سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند، دانشمند نمی شود، تا اینکه . . .در برابر دانشش چیزی از کالای پست دنیا نگیرد . [امام علی علیه السلام]

مقاله بررسی «اثبات جهان خارج جسمانی» با تأکید بر دیدگاه صدرالمتأ

ارسال‌کننده : علی در : 95/4/29 2:12 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی «اثبات جهان خارج جسمانی» با تأکید بر دیدگاه صدرالمتألّهین تحت فایل ورد (word) دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی «اثبات جهان خارج جسمانی» با تأکید بر دیدگاه صدرالمتألّهین تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی «اثبات جهان خارج جسمانی» با تأکید بر دیدگاه صدرالمتألّهین تحت فایل ورد (word)

چکیده  
مقدّمه  
گزارش دیدگاه فیلسوفان پیش‏صدرایی  
الف. فارابی  
ب. ابن‏سینا  
ج. بهمنیار  
د. غزالی  
ه . شیخ اشراق  
و. فخر رازی  
ز. محقّق طوسی  
گزارش و بررسی دیدگاه صدرالمتألّهین  
دلیل اول  
دلیل دوم  
دلیل سوم  
دلیل چهارم  
نتیجه‏گیری  
••• منابع  
پی نوشت ها:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بررسی «اثبات جهان خارج جسمانی» با تأکید بر دیدگاه صدرالمتألّهین تحت فایل ورد (word)

ـ ابن‏سینا، حسین بن عبداللّه، التعلیقات، تحقیق عبدالرحمن بدوی، قاهره، الهیئه المصریّه العامّه للکتاب، 1973

ـ بهمنیار، التحصیل، تصحیح مرتضی مطهّری، تهران، دانشگاه تهران، 1349

ـ رازی، فخرالدین، شرح عیون‏الحکمه، تحقیق احمد حجازی، تهران، مؤسسه امام صادق (ع)، 1373

ـ سهروردی، شهاب‏الدین یحیی، مجموعه مصنّفات، تصحیح هانری کربن و دیگران، تهران، انجمن فلسفه ایران، 1397ق

ـ طوسی، نصیرالدین، تلخیص المحصّل، تهران، دانشگاه تهران، 1359

ـ غزالی، ابوحامد، مقاصد الفلاسفه، تحقیق سلیمان دنیا، تهران، شمس تبریزی، 1382

ـ فاخوری، حنا و خلیل الجر، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1382

ـ فارابی، ابونصر، التعلیقات، تحقیق جعفر آل‏یاسین، بیروت، دارالمناهل، 1408ق

ـ ملّاصدرا (صدرالدین محمّدبن ابراهیم شیرازی)، الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه العقلیه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1981م

چکیده

پرسش اصلی ما در این پژوهش این است که: «آیا وجود جهان خارج جسمانی اثبات‏پذیر است؟» نویسنده ابتدا تلاش کرده است، با بررسی متون و منابع فلسفه اسلامی، گزارشی اجمالی از دیدگاه فیلسوفان مسلمان درباره «اثبات جهان خارج جسمانی» ارائه کند؛ در این گزارش، به دیدگاه فارابی، ابن‏سینا، بهمنیار، شیخ اشراق، و محقّق طوسی اشاره شده است. نویسنده سپس، با تمرکز بر دیدگاه صدرالمتألّهین در این‏باره، به بررسی ابعاد گوناگون این دیدگاه پرداخته است. این پژوهش با روش تحلیلی ـ عقلی انجام شده است. بر پایه این روش، همه مقدّماتی که در شکل‏گیری دیدگاه صدرالمتألّهین نقش داشته ـ خواه مقدّماتِ نمایان و خواه مقدّمات پنهان ـ به طور صریح در مقاله ذکر شده‏اند

کلیدواژه‏ها: جهان خارج، ادراک حسّی، برهان عالم جسمانی، صدرالمتألّهین

 

