشتن آنها از اینکه مفهوم و معناى «موجود برترین» باشد، محروم شده بود. باید این مفهوم دومى آنها را دارا باشد تا با داشتن آنها بتواند مفهوم و معناى «موجود برترین» داشته باشد و در این صورت، در واقع، مفهوم «موجود برترین» مفهومى خواهد بود مغایر با آنچه ابتدا مفهوم «موجود برترین» فرض شده بود و به لحاظ تقرّر مفهومى، برتر و کاملتر از مفهوم و معناى اولى خواهد بود، این نیز خلف دیگرى است؛ چون فرض این بود که آن مفهوم اول، مفهوم و معناى «موجود برترین» است، اما حالا مجبوریم مفهوم دیگرى را به جاى آن قرار دهیم. بنابراین، چون معدوم بودن «موجود برترین» با این اشکالات مواجه است، باید آن به عنوان یک واقعیت خارجى موجود باشد، وگرنه گرفتار این خلفها و تناقضات خواهیم شد
انتقادات وارد بر برهان آنسلم و پاسخ به آنها
کلمات کلیدی :