مقدّمه

همه ما، هر روز، با جهان خارج از خویش در ارتباط هستیم؛ برای رفتن به محل کار از وسایل نقلیه استفاده می‏کنیم، هنگام گرسنگی به سراغ غذا می‏رویم، و برای نوشتن از کاغذ و قلم استفاده می‏کنیم. امّا آیا شده است که به وجود این کاغذ و قلم و به طور کلّی، به وجود جهان خارج جسمانی شک کنیم؟ یکی از بحث‏هایی که در فلسفه معاصر غربی به آن توجه شده چگونگی علم به جهان خارج است. فیلسوفان معاصر به این مسئله پرداخته‏اند که آیا می‏توان به جهان خارج جسمانی علم پیدا کرد؟ همچنین، اگر علم به جهان خارج امکان‏پذیر است، این علم چگونه به دست می‏آید؟ شاید در آغاز به نظر برسد این پرسش مسئله تازه‏ای است که سابقه‏ای در فلسفه اسلامی ندارد، ولی با مراجعه به متون فلسفه اسلامی درمی‏یابیم که بسیاری از فیلسوفان مسلمان به این مسئله پرداخته و به دنبال راه‏هایی برای اثبات جهان خارج جسمانی بوده‏اند. در این مقاله، با تمرکز بر اندیشه‏های صدرالمتألّهین، دیدگاه او در این زمینه را بررسی می‏کنیم

پیش از ورود به این بحث، مناسب است توضیحی را درباره روش انجام این پژوهش بیان کنیم. در این پژوهش، که بر مطالعه و بررسی متون و منابع نوشتاری استوار گشته، کوشش شده است تا در نقل سخن فیلسوفان بیش از هر چیز از منابع دست اول استفاده شود. همچنین، در بررسی مسئله، به سیر تکاملی آن در بستر تاریخ توجه شده است؛ یعنی، بر پایه تاریخ فلسفه اسلامی، نخست به دیدگاه فارابی اشاره کرده، سپس به ترتیب به سراغ فیلسوفانی رفته‏ایم که تلاش کرده‏اند تا بر یافته‏های قبلی بیفزایند. هدف از انتخاب این روش آن بوده است که خواننده با مطالعه این پژوهش به تصویری از سیر تکاملی موضوع دست یابد

افزون بر این، در گزارش و بررسی دیدگاه صدرالمتألّهین، روش تحلیلی ـ عقلی برگزیده شده است. در این روش، باور بر آن است که یک دیدگاه با توجه به الگوی مبناگروی بر مجموعه‏ای از مقدّمات استوار است، ولی لزوما چنین نیست که یک متفکر، در نوشته خود، فقط به بیان این مقدّمات اکتفا کند؛ بلکه در برخی از موارد، مطالب دیگری را نیز که ارتباط منطقی چندانی به دیدگاه وی ندارند مطرح می‏کند. از این‏رو، گام اساسی در فهم دیدگاه یک متفکر این است که آن دسته از مقدّمات و شروط لازم و کافی را که به دیدگاه مذکور انجامیده‏اند از سایر مطالب بازشناسیم. در این مقاله، تلاش شده است تا در گزارش یک دیدگاه، همه مقدّماتی که در شکل‏گیری آن دیدگاه نقش داشته‏اند ـ خواه مقدّماتِ نمایان و خواه مقدّمات پنهان ـ به طور صریح ذکر شوند، به گونه‏ای که هر مقدّمه با شماره خاصی در جایگاه منطقی خود قرار گیرد. این روش، علاوه بر اینکه برای گزارش دیدگاه مفید است، برای بررسی آن نیز سودمند خواهد بود؛ زیرا، با پیروی از این روش، به خوبی می‏توان نشان داد که ضعف هر دیدگاه دقیقا به کدام‏یک از مقدّمات آن برمی‏گردد

نکته دیگری که توجه به آن پیش از ورود به بحث لازم است، اینکه درباره علم به جهان خارج به دو شیوه می‏توان مطالعه و بررسی کرد: شیوه نخست آن است که با رویکردی معرفت‏شناختی به بررسی این مسئله بپردازیم که آیا علم ما به جهان خارج، صادق است؟ به عبارت دیگر، به بررسی ارزشِ معرفت‏شناختی علم به جهان خارج بپردازیم. شیوه دوم آن است که با رویکردی هستی‏شناختی به بررسی این مسئله بپردازیم که آیا جهان جسمانی وجود دارد؟ و ما چه دلیلی بر اثبات جهان خارج جسمانی داریم. صدرالمتألّهین در بررسی این مسئله از رویکرد دوم پیروی کرده است

 

گزارش دیدگاه فیلسوفان پیش‏صدرایی

الف. فارابی

گزارش دیدگاه فیلسوفان مسلمان پیش‏صدرایی را با فیلسوف بنام اسلامی، فارابی (258ـ339ق)، آغاز می‏کنیم. فارابی به لحاظ نظام هستی‏شناختی، به پیروی از فیلسوفان نوافلاطونی، قائل به «نظریه فیض» است و اعتقاد دارد که عقول از فیض واجب‏الوجود وجود می‏گیرند و آخرین آنها، که عقل فعّال باشد، از جهتی سبب‏ساز تحقّق نفوس ارضی شمرده می‏شود و از جهتی دیگر (به واسطه افلاک) سبب وجود عناصر اربعه، یعنی آب، خاک، هوا، و آتش، است. به نظر او، اجسام از راه تحرّک افلاک پدید می‏آیند. فارابی، در بخشی از نظام فلسفی خود، به بیان انواع جسم می‏پردازد.[176]

این مطالب، جملگی، بر اذعان فارابی به وجود جهان جسمانی دلالت دارند. امّا دیدگاه وی درباره علم به جهان خارج به چه ترتیب است؟ او در کتاب التعلیقات حواس را معتبر دانسته؛ با این حال، افزوده که مُدرِک حقیقی «نفس» است و نفس از اشیا منفعل می‏شود.[177] به باور فارابی، ما قدرت آگاهی یافتن از اشیا را نداریم و از جسم، فقط همین‏قدر می‏دانیم که شیئی است که ویژگی‏هایی دارد: طول، عرض، و عمق.[178] هرچند او در این عبارت به انکار توانایی نفس در کسب معرفت نسبت به حقیقت اشیای جسمانی پرداخته است؛ ولی اگر جهان خارج را به جوهر دارای طول، عرض، و عمق تعریف کنیم، از نظر وی می‏توان نسبت به وجود چنین جوهری معرفت یافت

ب. ابن‏سینا

گزارش بعدی ما درباره ابن‏سینا (370ـ425ق) است. او در کتاب التعلیقات معرفت به حقیقت اشیا را در گرو شناخت اسباب و لوازم آنها دانسته، و بیان داشته است: ما چون از اسباب اشیا آگاهی نداریم، و آنها را صرفا از این جهت که محسوس‏اند می‏شناسیم، پس معرفت به حقیقت اشیا را مقدور نخواهیم یافت.[179] وی افزوده است: نمی‏توان جهان خارج جسمانی را مستقیما با عقل شناخت؛ زیرا عالم جسمانی دارای مادّه است و مادّه مانع از معقول واقع شدن اشیا می‏گردد. او در بخش دیگری از همان کتاب، وجود اجسام و اعراض آنها بلکه وجود عالم محسوس را ظاهر دانسته است.[180] ولی به راستی مراد ابن‏سینا از این «ظاهر» چیست؟ وی گفته است: «و الحسّ ینال الظّاهر الّذی لیس هو الذّات المشعور بها.»[181] در این قسمت، ابن‏سینا اصطلاح «الظّاهر» را در مقابل «الذّات» قرار داده و گویا مرادش از ظاهر همان صورت و نمودی است که از اشیا بر حواس منطبع می‏شود. بر طبق این بیان، ظاهر بودن ادراکات حسی را نمی‏توان به معنای بداهت آنها دانست

ج. بهمنیار

پس از ابن‏سینا به سراغ شاگرد او، بهمنیار (م 458ق)، می‏رویم. از نظر بهمنیار، جهانِ خارجْ نیازی به اثبات ندارد؛ زیرا جوهر جسمانی به وسیله حس درک می‏شود.[182] البته، او به بیان همین عبارت بسنده کرده و توضیح نداده است که آیا ما با استفاده از حسّ، به وجودِ جوهر پی می‏بریم یا فقط از عوارض آن آگاه می‏شویم؟ بهمنیار در بخش منطق، از کتاب التحصیل، مشاهدات را جزء قضایای بدیهی و «واجب‏القبول» شمرده و برای آن، حُکم به وجود و هستی خورشید را مثال آورده؛ امّا در بخش دیگری از همان کتاب به اثبات وجود جسم عنصری پرداخته است.[183] اگر عبارت اخیر را نظر نهایی بهمنیار بدانیم، به این نتیجه می‏رسیم که: از نظر او، علم ما به جهان خارج جسمانی بر اساس احساس و با استفاده از استدلال عقلی به دست آمده است

د. غزالی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :